بازی Death Stranding جسورانهترین پروژهی AAA تاریخ است
کوجیما شجاعترین کارگردان و Death Stranding جسورانهترین پروژهی AAA تاریخ است، عنوانی که حتی ثروتمندترین استودیوها نیز جرات پذیرفتن ریسک ساخت آن را ندارند.
تنها برای یک لحظه تصور کنید که شما هیدئو کوجیما (Hideo Kojima) و خالق مجموعهی تحسینشدهی Metal Gear Solid هستید. حال شرکتی به نام کونامی (Konami) که تمام زندگی خود را صرف بالا بردن اعتبار آن کردهاید به شما روی ناخوش نشان میدهد و آن را ترک میکنید. سپس، نوبت به سونی میرسد تا به وسیلهی یک چِک سفید از شما بخواهد تا یک بازی انحصاری که تمام و کمالِ توسعهی آن بر عهدهی خودتان است و هیچ فشاری از سوی ناشر به شما وارد نیست برایش تولید کنید. اکنون چه بازیای خواهید ساخت؟
به شخصه اطمینان دارم که شما شرایط فوقالعاده حساس خود را در نظر میگیرید و ممکن است که در صورت عدم موفقیت بازی مورد نظر، پس از کونامی حتی سونی نیز به شما پشت کند. قطعاً در این لحظه ایدههای درخشانی را در سر خود میپرورانید اما در کمال ناباوری تصمیم میگیرید که یک بازی آخرالزمانی که به گفتهی بسیاری یک نوع شبیهساز پیادهروی و تحویل مرسوله است را بسازید. همچنین، بازیگری چون نورمن ریداس (Norman Reedus) از سریال The Walking Dead را دعوت به همکاری میکنید و یک نوزاد که در محفظهای عجیب و غریب حبس شده را به سینهی او متصل میکنید.
مدس میکلسن (Mads Mikkelsen) و گییِرمو دلتورو (Guillermo Del Toro) افرادی هستند که به تنهایی میتوانند بار هنری یک اثر را بالا ببرند و آنها را نیز به همراه چندین فرد مشهور هالیوودی دیگر به همکاری در پروژهی خود فرا میخوانید. واقعیت امر این است که اگر پیش از انتشار بازی Death Stranding کوجیما جملات فوق را مستقیماً به من میگفت، کاملاً سردرگم و گیج میشدم و هیچ ایدهای در مورد آن نداشتم. حتی قوهی تخیل من نمیتوانست تصور کند که Death Stranding چیست و قوهی تعقل من نیز با سنجش اوضاع حساس کوجیما، ساخت چنین بازیای را دیوانگی خطاب میکرد.
در واقع، هیچ تصویری از چنین اثری در صنعت بازیهای ویدیویی وجود نداشت. نه تنها در صنعت بازیهای ویدیویی، بلکه در سایر رسانهها نیز چنین چیزی نمیتوان یافت و شگفتانگیز است که چگونه یک کارگردان که در حساسترین دورهی فعالیت خود قرار دارد چنین شجاعت و جسارتی به خرج میدهد تا یک بازی متفاوت، خاصپسند و AAA بسازد.
البته، گاهی اوقات خالق یک اثر به قدری در بین طرفدارانش تاثیرگذار و محبوب میشود که حتی گیمرها جرات “نه” گفتن به ایدههای بد او را از دست میدهند. برای مثال به جورج لوکاس (George Lucas) و پیش درآمد Star Wars نگاه کنید. اما واضح است که بدون فشار ناشر و تعیین و تکلیف بالادستیها، شخصیت کوجیما به سمت تکامل حرکت خواهد کرد. من مطمئنم که او در کونامی نسبت به بسیاری از توسعهدهندگان دیگر از آزادی عمل بیشتری برخوردار بود اما چنین احساس میشود که قوهی تخیل کوجیما در Death Stranding تمام و کمال آزاد شده است.
بدون هیچ تردیدی، Death Stranding یک بازی خاص است که اگر در دستهی علاقهمندانش قرار داشته باشید، حسی عجیب و فوقالعاده را حین تجربهی آن لمس خواهید کرد. نقشآفرینی بازیگران مشهور، کاتسینهای طولانی، سیستم هوشمند به هم پیوسته، تکامل تدریجی جهان بازی، ارتباط گیمرها با جهان پیرامون خود و قرارگیری عناصر شبیهسازی در این بازی، به قدری منظم در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند که به واقع ستودنی است.
بسیاری از کارشناسان و گیمرها همچنان در نامگذاری سبک Death Stranding تردید دارند. برخی که از تجربهی این بازی لذت نمیبرند از آن به عنوان شبیهساز پیادهروی صرف که هیچ هیجانی ندارد یاد میکنند که حتی در این صورت نیز با بهترین و پرطرفدارترین بازی شبیهساز پیادهروی روبرو هستیم. فارغ از پیادهروی و گذشتن از چالشهایی که در پیمایش نقطهی A تا B در مسیر شما قرار دارد، لحظاتی در این بازی تجربه میکنید که در هیچ بازی یا فیلم دیگری نمیتوان آنها را یافت.
برای مثال، افکت صوتی چند ثانیهای ورود به محدودهی بارش تایمفال به قدری تاثیرگذار و دلهرهآور طراحی شده است که به وضوح استرس را به خون شما تزریق میکند. همچنین، باسفایتهایی که هیچ ایدهای از شکل و شمایلشان ندارید و بسیار عمیق و مفهومی طراحی شدهاند را میتوانید به این مورد اضافه کنید. استرس گذر از میان BTها، گذر از کوههای پوشیده شده از برف که به معنای واقعی کلمه با ورود BTها زجرآور میشوند، حس خوب برخورد با یک وسیلهی نقلیه، تایمفال شلتر، نردبانها، پستباکس و یا مرسولهی گمشده که توسط گیمرهای دیگر در جهان بازی رها شدهاند نیز از جمله نکاتی هستند که تنها در Death Stranding میتوان آنها را تجربه نمود.
البته، تاکید میکنیم که اگر تاکنون این عنوان را تجربه نکردهاید و قصد تجربهی آن را دارید، با خاموش کردن اتصال اینترنت به محتوای بازی و حتی تجربهی خودتان لطمه وارد نکنید. در واقع، بسیاری از نکات مثبت بازی زمانی نمایان میشوند که به جهانهای موازی سایر گیمرها متصل باشید و حتی میتوانید با فشردن تاچپد کنترلر، سمهای دیگر در جهانهای موازی دیگر را صدا بزنید.
به هر ترتیب، اگر بازی عرضه نشده بود و تمامی موارد فوق را به ما میگفتند، چنین حس میکردیم که با یک بازی مستقل آزمایشی روبرو هستیم که بودجهی ساخت آن از Call of Duty نیز بیشتر است. جالب است بدانید که چند ساعت بعد از تجربهی بازی و پس از پیمودن گسترهی وسیعی از مناطق صعبالعبور، Death Stranding از شما میخواهد که به نقطهی شروع بازگردید. امروزه یک ناشر بزرگ تمامی تلاش خود را به کار میگیرد تا از خسته کننده شدن بازی و ریزش مخاطبین و افت فروشش جلوگیری کند. اما Death Stranding به قدری اعتماد به نفس دارد که مسیر خود را برای جلوگیری از افت آمار فروشش تغییر نمیدهد و ترسی از بروز این اتفاق ندارد.
در نهایت، شاید Death Stranding تنها عنوانی باشد که در آنِ واحد لقب شاهکار و یک بازی مزخرف به آن میدهند. البته، هر دو طرف ماجرا دلایل مختص به خود را دارند اما کیفیت بازی مستقیماً به این مربوط میشود که شما به عنوان یک گیمر برای سرگرمشدن به چه چیزی نیاز دارید؟ داستان چند لایه و فوقالعاده پیچیده و شخصیتپردازی عمیق برایتان مهم است یا نه؟ جنبهی هنری بازی برایتان اهمیت دارد یا خیر؟
فارغ از هر چیزی، Death Stranding از لحاظ هنری یک تکان عظیم به صنعت بازی داد. در واقع، مهم نیست که این بازی مطابق سلیقهی شما است یا خیر، از هر دستهای که باشید Death Stranding از نظر هنری حرفهای زیادی برای گفتن به شما خواهد داشت. این بازی قرار نیست که مهمان چند روز شما باشد، یا در دقایق ابتدایی آن را رها خواهید کرد و یا تا آخر عمر موسیقی، داستان و قدم زدن در جهان بیکرانش را به خاطر خواهید سپرد.
شک نکنید که کوجیما میتوانست یک بازی سرویس محور آنلاین الهام گرفته شده از Metal Gear بسازد و در پول غرق شود، اما وی به قاعدهی بازی وفادار بود و از آزادی عملی که سونی به او داده بود نیز استفاده کرد تا Death Stranding خلق شود. در مجموع، او دقیقاً میدانست که برخی بازی او را خسته کننده و بیهوده خواهند نامید اما باز هم از ارائهی چیزی جدید و منحصر به فرد هراس نداشت.
البته بی انصافی است که اگر از توسعهدهندگان دیگر انتظار ساخت چنین بازیای داشته باشیم، چرا که کوجیما شهرت و محبوبیت کافی برای دعوت گیمرها به تجربهی بازیاش را داشت و این موضوع باعث میشد تا افراد بیشتری به Death Stranding برای اثبات کردن خود زمان بدهند. اما در نهایت، امیدوارم که برخی از توسعهدهندگان از ارواح آنارشیک Death Stranding الهام بگیرند، به خود جرات ساخت یک بازی منحصر به فرد بدهند و چند عنوان دیگر نیز به دنبال این جسارت کوجیما تولید شود.
پر بحثترینها
- فیل اسپنسر: هیچ خط قرمزی برای انتشار عناوین ایکس باکس روی پلی استیشن وجود ندارد
- فیل اسپنسر: تولید کنسولهای ایکس باکس در نسلهای آینده متوقف نخواهد شد
- کار ساخت بازی جدید ناتی داگ از سال ۲۰۲۰ آغاز شده است
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- فیل اسپنسر: STALKER 2 یکی از مدعیان بهترین بازی سال است
- Red Dead Redemption 2: آیا آرتور مورگان رستگار شد؟
- بازی چندنفره Horizon احتمالاً در سال ۲۰۲۵ منتشر خواهد شد
- مایکروسافت: هر دستگاهی میتواند یک ایکس باکس باشد
- گزارش: Final Fantasy 16 روی PC تنها ۲۸۹ هزار نسخه فروخته است
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
نظرات
یکم زیادی بازی رو پیچیده کرده بودن برای خودشون و گیمر که باعث میشد چند ساعت اولش خسته کننده بشه (البته هرچی بیشتر پیش میرفتی بهتر میشد)
فک کنم همه بازی میکنن که اوقات فراغت خودشون رو بگذرونن در کنارش یکمم لذت ببرن از داستان و گیمپلی و …(بیشتر بازیای داستانی رو البته) نه اینکه دچار چندین تا توییست بشن و گیمپلی هم بعد از چندین ساعت جذبشون کنه
و حوصله سربر ترین گیم AAA تاریخ
حوصله سر بر؟
اونهمه فعالیت تو دنیای بازی هست
همون راه رفتن موتور سواری و کامیون سواریش بی خطر نیست
تهدید ها بین راه کم از یه بازی مخفی کاری یا ترسناک نداره
و در نهایت باسفایت های عالی
بیا با دلیل حرف بزن اگه اینطوریه منم میگم دووم گانپلی خوبی نداره و یه افتضاح تو زمینه گیم پلی هست
در حالی که حرف من عین حرف تو پوچه
داداش نالاحت گشتم به دووم توهین کردی😳😔😔
😂😂
دووم اترنال از نظرمن برترین شوتر اول شخص تاریخه
من برای مثال گفتم
دوستان روز به روز کنسولای نسل ۹ گرون تر میشه این جوری پیش بره باید از یوتوب و تویچ بازی هارو دنبال کنم
متاسفانه دارن سو استفاده میکنن از وضع کشور
خداییش روزی که قیمت ps5 رو ۲۰ اومده بود چقدر گفتم پایین نمیاد خریدار بخره😂 نمیدونم اون موقع بودی دیدی یا نه؟ درست از رو قیمت ۲۰ و ۱۹ و خرده ای برگشت رفت تا ۲۳.
