دل نوشته های یک گیمر خسته؛ یاد باد آن روزگاران، یاد باد!
با سلام خدمت گیمفاییهای عزیز و گل، امیدوارم لبتون خندون، جیبتون پر پول و تنتون سلامت باشه. با من همراه باشین تا سری به دوران خوش گذشته بزنیم با گیمر خسته!
بعد از یک وقفهی طولانی، با یه قسمت دیگه از دل نوشتههای یک گیمر خسته در خدمت شما عزیزان هستیم. امروز قراره خاطره بازی کنیم و سری به گذشته بزنیم. وقتی که انرژی بیشتری داشتیم، حال دلمون خوب بود و اصلا از خیلی از مشکلات، روحمون هم خبر دار نبود!
روزگار گذشته، روزگار جالبی بود. وقتی سنمون کمتر بود و اصلا خیلی از چیزا رو نمیفهمیدیم، لذت بردن از زندگی برامون خیلی راحتتر بود. دنیای ما به تکالیف مدرسه، فوتبال بازی کردن تو کوچه و خوش گذرونی با رفقا خلاصه میشد. از مدرسه خسته و کوفته برمیگشتیم، دوتا لقمه غذا میخوردیم و میرفتیم سراغ گیم. حالا یکی یه PS2 مشکی رنگ داشت، یکی هم یه سیستم ذغالی که وقتی روشن میشد صدای هواپیما میداد!
سرخوش بودیم … طول روز توی مدرسه فقط لحظه شماری میکردیم زنگ آخر بخوره تا مثل زندونیای که تازه آزاد شده، به آغوش خونواده برگردیم. اون لحظهای که میرسیدی خونه، کامپیوتر یا کنسول رو روشن میکردی و خسته شروع میکردی سر و کله زدن با ریچارد شیردل و خلیفه، اونجا حس میکنم اوج لذت و رستگاری برامون بود!
اون موقع نه میفهمیدیم مشکلات فنی چیه، نه اونقدر اهمیت میدادیم. همین که کنسول سی دی رو بخونه و کامپیوتر موقع کلیک کردن روی آیکون بازی یه ارور عجیب و غریب نده راضی بودیم. اگه وسط بازی، باگی چیزی هم میدیدیم، به جای عصبانی شدن معمولا تعجب میکردیم و میخواستیم به بقیه نشونش بدیم!
اون موقع از ارزش تکرار بالا، نیو گیم پلاس و این چیزا خبری نبود. این قدر یه بازی رو بازی میکردیم تا از از دبستان برسیم راهنمایی. تعداد دفعاتی که Resident Evil 4 و Max Payne و Assassin’s Creed 2 رو تموم کردم رو نمیدونم، اما میدونم چند صد ساعت پلی تایم داشتم! این که عجیب نیست، یه دوستی دارم، حداقل ۱۰۰ بار فکر کنم Resident Evil 4 رو تموم کرده. یعنی مثلا صبح از خواب بیدار میشده، بعد صبحونه یه راست میرفته سراغ بازی تا پاسی از شب! وقتی هم به صفحه Credits میرسیده میرفته توی منو و روز از نو روزی از نو!
اون موقع نه خبری از آنتاگونیست بود، نه پروتاگونیست و نه آنتی هیرو. فقط میفهمیدیم که ما خوبیم و اون زنه توی مکس پین بده. بقیش دیگه اونقدر مهم نبود! نه میفهمیدیم پرداخت شخصیت چیه، نه اهمیت میدادیم، کی به این چیزا اهمیت میده؟ بکش برو جلو حالشو ببر!
توی اون دوران، همه چیز بی عیب و نقص بود. الان که بر میگردم و فریم ریت و عملکرد فنی یه سری از بازیا رو میبینم، به خودم میگم چجوری ما ساعتها بی وقفه مینشستیم پای بازی و آخر سر هم به زور و تهدید از پاش بلند میشدیم!
جادوی بچگی اینه که تکرار برای آدم معنی نداره. با ذوق و شوق یه سیدی بازی از دوستمون میگرفتیم که البته توی مدرسه حکم قاچاق رو داشت، بعد خوشحال و خندون میآوردیم خونه و اگه موقع نصب ارور نمیداد و درست نصب میشد، دیگه ول کن بازی نبودیم. تنوع دشمنا، تنوع مراحل و اینا که حالیمون نبود. بازی میکردیم و لذت میبردیم و وقت میگذروندیم، خرج و خوراکمون هم که به عهده خودمون نبود، بهشتی بود زندگی برای خودش!
همونقدر که بازیا ساده بودن، ما هم ساده بودیم. معمولا نه خبری از لول آپ شخصیت بود، نه درخت مهارت، نه کار خاصی و نه چیز خیلی متفاوتی. ولی در عین حال هر کدوم از بازیا یه هویت مستقل از خودشون داشتن و به احساس متفاوت منتقل میکردن. چیزی که الان تقریبا خیلی کم به چشم میخوره و عملا نود درصد بازیای جهان آزاد برای مثال، یه ساختار ثابت یوبیسافتی دارن و همه سازندهها هم به همین ساختار وفاداران!
شور و شوقی که دیگر نیست
امروز، با وجود اینکه بازیها بسیار پیچیدهتر، کاملتر و واقعیتر شدن، اما به همون اندازه، اون حس و حال و شوق و اشتیاق کمرنگتر شده. حداقل برای من. یجورایی انتظار کشیدن برای یه بازی، خیلی وقتا از تجربهی همون بازی حس قویتری رو میده. شایدم این بیماری منه و بقیه میتونن ده ساعت بدون وقفه پای کنسول و پیسی بشینن و بازی کنن، اما به شخصه حتی بهترین بازی جهان آزاد هم جلوم باشه، بعد دو ساعت کنسول رو خاموش میکنم و میرم تا چند ساعت بعد.
