بهترین فیلم‌ها با امتیاز صدرصد از راتن تومیتوز

برخی از فیلم‌ها توانستند تحسین منتقدان را از آن خود کنند و نمره صدرصدی در وب سایت راتن تومیتوز بگیرند.

تنها بزرگترین و برجسته‌ترین شاهکارهای سینمایی می‌توانند امتیاز ۱۰۰% در وب سایت راتن تومیتوز بدست بیاورند، البته به شرطی که تعداد نقدهای زیادی برای آن‌ها منتشر شده باشد. بدست آوردن امتیاز صدرصدی از منتقدان نیازمند تلاش بسیار زیادی از سوی عوامل سازنده فیلم است و نتیجه آن نیز پیروزی نادر و شکوهمندی به شمار می‌رود که مطمئنا جذابیت‌های خودش را دارد.

وب سایت راتن تومیتوز از سال ۱۹۹۸ میلادی به جمع‌آوری نقدها برای فیلم‌ها و سریال‌های مختلف می‌پردازد و از زمان شروع به فعالیت خودش نیز توانسته به پلتفرم محبوبی برای منتقدان و همچنین مخاطبان برای ارائه نظر خود در مورد آثار سینمایی و تلویزیونی تبدیل شود.

بدست آوردن امتیاز کامل در وب سایت راتن تومیتوز کار چندان آسانی نیست و زمانی که اثری سینمایی به این مهم دست پیدا می‌کند، واقعا شگفت‌انگیز است. در ادامه همراه با ما باشید تا به بررسی بهترین فیلم‌هایی بپردازیم که امتیاز صدرصدی در وب سایت راتن تومیتوز دارند.

فیلم ۱۲ مرد خشمگین (۱۲ Angry Men)

داستان فیلم «دوازده مرد خشمگین» به عنوان نمایش‌نامه نیز به اجرا درآمده اما نسخه سینمایی آن محصول سال ۱۹۵۷ میلادی با نقش‌آفرینی هنری فوندا (Henry Fonda) بسیار برجسته است. اتفاقات این فیلم در مورد گفتگوهای میان ۱۲ نفر از اعضای هیئت منصفه‌ای است که باید در مورد پرونده یک قتل رای صادر کنند.

رای به گناهکار بودن متهم به معنای مرگ او است، متهمی که نوجوانی بیش نیست. حالا این دوازده مرد درون یک اتاق سعی دارند تا به رای متفوق القولی دست پیدا کنند اما یکی از این افراد شک و تردیدهای قابل توجهی را در مورد این پرونده ارائه می‌کند. همین نیز باعث می‌شود تا کشمکش‌ها و گفتگوها بین این دوازده نفر بیشتر شود، افرادی که باید سرنوشت این پسر را مشخص کنند.

فیلم «دوازده مرد خشمگین» نه تنها توانسته امتیاز ۱۰۰٪ از راتن تومیتوز بدست بیاورد بلکه جزو بهترین فیلم‌های دادگاهی و درام نیز به شمار می‌رود و از جمله آثار کلاسیکی محسوب می‌شود که حتما باید به تماشای آن بنشینید.

فیلم فرانکشتاین (Frankenstein)

فیلم ترسناک و کلاسیک «فرانکشتاین» محصول سال ۱۹۳۱ میلادی با بازی بوریس کارلوف (Boris Karloff) در نقش این هیولا است، هیولایی که توسط یک دانشمند و با استفاده از بخش‌هایی از بدن‌های مختلف خلق شده است.

این فیلم سینمایی بر اساس رمان مشهوری به همین نام نوشته مری شلی (Mary Shelley) ساخته شده و در آن، گریمور معروف جک پیرس (Jack Pierce) از مهارت‌های خود برای خلق این هیولا استفاده کرده است. این میکاپ آرتیست بعدا نیز هیولاهای دیگری همچون مومیایی و مرد گرگ‌نما را طراحی کرده است.

در ابتدا قرار بود بلا لوگوسی (Bela Lugosi) بازیگر مشهور فیلم دراکولا (Dracula) نقش اصلی فیلم «فرانکشتاین» را تحت کارگردانی رابرت فلوری (Robert Florey) ایفا کند اما ظاهرا از این کاراکتر و همچنین وسعت نقشش راضی نبوده و آن را قبول نکرده است.

در هر حال، فیلم «فرانکشتاین» توانست در بین منتقدان و مخاطبان به موفقیت دست پیدا کند و به لطف نقش‌آفرینی درخشان بوریس کارلوف نیز توانست تاثیر قابل‌توجهی روی فرهنگ عامه و سینما بگذارد و در ادامه نیز چندین دنباله، نسخه فرعی و اقتباس از آن ساخته شده است.

