نبردهای حماسی در کنار ترول ها | نقد و بررسی SpellForce 3: Fallen God

مجموعه Spellforce، از جمله عناوین جذاب سبک استراتژی است که شاید به اندازه بعضی دیگر از عناوین سر و صدای زیادی نداشته باشد، اما همواره با ارائه گیم پلی جذاب توانسته دسته قابل توجهی از دوستداران این سبک را به خود جذب کند. سومین نسخه از این سری در سال ۲۰۱۷ و توسط استودیو Grimlore Games ساخته شده و هر چند همانند نسخه‌های قبلی سر و صدای خیلی زیادی نکرد اما توانست نمرات خوبی کسب کند و در کل برای دوستداران این سبک جذاب باشد. به تازگی بسته الحاقی جدیدی برای این بازی با عنوان Fallen God عرضه شده است که به صورت مستقل از بازی اصلی قابل خریداری و بازی کردن است. در ادامه به نقد و بررسی این عنوان می پردازیم.

SpellForce 3: Fallen God

ابتدا کمی به تاریخچه این سری می پردازیم. اولین نسخه سری Spellforce در سال ۲۰۰۳ توسط Phenomic Game Development ساخته شد. این بازی با ایده ترکیب سبک استراتژی همزمان و نقش آفرینی ساخته شده بود و هر چند در آن سال‌ها در زیر سایه غول‌هایی همچون Warcraft آن‌قدر دیده نشد، ولی در کل عنوان باکیفیتی بود و توانست طرفداران خودش را پیدا کند. در سال ۲۰۰۶ نسخه بعدی این سری با نام Spellforce 2 عرضه شد که توانست نمرات بهتری از نسخه اول را کسب کند. البته همچنان منتقدان معتقد بودند که بازی چیزی را به سبک نقش آفرینی یا استراتژی اضافه نمی‌کند ولی به خوبی توانسته این دو را با هم ترکیب کند. پس از آن در سال ۲۰۰۷ یک بسته الحاقی برای این عنوان عرضه شد. بعد از آن، به دلیل مشکلات مختلفی که برای ناشر اصلی این سری یعنی JoWood پیش آمد تا مدتی خبری از این سری نبود تا در سال ۲۰۱۳ یک بسته الحاقی دیگر برای نسخه دوم این سری و این بار توسط Nordic Games انتشار یافت. بعد از آن و پس چهار سال و با ترکیب شدن شرکت‌های THQ و Nordic Games نسخه سوم این عنوان توسط استودیو Grimlore Games ساخته شد. عنوانی که همانند نسخه‌های قبلی با نمرات نسبتاً خوبی رو به رو شد و هر چند همچنان سر و صدای بالایی نکرد ولی توانست نسبت به ابعادش موفق عمل کند. در سال ۲۰۱۹، یک بسته الحاقی خوب برای این بازی با نام Soul Harvest عرضه شد و هم اکنون شاهد این هستیم که بسته الحاقی جدیدی برای این بازی با نام Fallen God عرضه شده است که به صورت مستقل از بازی اصلی قابل تهیه و اجراست.

با این مقدمه به سراغ نقد و بررسی خود بازی می‌رویم. ابتدا از داستان بازی شروع می‌کنیم. داستان بازی در مورد گروهی از ترول ها موسوم به Moonkin Trolls است. این ترول ها، دسته‌ای نسبتاً باهوش از این موجودات هستند که در طول وقایع مختلف، به دلایل زیادی تعدادشان کاهش پیدا کرده و در حال حاضر هم از طرف الف‌ها برای شاخ‌هایشان شکار شده و ارک ها هم قصد به بردگی گرفتن آنان را دارند. داستان از جایی شروع می‌شود که این گروه از ترول ها قصد دارند رئیس قبیله سابقشان را مطابق مراسم‌های مخصوص خود در مکانی کنار قبیله دیگری از ترول ها دفن کنند که در این هنگام، مورد حمله قرار گرفته و هر دو قبیله به شدت آسیب می‌بینند. عده باقی مانده که از محل فرار می‌کنند، با یک الف تاریک رو به رو می‌شود که به آن‌ها می‌گوید راه رهایی از مشکلات این است که به میان مرداب‌ها رفته و یک نیمه خدای باستانی را احیا کنند تا در عوض زنده شدن، به آنان برای شکست دشمنان و همین طور رفع مشکلات مختلفی که در طول سالیان زیاد برای آنان ایجاد شده کمک کند. حال داستان بازی بر این مبنا شروع شده و به تدریج شخصیت‌های اصلی بازی که اکثراً همگی ترول هستند، درگیر اتفاقات مختلف و گوناگونی می‌شوند.