یجورایی غبطه میخورم به کسایی که هنوز اون شوق و اشتیاق قدیمی رو دارن و میتونن به معنی واقعی کلمه لذت ببرن. دلایل مختلفی داره به نظرم که من و احتمال قوی یه سری از شماهایی که این مقاله رو میخونین دیگه کمتر حس و حال قدیم رو داریم. مشکلات و دغدغههایی که داریم، عوض شدن روحیه و از طرف دیگه تغییر ماهیت دنیای گیم و تغییر به سمت بازیای سرویس محور و چند نفره یا عرضه بازیای ناقص و درب و داغون که سازنده پنج سال بعد عرضه هنوز داره آپدیت میده تا مشکلات رو درست کنه!
روی کاغذ دنیای گیم الان کاملا در شرایط بلوغ به سر میبره. بازیای آنلاین، بازیای داستانی، بازیای Co-op، سبکای مختلف، بازیای مستقل و AAA، دنیای گیم امروز همه چیز توش پیدا میشه. هر سلیقهای هم که داشته باشیم، کلی محصول و اثر برای تجربه و لذت بردن وجود داره.
سخن پایانی:
نمیدونم امکان پذیره یا نه، ولی دوست دارم بازم بتونم اون شوق و علاقه و هیجان گذشته رو تجربه کنم. مثل همون لحظهای که اون سنگ بزرگ توی Resident Evil 4 میافتاد دنبالمون و باید تند تند X رو میزدیم. همون لذتی که از جمع کردن ارتش سوارکاران عرب و سربازای ویژه میبردیم و قبلترش، با اشتیاق منو لودینگ بازی Stronghold Crusader رو نگاه میکردیم تا بازی کامل بالا بیاد. همون لذتی که توی گیمنتای زیرزمینی و با تجربهی گروهی کانتر استرایک میبردیم و تنها دغدمون برای چند ساعت این بود که کسی از در B راش نده!
وقتی که با شاهزاده ایرانی جاذبه و محدودیت برامون معنی نداشت و از در و دیوار و هر چی که فکرشو میشه کرد میرفتیم بالا و یه حس ماجراجویی ناب رو تجربه میکردیم. شور و هیجانی که وقت تجربه Prototype داشتیم و حس میکردیم به معنی واقعی کلمه یه خدا هستیم و هر کاری ازمون بر میومد!
دلم اون هیجانی رو میخواد که موقع تجربهی FIFA 98 و Winning Eleven داشتیم. چه جامهایی که روی PS1 و PS2 نمیذاشتیم و چه کارهایی که نمیکردیم!
دلم اون ترس و اضطرابی رو میخواد که موقع تجربهی نسخه اول سایلنت هیل تجربه کردم. دلم تنگ شده برای اون حسی که نسخههای اولیه Devil May Cry به آدم انتقال میدادن. وقتی که قیافه دانته شرقی بود و از سلاخی شیاطین لذت میبردیم!
دلم اون شور و هیجانی رو میخواد که موقع تجربهی God of War داشتیم و اینقدر محکم دکمهها رو فشار میدادیم که حس میکردیم هر لحظه ممکنه از جا در بیان!
وقتی چشامو میبندم و یادم میاد اولین باری که Alan Wake رو تجربه کردم و با وجود حس اضطراب، از لحظه لحظه بازی لذت میبردم.
اونقدر حس نوستالژی برامون قویه که حتی همین الان، وقتی خبر ریمیک شدن یه بازی خیلی قدیمی میاد یا نسخهی جدیدی از فرنچایزای قدیمی معرفی میشه، قند تو دلمون آب میشه و پیش خودمون میگیم: “یعنی میشه بازم مثل گذشته اون لذت و هیجان رو تجربه کنم؟”
اگه هنوزم با معرفی بازیای جدید و مهمتر از اون، تجربه بازیای جدید هنوز هم اون لذت و شور و هیجان رو دارین که باید بگم خوش به حالتون! اگه هم مثل من اون حس گذشته رو کمتر دارین، به نظرتون مهمترین دلیلش چیه؟
سوال گیمر خسته از گیمفاییها:
نوستالژیکترین بازی زندگیتون کدوم بازیه؟ برامون توی بخش نظرات تعریف کنین!
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
بازی خاطره انگیز من shank بوده شاید نشناسید ولی حتما بازیش کنید ازش لذت میبرید روی ذغال هم بالا میاد
shank خیلی خوب بود
ولی زیاد قدیمی نیست
مردم در حال ترک قلعه هستند سرورم,
مردم شما را می پرستند,
چوب بیشتری مورد نیاز است
بعضی وقتا که سیاست اقتصادی سنگین ایرانی پیاده میکردیم: «غذا نداریم ؟ همه میمیریم. »😂
منم سنم کمتر بود خیلی دوسش داشتم و جزو نوستالوژی هام هست
کنسول سگا و سونیک، بازی های استراتژیک PC ، فوتبال ژاپنی Ps1 ، گاد آف وار ps2 همشون نوستالژی. کاش هیچوقت بزرگ نمیشدم. روزای بی دغدغه بچگیم. حتی وقتی دارم می نویسمش هم بغض کردم. خیلی دلتنگ اون روزام.
راستش الان چهل سالم شده و هنوز بعضی وقتها به یاد اون دوران فوتبال ژاپنی ۹۹ و تیکن ۳ و سول ادج « ادج مستر» رو بازی میکنم. یه جور خاطره سازی از اون دورانه خوشه . مثل یه عطر یا غذا که شما رو یاد کسی میندازه.
خسته نباشید 👍
نوستالژیک ترین بازی برای من ultimate Spiderman هست وای که چقدر این بازی خوب بود و همینطور بازیshank (هردو نسخه اش)
بازی Project IGI I’M Going In
دوستان من یک چیزی رو یادم رفت.یک بازی خاطره انگیز از اولین باری که یک کامپیوتر رو از نزدیک دیدم.یک بازی بود چند صد تا مربع داشت بعد مثلا ده تا از اینا زیرش بمب بود باید فقط خونه هایی که بمب داشت رو انتخاب نمیکردی .خیلی باحال بود.بازی مال خود ویندوز XP بود.
