نبرد میان اسطوره و تاریخ | نقد و بررسی A Total War Saga: Troy
مجموعه Total War Saga، یک سری فرعی از فرنچایز بزرگ Total War هستند که در آن سازندگان با دست بازتر، به سراغ دورههای تاریخی خاص رفته و مکانیزمهای متفاوتی را نسبت به سری اصلی در آن امتحان میکنند. بعد از عرضه اولین نسخهاین مجموعه یعنی Thrones of Britannia حال نوبت به عنوان جدید Total War Saga با تم داستانی جنگهای تروآ در عصر برنز یونان باستان رفته است. در ادامه به بررسی A Total War Saga: Troy میپردازیم.
پیش از بررسی خود بازی، باید به پیشینه تاریخی دوره مورد بررسی توسط این عنوان بپردازیم. همان طور که از نام بازی هم مشخص است، داستان این بازی پیرامون وقایعی است که در نهایت منجر به نبرد تروآ شدند. منبع اصلی ساخت داستان این اثر و به طور کلی تقریباً تمامی آثاری که در سینما و دنیای بازی بر اساس این نبرد ساخته شدهاند، در وهله اول دو اثر فوقالعاده معروف ادبیات کلاسیک یعنی ایلیاد و ادیسه هومر هستند. در ایلیاد و ادیسه همانند بسیاری از آثار حماسی بزرگ جهان تا حد زیادی از شخصیتهای اسطورهای هم استفاده شده است و حتی مبنای بعضی از رخدادهای داستان، بر مبنای حسادتها و رقابت بین خدایان یونانی اتفاق میافتد. از این رو تا سالها، به دلیل پیدا نشدن بقایای شهر، بسیاری از مورخین نسبت به واقعی بودن اصل داستان و خود جنگ تروآ مشکوک بودند، با این حال بقایایی که در دهه ۱۸۷۰ توسط باستان شناس آلمانی، هاینریش شلیمان در منطقه حصارلیک ترکیه در ۶٫۵ کیلومتری دریای اژه و نزدیکی تنگه داردانل پیدا شد، به اعتقاد اغلب مورخین و باستان شناسان امروزی، به احتمال قوی همان شهر تروآ است. از این رو، به نظر میرسد حداقل بخش تاریخی ماجرا و وقوع جنگ تروآ و نابودی این شهر، روایتی معتبر است.
ماجراهایی که منتهی به جنگ تروآ منتهی میشوند، داستانی طولانی و پیچیده را تشکیل میدهند که از پادشاهان و قهرمانان اسطورهای گرفته تا موجودات افسانهای و خدایان یونانی در آن نقش آفرینی میکنند. اصل قضیه از آن جا شروع میشود که شاهزاده پاریس، پسر شاه پریام (پریاموس)، حاکم تروآ، به هلن، همسر منلائوس، پادشاه اسپارتا، علاقهمند شده و او را دزدیده و با خود به تروآ میبرد. طبیعتاً منلائوس این توهین را تاب نمیآورد و از آن جایی که شاه پریام، پسرش پاریس و همراهان او هم قصد بازگرداندن هلن را ندارند، تصمیم میگیرد که با جمع کردن متحدین، آنان را به سزای اعمالشان رسانده و هلن را بازگرداند. از این رو، منلائوس به برادرش آگاممنون، پادشاه موکنای (Mycenae) و همچنین سایر فرمانروایان و قهرمانان منطقه، نظیر ادیسئوس فرمانده ایتاکا (Ithaca) و آشیل فرمانروای پثیا (Phthia) همراه میشود تا او را در جنگی عظیم با تروآ همراهی کنند. تمامی این فرمانروایان از نظر مکانی تقریباً در یونان و مقدونیه کنونی مستقر بودند.
از سوی دیگر و در شرق و در کشورها و دولت شهرهای دیگر که دوستان شاه پریام، حاکم تروآ، بودند بی کار ننشستند. این کشورها که از نظر مکانی در ترکیه امروزی قرار میگیرند هم اتحاد خود را تشکیل دادند تا در مقابل حمله دوستان منلائوس و آگاممنون ایستادگی کنند. در این میان، خدایان یونانی هم هر کدام طرف یکی از گروهها را گرفتند. آتنا، هفاستئوس، هرا، هرمس، پوسیدون و تتیس طرفدار یونانیها و منلائوس بودند و زئوس، آفرودتیه، آرس، آپولو، آرتمیس، لتو و اسکمندر طرف تروآ را گرفتند. نتیجه نهایی این جنگ چندین ساله و خونین بین طرفین، محاصره طولانی مدت شهر تروآ بود که در نهایت با ایده فرستادن اسب چوبی غول پیکر به درون شهر و نفوذ به داخل آن، شهر تروآ سقوط کرده و با کشتار و قتل عام مردم این شهر و آتش زدن آن، در نهایت یونانیها به خواسته خود رسیده و منلائوس هم هلن را پس میگیرد.
