افسانه هشت قهرمان | نقد و بررسی Octopath Traveler
اگر در سال گذشته اخبار بازیهای نینتندو سوئیچ را دنبال کرده باشید، بیشک توجهتان به بازی Octopath Traveler که با وجود گرافیک پیکسلی خود در میان عناوین مختلف این کنسول میدرخشید و نمرات بالایی هم کسب کرده بود خورده است. عنوانی که تا حد زیادی روح عناوین نقش آفرینی ژاپنی قدیمی را در خود دارد و بعد از حدود یک سال، تابستان امسال از انحصار سوئیچ خارج شد. در ادامه این مطلب، به نقد و بررسی دقیق این بازی میپردازیم تا ببینیم آیا بازی واقعاً در حد تعریفهایی که از آن بر روی کنسول سوئیچ میشد، هست یا نه.
پیش از شروع نقد و بررسی، به صورت مختصر در مورد سازنده بازی یعنی استودیو Acquire و بازیهای مهم این شرکت صحبت میکنیم. اگر خیلی اهل بازیهای ژاپنی نباشید، احتمالاً اسم این استودیو به گوش شما ناآشنا خواهد بود؛ اما با این وجود باید بدانید که Acquire از جمله استودیوهای قدیمی و با سابقه ژاپنی است و سابقه ساخت چندین فرنچایز محبوب را نیز در کارنامه خود دارد. تأسیس این شرکت ژاپنی به اواخر سال ۱۹۹۴ میلادی بر میگردد ولی اولین بازی مهم و شناخته شده آنها در سال ۱۹۹۸ عرضه شد؛ Tenchu: Stealth Assassins. عنوانی که برای افرادی که از طرفداران ژانر مخفیکاری هستند قطعاً نامی شناخته شده است و از ارج و قرب زیادی نزد طرفداران این سبک برخوردار است. این عنوان در همان سال عرضه توانست میانگین نمرات حدوداً ۸۷ از ۱۰۰ را کسب کند که خود نشان دهنده کیفیت بسیار بالای بازی بود. پس از آن نیز این استودیو همچنان به پشتیبانی از این بازی و عرضه بسته الحاقی برای آن ادامه داده و در سال ۲۰۰۰ نیز نسخه دوم بازی عرضه شد که با وجود این که عنوان خوبی بود ولی از نظر نمرات نتوانست به نسخه اول خود برسد. آخرین نسخهای که از سری Tenchu عرضه شده، مربوط به سال ۲۰۰۹ و عنوان Tenchu: Shadow Assasins میشود که عنوانی در سطح متوسط رو به بالا به حساب میآید. فرنچایز مهم دیگر این استودیو، سری Way of the Samurai است. اولین نسخه این سری در سال ۲۰۰۲ عرضه شده و ساخت عنوانهای جدید آن تا سال ۲۰۱۱ نیز ادامه داشت. این سری برخلاف عنوان قبلی این شرکت، بیشتر بر روی مبارزات مستقیم و رو در رو متمرکز بود و هر چند از نظر سطح کیفی به بازی قبلی آنها نمیرسید اما به هر حال به خاطر فضاسازی خاص خود، طرفدارانی در سراسر جهان پیدا کرد که باعث شد نزدیک به ۹ سال ساخت نسخههای جدید آن ادامه پیدا کند و حتی در سال ۲۰۱۵ نسخه PC عنوان آخر آن یعنی Way of the Samurai 4 نیز منتشر شد. سری دیگری که این شرکت بر روی آن کار کرده است، سری Shinbido است. اولین نسخه این فرنچایز در سال ۲۰۰۵ عرضه شد و ساخت نسخههای مختلف آن تا سال ۲۰۱۱ ادامه داشت. این مجموعه با وجود این که همچون Tenchu در سبک مخفیکاری قرار داشت، اما اصلاً از نظر کیفی در سطح آن نبود و نمرات متوسط رو به پایینی را کسب کرده است. به جز این چند فرنچایز، استودیوی Acquire عنوانهای کمتر شناخته شده دیگری که بعضاً با تمرکز بسیار زیاد بر روی بازار ژاپن ساخته شدهاند نیز دارد که به دلیل محبوبیت کمتر آنها در سایر نقاط جهان، در این جا به آن اشارهای نمیکنیم و با اتمام این مقدمه به سراغ نقد و بررسی بازی Octopath Traveler که جدیدترین بازی این استودیو محسوب میشود و با سبکی متفاوت نسبت به سایر عناوین این شرکت ساخته شده است، میپردازیم.
