دوباره میازاکی، دوباره شاهکار… | نقد و بررسی Sekiro: Shadows Die Twice
آرام چشمانش را باز می کند. تمامی قسمت های بدن او دردی شدید و عجیب را متحمل می شوند. با سختی هر چه تمام تر نگاهی به اطراف میاندازد. اولین فکری که به ذهن او می رسد این است که آیا مرده است؟ نه… اینجا نه به بهشت شبیه است نه به جهنم. بیشتر به سان برزخی است برای بلاتکیفان و کسانی که کار ناتمام دارند. ناگهان تمامی اتفافات به سرعت از جلوی چشم او رد می شود. او در مقابل دشمن قدیمی، در دشتی بزرگ و چشم نواز…یک ضربه ی مرگبار که او را از پای در می آورد. و دشمنی که ارباب او را می رباید. نگاهی به دست چپ خود می اندازد. از همان ثانیه اول هوشیاری متوجه شده بود که دست چپ خود را از دست داده است. اما در کمال شگفتی دستی مصنوعی را به جای دست چپ خود می یابد. با دقت بیشتری به اطراف نگاه می کند. مجسمه های بودا فضای خانه را پر کرده اند. حس تعجب توأم با کنجکاوی به او دست می دهد. اما ناگهان دغدغه ی مهم تری به ذهن او می رسد. او تحقیر شده است. نه تنها دشمن قدیمی او را شکست داده، بلکه شینوبی در انجام وظیفه خود که حمایت و حفاظت از ارباب جوان خود بود نیز ناکام مانده و ارباب او اکنون در اختیار دشمنان است و جان او در خطر قرار دارد. شرافت او لکه دار شده، اقتدار او رنگ باخته. اما هنوز کار تمام نشده. آری او دست خود را از دست داده، آری ارباب او در چنگال دشمنان گرفتار است، آری او در مقابل دشمن شکست خورده، اما همه چیز تمام نشده. او زنده است و می تواند کار ناتمام خود را به سرانجام برساند. او می تواند ارباب خود را نجات دهد و ارزش و اعتبار خود بازگرداند. او می تواند دشمن قدیمی خود را شکست داده و انتقام همه چیز را از او بگیرد. بر می خیزد، هر چند درد و ناتوانی بدن او را فرا گرفته، اما این سختی ها جلوی او را نخواهند گرفت. او زنده است چون هنوز کار او با این دنیا تمام نشده. نگاهی به بیرون خانه می اندازد و مردی را می بیند که مشغول تعمیر مجسمه ای است. به صورت غریزی در می یابد که این فرد همان نجات دهنده اوست و احتمالا نیز همان فردی است که دست مصنوعی را به جای دست او قرار داده…عزم خود را جزم می کند و به سمت در خروج حرکت می کند. می داند ماحراجویی بزرگ و عظیم و سختی در پیش دارد و انواع دشمنان بین او و هدفش قرار دارند. Katana خود را دست می فشارد و قدم به بیرون می گذارد. او اماده است کار ناتمام خود را تمام کند.
با سلام خدمت شما گیمفایی های عزیز و تبریک سال جدید با کمی تاخیر… در سال جدید از خداوند سلامت جسمی و روحی، و سپس موفقیت مالی و شغلی را برایتان آرزو مندم. مقاله نقد و بررسی Sekiro:Shadows Die Twice که به مناسبت عید کمی طولانی تر و مفصل تر نوشته شده، خدمت شما تقدیم می گردد…
Sekiro Shadows Die Twice, یکی از مورد انتظار ترین عناوین سال ۲۰۱۹ به شمار میرفت. بسیاری از طرفداران سری سولز-بورن و عاشقان بازیهای میازاکی، برای تجربه این عنوان روزشماری می کردند. اکنون که بازی عرضه شده و نمرات و امتیاز های آن نیز اعلام گردیده، باید به جرأت گفت میازاکی در کنار تیم بااستعداد و فوق العاده خود در فرام سافتور، بار دیگر یک عنوان شاهکار را تحویل مخاطبان و منتقدان داده اند. یک ماجراجویی جذاب، لذت بخش و البته چالش برانگیز که می تواند ساعت ها شمارا سرگرم سازد…با نقد و بررسی این بازی همراه من و گیمفا باشید.
استودیوی فرام سافتور (From Software) در نسل هشتم خود را به عنوان یکی از برترین و بزرگترین سازندگان و توسعه دهندگان در صنعت بازی های ویدیویی به همگان اثبات کرده است. به غیر از دو عنوان فوق العاده Bloodborne و Dark souls 3, حتی عناوین ریمستر شده این استودیو هم با استقبال بالای طرفداران و تمجید منتقدان همراه بودند. مانند نسخه های ریمستر شده نسل هشتمی Dark Souls و Dark Souls 2. پس از انتشار بسته الحاقی Old Hunter عنوان Bloodborne, فرام سافتور به نوعی در سکوت خبری فرو رفت و هیچ اطلاعاتی در مورد بازی بعدی آنها منتشر نمیشد. این سکوت خبری بالاخره با انتشار تیزری کوتاه به پایان رسید و همگان متوجه شدند بازی جدید این استودیو بر خلاف اشتیاق بالای طرفداران، دنباله بازی شاهکار Bloodborne نخواهد بود. بلکه From Software مشغول کار بر روی بازی کاملا جدید است. با وجود آنکه برخی طرفداران از اینکه بازی جدید آنها دنباله بلادبورن نبود کمی ناراضی بودند، با این حال به خاطر اعتمادی که به سازندگان این استودیو و خصوصا کارگردان افسانه ای آن هیدتاکا میازاکی داشتند، برای بازی جدید مشتاقانه روزشماری می کردند. سازندگان اعلام کرده بودند که Sekiro:Shadows Die Twice, با وجود شباهت ها و اشتراکات کلی نسبت به سولز بورن، کاملا هویت مستقل خود را داراست و همین مسأله برای بسیاری از مخاطبان و طرفداران جالب بود و آنها منتظر بودند تا ببینند که Sekiro چه عملکردی از خود به جای خواهد گذشت. بالاخره بعد از مدت ها انتظار و روزشماری، چند روز پیش این بازی رسما عرضه شد و اکنون با کمترین فاصله زمانی ممکن، نقد و بررسی جدیدترین ساخته Fromsoftware خدمت شما گیمفایی های عزیز تقدیم می شود. با من و گیمفا همراه باشید.
عملیات نجات، با چاشنی انتقام
از داستان بازی شروع می کنیم. Sekiro:Shadow Die Twice در قرن ۱۵ میلادی در دوران سن گوکو جریان دارد. جایی که سرزمین آفتاب تابان به شدت درگیر هرج و مرج و جنگ های قبیله ای است. بسیاری از حاکمان نیز برای رسیدن به قدرت ارتش و گروه خود را تشکیل داده، و به نوبه ی خود سهمی در این آشوب داشته اند. داستان بازی از جایی شروع می شود که یک Shinobi که مسئولیت حفاظت از یک ارباب جوان را بر عهده دارد، در دشتی با دشمن قدیمی خود مواجه شده و طی نبردی، به شدت زخمی شده و به حال مرگ رها می شود. ارباب او نیز ربوده می شود و در چنگال دشمنان گرفتار می گردد. یک مجسمه ساز که کار او ساخت مجسمه های مختلف بوداست، او را پیدا کرده و از مرگ نجات می دهد. همچنین به جای دست چپاو که طی نبرد قطع شده بود، یک دست و ابزار مصنوعی قرار می دهد (Prosthetic Arm). اکنون این شینوبی که اکنون Sekiro نامیده می شود ( Sekiro به معنای گرگ یک دست است) شرافت و ارزش خود را لکه دار شده میبیند. او نه تنها در نبرد به سختی شکست خورد، بلکه وظیفه ی اصلی خود که حفاظت از ارباب جوانش بود را نیز نتوانست به انجام برساند و همانطور که می دانید، ژاپنی ها بسیار مسئولیت پذیر هستند و به شدت به وظایف خود اهمیت می دهند!!! Sekiro بعد از بازیابی سلامت جسمی خود و کمی تمرینات کلی و آشنایی به چگونگی استفاده از Prosthetic Arm و ابزار وابسته به آن، راهی ماجراجویی عظیم و پر مخاطره می شود تا هم ارباب خود را نجات دهد، و هم انتقام شکست و تحقیر خود را از دشمنان بگیرد. و البته در طی این ماجراجویی دشمنان و هیولاهای بسیاری سد راه او خواهند شد و شما باید این دشمنان را از پای در بیاورید.
اولین ویژگی و همچنین تفاوتی که در بخش داستانی بازی شاهد آن هستیم، این است که برخلاف ساخته های پیشین فرام سافتور، دیگر شاهد روایتی گنگ، مبهم و کلی آن هم فقط از طریق توضیحات آیتم ها و صحبت های مرموز NPC ها نیستیم و شخصیت اصلی بازی نیز، این بار صحبت می کند. پس از گذشت مدت بسیار کوتاهی، هدف و مسیر داستان بازی به آسانی مشخص می شود و شما در میابید که باید راهی سفری پرمخاطره شوید تا از یک طرف ارباب Sekiro را نجات دهید، و از طرف دیگر انتقام خود را بگیرید. پس از همان لحظات اولیه، هدف اصلی بازی و انگیزه ی شخصیت اصلی مشخص می شود. از طرف دیگر چون Sekiro صحبت می کند و با شخصیت های مختلف در گوشه کنار بازی می تواند تعامل مستقیم داشته باشد، شما می توانید اطلاعات بیشتری در مورد داستان و جزئیات مختلف را از طریق این گفت و گو ها کسب کنید. البته اگر فکر کرده اید به واسطهی این موارد با داستانی صددرصد روراست و مشخص طرف هستید، بایدخیالتان را راحت کنم که همچنان داستان، اتفاقات و شخصیت ها، رمز و راز و پیچیدگی های خود را دارا هستند و اگر از پیدا کردن رموز و نکات مخفی و باطنی در باطن داستان لذت می برید، چیزهای جالب و جذابی برای شما وجود خواهد داشت. از برخی شخصیت های مرموز با دیالوگ هایی مرموز تر گرفته، تا مکان ها و مناطق مخفی و جانبی که راز های گوناگونی را در دل خود جای دادهاند. در واقع با وجود این که داستان بازی این بار به مراتب واضح تر و مشخص تر از سولز-بورن روایت می شود، اما همچنان رموز، پیچیدگی ها و سوپرایز هایی مشابه عناوین قبلی را نیز داراست. به شخصه بسیار این نوع روایت داستان و واضح تر شدن جزئیات مربوطه را پسندیدم چون این کار موجب درگیر شدن بهتر مخاطب با داستان و دنیای بازی می شود و بیش از پیش مخاطب را در دنیای بازی غرق می سازد.
