نقد فیلم Venom: Let There Be Carnage؛ عصرانهای سبک
شکی وجود ندارد که کاراکتر ونوم (Venom) یکی از محبوبترین، مشهورترین و خطرناکترین ویلنهای دنیای مردعنکبوتی و داستانهایش است و طبیعتا این محبوبیت بی دلیل نیست، واقعا چه کسی دوست ندارد نسخهای تاریک و شیطانی از قهرمان مورد علاقهاش را ببیند که میتواند به سادگی و مثل آب خوردن روزگار دشمنانش را سیاه کند. ونوم علاوه بر برتری در مبارزهی تن به تن با مردعنکبوتی، بارها توانسته از نظر روحی و روانی پیتر پارکر را به تباهی بکشاند و زندگیاش را به جهنم تبدیل کند.
با این وجود درحال حاضر ما دیگر کاراکتر ونوم را به چشم خبیث داستان نگاه نمیکنیم، حالا ونوم در کنار میزبان و همدم قدیمیاش «ادی براک» در این جهان نو (که در آن خبری از مردعنکبوتی نیست) هویت ضدقهرمان و حتی در مواقعی قهرمان داستان را برای خود انتخاب کرده است.
روزی که استودیو سونی پیکچرز خبر تولید فیلم اختصاصی ونوم را برای عموم منتشر کرد، اولین واکنش من به این خبر این بود که چطور میخواهند داستان کاراکتر ونوم را بدون حضور مردعنکبوتی دشمن دیرینهی او روایت کنند، آن هم زمانی که تمام اوریجین این شخصیت و دلیل وجودش در وهلهی اول بخاطر ترکیب سیمبیوت فضایی ونوم با نیمهی تاریک شخصیت پیتر پارکر بوده است. پاسخی هم که سونی برای این سوال ارائه کرد این بود که ونوم در این ریبوت دیگر نیازی به وجود پیتر پارکر در اوریجین داستانش ندارد، چراکه او در عوض شرور داستان، این دفعه قهرمان داستان است.
این موضوع در فیلم اول کمی باعث ناامیدی من شد، چون با وجود اینکه نسخههای بسیاری از کاراکتر ونوم در کمیکها وجود دارد که به قهرمان داستان تبدیل شدهاند و در کنار آدم خوبها و ابرقهرمانها جنگیدهاند، ولی ماهیت اصلی و جذابیت این شخصیت، خباثتی و شرارتی بود که از سر و کولش میبارید.
ونومی که من به عنوان یک مخاطب دوست داشتم در سینما ببینم شاید شباهت بیشتری به ونوم سهگانهی مردعنکبوتی به کارگردانی سم ریمی داشت، ونومی که ظاهری وحشتناک و تهدید آمیز داشت و حضورش در فیلم به تنهایی میتوانست ژانر فیلم را از ابرقهرمانی به وحشت تغییر بدهد، ونومی که میتوانست قهرمان داستان را هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روحی روانی به چالش بکشد. ونومی که میتوانستیم او را با تمام خصوصیات غیر واقعی و عجیبش، جدی بگیریم.
با وجود همهی اینها ما اینجا حاضر نشدهایم تا نظر شخصی من را در مورد ماهیت کاراکتر ونوم بشنویم، قصد ما در این مطلب بررسی ونوم تازهی سینما و ماهیت جدید این کاراکتر است و همچنین بررسی عملکرد فیلم «ونوم: بگذارید کارنیج بیاید» (Venom: Let There Be Carnage) در به نمایش گذاشتن این هویت تازه و پاسخ به این سوال که آیا این فیلم توانسته توقعات را برآورده کند یا خیر.
فیلم «ونوم: بگذارید کارنیج بیاید» به کارگردانی اندی سرکیس و نویسندگی کلی مارسل برای اولین بار یکی از مورد انتظارترین شرورهای دنیای مردعنکبوتی را بر روی پردهی نقرهای سینما میآورد، یعنی کاراکتر کارنیج. برای شناخت کارینج کافی است بدانید که اگر ونوم نسخهی خبیث و تاریک مردعنکبوتی است کارنیج هم نسخهی تاریک ونوم است، او بارها وحشیتر، خونخوارتر و دیوانهتر از ونوم است. میتوان گفت کارنیج به گونهای جوکر سیمبیوتهاست، چون تنها هدفش نابودی هرچیز و هرکسیست که در سر راهش قرار دارد (البته آنهایی که در سر راه او قرار ندارند هم بهتر است زیاد خوشی به دلشان نزند!).
به طور کلی سه چیز بود که طرفدارن ونوم از زمان اعلام ساخت اولین فیلم اختصاصی این کاراکتر در انتظار دیدنش بودند، اول از همه دیدن یک ونوم وفادار به کمیکها (بیشتر از لحاظ ظاهری)، دوم مواجهی ونوم و مردعنکبوتی و در آخر رو در رویی ونوم و کارنیج. فیلم اول ونوم توانست با موفقیت نسبی خواستهی اول طرفداران یعنی نمایش یک ونوم کمیک بوکی را برآورده کرده و توجه آنها را برای ادامهی این مجموعه جلب کند، بدون شک کاراکتر ونوم و شیمی خاص بین او و میزبانش ادی براک با بازی تام هاردی، از مهمترین دلایل موفقیت نسبی و نجات پیدا کردن فیلم اول ونوم بودند.