با این مقدمه به سراغ نقد خود بازی میرویم. در بازیهای سری Saga، سازندگان بر روی داستان خاص یک برهه از تاریخ تمرکز کرده و سعی میکنند که جزئیات مختلف مربوط به آن دوران را وارد بازی بکنند و البته در عین حال، همانند همه عناوین سری Total War دست شما برای تغییر تاریخ باز باشد. در A Total War Saga: Troy هم با چنین رویکردی رو به رو هستیم. در نسخه فعلی بازی، شما باید از بین هشت گروه مختلف که چهار تا از آنها از طرفداران یونان و منلائوس و چهار تای دیگر از طرفداران تروآ هستند، یکی را انتخاب کنید. شخصیتهای طرفدار منلائوس که کشورشان قابل انتخاب است، شامل خود منلائوس، آگاممنون، ادیسئوس و آشیل بوده و شخصیتهای طرفدار تروآ هم پاریس، هکتور، سارپدون و آئنیاس (Aeneas) هستند. هر کدام از این شخصیتها، روش بازی کاملاً متفاوتی دارند و به جز هدف کلی بازی که برای نیروهای تروآ، شکست طرف مقابل و محافظت و کنترل تروآ و برای یونانیها تصرف تروآ و به دست آوردن هلن است، هر کدام از این شخصیتها، یکسری هدف دیگر هم دارند که اهداف اسطورهای و افسانهای آنهاست. با توجه به این موضوع دو نوع پیروزی در بازی وجود دارد. یکی همان شکل پیروزی مرسوم بازیهای Total War است که از آن با نام Total War Victory نام برده میشود و دیگری Homeric Victory نام دارد و پایانی اسطورهای و تا حد وفادار به داستانهای هومر را برای شخصیتها رقم میزند.
با توجه به سابقه خوبی که شرکت Creative Assembly در ارائه داستان برای شخصیتها از سری Total War: Warhammer و همچنین Three Kingdoms به دست آورده است، در این عنوان هم شاهد داستان نسبتاً قابل قبولی هستیم. هر چند سری Total War هیچ گاه با این هدف که یک داستان خطی را روایت کنند، ساخته نشده و همواره دست بازیکنان را باز میگذارند، اما در عناوین اخیر، شاهد تعریف سیر داستانی برای کاراکترهای اصلی و فرماندهان بازی بودهایم که به عنوان یک بازی استراتژی که بر مبنای مدیریت یک کشور و تمدن و نبردهای بزرگ ساخته شده است، نکته مثبت بسیار خوبی محسوب میشود. حتی تعدادی سینماتیک مجزا هم برای هر کدام از طرفین بازی ساخته شده است که بنا به پیشروی داستان به نمایش در میآیند.
نکته دیگر بازی هم تلاش خوبی است که سازندگان برای حفظ بعد تاریخی بازی در عین استفاده از پتانسیل اسطورهای داستان داشتهاند. در زمان وقوع جنگهای مربوط به تروآ، یعنی حدوداً سال ۱۳۰۰ قبل از میلاد، تقریباً نیروی سواره نظام به شکل امروزی وجود نداشته است. تنها سواره نظام موجود در این عنوان، نیروهایی است که از آنها با نام قنطورس یاد میشود. همچنین شخصیتهایی نظیر مینوتور یا مدوسا هم وجود دارند ولی مثلاً مینوتورها، انسانهای قوی هیکلی هستند که سر گاو را به عنوان کلاهخود استفاده کرده و مدوسا هم زنان وحشی هستند که پوست و بدن مار را به موهای خود بافتهاند. بدین ترتیب سازندگان سعی کردهاند همزمان از شخصیتهای اسطورهای و جذابیتهای آنان در بازی استفاده نموده ولی توجیهی تاریخی و منطقی برای حضور این شخصیتها در بازی ارائه بکنند تا از جنبه تاریخی هم بازی تا حدی قابل توجیه باشد. چنین نظریههایی که توسط سازندگان بازی در مورد این شخصیتهای اسطورهای مطرح شدهاند، نظرات جالبی هستند و حتی شاید واقعاً سر منشاء این اساطیر هم چنین چیزهایی بوده باشد که به مرور و بعد از گذشت صدها سال و روایت شدن توسط افراد مختلف در طول تاریخ و اغراقهای فراوان، به شکل شخصیتهایی افسانهای در آمده باشند.
