۱۰ بازی ناشناختهی ژانر وحشت؛ الماسهای پنهان
پس از گذشت چند ماه از آخرین مقالهی تاپ ۱۰ ژانر وحشت، امروز بازگشتهایم و قصد داریم ۱۰ عنوان ناشناخته اما جذاب این ژانر را معرفی کنیم. با گیمفا همراه باشید.
در گذشته حول شلوغی و تنوع ژانر وحشت بسیار صحبت شده است. این ژانر مملوء از عناوین کوچک و بزرگی است که برخی از آنها برای ما نام آشنا و خاطرهانگیز، برخی آندرریتد و فراموش شده و برخی دیگر عناوینی هستند که بسیار ناشناخته و گمنام هستند! تعدادی از این بازیها از ساختار و کانسپتهای بسیار جذابی پیروی میکنند و امروز قرار است نور توجه را بر ۱۰ مورد از آنها بتابانیم.
۱۰. Harvester
در اواسط دههی ۹۰، عناوین نشانه و کلیک (Point & Click) از محبوبیت زیادی برخوردار بودند و ترکیب آن با ژانر وحشت، عموما خروجی جذابی را به ارمغان میآورد. عنوانی که اکنون دربارهاش صحبت خواهم کرد، Harvester نام دارد که در سال ۱۹۹۶ برای سیستم عامل MS-DOS عرضه شده است.
شما در نقش پسری هجده ساله به نام Steve Mason قرار خواهید گرفت که پس از ناپدید شدن نامزدش و پیدا کردن یک نخاع و جمجمهی خونین روی تخت خود، شروع به جستوجو در شهر مرموز و خشن Harvest میکند. در طول بازی شما با کاراکترها و مکانهای عجیبی روبهرو خواهید شد. همچنین این بازی به شما اجازه میدهد برای پیشرفت در بازی، بین حل پازل و کشت و کشتار NPCها انتخاب کنید.
این عنوان نیز همچون بسیاری دیگر از آثار Point & Click، از کاتسینهای Full Motion Video و یا به اختصار FMV برخوردار است. این بازی به شدت خشن و خونین است و ترسی روانشناختی را به تصویر میکشد و تجربهای متفاوت و خاص خواهد بود.
۹. Realms Of The Haunting
Realms of The Haunting دومین بازیای است که در این لیست از آن نام میبریم. این عنوان یک شوتر اول شخص در ژانر وحشت بقا محسوب میشود که در سال ۱۹۹۷ برای سیستم عامل MS-DOS عرضه گردید.
داستان بازی حول محور شخصی به نام Adam Randall جریان دارد، مردی که برای یافتن حقیقت دربارهی مرگ پدرش، به عمارتی میرود و در آنجا زندانی میشود. پس از مدتی Adam در مییابد که او شخص منتخبی است و باید با سفر به دنیاهای مختلف، جلوی آخرالزمان را بگیرد.
گیمپلی بازی ترکیب جالبی از شوتر اول شخص و مکانیزمهای Point & Click بوده و همچنین مملو از پازلهای مختلف برای حل کردن است. داستانسرایی بازی نیز از روند جذابی پیروی میکند و شامل پیچشهای زیادی میشود. کاتسینهای FMV در روایت این داستان نقش برجستهای را ایفا میکنند و قطعا کسانی که عناوینی همچون Phantasmagoria را تجربه کردهاند، از جذابیت و حس و حال خاص این نوع از کاتسینها با خبر هستند.
به طور کلی، ترکیب المانهای شوتر اول شخص و Point & Click در بخش گیمپلی، تنوع خوبی را در آن ایجاد میکند اما با این وجود، از مشکلاتی نیز رنج میبرد. اگرچه، بخشهای دیگر از جمله داستانسرایی، فضاسازی و میزان بالای محتوایی که این عنوان به شما ارائه میدهد، کمبودهای بخش ذکر شده را میپوشانند و در نهایت این بازی را به یک تجربهی بسیار جذاب برای طرفداران هاردکور ژانر ترس تبدیل میکند.
