اژدها دوتا دوتا وارد می شود | نقد و بررسی بازی Far Cry 3 : Blood Dragon
یکی از استراتژی های جدیدی که اکثر شرکت ها برای کسب درآمد ، بازی های خود را گرفتار آن می کنند عرضه ی DLC و Spain Off ها می باشد . هرچند در این بین گاهی اوقات بسته های الحاقی خوبی هم پیدا می شود ولی به جرات می توان گفت که اکثر عناوین Spain Off با کیفیت بسیار پایینی ( حداقل ) در این چند ساله عرضه می شوند . در بین این Spin Off ها امسال بازی Far Cry 3 : Blood Dragon هم وجود داشت که با دو مدل از نظرات بازیبازان رو به رو شد . خوب و بد ؛ هر دو به بازی نسبت داده شده و نظرات یکسانی نسبت به این عنوان همچون بازی اصلی وجود ندارد . ولی واقعا این بازی چگونه است ؟ خوب یا بد ؟
نام: Far Cry 3: Blood Dragon
سازنده: Ubisoft Montreal
ناشر: Ubisoft
سبک: First Person Shooter
پلتفرم: PC ، Xbox360 ، PS3
قبل از شروع و به پایان رسیدن این نقد و بررسی ابتدا چند سوال را مطرح می کنم . چند سوالی که شاید به پیش زمینه ای که در ادامه بدان اشاره می شود نیاز داشته باشد . برای این کار ابتدا به سال ۲۰۰۴ می رویم . دو ماه قبل یوبیسافت بازی را به اسم Far Cry منتشر کرد . این فرانچایز جدید آرام آرام توسط قشر عظیم بازیبازان مورد تجربه و توجه قرار گرفت و این تجربه ها کم کم Far Cry را به یک بازی اسطوره تبدیل کرد . بازیی که از همه لحاظ متفاوت بود و بازیبازان مدت مدیدی را منتظر همچین عنوانی بودند که همین امر سبب کسب متای ۸۹ توسط این بازی شد . حال که انتظارات از این عنوان بالا رفته شرکت یوبیسافت این IP را برای دومین بار تایید و ساخت آن را بر عهده ی Ubisoft Montreal گذاشت . تیم جدید و ایده های جدید باعث خلق عنوانی دیگر از این فرانچایز شد که این بار هم طعم و مزه ی خوبی را برای بازیبازان به وجود آورد ، اما وضع این بار فرق می کرد . همانطور که گفته شد انتظارات بالا رفته بود ولی تیم جدید هنوز با بازی کاملا آشنا نبودند و همین باعث لغزشی کوچک شد . Far Cry 2 در عین اینکه عنوانی جاه طلبانه بود ولی نتوانست اعجوبه ای همچون نسخه ی اول را رو به روی بازیبازان قرار دهد و با کسب متای ۸۴ در سال ۲۰۰۸ به کار خود پایان داد . این بار یوبیسافت مرز میان خوب وبد را خیلی نزدیک کرده بود و فقط یک اشتباه کافی بود برای شکست این عنوان . اما آینده ی این عنوان چه می شد ؟ همین و تمام ، یا هنوز در ابتدای راه هستیم ؟
مطمئنا ابتدای راه ، چون همه ما در جریان عنوانی بزرگ با نام Far Cry 3 هستیم . این بار تیم سازنده از گذشته درس گرفته است و بازی را دوباره از نو و با توجه به آنچه خودشان در سر دارند ساخته اند . با جزیره ی قبلی آشنا نیستیم … پس جزیره ی جدید خلق می کنیم . شخصیت های بازی برای ما جذاب نیستند … پس شخصیت هایی خلق می کنیم که همه آن ها را دوست داشته باشند . بازی قبلی را نمی خواهیم … پس بازی را می سازیم که هم خودمان می خواهیم و هم بازیبازان انتظارش را در سر دارند . بالاخره بعد از مدتی تاخیر و عوض شدن تاریخ انتشار بازی ، Far Cry 3 در سال ۲۰۱۲ ( که سال بازگشت عناوین قدیمی بود ) عرضه شد . بازیی متوسط ، اصلا و ابدا ؛ خوب ، نخیر ؛ بلکه فقط فوق العاده بود . این را من نمی گویم بلکه کسب متای ۹۰ داد می زند که Far Cry این بار با تلاش شبانه روزی ساخته شده است و با تلاش شبانه روزی در حال درو کردن عقل و هوش بازیبازان و البته منتقدان است . ولی هنوز یک مشکل وجود داشت ، و آن هم این بود که این اعجوبه ی قرن ۲۱ هم بالاخره تمام می شود و پایان پذیری آن انکار ناشدنیست .
