سفری موسیقایی به دنیای نوستالژی | نقد و بررسی Kingdom Hearts: Melody of Memory
سری بازیهای Kingdom Hearts از همان ابتدا، موسیقی فوقالعاده قوی و قدرتمندی داشتند و در کنار آن، با ارائه داستانی جذاب، لحظات به یاد ماندنی را برای طرفدارانشان بوجود آوردند. به همین منظور و با توجه به سطح بسیار غنی موسیقیهای این بازی، شرکت Square Enix تصمیم گرفت تا عنوانی مبتنی بر موسیقی این سری بسازد و حاصل کار، بازی Kingdom Hearts: Melody of Memory شده است. در ادامه به بررسی این بازی میپردازیم.
پیش از شروع مطلب، تاریخچه مختصری از این سری را مرور میکنیم. شاید اگر خیلی پیگیر اخبار این سری نبوده باشید، نهایتاً با توجه به نام نسخه آخر یعنی Kingdom Hearts III تصور کنید که سه نسخه از این سری منتشر شده است. در حالی که بدون احتساب DLC ها، تاکنون بیش از ده نسخه اصلی از این سری منتشر شده است. اولین نسخه این سری در سال ۲۰۰۲، با ایده ساخت یک داستان نوین باشخصیتهایی مشابه عناوین JRPG با دنیای غنی شرکت دیزنی متولد شد و پس از آن، به لطف طرفداران بیشماری که این سری پیدا کرد و همچنین داستان بسیار پیچیده آن، نسخههای مختلفی از آن ساخته شدند. پس از این بازی در سال ۲۰۰۴ نسخه بعدی با نام Chains of Memories و سال ۲۰۰۷ نسخه Kingdom Hearts II منتشر شد. وقایع داستانی بسیار پیچیده این سری در کنار ارائه گیم پلی لذت بخش باعث شد که همچنان بر تعداد طرفداران بازی افزوده شود. پس از آن نوبت به عنوان Kingdom Hearst 358/2 Days رسید که بدون شک یکی از عجیبترین نامگذاریها را در میان عناوین فرنچایزهای معروف دارد. بازی Kingdom Hearts 3D: Dream Drop Distance نیز در سا ۲۰۱۲ برای پلتفرم ۳DS منتشر شده و در همان سال، یک عنوان آنلاین از این سری به نام Kingdom Hearts χ هم معرفی شد که یک سال بعد از آن عرضه شد. در سال ۲۰۱۳، نسخه سوم این سری بعد از انتظار بیشمار طرفداران در E3 معرفی شد، اما همچنان باید دوستداران این سری منتظر میماندند تا شش سال بعد و در سال ۲۰۱۹، شاهد عرضه این عنوان باشند. در این میان، در طول سالیان مختلف شاهد عرضه بازیهای دیگری از این سری تحت عنوان Remix که در اصل نسخههای ریمستر شده بازیهای اولیه با یکسری محتوای اضافی بودند هم بودیم که البته آنها نیز نامگذاری عجیبی داشتند. مثلاً Kingdom Hearts HD 1.5 Remix، Kingdom Hearts HD 2.5 Remix و Kingdom Hearts HD 2.8 Final Chapter Prologue همه عناوین ریمستر شدهای بودند که با یکسری بخشهای داستانی جدید در اختیار طرفداران قرار گرفتند و بعضاً در یکسری بستههای ترکیبی جداگانه با نام ۱٫۵ + ۲٫۵ Remix و… هم به فروش رسیدند. در نهایت در سال ۲۰۱۹ بالاخره شاهد عرضه Kingdom Hearts III بودیم و حالا بعد از گذشت یک سال، یک عنوان موزیکال ریتمیک بر اساس موسیقی بینظیر این سری عرضه شده که به نوعی نقش یک جمع بندی بر کل داستان سری و فراهم کردن شرایط برای عرضه نسخههای جدید در آینده و آغاز فصلی جدید در سرنوشت این سری را دارد.