فیلم لوک خوش دست (Cool Hand Luke)

فیلم «لوک خوش ‌دست» محصول سال ۱۹۶۷ میلادی اثری درام با بازی پل نیومن (Paul Newman) به شمار می‌رود که داستان کهنه سرباز جنگ جهانی دوم به نام لوکاس جکسون ملقب به لوک را دنبال می‌کند که به دلیل سوءرفتار در حالت مستی به دو سال زندان و کار اجباری در آنجا محکوم می‌شود اما او حاضر به تسلیم شدن در برابر سیستم نیست.

این اثر درام و مهیج تلاش‌های متعدد لوک را نشان می‌دهد که سعی دارد از زندان فلوریدا بگریزد و چندین بار نیز موفق به انجام این کار می‌شود و در هر مرحله نیز از مقامات زندان سرپیچی کرده و آن‌ها را به چالش کشیده است. نقش‌آفرینی پل نیومن در این فیلم با تحسین منتقدان همراه شد و او را به یکی از برترین بازیگران آن دوره تبدیل کرد.

فیلم داستان فیلادلفیا (The Philadelphia Story)

بازیگران برجسته و بزرگ سینما همچون کری گرانت (Cary Grant)، کاترین هپبورن (Katharine Hepburn) و جیمز استوارت (James Stewart) در فیلم عاشقانه و کمدی «داستان فیلادلفیا» نقش‌آفرینی می‌کنند. این فیلم داستان فردی اجتماعی به نام تریسی لرد را دنبال می‌کند که همزمان با ورود همسر سابقش و یک خبرنگار، برنامه‌های عروسی‌اش به هم می‌ریزند.

فیلم «داستان فیلادلفیا» به عنوان یکی از بهترین نمونه‌ها از ژانر «کمدی ازدواج دوباره» در دنیای سینما شناخته می‌شود، ژانری که در دهه چهل و پنجاه میلادی بسیار محبوب بود و در فیلم‌های آن، یک زوج از یکدیگر طلاق می‌گیرند اما همچنان عاشق می‌مانند و در نهایت دوباره ازدواج می‌کنند.

این اثر عاشقانه و کمدی به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های جیمی استوارت شناخته می‌شود و اولین فیلم موفق کاترین هپبورن پس از چندین فیلم شکست‌خورده‌اش در گیشه به شمار می‌رود. این فیلم توانست دو جایزه اسکار را از آن خود کند و در سال ۱۹۵۶ میلادی تحت عنوان موزیکال High Society بازسازی شده است.

انیمیشن داستان اسباب بازی (Toy Story)

انیمیشن تماشایی و کمدی «داستان اسباب بازی» محصول سال ۱۹۹۵ میلادی اولین اثر سینمایی از استودیو پیکسار به شمار می‌رود، استودیویی که تحت مالکیت کمپانی دیزنی قرار دارد. این انیمیشن داستان جهانی را بازگو می‌کند که در آن، اسباب بازی‌ها زمانی که انسان‌ها در آنجا حضور ندارند، زنده هستند.

این اثر بیننده‌ها را با رابطه پویا و جذاب بین وود و باز لایت‌یر آشنا می‌کند و تلاش‌ها و رقابت‌های میان این دو شخصیت برای تاثیرگذاری روی صاحب خود به نام اندی را نشان می‌دهد. انیمیشن «داستان اسباب بازی» با صداپیشگی بازیگرانی برجسته و بااستعدادی همچون تام هنکس (Tom Hanks)، تیم الن (Tim Allen)، دان ریکلس (Don Rickles) و جان رتزنبرگر (John Ratzenberger) همراه شده است و توانست تحسین منتقدان و مخاطبان را بدست بیاورد و در گیشه به فروش بیش از ۳۵۰ میلیون دلاری دست پیدا کند.

این اثر نه تنها توانست توجه بیننده‌های نوجوان را به سمت خود جلب کند، بلکه برای بیننده‎‌های بزرگسال نیز اثری لذت‌بخش به شمار می‌رود و موفقیت آن نیز آغازگر فرنچایزی بزرگ شد که شامل سه دنباله برای آن است.