در مورد داستان بازی باید بگویم، روایت، اتفاقات، پیچش های داستانی و دیالوگ ها، در سطح مطلوبی قرار دارند و از لحاظ کیفیت، کاملا انتظارات را برآورده می سازند. اما نباید انتظار یک داستان بی نظیر و حماسی-سینمایی را داشته باشید. در مورد شخصیت پردازی باید بگویم شخصیت خود Sekiro, خوشبختانه خشک و نچسب نیست و امکان همزاد پنداری و درک او از سوی مخاطب به خوبی وجود دارد. البته از طرف دیگر شخصیت پردازی ارباب او را نمی توان خیلی خوب یا فوق العاده محسوب کرد و در بهترین حالت ارباب Sekiro شخصیت پردازی متوسطی دارد. در مورد دیگر NPC ها نیز بگویم هر کدام از آنها هم رمز و راز و پیچیدگی خود را دارا هستند و هم از تنوع رفتاری خوبی برخوردارند، و هم دیالوگ های کوتاه و کم شمار آنها خوب و جذاب نوشته شده تا هم از یک طرف حس و حال رمزآلود آنها را تشدید کند، و از طرف دیگر با جملاتی کوتاه اما جذاب و تاثیرگذار، بازیباز را در دنیا و اتمسفر بازی نگه دارد. پیشینه داستانی و اخلاقیات این شخصیت های فرعی نیز در نوع خود جالب و متفاوت کار شده که همین مسأله باعث شده شاهد یک مشت شخصیت آبکی و سطحی نباشیم. ریتم داستان بازی نیز روند و حالتی کاملا سینوسی و متغیر دارد و در برخی لحظات و در طی برخی مراحل، ریتم بازی به شدت تند می شود و بالا می رود، و در برخی لحظات کاملا ریتم بازی آهسته می شود و در کل ریتم ثابتی وجود ندارد. هر چند تغییر ریتم وقایع و اتفاقات و جریان بازی رابطه ی مستقیمی با داستان و یا دشمنان هر منطقه دارد باید بگویم در برخی مراحل ریتم بازی بدون دلیل منطقی و موجهی کند می شد که البته نمی توان این مشکل جزئی را یک نقطه ضعف مهم دانست.
مبارزاتی بی نظیر و لذت بخش
گیم پلی عناوین میازاکی، همواره لذت بخش و جذاب بوده اند. هر چند از لحاظ فنی و جزئیات، هر کدام از بازی های فرام سافتور با دیگر تفاوت های به خود می بینند. در سری سولز به لطف قابلیت انتخاب کلاس شما می توانستید به چندین شیوه در بازی پیشروی کنید و بازی را به پایان برسانید. اگر میخواستید می توانستید با استافاده از جادو با فاصله گرفتن از دشمنان آنها را نابود کنید، و اگر هم اهل تقابل تن به تن و فیزیکی بودید، یا می توانستید از سلاح+سپر استتفاده کنید، یا دو سلاح سریع و شیوه های دیگر. این تنوع در سبک و روش مبارزات به بازییازان اجازه می داد بر اساس و علاقه و سلیقه خود به بازی بپردازند و در آن پیشرفت کنند. در بلادبورن هر چند دیگر کلاس های کاملا متفاوت وجود نداشت، اما با این حال روش های گوناگونی برای مبارزه موجود بود. از سلاح های دو دستی و سنگین گرفته، تا سلاح های سریع+تپانچه، اما چیزی که در بلادبورن محسوس بود تاکید و مانور کامل بازی بر روی جاخالی دادن (Dodge) بود تا استفاده از تنها سپر بلااستفاده بازی. اما سیستم مبارزات و گیم پلی Sekiro به طور کامل با دیگر عناوین میازاکی تفاوت دارد. در Sekiro چیزی به نام مبارزه از راه دور و از طریق جادو یا سلاح های پرتابی، و همچنین روش محتاطانه مبارزه با استفاده از سپر وجود ندارد و حتی هیچ گونه کلاس انتخابی یا سیستم ساخت و شخصی سازی کاراکتر هم در دسترس نیست. تنها روش و راه برای از پا درآوردن دشمنان، استفاده از Katana است که از قضا تنها شمشیر شما در طول کل بازی، از اولین لحظه تا آخرین باس فایت محسوب می شود. دیگر خبری از سلاح های مختلف و گوناگون نیست و همچنین چون هیچ زره یا لباسی برای یافتن، ارتقأ یا خرید نیز وجود ندارد. شما با همان چیزی که شروع می کنید، با همان هم بازی را به پایان خواهید برد. این نکته را می توان اولین تفاوت بزرگ Sekiro با سولز-بورن دانست.
گیم پلی بازی بر اساس نبرد مستقیم و شیوه ی هجومی طراحی شده است. Katana شما، هم وظیفه ی آسیب رساندن و کشتن دشمنان را دارد، و هم نقش مدافع در برابر ضربات و حملات دشمنان مختلف انسانی و هیولاهای گوناگون. اما یک نکته بسیار مهم در مورد مبارزات بازی وجود دارد. اکثر ضرباتی که شما به دشمنان یا دشمنان به شما وارد می سازند، دفع خواهند شد و آسیبی نخواهند رساند. در واقع دفع (Blocking) و منحرف ساختن ضربات دریافتی (Deflection) مهم ترین بخش گیم پلی بازی به شمار می روند. مانند بسیاری از عناوین اکشن-شمشیری که در آن ضربه زدن حتما به آسیب وارد کردن منتهی می شود، در Sekiro بسیاری از ضربات و حملات شما یا دشمنانتان دفع می شود. همین دلیل باعث شده به طور میانگین زمان نبرد های این بازی کمی طولانی تر و فرسایشی تر از سولز-بورن باشد. در سولز-بورن کشتن دو-سه دشمن معمولی (که سپر ندارند) بیشتر از ۱۵-۲۰ ثانیه زمان از شما نخواهد گرفت. اما در Sekiro گاهی اوقات کشتن دو سرباز معمولی دشمن، ممکن است تا نزدیک به سی یا چهل ثانیه نیز به طول بیانجامد. البته این فقط در حالتی است که شما از ابزار و آیتم های در دسترس استفاده نکنید و فقط با اتکا به شمشیر بخواهید دشمن را از پای در بیاورید.به طور کلی مهم ترین بخش گیم پلی همین بخش Blocking و Deflection محسوب می شوند. چون که اگر نتوانید به خوبی ضربات دشمن را دفاع یا منحرف سازید، هم خیلی زود در نبرد ها از پای در میایید، و هم نمی توانید دشمنان را نابود کنید. چون نه تنها دفاع و منحرف ساختن ضربات و حملات دشمنان مانع آسیب رسیدن و کشته شدن شما می شود، بلکه می توانید با استفاده از برخی مهارت ها و تکنیک ها، در ضد حمله به دشمنان آسیب برسانید. البته اینجا یک نکته قابل تأمل وجود دارد و آن این است که هنگام مقابله با ضربات دشمنان، وقت مشخص و محدودی برای دفاع در مقابل ضربات آنها وجود دارد و اگر دیرتر یا زودتر از آن زمان دکمه یا کلید دفاع را فشار دهید، Sekiro نمی تواند ضربه درافتی را منحرف سازد و بنابراین شما آسیب خواهید دید. هر چنئ این چنین چالش ها برای سولز باز ها و طرفداران آثار فرام سافتور عادی و منطقی است و پس از گذشت مدت اندکی، با نحوه و عملکرد سیستم دفاع و انحراف ضربات دریافتی به خوبی خو خواهید گرفت. البته احتمالا در اوایل بازی و به علت جدید و ناشناخته بودن این سیستم، ممکن است دچار مشکل شده و هنگام مبارزات کمی اذیت شوید که همانطور که گفتم پس از مقداری بازی کردن شرایط سیستم مبارزات را به خوبی درک خواهید کرد و با آن آشنا خواهید شد.
پس از آشنایی نسبی با نحوه دفاع و مقابله در برابر حملات دشمنان، کم کم به صورت جدی بازی سختی ها و چالش های آن خود را نشان می دهند. شاید گیر کردن میان سه یا چهار دشمن معمولی و ساده در سری سولز آنچنان مشکل ساز و خطرناک نباشد، اما در Sekiro اتفاق افتادن همچین شرایطی می تواند بسیار مرگبار و خطرناک باشد. خصوصا آنکه حتی ضعیف ترین و سطحی ترین دشمنان نیز ضربات شما را تا حدی مشخص دفع ساخته و حتی با استفاده از ضد حملات به شما آسیب می رسانند. حال اگر در بین سه یا چهار دشمن باشید، عرصه بر شما تنگ خواهد شد چون نه تنها شما می بایست به صورت مداوم مراقب محیط و پیرامون خود باشید و حملات چند جانبه دشمنان را دفاع کنید، بلکه در همان شرایط بایستی خود را به دشمنان رسانده، و با حملات و ضربات مختلف، آنها را از میان بر دارید. بهترین و جذابترین نکته در شرایط این چنینی این است که چالشی که توسط بازی برای شما ایجاد می شود بسیار لذت بخش و جذاب است و به نوعی بازیباز را مجبور می سازد با استراتژی و نقشه به مبارزه بپردازد و از حملات و حرکات ریسکی و خطرناک تا حد ممکن پرهیز کند. چون اگر حتی برای چند لحظه کوتاه از دفاع و مقابله غافل شوید و گارد شما پایین بیاید، با دریافت اولین ضربه دفاع شما می شکند و دشمنان با سرعت و وارد آوردن حملات سریع شما را از پای در خواهند آورد. بنابراین در این چنین شرایطی قبل از هر حرکت می بایست همه چیز را ارزیابی کنید و برای عواقب احتمالی آماده باشید. البته ذکر این نکته ضروری است که بسیار از بررسی ها و توجهات به صورت پیش فرض در ذهن بازیباز شکل می گیرد و بنابراین شاهد یک سیستم آنالیز پیچیده برای یک نبرد معمولی نخواهید بود. به خصوص اگر از طرفداران پر و پا قرص عناوین چالش برانگیز بوده و عناوینی مانند Dark souls یا Nioh را تجربه کرده باشید، در این شرایط و موقعیت بسیار مسلط تر و آماده تر خواهید بود. و از چالش ها و سختی هایی که در نبرد های چند نفره علیه شما وجود دارد نهایت لذت را خواهید برد.
