از زمانی که ماد Forgotten City برای بازی اسکایریم عرضه شد، همگان به کیفیت بالای سطح قصهگویی آن اذعان داشتند. شما در بازی The Elder Scrolls V: Skyrim که یکی از بهترین بازیهای نقشآفرینی تاریخ است، به انجام این ماد مشغول میشدید که آنقدر کیفیت بالایی داشت که توسط جشنوارههای بسیاری به عنوان یک بازی جایزه گرفت و از داستان زیبای آن استقبال شد! حال تیم سه نفره سازنده بازی، آن را در قالب عنوانی با نام Forgotten City در قالب یک بازی مستقل ارائه دادهاند و ما هم آن را تجربه کردیم تا از آن با شما کاربران عزیز گیمفا سخن بگوییم و با نقد و بررسی آن را برای شما عزیزان انجم بدهیم. آیا کیفیت این بازی مستقل در حد ماد اسکایریم هست و استودیو کوچک Modern Storyteller تا چه حد توانسته گلیم خود را از آب بیرون بکشد و ایده خود را در حد یک بازی جداگانه پرورش دهد موفق باشد؟ با گیمفا در نقد بازی Forgotten City همراه باشید.
داستان بازی Forgotten City از این قرار است که فردی به نام Karen بعد از نجات شما از یک رودخانه به شما ماموریت میدهد فردی گمشده را در مکانی که قبلا قسمتی از روم باستان بوده پیدا کنید. شما که خود را مدیون او میدانید و البته فکر میکنید این یک گشت و گذار و جست و جوی ساده است، قبول میکنید و عازم سفر میشوید. بعد از رسیدن به آن منطقه شاهد مجسمههای عجیب و غریب طلایی هستید و اصلا هیچ ایدهای ندارید اینجا چه خبر بوده. بعد از کمی گشت و گذار چیزهایی برمیدارید و ناگهان محیط اطراف تغییر میکند و وارد یک پورتال به گذشته میشوید و خود را در روم باستان واقعی میبینید! کردم باستانی، شهر باستانی و قوانین رومی. ناگهان همهچیز عوض میشود و اینجاست که خود را گیرافتاده در این شهر میبینید؛ اما چرا گیرافتاده؟
در این شهر، اگر یک نفر گناه کند، همانجا تبدیل به یک مجسمه طلایی میشود! حال اگر افراد دیگری هم گناه کنند و کارهایی چون کشتن دیگران، دزدی، دروغ و گناهان کبیره دیگر را انجام دهند، علاوه بر آن که خود تبدیل به مجسمهی طلایی شمشیر بهدست میشوند، باعث حمله کردن مجسمههای طلایی قبلی به مردم شهر و کشتهشدن آنها هم میشوند. به همین دلیل است که بسیاری کار شهر را تمامشده میدانند و معتقدند دیر یا زود روم به خرابهای عاری از سکنه و پر از مجسمههای گناهکار نبدیل میشود؛ ایدهای که شاید خیلی هم دور از منطق با روند کنونی شهر نباشد! اما قانون بعدی و آخر بازی این است که اگر شما گناه کنید یا باعث گناه فرد دیگری بشوید و مجسمههای طلایی به شما و مردم شهر حمله کنند و عدهای را بکشند، مجددا وارد پورتال میشوید و بازی از نو برایتان آغاز میشود (ایده خوبی است به جای تبدیل شدن به مجسمه طلایی که امکانپذیر نبود)
شروع بازی از نو، شاید الان رنجآور به نظر برسد، اما من میگویم بازی Forgotten City آنقدر این مکانیسم را خوب پیاده کرده که بازی تبدیل به یک ادونچر روگلایک زیبا و لذتبخش شده! شما بعد از هر بار ورود به پورتال و آغاز بازی از نو، با وجود از بین رفتن تمام پیشرفتهای خط داستانی و مراحل، حافظه خود و اطلاعات و قابلیتهای خود را از دست نمیدهید و همین در جدیدی را برای یک مسیر متفاوت و پیشروی آسانتر در بازی را برای شما باز میکند. این مورد من را یاد بازی تحسینشده Hades انداخت که دقیقا به همین صورت گیمپلی بازی به جلو میرفت و بسیار هم زیبا و اعتیادآور بود. پیادهسازی چنین چیزی در یک بازی کاملا داستانی و دیالوگمحور میتواند یک ایده انقلابی و بسیار جذاب باشد که قطعا مانند Hades یک الگوی جدید برای بازیهای ادونچر خواهد بود و سابژانر Adventure Rogue-like را پدید خواهدآورد.
همانطور که گفتم تمرکز قصهگویی بازی بر مبنای دیالوگهاست. دیالوگهای قدرتمند و پرمغز که توسط نویسندگان باهوش و خلاق بازی نوشته شده و هرکدام با هدف و معنای خاصی گفته میشوند. حجم دیالوگهای بازی بسیار بالاست و نکته جالبتر آزادی عمل شما در صحبت با دیگران است. شما آزادانه در محیط بازی میچرخید و با هرکس که بخواهید حرف میزنید و با وجود روند خطی مراحل اصلی، مراحل فرعی و داستانکهای زیادی در همین دیالوگها ایجاد میشود و بازی از این نظر شبیه بازیهای نقشآفرینی طراحی شده. صحبت کردن با شخصیتها هم مانند اسکایریم طراحی شده و دوربین هنگام صحبت روی شخصیت مقابل در دید اول شخص تمرکز میکند. یکی از تفاوتهای مهم گیمپلی بازی با اسکایریم، نبود دید سوم شخص است که البته با حال و هوای بازی و ناشناس بودن شخصیت اصلی هم کاملا تطابق دارد.
