نقد و بررسی بازی The Gunk؛ تمیز کاری در فضا

گاهی اوقات در بین عناوین بزرگ و پر سر و صدا، بد نیست آثار کوچک‌تر و ساده‌تری را نیز تجربه کنیم و کمی از هیاهو و شلوغی آثار بزرگ فاصله بگیریم. امروز به سراغ یکی از این آثار کوچک و در عین حال متفاوت رفته‌ایم.

بازی The Gunk یک ماجراجویی کوتاه و متفاوت در مدیوم بازی‌های ویدئویی به شمار می‌آید. ما کنترل دختری جوان به اسم Rani را بر عهده می‌گیریم. دختری جسور، ماجراجو و کنجکاو که همواره به دنبال کشف چیز‌های جدید است و از خطرات نیز ترسی ندارد. او در کنار دوست و همکارش Becks به نوعی Space Scavenger هستند و با سر زدن به سیارات مختلف و بیگانه، به دنبال هر چیز به درد بخور می‌گردند. از انواع گیاه‌ها و گل‌ها گرفته تا مواد معدنی و صد البته موادی که دارای انرژی هستند. داستان از جایی شروع می‌شود که Rani و Becks بر روی سیاره‌ای ناشناخته‌ای فرود می‌آیند چرا که سیگنال‌هایی از انرژی دریافت کرده‌اند. پس از یک بررسی کوچک، Rani متوجه می‌شود که سطح سیاره با وجود این که پر است از حیات و مواد مختلف و صد البته انرژی، توسط ماده‌ای لزج مانند پوشیده شده که این ماده به نوعی جلوی حیات و شادابی گیاه‌ها و محیط این سیاره را گرفته است.

این ماده لزج مانند Gunk نام دارد و Rani به لطف دستکش رباتیک قدرتمند خود که قابلیت مکش فوق‌العاده‌ای دارد، می‌تواند این مواد سمی را جذب کند و محیط را پاکیزه کند. با پاک سازی یک منطقه از Gunk، ظاهر آن منطقه به کلی عوض می‌شود و گیاهان جدید بلافاصله رشد کرده و انرژی سبز رنگ در فضا پخش می‌شود.در ادامه هدف مشخص است. به ماجراجویی ادامه دهید، Gunk بیشتری را پاک سازی کنید و به ریشه‌ی این ماده پی ببرید.داستان بازی، چیز خاص و متفاوتی ندارد. تنها نکته‌ای که شاید کمی قابل تأمل باشد این است که به نوعی داستان بازی و وجود Gunk، ارتباط نزدیکی با آلودگی کره زمین، خصوصا اقیانوس‌ها دارد. با توجه به رده بندی سنی بازی، به نظر می‌رسد داستان بازی در کل حالت آموزشی برای سنین کمتر نیز دارد.

کل گیم‌پلی بازی The Gunk به پاک سازی محیط از این ماده آلوده خلاصه می‌شود. البته درست است در طول بازی باید یک‌سری معمای محیطی نیز حل کنید و شاهد سکانس‌های جسته و گریخته‌ی پلتفرمینگ نیز هستیم، اما در کل گیم‌پلی بازی بسیار ساده است. این مورد یکی از مشکلات بازی است. فکر می‌کنم روند گیم‌پلی بازی می‌توانست کمی عمیق‌تر و کامل‌تر باشد و المان‌های جدیدی در خود داشته باشد.

شاید ترکیب سکانس‌های پلتفرمینگ با پاک سازی Gunk یا طراحی معماهای پیچیده‌تر می‌توانست به این امر کمک کند.البته از آن‌جایی که بازی فوق‌العاده کوتاه است و طی تنها حدود چهار ساعت به پایان می‌رسد، روند کلی بازی تکراری نمی‌شود. اما مشکل این جاست بازی واقعا چیز خاصی برای ارائه ندارد و شاهد هیچ‌گونه خلاقیت و نوآوری نیز نیستیم.

این جا لازم است به نکته‌ای اشاره کنم. هر چقدر هم یک بازی کوچک، ساده و یا کوتاه باشد، این دلیل نمی‌شود که انتظارات پایینی از بخش‌هایی مثل گیم‌پلی یا طراحی مراحل داشته باشیم. چرا که سازندگان می‌توانند در قالبی بسیار کوچک‌تر اثری جذاب و با کیفیت خلق سازند. بازی The Gunk یک ماجراجویی کوتاه جذاب است. اما متأسفانه هیچ نکته خاصی در بر ندارد و نه در بخش گیم‌پلی و نه در بخش داستان هیچ مورد قابل توجهی به چشم نمی‌خورد.

بزرگ‌ترین نقطه‌ی قوت بازی گرافیک هنری آن است. استفاده از رنگ‌بندی جذاب با طیف رنگ بالا در کنار طراحی زیبای محیط‌ها، بازی The Gunk را از لحاظ بصری فوق‌العاده چشم نواز کرده است. عملکرد فنی بازی نیز قابل قبول است و به غیر سه مورد، در طول بازی شاهد باگ یا مشکل خاصی نبودم که جای تحسین دارد.معمولا بازی‌های ویدئویی، از آثار AAA گرفته تا بازی‌های ایندی و کوچک، در زمینه‌ی موسیقی عملکرد بسیار خوبی از خود به نمایش می‌گذارند. اما بازی The Gunk متأسفانه در این زمینه آن چنان موفق عمل نکرده است. مشکل من با موسیقی متن بازی این است که همخوانی با محیط و اتمسفر بازی ندارد و احساس درستی را منتقل نمی‌کند. به شخصه خودم از این امر متعجب شدم اما بعد از بررسی دوباره باز هم به این نتیجه رسیدم که اصلا با ساندترک بازی نمی‌توانم ارتباط برقرار کنم.

سخن پایانی:

بازی The Gunk را می‌توان یک ماجراجویی کوتاه در نظر گرفت. نه چیزی بیشتر و نه چیزی کمتر. انتظار هیچ‌گونه اتفاق خاصی را در طول بازی نداشته باشید. با این وجود شاید تجربه‌ی این عنوان کوتاه برای برخی افراد لحظات لذت‌بخشی را به همراه داشته باشد.