نقد و بررسی فیلم Enola Holmes 2 |حل معما در فضای شبه تینیجری
فیلم Enola Holmes 2 که دومین فیلم از فرنچایز مربوط به این شخصیت میباشد، به کارگردانی هری بردبیر منتشر شد. اثری که ادامه ماجراجویی انولا را به تصویر میکشد.
همگی با شخصیت نمادین و افسانهای شرلوک هولمز آشنایی داریم. کارآگاهی بسیار باهوش و تیزبین که همواره در حل پروندههای مختلف خود موفق بوده و به عبارتی مو را از ماست میکشد.
این کارآگاه افسانهای در طول تاریخ بارها بر روی پرده نمایش و صفحه تلویزیونها دیده شده و داستانهای مختلفی از پروندههای گوناگون او را دیدهایم. از ابتدا تا به امروز بازیگران زیادی مثل پیتر کوشینگ، باسیل راتبورن، رابرت داونی جونیور، و البته بندیکت کامبربچ در نقش شرلوک هولمز درخشیدهاند. گرچه که امروزه شاید اکثرا او را با بندیکت کامبربچ بشناسند.
سری فیلمهای Enola Holmes، اقدام به ساخت فیلم و روایت قصهای درباره انولا خواهر کوچک شرلوک کرد. قصه و فضایی که همگی با آن آشنا بودهایم اما با این تفاوت که این بار هولمز قصه، دختری نوجوان میباشد. بنابراین نسبت به آثار مربوط به شرلوک هولمز، با اتمسفری تینیجریتر روبرو هستیم. البته که این تینیجری بودن، تنها یک ویژگی بوده و نقطه ضعف یا قوت یک اثر محسوب نمیشود.
سری فیلمهای شرلوک همواره از فرمول Whodunit استفاده کردهاند. روایتهایی با معماها و سوالات پی در پی که در انتها به جوابی مشخص رسیده و گره تمام سوالات را باز میکنند.
فیلم Enola Holmes 2 نیز به مانند سری اول خود، همین شیوه را پیش گرفته است. پس از اتفاقات پیش آمده در فیلم اول، حال انولا تصمیم گرفته تا موسسه کارآگاهی خود را راهاندازی کرده و به حل معماها و مشکلات مردم بپردازد.
اما او با مشکلی بزرگ مواجه است، او هیچ مشتری ندارد و همواره زیر سایه برادر بزرگتر و البته کارآگاه مشهور یعنی شرلوک هولمز قرار دارد. بنابراین یکی از اهداف او شناساندن خودش به دنیا و بیرون آمدن از زیر سایه شرلوک هولمز میباشد.
مهمترین عوامل موثر در کیفیت یک فیلم با روایت Whodunit، سرگرمی، معماهای جذاب، پیچش داستانی، و البته غافلگیری است. فیلم Enola Holmes 2 از این نظر تفاوتهای مهمی با شماره نخست خود دارد.
فیلم Enola Holmes 2 همچنان روایتی با طعم کمدی همراه خود دارد که از این نظر کاملا مشابه به شماره پیشین خود میباشد. در این فیلم نیز به وفور از تکنیک شکستن دیوار چهارم استفاده شده است.
یکی از موارد این اصطلاح مربوط به زمانی است که بازیگر مستقیما به دوربین نگاه کرده و با مخاطب دیالوگ برقرار میکند. استفاده از چنین شیوهای میتوانست بسیار هوشمندانه باشد اما استفاده بیش از حد آن، کاملا تاثیر آن را از بین برده است.
درست به مانند فیلم اول، میزان استفاده از این تکنیک بسیار زیاد بوده تا جایی که حوصله مخاطب را سر میبرد. استفاده مکرر از این تکنیک باعث شده تا در لحظات درست نیز کارایی و کارکرد خود را از دست بدهد و آن تاثیر لازم را نداشته باشد.
فرض کنید که شما در فیلمی مدام و بیمورد از نمای کلوزآپ استفاده کنید، در نتیجه هنگامی که واقعا نیازمند نمای کلوزآپ باشید، این نما کارکرد خود را از دست داده است چرا که مخاطب مدام آن را در طول فیلم دیده و تفاوت مورد استفاده آن را حس نمیکند.
