سفر به آبهای ناشناخته | نقد و بررسی In Other Waters
تمایل کشف ناشناختهها یکی از ویژگیهای اساسی انسانهاست که باعث شده است در طول تاریخ تا این حد پیشرفت کنند و به جایگاه کنونی خود برسند. بدون این ویژگی انسان بخش زیادی از حس ریسک پذیری خود را از دست میداد و امروزه شاهد بسیاری از پیشرفتهای بشری نبودیم. In Other Waters یکی از عناوینی است که کاملاً بر پایه کشف ناشناختهها با نگاهی خاص ساخته شده است که در ادامه به بررسی آن میپردازیم.
پیش از شروع نقد بازی، در مورد استودیوی سازنده و همچنین ناشر بازی توضیح میدهیم. سازنده بازی استودیویی به نام Jump Over The Age است که در اصل به طور رسمی، متشکل از تنها یک نفر است. آقای گرت دیمین مارتین (Gareth Damian Martin) که به تنهایی وظیفه نوشتن داستان، طراحی گرافیک و همچنین طراحی این بازی را بر عهده داشته است و تقریباً به جز موسیقی اثر، تمامی بخشهای دیگر این بازی توسط خود او به تنهایی ساخته شدهاند. آقای مارتین در مورد بازیها و موارد مربوط به این زمینه تا به حال تحقیقات بسیاری کرده است و مدتی نیز یک نشریه اینترنتی مربوط به معماریهای خاص در بازیها را منتشر میکرد. به علاوه او مدرک دکتری رشته ادبیات تجربی از دانشگاه لندن دارد و به طور کلی فردی است که علاوه بر ساخت بازی، مطالعات گستردهای در زمینههای مختلف این صنعت داشته است.
ناشر این بازی هم شرکت Fellow Traveller است. این شرکت در زمینه انتشار بازیهای مستقل فعالیت دارد و بازیهایی که منتشر میکند، عموماً عناوینی هستند که از نظر داستانی و یا گیم پلی بازیهای خاصی هستند و در آنها مسائلی فراتر از سرگرمی صِرف در بازیها بررسی میشود. از جمله بازیهای منتشر شده توسط این شرکت میتوان به عناوینی نظیر Suzerain، Orwell، Neo Cab، Hacknet و عناوین دیگری اشاره کرد که همان طور که گفتیم، اکثراً از نظر داستانی و یا گیم پلی به نوعی خاص و منحصر به فرد هستند.
با این مقدمه، به سراغ نقد بازی میرویم. همانند همیشه، ابتدا از داستان این عنوان شروع میکنیم. در این بازی شما در نقش فردی به نام Ellery Vas قرار میگیرد. او یک زیست شناس مربوط به مسائل فضایی است که با توجه به سیگنالی که از همکارش به نام Minae Nomura دریافت کرده است، به یک سیاره ناشناخته میرود. در آن جا او یک لباس غواصی خاص را پیدا میکند که با ورود به آن، کامپیوتر این لباس هم فعال میشود و این دو با هم راهی کشف رازهای این سیاره و همچنین پیدا کردن اثری از Minae Nomura میشوند.
داستان این بازی، داستانی شگفت انگیز و مسحور کننده در مورد کشف دنیایی ناشناخته است. در همان لحظات اولیه ورود به این دنیای عجیب، شما با نوعی قارچهای عجیب و غریب رو به رو میشوید که از طریق نوعی صدا با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. در این میان صحبتهای مختلفی پیرامون مسائل گوناگون بین کامپیوتر درون این لباس و Vas شکل میگیرد که در آنها به شکلی خلاصه و مختصر، به مسائلی عمیق و مهم اشاره میشود. این مکالمات بر اساس رفتارهای شما در طول گیم پلی و در خلال آن به طور داینامیک شکل میگیرند. در خلال بعضی از دیالوگها امکان انتخاب جوابهایی در غالب بله یا خیر هم وجود دارد که باعث تغییر روند گفت و گو میشود. در این میان باید توجه کنید که مکالمات به صورت کاملاً پویا در خلال بازی جریان دارند و هر چند میتوانید به فشردن یک کلید، گاهی اوقات باعث سرعت یافتن دیالوگها بشوید اما به طور کلی، حتی اگر هیچ گزینهای را هم انتخاب نکنید، مکالمات میان Vas و کامپیوتر انجام میشوند.
