روزی روزگاری: هیجان دیوانهوار | نقد و بررسی بازی Just Cause 2
بازیهای جهان باز اصولا بازیهای پرطرفداری هستند. چند سالی میشود که تقریبا همه کمپانیهای مطرح، بازیهای خود را به صورت جهان باز منتشر میکنند. البته این موضوع برای برخی از بازیها نه تنها مفید نیست، بلکه به کیفیت آنها نیز ضربه میزند. قطعا شما هم میتوانید بازیهایی را در ذهن خود به خاطر بیاورید که اگر جهان باز نبودند، میتوانستند خیلی لذتبخشتر باشند. فراوانی بازیها در این سبک، باعث شده تا کمتر از گذشته از انتشار یک بازی Open World هیجان زده شویم. حقیقت این است که این موضوع، به یک امر عادی تبدیل شده و دیگر یک بازی Open World نه میتواند یک جمع را به واسطه جهان باز بودنش تحت تاثیر قرار دهد و نه تضمینی برای پیروزیاش وجود دارد. با این که این همه بازی جهان باز داریم، اما کماکان حداقل در بین بازیهایی که داستانشان روایتگر دنیای مدرن است، سری GTA حرف اول را میزند. زمانی که برای اولین بار Watch Dogs معرفی شد را به خاطر دارید؟ عنوانی که مثلا قرار بود یک رقیب برای GTA باشد. Watch Dogs خوب بود ولی نه در حدی که بتواند یک چالش جدی برای فرنچایز پرطرفدار و پرحاشیهی راکستار محسوب شود، آن هم بعد از درخشش غیرقابل باور GTA V در سال ۲۰۱۳٫ عنوانی که قطعا یکی از بهترین بازیهای تاریخ محسوب میشود. بازی که حتی همین الان هم چه در بخش آفلاین و چه در بخش آنلاین بازیکنان جدید و قدیمی زیادی دارد.
خیلی قبلتر، زمانی که هنوز سن و سال کمی داشتم Total Overdose، محصول سال ۲۰۰۵ یکی از بازیهای مطرحی بود که طرفداران ایرانی زیادی آن را بازی میکردند. بازیکنان قدیمیتر قطعا این بازی را به خاطر دارند. گاهی اوقات از بعضی افراد میشنیدم که به جای اسم اصلی بازی، از جایگزین “GTA در مکزیک” استفاده میکردند! حقیقت این است که GTA همیشه و همهجا طرفداران خاص خود را داشته و همیشه در سبک خودش، حرف اول را زده است. همانطور که Red Dead Redemption بدون شک بهترین سری وسترن تاریخ است و همانطور که Bully یک بازی بینظیر است. اما برویم سر بحث Just Cause! مجموعهای که این روزها نسبت به رقبایش هیچ حرفی برای گفتن ندارد و صرفا یک بازی فان است که میتواند برای چند ساعتی بازیکن را مشغول خود کند. از انتشار آخرین نسخه این مجموعه که Just Cause 4 باشد کمتر از یکسال میگذرد. در نقد و بررسی انجام شده در گیمفا، داستانی سطحی و شخصیت پردازی ضعیف از جمله نکات منفی بازی به شمار میرفت. بازی به لحاظ فنی هم چندان موفق نبوده و طراحی مراحل نیز جای کار داشتهاند. این در حالی است که بازی ابزار مختلفی را به شما میدهد و شما میتوانید در دنیایی که تقریبا هیچ خط قرمزی برایش تعریف نشده است به انجام کارهایی بپردازید که در دنیای واقعی بیشتر به یک رویا شباهت دارند. در واقع نسخه چهارم این مجموعه هم برای سرگرم کردن بازیکن، بازی بدی نیست و ارزش یک بار امتحان را دارد. البته اگر از کاربران قدیمی این مجموعه باشید و کلا از بازی کردن Just Cause های قبلی هم لذت برده باشید، خب احتمالا چهارمین نسخه این مجموعه هم شما را سرگرم نگه خواهد داشت. اگر هم از آن دسته از بازی بازانی به هستید که کلا نمیتوانند با این مجموعه ارتباط برقرار کنند، شخصا توصیه میکنم که به سراغ Just Cause 4 هم نروید. با این وجود، میتوانید برای کسب اطلاعات بیشتر راجع به این بازی، به نقد و بررسی آن مراجعه کنید و نگاهی مفصلتر به آن داشته و به بینشی دقیقتر و حرفهای تر در مورد Just Cause 4 دست یابید. اولین نسخه این مجموعه در سال ۲۰۰۶ منتشر شد. Just Cause که هرگز برای کنسول نسل هفتمی سونی منتشر نشد، علاقهمندان زیادی را برای خود دست و پا کرد. حتی ورژن Xbox 360 این عنوان هم توانست فروش خوبی داشته باشد. خب البته Just Cause با یک بازی تراز اول خیلی فاصله داشت! عنوانی بود که فقط برای پر کردن تایم مخاطب و تخلیه انرژی پلیر خود تولید شده بود و در این امر هم موفق ظاهر شد. در واقع این عنوان از همان ابتدا تکلیف خود را با مخاطب خود روشن کرد! چیزی مثل Fast and Furious سینما. البته از این نمونهها در دنیای گیم زیاد داریم و Just Cause یکی از آن معروفها و نسبتا پرطرفدارهاست.