به هر حال از بعد داستانی سازندگان موفق شدهاند به شکل بسیار خوبی، حس و حال حضور در دوران جنگهای تروآ و کنترل شخصیتهای معروف آن دوران و حکومتهای تحت فرمان آنان را به خوبی در این بازی قرار بدهند. با وجود آزادی عمل همیشگی سری توتال وار، سازندگان به شکل زیبایی با اضافه کردن موارد داستانی مربوط به شخصیتها که در این چند ساله به خوبی در سری Warhammer و عنوان Three Kingdoms امتحان خود را پس دادهاند، در نهایت روند کلی کار به سمت یک جنگ عظیم بر سر تروآ و فتح آن همگرا میکنند. بدین ترتیب ضمن این که همچنان بازیکنان برای تغییر تاریخ اختیار عمل را به دست دارند، روند کلی کار به سمتی میرود که وقایع مهم و اصلی داستان تروآ هم اتفاق افتاده و در نهایت به نتیجه و سرانجام مشخص برسند.
بعد از داستان نوبت به گیم پلی بازی میرسد. همان طور که در ابتدای این نقد و بررسی هم اشاره کردم، بازیهای سری Saga به نوعی عناوینی هستند که در آن سازندگان با دست بازتر، میتوانند مکانیکهای جدیدی که برای گیم پلی این سری در نظر دارند را پیادهسازی و اجرا کنند. مکانیکهایی که ریسک استفاده از آنها به دلیل نبود سابقه قبلی در سایر عناوین سری بالاست و یا خیلی از آنها خیلی خاص هستند و اصلاً از نظر فضای داستانی با سایر عناوین فرنچایز Total War مطابقت ندارند. از این رو در عناوین سری Saga با مواردی رو به رو هستیم که شاید هرگز در نسخههای دیگر شاهدشان نبوده و نباشیم. مثلاً در عنوان Thrones of Britannia به دلیل تمرکز بازی بر روی جنگهای درونی بریتانیا، بسیاری از موارد کنترل کشور و سیستمهای اقتصادی رایج تغییر کردند تا بازی هر چه بیش تر بر روی جنگ متمرکز بشود.
در A Total War Saga: Troy به دلیل حضور شخصیتهای اسطورهای مختلف، مکانیزمهای منحصر به فردی برای یکایک آنان پیادهسازی شده است و تجربه بازی با هر کدام از شخصیتها کاملاً متفاوت خواهد بود. استانداردترین شخصیت بازی که تجربهای مشابه سایر فرماندهان بازیهای Total War ارائه میدهد، منلائوس است که بازی کردن با او تقریباً مشابه فرماندهان و کشورهای اصلی سایر عناوین این سری است. به جز او، تقریباً هر کدام از شخصیتهای دیگر مکانیزمهای مخصوص به خود را دارند که در این جا به برخی از آنان اشاره میکنیم.
آگاممنون به عنوان یکی از پادشاهان اصلی منطقه، کشورها و دولت شهرهای خراج گذار زیادی داشته و در طول بازی هم میتواند گروههای دیگر را به این شکل تبدیل به خراج گذاران خود کرده و حتی آنان را متقاعد کند تا به طور کامل به او ملحق بشوند. قابلیت اصلی او، امکان درخواست خراج از کشورهای زیرمجموعه خود است. بدین ترتیب، بسته به شرایط و سطح روابطی که با آن کشورها دارید، میتوانید در هر دور درخواست کنید تا آنها منابع مد نظر شما را در اختیارتان قرار بدهند و به علاوه آن، باید یک خراج ثابت نیز هر دور به شما پرداخت کنند. برای حفظ رضایت آنان، باید نوعی تعادل میان سطح خراج ثابت و همچنین درخواستهای پرداخت آنی که از آنان دارید، برقرار کنید. بعضی از حکومتهایی که تازه خراج گذار شما بشوند، ممکن است در اثر درخواستهای زیاد، دید بدی به شما پیدا کرده و علیه شما شورش کنند. در نتیجه باید سعی کنید ضمن این که خود را از نظر نظامی قوی نگه میدارید تا ترسی نسبی در آنان وجود داشته باشد، در درخواستهای خود نیاز جانب انصاف را تا حدی رعایت کنید تا باعث نارضایتی شدید در آن حکومتها نشوید.
