یک نقش آفرینی دلپذیر | نقد و بررسی the Indivisible

عنوانی که امروز قصد نقد و بررسی آن را داریم، عنوانی دو بعدی Metroidvania با المان های نقش افرینی است. عنوان Indivisible هر چند در هیاهوی عناوین بزرگ‌تر به نوعی گم شده است، اما در زمره عناوین Indie استاندارد و سطح بالای سال قرار می گیرد. در ادامه به نقد و بررسی این عنوان خلاقانه و متفاوت خواهیم پرداخت. پس با من و گیمفا همراه باشید با نقد و بررسی عنوان Indivisible.

با نقد و بررسی Indivisible همراه من و گیمفا باشید.

داستان بازی پیرامون نوجوانی به نام Anja روایت می شود. در طی اتفاقات و فعل و انفعالاتی، روستای او کاملا به آتش کشیده شده و پدر او نیز جان خود را از دست می دهد. حال در چنین شرایطی Anja ماجراجویی خود را جهت گرفتن انتقام آغاز می کند. البته انتقام تنها هدف اصلی داستان بازی به شمار نمی رود، بلکه شناخت بیشتر خود Anja را باید از دیگر اهداف جهت دنبال کردن خط داستانی بازی باید نام برد.

داستان بازی در کل بیشتر بهانه کلی بوده است برای ترسیم یک ماجراجویی نسبتا دور و دراز. در نگاه اول داستان بازی با توجه به مفهوم تکراری خود کلیشه‌ای به نظر می رسد، اما به لطف تعداد بسیار قابل توجه شخصیت های فرعی که هر کدام هدف و انگیزه خاص برای همراهی شما دارند، بخش داستان می تواند حداقل کشش و جذابیت خود را حفظ کند. البته بدیهی است که نباید انتظار Plot Twist های فوق العاده و پیچش های داستانی عمیق را داشته باشیم، چون به طور کلی، داستان Indivisible از سطح قابل قبول پا را فراتر نمی گذارد.

طراحی هنری دنیای بازی و شخصیت ها بسیار چشم نواز است.

عنوان Indivisible, بازی open World است که با ساختار غیر خطی و دو بعدی خود، مکان های بسیاری را در دل خود جای داده است. نکته قابل توجه این است که بخش قابل توجهی از مکان ها و قسمت های دنیای بازی، به نوعی قفل بوده و شما باید سلاح یا آیتم خاصی پیدا کنید تا بتوانید به نوعی از Natural Barrier ها عبور کرده و به مناطق جدیدی دسترسی پیدا کنید. در واقع باید گفت Indivisible را باید عنوانی Metroidvania دانست که از المان ها نقش آفرینی‌ بهره می برد. البته نکته جالبی در مورد بازی وجود دارد. مانند دیگر عناوین نقش آفرینی، از تعداد قابل توجهی سلاح و زره و موارد مختلف جهت پیدا کردن یا خریدن خبری نخواهد بود، بازی چیزی به نام Loot ندارد و در کل روال مشخص مانند عناوین هم سبک پیش نگرفته است. به جای ارتقاء سلاح و‌ تجهیزات، Party شما قویتر شده و هم قدرت حملات آنها افزایش می یابد، و هم تعداد حملات آنها بیشتر می شود‌. با وجود نبود بخش loot, عملکرد سازندگان در خلق عنوانی با ارتقاء عمیق بدون المان های رایج نقش آفرینی تحسین برانگیز بوده است.
هنگام گشت و گذار در مناطق مختلف بازی، با باس ها و دشمنان مختلفی مواجه خواهید شد که هر کدام دارای نقاط ضعف و قوت مشخص هنگام مبارزه هستند. از طرف دیگر شما می توانید Party خود را از افراد و شخصیت هایی که Anja در طی مسیر ملاقات می کند شکل دهید. نکته قابل توجه این است که تنوع طراحی شخصیت های همراه بسیار قابل قبول است و چه از لحاظ ظاهری و طراحی، و چه از لحاظ قابلیت ها، مهارت ها و نقطه ضعف ها شاهد طیف نسبتا وسیعی از شخصیت های همراه هستیم. برخی از آنها توانایی Heal کردن سایر افراد را دارا هستند و برخی دیگر Magic Spell های قدرتمندی را استفاده می کنند. برای مثال شخصیت Razmi توانایی استفاده از جادوی آتش را دارد که علاوه بر آسیب رساندن، دشمنان را به هوا پرتاب می کند‌. در کل باید گفت تنوع قابل قبول مهارت ها و نقاط ضعف و قوت این شخصیت ها، سیستم عمیق مبارزات را به وجود آورده است.
چیزی که بخش مبارزات را جذاب و سرگرم کننده کرده است، عمق و تنوع در جریان مبارزات است‌. علاوه بر انتخاب شخصیت های همراه مناسب و کارآمد، شناخت حملات و قدرت های آنها جهت آسیب رساندن حداکثری به دشمنان بسیار اهمیت دارد. دلیل آن نیز این است که نقاط ضعف دشمنان بسیار متفاوت و منحصر بفرد هستند. برای مثال یکی از باس های ابتدایی بازی در حالت عادی هیچگونه آسیبی دریافت نمی کرد مگر آنکه به هوا پرتاب شده و سپس به او حمله کنید. در نتیجه در این مبارزه شخصیت هایی که حملات آنها دشمنان را به هوا پرتاب می کند در اولویت انتخاب قرار داشتند. این نقاط ضعف و قوت خاص در مورد بیشتر دشمنان و باس های بازی نیز صدق می کند‌.

مبارزات بازی شاید در نگاه اول آنچنان دارای نکته خاصی نباشند، اما پس از تجربه آن به عمق بالای سیستم مبارزات به خوبی پی خواهید برد.

تنها نقطه ضعف قابل توجه بخش مبارزات و گیم پلی بازی را باید نبود چالش زیاد در نظر گرفت. هر چند برخی دشمنان و باس ها به دلیل ویژگی های مبارزاتی خاص کمی سخت هستند، اما در کل پس از صرف چند ساعت ابتدایی و شناخت عمیق قابلیت های شخصیت ها و استفاده توأمان از حملات و توانایی های آنها، بخش زیادی از مبارزات بازی نسبتا آسان و بدون چالش خواهند بود و همین مسأله ممکن است کمی مخاطبان و بازیبازان را دلسرد سازد. فکر می کنم اگر سازندگان کمی روی سختی بازی بیشتر کار کرده و چالش مبارزات را افزایش می دادند، آن وقت لذت تجربه بازی تا حد قابل توجهی افزایش می یافت.
طراحی هنری بازی یکی دیگر از نقاط قوت و جذابیت بازی به شمار می رود. نه تنها طراحی محیط ها، ساختمان ها، اجسام و موارد ظاهری خوش رنگ و لعاب است، بلکه به لطف استفاده از طیف رنگ وسیع و متنوع، محیط های بازی کاملا شکل منحصر بفرد و البته چشم نواز به خود گرفته اند‌. در واقع باید گفت هر بخشی از دنیای Indivisible هویت منحصربفرد خود را داراست که همین مسأله باعث عمیق تر شدن دنیای بازی شده است. در برخی مکان ها نیز سازندگان با استفاده از اغراق در رنگ پردازی و یا سایه های تیره، محیط های فوق العاده ای را از لحاظ هنری خلق ساخته اند‌. در کل بخش هنری بازی چه از لحاظ طراحی و چه از لحاظ مواردی چون زیبایی بصری و رنگ پردازی در سطح بسیار مطلوبی قرار دارد.
یکی دیگر از نقاط قوت بازی، مربوط به بخش موسیقی و‌ Soundtrack بازی است. مهم ترین نقطه قوت ساندترک بازی، همخوانی و تطابق فوق العاده موسیقی متن و آهنگ های بازی با اتمسفر بخش های مختلف دنیای Indivisible است‌. ساندترک بازی در فضاسازی بخش های گوناگون دنیای بازی بسیار موثر و کارآمد ظاهر شده است و همچنین به لطف برخی موسیقی های جذاب با ریتم تند، مبارزات و گردش در بازی در برخی لحظات حال و هوایی فوق العاده جذاب و هیجان انگیز به خود می گیرد.

اگر بازی چالش برانگیز تر می بود، آن وقت ارزش واقعی تنوع شخصیت های همراه بسیار بهتر به چشم می آمد.

سخن پایانی

به لطف تعداد بالای شخصیت های همراه، سیستم مبارزات عمیق و گسترده و همچنین طراحی هنری بسیار چشم نواز، Indivisible می تواند لحظات جذابی را برای مخاطبان فراهم سازد. با این وجود مشکلاتی چون نبود چالش و تکراری شدن مبارزات در بازی به چشم میخورند. اگر دنبال عنوانی متفاوت در سبک Metroidvania با المان های خاص نقش افرینی هستید، Indivisible را به عنوان یکی از گزینه های اصلی در نظر بگیرید.