نقد و بررسی The Falconeer؛ نبرد شاهین ها
بازیهای مبتنی بر پرواز و مبارزات هوایی همواره از محبوبیت خاصی بین بازیکنان برخوردار بوده است. با این وجود، معمولاً بازیهای این سبک با ایدهی استفاده از هواپیماهای جنگنده ساخته میشوند. بازی The Falconeer عنوانی است که با ایدهی استفاده از شاهینهای غولآسا در نبردهای هوایی ساخته شده است. در ادامه به نقد و بررسی این بازی میپردازیم.
The Falconeer، عنوانی با یک سازنده
اول از همه و پیش از شروع بررسی داستان بازی باید به سازندهی این عنوان اشاره کنیم. اگر صداگذاران و تیم موسیقی بازی را در نظر نگیریم، میتوان گفت که تمامی بازی توسط یک نفر ساخته شده است. آقای توماس سالا (Tomas Sala) که یک طراح هنری و همچنین گیم دیزاینر است. او پیشتر بر روی چند بازی موبایل و همچنین ماد معروف Moonpath to Elsweyr برای بازی Skyrim کار کرده و اکنون شاهد این هستیم که آقای سالا این بازی را بهتنهایی ساخته است. از طراحی مرحله و مکانیکهای بازی گرفته تا برنامهنویسی و همچنین طراحی هنری و گرافیک این اثر به طور تمام و کمال توسط آقای سالا انجام شده است و از این رو میتوان گفت که با اثری خاص روبهرو هستیم. اثری که کیفیت بسیار بالایی دارد و با شنیدن این که کل بازی توسط یک نفر ساخته شده است، احتمالاً هر بازیکنی متعجب خواهد شد. البته با توجه به پیچیدگی روند انتشار بازی، شرکت Wired Production وظیفهی نشر آن را بر عهده گرفته است، اما به هر حال در فرآیند ساخت اصلی The Falconeer، دخالت چندانی نداشته است.
داستان The Falconeer
با این مقدمه به سراغ نقد بازی میرویم. احتمالاً با توجه به این که بازی توسط یک نفر ساخته شده است، انتظار داشتن داستان چشمگیر از این عنوان چندان معقول نباشد، اما خوشبختانه The Falconeer به هیچ وجه بازیکنان را از این لحاظ ناامید نمیکند. بازی در یک دنیای پوشیده از آب و اقیانوس به نام The Great Ursee جریان دارد که جزایر کوچکی در قسمتهای آن قرار گرفته و در هر جزیره ملتی خاص با فرهنگی ویژه قرار دارند. اکثر این حکومتها با یکدیگر در جنگ هستند و داستان بازی حول محوریت این نبردها روایت میشود. در طول بازی شما به عنوان یک فرد بیطرف که توانایی سوار شدن بر شاهینهای غولآسا و کنترلشان را مانند خیلی از مردمان این دنیا دارد، به گروههای مختلفی در نبردهایشان کمک خواهید کرد تا شاید بتوانید به تدریج راهی برای ایجاد صلح بین آنان پیدا کنید.
داستان بازی هر چند از نظر اتفاقات و وقایع عنوان غافلگیر کنندهای نیست، اما از بابت جزئیات فرعی، داستانهای پیش زمینهی گروهها و همچنین دیالوگهایی که بین شخصیتها رد و بدل میشود، بسیار موفق عمل کرده است. از طریق نوشتههای مختلف و دیالوگهای گوناگونی که در بازی میشنوید و میخوانید، میتوانید با جزئیات فرهنگی این حکومتها آشنا شده و همچنین با دنیای رازآلود بازی هم آشنا میشوید. این موضوع حتی بیشتر از خط داستانی روایی اصلی بازی باعث جذب بازیکنان به این عنوان میشود و برای آشنایی با این ملتها و همچنین سر در آوردن از راز و رمز دنیای مسحور کننده بازی هم که شده، بازیکن تشویق به ادامهی بازی تا انتها میشود.
در مجموع و با مواردی که گفته شد، میتوان به این نتیجه رسید که The Falconeer به عنوان اثری که یک نفر تقریباً تمامی مراحل ساخت آن را طی کرده است، داستانی بسیار خوب و قابل قبول دارد. شاید خود وقایع داستانی بازی هیجان کافی را نداشته باشند، اما جزئیات ریز و درشتی که در سرتاسر بازی قرار گرفته است، در نهایت منجر به این میشود که بازیکن با دنیای خاص این بازی انس بگیرد و بتواند از روایت و دنیای این اثر لذت ببرد. دستیابی به چنین موفقیتی در عنوانی نظیر The Falconeer که بدون بودجه زیاد و به صورت تکنفره ساخته شده، واقعاً کار دشواری است و از این رو باید به سازندهی این عنوان تبریک گفت.