همانطور که احتمالا می دانید، در عنوان Sekiro برخلاف سری سولز-بورن، دیگر محدودیت بزرگی به نام خط استقامت وجود ندارد و شما هر چقدر که بخواهید می توانید بپرید، جاخالی دهید، ضربه بزنید و حمله کنید و دفاع کنید و هیچ محدودیتی در این زمینه ندارید. به لطف همین آزادی و عدم محدودیت، مبارزات بازی بسیار سریع و جذاب دنبال می شوند و ریتم مبارزات و درگیری ها بسیار بالاست و همین مسأله علاوه بر لذت بخش کردن و جذابیت بخشیدن به گیم پلی بازی، هیجان مبارزات را نیز چندبرابر کرده است و همواره شما در حال و هوای و نبرد و مبارزات مختلف هستید. در واقع هنگام تجربه ی Sekiro هیجان را در تک تک لحظات حس خواهید کرد. البته اگر بیش تر اهل مخفی کاری هستید، ممکن است این حس و هیجان را کم تر تجربه کنید. البته اگر فکر می کنید نبود محدودیت Stamina، عنوان Sekiro را به عنوانی ساده تبدیل کرده است سخت در اشتباهید، چرا که دو سیستم White spirit Emblem و Posture به راحتی جای نبود استقامت را پر کرده اند تا این که خدای نکرده بازیبازان کار ساده ای پیش نداشته باشند. در مورد White spirit Emblem و Posture در ادامه صحبت خواهیم کرد.
از سیستم Posture اسم آورده شد، بد نیست توضیحاتی درباره ی این سیستم بدهم. کلمه ی Posture به معنای وضع و طرز ایستادن است. اما این سیستم چه تاثیری در مبارزات می گذرد؟ همانطور که گفتم در Sekiro اکثر ضربات و حملات شنا یا دشمنانتان به ثمر نمی نشیند و دفع می شود، اما حتی همین حملات بی اثر نیز بر روی گارد و سیستم دفاعی شما یا دشمنان تاثیر می گذارد. در پایین صفحه هنگام مبارزات خطی وجود دارد که به مرور زمان، و بر اثر ضربات دریافتی، آسیب دریافتی و حملات سنگین پر می شود(این خط برای شخصیت شماست)، اگر این خط کاملا پر شود، دفاع شما شکسته شده و شما در حالت آسیب پذیر قرار می گیرید و دشمن می تواند یک ضربه مرگبار (Fatal Blow) به شما وارد سازد که می تواند منجر به مرگ شما شود. از طرف دیگر این خط Posture برای دشمنان نیز وجود دارد و بر اساس حملات متعدد یا آسیب زدن به آنها، یا استفاده از ابزارهای Prosthetic Arm مانند چاقوی پرتابی، Shiruken, خط Posture آنها نیز کامل می شود و در نتیجه دفاع آنها می شکند و آنها کاملا آسیب پذیر می شوند و شما می توانید با یک Finisher، کار آنها را تمام کنید. Finisher هایی که هم جذاب و زیبا هستند و هم کار دشمن را یکسره می کند. هر Finisher با میزان زیادی خون همراه است که صحنه ای بسیار خشونت بار و البته برای گیمرها جذاب را به وجود می آورد. اگر بخواهم یک مثال بهتر برای نحوه کار Posture بزنم، باید به بازی Nioh اشاره کنم. اگر این بازی را تجربه کرده باشید می دانید که اگر خط استقامت دشمن خالی می شد، آنها خسته می شدند و دفاع آنها کاملا از بین می رفت و شما می توانستید با یک Finisher آنها را از پای در بیاورید. عملکرد سیستم و مکانیزم Posture هم به همین صورت است. البته باید بگویم در کل این دو مکانیزم را اصلا نمی توان مشابه و یکسان دانست و سیستم Posture حالت نوآورانه مخصوص خود را نیز داراست. بدیهی است که هر چه دشمن ضعیف تر و معمولی تر باشد، شکستن Posture او آسان تر است و بعضا با چند ضربه دقیق به سرعت می توانید آنها را در حالت بی دفاع و آسیب پذیر قرار دهید، و هر چه دشمن قوی تر و سخت تر باشد(مانند مینی باس ها و باس ها)، شکستن دفاع آنها و پرکردن خط Posture آنها به مراتب سخت تر خواهد بود، با این وجود حتی باس های بازی را نیز می توانید در حالت آسیب پذیر قرار دهید و Posture آنها را از حالت تعادل خارج سازید که اتفاقا این روش یکی از مهم ترین شیوه ها برای از بین بردن باس های بازی نیز به شمار می رود. ناگفته نماند شما می توانید خط Posture خود را نیز ارتقأ دهید تا بتوانید ضربات بیشتری متحمل شوید و دیرتر دفاع شما شکسته شود، که چگونگی این ارتقا را جلوتر به شما خواهم گفت.
برویم سراغ جدیدترین و متفاوت ترین مکانیزم بازی که تفاوت Sekiro با سولز-بورن را بیش از گذشته نشان می دهد. استفاده از دست مصنوعی گرگ یک دست، یعنی Prosthetic Gadgets که رنگ و بویی جذاب و متفاوت به بازی بخشیده است. به غیر از سلاح سرد شما، Katana که تنها سلاح اصلی کل بازی نیز محسوب می شود، سازندگان ابزارهایی را در قالب Prosthetic Arm قرار داده اند تا گیم پلی و مبارزات بازی کامل تر و جذاب تر شود. تعداد ابزارها و وسایلی که می توانید در کنار Katana و در قالب Prosthetic Arm استفاده کنید قابل توجه است. یکی از این ابزارها، شعله افکن (Flame vent/Flamethrower) است که در جریان بسیاری از مبارزات و نبرد ها، می تواند نتیجه را به نفع شما برگرداند. با استفاده از این ابزار، شما هم می توانید سلاح خود را آتشین کنید(مانند Fire paper در Bloodborne) و هم اینکه آتش را مستقیما به سمت دشمن یا دشمنان پرتاب کنید. پرتاب کردن آتش دو فایده و کاربرد مهم دارد، اول آنکه می تواند به دشمنان آسیب برساند و سلامتی آنها را کاهش دهد، دوم و مهم تر اینکه خط Posture آنها را افزایش می دهد و این امر به شما کمک می کند که دفاع دشمن یا دشمنان را بشکنید و با یک Finisher کار آنها را تمام کنید. این تکنیک به خصوص در مواجه با برخی مینی باس ها(مانند ژنرال های سامورایی یا هیولاهای مختلف) بسیار کارآمد است چون در حالت عادی باز کردن و پایین آوردن دفاع این دشمنان سخت و دشوار است و استفاده از ابزارهای Prosthetic Arm, مانند همین شعله افکن می تواند دریچه ی کمکی برای شما باشد.
دیگر ابزار پر استفاده در قالب Prosthetic Arm, Shuriken نام دارد که اگر با بازی ها و انیمه های ژاپنی آشنا باشید احتمالا این سلاح را می شناسید. Shuriken را می توان نوعی چاقو یا سلاح سرد کوچک پرتابی دانست که با کمک آن می توانید دشمنان را از راه دور مورد هدف قرار دهید. Shuriken استفاده های مختلفی بنابر اقتضای شرایط و البته سبک بازی شما می تواند داشته باشد. شما می توانید با پرتاب Shuriken به دشمنان آسیب برسانید، البته به همین راحتی هم نخواهد بود چون اکثر دشمنان با سلاح خود چاقوی پرتابی شما را دفع می کنند، با این حال در برخی شرایط و در مواجه با برخی دشمنان می تواند به صورت مستقیم آسیب برساند، دیگر استفاده Shuriken برای شکستن دفاع و Posture دشمنان است. پس از پرتاب این سلاح اگر خود Shuriken به دشمن آسیب برساند که هیچ، ولی اگر حتی دشمن سلاح شما را دفع کند. خط Posture آن دشمن زیاد می شود و طبیعتا این تکنیک می تواند به شما کمک کند. در برخی موقعیت ها پرتاب دو-سه Shuriken به سمت دشمنی که خط Posture او در حال کامل شدن است، می تواند آن دشمن که حتی می تواند مینی باس یا باس باشد را در حالت آسیب پذیر قرار دهد و در نتیجه شما می توانید با یک ضربه مرگبار کار او را تمام کنید. همچنین Shuriken در برخی لحظات که میزان سلامتی شما کم است و احتیاج به عقب نشینی موقتی دارید، می تواند برای شما زمان بخرد تا هم اوضاع را ارزیابی کنید و هم از مهلکه خارج شوید تا اگر میخواهید آیتم سلامتی مصرف کنید زمان و شرایط انجام این کار داشته باشید. در کل shuriken می تواند در موقعیت ها و شرایط گوناگون، در حد حتی کم هم که شده به شما کمک کند. البته سبک و شیوه مبارزه شما هم در میزان استفاده از Shuriken نقس اساسی خواهد داشت.
دو ابزار دیگر Prosthetic Arm, تبر (Loaded Axe) و چتر هستند. استفاده از Loaded Axe در یک موقعیت بیشترین کارآمدی و استفاده خود را نشان می دهد، و آن هم در مقابل دشمنانی است که از سپر استفاده می کنند. در مواجه با این دشمنان، شعله افکن یا Shuriken دردی از شما دوا نمی کند. بلکه بهترین ابزار در مقابل این دشمنان استفاده از Loaded Axe است. با استفاده از تبر می توانید به راحتی سپر این دسته دشمنان را شکسته و بلافاصله آنها را در حالت بی دفاع و آسیب پذیر (Vulnerable) قرار دهید و با یک ضربه تمام کننده دشمن را نابود سازید. البته کارکرد تبر به همین یک مورد خلاصه نمی شود و شما می توانید حتی در مقابل دشمنان معمولی یا مینی باس ها و باس ها، با استفاده از تبر آسیب قابل توجهی به دشمن وارد سازید و خط Posture او را نیز پر کنید تا به شرایط آسیب پذیر نزدیک شود. البته همه ی این ابزارهای Prosthetic Arm حالت تهاجمی ندارند و برای مثال یکی از این ابزارها که چتر است مخصوص است مانند سپری عمل کرده و در مقابل حملات از راه دور دشمنان شما را محافظت می کند. این Loaded Umbrella خصوصا در نبرد با یکی-دوتا از باس های بازی که از حملات و جادوهای از راه دور و Projectile استفاده می کنند بسیار حیاتی است و استفاده از این چتر کار شما را بسیار آسان تر می کند. یکی دیگر از این ابزار ها که بد نیست به آن هم اشاره ای داشته باشیم Firecrackers است. Firecrackers یا همان چیزی که به نام ترقه می شناسیم، ابزاری است جهت گیج کردن و Stun کردن دشمنان به خصوص دشمنان غیر انسانی و موجودات مختلف. همچنین در برخی موقعیت های خاص مثلا یکی از باس ها که سوار اسب است، استفاده از Firecrackers باعث می شود اسب او تعادل و آرامش را از دست داده و به شما زمان می دهد که به آن باس آسیب برسانید. همچنین در مواجه با برخی دشمنان معمولی استفاده از ترقه می تواند آن ها را برای چند ثانیه هم که شده آن ها را گیج کند و به شما اجازه حمله آزادانه می دهد. البته به غیر از این چند موردی که به آن ها اشاره کردم چندین ابزار قابل استفاده دیگر نیز موجود است که هر کدام کاربرد های خود را دارند و بهتر است خود شما هنگام تجربه بازی با آنها آشنا شوید. اما مهم تر از همه یک نکته در این بحث وجود دارد و آن این است که استفاده از هر کدام از ابزار های Prosthetic Arm, نیاز به صرف White spirit Emblem دارد. و شما در حالت عادی تعدادی محدود (۱۵) عدد White spirit Emblem بیشتر در آن واحد نمی توانید حمل کنید و ابزار های Prosthetic Arm هر کدام معمولا ۱ یا ۲ White spirit Emblem برای استفاده شدن نیاز دارند. بنابراین مدیریت White spirit Emblem نیز ضروری است. کشتن دشمنان، مینی باس ها و باس ها بهترین راه ها برای کسب White spirit Emblem به شمار می روند.
