تبلور خلاقیت | نقد و بررسی بازی Concrete Genie

خلاقیت…عنصری بسیار موثر در موفقیت یک بازی ویدیویی. حال ممکن است این خلاقیت که از آن یاد می کنیم مربوط به نوآوری در بخش داستانی، روایت یا شخصیت پردازی باشد، یا خلاقیت در زمینه گیم پلی و یا حتی خلق ویژگی‌های جدید در حیطه گرافیکی و فنی. آن چیز که مسلم است این است که نوآوری و خلاقیت، می تواند نه تنها نظر مثبت عامه بازییازان را نسبت به یک عنوان جلب سازد، بلکه ممکن است برخی کاربران و مخاطبان خاص که بیشتر در حال و هوای عناوین منحصربفرد نیز هستند را به تجربه بازی ترغیب سازد.

به طور کلی خلاقیت آشکار و نوآوری های گوناگون، معمولا در عناوین کوچک تر یا Indie، بسیار بیشتر از عناوین AAA و بزرگ به چشم می خورند. دلیل آن نیز مشخص است. سازندگان یک عنوان مستقل به خوبی آگاه اند که آنها مانند استودیو های بزرگ نیروی انسانی عظیم و بودجه ده ها میلیون دلاری برای توسعه و ساخت بازی در اختیار ندارند، به همین دلیل آنها تمام تلاش خود را به کار می گیرند تا با افزودن ویژگی‌های گوناگون و قرار دادن نوآوری های مختلف، بتوانند رنگ و بویی جذاب به بازی خود ببخشند. هر کدام از ما سابقه تجربه این چنین عناوین مستقل جذاب با رویکرد های خلاقانه و استاندارد را در کارنامه خود داریم. حال ممکن است فردی Hollow knight را به عنوان بازی پر از خلاقیت و نوآوری در نظر بگیرد، و فرد دیگر عناوینی چون Ori یا Inside را خاطر نشان سازد. اما در هر صورت آن چیز که مشخص است این است که اغلب اوقات، تجربه عناوین مستقل استاندارد، مخاطبان را با نوآوری های جدیدی مواجه می سازد. در این مقاله، به نقد و بررسی یکی از این عناوین مستقل و سرگرم کننده پرداخته ایم که به لطف خلاقیت و نوآوری در زمینه های مختلف، یک تجربه دلچسب را ارائه می دهد. با من و گیمفا همراه باشید با نقد و بررسی بازی Concrete genie…

با نقد و بررسی Concrete Genie با من و گیمفا همراه باشید…

داستان عناوین مستقل معمولا به طور کلی کلیشه ای بوده و به مفاهیمی چون “نجات دنیا” یا “انتقام” خلاصه می شوند. اما همین داستان های کلیشه‌ای، در بخش روایت معمولا پتانسیل واقعی خود را نشان داده، و از داستانی سطحی و ضعیف فاصله می گیرد. داستان بازی Concrete genie نیز حالتی مشابه دارد. بازیبازان کنترل نوجوانی به نام Ash را برعهده می گیرند. نوجوانی که عاشق طراحی و نقاشی است. در همین شرایط گروهی از نوجوانان قلدر و زورگو (Bully), دائما Ash را اذیت می کنند. داستان از آنجایی شروع می شود که این نوجوانان قلدر، دفترچه Ash را از او گرفته و برگه های آن را پاره می کنند. این دفترچه در واقع شامل طرح های و تصاویر کلی جهت طراحی و نقاشی بوده است. در ادامه طی فعل و انفعالات مختلف، Ash در می یابد که نیرویی مرموز و پلید در حال تصرف شهر اوست، و همچنین او یک برس طراحی جادویی بدست می آورد که نه تنها به او اجازه طراحی و نقاشی مناظر شگفت انگیز را می دهد، بلکه این قابلیت را دارد در بعضی مکان های خاص یکسری Genie را به دنیای واقعی آورده تا به Ash کمک کنند. حال در چنین شرایطی Ash باید با طراحی و نقاشی دیوار ها و مناطق مختلف شهر، آن نیروی پلید را متوقف سازد. هنر در مقابل تباهی!!!

داستان بازی از دید کلی آنچنان چیز خاصی در بر ندارد، اما خوشبختانه طرز روایت اتفاقات، و همچنین کنار هم چیده شدن وقایع به نحوی است که می تواند مخاطب را با بازی همراه سازد. البته باید بگویم انتظار پیچش های داستانی و Plot Twist های عجیب و غریب را نداشته باشید. داستان Concrete genie نه از این اتفاقات در خود دارد و نه اصلا نیازی به این مسائل دارد. چون هدف ساخت عنوانی مثل Concrete genie, چیز دیگری است. در کل باید بگویم بخش داستانی بازی، می تواند حداقل انتظارات را برآورده سازد، خصوصا به لطف حضور Genie های مختلف و جذاب، شاهد روندی مشخص و قابل پیش بینی اما قابل قبول هستیم.

بخش طراحی و نقاشی جایی است که سازندگان خلاقیت خود را به رخ کشیده اند. طراحی در بازی سرگرم کننده، جذاب و فوق العاده لذت بخش و سرگرم کننده است.

و اما گیم پلی بازی جایی است که کم کم نشانه های خلاقیت فوق العاده سازندگان به چشم می خورد. دنیای Concrete genie حالتی نیمه جهان باز دارد و بازیبازان باید با رنگ کردن و طراحی قسمت های مختلف یک شهر، به قسمت های بعدی دسترسی پیدا کرده و الی آخر… اما خود گیم پلی بازی بر چند بخش کلی استوار است. اول بخش پلتفرمینگ. پلتفرمینگ یا همان سکو بازی، در Concrete genie خوشبختانه پیاده سازی خوبی داشته است. کنترل حرکتی کم نقص و مناسب است، انیمیشن های حرکتی روان و خوب هستند و معماهای بازی نیز استاندارد و منطقی طراحی شده اند. اما در کنار بخش پلتفرمینگ، شاهد بخش مخفی کاری یا همان Stealth نیز هستیم. هنگام رفتن به مناطق مختلف جهت طراحی و نقاشی، به همان نوجوانان قلدر و زورگو که اول بازی دفترچه طراحی Ash را پاره کردند بر می خورید و باید از آن ها دوری کنید. از آنجایی که محیط های بازی وسیع بوده، و زاویه دوربین نیز سوم شخص است، بخش مخفی کاری اصلا سخت و مشکل ساز نخواهد بود. همچنین شما با فریاد زدن می توانید حواس آن ها را به نقطه ای دیگر پرت کنید. اما مهم ترین مسئله این است که حتی اگر گیر آنها بیفتد، اتفاق خاصی رخ نمی دهد. چون تنها کاری که آنها می کنند این است که شما را درون محفظه زباله ریخته و پی کار خود بروند. همین! اشاره به نکته ای در این جا ضروری است. Concrete genie عنوانی ساده و بدون چالش است. پس از تجربه بخشی از بازی به خوبی در می یابید که نه معماهای بازی به فکر و استراتژی خاصی نیاز دارند، نه بخش مخفی کاری چالش خاصی در بر دارد، و نه حتی بخش طراحی بازی سخت است. Concrete genie می خواهد تجربه ای آسان و لذت بخش را ارائه دهد و خوشبختانه در این کار موفق شده است. باید حواسمان باشد با عنوانی از سولزبورن طرف نیستیم. شاید اگر بازی دارای معماهای سخت و پیچیده بود و مخفی کاری نیز به شکل عذاب آوری سخت میشد، آن وقت دیگر بعد “سرگرمی” بازی بسیار کم رنگ میشد.

اما بخش اصلی بازی، و جایی که شما احتمالا بیش ترین زمان و وقت را صرف آن خواهید کرد، بخش طراحی و نقاشی است. همانطور که گفتم Ash باید با برس جادویی خود نقاشی و طراحی کند تا بتواند نیروی پلید را دور سازد. تعداد بسیار زیادی از دیوار ها، ساختمان ها و بخش های دیگر در دنیای بازی را می توان رنگ کرد و بر روی سطح آنها طراحی انجام داد. برای طراحی نیز نیاز به یکسری طرح کلی و اساسی دارید که این طرح های اصلی را با پیدا کردن ورقه های پاره شده دفترچه Ash, که در جای جای بازی یافت می شوند را می توانید بدست آورید. هر چه طرح های بیشتری داشته باشید دست شما در خلق مناظر و نقاشی های جذاب تر و زیباتر باز تر است. اما جالب است بدانید در اینجا نیز شاهد چالش، محدودیت یا مسائلی از این دست نیستیم. مهم نیست طراحی شما زیباست یا نه، چون در هر صورت در بازی پیشروی خواهید کرد. زیبایی و عمل طراحی فقط به خود شما مربوط است و گرنه بازی هیچ بخش قضاوت و نمره دهی ندارد. این مسأله باعث می شود تمامی مخاطبان امکان پیشروی یکسان را در بازی داشته باشند.