فیلم آواز در باران (Singin’ in the Rain)

فیلم موزیکال، کمدی و عاشقانه «آواز در باران» با بازی استعدادهای درخشانی همچون جین کلی (Gene Kelly)، دبی رینولدز (Debbie Reynolds) و دونالد اوکانر (Donald O’Connor) است و داستان سه ستاره در اواخر دهه بیست میلادی هالیوود را روایت می‌کند که در گذار از فیلم‌های صامت به آثار دیالوگ‌محور با مشکل مواجه شده‌اند.

فیلم «آواز در باران» به عنوان بهترین فیلم موزیکال کلاسیک تاریخ شناخته می‌شود و در آن آهنگ‌های بسیار جذابی شنیده می‌شود که از جمله آن‌ها می‌توان به آهنگ «آواز در باران» اشاره کرد که جین کلی آن را در زیر بارش باران می‌خواند، آن هم در حالی که تبی شدید دارد.

این اثر برای مناقشه‌های مشهور خود در سر صحنه بین جین کلی و دبی رینولدز نیز شهرت دارد. جین کلی در زمینه رقص بسیار مهارت داشته و همین نیز باعث شده تا به دبی رینولدز به دلیل نداشتن مهارت کافی توهین کند. این توهین‌ها تاحدی بوده که باعث شده دبی رینولدز در زیر یک پیانو پنهان شود و گریه کند. با این حال، با وجود این مشکلات، فیلم «آواز در باران» توانست توجه بیننده‌ها را به خود جلب کند و به یکی از بهترین فیلم‌های ژانر خودش تبدیل شود.

فیلم شاهین مالت (The Maltese Falcon)

فیلم نوآر «شاهین مالت» محصول سال ۱۹۴۱ میلادی به کارگردانی جان هیوستون (John Huston) و با بازی ستاره هالیوودی هامفری بوگارت (Humphrey Bogart) است و داستان کاراگاهی خصوصی از سانفرانسیکو به نام سم اسپِید را روایت می‌کند که پرونده سه ماجراجوی عجیب و غریب را برعهده می‌گیرد که هر سه نفر آن‌ها برای یافتن مجسمه شاهین تزئین شده با جواهرات با یکدیگر رقابت می‌کنند.

این فیلم بر اساس رمانی به همین نام نوشته دشیل همت (Dashiell Hammett) و فیلمی به همین نام محصول سال ۱۹۳۱ میلادی ساخته شده است و در بین برخی از منتقدان به عنوان اولین فیلم نوآر واقعی شهرت دارد و کمک بسیار شایانی به حرفه بوگارت و هیوستن کرده است.

برای این اثر سینمایی چندین مجسمه شاهین ساخته شد و یکی از آن‌ها در سال ۱۹۹۴ میلادی به مبلغ ۳۹۸۰۰۰ دلار به فروش رسید که بیشترین مبلغ پرداخته شده برای وسایل صحنه فیلمبرداری یک فیلم تا به آن روز بوده است.

فیلم آخرین نمایش فیلم (The Last Picture Show)

فیلم «آخرین نمایش فیلم» اثری درام و در مورد به بلوغ رسیدن ساخته پیتر باگدانوویچ (Peter Bogdanovich) به شمار می‌رود که در سال ۱۹۷۱ میلادی روی پرده سینماها اکران شد. اتفاقات این فیلم در شهری کوچک از تگزاس به نام آنارنین در سال ۱۹۵۱ میلادی جریان دارد و روی دو دانش‌آموز دبیرستانی و دوست صمیمی به نام‌های سانی کراوفورد و داون جکسون تمرکز دارد که دوره‌ای خاص از زندگی خود را پشت سر می‌گذارند و درس‌های سختی در مورد عشق، حسادت و امید را می‌آموزند.

زمانی که پیتر باگدانوویچ در سن ۳۱ سالگی برای کارگردانی این فیلم انتخاب شد،‌ تقریبا فردی ناشناخته بود و تنها کارگردانی یک اثر کوچک و همچنین بازی در تئاتر را در کارنامه هنری خودش داشت.

این کارگردان در مورد این پروژه با مهمان خانه‌اش اورسون ولز (Orson Welles) صحبت کرد و این تهیه‌کننده در نهایت موافقت کرد تا این پروژه به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری شود. در هر صورت، فیلم «آخرین نمایش فیلم» دو جایزه اسکار بدست آورد و در سال ۱۹۹۸ میلادی نیز توسط کتابخانه کنگره برای حضور در فهرست ثبت ملی سینمای آمریکا انتخاب شد.