برای مثالی دیگر، آشیل را در نظر بگیرید. او در چشم مردم، به عنوان قهرمان و اسطوره زنده و به عنوان یکی از قویترین انسانهای کل یونان شناخته میشود. به طبع این موضوع، هر از گاهی افرادی در نقاط مختلف نقشه یا در میان کشورهای رقیب پیدا میشوند که آشیل را به مبارزه میطلبند و در صورتی که در نبردهای گسترده یا دوئل آشیل آنان را شکست بدهد، اعتبار بیشتری نزد مردم به دست میآورند و در غیر این صورت رشد و اقتصاد کشورش با ضرر رو به رو خواهد بود. به علاوه، آشیل به نسبت بقیه پادشاهان دمدمیمزاجتر است و بسته به اتفاقاتی که میافتد، ممکن است در بعضی شرایط خوی جنگ جویی داشته باشد و در بعضی مواقع دیگر غم او را فرا بگیرد. بسته به قرار گرفتن او در هر کدام از این حالات روحی، با توجه به علاقه مردم به آشیل، تقریباً کل حکومت او هم در چنین شرایطی قرار میگیرد. ورود به هر کدام از این حالات روحی، مزایا و معایبی دارد و باید سعی کنید شرایط آشیل را ایده آل نگه دارید تا در زمانهای حساس، وارد حالتی که در آن زمان فایدهای ندارد، نشود.
به عنوان نمونهای از سمت مقابل هم باید به هکتور و پاریس اشاره کنیم. هر دوی آنان فرزندان شاه پریام هستند و برای به دست آوردن موقعیت جانشینی، باید مأموریتهایی که پدرشان در طول بازی به آنان میدهند را انجام بدهند تا بتوانند موقعیت بهتری در ذهن پدرشان پیدا کنند. ضمن این که اگر یکی از آنان بخواهد به دیگری حمله کند، قطعاً با دیدگاه بسیار منفی پدرش رو به رو خواهد شد و نمیتوان خیلی روی موضوع حمله و کشتن طرف مقابل حساب باز کرد. در کنار این مسائل، پاریس به عنوان فردی که هلن را دزدیده و کل وقایع در اصل از اعمال او سرچشمه گرفته است، توجه ویژهای به هلن دارد و برای این که عملکرد بهتری در کارهای خود داشته باشد، باید هلن را هم همراه او به شهرهای مختلف بفرستید. حضور هلن در شهرهای گوناگون باعث جشن و شادی مردم هم میشود؛ اما در عین حال، همراهی هلن و پاریس در شهرهای مرزی، این نگرانی را هم به وجود میآورد که در صورت شکست در یک جنگ، هلن به دست دشمنان خواهد افتاد و باید سختی زیادی را برای بازپس گیری او تحمل کنید.
با توجه به مواردی که در بالا گفته شد، کاملاً واضح است که بازی کردن با هر کدام از حکومتها، مکانیزمهای متفاوت و خاصی را در گیم پلی بازی در مقابل شما قرار میدهد. از این رو شاید اگر به روش بازی کردن کشورهای معمول Total War عادت داشته باشید، کمی هماهنگ شدن با شیوه جدید بازی برای شما سخت باشد. با این حال، تقریباً مکانیزمهای گفته شده، همگی به شکلی خوب و مناسب در بازی قرار گرفتهاند و تعادل نسبتاً قابل قبولی بین گروههای مختلف در زمینه قابلیتها وجود دارد. با توجه به تنوع بالای گروهها در عنوانی نظیر Total War: Warhammer 2 و همچنین مکانیزمهای مختلفی که سازندگان در A Total War Saga: Troy امتحان کردهاند و اکثراً موفق جواب دادهاند، میتوان امیدوار بود که در بازی تاریخی بعدی این سری نیز شاهد تفاوتهای قابل توجه زیاد بین حکومتهای مختلف باشیم.