شاید فکر کنید که این مکالمات که تنها بین دو نفر انجام میشوند جذابیت چندانی نمیتواند داشته باشد، اما دیالوگهای هر بخش بازی به زیبایی نوشته شدهاند و در صورتی که حوصله کنید و همه دیالوگها را بخوانید، میتوانید به شخصیت پردازی بسیار عالی و زیبای این دو پی برده و کمکم مجذوب بازی خواهید شد.
هرچند بازی صداگذاری خاصی برای گفت و گوهای شخصیتها ندارد، اما نوشتههای مختلف که برای توصیف تکتک بخشهای بازی قرار گرفتهاند، جادوی اصلی این عنوان هستند. بازی از نظر بصری شکلی بسیار ساده دارد و بخش اصلی تصویرسازی بازی، به صورت ذهنی و با نوشتههای توصیفی مختلفی است که برای قسمتهای مختلف محیط نوشته میشود. با اسکن هر نقطه خاص در محیط و یا هر گونه زندهای که مشاهده میکنید، بازی نوشتهای خاص به نمایش در میآورد که به شکلی زیبا و مختصر، آن موضوع را توصیف میکند. نوشتههایی که به خوبی میتوانند تصویری از بخشهای مختلف بازی در ذهن شما ایجاد کنند. نکته مهم هم همین جاست که بازی سعی نکرده از طریق یک گرافیک پیچیده، تنها یک تصویر را به ذهن شما وارد کند و این قدرت تخیل شماست که بر اساس نوشتههای بازی، تصویری ویژه از هر بخش را در خیال شما شکل میدهد که احتمالاً با تصویری که یک بازیکن دیگر در نظر دارد، متفاوت خواهد بود.
مسئله دیگر به برخورد شما با موجودات بازی و ارتباط کلی آنها در این داستان پیچیده مربوط است. شخصیتی که کنترل او را بر عهده دارید، در گذشته برای شرکتی کار میکرده که به طور کلی وظیفه جست و جو در سیارات مختلف و غارت تمامی منابع آنان را بر عهده داشته است. حالا شما به تنهایی و بدون این نوع دخالتها، درون یک سیاره بکر و دور افتاده مشغول جست و جو در میان موجودات زنده خاص و عجیبی هستید که تا حدی شما را به یاد مشکلاتی که انسان امروزی برای زیست جانداران مختلف ایجاد کرده است میاندازد. از قارچهای عجیب و غریب که در سطح و آبهای کم عمق این سیاره زندگی میکنند تا موجودات عجیبی که در اعماق تاریک غارهای دریایی این سیاره زندگی میکنند، هر کدام در عین طراحی سادهای که از نظر گرافیکی دارند، سرشار از حیات و زندگی هستند و توصیفات نوشتاری زیبایی که بازی برای اتفاقات مختلف مربوط به آنان ارائه میکند، باعث میشود که برای سر در آوردن از رازهای این سیاره و زندگی این موجودات هم که شده، به بازی ادامه بدهید، موجوداتی که روابطی در هم تنیده با هم دارند، گونهای از گونه دیگر تغذیه میکند و یک موجود کوچک بر روی موجودی بزرگتر زندگی میکند، اینها همه مواردی است که این بازی توانسته به شکلی زیبا در خلال گرافیک ساده و متنهای مختلف برای شما به تصویر بکشد.
تمامی این موارد باعث میشوند که داستان بازی ضمن ارائه یک روایت مینیمالیست، دارای قدرتی جادویی باشد که میتواند با نوشتههای جذابش، شما را تا انتها با خود همراه کند. بازی با کمک این نوشتهها و گرافیک ساده، موفق میشود که تصویر ذهنی منحصر به فردی از دنیای خود برای هر بازیکن به تصویر بکشد که این عنوان را در ذهن بازیکنان ماندگار میکند. البته با تمام مواردی که گفتیم، قطعاً واضح است که لازمه اصلی لذت بردن از بازی این است که حوصله خواندن متنهای گوناگون آن را داشته باشید و در نتیجه اگر دنبال این هستید که خیلی سریع صرفاً بخشهای مختلف بازی را جلو ببرید و علاقهای به خواندن متنهای گوناگون ندارید، این بازی احتمالاً نمیتواند خیلی برای شما گزینه مناسبی باشد.