فیلم نابودگر (The Terminator)

فیلم «ترمیناتور» یا «نابودگر» اثری علمی-تخیلی و اکشن به کارگردانی جیمز کامرون (James Cameron) به شمار می‌رود که در سال ۱۹۸۴ میلادی روی پرده سینماها اکران شد و توانست آغازگر فرنچایزی بزرگ باشد و همچنین کمک شایانی به مشهور شدن آرنولد شوارتزنگر (Arnold Schwarzenegger) بکند.

داستان فیلم «نابودگر» در مورد قاتلی سایبورگ است که از سال ۲۰۲۹ میلادی به سال ۱۹۸۴ میلادی فرستاده می‌شود تا سارا کانر را به قتل برساند و بدین ترتیب جلوی متولد شدن پسر او را بگیرد، پسری که روزی باعث نابودی یک هوش مصنوعی متخاصم و نجات تمدن بشر می‌شود.

جیمز کامرون زمانی داستان فیلم «نابودگر» به ذهنش خطور کرده که بسیار مریض بوده و رویایی در مورد مردی فلزی و نصف‌شده دیده که خودش را از داخل انفجاری به بیرون می‌کشد. این کارگردان و نویسنده همچنین از فیلم کم بودجه هالووین (Halloween) ساخته جان کارپنتر (John Carpenter) نیز الهام گرفته است.

قبل از اینکه آرنولد شوارتزنگر برای ایفای نقش این قاتل رباتی در فیلم «نابودگر» انتخاب شود، سیلوستر استالونه (Sylverster Stallone) و مل گیبسون (Mel Gibson) بازیگرانی بودند که برای این نقش مدنظر قرار داشتند اما آن را رد کردند. البته استودیوی سازنده، او جی سیمپسون (O.J Simpson) را برای این نقش پیشنهاد داده بود اما کامرون با آن موافقت نکرد.

در هر صورت، موفقیت فیلم «نابودگر» سبب شد تا چندین دنباله، سریالی تلویزیونی، کتاب‌های کمیک و بازی‌های ویدیویی بر اساس آن ساخته شوند و آرنولد شوارتزنگر و جیمز کامرون به شهرت بسیار زیادی در هالیوود دست پیدا کنند.

انیمیشن پینوکیو (Pinocchio)

انیمیشن فانتزی و موزیکال «پینوکیو» محصول استودیو والت دیزنی در سال ۱۹۴۰ میلادی بر اساس رمانی ایتالیایی نوشته کارلو کولودی (Carlo Collodi) ساخته شد و داستان نجاری به نام ژپتو را روایت می‌کند که عروسکی به نام پینوکیو را می‌سازد.

این عروسک چوبی نیز توسط فرشته‌ای آبی زنده می‌شود و این فرشته به پینوکیو می‌گوید که اگر می‌خواهد پسری واقعی باشد، باید خودش را به عنوان فردی شجاع، راستگو و فروتن ثابت کند. پینوکیو با گذشت زمان به ارزش واقعی خودش دست پیدا می‌کند و در این سفر خودشناسی خود با کاراکترهای غیرمعمول مختلفی روبه‌رو می‌شود.

انیمیشن «پینوکیو» دستاوردی پیشگامانه در زمینه انیمیشن‌سازی به شمار می‌رفت و جاشوا میدور و دیگر انیماتورها توانستند اثری جذاب را خلق کنند. این اثر سینمایی در بین مخاطبان و منتقدان تحسین شد و این محبوبیت در نسل‌های بعدی نیز ادامه پیدا کرد.

انیمه مدفن کرم‌های شب‌تاب (Grave of the Fireflies)

انیمه «مدفن کرم‌های شب‌تاب» یکی از اولین آثار استودیوی جیبلی به شمار می‌رود که در سال ۱۹۸۸ میلادی روی پرده سنیماها اکران شد. داستان این اثر در مورد نوجوانی است که در دوران جنگ جهانی دوم و پس از اینکه خانه‌شان توسط نیروهای متفقین بمباران می‌شود، باید از خواهر کوچک‌ترش محافظت کند.

این انیمه خارق‌العاده و در عین حال ناراحت‌کننده اغلب اوقات به عنوان یکی از غمگین‌ترین فیلم‌های ساخته شده شناخته می‌شود و کسانی که آن را دیده‌اند به خوبی بر این نکته صحه می‌گذارند. رابطه میان دو کاراکتر اصلی داستان واقعا تکان‌دهنده است و انیمیشن‌سازی بسیار زیبای این اثر نیز جذابیت داستان را دو چندان کرده است.