مسئله مهم دیگر در این بازی اقتصاد است که تفاوتهای زیادی با عناوین دیگر این سری دارد. در اکثر نسخههای سری Total War، اصلیترین منبعی که برای ساخت و ساز و تعلیم نیروها به آن احتیاج دارید، پول است. در بعضی نسخهها باید به یکسری منابع خاص در محیط هم برای تعلیم بعضی از نیروها دسترسی پیدا میکردید، اما این منابع اکثراً هیچ وقت جنبه کمی مانند پول نداشتند و صرفاً وجود آنها برای تعلیم نیروها کافی بود. در این نسخه اما جریان کاملاً متفاوت است. در سالهای ۱۳۰۰ قبل از میلاد، پول و سکه هر چند وجود داشتند، اما خیلی رایج نبودند؛ به همین دلیل منابع دیگری در این بازی مورد اهمیت هستند. در A Total War Saga: Troy پنج منبع اساسی وجود دارد؛ غذا، چوب، سنگ، برنز و سکه طلا. اصلیترین منبع، غذا و چوب است. برای تعلیم تمامی نیروهای خود نیاز به غذا داشته و هر نیرویی که تعلیم داده شده هم در هر دور مقداری غذا مصرف میکند. از طرف دیگر، چوب پیش نیاز اصلی ساخت تمامی ساختمانهای بازی است. برنز، عامل دیگری برای تربیت سربازان است که مختص نیروهای قدرتمندتر است و اکثر نیروهای قوی بازی، در هر دور به مقداری برنز نیاز دارند تا سلاحهای خراب شده خود را تعمیر کنند. از طرف دیگر سنگ هم برای ساخت بسیاری از بناها کاربرد دارد. در نهایت سکه برای بعضی از تجارتهای سنگین و همچنین تعلیم یکسری از نیروهای خیلی قدرتمند کاربرد داشته و باید حواستان به آن هم باشد. هر کدام از شهرهای بازی توانایی تولید منبع خاصی را دارند و تقریباً هیچ کدام از حکومتها در ابتدا به تمامی این منابع دسترسی نداشته و باید با توسعه قلمرو خود و همچنین از طریق انجام تحقیقات در درخت تکنولوژی بازی –که در این بازی برای هماهنگی با فضای داستانی حکم سلطنتی ناگ گرفته است- تولیدات خود را در هر کدام از این بخشها افزایش بدهید.
نکته دیگری که در همین جا وارد میشود، مسئله دیپلماسی و تجارت با کشورهای دیگر است. برخلاف عناوین قبلی این سری که چیزی به نام پیمان تجاری به حالت عمومی در آنها وجود داشت، در این بازی برای تجارت باید دقیقاً مشخص کنید که چه چیزی میدهید و چه چیزی در عوض دریافت میکنید. مثلاً باید مشخص کنید که برای ۵ دور، هر بار ۱۰۰ واحد غذا به یک کشور میدهید و در عوض ۱۰ واحد سنگ از آنان میخواهید. بدین ترتیب، قراردادهای تجاری در این بازی عمق بیشتری نسبت به شیوه معمول آنها در سایر عناوین Total War پیدا کردهاند و باید به طور دقیقتری روی آنان نظارت کنید. ضمن این که میتوانید چندین پیمان تجاری را همزمان با یک حکومت امضا کنید.
یک ایراد بزرگ که در بازی وجود دارد و احتمالاً با اولین آپدیت، سازندگان آن را برطرف خواهند کرد، این است که میتوانید فقط یک واحد غذا را در ابتدا بدون هیچ پیش شرطی به یک کشور پیشنهاد بدهید. این یک واحد بدون هیچگونه درخواست دیگر، باعث واکنش بسیار مثبت از سوی آنان شده و میتوانید مثلاً در ازای این یک واحد غذا، صدها واحد چوب و سنگ از آنان طلب کرده و به راحتی به دست بیاورید. این مشکل وحشتناک قطعاً باید به سرعت برطرف بشود؛ زیرا به طرز بسیار بدی، خود هوش مصنوعی هم از آن سوء استفاده کرده و شاهد این هستیم که بعضی از حکومتهای کوچک بازی، به سرعت منابعی را که عملاً دسترسی به آنها در زمان کم امکان پذیر نیست، به دست میآورند. این نشان میدهد که این باگ، در روابط بین حکومتهای مختلف هوش مصنوعی هم وجود دارد و همین باعث بغرنج شدن این مشکل میشود. اگر این موضوع فقط در سمت بازیکنان وجود داشت، خیلی راحت میشد با عدم استفاده از این کار، تعادل بازی را حفظ کرد ولی وقتی خود هوش مصنوعی هم گاهی اوقات دست به استفاده از این مشکل میزند، یعنی باگ در وضعیت جدی و خارج از کنترل بازیکنان قرار دارد و باید به سرعت رفع و رجوع بشود.
متأسفانه همچنان مشکلات عجیب و غریب سیستم دیپلماسی که در سایر عناوین Total War وجود داشت، در این عنوان هم وجود دارد. گاهی اوقات متحدان شما بدون هیچ دلیل خاصی، تقاضای مقدار زیادی غذا یا منابع دیگر را از شما دارند و اکثر اوقات هم میتوان با پیشنهاد مجددی که در آن فقط یک واحد از این منابع را به آنان بدهید، رضایت آنان را جلب کنید. این مسئله تقریباً به شکلهای مختلف در تمامی عناوین Total War وجود دارد و در بعضی از آنها، بعد از آپدیتها، کمی شدت آن کاهش پیدا میکند ولی هیچ وقت این مشکل و سایر ایرادات رایج سیستم دیپلماسی بازی به طور کامل برطرف نشدهاند. این مشکلات تقریباً در تمامی نسخههای سری مطرح بودهاند و با وجود پیشرفتهایی که حاصل شده است، بازهم شاهد درخواستهای بیمورد و گاه و بی گاه هوش مصنوعی و امکان فریب دادن راحت آن هستیم؛ چیزی که امیدواریم در نسخههای بعدی این سری تا حد خوبی ریشه کن بشود، هر چند که با سابقهای که از این سری سراغ داریم، از اولین نسخهها با آن بوده و بعید است به این زودیها مشکلش به طور کامل در نسخه هنگام انتشار بازیهای جدید آن برطرف بشود.
