روزی روزگاری: تغییر مثبت، واکنشهای منفی| نقد و بررسی بازی Silent Hill 4
Wait a minute, this is no normal depression… When I stare into it, I feel like I could be sucked in. It’s like it’s connected to some other dimension… Or maybe it’s a hole that, once you enter, you can never leave…”
Henry Towsend
تپههای خاموش.چقدر این نام برای گیمرهای قدیمی خاطرهانگیز است. چقدر این شهر لعنتی را با جیمز ساندرلند و هیثر موریس بالا پایین کردیم و معما حل کردیم و دشمن کشتیم. چقدر با نسخه دو و سه این بازی افسرده شدیم و با موسیقی فوقالعادهاش عشق کردیم. موزیکهایی که در عین القای حس ترس از نظر هنری هم شاهکاری بینظیر بودند. کونامی بعد از ارائه ابرشاهکاری به نام Silent Hill 2 و عنوان عالی Silent Hill 3، کاملا روی ریل درستی افتاده بود و تصمیم شاید کمی عجولانه آنها برای عرضه نسخه چهارم، اعتراض خاصی به خود ندید. به تدریج با لو رفتن اطلاعاتی از بازی کمی نگرانیها بیشتر شد; مثلا مشخص شد اصلا این بازی از اول قرار نبوده سایلنتهیل باشد و قرار بر عرضه یک IP جدید به نام Room 302 بود; به دلیل عدم رضایت سران کونامی قرار شد این بازی بخشی از پروژه سری Silent Hill بشود. حال با نقد و بررسی این بازی خاطرهانگیز و زیبا، Silent Hill 4، با شما هستیم.
داستان نقش حیاتی و به عنوان شاهرگ سری تپه خاموش عمل میکند. اگر داستان را از این سری بگیریم همهچیزش از بین میرود و با وجود عالی بودن همه المانهایش، هیچکدام بدون داستان معنایی ندارند و مانند گروه ارکستی میمانند که بدون رهبر به نواختن و کار خودشان بدون هماهنگی مشغولاند. در سه نسخه اول شاهد یک داستان بینظیر بودیم و مسلما توقع زیادی هم از این بازی داشتیم. Silent Hill در شروع ناگهانی استاد است. در نسخه دوم بازی ما را ناگهان در کولهباری از مه انداخت تا برویم دنبال عشق زندگیمان، نسخه سوم کاراکتر کم سن و سالتری را در یک پارک ترسناک کنترل کنیم. نسخه چهارم، به محض شروع دری زنجیر شده را نشان میدهد تا شما را هل بدهد در فاجعهای که هنری در آن گیر افتاه.
در حین تجربه دوباره بازی با خودم میگفتم: “چه بلایی سر خودت آوردی کونامی؟ مگر میشود یک استودیو از ساخت Silent Hill 4 برسد به Metal Gear Survive!!!!” تازه این را هم در نظر بگیرید که در آن زمان میگفتند نسخه چهارم شروع سقوط این سری بود! یعنی دیگر ببینید نسخه دوم و سوم این بازی چه بوده و کونامی چه ساخته که این بازی برای کونامی پسرفت محسوب میشده! باور کنید اگر همین الان همین بازی را بدون هیچ تغییر و ریمستر گرافیکی و بهبود گیمپلی بگذاریم در کنار بازیهای ترسناک نسل هشتم، از بسیاری از آنها بهتر است; دیگر از نسخه دوم و سوم نگویم برایتان که مثلش نیامده و بعید است بیاید. یک نکته جالب هم برایتان بگویم که دیگر از کیفیت بازی و حتی همین نسخه چهارم که میگویند افت کرده و شروع سقوط بوده و این حرفها کاملا مطلع شوید و خیالتان راحت شود; به تازگی The Last Of Us Part II منتشر شد و خیلی از ما بازی کردیم و کیف کردیم، به قطعیت میتوانم بگویم یکی از معدود بازیهایی که میتواند در Dark بودن و فضای ناامیدکننده و دپرسکننده با این ابرشاهکار نسل هشتم مقایسه شود و عرض اندام کند و از طرفی از لحاظ گرافیکی هم قابل تحمل باشد، همین Silent Hill 4 است. تاکید میکنم این بازی “اصلا و ابدا” مناسب همه نیست و هرکسی توان پردازش و درک این حجم از Dark بودن و ناامیدی را ندارد. Silent Hill 4 به معنای واقعی یک بازی سیاه، غمگین و نابودکننده روح است.