بروین سراغ Grappling Hook که پرکاربرد ترین ابزار شما در کنار Katana محسوب می شود. Grappling Hook مصارف و استفاده های مختلفی دارد. اول اینکه با استفاده از Grappling Hook می توانید از شاخه ها، دیوار ها، سقف ها و کلا بناها و مناطق مختلف بالا بروید و به نقطه مورد نظر خود برسید. بنابراین این قلاب نقش حیاتی در جابه جایی شما در بین مناطق مختلف ایفا می کند. دومین استفاده از Grappling Hook مربوط به کاوش و جستجو برخی مناطق فرعی و گاها کاملا مخفی و پر رمز و راز است که از طریق برخی بلندی ها یا مناطق خاص قابل دسترسی هستند. بنابراین اگر از آن دسته بازیبازانی هستید که در عناوین میازاکی همیشه به دنبال مناطق فرعی و مخفی هستید و سرتان برای رمز و راز درد می کند، حواستان را خوب جمع کنید چرا که گاها یک شاخه که در بلندی آویزان است راه ورودی شما به یک منطقه مخفی محسوب می شود…البته قابلیت ها و استفاده های Grappling Hook به موارد بالا خلاصه نمی شود و در جریان مبارزات نیز می توانید از این قلاب استفاده کنید. هم برای انجام کمبو هاب مختلف، و هم برای عقب نشینی و فرار از موقعیتی خطرناک که جان شما در خطر است. در حقیقت در بسیاری از لحظات بازی شما از یار و همراه خوبتان یعنی Grappling Hook استفاده خواهید کرد. خواه برای جابه جایی و کاوش، و خواه هنگام مبارزات و درگیری ها. البته این قلاب یک کاربرد دیگر نیز دارد و آن نیز هنگام مخفی کاری است که در ادامه درباره آن توضیح می دهم.
و اما بخش مخفی کاری…بخشی که یک بار دیگر به خوبی اثبات می کند Sekiro:Shadows Die Twice کاملا هویت مستقل خود را داراست. در عناوین پیشین فرام سافتور، مانند Dark souls 3, نهایت مخفی کاری در ضربه از پشت یا Backstab خلاصه می شد، اما در Sekiro مخفی کاری نقش نسبتا پررنگی ایفا می کند. طراحی محیط بازی نیز کاملا هماهنگ و مناسب با این سیستم طراحی شده، از علفزار ها و سبزه های بلند برای پنهان شدن گرفته، تا سقف های بلند و شیب دار که نقطه ای عالی جهت کمین کردن محسوب می شوند. طراحی مراحل بازی به نحوی بوده که در هر منطقه، بخش قابل توجهی از دسمنان معمولی، ژنرال ها و حتی مینی باس های بازی نیز را می توانید به صورت مخفی کارانه (Stealth Takedown) از پای در بیاورید. این مکانیزم پر رنگ باشه شده گاها به جای یک درگیری سخت و نزدیک با یک مینی باس قدرتمند، بتوانید با استفاده از المان های نقش آفرینی خود را به پشت او برسانید و اورا بکشید. همچنین Grappling Hook نیز در زمان مخفی کاری ابزاری بسیار کارآمد است و با استفاده از این قلاب شما می توانید خود را به برخی بلندی ها و مناطق مرتفع برسانید و متظر عبور دشمنان باشید تا از بالا به روی آنها بپرید و با Katana خود او را به دنیای دیگر بفرستید. یا اینکه در برخی لحظات که دشمنان در آستانه شناسایی شما هستند شما می توانید با استفاده از قلاب خود را از محدوده دید دشمنان دور کنید. البته یک نکته را نیز باید حتما اشاره کنم، و آن این است یکی از معدود مشکلات و نقاط ضعف بازی مربوط به همین بخش مخفی کاری است. هر چند خود بخش مخفی کاری در مجموع خوب و استاندارد طراحی و پیاده سازی شده، اما متاسفانه هوش مصنوعی دشمنان در این بخش دارای مشکلات مختلفی است. گاهی اوقات در فاصله نزدیک و از زاویه ای که قاعدتا می بایست دشمن شما را ببیند، وجود و حضور شما را تشخیص نمی دهد، یا مثلا با وجود ایجاد برخی صداهای کاملا واضح و آشکار، دشمنان هیچ توجهی نمی کنند و انگار که هیچ چیز ندیده و نشنیده اند به کار خود ادامه می دهند. البته نمی توان این مشکل را یک نقص بسیار بزرگ دانست اما اگر روش بازی شما به نحوی است که مخفی کاری بخش قابل توجهی از پیشروی شما را به خود اختصاص می دهد، آنگاه ممکن است کمی اوقات از رفتارهای غیر عقلانی و احمقانه دشمنان اذیت شوید. با این وجود وجود بخش مخفی کاری و المان های گسترده مربوط به آن (که از طریق درخت مهارت ها می توانید مهارت های جدیدی کسب کنید) می تواند تجربه ای جدید و متفاوت را در قالب یکی از آثار میازاکی و فرام سافتور برای شما به ارمغان بیاورد.
برپیم سراغ بخشی که سازندگان مانور زیادی روی آن قبل از عرضه می دادند، قابلیت دوباره زنده شدن یا همان Resurrection…در Sekiro, مرگ پایان کار نخواهد بود، در واقع فرصتی دوباره به شما داده می شود که اگر در پایان یک مبارزه بوده اید و در آخرین لحظات قافیه را واگذار کرده و شکست خورده اید، دوباره می توانید برخیزید و کار را این بار تمام کنید. البته تعداد این زنده شدن ها محدود است و بعد از پیدا کردن و تعامل با هر Sculpture Idol, مجسمه هایی که حکم Bonefire های سری سولز یا فانوس های بلادبورن را دارند، یک فرصت Resurrection به شما داده می شود. در پایین سمت چپ صفحه هم دایره ای پر می شود که نشان می دهد شما یکبار فرصت زنده شدن پس از مرگ را دارید. البته یک دایره دیگر برای Resurrection وجود دارد که این دایره از طریق تعامل با Sculpture Idol پر نمی شود بلکه برای پر کردن و بدست آوردن این قابایت زنده شدن، می بایست تعدادی از دشمنان را بکشید تا این قابلیت نیز برای شما پر شده و فعال گردد. البته پس از مرگ و استفاده از یکی از فرصت های زنده شدن، فرصت دوم برای شما برای مدتی غیر قابل دسترس خواهد بود و قفل می شود. در واقع شما نمی توانید زنده شوید، بلافاصله بمیرید و دوباره اقدام به زنده شدن بکنید. برای استفاده از فرصت دوم، می بایست با دشمن یا دشمنان مبارزه کرده و زمانی سپری شود تا فرصت دوم نیز در دسترس قرار گیرد. البته همه چیز به همین سادگی ها هم نیست. اگر شما در حدفاصل بین دو Sculpture Idol فقط از همان یکبار فرصت زنده شدن استفاده کنید مشکلی پیش نخواهد آمد، اما اگر در استفاده از Resurrection زیاده روی کنید و چندین و چندبار در فواصل کوتاه زنده شوید، یک بیماری مرگبار به نام Dragonrot را در میان NPC ها و دنیای بازی شیوع می دهید که پخش شدن این بیماری بین NPC آنها را بیمار کرده و در نهایت ماموریت ها و Quest های مربوط به آنها دیگر در دسترس نخواهند بود. بنابراین باید به درستی تصمیم گیری کنید که چه زمانی می خواهید از Resurrection استفاده کنید و چه زمانی باید از زنده شدن خودداری کرده و از دست دادن نیمی از Experience و نیمی از ارز بازی به نام Sen را به جان بخرید. پس مراقب باشید و هوشمندانه تصمیم بگیرید.
می رسیم به بخش ارتقأ و دسترسی به مهارت های جدید و بخش Skill Tree بازی…در Sekiro بر خلاف سولز بورن خبری از ارتقأ عددی (Attributes) و ارتقأ دستی میزان سلامتی، قدرت، دفاع و… نخواهد بود و به جای آن، سه درخت مهارت در بازی وجود دارد. سه درخت مهارت، Ashina Arts, Shinobi Arts و Prosthetic Arts نام دارند. هر کدام از این بخش ها و درخت ها، تعداد قابل توجهی از مهارت ها و ویژگی های مختلف در خود جای داده اند. برای دسترسی و آزاد کردن این قابلیت ها، شما نیاز به Experience دارید که این Experience از طریق شکست دادن و کشتن دشمنان، مینی باس ها و باس های بازی به شما تعلق می گیرد و با استفاده از این Experience و در نتیجه کسب Skill point می توانید مهارت های مختلفی کسب کنید. کسب برخی مهارت ها، به وضوح در روش و سیستم مبارزاتی شما تاثیر می گذارد و بعضا کاملا گیم پلی و مبارزات را دگرکون می کند. برای مثال مهارت Whirlwind Slash، این امکان را به شما می دهد که ضربه ای بزنید که چندین دشمن در آن واحد آسیب ببینند. این مهارت زمانی که دشمنان شما محاصره کرده اند میتواند محاصره شما را بشکند و شما را نجات دهد. یا مثلا مهارت Ichimonji امکان ضربه ای قدرتمند از بالای سر را به شما می دهد که میزان زیادی Posture Damage را به دشمن وارد می سازد. یا مهارت دیگری که مربوط به بخش مخفی کاری است به شما این امکان را میدهد که بعد از کشتن هر دشمن به شیوه ی مخفی کارانه، ابر و مه قرمز رنگی در فضا پخش می شود که مانع دید بقیه دشمنان می شود و سما می توانید دشمنان بعدی را نیز در میان مه به راحتی از پای در آورید. این مهارت اجازه کشتن چند دشمن را پشت سر هم به صورت مخفی کارانه به شما می دهد. نکته جذاب در مورد این مهارت ها این است که علاوه بر اینکه تعداد آنها بسیار مناسب و راضی کننده است، تنوع و کاربرد آنها نیز کاملا مشهود و مشخص است و عملا تغییر قابل توجه در مبارزات بازی ایحاد می کنند. باید گفت این بخش مهارت ها به بهترین شکن ممکن در بازی حای گرفته اند. البته باید بگویم امکان ارتقأ میزان سلامتی، خط Posture و قدرت حملات یا Attack Power نیز وجود دارد، اما تنها از طریق پیدا کردن آیتم هایی خاص و کلیدی که هنگام کشتن دشمنان به دست می آورید. مثلا برای ارتقأ میزان سلامتی (Vitality) و خط Posture, شما می بایست چهار Prayer Bead را پیدا کرده و از طریق Sculpture Idol میزان سلامتی و posture خود را ارتقأ دهید.