اما … نه … زمزمه هایی به گوش می رسد . دروغ یا راست ؟ … اصلا امکان ندارد … به این زودی … DLC است یا خیر ؟ نه … نه … نه … این دیگر چیست ؟ یوبیسافت دوباره در حال نابود کردن عناوین خوب خود است ؟ با این شکل و شمایل ؟ شکستی دیگر را تجربه می کنیم ؟ پس … بالاخره بعد از فراز و نشیب هایی Far Cry 3 : Blood Dragon معرفی می شود . عاشقان سومین فریاد بازی را نا امید کننده و بد دانستند و آن را نا مناسب شان و منزلت این IP ، ولی تجربه کنندگان آن چیز دیگری می گفتند . آن ها از تجربه ی باورنکردنی و حتی برتری آن نسبت به بازی اصلی سخن می راندند .
ولی واقعا بازی چگونه است ؟ خوب یا بد ، زشت یا زیبا ؟ ارزش تجربه را دارد یا خیر؟ و … ؟
قرن ۲۰ در خدمت یوبیسافت
داستان در بازی Blood Dragon یکی از نکات مثبت و نقاط جالب بازی است . ولی این مثبت و جالب بودن مطمئنا به خاطر پیچیدگی ها و کشش های مختلف داستانی که در عنوان سوم با آن رو به رو بودیم نیست ( ! ) بلکه به خاطر رواتی طنز گونه از بزرگترین آثار هالیوود در دهه ی ۸۰ میلادی است . BD امروز فیلم هایی که در فاصله ی چند دهه ای این دوره پخش شدند را برای ما جمع بندی کرده و با درون مایه ای طنز و افزودن مقداری چاشنی تخیل ( یا افزودن مقدار زیادی از این چاشنی ) آن را برای رول بازی کردن در اختیار ما قرار داده است . همانطور که در فیلم Superman ناجی دنیا به کمک مردم می شتابد در BD هم شخصیت خوش مزه ای این کار را انجام میدهد . شخصیت خوش مزه ای با نام Rex Power Colt .
در بازی BD ما داستان زندگی رکس را در سال ۲۰۰۷ و بعد از یک آخرالزمان هسته ای دنبال می کنیم . بعد از انفجارات اتمی در سراسر دنیا ، حال تم دنیا تغییر کرده است ( تمی تقریبا تیره و به رنگ های زننده ای همچون قرمز ! ) و همین همهمه در نگه داری و مراقبت از زمین باعث شده است که شخصیت منفی بازی با نام سرهنگ اسلون ظهور کند . اسلون در جزیره ای به صورت مخفیانه در حال ساخت سلاحی ( اژدهای سرخ ) خطرناک می باشد تا با استفاده از آن بتواند دنیا را از آن خود کند .
آمریکا ( ناجی همیشگی دنیا ! ) با فرستادن دو سرباز سایبورگی که از قدرت های خارق العاده ای بهره می برند در پی نقش برآب کردن تصمیمات اسلون می باشد . یکی از آن سوپر سربازان رکس و دیگری بهترین دوست وی با نام اسپایدر می باشد . این دو بعد از مدتی پا به جزیره می گزارند و به دنبال اسلون کل جزیره را زیر و رو می کنند . اما اتفاقاتی در این بین می افتد که بازیباز را تا آخر بازی همراه خود نگه می دارد . همانطور که گفته شد داستان بازی جذابیت های خاص خود را دارد که یکی از آن ها نگاهی طنز آمیز به هالیوود دهه ۸۰ است . از جمله مواردی که این نوع نگاه را در بازی آشکار می کند می توان به ” حس طنز انتقام ، دزدیده شدن نامزد شخصیت اول به دفعات مکرر ، آدم بده ی قصه که ( با پرداخت مناسب در بازی ) حال بازیباز تا آخر بازی از آن بهم می خورد و البته موارد دیگری که در لایه های مختلف بازی نهفته است ” اشاره کرد .