بنابراین استفاده از شکستن دیوار چهارم، به شکلی هوشمندانه و به جا شکل نگرفته است و همین موضوع باعث شده تا نه به روایت و نه به بخش کمدی اثر، کمکی نکند. در حالی که موتیفهای تکرارشوندهای مثل جمله شرلوک به پلیسها: “مسخرهبازی در نیار” و یا دیالوگ رد و بدل شده بین انولا و شرلوک: ” باید بنویسمش”، کمک بسیار بیشتری به نسبت تکنیک شکستن دیوار چهارم، به بخش کمدی فیلم کرده است.
فیلم Enola Holmes 2 پیشرفت چشمگیر و مهمی در قصهگویی و فیلمنامه خود نسبت به شماره نخست خود کرده است. در Enola Holmes 1 یکی از نقاط ضعفی که مشخصا یه چشم میآید، مربوط به ضعف در قصهپردازی به خصوص در وجه معمایی است.
در این فیلم عملا نه معما و نه حل معمایی وجود دارد، و نه چرخش داستانی عجیب و غریب و غافلگیری خاصی در آن میبینیم. در واقع شیوه روایت در Enola Holmes 1، موفق به درگیر کردن مخاطب نمیشود، بلکه تنها شخصیت اصلی فیلم را درگیر خود کرده و نمیتواند این درگیری را به خارج از اثر منتقل کند.
این فیلم بیش از آنکه شبیه به آثاری هولمزی باشد، شبیه به نوعی بازی موش و گربه است که در طی آن شخصیتی بد، قصد قتل شخصیتی خوب را دارد. در طول فیلم بیشتر شاهد فرار کردن شخصیتهای اصلی هستیم و آنها را در حال درگیر شدن با پرونده و ورود به اتفاقات نمیبینیم.
به عبارتی دیگر در Enola Holmes 1، شخصیتها آنگونه که باید کنشگر نیستند و این موضوع لازمه اصلی ساخت فیلمی در چنین ژانری میباشد.
اما در Enola Holmes 2، داستان متفاوت است. قصهگویی و پرداخت و بنا کردن یک روایت معمایی، در این فیلم بسیار جلوتر از Enola Holmes 1 میباشد.
قصه و روایت درهم تنیده همراه با سرگرمی، غافلگیری و پیچش داستانی که همه چیز را برای فیلمی در چنین ژانری فراهم کرده است. فیلم همچنین رفرنسهایی به قصه خود دارد که از این نظر نیز از فیلم اول پیشتر است. مانند سکانس مربوط به چاقو خوردن انولا هولمز که به اتفاقی در ابتدای فیلم مربوط است.
بنابراین فیلم از نظر قصهگویی و فیلمنامه بسیار بهتر از شماره پیشین خود میباشد و برعکس آن کاملا توانایی درگیر کردن مخاطب را دارد. همچنین بر خلاف فیلم قبلی، در این فیلم، هم عشق بین انولا و توکسبری و هم رابطه برادر و خواهری شرلوک و انولا، شکل گرفته و به درستی ترسیم میشود.
اما یکی از نکات مثبت فیلم Enola Holmes 2، واگذار نکردن تمام پتانسیل فیلم به حل معما میباشد. به طور قطع جذابترین قسمت چنین آثاری هنگامی است که معما حل میشود. اما این فیلم تمام امید خود را برای موفقیت به این موضوع واگذار نکرده است.
علاوه بر تمام تلاشها برای حل معما، فیلم سعی داشته تا برای درگیر کردن بیشتر مخاطب از تعلیق نیز استفاده کند. علاوه بر آن، شاهد تحول و رشد شخصیتی انولا و شرلوک هولمز نیز هستیم.
شرلوک که همیشه پروندههای خود را به سادگی حل میکرده حال در یک پرونده به بنبست رسیده اما غرور او اجازه کمک گرفتن از کسی را نمیدهد. از طرف دیگر انولا هولمز به سختی تلاش میکند تا خود را از زیر سایه برادرش خارج کند و او نیز به دلیل غرور و نوعی کلهشقی قصد کمک گرفتن از شخصی را ندارد.