حالا در قسمت دوم این مجموعه فیلم، سازندگان با درک دلایل موفقیت فیلم اول تلاش برای برآورده کردن خواستهی دیگر طرفداران یعنی حضور کارنیج کردهاند، در آخر نتیجهی این تلاش یک فیلم معمولی و سطحی شده که با وجود پتانسیل زیادش حرف خاصی برای گفتن ندارد، با این وجود میتواند برای مدت کوتاهی سرگرمتان کند، ولی نه به اندازهای که انتظارش را داشتهاید. البته این را هم باید گفت که این فیلم در چیزی که میخواهد باشد کاملا موفق عمل میکند، اما ماهیت و لحنی که فیلم برای خود انتخاب کرده است (لحنی شوخ طبعانه و کمدی) چیزی نبود که طرفداران در انتظارش بودند.
وقتی از ظاهر کارنیج در تریلر اول فیلم رونمایی شد، این توقع در ذهن مخاطبین شکل گرفت که با یک ویلن غیرقابل توقف رو به رو هستند که قرار است در فیلم همه چیز را نابود کرده و کاراکترهای داستان را به خاک سیاه بنشاند، ولی بعد از تماشای فیلم متوجه شدیم که سازندگان فیلم از نمایش خصوصیت اصلی کارنیج یعنی خشونت، وحشت دارند و ترجیح میدهند که چیز زیادی از کشت و کشتارهای او را نشان ندهند، که دلیلش هم مشخص است، درجهی سنی این فیلم.
ونوم ۲ با وجود کانسپتها و موضوعاتی مثل قاتلین سریالی، انگلها و حتی تا اندازهای اعتیاد در فیلمنامهاش، هیچ حرف جدی و قابل توجهی در رابطه با آنها برای گفتن ندارد، چرا که فیلم برای نوجوانها و کودکان ساخته شده که علاقهی چندانی به شنیدن دیالوگهای طولانی در مورد انگیزههای یک جامعه ستیز نداشته و بیشتر به دنبال شنیدن جملات عجیب و غریب و تهدید آمیز از شرور داستان میباشند، که این دقیقا همان چیزی است که در این فیلم شاهدش هستیم.
به همین جهت سازندگان فیلم با دانش بر اینکه حرف جالب و قابل توجهی برای بزرگسالان ندارند، در عوض بهبود فیلمنامه و پیچیده کردن داستان و پرداختن بیشتر به شخصیتها، از خشونتها کاسته و زمان فیلم را کوتاه میکنند، تا فیلم برای مخاطبین کم سن و سال قابل نمایش باقی بماند که حداقل در گیشه فروش خوبی داشته باشد (که هدف استودیو هم چیزی غیر از این نیست!).
همین موضوع باعث شده که مخاطبین این فیلم به دو دسته تقسیم شوند، کسانی که برداشت متفاوت فیلم از این کارکترها را پذیرفتهاند و توقع خاصی از فیلم ندارند و قدردان چیزی که نصیبشان شده هستند و کسانی که معتقدند این فیلم و کاراکترهایش پتانسیل بسیار بیشتری داشتهاند که به خاطر فیلمنامهی ضعیف، این موقعیت از دست رفته است و استودیو دوباره به مانند فیلم اول یک اثر متوسط و بیاهمیت تحویلشان داده است.
من خود را بیشتر متمایل به دستهی اول میدانم و معتقد هستم که شیوههای مختلفی برای نمایش یک کاراکتر در هر مدیومی وجود دارد و نمیتوان به راحتی هیچکدام را برتر از دیگری دانست، به طور مثال از خونآشامها آثار بسیار متنوع و جذابی ساخته شده که هر کدام نگاه بسیار متفاوتی به این موجودات داشتهاند، در اینجا نمیتوان گفت که یک دیدگاه برتر از دیگری است و دیگر برداشتها بی ارزش هستند، چون در این صورت آزادی عمل از سازندگانی که نگاه خلاقانهای به موضوعات کلیشهای دارند گرفته میشود، البته این موضوع که کدام دیدگاه به ریشهی شخصیت نزدیکتر است هم وجود دارد ولی حالا بحث در رابطه با چیز دیگریست.
به هر جهت در آخر این مخاطب است که بر اساس سلیقهی خود برداشت مورد علاقهاش را از میان هزاران نسخهی متفاوت انتخاب میکند. با این وجود نمیتوان از ایرادات واضح فیلمنامهی ونوم ۲ چشم پوشی کرد و آن را همانطور که هست پذیرفت، چون تا زمانی که مخاطب به استودیو اجازهی ساخت آثار بد را میدهد و اعتراضی نمیکند، استودیو هم از این موقعیت استفاده کرده و هر دفعه تنبلتر از دفعهی قبل میشود و دیگر اهمیتی به کیفیت کارها نمیدهد.