اما عنوانی که امروز قرار است در موردش بحث کنیم، نسخه دوم این مجموعه است. نسخهای که در سال ۲۰۱۰ منتشر شد و شخصا از بین همه Just Causeهایی که تجربه کردهام، Just Cause 2 بهترین بود. Just Cause 4 برای من یک بازی ضعیف و خستهکننده به شمار میرفت. Just Cause 3 بازی خوبی بود و چند ساعتی از زمان خود را پای آن گذراندم. با این وجود، Just Cause 2 در بین بقیه نسخههای این مجموعه، خیلی بیشتر از بقیه به دل من نشست. به نظر میرسد که این بازی نسبت به نسخههای دیگر حداقل مشکلات کمتری دارد. در هیجان انگیز بودن همه نسخههای این مجموعه که هیچ شکی نیست و نمیتوان این حقیقت را انکار کرد. با این حال، Just Cause 2 در مجموع هم بازی موفقتری بود. حتی نمرات بهتری هم گرفت و سرانجام خوشتری نسبت به نسخههای دیگر، به خصوص دو نسخه بعد از خود داشت. عنوانی که شما را در نقش ریکو و در یک جزیره خیالی قرار میداد و تجربهای دیوانهوار را برایتان رقم میزد. اگر بگویم Just Cause 2 یا بقیه نسخههای این مجموعه، بازیهایی منحصر به فرد هستند دروغ گفتهام. ولی در هیجان انگیز بودن آنها شکی نیست و از نظر کیفی هم Just Cause 2 از سه نسخه دیگر بهتر عمل کرده است. برویم به ۹ سال قبل، به جایی که Just Cause 2 منتشر شد! یک بار دیگر با یک روزی روزگاری دیگر و این بار با بررسی Just Cause 2 همراه ما باشید.
از داستان بازی شروع کنیم که البته دانستن و نداستنش، بعید میدانم تاثیری روی بازیکن داشته باشد. به جای این که راجع به داستان بازی کنجکاوی کنید و سعی در موشکافی آن داشته باشید، بهتر است از گیم پلی آن لذت ببرید. نه این که غرق شدن در داستان بد باشد، Just Cause 2 از آن تیپ بازی ها نیست. تلاش Just Cause 2 در رابطه با ارائه یک داستان هیجان انگیز، صرفا به آغاز نسبتا کلیشهای آن محدود میشود و بس! شروعی که شما را یاد شروعهای طوفانی فیلمهای اکشن هالیوودی میاندازد. هلیکوپتری که ریکو رودریگز، – شخصیت اصلی بازی که در نسخه اول هم حضور داشت – در آن است، در حال سقوط کردن است و ریکو باید با چتر نجات خود را از مرگ نجات دهد. اتفاقات بازی در منطقه ای خیالی به نام Panau رخ میدهند، منطقهای که به نظر میرسد بخشی از قسمت شرقی قاره ی آسیا باشد. ریکو هم خود یک مامور ویژه از طرف The Agency است که با اسم مستعار Scorpio هم شناخته میشود. در مورد The Agency اطلاعات خاصی داده نمیشود و در مورد خود ریکو هم لازم نیست تحقیقات گستردهای صورت دهید. بنابر اطلاعاتی که در خود Just Cause 2 داده میشوند، وی متولد سال ۱۹۶۸ در مکزیک است و پیش از این هم برای CIA عملیاتهایی انجام داده است.