اما نکته شکفت انگیز این است که این بخش طراحی و نقاشی، بسیار جذاب تر آب درآمده است. استفاده از طرح های گوناگون جهت خلق منظره دلخواه، بسیار لذت بخش بوده و حس خوبی را منتقل می سازد. تنوع بالای طرح های اولیه نیز عمق طراحی ها را به شدت افزایش داده اند. این بخش به طور کلی آنقدر جذاب، چشم نواز و زیباست که ممکن است حتی گذشت زمان را نیز متوجه نشوید. در کل بر پایه سه بخش پلتفرمینگ، طراحی و مخفی کاری است که بازی به جلو پیش برده می شود.

بخش مخفی کاری شامل دوری و فرار از Bully هایی می شوید که Ash را اذیت می کنند. هر چند اگر هم گیر بیفتید مجازات سختی را متحمل نخواهید شد.

اما گیم پلی بازی جایی دچار افت می شود، که در اواخر بازی بخش اکشن به آن اضافه می شود. اولین مسئله این است که سیستم مبارزات و بخش اکشن نه تنها عمق کافی و لازم را ندارند، بلکه از حیث تنوع و جذابیت نیز کمی دچار مشکل هستند. مهم ترین نکته این است که اصلا وجود بخش اکشن و اضافه شدن آن آن هم در بخش های پایانی لزومی نداشت. چون بازی به لطف بخش طراحی و معماهای گاه و بیگاه از حیث گیم پلی در سطح مناسبی قرار داشت و این بخش، آن هم در اواخر بازی به نوعی وصله ناجور به شمار می آید. در کل باید بگویم اگر سازندگان بخش اکشن را به بازی اضافه نمی کردند نه تنها مشکل خاصی پیش نمی آمد، بلکه یکدستی گیم بازی نیز حفظ می شد.

در برخی از قسمت های خاص، شما می توانید Genie ها را با نقاشی زنده کرده و به دنیای واقعی بیاورید. این Genie ها نه تنها از لحاظ ظاهری چشم نواز و جذاب هستند، بلکه در حل معماها و پیشروی در داستان بازی به شما کمک می کنند. خوشبختانه حرکات و رفتار این Genie ها نیز استاندارد و منطقی بوده و اصلا توی ذوق نمی زند. همانطور که گفتم، بازی فقط انتظار دارد شما لذت ببرید و پیشروی کنید. به همین دلیل است حتی بخش معماهای بازی نیز با کمترین تلاش قابل حل شدن هستند.

Genie های بازی در حل برخی پازل ها و پیشروی در جریان بازی به شما کمک می کنند. در تصویر زیبایی طراحی هنری بازی کاملا مشهود است.

گرافیک هنری بازی در سطح بسیار مناسبی قرار دارد. کیفیت بافت ها و تکسچر ها بسیار مناسب بوده و کاملا حال و هوای انیمیشنی به بازی بخشیده است. رنگ پردازی محیط و اجسام و استفاده از طیف رنگ وسیع باعث شده چشم مخاطب اصلا و ابدا از مشاهده محیط و دنیای بازی احساس خستگی نکند. بخش طراحی و نقاشی بازی نیز از حیث ظاهری بسیار استاندارد بوده و کاملا با حال و هوای بازی همخوانی دارد. در کل سازندگان به بهترین نحو ممکن از پتانسیل های ظاهری بازی استفاده کردند. در بخش فنی نیز خوشبختانه با مسائلی مثل افت فریم مواجه نیستیم و بازی در شلوغ ترین لحظات طراحی نیز ثبات فریم خود را به خوبی حفظ می کند که این مسئله باعث شده بازی تحت تاثیر منفی افت فریم قرار نگیرد. باگ های گرافیکی نیز هر چند هرازگاهی در بازی دیده می شوند، اما هم تعداد آنها بسیار کم است، و هم اینکه آنچنان خللی در گیم پلی و پیشروی بازی ایجاد نمی کنند. در کل بخش گرافیکی چه از حیث هنری و جه از حیث فنی، خروجی کم نقصی را ارائه داده است.

خلاقانه و چشم نواز

بازی Concrete genie، تجربه ای منحصر بفرد و سراسر خلاقیت است که می تواند به شکلی خاص مخاطب را سرگرم سازد. درست است که بازی بیش از حد ساده و بدون چالش بوده، و بخش اکشن نیز غیرضروری است، اما با این وجود گیم پلی بخش طراحی عملکردی بسیار خوبی از خود به جای گذاشته، و همچنین بازی از حیث هنری فوق العاده است. اگر دنبال تجربه ای متفاوت از عناوین همیشگی هستید، Concrete genie می تواند انتخاب مناسبی برای شما باشد.