کمپانی ناتیداگ با انتشار اولین نسخه از بازی کرش در سال ۱۹۹۶، توانست یکی از خاطرهانگیز و جذابترین فرنچایزها و شخصیتهای دنیای بازیهای ویدیویی را خلق کند. گیمرهای زیادی برای مدتهای طولانی منتظر ساخت نسخهای جدید از این سری دوستداشتنی بودند که خوشخبتانه با خرید حق مالکیت کرش بندیکوت توسط کمپانی قدرتمند اکتیویژن، شاهد دو عنوان بازسازیشده از نسخههای قدیمی و یک نسخه کاملا جدید از سوی این شرکت بودیم که بسیار عالی ظاهر شدند و این فرصت را برای ما گیمرها فراهم کردند تا باری دیگر با در دست گرفتن کنترل شخصیت کرش، به مبارزه با دشمنان مختلف برویم و آن حس ناب نوستالژی را دوباره تجربه کنیم. پس از استقبال فوقالعاده از نسخههای جدید کرش بندیکوت، نسخهای مجزا از این فرنچایز برای گوشیهای هوشمند به نام Crash Bandicoot: On the Run منتشر شد که در سبک دوندگی است و با نسخههای کنسولی کاملا متفاوت میباشد.
لازم به ذکر است که شرکت King تحت نظارت اکتیویژن این عنوان را توسعه داد و آن را به صورت رایگان برای دو سیستمعامل اندروید و آی او اس منتشر کرد. اگر شما هم از عاشقان شخصیت کرش هستید و میخواهید اینبار در قالب گوشی به مرور خاطرات خود بپردازید، حتما در ادامه با نقد و بررسی عنوان Crash Bandicoot: On the Run با ما همراه باشید.
آیا با یک عنوان دوندگی ساده مواجه هستیم؟
قبل از آن که به سراغ بررسی گیمپلی بازی برویم، بهتر است که اشارهای بسیار مختصر به داستان بازی داشته باشیم. ماجرای بازی مثل همیشه درمورد حرص و طمع دکتر نئو کورتکس و نجات جهان توسط کرش میباشد. دکتر کورتکس به دنبال بهدست آوردن الماسهای قدرتمندی از سراسر دنیا است که با استفاده از آنها بتواند پورتال خودش را فعال کند، حال شما در نقش کرش یا کوکو باید با موجودات جهشیافتهای که دکتر کورتکس ساخته است مبارزه کنید و در نهایت با شکست دادن کورتکس جلوی نابودی جهان را بگیرید.
همانطور که انتظارش را داشتیم، داستان بازی بسیار ساده است و نمیتوان آن را نکتهای منفی برای عنوان Crash Bandicoot: On the Run تلقی کرد، زیرا بازیهای سبک دوندگی پتانسیل داستانهای پیچیده و قدرتمند را ندارند و بیشتر تمرکز سازندگان بر روی گیمپلی آنها معطوف میباشد.
اگر مثل اکثر کاربران گوشیهای هوشمند، با بازیهای دوندگی آشنا باشید، میدانید که در اینگونه عناوین شخصیت اصلی بدون این که بتوانید کنترلش کنید در یک مسیر بیپایان به سمت جلو حرکت میکند یا میدود، حال شما باید با پریدن، خزیدن و حرکت به سمت چپ و راست از موانع مختلف بگذرید تا رکورد خودتان را بهبود ببخشید، اما بازی Crash Bandicoot: On the Run از این قاعده پیروی نمیکند و خبری از رکورد زدن یا مسیر بیپایان نیست و میتوان گفت سازندگان در ساخت این بازی، تنها از بعضی از المانهای اصلی سبک دوندگی استفاده کردهاند. علاوه بر پریدن، خزیدن و جاخالی دادن، قابلیت چرخیدن هم در بازی وجود دارد، کافی است بر روی صفحه نمایش ضربه بزنید تا ببینید کرش به دور خودش میچرخد و تمامی جعبهها را میشکند و دشمنان را به بیرون از مسیرش پرت میکند، البته میتوان با پریدن بر روی دشمنان هم آنها را نابود کنید و از بین بردن آنها با چندین روش مختلف میسر است.
میخواهید راحت باشید؟ پول بپردازید!