۸. I Have No Mouth And I Must Scream
شاید نام Harlan Ellison به گوشتان خورده باشد. او یک نویسندهی مشهور آمریکایی و برندهی چندین و چند جایزه از جمله Hugo و Nebula است که رمانی کوتاه به نام I Have No Mouth And I Must Scream را منتشر کرد. این بازی نیز بر اساس همین رمان جذاب و با همان نام ساخته و در سال ۱۹۹۵ برای سیستم عاملهای MS-DOS و Mac OS منتشر شد.
این بازی نیز یک عنوان Point & Click در ژانر وحشت محسوب میشود و داستان آن دربارهی یک ابرکامپیوتر ساخت دست بشر به نام AM است که خویی شیطانی به خود میگیرد و تمام انسانها را به جز ۵ بازماندهی این بازی، از بین میبرد. شما در نقش هر یک از این کاراکترها باید با حل پازلهای مختلف در راستای شکست این ابرکامپیوتر شیطانی قدم بردارید و همزمان با زخمهای روحی و مشکلات خود نیز دست و پنجه نرم کنید.
داستانسرایی و فضاسازی از خصوصیات عناوین Point & Click ژانر وحشت است و این اثر نیز همچون مورد قبلی، از داستانسرایی و فضاسازی بسیار تحسین برانگیزی برخوردار است و در کنار پیچشهای خود، تجربهای چالش برانگیز را به ارمغان میآورد.
شاید امروزه بسیاری به این گونه عناوین نگاه کرده و آنها را خستهکننده تلقی کنند که حق هم دارند. این عناوین از نظر ظاهری، کهنسال بودن خود را به خوبی نشان میدهند و این مورد برای بسیاری از گیمرهای امروزی خسته کننده است؛ اما کسانی که علاقهمند به ژانر Horror و چنین عناوینی هستند، قطعاً تجربهای فراموش نشدنی را از این عنوان دریافت خواهند کرد.
۷. The Path
The Path عنوان بسیار جالبی است که بر اساس داستان معروف Little Red Riding Hood یا همان شنل قرمزی خودمان ساخته شده است و برخلاف چیزی که فکر میکنید، یک داستان تاریک را روایت میکند. این عنوان یک بازی وحشت روانشناختی است که در سال ۲۰۰۹ برای PC عرضه گردید. شما در این بازی میتوانید بین ۶ خواهر که هرکدام از آنها سن و ظاهری متفاوت دارند، یکی را انتخاب کنید و او را به سمت خانهی مادربزرگش هدایت کنید.
این چیزی است که بازی به شما میگوید، اما خصوصیت بسیار جذاب این عنوان آن است که در اصل شما باید برخلاف چیزی که بازی به شما میگوید عمل کنید و یک پایان بد بگیرید. هر کدام از این خواهرها سن، شخصیت و خواستههای متفاوتی دارند و در طول خارج شدن از مسیر اصلی و پرسه زدن در جنگل، این خصوصیات خودشان را نشان میدهند.
هرکدام از این خواهرها “گرگ” خاص خودشان را پیدا میکنند. شاید برایتان سوال باشد که منظور از گرگ خاص آنها چیست؟ گرگ در این داستان در اصل نشانهی تاریکی است که برای هر یک از این خواهران به شکل متفاوتی ظهور میکند. خواهری که تنها یک کودک است و دنیا را سادهتر میبیند، دقیقا یک گرگ را مشاهده خواهد کرد، اما خواهری که یک زن بالغ است این “گرگ” را به شکل متفاوتی خواهد دید که در نهایت او را به سوی مرگش هدایت میکند.
بازی از طراحی هنری زیبایی بهرهمند است و بالانس خوبی را در به تصویر کشیدن تاریکی و روشنایی رعایت میکند و در نهایت اتمسفری بسیار سنگین که خصوصیت مهم یک عنوان ترس روانشناختی است را ارائه میدهد. داستانسرایی بازی نیز بسیار متمرکز و جذاب است که تجربهی آن را چندین برابر لذتبخشتر میکند.