از بحث اصلی دور نشویم و به سراغ داستان بازی Just Cause 2 برویم. به طور کلی و خلاصه، هدف اصلی ریکو رودریگز، شکار رئیس و همکار سابقش Tom Sheldon است. بازی قرار نیست از داستانی یونیک بهره ببرد و اتفاقا برعکس، کارش تقلید از فیلمهای بلاک باستری سینماست. البته در ارائه داستان خیلی بد کار نکرده است و حداقل میتواند گلیمش را از آّب بیرون بکشد. اگر عینک ریزبینی بر چشمان خود بزنید، میتوانید نقدهای زیادی را به داستان بازی Just Cause 2 وارد کنید. نقدهایی که اتفاقا به حق هستند و بازی هم در مقابلشان کاملا بیدفاع! اما همان طور که اشاره هم کردیم، داستان در این بازی و یا در کل این مجموعه، چندان اهمیتی ندارد و نمیخواهد زیاد روی آن مانور دهد. در عوض، سعی میکند که با گیم پلی هیجان انگیز خود بازیکن را به دنیای خود بکشاند. اتفاقاتی که در جمهوری Panau رخ میدهند شاید به لحاظ داستانی نتوانند بازیکن را چندان راضی کنند ولی لذت خاصی در آنهاست. ریکو یک مامور ویژه است و این را به خوبی در حرکات خود نشان میدهد. هیچ یک از کاراکترهای مثبت و منفی بازی نمیتوانند شخصیت پردازی کاملی داشته باشند. روایت داستان اما، روایتی راضی کننده است و نه خیلی سریع انجام میشود و نه حالتی کند و خستهکننده دارد. داستان بازی Just Cause 2 نمیتواند چندان لذت بخش باشد ولی با توجه به سبک و سیاق بازی، میتواند خود را توجیه کند. اگرچه در بحث کیفی، این مورد یک ایراد محسوب میشود ولی اگر صرفا یک “بازی” سرگرمکننده میخواهید، میتوانید چشمان خود را روی ضعفهای داستان بازی Just Cause 2 ببندید.
میتوان این گونه توصیف نمود که Just Cause 2 یک اکشن خالص سرتاسر هیجان است. بدون هیچ چیز اضافهای در خود، شما را از همان ابتدا با ظاهر و باطن خود آشنا میکند. اگر تا کنون Just Cause 2 یا دیگر JC ها را بازی نکردهاید، بگذارید همین جا بگویم که شما قرار است افنجارهای زیادی را در بازی ببینید. با حرکات عجیب و غریب ریکو آشنا شوید، دیوانه وار بکشید و جلو بروید. عملا در بازی Just Cause 2 چیزی جز تعریف نشده است. همه قابلیتها، ویژگی ها و توانایی های ریکو هم در همین راستا در بازی گنجانده شده اند. همان طور که قطعا متوجه شدهاید، Just Cause 2 یک بازی جهان باز است. بدین معنی که شما مجبور نیستید که همیشه در ماموریت باشید. میتوانید فعالیت هایی را خارج از ماموریت ها و مراحل خود انجام دهید. این آزادی عملی که بازی به شما میدهد کاملا با تم و مضمون بازی همخوانی دارد. این گونه به این قضیه نگاه کنید که بازی برایتان تا جایی که توانسته، محدودیتی تعریف نکرده است. در واقع به طور کلی، هدف ریکو و سازمان The Agency که ریکو برای آن کار میکند، ایجاد هرج و مرج در جزیره است. خوشبختانه ایجاد ناآرامی در بازی Just Cause 2 کار چندان سختی نیست. بازی Far Cry 5 را خاطرتان است؟ یکی از اصلیترین کارهای شما برای بیرون کشیدن اعضای خانواده سید از مخفیگاهشان، از بین بردن سیلوها، گرفتن پادگانها، آزاد کردن زندانیهای در حال انتقال و یا از منفجر کردن کامیونها بود. در واقع شما در Far Cry 5 باید به نوعی، ایجاد بی نظمی میکردید ولی خب فرم آن با فرم Just Cause 2 مقداری متفاوت بود. منتهی در مجموع، در Just Cause 2 هم میتوانید کامیونهای حامل سوخت را به رگبار ببندید و یا بعضی از وسایل نقلیه خاص را بدزدید. این گونه فعالیتها هم لازم، و هم اختیاری هستند. مجبور نیستید یک فعالیت جانبی خاص را انجام دهید اما در مجموع باید بتوانید جمهوری Panau و رهبر آن را به زانو درآورید. به هر حال این جزیره توسط یک دیکتاتور فاسد کنترل میشود و ریکو رودریگز، آدم خوب این داستان است.