بعد از داستان نوبت به گیم پلی بازی میرسد. با توصیفاتی که از داستان بازی کردیم و تصاویری که تا این جای متن قرار گرفتهاند، احتمالاً میتوانید متوجه شوید که بازی از نظر گیم پلی ساختار نسبتاً سادهای دارد. اصلیترین مکانیزم بازی، جا به جایی در محیط و اسکن کردن نقاط مختلف برای یافتن گونههای مختلف جانوری و گیاهی و قارچ و…، سر در آوردن از روابط و حرکات پویای بین آنها و در نهایت پیدا کردن نقاط جدید برای جا به جایی است. طبیعتاً اگر بازی فقط همین مکانیزم را به تنهایی داشته باشد، نمیتواند جذابیتی برای مخاطبان ایجاد کند و در نتیجه، میکرومکانیزمهای مختلفی به بخشهای گوناگون گیم پلی آن اضافه شدهاند تا بتوانند شما را درگیر نگه دارند.
اولین میکرومکانیزم که مطمئناً از همان اوایل به طور کامل متوجه آن میشوید، این است که لباسی که در اختیار دارید، سوخت و اکسیژن محدودی دارد و در نتیجه باید حواستان کاملاً به مسئله مصرف اکسیژن و سوخت باشد. هر چند در قسمتهای ابتدایی بازی این مسائل خیلی برای شما دردسر ساز نمیشوند ولی در بخشهایی که به اعماق تاریک این سیاره میروید، مدیریت منابع تا حدی برای شما حائز اهمیت خواهد شد.
در همین جا مکانیزم دیگری به نام نمونه گیری از محیط وارد کار میشود. در نقاط مختلفی از بازی، امکان نمونه گیری از جاندارانی که در آن نقطه قرار دارند به کمک یک مینی گیم ساده برای شما مهیا میشود. نمونه گیری از جانداران گوناگون که میتواند شامل باکتری، گیاه، جانور و یا قارچ باشد، سه کاربرد اساسی دارد. اول این که امکان استفاده از تعدادی از آنان به عنوان منابع تولید اکسیژن و یا سوخت وجود دارد و با قرار دادن آنها در محفظه مربوطه میتوانید سوخت یا اکسیژن خود را تأمین کنید و بدین ترتیب این مکانیزم با مسئله مدیریت منابع مرتبط میشود. کاربرد دیگر این نمونهها، مربوط به پیشروی داستان بازی میشود. در اثر تحقیق روی نمونهها در پایگاه که در ادامه به آن اشاره میکنیم، اطلاعات جدیدی در مورد جانداران این سیاره به دست میآورید و از این طریق نکات جدیدی از داستان بازی برای شما آشکار میشود. قابلیت دیگر این نمونهها نیز مربوط به امکان رهاسازی آنان در نقاط دیگر محیط برای حل یکسری از معماهای ساده بازی است. مثلاً در بعضی قسمتها شاهد رشد بیش از اندازه ساختارهای قارچی هستید و در نتیجه امکان عبور از آن جا به آسانی میسر نیست؛ اما با قرار دادن یک نمونه خاص که نوعی گاز از خود آزاد میکند، میتوانید از حجم این نمونهها در آن نقطه کاسته و در نتیجه امکان پیشروی برای شما مهیا میشود. موارد دیگری نظیر این موضوع به شکلهای مختلف در بازی وجود دارند که هر چند عموماً شامل معماهای سادهای میشوند، اما به خوبی میتوانند بازی را از روند یکنواخت خارج سازند.
