بررسی قسمت اول از فصل ششم سریال Peaky Blinders
بعد از یک انتظار طولانی فصل ششم و نهایی سریال محبوب Peaky Blinders، با شخصیتهای جدید و استراتژیهای جذاب، بالاخره منتشر شد.
این متن حاوی اسپویل میباشد
بعد از یک دهه، سی قسمت سریال، مرگ و میرهای شدید، فضایی تاریک و عجیبترین مدل موهای تاریخ تلوزیون، فصل آخر سریال پیکی بلایندرز حالا پیش روی ما است. فصل آخر این سریال قطعا موفقیتهای متعددی را کسب خواهد کرد ولی قسمت اول این فصل حس و حال خاموشی دارد و به کندی پیش میرود.
سریال Peaky Blinders با آواز پرندگان، آتش و پرترهایی که به مراسم تشیع جنازه ملکه کولی چشم دوخته است، به بهترین نحو با پالی گری و بازیگر فقید آن هلن مککروری (Helen McCrory)، خداحافظی کرد. مرگ نابهنگام مککروری به علت سرطان در دوره قرنطینه کووید ۱۹، موجب شد تا سریال بازنویسی شود؛ به نحوی که پالی یکی دیگر از قربانیان جاه طلبی تامی شد. این غم بزرگ در قسمت اول سریال، با مراسمی آرام و سوگند به انتقامی خونین، به تصویر کشیده شد. ارواح همیشه در این سریال حضوری پر رنگ داشتهاند. عمه پالی رفته است ولی هنوز هم حضورش در کنار ما احساس میشود و تامی هنوز با او صحبت میکند.
این بازیگر قلب تپنده و مادر این سریال و خانواده شلبی بود و قسمت اول سریال خود را به یادبود از او اختصاص داده است.
چهار سال از زمانی که تامی در آخر فصل قبل اسلحه را به سمت خود نشانه گرفته بود گذشته است. او نمرده ولی دیگر زنده هم نیست. او در دنیایی مابین زندهها و مردگان معلق است. دیگر نوشیدنی نمینوشد و به نوعی از زندگی دست کشیده است. آنطور که لیزی میگوید: «بدون پالی، بدون نوشیدنی و بدون تامی.»
با این وجود، تامی استراتژیست هنوز با ما است و آخرین نقشه او ما را به جزیرهایی افسرده کانادایی-فرانسوی میبرد. تامی حالا در این جزیره زندگی میکند. او وارد یک بار میشود، یک کارت بازی را متوقف میکند و در حالی که صورت مردی را میبرد میگوید: «از زمانی که نوشیدنی را کنار گذاشتهام تبدیل به مرد آرامتری شدهام.» او قطعا با مشکلات خود روبهرو شده است و در تلاش برای بهبود آنها است.
جزیرهایی توسط مه احاطه شده و تامی قبل از اینکه در دام تاریکی بیوفتد باید از آن خارج شود. میلکون یک مکان واقعی است ولی طوری به تصویر کشیده شده است که گویی مکانی در یک افسانه یونانی است. تامی وقتی این مکان را توصیف میکند انگار درباره خودش صحبت میکند؛ «جزیرهایی بدون اخلاق و عقیده که مملو از قایقهای خالی و بیهدف است.» این سریال تاریک است هم به معنای واقعی و هم به معنای استعاری. تامی در راهروهای تاریک پرسه میزند در حالی که به نقشههای خود فکر میکند. توهمات گریس هنوز او را رها نکرده است و او مدام به مرگ میاندیشد.
تامی بعد از مرگ پالی بیشتر از همیشه احساس پوچی میکند ولی هنوز هم مانند یک ساعت کار میکند. داستان سریال از جایی شروع شد که پیکی بلایندرز به علت یک دزدی محموله مسلسل، مورد توجه سرگرد کمپل و IRA قرار گرفتند. تامی این فاجعه را تبدیل به فرصتی برای اتحاد با وینستون چرچیل میکند. حالا IRA بازگشته است و تامی در حال استفاده از این فرصت برای یافتن متحدی قدرتمندتر است. او نوشیدنیهای غیرقانونی خود را با آمریکا در ازای مواد مخدر تعویض میکند و برای این کار با دشمن قسم خورده خود مایکل گری متحد میشود.
البته مایکل فقط ابزاری در دست تامی برای رسیدن به هدف واقعی خود، عمو جک تاثیرگذار، است. عمو جک یا همان جک نلسون شخصیتی تخیلی الهام گرفته شده از سیاستمدار دهه ۱۹۳۰، جوزف کندی پدر میباشد. جک نلسون شخصیتی است که از عکسش از ادارجات پلیس به جلد مجلات رسید و این پیشرفت از چشم تامی دور نمانده است. خط اصلی داستانی این فصل حول محور خانواده جینا گری میچرخد و کودتای مایکل در فصل پنجم را دنبال میکند. آنیا تیلور جوی (Anya Taylor-Joy) به عنوان همسر قدرت طلب مایکل، نقش به سزای را در این فصل بازی میکند.
