یک نقش آفرینی اصیل | نقد و بررسی نسخه دسترسی زودهنگام Baldur’s Gate III
سری Baldur’s Gate از جمله عناوین بسیار با قدمت و کلاسیک سبک نقش آفرینی است که طرفداران دوآتشه این سبک، هنوز هم بعد از گذشت سالیان دراز از عرضه نسخههای قدیمی آن، به انجام آن میپردازند. حال بعد از مدتها، شاهد این هستیم که استودیوی Larian Studios که خود را با سری Divinity به عنوان یک سازنده قهار سبک نقش آفرینی ثابت کرده است، توانسته حق ساخت نسخه سوم این سری محبوب را به دست بیاورد و بالاخره چندی پیش، نسخه Early Access این عنوان منتشر شد تا طرفداران بازی بتوانند بخشهایی از بازی را که تاکنون تکمیل شده است، تجربه کرده و ایرادات مختلفی که وجود دارد را به سازنده گزارش کنند. در ادامه به بررسی این بازی میپردازیم.
ابتدا باید در مورد روندی که برای ساخت نسخه سوم سری Baldur’s Gate سپری شده و ریشههای آن صحبت کنیم. سری Baldur’s Gate در اصل بر مبنای یکی از معروفترین بازیهای نقش آفرینی رومیزی (فیزیکی) به نام Dungeons and Dragons ساخته شده است. سری Dungeons and Dragons یکی از قدیمیترین بازیهای نقش آفرینی است که قدمت آن به سال ۱۹۷۴ بر میگردد، یعنی پیش از زمانی که سر و کله اولین عناوین RPG بر روی کنسولها و وسایل دیجیتالی پیدا شود. سری Baldur’s Gate و چندین مجموعه بازی ویدیویی دیگر، همگی بر اساس دنیای غنی Dungeons and Dragons منتشر شدهاند و توانستهاند هر کدام به موفقیتهای بسیاری دست پیدا کنند. اولین عنوان سری Baldur’s Gate در سال ۱۹۹۸ بر اساس قوانین ورژن ۲ بازی Dungeons and Dragons و توسط شرکت Bioware ساخته شد و در همان سالها توانست به موفقیت بسیار بالایی چه از نظر نمرات و چه محبوبیت دست پیدا کند. دومین نسخه این سری هم توسط همین شرکت ساخته شده و با عرضه در سال ۲۰۰۰ توانست از نظر نمرات حتی موفقتر از نسخه قبلی عمل کند و تبدیل به یکی از شاهکارهای نقش آفرینی بشود. پس از آن هر چند بستههای الحاقی مختلفی برای آن عرضه شده و نسخههای بهبود یافته آن از نظر گرافیکی هم ساخته شدند، اما خبری از نسخه سوم نبود. در این میان، استودیوی Larian در سال ۲۰۱۴ و بعد از تجربه بسیار موفق Divinity Original Sin قصد داشت نظر شرکت Wizards of the Coast را برای ساخت عنوان بعدی سری Baldur’s Gate جلب کند. شرکت Wizards of the Coast که خود زیرمجموعه شرکت بسیار بزرگ Hasbro است، صاحب امتیاز کل مجموعه Dungeons and Dragons محسوب شده و در نتیجه با توجه به ارتباط سری Baldur’s Gate، باید اجازه ساخت عنوانی بر اساس این سری از آنها گرفته شود. با این وجود، به دلیل تازه کار بودن Larian، این شرکت در آن سال به آنها اعتماد نکرد و البته به طور همزمان، بعضی دیگر از بزرگان بازیهای ویدیویی نقش آفرینی نظیر برایان فارگو و Feargus Urquhart هم به دنبال به دست آوردن حق ساخت این اثر بودند که موفق نشدند. به هر حال بعد از گذشت زمان، استودیوی Larian مشغول ساخت نسخه دوم Divinity Orignal Sin شد و در نزدیکیهای زمان عرضه آن در سال ۲۰۱۷، با توجه به مواردی که از کیفیت بالای بازی به گوش Wizards of the Coast خورده بود، آنها خودشان با Larian تماس گرفتند تا ببیند آیا این استودیو همچنان تمایل به ساخت Baldur’s Gate 3 دارد یا نه. با توجه به پتانسیل بالای این عنوان و تخصص شرکت Larian، تیم اندکی وظیفه جمع آوری مستندات اولیه بازی را بر عهده گرفتند و در نهایت موفق شدند که با Wizards of the Coast به توافق برسند. حالا بالاخره بعد از حدود یک سال که از معرفی بازی گذشته است، استودیوی Larian با توجه به تجربه موفقی که از Early Access دارد، بازی را به این شکل در استیم منتشر کرده است. بدین ترتیب بازیکنانی که نسبت به انجام بازی خیلی مشتاقتر هستند، میتوانند بخشهایی از آن را که در این نسخه تدارک دیده شده و تقریباً شامل فصل اول بازی است، تجربه کنند. ضمن این که باید توجه کنید در نهایت به احتمال بسیار بالا سیوهای این نسخه قابل انتقال به بازی نهایی نخواهند بود و با توجه به مشکلات و باگهایی که در حال حاضر وجود دارد، تجربه آن به خوبی یک بازی کامل نیست.
