نقد و بررسی بازی As Dusk Falls؛ نتایج ناخواسته
بازی As Dusk Falls در عین خاص بودن، میتواند یکی از بهترین بازیهای ساخته شده در این سبک باشد. با گیمفا و نقد و بررسی این عنوان همراه باشید.
بازیهای درام تعاملی زیادی در سالهای اخیر عرضه شده است و این سبک از بازیها، مدتهاست طرفداران زیادی به سمت خود جذب کردهاند. به لطف شرکتهای زیادی چون دونتناد (Don’tNod)، تلتیل گیمز (Telltale Games) و کوانتیک دریم (Quantic Dream)، اهمیت و ارزش این بازیها در صنعت گیم بیش از قبل شده است. با وجود همه این تفاسیر، نظرات درخصوص بازیهای داستانی تعاملی ضد و نقیض است.
دستهای از افراد معتقدند که این سبک دارای اصلیترین ویژگی بازیها، یعنی المان گیمپلی نیست. دستهای نیز کماکان این سبک را در زیرشاخه ژانرهای ویدیو گیم قرار میدهند. حالا یک استودیوی تازه تاسیس بهنام اینتریُر نایت (INTERIOR/NIGHT)، محصول جدیدی را روانۀ بازار کرده است که توانسته توجه زیادی را به خود جلب کند. بازی As Dusk Falls، ساختهی جدید کارمندان سابق شرکت کوانتیک دریم، آمده است تا امضای خود را در این سبک ماندگار کند.
راستش را بخواهید با فهمیدن این موضوع که سازندگان سابق کوانتیک دریم روی As Dusk Falls کار میکنند، اطمینانی نسبی بابت کیفیت بازی پیدا کردم. با وجود تمام انتقاداتی که همواره به بازیهای دیوید کیج (David Cage) و استودیوی کوانتیک دریم وارد است، شخصا از تمام محصولات این شرکت لذت بردم. جدای از اینها، همواره ارتباط خوبی با بازیهای داستانی تعاملی داشتم، زیرا این بازیها مهمترین بخش هر محصول گیمینگ برای من، یعنی داستان را به بهترین شکل ممکن به نمایش میگذارند.
بازی As Dusk Falls در اولین چیز، خود را از بازیهای هم سبک متمایز میکند، آن هم نحوه روایت و گرافیک بازی است. بازیهای تلتیل از گرافیک Cel-Shade در طراحی هنری استفاده میکنند و از طرفی دیگر، دونتناد همواره سعی کرده است از قالب هنری نقاشی شده در گرافیک عناوین خود استفاده کند. اینتریر نایت اما سبک دیگری را انتخاب کرده است. تا حدود زیادی میتوانیم بگوییم که با یک بازی بدون انیمیشن طرف هستیم؛ محصولی که مانند صفحات یک کتاب، عکسهای مختلفی را به نمایش میگذارد. به این نوع بازیها اصطلاحا Novel Interactive یا رمان تعاملی میگویند.
شاید در وهله اول احساس کنید که انتخاب شرکت سازنده، انتخاب درستی نبوده و در قرن ۲۱ ساخت چنین محصولی توهینآمیز و منقضی است. این چیزی بود که خود نیز در ابتدا به آن فکر میکردم. هنگام گفته شدن دیالوگ توسط شخصیتها، دهان آنها تکان نمیخورد و صرفا با حرکات سر و بدن که در صفحات متعدد نشان داده میشود، میتوان احساسات هر شخصیت را هنگام مکالمه درک کرد. حقیقتا در ابتدای بازی سبک گرافیکی و داستانسرایی بازی کمی موجب سردرد من شده بود، اما به نیم ساعت نکشید که به فضای بازی عادت کردم. هنگامی که به این فضا عادت کنید، متوجه میشوید که سازنده چقدر خوب و حرفهای چنین شیوه نمایشی را اجرا میکند.