من هنوز اونو دارم و هنوز درکش نمیکنم 😂 خیلی پیشرفتست
منظورت مین یابه سید ؟
اون هنوزم هستش مخصوص ایکس پی نبود سرچ بزنی پیدا میشه
مینروب
یکی از بازی های خیلی خوبیه که تجربه کردم
۹۰ درصد مردم فک میکنن شانسیه ولی در واقع اون عدد داخل مربع ها نشون دهنده ی تعداد بمب های اطرافشن
کل راهنما همینه
کوتاه ولی پیچیده و چالش بر انگیز
مخصوصا اگه وقت برات مهم باشه
نوستالژیک ترین بازیم بازی قلعه هنوزم مکانیکاش برام جذابه
وقتی برمیگردم به گذشته خودم نگاه میکنم یه پسر به شدت منزوی و دور از هم سن و سالام بودم به خاطر شرایطی ک ناخواسته واردش شدم خوب به یاد ندارم حدود سیزده سال پیش برای اولین بار که یه سیستم زغالی داشتم بر خلاف بقیه دوستان که گیم رو از جی تی ای یا هالک شروع کردن من بازی section 8 رو خریدم انگار بعد از تجربه اون بازی یه حس خوب داشتم و انگار بدنم مور مور میشد و از حالت دپرسی در اومدم تا حدودی و کم کم یه ایکس ۳۶۰ گرفتم و کلا با پلتفرم ایکس باکس اومدم بالا هیچوقت از این مسیر پشیمون نشدم💚
آخ اخ خاطرات رو ببین یه حسی بهم میگه دیگه قرار نیست چنین حسی هیچ وقت تکرار شه!
هیچوقت یادم نمیره سی دی gta vice city رو گرفتم ۵۰۰ تومن یه کامپیوتر داغون با کیس سفید و مانیتور crt داشتیم فکرکنم گرافیکش ۳۲ مگابایت بود رمش ۲۵۶ مگابایت فکرکنم رو وایس سیتی ۱۵ فریم هم نمیداد(من که اصلا نمیدونستم اون موقع فریم ریت چیه فقط میدیدم کنده) ولی من همونجوری بازش میکردم خیلی باحال بود برام و هنوزم بازی کردنش حس عجیبی داره چون نوستالژیک ترین تجربه من تو گیم بود. مشابه همین حس رو gta iv برام داشت که زمانی که اومد واقعا گرافیکش انقلابی بود اصلا نمیدونین چقدر خفن بنظر میرسید. اصلا من نمیدونم بخاطر حس بچگیه یا کلا دنیا بهتر بود که نه فقط گیم کلا همه چی خیلی بیشتر حس داشت الان دیگه هیچی حسی نداره فقط نگرانی از آینده برام مونده
جدا از گرافیکش ivیه محیط دارک عجیبی داشت که ادمو به وجد میآورد مخصوصن اون لودینگ اولیه اش منو کلا میبرد تو خماری حس میکردم تو خود بازیم
من الان۳۶ سالمه. هم ps5 دارم هم ایکس باکس سری s. یادش بخیر عجب روز گارانی بود یادش بخیر
:)
مقاله خوبی بود اما دیگه گذشته نمونده که بخواد یادآور باشه
چقدر قشنگ بود اون دوران.
یادمه وقتی بچه بودم هر موقع میخواستم بازی نصب کنم انقدر خوشحال بودم نمی تونستم یه جا بشینم اصلا تو مدتی که گیم داشت نصب میشد تنم مدام مور مور میشد.
جمعه ها که پدرم نمی رفت سرکار با هم بازی می کردیم.
من روی پاش می نشستم و بازی کردنش رو تماشا می کردم.
عاشق stronghold بود .
چقدر خوب بود اون دوران الان دیگه هیچ وقت اون حس رو تجربه نمی کنم
مرسی از آقای زاهدی .
واقعا ما رو بردین به دوران گذشته.
یه لحظه وقتی به خاطرات گذشته فکر کردم بقض کردم کاش بازم اون حس ها رو تجربه می کردم
با اینکه الان پی سی دارم اما
بهترین دوران زمانی بود که گاد یک و دو رو بازی میکردم اونموقع یه پلی دو مشکی فت داشتم
گاد دو زیرنویس فارسی داشت ولی اونجا که باید بال های یک نفرو میکندی گیر میکرد همیشه ده بار از ده مغازه مختلف خریدم تا بالاخره یکیشون رد کرد اون یه تیکه رو انقدری که گاد ۲ پلی دادم هیچ بازی به پاش نمیرسه رو همه درجه های سختی
اون اتاق مخفی اول بازی هم که دیگه داستانی بود اون زمان😁😆
یادمه صبح بود، عمم میخواست بیاد خونمون،
پلی ۲ من وصل بود به تلویزیون توی حال…
اون صحنه رو رد کردم، بعدش عمم اومد و دو ساعت نشست و در حالی که من مشغول بازی بودم و خونواده هم دور و بر نشسته بودن و در حال صحبت بودن هی دل دل میکردم که خدایا دوباره صحنه نیاد اینا ببینن بزنن پلی استیشن رو بشکونن😂
ولی خب به خیر گذشت.
چه روزای بی دغدغه ای داشتیم.