حالا یک شخص اومده بود میگفت ۱۳ ۱۵ میلیون میشه. گفتم نه عزیز تا ۳۰ میره.
اوضاع خرابه و خراب تر هم میشه عزیز فعلا اولشه
.
حالا همه بگن شینجی بد است ولی شینجی به فکر شماست😂😜
ببینم حالا وقتش هست کنسول نسل نهمی بخریم
پولش تقریبا جور کردم فقط موندم کدوم رو بخرم سری ایکس یا پلی ۵
راستی خودت کدوم کنسول رو گرفتی ؟؟
اگه میتونی جوابم را بده 🙏🙏
خب وقتش که گذشت. گفتم که اون موقع باید میخریدی الان به مراتب گرون شده.
الان در اوج گرونیشه بنظرم صبر کن فعلا
اگه میخوای ps بخری به فکر پول بازیاشم باش. چون گرون درمیاد با وضعیت دلار در آینده.
دلار هم بی هیچ وجه پایین نمیاد. بیاد هم فوقش تهش تا ۲۰ میاد بعد باز میره خیلی بالاتر از الان.
.
اگر کنسول نسل هشتی داری صبر کن و فعلا ۲۰۲۲ رو باهاش بگذرون. پولی که داری رو سرمایه گذاری کن.
ببینم سری ایکس بگیرم خوبه طی چند این مدت
پلی ۴ هم که نگه میدارم
چون دیگه پلی ۵ که نمیخوام بخرم پس نمیفروشم اش
راستی گیم پس رو چجوری جور کنم از کجا بگیرم به صرفه تره
گیمپس رو سعی کن از جایی که مورد اعتماده بگیری .
چند ماه پیش انگار چنتا کنسول ( می گفتن ۶۰ ۷۰ تا ) بن شدن .
اگه خودت رو اکانت خودت بخری صد در صد مطمئنه ولی گرونه .
بازهم همونطور که گفتن صبر کن تا یه سال دیگه .
ببینم یه ساله چقدر میشه
بدون بن
شنیدم همه این راه ها غیر قانونیه حتی اونا که کد میدن شاید غیر قانونی کد گرفتن و میفروشن
عجب بساطیه خداوکیلی
همین الانشم داریم از یوتوب میبینیم. ۳۰ تومن کمه؟! داداشم با سی تومن خونه ساخت سال ۸۷
سلام
سیمان ارزون باشه الآنم یه چهارستون میزنیم!
بازی از نظر طراحی هنری موسیقی عالیه
اما گیم پلی؟!
من تا چپتر ۳ یا ۴ بازی کردم هیچ چیز جدیدی به گیم پی بازی اضافه نمیشه
نهایتآ موتور و ماشین و تجهیزاتی که نیاز دارید برای حمل مرسوله بهتون داده میشه
یعنی ۹۸% کارتون تو بازی اینه که مرسوله جابه جا کنید
موسیقی و اهنگای بازی عالی هستن ولی تا جایی که من بازی کردم یه دستگاه پخش کاراکتر اصلی با خودش نداره که در حال جا به جایی مرسوله اهنگهایی که جمع کردین رو گوش بدید
این یه نکته خیلی ساده است ولی میتونست خیلی جذاب باشه برای ادامه بازی
کوجیما سر این بازی یه ریسک بزرگ انجام داد
البته تو فانتوم پین هم ریسک کرد ولی خوب پیاده نکرد وگرنه فانتوم پین میتونست خیلی بهتر از چیزی که هست باشه
خلاصه که به نظر من ریسک Death Stranding نگرفت
فکر کنم خودش هم میگفت میتونست بازی دیگه ای بسازه فن هاش رو خوشحال کنه و فروش بیشتری داشته باشه ولی دوست داشته ایده Death Stranding رو پیاده کنه
در مورد گیم پلی
۱ بازی در نوبت خودش کلی باس فایت ، میول ها بی تی ها و انمی های مختلف داره
بازی تو همین پیاده رویش هزار تا کار باید بکنی :
تعادل
تنظیم بار ها
انتخاب راه درست
امکان داره با بی تی ها روبرو شی که کلا معادلات بهم میریزه
سنگا و اشیای تو مسیر
وزن محموله
کیفیت حمل محموله
میول های مسیر
پستی بلندی های مثل کوه ها و صخره ها
همین مسیر با موسیقی و دنیای عجیب و با گرافیک فضایی و با جزییات ساخته شده که آدم عشق میکنه
بازی خیلی خوب draw distance رو پیاده کرده که آدم وقتی نزدیک به تر مینال میشه لذت میبرهرکه بعد از طی کردن راه رسیده
داستان زیبا و ارت قشنگ بازی به کنار.
شما برو ارت بوکش رو دان کن عالیهه.
تعادل؟
تهش اینه که تلو میخوره یه دکمه میزنی
تنظیم بار هم حداقل برای ده پونزده ساعت آغازین بازی مسخرست ، بعدش رو نمیدونم
انتخاب راه درست؟ ، راه درستی که انقدر تو چشمه؟
بنظر من یکی بازی ای تو این سبک خوبه که بیست تا راه بده و همش درست باشه ، نه انتخاب راه درست!
بیتی ها هم حداقل برای من کلا یه جای بازی ترسناک بودن و اونم همون بار اولی بود که باهاشون رو به رو میشدیم
بقیه ی اوقات یه نواخت بود و اینکه نمیشد باهاشون جنگید وضعیت بازی رو بدتر میکرد!
بقیش هم تکرار چیزایی بود که بالا گفتی
فرمانده ببخشید نوتیفیکیشن نیومد ندیدم ریپلایتو
اون بحث یه دکمه ساده ترین شکل ممکنه که شما میگی
تو بازی اگه وزن محموله زیاد باشه شما باید اندازه و نوع هر محموله رو با سرعت و محیط تنظیم کنی
مثلا هرچقدر بیشتر تو مسیر جهت رو بچرخونی نسبت به سرعت و زمان تغییر جهت تعادل بهم میریزه و اگه تو لحظه مناسب دکمه رو نگه نداری میفتی زمین و محموله ها آسیب میبینه
تو بازی باید قبل حرکت مسیری رو بر اساس نوع و وزن و محموله و وضعیت سم پیدا کنی
همینطور امکان داره بازی بهت بگه یه زمان خاص بهت بده و تو اون زمان محموله رو برسونی
باید به پستی بلندی ها و سنگلاخ ها و رود خونه ها توجه داشته باشی
امکان داره همه اینارو تنظیم کنی و برسی رود خونه ببینی عمق زیادی داره
تو بازی هرچقدر صاف راه برید بهتره و هرچقدر راه پستی بلندی و سنگلاخ بیشتری داشته باشه باید سرعت رو تنظیم کنی با محیط
بی تی ها موافقم ترسناک نیستن اما امکان داره بگیرنت و باس فایت بیاد
ویا بی تی های معمولی نباشن و سخت ازشون رد شی
امکان داره یهو بهشون برخورد کنی و هرکاری که کرده بودی به باد بره
صد در صد بازی بی نقص نیست و خیلی گیم پلی رو سلیقه ای دراوردن اکشن بازی هم خیلی کمتر از متال گیر هست
اما من با این بازی زندگی کردم
اکیه خیلی از ریپلای ها برای منم نوتیف نمیاد😂
.
بازم ته تهش یه دکمه زنی سادست
زدن یه دکمه تو تایم مناسب ، مصداق بارز qte
اگر غیر از اینه یکم بیشتر توضیح بده
.
همین چیزی هم که تو میگی با سیستم استامینای بازی خراب میشه
وقتی از یه رود عریض ولی با ژرفای کم میشه به راحتی رد شد ، خب خراب میشه سیستم راه پیدا کردن بازی
بالا رفتن از جاهای با شیب زیاد هم عملا غیر ممکنه و فقط باید از مسیر صاف حرکت کنی ، در نتیجه راه های جلوی روت تو هر ماموریت ، محموله هر چیزی که بهش میگید به کمتر از سه تا میرسه
و خب وقتی از یه مسیر flat عبور میکنی دیگه منظره ای برای دیدن نیست و صافه
Depth of field و چیزیم که میشه دید وقتی تو محیط صاف حرکت میکنی ، یکم بیش از حد محدوده که برای یه بازی که یکی از اهدافش میشه گفت آرامش نسبیه ، سمه
اگر depth of field بیشتر بود ( که نمیشد بیشتر باشه با قدرت کنسول های نسل هشت ) طراحی بازی زیباتر میشد و در نتیجه آرامش بیشتری انتقال پیدا میکرد به بازیباز
.
آهان گفتی باس فایت
کدوم باس فایت وقتی امکان مبارزه باهاشون رو نداریم؟
اولین باری که باهاشون رو به رو میشی اگر بگیرنت یه باس فایت مانند پیش میاد ولی ما هیچ مهماتی برای جنگ نداریم!
اصلا کلا همین طراحی باس فایت تو چند تقابل اول یه باگ بزرگه چون ما امکان جنگیدن باهاشون رو نداریم!
تا بعد از خیلی بازی کردن که چند تا چیز برا جنگیدن بده بازی که بازهم اونقدر کارساز نیست جلوی بیتی ها ( ولی از حق نگذریم طراحی خود باس عالیه ، اون محیطی که یهو ایجاد میشه کارایی که باید بکنی برای اینکه گیر نیفتی و همه چیز عالیه )
نمیدونم فرمانده من خیلی از بازی لذت بردم
شما هم حتما با اینطور گیم پلی ها حال نمیکنی و از بازی خوشت نمیاد
وقتی بازی رو شروع کردم یه علامت سوال رو سرم بود و داشتم متنفر میشدم از بازی اما یهو یچیزی باعث شد خیلی با بازی حال کنم .
بازی ۵ رکن اساسی داره: داستان ، موسیقی ، گیمپلی ، گرافیک و عملکرد فنی ؛ از این ۵ تا ، دث استرندینگ در ۴ مورد شاهکاره و هیچ حرفی برای گفتن نمیزاره ، و وقتی این ۴ رکن شاهکار باشن به نظرم میتونن اون ۱ رکن گیمپلی رو پوشش بدن.
داداش اصلی گیم پلیشه که لذت بخشه تمام اینا :
بازی در نوبت خودش کلی باس فایت ، میول ها بی تی ها و انمی های مختلف داره
بازی تو همین پیاده رویش هزار تا کار باید بکنی :
تعادل
تنظیم بار ها
انتخاب راه درست
امکان داره با بی تی ها روبرو شی که کلا معادلات بهم میریزه
سنگا و اشیای تو مسیر
وزن محموله
کیفیت حمل محموله
میول های مسیر
پستی بلندی های مثل کوه ها و صخره ها
همین مسیر با موسیقی و دنیای عجیب و با گرافیک فضایی و با جزییات ساخته شده که آدم عشق میکنه
بازی خیلی خوب draw distance رو پیاده کرده که آدم وقتی نزدیک به تر مینال میشه لذت میبرهرکه بعد از طی کردن راه رسیده
داستان زیبا و ارت قشنگ بازی به کنار.( کپی کامنت بالایی من )
بازی یه گیم پلی خیلی سلیقه ای ارائه میده که شاید خیلیا دوست نداشته باشن
کاملاً درسته منم موافقم با اکثر گفتههاتون
اما ۹۸% نیست واقعا، من بیشتر وقتم سر سنجش مسیر و چیدن استراتژی صرف میشد تا طی کردن مسیر
قضیه چپتر ۴ رو متاسفانه حس میکنم خیلیا متوجهش نشدن. اصلا به نحوهی رفتار سم از چپتر ۴ به بعد دقت کردید؟ تازه از چپتر ۴ به بعد Bound بین BB و سم ایجاد میشه. در واقع بازی قبل از این چپتر نشون میده که سم اصلا راضی نیست از کاری که میکنه و صرفا به خاطر اینکه محول شده این ماموریت داره انجامش میده و میخواد که شما هم حسی که سم داره رو درک کنین و هی میفرستتون از نقطهی شروع باز برگردید که بگه سم داشته یه کار تکراری رو هی تکرار میکرده و میخواد شما هم خسته بودنشو حس کنین.