با این مقدمه به سراغ این بازی میرویم. بخش اساسی داستان بازی، به شکل خوبی در Kingdom Hearts III و بسته الحاقی آن یعنی ReMind به سرانجام رسید اما در نتیجه نهایی این اتفاقات، اصلیترین شخصیت سری یعنی سورا ناپدید شد. ایده کلی داستان Melody of Memory از این قرار است که کایری (Kairi) سعی میکند از طریق رفتن به نوعی خواب عمیق و جست و جو در رؤیاهایش که از گذشته نشات گرفته، بتواند سرنخی از این که چگونه باید سورا را پیدا کنند، بیابد. بدین ترتیب ایده کلی داستان بر مبنای بازخوانی کل داستان سری از طریق رؤیاهای درون ذهن کایری شکل میگیرد. در نتیجه به جز همین مقدمه کلی و همچنین پایان قدرتمند بازی که به نوعی زمینه را برای نسخههای بعدی آن آماده میکند، تقریباً شاهد مورد داستانی خیلی جدیدی در این نسخه نیستیم. با این حال نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که Melody of Memory موفق میشود به شکلی زیبا و در زمانی محدود، یک جمع بندی کامل روی تمامی نسخههای سری و داستان آنها داشته باشد. طبیعتاً کل داستان و ریزهکاریهای آن را نمیتوان در یک عنوان به نمایش در آورد اما بخش اصلی و هسته کلی داستان این سری، به طور کامل در Melody of Memory به نمایش در میآید. از این رو حتی اگر خیلی با این مجموعه آشنا نباشید هم میتوانید به سراغ این بازی بروید و هر چند احتمالاً به هر حال یکسری نکات از داستان را از دست میدهید، اما بخش عمده کل مجموعه را متوجه خواهید شد.
شاید با نگاه کلی به تصاویر بازی و حضور شخصیتهای دیزنی در آن، فکر کنید با داستانی معمولی و بچگانه طرف هستید، ولی باید گفت که داستان این سری را میتوان به قطع یکی از پیچیدهترین داستانهای صنعت بازی به حساب آورد که با حجم انبوهی از شخصیتها، دنیاهای موازی، سفر در زمان، سفر در رؤیا و اتفاقات گوناگون دیگر، میتواند هر فردی را گیج کند. داستانی که البته علاوه بر پیچیده بودن، جذابیت بسیار بالایی هم دارد و در کنار حضور کاراکترهای دوست داشتنی دیزنی، گاهی اوقات حس و حال نوستالژیکی را هم به شما منتقل میکند. در نتیجه عنوانی که بتواند به شکل جمع بندی شده در زمانی بین ۱۰ تا ۱۵ ساعت (برای تمام کردن داستان اصلی و قسمتی از بخشهای فرعی مهم) هسته اصلی این مجموعه پیچیده و در عین جذاب را به خوبی به بازیکنان معرفی کند، قطعاً بخش عمده کار خود را از لحاظ داستانی انجام داده است. با این حال اگر از طرفداران قدیمی سری باشید، احتمالاً محتوای داستانی جدید کم این نسخه تا حدی برای شما ناامید کننده خواهد بود؛ اما همچنان بازی ارزش تجربه کردن را به خاطر پایان بندی مهمش دارد.
بعد از داستان، نوبت به گیم پلی بازی میرسد. همان طور که پیشتر هم اشاره شد، این بازی یک اثر موزیکال است و با هدف جمع بندی کل داستان سری Kingdom Hearts ساخته شده است. اصلیترین بخش بازی World Tour نام دارد که شامل ۴۷ دنیا از کل این سری به همراه تعدادی قسمت جداگانه برای باس فایتهای آن میشود. این دنیاها به نوعی بیانگر مراحل مختلفی از نسخههای گوناگون این سری هستند. مسیر پیشروی در این بخش از بازی نیز به صورت خطی نیست و در این قسمت تقریباً همواره دو یا چند انتخاب خواهید داشت که مراحل را به چه ترتیبی انجام بدهید و آیا اصلاً مایل به انجام همه آنها هستید یا نه. منبع اصلی پیشروی در مراحل هم ستارههایی است که در آنها کسب میکنید و باید با استفاده از ستارههایی که در مراحل قبلی جمع کردهاید، دنیاهای بعدی را باز کنید تا بتوانید به انجام آنان بپردازید.