یکی از مهمترین قابلیتهای ریکو استفاده از وسیلهای به نام grappling hook است. استفاده از این آیتم، به راحتی فشار دادن یک دکمه است. در واقع میتوان گفت که اصلا، اصلی ترین سلاح، قابلیت، آیتم و یا هر چیزی که اسمش را بگذارید در بازی Just Cause 2 همین هوک است. دو سه مرحله اول بازی حالتی آموزشی دارند و به شما چیزهایی که لازم است فرا بگیرید را یاد می دهند. Just Cause 2 علی رغم این که اساسا بازی آسانی است، ولی ریزه کاری های زیادی دارد و شما باید این ریزهکاری ها را بلد باشید. در واقع دو مرحله اول بازی به نوعی اجباری هستند و بازی، بازیکن را از همان ابتدا در یک جهان باز و وسیع رها نمی کند. اولین چیزی هم که یاد می گیرید، باز کردن به موقع چتر نجات است. آیتمی که در طول بازی زیاد مورد استفاده قرار می گیرد و به طور کلی کاربرد زیادی دارد. جالب این جاست که شما همیشه با خود یک چتر نجات خواهید داشت و جزو آیتمی هایی به شمار می رود که به صورت پیش فرض در اختیار شما قرار داده شده است. اما متن خود را با grappling hook شروع کردیم. این وسیله حالتی راپل مانند دارد و به شما اجازه می دهد تا آن را به اشیای مختلف متصل کنید. ماشین، هلیکوپتر و به طور کلی وسایل نقلیه و حتی انسانها! به لطف این وسیله شما میتوانید دو نفر را به هم بکوبید! خب… این فقط یکی از کارهایی است که شما میتوانید در Just Cause 2 انجام دهید. این سیستم را قبلا در Just Cause هم دیده بودیم ولی در نسخه دوم این مجموعه، خیلی پیشرفتهتر و روانتر شده است. همان طور که اشاره شد برخلاف نسخه قبلی، این جا فقط کافی است که یک دکمه را فشار دهید و grappling hook خود را به تقریبا هر چیزی که در دنیای بازی طراحی شده است، متصل کنید. این هوک پیشرفته به همراه چترهای نجاتی که از لحاظ کمیت هیچ محدودیتی برایشان تعریف نشده است، ترکیبی فوق العاده جذاب و منحصر به فرد می سازد. چه کارها که با ترکیب این دو آیتم نمیتوانید بکنید. افرادی که در نسل گذشته روی کنسول یا رایانه های شخصی خود این بازی را تجربه کردهاند، قطعا متوجه منظور بنده هستند. تقریبا هر چیزی که در فیلمهای هندی یا فیلمهای اکشن هالیوود میبینید را در Just Cause 2 نیز میتوانید پیاده سازی کنید. برای مثال می توانید در حال فرود آمدن به کمک چتر نجات خود، این هوک را به یک قایق در حال حرکت متصل کرده و از اتفاقی که در نهایت رخ خواهد داد نهایت لذت را ببرید.
حتی در مبارزات خود می توانید از grappling hook برای جا به جا شدن استفاده کنید و مثلا خود را به سقف برسانید. این وسیله بهترین چیزی است که ریکو رودریگز دارد و تقریبا همه جا و در هر شرایطی می تواند از آن استفاده کند. البته ممکن است که عادت کردن به آن کمی هم طول بکشد. همچنین شما میتوانید استفادههای جالب دیگری هم از این هوک ببرید. در واقع شما میتوانید همزمان، هوک خود را به دو وسیله متصل کنید. به عنوان مثال، می توانید یک هوک را به هلیکوپتر متصل کرده و دیگری را به یک ماشین وصل کنید. بدین ترتیب، شما یک ماشین معلق روی هوا را به کمک یک هلیکوپتر میتوانید داشته باشید. علاوه بر این که حتی فکر کردن به چنین کارهایی جذاب و جالب است، بلکه میتوانند در بازی حالت کاربردی هم پیدا کنند. قطعا در چنین عنوانی ما باید کارهای دیوانه وار زیادی انجام دهیم. گیم پلی و مراحل بازی هم به همین شکل طراحی شده اند. واضح است که سازندگان دنیای Just Cause 2 را به نوعی طراحی کردهاند که ما بتوانیم از تمامی این ویژگیها استفادهای درست و مفید داشته باشیم. همین کاری که مثال زدیم را حتی روی افراد هم میتوان پیاده کرد، کاری که اتفاقا برای ما بازیکنان خیلی جذابتر است. به هر حال کیست که نداند یک گیمر عاشق انجام دادن چنین کارهایی با NPC هاست. این قابلیت به شما اجازه میدهد تا به روشهای متنوع و تقریبا نامحدودی، دشمنان خود را تنبیه کنید. با این که ویژگیهای نام برده شده، نیاز شما را به وسایل نقلیه کمتر میکنند، اما شما کماکان به وسیلهای نیاز خواهید داشت تا مسافت های طولانی را با آن بپیمایید. خوشبختانه وسایل نقلیه بازی از تنوع فوقالعادهای برخوردار هستند. متاسفانه اصلا هندلینگ و کنترل آن ها جالب و دلنشین نیست. نه تنها دلنشین نیست، بلکه آزاردهنده است. Just Cause 2 را نمیتوان تنها بازی جهان بازی دانست که چنین مشکلی را یدک میکشد. خاطرم است که به Watch Dogs و حتی Watch Dogs 2 نیز چنین ایراداتی گرفته میشود. به هر حال هندلینگ روان وسایل نقلیه چیزی است که در بازیهای جهان باز از اهمیت بالایی برخوردار است و باید جدی گرفته شود. احتمالا چیزی حدود ۱۰۰ نوع وسیله نقلیه مختلف در بازی میتوانید پیدا کنید که برای عنوانی که در سال ۲۰۱۰ منتشر شده است، تنوعی تحسین برانگیز به شمار میرود. اتوبوس، ماشین سواری، موتور، تراکتور، هلیکوپتر و قایق تنها بخشی از وسایل نقلیهای را تشکیل میدهند که در JC 2 حضور دارند. ریکو رودریگز میتواند از تمام این وسایل نقلیه استفاده کند.