وای منم اینطوری شدم 🤣🤣 حدودا ۱۰ بار رفتم تا اونجا دوباره گیر میکرد از همه جا هم خریدم درست نشد دیگه بازی رو کلا گذاشتم کنار بعد از مدتی تو لپ تاپ با شبیه ساز شروع کردم و با نهایت لذت تمومش کردم بعد از تموم کردنش بهم حس زرنگی میداد 😁😁
gta san andreas
stronghold legend
stronghold crusader
نوستالژیک ترین بازی ها،بازی هایی واسه شخص منن که از آخرین نسخه اشون که بازی کردم خیلی وقته میگذره و حس تکرار نداشتن
مثل :
Legacy of kain
Uncharted 4
Tekken 3
The mummy PS1
Men in black PS1
Soul calibur PS1
و…
کلا من خودم به شخصه با پلی استیشن یک خاطرات زیادی دارم و اون زمان کلا مود بود هر فیلمی میومد بازیش هم تو پلی استیشن یک میومد.الان هم بازی ها کیفیت خیلی خوبی دارن و از هر لحاظ پیشرفت کردن منتهی دچار ایراد تکرار مکررات شدن حالا هر یه مدت یه بازی میاد و سنت شکنی میکنه
یاد یه بازیای افتادم، یه مدتی زندگی من بود، نمیدونم یادتون میاد یا نه، Hard Truck 2: King of the Road
اوف اوف، قبل از euro truck این خدا بود…
من کلی بازی کردم بعدش سی دیش رو گم کرد، انگلیسی بلد نبودم ولی یادمه رو کاورش نوشته بود “سلطان جاده ها”. gold.
Call of duty modern warfare 3
این بازی رو همانند شما نمی دونم چند بار تموم کردم 😃😁
اون موقعی ک این بازی رو انجام می دادم نه کاپیتان پرایس کبیر رو میشناختم و نه بهش اهمیت می دادم( چون کوچیک بودم وگرنه از بزرگان است(: ) نسخه های قبلی رو هم بازی نکرده بودم و اصن درک نمی کردم چرا اول بازی خون خالی بود! و یک سری تصاویر از پرت شدنمون از آبشار و کور شدن ژنرال شپرد که اصن درکی اون موقع ازشون نداشتم و نمی دونستم اون یارو شپرده😑
زبان انگلیسی هم بلد نبودم بفهمم داستان بازی چیه فقط در همین حد فهمیده بودم ک باید یه مرد دولتی با دخترش رو نجات بدیم و با سادگی تمام بازی می کردم و فیض می بردم و خوشبختانه هر موقع ک بازی میکنم همون حس اول رو میده🤲👌🏻😅
MW3 یک شاهکاره مرحله اول بازی هم تو منهتن نیویورک هست تو خیابون وال استریت.یک مدت تو تلویزیون زیاد اسم وال استریت میومد.شوتری ندیدم رودست این بازی بیاد.
انگار من نوشتم اینو
هیچی از بازیا نمیدونستم و فقط شنیده بودم کال اف دیوتی رفتم سیدی فروشی که از روی شانسم مدرن وارفر سه رو از سیدی فروشی خریدم شاید اگه کال اف دیوتی ۱ ، ۲ ، ۳ رو میخریدم تا سالها دیگه سمت کال اف نمیرفتم
ولی در کل نزدیک ۲۰ بار نسخه سومو بازی کردم و بعد رفتم سراغ نسخه دو و اونم بالای ۲۰ بار تمومش کردم و گیمر شدنم با این دو بازی شروع شد
شاید برای من بازی هایی مثل نسخه های قدیمی wwe , PES و بازی metal slug بود. یادمه اون موقع ها همش منتظر این بودیم که بریم خونه فامیل یا برعکس تا بشینیم ساعت ها پای ps2 و چند نفری ,metal slug رو بریم. یه کمپینی این بازی داشت که شخصیت ها رو میبرد فضا. و من به جرات میتونم بگم اینقدر با بچه های فامیل این کمپین رو رفته بودیم که دیگه عملا حتی نحوه و موقعیت اسپاون شدن سرباز های دشمن رو هم توی کل مناطق بازی حفظ شده بودیم….. یا حتی درباره wwe. وقتی که هیچکس حتی پیش بینی نمیکرد بازی های بتل رویال آینده قراره چطوری باشن. این بازی یه مود بتل رویال داشت که توش هر یکی دو دقیقه یه بار یکی از ۴۰ کشتی گیرا میومدن توی صحنه و می بایست هر کسی که میاد رو از رینگ پرت میکردی پایین. و یادمه یه جاهاییش اینقدر رینگ مسابقه شلوغ میشد که حتی شخصیت خودتو گم میکردی. بعد فانتزی ما این بود که با همدیگه همه رو حذف کنیم تا آخر یه دوئل مرگبار بین هم داشته باشیم…… الان که به اون موقع ها فکر میکنم انگار این اتفاقات در عین حال که خیلی حس نزدیک بودن میدن. در طرف مقابل انگار توی یه دنیای دیگه و با فاصله چندین هزار سال با الان اتفاق افتادن. میدونم که خیلی جمله کلیشه ای و دست نیافتنی ایه. ولی واقعا آرزوم اینه یه بار دیگه همون حسی که اون موقع ها داشتم رو تجربه کنم
اقا عالی ، اون مسابقه کشتی کچ که گفتین بتل رویال نیست یه ppv هست به اسم رویال رامبل که هر ساله برگزار میشه از دهه ۸۰ به اینور یادش بخیر کشتی کچ اون دوران و هالک هوگان ، برت هارت ، یوکوزونا و بم بم لیگلوز و اندرتیکر ووووو چه خاطراتی واقعا حیف که زود گذشت
بم بم بیگلوز >>> بم بم لیگلوز
متاسفانه بعد از یه مدت اون لذت همیشگی رو نداره
دیگه هر بازی بهم اون لذت قبلآ رو نمیده اخرین بازیهای که با تجربشون اذت بردم ۳ تا ارپجی معروف هستن
و سری بتمن
موافقم من. آخرین بازی ای که من با معصومیت یک زمانی بازی کردم؛ بازی ویچر ۳ بودش. دوره ای که گذشت و هرگز هم دیگه نمیاد.