خط اصلی داستانی این فصل حول محور خانواده جینا گری میچرخد و کودتای مایکل در فصل پنجم را دنبال میکند. آنیا تیلور جوی به عنوان همسر قدرت طلب مایکل، نقش به سزایی در این فصل بازی میکند.
تامی هنگام ملاقات با مایکل از احتمال مرگ خود با کمال میل استقبال میکند. او با ملبانان تلخ مزاج، رقبای قاتل و جینا گری کوچک با همین آرامش و متانت برخورد میکند. تنها چیزی که تامی را میترساند هذیان گوییهای دخترش است که از مرگ شیطان سخن میگوید که قلب کولی تامی را به وحشت میاندازد.
شیطان در قالب آسوالد ماسلی، کسی بود که تامی سعی داشت جهان را از وجودش پاک کند ولی شکست خورد. طرفداران در تلاش برای فهمیدن مسبب این شکست بودهاند و ما امروز بالاخره دلیل آنرا میدانیم. ارتش جمهوری خواه ایرلند از وقوع این ترور جلوگیری کرده است. به تامی گفته شد که ارتش جمهوری خواه ایرلند ماسلی را زنده میخواهد و اگر نمیخواهد دیگر اعضای خانوادهاش پیچیده شده در ملحفهایی سفید به خانه فرستاده شوند، با آنها معامله خواهد کرد. همکاری تامی با قاتلان پالی مایکل را منزجر میکند. تامی آگاه است که مایکل برای انتقام بازگشته است.
به طور قابل توجهی، فضل ششم این سریال داستانی اجباری که صرفا برای ادامه سریال نوشته شده است را، القا نمیکند. بر روی تمام شخصیتها سرمایه گذاری زیادی شده است و ما مشتاق تماشای داستان آنها هستیم. و بهتر از همه تام هاردی دوباره به این سریال پیوسته است. فصل آخر این سریال محبوب بازگشتی شکوهمند ولی غمگین داشته است. جای خالی عمه پالی شدیدا احساس میشود. باید دید شخصیتهای جدید با بازیگران نامی و استراتژیهای تامی، چه پایانی برای این سریال رقم خواهند زد و سرنوشت تبهکار محبوب ما چه خواهد شد.
پر بحثترینها
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: تولید کنسولهای ایکس باکس در نسلهای آینده متوقف نخواهد شد
- کار ساخت بازی جدید ناتی داگ از سال ۲۰۲۰ آغاز شده است
- فیل اسپنسر: STALKER 2 یکی از مدعیان بهترین بازی سال است
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
ممنون بابت مقاله کانل خوندمش
ولی اسوالد ماسلی نبود میگفتن موزلی؟
ولی واقعا نبود عمه پالی حس میشه
ای کاش میبود
خیلی خوب بود
RIP🖤😔
سلام!
مقالهی بدی نوشتهشده. بیشتر توصیف قسمت اوّله تا بررسی. بهنظرم این فصل بد شروع شده؛ چون:
۱. چگونگی جلوگیری حزب جمهوریخواه ایرلند از قتل موزلی اصلاً معلوم نشده و گویا برای تامی اصلاً این قضیه اهمّیّتی نداره؛ درحالیکه کسی مثل تامی حتماً بهدنبال کشف و اصلاح مشکلات نقشههاش میره. شاید نفوذی در سیستمش باشه و… . حدّاقل خوب بود که تامی اشارهمیکرد که تو یه موقعیّتی افتاده و مثلاً اوّل باید توافقش با عمو جکی رو جوشبده.
۲. اگه درست یادم باشه، تامی شده بود معاون اوّل موزلی و جزء نمایندگان مجلس عوام هم بود. قسمت اوّل فصل ۶ جوری بود که انگار تامی اصلاً همچین نقشهایی رو از اوّل نداشته! امیدوارم در قسمتهای بعد این مسائل واضح بشن. این اتّفاق منو یاد کارتونای سریالی آبکی میندازه که مثلاً تو یه قسمت کلّی اتّفاقات برگشتناپذیر رخمیده، امّا تو قسمت بعد میبینیم که همهچیز به حالت اوّل برگشته 😐
از تمامی فصل هاش لذت بردم عالی بود اولین قسمت از فصل جدید دیدمش طوفانی آعاز شده عین درگیری تامی توی بار اینم از همون سریالی هستش اگه روزی ۱۰ بار هم نگاهش کنی خسته نمیشی