همسایه بلاتکلیف | بررسی بازی Hello Neighbor
نسخه اولیه عنوان Hello Neighbor اولین بار در سال ۲۰۱۵ در سایت خود سازنده، یعنی استودیو Dynamic Pixels منتشر شد و پس از مدتی مورد توجه بسیاری از ناشران مطرح قرار گرفت. مشخصاً دلیل این توجه، ایده ترکیب بسیار خوب و امیدوار کننده المانهای ترس و بقا، مخفی کاری و همچنین جو کودکانه و تکنیکهای بصری پیکسار-مانند این عنوان توسط سازنده بازی بود. تجربه اثری نزدیک با حال و هوای Alien: Isolation با دشمنی داینامیک و باهوش، همراه با طنز موجود در فیلمهایی همانند تنها در خانه، برای بسیاری از طرفداران ژانر ترس وبقا هیجانانگیز جلوه میکرد و قبل از عرضه کامل بازی نیز این تفکر وجود داشت که Hello Neighbor قرار است سبک جدیدی از ترس را در بازیهای محبوبتر همگانی کند. (قبلتر نیز عناوین بسیاری خوبی همانند Spooky’s Jump Scare Mansion با این فرمول ساخته شده بودند، اما هیچگاه تا این حد توجه سایتهای مختلف را جلب نکردند) و صد البته نزدیک بودن بازی به سبک همسایه جهنمی یا Hell Neighbour که سالها پیش برای سیستم عامل ویندوز معرفی شده بود و قطعا سازندگان از نام آن به وضوح الهام گرفتهاند، نیز در این حجم از مثبت نگری بیتاثیر نبود.
سر انجام بازی در ۸ دسامبر سال ۲۰۱۷ برای PC عرضه شد و نتیجه کاملا بر عکس آنچیزی بود که طرفدران فکر میکردند; آنطور که از نقدها برداشت میشد نسخه PC بازی بسیار بد بوده و مشکلات فراوانی داشت، به حدی که نمرهای بهتر از ۳۸ در میانگین امتیازات جهانی برای آن ثبت نشد. استودیو سازنده بعد از مدتی در اقدامی غیر منتظره اعلام کرد بازی در ماه ژولای سال جاری برای PS4 عرضه خواهد ش و قول رفع شکلات آن هم داد، حال بازی بعد از ۸ ماه نسبت به نسخه PC آن عرضه شده و در این مقاله قصد داریم بررسی کنیم آیا بعد از شکست بد بازی در ۸ ماه قبل، بازهم بازی ارزش تجربه را دارد؟ با گیمفا در بررسی نسخه کنسولی این بازی جنجالی همراه باشید.
در Hello Neighbor، بازیکن در نقش یک کودک مزاحم بیش فعال قرار میگیرد که راه یافتن به زیرزمین همسایه خود و درک و رازهای موجود در آن را هدف اصلی خود فرض کرده است. همسایه شخصیت اصلی طبیعتاً از ایده کودک داستان ما خوشحال نیست و به طور خشن و افراطیای سعی میکند تا از ورود وی به خانه خود جلوگیری کند. به طوری که با هر بار شکست، بر خلاف فرم معمول در آثار دیگر، بازی سختتر شده و تله ها و بیراهه های بیشتری سر راه مخاطب قرار میگیرند. نکته قابل اشاره در اینجا آن است که با اینکه عنوان مذکور اساساً در سبک ترس وبقا دسته بندی میشود، اما به هیچ وجه تم تاریک و بزرگسالانهای ندارد. به طور مثال مرگ برای شخصیت اصلی تنها در پیدا شدن توسط همسایه خود و اخراج از خانه او خلاصه میشود. این مورد عدم استفاده از فاکتورهای مؤثر معمول در آثار ترسناک، سازندگان بازی را با چالشی خاص مواجه میکند. از یک سو ژانر مورد استفاده در بازی وجود عناصر ترس و دلهره را به یکی از نیازمندی های اولیه آن تبدیل میکند؛ زیرا آثار مخفی کاری مبتنی بر پازل و زمان که در آنها شخصیت اصلی میبایست از دست دشمن خود فرار کند