بسته توسعه دهنده Fallen God بر مبنای ترول‌ها ساخته شده است.

شخصیت‌های بازی اکثراً به نسبت مدت زمان کلی این عنوان، شخصیت پردازی خوب و قابل قبولی دارند. با این وجود اسامی اکثر آن‌ها به شکل کاملاً گیج کننده‌ای انتخاب شده است و کمی ارتباط برقرار کردن با این اسامی و به خاطر سپاری آن‌ها دشوار است. از این رو ممکن است اگر خیلی اهل این سری نباشید، کمی به خاطر این اسم‌گذاری‌ها گیج بشوید. همچنین باید توجه کنید که حجم دیالوگ‌های موجود در بازی به نسبت سایر عناوین RTS به شدت زیاد است. بخش زیادی از بازی شامل دیالوگ‌های گوناگون بین شخصیت‌ها می‌شود که با گرامر خاص ترول ها ادا می‌شود (مثلاً ترول ها خودشان را سوم شخص خطاب می‌کنند) و شاید برای بعضی‌ها چندان جالب نباشد. با این وجود همین حجم عظیم دیالوگ‌ها برای بعضی دیگر ممکن است بسیار قابل قبول و خوب باشد و نمی‌توان آن را جزو نکات مثبت یا منفی به حساب آورد، اما بهتر است در کل پیش از تهیه بازی حواستان به این نکته باشد. با این وجود یک نکته اساسی که در مورد بازی وجود دارد، این است که با وجود ارتباطات داستانی، می‌توان Fallen God را بدون دانستن داستان نسخه‌های قبلی هم بازی کرد و همچنان از روند کلی آن به طور کامل مطلع شد. سازندگان به خوبی توانسته‌اند داستان مستقلی خلق کنند که حتی برای افرادی که هیچ پیش زمینه ذهنی نسبت به این سری ندارند هم جذاب و جالب توجه باشد.

با تمام این موارد، می‌توان گفت که SpellForce 3: Fallen God توانسته از نظر داستانی موفق عمل کند. داستان بازی کشش لازم برای همراه کردن مخاطب تا انتها را با خود داشته و در عین حال، شخصیت‌های جالبی در طول مسیر آن با شما همراه می‌شوند. ضمن این که بدون داشتن پیش زمینه قبلی هم می‌توان به تجربه این عنوان پرداخت. همه این موارد باعث می‌شوند که بتوانیم نمره قبولی را به داستان این عنوان بدهیم.

عناصر مختلفی در سرنوشت مراحل بازی تاثیرگذار هستند.

بعد از داستان سراغ گیم پلی بازی می‌رویم. همان طور که پیش‌تر هم اشاره شد سری SpellForce ترکیبی از سبک نقش آفرینی و استراتژی را در اختیار بازیکنان قرار می‌دهد. ابتدا به بخش استراتژی آن می پردازیم. اصول کلی بخش استراتژی این عنوان همانند سایر بازی‌های سبک RTS است. بدین شکل که شما باید از طریق منابعی که در اختیار دارید و جمع آوری خواهید کرد، پایگاه خود را گسترش داده و با تعلیم نیروهای مختلف به کمک ساختمان‌هایی که دارید، آن‌ها را به نبرد با دشمنان فرستاده و دشمنان را نابود کنید.