ابتدا از داستان بازی شروع میکنیم. در همان ابتدا و هنگام شروع بازی متوجه خواهید شد که بازی قرار نیست سیستم سنتی روایت خطی داستان را در پیش بگیرد. در زمان شروع بازی، باید میان یکی از هشت شخصیت بازی یکی را انتخاب کرده و بازی را با آن شخصیت شروع کنید؛ لغت octo که در زبان لاتین به معنای هشت است نیز به دلیل وجود هشت شخصیت کاملاً متفاوت در بازی در نام آن قرار داده شده است؛ و بعداً و بنا به نظر خود و با ترتیبی دلخواه، به سراغ هفت شخصیت دیگر بروید.
هر هشت شخصیت بازی، داستانی کاملاً متفاوت و منحصر به فرد دارند و به طور کلی از نظر شغل، پیشینه و انگیزه با شخصیتهای دیگر متفاوت هستند. این موضوع به نوعی باعث شده است که بازی در آن واحد هشت داستان مجزا داشته باشد که هر کدام داستان ویژه و خاص خود را دارند. داستان تکتک شخصیتها نیز به طور کلی پرداخت خوبی دارند و هر چند شاید هیچ کدام در حد یک داستان شاهکار و پر از غافلگیری نباشند اما تک به تک آنها در کل کیفیت قابل قبولی دارند و همگی انگیزه لازم را برای ادامه بازی مهیا میکنند.
طبیعتاً ارائه هشت داستان مختلف، نیازمند وجود شخصیتهای گوناگونی است که باید از نظر روایی پرداخت خوبی داشته باشند. Octopath Traveler در این زمینه نیز نسبتاً موفق عمل کرده است. هر شخصیت ۴ فصل داستانی دارد که در هر فصل نیز حداقل دو یا سه شخصیت مهم وارد داستان میشوند. اکثر این شخصیتها به دلیل حضور کوتاهشان خیلی عمیق و پر جزئیات نیستند اما با توجه به مدت زمان حضور هر کدامشان پرداخت شخصیتی قابل قبولی دارند و به شخصیتهایی قابل باور تبدیل میشوند و در این میان تعدادی از آنها نیز نسبت به بقیه به یاد ماندنیتر هستند. در این میان خود شخصیتهای اصلی پرداخت داستانی بسیار خوبی دارند و به مرور، بازی اطلاعات مختلفی در مورد پیشینه و انگیزه آنها در اختیارتان قرار داده و شما را هر چه بیشتر با آنها آشنا میکند. بدین ترتیب بازی میتواند انگیزه کافی برای ادامه دادن را در شما ایجاد کند و با وجود مدت زمان بالای لازم برای اتمام بازی که حدود ۵۰ ساعت است، تا انتها برای دیدن نتیجه و سرنوشت هر شخصیت بازی را دنبال خواهید کرد.
در ادامه به طور مختصر به معرفی ۸ شخصیت اصلی بازی با توجه به اطلاعاتی که در همان ابتدا در مورد هر کدام گفته میشود میپردازیم تا بیشتر با هر کدام از آنها آشنا شوید. طبیعتاً اگر دوست ندارید چیزی از داستان بازی بدانید میتوانید این قسمت را مطالعه نکنید ولی با این وجود این قسمت تقریباً اسپویل خاصی از شخصیتها ندارد و برای هر کدام اطلاعاتی در حد ۱۰ دقیقه اول شروع داستان آنها برای شما بازگو شده است.
Sir Olberic: البریک، یک شوالیه افسانهای است که سالها پیش در کنار شوالیه دیگری به نام ارهارت به پادشاهی قدرتمند خدمت میکرد. بعد از وقایعی در طول یک جنگ، البریک با خیانت ارهارت که از جمله نزدیکترین افراد به پادشاه محسوب میشد و قتل پادشاه توسط او رو به رو میشود. وقایع بازی، سالها پس از این رویداد و در حالی شروع میشود که البریک با پنهان کردن هویت واقعی خود در روستایی مشغول خدمت به مردم و حفظ امنیت آنهاست و اگر بخواهیم او را با شخصیتهای ژاپنی مقایسه کنیم، به نوعی میتوان او را یک رونین در نظر گرفت. بعد از وقایعی، او راهیِ مسیری برای رازگشایی از اتفاقات گذشته زندگی خود و کشف حقیقت کشته شدن پادشاه میشود.