با این مقدمات سراغ بررسی بازی میرویم. داستان بازی از نظر زمانی در قرن پانزده DR و پس از وقایع Baldur’s Gate 2: Shadows of Amn اتفاق میافتد. DR مخفف Dale Reckoning و یکی از سیستمهای تقویمی رایج دنیای Dungeons and Dragons است و به جز آن، سیستمهای گاه شماری متعدد دیگری هم وجود دارد. در ابتدای بازی شخصیت طراحی شده به وسیله شما و همچنین تعدادی از شخصیتهایی که در بازی با آنها همراه خواهید بود، توسط گروهی از مهاجمان Mind Flayer دزدیده میشوید. این موجودات، مانند بسیاری از موجودات هوشمند دیگر دنیای بازی، ظاهری انسان مانند دارند ولی صورت آنها تا حدی شبیه یک هشت پا است. آنها از توانایی بسیار بالای ذهنی برخوردارند و بهوسیله آن، بسته به قدرتشان میتوانند ذهنهای افرادی را که مقاومت چندانی ندارد، تحت کنترل بگیرند. این موجودات در میان دنیاهای مختلف سفر میکنند و تقریباً همهشان موجوداتی شرور هستند که خود را از سایر نژادهای دنیای بازی برتر دانسته و در صدد تحت کنترل در آوردن آنان هستند. این موجودات از نظر ازدیاد نسل هم روش کاملاً عجیبی دارند، آنها با قرار دادن نوعی انگل درون چشم موجودات دیگر که به اسارت در آوردهاند، آنها را تغییر داده و اسیرهایی آنها به تدریج از درون دچار تغییرات عجیب شده و این انگل با کمک بدن و مغز آنها، تبدیل به یک Mind Flayer جدید میشود. با توجه به این که به کشتی هوایی زنده Mind Flayer ها که در حال سفر بین ابعاد مختلف و دنیاهای گوناگون است، توسط گروههای مختلفی حمله میشود، شخصیت طراحی شده توسط شما که البته آن انگلها هم در چشمانش قرار گرفتهاند، فرصت را برای فرار مهیا یافته و تصمیم میگیرد که از کشتی فرار کند. در راه شما با یک Githyanki به نام Lae’zel هم رو به رو میشوید. Githyanki ها یکی از نژادهای عجیب و غریب دنیای Baldur’s Gate هستند که از نظر ظاهری، بدنی سبز-زرد رنگ و گوشهای نوک تیز شبیه الفها دارند و موجودات نسبتاً خشنی به حساب میآیند. Lae’zel هم که توسط Mind Flayer ها ربوده شده و انگل در او قرار گرفته، قصد فرار از کشتی هوایی را دارد. به هر حال شما به همراه تعدادی دیگر از افراد توانمندی که توسط Mind Flayer ها اسیر شدهاند، با سقوط کشتی هوایی آنها، از چنگال آنها نجات مییابید ولی همچنان، انگلها در وجود شما هستند و خطر تبدیل شما در طول زمان به یکی از آنان وجود دارد. در نتیجه شما به همراه دیگر همراهانی که از کشتی جان سالم به در بردهاند و به تدریج آنها را پیدا میکنید، باید به دنبال راهی باشید بتوانید خود را از شر این انگلها نجات بدهید.