بد نیست در مورد میزان سختی و چالش Sekiro, در مقایسه با دیگر آثار میازاکی نیز کمی صحبت کنیم. از همان زمان معرفی یکی از مهم ترین سوال های طرفداران این بود که Sekiro از سولز-بورن ساده تر خواهد بود یا چالش های بیشتری را پیش روی بازیبازان قرار میدهد. باید بگویم جواب دادن به این سوال سخت است. در اوایل بازی به علت نا آشنایی با چندین مکانیزم و سیستم جدید و مواجه با دشمنان قدرتمند، ممکن است بگوبید این بازی به مراتب از دیگر عناوین فرام سافتور سخت تر است، اما پس از آشنایی با مهارت ها و سیستم مبارزات، و همجنین دست یابی به برخی مهارت ها و ابزار های Prosthetic Arm, ممکن است مبارزات بازی برای شما از سولز-بورن نیز ساده تر به نظر بیاید. اما در کل باید بگویم Sekiro به هیچ وجه عنوان ساده یا حتی متوسطی نیست و در طول بازی، مینی باس ها و باس های مختلف، چالش های زیادی برای شما ایجاد خواهد کرد. البته مهم ترین و مثبت ترین نکته در مورد چالش و سختی بازی این است که شما را به تجربه و تلاس مجدد بعد از شکست ترغیب می کند. یک چالش لذت بخش که شما برای غلبه به این چالش بارها و بارها تلاش خواهید کرد… در مورد باس فایت های بازی نیز باید بگویم هم تعداد باس های اصلی و فرعی راضی کننده است، و هم طراحی، چالش و ظاهر آنها…از راهب های جنگجو گرفته تا ژنرال ها و افسران سامورایی، تا هیولاهای مختلف و غولی چهار متری…باس های بازی هم تنوع خوبی دارند هم طراحی ظاهری بسیار مناسبی. البته با توجه به سابقه طراحان فرام سافتور، این امر تا حدودی بدیهی به نظر می رسید…
به عنوان جمع بندی نقد بخش گیم پلی بازی باید بگویم، نتیجه خروجی گیم پلی و مبارزات بازی، دست کمی از یک شاهکار نداشته و بسیار لذت بخش، جذاب و سرگرم کننده است. از مبارزات جذاب و نفس گیر بر پایه دفاع و ضد حمله گرفته، تا استفاده از ابزار های prosthetic Arm, تا المان های مختلف نقش آفرینی همه و همه به خوبی در بطن بازی جای گرفته اند. سیستم ارتقأ و درخت مهارت های بازی نیز کاملا مناسب و استاندارد طراحی شده و به وضوح حس پیشرفت و ارتقأ را به بازیباز منتقل می سازد. باس های بازی نیز چه از نظر تعداد و چه از نظر طراحی، حملات و حرکات بسیار درجه یک و فوق العاده کار شده اند. اگر مشکلات هوش مصنوعی در هنگام مخفی کاری و برخی مشکلات دوربین هنگام مبارزات یا قفل کردن روی دشمنان (Lock on) نبود، می شد به راحتی به گیم پلی بازی لقب شاهکار بدون نقص را داد.
زیبا، چشم نواز، استادانه…
رسیدیم به بخش بررسی گرافیک بازی. از بخش هنری شروع می کنیم…اگر بخواهم عملکرد سازندگان را در یک جمله خلاصه کنم، آن کلمه “فوق العاده” است. هر چند طبیعتا کیفیت تکسچر ها، نورپردازی و سایه زنی و توجه به جزئیات در حد عناوین فوق العاده ای مانند Red dead redemption یا God of war نیستیم، با این حال کیفیت تکسچر ها و همچنین نورپرداری در سطح کاملا مطلوبی کار شده است. در برخی لحظات، شما فقط می ایستید و از بالای یک بلندی یا نقطه مرتفع، به منظره روبه رو چشم خواهید دوخت. استفاده از طیف رنگ وسیع (چیزی که در سولز-بورن آنچنان شاهدش نبودیم)، موجب شده مناطق بازی به سان بوم نقاشی چشم نواز و زیبا خلق شوند. از مناطق کوهستانی و برفی مرتفع گرفته، تا حنگل های وسیع بامبو، تا مناطق ساختمانی و قلعه های ژاپنی دوره سن گوکو، همگی و همگی چشم نواز و زیبا طراحی شده اند. طراحی با کیفیت فقط به مناظر و مناطق خلاصه نمی شود و به مانند همیشه، طراحی دشمنان، هیولاها و خصوصا باس ها نیز کاملا درجه یک و باکیفیت صورت گرفته. البته باید گفت طراحی چهره شخصیت ها را نمی توان فوق العاده و درجه یک دانست و در بهترین حالت می توان به طراحی چهره ها لقب “خوب” را داد. البته این مسأله یک نقطع ضعف محسوب نمیشود و منظور من از طراحی چهره، کیفیت متوسط چهره ها بود نه طراحی هنری آن ها…به طور خلاصه باید بگویم عملکرد سازندگان در حیطه گرافیک هنری کاملا قابل قبول بوده است.
در مورد گرافیک فنی بازی باید بگویم مشکلات افت فریم نسبت به بلادبورن و سری سولز، به مراتب کمتر به چشم میخورد و بعید میدانم هنگام تجربه این بازی از افت فریم مداوم ناراصی باشید. از این حیث واقعا عملکرد سازندگان فوق العاده بوده، اما مشکلات و باگهای گرافیکی عناوین فرام سافتور، همچنان به قوت خود باقی هستند و شاهد باگ های گرافیکی مختلفی در جریان بازی هستیم. البته تعداد قابل توجهی از این باگها و مشکلات آنچنان در گیم پلی بازی تاثیر گذار نیستند، اما برخی از این مشکلات بر روی مبارزات و عملکرد شما یا دشمنانتان عملکرد مستقیم می گذارد که این مشکلات گاها می تواند بسیار آزار دهنده تلقی شوند. امیدوارم در ادامه با انتشار آپدیت های مختلف شاهد به حداقل رسیدن این مشکلات باشیم تا لذت تجربه بازی کاهش نیابد.
اگر عناوین سولز-بورن را تجربه کرده باشید، حتما به خوبی با ساندترک ها و موسیقی های بسیار زیبا، استادانه و باکیفیت عناوین فرام سافتور آشنایی دارید. باید بگویم در Sekiro نیز بار دیگر شاهد موسیقی های درجه یک، کاملا مطابق با اتمسفر و شرایط و البته زیبا هستیم که بازیباز را بیشتر در دنیای بازی غرق خواهند ساخت. از موسیقی متن بازی گرفته، تا ساندترک های مختلف هنگام باس فایت ها، همگی و همگی بسیار استادانه طراحی و ساخته شده اند. صادقانه باید بگویم بخش موسیقی و صداگزاری بازی آنچنان جای بحث و بررسی ندارد چون از همه ی جوانب، از موسیقی های بازی گرفته تا صداگزاری افکت های مختلف، همه و همه کاملا مناسب و مطابق با فضای بازی ساخته شده اند و کاملا با بطن بازی ارتباط برقرار می کنند.
جمع بندی
اگر از طرفداران و هواداران عناوین فرام سافتور و میازاکی، مانند سری سولز یا بلاد-بورن هستید، در تجربه Sekiro: Shadows Die Twice لحظه ای درنگ نکنید چرا که با وجود اینکه این بازی نکات و ویژگیهای مخصوص خود را داراست، برای عاشقان عناوین سخت میازاکی آشنا به شمار می رود. از سوی دیگر بازی آنقدر المان و سیستم جدید و نوآورانه دارد که اگر دنبال تجربه ای متفاوت نسبت به سولز بورن باشید، باز Sekiro انتخاب فوق العاده ای محسوب می شود. یک عنوان لذت بخش که بازیبازان را به ماجراجویی طولانی، جذاب و حالی برانگیز فرا می خواند و به چالش می کشد. اگر به دنبال یک بازی با گیم پلی و مبارزات جذاب و لذت بخش و البته چالش برانگیز هستید، Sekiro یک انتخاب بی نظیر است…
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
نظرات
این بازی از هر لحاظ به تمام معنا یه شاهکاره…از دیروز تا حالا دارم پلیش میدم.
فقط یه سوال:
فقط واس من اینقدر سخته که توی همون باس اول توی ashina’s gate پدرم رسما در اومد؟؟؟ شما رو نمیدونم ولی واس من که بازی خیلی سخت بوده ?:-)
نه دادا کلا سخته منم همین مشکلو داشتم
این بازی رو با جون و دل بازی کنید . باعشق
کلید موفقیت تو بازی aggressive بازی کردنه
داخل دارک سولز باید صبر میکردیم که زمان مناسب برسه ولی اینجا نباید بهش اجازه بدی کاری کنه و posture رو بشکونی
اگه منظورت اون گاوست که با firecrackers راحت میشه کشتش
این امکان وجود داره که خط داستانی مجسمه بودا که به وسیلهی زنگوله آزاد میشه رو نرفته باشی،اونو که بری یه مقدار قوی تر میشی
ضمنا بازی به شدت از سولزبورن سخت تره و گیم پلی بازی تماما بر اساس ریسک کردن طراحی شده،حتی کوچکترین حرکات شما در مقابل دشمنها ریسک محسوب میشه،یا پاداش بزرگی داره یا تبعات جبران ناپذیر
پلی دادن :/
اسپویل
.
.
.
.
