پلسازی با طعم مردگان متحرک | نقد و بررسی بازی Bridge Constructor: The Walking Dead
معماها همیشه برای بشر جذاب بودهاند و ما از سالهای دور همیشه مراسمهایی را به یاد داریم که شرکتکنندگان به حل برخی از معماها پرداختهاند. حتی جدای از آن ما میتوانیم به مسائلی اشاره کنیم که امروزه به ما نزدیکتر هستند؛ برای مثال فیلمهای سینمایی و حتی کتابهای بسیاری وجود دارند که اساس خود را بر پایه معماها گذاشتهاند و باعث میشوند که بینندگان یا خوانندگان بارها در حین داستان به حدس زدن بپردازند. در واقع این ژانر پایه همان چیزی است که امروزه در بسیاری از بازیهای ویدیویی هم رخ میدهد و ما میتوانیم اوج هنرنمایی آن را درون عنوانی نظیر Portal بیابیم که سطح داستانگویی را به وسیله حل معماها، یک قدم بالاتر میبرد و برای کاربر تصویری را ترسیم میکند که بدون وجود این عنصر، قابل درک نبودند. بازی دیگری که میتواند به بحث حال حاضر و مخصوصاً عنوان مورد نقد ما شبیه باشد، World of Goo است که با سادهترین مکانیزمها، معماهایی بسیار جذاب و گیرایی را خلق کرده است. معماهایی که در نگاه اول اصلاً پیچیده نیستند اما تنها تجربه است که میتواند در اینباره نظر بدهد.
مجموعه بازیهای Bridge Constructor پیش از این روندی مشابه World of Goo را پیش گرفته بودند و سعی میکردند که تنها با ارائه یک گیمپلی مبتنی بر معما به هدف خود برسند؛ اما به هر حال زمان میگذرد و اما اهداف تغییر میکنند. مدتی است که این سری به سمت تعریف داستانهایی از جهانهای دیگر میرود. مثلاً مدتی پیش شاهد کراساور این بازی با دنیای Portal بودیم و حال شاهد نسخه آخرالزمانی بازی یادشده هستیم. بازی Bridge Constructor: The Walking Dead همانطور که از نامش پیداست، به نقل داستانهایی از جهان سریال The Walking Dead میپردازد و سعی دارد که برای ساخت و ساز هر معبر و حل کردن تمام معماها یک پیشزمینه داستانی ارائه دهد. در ادامه به بررسی این میپردازیم که آیا اثر مذکور میتواند در این زمینه خوب ظاهر شود یا خیر.
شخصیتهای نامآشنا
وقتی در یک بازی تماماً پازل به سراغ عنصر داستان میرویم، اولین موضوع قابل توجه این است که آیا روایت بازی میتواند دلیل قانعکنندهای برای هر مشکل و البته راهحل آن ارائه کند؛ همچنین باید این بحث را هم در نظر بگیریم که گذراندن هر معما، چه تاثیری در روند داستان و مخصوصاً شخصیتهای آن دارد؟ این مسائل زمانی پررنگتر میشوند که بازی مذکور، بخشهای مختلف داستان خود را از رسانهای نظیر The Walking Dead الهام گرفته باشد؛ رسانهای که علاوه بر مجلات کمیک، چندین سریال تلویزیونی و بازیویدیویی را هم در کارنامه خود دارد و زمینههای قدرتمندی را برای اقتباس، در دسترس سازندگان عنوان Bridge Constructor قرار میدهد. در ادامه توصیفات پیشین باید عرض کنم که داستان بازی آنقدر قوی نیست که فصلهای ابتدایی سریال یادشده را یادآوری کند و شما را درون پیچ و خمهای خود محو سازد. در حقیقت داستان کاملاً در اختیار گیمپلی بازی قرار گرفته است و خیلی از اوقات ما معماهای سازندگان را میبینیم که تاثیر شگرفی در شکلگیری خط داستانی این عنوان داشتهاند؛ یعنی اکثر اوقات تنها معماهای بازی هستند که بر داستان تاثیر میگذارند و کم پیش میآید که داستان بازی نحوه ساخت سازهها و حل معماها را تغییر دهد.