Silent Hill 4 داستان هنری تاوسند را روایت میکند. کسی که در شهر اشفیلد جنوبی ساکن در یک آپارتمان کوچک است و زندگی نرمالی دارد. از ۵ روز قبل از شروع اتفاقات بازی، هنری کابوسهایی دقیقا یکسان را میبیند و هربار با سردردهایی وحشتناک از خواب بیدار میشود. جالب آن که هر بار که بیدار میشود متوجه تغییراتی هرچند اندک در اتاقها میشود. در یک شب بعد از این کابوسها هنری از خواب میپرد، اما این بار شرایط فرق میکند. پنجرهها باز نمیشود، تلفن قطع شده، کسی صدایش را نمیشنود و از همه عجیبتر در آپارتمانش از داخل زنجیر شده است و عملا در اتاقش زندانی است. هرچند وقت یکبار، تلفنی که حتی سیمش هم وصل نیست زنگ میخورد و صداهای عجیبی میشنود. حال اوست که باید به دنبال راهی برای فرار از این کابوس و شکستن حبس خانگیاش باشد.
چیز بیشتری از داستان نمیگویم و همین هم که گفتم برای خالی نماندن عریضه و آشنایی شما عزیزان با داستان کلی بود. داستان اصلی و ربطش به “تپه خاموش” لعنتی خیلی پیچیدهتر و زیباتر و سیاهتر است. شخصیتپردازی هنری، نه به اندازه جیمز یا هیثر، اما قابل قبول است و در گذرهایی به خوبی با شخصیت نه چندان پیچیده او آشنا میشویم. شاید این مورد چندان به مذاق طرفداران خوش نیاید اما در این نسخه بیش از آن که به شخصیتپردازی پروتاگونیست توجه شده باشد، به شخصیتپردازی کاراکترهای مکمل و فرعی و از آن مهمتر اتمسفر و القای حس یک Silent Hill اصیل توجه شده است. وقتی بازی در جایی به جز مکان همیشگی و نام سری جریان دارد، طبیعی است چالش سازندگان نزدیکتر کردن بازی به آن حال و هوای سه گانه اصلی باشد تا از حرفهایی مانند ” این هرچیزی هس به جز سایلنت هیل” یا ” بازی خوبی است، سایلنت هیل خوبی نه(!!!)” در امان بمانند.
همه چیز و همه کس در این بازی افسرده است. این را تا بازی نکنید باورتان نمیشود. اگر در Last Of Us Part II در اوایل بازی در جکسون یا حتی در نسخههای قبلی این سری در Safe Roomها کمی آرامش و موسیقی آرام بر بازی حاکم بود و استراحت میکردید، در این بازی حتی در آن اندک مقدار هم آرامش و خوشی نیست و از ابتدا تا انتها همهچیز سیاه است. واقعا اگر مشکل روحی دارید یا حوصله سر و کله زدن با دنیایی افسرده را ندارید از این بازی دوری کنید. رنگبندیها حتی در خانه هنری هم تیره و تاریک است و اصلا خبری از رنگهای شاد نیست. رنگ وسایل خانه، محیطها، منوی بازی، Inventory و هرچیز که فکرش را بکنید تیره و تاریک و سیاه است. حتی اگر موسیقی بازی هم قابل دیدن بود، رنگش سیاه بود. موسیقی بازی با روحتان بازی میکند و آنقدر عالی است که حتی اگر نخواهید در بازی غرقتان میکند.