اسپویل…..
برای مثال اگر به نحوهی سوت زدن سم تو چپترهای ۴ به بعد دقت کنین متوجه میشین که کم کم داره پیوند بین BB و سم ایجاد میشه. سم ناخوداگاه خاطراتشو به یاد میاره و سوتی که توی مسیر میزنه دقیقاً همون ریتمیه که وقتی خودش یه BB بود پدرش همون مدس میکلسن میخوند براش. دقیقاً همون این پیوند باعث میشه پیوند قدیمی تر سم و پدرش هم بازیابی بشه و میبینیم که روند بازی از اینجا به بعد آسون میشه.
پایان اسپویل…
یعنی خود سم هم تازه از اونجا به بعد از کاری که میکنه راضی هست. جالب اینکه هرچی سم مصمم تر میشه، وسیلههای نقلیهی متفاوت تری خواهید داشت. متاسفانه کوجیما عادت بدی داره که هیچ راهنمایی و HINTای نمیده به گیمرا، خیلیا ممکنه این موارد جزئی اما مهم رو نبینن یا نفهمن. شاید این ریزه کاریا رو اگر بولد تر میکرد خیلیا حداقل بهانه ی بیشتری برای تجربه ی بازی پیدا میکردن.
یک طرفه به قاضی نریم. درسته تو مقاله هم اشاره شد که بازی اصلا برای کسایی که دنبال اکشن میگردن مناسب نیست و بیشتر یه بازی هنریه، اما کم لطفی هم میشه به خصوصیات گیم پلیش.
به هر حال، هرکسی که باب میلش بود قطعا از این بازی لذت میبره، هرکسی هم که نمیتونه کنار بیاد من پیشنهادم اینه که اصلا نره سمتش چون پشیمون میشه.
آیا به گیم پلی کمک میکنه؟
خیر
پس هنوز هم همون نه
.
یه سوال دیگه
هنر چیه؟
هنر رو کی انتخاب میکنه؟
معیارش چیه؟
چرا دث یه بازی هنری ولی دووم نمیتونه هنری باشه؟
شما ، من یا معیاری هست؟
اگر هست چرا با توجه به اون معیار ها تو مقاله صحبت نشده؟
اگر نیست چرا اصلا یه همچین چیزی تو مقاله اومده؟
اصلا جنبه ی هنری چیه؟
داستان؟ ، یعنی تابلوی شب پر ستاره جنبه ی هنری نداره که بیشتر هدفش حسه تا داستان گویی؟
یا موسیقی های بی کلام که حس انتقال میدن؟
این ها بنظر من حداقل یه سری قضیه ی خیلی مهم و مجهولن
هنری به اسم تفاوت، خلاقیت و نو آوری. این که وجودش در بازی کاملاً مشهوده من نمیدونم منظورتون چی هست اصلا نیاز به معیار نداره.
معیار تفاوت ، خلاقیت و نوآوریه
خب تفاوت که وجود نداره
کل مکانیک هایی که تو بازی هست قبلاً استفاده شده ، gone home , grim fandiago و کلی بازی دیگه هیچ اکشنی نداشتن و موفق هم بودن
در واقع چیزی که میتونه باعث متفاوت بودن باشه همین پیاده روی هاشه که قبلاً تو خیلی بازیا پیاده شده ، یعنی ساده تر بگم
بازی های صرفا ادونچر خیلی بهتری هم هست!
درباره ی خلاقیت و نوآوری هم دوست دارم بدونم
اینکه هر از چند گاهی تلو تلو میخوریم و کل ایمرشن گیم پلی بازی از همین دو تا دکمه زدناست نوآوریه یا چی؟
منظور من هم دقیقا همینی بود که الان جواب دادید
معیار شما برای هنری تلقی کردن دث چیه که گفتید تفاوت خلاقیت و نوآوری
جدا از گیم پلی که خیلی سلیقه ای هست
من از این بازی چیز های زیادی یاد گرفتم و نگران رو تغییر داد همین برام لذت بخش بود
مگه هنر غیر از سرگرمیه ؟؟
گیم پلی تو بازی همون گیم پلی بقیه بازیاست اما کوجیما کاری کرده که تجربه ای نو بهت میده
وگرنه تو بازی کلی فایت با بی تی و میول هست
باس فایت سخت اخر بازی
کلی باس فایت دیگه
ارت زیبای بازی
دنیای عجیب و غیر منتظره اخر الزمانی که تا حالا هیچ جا ندیدیم شبیهشو
تو همون پیاده روی انقد موسیقی لذت بهش پخش میشه که تو میخوای پرواز کنی
تو پیاده روی ما :
سنگ ها
تعادل
زمان محموله
نوع محموله
وزن محموله
اندازه محموله
و …
که کلی به چالش میکشن
حالا محیط :
سنگ ها
بی تی ها
میول ها
اشیای غیر منتظره محیطی
وضعیت سم
وضعیت بی بی
پیدا کردن راه درست
تنظیم طول راه با وزن و نوع و اندازه محموله
تو بازی به شما موتور و کامیون و هزار تا وسیله کمکی میده که میتونی استفاده کنی که همینا کلی چالش دارن مثل سوخت و محیط و رود خونه
اگه زیاد از اینا استفاده کنی سم تنبل میشه
بازی جزییات ریز بالایی داره
تو تو بازی میتونی با بازیکنا ارتباط برقرار کنی و اگه یهو به یه باس یا انمی غیر منتظره رسیدی کمک میکنن
و هزاران چیز دیگه که یادم نیست .
حوصله سر بره؟؟
هنر یه بخشیش سرگرمیه و این همونجاییه که دث توش لنگ میزنه
سرگرم کننده نیست!
تو کل مفاهیم مهم دنیا رو بگو تا وقتی نتونی مخاطب رو پای هر چیزی نگه داری بازنده ای! ( با لذت بخش بودن موسیقی پس زمینه ی بازی مخالفم )
اصلا بنظرم برای کنسول اشتباهی ساخته شده بازی
باید برای نینتندو ساخته میشد که قشنگ ل. میکردی دراز میکشیدی بازی میکردی😂
و اینکه درباره ی سوال آخر ، والا اینایی که همه گفتی در ظاهر دهن پر کنن
تو خود بازی هیچکدوم کوچکترین عمقی ندارن ( بازم میگم برای شونزده ساعت و ۲۵ دقیقه ی اول بازی به طور دقیق )
من هم گفتم با این بازی هم سرگرم شدم هم لذت بردم هم چیز هایی یاد گرفتم
این بازی سلیقه ای هست و ۸۰ درصد مخالفن با بازی
و شما هم نتونستی با بازی ارتباط برقرار کنی و من نمیتونم این رو تغییر بدم
امید وارم موفق باشی 🤝
اقای مناف زاده عزیز
مشکل بازی واقعآ تکرار بیش از حده
من از وقتی فهمیدم که افرادی تو بازی هستن که LEVEL بندی دارن تو کنترل , شناسایی و مبارزه با BTها (سم فکر کنم لول ۲ بود) همه اش فکر میکردم چرا راهی نیست لول سم بره بالاتر
یعنی میشد بازی گیم پلی بشددت متفاوتی داشته باشه حداقل پتانسیل این کارو داشت
اما کوجیما کوچکترین تلاشی نکرده یا نخواسته بکنه
یا این دوستمون میگه Ali984 بازی تو موارد دیگه شاهکاره و میشه گیم پلی رو فاکتور گرفت
مثل این میمونه که بگید ما یه نقاشی میخوایم بکشیم قلم و جوهر و بوم … همه بهترین هستن ولی خود نقاشی متوسط هست و میشه اون رو فاکتور گرفت
گیم پلی ستون اصلی و مهمترین چیز ممکنه تو یه بازی هست وگرنه بهش نمیگن گیم
اگه نباشه میشه فیلم
به هیچ عنوان گیم پلی قابل فاکتور گیری تو هیچ بازی نیست
منم ادمی نیستم به سادگی از کنار بازی رد بشم
وقتی اسکایرم اومد من بازیش کردم(۱۰دقیقه اول) ولی خوشم نیومد تا سال ۲۰۱۵ چندین بار نصبش کردم ولی هر بار پاکش کردم تا وقتی که ویچر اومد و زبانم به حدی رسید که کاملا مکالمه هارو متوجه بشم وقتی ویچر تموم کردم گشتم بازی تو ژانرش پیدا کنم رسیدم به اسکایریم دوباره نصبش کردم و این دفعه برام تبدیل شد به بهترین بازی که انجام دادم
من از بازی دس لذت بردم ولی منو جذب نکرد هنوز نصب دارمش تو استیم هم ویش لیستم هست
منتظرم یه تخفیف خوب بخوره (حداقل ۸۰%)
خلاصه هنوز هم به عنوان بازی خوب و خیلی خوب بهش نگاه میکنم ولی شاهکار نه
من واقعیتش دیدم نسبت به خیلی از دوستانی که کامنت میدن تفاوت داشت یه نگاهی کردم به این موضوع پی بردم.
بنده شخص خودم رو میگم، زیادی سخت نمیگیرم، کاری هم ندارم که اگر اون چهار تا رکن باشن یکی نباشه پس خوبه یا بده، اگر کلا بازی برام لذت بخش باشه تجربه میکنم. اگر از بازی لذت ببرم دیگه دنبال کاوش تو بطن و جزئیاتش نمیرم. البته، شدیداً ریز بین و نکته سنج هستم و وجود معماها برام اهمیت داره. برای همین شاید متوجه اون نویز ورود به تایم فال انقدر تو ذهنم حک شده.
منتها خب خیلی از دوستان هم عقیده نیستن، زیادی دیگه به نظر شخصی من البته بازی رو سخت گرفتن.
احساس میکنم شما و همچنین دوستان قبلی که اظهار نظر کردند، یک مشکل بزرگ و مشترکی دارند و اونم اینه که:
آیا شما یک طراح بازی هستید (یا به علمش اشراف دارید)؟ یا صرفا یک گیمر هستید که از زیاد بازی کردن و مقاله های پراکنده خواندن چیز هایی یاد گرفته اید؟
بزرگترین نفرین گیم در دنیای امروز اینه که بهش میگن گیم 😂 این برای افراد زیادی سوتفاهمی ایجاد میکنه که همه چون گیمه و معنای بازی میده *باید* المان های سرگرم کننده لحظه ای به مخاطب وارد کنه مگرنه این یه اسبیه که یه پاش لنگه…
متاسفانه باید اعلام بکنم، طراحای زیادی هستند که دیگه ازین تعریف استقبال نمیکنن. برای اونها، گیم میتونه یه کتاب فلسفه، یک فیلم عمیق، یا یک آلبوم موسیقی باشه، که فرقش با کتاب، فیلم و موسیقی اینه که همه رو داره، و مهم تر از همه، تعاملیه!