Therion: تریون، دزدی ماهر و حرفهای است که به قصد سرقت از یک خانواده ثروتمند که گنجی ارزشمند را در خانه خود نگهداری میکنند وارد شهری شده است. در این راه، او به خانه نفوذ کرده و تا کنار گنج نیز پیش میرود اما با وقایعی رو به رو میشود که مسیر زندگی او را به طور کلی دچار تغییر میکند. در عین حال او گذشته نسبتاً پیچیدهای نیز دارد که به مرور در طول بازی آشکار میشود.
Tressa: ترسا، دختر یک خانواده بازرگان است و همانند پدرش، در امر تجارت و راضی کردن دیگران برای خرید و فروش محصولات مد نظرش بسیار متبحر است. با این وجود، به دلیل وقایعی، او تصمیم میگیرد به جای این که صرفاً در روستای خود به تجارت مشغول باشد، به یک تاجر دوره گرد تبدیل شود تا به نقاط دنیا برود و ضمن ماجراجویی، فنون تجارت را هم بیاموزد و این گونه داستان این شخصیت آغاز میشود.
Cyrus: سایرس، یک دانشمند و استاد بزرگ است که در یک آکادمی بزرگ به تدریس مشغول است. وظیفه درس دادن به شاهزادههای سلطنتی نیز برعهده اوست اما به همین دلیل، در اثر سوءتفاهمهایی، او برای مدتی مجبور میشود که از آکادمی سلطنتی فاصله بگیرد و به همین بهانه، به دنبال کشف یکسری رازها در مورد وقایع عجیب سالهای گذشته آکادمی میشود.
Primrose: پریمرز، دختر یک خانواده بانفوذ بوده است که بنا به دلایلی، دشمنان این خانواده پدر او را کشته و با غصب اموال این خاندان، این دختر را نیز به عنوان رقاص به مهمانخانهای میفروشند. سالها بعد، او در میان افرادی که با صاحب مهمان خانه ارتباط دارند، یکی از قاتلین پدرش را مشاهده میکند و در مسیر انتقام برای خونخواهی پدر خود و آشکار کردن ظلم گروه مخوفی که پشت این قتلها بودهاند قدم بر میدارد.
Alfyn: آلفین، یک داروساز و پزشک محلی است که در روستایی به درمان بیماریهای مردم و مطالعه در مورد علم پزشکی مشغول است. در پی رویدادهایی که در روستا اتفاق میافتد، او تصمیم میگیرد که از روستا خارج شده و به سفری برای کشف نقاط دیگر دنیا برود تا بتواند علم خود را افزایش بدهد.
Ophellia: افیلیا، یک راهب است که به دلیل از دست دادن خانواده خود در کودکی، در کلیسا بزرگ شده است. اسقف اعظم کلیسا در این سالها برای او همچون پدری مهربان بوده و دختر او نیز خواهر دلسوز افیلیا محسوب میشود. در هنگام شروع بازی، کلیسا در حال آماده شدن برای اجرای مراسمی مذهبی است که هر ۲۰ سال انجام میشود و برای این کار، باید خواهر افیلیا به شهرهایی بسیار دور سفر کند. با این وجود وقایعی در همان ابتدا روی میدهند که این سفر دور و دراز را وارد سرنوشت افیلیا میکند.
H’annit: هانیت، شاگرد یک شکارچی ماهر یک روستای جنگلی است که از کودکی توسط این شکارچی بزرگ شده است و فنون شکار و ارتباط با حیوانات را فرا گرفته است. با ظاهر شدن هیولایی وحشی و بسیار خطرناک در یکی از شهرها، شوالیهها برای کمک به سراغ شکارچی میآیند و او نیز راهی این مسیر خطرناک و دشوار میشود و بعد از چندین ماه، خبری از او نمیشود؛ بنابراین هانیت تصمیم میگیرد که برای فهمیدن این که چه بلایی سر استادش آمده، راهی ماجرایی بسیار طولانی و پیچیده بشود.
با وجود این که داستان کلی شخصیتها خوب طراحی شده است، اما یک ضعف مهم در داستان وجود دارد و آن هم نبود یک خط داستانی کلی برای مرتبط کردن ماجرای این افراد به یکدیگر است. تقریباً هیچ موضوع کلی که به مرور تبدیل به دغدغه اصلی کل شخصیتها بشود در بازی وجود ندارد و با وجود این که شخصیتها به مرور با هم همراه میشوند، صرفاً داستان خودشان را پیگیری میکنند. اگر نویسندگان داستان بازی از طریق اضافه کردن یک شخصیت منفی اصلی، داستانها را به نوعی به هم پیوند میدادند، از نظر کیفی قطعاً داستان بازی در سطح بالاتری قرار میگرفت.
