بازگشتی دوباره به سومین اقامتگاه شیطان | نقد و بررسی Resident Evil 3
وقتی صحبت از سبک وحشت بقا و در کل عناوین ترسناک در دنیای بازی های ویدیویی می شود، Resident Evil یکی از مهم ترین و بزرگ ترین نام های این سبک به شمار می آید. فرانچایزی بزرگ، محبوب و موفق که از زمان انتشار اولین نسخه آن در سال ۱۹۹۶ بیش از دو دهه است که همراه بازیبازان بوده است. این فرانچایز بزرگ، که برای بسیاری از افراد یکی از محبوبترین فرانچایز های آن ها محسوب می شود، برخی از برترین عناوین تاریخ را عرضه کرده است. در صدر آن، عنوان تحسین شده Resident Evil 4 قرار دارد که اوج هنرنمایی شینجی میکامی و Capcom در ساخت یک بازی فوق العاده را در آن شاهد بودیم. عنوانی که با اتفاق نظر اکثریت مخاطبان و کارشناسان دنیای گیم، در زمره ده بازی برتر تاریخ قرار دارد. البته گاهی شاهد عملکرد سینوسی عناوین سری Resident Evil نیز بوده ایم و برخی از نسخه های این مجموعه مانند Resident Evil 6 نتوانستند در حد و اندازه های نسخه های پیشین این مجموعه ظاهر شوند. البته در شرایطی که به نظر می رسید Resident Evil در سراشیبی سقوط قرار گرفته و عرضه Resident Evil Revelation 2 هم به هیچ وجه موفقیت آمیز نبود، Capcom با عرضه عنوان موفق Resident Evil 7 بار دیگر المان های ترس و اضطراب را به بهترین شکل ممکن به سری تزریق کرد و به لطف طراحی کلاسیک محیط ها و دشمنان Resident Evil 7, این عنوان توانست تا حد زیادی هواداران قدیمی سری را با این مجموعه آشتی دهد. فروش بیش از ۶ میلیون نسخه ای Resident Evil 7, نشان داد که این فرانچایز دوباره در مسیر درست قرار گرفته است. پس از Resident Evil 7، در حالی که اکثر مخاطبان انتظار عرضه نسخه هشتم این سری را داشتند، Capcom از نسخه ی بازسازی شده Resident Evil 2 رونمایی کرد. و پس از عرضه رسمی این عنوان، مشخص شد تصمیم بازسازی نسخه دوم Resident Evil, یک تصمیم فوق العاده هوشمندانه و درست از جانب کپکام بود که نه تنها موفق شد بیش از ۵ میلیون نسخه تنها در فاصله یک سال پس از عرضه به فروش رسانده، و با کسب متای ۹۲، در جمع برترین عناوین سال ۲۰۱۹ قرار بگیرد. Resident Evil 2 یک عنوان فوق العاده از لحاظ فضاسازی، طراحی مراحل، گیم پلی و همینطور گرافیک هنری بود که به خوبی توانست ارزش های اصلی Resident Evil را احیا سازد. در ادامه شایعات مختلفی در مورد بازسازی نسخه سوم نیز به گوش می رسید که البته هیچکدام از آنها توسط کپکام نه تأیید شدند، نه تکذیب. اما نهایتا در آخرین قسمت برنامه State of Play بود که با انتشار تریلر سه دقیقه ای، رسما عرضه Resident Evil 3 Remake در آوریل ۲۰۲۰ تایید شد. خبری که با استقبال گسترده مخاطبان و بازیبازان نیز همراه بود. چندی پیش بود که در نهایت شاهد عرضه این عنوان به شدت مورد انتظار بودیم. با من و گیمفا همراه باشید با نقد و بررسی Resident Evil 3…
اتفاقات داستانی نسخه اصلی Resident Evil 3, در ۲۸ سپتامبر ۱۹۹۸ جریان داشت. از لحاظ زمانی، اتفاقات این نسخه ۲۴ ساعت جلوتر از نسخه دوم در جریان بود. جایی که Jill Valentine, مأمور ویژه S.T.A.R.S, قصد فرار و خروج از Raccon City را داشت، در حالی که تقریبا تمامی ساکنین شهر، آلوده شده و به زامبی تبدیل شده بودند. اشاره به بقیه اتفاقات نسخه سوم غیرضروری است چون هم باعث اسپویل داستان بازی می شود، و هم اینکه احتمالا برخی بخش های داستانی در نسخه بازسازی شده تغییر یابند.
اما بهتر است نگاهی به پروسه ساخت نسخه سوم بیاندازیم چون نکات جالبی در بر دارد. تهیه کنندگی نسخه سوم، بر عهده Shinji Mikami بود. فردی که یکی از ستون های اصلی فرانچایز Resident Evil به شمار می آید. پس از توسعه و عرضه Resident Evil 2, کپکام به صورت همزمان بر روی چند نسخه از Resident Evil در حال کار بود. در اصل پروژه ای که قرار بود به عنوان نسخه اصلی سوم عرضه شود، پروژه ای بود که توسط Hideki Kamiya هدایت می شد. بر طبق صحبت های Yasuhisa Kawamura، که نویسنده ارشد آن پروژه به شمار می رفت، قرار بود شخصیت Hank پروتاگونیست اصلی نسخه سوم بوده، و مأموریت داستانی او نیز بازگرداندن نمونه از G_Virus بود. اما از آنجایی که Sony کنسول PS2 را معرفی کرد و کپکام دریافت نمی تواند آن پروژه را به موقع آماده سازد، ساخت این پروژه کنسل شد. اما از طرف دیگر کپکام نمی خواست که فاصله زیادی بین عرضه نسخه دوم و سوم باشد، به همین دلیل پروژه دیگری که در دست ساخت داشت و از لحاظ آماده سازی اکثر مراحل توسعه آن انجام شده بود را تکمیل کرده، و به عنوان Resident Evil 3 Nemesis منتشر ساخت. که آن پروژه همان نسخه سوم بازی و ماجراجویی Jill Valentine به شمار می آید. جالب است بدانید که تیم Hideki Kamiya نیز مشغول به کار بر روی عنوان Resident Evil 4 شد.
یکی از نکات جالب در مورد Resident Evil 3 این بود که بر خلاف دو نسخه اول که اکثرا در محیط های بسته و ساختمان ها جریان داشتند، این نسخه دارای محیط های به مراتب باز تر و بزرگ تر بود و بخش های بسیار بیشتری از Racoon City را نسبت به نسخه دوم شاهد بودیم. همچنین کپکام تصمیم گرفت تا نسخه سوم، از المان های اکشن بسیار بیش تری برخوردار باشد که این مسأله در سلاح های قابل استفاده مشهود بود. همچنین قابلیت جاخالی دادن حملات یا همان Dodging را نیز در نسخه سوم معرفی ساخت. پد کنار موارد بالا، سازندگان هوش مصنوعی دشمنان را نیز ارتقاء دادند و امکان تعقیب بازیبازان حتی بر روی پله ها را نیز در بازی قرار دادند. از طرف دیگر جالب است بدانید که طراحی شخصیت خود Nemesis بر اساس T1000 شخصیت فیلم Terminator 2 صورت گرفته بود.
نگاهی خلاصه به زندگینامه Jill Valentine
او در اوایل دهه ۹۰ میلادی، در ارتش آمریکا خدمت می کرد. در طی عملیات ها و ازمایش های مختلف، مهارت های او در خنثی کردن بمب و همچنین باز کردن قفل ها بسیار قابل توجه بود. او در مبارزات تن به تن، استفاده از سلاح های گرم و تاکتیک های استراتژیک نیز خبره بود.
بین سالهای ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۸ Jill Valentine توسط شخص Albert Wesker برای عضویت در گروه Special Tactics and Rescue Service یا همان S.T.A.R.S استخدام شد. دیری نپایید که Jill Valentine به عضویت تیم آلفا Special Tactics and Rescue Service به ریاست خود Wesker درآمد.
در بهار سال ۱۹۹۸, اتفاقات وحشتناکی در Raccon City اتفاق افتاد. گروهی از ساکنان شهر توسط حمله سگ های وحشی و همینطور فعالیت های آدم خوارانه کشته شدند. پس از ناتوانی اداره پلیس Racoon City, تیمی از Special Tactics and Rescue Service ماموریت یافتند تا به کوه های Arklay رفته و این اتفاقات را پیگیری کنند. ابتدا تیم Bravo به آنجا اعزام شد که پس از مدتی ارتباط تیم Alpha با آنها قطع شد. سپس خود تیم Alpha راهی آنجا شدند. پس از فعل و انفعالات مختلف و درگیری با گروه سگ های جهش یافته، Wesker, Jill, Chris Redfield به همراه Barry به عمارتی پناه بردند تا خود را نجات دهند. در این عمارت بسیار بزرگ، هر کدام از چهار نفره در مسیر های جداگانه به بررسی عمارت پرداخته و دریافتند که این عمارت خود میزبان آزمایشات بیولوژیکی فوق العاده خطرناک به دستور شرکت Umbrella است. در همین هنگام بود که Jill به Barry مشکوک شد که کارهای عجیبی را انجام می دهد. در ادامه Jill دریافت که این وسکر بوده است که با تهدید خانواده Barry, او را به همکاری با خود مجبور کرده است. در واقع ماموریت اصلی وسکر این بود که تحقیقات مربوط به سلاح بیولوژیکی را پیدا کرده و به Umbrella بازگرداند. و همچنین در حین این مأموریت، وسکر می بایست با نابودی آزمایشگاه و کشتن اعضای باقی مانده S.T.A.R.S، تمامی شواهد و مدارک را نیز از بین ببرد. جهش ژنتیکی سگ های وحشی و اقدام های آدم خوارانه پیرامون Raccon City نیز در واقع ناشی از T_Virus بود که به محیط اطراف آزمایشگاه منتقل شده بود. در پایان این ماموریت وسکر مرگ خود را جعل ساخت و اعضای گروه از جمله Chris و Jill موفق شدند قبل از نابودی آزمایشگاه با هلی کوپتر از آنجا بگریزند.