در بند قبل به مسئلهای به نام پایگاه اشاره کردیم. پایگاه بخشی اساسی از بازی را تشکیل میدهد. در آنها امکان سوخت گیری برای پیشروی در بازی وجود داشته و به علاوه بخشهای مهمی از اطلاعات داستانی و پیشروی در آن در همین پایگاهها انجام میشود. به علاوه میتوانید با آوردن نمونهها به پایگاه، روی آنها تحقیقاتی انجام بدهید تا با ویژگیهای مختلف جانداران موجود در بازی آشنا بشوید. اگر بتوانید تحقیقات روی هر جاندار را کامل کنید، یک تصویر هنری شامل شکل کلی آن جاندار برای شما به نمایش در میآید که با توجه به این که بخش عمده بازی دارای گرافیک خیلی مینیمالیستی و ساده است، این بخش میتواند انگیزه خوبی باشد تا از طریق آشکار کردن ظاهر این جانداران، تصویر خاص و منحصر به فردی که مد نظر سازنده بازی بوده است را مشاهده کنید. به علاوه به طور کلی رسیدن به پایگاه در هر بخش به شکل غیررسمی در حکم پایان یک فصل بازی و شروع فصل جدید از لحاظ داستانی است. هر چند این موضوع به طور مشخص در بازی گفته نمیشود ولی عملاً این مسئله را در بازی حس خواهید کرد.
با تمام اینها توجه کنید که این عنوان اصلاً بازی دشواری نیست و شکست خوردن در آن هم به شکل خیلی جدی وجود ندارد. در بدترین حالتها که مثلاً اکسیژن شما تمام شود، به طور خودکار به پایگاه منتقل میشوید و میتوانید دوباره به ادامه انجام بازی بدون مجازات قابل توجه بپردازید. البته این مورد و به طور کلی ساده بودن بازی نکته منفی محسوب نمیشود، چون این عنوان به هیچ وجه به قصد ایجاد دشواری برای بازیکنان ساخته نشده است و بیشتر در حکم یک عنوان آرامش بخش است که میتوانید در داستان و اتمسفر خاص و جذاب آن غرق شده و در دنیای آن که سرشار از موجودات ریز و درشت گوناگون به طراحی مینیمالیست است، به جست و جو بپردازید؛ اما به هر حال نبود چالش جدی در بازی ممکن است بعضی بازیکنان علاقه و رغبت خود را به ادامه دادن بازی از دست بدهند. به همین دلیل این موضوع شاید بزرگترین نقطه ضعف بازی باشد که ممکن است تا حدی باعث خسته شدن بازیکنان از این عنوان بشود. میشد با اضافه کردن یکسری چالش جانبی و دشوارتر در بخشهایی از بازی، کاری کرد که بازی ضمن حفظ ریتم آرامش بخش خود برای عموم مخاطبان، جذابیت بازی برای افرادی که با به دنبال مقداری چالش در بازی هم هستند افزایش پیدا کند. توجه کنید که این عنوان، یک Art Game نیم ساعته نیست که بتوانیم نبود چالش جدی در آن را به طور کامل نادیده بگیریم و با توجه به این که In Other Waters به حدود ۶ تا ۱۰ ساعت زمان برای اتمام نیاز دارد، قطعاً وجود یکسری چالش دشوارتر میتوانست جذابیت آن را افزایش بدهد.
با توجه به ساختار کلی مکانیزمهای بازی، یکی از مواردی که اهمیت بسیار بالایی پیدا میکند، رابط کاربری یا UI بازی است. رابط کاربری این عنوان طراحی ساده و در عین حال خلاقانهای دارد. محیط اصلی تحت نظارت شخصیت به خوبی در یک دایره مشخص شد است که و میتوانید نقاط مختلف آن را اسکن کرده و با کلیک به نقاط مد نظر به شکل درست، به آن جا بروید. ضمن این که برای قرار دادن نمونههایی که جمع آوری کردهاید در نقاط مختلف محیط برای حل معماها نیز به راحتی با کشیدن و رها کردن آنها به وسیله موس این کار امکان پذیر است. ضمن این که تمامی موارد ضمن این که رابط کاربری بازی ضمن دارا بودن سادگی، حس قرار گرفتن بازیکن در نقش یک اکتشاف گر را هم به خوبی منتقل میکند و در نتیجه میتوان گفت که سازنده بازی در طراحی یک رابط کاربری عالی که کاربر بتواند به خوبی با آن ارتباط برقرار کند، عملکرد بسیار خوبی داشته است. البته کنترل بازی با کنترلر تا حدی ضعف دارد و نسبت به کنترل بازی با موس و کیبورد تا حدی گیج کننده است اما این مسئله به قدری جدی نیست که به جز اوایل بازی، خللی در تجربه کلی بازیکن از این اثر ایجاد کند.