بعد از سیستم تجارت و دیپلماسی، نوبت به بررسی یکی از المانهای جدید بازی که متناسب با دنیای داستان تروآ و اساطیر یونان به بازی اضافه شده، یعنی خدایان یونانی میرسد. در داستانهای ایلیاد و ادیسه هومر، خدایان و توطئههای آنان نقشی اساسی در وقایع داستان ایفا میکنند. در این بازی هر چند با توجه به این که سعی شده همچنان تا حدی جو تاریخی بازی حفظ شود، شاهد حضور مستقیم آنان نیستیم، اما مکانیزمی قرار داده شده که با دادن قربانی به درگاه خدایان مختلف، میتوانید سطح محبوبیت خود را در نزد آنان بالا ببرید. بالا رفتن سطح محبوبیت در نزد هر کدام از آنان، باعث به دست آوردن مزایای خاصی نظیر اقتصاد بهتر، بهبود توانایی نیروها و همچنین امکان به خدمت گرفتن شخصیتهای اساطیری نظیر مینوتور، مدوسا و… میشود. در این سیستم، درست همانند داستانها باید حواستان به حسادت خدایان به یکدیگر هم باشید. در صورتی که بخواهید نظر خدایان مختلف را به طور همزمان جلب کنید، با دشواری زیادی رو به رو خواهید بود، زیرا قربانی دادن برای هر کدام از آنان، منجر به ناراحتی سایر آنان میشود و به علاوه بیتوجهی به آنان هم کمکم، باعث میشود که به مرور محبوبیت شما در نزد آنان پایین بیاید و گاهی اوقات، ممکن است باعث وقوع یکسری مشکلات برای شما بشود. برای همین باید به طور کامل به این بخش هم توجه داشته باشید، زیرا مزایایی که از هر کدام به دست میآورید، بسیار مؤثر بوده و در عین حال تفاوتهای اساسی بین اکثر آنان وجود دارد و در نتیجه، بسته به شرایط و روش بازی خود، باید سرمایه گذاری درستی روی این بخش بکنید. در مجموع، مکانیزمهای پیادهسازی شده برای این بخش، هماهنگی خوبی با منابع الهام بازی داشته و توانستهاند عمق خوبی را هم به گیم پلی آن اضافه کنند؛ در نتیجه میتوان گفت که سازندگان به خوبی از پس متعادل سازی و قرار دادن این سیستم در بازی برآمدهاند.
موضوع دیگر، مبارزات همزمان بازی هستند. عناوین سری Total War در بخش مبارزات، تقریباً همگی خوب عمل کردهاند و هر چند مشکلات اندکی در هوش مصنوعی در نسخههای مختلف آن وجود دارد، اما برآیند کلی آن همواره مثبت بوده است. در A Total War Saga: Troy هم شاهد عملکرد بسیار خوب سیستم مبارزات بازی هستیم. یکی از نکاتی که باید در این نسخه مورد توجه قرار بدهید، این است که به جز واحد قنطورسها و تعدادی واحد ارابه سوار که به راحتی قابل تعلیم نیستند، تقریباً چیزی به نام سواره نظام در بازی وجود ندارد. در نتیجه باید با نیروهای جدید بازی خود را تطبیق داده و از آنها مطابق تواناییهای خاصشان استفاده کنید. مثلاً نیروهای سنگین وزن نیزه دار، برخلاف بازیهای قبلی که بیش تر نقش دفاعی داشتند، در این جا به نوعی معادل سواره نظام هستند و از آنها برای حمله از جناحین میتوان استفاده کرد. همین طور تواناییهای زوبین اندازان را هم نباید دست کم گرفت. به خصوص در مورد شخصیتی مثل ادیسئوس که نیروهای زوبین انداز بسیار توانایی دارد که میتوانند حتی حین حمله