با این وجود این داستان قابلیتهای خوبی را به وسیله شخصیتهای خود در اختیار کاربر قرار میدهد و به این صورت فراتر از یک عنوان پلسازی معمول ظاهر میشود. به هر حال همین داستان نچندان دلچسب و جذاب، با وجود ضعف زیاد در زمینه رقابت با مجموعههای اصلی The Walking Dead، در زمان مناسبی شروع به معرفی شخصیتهای جدیدتر میکند و اگر بخواهیم خوب به موشکافی شخصیتها بپردازیم، شخصیتپردازی مناسبی را خواهیم دید. البته این به معنای حضور کاتسینهای جذاب ۴۰ دقیقهای (همانند روندی که کوجیما طی میکرد) نیست بلکه قسمت دیگری از هنرنماییهای بازی در همین بخش شکوفا میشود و شما تنها به وسیله دیالوگها و تصاویر ثابت شخصیتها است که میتوانید با آنها همزادپنداری کنید؛ جایی که برای مثال شخصیت یوجین کاملاً همانند زمینههای از پیش تعیین شده خود عمل میکند و با حرفهای پیچیدهاش، شما را گاه به خنده و گاه به فکر فرو میبرد. از سوی دیگر برای مثال شخصیت دریل را داریم که معمولاً کم صحبت است و در نهایت هم دوست دارد که سریعاً دست به کار شود و با یک جمله کوتاه، روند ورود به هر مرحله را آغاز کند. باید باری دیگر یادآور شد که تمام این اتفاقات تنها توسط چندخط دیالوگ به بازیباز منتقل میشوند و شما حتی قادر نیستید تا صدای آنها را بشنوید. بنابراین جدا از داستان ضعیف، اما معماهای اثرگذار بر داستان و همچنین شخصیتپردازی مناسب دو عنصری است که همیشه شما را برای برگشت به چالشبرانگیزترین پلسازیهای بازی نیز مجاب خواهد کرد. مبحثی که استفاده به جا آن هم در یک بازی دو بعدی و اقتباسی بسیار گرانبها است و شما به این باور خواهید رسید که این عنوان تنها به موفقیتهای مجموعه مذکور تکیه نمیکند و ایدههای جالبی در سر دارد.
یک پلسازی ناب
با وجود اینکه گیمپلی بازی در ابتدا تنها به ساختن چند سازه ساده چوبی و پیرامون آن ختم میشود اما چنان آموزش سختی را در زمینه پیاده کردن مکانیزمهای خود شروع میکند که شما تا مدتها بعد، با آن مشکل خواهید داشت. حداقل این اتفاقی است که در کنسول برای من پیش آمد و تازه این در حالی است که من سالیان پیش به تجربه نسخههای ابتدایی مجموعه پرداخته بودم. در واقع این عنوان روند مناسبی را در جایگیری دکمههای خود انتخاب نکرده است و با گذشت زمان کوتاهی هم دست به اضافه کردن المانهای جدیدی به بازی میزند که کنترل آن را بیش از پیش سخت خواهند کرد. با این حال این المانها برآمدههای از ایدههای بسیار جالبی هستند و به شما این تصور را میدهند که شخصیتهای بازی بیهوده نیستند و قابلیتهای آنها به کمک شما خواهند آمد. نحوه کنترل کردن بازی در درجه اول اینگونه است که باید برخی از قطعات چوبی یا … را به یکدیگر متصل کنید و با استفاده از ترفندهای مناسب و البته مدیریت صحیح منابع، سازهای را بسازید که بتواند نیاز آن مرحله را پاسخگو باشد. این نیاز میتواند عبور شخصیتها یا وسایل نقلیه آنها از روی پل یا رساندن یک بشکه سوخت به مکان موردنیاز باشد.