۶. Hellnight
Hellnight یک بازی اول شخص در ژانر وحشت بقا محسوب میشود که توسط Konami و در سال ۱۹۹۸ تنها در اروپا و ژاپن برای کنسول PlayStation در دسترس قرار گرفت. این بازی در ژاپن Dark Messiah نام داشت و داستان شخصیتی بی نام و نشان را روایت میکند که همراه با دختری به نام Naomi طی اتفاقاتی پا به شهری زیرزمینی به نام The Mesh که زیر شهر توکیو واقع شده است میگذارند و در حالی که توسط یک هیولا تحت تعقیب هستند باید راهی به روی زمین پیدا کنند.
همچون بسیاری از عناوین وحشت بقا در این عنوان نیز با بسیاری از پازلها روبهرو هستیم و در حالی که شاهد داستانسرایی فوقالعادهای در این بازی نبودیم اما همچنان استایل خاص بازی باعث میشد به تجربهی آن ادامه بدهیم. لازم به ذکر است که شما در طول پیشروی در بازی با شخصیتهای دیگر نیز ملاقات خواهید کرد و میتوانید آنها را نیز به عنوان همراه در کنار خود داشته باشید. هر کدام از این همراهان داستانها و خصوصیات اختصاصی خود را دارند که تنوع خوبی به بازی و روند آن میبخشند.
وقتی اسم بازیهای ژانر وحشت که از مکانیزمهای مبارزه استفاده نمیکنند میآوریم، عناوینی همچون Amnesia و Outlast در ذهنمان شکل میگیرند اما جالب است بدانید در حالی که Amnesia پایه گذار استاندارهای چنین عناوینی محسوب میشود اما Hellnight قبل از این عنوان، این سبک از گیمپلی را به پلیرها معرفی کرد و جزو اولین عناوین ترسناک فاقد المانهای مبارزه بود.
۵. White Day: A Labyrinth Named School
بازی White Day: A Labyrinth Named School ابتدا در سال ۲۰۰۱ در کرهی جنوبی و برای پلتفرم PC منتشر شد. در این بازی شما در نقش پسری به نام Hee-Min Lee قرار میگیرید که شبانه وارد مدرسهی خود yeondu شده تا به مناسبت روز سفید، برای دختر رویاهایش جعبهای شکلات را به عنوان هدیه جاسازی بکند اما در همین حین کرکرههای آهنین مدرسه بسته میشوند و او خودش را گرفتار در مدرسهای میبیند که به هیچ عنوان عادی نیست!
همچون بسیاری از عناوین وحشت بقای دیگر، در این بازی نیز شاهد وجود پازلهای متنوع و زیادی هستیم که به شما کمک میکنند تا راه خروج از مدرسه را بیابید همچنین شاهد تنوع زیادی از ارواح در این عنوان هستیم که استرس بازی را چندین برابر میکنند. داستان بازی نیز پیچشهای جالبی دارد و با اتمسفر تاریک آن هم راستا است. فضاسازی بازی نیز به خوبی حس ترس را به پلیر منتقل میکند و در کل شاهد یک پکیج کامل و جذاب هستیم.
لازم به ذکر است که این عنوان پس از گذشت زمان و پیدا کردن طرفداران بیشتر، در سال ۲۰۱۵ بازسازی شد و تجربهای جذابتر از پیش را به ارمغان آورد.
۴. Anatomy
Anatomy عنوانی مستقل است که توسط سازندهی مستقلی به نام Kitty Horrorshow ساخته و در سال ۲۰۱۶ برای پلتفرم PC منتشر شده است. این بازی سعی دارد با استفاده از ترس روانشناختی و همچنین ساختار و ظاهر کلاسیک خود، شباهت یک خانه به ساختار بدن را به تصویر بکشد. در طول بازی نوارهایی در اختیار شما قرار خواهد گرفت که بیشتر راجع به این مسئله توضیح میدهد و در همین حین شما به گشت و گذار در یک خانهی تاریک مشغول هستید.