گیمپلی بازی همچنان تمرکز اصلیاش بر روی ترس است. آنقدر ترس به خوبی در بازی پیاده شده که حتی در مواقعی که هوا روشن است هم میترسید! یعنی بازی آنقدر تاریک است که روز و شب ندارد و در هر لحظه شما را میترساند و دریغ از آن که در روز کمی حال و هوای بهتری به شما دست بدهد. این جا سایلنت هیل است و شوخی ندارد. اگر وارد این دنیا شدی یعنی برای مواجهه با تاریکی کامل آمادگی داری. در غیر این صورت عطای بازی را به لقایش ببخش و همچون شاهکاری چون TLOU Part II آن را تجربه نکن. در این نسخه البته تمرکز بر مبارزات بیشتر شده و این بار کمتر از دو نسخه قبل میتوانید از دست دشمنان فرار کنید و دشمنان خیلی سرسخت هستند. این سرسختی در مورد سگها بیشتر صدق میکند و محکوم به کشتنشان هستید. آن چیز که در مورد این سگها توی ذوق میزند، صدای آنهاست که اصلا کیفیت خوبی ندارد; به خصوص در هنگام مرگ که بیشتر صدای گربه مرده میدهند تا سگ.
لول دیزاین، دشمنان و معماهای بازی هر سه در سطح بسیار خوبی قرار دارند. این سه اصلا موضوعات جدایی نیستند و به خوبی مانند یک مثلث به هم مرتبط باهم همکاری میکنند و یک تجربه زیبا را برای شما خلق میکنند. طراحی مراحل واقعا خوب هستند و تنوع خوبی در آنها دیده میشوند. مهمتر آن که این محیطها، مراحل و ماموریتها همگی در خدمت کامل داستان، اتمسفر و هدف اصلی داستان هستند و هیچ چیز نامربوطی در بازی وجود ندارد. دشمنان تنوع خوبی دارند و ارواح که نوع جدیدی از دشمنان در جهان سایلنتهیل محسوب میشوند واقعا خلاقانه و وحشتآور هستند. بسیاری از آنها اصلا قصد آزار شما را ندارند اما صرفا همین که در محیط پرسه میزنند و پشت سرتان میآیند، مو را به تنتان سیخ میکند. باسفایتها هم مثل همیشه چالش برانگیز هستند; با این تفاوت که اکشن بازی در مبارزات با باسها بیشتر شده و باید حسابی روی ذخیره مهمات و حرکاتتان در مبارزات تمرکز کنید و دیگر فقط با شلیک خالی نمیتوانید آنها را شکست دهید.
معماها تعدادشان کمتر شده اما بسیار با کیفیت هستند. شما در بازی بین جهان بیرون و آپارتمانتان مداما سوییچ میکنید. خانه شما به منزله یک مکان امن است و میتوانید در آن بازی خود را ذخیره کنید، سلامتی را بازگردانید و داستان را پیش ببرید. بازی حتی در مکان امنش هم مرموزیت خود را حفظ میکند و همه چیز در آن به ذخیره بازی و سلامتی منتهی نمیشود، بلکه باید در بسیاری اوقات از محیط خارج به آپارتمان سوییچ کنید تا شاهد اتفاقات داستانی جدیدی باشید و بازی را پیش ببرید یا حتی معمایی را در همان آپارتمان حل کنید! زاویه دید شما در آپارتمان اول شخص است که ایده بسیار خوب و جدیدی بوده و کاملا جواب داده است.
متاسفانه در نیمه دوم بازی، شاهد روند نسبتا ثابتی در پیشبرد داستان هستیم و به خصوص مبارزات بازی روند تکراری به خود میگیرند. هرچند این مساله اگر بازی را روی درجه سختی Hard بازی کنید کمتر به چشم میآیند; در آن صورت آنقدر درگیر بقا هستید که کمتر متوجه این موضوع میشوید. در همینجا لازم است بگویم برای بار اول به هیچ عنوان بازی را بالاتر از درجه سختی متوسط بازی نکنید که شدیدا دلسرد میشوید. لطفا در تجربه اول این بازی داستانی زیبا خودتان را کنترل کنید و هرچقدر هم حرفهای هستید به همان Normal راضی شوید. در ابتدای بازی هم صبور باشید. کمی روند شروع اتفاقات اصلی کند است.