چ مقاله خوبی…
دست خوش آقای زاهدی
خب نوستالژیک ترینای من gta sa و stronghold crusader بودن (بیخیال.. ، همون جنگ های صلیبی اسم بهتریه براش)
بازی ماشین جنگی ps1 ، بازی پلنگ صورتی ps1…
“همون لذتی که از جمع کردن ارتش سوارکاران عرب و سربازای ویژه میبردیم”
من هنوزم فن بوی سوارکار عربم😁
از همینجا فتوا میدم که سوارکار به اضافه سرباز ویژه عرب بهترین ترکیب تاریخه😂
یه زمانی اصلا شب و روزش مطرح نبود ، همینکه فرصتش پیش میومد بازی میکردیم
درایور۱ که هیچوقت نتونستم مرحله اولشو رد کنم و فقط تو شهر دور میزدم برای خودم (انگلیسی بلد نبودم به هر حال)
ps1 رو هنوزم دارم ولی تلویزیونش نیست…
یادش به خیر وقتی مهمون میومد و بچه کوچیکشون میخواست بیاد بازی کنه(خیلی رومخ بودنااا) و والدین دوطرف هم گیر میدادن که بزار بازی کنه سیم دسته اون رو تو جای کارت حافظه میزاشتم…(همینقد هفت خط…)
البته اون زمان نمیدونستم به چه دردی میخوره ، فقط میدونستم با با وصل کردن دسته دوم به اونجا بازیم خراب نمیشه😁
برای شیطان هم کلاس خصوصی میزاری؟
ببین واسه الان چیز خاصی نیست (البته مشخصا با گذر زمان منم تو این کارا پیشرفت کردم)
ولی بحث اینه اون زمان فقط یه بچه ۶ ساله بودم…
وای پلنگ صورتی! هیچوقت اون گیاهه رو یادم نمیره. کنار اینایی که گفتی NFS MW رو هم اضافه کن
هیچکدوم از گیمای اون موقع اندازه جنگ های صلیبی بهم حال ندادن
بن تن ps2 رو یادم رفت یادمه دوتا نسخه بود اصلا هرچقدر بازیش میکردم سیر نمیشدم من که عاشق کارتونشم بودم اصلا بهشت بود برام
ممنون مقاله عالی و باحالی بود. نوستالژیک ترین بازی های عمرم داستان اسباب بازی های ۲ و رامبو و سرباز کوچولو و شورش در شهر( نسخه PS1) و بازی gex و رزیدنت اویل ۳ و آکوجی و دراکولا بود
اینا رو یادم رفت: الماس جمع کنی ( spyro dragon) و سه گانه کرش بندیکوت و تیکن ۳ هم فوق العاده بودن 🙂
بنظرم بیشتر اونایی که مثه من اواسط دهه هفتاد بدنیا اومدن اکثرا نوستالژیک ترین بازی براشون igi باید باشه
برا من علاوه بر igi بازی warcraft 3 frozen throne هم هست
برای من سونیک بود روی سگا😄
بر خلاف بقیه که داشتن مکس پین و جی تی ای سان اندرس و… میرفتن من نشسته بودم صبح تا شب با سگا اون مایکل جسکون و سونیک و تاینی تونز میرفتم🗿(همه یا پیسی داشتن یا پلی استیشن ۲)
که البته چند سال بعد همشو جبران کردم😄🤔(اون زمان هم همه پلی استیشن ۴ داشتن و من لپ تاپ ذغالی😂)
بخاطر همین اصلا دوبله ها رو ندیدم چون همه گیمارو انگلیسی زدم مثل همین قلعه🌚
ولی بازی های جدید هم بد نیستن و حس و حال خودشونو دارن مثل الدن رینگ واقعا یکی از بهترین بازی هایی هستش که بازی کردم و منو انقدر غرق خودش میکنه که ادم همون حس گذشته رو پیدا میکنه
البته که کلی ایندی شاهکار هم هر سال میان از اونا نباید غافل شد واقعا حس تازگی میدن🗿🗿
مقاله جالبی بود ممنون🍻
نوستالژیک ترین بازی زندگیم اثری نیست جز …
پپسی من 🙂
Ohhhhhhhhhhh sh*******t
خدایییییی دمت گرم میزنم دانلودش میکنم الان😂😂
زمان پلی اسشتن۱ Jackie-chan stan.master خیلی برام خاطره ساخت داداشم خریده بود بازیو من خونه مادر بزرگم بودم اومد گفتش بریم خونه بازی جکی چان خریدم سری رفتیم بازیش کردیم عالی بود(الان که میبینم بخاطر نمره پایین شکست خرده) fihting force هم خوب بود هنوزم بیاد قدیما رو گوشیم بازی می کنم زمان پلی ۲ gta vice city و san andreas وpes 2004
معنای واقعی فان رو سری سامورایی واریرز داره
شما یه نفر داشته باش که باهاش بازی کنی نهایت جذابیته این سری
یادمه انقدر با یکی از فامیلا این سامورایی واریرز دو رو بازی کرده بودیم که نه تنها کل کرکترا پنجاه بودن ، بلکه قلب بازی با همشون رو هم بلد بودیم انقدر بازی کرده بودیم
من که دقیق نمیدونم ۱۳۸۳-۱۳۸۴ پدر مادرم برامون یه پی سی ذغالی گرفتن و پسر عمم اومد این بازیا رو روش نصب کرد:
the lord of the rings battle for middle earth
warcraft 3
counter strike + half life
gta vice city
strongholdقلعه اولی، همین که عکسش رو پسته
با یه بازی فوتبال که اگه اشتباه نکنم fifa بود…
و همشون شاهکار بودن و با همشون زندگی کردم اما اگه بخوام یه بازی انتخاب کنم warcraft 3 رو انتخاب میکنم. دوبله نبود و زیرنویس فارسی نداشت و منم چیز زیادی نمیفهمیدم ولی انقدر کمپین این بازی بی نظیر بود و انقدر انیمیشن ها و رنگ ها و صداگذاری ها دقیق و حرفه ای بود که اصلا به زبان بلد بودن نیازی نبود و با همون بچگی و مغز کوچیکم میتونستم صرفا با تصاویر بیگناهی آرثاس رو درک کنم…
و البته ماد dota کهزندگی ما رو تا یه مدتی به لجن کشید : ))
پ.ن: من تو ۸ سالگی devil may cry 3 رو بازی کردم و مثل آب خوردن میرفتمش جلو، الان تو بعضی بازی های معمولی هم گیر میکنم. مثلا cuphead رو تو همین باسای اولیش موندم. انگار بچه بودیم بازیمون بهتر بود.