در کنار داستان اصلی هر شخصیت، یکسری مأموریت فرعی هم در بازی وجود دارند که بعضاً به صورت چند قسمتی و در قالب چند مأموریت جداگانه ولی مرتبط ارائه میشوند. بعضی از این مأموریتهای فرعی، ساختار داستانی سادهای دارند ولی بعضی دیگر نیز تا حدی پیچیده و جذاب میشوند و به همین دلیل، بعد از انجام چند مأموریت فرعی، ترغیب خواهید شد تا این موارد را نیز به انجام برسانید و طبیعتاً مدت زمان بیشتری را به انجام بازی اختصاص خواهید داد.
در نهایت با توجه به مواردی که در مورد داستان بازی گفتیم، میتوان گفت که سازندگان به خوبی از پس ایجاد داستانهایی جذاب برای هر شخصیت بر آمدهاند. هر چند شاید هیچ کدام از داستانها، روایتهای خیلی نو و عجیب و غریبی نباشند اما همگی به خوبی پرداخت شدهاند و به شکل بسیار زیبایی از کار در آمدهاند و میتوانند بازیکن را تا انتها با بازی همراه کنند. از نظر مدت زمان داستان هم بازی جزو عناوین نقش آفرینی بسیار طولانی محسوب میشود که در مجموع، اتمام بخش داستانی بازی به همراه تعدادی مأموریت فرعی، حدود ۵۰ ساعت زمان خواهند برد که عدد بزرگ و کاملاً قابل قبولی است.
بعد از داستان نوبت به گیم پلی بازی میرسد. Octopath Traveler به طور کلی عنوانی است که در عین تلاش برای نزدیک شدن به ساختار بازیهای مدرن، سعی کرده به نوعی فضای گیم پلی بازیهای قدیمی نقش آفرینی سنتی ژاپنی را نیز زنده کند و تا حد زیادی از الگوی کلی آنها پیگیری میکند. بخشی از بازی که در شهرها و مکانهای امن پیگیری میشود، به صحبت با شخصیتهای مختلف، جست و جو در محیط برای کشف آیتمهای مخفی که از طریق شخصیتهای موجود در محیط میتوانید از محلشان مطلع شوید و البته خرید و فروش آیتمها و سلاحهای مختلف سپری میشود؛ اما بخش دیگر کار، مربوط به حرکت در محیطهای خارج از شهر و پیشروی در مأموریتهای بازی است. به طور کلی، با حرکت در محیطهای مختلف بازی به طور تصادفی با دشمنان مختلفی رو به رو خواهید شد. در این شرایط ضمن این که میتوانید به صورت نوبتی –که در ادامه به تفصیل در مورد آن توضیح میدهیم- به مبارزه با دشمنان بپردازید، گاهی اوقات امکان فرار از مهلکه نیز وجود دارد. در بعضی موارد مثل بخشهای اصلی داستانی و مبارزه با باسها نیز به هیچ وجه امکان فرار وجود ندارد و باید به طور کامل مبارزه را انجام بدهید. به دلیل این که هسته اصلی بازی مبتنی بر مبارزات است، ابتدا به بررسی بخش مبارزات بازی میپردازیم و سپس سراغ موارد دیگر گیم پلی میرویم.
مبارزات بازی به صورت کاملاً نوبتی انجام میگیرد و در هر نوبت، افراد هر دو طرف بنا به قدرتهایی که دارند و المانهای مختلف، به ترتیب خاصی برای انجام حرکات قرار میگیرند؛ یعنی برخلاف بعضی بازیها که هر تیم نوبت جداگانه دارد، در این جا در هر نوبت، ترتیب انجام کار شخصیتهای مختلف هر دو طرف مشخص شده و مطابق آن کار انجام میشود. خود روند مبارزه، بر مبنای چندین مکانیزم اصلی و اساسی بنا شده است. اولین مورد، بررسی نقطه ضعفهای هر کدام از شخصیتهای حریف است. در کنار هر دشمنی، در یک کادر کوچک نقاط ضعف آن شخصیت مشخص میشود. در ابتدای کار شما در مورد نقاط ضعف دشمن اطلاعی ندارید اما با ضربه زدن با سلاحهای مختلف و یا استفاده از توانایی بعضی شخصیتها، میتوانید این نقاط ضعف را شناسایی کرده و از آنها علیه دشمن سوءاستفاده کنید. بدین ترتیب هر دشمن، نسبت به سلاحها (مثل تبر، نیزه، شمشیر و…) و یا جادوهای خاصی (مثل آتش، یخ، روشنایی و…) ضعف دارد و با استفاده از آن موارد ضربه بیشتری میبیند. کاربرد دیگر نقطه ضعف نیز غیرفعال کردن موقت دشمنان است. در کنار هر دشمنی عدد مشخصی نوشته شده است که اگر به تعداد آن عدد با سلاحها و جادوهای مخصوصی که نسبت به آن ضعف دارد به دشمن ضربه بزنید، از این عدد کاسته شده و با رسیدن آن به صفر، آن شخصیت به طور کامل یک نوبت خود را از دست میدهد و در این حالت به شدت در مقابل حملات آسیب پذیرتر میشود. اساس اصلی چیدن استراتژیهای مختلف برای شکست دشمنان، بر مبنای همین سیستم است. شما باید همیشه ضربات خود را طوری مدیریت کنید که مطابق شرایط، دشمنان قویتر یا مهمتر را وارد حالت غیرفعال کنید و در زمان غیرفعال شدن دشمن، شخصیتهایتان امکان انجام حملات قدرتمند خود را هم داشته باشند تا بتوانند آسیب حداکثری را به آنها وارد کنند.