تازه فقط این نیست! دهها مدل از ماشینهای سواری در بازی حضور دارند. انواع مختلف موتور و دیگر وسایل نقلیه را هم میتوانید در جمهوری Panau پیدا کنید. به این ترتیب هیچ کمبودی از لحاظ کمیت و تنوع وسایل نقلیه را در طول بازی احساس نخواهید کرد. حتی شرط میبندم که هرگز فرصت نکنید که سوار بعضی از آن ها شوید. نکته دیگر، این است که وسایل نقلیه تیپهای مختلفی دارند. در بازی فرقههای مختلفی حضور دارند و هر یک از اتومبیلهای خاص خود استفاده میکنند. به همین خاطر تیپ ماشینهایی که سوار میشوید هم متفاوت است. مثلا ماشینی که سوار آن شدهای میتواند یک ماشین نظامی باشد، یا یک ماشین شهری و معمولی. به عنوان مثال قایقی در بازی وجود دارد که نامش Agency Hovecraft است. علاوه بر سلاحهایی که در آن پیاده سازی شده اند، باید گفت که این قایق مخصوص سازمان است. البته بعضی از این وسایل نقلیه حالت اختصاصی نداشته و توسط همه، یا چند قشر به صورت مشترک مورد استفاده قرار میگیرند. پس همان طور که مشخص است، از لحاظ تنوع وسایل نقلیه، مشکلی در بازی دیده نمیشود. منتهی همان طور که اشاره کردیم، شرایط کنترل این وسایل چندان مطلوب نیست. Panau کشور بزرگی است و در خود محیطهای متنوعی را می بیند. جنگل، مناطق کوهستانی، مناطق یخ زده و برفی و مناطق شهری که هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند. در واقع رانندگی کردن یا کنترل چیزی که در آن نشستهاید در این مناطق متفاوت است. با این حال، این تفاوت به کمک بازی نیامده و نمیتوان مشکلات هندلینگ به خصوص ماشینها را به این سادگیها نادیده گرفت.
مواردی که گفته شد، تا حدی به فیزیک ضعیف بازی برمیگردند. تا زمانی که پیاده هستید و روی زمین راه میروید مشکلی دیده نمیشود. البته انیمیشنهای بازی هم عالی نیستند ولی خب میتوانند از خود دفاع کنند. مشکلی که در خیلی از بازیهای جهان باز دیده میشود، گریبان Just Cause 2 را نیز گرفته. ماشینهای بازی خیلی زود سرعتشان به حداکثر میرسد و کنترل ماشینی که با ماکزیمم سرعت در حال حرکت است، قطعا کار آسانی نیست. این موضوع، یک مشکل فنی به شمار میرود که در ماشینهای مدل بالا و سریع خیلی ملموستر است و بیشتر به چشم می آید. حتی تلاش برای هیجان انگیزتر شدن بازی نیز نمیتواند توجیه مناسبی برای این ضعف باشد. Saints Row را که به خاطر دارید؟ آن بازی هم تقریبا سبک و سیاقی مشابه با Just Cause دارد ولی این مشکل، دست کم در آن کمرنگ تر است. شرایط هلیکوپترها، هواپیماها و جتها و قایق ها بهتر است و احتمالا دلیلش هم این است که روی زمین حرکت نمیکنند! شرایط موتورها حتی از چیزی که فکرش را میکنید هم بدتر است. فیزیک نامناسب بازی روی کم شدن لذت شما از Just Cause 2 تاثیر مستقیم میگذارد. آن قدر تاثیر میگذارد که حتی رغبتی برای رانندگی کردن نشان نخواهید داد. فقط یک سری مسافتهای طولانی را مجبورید که با وسایل نقلیه زمینی طی کنید. خبر خوب دیگر این است که تنوع سلاحهای بازی نیز در شرایط مطلوبی به سر میبرد. از سلاحهای کمری گرفته تا شات گانها و مواد منفجره. نوعی سلاح در بازی به نام Rocket Launcher نیز وجود دارد که قطعا طرفداران Just Cause با چنین سلاحهایی آشنایی کامل دارند. در عنوانی مثل Just Cause 2 نیز از این سلاح استفادههای زیادی می شود و یکی از پرکاربردترین آیتمهای ریکو رودریگز به حساب میرود.