همانطور که پیشتر ذکر شد، در خلال پیشروی در طول بازی، با قابلیتها و ویژگیهای جدیدی رو به رو خواهید شد؛ این ویژگیها آن قدر استادانه و به موقع و همچنین با پیشزمینه داستانی مناسب در اختیار شما قرار میگیرند که همیشه بازی برای شما جذاب باقی میماند و شما طالب این خواهید بود که هر چه سریعتر آخرین معماهای آن را نیز حل کنید. در وصف این قابلیتها میتوان گفت که برای مثال با گذشت زمان کوتاهی، شما قادر خواهید بود تا به استفاده از عروسک یوجین یا مهمات و موادمنفجره شخصیتهای بازی، به کنترل برخی از موارد بپردازید. علاوه بر این موارد، منابع اولیه ساخت و ساز هم در طول زمان افزایش مییابند و شما را در گلوگاه سخت و جذاب استفاده درست از این مواد قرار میدهند.
البته موضوعی که در این بین هم داخل بازی و هم داخل مجموعه اصلی The Walking Dead تبدیل به یک نقطه ضعف بزرگ شده، حضور زامبیهایی است که دیگر تهدید قابل توجهی محسوب نمیشوند و تنها وجود دارند تا عرصه را خالی نگذاشته باشند. همچنین مورد دیگری که خیلی روی تجربه بازیباز تاثیر میگذارد، کندی برخی از فرایندهای بازی است؛ به این معنی که شما هر بار پس از شروع حرکت شخصیتها و سپس متوقف نمودنشان باید چندثانیه منتظر بمانید تا بازی از حالت فریز خارج شود. این موضوع مخصوصاً زمانی عذابآورتر میشود که شما مجبور باشید چندین بار استراتژی خودتان را پشت سر هم امتحان کنید. همچنین گاهی اوقات دوربین بازی هم به کمک مشکلی پیش میشتابد و شما تحملتان را کاملاً از دست خواهید داد.
مردگان غیرمتحرک
همین ابتدا باید بگویم که طراحی هنری بازی اصلاً در حد نسل هشتم نیست و گاهی اوقات حتی برای یک عنوان موبایلی هم ضعیف به نظر میرسد. در حقیقت شما هر لحظه که معماهای شیرین پلسازی را پشت سر میگذارید، با توجهی اندک به شخصیتها و در کل تمام اجزای روی صفحه، میتوانید متوجه این موضوع شوید که عملاً هیچ زحمتی در بخش هنری بازی به کار نرفته است و حتی چهره شخصیتهای داستان هم حرفی برای گفتن ندارند.
از آن گذشته، بخش فنی بازی هم کاملاً ناامید کننده است و با وجود پردازشهای بسیار سبک بازی، شما به دفعات شاهد کندی و افت فریم خواهید بود. به تمام این موارد میتوان کیفیت پایین بافتهای بازی را هم افزود که اصلاً خوب به نظر نمیرسند و تنها از فاصله دور است که میتوان کمکاری سازندگان در این بخش را فراموش کرد. با این حال تم کلی و رنگبندی محیط نسبتاً خوب کار شده است و شما اگر پیشتر با مجموعه The Walking Dead آشنایی داشته باشید، خود را درون یک محیط آشنا حس خواهید کرد. این مهم زمانی باعث حسرت خوردن شما میشود که نگاهی گذرا به طراحی محیط بیندازید. با اینکه تلاشهای کمی صورت گرفته است تا کلیت اثر شبیه به دنیای اثر اقتباسی باشد اما کیفیت پایین کار توسعهدهندگان، اجازه تحقق این موضوع را نمیدهد.
صدا بیصدا
موسیقی اصلی بازی به پیروی از نواهای سریال The Walking Dead و مخصوصاً تم اصلی آن میپردازد. با وجود اینکه این موسیقی بسیار قابل احترام و لایق توجه است اما پس از مدتی تکراری میشود و این سوال را پیش میکشد که چرا تنظیمکنندگان بازی تنها به موارد اندکی بسنده کردهاند و بقیه کار را رها ساختهاند. جدا از کمیت اندک موسیقیهای بازی، باید به سکوت شخصیتهای اصلی هم بپردازیم. اینکه یک بازی با محوریت مجموعه The Walking Dead ساخته شود، موسیقی و داستان آن را تداعی و شخصیتهای آن را پیادهسازی کند ولی در نهایت آنها را خاموش نگه دارد، یکی از عجیبترین سوالات بیپاسخ در زمینه توسعه این عنوان است.