طولی نمیکشد که متوجه میشوید بازی آن طور که فکر میکردید خشک و بیروح نیست و به عبارتی دارای انیمیشنهای متعددی است. باز و بسته شدن در، حرکات ماشین و حتی شلیک گلوله همگی با انیمیشنهای خاصی نمایش داده میشوند. در نهایت متوجه میشوید که بازی آنطور که فکر میکردید به ورق زدن چند صفحه خلاصه نمیشود. در واقع As Dusk Falls ترکیبی از انیمیشن و صفحات رمان است که به بهترین و چفتترین شکل ممکن ساخته شدهاند. در نهایت هرچه جلوتر میروید، این شیوه داستانگویی نه تنها برایتان خستهکننده نمیشود، بلکه احساس میکنید اگر بازی به شیوهی دیگری روایت میشد، به دلنشینی حال حاضر نبود.
وقتی داستان آغاز میشود، روند جذاب و سریعی دارد. منظور من این نیست که بازی همانند فیلمهای اکشن هالیوودی با یک انفجار بزرگ، قتل یا سرقت بانک شروع میشود؛ بلکه در عین آرامی، به سرعت اتفاقات را به نمایش میگذارد. داستان بازی با سکانسی از یک دختر سیاهپوست که بهنظر میرسد یک نوع فلشفوروارد است، آغاز میشود. در نهایت، خود را در نقش شخصیتی بهنام وینس واکر میبینیم که به همراه همسر، دختر و پدر پیرش به سفر میرود. یک سکانس غیرقابل پیشبینی، موجب خراب شدن ماشین شما در منطقهای بهنام Two Rock میشود. شما به سختی یک مهمانسرا پیدا کرده و خانواده خود را در آنجا مستقر میکنید.
در موازات این اتفاقات، سه برادر بهنامهای جی (Jay)، تایلر (Tyler) و دیل (Dale) تصمیم به دزدی از خانه رئیس پلیس شهر، یعنی دانته (Dante) میگیرند. مثل همیشه داستان به خوبی پیش نمیرود و پلیس به دنبال برادران هولت (Holt) میرود. دست سرنوشت، آنها را به همانجایی که وینس و خانوداهاش مستقر هستند میرساند و از اینجا، داستان اصلی بازی شکل میگیرد.
شما در طول تجربه خود در As Dusk Falls دائما در بازههای زمانی مختلف جابهجا میشوید؛ گاهی به گذشته و گاهی به آینده میروید. همچنین در طول بازی کنترل چهار شخصیت را به دست میگیرید که دوتای آنها وینس و جی هستند. کشف دو فرد دیگر را به خودتان میسپارم. حتی با وجود ناولی بودن، شخصیها خیلی زود در دلتان جا باز میکنند. این مهم به لطف صداگذاری حرفهای و انتخاب بینقص بازیگران از سوی استودیوی سازنده اتفاق میافتد. هر بازیگر، کاملا به نقشی که ایفا میکند میآید و این هنر سازندگان در انتخاب بازیگر را نشان میدهد.
جالب است بدانید که اینتریر نایت برای هر شخصیت، از بازیگر و صداگذار متفاوت استفاده کرده است؛ یعنی صداگذاری هر شخصیت را یک فرد و بازیگری آن را فرد دیگری انجام داده است. ریسک چنین تصمیمی بالا بود اما به طرز شگفتانگیزی، صدای هر شخصیت کاملا با چهره و اخلاقیات او سازگار است. از بازیگران و صداگذاران حاضر در این بازی میتوان به اولیویر بریتن (Oliver Britten)، الکس جرت (Alex Jarret) و میل بمبر (Mail Bamber) اشاره کرد.
جدا از اینها، دیالوگهای خوب هم در تاثیرگذاری مهرههای داستان بیتاثیر نیستند. دیالوگها نه آنقدر بلند هستند که شما را خسته کنند، نه آنقدر کوتاه که تاثیرگذاری کمی داشته باشند. دیالوگها از کلمات سخت و پیچیده برخوردار نیستند، برای همین درک داستان برای کسانی که اندکی هم به زبان انگلیسی مسلط هستند، آسان است. در این نوع بازیها، موسیقی و فضاسازی میتوانند کمک چند برابری به درک شما از داستان کند. خوشبختانه استودیو اینتریر در این زمینه خوب عمل کرده است. در انتهای هر چپتر، مانند تمام بازیهای مشابه، درصد گزینش انتخابهای موجود توسط بازیکنان جهان را نشان میدهد که حس خوبی به شما منتقل میکند؛ حسی که آیا انتخابتان درست بوده است یا خیر.