البته طبیعتاً بازی تفاوت‌هایی هم در یکسری بخش‌ها دارد تا شیوه منحصر به فرد و ویژه خود را پیدا کند. مثلاً برخلاف اکثر بازی‌های این سبک که هر ساختمان نیروهای خاصی تولید می‌کند، در این بازی شما یکسری نیروی پایه و معمولی تعلیم می‌دهید و باید با فرستادن آن‌ها به ساختمان‌های گوناگون، آنان را تبدیل به شخصیت‌های قوی‌تر بکنید. بدین ترتیب عملاً دستیابی به نیروهای قدرتمندتر به صورت مستقیم میسر نیست. نکته مهم دیگر وجود سیستمی به نام Sector است که مناطق نقشه را به قسمت‌های گوناگونی تقسیم کرده و باید با تصرف هر قسمت، از کارگران موجود در آن بخش برای جمع آوری منبع خاصی که در Sector مد نظر وجود دارد، استفاده کنید. البته با همه این‌ها، اگر به طور کلی فردی باشید که بازی‌های استراتژی مختلفی را تجربه کرده، روند کلی بازی برای شما مشابه سایر عناوین RTS خواهد بود و مشکلی از بابت فهمیدن مکانیزم‌های آن نخواهید داشت؛ اما اگر تا به حال بازی‌های این سبک را تجربه نکرده باشید، احتمالاً کمی کنار آمدن با سیستم های پیچیده درون بازی برای شما دشوار است؛ اما در کل اگر از طرفداران ژانر Real Time Strategy باشید، بعید است که از این عنوان خوشتان نیاید و احتمالاً با وجود یکسری ایرادات ریز، در نهایت از آن لذت خواهید برد.

توسعه پایگاه و ساخت ساختمان‌های گوناگون همانند سایر عناوین RTS از عناصر اصلی بازی هستند.

بعد دیگر بازی، بخش نقش آفرینی آن است. در مراحل مختلف، تعدادی قهرمان هم در کنار نیروهای شما حضور دارند که به نوعی فرماندهان اصلی شما هستند. این افراد همانند بازی‌های نقش آفرینی، خصیصه‌های مختلفی داشته و سیستم Inventory برای آنان در نظر گرفته شده است. بدین ترتیب با پیشروی در بازی، آیتم‌های جدیدی به دست می‌آورند و به کمک این آیتم‌ها، قدرت‌های آنان تحت تأثیر قرار گرفته و کم و زیاد خواهد شد. همچنین با مبارزه با دشمنان و انجام مأموریت‌های فرعی، از طریق کسب XP این شخصیت‌ها ارتقا پیدا کرده و تمامی قدرت‌های آنان افزایش پیدا می‌کند. المان‌های RPG بازی آن‌قدر عمیق نیستند که بازی را به طور کامل در دسته RPG وارد کنند ولی در کل به حدی هستند که باعث تمایز قابل قبولی بین این بازی و سایر RTS های موجود بشوند. در عین حال هم سازندگان به خوبی از پس مخلوط کردن عناصر این دو سبک به شیوه‌ای که گیم پلی جذابی را رقم بزند، بر آمده‌اند. ساختار بازی از این لحاظ تا حدی –ولی نه کاملاً- شبیه Warhammer 40K: Dawn of War 2 است که خود از عناوین موفق سبک استراتژی محسوب می‌شود.

البته این عناصر نقش آفرینی باعث بروز مشکلاتی در بازی هم شده‌اند. اصلی‌ترین موضوع این است که در بعضی زمان‌ها، باید هم حواستان به منابعی که دارید باشد، هم به تعلیم نیروها و همچنین مبارزاتشان توجه کنید و هم این که همزمان ارتقای شخصیت‌هایی که دارید را هم مد نظر قرار بدهید. چنین مواردی باعث می‌شوند که کمی میزان Micromanagement مورد نیاز برای پیشروی درست در بازی زیاد باشد و اگر مهارت شما در دو سبک نقش آفرینی یا استراتژی همزمان خیلی بالا نباشد، احتمالاً سر هماهنگ شدن با روند بازی کمی به مشکل بر بخورید. البته در نهایت همچنان بازی طوری ساخته شده که اگر مدت زمان مشخصی را روی آن وقت بگذارید، می‌توانید از پس چالش‌های آن برآیید.

هر چند گرافیک بازی از بعد فنی خیلی پیشرفت نکرده، اما در وضعیت خوب و قابل قبولی قرار دارد.

بازی هر چند تغییراتی نظیر اضافه شدن ترول ها به عنوان یک نژاد قابل بازی و یکسری تغییرات ریز دیگر را نسبت به نسخه اصلی SpellForce 3 داشته است، اما در مجموع اصول اصلی گیم پلی همان چیزی هستند که در SpellForce 3 و بسته الحاقی Soul Harvest وجود داشتند و اگر پیش‌تر آن‌ها را بازی کرده باشید، در نهایت مشکلی در انجام این عنوان هم نخواهید داشت.