و این جادوی ویدیو گیمه، تا سرگرم کننده بودن…
بله، منکر این نیستم که بازی بسیار از بحث گیم پلی جای کار داشته و میتونسته سرگرم کننده تر باشه. اما، اگر بخوام راجب سکوت و تنهایی و انزوا صحبت کنم، انفجار های مهیب و تیراندازی و دوپامین های لحظه ای رو حذف میکردم
چون تضادن 🙂 برای کوجیما، و برای اونایی که دث رو درک کردن، یک بازی نبود. یک شراب بود که هرچقد ازش میگذشت و بهش فرصت میدادی، بیشتر کاووشش میکردی، کیفیتش بالاتر میرفت هیچ، کم هم نمیآورد
و براساس یکی از دسته بندی های ارائه شده، ما دو نوع گیمر داریم: بینجر ها و دریفتر ها؛ یک نوع گیمرهایی وجود دارند که از سر کار اومدن، خسته و کوفتن و فشار زندگی روی دوششون سنگینی کرده، یه لیوان چایی/قهوه میریزن، میشینن رو مبل، کنسول رو روشن میکنن که اون تلخیه روزشون با شیرینی سرگرمی گیم از بین بره و خنثی شه
بله، محض سرگرمی و هیجانات لحظه ای، گیم میزنن
دسته دومی هم هستند که ویدیو گیم، براشون یک چیز عمیق تر از لحظهس، و در حقیقت گیم بازی میکنن، چون میخوان توش غرق بشن! گیم رو دنیایی تصور میکنن که بهش پناه ببرن، و توش کاووش کنن و معنای زندگی رو اونجا درک کنن
قطعا این افراد، رس یک گیم رو درمیارن، بهش زمان میدن، نمیزارن نکته ای از زیر دستشون خارج بشه، و مهم تر از همه، ارتباط دسته اولی بین خودشون و کسی که گیم رو خلق کرده ایجاد میشه، انگار اونا گوشن و بازیساز صحبت کننده…
و لذت میبرن!! چون گیم پلی خوبی داره…؟
شما ببین کدومی
و اندازه همون هم توقع داشته باش
بنظرم داستان یا هنر دث رو دست کم نگیرید
من چندین نکته دیدم که نشون میداد کوجیما در قالب یک بازی پیشگویی ها و صحبت های بسیار بزرگی کرده که الان دارم کم کم رد پاهاشونو میبینم…
من دث را ستایش میکنم چون قابل ستایش است
این از من
ولی چون برای تحلیل و یادگیری هم گیم بازی میکنم (خیر سرم یک طراح بازی شم 😂😎) یکی از مهمترین چیز هایی ک دث بهم یاد داد سطح بود! منظور، سطح مردم… این قاطیش تنت کریستوفر نولان و بقیه تجربه ها هم شد. *خیلیا* گیم رو بخاطر سرگرمی بازی میکنن و ظاهرا، این قراره مدت زیادی طول بکشه
اگر دنبال ایزی مانی و طرفدار هستی مثه دث نباشید، برید رد دد، د لست، یا دارک سولز بسازید.
خارج از این، به قول نویسنده مقاله ک عجیب حق گفت، کاری ک میکنید شجاعت محضه!
حرفت الآ اینه که اگر طراح بازی نیستی نمیتونی بازی رو درک کنی؟!
عزیز برای درک یه بازی نیاز نیست شما حتمآ یه طراح باشید
من جزو اون دسته ای هستم که دوست دارم تو بازی غرق بشم نفهمم که صبح شده گشنگیم یادم بره و ….
دث با شما چنین کار کرد؟!
دث شمارو به گریه انداخت؟!
دث تونست لحظات فان و شادی براتون داشته باشه؟!
فکر نکنم اونهایی هم که میگن بله بیشتر از فن بازی افراطی هستن
من با ویچر جنین حس هایی رو تجربه کردم
با والکینگ دد و اسکایریم و زلدا هم تجربه کردم
ولی با دث من چنین تجربه ای نداشتم
شما میگی باید گوش بشی تا صدای کارگردان رو بشنوی
من سرتا پا گوش هستم ولی کارگردان صدایی نداره که من بشنوم
وقتی من تونستم تو بازی غرق بشم وقتی تونستم پیشرفت کنم وقتی تونستم با بازی بخندم وقتی تونستم با بازی گریه کنم اون وقت صدای کارگردان رو شنیدم
اتفاقآ برعکس شما من فکر میکنم تو این بازی کوجیما نمیتونه منظورش و صحبتش رو به بازیباز برسونه
شاید حرف شما در مورد گیم درست باشه ولی در مورد ویدیو گیم و بازیهای کامپیوتری غلط هست
من تو کامنتهام هم نوشتم بازی خوبی هم ولی جذاب؟! عمیق؟! درگیرکننده؟!
به نظرم نیست
اینکه خیلی افراد میگن باید بازیباز باشی تا بفهمی بازی چیه یا نکته بین باشی یا باید خیلی درک بالایی داشته باشی
اینارو به جز تعدادی بهانه بیشتر نمیبینم
بازی کامپیوتری مثل داستانهای نوشتاری نیستن که شما تو ذهنت ازش تصویر سازی کنی
یا مجبور باشی چیزایی رو حس کرده باشی تا درک کنی مثل حس پدر بودن و …
بازی باید بتونه اینارو بهتون بده وقتی نمیتونه یعنی چیزی برای نداره برای بخشش
براتون مثال میزنم
نه من و نه بیشتر سایت نه همسر داریم نه پدریم
ولی من تو والکینگ دد و تو ویچر این حس داشتم که پدر بودن اینجوریه
شما دنبال بهترینها هستین برای فرزندتون
وقتی با جسد مرده فرزندتون روبرو میشید کسی که این همه وقت دنبالش بودید و بهترین هارو براش میخواستید به راحتی با بازی گریه میکند
چیزی که بازی دث نتونست برای من ایجاد کنه همین حس هاست
حالا بعضی ها بخاطر اسم کوجیما بعضی ها بخاطر انحصاری بودن از بازی تعریفهای نابجا میکنن
تعداد افرادی که از بازی خوششون اومد و شاهکار میدوننش خیلی خیلی کمتره
البته که برعکسش هم عست و بخاطر همین دلیل هیتش هم میکنن
اما شمایی که از بازی خوشت اومده برای ما توضیح بده از چیش اینقدر خوشت اومده؟!
کل بازی پیدا کردن پناهگاها و حمل مرسوله است
شما با چند تا npc تو بازی تعامل داشتین؟!
چند تا اتفاق غیر منتظره شمارو سوپرایز میکنن؟!
چند نوع داستان و داستانک فرغی داشتین؟!
و……………..
اینکه بیایید بگید بازی شاهکاره ولی هیچ دلیلی نداشته باشید
هیچ کس رو قانع نمیکنه
این رو گفتی یه چیز دیگه یادم اومد
بازی میخواد حس آرامش بده ، ولی نمیدونم چرا با همین بیش از حد خالی بودن بازی و بی تی ها در عین حال سعی میکنه آرامش رو سلب کنه😐
یعنی تو یه دنیایی هستی که خودتی و خودت و حس انزوا میده
ولی تو داری فقط راه میری که نیاز به آرامش داره
بعد یهو یه بیتی میاد پشمات میریزه😂
این سه تا با هم در تضادن کاملا!
راجب این قضیه، بیا یه مثالی بزنیم: آدم کی قدر عافیت میدونه؟ وقتی کرونا بگیره دو هفته بمونه تو خونه قرنطینه 😂 پس برای حفظ ریتم و تقویتش، نیازمند فراز و نشیب هستی، نتنها اون، بلکه نوع مواجه و گیم پلی برخورد با بی تی ها هم براساس آرامشه: ساکت باش و خیلی آروم از کنارشون رد شو…
تضادی من نمیبینم
بیتی ها مصداق بارز سلب آرامشن
مخصوصا اوایل بازی
کافیه یه سوتی ریز بدی تا وارد فاز باس بشی و تمومه دیگه باید برگردی از اول
.
فرق این هم با اون اینه که تو بازی آرامشی ایجاد نمیشه که بعد بخواد سلب بشه ، برخلاف زندگی
خیر
بنده حرفم اینه که یکی از ارکان اصلی نقد یک بازی، شناخت نسبت به چیستی های یک ویدیو گیمه، تا تعاریفی که پای همین کامنت سکشن ها راجب هنر یا ویدیو گیم خوندم.
شما تا چشم داشته باشی میتونی بفهمی سبز چ رنگیه، مشابهات رو پیدا کنی، و لذت ببری…
اما یه هنرمند میتونه از سبز برای خلق یه اثر استفاده کنه
و هنرمند خوب کسیه که دانش و تجربه استفاده از رنگ هارو داشته باشه
بعضی از ادعاهای مطرح شده اصلا درست نیست
و میشه بپرسم چند ساعت (راست و مولایی) مشغول تجربه بازی بودید که نشانه هایی از پیشرفت، اشک ها یا صحنه های احساسی و حماسی و حتی معما های بزرگ و پیچش های داستانی بازی چیزی ندیدید؟ این بازی سراسر احساسات و نماد هاست، دیالوگ های عمیق همراه با ویژوالی مناسب و نوایی مناسب تر شده، چجور اینارو ندیدی؟ جواب سادس
من یک چیز رو خوب میدونم، اونم اینه که فرضا اگر بینوایان رو بدید به یه بچه پنج ساله و بگید بخونه، نتنها نمیخونه، بلکه با جملاتی مثه این چی نوشته، حوصلم سر رفت یا *سرگرم کننده نیست* مواجه خواهید شد
قطعا آدم هرچی بارش باشه، همونم دریافت میکنه و این ربطی به سطحی ترین نوع مدیا یا بالاترینش که ویدیو گیم باشه در حال حاضر نداره…
الان ایده ای داری که چرا نقاشی هایی مثه شام آخر، مونولیزا یا نقاشی هایی ک پیکاسو میکشید میگن شاهکار؟
این ها که یکسری نقاشی های سادن، منم میتونم بکشم 🙂 یا یه آرتیست رو معرفی میکنم صد برابر اونا چشم نواز تر و بولد تره… بحث اینه که قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری…
(نمیخوام بگم دث شاهکاره، میخوام بگم سواد چقد تاثیر میزاره توی دیدگاه)
شما مثال هایی از واکینگ دد، د لست، زلدا یا گیم هایی رو زدید که داستان های سرراست تر و قابل فهم تری رو ارائه میدن، حتی اگرم زبون گیم رو متوجه نشید چیز هایی دستگیرتون میشه. چندتا از دیالوگ ها یا لوگ های دث رو سعی کردی بخونی که بگی داستان فرعی نداره، یا اصا داستان داره یا نه؟ همینم برای بازی های فرام سافتور تعریف میشه و متوجه میشیم که این هم یک نوع داستان گویی و روایت است که لازم است برای درک داستان، بیشتر از نشستن روی مبل، کاسه چیپس بغل کردن و نگاه کردن وقت و حوصله صرف کنید.
حداقل من هربار بار میرسوندم یه آدمی میومد ازم تشکر میکرد یه خاطره ای هم تعریف میکرد، بازی npc و کرکتر کم نداشت 🙂
و هیچ کس
تکرار میکنم
هیچ کس فن بوی بازی در نیاورد
و من حتی قبل از دث کوجیمارو نمیشناختم که بخوام بخاطر فن بوی بودن یچی در کنم
آیا گفتن چیزی ک عیان است و شما منکرش هستید (بنا ب دلایلی ک یک سری حدس هایی میزنم) فن بوی بودنه؟
من هم حرف از شاهکار بودن دث نزدم، ادعایی مضحکه، ولی وقتی تو یچیزهایی خوبی، خوبی.
در انتهای پیام، از دو نوع گیمر بینجر و دریفتر سخن گفتم، که ب این برسیم چرا یک دسته دث رو شاهکار میدونن، یک سری آشغال.
و الان اضافه میکنم، تعریفات ما هم روی برداشت های ما از آثار تاثیر میزاره…
شماهم خوشت نیومد، ایزی: من به عنوان گیمر خوشم نیومد چون به تایپ من نمیخورد… نه بیای یکسری چیز هایی که اتفاقا دث توشون واقعا خوب کار کرده حرف های شاخداری بزنی دوست عزیز
لازم به ذکره که فرد پنج ساله خونده بلد نیست و حداقل سنی که توش یه نفر میتونه متن بخونه هشت ساله؟😐
اتفاقآ یکی از مشکلات دث همین کات سینهای احساسی هست که میگی
و یه نقد هم به اینجا دارم
اول بگم که من تا اکت یا اپیسود ۴ بازی کردم
بازی از همون اول که شروع میشه میخواد احساسی رفتار کنه
در حالی که ما هیچ شناختی نسبت به داستان و شخصیت اصلی نداریم
دقیقآ تو هر کاتسینی که نشون میدن بلا استثنا شما گریه کردن رو میبینید
از بازیبازی که هنوز هیچ نوع ارتباطی با کراکترها نداره و فقط تو کاتسین دیده تشون توقع دارید که همزاد پنداری کنه؟!