به خودی خود به طور کلاسیک در بین آثار دلهرهآور قرار دارند و در صورتی که توسعهدهنده نتواند این فضای ترس و اضطرار مورد نیاز را بر عنوان خود حاکم کند، مخاطب با تجربه ای بسیار سطحی و حوصله سربر مواجه خواهد شد. از سوی دیگر بنا بر تم مورد استفاده، طراحان بازی اجازه استفاده از ویژگی های مشخصی همانند تصاویر تاریک و خونآلود و صداگذاری بلند و ترسناک را ندارند و میبایست با حفظ اتمسفر کودکانه و دهه پنجاهی Hello Neighbor به نحوی نیز کاربر خود را از صندلی بپرانند، و تمامی این موارد نیز میبایست در چارچوب طراحی و بدون جدی کردن فضای بازی انجام شود. خوشبختانه اثر از این بخش آزمایش خود با سربلندی نسبی بیرون میآید، اما دلیل آنکه مراحل قابل تجربه تا حد زیادی استرس زا و ترسناک هستند، طراحی درست و دقیق گیمپلی و ترکیب آن با اتمسفر بازی نبوده و بلکه غیر قابل پیشبینی بودن تمامی عناصر فنی است.
به طور مثال هیچ الگوی مشخصی در رفتار آقای همسایه وجود ندارد و وی میتواند به سرعت از موجودی کاملاً بی خطر و سیبیلو به دشمنی بسیار ترسناک و باهوش تبدیل شود که به راحتی بازیکن را شناسایی کرده و تعقیب مینماید. فعالیتهای روزانه وی از پیش تعیین شده و قابل پیشبینی نیستند و به همین دلیل نیز نمیتوان استراتژی خاصی برای مقابله و به پایان رساندن ماموریتها در نظر داشت. درواقع دشمن اصلی ما در Hello Neighbor همانند یک مرغ بسیار بزرگ است که تنها هدفش یافتن بازیکن است و در این راه میتواند در مواردی بسیار آرام و در مواردی نیز غیرقابلپیشبینی باشد. به طور مثال، مخاطب هیچگاه درک درستی از چیزهایی که همسایه میبیند و اعمالی که در صورت انجام آنها عصبانی میشوند ندارد؛ او میتواند به راحتی از کنار شما در حالتی که درست در مقابلش قرار دارید بی اعتنا بگذرد و در عین حال نیز میتواند از چهل متری با کوچکترین حرکتی کودک ما را شناسایی کرده و به سرعت به طرف وی حمله ور شود.
نبود هیچگونه( واقعا هیچ) سیستم راهنما در بازی از آزار دهندهترین موارد بازی است! شما از هر بازی ویدئویی انتظار دارید که حداقل در قسمتهای ابتدایی و شروع بازی چند راهنمایی از بازی دریافت کنید. یا حداقل اینکه هدف کلیتان از بازی چیست! اما هیچ راهنمایی به شما در بازی نمیشود تا مدام مجبور باشید با روش آزمون و خطا کارها را انجام دهید که بازی را بسیار بد جلوه میکند.
معماهای تکراری نیز آنچنان چنگی به دل نمیزنند و تا حد زیادی یادآور پازلهای عجیب دوران محبوبیت عناوین اشاره و کلیک هستند. به طوری که سادهترین مسائل دارای پیچیدهترین روشهای حل ممکن هستند. به عنوان مثال، باز کردن قفل درهای مختلف نیازمند یک ابزار خاص است که به دلایلی در غیر منطقی ترین مکان ممکن جای گرفته است. گنجاندن معماهای غیر منطقی همانند یافتن کارت ورود به یک ساختمان در بالای یک درخت در جنگل، شاید در طول دهه نود و بازیهای آن زمان سرگرم کننده و جالب بوده است، اما در زمانی که قریب به تمامی پازلهای عناوین مدرن مبتنی بر منطق طراحی میشوند، استفاده از مشخصه های نچندان موفق دورانی که حال بخشی از تاریخ است، مطمئناً برای مخاطب جذاب نخواهد بود.