طراحی مراحل بازی باعث میشود که شما بتوانید چندین ساعت به تجربه Just Cause 2 بپردازید و خسته هم نشوید. اشاره کوچکی به فعالیتهای جانبی شما در JC 2 کردیم. به طور خلاصه، شما میتوانید هر کاری که در دیگر بازیهای جهان باز انجام می دهید را در Just Cause 2 نیز تکرار کنید. مراحل اصلی بازی میتوانند شامل تعقیب و گریز، حمله به پایگاهها و یا ترور شخصیتهای مختلف شوند. به لحاظ تنوع، Just Cause 2 عالی نیست ولی خب خیلی تکراری هم نیست. به بیان سادهتر، اگر طرفدار این چنین بازیها باشید، از Just Cause 2 خسته نخواهید شد. همچنین چیزهای مخفی زیادی در بازی منتظر شما هستند تا پیدا شوند. گشت و گذار در دنیای Just Cause 2 کاری شیرین و لذت بخش خواهد بود. طراحی تحسین برانگیز Panau یکی از دلایل این موضوع است که در ادامه به آن هم میپردازیم.
به لحاظ گرافیکی Just Cause 2 بازی فوق العاده ای نیست. مشکلات زیادی دارد ولی نباید از نقاط قوت آن هم به سادگی رد شد. خب اولا طراحی Panau قابل ستایش است. Just Cause 2 شما را میتواند به خود جذب کند و یکی از دلایل این موضوع هم، طراحی هنری خوب آن است. همان طور که اشاره شد محیطهای متنوعی را در Panau ویزیت خواهید کرد. وجه اشتراک همه این محیطها، طراحی تحسین برانگیز آن هاست. Just Cause 2 ویوهای چشم نواز زیادی دارد و به همین علت میتواند از لحاظ هنری، بازی خوبی به شمار برود. فراموش نکنید که این بازی در سال ۲۰۱۰ و برای کنسولهای نسل هفتمی منتشر شده است. اگر به آن دوران برگردید و این بازی را با بازیهای هم دوره خود مقایسه کنید، متوجه خواهید شد که JC2 در بحث طراحی هنری کم کاری نکرده است. سازندگان توانستهاند دنیایی را خلق کنند که هر چند به لحاظ فنی کم ایراد نیست، ولی معماری قابل ستایشی دارد و میتواند نمره قبولی را بگیرد. منتهی در بحث فنی Just Cause 2 لنگ میزند. طراحی چهرهها بد نیست ولی خیلی جای کار دارد. حتی در مقایسه با دیگر بازیهای مطرح سال ۲۰۱۰، Just Cause 2 در این زمینه نمیتواند از خود دفاع کند. باگهای بازی هم میتوانند برای شما ایجاد دردسر کنند و روی تجربه شما تاثیر منفی بگذارند. کیفیت بافتها در حد بازیهای خوب نسل هفتم نیست و میتوانست بهتر از این ها باشد. به طور کلی هر چیزی که به گرافیک فنی مربوط شود، Just Cause 2 در آن ضعیف عمل کرده است. با این حال به لطف طراحی زیبای Panau میتواند بازیکن را به دنیای خودش جذب کرده و تا حدی روی مشکلات فنی خود سرپوش بگذارد.
عنوان Just Cause 2 بازی خوبی است به شرطی که از طرفداران این سبک باشد. افرادی که به بازیهایی مثل Saints Row علاقه مند هستند، قطعا از Just Cause به خصوص Just Cause 2 نیز لذت خواهند برد. البته این بازی مربوط به سال ۲۰۱۰ است و به همین خاطر شاید تجربه آن برایتان خیلی لذتبخش نباشد که البته دلیل این موضوع هم تماما تفاوتهای گرافیکی از آن زمان تا به الان است. با این وجود، اگر با گرافیک نسل هفتمی مشکلی ندارید، فکر نمیکنم تجربه کردن Just Cause 2 برایتان پشیمانی به بار بیاورد! در غیر این صورت میتوانید آخرین نسخه این مجموعه، یعنی Just Cause 4 را امتحان کنید. Just Cause 2 در دوران خود، بازی خیلی خوبی بود که توانست در حد انتظارات ظاهر شده و طرفداران خود را راضی نگه دارد.