کیفیت تکسچرها و کیفیت بصری بازی در مقایسه با زمان انتشاز خود و پلتفرم PS2 “محشر” هستند. گرافیک بازی به صورت کلی تفاوت چندانی با بازیهای ابتدایی نسل هفتم ندارد و اگر همین امروز هم بازی را تجربه کنید، کاملا گرافیک قابل قبول و قابل تحملی دارد و ابدا زننده نیست. جالب است بدانید این موضوع حتی در مورد نسخه دوم بازی هم صدق میکند و به جز نسخه اول که دیگر خیلی گرافیک قدیمی و تقریبا غیر قابل تحملی دارد، بقیه نسخههای این سری کاملا قابل تجربه و لذت بردن برای گیمرهای امروزی هستند. نورپردازیها و سایهها کیفیت عالی دارند و حتی چندان شاهد لبههای تیز در بازی هم نیستیم. همین الان میتوانید نسخه Director’s Cut بازی برای PC هم دانلود کنید که گرافیک بهبودیافتهتری هم دارد و کاملترین نسخه بازی است. این قسمت خالی از ضعف هم نیست و نکته بد عجیب این قسمت فریمریت پایین سینماتیکها در نسخه PC است که کمی توی ذوق میزند. هرچند با این وجود هم سینماتیکهای بازی لذتبخش هستند.
Silent Hill در بخش صداگذاری و موسیقی نه خوب که همواره شاهکار است. این اصلی است که از نسخه اول تا نسخه ششم این سری ادامه داشت و هیچگاه شاهد ضعف در این قسمت نبودیم. موسیقی این سری جزء بهترینهای تاریخ است و نسخه چهارم هم یکی از بهترینها محسوب میشود. از موسیقی تیتراژ و منو گرفته تا تک تک قطعات موسیقی متن و لحظات پایانی. ثانیه به ثاینه موسیقی بازی دلهرهآور، زیبا و گوشنواز است. صداگذاری شخصیتها هم هیچ مشکلی ندارد و همگی به بهترین نحو وظیفه خود را به انجام رساندهاند.
همواره بازیهای جنجالی و ساختارشکن در طول تاریخ، مورد کملطفیهایی قرار گرفتهاند. حال این کملطفی گاها از سوی منتقدین است و گاه گیمرها و حتی هردو. Silent Hill 4 هم بازی متفاوت و ساختارشکنی است. با نسخههای قبلی خود تفاوتهایی دارد اما ریشهاش حفظ شده. سیاهتر از نسخههای قبلی است و مناسب هر طیف و سنی نیست. قسمتهای اکشن خود را در کنار ترس تقویت کرده و اگر مشکلات ریز و درشت فنیاش نبود، اکنون قطعا جایگاه بالاتری در تاریخ این صنعت داشت. برای قضاوت این بازیها به نمره نگاه و متا نگاه نکنید و اگر ظرفیت تحمل داستان افسرده و سیاه را دارید خودتان تجربه کنید و لذت ببرید. نه به ۹۴ لست ۲ دل ببندید نه به ۷۶ سایلنت هیل ۴٫ این بازیها شاهکارهایی تاریک هستند که تنها شرط لازمهشان” ظرفیت” است. اگر حوصله و تحملش را دارید این شما و این برگ زرینی دیگر در تاریخ هنر هشتم: Silent Hill 4.