قبلتر در بخش داستان به این نکته اشاره شد که شخصیتپذیری به لطف دیالوگهای قابلتوجه در سطح خوبی قرار دارد اما تصور کنید که این شخصیتپردازی همراه با صداگذاری هر فرد همراه میشد؛ در آن صورت بازی مواضع محکمی میساخت که میتوانست ایرادهای بخش موسیقی را هم کمرنگتر کند اما متاسفانه این اتفاق رخ نداده است و ما شاهد دیالوگهای جالبی هستیم که تنها در ذهنمان صدا دارند. صدای ساخت و ساز، سلاحها، برخوردها و تعاملات نیز حرفی برای گفتن ندارند و بهقدری تهی ظاهر میشوند که نمیتوان آنها را جزوی از صداگذاری بازی به شمار آورد.
کلام آخر
بازی Bridge Constructor: The Walking Dead به لطف معماهای جذاب خود در بخش پلسازی و همچنین استفاده مناسب از قابلیتهای شخصیتهای داستان، میتواند تجربه مناسبی برای معما دوستان و همچنین دوستداران دنیای The Walking Dead باشد. این بازی با وجود داستان سطحی خود، به لطف دیالوگهای گیرا و جذاب توانسته است دستاورد خوبی را در زمینه شخصیتپردازی به جای بگذارد و گرافیک کلی اثر میتواند چشمانداز خوبی را از دنیای مجموعه اقتباسشده مهیا کند. متاسفانه این عنوان نمیتواند در بخش فنی و مخصوصاً پیادهسازی یک کنترل مناسب، حرفی برای گفتن داشته باشد و با وجود ارائه موسیقیهای جذاب، کمیت و کیفیت صداگذاری آن قابل قبول نیست؛ به هر حال باید توجه داشت که کیفیت معماهای این اثر و همچنین ایدههای جالب آن باعث میشوند بسیاری از مشکلات به سایه رانده شوند و شما همیشه در فکر بازگشت به چالشهای بازی باشید.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- روابط عاطفی در The Witcher 4 معنای عمیقتری خواهند داشت
- ۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
نظرات
مرسی اقای ملکی عزیز
با بازی حال نمیکنم
کلا برترین بازی بر اساس مردگان متحرک همون سری تل تیل بود و بس
همیشه دلم یه بازیه اول یا سوم شخص درخورد مردگان متحرک میخواست (البته نه یه بازی شبیه به the walking dead survival instinct) که در مورد دریل بود
بازی the walking dead رو بدن به ناتی داگ بسازه ببین چی میشه
خوشبختانه ناتیداگ نشون داده ک ظرفیت کاملی داره؛ حتی در شاهکار ساختن از کلیشهها. ب نظر من این مجموعه بیشتر میتونه توی رسانه خودش موفق باشه. هیچکس علاقهای ب ساخت ی اثر از پیش تعیین شده نداره
زندهباد
متاسفانه مجموعههای بسیاری وجود دارن ک بهشون کم لطفی شده؛ با این حال این بازی ب شدت ب دوستداران ژانر پازل پیشنهاد میشه
نظرات هر دوی شما رو قبول دارم
به شخصه دوست دارم شاهد یه بازی در حد و اندازه dying light از مردگان متحرک باشیم
“پلسازی با طعم مردگان متحرک”
نمیشه حالا دوسیب بار میذاشتن؟
😐 :rotfl: :rotfl: :rotfl:
دوسیب اینجاست
اونجا مثل اینکه از فردا بانو جودی رو گازه 😀
دو سیب شاید با نسخه portal همین سری بیشتر جور باشه؛ آدم کلا میرفت فضا 🙂
ممنون از توجهتون
باید بازی چالشی ای باشه . چون از بس آب به سریال و دنیاش بستن که کل دنیاش رو آب برداشته پل سازی روی اون حجم از دریا و اقیانوس کار راحتی نیست
بازی در ارائه پازلهاش مطئناً بینظیر عمل میکنه. جدا از ادامه داستان ضعیف، با ی اثر قابل توجه طرفیم