در ادامه و در طی فعل و انفعالات مختلف بود که Jill Valentine به Raccon City رفت تا فعالیت های Umbrella را بررسی کند، که پس از وقوع Outbreak, به همراه Carlos که مزدور همراه او بود، می بایست راه خروجی خود از شهر را یافته و خود را نجات دهد. در حالی که Nemesis, که برای نابودی اعضای Special Tactics and Rescue Service در Raccon City حضور داشت، قدم به قدم به دنبال آنهاست…
از آنجایی که Resident Evil 3 عنوانی بازسازی شده و ریمیک به شمار می آید، طبیعتا به نوبه خود دارای داستان جدید و متفاوتی نیست. هر چند برخی جزئیات و موارد داستانی کم یا زیاد شده اند. بازی در Racoon City جریان دارد. جایی که پس از وقوع Outbreak گسترده، تقریبا تمامی جمعیت شهر از قشرهای مختلف بر اساس پخش ویروس، به زامبی تبدیل شده اند. از لحاظ زمانی نیز Resident Evil 3 کمی پیش از اتفاقات Resident Evil 2 آغاز شده، و مدتی پس از اتمام وقایع Resident Evil 2 به پایان می رسد. Jill Valentine, شخصیت اصلی بازی که قطعا معرف حضور اکثر مخاطبان است در ۲۸ سپتامبر ۱۹۹۸, در آپارتمانش مورد حمله جدیدترین و قدرتمندترین Bioweapon موجود، یعنی Nemesis T-Type قرار می گیرد. ماموریت اصلی Nemesis, پیدا کردن اعضای باقی مانده S.T.A.R.S و نابودی آنها قبل از فرار از راکون سیتی است. در ادامه و پس از تعقیب گریزی کوچک، Jill به هر زحمتی که شده، از چنگ Nemesis فرار می کند. در ادامه، و در طی فعل و انفعالات مختلف، Jill در راه فرار خود از Racoon City با افرادی چون Brad Vickers, و البته مهم ترین شخصیت مکمل بازی یعنی Carlos Oliviera مواجه شده که هر کدام به نوبه خود در راه هدف جیل به او کمک می کنند. اشاره بیشتر به نکات و اتفاقات داستانی برای آن دسنه افرادی که این بازی، و یا نسخه اصلی را تجربه نکرده اند اسپویل به شمار می آید. بنابراین توضیحات بیشتر داستان امری غیرضروری است و تنها باید به این نکته اشاره کنم که شخصیت های فرعی و مکمل که در نسخه اصلی بازی حضور داشتند و به نوبه خود نقشی کوچک و یا بزرگ در روند اتفاقات بازی داشتند با تغییراتی در کلی در زمینه ظاهر و تغییراتی جزیی در زمینه دیالوگ و حضور در داستات بازی در نسخه Remake نیز حضور دارند.
یکی از تغییرات مثبت بخش داستانی نسخه Remake نسبت به نسخه Original, تغییرات کلی و مثبت در دیالوگ های بازی بوده است. بد نیست بدانید عنوان Resident Evil 3 رکورد بدترین دیالوگ تاریخ بازی های ویدیویی را در اختیار داشت! چرا که باید گفت دیالوگ های نسخه اصلی، حتی با توجه به استانداردهای آن موقع، اغلب ضعیف و سطحی بودند. در نسخه Ramake البته شاهد دگرگونی کاملی در زمینه دیالوگ های بازی هستیم و بسیاری از دیالوگ های عجیب و غریب نسخه اصلی، با دیالوگ های و مکالماتی منطقی و مناسب جایگزین شده اند.
در مورد پرداخت شخصیت ها نیز باید کمی صحبت کرد. اول از همه شخصیت خود. Jill Valentine. در کل Jill فردی نسبتا جدی و مصمم است که برای رسیدن به هدف خود از هیچ کاری دریغ نخواهد کرد. در طول اتفاقات Resident Evil 3 نیز کاملا شاهد شخصیتی جدی و مصمم هستیم که حتی با متحدان و دوستان خود نیز آنچنان گرم و دوستانه برخورد نمی کند. در کل پرداخت شخصیت جیل, همان چیزی بوده است که از Jill Valentine اصلی انتظار داشتیم. فقط مسأله این جاست کمه واکنش ها و پاسخ های او نسبت به اتفاقات و صحبت های پیرامونش، آنقدر که باید و شاید به چشم نمی آید که البته بدیهی است این امر تصمیم سازندگان بوده است. شخصیت های دیگر بازی که در طول مسیر با آنها مواجه می شوید اما آنقدر حضور کوتاه و جزیی دارند که اصلا مجالی برای شخصیت پردازی باقی نگذاشته اند. البته اشتباه برداشت نکنید، این مسأله را نمی توان نقطه ضعف قلمداد کرد چرا که با یک عنوان جهان باز با نقش آفرینی سی-چهل ساعته مواجه نیستیم و در کل در عناوین خطی، به خاطر محدودیت های موجود، برخی شخصیت های فرعی مجالی برای شکل گیری شخصیت پیدا نمی کنند. اما در کنار Jill Valentine, این Carlos Oliviera است که نه تنها شخصیت دوم قابل بازی است، بلکه مهم ترین شخصیت مکمل بازی تیز به شمار می آید. شخصیت خوش برخورد و شوخ طبعانه Carlos و دیالوگ های طعنه آمیز و بعضا بامزه او در برخی لحظات بازی، به خوبی حال و هوای بازی را برای لحظه ای هم که شده تطلیف می سازند.
در مورد بخش داستانی بازی، دو نکته مهم به چشم میخورد. مورد اول در مورد حذف و کاهش برخی موارد در نسخه ریمیک نسبت به نسخه اصلی است که تصمیمی عجیب و سوال برانگیز از سوی کپکام به شمار می آید. حذف برخی مناطق و قسمت ها مانند Clocktower در نسخه ریمیک، از چندین جهت به این عنوان ضربه وارد ساخته اند. اول از همه اینکه آن دسته افرادی که از تجربه نسخه اصلی لذت برده اند، به طور کامل و جامع نمی توانند با نسخه Remake ارتباط برقرار کنند چرا که بازی از دید آنها از لحاظ سیر اتفاقات ناقص است. دوماً حذف برخی قسمت ها و لوکیشن های داستانی، موجب کمتر شدن محتوای موجود و در نتیجه کوتاه تر شدن بخش داستانی شده است که همین کوتاهی نسبی بخش Campaign, یکی از بزرگترین نقاط ضعف بازی به شمار می آید. مسأله ای که در اینجا وجود دارد این است که این اقدام کپکام کمی عجیب به نظر می رسد چرا که آنچنان نمی توان دلیل خاصی برای حذف این قسمت های بعضا مهم داستانی پیدا کرد.
مورد دوم در مورد داستان بازی، مربوط به Ending آن است. بدون هیچگونه اسپویل، به طور کلی باید بگویم بخش پایانی بازی با وجود آن که راضی کننده است، اما می توانست به شکل بهتری جمع بندی آن صورت گیرد. البته ممکن است برخی افراد که بازی را به اتمام رسانده اند با نظر من موافق نباشند که البته این مسأله امری طبیعی است.
و البته متاسفانه یکی از بزرگترین نکات منفی در مورد Resident Evil 3, کوتاه بودن بخش داستانی بازی است. در ابتدا شاهد اتفاقاتی جذاب و هیجان انگیز هستیم و با گذشت مدت کوتاهی، بازیباز به خوبی در فضای بازی قرار می گیرد و ماجراجویی هیجان انگیز و کمی ترسناک خود در راکون سیتی را آغاز می کند. اما مسأله اینجاست وقتی که داستان قرار است اوج بگیرد و مخاطب نیز باید از بازی نهایت لذت را ببرد، بازی به اتمام می رسد. متاسفانه مسأله ناامید کننده این است که نسخه اصلی، از لحاظ مدت زمان بیشتر از نسخه ریمیک محتوا در اختیار مخاطب قرار میداد که این مسأله با در نظر قرار دادن اختلاف بیست ساله بین عرضه دو بازی و همچنین پیشرفت های بی نظیر تکنولوژی صنعت گیم، به هیچ وجه قابل قبول نیست و از طرف دیگر بر خلاف Resident Evil 2 شاهد هیچگونه Second Senario نیز نیستیم بنابراین در یک Run, شما تقریبا تمامی محتوای قابل بازی را تجربه خواهید کرد. البته باید گفت کوتاه بودن بخش داستانی بازی را باید یک تصمیم آگاهانه و البته ضعیف از سوی کپکام قلمداد کرد. بر خلاف Resident Evil 2 Remake که دارای هیچگونه Multiplayer و بخش آنلاین چند نفره نبود، کپکام تصمیم به قرار دادن بخش چند نفره Resistance در نسخه سوم گرفت. و با اتخاذ این تصمیم، به نوعی تمرکز صد درصد و همه جانبه از روی بخش داستانی برداشته شد و در واقع کپکام تصمیم گرفت بخش داستانی با مدت نسبتا کوتاه، به اضافه بخش آنلاین Resistance می تواند به عنوان محتوای ارایه شده قابل قبول مخاطبان باشد که متأسفانه این طور نیست. در کنار کوتاه تر شدن بخش داستانی، بخس بسیار محبوب Mercenaries نیز در Resident Evil 3 حضور ندارد که این مورد نیز بر ناامیدی مخاطبان قدیمی سری اضافه کرد.