برای رسیدن به دکتر کورتکس و شکست دادن او، ابتدا باید موجودات جهشیافتهای که توسط او ساخته شدهاند را از بین ببرید. هرکدام از باسهای اصلی دارای چهار زیردست هستند که با نابودی آنها میتوانید به سرگروهشان برسید. Mutagen Ant، Scorporilla، Nitrus Brio، Dingodile و … دشمنان شما هستند که قرار است با تمامی آنها روبهرو شوید. برخلاف تنوع فوقالعاده در دشمنان و باسها، سبک مبارزه همگی آنها مشابه یکدیگر بوده و همه آنها را با یک روش باید از پای در بیاورید. بگذارید اینگونه بگویم که شما ابتدا در یک مسیری قرار دارید و باید از موانع عبور کنید تا به باس آن مرحله برسید، در اینجا فرقی نمیکند که با کدام موجود جهشیافته در حال مبارزه هستید، همهی آنها با توجه به سلاح خودشان، موانعی را سر راه شما قرار میدهند که دوباره باید از آنها عبور کنید و با نزدیک شدن به او، یک وسیله خطرناک مانند سرم یا بمب را به سمت آن موجود پرتاپ کنید و تمام! در هنگام پرت کردن یا شلیک کردن به باسها، نوار دقتی به نمایش در میآید که اگر هنگامی که نشانه در وسط نوار قرار دارد اقدام به پرتاپ کنید، دشمن شما ضربه محکمتری را دریافت میکند، البته به شخصه تاثیر خاصی در این نوار ندیدم و وقتی در بدترین شرایط هم اقدام به پرتاب بمب میکردم، باز هم باس کشته میشد، به هر حال با پرتاپ دقیقتر، تنها میتوانید پول و ایکسپی بیشتری دریافت کنید.
یکی از عذابآورترین بخشهای بازی مربوط به جمعآوری منابع موردنیاز برای شروع یک مرحله است. برای کشتن هرکدام از باسها، با توجه به سطحشان نیاز به یکسری سلاح مانند سرم، بمب یا تفنگ دارید که قبل از شروع مرحله باید آنها را با استفاده از سه تا آزمایشگاه موجود در کمپ اصلی بسازید. برای ساخت هرکدام از این سلاحها، باز به یکسری میوههای عجیب، سنگها و … احتیاج دارید که میتوانید آنها را در جزیرهها پیدا کنید، پیدا کردن آنها نیز با دویدن همراه است، یعنی شما در یک مسیری میدوید و تمامی منابع موردنیاز را جمعآوری میکنید و به کمپ برمیگردید تا سلاح مدنظرتان را بسازید، حال ساخت سلاح نیاز به زمان دارد و باید از یک تا ده دقیقه یا حتی بیشتر صبر کنید تا سلاحتان آماده شود، خلاصه باید گفت که برای شروع یک مرحله ساده و بدون هیچگونه پیچیدگی که در عرض کمتر از پنج دقیقه به پایان میرسد، باید هفت خان رستم را رد کنید. از این طرز شروع هر مرحله میتوان به این نتیجه رسید که سازندگان با اینکار فقط میخواستند گیمرها را به خریدهای درونبرنامهای ترغیب کنند، زیرا با داشتن الماس میتوانید تمامی این کارها را تنها در عرض پنج ثانیه انجام دهید و با خیال راحت به سراغ مراحل اصلی بازی بروید.
بازی ناقص است، بله!
اگر به روند بازیهای سبک دوندگی دقت کنید، متوجه خواهید شد که از یک جایی به بعد سرعت شخصیت بازی افزایش مییابد که این روشی برای سختتر شدن شرایط بازی است، متاسفانه در مراحل اصلی Crash Bandicoot: On the Run خبری از این مسئله نیست که باعث شده با مراحل اصلی بسیار سادهای سر و کار داشته باشیم. به شما قول میدهم که در حالت بدبینانه بعد از پشت سر گذاشتن پنجاه مرحله، نهایتا یک یا دوبار خواهید باخت. به این میزان از سادگی، شیلد Aku Aku هم اضافه کنید تا کاملا منظور من را از سادگی بازی متوجه شوید. باید خدا را شکر کرد که علاوه بر مراحل اصلی، بخشی به نام challenge وجود دارد که میتوانید با جمع کردن تعداد مشخصی از الماس آن را باز کنید، این بخش بسیار جذاب و چالشبرانگیز بوده و به هیچوجه مانند مراحل اصلی ساده نیست و پشت سر گذاشتن آنها کاری دشوار میباشد.
در طول بازی با چندین جعبه مواجه خواهید شد که با شکستن اکثر آنها سیب دریافت میکنید، علاوه بر آن جعبههای نیترو سبز یا قرمز رنگی هم وجود دارند که با برخورد به آنها از بین خواهید رفت. متاسفانه در Crash Bandicoot: On the Run خبری از جعبههای تشویقی نیست، معمولا اینگونه جعبهها در بازیهای سبک دوندگی قرار دارند و با شکستن آنها ویژگیهایی را برای مدت کوتاه بهدست خواهید آورد که برای ایجاد تنوع در طول بازی بسیار کارآمد هستند و نبود آنها در این بازی واقعا عجیب میباشد.