من تا اکت ۴ هیچ نوع همزاد پنداری و درک متقابلی نسبت به هیچ کدوم پیدا نکردم
با کدوم npc تعامل کردید؟! والا اون پایگاه ها رو ۴ بار که بری همه دیالوگهاشون رو میگن داستان؟! کدوم پایگاه بوده داستان گفته؟!
تعامل با npc میشه تشکر برای رسوندن مرسوله؟!
شما حرف خودت رو تو کامنتت داری نقض میکنی
اول میگی منظورم اون نبوده بعد میگی
“”قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری…””
من میگم از چی بازی خوشت اومده میگی ازم تشکر میکنن؟!
من میتونم چندینو چند تا مثال از ویچر و اسکایریم برات بیارم که چرا بهشون علاقه دارم
شما هم ۱۰ تا دلیل بیار که چرا به DS علاقه داری
10 تا ماموریت هاش رو تعریف کن
بازی که داستانش رو تو کاتسین بگن و تو گیم پلی حرفی نداشته باشه
مثل بوگاتی می مونه که موتور پراید بستن روش
شما اون ظاهر بوگاتی رو دید و داری ازش تعریف میکنی
منم نگفتم شما داری فن بازی در میاری منظورم کلی بود
“”بنا ب دلایلی ک یک سری حدس هایی میزنم”” حدسات رو بگو
من از بازی بدم نمیاد هیتش هم نمیکنم ولی واقعآ بزرگش نکنید
بازی شاهکار مثال زدنی نیست
شاهکار و انقلابی
عالی
خیلی خوب ==> جایی که DS میتونه باشه
خوب
متوسط
ضعیف
کل حرفم اینه
هیچ جام نگفتم DS اشغاله
اگر دنبال ایزی مانی و طرفدار هستی مثه دث نباشید، برید رد دد، د لست، یا دارک سولز بسازید.
داشتی خوب پیش میرفتی برادر و تا حدودی قانع شده بودم که این جمله رو دیدم
گلم این چه حقی بود گفتی خداوکیلی😑
والا خیلی سادس، البته دارک سولز یخورده از لولا در رفت ولی بقیش بنظرم میاد درستن، ازین بحث که د لست دو یک کمپین تبلیغاتی بود برای از ما بهترون، و گیم هایی مثه رد دد و امثالهم همونطور که گفتم سر راست تر و قابل فهم ترن، من اینو در کنار تنت آوردم، چون برعکس اونا تنت بزرگترین مشکلش این بود که فیلم برای دانشمندا بسازی، نه مخاطب عادی سینما. گیم هایی مثل دث هم که بشدت داستانی آیکون-بیس دارن و فهمشون مقدار بسیار زیادی زمان و کاووش نیازمنده، شاید مخاطبای کمتری رو پوشش بده. اگ روایت خاصی هم قاطیش شه ک بدتر.
مدیاتو کمپین تبلیغاتی کن
سر راست و مطابق با کلیشه های روز کن یا برعکس، نوآوری ایجاد کن که ترند جدید شه
و ب احساسات بهای زیادی بده (تا منطق)
خیلی خلاصه طور گفتم 😂
سلام
متاسفانه خیلی از گیمرا نتونستن با این بازی ارتباط برقرار کنن و هیتش می کنن (حتی دیدم منطقی ترین کاربرای سایت هم بازی رو مسخره می کنن).
ولی چه از نظر فروش ، و چه از نظر جوایز عملکرد فوقالعاده ای داشته:
بیش از ۵ ملیون نسخه فروش داشته که برای یه آیپی جدید واقعا عالیه.
با وجود رقیب هایی مثل سکیرو و رزیدنت اویل ۲ ، بیگ وینر سال ۲۰۱۹ شد.
با ۱۰ نامزدی ، بیشترین تعداد نامزدی در گیم اواردز ۲۰۱۹ رو داره و اون سال رکورد رو شکوند (البته رکوردش سال بعد توسط لست۲ با ۱۱ نامزدی شکسته شد)
راستی علی واکینگ دد بلاخره بازی کردی ؟
آره ۲ ماه پیش مجموعه کاملشو دانلود کردم و دیروز تموش کردم. واقعا لذت بردم. حتی فصل آخر رو میتونم بگم یکی از بهترین بازیای زندگیمه و هیچ بازی ای نتونست گریه منو در بیاره و ۱۰ دقیقه بعد از ته دل بخندونه! (کسایی که بازیو تموم کردن میفهمن چی میگم). کارگردانی اپیزود آخر فصل آخر فوقالعاده بود.
البته فصل اول که بیشتر ازش تعریف می کردن به نظرم ضعیف تر از ۲ و ۴ بود.
.
اینم رتبه بندی و نمره من به ۵ نسخه:
1. The Walking Dead 4 (96)
2. The Walking Dead 2 (89)
3. The Walking Dead 1 (83)
4. The Walking Dead 3 (82)
5. The Walking Dead: Michonne (80)
.
حیف شد تلتیل تعطیل شد و اسکای باند همگفته فعلا نسخه ای ازش ساخته نمیشه😓
به چهار ۹۶ دادی و به سیزن وان ۸۳😐
پشمام😑
یک ساعت آخر فصل ۴ واقعا جزو بهترین لحظاتی بود که در بازیا تجربه کردم. سیزن ۱ مشکلات زیادی داشت که نمیشه چشم پوشی کرد.
ببین نظرت محترمه ولی سیزن اول حتی از فاینال سیزن هم بهتر بود چون کلمانتین یه بچه بیشتر نبود و نمی دونست دنیا چطوریه و لی نماد پدری بود که گناهکار بود ولی پدر بود و به ما نشون داد که دنیای تاریک این بازی چطوریه وای درکل تیل تیل شاهکار ساخته
منتظر ولف آمانگ اس ۲ هم هستم واقعا نسخه ۱ شاهکار بود
خب ولی من از سیزن ۴ خیلی بیشتر لذت بردم. گیمپلیش که بهترین در کل سری بود ؛گرافیکش هم همینطور ، موسیقیاش واقعا زیبا بودن ، از نظر فنی روی ps4 مشکل خاصی نداشت و داستانشم که دیگه بهترین بخشش بود.
خیلی عالی که افرادی میبینم که این شاهکار بازی کردن،من سال پیش تمومش کردم و بعد از اتمام کمنتاین به یکی از ۳ شخصیت محبوب خودم توی کل تاریخ بازی ها ویدیویی تبدیل شد،رتبه بندی واقعا فوق العاده ایه،فصل دوم واکینگ دد برای من از فصل اول هم طوفانی تر بود،مخصوصا اپیزود آخر و انتخاب آخرش،قسمت آخر فصل آخر از آهنگ مینروا تا اتفاقات وسط اپیزود که پیش میاد،واقعا هیچ تعریف نمیتونه حس اون موقع ام بگه،قطعا حتی بهتر از سریال واکینگ دد برای من بود(یه اشتباهی که زیاد دیدم،اینکه در اصل بازی ۳ فصل داره،اونی که به اسم فصل ۳ هست اسمش walking dead a new frontier که حتی شخصیتش یکی دیگست)
کلمنتاین برای منم جزو بهترین شخصیت هاست. (شاید بهترین شخصیت مونث)
.
بازی The Walking Dead A New Frontier در واقع همون فصل سوم بازی هست. کلمنتاین هم در بازی حضور داره. اگر در سایت imdb اسم بازیو سرچ کنی نوشته Season 3.
بازم سطح😹
اکانت ساختی که به من بگی سطح؟😂
سطح
آدم یا هیت میکنه یا خوشش میاد کسی که هیت میکنه از بازی بدش میاد واسه همین نظرشو میده.
کسیم که خوشش میاد, نظرشو میده آدما ربات نیستن همه از یچیزی خوششون بیاد.
کلمه ی ( هیتر ) مسخره ترین و بی مفهوم چیزیه که شنیدم.
حالا روزی ۲۰۰ نفر این کلمه رو تو این سایت استفاده می کنن ؛ فقط منو دیدی؟😑
بیگ وینر بدون اهمیته
اول بهم بگو تجربش کردی یا خیر؟ به این دلیل که انحصاری سونی بوده طرفش رو نگیر
.
بعد دقیق بهم بگو اینکه یچیزی برداری و از اینجا بری اونجا و بعد دوباره یچیز دیگه رو برداری از اونجا ببری اینجا و بعد دوباره یه زن بدن بگن اینو کول کن پیاااااااده ببر چند کیلومتر اونور تر 😂 و بعد دوباره بگن اقا باز این ۶۰ کیلو رو بردار ببر اونور کوه و همینجوری برو برو برو برو.
این دقیقا یعنی چی؟
.
اینجا کوجیما مارو مسخره کرده. نه اینکه ما مسخرش کردیم😂
بخدا وسط بازی خوابم برده بود. بلند شدم دیدم این یارو هم توی بازی خوابش برده لامصب😂
همینجوری توی یک جهان خشک و خالی قدم بزن برو جلو و با ماوس و دکمه های کیبورد ور برو. که چی برادر؟
برو پول بده به بازی برای خواب آوری خوبه
درباره بیگ وینر که بحث کردن با تو بی فایدهس. موفقیت های سونی رو نمیتونی ببینی…
.
بله تجربش کردم. حدود ۴۰ ساعت بازیو پلی دادم و نمرم به بازی ۹ از ۱۰ هست.
.
بقیه کامنتتم که یه تحلیل چرت و بچهگانه بود.
اها اوکی گرفتم پس بخاطر سونیه میگی شاهکاره مشکلی نیست
این بازی تحلیلی نداره. همش پیاده رویه.
نمرتم بذار واسه بقیه بگو چیکار کنم 😂
بازی رو با جایزهاش نمیسنجن بازی باید لذت بخش باشه که دث به هیچ وجه لذت بخش نیست.
بله درسته ، برای شما هیچکدوم از بازیای سونی لذت بخش نیستن👍
برام ۴ تاش لذت بخش نبودن که اسمشونو آوردم (دث .دیزگان.۲ سولز.دیترویت) همشون به یک اندازه کسل کننده هستن فقط دث لول کسل کنندگی رو برده بالا
🤣🤣🤣🤣
وحید داداش این بازی به سنت نمیخوره درک میکنم هیت کنی
“شما به عنوان یک گیمر برای سرگرمشدن به چه چیزی نیاز دارید؟”
گیم پلی سرگرم کننده اصلی ترین محور بازی ویدویی باید سرگرم کننده باشه که اصلا اینو رعایت نمیکنه میتونیم بگیم دث استراندینگ خفن ترین داستانو داره اصن ولی وقتی تو گیم پلی نتونه نگه ات داره برای کسایی که در کنار داستان و شخصیت پردازی گیم پلی هدف اصلی و مهم بازیه نمیتونه مخاطبو جذب کنه حداقل منو نتونست نگه داره من قبلا هن راجع به این بازی نظرمو گفتم خود متال گیر سالید با اینکه مشکل داشت اما تونست منو نگه داره
واقعاً عالی نوشتید مقاله رو در وصف این بازی، دقیقاً با جزئیات درست و نکاتی که باید درموردش گفته میشد، حسو حال این بازی خیلی خیلی مرموز و جالبه نمی تونم توصیفش بکنم اما به نوعی مثل رویاست و تا حدودی میشه عمق و خارق العاده بودنش رو درک کرد.. همیشه دلم می خواست تجربه ی خوبی ازش داشته باشم ولی بدلیل کات سینگ ها و صحبت های طولانی و نبود زیرنویس برای این عنوان خوب نمیشد تجربش کرد، البته فکر کنم یکی از سایت های فارسی ساز قصد زیرنویس کردنش رو داشته باشه.