گیم پلی The Flaconeer
بعد از داستان نوبت به گیم پلی بازی میرسد. همان طور که احتمالاً از تصاویر بازی هم مشخص باشد، The Falconeer عنوانی مبتنی بر پرواز و نبردهای هوایی است. در طول بازی، شما کنترل یک شاهین غولپیکر را بر عهده دارید که فردی بر روی آن سوار شده است. بازی امکان پرواز و انجام مانورهای مختلف را به شکلهای گوناگون در اختیار شما قرار داده و علاوه بر این موضوع، فردی که روی شاهین سوار شده امکان شلیک گلولههای ویژهای را به دشمنان دارد. از این رو مکانیزمهای اصلی بازی در وهلهی اول شامل پرواز و انجام حرکات مختلف در آسمان به کمک این شاهین و در وهله دوم، شامل مبارزه با دشمنان مختلف است که به شکلهای مختلف از آسمان و زمین به شما حمله خواهند کرد.
مکانیزمهای حرکتی و دنیای زیبای بازی
اولین موضوعی که باید مورد بررسی قرار بگیرد، سیستم مکانیزم پرواز در The Falconeer است. شاید در چند دقیقهی اول کمی حرکت دادن درست شاهین دشوار به نظر برسد، اما با گذشت مدت کوتاهی از انجام بازی، مهارت کلی برای کنترل نرم و روان را در این بازی به دست آورده و موفق خواهید شد که به کمک شاهین خود، به شکلهای مختلف در آسمان مانورهای سریعی را اجرا کنید. البته یک نوار استقامت هم وجود دارد که اجازه نمیدهد حرکات سخت و پیچیده را پشت سر هم به اجرا در آورید و از این رو باید به وضعیت آن، به خصوص در طول مبارزات کاملاً توجه کنید. همه حرکتها به شکلی طبیعی و تا حدی الهام گرفته از نحوهی پرواز واقعی شاهین است. با شیرجه زدن به سمت زمین و بالا رفتن مجدد، میتوانید سرعت کلی پرواز خود را افزایش دهید و با انجام کاری نظیر بال زدن درجا، امکان کاهش سرعت وجود دارد. از طریق باز کردن بالها و تغییر زاویه آنان، حرکات به طرفین هم به خوبی انجام میشود. این موارد علاوه بر جنبهی بصری، به شکلی راحت از نظر کنترلی نیز قابل پیادهسازی هستند و از این رو لذت پرواز با این پرندهی باشکوه را به خوبی به شما منتقل میکنند.
ذکر این نکته نیز ضروری است که The Falconeer عملاً در یک دنیای Open World و جهان باز در جریان است و در آن میتوانید به نقاط مختلف سفر کرده و در طول این سفر، از مناظر زیبای بازی لذت ببرید. با نگاه کردن به هر گوشه بازی میتوانید نکتهی قابل توجه و زیبایی برای مشاهده پیدا کنید؛ طوفان و صاعقهای که در نزدیکی شما یا در دوردست به چشم میخورد و یا نهنگی که از آب به بیرون میپرد و صخرههای زیبایی که در میانهی اقیانوس خودنمایی میکنند، همگی نمونههایی از مناظر بدیع و جذاب بازی هستند که باعث میشوند حس سحرانگیز و زیبایی در این اثر شکل بگیرد. همچنین قابلیت غیرفعال کردن تمامی عناصر رابط کاربری (HUD) هم در The Falconeer قرار داده شده است که گزینه بسیار مناسبی برای لحظات آرامشبخش بازی و لذت بردن از مناظر زیبای آن است.
مبارزات بازی
نکتهی دیگر مبارزات بازی است. همانند همهی عناوینی که مبتنی بر نبرد در هوا هستند، در The Falconeer شما نشانگر سفید رنگ شلیک به اهداف را مشاهده کرده و با جا به جا کردن آن –که معمولاً با جا به جا شدن خود شاهین هم همراه است- و فشردن دکمهی مخصوص میتوانید به دشمنان شلیک کنید. برای مبارزه با دشمنان مختلفی که از زمین و هوا به شما حمله خواهند کرد، باید سرعت عمل بالایی داشته باشید تا هم بتوانید بهسرعت آنان را از پای در بیاورید و هم خود، مورد اصابت ضربات آنان قرار نگیرید. البته ذکر این نکته هم ضروری است که کنترل بازی حین مبارزات با استفاده از کنترلر کمی دشوارتر از ماوس و کیبورد است و شاید عادت کردن به آن کمی دشوار باشد.