در طول خود مراحل، شما روی یک صفحه مشابه خطوط صفحات نت موسیقی قرار میگیرید و باید همزمان با آهنگ بازی، متناسب با چالشهایی که در مقابل شما ظاهر میشود، دکمههای درست را فشار دهید تا نتهای مناسب و هماهنگ با ریتم آهنگ اجرا بشوند. سادهترین چالشها، شامل فشار دادن یک کلید در هنگام رسیدن به دشمنان هستند که باعث نابودی آنان میشود ولی به تدریج کارهای پیچیدهتری نظیر فشار دادن همزمان چند کلید برای نابود کردن چند دشمن به طور همزمان و همچنین پریدن و شکست دشمنان پرنده و همچنین حرکت با الگوهای مشخص هم اضافه میشود که به تدریج از طریق افزایش فرکانس تعداد دشمنانی که در مقابلتان قرار میگیرد، بازی هم سختتر میشود.
هسته اصلی بازی عملاً همان چیزی است که در بالا توصیف شد. در کنار آن، یکسری چالشها نظیر انجام مراحل به شکلی خاص و مثلاً بدون برخورد با شیء مشخصی در مسیر حرکت موسیقی و… هم در مقابلتان قرار میگیرد که میتواند منجر به کسب ستارههای بیشتر در مرحله بشود. با همه اینها باید توجه کرد که تقریباً تمامی بازیهای ریتمیک هم کم و بیش چنین ساختاری دارند؛ اما نکته مهم در مورد Melody of Memory، استفاده از قطعات موسیقی بسیار قدرتمند این سری، در کنار بازنمایی داستان آن در طول بازی است که باعث میشود این بازی به اثری ارزشمند در این سبک تبدیل بشود.
علاوه بر بخشهای معمولی بازی، تعدادی باس فایت بر اساس مبارزات نسخههای قبلی سری هم در بازی قرار داده شدهاند که عملاً فشار دادن درست و به موقع کلیدهای نمایش داده شده متناسب با ریتم آهنگ، تعیین کننده ضربات شما به باس خواهد بود و در عوض تعلل در فشار دادن کلیدها یا استفاده از کلید اشتباه هم منجر به آسیب دیدنتان خواهند شد. بخش دیگری به نام Memory Dive هم وجود دارد که در پس زمینه صحنهای که در حال انجام بازی هستید، یک میان پرده مهم از داستان بازی هم پخش میشود و شما باید متناسب با آن و قطعه در حال پخش، دکمههای گوناگون را فشار بدهید. البته ایراد کوچکی که به این بخش وارد است، مربوط به شلوغی بیش از حد صحنه در این قسمتها میشود که بعضاً باعث میشود دکمههایی که باید فشار بدهید را به خوبی در میان صفحه نبینید. هر چند در کل این مشکل آنقدر پیش نمیآید که تجربه کلی این قسمتها را مختل کند.