مکانیزم بسیار مهم دیگر بازی، قابلیت Boost کردن و تقویت توانایی است. در هر نوبت، هر کدام از شخصیتهای شما یک واحد موسوم به Boost Point یا BP دریافت میکند که استفاده از آن باعث میشود که ضربه شما از نظر قدرت تقویت بشود و سقف استفاده از آن نیز تا چهار واحد است. در مورد ضربات معمول، علاوه بر تقویت خود ضربه، این قابلیت باعث میشود که تعداد دفعاتی که به دشمن حمله میشود نیز افزایش بیابد. این موضوع باعث میشود که اگر یک دشمن به تبر ضعف دارد و ۴ واحد تا غیرفعال شدن فاصله دارد، بتوانید با یک ضربه معمولی تبر که ۴ بار Boost شده است، او را به حالت غیرفعال ببرید.
در این میان، هر شخصیت نیز تواناییهای مختلفی دارد که بعضی تهاجمی و بعضی نیز تدافعی هستند. طبیعتاً شخصیتی مثل Olberic که یک شوالیه است و بیشتر با شمشیر و نیزه کار میکند، تواناییهای تهاجمیتری مبتنی بر این سلاحها دارد که بعضی از آنها میتوانند همه دشمنان را با هم مورد اصابت قرار دهند. تقویت این نوع ضربات نیز باعث میشود که آسیب وارده از طرف آنها افزایش بسیار زیاد و قابل توجهی پیدا کند. در کنار آن، شخصیتی مثل Opheillia که راهب کلیسا است، جادوهای زیادی برای درمان نیروهای خودی دارد و تقویت این جادوها نیز باعث افزایش کارایی آنها و درمان میزان بیشتری از سلامتی افراد میشود. برای کسب تواناییهای جدید هم از واحدی به نام JP استفاده میشود. در اثر مبارزه با دشمنان مختلف و بنا به سختی هر کدام، شخصیتهای شما مقداری JP دریافت میکنند و با استفاده از آن امکان خرید مهارتهای جدید مهیا میشود. تنوع مهارتهای بازی برای هر شخصیت خیلی زیاد نیست اما در کل قابل قبول است و وقتی این مورد را در کنار تنوع شخصیتهای بازی و این که هر کدام تواناییهای متفاوتی دارند قرار بدهیم، به گوناگونی قابل قبولی میرسیم. هر کدام از کلاسهای بازی نیز یک مهارت نهایی و فوقالعاده قوی تحت عنوان Divine Skill دارند که معمولاً هزینه اجرای آنها در هر مبارزه بسیار بالاست. به طور کلی اکثر تواناییها برای اجرا نیاز با مقدار مشخصی MP دارند و مقدار لازم برای اجرای Divine Skill نسبتاً زیاد است و برای اجرای آنها نیز باید شخصیت در حالت ۴ بار Boost قرار بگیرد؛ اما خود این تواناییها از نظر عملکردی فوقالعاده کاربردی هستند و از این طریق هزینه بالای آنها توجیه میشود.