پر بحثترینها
- ۱۵ مشکل بزرگ سری GTA که طرفداران سرسخت نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- ویدیو: مقایسه Call of Duty Black Ops 6 روی PS5 و Xbox Series X/S [زیرنویس فارسی]
- نقدها و نمرات بازی Dragon Age: The Veilguard منتشر شدند
- رسمی: سونی دو استودیوی Neon Koi و Firewalk، سازنده Concord، را تعطیل کرد
- نقدها و نمرات بازی Call of Duty: Black Ops 6 منتشر شدند
- ادعای سازنده Concord: اثری ساختیم که تجربه فوقالعادهای را به گیمرها ارائه میدهد
- بیش از ۸۰ بازی برای PS5 Pro بهینه شدهاند
- گزارش: کارگردانان بازی Marvel’s Wolverine نقش خود را رها کردند
- شمار بازیکنان همزمان Dragon Age: The Veilguard در روز عرضه به بیش از ۷۰,۰۰۰ نفر رسید
- تحلیلگر: Ghost of Tsushima ارزش سرگرمی و عدم تحمیل ایدئولوژی را در اولویت قرار داد
نظرات
یادش بخیر انگار دیروز بود بازیش کردم رفت
گذر زمان رو ببین که چشم به هم زدنی میگذره و رحم نمیکنه
واقعاً درس میگی
من جست کاز ۲ رو X360 تموم کردم زمانی که یه دختر مدرسهای بودم
یادمه اسم بازی رو نمیدونستم به فروشنده گفتم: همون بازی که شبیهی آنچارتده!
ای خدا…
Are you calling me, are you trying to get through
Are you reaching out for me, and I’m reaching out for you
“زمانی که یه دختر مدرسهای بودم”
الان چی هستی؟ ?:-) ?:-)
الان دیگه ۲۵ سالمه
لیسانس کامپیوترم
لیسانس کامپیوتر؟؟؟؟؟! استغفر ا… .
فقط یه چیز باید بگم :
از یه شخصیت به یه شخصیت دیگه
از یه انسان به یه انسان دیگه.
در آخر هم catfish کردن بقیه 😉
ولی به قول جان سی مکسول : هیچ چیز نمیتواند تغییر کند مگر این که با آن رو به رو شویم! رو به رو شدن آدم با خودش خیلی سخته.
خیلی هم سخته توی کشوری مثل ایران توی فضای مجازی ، خودت باشی 🙂
خیلی رشدت سریعه ها . ظرف ۴ ماه از ۱۶ سالگی رسیدی ۱۹ سالگی و ۳ ماه بعدش هم در جا لیسانستو گرفتی و ۲۵ ساله شدی . واقعا تحسین لازمه :yes: :yes: :pray: :worship: :pray: :worship:
خخخ چه داستانیه چرا این اسپید گرل هر وقت حرفی میزنه یا منفی میگیره یا مورد تمسخر قرار میگیره،تبعیض جنسیت گل میکنه تو اینجا
بانوی من واقعا این حجم از اچیومنت های شما در زندگی بی سابقه ست و چقد فن بیان شما شیواست
امین جان بابت راهنمایی درباره کارت گرافیک تو اون پست ممنون :rose:
فقط چند تا سوال:
.این gtx 1070 ti 3x تو همه فروشگاه های اینترنتی زده ناموجود، تو بازار پیدا میشه؟
.با چی رندر گرفتی؟
.به نظرت همین تابستون دست به کار شم یا فعلا صبر کنم؟
رندر رو با شادو اف تومب ریدر و دوم ۴ و بتلفیلد ۵ گرفتم و رو ۱۰۸۰ با بالاترین تنظیمات تونستم ۱۲۰ فریم رو برای همه بگیرم
رو ۴ کی هم راحت ۶۰ متغیر رو بگیرم در بهترین ۶۰ و در بد ترین رو ۴۵ بود
الان دلار رو به افته و همه زدن ناموجود
یکم صبر کن و موقعی که دلار درست وایستاد بخر
خدا رو چه دیدی شاید تونستی مدل بهتر بخری
این گرافیک فعلا دهمین گرافیک قدرتمنده و ارزان هم هست
ممنون :heart: :rose:
میشه ایمیلتو بدی دفعه بعد بیام اونجا؟
PERSIANSTALKER@GMAIL.COM
اسم استیمم هم همینه
خداییش باید قبول کرد جاست کاز بعد نسخه ی ۲ تغیر ان چنانی نکرد
البته من خودم هم ۳ روبازی کردم هم نسخه ۴ اما بعد یه مدت تکراری میشد و فقط گیمپلی هیجان انگیز داشت و دیگرهیچ
امیدوارم جاست کاز بعدی یه تغیر اساسی حتما ببینه :-))
جِست کاز بازی خوبیه… آنچارتد x360 بود ولی gta4 یه چیزه دیگس
۳ تا چیز بی ربط به هم ?:-) 😐
اینا به حرف گوش نمیدن با من صحبت کن 😎 :-* 😉 😐
این بازی تو دوره خودش بازی خوبی بود.بین چهار نسخه هم بهترینه . نسخه اول معمولی نسخه سوم صرفا یک بازی متوسط رو به بالا و نسخه آخری افتضاح.با این فرمون پیش پرن امیدی به نسخه ۵ نیست مگه یک بازنگری اساسی کنن رو این فرانچایز.