Jak 3
تو ایران زیاد نمیشناسن ولی فوقالعاده بود یاد اون دوران بخیر
به شخصه خودمم دیگه مثل قدیما از تجربه بازی های مختلف اون لذت همیشگی رو نمی برم که به نظم مهمترین دلیلش اینه که به قول شما ساختار خیلی از بازی ها دیگه شبیه هم شده، مثلا چه لازم که یه بازی دو نوع زاویه دوربین داشته باشه، یا اینکه مثلا هم بتونه شوتری مثل کالاف باشه و هم یک عنوان مخفی کاری! مثلا واقعا لازم نبود که هم مخفی کاری و هم هک کردن دشمنا توی یه بازی مثل سایبرپانک وجود داشته باشه
هپ
.
.
.
روزگار زود گذرهست ی کراشی بود ی igi هپ
درود آقای زاهدی عزیز …
.
والا در جواب مقالتون و اینکه دلیلش چیه اون حس و حال قدیم نیست یه دلیل خیلی مهم داره از نظر من که متاسفانه نمیشه اینجا گفت احتمالا خودتون میدونید منظورم چیه ، دلایل زیادی میشه گفت که خودتون در دل نوشته زیباتون اشاراتی داشتین ولی زنده نگه داشتن کودک درون به نظرم خیلی مهمه نباید بزاریم اون احساسات زیبا نابود بشن اگر بزارن !
.
نوستالژیک ترین بازی عمرم ۲ تا هست اولی کنترا که ما اون موقع میگفتیم بهش رامبو ! و مورتال کمبت ۲ . چه ساعت هایی که وقتمون پای این بازی ها نمیرفت چه دفترچه رمز هایی که نداشتیم چه خاطراتی که نداشتیم یادش بخیر fifa 95 یا وینینگ الون ها چقدر اون موقع فوتبال دورهمی کیف میداد و اون جام ها که گفتین ، تو فوتبال میشد قد بازیکن ها رو دید یادمه قد بلند ها رو میزاشتیم دفاع تا سانتی گل نخوریم :)) اقا یه شب که دستگاه کرایه کردم سونی ۱ و رفتم قد ها رو در اوردم و یه سیستم خفن چیدم رفتم تو کلوپ با غول کلوپ :)) بازی کنم گفتم میترکونمش خلاصه تا دقیقه ۸۰ سه هیچ ازش جلو افتادم ولی بازی رو چهار به سه باختم :))) دهن سرویس هنوزم که منو میبینه بهم میگه محسن یادش بخیر عجب سیستم خفنی چیدی 😂
با سانتر دور کردن که دیگه کاری نداشت….😂😂😂
۴گل تو ۱۰ دقیقا کاملا هم منطقی…
نوستالژی من prince of persia هست
فقط موهاش و انیمیشن موهاش ی دنیا می ارزید😊
یه بازی بود به اسم shank که سری دو اش رو هم ساخته بودن خیلی ام قدیمی نیست مثلا ماله ۲۰۱۰ یا ۱۱ عه با پسر خالم دو نفری بازی میکردیم
چه حالی میداد
من خاطره انگیزترین بازی عمرم progect igi بود..
تینی تون و سونیک
تو دوران خودش رودست نداشت…
باور نمکنید اگه بگم بالای ۵۰ بار تمومش کردم..
بعد از igi سری جی تی ای ۲ و ۳.. وایسیتی و سان اندریاس
بازی های سگا اکثرا برام نوستالژی هستن.
ولی من خودم دوران ps1 رو بیشتر میپسندم و نوستالژی ترین بازی برام: resident evil 2 original و resident evil 3 original. هستن.
ولی خب خاطرات زیادی از parasite Eve و final fantasy viii و final fantasy x هم دارم.
نسل ۴ و ۵ همش خاطره ست.
از نسل ۶ هم عاشق : resident evil code veronica هستم
فرقش اینه قدیما گیمر بودیم،الان منتقد
این قضیه شامل خودمم میشه
ملاکم برا انتخاب بازی هم دوتا بود: ۱-کاور بازی ۲- میدیدم رفقیم چی داره ازش قرض میگرفتم😁
سطح بتسدا فن سطح 😹
فک کنم بیشتر دلیلش بالا رفتن سن باشه و مسولیت ها و مشغله های زندگی که اون شور و شوق رو که داشتیم که فکر نکنم دیگه تکرار هم بشه از بین برده
مکس پین یک و دو
کانتر استریک (گیم نت)
کالاف دیوتی ۲ (گیم نت)
مدال آف انر (سری قدیمیش)
Gta vice city
Punisher
Stronghold 1 & 2 & crusaders
کرش ماشینی
Tekken 3
Syponepylter ps1
و چند تا بازی دیگه که یادم نیست
سلام
متن بسیار عالی
اول در مورد شور و انگیزه و شوق بگم که منم کم و بیش همینجورم تعداد انگشت شماری بازی هستن که بتونن منو بیشتر از ۲ ساعت متوالی پای سیستم نگهدارن
دوم نوستالژیک ترین بازی من رزیدنت اویل ۳ روی PS1 هیچوقت حسی که بهم میداد رو یادم نمیره ..