نکته دیگری که در مورد بازی وجود دارد، وجود المانهای نقش آفرینی در آن است. قبل از انجام مراحل، میتوانید با توجه به امتیازات مراحل قبلی، آیتمهایی بسازید تا بتوانید در مرحله از آنها استفاده کنید. آیتمهایی که مثلاً در صورت اشتباه وارد شدن دکمهها باعث جریمه شما نشوند و یا یک قسمت را به راحتی بدون نیاز به دکمه زدن زیادی به شکل ساده و روان برای شما رد کنند. نکتهای که وجود دارد این است که همزمان بازی از شما میخواهد که برای گرفتن ستاره کامل مراحل، آنها را بدون استفاده از این آیتمها به اتمام برسانید و در عین حال، بازی به هیچ وجه، حتی در درجات سختی نسبتاً بالاتر عنوان سختی محسوب نمیشود و عملاً این موارد دست به دست هم میدهند تا بخش آیتمها و المانهای نقش آفرینی بازی تا حدی بلااستفاده و اضافی جلوه کند. در نتیجه عملاً شاهد وجود بخشی در بازی هستیم که کاربرد چندانی ندارد ولی ممکن است شما را بیهوده به خود مشغول کند.
از این المانهای Melody of Memory که بگذریم، باید به امکانات اضافی که در آن قرار گرفته نظیر امکان انجام بازی به صورت Co-Op و رقابتی هم اشاره کنیم. در حالت Co-Op شما به همراه یک بازیکن دیگر باید روی صفحه نت بازی به طور همزمان به شکست دشمنان و انجام حرکات مختلف برای اجرای درست موسیقی بپردازید. در حالت رقابتی، هر دو در یک محیط به رقابت با هم خواهید پرداخت و میتوانید در طول مسیر قابلیتهای اضافی به دست بیاورید که کار را برای حریف سخت کنید؛ مثلاً برای لحظاتی باعث بشوید که آیکون دکمهای که باید فشار داده بشود برای او نمایش داده نشود و در نتیجه احتمال خطای حریف بالا برود.
در مجموع، عملکرد Melody of Memory به عنوان یک بازی موزیکال در بخش گیم پلی بسیار خوب بوده است. بازی ضعفهای اندکی در بعضی قسمتها دارد و علیالخصوص بخش ساخت آیتم عملاً به نظر به شکل اضافی و بیهوده در بازی قرار گرفته است؛ اما با چشم پوشی از این ایرادات که عموماً در تجربه بازی تأثیر چشمگیری ندارند، میتوانیم بگوییم که با اثری لذت بخش رو به رو هستیم.
بعد از گیم پلی نوبت به گرافیک بازی میرسد. از بعد هنری، بیهیچ شک و تردیدی سری Kingdom Hearts همواره در سطح بسیار بالایی قرار داشته و طبیعتاً عنوانی که به صورت ترکیبی از تمامی عناوین این سری باشد هم در سطح هنری قدرتمندی قرار دارد. سازندگان در این سری موفق شدهاند شخصیتهایی مشابه عناوین JRPG را با دنیاهای گوناگون و متفاوت دیزنی در آن واحد ترکیب کنند و حتی در نسخه Kingdom Hearts III شاهد حضور در دنیاهای جدیتری نظیر دزدان دریایی کارائیب هم بودیم که به طرز جادویی از نظر حال و هوای گرافیکی با بازی هماهنگ شده بود. همه اینها نشان از توانایی بسیار بالای سازندگان این سری در طراحی بسیار خوب شخصیتها متناسب با استانداردهای دیزنی و بازیهای نقش آفرینی و همچنین فضاسازی عالی آنان دارد. از بعد فنی، نسخه سوم سری در سطح بسیار بالایی قرار داشت و هر چند این نسخه از نظر فنی در حد آن نسخه نیست، ولی در مجموع کیفیت قابل قبولی دارد. البته باید توجه کنید که بخشهایی که در آنها میانپردههای نسخههای پیشین بخش میشود، عموماً با همان کیفیت آن نسخهها طراحی شدهاند و در نتیجه طبیعتاً نسخههای قدیمیتر شاید از نظر گرافیکی چندان مطلوب به نظر نیایند ولی مستقل از این میانپردهها، کیفیت مدلها و دنیاهای طراحی شده برای بازی هر چند به هیچ وجه نزدیک Kingdom Hearts III نیست، ولی به عنوان یک اثر سبک ریتمیک موزیکال قابل قبول و مطلوب است.