بزرگترین ضد حال بازی برای من این بود که Genichiro Ashina رو با ۳ تا کدو تنبل با بدبختی کشتم و خوشحال که یهو آقا با نسخه زامبی شده بلند شدو با صاعقه همچین ضد تو سرم که انگار چالش آب یخو روم زدن و خدایش خیلی تحمل کردم که دسته بازی رو نشکوندم و فقط به یه صلوات تو روح میازاکی بسنده کردم (البته با بدبختی اونم کشتم که یه جورای بعد کشتن اون و قدرتهای که می گیری خصوصا از ۴ تا میمون به شدت بازی راحتتر میشه ) خیلی بازیش عالیه و لذت کشتن هر باسش تغریبا شبیه Nameless King یا Ludwig میمونه)
من ۳ روزه دارم بازی رو پلی میدم…واقعا بازی شاهکاره…میازاکی با این بازی حتی واسه سولز بازها هم چالش جدیدی به وجود آورده...روایت داستان هم با اینکه خیلی مستقیم و سر راست شده ولی هنوز واسه فهمیدن بعضی از اصطلاح ها و اسامی باید معما حل کنی و جذابیت این بخش هم هنوز باقی مونده…سخت ترین باس هم تا الان واسه من genichiro ashina(باس سوم)بوده…
آقا مصطفی خسته نباشی. خیلی خوب بود عزیز.
فقط هوش مصنوعی واس یک بازی که اینجور سبکی داره واقعا خوبه و نباید با بازی هایی مثل اسپلینترسل یا متالگیر مقایسه بشه.
دوستان بازی رو از دست ندین. ولی فک نکنین اگ راحت دارک سولز و بلادبورن تموم کردین اینم می تونین راحت تموم کنین،خیلی خیلی سخت تر شده و همون معجون ترکیب شیرینی کشتن و تلخی کشته شدن میازاکی هست.
فک می کردم آقا سعید نقد کنن که خب نشد.
بازم مرسی مصطفی جان
فرام سافتوار این نسل از خیلی شرکت های پر اسم و رسم جلو زد. با بلادبورن و دارک سولز ۳ شاهکار های نسل رو شروع کرد با دارک سولز ریمستر ادامه داد و با سکیرو شاهکار های خودش رو تموم کرد.
نسل بعد چه می کنه ای غول شاهکار ساز
اگ باس خاصی مشکل داشتین بیاین بگین کدوم احتمالا بتونم کمک کنم
@Alirezash_ph
داداش
من دارک سولز دو رو راحت فتح کردم
فقط دو سه تا از باس های دی ال سی هاشو نتونتسم بکشم(من جمله فوم نایت لعنتی)
بنظرت این بازی رو میتونم بازی کنم!؟!
برام سخت نی؟!
میترسم پول بدم براش ولی نتونتم بازی کنم……
تا وقتی چنین شاهکاری وجود داره گیمرا نیازی به Ghost of Tsushima ندارن.
یک بار مصرف شد شاهکار؟ :rotfl:
http://uupload.ir/files/cpjv_bandicam_2019-03-26_12-19-47-707.jpg
برو همون بتلتو بزن
یخورده بازی کردم خوشم اومد ولی ربطی به یکبار مصرف بودن نداره.
خودت وقتی تمومش کردی و داستانشو فهمیدی حاظری دوباره از اول بری؟
هیچکس دوست نداره همونطور که از فیلم تکراری کسی خوشش نمیاد.
@Y PS
توجه نکن…طفلک مشخصه فکرش بدجور درگیر Ghost of Tsushima شده،..دس خودش نیس کلا ادما گاهی اوقات خودشون یه حرف میزنن قلبشون یه چیز دیگه 😀
بازیاش تو یه سبک هستن، وقتی این بالای ۹۰ شده اون قطعاً کمتر میشه تو سایتای دیگه هم دیدم همینو گفتن.
میدونی فرق sekiro با Ghost of Tsushima واسه تو چیه ?:-) :sidefrown: :struggle: :idk: :beatup: ناراحت نشو عزیزم هیچی ، :evilgrin: هر دو شون نمیتونی تجربه کنی :rotfl: sekiro که خیلی سخته و روحیه تو هم حساس ( زود رنجی ولی خوب میشی) و در حسرت Ghost of Tsushima باید سماق بمکی. :-*
بهترین کامنت سال بعد از کامنت های خودم
رفع اسپم : نظرم درمورد این بازی عوض شد این بازی شاهکار بی بدیل ,میازاکیِ کبیر هستش و تجربش رو به تمام گیمفایی هایِ عزیز پیشنهاد میکنم
امیدوارم سالی توام با شادی نشاط داشته باشین و جیب هاتون همیشه پُر از دلار باشه و مشکلات اقتصادی کشورمون هم مرتفع بشه تا ما هم در کنار گیمر های سایر نقاط جهان بتونیم ی تجربه استاندارد و معقول از بازی های روز داشته باشیم…گیمفایی های عزیز سال نو مبارک
یادتون باشه روزهای خوب همیشه از راه میرسن و همیشه شرایط به یک صورت باقی نمیمونه.
.
.
.
.
البته لازم به زکره بازیش اصلا خوب نبود(شوخی:) )
کوچیکتم ، دست پرورده ایم 😀 :yes:
sekiro رو که دارم بازی میکنم گفتم خوب بود شک داری عکسشو بفرستم برات؟
Ghost of Tsushima هم که هنوز عرضه نشده ببینیم چی از آب درمیاد.
ولی من دارم مولتی بتل ۵ رو تجربه میکنیم که از هر مرحله ای سخت تره اگه کسی زود رنج باشه یه دقیقه نمیتونه بمونه چون همه حرفه ای هستن و کیل گرفتن اصلا آسون نیست.
کلا شما میتونی نظر ندی ها کاملا مشخصه تازه گیمر شدی این بازی ها بدرد شما نمیخوره اصلا همون بکش بکشاتو بازی کن عزیز
عالی بود آقای زاهدی ممنون
واقعا بازی به شدت اعتیاد آوره و آدم واقعا لذت می بره خصوصا باس های بازی که خیلی عالی کار شدن
با تشکر از آقای زاهدی با نقد کاملشون
از نیمه دوم بازی به شدت جذاب میشه(مخصوصا اون پایان مخفی در وسط بازی)+(چهار پایان بازی)
فکر میکنم کسانی که از تنوع کم دشمنا صحبت میکنن بازی رو تموم نکردن چون اواخر بازی تنوع واقعا زیاد میشه مخصوصا داخل Divine Realm و Hibu village
یچیزی رو که خیلی دوست داشتم بعضی جاهای بازی رو باید به حالت پازل پیش میبردی با سرنخ های رمزی که بهت میدادن
خیلی امید داشتم که گیم پلی این بازی راحتتر از ۲ سری قبلی فرام سافتور باشه اما مثله اینکه اینطور نشده
واقعا نمیدونم چرا انتخاب درجه سختی رو نمیزارن مثل اکثر بازیایی که دارن منتشر میشن بازی کاملا مشخصه شاهکاره از همه نظر منتها به شرطی که حوصله و اعصاب زیادی گیمر داشته باشه
بدبختی اینجاس که هر چی بازی این سبکی داریم سخت در حد عذاب آوره.مثله دارک سولز،نیوح،بلادبورن و lord of the fallen
ای خدا ما گیمرا رو هم دریاب یه بازی این سبکی که راحتتر باشه منتشر کن :evilgrin: :evilgrin:
چیت کد بزن
بازیه خیلی جذابییه تا حدیکه منو از درس انداخته لامصب :silly: :silly:
اقا با keyboard خیلی سخته بازی کردن پدر دم در میاد
این گیم به معنای واقعی شاهکار ( مثل بقیه بازی های ساخته شده توسط میازاکی )
سختی بازی بشدت بالا که باعث میشه بازی برای گیمر به معنای واقعی چالش برانگیز باشه و هر دفعه بعد از مردن گیمر تلاش کنه از اشتباهات قبلیش درس عبرت بگیره
ممنون از شما بابت نقد خوب و مفصل بازی . فعلا مشغول بازیهای دیگه هستم و اینو گذاشتم سروقت برم سراغش . نواوری کردن دیگه واقعا سخت شده چون اکثر مکانیزمهای گیم پلی مثل دست مصنوعی و پرش با طناب روی سقف قبلا تو بازیها بکار گرفته شدن . سیستم مخفی کاری و غافلگیر کردن دشمن از پشت هم همینطور . نوار posture هم همون نوار استامینا هستش با این تفاوت که استامینا رو ضربه زدن و دفاع با سپر و جاخالی دادن پر میکرد و اینجا دفاع کردن با کاتانا پرش میکنه . بهرحال نمیشه به فرام سافتور خرده گرفت چون این مکانیزمها بهترین هستن و جایگزینی ندارن واقعا . چند ساعتی بازیش کردم در مورد گرافیکش باید بگم که از دارک سولز ۳ پایینتر هست و طراحی هنری بازی به دارک ۳ نمیرسه ولی کنترل کاراکتر خیلی عالی و روون هست طراحی دشمنها هم که مثل همیشه فوق العاده . حتما بطور عمیق میرم سراغش .
من این موردو گفتم در مورد مشکلات گرافیکی که منظوری نداشتم و انچه که چشمم دیده بود رو گفتم دو سه نفر پریدن بهم گفتن فلانه بهمانه تو شعور نداری، ادب نداری تو می پری خخ یه لحظه فک کردم جف گیری گاو رو میگه طرف!
خداوندا دانایی را به اهل آن عطا کن و جهل را از شایستگانش بزدا آمین.
دیجیتال فاندری که سایت تخصصی مقایسه کیفیت ها هست اومده یه ویدیو داده که اقا کیفیت بازی سکیرو خیلی پیشرفت داشته نسبت به ساخته ی قبلی میازاکی و کلی توضیح داده تو ویدیو و ریز به ریزه جزییات رو بررسی کرده که بیننده به راحتی میتونه تشخیص بده گرافیک بهتر شده… حتی سایت هایی که بازی رو نقد کردن هم هیچکدوم نگفتن بازی گرافیکش نسبت به عنوان قبلی فرام سافتور پسرفت داشته یا خوب نیست، همه تعریف کردن از گرافیک هنریه بازی… این حرفایی که شما میزنید من جایی نشنیدم اصلا پس انتظار نداشته باشید جوابتونو ندم، کسی چیزی هم بهت نگفت که اینجوری جبهه میگیری میگی پریدیم بهت! اگه کسی توهینی کرده بود نظرش تایید نمیشد اصلا مثل نظر خودتون که گفتید تایید نشد، پس نظره شما که تایید نشده توهین داشته حتما نه نظره ما
سکیرو هم تو دوره ی سنگوکوی ژاپن جریان داره و محیط های تاریخی ژاپن رو طبیعتا نشون میده، قرار نیست که مثل سولزبورن میحط های تاریک فانتزی ببینیم
شما یا کلا از محیط های بازی خوشتون نیومده که این دیگه مشکل خودتونه یا واقعا فکر میکنید گرافیکش پایین هست که این حرف کلا از ریشه غلطه با توجه به بررسی های دیجیتال فاندری که تخصصشون تو مقایسه کیفیت هاست
تو همین نقد هم الان یه نگاه کردم نویسنده تعریف کرده از گرافیک بازی
اگه منظورتون گرافیک فنیه بازی باشه که کاملا مشخصه خیلی بهتر شده نسبت به ساخته ی قبلی
اگر هم گرافیک هنری رو میگید که سنگوکوی ژاپن رو به بهترین شکل طراحی کردن
خخ آره نپریدی برو کامنتت رو که بعد من کامنت گذاشتی رو بخون نوشتی که دارم حرف مفت می زنم این حتما اهانت نیست کشکه.