گیمپلی بازی بسیار ساده است اما چیزی که این تجربه را خاص میکند صداگذاری بسیارخوب آن و همچنین تغییرات محیط است. خانهای که در آن هستید آرام آرام شروع به تغییر میکند، دیوارهایش از جنس گوشت میشود و شباهت بیشتری به بدن انسان پیدا میکند. فضاسازی خاص آن و شباهتش به عناوین کلاسیک PlayStation باعث میشود کمی چاشنی ترس نوستالژیک نیز به این ترکیب اضافه شود.
جالب است بدانید هیچگونه هیولا یا ارواح خاصی در این خانه وجود ندارند و چیزی که شما را میترساند همین است. در حالی که به نوارها گوش میدهید و آرام آرام متوجه تغییرات آنها میشوید، هنگامی که مغزتان شروع به فرستادن سیگنال تصاویری به چشمانتان میکند که واقعا روی صفحه وجود ندارند همه و همه یک تجربهی جذاب و متفاوت را به ارمغان میآورند.
۳. Echo Night
وقتی نام FromSoftware آورده میشود اذهان همه بلافاصله به سوی عناوین سولز لایک آنها جلب میشود اما جالب است بدانید که این استودیو مدتی تمرکزش بر ساخت عناوین وحشت بود. این استودیو در سال ۱۹۹۸ عنوان ترسناکی به نام Echo Night را برای کنسول PlayStation منتشر کرد. داستان بازی روایتگر داستان کشتی Orpheus است که به طور عجیبی در دریا ناپدید میشود و پروتاگونیست بازی، Richard Osmond در صدد پرده برداری از راز ناپدید شدن آن است. شخصا داستانهای ترسناکی که در کشتیهای متروکه یا گم شده روایت میشوند را به دلیل القای حس خاص و مرموزشان بسیار دوست دارم و این عنوان نیز به خوبی از پس فضاسازی آن برآمده است.
پس از وارد شدن به این کشتی با ارواح مختلفی روبهرو خواهید شد. برخی ارواح، روح قربانیان کشتی هستند که اطلاعات جدید دربارهی اتفاقی که برای کشتی افتاده است در اختیارتان قرار میدهند و به شما کمک میکنند تا تکههایی به نام Astral را پیدا کنید و برخی دیگر، ارواح خشمگینی هستند که قصد آسیب رساندن به شما را دارند و شما با فرار کردن و یا روشن کردن چراغها میتوانید خود را نجات دهید.
داستان بازی بسیار جذاب است و شما را برای ادامهی بازی تشویق میکند و طراحی محیط کشتی نیز مانند مکملی برای داستانسرایی و ایجاد فضایی مرده و در عین حال مرموز را ایفا میکند. همچنین مکانیزم همکاری با برخی ارواح برای حل پازلها و پیشروی در بازی نیز چاشنی جالبی است که تجربهی این عنوان را هرچه بیشتر لذت بخش و خاص میکند. لازم به ذکر است که Echo Night یک سه گانه است که آخرین نسخهی آن در سال ۲۰۰۴ با نام Echo Night: Beyond برای کنسول PS2 منتشر شد.
۲. Kuon
همچون شمارهی ۳، این بازی نیز توسط استودیوی FromSoftware ساخته شده و در سال ۲۰۰۴ برای کنسول PlayStation 2 منتشر شد و جزو عناوینی بسیار ناشناختهی این ژانر به شمار میآید و کمتر دیده میشود کسی از این عنوان یاد کند. شما در این بازی در نقش سه پروتاگونیست به نامهای Utsuki، Sakuya و Abe No Seimei بازی خواهید کرد. آنها به دنبال شخصی به نام Doman وارد عمارت Fujiwara میشوند و با گشتن در عمارت متوجه میشوند که Doman و دیگر افراد خاندان Fujiwara با انجام تشریفاتی به نام Koun به شکل هیولا در آمدهاند.
گیمپلی بازی از شباهتهای زیادی به بازی Onimusha دارد و اتمسفر آن نیز حس و حالی مشابه را انتقال میدهند با این تفاوت که این بازی از اتمسفر سنگینتر و ترسناکتری برخوردار است. هر یک از شخصیتهای بازی از اسلحهها و استایل خاص خود برخوردارند و همچنین دو حالت قدم زدن و دویدن نیز تفاوت زیادی در این بازی ایجاد میکنند و دلیل آن حساس بودن بسیاری از دشمنان بازی به صدا است. شما با دویدن، دشمنان را به سمت خود جذب و چالش تجربهی خود را بیشتر میکنید. به طور کلی گیمپلی بازی با وجود حس و حالی آشنا خصوصیات و مکانیزمهای جذاب و اختصاصی خود را داراست.
قدم زدن در عمارت تاریک، مرده و مخوف Fujiwara و صداگذاری مناسب بازی، تجربهای عمیق و درگیر کننده را به وجود میآورند و ترکیب آن با داستانسرایی مناسب، این عنوان را به یکی از عناوینی تبدیل میکند که ناشناخته بودنش شخصا برای من بسیار ناراحت کننده است. پیشنهاد میکنم اگر به یک کنسول PS2 دسترسی دارید حتما این عنوان را تجربه کنید.
۱. Martian Gothic: Unification
تا به حال به Resident Evil در مریخ فکر کردهاید؟ بازی Martian Gothic: Unification چنین تجربهای است. این بازی توسط استودیوی Creative Reality ساخته و توسط Take Two برای کنسول PlayStation و توسط Talon Soft برای پلتفرم PC پورت و در سال ۲۰۰۰ عرضه گردید.
داستان بازی همانطور که از اسمش مشخص است، در سیارهی مریخ جریان دارد و روایت کنندهی سه فضانوردی است که برای تحقیق دربارهی دلیل سکوت ۱۰ ماههی پایگاه Vita-01 در این سیاره، از زمین راهی مریخ میشوند اما وقتی به آن جا میرسند متوجه میشوند که تمامی افراد پایگاه کشته شده و حال به زامبیهایی که به دنبال خوردن مغز انسانها هستند تبدیل شدهاند.
در آخرین تماس رادیویی Vita-01، جملهی تنها بمان، زنده بمان مخابره شده است از همین رو سه کاراکتر داستان قبل از ورود به پایگاه از یکدیگر جدا میشوند، دلیل آن نیز این است که اگر این افراد به یک دیگر نزدیک شوند، جهش خواهند یافت و به زامبی تبدیل خواهند شد از همین رو شما به صورت جداگانه در طول بازی در نقش هر یک از آنها بازی خواهید کرد که در کنار تنوع، جذابیت بیشتری نیز به روند بازی میبخشد.
در حالی که بازی الگوبرداریهای مشخص و فراوانی از فرنچایز Resident evil داشت اما با اضافه کردن چاشنیهای خاص خود به گیمپلی هویت مستقلی برای خود ایجاد کرد. تمرکز زیاد بر حل پازلها و همکاری کاراکترهای بازی در کنار مرگ موقت زامبیها چالش بیشتری به این بازی اضافه میکرد و آن را تبدیل به یکی از عناوین ژانر وحشت بقا میکند که کمتر شنیده میشود کسی حتی به آن اشارهای بکند.
سخن پایانی
امروز سعی کردم ۱۰ مورد از عناوینی که کمتر در ژانر پر هیاهو و شلوغ وحشت از آنها یاد میشود را در کنار یک دیگر جمع و به شما کاربران عزیز معرفی کنم. برخی از این عناوین سن خود را به خوبی نشان میدهند و برخی دیگر همچنان ارائه دهندهی تجربهای روان هستند. شخصا فکر میکنم که تمام عناوین این لیست به نوبهی خود، با وجود کم و کاستیهایی که دارند همچنان تجربهی متفاوت و جدیدی را به این ژانر و طرفدارانش هدیه میدهند و ناراحت کننده است که بسیاری حتی از وجود برخی از آنها بیخبر هستند.