از مراحل مختلف، مبارزات با باسها و کمبودهای این بخش بگذریم و به سراغ کمپ اصلی برویم. این کمپ در یک جزیرهی کوچک قرار دارد که در آنجا میتوانید به بخشهای مختلفی از بازی دسترسی داشته باشید. به دیگر جزیرهها برای جمعآوری منابع سفر کنید، با استفاده از آزمایشگاهها به ساخت سلاحها بپردازید، اسکین کرش یا کوکو را تغییر دهید و به تیمهای مختلف ملحق شوید یا تیم خودتان را بسازید. اگر کمی در کمپ به گشت و گذار بپردازید، متوجه خواهید شد که بسیاری از بخشها و قسمتهای کمپ در دسترس نیستند و فعلا نمیتوانید از آنها استفاده کنید و باید صبر کنید تا با آپدیتهای مختلف این مشکل حل شود، ولی سوال این است که چرا سازندگان این بازی را ناقص منتشر کردهاند؟ مسئله این است که اینگونه بازیها قدرت آن را ندارند که تا یک سال یا حتی کمتر در گوشی شما باقی بمانند و در نهایت شما آنها را حذف خواهید کرد، پس بسیاری از افرادی که الآن این بازی را نصب کردهاند، هیچوقت آپدیتهای بزرگ آینده را دریافت نخواهند کرد و بسیار بهتر بود که شرکت King ساخت بازی را تکمیل میکرد و سپس آن را منتشر مینمود. بخش آنلاین بازی هم از این قضیه مسثنی نبوده و بسیاری از امکانات و تورنومنتهای مختلف در دسترس نیستند و باید منتظر آپدیتهای آینده باشید، البته اگر تا آن زمان بازی را حذف نکرده باشید.
در مجموع باید گفت که بازی در زمینه گیمپلی دارای پتانسیل فوقالعادهای است که متاسفانه از آنها استفاده نشده و مشکلات زیادی در این بخش به عنوان Crash Bandicoot: On the Run وارد است که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد. علاوه بر تمامی این مشکلات، پرداختهای درونبرنامهای هم وجود دارد که واقعا کلافهکننده است و کاملا تاثیر آن را در روند بازی احساس خواهید کرد. لازم به ذکر است که بازی با آیپی ایران در دسترس نیست و برای اجرای آن به اپلیکیشنهای تغییردهنده آیپی نیاز خواهید داشت.
محیطهای همیشگی، همان حس و حال آشنا
قطعا اولین توقع شما از بخش گرافیک بصری بازی، وجود محیطهای نوستالژی و خاطرهانگیزی است که از نسخههای قدیمی آنها را به یاد داریم. بازی Crash Bandicoot: On the Run در این امر کاملا موفق بوده و شما با همان جنگل جذاب و پر از موجودات عجیب و غریب مواجه هستید که از طراحی فوقالعادهای برخوردار است، البته این اولین محیطی است که باید در آن با باسها به مبارزه بپردازید، محیطهای بسیار متنوع دیگری هم در بازی وجود دارند که این تنوع اجازه نمیدهد از تماشای بازی خسته شوید. کمپ اصلی هم بسیار طراحی خوبی دارد و در صورت تکمیل بودن تمامی قسمتهای آن، قطعا میتوانست جلوه بسیار بهتری داشته باشد. طراحی چهره کرش و کوکو با اینکه کمی با نسخههای کنسولی متفاوت است، همچنان بسیار عالی بهنظر میرسد و ما شاهد همان چهره بامزه و شاداب همیشگی کرش هستیم.
بازی از حیث گرافیک فنی قابلقبول است و با سختگیری میتوان گفت که تکسچرهای بازی میتوانست کمی بهتر کار شوند، زیرا بافت گیاهان و بعضی از اشیاء کمی بیکیفیت بهنظر میرسند که اندکی آزاردهنده است، البته نباید این قضیه را مشکل بزرگی تلقی کرد، زیرا این بازی برای گوشیهای هوشمند بوده و طیف وسیع سختافزاری این پلتفرم باعث میشود که سازندگان بیخیال بعضی جزئیات گرافیکی شوند. در بازی خبری از تنظیمات گرافیکی نیست که وجود آن برای دارندگان گوشیهای پایینرده حائز اهمیت است. اما بهترین بخش از گرافیک بازی مربوط به انیمیشن شخصیتهای بازی میباشد، بدون اغراق انیمیشن شخصیتها چیزی از نسخههای کنسولی کم ندارد و بسیار طبیعی، روان و جذاب هستند، دویدن کراش، حالتهای صورت او و همهچیز که مربوط به انیمیشن باشد، در بهترین سطح خود قرار دارد.