این چیزایی هم که میگی هاله ی مقدس دور بازی های بعضی شرکتاس که از نقطه ضعفم نقطه قوت میسازن.
چیزی که با چشم دیده باشه و درست باشه نیازی به شنیدن نداره.
😐
خخخ باشه شما حتما درست میگی بقیه حرفت مفت میزنن، بررسی ها و مقایسه هایی هم که انجام شده همه چرتن ولی شما درسته میگی خخخخ حرفی نداری چرا میزنی جاده خاکی؟
دارم بهت میگم دیجیتال فاندری مقایسه کرده گفته خیلی پیشرفت داشته گرافیکش، اون که دیگه نمیاد مقایسه ی اشتباه کنه اعتباره سایتشو بیاره پایین، برو ویدیوشو ببین کامل مشخصه
هاله ی مقدس از کجا اوردی؟؟! بازی های فرام سافتور همیشه در حقشون ظلم شده و اصلا به حقشون نرسیدن بعد شما میگی هاله ی مقدس؟ ، بازیساز های گنده گنده میان از ساخته های فرام و میازاکی الهام میگیرن برای بازی هاشون و منتقدا و جوایز خیلی روی خوش تری بهشون نشون میدن!اونوقت هاله ی مقدس دور فرام سافتور هست؟؟ خیلی ببخشید ولی مطمینی حالت خوبه؟
حرف مفت هم حرف بدی نیست، به حرف بی اعتبار میگن حرف مفت
کامنت شما چی بوده که تایید نشد؟
از دوستان سولزبورنی کسی ایدی تلگرام میده من چنتا سوال بپرسم …درمورد چالیسای بلادبورن بیشتر
@Alirezash_ph
سلام و خسته نباشید خدمت شما
مقالتون عالی بود
من هنوز تجربه نکردم این عنوان مورد انتظار رو اگرچه خیلی مشتاقم ولی وقت نداشتم
مطمئنا لذت خواهم برد و مطمئنا چند بار مثل bloodborne تمومش میکنم
ولی به نظرتون نداشتن سلاح دیگه ای بجز katana یه نکته منفی نیست!؟
نزدیکترین عنوان به sekiro به نظرم ni-oh هستش و من به شخصه خیلی بیشتر از سری soulsborne ازش لذت بردم اونم به خاطر سلاحهای زیاد و combo های طولانیش بود اگرچه به نظرم سخت تر هم بود
به نظرتون نبود سلاحی جز katana نکته منفی نیست!؟
سلام دوست عزیز خیلی ممنون خوشحالم از مقاله راضی بودین..
منم دقیقا مثل شما از نیو خیلی خیلی لذت بردم…به خاطر شخصی سازی بی نظیر و گیم پلی سریعش، در حدی که از دارک سولز ۳ اینقدر لذت نبردم…
ببینید این که بازی فقط یه Katana داره جزء ساختار و اساس بازیه، شاید برای خیلیای که بلادبورن و سولز و نیو را رفته باشن و ده ها سلاح مختلف برای انتخاب داشتن این نکته منفی به نظر بیاد، ولی وقتی بازی کنین متوجه میشین ساختار گیم پلی و مبارزات کاملا منطقیه و همین تک سلاحی بودن بازی مشکلی ایجاد نمی کنه. مهم ترین دلیلش هم اینه طیف وسیعی از ابزار های Prosthetic Arm برای استفاده موجوده که این ابزارها به مبارزات تنوع می بخشن. البته اگر بخش شخصی سازی سلاح ها وجود داست و مثلا طیف های مختلف Katana برای استفاده موجود بود هم خیلی می تونست خوب باشه، با این حال حتی همین Katana هم کار خودشو انجام میده…در آخر نظر شخصی ملاکه…
ممنونم از پاسخ کاملتون
شاید چون تجربش نکردم همچین تصوری داشتم،حق با شماست و اینکه امیدوارم با آپدیت حداقل بخش customization به بازی اضافه بشه
خواهش میکنم
اختمالا اگه بازی رو تحربه کنین نظرتون عوض میشه، ولی من میدونم این سوالتون از کجا میاد، چون شما نیو رو بازی کردین و اونجا پنج کلاس کاملا سلاح تبر و شمشیر و زنحیر و ده ها آیتم ژاپنی در اختیار داشتین، ناخودآگاه Sekiro رو هم با اون مقایسه می کنین…اون چیزی که مد نظرتونه(که واقعا عالی هم هست) رو فقط با اومدن نسخه دوم نیو میتونین تجربه کنین…ولی خوشحالم نیو طرفدارای پر و پاقرصی داره چون اینجا زیاد ازش استقبال نکردن با این که فوق العاده بود…
نظر لطفتونه
ممنون که جواب دادید
ولی مطمئنم که لذت میبرم به میازاکی ایمان دارم
به نظر من نکته منفی نیست . چون در سری سولز بورن شما میتونستید کاراکترهای مختلفی باشید و سلاح های مختلفی هم داشته باشید . اما در اینجا شما فقط یک شینوبی هستید که سلاح مخصوص کاتانا رو میتونید داشته باشید . مثلا اگه گرز و یا تبر به دست بگیرید با مشخصات کاراکتر به نظر من جور در نمیاد . نکته بعدی وجود فینیشر ها در بازی هست که فقط کاتانا میتونه اینجوری شاهرگ رو به باد بده و سلاح دیگه نمیتونه .
البته که منظورم تبر و گرز نبود!!
بالاخره نینجا ها یا بهتره بگم شینوبی ها سلاح های زیادی دارن که به شخصه برای من بهترینشون kusarigama هست و از وجودش تو ni-oh نهایت لذت رو بردم
به نظرم میشد تو sekiro هم شاهد سلاح های مختلف باشیم
ولی احساس میکنم استاد میازاکی میخواسته با این حرکت واقعگرایانه تر بازی رو بهمون نشون بده چون هر مستری در رتبه ی شینوبی فقط یک سلاح برای خودش انتخاب میکنه
ولی به همه ی سلاح ها کاملا واقفه
ببین کلا دو حالت داره معمولا
یا تعداد سلاح ها زیاده حرکات هر سلاح محدود مثل دارک سولز
یا تعداد سلاح ها کمه ولی هرکدوم کلی کمبو دارن و کارای مختلف میکنن مثل گاد آف وار یا dmc
یا یه چیز بینابین مثل بلادبورن
در کل نکته منفی خاصی به حساب نمیاد سلاح های کمتر ولی سکیرو کلا نسبت به دارک سولز و بلادبورن حس میکنم اون قابلیت تکرار رو نداره به خاطر نداشتن pvp و یکم داستان داشتن
برای همین به نظر من اون عمق گیم پلیو نداره که البته همونطور که گفتم نقطه ضعف نیست چون هنوزم هزاران برابر از خیلی بازیای AAA دیگه گیم پلی عمیق تری داره
دقیقا همینطوره .
حرف شما متین ولی اگه nioh بازی کرده باشی کاملا کلام شما نقض میشه
سلاح های زیاد شخصی سازی زیاد کمبوهای زیاد از دلایل محبوب بودن nioh برای منه
راهنمای قدم به قدم این شاهکار را شرو ع کنید آقای بابایی….
مرسی عالی بود….
ممنون آقای زاهدی که تو تعطیلات وقتتون رو گذاشتین و این مقاله یا نقد زیبا رو ارائه دادین.
در مورد بازی نمیخوام زیاد بنویسم در مورد نابغه ای که اونو ساخته میخوام بحث کنم.
بهترین کارگردان دنیا بدون شک در حال حاضر میازاکیه اینو احساسی و از سر علاقه نمیگم فقط یه مقدار اگه از گیم و ریزه کاری هاش آدم بدونه میفهمه کجا چه خبره و بعضی مواقع دیوونه میشی سر بازی هاش که چقدر به جزئیات دقت میکنه و چقدر حساب شده بازی میسازه این لامذهب!!…این بازی منو شوکه کرد و هنوزم در تعجبم این حجم از ریزه کاری و جزئیات و تنوع گیم پلی و تنوع محیط چطور با ۱۲ گیگ!!!!!! حتی گرافیک بازی هم بعضی جاها به خصوص تو افکت آتش روانی میکنه آدمو و فوق العاده هم بهینه اس… دم تیم فرام سافتور و رهبرش میازاکی و کلا هرچی بازیساز ژاپنیه گرم که استانداردها رو تعریف میکنن و بقیه فقط ادامه ی راه اینارو میرن :yes:
میکامیو ایتسونو و کوجیما پشمن؟
عالی مرسی از نقد زیباتون حتما در زود ترین زمان ممکن تجربش میکنم شاهکاری بی چون و چرا :inlove: :inlove:
آقا مصطفی ممنون نقد عالی بود. من کلا از سبک سری سولز از دیمنز سولز تا دارک سولز سه فوقالعاده لذت بردم دلیلش هم سبک مبارزه تاکتیکی آرام با سپر و اسرار بر زمانبندی کردن حملات بود. اما در آغاز این بازی فهمیدم کلا بازی یک دنیای دیگه از ساخته هایی نظیر سولز و بلاد هست و به نظر من از اونا از بعضی جهات هم سخت تره. واقعا گام به گام برنامه ریزی نیاز داره و کسانی که بازی های برو جلو الکی بکش دوست دارن کلا دور این بازی رو خط بکشن.
اصرار*
ممنون از مصطفی زاهدی بابت نقد این شاهکار ❤️
استاد میازاکی گولمون زد 😀 تو مصاحبه های قبل از انتشار بازی میگفت احتمالا بازی آسونتر از سری سولز باشه ولی رسما دهنمون رو سرویس کرده این بازی :laugh:
البته بنظرم بیشتر سختی بازی بخاطر مکانیزم های جدیدش هست که یکم طول میکشه باهاشون آشنا بشیم. یجورایی سری سولز ازین جهت که فرمولش رو یاد گرفته بودیم برامون راحت تر ازین بازی شده بود.