شاید با توجه به ظاهر بازی به نظر برسد که با عنوان راحتی روبهرو هستیم، ولی باید گفت که این طور نیست. در بعضی مراحل هجوم و سرعت دشمنان بسیار بیشتر از حد تصور است و در نتیجه، بازی اثر چندان راحتی محسوب نمیشود. با این وجود در بعضی مواقع، این سختی تا حدی به عنوان نقطه ضعف بازی عمل کرده است. چون منحنی سختی بازی روند خیلی منظمی نداشته و در چند قسمت خاص، شاهد یک اوجگیری زیاد در سختی بازی هستیم که از آن جایی که ناگهانی اتفاق میافتند، باعث آزار بازیکن خواهند شد. هر چند این موارد خیلی زیاد نیستند، ولی تا حدی آزاردهنده خواهند بود و خیلی قابل چشمپوشی نیستند.
مأموریتهای The Falconeer به طور کلی در چند دستهی خاص نظیر حمله به دشمن یا اسکورت کردن یک کشتی و مواردی نظیر این تقسیم میشوند و شاید از نظر نوع، تنوع چندانی نداشته باشند؛ اما خوشبختانه، کیفیت خوب مبارزات و همچنین مناظر زیبای بازی باعث میشوند که این عدم تنوع آنقدر به تجربه کلی بازی لطمهای وارد نکند.
یکی از ایرادهای مهمی که در بازی وجود دارد، نبود سیستم چک پوینت در طول مراحل است؛ به همین علت ممکن است در بعضی مأموریتهای طولانی، درست در لحظات پایانی مرحله شکست بخورید و مجبور بشوید که کل فرآیند را از ابتدا طی کنید. هر چند مناظر زیبای بازی و مبارزات لذت بخش آن تا حدی میتوانند مرهمی بر خطر تکراری شدن باشند، اما خواهناخواه بعد از چند بار شکست در بعضی مراحل سخت بازی، کمی از آن دلزده شده و احساس خسته کننده بودن بازی به شما دست میدهد.
سایر نکات و جمعبندی گیم پلی
قابلیتهایی نظیر تعویض شاهین و یا ارتقای اسلحهی آن هم در بازی قرار داده شدهاند. در مأموریتهای مختلف، امکان به دست آوردن شاهینهای جدیدی با سرعت و قدرت حملهی گوناگون را در اختیار خواهید داشت و علاوه بر این موضوع، بعد از اتمام مأموریتهای گوناگون، مقداری پول به عنوان جایزه به دست میآورید که به کمک آن میتوانید اسلحهی قرار گرفته را ارتقا بدهید. این موارد باعث میشوند که بازی از این لحاظ عمق قابل قبولی پیدا کند و تا حد خوبی پابهپای عناوین قدرتمند روز باشد. البته مشکلی در این بخش وجود دارد و آن هم متعادل نبودن پاداشی است که از انجام مراحل به دست میآورید. این متعادل نبودن باعث شده که گاهی اوقات نتوان خیلی خوب از سیستم ارتقای اسلحه و خرید آیتم استفاده کرد. هر چند وجود این نوع ضعفهای مربوط به بالانس بودن بازی، برای عنوانی که توسط یک نفر توسعه داده شده، تا حدی طبیعی است ولی به هر حال وجود آنها در بازی احساس میشود و نمیتوان از آن چشمپوشی کرد.
در مجموع و با تمام مواردی که گفتیم، میتوان به این نتیجه رسید که The Falconeer از لحاظ گیم پلی عنوان موفقی بوده است. بازی بدون ایراد نیست و ضعفهایی در زمینه بالانس درجهی سختی و همچنین کنترل بوسیلهی کنترلر دارد، اما جذابیت بالای سیستم کلی مبارزاتی بازی، در کنار سیستم پرواز لذتبخش در دنیای زیبای آن و توجه به این نکته که بازی تماماً توسط یک نفر طراحی شده، باعث میشود که بتوانیم آن را اثری کاملاً موفق در این زمینه بدانیم.
گرافیک The Falconeer
بعد از گیم پلی نوبت به گرافیک بازی میرسد. از بعد هنری، عملکرد بازی بسیار عالی بوده است. ایدهی استفاده از پرندهای نظیر شاهین در نبردهای هوایی به خوبی باعث ساخته شدن تجربهی بصری منحصر به فرد برای بازی شده است و در کنار آن، سبک هنری ویژهای در بازی استفاده شده که به خصوص در طراحی محیطی کاملاً تأثیر گذار بوده و منجر به خلق محیطهای اسرارآمیز و زیبایی شده است.