و اما برویم سراغ گیم پلی بازی… بزرگترین و مشهودترین تغییر در گیم پلی نسخه های ریمیک، بلاشک مربوط به تغییر زاویه دوربین از حالت کلاسیک به مدرن و امروزی است. تغییری که اولین بار در Resident Evil 2 Remake شاهد آن بودیم. بر خلاف سه نسخه اول و نسخه های فرعی کلاسیک سری، خبری از دوربین ثابت به مانند دوربین های امنیتی اتاق ها نبود بلکه شاهد زاویه دوربین از پشت شخصیت و به صورت سوم شخص مدرن بودیم. تغییری که یک تغییر واجب و ضروری به شمار می آمد. از آنجایی که این نسخه از لخاظ فنی، ساختاری و گرافیکی بسیار به ریمیک نسخه دوم شبیه است، از لحاظ زاویه دوربین و موارد مربوطه تقریبا تفاوت خاصی بین دو عنوان مذکور وجود ندارد. همچنان بازیبازان کنترل شخصیت اصلی را در حالت سوم شخص از دست شانه بر عهده گرفته، و تمامی سکانس های تعقیب و گریز، نبرد و مبارزه و موارد دیگر در شرایط مشابه صورت می گیرد.
در کل، اگر نسخه اصلی را تجربه کرده اید و یا اخبار مربوط به ریمیک این بازی را دنبال کرده باشید، به احتمال فراوان بر این نکته واقف هستید که از لحاظ روند درگیری ها، میزان مهمات و دیگر فاکتور های تاثیر گذار، Resident Evil 3 به مراتب حال و هوایی اکشن تر و Fast-paced تر نسبت به دو نسخه ابتدایی سری دارد. این اکشن تر بودن بازی در چند بخش بسیار خود نمایی می کند. اول از همه سلاح های موجود. بدون اشاره کامل فقط باید به Assault Rifle شخصیت Carlos اشاره کنم که در بخش هایی که کنترلی او را برعهده دارید، دمار از روزگار دشمنانتان در می آورد! مورد بعدی مربوط فراوانی آیتم ها و مهمات در جای جای نقشه بازی است. البتع بدیهی است انتهاب سطح سختی مهم ترین فاکتور در کم یا زیاد بودن مهمات موجود در بازی به شمار می آیند اما به طور میانگین، مهمات بیشتری نسبت به نسخه دوم در دسترس است. علاوه بر موارد بالا، شاهد برخی بشکه های انفجاری و ابراز های محیطی نیز هستیم که امکان استفاده از آنها علیه زامبی ها متعدد و یا خود نمسیس وجود دارد. در پایان اکشن تر شدن بازی، با اضافه شدن قابلیت Dodge به اوج خود می رسد. بر خلاف ریمیک نسخه دوم که هیچگونه قابلیت جاخالی دادن و یا فرار کردن از حملات زامبی ها و دشمنان دیگر وجود نداشت، جیل در این نسخه می تواند از حملات و ضربات جاخالی دهد و از آسیب احتمالی فرار کند. البته نکته قابل توجه این جاست که اگر زمانبندی Dodge خود را به بهترین شکل ممکن نسبت به حمله زامبی یا Nemesis و دشمنان دیگر هماهنگ کنید، می توانید یک Perfect Dodge انجام دهید که به واسطه آن مدت بسبار کوتاهی بازی و دشمنان به حالت Slow motion در می آیند شما از این مدت کوتاه برای تیراندازی، فرار و یا موارد دلخواه دیگر می توانید حداکثر بهره را ببرید. در کل مکانیزم Dodging بسیار کارآمد و نجات بخش است و لحظات بسیاری می تواند جان شما را نجات دهد و حتی فرصت حمله نیز برای شما فراهم سازد!
اما روند کلی Resident Evil 3 مانند نسخه اصلی و نسخه ریمیک دو است. محیط ها را بگردید، آیتم ها و موارد کلیدی را پیدا کنید، معماها و موانع پیش رو را بردارید تا یک قدم به هدف اصلی خود نزدیک تر شوید. البته در مقایسه با نسخه دوم، در این نسخه بخش بسیار وسیع تری از خیابان ها و مناطق مختلف راکون سیتی برای جست و جو کاوش در اختیار مخاطبان قرار دارد. البته در کل اکثر راه های موجود در خیابان ها با خرابه های ساختمان یا بقایای ماشین ها مسدود است اما مغازه های مختلف در راکون سیتی برای کاوش و اکتشاف وجود دارد که این مسأله کمی حس ماجراجویی را به بازی تزریق کرده است. البته حتی این کاوش و اکتشاف کلی نیز نتوانسته است خلا کوتاه بودن بازی را پوشش دهد. هر چند در نوع خود آزادی عمل در گردش در محیط های بزرگتر و بیشتر، تغییری بسیار دلپذیر به شمار می آید. البته فکر می کنم اگر کپکام تصمیم به ساخت و اضافه کردن بخش Resistance نمی گرفت، با معطوف کردن توان و تمرکز صد درصدی، به احتمال فراوان می توانستیم شاهد مکان های بیشتر و محیط های بزرگتری در خیابان ها و کوچه های راکون سیتی باشیم…
اگر Resident Evil 2 Remake را تجربه کرده باشید، بسیاری از آیتم ها، منو ها، و بسیار از جزییات این نسخه آشنا به نظر خواهند آمد. از حضور Gunpowder ها جهت Craft گلوله های مختلف گرفته، تا منو آشنا Inventory بازی. البته که شباهت های این دو عنوان به اینجا ختم نمی شود بلکه که از لحاظ فیزیک حرکات، انیمیشن های جابه جایی، گان پلی، فیزیک سلاح، افکت آتش و ده ها مورد مختلف دیگر شباهت بین دو عنوان اخیر این سری بیش از نود و پنج درصد است. البته از آنجایی که Resident Evil 2 عنوانی فوق العاده و شاهکار بود، این شباهت قابل توجه حتی ذره ای نکته منفی به همراه ندارد.
گان پلی بازی کاملا آن چیزی است که از عنوانی که در سال ۲۰۲۰ عرضه می شود انتظار داریم. گان پلی روان، خوش ساخت با فیزیک عالی سلاح ها و حرکت شخصیت که کاملا حس تیراندازی و شلیک را به مخاطب منتقل می سازند. در واقع از لحاظ گان پلی و تیراندازی، بازی در سطح فوق العاده عالی قرار دارد. تمامی سلاح های موجود در بازی، از کلت جیل گرفته تا Shotgun و Grenade Launcher, هم از لحاظ ظاهری کاملا استاندارد طراحی شده اند، هم به لطف فیزیک و انیمیشن تیراندازی واقع گرایانه، به خوبی حس و حال تیراندازی را منتقل می سازند.
البته مبارزات و نبرد در Resident Evil 3 فقط به سلاح های گرم و موارد مشابه خلاصه نمی شود، بلکه شاهد چاقو یا همان Knife معروف Jill نیز هستیم. مهم ترین و قابل توجه ترین تفاوت این چاقو نسبت به نسخه ریمیک دو، این است که دیگر خبری از Durability نیست و چاقوی Jill به مانند Combat Knife های لیان و کلر استفاده محدودی ندارد و بی نهایت می توان از آن استفاده کرد بدون آن که بشکند یا نابود شود. این مسأله شاید در نگاه اول و خصوصا در دو سطح سختی ابتدایی بازی آنچنان نکته قابل توجه نباشد. اما در درجه ها و Difficulty ها بالاتر، به دلیل کمتر بودن مهمات و آیتم ها، استفاده هوشمندانه و درست از Knife می تواند مقدار قابل توجهی از آیتم ها و گلوله های شما را حفظ کند البته با وجود مفید بود و کارایی قابل توجه این چاقو، نیاز به استفاده از سلاح های گرم در بسیاری از لحظات بازی اجباری است بنابراین Durability بی نهایت Knife, به هیچ وجه حالتی آسان به بازی نبخشیده است.
نکته ای دیگر که اشاره به آن خالی از لطف نیست، این است که از لحاظ میانگین تعداد زامبی ها، می توان گفت شاهد زامبی ها و دشمنان بیشتری در سطح شهر و محیط های مختلف هستیم. البته این مسأله کاملا توجیه پذیر است چرا که با توجه به حالتی اکشن تر نسبت به ریمیک نسخه دوم، همانطور که قابلیت های تهاجمی و میزان مهمات به طور میانگین افزایش داشته، از این طرف تعداد دشمنان نیز کمی بیشتر شده است تا توازن و تعادل در این زمینه به خوبی رعایت گردد.