البته من امیدوارم این بازی با توجه به ویژگی های جدیدی که مخصوصاً تو قسمت ارتقاء شخصیت داره، در مراحل بالاتر یکم راحت تر بشه
حس میکنم دارم ژاپنی رو یاد میگیرم :inlove:
ازون قبل بمیریاست بازیش
یه خورده منصف باشیم سختیش با این مکانیزم کم شدن xp و sen و Dragonrot واقعا بالانس نیست و فقط دلیلشم اینه که گیمر رو سر بازی بشونه و…. که بیشتر خوراک خود این آسیای شرقیاست که به قول معروف خیلی خیلی tryharder هستن تو بازیا (فکر کن ۱۱ تا vitality داری باس میاد ۳ برابرش رو Damage میده و جدای تاثیرات burn , teror. poison و… )
در کل لذت بخشه در کنار اینکه میتونه اعصاب
خورد کن هم باشه :yes:
یه چیزیش هم خیلی خوبه اون صدای قبل deathblow هستش یه حس خوبی بهت میده:inlove:
یه خست نباشید هم بابت نقد و سال نو همتون به خوشی
این بازی بی شک سختترین بازی میازاکی هست!و فوقالعاده چالش برانگیزتر و بی رحم تر از سری سولز هستش.و از این جهت از نظر من بهترین ساخته میازاکی هم هست.ولی!
خطر اسپویل!
همچنان بعضی باگ های تو بازی وجود دارن که تو سری سولز بود و تو این بازی هم هستش.فقط یکیش رو مثال میزنم.البته حضار سولز باز خودشون میدونن یه باگ هست که من بهش میگم باگ اختلاف ارتفاع! البته نمیدونم این مشکل از هوش مصنوعی هست یا یه باگه ولی تو تمام بازی های میازاکی بطوری وجود داره که سختی بازی رو از بین میبره.و این خیلی درد اوره که طی این سالها این مشکلاتی که به بازی های قبلی هم ضربه زده بود هنوز هم حل نشده البته این مورد روی باس ها تاثیری نداره.موارد این چنینی مانع لذت بردن از بازی نمیشه ولی مانع این میشه که به یه بازی لقب شاهکار داده بشه!
دوستان یه نفر میتونه در مورد این unseen aid توضیح بده.چه جوری میشه مقدارش رو افزایش بدی.
باید یه ماده اشک اژدها هست بخری بعد با اون مسجمه بودا درمان کنی مریضی رو .تا ۳۰ درصد افزایش پیدا میکنه بیش از اون هم افزایش بدی رو نمیدونم نرسیدم هنوز
مرسی ممنونم
همچنین عیدتان مبارک اقای زاهدی عزیز انشالله سال خیلی خیلی خوبی داشته باشید:
مرسی از نقد و برسیتون اقای زاهدی عزیز :rose: :heart: خسته نباشید کارتون عالی بود هنوز بازی رو تجربه نکردم. میدونم بازی شاهکاریه انشالله به نزدیکی تهیه و تجربش میکنم :rose: :heart: بازم مرسی
:rose: :heart:
خیلی ممنون از نقد هنوز نخوندم چون نمیخوام خیلی برام اسپویل بشه ولی لینک رو سیو کردم برای بعد از این که بازی رو رفتم
میازاکی و تیمش تنها بازیساز هایی هستن که تو یه مدت بسیار کوتاه شاهکار تحویل گیمرا میدن، تو همین نسل ۸ فقط تا الان ۳ تا بازی داده یکی از یکی بهتر و متفاوت تر
واقعا خیلی بازیه زیبایی به شدت توصیه میشه
سلام ps4از دوال شوک خوب استفاده کرده تو این بازی خصوصا توحمله و دیفنس، یا فینیشرا ویبره داره کسی دقت کرده؟
میخام بگیرمش ولی باید قبلش مطمئن شم
ممنون اگه کسی جواب بده
خسته نباشید آقای زاهدی
انتظار داشتیم آقا سعید نقد رو بنویسه ولی باز هم نقد کاملی بود.
از همون روز اول مشخص بود بازی جذابی میشه و عامه پسند تره.
تنها نقطه ضعفش به نظرم همون بخش مخفی کاریشه که اشاره کردید.هوش مصنوعی تا وقتی که دشمن شما رو ندیده ضعیفه مثلا طرف رو زمین مرده از جفتش بی تفاوت رد میشن.البته شاید خود عمدا این کارو کردن که بیش از حد سخت نشه ولی نیم نمره کافیه براش .
خسته نباشید
بازی واقعا عالیه و خیلی چالشی ولی بنظر من از نظر داستان به پای دارک سولز و بلادبورن نمیرسه ولی به همه ی دوستان پیشنهاد میکنم
ممنون بابت اطلاعات خوبتون میشه لطفا یه مقاله هم در خصوص ایتم های بدرد بخور توضیح بدین کلی ایتم جمع کردم ولی نمیفهمم چین چی کار میکنن ممنون
یک سری مشکلات دیگه هم هست که نگفتید
تکراری شدن سریع فینیشر ها تو همون یکی دو ساعت اول و یا اینکه میتونین از یک محیط خارج شین تا دشمنا دنبالتون بدوین و بعد که گمتون کردن به راحتی از پشت با یک ضرب بکشین. بعد این بازی از نظر اپتیمایز بودن روی کنسولهای اول نسلی میان نسلی و پی سی خیلی عملکرد ضعیفی داره و افت فریمای عجیب غریب بعد شما میگی چون بازیای قبلی فرام سافتر از اینم بدتر بوده پس این ایرادی نداره افت فریمش مخصوصا در مورد دشمنای قوی خیلی مسخره هست این سیستم.
نهایتا خودتون هم اینهمه مشکل گفتین بعد فقط نیم نمره کم شد!بازیایی با نصف ایرادات این راحت دو نمره کم میکنین ازش
در هر صورت این بازی شدیدا اورریت هست.
قبلا هم گفتم این امتیازات بازیا چه بالا و چه پایین خیلی کشکی شده و که به عواملی غیر از خود بازیا ربط داده میشه
اینم انحصاری پلتفرمی نیست که بگین حرفا از سر فن بازی هست.
سلام دوست عزیز
در مورد تکراری شدن فینیشر ها باید بگم من هیچ بازی تو تاریخ ندیدم که فینیشراش بعد یه مدت تکراری نشه، حالا چه نقش آفرینی باشه یا چه تو سبک دیگه. گاد او وار، اساسینز کرید ها، ویچر، اسکایریم و… همه از یه حایی به بعد فینیشراشون تکراری می شد. پس اگه اینطور باشه بایذ از تموم بازیای جهان نیم نمره کم کرد!!
در مورد اون مسأله دوم هم باید بگم توی نقد هم اشاره کردم هوش مصنوعی بازی مشکلاتی داره به خصوص هنگام مخفی کاری، ولی این که بیایم دو نمره کم کنیم اصلا منطقیه؟
در کل دوست عزیز نظر شما هم محترمه ولی بر اساس معیارهای شما هیج بازی تو تاریخ نباید نمره بالای هشت بگیره!!!
اقای زاهدی لطفا یه مقاله هم در خصوص ایتم های بدرد بخور وقت کردین بنویسین ممنون
اینقدر باس هاش سخته موقعی از پای درشون میاری یه حسی بهت دست میده انگار دنیا رو فتح کردی
با تشکر از اقا سعید بخاطر نقد و بررسی منصفانه و خوبشون.هرچند دیگه هر چی فرام سافتور میسازه ناخوداگاه با سری سولزبورن مقایسه میشه
ببخشید اشتباه گفتم بررسی توسط اقا مصطفی زاهدی انجام شده.پوزش
عالی بود مصطفی جان فوق العاده نوشتی. به شدت مشتاق شدم تجربش کنم
لطف داری مهدی جان قربونت :heart:
حتما تجربش کن فوق العادس…
ممنونم بابت مقاله :yes: من که فعلا دارم وقتم رو با دارک سولز۲ میگذرونم شاید سراغ این هم رفتم
بازی بلود بورن هم بازی کردن ؟اگه اره چطوری سیوش کنم سیو نمیش؟
بچه ها کسی هست راجب بازی بلودبورن بدونه من یه مشکل دارم اول بازی که یه کم میرم جلو وقتی میمیرم میاد دوباره اولش نمیدونم چطوری سیوش کنم بلد نیسم کسی میتونه کمکم کنه
ساختارش اینجوری هست باید چک پویینت پیدا کنی از اون مشعل ها هست زمین اونارو باید پیدا کنی هر بار بمیری به اخرین مشعلی که بودی میری
تموم شد بالاخره :/
اوووووف خیلی سخت بود خدایی
سر باس اخر دیگه دیدم دارم زیاد میمیرم گرفتم اهنگ گذاشتم باسه گرخید یه لحظه گفت این اسکل مسکله :rotfl:
ولی خدارو شکر که تموم شد یه نفس راحت میکشیم ….
روی pc دانلود میکنم با ترینر میرم یبار حال این باسایی که انقدر منو کشتن بگیرم …
همون یبار روی ps4 بس بود :rotfl: تمام مینی باس هارو هم زدم یکیشون که demon hatred بود خیلییی سخت بود ولی اونم زدم …
دیگه واقعا اعصاب نمیکشه
بعد سری سولز
بعد بلاد
و الان هم sekiro
واقعا سخت تر از سولزبورن هست اخر بازی هم وحشتناک سخت میشه باز بازی ولی اگه استراتژی داشته باشید بازی خوب میره جلو
ممنون از مصطفی زاهدی عزیز بابت نقد و بررسی
پدرم دراومد سره مینی باس هاش از باس هایه اصلی سختن که 😥
بیشتر شبیه راهنمای بازی بود تا نقده! در کل بازی خوبیه من تجربه کردم اما تموم نکردم
هوش مصنوعیش تو نیو گیم پلاس که برید میفهمید از عمد اینجور گزاشته بودن ک شدید سخت و غیر قابل بازی نشه…تکرار دشمنان هم کاملا معلوم میکنه نقدتون رو از چندتا نقد خارجی گلچین کردیدچون توی طول بازی تک تک مراحل دشمنای متفاوت و مختلفی داره که زیاد از حدم هستن…نقد برگرفته و گلچین از چند نقد خارجی هست دقیقا و فقط ترجمه ب فارسی شدن.
نقد خیلی خوبی بود.ممنون از زحمتتون اگر میشه داستان بازیم بررسیش بکنید.یعنی ی مقاله بنویسید و توی اون داستان رو به صورت تمام و کمال شرح بدید.فقط یه موردی ک بود چندجا غلط املایی داشت : ناراصی – سما – تلاس 😀
هرباسی ک میکشتم یه اف ناقابل بشون میدادم.تنها کلا دوبار از ترینر استف کردم یکی سر گنیچیرو چون اول خیلی وارد نبودم به دیفلکت و دسه اخرم سر ایشین پدرصلواتی