داستان بازی به این شکل شروع میشود و به تدریج، به شکل جذابی پیش میرود. طبیعتاً از آن جایی که تنها فصل اول بازی در دسترس است، نمیتوان در مورد کل آن اظهار نظر کرد ولی با توجه به چیزی که از تجربه همین یک فصل میتوان متوجه شد، کیفیت بسیار خوب داستان بازی است. در کنار هدف کلی و اصلی، تعدادی خوبی مأموریت فرعی هم در محیطهای بازی قرار دارند که هر کدام کاملاً بسته به انتخابهای شما در طول مرحله و همین طور نژاد و شخصیتی که انتخاب کردهاید، میتوانند روند متفاوتی پیدا کرده و به شکلهای مختلفی پیش بروند. شخصیتهای همراه شما هم هر کدام ویژگیهای اخلاقی کاملاً متفاوتی دارند و در کنار آن، با توجه به نژاد و خصوصیات رفتاری خود، ممکن است با همراهان دیگر شما به مشکل بخورند. ضمن این که در نسخه فعلی شخصیت اصلی شما باید یک شخص طراحی شده توسط خودتان باشد، اما در نسخه نهایی بازی همانند Divinity این امکان را خواهید داشت که یکی از این پنج شخصیت را به عنوان شخصیت اصلی برگزیده و با سایر شخصیتها همراه شوید و بدین ترتیب، کلاً قید شخصیت از پیش طراحی شده را بزنید. هر چند که اصولاً بازیهای نقش آفرینی و علیالخصوص عناوینی که با الهام از Dungeons and Dragons ساخته شدهاند، پتانسیل بسیار بالایی برای تکرار داستان توسط شخصیتهای طراحی شده توسط شما با نژادها و تواناییهای گوناگون را دارند و تقریباً هر بار نیز در بخشهای مختلف، شما را با تجربهای متفاوت و جذاب رو به رو خواهند کرد.
بازی از نظر حجم دیالوگها و شخصیت پردازی خوب کاراکترها در همین نسخه Early Access هم فوقالعاده عمل کرده است. دیالوگهای بسیاری در بازی وجود دارند که تقریباً تمامی آنها با صداگذاری کامل همراه هستند و همه اینها در حالی است که دو فصل دیگر بازی احتمالاً مفصلتر خواهند بود و در کنار آن، قطعاً وضعیت فصل اول هم تنها به همین صورتی که هست نمیماند و با تغییرات مختلف، بخشهای گوناگون زیادی به آن اضافه شده و آن را از نظر داستانی غنیتر خواهند کرد.
در نتیجه با توجه به چیزی که از نسخه Early Access بازی Baldur’s Gate 3 از بعد داستانی میتوان دید، میتوان امیدوار بود که با اثری فوقالعاده در این زمینه رو به رو باشیم. چیزی که با توجه به سابقه Larian در دو نسخه Divinity اصلاً دور از انتظار نیست.
بعد از داستان باید به سراغ گیم پلی بازی برویم. بازی در ظاهر، هر چند شبیه Divinity: Original Sin است و البته المانهای مشترک زیادی هم با توجه به سبک دارد، اما در عین حال به دلیل استفاده از قوانین نسخه پنجم Dungeons and Dragons، در یکسری قسمتها تفاوتهای اساسی با عناوین نقش آفرینی معمولی دارد. همانند همیشه، در ابتدای بازی شما باید شخصیت خود را طراحی کرده و کلاس و نژاد او را مشخص کنید. در نسخه فعلی، تنها ۶ کلاس مختلف یعنی Fighter، Cleric، Wizard، Rogue، Warlock و Ranger در نظر گرفته شده است که کلاسهای نسبتاً کلاسیکی هستند که علاوه بر Dungeons and Dragons در بسیاری از بازیهای نقش آفرینی دیگر هم حضور دارند اما قطعاً در نسخه نهایی بازی شاهد کلاسهای بیشتر و عجیب و غریب دیگری که مختص این سری هستند هم خواهیم بود. این کلاسها خود بر اساس قوانین نسخه پنجم Dungeons and Dragons، شامل زیرکلاسهایی هم میشوند که باعث ایجاد یکسری تفاوت در قابلیتهای کلی شخصیت میشوند. از این رو باید در هنگام توسعه و ساخت شخصیت در ابتدای کار و همچنین در طول بازی، به این نکته نیز توجه کافی را داشته و با توجه به روش بازی مد نظر خود، آنها را ارتقا بدهید. در کنار کلاسهای بازی، نژادهای گوناگونی هم قرار گرفتهاند که تفاوتهای اساسی با هم دارند. علاوه بر نژادهای رایج عناوین فانتزی نظیر انسان و الف و دوآرف، نژادهایی نظیر Tiefling، Drow، Githyanki و دورگههای بین نژادی، همگی موارد خاصی هستند که باعث میشود بازی حال و هوای خاص و مخصوصی به خود بگیرد. ضمن این که در همان مرحله ساخت شخصیت نیز بین این نژادها تفاوتهای اساسی وجود دارد. مثلاً بعضی نژادهای اصلی، از قبل یکسری خصوصیات از پیش تعیین شده دارند ولی در مورد نژادهای دورگه، میتوانید خودتان بعضی از این خصوصیات را کم و زیاد کنید. با توجه به این موضوع، بدیهی است که بعضی نژادها برای شروع بازی با یکسری کلاسها مناسبتر هستند، هر چند تقریباً هر ترکیبی که مد نظر داشته باشید، قابل پیاده سازی است و میتوانید مطابق نظر خود بازی را انجام بدهید.