علاوه بر تواناییها، مطابق بازیهای نقش آفرینی دیگر امتیازی موسوم به EXP یا تجربه نیز در بازی وجود دارد که باعث بالا رفتن سطح یا Level هر شخصیت میشود. با افزایش سطح نیز به طور کلی میزان سلامتی، MP و قدرتهای مختلف شخصیت نظیر قدرت ضربات فیزیکی و جادویی و موارد دیگر تقویت میشوند. به طور کلی هر چه قدر هم که مهارت بالایی داشته باشید، برای انجام مراحلی از بازی باید سطح شخصیتهای خود را ارتقا بدهید تا بتوانید از پس چالش آنها بربیایید. به همین دلیل متأسفانه در اواخر بازی گاهی اوقات نیاز به Grind کردن در بازی احساس میشود و مجبورید مدتی را صرفاً به کشتن دشمنان بدون ادامه داستان بازی ادامه دهید تا شخصیتهایتان به سطح مورد نظر برسند. این مورد هر چند خیلی زیاد و شدید نیست اما به هر حال در بخشهایی به تجربه کلی بازی لطمه زده است.
علاوه بر تواناییهای کلی کلاسهای مختلف بازی، یکسری قابلیتهای دیگر هم وجود دارند که خیلی خاص و اختصاصی برای هر شخصیت طراحی شدهاند و در صورت استفاده درست میتوانند به طور کلی روند مبارزه را عوض کنند. به طور مثال، Alfyn میتواند در حین نبرد، با آیتمهایی که در طول بازی جمع آوری میکنید، داروها یا زهرهایی بسازد که قابل استفاده روی دشمنان یا نیروهای خودی هستند و میتوانند باعث مواردی نظیر افزایش سلامتی دوستان، مسموم شدن دشمنان و موارد این چنینی بشوند. یا شخصیت H’aanit میتواند دشمنانی که به صورت هیولا و حیوانی هستند را رام کرده و در طول مبارزات بعدی به تعداد دفعات محدودی آنها را برای مبارزه فرا بخواند. این قابلیتها که مختص هر شخصیت هستند، در صورتی که به درستی در بازی استفاده شوند در بسیاری از شرایط سخت راهگشای شما خواهند بود.
از اواسط بازی، مکانیزم دیگری به نام سیستم Job یا پیشه نیز وارد بازی میشود. از طریق این مکانیزم شخصیتهای شما میتوانند علاوه بر کلاس مشخصی که از ابتدای بازی داشتند، مهارتهای یک کلاس دیگر را هم یاد بگیرند. بدین ترتیب مثلاً شخصیتی نظیر Primrose که در ابتدا تنها از خنجر و جادوهای تاریکی در بازی استفاده میکرد، میتواند مانند Olberic توانایی استفاده از شمشیر و نیزه و تواناییهای مربوط به آن را هم بدست بیاورد. برای فعال سازی هر Job جدید هم ابتدا باید مکان مشخصی را در نقشه پیدا کنید و هر Job مشخص، تنها برای یک شخصیت قابل استفاده است. از این رو باید با دقت بالایی کلاسهای جدید شخصیتهای خود را مشخص کنید تا بتوانید از قدرت آنها نهایت استفاده را ببرید. به جز هشت Job اصلی بازی که در اصل کلاسهای پایهای هر کدام از شخصیتها هستند، چند کلاس مخفی نیز در بازی وجود دارند که تواناییهای بسیار قوی و قدرتمندی را به شخصیتهای شما میدهند اما در عوض دسترسی پیدا کردن به آنها نیز نسبتاً سخت است.
همه این موارد، در کنار هوش مصنوعی خوب دشمنان که به خوبی از ضعفهای نیروهای شما استفاده میکنند، باعث میشود که بخش مبارزات بازی کیفیت بسیار بالایی داشته باشد. برای اکثر بخشهای بازی باید نقشهای جداگانه تدارک ببینید تا بتوانید دشمنان را به طور کامل شکست دهید و هر قسمت نیز چالشهای خاص خود را به شما تحمیل میکند. ضمن این که بازی برای جلوگیری از خسته کننده شدن مراحل ابتدایی شخصیتها، به جز اولین شخصیت که در ابتدای بازی کار را با آن شروع میکنید، برای باقی شخصیتها کمی درجه سختی مراحل ابتدایی آنها را بالا میبرد تا همگی چالش نسبتاً خوبی را برای مراحل ابتدایی خود در اختیار شما قرار بدهند. بدین ترتیب با سیستم مبارزاتی بسیار تکامل یافتهای در این بازی رو به رو هستیم که قطعاً یکی از نقاط قوت اساسی بازی محسوب میشود.