در مجموع، In Other Waters گیم پلی آرام و کم چالشی را ارائه میکند که متناسب با بازی، طراحی خوبی دارد. رابط کاربری بازی طوری طراحی شده که به غرق شدن هر چه بیشتر شما در داستان بازی میکند و ساختار کلی اثر طوری است که به طور تمام و کمال سعی دارد که حس کشف یک دنیای ناشناخته و جذاب را به شکلی مینیمالیستی به شما ارائه دهد و تا حد زیادی در این کار موفق هم میشود.
بعد از گیم پلی نوبت به گرافیک بازی میرسد. طبیعتاً با توجه به شکل خاص بازی، تنها میتوان آن را از لحاظ هنری مورد بررسی قرار داد. در ابتدای بازی شاید فکر کنید که تنها قرار است با رنگ فیروزهای و زرد رو به رو بشوید و بازی شکلی تکراری به خود بگیرد اما به تدریج و با پیشروی در بازی، بازی از نظر رنگی تنوعی بیشتری پیدا میکند. همان طور که در بخشهای دیگر نقد هم اشاره کردیم، طراحی قسمتهای مختلف بازی کاملاً شکل مینیمالیستی دارد و برای نمایش جانداران مختلف، از یکسری دایره با اندازههای گوناگون استفاده شده است و شاهد طراحی پر جزئیات آنها نیستیم. البته این موضوع طبیعتاً مربوط به سبک هنری خاص خود بازی میشود و به هیچ وجه ایراد محسوب نمیشود، بلکه کاملاً در خدمت ارائه داستان بازی است و با نگاهی جدید و در عین سادگی، روابط بین موجودات مختلف را به تصویر میکشد و اتمسفری خارقالعاده و آرام بخش را خلق میکند. به علاوه توجه کنید که در صورت تجزیه و تحلیل کامل هر موجود، تصویر هنری بسیار پر جزئیاتی که از آن جاندار طراحی شده است را میتوانید مشاهده نمایید.
در نهایت به مبحث موسیقی و صداگذاری میرسیم. از بعد موسیقی هم همان طور که انتظار میرود، موسیقیهایی متناسب با فضای آرام و البته مرموز بازی و در بعضی بخشها با ریتمی کمی تندتر طراحی شدهاند که همگی به طور کامل با فضای خاص بازی هماهنگی کامل دارند. البته همان طور که پیشتر هم گفته شد، در این بازی صداگذاری و دوبلهای برای شخصیتها در نظر گرفته نشده که البته با توجه به این که به جز موسیقی، بقیه مراحل ساخت بازی تقریباً توسط ۱ نفر انجام شده است، نمیتوان ایراد خاصی را متوجه این عنوان از لحاظ صداگذاری روی شخصیتها در نظر بگیریم.
نتیجهگیری نهایی:
بازی In Other Waters عنوانی خاص با داستانی متفاوت و منحصر به فرد، گیم پلی آرام و کم چالش و گرافیکی کاملاً مینیمالیستی است که به خوبی میتواند اهداف مد نظر سازندهاش را به بازیکنان منتقل کند. شاید نداشتن چالش اساسی تا حدی ایراد محسوب شود ولی سایر بخشهای بازی آنقدر طراحی هماهنگ و منسجمی دارند که در نهایت، باعث بشوند این عنوان را اثری موفق بدانیم. اگر در زمینه خواندن متنهای انگلیسی در حد متوسط هستید و علاقهمند به انجام بازیهایی با ریتم آرام هستید، به هیچ وجه In Other Waters را از دست ندهید.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
به نظرم ایرادی که گرفتید وارد نیست، چون این بازی مخاطب خاص خودش رو داره و طبیعتا هرکسی رو نمیتونه جذب خودش کنه. به خاطر همین کسی که این اثر را میشناسد و به سراغ تجربه این بازی میره اشراف کلی رو کانتنت و کانسپت بازی حتما داره.
خود بنده هم چون رشته ام تجربی بوده و کلا علاقه خاصی به این نوع محتوا دارم، حتی لحظه ای روند بازی، برام خسته کننده و بورینگ نشد
به نظر جالبه