بعد از مراحل طراحی شخصیتها و…، وارد خود بازی اصلی میشویم. کلیت ساختار حرکتی و تعاملات بازی تا حد خوبی شبیه Divinity است. سیستم راه رفتن و همچنین نحوه نوبت بندی مبارزات، همانند آن عنوان هستند. به علاوه همچنان با توجه به قابلیتهای شخصیت، میتوانید با گشت و گذار در محیط، قسمتهای مخفی مختلفی را کشف کرده و از آنها برای پیشروی خود استفاده کنید. سیستمهای سنتی نظیر Inventory هم مانند سایر بازیهای نقش آفرینی در بازی وجود دارند.
با این وجود، المان اصلی که این بازی را از عنوان قبلی Larian متفاوت کرده و باعث میشود که بازی به یک Dungeons and Dragons تمام عیار تبدیل شود، نقش عنصر تاس است. در مجموعه Dungeons and Dragons به عنوان یک بازی که اساساً در ابتدا به صورت رومیزی و به عنوان یک Board Game طراحی شده است، تاس نقشی اساسی دارد. البته این نقش به صورتی نیست که بازی روند کاملاً شانسی پیدا کند، بلکه بسته به شخصیت شما، تاس تا حدی در شانس مؤثر خواهد بود. مثلاً در طول بازی، ممکن است بخواهید در صحبت با یک شخصیت، او را با استفاده از هوش خود متوجه نکته خاصی بکنید. در این جا، به جای این که بازی چک کند آیا صرفاً هوش شخصیت شما به عدد مشخصی برای این کار رسیده یا نه، مکانیزم تاس را وارد میکند. یک تاس ۲۰ وجهی انداخته شده و اگر مقدار روی تاس بیشتر یا مساوی عدد مشخصی بیاید، آن کار با موفقیت انجام میشود. نکته مهم این است که اگر شخصیت شما هوش خیلی بالایی داشته باشد، عددی که برای موفقیت لازم است، مثلاً ۲، ۳ یا حتی ۱ خواهد بود؛ یعنی اگر مثلاً مقدار تاس از ۲ بیشتر بیاید، شما آن کار را با موفقیت انجام میدهید و طبیعتاً احتمال آمدن عدد ۲ یا بیشتر در یک تاس ۲۰ وجهی بسیار بالا است. حتی وقتی مؤلفه مد نظر خیلی بالا باشد، ممکن است عدد لازمه به ۱ برسد که یعنی هر عددی که بیاید، شما آن کار را به درستی انجام خواهید داد. نتیجه این موضوع این است که اگر شانس بیاورید، حتی با شخصیتهایی که در یک مؤلفه ضعیف هستند هم شاید بتوانید یک کار را به خوبی انجام بدهید. البته مثل همیشه از طریق Save و Load های متوالی میتوان حتی احتمالات بسیار کم را هم به نتیجه رساند ولی توصیه میکنم که لذت بازی را به این شکل از خود نگیرید و اجازه بدهید مانند یک نقش آفرینی واقعی، بازی بر اساس تصمیمات شما جلو برود، چون حتی شکست خوردن در این کارها هم معمولاً نتایج جالبی در پی دارد و به جز معدود مواردی، هیچ کدام به شکلی نیستند که باعث آسیب و ضرر جدی به شخصیتهای شما بشوند. هر چند بازی کردن به این شکل هم خودش شیوهای است ولی توصیه میشود که بازی نقش آفرینی نظیر این عنوان را که حالتهای بسیار زیادی برای آن پیش بینی شده است، حداقل یک بار بدون سوء استفاده از مکانیزم سیو و لود پیش ببرید.