کونامی تو با Silent Hill ویرانه ما چه کردی
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
ای جان یادش بخیر :rotfl: :rotfl: :rotfl:
با تشکر از مهدی عزیز لطفا از این روزی روزگاری هارو بیشتر نقد و بررسی کنید چون خیلی بازیا هستن که نقد بشن
واقعا شاهکار بود این بازی اون زمان بدون توجه به نمرات و متا هر بازی رو بازی میکردیم و لذت میبردیم و خودمون تصمیم میگرفتیم که طبق سلیقه از بازی خوشمون اومده یا نه چه دورانی بود من به شخصه سایلنت هیل downpour رو هم خیلی دوست داشتم چه دورانی بود نسل ۷ چه بازی متنوع و درخشانی میومدن تو هر سبکی لطفا اگر تونستید بازی هایی که میگم رو نقد کنید در آینده
lollipop chainsaw
(بازی بسیار جذاب و پرطرفداری بودش خیلی هم فان و خوب بود و جزئیات و مراحل چالش برانگیزی داشت حیف که دیگه شاهد همچین بازی هایی نیستیم اون زمان که استدیو هایی بودن که بازی هایی میساختن و لذت بخش بودن و سرگرم میشدیم)
shadow of the damned(بازی بی نظیری بودش و در حق نمراتش کم لطفی کردن)
Catherine(بازی بزرگسالان خوبی بود و خیلی جذاب بودش)
dead rising 2(اینو میدونم نقد شده تو سایت ولی نقد ضعیفی بود و جزئیات خیلی کمی داشت)
با تشکر و موفق باشید
ممنون از نظرت چشم حتما بررسی میشه
یعنی میشه تو استیت اف پلی ریمیکی ریبوتی چیزی ازش معرفی کنن 😥
نه
به به اقای رضایی عجب عنوانی رو نقد کردید.یکی از مخوف ترین نسخه هایsh هست.من یادمه که ۴ بار تمومش کردم و هر دفعه مبارزه پایانی با والتر سخت تر میشد و دفعه اخر به زور کشتمش :laugh: نمره من به این شاهکار۱۰ هستش.حالا شاید بگن شاهکار نیست ولی امروز یک بازی هارور در حدsh4 مثال بزنید/:کلن این سری حرف نداره و من از رزیدنت هم بیشتر دوست دارمش و هر نسخشو بالای۳ بار رفتم.ممنون از این نقد زیبا از این بازی خفن. :yes:
با سلام و ممنون از اقای رضایی به خاطر نقد این بازی و زمان ارزشمندی که برای این بازی قدیمی گذاشتین بازی محشره و یک عنوان ناب در سبک خودشه بازی زمان خودش وحشتناک بود البته فکر کنم الان هم هست یعنی دسته در دست لرزان و هیکل زیر پتو اون هم شب هنگام به دور از چشم والدین که بیشتر از کله هرمی ازشون می ترسیدیم ( علی رغم جوانی و سن ۱۷ و ۱۸ ) بازی می کردیم اگه کسی از پشت در صدامون رو می شنید فکر می کرد داریم نماز شب می خونیم اونقدر که سلام و صلوات و یا ابالفضل می گفتیم . نمی دونم چه مرضی بود که هف لایف و گاد اف وار و شاهزاده ایرانی ول می کردیم نصف شب سایلنت هیل و رزیدنت ایول ۱ ریمیک بازی می کردیم اون زمان ها البته عمرمون به نسخه قدیمی هم قد میداد ولی اون زمان ها علاوه بر پدر و مادر باید مراقب داداش بزرگ ها هم می بودیم مبادا موقع بازی دستگیر میشدیم . یه سوال دیگه شما پی اس ۲ رو نگه داشتی واقعا ؟ یا نقد با امولاتوره ؟ نو گیمران ببینید قبل از اینکه بتل رویال و کوفت و زهر مار بیاد صنعت گیم چی بود .
نقد از نسخه director’s cut کامپیوتر هست
مرسی از نظر عالیت
این بازی نسخه دایرکتورز کات کامپیوتر هس
ممنون از مهدی رضایی که دست رو یکی از بازیهای جذاب قدیمی گذاشت. :yes:
واقعا بازی خاص و پشم ریزونی بود تو زمان خودش، مخصوصاً که خیلی زود هم توسط یکی از شرکت ها به فارسی دوبله شده بود و کاملا تونستیم این بازی پیچیده رو درک کنیم.
بازی همون مشکلاتی که در نقد و در قسمت نکات منفی گفته شده رو داشت ولی بنظر من بهترین ایده تاریخ رو در زمینه ی بازیهای ترسناک داشت. وحشت و اتفاقات عجیبی که لحظه به لحظه داشتن وارد خونه میشدن، از طرفی در خونه باز نمیشد و مجبور بودیم به اون حفره های ترسناک بریم تا بفهمیم قضیه از چه قراره، از طرفی هم اون دنیای تاریک کم کم داشت به خونه خودمون هم راه پیدا میکرد…
مرسی آقای رضایی 😉 یاد مرحله زندانه افتادم و اون معمای نور که باید از بالا تا پایین یکی میشد عجب چیزی بود :inlove: خدایی کونامی از چی به چی رسیده چه ip خوبی بود اینSilent Hill نسخه دو وسه رو دیگه نگو . موسیقی های عالی هم داشت یادش بخیر چه دورانی بود .