واقعا مقاله جالبی بود
با اختلاف gta san andreas نوستالژیک ترین بازیه برام
بعد از اون mafia 1 و سه گانه prince of persia
مقاله عالی بود
یه سگا داشتیم روش سونیک میزدم یادمه با داییم (میتونم حدس بزنم دسته رو قطع میکرده خودش گیم میزده XD)
یه سیستم هم داشتم که هنوزم دارم ازش استفاده میکنم و حسابی ارتقاش دادم اون موقع ها روش گیم زیاد میزدم از Worms4 meyham که هنوزم بازی میکنمش توی استیم و لذت میبرم از این بازی قدیمی
Igi یادمه میزدم و عجب برای من اون موقع مدیریت منابع تیر سخت بود چون دوست داشتم با تیر ول دادن برم جلو XD
بعد از اونا تو دوره های که الان حسابی حسرتشو میخورم گیمنت ها بودن که میرفتیم توش قلعه جنرال کانتر و از همه مهمتر وارکرفت ۳ میزدیم (قطعا دوتا ۱ XD) هر از چند گاهی یه گیم جدید میاوردن بچه ها تو گیمنت صاحب مغازه هم از آشنا ها بود رو همه سیستما میریخت اگه شبکه میشد میزدیم (همون موقع با لیگ عزیز از این طریق آشنا شدم و دوره ای بود که با اینترپرایز گیمنتی کابلی گیم میزدیم و وای که پینگامون زیر ۳۰۰ نمیشد )
چقدر دوره خوبی بود البته من هنور به شخصه اون لذت و تازگی لیگ و گیم های استراتژیک برام مونده و هنوز اصلا دراپ اف پی اس یا اجرا نشدن روی بهترین تنظیمات هنوزم مهم نیست و مهم اینه فقط پلی بدیم و لذت ببریم از همین کار سخت شده برای دوستان فکر کنم چون .
بعضی وقتا میگم شایدم گیما عوض نشدن ما عوض شدیم ، ما بخاطر مسائلی که درگیرشیم و همه میدونین عوض شدیم فقط گیم نیست هرچی که کم سن بودم ، قدیما انجام میدادم بهم حال میداد ، صفا میکردم باهاش به قولی دیگه اون طعم و لذت و نداره نه فقطم چیزای قدیمی یجور انگار برای هر تفریح و سرگرمی و کار و غیره بی رمق و بیحالم نمیدانم …
یادش بخیر یه مدت بود برای اکثرن جی تی آی سن نمیومد هی یه سی دی دیگه میخریدن نمیدونستن مشگل از سیستمه
من بعد ۵ سال جی تی آی سن اندرسو رفتم واقعن دیگه حال نمیداد وقتی بعد یه مدت بازی میکنی میگی من اینو بازی میکردم؟ با این کیفیت؟ دیگه اصلن اینو بازی نمیکنی در حالی که قبلن جونتم واسش میدادی من تنها بازی نوشتالژیکم سن اندرس بوده و تیکن
بنظرم دلیل اینکه بازیهای جدید او حس جذابیت بازیای قدیمی رو ندارن اینکه بالاخره بازیای نوستالژی گرافیک آنچنانی نداشتن برای همین خودمون تو ذهن خودمون به شخصیت بازی یک تیپی رو میپروروندیم و او شخصیت جایگاه خاصی تو ذهنمون داشت. بنظرم اگه بازی ساز ها بخوان اون حس رو به گیمر منطقه کنند باید با یک داستان خیلی قویتر که بتونیم توش وارد بشیم و امکاناتی رو به بازی بدن که بتونیم شخصیت های بازی رو خودممون بپرورونیم و باهاش لذت ببریم مثل CJ که با شخصیتش ما رو مجذوب خودش کرد و بعد با داستان بازی مارو وارد دنیای جدیدی کرد .
به نظرم گیما تغییر کردن اونم زیاد ، هنوز با گیمای قدیمی حال میکنم ، نمونش intrusion
بازی بدون کاتسین یا گیمپلی یا صداگذاری خاصی ، حتی خیلی کوتاه ، ولی دست از سرش برنمیداشتم
نوستالژیترین بازیم هم crash bandicoot هست ، اهنگاش هنوزم از یادم نرفته ، الان برای هر مرحلشو که پخش کنید میگم کدوم قسمت بود
بهترین سریش هم crash bash بود چون میتونستم با داداشم بشینم دونفره بزنیم سر کله هم
اقای زاهدی شما منتقد بازی شدید و جزئیات بازی رو به شدت مورد بررسی قرار میدید…شایدم تجربه زیادتون باعث این اتفاق شده ، ولی به شخصه از تحربه هر بازی لذت میبرم حالا شاید ممکنه یکی بیشتر و یکی کمتر باشه ، ولی فک کنم مهم ترین دلیلش وارد شدن گیم به دنیای نقد و بررسی باعث و بانی این موضوع هست(البته خود این نقد و بررسی میتونه جنبه مثبت هم داشته باشه)
اولین گیمایی که تو زندگیم زدم gta vice city و مدال افتخار بودن. حدودای سال ۸۳ یا شایدم ۸۴. مدال افتخار نمیدونم کدوم نسخش بود ولی یادمه شروع شدنش مثل ابتدای فیلم نجات سرباز رایان بود. بعد از اونام igi و gta sa افسانه ای. جی تی ای سن آندریاس رو تقریبا دوازده سال!!! هر روز بازی میکردم ولی حتی یبارم احساس تکراری بودنش بهم دست نداد. واقعا یادش بخیر
متال گیر سالید ۴ برا من حکم خاطره انگیزترین بازی عمرمو داره. داستان شخصی، تکمیل داستان اسنیک که از سال ۱۹۹۸ باهاش بودم، آهنگ هاش،،،وای آهنگاش
۱- Half Life 2
2-pepsi man
3-شورش در شهر سگا
یادشوون بخیر
سال ۸۴ بود بابام برگشت خونه با یه پلی یک منم از خوشحالی تا یک ساعت دور خونه میدویدیم همراه پلی یک یه بازی جمیز باند بود که یکیشو با ماشین میرفتی یکیشو سوم شخص و اون یکی رو اول شخص به شخصه اون سوم شخص که تو برف شروع میشد خیلی دوست داشتم
یه بازی بود به اسم پلیس آینده (ps1)
خیلیییییی خفن بود. اگه تجربه اش نکردین روی موبایل هم با شبیه ساز میاد.