هم از دید دشمن مخفی بمانند، توجه دقیق به قابلیتهای نیروهای کمان دار از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. البته در نسخه فعلی، بعضی از نیروها چندان بالانس نیستند و نسبت به سایر نیروها، قدرت بسیار زیادی دارند؛ مشکلی که در سایر عناوین Total War هم بعضاً وجود دارد و اکثر اوقات، به سرعت در آپدیتها توسط سازندگان برطرف میشود. تنها بخشی از مبارزات که نسبت به بقیه بخشها کمی ضعیفتر است، مبارزات مربوط به محاصره شهرهاست. در اکثر موارد، تنها وسیله محاصرهای که در اختیار دارید، دیوارکوب و نردبان است و در اواخر بازی، امکان استفاده از برجکهای حمله به دیوار دشمن میتوان استفاده کرد. حقیقت این است که در سالهای ۱۳۰۰ قبل از میلاد، بسیاری از ابزارهای محاصره هنوز اختراع نشده بودند و اکثر اوقات، راه اصلی به زانو در آوردن یک شهر، محاصره طولانی مدت آن برای اتمام ذخایر غذایی و تسلیم شدن آن شهر بوده است. سازندگان هم با توجه به این موضوع، ابزارهای تهاجمی زیادی را در بازی قرار ندادهاند. قرار نگرفتن اینها، باعث شده است که بسیاری از نبردهای محاصره روند کسل کنندهای پیدا کنند و شاید تنها نبرد محاصرهای ارزشمند بازی، فقط محاصره خود شهر تروآ باشد.
خوشبختانه در طراحی UI هم سازندگان بسیار خوب عمل کردهاند. رابط کاربری عنوان قبلی مجموعه Saga یعنی Thrones of Britannia آنقدر که باید و شاید خوب نبود و من به عنوان فردی که تقریباً تمامی عناوین سری را تجربه کردهام، در اوایل با آن خیلی راحت نبودم. خوشبختانه این مشکل به هیچ وجه در مورد Troy وجود ندارد و به راحتی گزینههای مد نظر شما برای اولین بار بعد از حداکثر ۲۰ ثانیه زمان و بررسی بخشهای مختلف پیدا میشوند و در همان ۲۰ تا ۳۰ دقیقه اول بازی، میتوان بر ساز و کار بخشهای گوناگون این عنوان و منوهای مختلف تا حد خوبی مسلط شد.
با تمام مواردی که گفته شد، میتوان گفت که گیم پلی بازی هر چند ایراداتی دارد، اما توانسته با توجه به تست کردن بسیاری از مکانیزمهای جدید، بسیار خوب عمل کند. ایرادات معمول سری Total War در زمینه دیپلماسی همچنان وجود داشته و به علاوه باگ بدی در ساختار بخش تجارت قرار دارد که احتمالاً سازندگان در اسرع وقت آن را مرتفع خواهند کرد؛ ولی به هر حال به تجربه اولیه بازی که نقد بر اساس آن نوشته شده لطمه وارد میکند. ضمن این که به هر حال بازی در حدی جذاب نیست که بتوان مانند عناوین اصلی سری نظیر Warhammer و Three Kingdoms ماهها انجام داد و احتمالاً بعد از چند دور بازی کردن با شخصیتهای مختلف تا حدی از آن خسته خواهید شد؛ اما باید توجه داشت که به هر حال عناوین Total War Saga تقریباً با هدف باز کردن یک دوره خاص تاریخ ساخته شدهاند و قرار نیست جایگزین عناوین اصلی سری باشند، ضمن این که با در نظر گرفتن این موضوع، عملکرد Troy به مراتب بهتر از Thrones of Britannia بوده است و در نتیجه تمام این موارد، میتوان گفت که شاهد اثری باکیفیت در بعد گیم پلی هستیم.