مسلما هیچکس جرئت ساخت همچین بازی رو نداشت
یکی از بهترین بازی های عمرم این بازیه
هیت این بازی توهین به سلیقه دیگرانه و نشان از کمبود عقل و منطق و شعور هست
از نظر خود من بعد سکیرو برترین ۲۰۱۹ بود و یکی از بهترین و متفاوت ترین های تاریخه
من وقتی بازی رو تموم کردم نه عین لست ۲ حالم گرفته بود و نه خوشحال بودم
یه حس عجیبی بود
این بازی هرچی میگذره آدمای بیشتری درکش میکنن و عاشقش میشن
دقیقا عین سولز بورن هرچی گذشت محبوب تر شد اون زمانا دیمن سولز و میازاکی خیلی هیت میشد
کسایی که نتونستن ارتباط بگیرن سلیقشون اینطور بازیا نیست
کسایی که بازی رو بازی کردن و از بازی متنفرن و مدام هیتش میکنن از نظر من توانایی درک این بازی رو ندارن و باید براشون تاسف خورد که انقدر بی عقل هستند
از تو بعید بود خدایی کمبود عقل و شعور ؟ سولزم اصلا شبیه اش نیست سولز گیم پلی داره روایت داستان فرق میکنه همیشه گیم پلی خوب تحویل داده میتونی بگی من خوشم اومد بقیه نه ولی خدایی توهین از تو بعید بود این که همدیگه رو به نفهمی متهم میکنیم واقعا عجیبیه
نوشتم :
کسایی که نتونستن ارتباط بگیرن سلیقشون اینطور بازیا نیست
کسایی که بازی رو بازی کردن و از بازی متنفرن و مدام هیتش میکنن از نظر من توانایی درک این بازی رو ندارن و باید براشون تاسف خورد که انقدر بی عقل هستند.
کسی که به بازی مورد علاقه کسی توهین کنه برای اینکه به سلیقش نیست دقیقا همین الفاظ مناسبش هست
اما کسی که با بازی ارتباط برقرار نکرده و کلا بازی رو هیت نمیکنه این الفاظ برای اون نیست
من صرفا کسایی رو گفتم که دارن بازی رو میکوبن چون این بازی برای خیلیا بهترین عمرشون هست
من هم نگفتم شبیه بازی های سولزه گفتم راهی که اونا رفتن رو داره میره ، زمان عرضه دیمن سولز بازی کلی هیت میگرفت اما به مرور عاشق سولز ها بوجود اومدن
حسین داداش امید وارم ناراحت نشده باشی شماکاربر خوبی هستی و مثل من منتظر الدن رینگ هستی 🤝
اره داداش منظورتو متوجه شدم ولی کلا به نظر خودم تاثیر گذاری بازی اگر یه فیلم بود شاید بیشتر بود چون بیشتر به فیلم شبیه تا بازی چون راجع تاثیر کلی ش تو صنعت گیم صحبت میشه شاید میشه گفت تو هیچ ژانری از بازی ها قرار نمیگیره داداش نظر لطفته عزیز نه من ناراحت نمیشم ولی چند ساله گذشته و شاید طرفداری همینطوری از یه اثر زیاد خوب نباشه من عاشق سکیرو ام بگن انیمیشن های کل کشتن سکیرو تکراریه میگم راست میگه چون هست بازی هیچ وقت پرفکت نیست و یه جورایی نقد بازیه بعد من دیگه عاشق قلم میازاکی تو طراح داستان و گیم پلی اش شدم 😆 منتظریم بیاد فقط😇
ببینید بحث اینه که بازی اصلا فان نیست
مثلا الان میگید سولز و دووم اینها هم یه جورایی مثل دث هستن :
اما اونها فان هستن گیمپلی یه چیزی داره که آدم رو سر جای خودش نگه داره اما دث خدایی باید چند چپتر و کلی مرحله رو رد کنید که بازی فان بشه اونم نه تازه فان، بازی اکشن پیدا کنه بنظرم این بازی بیشتر ترکیب به بازی ادونچر با یه بازی شبیه ساز بود و خوب بلند پروازانه که صد البته بود ولی اگه حوصله نداشته باشید ( که من دارم ) بازی یکم عذاب آور ترین بازی میشه
Death Stranding هم مثل فیلم های کریستوفر نولان به درک بالایی نیاز داره
واقعا ایول به مقاله ؛ بعد مدت ها لذتتتتت بردم
مرسی جناب مناف زاده عزیز
انتطار نداشتم ۹۹٪ افراد به اون تیکه موسیقی و حس وارد شدن به تایم فال دقت کنن ؛ دست مریزاد
جناب مناف زاده بهتون پیشنهاد میکنم وقتی به منطقه کوهستانی رسیدین ؛ بدون هیچ باری و فقط با آرامش تمام روی قله کوه به استراحت بپردازین ؛ چیزی که تجربه میکنین دقیقا ذهنیت کوجیماست ؛ ممنون میشم حستون رو بهم بگید بعد از تجربه
.
“”برخی که از تجربهی این بازی لذت نمیبرند از آن به عنوان شبیهساز پیادهروی صرف که هیچ هیجانی ندارد یاد میکنند که حتی در این صورت نیز با بهترین و پرطرفدارترین بازی شبیهساز پیادهروی روبرو هستیم””
سنگین 😏
ممنونم
در مورد اون سنگین بگم اصلا و ابدا قصد کنایه زدن نداشتم، ولی گفتم که اگر شبیه ساز فلان هم باشه، بازم بهترین تجربه ی ممکن ازش رو ارائه میده.
بازم میگم اون نویز تایم فال اصلا عجیب بود، نمیدونم چرا کسی به این چیزا نپرداخت. به سمت کوهستانم رفتم یه بار واقعیتش ولی انقدر اون قسمت که کولاک میشه اذیت شدم که دیگه دلم نخواست برم مجددا. یه بارم میون بر اومدم بزنم به جای اینکه دور بزنم کوه و قشنگ دو ساعت اسیر شدم. یکی تایم فال شلتر زده بود اون بالا نشستم یه ساعت برای امواتش دعا کردم تا برف قطع بشه.
کلا، از نظر من که بازی لذت بخش بود. هر کی لذت برده نوش جونش، هرکی هم که نبرده خوشبختانه کلی گیم دیگه هم هست که میشه بازی کرد و این و اسکیپ کرد.
یعنی از تردمیلم بهتر 🙂
کوجیما بنظرم از ی سیاره دیگه اومده
و بازیهایی که میسازه همیشه جلوتر از زمان خودش حرکت میکنه، دث استرندینگ رفته رفته بیشتر شناخته میشه و از ابهام بیرون میاد و خودشو نشون میده. بازیهایی که در آینده از دث الهام میگیرند رو مشاهده خواهیم کرد.
ی تبریک به سونی هم باید گفت که فارق از تمامی هجمههایی ک روزنامه نگارها و اینسایدرهای مزد بگیر بهش وارد میکنند، هنوز تونسته بازیهای داستان محور رو زنده نگه داره.
سونی رو هم مخاطبان آگاهش باید زنده نگه دارند.
سونی بازی رو زنده نگه داشته مخاطب هم باید سونی رو زنده نگه داره،
ازون دسته بازیاس که هر کسی باهاش ارتباط برقرار نمیکنه ولی من یکی به شخصه بفهمم اسم کوجیما رو یه بازی باشه ندیده قبولش دارم این که دیگه دث استرندیگه
سونی فا باز شروع کرد 😒
پلی گراند نگه سونیفا کی بگه ؟؟
راستی اینم باید بگم که موسیقی های این اَثر چیزی فراتر از شاهکاره و من قبل از اینکه با دث استرندینگ آشنا بشم و تا حدودی به خاص بودنش پی ببرم برام جای سوال بود که چرا سال ۲۰۱۹ جایزه بهترین موسیقی های بازی سال رو به این عنوان اعطا کردن مدتی بعد متوجه شدم که بی دلیل نبوده..
باشه
اقای زاهدی از شما که نویسنده خوب سایت هستی بعیده
سلام
شوخی یه دوست من، آقای زاهدی اهل هکانداسلش و سرعت اند.
خدایی انتظار عشق دث ازشون نداشتهباشد!
دانلود سطح:)
با اختلاف بهترین جواب تاریخ😂😂😂😂😂😂😂
والا من با این بازی جور نیستم😂
موسیقی و داستانش خوب بود. سیستم راه رفتن هم خوب بود.
ولی اینکه سرتاسر بازی رو فقط حمل کنی، این دقیقا یعنی چه؟
حالا یکی بیاد بگه تو با این بازی ارتباط برقرار نکردی و فلان😂 ولی خب با چیش من ارتباط برقرار کنم؟ با راه رفتنش؟
من به شدت از این بازی خسته شدم و وسط بازی ولش کردم. یجایی فکر کردم دث استرندینگ منو مسخره کرده و میگه اینو از اینجا ببر اونجا و اونیکی رو از اونجا بیار اینجا😂
بازی جهان بازه ولی جزئیاتی نداره. یک جهان ساده و خشک و بدون جزئیات
.
من بازی های جهان باز خیلی زیادی رو تجربه کردم. مثلا رد دد و هرایزن که بیشتر اکشن ادونچر هستن. همگی پر از جزئیات و گیم پلی عالی بودن. دث استرندینگ هیچ چیز بخصوصی نداشت
موسیقی و داستانشم باید خوب میبود، نبود که دیگه فاتحه😂
.
امیدوارم کوجیما بازی دیگه ای بسازه. اصلا به ایپی سایلنت هیل هم دست نزنه.
متال گیر وی هم مشابه دث هستش ولی هدف حمل نیست😂 اینم مثل دث استرندینگ، جهان بدون جزئیاتی داره و فقط باید بری بکشی و مراحل بره جلو والسلام
سایلنت هیل راه رفتن بیهوده نیست. سایلنت هیل خیلی چیزاس. کوجیما فقط داستانشو بنویسه و نویسندش باشه😂 گیم پلی رو بدن دست خود تویاما یا یکی دیگه
.
یک بازی جهان باز برای من یعنی یک بازی پرجزئیات نه خسته کننده
مثل رد دد مثل هرایزن مثل اسکایرم مثل ویچر و …
.
نظر شخصی و تجربه ی خودمه
حیف پولم
اینو یادت رفت🤎🤎🤎
بازی باید آدم رو سرگرم کنه
کاری کنه بشینی پاش و تا تمومش نکنی ازش دست نکشی
برای من که دث استرندینگ چیزی جز شبیه ساز راه رفتن نیست
من وقتی برای اولین بار که خدای جنگ رو بازی کردم تا انقدر رفتم تا جایی که پی اس پی خودش باتریش خالی شد!