در کنار داستان بازی که جذابیت های خاص خود را دارد ، شخصیت پردازی هم به ویژه برای شخصیت های اصلی خوب کار شده . شخصیت رکس و اسلون و دکتر دارلینگ در بازی به خوبی پرداخته می شوند و در طی داستان روابط بین آن ها کامل تر شکل می گیرد . این روابط تا جایی پیش می رود که وقتی روابط حسنه ای بین دارلینگ و رکس بسته می شود شما هم خوشحال می شوید و حتی با دزدیده شدن سرکار علیه حس بازپس گیری نه تنها در رکس بلکه در شما هم شکل می گیرد و یا اینکه حس نفرت از اسلون طی بازی در شما قوی می شود که همه ی این موارد به کار خوب تیم سازنده در این بخش مربوط است .
علاوه بر شخصیت پردازی ، یکی از مواردی که تیم سازنده از همان اولین دقیقه ی بازی به آن تاکید می کند ، طنز بازی است . طنزی که در این بازی به همراه نوعی دیگر از دیوانکی رقم می خورد . ابتدا از این نوع دوم دیوانگی شروع می کنم . در سومین نسخه از این فرانچایز ما با یک نوع دیوانگی سر و کار داشتیم که خیلی خطرناک بود و هیچکدام از شخصیت ها بازی از آن در امان نبودند ولی این دوانگی که در BD وجود دارد زمین تا آسمان با آن متفاوت است و فقط از لحاظ نوشتاری همانندند ( از لحاظ گفتاری هم حتی با هم فرق می کنند ) توضیح دادن این بخش کمی سخت است ولی فقط همین را بدانید که رکس آدمی دیوانه است و نه به دلیل کار هایی که واس می کرد بلکه به خاطر کارهایی که خودش می کند و جدی و شوخ بودنش برای وی فاصله ای به اندازه ی هیچی دارد و به عنوان نمونه می توان به صحنه ای اشاره کرد که از کشتن دشمنان آنقدر به شوق آمده بود که طالب نفرات بیشتری برای کشته شدن به دست خودش بود . اما مقوله ی دوم در بازی حس طنز فوق العاده آن است ؛ طنز بازی و دیالوگ هایی که شخصیت اصلی بر زبان می آورد ( مخصوصا تیکه هایی که به باقی شخصیت ها میندازه ) همه و همه بر جذابیت رکس تاثیر می گزارد و تا آخرین لحظه ی بازی شما را به خود جذب می کند . در بین این دیالوگ های طنز بازی می توان به اولین آن ها یعنی به سخره گرفتن مراحل آموزشی اشاره کرد که در اولین دقایق بازی این اتفاق می افتد .
برای اینکه بررسی این بخش از بازی را جمع بندی کنیم ، باید گفت که Blood Dragon هر چند پیچیدگی خاصی در داستان ندارد و سر راست مشکلات و درگیری های مختلف بر سر قدرت در یک دنیای اتم زده را روایت می کند ، ولی با جذابیت هایی که در روایت آن از سوی تیم سازنده به کار برده شده است و همچنین کلیت داستان که ممکن است عناوین خاطره سازی را به یاد ما بیاورد یکی از بخش های جالب این بازی می باشد و اندک مشکلات داستانی که Far Cry 3 ( شاید به اندازه قطر یک تار مو ) داشت را هم ندارد .