این بازی اوج کونامی بود.ممنون از نظر زیباتون
یکی از شاهکارهای تکرار نشدنی با اینکه سری رزیدنت اویل برای من نامبر وانه ولی عاشق سایلنت هیل ۴ بودم و ریمسترشم رو پلی ۳ بازی کردم که کیفیت تکسچراش خیلی بهتر شده بود
داداش گل داری اشتباه میزنی ۰____O
سایت هیل ۴ ریمستر براش ساخته نشده اونا ریمستر ۲ و ۳ بودن :-))
بازی خوبی بود
به نظرم دیگه از این مجموعه قسمت جدیدی معرفی نشه چون همینجوری رو به کاهشه
کوجیما هم هیچ کار نمی تونه بکنه
بهتره که کوجیما بره فیلم یا بره هر شبیه سازی خواست بسازه :giggle:
پس شبیه ساز پیاده روی ۲ چی میشه؟ من که خیلی منتظرشم
خیلی ممنونم از آقای رضایی بابت این نقد و بررسی نوستالژیک !
بنده نسخه ی چهارم رو بعد از نسخه ی دوم بهترین می دونم. اون هم به خاطر داستان و روایتش ! به نظرم Silent Hill و Metal Gear از سردمداران روایت داستان های مدرن ویدئو گیم هستند. جالبه که این دو بازی در دوران عرضه از لحاظ داستان و در هم تنیدگی بی سابقه بودند. به شخصه وقتی می بینم آیپی SH یکجا افتاده و داره خاک میخوره دوست دارم سرمو بکوبونم به دیوار !!! این آیپی اگه پتانسیلش از امثال Last of Us و RE بیشتر نباشه کمتر نیست . اگه دست یه آدم خلاق بیفته می تونیم شاهد یک بازی انقلابی باشیم…
ممنون اژ نظرت بلع پقیقا همینطوره
آقای رضایی عزیز با روح و روان ما بازی کردی . چکار کردی.
مجموعه سایلنت هیل یکی از بهترین و نوستاژیک ترین بازی های عمر ما است.
سایلنت هیل ۴
برای من بهترین اوناست. نهر آبی …….. بیمارستان جروم. کاش اون روزها دوباره میومد.
این بازی با روخ شما بازی میکند
ممنون از نظز خوبت
:yes: :yes: :yes: :heart:
اگر مقدوره موسیقی هاشو به اشتراک بذارین .
اسپم
برنامه ای برای باز کردن پیام خصوصی ندارین؟
از برنامه vlc استفاده کن برای من که هر فیلمی رو باز میکنه البته در مورد پیام خصوصی نظری ندارم :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl:
این بازیا جوری بودن که از وقتی شروع میکردی ترس تو وجودت رخنه میکرد. گاهی اوقات اینقدر میترسیدیم که شبا خواب میدیدیم. عزیزم شما که سایلنت هیل بازی حتما بازی هایی مثل کلاک تاور ۳ و هانتینگ گراند رو بازی کردین. نقد این بازیا روهم انجام بدین تا شاید بچه های گیمر الان چیزایی ازون موقعا دستگیرشون بشه و ماهم تجدید خاطره کنیم.
واقعا شاهکار تمام معنا بود
ترسناکترین بازی که انجام دادم Silent Hill ۴ بود
یادش بخیر نسل ۶ چه شاهکارایی داشت واقعا خیلی از بازیهای اون زمان فراموش شدن الان همش شده اساسینز کالاف بتل رویال
شاید بهترین توی سری همین گیمه !!! واقعا زیبا و جذاب بود..
ممنون از نقدتون جناب رضایی به شخصه بیشتر از هر نسخه ازین یکی لذت بردم
بهترین اغراقه اما عالی بود
مرسی یه دنیا اقای رضایی عزیزی نقد عالی بود دمتون گرم
نظر زیادی در مورد بازی ندارم 🙄
این بازی قطعا یه بازی خاص هست که هر گیمری واقعا باید تجربه اش کنه
بعضی بازیها چیزهای با ارزشی دارند که هیچ جای دیگه مثلش پیدا نمیشه
نمره من به این بازی ۹ هست
ممنون