اما فیلم دو روایت مربوط به پرونده آن دو را به یک دیگر پیوند میزند تا آن دو با کمک یکدیگر به حل آن برسند. تحول و تکامل شخصیتی که از طریق روایتی درست شکل گرفته و باعث شده تا جالبترین لحظات فیلم مواقعی باشند که شرلوک و انولا هر دو در صحنه حضور دارند.
در نتیجه در فیلم Enola Holmes 2 همه چیز تنها به جواب معمای نهایی خلاصه نمیشود و از این نظر از آثار مشابهی مثل فیلم Death on the Nile که اثر تازه منتشرشده از دنیای هرکول پوآرو میباشد، جلوتر قرار میگیرد.
اما یکی از موارد مورد بررسی در فیلم Enola Holmes 2، نگاه به آن از زاویه فمنیسیم و رنگینپوستان میباشد.
به شخصه معتقدم که هیچ اشکالی در وجود قهرمان زن و یا رنگینپوست وجود نداشته و بنظر صرفا کمی حساسیتها نسبت به آن زیاد شده است، البته تنها در صورتی که این اتفاق در قالب سینما و روایت فیلم رخ دهد. اما فیلم Enola Holmes 2 از این منظر هم ایراداتی داشته و هم در مواردی خوب عمل کرده است.
در ابتدا به شخصیت موریارتی بپردازیم. هواداران مجموعه شرلوک هولمز به خوبی او را میشناسند. شروری باهوش که همیشه شرلوک را به مشکل انداخته و به چالش کشیده و از نظر هوش، نزدیکترین فرد به او میباشد.
در فیلم Enola Holmes 2، شخصیت میرا تروی به عنوان موریارتی معرفی میشود. این شخصیت در تمام طول فیلم هیچگونه پرداختی ندارد و در انتها ناگهان به عنوان موریارتی معرفی میشود. یک شخصیت زن رنگینپوست تبدیل به مغز متفکر شرور قصه میشود. اما این موضوع کاملا خارج از اثر و روایت و تنها برای شوآف، اتفاق افتاده و کاملا چهره شعاری به خود میگیرد.
همانگونه که گفته شد در طول فیلم او پرداختی ندارد، نه زن بودن او را میبینیم، نه رنگینپوست بودن، و نه شرور بودنش را. او صرفا قرار بود یک موریارتی متفاوت باشد وگرنه تعویض او با شخصیت یک مرد بور نیز تفاوتی در قصه ایجاد نمیکند.
اما از طرف دیگر فیلم Enola Holmes 2 در رابطه با کارگران زن کارخانه کبریتفروشی عملکرد متفاوتی دارد. داستان مربوط به ظلم سران این کارخانه به آنها کاملا در قالب روایت و قصه فیلم وجود دارد و آن شکل اضافهی خارج از اثر و شعاری را به خود نمیگیرد و اتفاقا کاملا قابل حس است.
جایی که آنها متوجه این موضوع میشوند که در صورتی که متحد نشوند، به نوبت کشته خواهند شد و مواد سمی آن کارخانه به زودی به تک تک آنها آسیب خواهد زد. بنابراین از این منظر فیلم Enola Holmes 2 عملکرد متفاوتی داشته و در مسئله مربوط به موریارتی ضعیف عمل کرده و آن را تبدیل به بزرگترین نقطه ضعف سریال کرده است.
در کنار این ضعف، دقایق پایانی فیلم و بخشهای مربوط به مبارزه آن نیز ضعفهایی دارند. با وجود آنکه فیلم در کل لحنی کمیک و کمدی دارد، اما در این مبارزه هیچ نشانهای از این لحن وجود ندارد.
اما با این حال مبارزه توکسبری با افسر پلیس، خلاف این موضوع را نشان میدهد. زد و خوردهای نوبتی آنها حالتی کمدی دارد، حال آنکه لحن روایت در این لحظه کمدی نیست و این تناقض در این سکانس وجود دارد.