حال در نطر بگیرید که مراحل بازی پر است از درهایی این چنینی و راههای تلهگذاری شده که مخاطب جز گرفتاری در یکی از این موارد، هیچ راهی برای پیشبینی وجود آنها ندارد. مکانیزم مذکور، گیمپلی Hello Neighbor را عملاً به یک تجربه آزمون و خطا تبدیل میکند که در آن بازیکن برای یافتن راه صحیح، نیازمند تکرار چندباره هر ماموریت است و با توجه به طراحی تکراری و غیر منتطقی این مراحل، عمل مورد اشاره بر خلاف عناوینی همانند Inside، هیچگاه وضیعت سرگرمکنندهای به خود نمیگیرد و همان احساس رضایت پیشرفت را نیز از گیمر سلب میکند.
با پیشرفت در بازی و رسیدن به بخش سوم آن، تنها قسمت چشم نواز Hello Neighbor، یعنی استایل زیبای دهه پنجاهی آن نیز تغییر کرده و تمی سورئال و جدی تر به خود میگیرد، البته با این تغییر، روایت داستانی بسیار ضعیف بخشهای قبلی تا حدی جبران شده و اثر سعی در ارائه داستانی احساسی و انسانی میکند، معماهای موجود در محیط ساده تر شده و پیشروی در آن به جای حل پازلهای ضعیف و حوصله سربر، بسیار مبتنی بر یافتن رازهای داستانی و فهمیدن ماجرای پشت خانه آقای همسایه میشود. به همین دلیل نیز پیشروی در فصل آخر قابل تحمل تر و تا حدی سرگرمکننده تر از فصلهای قبلی است. قابل اشاره است که حتی با این تغییر فضا و گیمپلی نیز داستان Hello Neighbor به هیچ وجه درگیر کننده و قوی نیست و به نطر میرسد که تنها دلیل تمرکز بر آن در این بخش، سعی در ارائه پایانی قوی و قابل قبول برای بازی بوده است. با این حال به دلیل شیفت ناگهانی تمرکز بر روی فاکتوری که در مراحل اولیه عنوان عملاً وجود ندارد و ترکیب آن با روایت ناقص، بازی در رسیدن به یک پایان قابل قبول نیز ناکام میماند و تنها سود مورد مذکور، قابل تحملتر کردن چند ساعت آخر تجربه مخاطب میشود. به طور کلی به نطر میرسد که پایان بخش داستانی به نحوی سرهم شده است که به تمامی فعالیتهای قبلی بازیکن معنا داده و او را تحت تأثیر قرار دهد، اما به دلیل نواقص اساسی در تمامی بخشهای اصلی، به هدف خود نرسیده و تنها به پایانی متوسط برآمده از روایت ضعیف قد میدهد.
صداگذاری و موسیقی بازی برخلاف اکثر موارد دیگر بازی راضیکننده است و موسیقی دلهرهاوری هم برای شما در طول بازی پخش میشود تا بیشتر احساس ترس کنید! البته این مورد مثبت در زیر حجم نکات منفی گم میشود تا خیلی به چشمتان نیاید!