علاوه بر مبارزات، سیستمهای دیگری هم در بازی قرار داده شدهاند که باعث جذابیت هر چه بیشتر آن میشوند. هر کدام از شخصیتهای ۸ گانه بازی تواناییهای مختلفی دارند که میتوانند فارغ از مبارزات به شدت به شما کمک کنند. Olberic به عنوان یک شوالیه، میتواند شخصیتهای مختلف را به مبارزه دعوت کند و از این طریق تجربه خود را افزایش بدهد. Therion به عنوان یک دزد، همان طور که انتظار دارید، میتواند از شخصیتهای مختلف دزدی کند و آیتمهای بسیار ارزشمندی را در اختیار شما قرار بدهد. Teressa که یک تاجر است، میتواند اقدام به خرید وسایل مردم عادی بکند که بعضاً آیتمهای بسیار ارزشمندی نیز در میانشان پیدا میشود. Alfyn که یک داروساز است میتواند با صحبت کردن با شخصیتها، از اسرار آنها آگاه شود. این اسرار ممکن است مربوط به یک مأموریت فرعی باشند یا مکان یک آیتم مخفی را در نقشه برای شما مشخص کنند. شخصیتی مثل Primrose هم میتواند بعضی از مردم را با خود همراه کند تا در مبارزه برای مدت مشخصی کمک حال شما باشند. همه این موارد جدا از کاربرد واضح خود، بسیاری از اوقات در مأموریتهای اصلی یا فرعی نیز اثرگذار خواهند بود و از این رو باعث میشوند که از توانایی همه شخصیتها استفاده کافی را ببرید. ضمن این که این موضوع در اوایل بازی باعث میشود که برای استفاده از قابلیتهای جدید شخصیتها، به شهرهای قدیمی دوباره سر بزنید تا رازهای مختلف آن را کشف کرده و یا آیتمهای ارزشمندی را از مردم بخرید.
این موارد در کنار مسائل دیگری نظیر خرید سلاحهای قدرتمند، اختصاص دادن زرههای خوب به هر کدام از شخصیتها و انجام مأموریتهای فرعی غیر مبارزاتی باعث میشوند که بخشهای گشت و گذار در شهر بازی نیز جذابتر بشوند. هر چند به هر حال بعد از مدتی و مخصوصاً در اواخر بازی این کارها ممکن است کمی شکل تکراری به خود بگیرند ولی تقریباً تا اواسط بازی جذابیت خود را حفظ میکنند و با توجه به مدت زمان بسیار بالای بازی، میتوان از خسته کننده شدن آن در اواخر چشم پوشی کرد.
در نهایت و با مواردی که گفتیم، Ocotpath Traveler با وجود ضعفهای اندکی که در بعضی زمینهها نظیر نیاز به Grind کردن در اواخر بازی دارد، عنوانی است که به خوبی توانسته عناصر مختلف سبک JRPG را کنار همدیگر قرار بدهد و با ارائه سیستم مبارزاتی بسیار خوب و جذاب، تا انتها شما را سرگرم نگه دارد.
بعد از گیم پلی نوبت به گرافیک میرسد. از بعد هنری، بدون شک با دیدن تصاویر بازی متوجه شدهاید که بازی از سبک گرافیکی پیکسل آرت استفاده میکند. البته پیکسل آرت استفاده شده در بازی از نوع ۱۶ بیتی است و نسبت به بسیاری از بازیهای دیگری که از سبک پیکسل آرت استفاده کردهاند، شکل مدرنتر و امروزیتری دارد. خود شخصیتهای اصلی بازی به صورت پیکسلی به سبک بازیهای خیلی قدیمی طراحی شدهاند اما دشمنان اکثراً مدلهای دوبعدی پیکسلی بسیار باکیفیت و بزرگی دارند که باعث میشود لذت مبارزه کردن با آنها بسیار بیشتر شود. این مورد به خصوص در مورد باس فایتها به دلیل منحصر به فرد بودنشان بسیار بارزتر است و لذت بازی را بسیار بیشتر میکند. افکتهای گرافیکی و انیمیشنهای گوناگونی نیز برای ضربات مختلف شخصیتها در نظر گرفته شده است که همگی بسیار باکیفیت و زیبا از کار در آمدهاند و مخصوصاً برای بعضی از Divine Skill ها که جنبه تهاجمی دارد، افکتها و انیمیشنهای گرافیکی فوقالعاده باکیفیت و البته حماسیای تهیه شده است. در عین حال طراحی محیطهای مختلف و متنوع بازی با استفاده از سبک پیکسل آرت نیز به خوبی انجام شده است. نکته مهمی که در بازی وجود دارد، این است که از یکسری تکنیکهای Post-Processing که در زمره گرافیک فنی دسته بندی میشوند نیز در بازی استفاده شده است. با استفاده از این تکنیکها، یکسری بازتابهای نور از روی زمینها و به خصوص شن و برف بهبود پیدا کرده است و باعث شده است که با وجود پیکسلی بودن بازی، بازی به شدت به عناوین مدرن نزدیکتر شود و با دیدن آن، مطمئن خواهید بود که این بازی پیکسلی، مربوط به دوران قدیم نبوده و عنوانی جدید و مدرن است. در کنار این موارد یکسری بهبودهای گرافیکی کوچک نیز در نسخه PC نسبت به نسخه سوئیچ وجود دارد که در کنار امکان انجام بازی روی رزولوشنهای بالاتر نسبت به سوئیچ، باعث میشود که تجربه کلی بازی روی این پلتفرم نسبت به سوئیچ اندکی بهتر باشد.