صحبت از انتخابها و تصمیمگیری شد، شاید بهتر است اینجا نگاهی به قالب گیمپلی As Dusk Falls بیندازیم. متاسفانه، گیمپلی بازی اصلیترین نقطه ضعف آن به شمار میرود. درست است که میگوییم بازیهای داستانی تعاملی تمرکز زیادی روی گیمپلی ندارند و داشتن چنین توقعی از آنها بیجا است، اما As Dusk Falls بیش از حد از مدیوم گیم خارج میشود. در بازیهای تلتیل و دونتناد میشد شخصیت را حرکت داد و گاهی با طراحیهای خلاقانه، گیمپلی جذابتر میشد. کل نقش شما در بازی As Dusk Fall به انتخاب دیالوگ و زدن دکمهها چپ، راست با چندبار زدن یک دکمه خلاصه میشود. حتی دکمهزنیهای بازی نیز خلاقانه نیستند و در طول بازی، بسیار تکراری میشوند.
در نهایت امر، گیمپلی بازی As Dusk Falls یکی از سادهترین و شاید ضعیفترین خروجیهایی است که در بازیهای درام تعاملی مشاهده خواهید کرد. البته لازم است مجددا تاکید کنم که به دلیل تمرکز اصلی بازی روی مقوله داستان، ضعف در گیمپلی آنقدرها هم در لذت بازی تاثیر نمیگذارد، اما نمیتوان از کمکاری سازندگان در این بخش چشمپوشی کرد. اینتریر نایت بازی As Dusk Falls را چیزی حدود دو سال پیش معرفی کرد و با وجود وقت زیادی که داشت، نمیتواند کاملترین محصول ممکن را به نمایش بگذارد.
شاید بهتر باشد به مهمترین بخش بازی As Dusk Falls، یعنی داستان آن برگردیم. طولی نمیکشد که از همان نحوه روایت بازی، DNA آثار کوانتیک دریم را در آن احساس میکنید. نحوه پردازش شخصیتها و نحوه روایت خطوط داستانی مختلف، مانند ساختههای دیوید کیج است. البته لازم به ذکر است که الگوبرداری از سری Life is Strange نیز به وضوح در داستان و حتی گیمپلی دیده میشود. فلشبکهای بازی تاثیر زیادی در درک عمق افکار شخصیتها دارند و به عبارتی دیگر، این بازبینی اتفاقات گذشته هستند که به شخصیتپردازی کاراکترها عمق میدهند.
فلشبکها همچنین در بهترین زمان ممکن، دلیل اتفاقاتی که در زمان حال رخ میدهد را به نمایش میگذارند. هر شخصیت درگیریهای ذهنی مختص به خود را دارد. تایلر به عنوان برادر بزرگتر، از گردن گرفتن مسئولیتهای خانواده خسته شده است. دیل به عنوان برادر میانی، دائما میخواهد خود را به همه ثابت کند و جید به عنوان برادر کوچکتر، میخواهد هرچه زودتر از بار گناهان خود رها شود. وینس از طرفی به شغل از دست رفتهاش فکر میکند، میشل، همسر وینس، از اتفاقات گذشته در رابطه زناشویی خود نگران است. دانته، پلیسی سرکش است که تمام فکر و ذهنش به انتقامگیری از برادران هولت خلاصه میشود.
تمام شخصیتها به نوعی از یک دغدغه منحصر به فرد رنج میبرند که همین موضوع، در لمس بهتر شخصیتپردازی آنها کمک میکند. بازی در جریان خود دائما شخصیتهای جدیدی به داستان معرفی میکند و همین موضوع موجب تزریق جان جدیدی به روایت میشود. مهمترین این شخصیتها، ونسا است که با ورود به بازی، درام جذابی به داستان اضافه میکند. البته بازی در نمایش جذاب و نتیجهگیری دقیق برخی شخصیتها موفق نمیشود.