موضوع دیگر مربوط به مبارزات بازی است. موارد خیلی زیادی در مبارزات بازی اثر گذار هستند که بعضی از آنها به کمک مکانیزمهایی که در Divinity: Original Sin 2 به خوبی امتحان خود را پس دادهاند در این عنوان قرار گرفتهاند. مثلاً شانس و آسیب تیراندازی به یک دشمن که در ارتفاع پایینتر قرار دارد، معمولاً بیشتر است. همچنین المانهای محیطی مختلف نظیر آتش زدن روغن ریخته شده روی زمین، خاموش کردن آتش با کمک آب و ایجاد دود، برق دار کردن آب و موارد این چنینی در این بازی هم به خوبی قرار گرفتهاند. چنین اثرات محیطی در ورژن پنجم Dungeons and Dragons وجود ندارند و همین موضوع شاید باعث شود که بازی کمی از تبدیل شدن به یک Dungeons and Dragons خالص فاصله بگیرد اما به هر حال باعث جذابتر شدن بازی شدهاند. در کنار این موضوع، تفاوتهایی در سیستمهای استفاده از جادو و تواناییها هم وجود دارد. مثلاً از میان بعضی جادوهای قدرتمندی که شخصیت شما بلد است، باید تعداد مشخصی را قبل از ورود به نبرد آماده کنید و نمیتوانید در هر نبرد از همه آنها استفاده کنید. چنین مواردی باعث میشوند که پیش از ورود به نبردهای دشوارتر، بیشتر فکر کنید. نکته مهم دیگری هم که در زمینه مبارزات وجود دارد، اثر گذار بودن تاس در آنهاست. برای مواردی نظیر برخورد ضربه به دشمن و یا Critical Hit بودن یک ضربه و میزان اثر آن هم تاس انداخته میشود که البته برای بعضی موارد، بازی برای جلوگیری از وقفه انداختن آن در بازی، به جز در موارد مهم، خود تاس را نمایش نمیدهد ولی منطق پیاده سازی شده برای آن به شکل مشابه است.
از نظر UI هر چند کلیت بازی شبیه Divinity است و تا حد خوبی هم به شکل مناسبی پیاده سازی شده است، اما در بخشهایی نظیر جادوها و تواناییها با توجه به گستردگیشان، احساس میکنم که UI فعلی بازی خیلی کاربردی نیست و احتمالاً در نسخه نهایی با UI کاربردیتر در این زمینه رو به رو خواهیم بود که کمتر بازیکنان را دچار سردرگمی بکند.
در نهایت باید به سیستم ارتقای شخصیت بازی هم اشاره کرد که صرفاً محدود به افزایش یکسری خصیصه خاص محدود نشده و برای بعضی از کلاسها، ارتقا و رسیدن به سطح خاصی منجر به تعیین Subclass شخصیت شما میشود که میتواند روند انجام بازی با آن کاراکتر را دگرگون کند. با توجه به گستردگی کلاسهای Dungeons and Dragons، انتظار میرود که در نسخه نهایی Baldur’s Gate III با طیف بسیار گستردهای از شخصیتهای گوناگون با روشهای عملکردی کاملاً متفاوت و منحصر به فرد رو به رو باشیم.
در نهایت با تمام مواردی که گفتیم، میتوان گفت که حداقل با توجه به چیزی که در نسخه فعلی بازی دیده میشود، Baldur’s Gate احتمالاً تبدیل به یکی از برترین بازیهای نقش آفرینی در زمان عرضه خود خواهد شد. سازندگان به خوبی بر پایه سیستمهایی که در Divinity توسعه دادهاند، توانستهاند گیم پلی گستردهتری را برای این عنوان فراهم کنند که علاوه بر افرادی که به طور کلی طرفدار بازیهای ویدیویی نقش آفرینی هستند، برای دوستداران Dungeons and Dragons هم جذابیت بالایی داشته باشد. هر چند قطعاً در نسخه Early Access در قسمتهایی کم و کاستی دیده میشود که امید میرود با فیدبک های مختلف بازیکنان، به تدریج تا نسخه اصلی بهبود بیابند.
بعد از گیم پلی نوبت به گرافیک بازی میرسد. از بعد هنری، بازی شاهکار است. به طور کلی مجموعه بازیهای Dungeons and Dragons و زیرمجموعههای آن نظیر همین Baldur’s Gate دنیای فوقالعاده غنی را در اختیار طراحان هنری قرار میدهند تا تواناییهای هنری خود را در ساخت یک جهان فانتزی به نمایش بگذارند و قطعاً در این زمینه وضعیت بازی بسیار خوب است. از بعد فنی هم اگر مشکلات Early Access را در نظر نگیریم، با یک اثر فوقالعاده و استثنایی در این سبک رو به رو هستیم. کیفیت مدلهای استفاده شده در بازی و خصوصاً چهره پردازی شخصیتها، کاملاً فراتر از سایر بازیهای نقش آفرینی ایزومتریک است و این موضوع در کنار طراحی خوب محیطی، باعث میشود با یک اثر بینظیر در این زمینه رو به رو باشیم. تقریباً در هیچ بازی نقش آفرینی کلاسیک دیگری، شاهد میانپردههایی که شخصیتها و محیط را از فاصله نزدیک نشان بدهند و در آن شاهد حرکات اکشن و پر زد و خورد باشیم، نبودیم ولی چیزی که اکنون در Baldur’s Gate III شاهد هستیم، فارغ از Early Access بودن آن، کاملاً در حد و اندازه بازیهای AAA سبک نقش آفرینی است و البته پر بیراه نیست که بگویم Baldur’s Gate را واقعاً باید یک بازی AAA به حساب آورد.
با این وجود طبیعتاً به دلیل این که بازی هنوز تکمیل نشده، باگهای گرافیکی مختلف، پرفرمنس ضعیف در بعضی قسمتهای بازی یا روی سیستمهای خاص و مواردی نظیر Spawn شدن چند باره یک شخصیت و دوباره محو شدن آن و موارد این چنینی را شاهد خواهیم بود. چنین مواردی در کنار کرش های مختلفی که ممکن است در بازی رخ دهد و همچنین قسمتهایی از بازی که شاهد سینک نبودن صدا و تصویر هستیم و یا تعدادی از انیمیشنها که ناقص هستند و یا هنوز به طور کلی پیاده سازی نشدهاند و صرفاً تأثیرشان مشخص است، باعث میشوند که اگر به دید یک عنوان کامل سراغ این اثر بروید، کمی در ذوقتان بخورد و نتوانید به اندازه کافی از آن لذت ببرید؛ بنابراین اکیداً توصیه میکنم اگر نمیخواهید با یک بازی پر از باگ و بعضاً ناقص رو به رو شوید، به سراغ نسخه Early Access این عنوان نروید. اگر تحمل چنین مواردی را نداشته باشید، نمیتوانید از بازی لذت کافی را ببرید و در کنار آن، بخشهایی از بازی هم برایتان اسپویل خواهد شد؛ بنابراین اگر جزو این دسته از افراد هستید، بهتر است تا عرضه رسمی بازی که حداقل یک سال دیگر خواهد بود صبر کنید تا بتوانید با یک اثر باکیفیت رو به رو شوید.
بعد از گرافیک نوبت به صداگذاری و موسیقی بازی میرسد. در بعد موسیقی Baldur’s Gate III همانند بازیهای قبلی Larian کیفیت بسیار بالایی دارد و کاملاً در حد یک عنوان فانتزی عظیم که بر اساس دنیای وسیع Dungeons and Dragons ساخته شده، است. در بعد صداگذاری هم سازندگان عملکرد بسیار خوبی داشتهاند. تقریباً قرار است تمامی دیالوگهای بازی –که خیلی زیاد هستند- به طور کامل صداگذاری بشوند. هر چند در نسخه Early Access بعضی باگهایی در بخشهای مربوط به صداگذاری وجود دارد ولی طبیعتاً میتوان انتظار داشت که این باگها رفع شود و با توجه به صداگذاری کامل، انتظار یک بازی نقش آفرینی فوقالعاده را از آن داشت. سایر بخشهای مربوط به صداگذاری نظیر افکتهای صوتی و… هم همگی کیفیت مطلوبی دارند و به جز باگهایی که گاه و بی گاه سراغ بازی میآیند، مشکل خاصی دیده نمیشود.
نتیجهگیری نهایی:
با تمام این موارد و با تجربه نسخه Early Access بازی Baldur’s Gate III، میتوان انتظار داشت که در زمان عرضه نهایی این عنوان، با یکی از شاهکارهای سبک نقش آفرینی رو به رو باشیم. بازی همانند سایر آثار Larian، از کیفیت فوقالعاده بالایی برخوردار است و چه در زمینه داستانی با توجه به دنیای غنی Baldur’s Gate و Dungeons and Dragons و چه در زمینه گیم پلی میتواند یک اثر فوقالعاده باشد. در زمینه گرافیک هم بازی یک اثر خارقالعاده در سبک نقش آفرینی کلاسیک محسوب میشود و کیفیتی که در آن ارائه شده است، در هیچ عنوانی CRPG سابقه نداشته است. با همه اینها نسخه Early Access بازی باگهای زیادی دارد و ممکن است به دلایل مختلف دچار کرش یا مشکلات دیگر بشود؛ بنابراین در نهایت انتخاب با شماست که بخواهید از همین وضعیت فعلی، به تجربه فصل اول بازی به همراه باگهای آن بپردازید یا این که حداقل یک سال –و شاید هم بیشتر- صبر کنید تا نسخه نهایی بازی منتشر شده و یک بازی کامل و پولیش شده را انجام بدهید.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
نظرات
:inlove: عجب چیزیه این
زشته اصلا بعد ۲۰ سال بالدرز گیت بیاد گوتی نشه :yes: :inlove: .
یکی از معدود بازی هایی هستش که حاضرم توی Early access بخرمش. به معنای کلمه یه RPG اصیل خالصه. از character creation گرفته تا دیالوگا. لامصب لاریان قراره دوباره یه شاهکار خلق کنه. دیوینیتی که بهترین rpg نسل بوده تاحالا
تو فکر ساخت یه کرکتر Tiefling با کلس clecric م برای بار اول…از ده ها باری که قراره بازی کنم
مگه نسخه ارلی اکسس بازی هارو هم نقد میرن؟ 😮 ولی به هر حال دمتون گرم
لارینرقیب جدی واسه سی دی پراجکت هست….اصلا دست کمنگیریدش….
آره خدایی اینا فقط تو بوق نکردن بازیشونو. مشکل تبلیغات داشتن البته بالدورز گیت خیلی پیچیده تره پس بدنبالش طرفداراش کمترن
اگر با دوینیتی سینز شروع کنن اینبازی واسشون راحتره….کلا میگم که این استدیو خیلی قدرتمنده و بدون سر و صدا هست….
چقدر این لارین خوبه وجدانا دیروز تو پست پست ده سالگی نیووگاس گفتم آبسیدین یه نابغه نقش آفرینیه لازمه که اضافه کنم لارین هم نابغه دیگری در بین نقش آفرینی سازاست این دو استودیو به بهترین شکل از خصوصیات این سبک آگاهی دارن و سطح ساخته هاشون چند لول بالاتر از بقیه سازنده هاست، از شواهد تا الان معلومه بازی در زمان عرضه نسخه نهایی نمرات و متای فوق العاده ای کسب میکنه :yes: :heart:
بازیش خیلی خفن تر و بهتر از اون چیزیه که معمولا این جور بازی ها هست
شاید بهتر باشه شرکتش رو سبک های محبوب تر و عمومی تر کار کنه
اگه کیفیت پایین نیاد می توننن برای گوتی رقابت کنن
همین که یه بازی فراتر از هم رده هاش باشه برای کاندید گوتی شدنش کافیه که تو سال حدود ۱۰ بازی شرایطش دارن و معمولا رقابت بین سبک بازی میشه و نه خود بازی
خیلی ممنونم بابت مقاله :rose:
امکانش نیست سیستم پیام خصوصی رو برگردونید؟
سلام دوستان، قیمت کارت گرافیکgtx 760 tiچنده؟
مرسی بابت نقد و بررسی بسیار خوبتون
بازی رو از اولین نمایشش ازش خوشم اومد و حالا هم اینطور که به نظر میرسه با یه شاهکار طرفیم پس دلیلی نمیبینیم که نسخه کاملو بازی نکنم