ولی این بازی حتی چند دقیقه اولش هم خسته کننده هست
بهرحال هر کسی سلیقه ای داره
اینم سلیقه منه(و صد البته خیلیا دیگه)
منتظر بازی کوجیما برای ایکس باکس هستم 😍😍😍 ای کاش زودتر معرفی بشه
با اینکه به دلایل زیادی این عنوان رو گیم نمی دونم ، اما انصافا مقاله ای بود که تا حد ممکن سعی در بی طرفی داشت و از این جهت آقای مناف زاده خیلی خوب نوشته متن رو ، یک طرفه برخورد نکرده – درود بهشون
ممنون بابت مقاله
دث استرندینگ متفاوت ترین انحصاری سونی در نسل ۸ بود
که خوشبختانه من تونستم حسابی ازش لذت ببرم
موقع تجربه این بازی باید خودتون با دیدگاه خالق بازی تطبیق بدید
قرار نیست همه بازی ها مثل کالاف یه اسلحه بده دست گیمر همه رو بکشید
اگه براش وقت بذارید با مکانیک های بازی کنار بیاید بازی کم کم پتانسیلش
برای شما آشکار میکنه و میشه ازش استفاده کرد
خودم به شخصه امیدوارم بازی بعدی کوجیما همینقدر ساختارشکنانه و متفاوت باشه
داداش باهات بدجوررررر موافقم
این بازی توسط دو دسته هیت میشه ( البته خیلیا هیت نمیکنن و احترام میزارن و ممنونم ازشون )
اونایی که اصن زبان بلد نیستن و یا با داستان بازی حال نکردن
اونایی که میخوان تو همه بازی ها شبیه دووم یا DMC کمبو بزنی
من سبک اصلی خودم هم اند اسلشه اما از این بازی خیلی لذت بردم
معیار من هم برای سنجش در رتبه اول گیم پلیه بالاتر هم گفتم گیمپلی بهترین بخش بازی بود که خیلیا رو عاشق خودش کرد خیلیارو متنفر
بازی در نوبت خودش کلی باس فایت ، میول ها بی تی ها و انمی های مختلف داره
بازی تو همین پیاده رویش هزار تا کار باید بکنی :
تعادل
تنظیم بار ها
انتخاب راه درست
امکان داره با بی تی ها روبرو شی که کلا معادلات بهم میریزه
سنگا و اشیای تو مسیر
وزن محموله
کیفیت حمل محموله
میول های مسیر
پستی بلندی های مثل کوه ها و صخره ها
همین مسیر با موسیقی و دنیای عجیب و با گرافیک فضایی و با جزییات ساخته شده که آدم عشق میکنه
بازی خیلی خوب draw distance رو پیاده کرده که آدم وقتی نزدیک به تر مینال میشه لذت میبرهرکه بعد از طی کردن راه رسیده
داستان زیبا و ارت قشنگ بازی به کنار.( کپی کامنت بالای من )
در واقع باید جملتونو اینطوری تکمیل کنم سونی پر ریسک ترین ناشر تاریخه هیچ ناشری اندازه سونی در صنعت بازیسازی ریسک نکرده و صنعت گیمو به جلو نبرده 1_ قبول کردن پروژه ایی مثل دث و خرج کردن میلیون ها دلار برای یه گیم پرخرج AAA خاص فقط از عهده سونی بر میاد ۲ _ زمانی که دیوید کیج ایده اشو به مایکروسافت داد اما مایکروسافت ردش کرد دیوید کیج هم اومد پیش سونی و سونی با آغوش باز ایده اشو قبول کرد و سبب شد گیم خاص heavy rain ساخته بشه و صنعت گیم در یه ژانر جدید رو به جلو بره ۳ _ ریسک هایی که سونی با اوئدا نابغه صنعت بازی کرد نتیجه ش شد سه تا بازی خاص بینظیر که نظیرش در هیچ جایی پیدا نمیشه ۴ _ ریسک بزرگی که سونی سر بازی دیمونز سولز کرد و باعث شد نابغه ایی به نام میازاکی و زیر ژانر جدیدی در صنعت گیم بوجود بیاد ۵ _ ریسک بزرگی که سونی سر بهترین آیپی خودش انجام داد و گاد رو از اول کوبید و دوباره ساخت و تونست ابر بازی عظیم رد دد ۲ رو چه در بازی سال و چه در بیگ وینر شکست بده ۶ _ استودیوی گوریلا گیمز که با نسخه اخر کیلزون به لبه پرتگاه رفته بود نرفت کیلزون اینفینیت بسازه بجاش با آوردن یه آیپی جدید بینظیر دوباره به اوج برگشت ۷ _ ریسکی که سر داستان لست دو کرد و اون داستان دارک رو توی بازیش پیاده کرد و براش مهم نبود که یکسری از گیمرا باهاش حال نکنند بجاش صنعت گیمو در روایت و داستان سرایی چه پله رو به جلو برد ۸ _ هیچ ناشری به جز سونی جرات ساهت بازی مثل دریمز رو نداشت و سونی این بازی شاهکارو به صنعت گیم تقدیم کرد . از این موراد در مورد سونی خیلی زیاده صنعت گیم به سونی مدیونه
👍👌
اول از همه بگم کسانی که دنبال بازی اکشن هستن این بازی مناسبشون نیست کسایی که زبان انگلیسیشونم خوب نیست این بازیو نمیتونن درک کنن و میگن بازی چرت و خسته کننده ایه .بااینکه بازیو ۴ ماه پیش تموم کردم ولی هنوزم هرشب بازی میکنم هنوز ماموریت های فرعی و بااین انگیزه انجام میدم تا بتونم واسه بقیه بازیکنا جاده های نیمه کاره رو کامل کنم. ماموریت هایی که جر خوردم تا از صخره ها بالا برم واسه بقیه پله بزارم و در نهایت وقتی فردا شب آنلاین میشم کلی لذت میبرم وقتی میبینم بازیکنا هزار دوهزار یا حتی ۲۳ هزار لایک بهم دادن و یک حس رضایت بهم دست میده.
موجودات برزخی که به BT معروفن خیلی زجر اور بودن و همیشه کسایی که تابلوی این مکان BT ها هستنو زده بودن دعا و لایک میکردم. از استرس BT ها نگم که دستم میلرزید و وقتی ردشون میکردم یک موزیک لایت شروع میشد یک حس خوووووب و آرامش با جهانی زیبا. این بازی شاهکار بود خواهش میکنم حداقل این بازیو ظرفیت ۳ آنلاین بازی کنید.
برو بابا
بازی به شدت سلیقه ای هست ولی من که ازش به شدت لذت بردم مخصوصاً موسیقی و داستانش گیم پلی بازی هم بر اساس داستانش ساخته شده بود ولی گیم پلی میتونم بگم سلیقه ای تر از تمام بازی های تاریخه در کل اگر طرفدار بازی کوجیما باشید از این بازی خوشتون میاد
با درود خدمت آقای مناف زاده ، باید بگم همین که شما و چند گیمری که میشناسم از جمله دوستان صمیمی خودم در این بازی غرق شدن برای من کافیست تا برای یکی از برجسته ترین کارگردان های تاریخ این صنعت کف بزنم 👏 قطعا کوجیما شجاعتی مثال زدنی به خرج داد و سونی هم نشون داد هیچ ترس و واهمه ایی از ریسک کردن نداره…..
.
.
متاسفانه علیرغم تمام توضیحات بالا و شاهکار بودن بی شک این اثر در تمامی بخش ها ، گیمپلی این عنوان با روحیات من جور نبود و نتونستم اون لذتی که دوس دارم از بازی ها ببرم ، برای من دث استرندینگ شاهکاری خسته کننده بود و با این زندگی اخر زمانی که ما الان گرفتارش شدیم ( # زاینده رود و قبلی ها) حقیقتا حوصله همچین گیمپلی کند و اهسته ایی رو ندارم من از بازی هیجان میخوام ، میخوام موقع بازی کردن تمام مشکلاتمو فراموش کنم. ” دیگه حوصله درام ندارم 😔 ” با اینحال واقف هستم که خیلی از دوستان لذت خاصی بردن از دث استرندینگ پس دم خودشون و کوجیما گرم .
شوخی خوبی بود اما نخندیدم 😅
دنیای گیم با گیم پلی معنا پیدا میکنه و نه چیز دیگه…..
کیومرث همین بازی پروفایلت که یکی از کند ترین و داغون ترین گیمپلی های نسل رو کنار شبیه ساز کولبری داشت😳
سلام
اسپم
دل تورو هم تو دث استرندینگ نقش داشته؟
ایول بابا
پ.ن:واقعا دل تورو کارش درسته و فیلماشم کاردرستن
از شکل آب بگیر تا انیمیشن سریالی ترول هانترز
شاید این کاری کوجیما جسورانه باشه ولی هیچ وقت نمی شه به دث استرندینگ گفت جسورانه ترین پروژه تاریخ خیلی ارفاق کنیم می تونیم بگیم یکی از ریسکی ترین پروژه های دو دهه اخیر ….بهتر بود نویسنده این کار کوجیما با سایر سازنده ها مقایسه می کرد اون موقع بهتر می تونست نتیجه گیری کنه مثلا میازاکی و میکامی هم ریسک کردن حالا ممکن این ریسک جواب بده یا مثل دث استرندینگ آنچنان جواب نده …در کل اینکه گیمر ها از این بازی کوجیما آنچنان استقبال نکردن دلیل درستی برای جسورانه ترین پروژه تاریخ خطاب کردن دث استرندینگ نیست
به نظرم کاری که کوجیما با دث استرندینگ کرد به چند دلیل خیلی ریسکی تر از میازاکی و کامیا و خیلی از کارگردانان دیگه بود. موقعیتی که قرار داشت و در اون موقعیت چه بازی های موفقی عرضه کرده بود عامل بسیار بزرگیه. این که پس از پشت سر گذاشتن فرنچایز موفقی مثل MGS حتی دموی کوچکی مثل p.t ناگهان چنین پروژهای عرضه کنی که بر محور حمل بسته باشه با چنین روایت عجیب و غریبی و اینقد بتونه بین منتقدها و طرفدارها شکاف ایجاد کنه، خیلی روحیهی ریسکپذیری بالایی میطلبه، خود سازنده در زمان تولید متوجه چنین چیزی میشه اما افراد زیادی وجود ندارن که گرینلایت چنین پروژه ای رو بدن. در حقیقت اون نقطهای که کوجیما قرار داشت خیلی تاثیرگذاره، به عبارتی داری با کارنامه کاریت قمار میکنی. میازاکی یه ایده شکست خورده رو برگردوند و در همان ابتدای شروع کارش یک فرمول جدید رو ابداع کرد، اگر هم شکست میخورد اتفاقا هیچ ریسکی نداشت داخل یکی از مصاحبهها میگه که خوبی پروژه DS این بود که کسی انتظار نداشت صد درصد یه پروژه شکست خورده به یک پروژه موفق تبدیل بشه. به طور کلی هیچ پروژهی هنرمندانه و ساختارشکنی بدون ریسک ساخته نمیشه، اما کاری که کوجیما کرد رو هر کسی جرات انجامش رو داره.
البته من قصد ندارم از نظر کیفی صحبت کنم پیرامون پروژه، این مدل بازیها به سلیقهی من نمیخوره.
یه سوال دارم آقای کریمی
بنظرتون اسم کارگردان اسم بزرگ تریه یا اسم یه سری؟
یعنی اینکه کوجیما یا متالگیر؟
بنظر من متال گیر ، ریسک واقعی رو متال گیر پنج کرد که بازی رو کاملا سندباکس و با آزادی عمل بالا تحویل داد ، یه جواب نسبی ای هم گرفت
دث یه آیپی جدید بود و هیچ انتظارات و پیش زمینه ای درباره ی گیم پلی بازی وجود نداشت پس طبیعتاً ریسکی هم تو این مبحث به وجود نمیاد ، کل ریسک بازی میفته رو دوش چی؟
رو دوش گیم پلی ضعیف و مفلوک😂😂😂😂😂😂😂 بازی
کل دلیل دو دستگی بازی هم همینه
یا از گیم پلی ینواخت بازی خوشت میاد ( بازی اوج نداره تقریبا ، شاید تنها اوجی که تو ده پونزده ساعت اول هست اونجاییه که یه تعداد زیادی بی تی میریزن سرت تو یه کارخونه ی متروکه ، جز اون بقیه ی بازی یه مسیر ملایمی رو طی میکرد ) ، که اینا همونایین که … ، ولش کن اصلا دعوا میشه
یا از گیم پلی ینواخت و تکراری و کم عمق بازی خوشت نیومده
این آیا دلیلی غیر از ضعف گیم پلی داره؟
بنظرم اینکه بگیم بازی از عمد گیم پلی رو ینواخت کرده منطقی نیست
کوجیما با گذاشتن بیتی ها سعی کرده ریتم گیم پلی بازی رو از یکنواختی دربیاره ولی نتونسته ، نحوه ی رد کردن بیتی ها تا حد زیادی آسون و پیش پا افتادست
صرفاََ در رابطه با MGS و کوجیما. قطعاََ کوجیما اسم بزرگ تریه به واسطهی حرکتهای بولد و عجیب و غریبی که زده همیشه هدف این بوده که بولد بشه و در معرض دید قرار بگیره. (یه نمونش E3 2015) متاسفانه یا خوشبختانه به هدفش هم رسیده. همین که عدهی زیادی باور دارن mgs نباید بدون کوجیما ساخته بشه بخشی از این ماجرا رو اثبات میکنه.