بیر (Bear)، پدر برادران هولت، ورودی قدرتمند در بازی دارد، اما خط داستانی او ناگهان رها میشود و پایانبندی نامشخصی هم به همراه دارد. پایان بازی در حالت کلی ساده است. واضح است که چندین پایان برای بازی وجود دارد، اما پیچش داستانی عجیبی انتظارتان را نمیکشد. بازی به خوبی با توجه به انتخابها و صحبتهایی که کردید، یک نتیجهگیری منطقی برای شما آماده میکند. البته نتیجهگیری سرنوشت برخی شخصیتها میتوانست بهتر باشد.
As Dusk Falls
بازی As Dusk Falls یکی از غافلگیریهای امسال محسوب میشود. محصولی که هیچکس از موفقیتش اطمینان نداشت، حالا تبدیل به یکی از بهترین بازیهای داستانی تعاملی امسال شده است. اگر طرفدار این سبک هستید، تجربه As Dusk Falls برای شما واجب به شمار میرود. در واقع، هرکسی که از داستانسرایی خوب در صنعت گیمینگ استقبال میکند، میتواند از این بازی لذت ببرد. اما اگر طرفدار این سبک نیستید و هرگز با آن ارتباط برقرار نکردهاید، As Dusk Falls نیز چیزی برای ارائه به شما در اختیار ندارد.
نکات مثبت:
- داستانسرایی جذاب
- شخصیتپردازی خوب اکثر کاراکترها
- دیالوگهای باکیفیت
- انتخاب صداگذار و بازیگر خوب برای شخصیتها
- طراحی گرافیکی خوب و منحصر به فرد
- موسیقیهای جذاب در حین بازی
نکات منفی:
- عملا چیزی به نام گیمپلی در بازی وجود ندارد
- شخصیتپردازی و خط داستانی چند شخصیت ناگهان رها میشود
- پایانبندی نامناسب برای برخی شخصیتها
۷.۵
این بازی روی ایکس باکس سری اس تجربه و بررسی شده است
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- شایعه: کمپانی مادر FromSoftware احتمالا برای جلوگیری از تصاحب خصمانه از سوی یک شرکت کرهای به سونی مراجعه کرده است
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
نکات منفی:
عملا چیزی به نام گیم پلی درباری وجود ندارد
پس بازی نیست درواقع😐
من که اون نکته منفی اولو قبول ندارم
آخه سبک بازی همینه کلا بازی زیر مجموعه رمان تعاملی قرار میگیره و سبک بازی همینه
مثل فیلمه فقط انتخابای کاراکترها رو خودت می کنی ولی گیم پلی نداره چون سبکش همینه
مثل این می مونه یکی بیاد به فرزا انتقاد کنه بگه نمیشه از ماشین پایین شد و راه رفت پس ازش نمره کم می کنم آخه فرزا اصلا سبکش پیاده شدن از ماشین نیست اینم همونه اصلا سبکش همینه
برخی میگن خوب این طوری بازی کم خرج میشه به خاطر همون بهش نمیگیم بازی
جواب اگه فرزا از ماشین پیاده نمیشه اونم هزینه ساختش کمتر میشه پس به اونم نگین بازی دیگه
تعریف بازی هزینه کم و زیادش آخه نیست تعریفش اینه که اون گیم باید سرگرم کننده باشه حالا یک بازی پرخرج سرگرم کننده نیست ولی یک کم خرج هست
این بازی تو سبک خودش خیلی خوب عمل کرده و لذا من ۸ میدم بهش
نوآوری این بازی هم اینه که بعد انتخاب ها بهتون میگه که شخصیتتون چه جوریه مثلا ریسک پذیره یا کم ریسکه و احتیاطی و… اینم یه نوآوریه دیگه
دوم این که بهتون میگه که انتخاب های شما رو چند درصد بقیه مردم کردن مثلا فلان انتخاب شما رو ۷۰ درصد مردم دیگه هم انجام دادن
و خوب این یک نوآوریه تو بازی های نقش آفرینی اگه بقیه بازی های این سبک هم این کارو انجام بدن به نظرم خیلی جالب میشه پس نمی دونم چرا برخی دوستان بهش میگن کپی پست
با حرفای شما موافقم اما اینک نشون میده چند درصد از بازیکن ها انتخابشون مثل شما بوده توی واکینگ دد هم بود ، تنها فرقش اینه که اونجا فقط انتخاب های مهم رو میگفت ، اینجا همه رو ، پس نوآوری به حساب نمیاد
بیشتر فیلم تا بازی!