از بعد فنی، هر چند ضعفهایی در طراحی چهره افرادی که در گوشهی تصویر با شما صحبت میکنند وجود دارد، اما از نظر انیمیشنهای حرکتی، مدلسازی شاهین و همچنین ساخت و طراحی اجزای محیط، عملکرد سازندهی بازی فوقالعاده ستودنی بوده است. همانطور که احتمالاً میدانید، بازی علاوه بر PC برای ایکس باکس وان و ایکس باکس سری ایکس/اس هم عرضه شده است و در نسخهی نسل جدید، امکان رسیدن به فریم ریت ۱۲۰ فریم بر ثانیه هم وجود دارد و حتی در نسخهی نسل قبلی هم در اکثر اوقات به طور پایدار، نرخ فریم نزدیک به ۶۰ است. بهینه سازی خوب بازی از لحاظ گرافیکی، آن هم توسط یک نفر، واقعاً کار فوقالعادهای بوده که سازندهی The Falconeer به خوبی از پس آن برآمده است.
موسیقی و صداگذاری The Falconeer
در نهایت نوبت به بررسی موسیقی و صداگذاری بازی میرسد. به طرز اعجاب آوری، بازی از لحاظ موسیقی هم عملکرد فوقالعادهای دارد. تعداد قطعات ضبط شده برای ساندترک این عنوان به بیش از ۲۵ قطعه میرسد که تقریباً همگی آنها از کیفیت مطلوبی برخوردار بوده و به خوبی با فضای بازی هماهنگی دارند. در هنگام مبارزات، موسیقیهایی با ریتم تند و همراه سازهای کوبهای پخش میشود و در لحظات آرامتر بازی، شاهد قطعات آرامشبخش هستیم. یکی از نکات جالب هم استفاده از تکنیک حنجره خوانی مغولی در بعضی از ساندترکهای موسیقی این عنوان است که ترکیب آن با دنیای جذاب The Falconeer، فضایی سحرانگیز، رازآلود و جادویی را خلق میکند.
در بعد صداگذاری، از نظر صدای شخصیتها، عملکرد بازی را میتوان متوسط ارزیابی کرد. هر چند واقعاً انتظار صداگذاری سطح بالا از عنوانی که سازندهی اصلی آن یک نفر بوده و بودجه زیادی برای استخدام صداگذاران حرفهای نداشته، تا حدی زیاده روی است. خوشبختانه در بعد صداگذاری روی شاهینها، افکتهایی نظیر صاعقه، شلیک و… بازی هیچ کم و کاستی ندارد و ایراد خاصی در آن مشاهده نمیشود.
نتیجهگیری نهایی The Falconeer
بازی The Falconeer اثری جذاب در سبک مبارزات هوایی است و سازندهی آن به خوبی توانسته از ایدهی استفاده از پرندگانی نظیر شاهین استفاده کرده و اثری زیبا را به مخاطبان عرضه کند. دنیای بازی رازهای زیادی برای کشف شدن دارد و از لحاظ فضاسازی داستانی و گرافیکی، عملکرد خیرهکنندهای را در این بازی شاهد هستیم. ضمن این که از بعد موسیقی هم این عنوان کم و کاستی ندارد. هستهی اصلی گیم پلی بازی هم بسیار جذاب و درگیرکننده پیادهسازی شده است و هر چند ایراداتی در زمینهی متعادل شدن سختی بعضی از مراحل وجود دارد، اما در نهایت میتوان گفت با اثری لذتبخش روبهرو هستیم که ارزش تجربه کردن را دارد.
- نکات مثبت:
- فضاسازی بسیار خوب داستانی و خلق دنیایی رازآلود و سحرآمیز
- گرافیک هنری خوب در طراحی فضاهای مختلف بازی
- مناظر بسیار زیبا
- موسیقی فوقالعاده و هماهنگی جادویی آن با محیط بازی
- هستهی اصلی گیم پلی بازی و مکانیزم پرواز لذت بخش
نکات منفی:
- صداگذاری شخصیتهای بازی جای کار بیشتر داشت
- متعادل نبودن سیستم سختی بازی در طول مراحل
- کنترل دشوار بخش مبارزاتی از طریق کنترلر
- عدم هماهنگی پاداشهای مراحل
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
عالی :yes:
مثل اینکه بازی خوبیه
کلا پرواز دوست دارم
تو اسکایریم هم حتی میرفتم پیش جاینت ها بزنن زیرم پرواز کنم 😀
چقدر خوشگله این بازی :inlove: :inlove:
یه سوال داشتم.
چرا گیمفا قفلی زده روی ۸.۵
به ۹۰ درصد بازی هایش نمره ۸.۵ را می دهد.
ببخشید واقعا برایم سوال شده بود.
واقعا فقط یک نفر این بازی را ساخته؟
دمش گرم.
والا نصبش کردم سرگیجه گرفتم حذفش کردم…..