کراش ماشینی و کراش باش هم که نگم براتون. Gta sa هم که نصف خاطرات بچهگیمه
Gta San anderas
این بازی گیمرم کرد
نکشیمون گل
Shinobi 3
متاسفانه باید بگم منم چندسالیه توی همین شرایطم و نه فقط برای بازی حتی برای فیلم یا سریال
خیلی زور میزنم بشینم پای یه گیم که مثلا سه سال منتظرش بودم ولی انگار الکی دارم خودمو مجبور میکنم به بازی کردن تا به خودم بقبولونم که هنوزم لذت میبرم.
فکر میکنم دلیلش دغدغه هاییه که چه بخوایم چه نخوایم یخه مارو هم میگیره، درگیری های روزمره، تنهایی ها و چون هرچقدرم انکار کنیم سعی میکنیم بازیارو با اونموقع مقایسه کنیم در صورتی که دیدمون کلا فرق داشته
حرف زیاد میشه زد ولی سرتون درد میاد ایشالله یروز مقالشو مینویسم
سلام
کامنتت رو که خوندم انگار شرح حال خودم بود.
مخصوصا اون جمله که گفتی مجبور کنی خودتو و وانمود کنی داری لذت میبری
☹️
من هم گیمر قدیمی هستم و با آتاری گیم رو شروع کردم و جواب پرسشتون برای من بازی Ultima IX: Ascension هست روی پلتفرم پی سی.
نوستالژیک ترین بازی برای من دو چیز بوده …
یکی سرچ کردن تو گوگل (بازی آنلاین)
یکی هم ایج اف امپایرز ۳ یادمه خیلی بازی میکردم این رو کلا بیشتر از ۱۰ بار تموم کردم توی کامپیوتر ذغالی بابام.
و صد البته تیکن ۳ که چقدر با پسر عموم بازی کردم…
و در حال حاضر ۱۵ سالمه🗿🗿🗿 خیلی پیر نیستم ولی بالاخره اینا بازیای نوستالژی در ۵ تا ۷ تا ۸ سالگی اینا بود
tekken 3
سلام.
واقعا مقاله ی عالی و بی نظیری بود.
هیچی اون موقعا نمیشه. یادش بخیر .
سگا با اون بازی های دلنشین و عالیش مثل Shadow Dancer / Sunsetriders / sonic و خیلی از بازیهای دیگه که همشون تو ذهنمه ولی تقریبا اسمشون یادم رفته.
میکرو با بازیهای زیباش
بعد که بنده ps2 خریدم و کلی بازیهای خاطره انگیز نظیر DMC 3 / GOD1,2 / COD / Ghost Rider و خیلیای دیگه
یادشون بخیر
همشون حس غریبی داشتن . الان هر کاری میکنم دیگه اون حس نمیتونم پیدا کنم .
شرایط کنونی زندگیا و خیلی از مشکلات دیگه که تو زندگیامون دخیلن انگار دیگه نمیذارن همچین حسی داشته باشی . و یه دلیل دیگه اونم اینکه اون موقع همه چی تازگی داشت الان همه چی دیگه تهش درومده . اون موقع اون حس تو همه چی بود .
از همین بازی بگیر تا … فیلم و سینما و اسباب بازیا.
فیلما و بازیای اون موقع کجا و الان کجا .
مخصوصا آهنگای اون موقع ( منظورم آهنگهای خارجیه )
همه چی اون موقع عالی بود به معنای واقعی
شاید اون حس دوباره روزی پیداش بشه … شاید
خیلی از آهنگ دوران کودکی افتخاری خوشم میاد . تک تک کلمش حقیقته و از ته دل میخونه. همش یادآور روزهای گذشتس .
شاید بشه روزی اونم یکبار فقط یکبار فارغ از همه درد ها و مشکلات به دور از سیستمای خفن امروزی و شلوغیاش
یه بار سگا رو بزنیم به برق و یکبار بازی هایی که دلمون میخواد بازی کنیم و به یاد گذشته بیفیتم و از ته دل گریه کنیم .
مخصوصا گریه ای که به یاد عزیزان از دست رفته ای باشه که در کنار اونا این خاطرات ساختیم .
داداش بغض ما رو ترکوندی اما دمت گرم واقعا حرفات دلی بود و من درک میکنم و میدونم ینی چی جمله آخرت
سلام
دمتگرم که درکم کردی
خیلی سخته با خاطراتی زندگی کنی که دیگه نمیتونی بهشون و حسشون دست پیدا کنی.
یادمه بچگیهام GTA III بازی میکردم رو کامپیوتر بچه بودم چیزی از جیتیای نمیدونستم فقط ماشین میدزدیدم باهاش حال میکردم. البته اون موقع زیاد اهل گیم نبودم اما با خوندن مقالهتون حس خیلی عجیب و خوبی بهم دست داد. دمتون گرم👍🏻
یادمه سری IGI یک و دو رو با پسر عمم میشستیم یه مرحله من یه مرحله اون جلو میرفتیم جالبیش اینجاس هروقت تنها بازی میکردم نمیتونسم جلو برم او شور و اشتیاق دو نفره تموم کردن بازی یه چیز دیگه بود