ولی من خوشم اومد
میگن این بازی رو با موتور Microsoft office PowerPoint engine
مخفف به mope 2019 ساختن (در کل مایکروفن جماعت دیس بده)
ببین فن این گیم اصلا نیستم ولی آخه دیگه بازی ایندی چیه که ازش فشار می خوری؟ امثال شما اگه اینقدر به گیم پلی اهمیت میدن پس چرا فن فیلم سینمایی های سونی مثه دث استرندینگ و دیترویت تشریف دارن؟ یه تیکه راه برو یه کوه کات سین ببین – اتفاقا اینا رو مخصوص شما ساختن ، ازش لذت ببرید
به عنوان یه فن پلی استیشن، نه از دث استرندینگ و نه از دیترویت و نه از دیزگان خوشم اومده و ازشون هیچ وقت دفاع هم نمیکنم.
بعضی از شما ایکس فن بوی ها هستین که هر گیمی برای ایکس باکس ریلیز میشه، فقط ازش دفاع میکنید و به به و چه چه میکنید.
اون دوست بالاییمون هم یه کامنت داده که خبری از فشار توش نیست. بیشتر کامنت خودت به حرص خورده ها شبیهه😂
فعلا که ظاهر شما فشار خوردی از یه کامنت
یک آرومتر برو سکته نکنی😂
تو دقیقا از کجای کامنت من فشار رو حس کردی؟
حالا خوبه من نوشتم که من از بازی خوشم اومده 😐
اون قسمت آخر کامنتم هم صرفا جهت فشار خوردن افرادی مثل تو بود که مثل اینکه موفق شدم
لطفا هی ریپلای نزن به کامنت من!
دیس بده رد شو
۷.۵>6.8
از پاورپوینت هم شکست خوردید
جالبه میای نمره گیمفا رو مقایسه میکنی به جای متاکریتیک😂
البته از ایکس باکس فن جماعت انتظار بیشتری نمیره
قضیه تو و کاربر al1… دیگ به دیگ میگه روت سیاه هست.
😂😂
خوب بود
داداش مگه نویسنده های مقاله یکی بوده؟
به نظرم همچین محصولاتی که سازندشون به اسم روایت داستان میان گیم پلی حذف میکنن کلا باید همون اول نصف نمره ازشون بگیری و از ۵ حساب کنی خیلی باید یک استودیو بی خاصیت باشه که به خاطر روایت داستان مهم ترین بخش یعنی گیم پلی حذف کنه و اخرش هم همون داستان هم با کلی مشکلات پایان بندی و شخصیت پردازی روایت کنه به نظرم این مدل نمره دادن ظلم در حق سازنده ای هست که کلی وقت و زمان صرف طراحی مراحل و گیم پلی میکنه
خب عزیز جان منم از این بازی خوشم نمیاد ولی نمیام به بازی بگم بی خاصیت و به استودیو توهین کنن
یک سر به استیم بزن ریویو های پلیر هارو بخون
بازی فن های مخصوص خودشو داره و معلومه برای من و تو ساخته نشده
به نظر من کاملا یک گیم حوصله سر ور هست . اومدن از سلطان دیوید کیج کپی برن الحق که حتی یک خورده هم نتونستن کپی برن کلا کپیه .
بازی واقعا گیم پلی نداره به قول همه دوستان و اساتید بازی که گیم پلی نداشته باشه ارزشی ندارد:دی 🗿
صد در صد همینه
اومدم با منطق جواب شما رو بدم ، با پروفایل هیتلر و :دی و 🗿 رو به رو شدم ، خدا شما رو زده دوست عزیز🙏
نکته منفی اول رو قبول ندارم. نوع بازیش اینجوریه
این بازی یک passion project عه دیگه
پس مخاطب خاص داره
خوبه که برای هر نقطه ضعف دلیل مینویسم تو مقاله و چون این کامنتهای “سبکش همینه” رو پیشبینی میکنم دلیل هم میارم تو متن. ولی به خوندن بخش آخر اکتفا میکنید.