امیدوارم که شما همراهان گیمفا نیز امروز با عناوین جدیدی که از وجودش بیخبر بودهاید آشنا شده باشید و حتی به سراغ تجربهی آنها بروید. اگر عناوینی مد نظرتان است که در این لیست حضور ندارند و فکر میکنید ناشناخته هستند، حتما آنها را در بخش نظرات به اشتراک بگذارید. همچنین اگر هر یک از این عناوین را تجربه کردهاید، خوشحال میشوم اگر نظر و خاطرات خود را دربارهی آن با من و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.
پر بحثترینها
- ادعای مدیر سابق Sweet Baby: استودیوها سراغ ما میآیند تا داستان بازیهایشان را بهبود دهیم
- مشخصات کامل سختافزار پلی استیشن ۵ پرو فاش شد
- مدیرعامل پلی استیشن: طرفداران باید انتظارات خود را کاهش دهند، PS5 Pro یک کنسول نسل بعدی نیست
- سازنده سابق راکستار: مردم سالها از واقعگرایی GTA 6 صحبت خواهند کرد
- ۷ بازی مخفیکاری با پیشرفتهترین هوش مصنوعی دشمنان
- ادعای سازنده Concord: اثری ساختیم که تجربه فوقالعادهای را به گیمرها ارائه میدهد
- تهیهکننده Final Fantasy: اسکوئر انیکس میخواهد بازیهای آینده را همزمان روی Xbox منتشر کند
- نقد و بررسی فیلم Joker: Folie à Deux | هیچ جوکری وجود ندارد
- تماشا کنید: گیمپلی چندین بازی روی پلی استیشن ۵ پرو
- شمار بازیکنان همزمان Dragon Age: The Veilguard در روز عرضه به بیش از ۷۰,۰۰۰ نفر رسید
نظرات
عکس پست رو که دیدم گرخیدم 😂
https://www.uplooder.net/img/image/46/3252cd946b6e56f72835d6cb36ea1415/all-according-to-plan.jpg
حیف تغییرش دادید 😂
The path و white day بنظر خیلی جالب میومد
ممنون آقای زرمهر عزیز که باعث میشید این آثار نامشون دوباره شنیده بشه که اتفاقا بازی های بسیار سختی هم هستند مثل شماره یک لیست و شماره ۸ وشماره ۶ و بقیه ، یعنی زمان خودشون چه از لحاظ گیمپلی چه از لحاظ معماها واقعا تجربه کردنشون کار هر گیمری نبود ، خیلی امید دارم در سرویس جدید پلی استیشن شاهد بسیاری از آثار خاک خورده باشیم البته به مرور زمان ، آثاری که تو ایران شناخته شده نیستن و فقط کسایی که علاقه داشتن دنبالش میرفتن و شاهد یک بحث گیمینگ خوب در موردشون باشیم …
البته اینم اضافه کنم انتهای کامنتم بسیاری از این آثار با شبیه ساز پلی استیشن ۱ به روی گوشی و همچنین به روی پلتفرم pc در دسترس هست فقط نیازمند علاقه و جستجو و ماجراجویی در دنیای گیمینگ هست 😎🤩
از اونجایی که من عاشق بازی های ترسناک تو سبک clock tower 3، Obscure 2 و hunting ground هستم واجب شد برم iso سه تا بازی Kuon ،Echo Night و Hellnight رو دانلود کنم با pcsx2 اجرا کنم ببینم چجوریاس
تنها ژانری از صنعت گیم که هیچ وقت بهش نزدیک نمیشم این مدل بازی ها هر چقدر کیفیتشون پایین تر باشه ترسناک ترن!!!.مخصوصا اون آهنگ های قدیمی که تم آرامش بخش دارن و تو تاریکی مطلق پخش میشن و هیچ چیزی به جز اون آهنگ به گوش نمیرسه.دیدن فیلم ترسناک یک چیزه ولی بازی کردنش اونم با صدای سه بعدی یک چیز دیگه است.