بعد از گیم پلی نوبت به گرافیک بازی میرسد. در زمینه هنری، عملکرد همه نسخههای Total War بسیار عالی بوده است و Troy هم در این زمینه مستثنا نیست. سبک هنری و تونالیته رنگی استفاده شده در بازی، به علاوه پس زمینههای دوردست بازی که کاملاً شبیه کوزههای یونانی قدیمی هستند به علاوه فضای تئاتری خاصی که در حالت Auto Resolve کردن مبارزات پیش میآید و در نهایت طراحیهای جالب نیروها، همگی از جمله مواردی هستند که باعث میشوند Troy سبک و استایل هنری خاصی را در میان عناوین سری Total War داشته باشد. استایل هنری ویژهای که کاملاً با حال و هوای تاریخی بازی تطبیق دارد و حس منحصر به فردی در هنگام تجربه بازی به بازیکنان منتقل میکند. از نظر فنی هم بازی در وضعیت خوبی قرار دارد. به عنوان یک Spin Off نمیتوان انتظار جهش گرافیکی را در این بازی داشت و از نظر فنی، تقریباً با چیزی در حد و اندازه Three Kingdoms طرف هستیم. با این وجود، بهینه سازی بازی نسبت به Three Kingdoms و Warhammer بهتر بوده است و وضعیت فریم دهی نسخه روز عرضه این عنوان در مقابل وضعیت روز عرضه دو بازی دیگر بسیار بهتر است و همین نشان دهنده پیشرفت خوب سازندگان در زمینه پرفورمنس است؛ چیزی که در بسیاری از بازیهای دیگر Total War معمولاً آنقدر که باید و شاید در نسخههای روز عرضه وضعیت خوبی نداشت و به مرور و با آپدیتهای فراوان درست میشد اما اکنون شاهد وضعیت نسبتاً پایداری هستیم که هر چند افت فریمهای اندکی در آن رخ میدهد، اما امید میرود که بخش عمده این مشکلات هم با آپدیتهایی که عرضه خواهند شد، برطرف بشوند و به هر صورت، وضعیت فعلی نویدبخش پیشرفت خوب در زمینه پرفورمنس عناوین این فرنچایز است.
بعد از گرافیک باید به سراغ موسیقی و صداگذاری برویم. A Total War Saga: Troy همانند سایر عناوین فرنچایز در بعد موسیقی عملکرد بسیار خوبی داشته و با قطعاتی که از نظر تاریخی، کاملاً حال و هوای یونان باستان را ایجاد میکنند، در جایگاه بسیار خوبی قرار میگیرد. موسیقی استفاده شده در مبارزات هم به خوبی حس حماسی و هیجان آنها را به بازیکنان انتقال میدهد و ایراد خاصی به آن وارد نیست. در موارد مربوط به صداگذاری و مواردی نظیر برخورد شمشیرها با زره، کشته شدن نیروها و سایر نکات مربوط به افکتهای صوتی هم همواره وضعیت این سری بسیار خوب بوده است. ضمن این که صداگذار استفاده شده برای راهنمای بازی هم عملکرد قابل قبولی دارد. بدین ترتیب، عملکرد کلی بخش موسیقی و صداگذاری بازی همانند سایر عناوین Total War در حد انتظار و بسیار خوب بوده است و ایراد جدی به این بخش وارد نیست.
نتیجهگیری نهایی:
در نهایت، میتوان گفت که A Total War Saga: Troy به عنوان یک اثر فرعی در سری Total War و عنوانی که همانند Thrones of Britannia قصد آزمایش مکانیزمهای جدید مختلفی را در سری داشته است، اثری به مراتب موفقتر از نسخه قبلی محسوب میشود. همچنان ایرادات معمول سری نظیر مشکلات هوش مصنوعی در سیستم دیپلماسی در این عنوان دیده میشوند و نمیتوان به این اثر، به عنوان نسخهای که همانند عناوین اصلی سری تا ماهها به تجربه آن بپردازید نگاه کرد؛ اما با همه اینها، نتیجه نهایی تیم Creative Assembly Sofia اثری بسیار خوب در فرنچایز Total War است.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
عالی بسیار ممنون الان یه تیتر وار زیر عکس هارو خوندم هر چقدر بیشتر عکس هارو میدیدم بیشتر یاد توتال وار روم ۲ افتادم خیلی جذاب بود از صبح تا شب باداداشام لن میزدیم و با هم دخل حریف ها رو میآوردیم به محض فرصت دوباره میریم سراغش! :eat:
ممنون بابت نقد :heart: :rose:
نقد خوبی بود و هست
دستت طلا نویسنده جان
ب شخصه هیچوقت نتونستم با فرانچایز Total war ارتباط برقرار کنم
تو سبک استراتژیک سری starcrafts و جنرال و age of mythology و جنگ های صلیبی و … رو بیشتر میپسندم
وای age of mythology خیلی خوب بود!انتخاب خدا ها،مراحل اورکنتوس و آژاکس تمام بچه گیم با این بازی گذشت.
@Rockstar-fan
آره خیلی خوب بود واقعا
@Sackboy
سلیقه ها متفاوته دیگه :دی
جالبه، برعکس من که هیچ کدوم از اینا رو نزدیک توتال هم نمیدونم. با وجود این که اونا هم جذابن، ولی توتال وار جایگاه خاصی در قلب من داره! :laugh: :laugh:
مرسی اقای نامجوی عزیز
کلا معلوم بود که چه بازیه بسیار خوبی هستش هم از نقد هاش هم از فروشش هم قبل از این دو