از طرفی شرلوک که در آن کش و قوس حتی مورد اصابت گلوله نیز قرار گرفته بود، پس از فروکش کردن هیجان، بسیار معمولی ایستاده و سخنرانی میکند. اما در مجموع به جز این موارد کوچک، فیلم در روایت خود موفق بوده است.
در پایان باید گفت فیلم Enola Holmes 2 اثری به مراتب جلوتر و بهتر از شماره پیشین خود یا آثار مشابه اخیرا منتشره شده مثل Death on the Nile میباشد.
فیلمی با روایت جذاب و همراه با پیچشهای داستانی که حتی با وجود قابل پیشبینی بودن در برخی مواقع( یکی بودن شخصیت سارا چپمن و سیسیل)، عملکرد خوبی دارد.
فیلمی با بازیهای بسیار خوب به خصوص از سوی میلی بابی براون که قابلیتهای خود را به عنوان یک بازیگر ثابت کرده و خود را از سایه نقش خود در سریال Stranger Things خارج میکند.
فیلم Enola Holmes 2 اثری سرگرمکننده، همراه با بازیگران خوب و قصهای جذاب برای تماشا میباشد که نه تنها به حل معما پرداخته بلکه سعی دارد تا در درام و تکامل شخصیتی و تشکیل روابط مختلف نیز موفق باشد.
بنظر میرسد که این فرنچایز همچنان ادامه خواهد داشت و باید دید آیا شماره بعدی نیز میتواند مانند این فیلم از اثر قبلی خود پیشی بگیرد یا خیر.
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- از صنعت بازی های ویدیویی در سال ۲۰۲۵ چه انتظاراتی داریم؟
- شایعه: کمپانی مادر FromSoftware احتمالا برای جلوگیری از تصاحب خصمانه از سوی یک شرکت کرهای به سونی مراجعه کرده است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- گزارش: GTA 6 وضوح فوقالعادهای روی پلی استیشن ۵ پرو خواهد داشت
- سازنده STALKER 2 به دنبال بررسی بازخوردها و رفع سریع مشکلات بازی است
- بازی STALKER 2 در عرض دو روز بیش از ۱ میلیون نسخه فروخت
نظرات
معلومه نویسنده شناخت چندانی از شرلوک هلمز نداره که اسم جرمی برت رو نیاورده
فیلم زیادی شعاری بود . نکته مثبت فیلم هنری کویل بود
لعنت تو صحنه پس از تیتراژش چون جان واتسون توش سیاه بود ای لعنت به نتفلیکس
واقعا جای تاسف با اختلاف بسیار زیاد جرمی برت بهترین هولمز تاریخ اون وقت شما حتی اسمش نیاوردی ؟ دلقکی مثل کامبریج فاجعه ای در نقش هولمز البته برای نسل جدید که جرمی برت فقید رو ندیدن شاید کامبریج جالب باشه
چه اصراری بود موریاتی رو زن بکنی؟ چه اصراری بود واتسون سیاه پوست باشه؟ اصلا شرلوک هولمز کی خواهر داشت ما خبر نداشتیم؟ منی که تمام آثار کانن دویل رو خوندم این فیلما توهین به نویسنده هاست.
البته این انولا هلمز برا اساس رمانهایی به همین نام از ننسی اسپرینگر هست و البته شکایتی به این اثر در رابطه با شخصیت شرلوک وارد شده ک به جایی نرسیده ولی در رابطه با خواهر داشتن شرلوک و این چیزا شکایتی اصلا مطرح نشده و فککنم این تنها اثری هم نیست که نویسنده شخصیت شرلوک هلمز رو به کتاب خود اورده و داستانی جدید رو روایت کرده
باز هم توی خود شخصیت های اصلی کانن دویل دست بردن.
چه اصراریه که از شخصیت های نویسنده های دیگه استفاده کنن؟ این قدر عقل و هوشو ندارن خودشون شخصیت و داستان خلق کنن . مثلا آلفرد هیچکاک خودش به آثار کانن دویل علاقه داشت و بر اساس همین آثار و با ایده گرفتن اومد یه سری شخصیت و داستان خلق کرد . این درسته . نه کپی از آثار کسایی که دیگه تو دنیا نیستن و یکی میاد ازشون سوء استفاده میکنه