بعد گرافیک نوبت به موسیقی و صداگذاری بازی میرسد. در این زمینه نیز بازی عملکرد فوقالعاده خوبی از خود نشان داده است. موسیقیهای بازی همگی کیفیت بسیار خوب و بالایی دارند و در عین حال متناسب با حس و حال هر لحظه از بازی، ریتم آنها نیز به خوبی تغییر میکند. در مبارزات طبیعتاً موسیقی هیجان انگیزتری پخش میشود و در لحظاتی که از یک توطئه مطلع میشوید، موسیقی خاصی که تا حدی حس شک و تردید ایجاد میکند، به گوش خواهد رسید. با این وجود در مدت بالای بازی، ممکن است در اواخر کمی موسیقی بازی حس تکراری پیدا کند. در مورد صداگذاری، خوشبختانه برخلاف اکثر بازیهای ژاپنی، برای این بازی صداگذاری انگلیسی نسبتاً باکیفیتی نیز در نظر گرفته شده است. البته همچنان دیالوگهای فرعی بازی همانند اکثر بازیهای JRPG صداگذاری کاملی ندارند اما دیالوگهای اصلی بازی اکثراً به شکل کامل صداگذاری شدهاند و کیفیت صداگذاریها و انتقال حس شخصیتها در هر دو نسخه ژاپنی و انگلیسی نیز بسیار خوب است. سایر صداهای بازی نظیر افکتهای صوتی ناشی از اجرای جادوها، قدم زدن شخصیتها روی سنگ فرش، برخورد ضربات مختلف و… نیز همگی کیفیت بالایی دارند و باعث میشوند که راحتتر بتوانید خود را در دنیای بازی تصور کنید.
نتیجهگیری نهایی:
با تمام مواردی که گفتیم، Octopath Traveler، یک JRPG بسیار خوش ساخت است که میتواند با ارائه گیم پلی خوب و سرگرم کننده، سیستم مبارزاتی بسیار عالی و گرافیک هنری چشم نواز خود، برای طرفداران سبک نقش آفرینی ژاپنی حکم یک گنج را داشته باشد. بازی داستانی با ۸ شاخه موازی دارد که هر ۸ تا روایتهای خوب و زیبایی دارند ولی متأسفانه عدم اتصال مناسب این ۸ داستان به هم از مواردی است که از ارزش کیفی این بازی میکاهد. با این وجود اگر از طرفداران بازیهای JRPG هستید، بدون هیچ شک و تردیدی باید Octopath Traveler را تهیه کرده و به تجربه آن بپردازید.
پر بحثترینها
- ۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- روابط عاطفی در The Witcher 4 معنای عمیقتری خواهند داشت
- استراتژی ریسکی Xbox که ۱۰ سال آینده آن را تعریف خواهد کرد
- کارگردان Silent Hill 2 Remake از علاقه خود به ساخت یک بازی در ژانر وحشت با اقتباس از Lord of the Rings میگوید
- شایعه: Xbox در سال ۲۰۲۵ بازیهایی خواهد داشت که هنوز رونمایی نشدهاند
- Indiana Jones and the Great Circle بهترین بازی سال Gamescom از دید مخاطبین شد
- بنیانگذار ناتی داگ دلیل فروش استودیو به سونی را توضیح میدهد
- ۱۰ بازی ناامیدکننده سال ۲۰۲۴
- چرا GTA IV بهترین ساخته راکستار است؟
نظرات
ممنون از اقای نامجوی عزیز نقد عالی و طولانی بود اما سرگرم کننده
اگر jrpg باز هستید نباید این بازی رو از دست بدید بازی واقعا کشش بالایی داره من شخصا با Primrose شروع کردم و واقعا لذت بردم
ضمن این بازی dragon quest رو هم از دست ندید واقعا عالیه
از وقتی ساکاگوچی کم کار شده jrpg هم مرده.
فاینال فانتزی ۶ که مال بیست و چند سال پیشه به راحتی این رو سه هیچ میزنه