“این مدل بازی ها هر چقدر کیفیتشون پایین تر باشه ترسناک ترن!!!”
اولترا حق پلاس 😂👌
تو این مقاله the path از همه برام عجیب تر بود 😕
اقای کریمی مقالاتی که میداید عالیه اینم سرش عالیه ولی یه پینشهاد دارم برای شما اینه که بازی (شهر بنفش) رو به این لیست باید اضافه بکردید اخه این بازی درسته توی دید اولیه شاید یه گیم مسخره و از نظر عقلانی بچگانه بنظر میاد ولی اون آهنگش با اون موج وحشتناکش
یادمه یجایی منبع انواع نسخه از این گیم بود( هزاران نسخه از این گیم هست که من ۲ نسخشو بازی کردم) که واقعا وقتی به حرفاشون گوش میدادی تا کلی اعصابت و روانت درگیر حرفاشون بود
مثل این بود که یه یارویی که بیماری روحی با افکار مریض داشته باشه بیاد صحبت باهات کنه
این مقاله رو من ننوشتم. آقای زرمهر زحمتشو کشیده.
کیفور شدم از این مقاله.جز دوتا بقیه رو نشنیده بودم.امیدوارم بازی های قدیمیتر رو بشه با مبدل رو ویندوزای حال حاضر پلی بدم.ممنون اقای زرمهر
یه بازی بود به اسم نوفسراتو که مستقیما از روی فیلم نوفسراتو ساخته شده بود , باید وارد قلعه میشدید و تمام اعضا فامیل رو نجات میدادید و اگر دیر عمل میکردید بعضی هاشون کشته میشدن , حتی برای زمان خودش هم کیفیت بصری خوبی نداشت ولی واقعا ترسناک بود . قضای اون قلعه و هیولاهایی که داخلش بودن حقیقتا ترسناک بود و چون خیلی روی جامپ اسکری مانور میداد کار رو سخت میکرد . از طرفی ساعت هم گوشه تصویر بود و بعد از ساعت ۱۲ شب کار سخت تر میشد و خون آشام هام توی قلعه میچرخیدن
سلام بابک عزیز
خیلی ممنون که به این بازی اشاره کردی. نام کامل بازی Nosferatu: The Wrath of Malachi هست و در ابتدا قرار بود توی این لیست قرارش بدم اما در طی ویراستهای مختلف حذف و جایگزین شد.
تقریبا تمام توضیحات لازم رو دادی و نیاز به کامل کردن نداره فقط میتونم بگم که این بازی هم مثل بسیاری از عناوین حاضر در این لیست بسیار ناشناخته و خاص هستش و حتما پیشنهاد میکنم یک سری بهش بزنید.
سلام بابک عزیز
خیلی ممنون که به این بازی اشاره کردی. نام کامل بازی Nosferatu: The Wrath of Malachi هست و در ابتدا قرار بود توی این لیست قرارش بدم اما در طی ویراستهای مختلف حذف و جایگزین شد.
همونطور که اشاره کردی این عنوان در زمان عرضش هم با مشکلات متعددی روبهرو بود اما نوآوری و اتمسفر خاص اون یک تجربهی لذتبخش رو خلق کرد. این بازی هم مثل بسیاری از عناوین حاضر در این لیست بسیار ناشناخته و خاص هستش و حتما پیشنهاد میکنم یک سری بهش بزنید.
مرسی بابت کامنتت بابک جان
مطمانی اینا الماس بودند؟
انتظار داشتم بازیهای نسل قبل که ناشناخته موندن رو معرفی کنی نه بازی های یه قرن پیش رو