نکتهای که بیش از هرچیز در این فیلم توجه من را به خود جلب کرد، سبک کارگردانی، سینماتوگرافی و به طور کلی اتمسفر فیلم بود، اندی سرکیس توانسته با استفاده از تکنیکهای مختلف فیلمسازی، فیلمبرداری و تدوین، یک هویت بصری نسبتا متفاوت برای فیلمش ایجاد کند که آن را از قسمت قبلی که یک فیلم کلیشهای و همیشگی هالیوودی بود متمایز میکند. این فیلم شاید فیلمنامهی ضعیفی داشته باشد اما از لحاظ کارگردانی تلاش میکند تا جایی که امکان دارد خلاقانه عمل کند. سی جی آی و جلوههای ویژهی فیلم هم مثل همیشه چشم نواز است، با این حال در پردهی آخر فیلم از سی جی آی استفاده بیش از اندازهای میشود که چیز تازهای در میان آثار مارول نیست.
آخرین موردی که باید به آن اشاره کرد عملکرد بازیگران فیلم است، در این مورد باید گفت که فیلم از بازیگران کارکشته و ممتازی برخوردار است ولی نمیتواند از آنها بازی آنچنان خوبی بگیرد، کاراکتر کلیتوس کسدی با بازی وودی هرلسون، بیشتر از اینکه یک قاتل جانی و خطرناک باشد به متقلبی شباهت پیدا میکند که تمام زورش را میزند تا شبیه قاتلها رفتار کند، دلیل این ایراد هم بیشتر به خاطر فیلمنامهی ضعیف کار است که به این بازیگر چیز زیادی برای اتکا نمیدهد و او را با چند دیالوگ ضعیف تنها میگذارد، با این حال به نظر میرسد که انتخاب وودی هرلسون برای این نقش از ابتدا اشتباه بود.
بازی تام هاردی هم مانند دفعهی اول دلنشین و مناسب است، البته تمام پتانسیل این بازیگر به نمایش گذاشته نمیشود ولی در نهایت اجرای سرگرم کننده و قابل قبولیست. در رابطه با کاراکترهای فرعی هم چیز زیادی نمیتوان گفت جز اینکه سطح بازی آنها به گونهای است که مخاطب را به یاد بازیگران سیتکامهای تلویزیونی میاندازد.
حرف آخر
با اینکه فیلم ونوم: بگذارید کارنیج بیاید، اثر آنچنان قابل توجهی نیست ولی میتوان گفت که حداقل از فیلم اول بهتر است، چون به علاوهی تاکید بر عناصر خوب فیلم اول، کاراکتر مورد انتظار کارنیج را هم برای اولین بار بر روی پردهی سینما میآورد و با اینکه فیلمنامهی ضعیفی دارد، با خاطر کارگردانی خوبش میتواند تجربهای کوتاه و جالب را برای مخاطب فراهم کند، تجربهای که بیشتر مناسب یک وقت گذرانی ساده است، به مانند یک عصرانهی سبک.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
برای بچها و کسانی که زیاد فیلم نگاه نمیکنن یه عصرانه سبک بود .برا عاشقان فیلم بوی گند فاظلاب بود .حیف تام هاردی که تو این فیلم بازی کرده.ونوم مگه نباید یه شخصیت خبیث و دارک باشه که به خاطر بقا مجبوره تن به کارهای قهرمانانه بده این دلقک چی بود به نمایش گذاشته بودن ؟این همه وراجی با طنز پردازی مسخره چی بود.
دقیقا این فیلم به جز افتضاح چیزه دیگه ای نیست فقط آبروی ونوم میبرن..ونومی که ما که تو کمیک ها و حداقل تو انیمیشن های کلاسیک اسپایدرمن میدیم نه فقط تفاوت دارن بلکه رو مخ هم هست..ونوم حتما ی باید موجود وحشتناک نباشه ولی بچه ی ۹ ساله هم نیست
دلت خوشه برار… تو زمانه ای که سوپر من شبا یواشکی……. ده انتظار داری ونوم دارک باشه؟
مثل فیلم اول افتضاح خالص ،،،، نقد نمیخواد که ،،، کلمه افتضاح هم زیادشه ….. ونوم و درجه سنی مثبت ۳ سال 🤣🤣🤗🤗
از کجا با کیفیت خوب دانلودش کنم ؟ :/
۲ آذر کیفیت خوبش میاد
هنوز نسخه بلوریش نیومده
من دانلود کردم وسطش میرفت تبلیغ/:
تام هاردی و وودی هارلسون تنها دلایلی هستن که میخام ببینم
البته کارگردانش که ی بازیگر درجه سوم فیلمای ماروله
بهتر از این نمیشد انتظار داشت
واقعا مشخص نیست چرا کارگردان این فیلم باید اندی سرکیس میشد
دقیقا، طرف به خاطر اینکه ونوم بین بچهها محبوبیت زیادی داشته سم ریمی رو بر خلاف میلش مجبور میکنه که ونوم رو توی فیلم قرار بده، فقط هم برای اینکه میخواسته بعدش کلی اساب بازی ونوم بفروشه و یه سود هنگفتی ببره.