نمیدونم چرا هرچی که تو زمان خودش خوب نبود وقتی ازش چند سال میگذره میگن خوب بود برای مثال مافیا ۲ چقد موقع انتشارش ازش نقد منفی کردن الان میگن بهترین مافیا یا مکس پین۳ چرا اینجوری هستیم نمیدونم
یادش بخیر.اینو اون موقع که رو pc ام بود خیلی مینشستم بازی میکردم……..
وای خدا این بازی بهترین نسخه از سری جاست کاز بود. متاسفانه همانطور که دیدیم نسخه ی ۳ و ۴ یکی از یکی بد تر و بی هدف تر بودن. ولی این بازی نه. آدم دوست داشت کل مرحله هاشو تا آخر بره چون واقعا تنوع زیادی داشتن و از طرفی هم گیم پلی بازی به شدت چالش برانگیز و لذت بخش بود. چیزی که ما هرگز توی نسخه ی ۳و ۴ ندیدیم… گرافیک بازی هم که زمان خودش حرف نداشت حالا اینکه منتقد ما نوشته گرافیک فنی خوب نیست شاید با بازی های الان مقایسش کرده 😐 به هر حال اونقدری که این بازی ارزش بازی کردن داره ( حتی همین الان هم ) نسخه ی ۳و۴ ندارن. ممنون بابت نقد. به امید ساخت یه جاست کاز اصیل و درست حسابی 😎 :yes: :yes:
ممنون بابت نقد نیاز داشتم. دو دلم بگیرمش یا نه….
نسخه ۲ بهتر از ۳ بود و نسخه ۳ بهتر از ۴
متاسفانه هر نسخه داره نزول میکنه !
نسخه ۴ که واقعا یه فاجعه تمام عیار بود و من بیشتر از ۵ ساعت نتونستم تحملش کنم
شخصیت پردازی فاجعه کاراکتر های فرعی و متوسط رو به پایین شخصیت اصلی، خط داستانی افتضاح و بدتر از اون روایت مسخره و بی ارزش بازی، گرافیک فنی متوسط و عدم وجود عنصری به اسم موسیقی متن به یاد ماندنی، گانپلی خشک و خسته کننده و سیستم حمل و نقل پر دردسر در مپ،
چهارتا انفجار و صحنه های اکشن نتونست منو ترقیب به تجربه بازی بکنه و از معدود بازی هایی که حتی داستانش رو هم برای یه بار تموم نکردم
یه بازی بسیار خوب. که با یکم فاصله رقیب gta و far cry شده بود ولی از نسخه ی سوم دیگه بیش از حد به سمت فان بودن رفت و نتونست تو کلاس بهترین بازیهای جهان باز بمونه. هر چند همون سرگرم کننده بودنش باعث میشه همچنان مخاطب داشته باشه.
این قسمت عالی بود به نظر بهترینش همین ۲ بود کلی نو اوری هم داشت ولی بعد قسمت ۳و۴ هم خوب بودن ولی به پای این نمیرسیدن
خسته نباشید جناب مقدم
خیلی نقد های کامل و متوالی بیرون میدید.
موفق باشید
واقعاً جاست کاز های جدید مسخره شدن.
من واقعاً میگم جاست کاز ۳ رو بعد از چند روز و جاست کاز ۴ رو بعد از یک ساعت و نیم ازش زده شدم.
راستش به نظر من جاست کاز ۳ و ۴ به جز داستان و چند تا بخش خالی و بی محتوا تو نقشه هیچ فرق دیگه ای نداشتن.
جاست کاز ۳ که مپش تقریباً یه بخشش کپی پیست شده بود. :no:
just cause مضخرف ترین بازی صنعت گیم. نسخه ۲ و ۳ و ۴ رو تموم کردم همه وسایل نقلیه هم باز میکردم. ولی بعد از تمام کردن همه نسخه ها فهمیدم چقدر این بازی بی محتوا بود. پیشنهادم به گیمر ها اینه که اگه مجانیش رو گیر اوردین بازی کنین در غیر این صورت سمتش نرین یا اگر پول اضاف داشتین یا مثلا خواستین برای بچه ی نوجوانتون بازی بخرین.
جاست کاز دو بازی خوبی بود ولی وقتی که مراحل داستانی رو میرفتی تو نصف مراحل با خودت میگفتی الان دقیقا این کارا چه ربطی به داستان داره . نسخه ۳ و ۴ رو بازی نکردم . ولی یکش خیییییییییییلی چرت بود
تنها نسخه بازی که روی لپ تاپ رفتم.واقعا گیم پلی بازی لذت بخش هست مخصوصا صحنه های انفجار،همش دوست داشتم پایگاه های نظامی رو منفجر کنم.