هدف شما در بازی گناه نکردن و در عین حال پیدا کردن فردی است که مسبب این اتفاقات است و بعد از آن هم راهی برای درست کردن این وضعیت تباه! شما سرنخها را پیدا میکنید و مانند یک بازی ادونچر کاراگاهی در دنیای قدیم روم، مشغول حل معماها و وصل کردن سرنخها میشوید. جون نباید گناه کنید پس انتظار سلاح خاصی هم نداشته باشید؛ فقط گاها با برخی دشمنان خبیث با تیر و کمان مبارزه میکنید که چندان هم جنبه اکشنی ندارد و تقریبا شبیه قسمتهای اکشن شرلوک هولمز است که گیمپلی اصلی بازی (صحبت و حل معما) دچار تغییر یا تنوع خاصی نمیشود. با این حال، روند بازی اصلا خستهکننده نیست و با یک گیمپلی نوآورانه خوب مواجهیم.
گرافیک بصری بازی راضیکننده و مناسب بازی است. کیفیت محیطها و اشیا و به طور کلی تکسچرها بسیار خوب است و شبیه به بازیهای نسل هشتمی است.افکتهای مختلف مثل انفجار و باران هم بسیار خوب طراحی شده و تاثیر مثبتی در محیط بازی دارند. سایهپردازی و نورپردازی با توجه به سبک بازی در حد مطلوبی است و انتظار بیشتری از آن نمیرفت. با این حال بازی از منظر گرافیک تکنیکی میلنگد و نیاز به به روزرسانیهایی دارد؛ البته که مشکلات تا حد آزاردهندهای نیستند اما قطعا نمیتوان از آنها هم چشم بپوشانیم. از افتفریمهایی که در مناطق شلوغ دیده میشود تا باگهای ریز و درست میـوانند روی تجربه بازی هرکسی اثر بگذارند. همچنین با وجود طراحی خوب محیط و تکسچرها، طراحی چهرهها هنوز جای کار دارد و گاها صورت شخصیتها کیفیت مناسب یک بازی امروزی را ندارند و کمی شما را دلزده میکنند.
موسیقی بازی بسیار خوب کار شده و ار ترکهایی اورجینال و زیبا برای بازی استفاده شده که حال و هوای کاراگاهی دارند. صداگذاری شخصیتها هم یکی از باکیفیتترینهایی است که در یک بازی ماجراجویی میبینیم و به راحتی میتواند با بهترین بازیهای روز جهان از این منظر رقابت کند! شخصیتها با لهجه و گویشی مناسب دیالوگها را ادا میکنند و مشخص است که صداگذاران حرفهای و به نامی هستند. ترکیب صداگذاری و موسیقی در این بازی، گاها مشکلات آن را هم کاملا میپوشاند و بازی تبدیل به یک ادونچر لذتبخش خالص برای شما میشود؛ هرچند با وجود مشکلاتش هم بازی بسیار خوب و لذتبخشی است.
نتیجه آن که بازی Forgotten City مشکلات چندانی ندارد و بالعکس نقاط قوتش بسیار بیشتر از نکات ضعف کلیشهای این سبک است. این بازی با خلق یک زیرژانر جدید میتواند شروع یک انقلاب برای بازیهای ادونچر باشد که خیلی وقت است در بازار امروزی توجه کمی به آن میشود. Forgotten City یک اثر مستقل و لایق احترام است که میتواند اوقات بسیار لذتبخشی را برای دوستداران بازیهای داستانی خلق کند.
نظرات
چیزی که واقعا دهن من رو باز نگه میداره اینه که این بازی اول فقط یه ماد بوده برای اسکایریم (عظمت اسکایریم رو عشقه فقط)
ولی سازنده ها ایدشون رو دنبال کردن و ازش یه بازی کامل ساختن.
ماشالا واقعا
به شخصه یکی از دلایل جذابیت ماد، ارتباطش با lore الدر اسکرولز بود. بنظرم محیط رومی این نسخه، اون جذابیت ماد رو نداره ولی درکل کارشون عالیه که با زحمت تونستن یه بازی Standalone بسازن.
از وجود این گیم اصلا اطلاعی نداشتم بعد از دیدن نقدش و همچنین نقد تو سایت متاکریت تجربش واجب شد خیلی حرفه اینهمه گیم میسازن یکی مثل گاد فال واونجرز توسط خیلی از بزرگان گند زده میشه توش به ۸۰ هم نمیرسن بعدا چنین سازنده هایی همچین گیمایی رو میدن بیرون
واقعا هنر رو نمیشه با پول خرید
اگه زبان انگلیسیتون فوله تجربش کنید در غیر این صورت خیر. اگه مثل من فقط مکالمه های محاوره ای و روزمره رو متوجه میشین چیزی از این بازی نمیفهمین چون همش مکالمه و تصمیم گیری بین چند جمله هست که یکیشو انتخاب کنید