در نهایت به بعد موسیقی و صداگذاری میرسیم. قلب تپنده این عنوان موسیقی شاهکار و جادویی آن است. علاوه بر استفاده از یکسری از قطعات معروف آثار دیزنی، این سری همواره در تمامی نسخهها به لطف آهنگساز افسانهایاش، یوکو شیمومورا، یکی از عناوین مطرح در زمینه موسیقایی بوده است. Melody of Memory هم با استفاده از حدود ۱۴۰ قطعه موسیقی از میان تمامی قطعات فوقالعاده این سری، موفق شده که اصلیترین المان یک بازی در این سبک یعنی موسیقی را به شکلی زیبا و فوقالعاده فراهم کند. هماهنگی کامل گیم پلی با موسیقی مراحل هم نکته دیگری است که باعث میشود در نهایت با اثری فوقالعاده در این زمینه طرف باشیم. البته قطعاً از یک عنوان ریتمیک در فرنچایزی که تم اصلیاش یعنی قطعه Dearly Beloved یکی از برترین Main Theme های صنعت بازی باشد، انتظاری جز این هم نمیرود. از بعد صداگذاری روی شخصیتها هم همواره عملکرد این سری بسیار خوب بوده و علیالخصوص در زمینه صدای شخصیتهای دیزنی سازندگان سنگ تمام گذاشتهاند. در این نسخه هم مانند عناوین دیگر Kingdom Hearts، صداگذاران وظایف خود را به خوبی انجام دادهاند و ضعف خاصی مشاهده نمیشود.
نتیجهگیری نهایی:
در نهایت و با تمام مواردی که گفته شد، Kingdom Hearts: Melody of Memory را میتوان یک اثر موفق در سبک موزیکال ریتمیک دانست. این اثر موفق شده به خوبی یک جمع بندی کلی از داستان این سری را ارائه بدهد و در کنار آن، زمینه را به خوبی برای ساخت نسخه جدید این مجموعه هم مهیا کند. در کنار آن، از لحاظ گیم پلی هم بازی تجربهای لذت بخش را به بازیکنان ارائه میکند که هر چند ضعفهای جزئی در سیستم ساخت آیتم دارد، اما در نهایت به تجربه نهایی آسیب چندانی وارد نمیشود. در کنار همه اینها، موسیقی شاهکار است که قلب این اثر محسوب میشود. اگر از طرفداران این سری یا بازیهای ریتمیک هستید، بدون شک نباید تجربه این اثر را از دست بدهید.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
نقدتون عالی بود. ولی من هیچ کدوم از بازیایkingdom hearts رو بازی نکردم
ممنون بابت نقد :rose: .
به شخصه هیچوقت با این سری نه ارتباط برقرار کردم و نه سراق تجربش رفتم بنظرم خیلی خر تو خره :talktothehand:
نقد عالی بود
فقط یه سوال
بازی دکمه زنی داره؟
اصلا خوشم نمیاد
تنها بازی دکمه زنی که خوشم اومد گاد بود که اونم چون با کیبورد بود پاره شدم
پس اگ دویل می کرای بازی کنی چی میگی؟
منظورت از دکمه زنی همون QTE هست که تو بعضی مواقع میگه فلان دکمه رو بزن یا فلان دکمه رو تند تند بزن؟
من الان دارم شماره یک و دوش رو بازی میکنم و بهت میگم این بازی دسته کمی از شاهکار نداره
اگ از هک اند اسلش این مدلی خوشت میاد حتما دانلودش کن
مخصوصا ریمستراشو و شماره سومش
خوشم میاد؟
عاشق هک اند اسلشم
ولی از qte اصلا خوشم نمیاد
تو گاد هم میاد دکمه بزنی من با کیبورد پاره میشم تا بزنم
خیلی هم کم وقت میده 😐
پ.ن
تو هالونایت رسیدم به وایت پلس
چقدر سخته لامصب 😐