در نهایت باید توجه کنید که بازی همانند سایر عناوین استراتژی بخش Skirmish و چندنفره هم دارد که در آن می‌توانید در مقابل هوش مصنوعی یا سایر بازیکنان به مبارزه بپردازید. هر چند پایه و اساس این سری بیش‌تر بر روی همان بخش داستانی متمرکز است و بر مبنای سیستم رقابتی سنگین ساخته نشده است، اما تجربه این بخش از بازی هم خالی از لطف نیست.

در نهایت می‌توان به این نتیجه رسید که SpellForce 3: Fallen God عنوانی ارزشمند در سبک RTS است. در سال‌های اخیر شاهد بازی‌های زیادی در این سبک نبوده‌ایم و حضور عنوانی در این ژانر که همزمان کیفیت بالایی از بعد گیم پلی داشته باشد، قطعاً باعث می‌شود که با دید ویژه‌ای به این عنوان نگاه کنیم. بازی با وجود پیچیدگی‌های زیادی که احتمالاً برای تازه کاران خواهد داشت، برای طرفداران سبک استراتژی در دورانی که به ندرت شاهد بازی‌های این سبک هستیم، قطعاً در نقش یک جواهر ارزشمند است. به خصوص این که بازی‌های RTS با تم فانتزی بسیار کمیاب هستند و بعد از دوران Warcraft 3 و همین طور Battle for Middle Earth شاهد اثر خیلی قدرتمندی در سبک استراتژی همزمان با دنیای داستانی High-Fantasy نبوده‌ایم.

محیط‌های سرسبز بازی بسیار زیبا طراحی شده اند.

بعد از گیم پلی نوبت به گرافیک بازی می‌رسد. از بعد گرافیک، همان طور که از تصاویر بازی هم مشخص است، سطح هنری بازی بسیار بالاست و با اثری ارزشمند طرف هستیم که توانسته به خوبی یک دنیای فانتزی پر از موجودات عجیب و غریب با طراحی‌های مختلف را به تصویر بکشد. در بعد فنی، بازی سطح قابل قبولی دارد ولی در چند سال اخیر که از عرضه نسخه اولیه SpellForce 3 گذشته، شاهد پیشرفت گرافیکی چندانی در این سری نبوده‌ایم؛ بنابراین طبیعی است که عدم تغییر عمده بازی از این لحاظ کمی ناامید کننده باشد. هر چند همچنان باید تأکید کرد که وضعیت بازی از نظر فنی قابل قبول است و با توجه به نبود عناوین زیاد در سبک RTS، قطعاً این سطح از گرافیک در SpellForce 3 راضی کننده است.

در نهایت به موسیقی و صداگذاری بازی می‌رسیم. در بعد موسیقی بازی همانند نسخه‌های قبلی‌اش وضعیت خوبی دارد و تنظیم این قطعات و استفاده آن‌ها در روند گیم پلی هم به شکل خوبی صورت گرفته است. در بعد صداگذاری، چند نکته قابل توجه وجود دارد، اول این که حجم دیالوگ‌های بازی بسیار بالاست و صداگذاری شدن تقریباً همه آن‌ها قطعاً یک نکته مثبت برای بازی به حساب می‌آید. با این وجود باید توجه کنید که تعدادی از صداهای استفاده شده برای ترول ها به شدت شبیه به هم هستند. این موضوع احتمالاً کمی در بازی حالت آزاردهنده پیدا کند ولی به شکلی نیست که تجربه کلی بازی را دچار اختلال بکند.

SpellForce 3: Fallen God

نتیجه‌گیری نهایی:
با توجه به تمام موارد گفته شده، باید گفت که SpellForce 3: Fallen God با توجه به قیمتی که دارد، محتوای ارزشمندی را در اختیار طرفداران سبک RTS قرار می‌دهد. سازندگان به خوبی توانسته‌اند عناصر نقش آفرینی و استراتژی را با هم ترکیب کرده و در کنار یک داستان خوب در اختیار طرفداران قرار بدهند. داستانی که هم افرادی که از گذشته این سری آگاه بوده‌اند را به خود جلب می‌کند و هم برای کسانی که بدون پیش زمینه ذهنی سراغ آن می‌روند جذاب خواهد بود. در مجموع SpellForce 3: Fallen God عنوانی جذاب برای طرفداران سبک استراتژی خواهد بود.