Hello Neighbour اثریست با گیمپلی مبتنی بر شانس و پازل های غیرمنطقی که پیروزی در آن نه بر اساس مهارت بازیکن، و بلکه بر اساس شانس و هوش مصنوعی غیر قابل پیشبینی حاصل میشود. داستان نیز تا مراحل پایانی بسیار کند و بی معنی پیش میرود و با اینکه در بخشهای آخر بازی سعی در به رو کشیدن آن میشود، اما به دلیل روایت ضعیف و پیشزمینه بسیار کمرنگ، این تلاش به هدف خود نرسیده و رویدادهایی که میبایست اصولاً مخاطب را در یک درگیری احساسی قرار دهد، تنها وی را به خاطر راحتی نسبی از گیمپلی بسیار خستهکننده خوشحال میکند. تنها نکته مثبت قابل اشاره، بازسازی خاطرات شما از عنوان همسایه جهنمی در حین بازی است و تا حدی صداگذاری قابل قبول، بقیه موارد در بازی بسیار بد به کار رفته و پتانسیل بازی به کلی هدر رفته است. بازی میتواسنت عنوانی باشد که که ترکیبی از دو عنوان Akien:Isolation و همسایه جهنمی را در آن شاهد باشیم; اما نتیجه محصول نهایی برای کنسولها هم همانند PC اصلا عنوان کارشدهای نیست و انجام آن چندان توصیه نمیشود.
بررسی بازی با توجه به نسخه PS4 ارسالی توسط سازنده برای گیمفا انجام شده است.
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
نظرات
در یک کلمه آشغال!!!! اصن همسایه جهنمی یه چیز دیگه بود حیفه اونو با این مقایسه کرد
این بازی های روز دنیا نتیجه ساخت و گرافیک
همین بازی هاست دوست عزیز
چند سالتون اگه دقت کرده باشین شرکت های بازی سازی از روی همین گرافیک بازی میساختن و کم کم از این جا شروع کردن تا تا خدا گرافیک رو خلق کنن
بعد اومدی میگی بدرد نمیخوره
اصلا نظر خوبی نیست
جزو بدترین بازیهای زندگیم نه گرافیک درست حسابی داره نه اول بازی اصلا آموزشت میده نه راهنمایی نه گیم پلی خاصی نه هیچی ! تنها نکته مثبتش اون آهنگ استرس زاییه که وقتی همسایه بهت نزدیک میشه پخش میشه
از نظر تو و دوستات بدرد نخور ولی از نظر تعداد زیادی از افراد دنیا بازی عالی
پس جمع کن خودتو
ماشاله بهترین بازیه تاریخه :rotfl: واقعا neighbours from hell(اسم انگلیسیشو یادم نیست دقیق ولی فک کنم این باشه)واقعا یکی از بهترین بازی های تاریخ بوده و هست :inlove: tnx
همسایه جهنمی چقدر فان بود یعنی من سر اون خیلی میخندیدم
خخه
اقای رضایی مرسی بابت مقاله
اولا شخصیت اصلی بازی یک کودک نیست چون یک کودک ماشین شخصی و خونه نداره اول بازی اسباب کشی میکنه میاد روبروی همسایه و اسم بازی همسایه جهنمی Neighbor from hell هستش تصحیح کنید .
********
درکل بازی بسیار چرت هست
راهنمایی نداره طوری ک کنترل
رو از تنظیمات بازی خوندم خخخخ
گرافیکش سبک خودشو داره .
در کل وقت تلف کنیه بازی کردنش
اگه توی کات سین اول بازی دقت کنید میبینید که یک نوجوون کم سن و ساله. مرسی از نظرتون تصحیح میشه❤
App Store دیروز گذاشت
از بهترین نامزد های گوتی سال 😀 حیف اینکه نقدش کردید و وقت شریفتون رو گرفتید :-((
به نظر من عالی
کیفیتشم عالی
هوش مصنوعیشم خود سازنده این جوری ساخته
اگه کیفیت این بازی بده باید بگم شما که میگید این بازی اشغال
خودتون قبلا بچه بودین زمان شما هنوز گرافیک پیشرفت نکرده بود که این همه
همین کیفیتا بود
و از روی همین کیفیتا کیفیتای بهتر خلق کردن الان دارین ناسپاسی میکنین
اصلا نظرت بدرد خودت میخوره فکر کنم نظر ندی بهتر باشه
دوست عزیز
تو سبک همسایه های جهنمی ماموریتی هس؟