فیلم ام (M)

فیلم «ام» اثری کلاسیک از کارگردان برجسته اتریشی فریتز لانگ (Fritz Lang) است و شاهکاری از سینمای آلمان به شمار می‌رود که در سال ۱۹۳۱ میلادی روی پرده سینماها اکران شد. این فیلم مهیج و جنایی در مورد قاتلی سریالی است که در حال گریز از دست نیروهای پلیس شهر برلین است.

اهمیت سینمای آلمان در تکامل هنر را نمی‌توان نادیده گرفت و فیلم «ام» نیز بدون شک یکی از تاثیرگذارترین فیلم‌هایی است که تاکنون از سینمای آلمان ساخته شده است. این اثر با کارگردانی فوق‌العاده و نقش‌آفرینی‌های درخشان همراه شده و زمینه‌ساز ژانرهای نوآر و هیجانی بوده است.

فیلم پسربچه (The Kid)

چارلی چاپلین (Charles Chaplin) یکی از مهم‌ترین چهره‌ها در روزهای اولیه سینما به شمار می‌رود و بسیاری از مخاطبان و همچنین منتقدان بر این باور هستند که سرگرم‌کننده‌ترین و بهترین فیلم سینمایی او نیز فیلم «پسربچه» است که در سال ۱۹۲۱ میلادی روی پرده سینماها اکران شد. این فیلم در مورد ولگردی است که از پسربچه‌ای مراقبت می‌کند، آن هم در حالی که خودش در کودکی رها شده است.

چاپلین همیشه آثار خارق‌العاده خلق می‌کرد و این موضوع در فیلم «پسربچه» نیز کاملا نمایان و مشخص است. کمدی او در این فیلم به خوبی جلا داده شده و همچنین متفکرانه و پرشور است. علاوه بر این، فیلم «پسربچه» داستانی زیبا و تلخ در مورد پدر بودن را به تصویر می‌کشد که آن را به یکی از احساسی‌ترین فیلم‌های دهه ۲۰ میلادی تبدیل می‌کند.

فیلم پیش از طلوع (Before Sunrise)

فیلم «پیش از طلوع» اثری عاشقانه و درام به کارگردانی ریچارد لینکلیتر (Richard Linklater) به شمار می‌رود که توانسته تحسین منتقدان را برانگیزد و امتیاز صدرصدی از منتقدان در وب سایت راتن تومیتوز کسب کند.

این فیلم که در سال ۱۹۹۵ میلادی روی پرده سینماها اکران شده بود، در مورد مردی آمریکایی و زنی فرانسوی است که در شهر وین یک روز را در کنار یکدیگر سپری و در مورد مسائل مختلف صحبت می‌کنند و در نهایت نیز عاشق یکدیگر می‌شوند.

این فیلم آغازگر سه‌گانه‌ای ساخته ریچارد لینکلیتر شد که دو دنباله آن در سال ۲۰۰۴ و ۲۰۱۳ ساخته و پخش شدند. در هر سه فیلم نیز ایثن هاک (Ethan Hawke) و جولی دلپی (Julie Delpy) نقش‌های اصلی را به زیبایی هر چه تمام‌تر بازی می‌کنند. این سه‌گانه برای علاقه‌مندان به ژانر عاشقانه، بسیار عالی است.

فیلم هفت سامورایی (Seven Samurai)

فیلم «هفت سامورایی» ساخته آکیرا کوروساوا (Akira Kurosawa) به شمار می‌رود و داستان آن در مورد گروهی از سامورایی‌ها است که به کمک روستایی کوچک می‌روند تا از آن در برابر راهزن‌های خبیث محافظت کنند. داستان این فیلم از جمله داستان‌های پرتکرار در دنیای سینما به شمار می‌رود و آثار زیادی به تقلید از این فیلم ساخته شده‎‌اند.

این شاهکار آکیرا کوروساوا که در سال ۱۹۵۴ میلادی روی پرده سنیماها اکران شده، علاوه بر اینکه از کارگردانی خارق‌العاده وی بهره می‌برد، با نقش‌آفرینی درخشان بازیگران و همچنین کاراکترهای ماندگار و پرجنب‌وجوش همراه شده است و برای مدت زمان سه ساعت و نیم خود نیز بیننده را سرگرم نگه می‌دارد.

در این مطلب به بررسی بهترین فیلم‌هایی پرداختیم که توانستند نظر منتقدان را به خود جلب کنند و امتیاز صدرصدی در وب سایت راتن تومیتوز بدست بیاورند. نظر شما در مورد این آثار چیست؟

منبع: collider – movieweb