در طول تجربه بازی، به احتمال خیلی زیاد با هیچگونه مشکل فنی یا باگی مواجه نخواهید شد و باید گفت که بهینهسازی آن هم بسیار خوب کار شده و با گوشیهای پایینرده هم بهندرت دچار مشکلاتی مانند افت فریم خواهید شد.
نیازی به موسیقیهای نوستالژی نیست
به شخصه توقع داشتم که موسیقیهای قدیمی این سری، در بازی Crash Bandicoot: On the Run هم وجود داشته باشد که شوربختانه خبری از آنها نیست، اما نمیتوان گفت که بازی در این زمینه دارای مشکلی است و اتفاقا موسیقیهای بازی بسیار متنوع و جذاب هستند، به هرحال وجود موسیقیهای قدیمی میتوانست برای افرادی که با این فرنچایز خاطره دارند جذاب باشد. موسیقیهای بازی در طول یک مرحله به خوبی در شرایط مختلف عوض میشوند و کاملا حس و حال آن لحظه را به شما القا خواهند کرد، برای مثال هنگام مواجه با باسها، ریتم موسیقی بالا میرود یا در پایان مرحله این ریتم خیلی آرام میشود.
به غیر از صدای شخصیتها، در باقی موارد از صداهای نسخههای قدیمی این سری استفاده شده است که شنیدن آن آواهای قدیمی بسیار دلنشین خواهد بود. صدای شکستن جعبهها، چرخیدن کرش، جمعآوری سیب و … کاملا مانند نسخههای کلاسیک سری کرش بندیکوت میباشد. همانطور که اشاره کردیم، صدای شخصیتها کاملا عوض شده که زیاد جالب نیستند و احساس میکنید که یکی از کارکنان شرکت King را به صورت اتفاقی برای صداگذاری بر روی شخصیتها انتخاب کردهاند.
سخن آخر
در نهایت باید گفت که بازی Crash Bandicoot: On the Run، یک عنوان کاملا معمولی به حساب میآید که شامل نقصهای زیادی بوده و مشکلات ریز و درشتی در بخش گیمپلی دارد که نمیتوان به سادگی از کنار آنها عبور کرد، البته Crash Bandicoot: On the Run قادر است حداقل به عنوان یک بازی تفننی سرگرمکننده باشد. با وجود تمامی این مسائل، تجربه این بازی را برای طرفداران این فرنچایز قدیمی و دوستداران بازیهای سبک دوندگی پیشنهاد میکنیم.
نکات مثبت:
طراحی مراحل فوقالعاده بخش challenge
محیطهای بازی به خوبی طراحی شدهاند
انیمیشن شخصیتها بسیار عالی کار شده است
صداگذاری بازی شما را به یاد نسخههای قدیمی این فرنچایز خواهد انداخت که فوقالعاده است
نکات منفی:
بازی ناقص بوده و بسیاری از بخش های آن فعلا در دسترس نیست
سادگی بیش از حد مراحل اصلی
پرداختهای درونبرنامهای کلافهکننده
روند بازی بعد از گذشت تنها چندین مرحله تکراری خواهد شد
نظرات
این بازی فقط برای پولسازی ساخته شده انتظار زیادی ازش نداشته باشید
فعلا آره امیدوارم نسخه نهاییش پرداختاش کمتر بشه.آخه کینگ تا حالا همچین شرکتی نبوده تن اکتیویژن بهش خورده
سلام و عرض ادب
اون نوار هر چه دقیق تر بزنید لول آپ و پول بیشتری انتهای مرحله میگیرید در ضمن بازی بخش بی انتها هم دارد اما مشکلات پرداخت و بخشای زیاد غیر فعال رو قبول دارم من تا لول ۱۱ رفتم یکم کسل کننده شد پاک کردم تا نسخه نهایی بازی بیاد
وقت بخیر
بله بخش بیانتهاش بیشتر برای جمعآوری منابع هستش و بخاطر یه سری کمبودها زیاد جالب نیست.
تشکر اون نوار هم اشاره کردین :yes: من همچین مسئلهای رو متوجه نشده بودم
سلام
بله شما درست میفرمایید.نقد خوبی بود خسته نباشید
من هنر کنم وقت بزارم همون شماره ۴ اشو بازی کنم خیلیه :wilt: