روزی روزگاری: تجربه یک ماجراجویی جذاب| نقد و بررسی بازی Syberia 2
واقعا یادش به خیر روزهایی که تمام بحتهای بازیبازان بر سر بهتر بودن داستان یکی از دیگری یا نوع روایت آنها و دیگر چیزهای فنی مربوط به داستان بازیها بود. در زمانی که بازیها شکل زیباتر سینما بودند و ما را به معنای واقعی در نقش شخصیتهای مختلف قرار میدادند. نه خبری از اسکینهای چند دلاری و تغییرات ظاهری بیهوده بود و نه سبکهای بی سرو تهی چون بتل رویالها بود. چند نفرهها هم هر کدام خلاقیتی داشتند و در کل همهچیز بهتر از امروز بود. نه متایی بود نه نمرهای و هرکس فقط و فقط علاقه خود را نگاه میکرد. اما در زمان حاظر همهچیز کاملا برعکس شده است. شاید بگویید زیادهروی است اما واقعا همین است. دیگر داستانها مثل قبل خریدار ندارند و هر روز خبرهایی مبنی بر هزینههای هنگفت در پرداختهای درون برنامهای بازیهای چندنفره هستیم و فروش کم و کمتر بازیهای تک نفره و داستانمحور. تاسف!
یکی از آن خوبهای داستانی که بعید است دیگر نمونهاش را ببینیم بازیهای Syberia بودند. سیبری ۱ در سال ۲۰۰۲ منتشر شد و با توجه به فروش و نقدهای بسیار عالی که گرفت، سازندگان به سرعت نسخه دوم را ساخته و دو سال بعد عرضه کردند. سبک Adventure بازی قطعا اجازه اشتباه در داستانگویی به بازیساز را نمیداد اما با توجه به موفقیت نسخه اول،سازندگان باید تنوع گیمپلی و حتی گرافیک خوب هم در نظر میداشتند و این کار را بسیار سخت میکرد. اما در نهایت نتیجه چه شد؟ Syberia 2 هم مانند نسخه اول جذاب بود؟ این بازی در تاریخ بازیهای Adventure چه جایگاهی خواهد داشت. آیا داستان این دو نسخه باهم ارتباط دارند و در کل سطح بازی چگونه است؟ برای پاسخ تمام این پرسشها ادامه مقاله را بخوانید و با گیمفا همراه باشید.
واقعا فکر نمیکنم کسی باشد که داستان سیبری را نداند یا حداقل آن را تا حدی نشنیده باشد. اما گفتن این داستان زیبا برای تازهواردها یا کسانی که به هر دلیلی بازی را انجام ندادهاند و از روایت محشر آن بی خبرند، خالی از لطف نیست. همانطور که در نسخه اول دید، کیت واکر وکیل یک شرکت خصوصی است و برای تبت قرار داد فروش یک کارخانه اسباببازیهای اتوماتیک در رومانسبرگ روسیه عازم سفری میشود. اما این دفعه مانند بقیه قراردادهایش نیست و قرار است کل زندگی او را دگرگون کند. کیت در نسخه اول بعد از رسیدن به مکان مورد نظر میبیند که مراسم عزایی در جریان است و وقتی دلیل را جویا میشود مشخص میشود Ann Horalsbergصاحب کارخانه فوت کرده و همه داراییاش به Hansبرادرش خواهد رسید.
در نسخه دوم که هم اکنون آن رابررسی میکنیم، کیت بعد از یافتن هانس با پیشنهادی ترغیبکننده مبنی بر رهایی کار و زندگیاش در نیویورک و رفتن به سیبری با هانس مواجه میشود و از آنجایی که او از همان کودکی عاشق ماموتها و سفر و ماجراجویی به سیبری بود برای این کشف بزرگ و سفر پرخطر آماده میشود. کیت به همراه اسکار مهندس کارخانه سر از سیبیری در میآورد. آنجا منطقهای است که برای آخرین بار ماموتها دیده شدهاند و این امید کیت را برای پیدا کردن این موجودات دوستداشتنی بیشتر میکند. از طرفی شرکت خصوصی هم برای پیدا کردن کیت ماموری را استخدام میکند و او هم از ابتدا تا پایان به دنیال کیت خواهد بود. داستان بازی واقعا زیباست و الحق باید به سازندگان برای چنین داستان نوآورانهای احسنت گفت.
شخصیتپردازی و روایت بازی در ۱۶ سال پیش، از بسیاری از بازیهای داستانی امروزه بهتر و قدرتمندتر است و واقعا دنیای گیم به چنین نوینسندگان خوشذوقی بسیار محتاج است. انگیزه شخصیتها حتی اسکار که انسان نیست و Holsberg و Walker که در ابتدا پیشبینی میشود شخصیتهایی تکبعدی داشته باشند، به خوبی پرداخته شدند و به بازیباز از ابتدا تا پایان بازی خطر لو رفتن کل داستان را بروز نمیدهند. داستان بازی یکی از بهترینها در تاریخ بازیهای ویدویی است و روایت مبتنی بر ترکیب زمان گذشته و حال آن، حس زیباتری هم به فضا و اتمسفر گیرای بازی افزوده است.
گیمپلی بازی کاملا مانند دیگر بازیهای ادونچر اشاره و کلیک است و اگر الان اولین باری است که انرا تجربه میکنید قطعا مکانیزم جدیدی برای شما نخواهد داشت. اما بازی در سال ۲۰۰۴ یک انقلاب در عرصه Adventure بود. معماهای زیبا،دیالوگهای هدفدار و جستوجوی لذتبخش در محیط چیزی نبود که به راحتی عاید هرکسی شود و ساخت یک بازی با این المانها تنها از پس شرکتهای خوشدوق برمیآمد. معما،دیالوگ و جست و جو کلیت ۳ هدف بازی هستند که هر ۳ به خوبی در بازی پیاده شدهاند. دیالوگها روند انتخابی خاصی ندارند و کاملا خطی هستند اما باید بدانید در چه زمان با چه فردی و گاها حتی چندبار صحبت کنید و از صحبتهایش چه برداشتی کنید. جست و جو در بازی به لطف بزرگ بودن نسبتی محیطها لذت خاصی دارد و میتوانید چیزهای زیادی در محیطهای بازی پیدا کنید. اصلیترین مکانیسم چنین سبکی هم قطعا معماهاست که Syberia2 در این بخش سنگ تمام گذاشته و بازی پر است از معاهای سخت و آسان مختلف!
تنها مشکلی که نه تنها در این قسمت بلکه به طور کلی تنها مشکل قابل ذکر بازی است، مشکلی است که در ۹۹ درصد بازیهای Adventure وجود دارد; عدم پیروی از منطق برخی معماها. البته این برخی که میگویم هم انگشت شمار است اما به هر حال وچود دارد و گاها باید کارهای واقعا بیربطی برای حل آنها انجام دهید. گیمپلی بازی و طراحی محیطها آنقدر ساده وگیراست که بازیها برای تمام قشرها مناسب خواهد بود.
کیفیت بافتها و تکسچرهای بازی با توجه به سال انتشار بازی واقعا خوب است. فریمریت ثابت در کنار محیطی زیبا و پایدار، قطعا هر تجربهای را لذتبخش میکند. افکتهای مختلف بازی جای کار بیشتری داشتند اما به دلیل قدمت بالای بازی از این هم خواهید توانست گذر کنید. چهرهها اکثرا حالتی ماکتگونه دارند اما این را هم در نطر بگیرید که در آن سال حتی هنوز تکنولوژی Motuon Capture هم چنان رواج نبود و واقعا نمایش احساسات انسانی در چهرههایی دستساز، بسیار بسیار سخت و حتی محال است. اگر به طور خلاصه بخواهم در مورد گرافیک و کیفیت بصری بازی نطر بدهم خواهم گفت Syberia 2 یک بازی بسیار خوب در همه زمینههاست و گرافیکش هم از آن استثنا نیست.
موسیقی بازی بسیار گوشنواز است و واقعا روحتان را در حین بازی و گشتن در منوها جلا خواهند بخشید. ریتم ارام موزیک کاملا با اتمسفر بازی تطابق دارد. صداگذاریها هم به جز کیت که بسیار خوب و احساسی و زیباست، بقیه صداگذاران اکثرا افرادی آماتور بودهاند و این کار را برای تیم صداگذاری سخت کرده بود. اما گذشته از این مشکلات، بازی پتانسیل جا دادن موسیقیهای بیشتری داشت که متاسفانه نسبت به ان کوتاهی شده و تا همینجا کافیتست.
Syberia 2 نه تنها یک ماجراجویی عالی که یکی از بهترینهای تاریخ و شاید بهترین در سبک خود است. اگر سیبری ۲ را بازی نکردهاید همین الان ابتدا نسخه اول و سپس این بازی که مورد بررسی قرار گرفت را تهیه کنید و از آن نهایت لذت را ببرید. Syberia 2 به خصوص در بعد گیمپلی و داستان بسیار کامل است و جای اشکالی در خود نخواهد داشت.
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
نظرات
تنها بازی معروفی که من تاحالا تجربش نکردم تو زمان خودش
اسمشو شنیده بودم ولی ترغیبم نمیکرد..یادمه اون موقع ها از گرافیکش زیاد صحبت میشد
نمیدونم شاید ضعف تو انگلیسیم باعث شده بود سراغش نرم تا الان
داداش گروه دارینوس(خدابیامرز) این سری رو دوبله کرده بود
همین الآن میتونی بری و با دوبله فارسی تجربش کنی
آره یه دوبله قشنگ کرده بود دارینوس بازیش خیلی دوست داشتنیه حتی الان .. من این رو به دوستانی که تجربه نکردن پیشنهاد می دم ( خودمم الان دارم برای بار صدم مافیا ۱ بازی می کنم با دوبله دارینوس چه بازی ای بود زمان خودش بی نظیر بود 😥 .. اگه یه نسخه بازسازی از مافیا بسازن من اولین نفر روی کره زمینم که می خرمش ) تشکر از آقا مهدی جان رضایی
خاطرات زنده شد
ممنون که مطالعه کردین و نظر زیباتون
یادش بخیر خیلی بازی خوبی بود! دستت درد نکنه بابت مقاله
فقط بازیش گاها باگ های ناجوری داشت! مثلا تو بعضی مراحل یهو بازیکن زیر پاش خالی میشد میرفت تو دل زمین!!! سیو گیم بازی هم اذیت کننده بود
به به سایبریا ۲ چه شاهکاری بود. کودکیمون با این بازی های اشاره و کلیک گذشت.
ممنون اقای رضایی
اگر میتونین یه مقاله در مورد black mirror 1 هم کار کنین هم بازی هم داستانش فوق العاده بود.
مرسی از خوندن مقاله و نظرتون حتما اگر فرصت شد چشم
یادش به خیر یه دوره اى چقدر ادونچر رو بورس بود. هرچند دلم برا بازیایى مثل broken sword یا return to mysteriuos island تنگ شده اما هیچ وقت فلسفه ى یه بازى اشاره کلیک رو نفهمیدم!! شاید چون بچه بودم اما واقعا اکثر کارایى که تو این جور بازیا باید مى کردیم تا بازى بره جلو واقعا غیر منطقى و حوصله سر بر بودن!
این بازی هردو شمارش شاهکاربود.اگراین سبک بازی رو میپسندید و گرافیک پرست نیستید بازی Still life رو حتما بازی کنید
بله اون هم بازی خوبیه که اتفاقا از همین سازنده سایبریا هست اما از لحاظ کیفیت به مجموعه سایبریا نمیرسه
از بهترین داستان های تاریخ هنر چه در بازی ها و چه در مقایسه با خیلی از فیلم های سینمایی :worship:
این بازی و نسخه اولش کلاس درسی برای داستان نویسی و روایت و شخصیت پردازی در بازی های رایانه ای هستند البته نسخه اول کاملتر و بهتر از این نسخست
تک تک لحظاتش رو هنوز بیاد دارم و یکی از نقاط قوت هر دو نسخه پایان های شگفت انگیزشونه فضاسازی بازی بی ماننده :heart:
درود بر نویسنده عزیز که یادی از این شاهکار کرد
خواهش میکنم بعدا هم از بازی های شاهکار این سبک مثل Longest Journey,Myst,Monkey Island,Broken Sword,Day of the Tentacle,Gabriel Knight,Sanitarium,The Last Express و فارنهایت در بخش روزی روزگاری یاد بشه هر کدومشون یک گوهر ناب هستند
مشخصه از ادونچربازهای قهارید
چشم فرصت شد حتما
دستتون درد نکنه اقای رضایی عزیز نقد عالی بود
تا به حال بازیش نکردم ولی نقد خیلی خوب شما باعث شده بخوام بازیش کنم در اینده
بزارمش تو لیست
خواهش میکنم حمیدرضا جان حتما بازی کن
در کل میشه گفت تمامیه بازی ها تا قبل سال ۲۰۱۰ الی ۲۰۱۲ شاهکار بودن توی داستان سرایی و پیچیدگی و شخصیت کاراکتر و شاید به تنها چیزی که بشه گیر داد و ضعف دونست گرافیک اون دوره بود ..البته به زمان خودش عالی بود گرافیک ولی سطح داستان سرایی و شخصیت کاراکتر ها و سطح گیم ها بالاتر از سطح گرافیک اون زمان بود …..و میتونم بگم بعد از سال ۲۰۱۲ و با افزایش سطح کیفیتی گرافیک تمامی المان های دیگه به طرز وحشتناکی یا حذف شدن یا محو شدن و عملن کلن بازی شد فقط گرافیک و اکشن بکش برو جلو …میتونم گم الان ۸ ساله دیگه نه یک بازی استراتژیک دیدیم نه یه بازی ادونچر دیدیم …استراتژیک که هیچی توی زمینه ادونچرم یکی ۲ تا اومد که اونم حرفی برای گفتن نداشت و توی دریای این همه بازی اکشن بکش برو جلو غرق شدن …..اینطوری بگم قبلن کفه ترزوی تمامی سبک های بازی در یه حد بودش …اگه ۴ تا بازی اکشن میدیاز اونورم ۴ تا بازی ادونچر و ۴ تا بازی استراتژیکی و ۴ تا بازی ریسینگ وغیره بودش و این ترازو کاملا برابر بود بین همه چی …..اگه خوب دقت کنید هم تمامی خاطرات خوش از بازی ها ی قدیمی و داستان اون ها هستش و طورری که انقدر غنی بودن که بعد این همه سال جدای اینکه از اون ها یاد میکنن خود شرکت سازنده هم با افتخار همیشه از اون ها یاد میکنه و دنبا له هاشونو بعد این همه سال میسازه و زحمت این رو به خودشون نمیدن یا نمیتونن واقعا عنوان دیگه ای رو از نو بسازن و تبدیلش کنن به یه شاهکار …..به جرعت میشه گفت از معدود بازی هایی که در این چن سال عرضه شده و ارزشمند هستش بازی the last of us هستش و عناوین شرکت quantic dream که میتونن کمی این عطش نبود بازی های با کیفیت رو کمی التیام ببخشه …بازم میگم تمامی خاطراتی که بیش از حد وجود داره براری دوران قبل از سال ۲۰۱۰ هستش ….خیلی از دهه هفتادیا که این مطلب رو میخونن اصلا متوجه نمیشن حرف منو ولی اونایی که سنشون قد میده کاملا میفهمن چی دارم میگم …نمونه بارز عناوین شاهکار قدیمی همین بس که اینقدر خفن بودن که از دوباره دارن بازسازی میشن و فروششون ازیه عنوان امروزی چندین برابر بیشتره و ریسک ضررشون برای شرکت در حد صفره بطور مثال میتونید بازی اویل ۲ و ۳ رو ببینید و همینطوری باز سازی دوباره سایلنت هیل و کراش و سری فاینال فانتزی و بقیه عناوین قدیمی که دارن ریبوت یا ریمستر میشن رو ببینید
عاشق این بازی ام