رکس پاور کلت در یک بعد از ظهر سگی
تیم یوبیسافت مونترال وقایع BD را در محیطی جدید ( همانند پرش از شماره ی دوم سری به سوم ) رقم می زند . اما این محیط جدید به معنای تغییر کلی بازی نیست . BD همانند بازی اصلی دارای یک جزیره با محیطی کاملا باز ، آزادی در انجام مراحل ، اسلحه های متنوع در بخش اکشن ، وسایل نقلیه برای جا به جایی در محیط ، پایگاه های مختلف که در محیط پراکنده شده اند ، حیات وحش و به طور کلی دارای همه ی المان های نسخه اصلی در قالبی کوچکتر و جمع و جورتر می باشد .
جزیره بازی این بار کوچکتر از قبل شده است ولی همچنان آکنده از بخش های جذاب و مبارزات نفس گیر است . مراحل بازی با اینکه خطی تر شده اند ولی هنوز هم لذت بخش هستند و حتی با این وضعیت هم می توانید استراتژی های مختلفی همچون مخفی کاری و استفاده از حیات وحش برای نابودی دشمنان بهره ببرید ولی مطمئنا هیچ استراتژی به اندازه به دل دشمنان زدن با اسلحه های جذاب رکس دیوانه نیست . اسلحه های بازی هم تغییراتی را به خود دیده اند و علاوه بر شکل و شمایل کلی از لحاظ قدرت هم دگرگون شده اند و حتی به جرات می توان گفت که از جذابیت بالاتری نسبت به اسلحه های قبلی سری برخوردار هستند .
البته برای کسب و بهره مندی از اسلحه های مختلف دیگر نیازی به ساختن کیف مخصوص نگه داری اسلحه و … ندارید . و به طور کلی بخش Crafting از بازی حذف شده است و آپدیت های بازی هم محدود تر از قبل شده است که مطمئنا نه تنها به بازی ضربه ای وارد نکرده بلکه BD را از اکشن لذت بخش Far Cry 3 ، اکشن تر هم کرده است و همین موضوع در طی مراحل خِر بازیباز را برای کمبود اسلحه و یا تیر نمیگیرد . در کنار اسلحه ها ، وسایل نقلیه در بازی جدید بدون تغییر خاصی وجود دارند و برای جا به جایی های زمانبر در کنار بخش Fast Travel می توانید از آن ها هم استفاده کنید .
همانطور که گفته شد بازی نسبت به قبل محدود تر شده است ولی این محدودیت مانع از حضور سر سخت حیات وحش در بازی نشده است . حیوانات مختلف از شتر مرغ ها ، حیوانات درنده ، گراز ، مار ، کوسه و … همه با صورت هایی متفاوت در بازی حظور دارند . همانند قبل پایگاه هایی هم در بازی وجود دارد که شما با فتح آن ها منطقه ای را از آن خود می کند ، البته گرفتن این مکان تا حدی دشوار تر شده و آن هم دخالت اژدهای سرخ در حین فتح آن است . حرف از اژدها شد ، این را اضافه می کنم که یکی از جدید ترین حیواناتی که به بازی راه یافته همین گونه عجیب می باشد . سرگرد اسلون در بازی قصد دارد که با استفاده از این گونه خاص زمین را تصاحب کند ولی رکس به همراه دوستانش مانع وی می شوند . روش مبارزه اژدها از نزدیک یا دور فرقی نمی کند ، اکثر اوقات باعث مرگ بازیباز می شود . از راه دور اژدها به جای آتش ، لیزر هایی کشنده را به جای دهان از سر به سمت دشمنانش پرتاب می کند و از راه نزدیک هم با ضربات دست و سر به دنبال جان سربازان آمریکایی است و فرقی هم نمی کند که چه کسی در محیط باشد ، چون همه را قلع و قم می کند . با اینکه کشتن اژدها در بازی سخت است ولی مبارزه با آن واقعا لذت بخش است و چالش های خاص خودش را دارد .