کل ریسک بازی میوفته رو دوش گیمپلی و گیمپلی هم بخش اصلی بازی هستش، حالا جوری برخورد نکنید که گیمپلی یه بخش کوچیکه. اگر کوجیما ریسک کرده در گیمپلی یعنی در مهم ترین رکن بازی خودش ریسک کرده. اگرچه منظور من از ریسک بیشتر به کارنامه کاری شخص کوجیما و نحوه عملکردش در قبال دث استرندینگ بر میگرده. کوجیما میتونست اصلا چنین Concept پیچیدهای رو خلق نکنه و میتونست یک بازی جاسوسی دیگه بسازه که هم در این موضوع مهارت داره هم این که ساختار گیمپلی مشابه با بازیهای قبلی ارائه بده. ریسک Death Stranding به کارنامه هم ناشر هم خالق اثر مربوط میشه یعنی سونی و کوجیما .آی پی جدید بودن نمیتونه این دو نام رو پنهان کنه. البته سونی مشهوره به ریسک کردن. کوجیما هم واقعاََ ایدهپردازه.
دث نصف مکانیک هاش چیزیه که تو متال گیر پنج بوده!
یعنی حتی زحمت نکشیده یه سیستم مپ دیگه خلق کنه یا یه مکانیک کلایمینگ دیگه
همونارو کپی پیست کرده
و اینکه من منظورم این نبود گیم پلی کم اهمیته
گفتم کل ریسک گیم پلی رو بد بودنشه ، نه جسورانه بودن ایده
.
بخش اول کامنتتون هم منطقی بود قانع شدم که کوجیما اسم بزرگتریه از متال گیر متاسفانه
یه نظر من ایده جهان باز کردن فانتوم پین خیلی خوب بود ولی
خیلی بد پیاده کرده بود این ایده رو
من یا فانتوم پین با کوجیما اشنا شدم و همونجا ازش متنفر شدم بخاطر تبلغاتی که کرده بود تو بازی (بعد از پایان هر مرحله اسمش میومد و حتی خودش رو به عنوان یه npc گذاشته بود تو بازی و …)
در اخرم به نظرم کوجیما با این ۲ بازی اخرش کلی از فنهاش رو از دست داد
و اگر بخوایم مقایسه کنیم الآ وضعیتش حتی از وقتی که DS ساخت بدتر هست
یا فانتوم پین کونامی باهاش قطع رابطه کرد
با ساخت DS با سونی به مشکل خورد (برای اونایی که نمیدونن خود سونی گفته فروش بازی یا خود بازی درست یادم نیست مارو نا امید کرد)
برای بازی بعدی باید تمام توانش رو بزاره وگرنه اون دید مثبت منتقدهام نسبت به کوجیما از بین رفته
اگر بخواد بازم ریسک های اینچنینی انجام بده منتقدا از شرمندگیش در میان
اتفاقا نسبتا خوب هم پیاده شد قضیه
مخصوصا بیست ساعت اول بازی
ولی بعدش نمیدونم چرا بجای اینکه مرحلهی جدید بسازن همونارو کپی پیست کردن😂
اون قضیه ی تیتراژ هم برا منم خیلی رو مخ بود هم تو دث هم تو متال گیر پنج
تو تیتراژ آغازین دث پونصد باز تو بیست ثانیه نوشت هیدئو کوجیما
A game by hideo kojima
Written by hideo kojima
Produced by hideo kojima
Directed by hideo kojima
A game by hideo kojima himself 😂😂
Hideo kojima ez
Hideo kojima be
Hideo kojima zaghnabout😑
خوبیه این بازی اینکه می فهمیم کولبرها چه سختی هایی هنگام حمل بار می کشند
دث استرندیگ یک بازیه شاهکار بود
که متأسفانه بعضی ها خورد و تحقیرش کردن
اگه از بازی خوش ات نمیاد پس چرا بازی رو خراب میکنی
بزار بقیه لذت ببرن
ولی درسته بازی تا حدودی خسته ات میکنه
ولی وقتی که میفهمی چجوری بازیش کنی تا آخر عمر ازش لذت میبری
در کل مقاله بسیار خوبی بود
سلام
بازی مهمی ست، گیمپلی هم داره، اصلا خود شبیهسازی کولبری کم چیزی نیست! اگر جذاب و درست باشد خیلی هم خوبه.
الآن در ماریو یا یک بازی پلتفرم چه چیز پیچیدهای وجود داره؟
بازی نسبت به ماریو و… ریتم کندتری داره، کاتسینهاش خیلی طولانی اند و رفتار btها و دشمنان چندان خصمانه و قابل باور نیست.
کلا این مورد باید رفع بشود، کاتسینهاش بسیاربسیار طولانی! هیچ کارکرد داستانی هم ندارند و الکی طولانی اند و کش میدهند.
استراتژی چیدن بازی و گیمپلیاش خیلی خوبه ولی بنظرم دیزاین خوب نیست.
عامل خطر یا دشمن تو بازی قابل باور نیست.
مأموریتها و جهانباز قابل باور نیست و گیمر احساس میکند کار عبثی انجام میده.
مأموریتهای فرعی بازی مثل متال ۵ اند، من که اصلا خوشم نمیاد.
بازی بعنوان جهانباز خالی و کممحتوا ست.
بعضی المانها خیلی سختگیرانه اند، شما واقعا باید دو ساعت بخوابی تا انرژی بگیری!
آلمان نفس نکشیدن و فرار از Btها جالب نیست.
بازی چرا موزیکپلیر نداره؟ فقط تو کمپ کار میکنه.
بعد کمپ جز حمام و اصلاح چه چیزی داره؟
همه چیز خیلی سنگین و جدا از هم است، اینا خوب با هم چفت نشدند.
ماریو خود پیچیدگیه!
یه مثال آسون میزنم
فرض کن رو یه پلتفورم وایسادی که بالاسرت سقفه ، در نتیجه خیلی جای پرش نداری
زیرت مذابه
یه پلتفورم هم اونور داره جلو عقب میره
حالا تو باید یه جوری بپری که نیفتی تو مذاب و بپری دقیقا رو پلتفورم دوم!
این یعنی سختی و عمق
تازه این از ساده ترین معما ها و بخش های پلتفورمر ماریو عه ، از چرخوندن جاذبه تا دوی با مانع تو ماریو پیدا میشه😂
و این دو چیزه که دث نداره ، عمق و تنوع
سلام
آره خب، بیشتر میخواستم بگم شبیهساز کولبری بودن و این حرفا چیزی از بازی کم نمیکنه و بازیها مهم همون عمقشون هست.
اتفاقا ساده بودن یک بازی خیلی خوبه!
آره دیگه بالاخره یه کارگردان سالم نمیاد فیلم سینمایی با چاشنی کولبری بسازه و اسمشو بذاره بازی :))))
منم موافقم جسورانه ترین بازی تاریخ است چون واقعا جسارت کرده و بازی ساخته که بازی نیست .میشه گفت جسورانه ترین و توهین آمیزترین حرکت نسبت به بازی رو ساخته.امیدوارم هیچ سازنده ای راهشو پیش نگیره و دیوید کیج و کوجیما بجای گیم به سینما بپردازن
این بازی نهایت نبوغ و شاهکار بودن یک بازی رو نشون میده … تمام مواردی که نمیشه داخل سینما و فیلم انجام داد کوجیما داخل دث استرند نشون داد…هر چقدر بازی میکنم بازهم سیر نمیشم فکر کنم الان بالای ۵۰۰ ساعت بازی کردم .قبلا فقط مانستر هانتر رو ۵۰۰ ساعت بازی کرده بودم.
بازی خیلی سلیقه ایه.
چندتا دلیل داره که بازی برای خیلیا ناامید کننده بود.
اولین مورد هایپ پشت بازی بود و بازیهای قبلی کارگردانش.
دومین مورد که از نظرم منطقیه تا حدودی روایت کند چپترهای اولیه ست و پیچیده بودن بازی بود.
متاسفانه بعضی از دوستان به صورت آفلاین بازی کردن که اینم از دلایل خسته کننده بودن بازی بود.
از نظر من سبک بازی یه چی جدید بود و خیلی هم مورد علاقه من بود.
اینکه یه قهرمان بسازی و هیچ کی جلودارت نباشه و گیمپلی فقط خلاصه بشه به مبارزه( اسلحه، شمشیر…) به نظرم اشتباهه این طرز تفکر.
داستان و روایت بازی یکی از بهترینها بود برای من.
طراحی هنری یکی از بهترینها بود.
حتی بازی به اندازه کافی درگیر کننده بود اما بخاطر پیش داوریهای دیگران ممکنه بعضیا با همه این موارد گفته شده از نظرشون خسته کننده باشه.
دمتون گرم بابت مقاله جناب مناف زاده شخصا به نظرم دث استرندنیگ بازی متفاوتی بود و میشه به نوعی اون رو همون مسیری بدونیم که دیمن سولز با سری سولز شروع کرد و خیلی بهش انتقاد میشد ولی در آینده تبدیل به یه ساب ژانر شد این هم اگه کوجیما بهش برسه و بیشتر رو بازی های این شکلی خودش کار بکنه شاید بتونه بیشتر از چیزی که دث میتونست موفق بشه
بازم ممنون بابت مقاله
کوجیما این بازی رو واقعا استادانه. ماهرانه و خارج از توصیفها ساخته.. یه بازی عجیب و عمیق و در عین حال علمی..
انگار که استاد از آینده اومده باشه گذشته و این عنوانو خلق کرده باشه!
هرکی هرچی میگه برای من اصلا مهم نست..
این بازی برای من یه شاهکار به تمام معنا بود..
زیبا رویایی علمی و فلسفی.. از کوجیما متشکرم و افتخار میکنم تونستم این بازی عظیم رو پلی بدم.. انگار حس میکردم که واقعا تو آینده ام.. بعضی جاهاش میرگهای مغزم پر فشار میشدن.. حس میکردم سبک شدم.. عجب حسی داشت
یکی از بازیهایی که هنوز نصبه و اصلا دلم نمیخواد حذفش کنم و تا ابد توی ذهنم میمونه.. ممنون استاد بزرگ
هر کسی قدر افکار بلند تو رو نمیدونه مخصوصا خوش نشین ها!
دمت گرم خوب گفتی👌👌👌
اصلا نتونستم با بازی ارتباط برقرار کنم. از سونی ممنونم که با تریال ۵ ساعته جلوی وسوسه خریدش رو ازم گرفت چون ممکن بود توی تخفیف به خاطر اینهمه تعریف بخرمش!!
پیشاپیش در جواب کسانی که میخوان بگن ۵ ساعت تریال کم بوده باید بگم که درست است پی اس ان برای ۵ ساعت تریال گذاشته بود ولی میشد تو ۵ دقیقه یه اکانت انگلیس ساخت و بازی رو اد کرد و دوباره ۵ ساعت دیگر هم با حساب اصلی خودت ادامه داد. این چرخه رو میشد یکماه ادامه داد.
God of War 2018 says hi
اقای مناف زاد دلیل اینکه نظره منو ۱۰ ساعت بعد تایید کردی رو میتونم بپرسم؟؟! چون اکثرا ما اینجا نظر میزاریم که دیده بشه نه اینکه بره اون ته ته که اصلاً کسی نبینه.. بعد خودتون قبل از اینکه نظرو تایید کنی ده تا کامنت میزاری حالا چه تمجید باشه چه انتقاد بهرحال درست نیست همچین حرکتی.
منم با مقاله مخالفم.بازی تو گیم پلی لنگ میزنه و میوفته رو دور تکرار.در کل تجربه ای که منتظرش بودیم نشد.بازی بیشتر از جسورانه بودن خسته کننده و ملالت باره متاسفانه.و تکونی هم به صنعت گیم اونجوری که گفته شده تو مقاله نداده و دو سه سال بعد کسی یادش نمیمونه بازیو.
خسته نباشید برای مقاله
۱.spidy
2.wolverine
3.uncharted
4.the last of the
5.horizon
6.god of war
اینا به ترتیب بهترین انحصاری های سونی هستن و بقیه بازی ها رو زیاد مهم حساب نکنید