بد نیست در اینجا کمی در مورد ظاهر زامبی ها و حملات آنها نیز صحبت کنم. مانند گان پلی، انیمیشن های حرکتی و موارد دیگر که پیش تر که به آن اشاره کردم، در زمینه ظاهر زامبی و نحوه حرکات و حملات آنها نیز Resident Evil 3 به نوعی پا جای Resident Evil Remake 2 گذاشته است. تنوع ظاهری زامبی های بازی قابل قبول است و هر چند بعضا زامبی های مشابه نیز دیده می شوند، اما قطعا هنگام تجربه بازی کوچک ترین توجه و اهمیتی به تکرار گاه و بیگاه برخی چهره ها و ظاهر ها نخواهید کرد. چرا که اولا در کل تنوع ظاهری زامبی ها قابل قبول است و دوما آنقدر فضاسازی و اتمسفر بازی عمیق و سنگین است که موضوعات جزیی آنچنان ذهن بازیباز را به خود مشغول نخواهد ساخت.
بزرگترین اشتباه Capcom, حذف برخی از بهترین محتوای نسخه اصلی و کوتاه شدن بخش داستانی، به خاطر کار بر روی بخش Resistance بوده است. کاش Capcom متوجه می شد که یک رزیدنت ایول لزوما احتیاجی به یک بخش انلاین ندارد چرا که یک بخش داستانی بلند و پر محتوا، تمام چیزی است که اکثر مخاطبان از یک Resident Evil انتظار دارند.
و اما برویم سراغ Nemesis بزرگ…شخصیت یا بهتر است بگم هیولایی که بدون او، تصور کردن Resident Evil 3 غیرممکن و بیهوده است. کسی که ماموریت اصلی او نابودی اعضای باقی مانده S.T.A.R.S است و در این راه به هیچ کس، هیچ چیز و حتی هیچ جایی رحم نمی کند!
در ابتدا اجازه دهید در مورد ظاهر او صحبت کنیم. با وجود مطالبی که قبل از عرضه بازی در مورد ضعف در طراحی چهره و ظاهر نمسیس مطرح شد، باید بگویم در پایان می توان به راحتی به طراحی Nemesis نمره قبولی داد. اگر بازی را تجربه کنید در چند سکانس های که متاسفانه تعداد آنها بسیار اندک است، برخورد های بین Nemesis و Jill فوق العاده هیجان برانگیز و دلهره آور رقم می خورند و دیدن چهره نمسیس از فاصله نزدیک در این لحظات و سکانس ها، به راحتی مشخص می کند که با وجود هجمه نسبتا قابل توجه علیه طراحی او، نمی توان Nemesis را ضعیف و یا دور از کارکتر قلمداد کرد. البته این نکته را رد نمی کنم که امکان طراحی عمیق تر و ترسناک تر Nemesis وجود داشت اما حتی با شرایط کنونی، نقد خاصی بر چهره او وارد نیست.
متاسفانه مشکل جای دیگری است. در نسخه اصلی حضور و حملات مداوم Nemesis هم حس امنیت و آرامش را از مخاطبان ربود، و هم ریتم بازی را بالا برده و اکثر لحظات بازی را با هیجان و ترس همراه می ساخت. اما متاسفانه در نسخه ریمیک، نقش کلی Nemesis به مراتب کم رنگ تر از نسخه اصلی و حدی است که مخاطبان از او انتظار داشتند. در کل بیشتر آن زمان هایی با Nemesis مواجه می شوید که بازی از شما می خواهد. یعنی لحظات و سکانس های از پیش تعیین شده و مشخص که بعضا به فرار و تعقیب گریز منجر می شوند و در برخی موارد دیگر مخاطب و Jill را به مبارزه با او مجبور می سازند. در واقع انگشت شمار بودن برخورد ها و Encounter های با Nemesis باعث شده آن حس ناامنی و اضطراب همیشگی تا حد قابل توجهی کاهش یابد. شاید برخی افراد از این مسأله احساس رضایت کنند اما نباید فراموش کرد با عنوانی Survival Horror طرف هستیم بنابراین امنیت و آرامش آخرین مطلبی است که باید به آن فکر کرد.
اما از حیث نبرد، حملات و مبارزه, Nemesis می تواند بسیار خطرناک و مرگبار باشد. که البته اگر غیر این بود باید تعجب می کردیم. او نه تنها از Melee Attack استفاده می کند بلکه سلاح ها و ابزار های مختلفی نیز در اختیار دارد. اشاره به همه ی آنها به نوبه خود اسپویل محسوب می شود بنابراین فقط به ذکر شعله افکن که احتمالا در ویدیو های قبل انتشار آن را دیده اید بسنده می کنم. در کل باید گفت با وجود آنکه Nemesis قدرتمند تر و مخوف تر از Mr X است، در صحنه های بسیار کمتری نسبت به حضور Mr X در نسخه دوم فعال است و اما باید اذعان کرد در همان لحظات محدود و کم تعداد، حضور و تعقیب توسط Nemesis به شدت دلهره آور است و لحظات جذابی را برای مخاطبان به همراه خواهد داشت.
دیگر اشتباه سازندگان، عدم استفاده کامل از پتانسیل بالقوه Nemesis بوده است. سازندگان می توانستند در صحنه ها و لحظات به مراتب بیشتری از حضور نمسیس استفاده کنند که متاسفانه این اتفاق رخ نداده است. البته در همان معدود دفعاتی که با او مواجه می شوید، باید گفت دلهره و اضطراب قابل توجهی در مخاطب شکل میگیرد.
یکی از نقاط قوت بازی، مربوط به فضاسازی فوق العاده آن است. از خیابان های پر شده از زامبی، خرابه های ساختمان، لاشه های ماشین و موارد دیگر گرفته، تا مغازه ها و ساختمان هایی که کوچک ترین جزییات آنها به قدری دقیق و هماهنگ کار شده که کاملا حس و حال آخرالزمانی که در آن شاهد وقوع Outbreak ناگهانی بوده ایم را به تصویر می کشد. فضاسازی فوق العاده بازی به لطف نورپردازی های محشر محیط، موسیقی متن هماهنگ با اتمسفر و البته فصای کلی محیط ها به قدری سنگین و جذاب است و که در برخی لحظات به کل همه چیز را تحتالشعاع خود قرار می دهد.
صحبت از محیط و دنیای بازی شد، بد نیست به این نکته نیز اشاره کنم که شاهد هیچگونه طراحی بیهوده محیط یا ساختمانی در بازی نبوده ایم. اگر اتاق و یا ساختمانی برای بررسی وجود دارد، قطعا یا آیتم، مهمات و ابزاری مهم در پیشبرد بازی در آن اتاق وجود دارد، و یا این که آن قسمت دارای ایستر اگ، رفرنس و یا رمزی مخفی است. همین مسأله باعث شده است که تک تک قسمت ها و بخش های دنیای بازی از حیث اکتشاف و بررسی بسیار ارزشمند تلقی شوند و شاهد مکان و محیطی بیهوده و اضافه در بازی نیستیم. به طور کلی باید Capcom را در زمینه طراحی محیط و دنیای Resident Evil 3 تحسین کرد چرا که از لحاظ دقت و جزییات، دنیای بازی فوق العاده تحسین برانگیز خلق شده است.
و اما بد نیست کمی در مورد Carlos صحبت کنیم. شخصیتی که در قسمت هایی از بازی به عنوان شخصیت مکمل حضور دارد و برای مدت نسبتا کوتاهی، بازیبازان کنترل او را بر عهده می گیرند. تجربه بازی با Carlos لذت بخش است و باعث می شود روند پیشروی در بازی کمی جذاب تر شود و دچار یکنواختی نشود. هر چند از آنجایی که بازی نسبتا کوتاه است، قبل از آنکه بازی به حالت یکنواختی برسد شما بازی را به اتمام رسانده اید. در مورد قسمت هایی که کنترل کارلوس را برعهده می گیریم باید بگویم با توجه به نوع طراحی مراحل و سلاح مورد استفاده کارلوس، ریتم مبارزات او نسبت به جیل سریعتر و تندتر است که همین تفاوت در ریتم و سرعت، نکته ای بسیار مطلوب به شمار می آید.
گان پلی بازی، در سطح فوق العاده ای قرار دارد و به لطف فیزیک واقع گرایانه سلاح ها، صداگذاری استاندارد، افکت آتش مناسب و زاویه دوربین درست، گان پلی بازی فوق العاده روان و جذاب از از آب درامده است.
برویم به سراغ جنبه گرافیکی بازی…همانند چند عنوان بزرگ آخر کپکام، Resident Evil 3 نیز از موتور گرافیکی RE Engine بهره می برد. موتور گرافیکی که پیش تر در برخی از برترین آثار کپکام نمایش فوق العاده ای از خود به نمایش گذاشته است. و خوشبختانه Resident Evil 3 نیز از این قاعده مستثنی نیست. گرافیک بازی چه از لحاظ هنری و چه از لحاظ فنی فوق العاده است. نورپردازی در بالاترین سطح قرار دارد، سایه زنی ها با کیفیت است، مشکلی در لود شدن و یا کیفیت بافت ها و تکسچر ها به چشم نمیخورد، افکت های مختلف خصوصا افکت آتش فوق العاده چشم نواز و محشر است، طراحی چهره ها بسیار رضایت بخش صورت گرفته و مهم تر از همه، شاهد باگ یا مشکل گرافیکی یا فنی آزار دهنده، و همینطور افت فریم مشهود نیز نیستیم. در واقع از حیث گرافیکی، چه فنی و چه هنری، Resident Evil 3 عملکردی فوق العاده رضایت بخش از خود به جای گذاشته به نحوی که کوچک ترین مسأله منفی در این زمینه به چشم نمیخورد. در واقع اگر عملکرد بازی در سایر بخش ها در سطح گرافیک بازی بود با یک شاهکار مواجه می شدیم!
در کنار موارد مطلوب مانند افکت آتش، کیفیت بافت ها، فریم ریت ثابت و موارد مشابه، استفاده هوشمندانه از ترکیب رنگ در محیط ها و مناطق مختلف بازی نیز حرکتی بسیار قابل توجه به شمار می آید. با وجود آنکه در کل بازی در شب انجام می پذیرد و رنگ غالب محیط های مختلف نیز سیاه و تاریک است، اما سازندگان آنقدر از طیف رنگ وسیع استفاده کرده اند که محیط ها و ساختمان های مختلف یکنواخت و تکراری نباشند و چشم مخاطب را خسته نکنند. البته به خوبی سازندگان حد اعتدال را در این زمینه رعایت ساخته اند. صحبت بیشتر در مورد بخش گرافیکی بازی امری بیهوده است چرا که حرفی برای گفتن و نقدی برای ابراز کردن وجود ندارد.
Resident Evil Resistance
و اما بخش چند نفره Resident Evil 3 به نام Resistance. بخشی که مدتها قبل از معرفی نسخه اصلی معرفی گردیده بود. به طور خلاصه، Resistance یک بخش آنلاین چهار در مقابل یک است که در آن، یک نفر نقش Mastermind را ایفا می کند و چهار نفر نقش Survivors. آن چهار نفر باید با استفاده از قابلیت ها و ویژگی های فردی و کار تیمی، قبل از تمام شدن زمان خود را نجات دهند و در جبهه مقابل Mastermind با در اختیار داشتن تله ها، موانع، قرار دادن زامبی و دشمنان دیگر مانند Licker و Mr X, باید مانع از خروج و فرار آن چهار بازیباز شود. شخصیت های مختلفی در جبهه Survivor وجود دارد که مانند تمامی بازی های آنلاین که کلاس ها و شخصیت های مختلف در اختیار کاربر قرار می دهند، هر شخصیت قابلیت و نقاط قوت مخصوص خود را داراست. برای مثال یکی از شخصیت ها به نام هکر است و می تواند در برنامه ها و نقشه های Mastermind اختلال ایجاد کند. شخصیت دیگری به نام Valerie هم توانایی Heal کردن هم تیمی های خود را داراست، هم آیتم های هر اتاق برای او به صورت هایلایت نشان داده می شوند. دیگر شخصیت ها نیز قابلیت های مخصوص خود را دارا هستند. مسأله ای که وجود دارد این است که آنچنان بالانسی بین شخصیت ها وجود ندارد. برای مثال کارکتری مثل Valerie دارای قابلیت های بسیار کارآمد و مفید است در حالی که مثلا کاراکترهای Becca و یا Tyrone آنچنان دارای قابلیت بسیار کارآمدی نیستند. بنابراین نمی توان گفت کلاس ها و کارکتر های مختلف بخش Resistance طراحی عمیقی به خود میبیند. از سمت دیگر، باید گفت تا حد قابل توجهی، بازی کردن به عنوان Mastermind راحت تر و کم چالش تر از تیم Survivors است و آنچنان هیجان و دلهره خاصی به همراه ندارد. در واقع با وجود آنکه ایده اصلی بخش Resistance جالب و دارای پتانسیل بالقوه بالایی بوده است. در عمل این بخش آنچنان که باید و شاید کامل و سرگرم کننده طراحی نشده است. البته این به آن معنا نیست که این بخش اصلا جذابیتی ندارد. اما با وجود تعداد زیاد عناوین آنلاین محور بزرگ، بخش Resistance کار بسیار سختی برای جذب و حفظ مخاطبان خود در پیش دارد. البته قطعا ساپورت مداوم و عرضه به روز رسانی های مختلف نقش مهمی در آینده Resistanceایفا می سازد. اما صادقانه صحبت کنم، قرار دادن بخش Resistance به قیمت حذف بخش Mercenaries و کوتاه تر شدن داستان، تصمیمی اشتباه از سوی کپکام بود.
جمع بندی:
پس از عرضه موفقیت آمیز عنوان Resident Evil 2, انتظارات زیادی متوجه Resident Evil 3 بود. از آنجایی که کپکام کاملا به روزهای طلایی خود بازگشته بود بسیاری از مخاطبان قدیمی سری انتطار عنوانی فوق العاده از Resident Evil 3 Remake را داشتند. آیا Resident Evil 3 را می توان عنوانی فوق العاده عالی دانست؟ متاسفانه خیر. چرا که به دلیل وجود مشکلاتی مانند کوتاهی قابل توجه بخش داستانی، حضور کم رنگ نمسیس نسبت به نسخه اصلی و حذف برخی از قسمت های مهم نسخه اصلی مثل بخش Mercenaries بدون جایگزین مناسب، این عنوان نتوانسته است به خوبی نسخه ریمیک دو بدرخشد. اما فارغ از این مقایسه ها، باید اذعان کرد Resident Evil 3 عنوان فوق العاده خوش ساختی است که به لطف گرافیک هنری خارق العاده و گیم پلی بسیار جذاب و سرگرم کننده، قطعا یکی از برترین عناوین سال جاری به شمار می آید. افسوس که برخی تصمیم های اشتباه کپکام، مانع از تبدیل این عنوان به یک اثر شاهکار شدند…
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
نمره خیلی بالایی بهش دادید من از همون تریلرش گفتم این عمرا به قشنگی کلاسیک نمیشه ولی مورد حمله متعصب ها قرار گرفتم.اگر پسی دارید برید با شبیه ساز نسخه پلی ۱ رو دوباره بازی کنید قول میدم خوشتون بیاد
نسخه کلاسیک واسه پی سی اومده چرا یه شخص باید با شبیه ساز بازی کنه
تازه نسخه کلاسیک هم hd شه و لذت تجربش ۱۰۰ برابر
راست میگی حواسم نبود.نسخه اچ دی نسخه گیم کیوب هستش که براش ماد ساختن چند هفته پیش تمومش کردم دوباره
دیروز بازی رو تموم کردم در یک کلام فوق العاده و از بسیاری جهات مخصوصا انتقال دادن حس ترس از resident evil 2 سرتر بود.
افرادی میگن کوتاه بود هنوز اینو درک نکردن که اگه قرار بود بازی از اصولش خارج بشه دیگه اویل نبود
والا اویل ۳ کلاسیک هم با کلی زور ۴ ساعت بود دیگه قرار نبوده کپکام بخاطر راضی نگه داشتن چهارتا منتقد نادون که عقده خودبزرگ بینی دارن بازی رو از اصولش خارج کنه
من اویل ۲ رو با لیون تو ۳ ساعت و۴۸ دقیقه تموم کردم مسی خواست بیاد تا رکوردمو نشونش بدم ایا کسی گفت اویل ۲ کوتاه بود،؟؟؟؟
مشکل اویل ۳ این بود که سطح توقعات رو الکی نسبت بهش بالا برده بودن
والا یه ادمایی دارن از اویل حرف میزنن که فقط اسم نسخه های کلاسیکو شنیدن ولی یه جوری انتقاد میکنن انگار همین دیروز نسخه های کلاسیک رو تموم کردن
انقدر عقده ای نباشید و از این شاهکار ترسناک لذت ببرید :no: ایرادایی که ایرانیا از گیم میگیرن رو هیچ قشر گیمر دیگه ای نمیگیره
اویل ۲ و ۳ کلاسیک رو میشه تو ۵ ساعت تموم کردم ساعت تکمیل اویل ۲ هم برای کلیر و لیون ۸ ساعته خواهشا انقدر نگین کوتاه بود که از بی منطقی تونه
کمیت مهم نیست کیفیت مهمه :yes:
کاش کمی شعور و عقل داشتی اینطوری حرف نمیزدی مردک
همه دارن میگن کوتاه بود چه ایرانی چه غیر ایرانی آقای خارجی
حالا تو که نمیدونم از کجا اومدی میگی از بی منطقی و نادونی شماس؟
دست مریزاد
من بازی رو با کلی آه و افسوس تمومش کردم، بازی قشنگی بود، اما اویل واقعا افتضاح و فاجعه ای بود…
اویل ۲ رو من باهاش زندگی کردم و بعد از یه عمر، بالاخره دوباره ترسیدم
اما از موقعی که فهمیدم چاقوی بینهایت رو کارگردانش جایگزین کرده، شاکی شدم
بعدش سیو معمولی و چک پوینت و نمسیسی که میفته روی کاراکتر، تیکه پارش میکنه، بعد به راحتی، کاراکتر با یه قل خوردن دوباره پا میشه و … (کلا بازی آسون شده، رو سخت درجه ممکن برای بار اولی که بازی میکنی)
یه چیزی که واقعا اعصابم رو خورد میکنه، اینه که بعد از یه بار بازی کردن، روی درجه سختی Hardcore ، برای بار دوم درجه سختی Nightmare اضافه میشه، که تو توضیحاتش نوشته، “برای بازیکنان Hardcore” !!!!!
(خب چرا آخرین درجه سختیو همون اول نذاشتی و بازیو آسون روی درجه ی هاردکور تحویل دادی)
به نظر من بازی خوبیه و گرافیک خیلی خوبیم داره
Mamad tala
تویی که سرشار از شعور و عقلی پس نباید کوتاه بودن یه بازی رو که نسخه ی کلاسیک و اورجینالش هم بسیار کوتاهه ایراد قلمداد کنی پسر
اگر ۷۰ میلیون نفر به یه چیز احمقانه باور داشته باشن اون بازهم احمقانست حالا اینکه همه میگن کوتاهه این “همه” که توام جزوشونی انقد عقل تو سرت نیست که این مسعله رو انالیز کنی که نسخه کلاسیکش هم خیلی کوتاه بود
یا اینکه هنوز نسخه ی کلاسیکش رو تموم نکردی هرچند انتظاری ازت نمیره
اولا که میدونم خود بازی اصلی کوتاه بوده
اما
اینا اومدن خیلی چیزارو پاک کردن
اومدن یه عالمه محتوا حذف کردن
اینهمه تغییر دادن پس قطعا میتونستن حتی محتوا اضافه کنن
میتونستن کمی طولانی تر کنن بجاش اومدن کوتاهش کردن
حالا تو هی بگو کوتاهه بخاطر اینکه اصلیش کوتاه بوده ما هم بریم ۶۰ دلار بریزیم تو سطل زباله
Mamadtala
کاش جنابعالی یه ذره شعور و شخصیت داشتی و فهم یادت داده بودن که هرکس آزاده نظرش رو بده و نباید در قبال نظر کسی بهش گفت بی عقل و بی شعور !
آدم بعضی وقتا میمونه خانواده ها خیلی چیزا به بچه ها یاد نمیدن
مودب باش
من بخاطر نظرش نگفتم بی عقل
بخاطر توهین خودش گفتم
بجای اینکه الکی کاسه داغ تر از آش بشی برو نظرشو بخون
در ضمن
اینکه هرکی آزاده نظر بده درسته و منم دارم نظرمو نسبت به نظر اون میگم من که مشکلی نمیبینم تویی که داری مشکل درست میکنی
مودب باش
مودب باش
یعنی تو همه جا باید ثابت کنی چقدر نوبی و همیشه یه دلیل قدرتمند میدی تا ملت با سونی دشمن باشن
من خودم بخاطر ادمای مثل تو خجالت میکشم بگم با ps4 گیمر شدم و همیشه میگم pc استارت من بوده
من نمیدونم تو به چه امیدی زنده ای
دیگه دارین تو حق بازی نامردی می کنین. درسته بازی ارزش ۶۰ دلارا نداره اما به زودی تخفیف می خوره.
وقتی دموش را بازی می کردن واقعا با گیم پلیش خیلی حال کردم. با اینکه محتواش کمه اما قطعا تو همون چند ساعت لذت زیادی داره.
قشنگ داری نشون میدید که از شکست بازی خوشحالی
ولی من خیلی ناراحت شدم از این همه پتانسیل استفاده نشد.
Last of us 2
این نمره کلاملا حقشه شما وقتی فقط گیمپلی رو دیدی و فیدبکهاشو خوندی انقدر حرف مردمو تایید نکن خودت حرف خودت رو بزن و از تجربه خودت صحبت کن
اویل ۳ از بسیاری جهات برتر از ۲ هست از جمله گرافیک بصری،محیط سازی،اتمسفر،صداگذاری،تنوع اسلحه،شخصیت پردازی،گستردگی،گرافیک فنی
و مخصوصا گانپلی و انتقال ترس که در این ۲ زمینه بسیار از نسخه ۲ برتر هست
اویل ۲ بینظیر بود اما اگه بخوایم با دیدی که شما داری فکر میکنی راجع به اویل ۳ به ۲ نگاه کنیم دیگه کسی نباید بازی کنه
ایراد بنی اسراییل نگیر
شما همون نسخه کلاسیک رو بازی کن وقتی کوچکترین ارزشی برای این ریمیک بینظیر قاعل نیستی :no:
دقیقا نمره بالایی گرفته نهایتا ۷ باید میگرفت
بازی رو تو ۵ ساعت تموم کردم اونم درحالی که اصلا ارزش تکرار بالایی نداره
گرافیک خوبی و گان پلی خوب ولی بازی مشکل زیاد داره… معما هایی که تو نسخه کلاسیک بود چی؟؟ اون نمسیس وحشتناک که مو به تن ادم سیخ میکرد چی؟؟
اصلا اون شهر راکون سیتی و برج ساعت کو؟؟؟ کلا شهر خلاصه شده بود تو همون دمو ۲۰ دقیقه ای به علاوه یه ذره کوچه و پس کوچه
اصلا حال نکردم با بازی.. تنها چیزی که ازش خوشم اومد شخصیت جدید جیل و کارلوس و علاوه گرافیک بود
در کل بازی اصلا ارزش این همه پول رو نداره.. بذارید واسه ی یه بازی دیگه
daghighaan bahat movafegham va inke bazi ro amdan asoon taresh kardan ke hamin tars roo kheili kam mikone
واقعا ب پای اویل کلاسیک نمیرسه ی ضد حال بود برام کاش وقت بیشتری برای ساختنش میذاشتن برای گیمر های جدید الورود خوبه ولی برای گیمر قدیمی ها ی عنوان بر باد رفته است
به نظر من از نسخه اورجینال بهتر بود
یعنی ضد حالی بهم زد. البته کسی که تازه بازیش کنه میگه چه بازی خوبی ولی طرفدارای قدیمی بعید میدونم قانع بشن
خسته نباشید آقای زاهدی
نقد کاملی بود و نمره ای که دادید به نظرم کاملا به حق هست.
متاسفانه کپکام نتونست آن طور که باید از پتانسیل این بازی استفاده کنه و بزرگترین اشتباهش کوتاه کردن بازی و حذف مکان های مهم و کم رنگ کردن حضور نمسیس هست.
اما نباید صرفا به نیمه خالی لیوان نگاه کرد (مثل بعضی از منتقدا و دوستان).
در کل بازی خوش ساختی بود اما کامل جای کار داشت.
اما کامل جای کار داشت=اما خیلی جای کار داشت
چی گفتم اصلا ?:-)
منتجربش نکردم هنوز البته میخاستم بخرم که دیدم همهمیگن کوتاهه بازی
وقتی بازی کوتاه باشه ارزش ۶۰ دلار نداره
تصوراتم به کل از سال ۲۰۲۰ خراب شد
اولش که کرونا خراب کرد
دوم کوتاه بودن اویل سه و حذف جاهای مهم و کم شدن معماها
و سوم تاخیر لست اف اس
تا الان از هر نظر سال خوبی نبوده همین که زنده ایم شکر
امیدم فعلا به گوسته که منتظر تاخیرش باشید
شرمنده ولی بنظرم ۸۸ نمره ی زیادیه چون بازی کامل نیس و یه پسرفت حساب میشه
جنگ قریب الوقوع جهانی سوم رو از قلم انداختی… به علاوه تاخیر سایبرپانک :inlove:
اره و هزاران بلایه طبیعی و مصنوعیه دیگه همراه با پراید :laugh:
چیزی نموند که بگم
آقای زاهدی تو یک مقاله کل بازی رو شکافت
فقط به نظر من نمسیس و حذف لوکیشن های مخوف بازی بها کنار
آخه بازی رو چرا انقدر کوتاه ساختن
اوردر زمانی که تموم شد من انگار شکست عشقی خورده بودم
تازه داشت بازی حون میگرفت و یه انگیزه خیلی قوی برای آدم درست میکرد. ولی وقتی تیتراژ پایانی رفت بالا من از شدت عصبانیت منفجر شدم.
اینجا هم دقیقا همین شکله. اصلا بازی بدی نیست
ولی وقتی به پتانسیل از دست رفته این بازی نگاه میکنم
بدجور حرصم درمیاد
کپکام هم یخورده خندیدیم تو روش اومد تر زد به همه چی…
اوردرو با تموم مشکلاتش مثل کاتسینهای طولانی و مدت زمان کم بازی بشدت باهاش حال کردم
هنوز هیچ بازی ای نتونسته حس حال تیر اندازیو مثل اوردر بهم القا کنه
عجیب دوسش دارم از نظرم من فقط دوتا ایرادی که گفتم و داره
مان انتشار اولین نسخه آن در سال ۱۹۹۸ بیش از دو دهه
اولین نسخه ۱۹۹۶ اومده!
ان رکورد بدترین دیالوگ از کجا اومد؟ اتفاقا نسخه اصلی به خصوص صحبت های اغازین جیل فوق العادس
Jill Valentine : It all began as an ordinary day in September… an ordinary day in Raccoon City, a city controlled by Umbrella. No one dared to oppose them, and that lack of strength would ultimately lead to their destruction. I suppose they have to suffer the consequences of their actions, but there would be no forgiveness. If only they have had the courage to fight! It’s true that once the wheels of justice begin to turn, nothing can stop them… nothing. It was Raccoon City’s last chance… and MY last chance. My last escape…
داداش درسته
تو سال ۲۰۰۸ گینس بدترین دیالوگ های تو صنعت گیم رو گرفت
ساندویچ جیل و استاد قفل شکوندن و کلی دیالوگ مزخرف دیگه تو این بازی هست..
ولی خب،این به معنی بد بودن بازی نیستش که،دیالوگاش بدن،خود بازی که یک بازی انقلابی و شاهکار محسوب میشه..
البته رزیدنت اویل ۱ رکود دار هستش که گفتم،نه ۳…
۳ که دیالوگاش خوب بودن…..
اون رکورد مربوط به بدترین دیالوگ مال کتاب رکورد گینس. میتونین سرچ کنین. یه دیالوگ معروف در مورد Lockpick…
سال انتشار رو بله درست میگین تصحیح کردم
اره ان مربوط به نسخه اول هست به خاطر همون دیالوگ جیل ساندویج! کاری به ۳ نداره.به نظرم این را هم باید تصحیح کنید
سرچ کردم.همون نسخه اول هست
درود و سپاس بر شما آقای زاهدی بابت نقد زیباتون
به هر حال نظر شخصی هم تو نقد دخیل هست و نمره ای هم که شما دید تا حدودی نظر شماست که کاملا محترم هستش..
هر کسی یه نمره ای میتونه به این بازی بده..
من شخصا فکر کنم ۷ بدم چون با تمام نکات مثبت این بازی،ولی نسخه اصلی یه چیز دیگه بود و تغییر حدودی داستان و لوکیشن ها و حذف معما ها و از همه مهمتر،زمان خیلی خیلی کم بازی که اصلا ارزش قیمتش رو نداره،شخصا نمیتونم این بازی رو به بازسازی خوب و ایده عال به حساب بیارم…
دیشب تا صبح تو ۵ ساعت و ربع تمومش کردم باید بگم بازی خوبی بود ولی مشکلش کم بودنش بود ولی نمسیس همون ابهت و داشت حضورش کم بود همونطور ک تو پست نقدا و نمراتش گفتم بیشتر دنبال جذب پلیر جدید بودن تا راضی نگه داشتن فن های قدیمی به خاطر همین حضور نمسیس و کمتر کردن ولی مدت زمان و نباید کم میکردن ک خب اشتباهشون هم همین بود ولی بازم رزیدنته و تجربش واجب مخصوصا با این گرافیک
نقد منطقی و ب نظر من درستی بود ممنون بابت نقد
به نظرم پتانسیل های زیادی عنواین اویل دارند مخصوصا توی این نسل که چند تا ای پی ترسناک خبری ازشون نیست مثل دد اسپیس
هر چی باشه برای کسانی ک سبک های وحشت رو دوست دارن تجربه ی این بازی واجب هست
به شخصه منتظر ریمک شدن نسخه ی چهارم هستم ک از نظر من بهترین نسخه از این ای پی بود و من باهاش با PS2 خاطرات فراوانی رو دارم
گیفت کارت ۶۰ دلاری : حدودا ۱٫۱۰۰
بازی ۶۰ دلاری : ۱٫۸۰۰
دیگه بقیه اش با خودتون
چرا ایران به دنیا اومدیم 😥 😥
من به شخصه فکر میکنم این بازی در بهترین حالت ممکن یه ۷ کامله نه بیشتر و نه کمتر، بازی در قیاس با نسخه کلاسیک پر از کمبود و حذفیاته من شخصا انتظارم خیلی بیشتر از این بود و اصلا نمیتونم اینو بپذیرم اونم از کپکامی که ریمیک ۲ رو به اون خوبی ساخت
این بازی باید از تمام پتانسیل و جزئیات نسخه کلاسیک استفاده میکرد و بازی رو چند سال توسعه میداد و برای نسل ۹ عرضه میکرد ولی در عوض یه عنوان بی نقص و درخشان رو تحویل میداد، بازی با عجله ساخته شده و متاسفانه نتیجش شده این که میبینیم، بازیه خوبیه البته ولی نه اونطوری که میشد عالی باشه نیست، حداقل با این پلی تایم کم و متوسط ۵ ساعته بهتر بود بازی رو با قیمت کمتر عرضه میکردن تا ارزش تجربه رو بیشتر کنه
امیدوارم کپکام بیشتر به عناوین و اصالت اونا اهمیت بده از این به بعد
با توجه به کیفیت ریمیک نسخه دوم انتظار یک بازی بهتر یا حدالاقل در حد ریمیک دو داشتم, ولی متاسفانه کپکام حتی زحمت تغییر HUD و آیکون های بازی هم به خودش نداده بود ! انیمیشن کرکتر ها و زامبی ها کوچک ترین تغییری نسبت به نسخه دو نداشتن. با وجود اینکه بنده تایم نسبتا زیادی به گشت و گذار در محیط بازی پرداختم ولی در نهایت تایم گیمپلی به سختی به چهار ساعت رسید ! به علاوه اینکه حتی المان های جذاب بقای ریمیک دو هم حتی از بازی حذف شده و بازی عملا اکشن محسوب میشه. این بازی بیشتر شبیه یک دی ال سی برای نسخه دوم یا در بهترین حالت یک استند الون نسبتا ضعیفه نه چیز بیشتر ! اگر ریمیک دو رو بازی کردین این بازی هیچ چیز جدیدی برای ارائه نداره
ممنون آقای زاهدی عزیز نقد عالی بود و نمره بسیار خوبی هم دادین به بازی ممنون :yes: :heart: :rose:
بنده خودم بار اول بازی رو تو ۵ ساعت و ۲۰ دقیقه تموم کردم که البته به خاطر تمام کردن کامل بازی (آبی کردن کل مراحل نقشه و جمع کردن آیتم ها ) بود و وقتی اینقدر زود تموم شد یکم ناراحت شدم و این شاید بزرگترین نکته منفی بازی باشه.
خیلی ممنون از نقد :yes: :yes:
خیلی حال داد
نظرمم قبلا گفتم برام خیلی بهتر از نسخه دوم بود
نمسیس بهترین بخششه
بهینه بودن نسبت به نسخه دوم
گرافیک خیلی خوب
رزیدنت اویلیترین رزیدنت اویل این نسل
نقدتون خوب بود به نظرم اگر به عنوان یه بازی واقعا خوبه ولی اگر از نگاه بازسازی بخوایم این رو با ۲ریمیک مقایسه کنم کپکام نتونسه زیاد خوب عمل کنه
جدا از نقد گیمفا که بنظرم به بازی نمره ای بیشتر از حقش دادن
یه سوالی که دارم اینه که چرا معیار های نقد منتقد ها عوض میشه توی رزیدنت اویل ۷ همه گفتن بازی توی نیمه دوم از نظر طراحی و گرافیک و … افت داشته مشکلی که دقیقا توی بازسازی نسخه ۲ و ۳ وجود داره ولی از نسخه ۷ فقط امتیاز کم شد.
از دارک سایدر ۳ که با بودجه به شدت پایین ساخته شده بخاطر استفاده از ۶ نوع از مدل های بازی های قبلی نمره کم شد کاری که کپکام هم تو بازسازی ۲ و ۳ انجام داد ولی هیچکس گیر نداده باز داخل نسخه ۲ از ۱۲ نوع مدل و ۲۳ تکسچر ی که داخل اویل هفت ساختن استفاده کردن ولی داخل این نسخه ۹۰ درصد مدل ها و حتی کد و انیمیشن ها مال اویل ۲ و ۷ هستن ولی هیچکس نمره ای براش کم نمیکنه ( این کارشون به معنی فروختن محتوا قبلا فروخته شده به مشتری هستش )
سلام دوست عزیز
چند تا نکته رو در نظر بگیرین. اول اینکه منتقد رزیدنت ایول ۲,۳,۷ و دارک سایدرز چهار منتقد مختلف بودن. بدیهیه نظرات تفاوت داشته باشه
نکته بعدی هم اینکه مثلاً در مورد رزیدنت ایول هفت، نیمه دوم بازی صد در صد اکشن شده بود و چیزی آنچنان به اسم المان Horror توش دیده نمیشد. در حالی که رزیدنت ایول ۲ و ۳ با این که تقریبا این مسأله برای اونا پیش میومد، هیچوقت به پر رنگی نسخه هفت نبود که شاهد بازی با دو نیمه متفاوت باشیم. در مورد دارک سایدرز ۳ هم بنده منتقد این بازی نبودم بنابراین نمیتونم نظری بدم.
حاجی چرا زامبیاش اینطورین هرچی تیر تو پاشون میزنم انگار هیچ چی.اصلا زمین نمیخورن.
اسپویل نسخه جدید.
.
.
.
.
به یه جایی رسیدم که نمسیس اصلا عوض میشه دیگه پا نداره انگار یه چیز ماهی مانند میشه. تو نسخه کلاسیک چنین چیزی یادم نمیاد..بود چنین چیزی یا نه؟
درسته بازی درحد ریمیک ۲ نبود ولی بازی هنوزم برام لذت بخشه و المان های سابق RE رو برام تداعی میکنه، به نظرم یکی از بزرگترین ایراد ها عوض کردن بعضی مکان هایی که توی نسخه اوریجینال و ساده بودن بعضی پازل ها هستن. ولی اگر کپکام فقط یکم بیشتر روی بازی وقت میذاشت ولی عالی میشد ولی من خیلی لذت بردم در کل درسته درحد کلاسیک نبود ولی خوب بود.
من به عنوان کسی که با این سری بزرگ شده لذت کافی رو از این عنوان بردم اما اگر اسم بازی سنگینی نسخه سوم رو حمل نمیکرد و با اون نسخه مقایسه نمیشد میتونست راضی کننده تر بشه.
وقتی این بازی رو شروع کردم احساس کردم یه چیز کم داره … وقتی بعد ۵ ساعت تموم شد دیدم خیلی چیزا کم داره … تازه تو RE 2 Remake تو بیشتر لحظات صدای پا یا یه نشونه ای که می گفت مستر ایکس نزدیکه آدم رو آزار می داد ، ولی نمسیس اصلا اونطور نبود … بیشتر مثل این بود که چپتر به چپتر بری جلو و آخرش با نمسیس مثل یه باس فایت معمولی سایر بازی ها مبارزه کنی … ولی تو نسخه کلاسیک نمسیس واقعا رو اعصاب بود . با تشکر از آقای زاهدی بخاطر نقد این بازی .
ممنون به بهترین نسخه RE نمره خیلی خوبی دادین
جیل برای من بهترین شخصیت RE
کاشکی بیشتر بود ولی ارزش تکرار بالایی داره
خرید میتونی بکنی (RPG بینهایت یا کلت بینهایت)
و درجه های سختی مختلف
بازی نهایت باید بهش ۶٫۵ میدادین چون جز جیل نکته مثبت دیگه نداره و اصلا حالو هوای رزیدنت اویل دو رو نداره بازی خیلی اکشن شده و بشدت کوتاه کپ کام اشتباه بزرگی کرد این نسخه حتی از نسخه شماره دو پتانسیل بیشتری داشت برای یه ریمیک معرکه
واقعا جای تاسف داره از اینکه تمام خاطرات قشنگم از نسخه اصلی رو این مینی رزیدنت ایول خراب کنه… کابوس همه گیمرها بود این ….Nemessis که تو این نسخه اصلا یه شکل و شمایل دیگه ای میشه که برای من به شخصه قابل هضم نبود. زمانی که نسخه ریمیک ۳ معرفی شد دیگه همه به نسبت نسخه ریمیک قبلی گفتن با یک شاهکار دیگه طرفیم شاید هم بهتر ولی حقیقتا آش دهن سوزی نبود… گفتم اول برم ببینم چند تا باس فایت داره شاید اضافه هم کرده باشن دیدیم ای بابا نصف بازی رو هم حذف کردن…. نمی دونم گیمفا چرا انقدر نمره بالایی داده… این بازی کامل نیست…. پس نمره بالا حقش نیست… اسم ریمیک از روی یک نسخه روشه ولی فقط نصف یک بازی رو ریمیک کردن چون گفتن وقت نداشتن… خب بازی رو دیر تر عرضه میکردی…
یکم در حق بخش داستانی اجحاف کردید دیگه. شاید بخش آنلاینش اونقدر جذاب نباشه ولی استوریش باز ارزش خیلی بالایی داره. میتونستید مثل خیلی از سایت ها از جمله IGN نمره بخش آفلاین و آنلاین رو جدا بدید. به هر حال ممنون بابت نقد خوبتون
خیلی ممنون اقای زاهدی عزیز نقد عالی عالی بود
منم تنها مشکلی با بازی دارم همینه مدت زمان بخش داستانی بسیار کم و حذف بخش هایی از بازی
والا ما قشر در حال حاضر بیکار جامعه هستیم
هیچی دیگه گند زدنای کپکام دوباره شروع شد
دوستان به زودی منتظر call of duty resident evil 8 از سوی کپکام باشید
اگه به خاط وجود گرگینه ها گرالت هم موقع جنگ باهاشون دیدید تعجب نکنید
اگه تو توهمات کاراکتر ها اوت لست ۲ و قرار گرفتن تو مدرسه هم دیدید باز هم تعجب نکنید
مشخصه با عجله ساختن…وقتی لوکیشنای اصلی رو نداره به چه درد میخوره…من نسخه اصلی رو بازی نکردم حالا سمت اینم نمیتونم برم…..نسخه اصلی هم خوشم نمیاد اخه…کلا بازی با دوربین ثابت پسند نیست….
ممنون بابت نقد :yes:
سلام و درود فراوان بر اقای زاهدی جان :rose: :heart: مرسی از این نقد و برسی حقیقتا کارتون خیلی عالی بود.
راستش در این فاصله زمانی اگه منصفانه حساب کنم با این چند ماه با این فاصله زمانی بسیار کم کپکام یک بازی خوبی ساخت یعنی به سادگی میتوان گفت بازی خوبیه و اصلا بد نیست. اما بیشتر ناراحتیم از این بود که کپکام این باره به فرنچایزش بی احترامی کرد و دهن ترولمندان منتقد رو وا کرد… یعنی طرف نقد میکنه و توهین میکنه یا اونی که سایت داره و یا ادمین یک سایت هست بطور بدخاهانه و حرصمندانه ای نقد میکنه و نمره میذاره خب مقصر کپکامه و از همین ناراحت شدم
بجای این که پیشرفت کنه گیمر و مخاطبانش رو مجذوب خودتش کنه بیشتر سرگرمشون کنه جادوی بازیهای خودش کنه: میره شیرجه به افول و پسرفت با حذف چیزای خوب مثل مینی گیمها از جمله مراحل فکری و بعضی از پاداشها اصلا اگه نگم خیلی بهتره. خلاصه خیلی عجله کرد و کار عجله در این زمینه هیچ وقت هادی بخشایشگر موفقیت نیست
سلام سپاس از این نقدی که منتشر کردین.من بازیو دو روزه تمام کردم روی پی سی .بازی خیلی خوش ساخت هست من خیلی دوستش داشتم خیلی نقدهایی که بهش وارده عادلانه نیست وتا بازی نکنی متوجه نمیش منم قبل بازی کردن تحت تاثیر نقدهای منفی قرار گرفتم وقتی تمام کردم دیدم اکثرشون بی پایه و اساس هست .بازی دو نقطه ضعف بزرگ داره یکی کوتاه بودن بازیه نه اینکه نسخه ی دو یا بقیه خیلی بلند بودن منظور اینه که نسبت به نسخه اصلی کوتاه بود کپکام نباید محتوای بازی رو کات میکرد اگه بخش پارک و برج ساعت مثل نسخه اصلی در بازی بود گیم پلی بازی به نه یا ده ساعت میرسیددر حالت نرمال که کم کاری کردن و امیدوارم یه روزی صداشون در بیاد واسه این حرکت که منطقی درش دیده نمیشه توضیح بدن به مخاطب. ضعف دوم هم اینه که ما از اویل انتظار داریم معماهای بیشتری در بازی قرار بده اینکه یه بولت کاتر بزاره و ده تا در باهاش باز کنی نمیشه معما در نسخه دو هم همین ضعف وجود داشت.نقاط ضعف دیگه ای هم هست که کوچیکه و میتونه به راحتی رفع بشه اگه کپکام حالشو داشته باشه (که نداره ) مثل لباس کلاسیک جیل و چهره نمسیس که میتونست دو نسخه طراحی بشه مدرن و کلاسیک و در شروع بازی به رایگان به بازیکن حق انتخاب بده(کپکام عقلش به این چیزا نمییرسه البته ).در مورد نقاط قوت بازی باید بگم بازی ریتم فوق العاده ای داره طراحی محیط عالی هست صداگذاری عالی هست موسیقی ها خیلی با محیط و گیم پلی سازگاره از نسخه دو در ساخت موسیقی بسیار بهتر عمل کرده کارکاکترها خیلی خوب ساخته و پرداخته شدن ظاهر شخصیت دیالوگ ها و صداپیشه ها کاملا مطابق با کارکترها هستن مخوصا جیل خیلی عالی کار شده و من به شخصه جیل و لیان رو بهترین کاراکترهای کل رزیدنت اویل میدونم توی منفی ها هم وسکر و نمسیس.مبارزه با نمسیس و تعقیب و گریز خیلی جذابه اصلا قابل قیاس با مستر ایکس نیست انواع سلاح داره به سرعت میدوه خیلی سریع ضربه میزنه و درکل ده برابر مسترایکس استرس و هیجان ایجاد میکنه.داستان بازی تقریبا همون داستان جذاب نسخه اصلی هست همون شکل شروع میشه و پایان پیدا میکنه در جزئیات یه سری تغییرات داره ولی کلیت داستان دقیقا همون نسخه اوریجینال هست و وفادار به نسخه اصلی. در کل بازی ارزش تجربه رو داره و بسیار خوش ساخت هست. به جرات میگم اگه بازی معماهای بیشتر داشت وبا اکشن بازی بالانس میشد و بخش پارک قبرستان و برج ساعت درحد همون نسخه اصلی با همون جرئیات و طراحی صحنه در بازی بود بازی به سادگی میتونست به نسخه چهار برسه.سپاس
من عاشق ژانر وحشت بقا هستم اما سری re به جز نسخه ۷ ام یه ظعف ظعف بزرگ دارن که اهسته بودن زامبی هاست که شاید در سال ۲۰۰۴ زیاد به چشم نمی امد ولی الان با وجود بازی هایی مثل metro یا last of us و evil within به نظرم گیم پلی بازی کنده. تو نسخه ۲ اگه mr.x وجود نداشت واقعا نمیشد اسمش رو بازی ترسناک بزاریم.اینجا هم باز از طریق nemesis بازی رو ترسناک کردن.
خلاصه کسی که دنبال وحشت باشه سراغ این نمیاد و میره سراغ بازی هایی مثل outlast, visage. soma و …
بنده از سایت دیگه ای به علت ضعیف شدن محتوا به اینجا مهاجرت کردم. ولی می بینم که اینجا دیکتاتوری در تایید کردن کامنت ها به وفور هست و کلا نظر مخالفی وجود نداره. واقعن نحوه ی اداره بخش کامنت های سایت های مختلف، نمونه ای کوچک از سیستم حاکم است، و متاسفانه یکی از یکی بدتر
نسبت به بقیه سایت ها مهربونانه نقد شده و باتوجه به گفته های طرفدار ها و نمره سایر سایت ها لایقش بین ۷ و ۷٫۵ هست و تازه خودتون تو بخش جمع بندی نکات مثبت رو کمتر از نکات منفی گذاشتین