یکی دیگر از نکات مثبت بازی کیفیت مراحل می باشد که عملا هم اکشن تر شده است و هم جذاب تر . کمتر زمانی پیش می آید که از انجام یکی از مراحل خسته شوید و همین عامل به همراه کم بودن مدت زمان بازی باعث اتمام سریع آن می شود . تا اینجا هیچ بدی از بازی گفته نشد ، ولی مطمئنا هیچ بازی بی نقص نیست . BD با همه ی خوبی هایش در یک بخش نسبتا ضعیف عمل کرده و آن هم حرکات دشمنان و هوش مصنوعی بازی می باشد . خیلی وقت ها پیش می آید که شما در کنار دشمنان ایستاده اید ولی آن ها به سمت دیگری تیر می زنند و یا گاهی هم مقابل شما ” همانند خیار (!) ” می ایستند و کاری انجام نمی دهند . البته این موضوع را باید به حساب سبک تر شدن بازی نسبت قبل بدانیم ولی اشتباه ، اشتباه است .
Blood Dragon همان Far Cry 3 خودمان است و تنها عملی که روی آن انجام شده است محدود شدن بخش هایی از گیم پلی است و این محدودیت فقط برای لذت بیشتر می باشد نه چیز دیگر . همچنان در بازی می توانید سوار بر وسایل نقیله ی مختلف از محیط بازی لذت ببرید ، دشمنان را به شیوه های مختلف نابود کنید ، از اسلحه های موجود در بازی لذت ( و حتی بیشتر لذت ) ببرید و خیلی از کارهای دیگر که در شماره های قبلی می توانستید انجام دهید . البته به جز محدودیت در بازی ظاهر بازی هم عوض شده است که به حس و حال داستانی آن بر می گردد .
تیرگی و زنندگی !
ظاهر بازی به دلیل تم داستانی بازی کمی عوض شده است . دیگر از فضا ها و جنگل های سبز و شاد و خرم خبری نیست ، همچنین نوع پوشش و ظاهر دشمنان و حیوانات هم دچار تغییر شده است . موتور بازی همان Dunia 2 می باشد ولی این بار ترکیب رنگ های متفاوتی به بازی اعمال شده است . رنگ هایی که تاکید زیادی بر تیرگی بازی دارند و همچنین اکثر اوقات رنگ و لعاب بازی چشم بازیبازان را می زند . گرافیک فنی بازی هم سبک تر از قبل شده است و بافت ها و جزییات عالی همچون قبل در بازی وجود ندارد ولی همچنان هم بازی گرافیک قوی را به نمایش می گزارد .
در متن گفته شد که ظاهر بازی بیشتر به دلیل عوامل داستانی دستخوش تغییر شده است ولی این عوامل چه هستند ؟
یکی از آن ها که باعث تیرگی و زننده بودن رنگ ها شده همان انفجارات اتمی در داستان بازی است . مطمئنا بعد از منفجر شدن چند بمب اتمی حیوانات زیبا در جنگل های سرسبز پرسه نمی زنند و جای خود را به محیطی به همراه موجودات جدید می دهند . عامل دوم که کمی ظاهر بازی را عوض کرده یکی از افکت های بازی است که حس مشاهده ی فیلم های قدیمی روی نوار های VHS را از سوی بازی القا می کند . در کنار این مورد یکی دیگر از عواملی که بازیباز را به دهه ی ۸۰ بازمی گرداند صدای بازی است .
صدای شنیدنی
صداگذاری در بازی عالی کار شده است . صدای حیوانات تغییر چندانی نکرده است ولی اسلحه ها به دلیل تغییر با صدایی جدید شلیک می شوند . شخصیت های بازی هم از رکس گرفته تا باقی شخصیت ها همچون دارلینگ ، اسپایدر و … صدای خوب و تقریبا قدیمی دارند . اما در این بین صدای شخصیت اول به لطف آقای Michel Biehn بسیار عالی کار شده است . مایکل در کار خود طنز خاص رکس و قدیمی بودن آن را به خوبی پیاده کرده است و واقعا این صدا شنیدنیست .
موسیقی بازی هم تمی دهه ۸۰ به خود گرفته است و در کنار گرافیک و ظاهر جدید بازی و صداگذاری عالی آن به بهتر شدن بازی کمک شایانی می کند .
به پایان آمد این دفتر !