بله حق با شماست من بدون خوندن کامل مقاله نظر دادم،حتما سر فرصت بررسی رو میخونم
انحصاری روز عرضه 🤣🤣🤣
بازی ایندی وقتی خوبه که در حد ori و stray و sifu باشه نه هر زباله ای بسازن بگن ایندی حمایت کنید واقعا. جا داره بگم هیلو اینفینیت که دفن شد رفت استارفیلد هم نیومده دفن شد. نمیدونم چرا ماکرو هر زباله ای میسازه چرا اینقدر بی کیفیت و بده .(Starfield,hellblade 2)سه ساله تو تریلر موندن هنوز تاریخ دقیق ندارن میگن سال دیگه اینشالا ،گاداف وار هم با بیستا انحصاری دیگه هم اومدن این انحصاری ها روز عرضه نیومدن🤣🤣🤣🤣🤣🤣
من شما دوست بزرگ و عزیزم عذر میخوام که اولین بازی استودیو بود.هیلو اینفینیت بسیار خوب به انتظارات پاسخ داد(فکر کنم کلا ۲ و نیم سال در حال ساخت بوده و فرصت کافی برای ساختش نداشتن)استری هم که یک پسرفت بسیار بزرگ از متای ۹۲ به ۸۴ بود(نمیگم بازیه بدیه ولی خیلی پسرفت داشت)استارفیلد هم تازه هایپ هاش شروع شده شما مثل اینکه مامان باباتون نمیزارن در توییتر و ردیت فعالیت کنین چون اینطور که مشخصه سن کمی دارین مطمئن نیستم،اگر در توییتر و ردیت فعالیت داشتین میدونستین که چقدر هایپ دور بازی زیاده و بعد گیمپلی استارفیلد که همین چند وقت پیش منتشر شد هایپ دورش چند برابر شد.هلبلید هم که اخرای ساختشه(در گیم اواردز سال ۲۰۲۰ هم ازش گیمپلی دیدیم(چه گیمپلییییییییییی(پشمام از اون گرافیک ریخت))و بازی در نیمه دوم سال ۲۰۲۳ اینطور که مشخصه منتشر میشه.مت بوتی هم گفت انقدر بازی های ایکس باکس در سال ۲۰۲۳ زیادن که در انتشارشون به مشکل خوردیم،حیف بازی عالی مثل گاد که تو بازیش کنی
کوهی از فشاااار
یبار ایندی های خوب گیم پس رو ببین البته اگه سواد سرچ کردن داری بعد بیا ده خط بنویس
ماکروسافت ۲۰۲۰ ترکوند ولی ۲۰۲۱ بازی خاصی نداشت ،استارفیلد و باقی بازی های خوب گیم پس از ۲۰۲۲ میاد
برای من ،که از بازی هایی که بر اساس انتخاب های خودت میره جلو خوشم میاد، بازی خوبی بود، پایان های متفاوتی داره
برای این دست بازی ها گیم پلی زیاد مد نظر نیست، چون سبکشون همینه و نباید انتظار گیم پلی خاصی داشت
بازیش graphics novel هست از قدیم هم این مدل بازی ها بوده
ولی حجمش فاجعست کلا بازی عکس هست ولی ۵۰ گیگه
اصلا با اینطور بازیها حال نمیکنم
نقد خوبی بود
با تمام حرف های شما موافقم غیر از اون بخش که محدودیت گیمپلی رو یک ایراد دونستید
سلام دوستان.
اون هایی که نظر منفی میدن به این بازی اول قرن سراغ بازی the walking dead تا بفهمن چی به چیه قرار نیست هر بازی که طبق میل ما نیاد بزنیم بکوبیمش هر سازنده و هر استودیویی سلیقه خودشو داره.
خیلی بازی خاص پسندی هست و خیلیا از این سبک بازی خوششون نمیاد
بازی ای که گیم پلی نداشته باشه بازی نیست از فیلم هم کمتره
اونوقت این سایت به استری که داستان غنی. گرافیک عالی و گیم پلی خوب و موسیقی زیبا داره نمره هفت میده واقعا که😂
بازیش کردی که نظر میدی؟
گیم پس همه سلایق رو پوشش میده
از بازی های خیلی خوب تا خیلی بد هم توش هست