مطمئنا خیلی از بازیبازان قبل از عرضه ی بازی با این بازی مخالف بودند و حتی هنوز هم بدون اینکه تجربه ی شخصی از این بازی داشته باشند در حال و هوای مخالفت به سر می برند . خیلی از آن ها قبل از اینکه بازی عرضه شود یا بعد از آن می گفتند که این بازی Far Cry نیست . هر چند نظرات شخصی بازیبازان قابل احترام است ولی آیا بازی از شماره ی ۲ به ۳ با تغییر کلیت رو به رو شد ، با افت کیفیت بازی هم رو به رو بودیم ؟ مطمئنا خیر ، در عوض با یک بازی فوق العاده برخورد کردیم که از همه لحاظ عالی بود . تغییر تم بازی از ۳ به BD هم همین است . بازی همچنان یک Far Cry است و فقط تغییر ظاهری داده است و به جای جدیت تمام به طنز های بامزه روی آورده است . فقط همین را می گویم که این بازی تجربه ای باورنکردنی دارد ، نه اینکه Far Cry است بلکه هم Far Cry است و هم Blood Dragon .
[jwplayer mediaid=”78571″]
گذشته تا آینده ( نکته ای که باید گفته شود )
امسال بازی های زیادی وجود داشتند که قبل از معرفی شدن رونمایی شدند و یا اتفاقات دیگری برایشان افتاد ولی هیچکدام آن ها به اندازه ی این بازی حاشیه ساز نبود . در زیر با هم نگاهی به این حاشیه ها می اندازیم و چند پرسشی را هم از شرکت یوبیسافت …
در ماه مارس Far Cry 3 : Blood Dragon ابتدا بر روی یک سایت بریزیلی رتبه بندی شد . بعد از آن چند طرح هنری هم از بازی منتشر شد که تم بازی را نمایان می کرد . بگزریم از اینکه بازیبازان چگونه با آن برخورد کردند ولی یوبیسافت هیچ واکنشی را از خود نشان نداد . چند روز بعد تیزری از این عنوان منتشر شد و بعد از آن هم تصاویر گیم پلی و در آخر چند دقیقه از گیم پلی بازی هم به صورت غیر رسمی منتشر شد .
کم کم که تصاویر بازی بیشتر می شد ، داد بازیبازان بیشتری هم در می آمد ، ولی دیری نپایید که بازی برای پلتفرم PC لیک شد . با وجود اینکه واکنش های منفی نسبت به بازی زیاد بود ولی آرام آرام بازی طرفدارانی را بدست آورد . حال نوبت به یوبیسافت رسیده بود . این شرکت مرموز بالاخره بازی را معرفی کرد و تاریخ عرضه آن را اواخر ماه آپریل اعلام کرد . بعد از عرضه بازی در شبکه های استیم ، XBL و PSN حال نوبت به بررسی های سایت های مختلف رسیده بود . بازی که بازیبازان ( حداقل ایرانی ) را نا امید کرده بود نمرات ۸ به بالا را ( و حتی نمره ۹ از سایت یوروگیمر ) درو می کرد . بازی خیلی خوب بود ولی چند سوال باقی می ماند …
اولین سوال این است که یوبیسافت حتی با اینکه گیم پلی بازی هم پخش شده بود چرا سکوت کرد ؟ آیا یوبیسافت هم همانند بازیبازان این عنوان را نا امید کننده می دانست و ترس رو به رو شدن و نقد ها و نمرات پایین را داشت ؟ یا خیر ، موضوع چیز دیگری بود … با اینکه بازی لیک شده بود و تقریبا بازیبازان مختلفی در حال تجربه ی آن بودند ، یوبیسافت باز هم سکوت کرد ، بازی از نظر یوبیسافت بد بود ، آیا ؟ آِیا ؟ علاوه بر این بعد از اینکه بازی عرضه و از سوی منتقدان نمرات خوب و متای ۸۵ نسخه PC را دریافت کرد ، این شرکت تازه دهن باز کرد و گفت که ما به این بازی امیدواریم و مطمئنا ادامه ی آن حتمیست ، ترس یا چیز دیگر ؟ آیا ؟
BD امروز طبق بررسی من با چند ساعت بازی کردن یکی از بهترین نمرات را دریافت می کند ، پس شما بازیباز عزیز اگر هنوز هم به بازی شک دارید دلیل خود را با ذکر باقی دلایل در کامنت بنویسید و یا اگر هم از بازی لذت بردید ، دلیل خود را برای دوست عزیز قبلی بنویسید !!!
پر بحثترینها
- اینترگلکتیک، کانکورد، ناتی داگ؛ در اتاق فکر سونی چه میگذرد؟
- گزارش: طراحی سختافزار پلی استیشن ۶ برخلاف نسل بعدی ایکس باکس، به پایان رسید
- حساب توییتر پلی استیشن باعث ترند شدن دوباره Bloodborne Remake شده است
- یوشیدا: Horizon Forbidden West در حد انتظارم نفروخت
- یوشیدا: اگر خواهان بازی های انحصاری جدید PS5 هستید، بهتر است از ریمسترها حمایت کنید
- شایعه: اطلاعات فاش شده از GTA 6 توسط کاربری که ادعا میکند چندین ساعت از گیمپلی را دیده است
نظرات
من نفهمیدم یکی به من بگه این بازی الان تو بازار ایران هست
😕 ?:-)
نزدیک یک ماهه که اومده.
اگر نقدشو نوشتیم پس نتیجه میگیریم هستش.چه خوب میشه ۱۰ دقیقه وقت صرف کنید و این نقدرو که واسش زحمت کشیده شده مطالعه کنید !
خیلی بد صحبت می کنی حواست باشه ! چند جا دیگه هم بهت گفتم با نوکرات که حرف نمیزنی نوروزی ! مرتیکه نفهم یه ذره شعور هم خوبه والا . عجب خری هستی تو دیگه
بابت نقد کامل و آموزنده ی شما متشکرم.عالی بود.معلومه روش ساعت ها کار کرده :heh:
آره،۲تا دی وی دی هم هستش
بازی نکردم ولی بعد از امتحان هام این با چند تا بازی دیگه هست که دانلود کنم.فکر کنم بازی خوبی باشه ولی تو چند تا عکس که دیدم بعضی از رنگ های بازی مثل قرمز خیلی زیاده.
تو نقد هم گفتم … یکمی چشمو میزنه ولی ارزش تجربش خیلی بالاست … یکمی از بازی که بگذره عادت میکنی … اصلا این چیزا دیگه برات مهم نمیشه….. :yes: :yes:
اجیبه تو شهر ما هنوز نیومد باید دانلودش کنم یا سفارش بدم برام بیارن ?:-) ?:-)
بابا واسه چی بازی شر و ور بازی میکنین اخه این چی داره برین metro last naghit رو بازی کنین جای این. :ZZZ: :ZZZ: :ZZZ:
Metro Last Light … :sarcasm: 😐 😐
دقیقا این دیگه چیه :reallypissed:
من مـیخواستم بگیرمش ولی شک کردم..گفتم ۱۰۰ درصد ارزش بازی کردن نداره
ولی این مقاله رو که خوندم تصمیم گرفتم برم بگیرمش و بازی کنم :yes:
مرسی هـادی جان :yes: :yes:
خواهش میشه عزیز …
منم فقط میخواستم مردم تجربه کنن و بعد نظر بدن
از دایناسورش خوشم اومد ولی از گرافیک مسخرش نه :no:
بهترین کار اینه که دانلود بشه … چون ۳ گیگ بیشتر نیست … با این قیمتا دانلود واسه اونایی که نامحدود دارن بهتره ….
طرفای ما هم نیاوردن … من خودم دانلودش کردم ….
tnx :laugh:
منکه اصلا از سری بازیهایfarcryخوشم نمیاد و بازی نخواهم کرد :no: راستی خیلی عجیبه که میگید بازیش نیومده و فقط باید دانلودش کنی چون جایی که بازیهامو میگیرم این بازی رو آورده
نگفتیم نیومده و باید دانلود بشه …
منظور من یا بقیه این بود که تو شهرمون یا شهرشون مغازه ها نیاوردن …
من هم میخواستم بازیشو بگیرم هم پشیمون میشدم :evilgrin: :evilgrin:
امروز دانلودش میکنم حتما :yes: