تلفیقی از هیجان و خاطره | بهترین مراحل سری Grand Theft Auto
این روزها از هر بازیبازی – حتی آنهایی که گیم را به صورت حرفهای دنبال نمیکنند – راجع به فرنچایز GTA سوال بپرسید مطمئنا با پاسخ “نظری ندارم” مواجه نخواهید شد. افراد زیادی هستند که شاهکارهایی مثل The Last of Us، Halo، Gran Turismo، Forza و غیره را بازی نکرده باشند اما بعید میدانم بتوان کسی را پیدا کرد که حداقل یکی از نسخههای GTA را بازی نکرده باشد. فرنچایزی که طی سالیان اخیر در سبک خود بیهمتا بوده و طرفداران پرشماری را برای خود جمع کرده است. طی این سالها بازیهای زیادی سعی کردهاند که خود را به محبوبیت و قدرت GTA در صنعت گیم برسانند اما همگی در این امر ناموفق بودهاند و هرگز نتوانستهاند که خود را به درجه فرنچایز قدرتمند راکستار حتی نزدیک کنند. در مورد سری Grant Theft Auto همه ما اطلاعات زیادی داریم و همه ما هم نسخههای مختلف آن را تجربه کردهایم. فرنچایزی که علیرغم محبوبیتش نزد قشر گیمر، همواره فرنچایزی پر حاشیه و بحث برانگیز بوده است. از ممنوعیت در کشورهای مختلف گرفته تا شکایت سلبریتیها و افراد مشهور و مواردی که خودتان بهتر از آنها اطلاع دارید. خلاصه فرنچایز Grand Theft Auto هیچگاه یک فرنچایز کمحاشیه نبوده و غالبا والدین هم با همه نسخههای آن مشکل دارند! با این وجود نمیتوان انکار کرد که GTA در تاریخ بازیهای ویدئویی جایگاهی محکم دارد و جزو بهترینهاست. از لحاظ فروش نیز فرنچایز GTA در بین پرفروشترین فرنچایزهای تاریخ رده چهارم را در اختیار دارد و از این حیث هم که به قضیه نگاه کنیم، برای کمپانی خود سودرسانی فوقالعادهای داشته است.
اگرچه اولین نسخه از فرنچایز بزرگ راکستار در سال ۱۹۹۷ منتشر شد اما سلطنت GTA از سال ۲۰۰۱ شروع شد، با انتشار Grand Theft Auto III! با احتمال زیاد افرادی را میشناسید که همان نسخه اول را هم بازی کرده باشند، نسخهای که البته به خودی خود بد هم نبود اما طرفداران این فرنچایز اکثرا از GTA III و GTA Vice City طرفدار شدهاند. بعد از این دو نسخه هم که به ترتیب نسخههای San Andreas، IV و V منتشر شدند که همگی به نحو احسن طرفداران خود را راضی نگه داشتند و در این میان احتمالا GTA V را بتوان بهترین دانست. متای این بازی هم گویای همین قضیه است. بسیاری از ما با نسخه دوبله شده GTA Vice City خاطرات زیادی داریم. تامی معروفی که برای پول کار میکرد و بازی هم لحاظ داستانی و هم از نظر گیم پلی عملکردی تحسین برانگیز داشت. محیط پردازی GTA Vice City حقیقتا هنوز هم میتواند یک نمونه باشد! کمبودهای این بازی هم در نسخههای بعدی برطرف شده و تاکنون شاهد هیچ افتی در این مجموعه نبودیم و همواره GTA حرکتی صعودی و رو به رشد داشته است! به همین خاطر است که اگر همین الان به بازار بروید و دنبال یک بازی Open World بگردید، شاید واقعا چیزی بهتر از آخرین نسخه GTA پیدا نکنید!
البته به غیر از نسخههای مذکور، پکهای دیگری هم برای بازیهای GTA منتشر شد. The Lost and Damned و The Chinatown Wars را میتوان از معروفترینها دانست. GTA III، همان عنوانی که در واقع آغازکننده سلطنت GTA است، اولین نسخه سه بعدی از این فرنچایز بود. البته این تنها تغییر نسبت به نسخههای قبلی نبود اما شاید مهمترین بود. بعد از ۵۶ نقد از این نسخه، GTA 3 توانست با متای ۹۷ به کار خود پایان دهد. رقمی که در نوع خود باورنکردنی به نظر میرسد. Grand Theft Auto: Vice City ادامهای بر موفقیتهای نسخه قبل بود. این نسخه در تنها ۲۴ ساعت توانست پانصد هزار نسخه به فروش برساند! بعد از دو روز این رقم به ۱ میلیون و چهار صد هزار رسید! فروش GTA Vice City در زمان خود سریعترین فروش تاریخ بود. این بازی در حال حاضر یکی از پرفروشترین بازیهای تاریخ PS2 است. همچنین این بازی از دید وبسایت معتبر گیم اسپات بهترین عملکرد را در بعد صداگذاری و موسیقی داشت و یکی از نامزدهای بهترین گرافیک فنی و هنری نیز از همین وبسایت بود. جالب اینجاست که یکی از نامزدهای بهترین داستان هم از دید Gamespot بود! البته این موارد تنها بخشی از موفقیتها و افتخارات GTA Vice City به شمار میروند. بعد از GTA Vice City نوبت به San Andreas رسید. عنوانی که ضمن حفظ جذابیتهای نسخه قبلی، پیشرفتهایی هم داشت. بازیکن در San Andreas انتخابهای بیشتری برای چگونگی خرج کردن پول خود داشت. شرطبندی کردن، لباس خریدن، غذا خوردن و خالکوبی کردن از جمله روشهای خرج کردنی بودند که در Vice City وجود نداشتند. ضمنا شما در San Andreas راههای بیشتر و متنوعتری هم برای به دست آوردن پول داشتید. مبارزات گروهی را هم باید به لیست تغییرات San Andreas اضافه کرد. موضوعی که باعث میشد هر بازیکنی از GTA San Andreas لذت ببرد. از دید IGN این بازی بهترین بازی سال PS2 شد. این بازی از دید تیم گیم اسپات نیز به همین موفقیت دست پیدا کرد. دو نسخه بعد یعنی IV و V نیز آنقدر قدیمی نیستند که چیزی خاطرتان نیاید! مطمئنا این دو نسخه را خودتان بازی کردهاید و احتیاج به یادآوری و ذکر مطالب بیشتر نیست! به هیچ وجه قصد نداشتیم تاریخچهای از این سری را برایتان بازگو کنیم، این مطالب تنها مقدمهای بود بر موضوع اصلی مقاله امروز! همه ما با نسخهها، کاراکترها و مراحل خاصی از Grand Thef Auto خاطره داریم که شاید با گذشت سالها، هنوز این خاطرات از ذهنمان پاک نشدهاند. مراحلی که شاید بخاطر سختی بیش از حدشان، شاید به خاطر طراحی منحصر به فردشان و شاید هم به لطف هزاران چیز دیگر در ذهنمان حک شده و هرگز هم پاک نمیشوند. در این مطلب قصد داریم به صحبت راجع به بهترین مراحل سری GTA بپردازیم منتهی قبل از اینکه به بحث اصلی برسیم به این نکته دقت کنید که لیست زیر نظر شخصی نویسنده بوده و طبیعتا نمیتواند همه سلیقهها را در برگیرد. همچنین سعی کردهایم که بیشتر از نسخههایی صحبت کنیم که اکثریت بازیکنان آنها را تجربه کرده باشند و کمتر به سراغ نسخههای ابتدایی این سری رفتهایم. حالا که این نکات را میدانید بهتر است بیش از این وقت تلف نکرده و بحث اصلی را آغاز کنیم.
۱۰- Father / Son – GTA V
در GTA V شما با سه شخصیت متفاوت میتوانستید بازی کنید. مایکل، ترور و فرانکلین. این سه شخصیت خاص خود را داشتند و سبک زندگیشان هم با هم متفاوت بود. مایکل مرد ثروتمندی بود که البته مشکلات زیادی با دیگر اعضای خانواده داشت. مایکل به عنوان یک پدر اصطکاک زیادی با پسر گیمر خود، جیمی داشت. اگرچه خود مایکل خیلی بیتقصیر نبود اما با نگاهی به شخصیت جیمی متوجه میشویم که این پسر واقعا غیر قابل تحمل است. کارهای عجیبی انجام میدهد، بلند بلند بازی میکند و بیش از اندازه حرف میزند! خنگ هم هست! در کل وقتی به جیمی نگاه میکنیم هیچ نقطه قوتی در وی نمیبینیم. او سراپا ایراد و مشکل است و این مایکل را تا حد مرگ آزار میدهد. مرحله Father / Son یکی از مراحلی است که بیانگر روابط این پدر و پسر و البته کارهای غیرعادی جیمی است.
این مرحله از جایی آغاز میشود که تریسی ( دختر مایکل ) و آماندا ( همسر مایکل ) در حال جر و بحث هستند و مایکل نیز با گوش دادن به موسیقی در حال آرامش گرفتن است. در همین حین فرانکلین با مایکل تماس گرفته و از وی میخواهد که تجربیات مجرمانهاش را در اختیارش قرار دهد. از این طرف نیز مایکل اصرار دارد که بازنشسته شده و به فرانکلین هم توصیه میکند که به کالج رفته و به دنبال دردسر نگردد. با این وجود این دو با هم در یک بار قرار گذاشته و مایکل فرانکلین را به یک نوشیدنی دعوت میکند. و اما نقش جیمی چیست؟ صبر کنید! مایکل از طرف جیمی یک تماس دریافت میکند و جیمی به پدر میگوید که سعی داشته قایق پدر را بفروشد، آن هم بدون اجازه مایکل. در عوض، خریدارها قایق را دزدیدهاند و جیمی در قایق پنهان شده و منتظر یک ناجی است. در نهایت مایکل به کمک فرانکلین به هر شکلی که شده جیمی را نجات میدهند و البته این کار اصلا ساده نیست. برای اینکه بتوانید در این مرحله موفق باشید باید با تمام سرعت خود در یک اتوبان شلوغ برانید تا به دزدهای قایق برسید. با این وجود این مرحله یکی از زیباترین مراحل بازی است و سبک خاص خودش را دارد. این مرحله را در همان اوایل بازی GTA V تجربه خواهید کرد و نهایت لذت را نیز از آن میبرید.
۹- The Exchange – GTA III
عنوان GTA III به لحاظ بصری یک انقلاب در سری GTA بود. همانطور که گفته شد در واقع Grand Theft Auto III اولین نسخه از سری GTA بود که حالت سه بعدی داشت. محصول ۲۰۰۱ شاید یک بازی قدیمی باشد اما با دیگر بازیهای قدیمی تفاوتهای زیادی دارد. علاوه بر کیفیت بصری و داستانی، گیم پلی بازی هم نسبت به زمان خود واقعا چیزی کم نداشت. مراحل جذاب GTA III کم نیستند اما خب طبیعتا مجبور هستیم که از کل سری تنها چند مرحله را گلچین کنیم. The Exchange انتخاب ما برای GTA III است. اما این مرحله دقیقا چیست؟ به پاراگراف بعدی مراجعه کنید!
مرحله The Exchange آخرین مرحله از بازی GTA III است. در مورد شخصیتهایی که در این مرحله حاضر هستند توضیح زیادی نمیدهیم و تنها اتفاقات این مرحله را برایتان تعریف خواهیم کرد. در این مرحله، کاتالینا، معشوقه شخصیت اصلی بازی را دزدیده است. نکته جالبی که در مورد کاتالینا وجود دارد، این است که وی در واقع هم نامزد سابق Carl Johnson ( شخصیت اصلی GTA San Andreas ) است و هم نامزد Claude ( شخصیت اصلی GTA III ). جالب اینجاست که کاتالینا و کلود، جرمهای زیادی را با هم انجام دادهاند که در خود GTA III شما این موضوع را متوجه خواهید شد. نحوه جدایی این دو هم بدین شکل است که بعد از دزدی از یک بانک، کاتالینا به کلود شلیک میکند تا این رابطه ۹ ساله بالاخره خاتمه یابد. و اما برگردیم سر مرحله The Exchange! همانطور که گفتیم کاتالینا، Maria Latore معشوقه کلود را دزدیده و کلود باید در ازای آزادسازی ماریا، پانصد هزار دلار به کاتالینا دهد. در این مرحله کلود طبق توافق انجام شده رفتار کرده و با مبلغ از پیش تعیین شده در محل قرار حاضر میشود. این در حالیست که کاتالینا به وی کلک زده و او را تک و تنها و بدون هیچ سلاحی در مقابل کارتل تنها میگذارد. کلود به هر شکلی که شده یک سلاح میدزدد و نیروهای دشمن را از بین میبرد و سپس با یک ماشین به دنبال کاتالینا راه میافتد که به همراه ماریا سعی در سوار شدن در هلیکوپتر دارند. خلاصه اینکه شما دوباره باید با تعدادی از نیروهای دشمن بجنگید و در نهایت با یک RPG به هلیکوپتر شلیک کنید. در این حالت ماریا نجات پیدا کرده و کاتالینا کشته میشود. نکته جالب در مورد این مرحله این است که شما قبل از شروع آن باید مبلغ پانصدهزار دلار را داشته باشید ( جهت آزاد سازی ماریا ). با به اتمام رساندن این مرحله، بخش داستانی بازی هم تمام میشود و باید اعتراف کرد که پایان داستان GTA III اصلا به زیبایی پایان نسخههای دیگر نیست. البته خود مرحله The Exchange هر آنچه یک مرحله جذاب باید داشته باشد را در خود میبیند. به جز این مرحله، GTA 3 مراحل جذاب دیگری هم داشته اما فکر نمیکنم هیچ کدام بتوانند بازیکن را به این اندازه راضی نگه دارند.
۸- Friend Request – GTA V
GTA V یکی از بهترین بازیهای تاریخ است و در این مورد هیچ شک و شبههای وجود ندارد. حتی یک طرفدار رقیب هم نمیتواند این موضوع را رد کند. GTA V از هر حیث بهترین است و همواره اول است، بقیه رقیبها باید برای جایگاه دومی بجنگند! جلوههای بصری، طراحی هنری، شخصیتپردازی، ساندترکها و و و در همه چیز GTA V بیهمتاست! و همچنین در طراحی مراحل!
نه تنها در GTA V، در بقیه نسخههای GTA نیز شما با مشکل تکراری شدن رو به رو نخواهید بود چرا که مراحل با هم متفاوت هستند. برخلاف بیشتر مراحلی که در این لیست آورده شدهاند، Friend Request یک مرحله اکشن نیست! در این مرحله، شما در نقش مایکل بازی خواهید کرد. وی از طرف لستر، ماموریت دارد که برنامه ریزی یک تلفن هوشمند جدید در حال توسعه را تغییر دهد. بدین منظور، او باید خود را به شکل یکی از کارکنان فیسبوک درآورده و به داخل دفتر نفوذ کند. وقتی وارد محیط کمپانی میشوید به دیگر کارکنان برخورد میکنید که اکثرا در حال وقتگذرانی هستند و کمتر به کار فکر میکنند. مایکل باید یک ویروس را از سیستم یکی از کارمندان شرکت پاک کرده و سپس وارد اتاق دیگری شود تا تنظیمات گوشی را تغییر دهد.
احتمالا بقیه ماجرا را به خاطر میآورید. مایکل به خانه برگشته و تلویزیون خود را روشن میکند تا مراسم رونمایی از تلفن هوشمند مذکور را تماشا کند. در همین حین لستر به وی زنگ زده و از او میخواهد که با تلفن در حال معارفه تماس بگیرد. مایکل که از نتیجه کار مطلع نیست این کار را انجام میدهد و تلفن منفجر شده و سر رئیس کمپانی Jay Norris ( که در واقع همان مارک زاکربرگ است! ) را هم به باد میدهد. تا قبل از این مرحله شاید کسی حتی فکرش را هم نمیکرد که لستر چنین شخصیتی داشته باشد.
۷- The Job – GTA Vice City
یکی از مراحل جالب و زیبای GTA Vice City و کل سری GTA همین مرحله است. اصولا بازیکنان از مراحلی که در آنها دزدی رخ دهد لذت میبرند و The Job یکی از اولین مراحل تاریخ سری است که در آن یک سرقت رخ میدهد.
تامی به دنبال یک گروه است که از بانکی در منطقه Little Havana دزدی کند. این مرحله یکی از مراحل بازی است که در آن تامی به صورت مستقل عمل میکند. تامی تمام امکانات برای یک دزدی موفق را فراهم آورده و در محل مقرر شده با Ken Rosenberg و چهار نفر دیگر ملاقات میکند. این آغاز مرحلهای است که در کل تاریخ سری GTA برای همیشه در یادها باقی خواهد ماند. البته The Job تنها یک ماموریت نیست! در واقع یک نتیجه برای یک فصل از بازی است. شما در مراحل قبل از این باید به دنبال استخدام نیرو برای این عملیات میگشتید و نقشه طراحی میکردید. در این مرحله تامی که اسلحه خود را به سمت مدیر بانک نشانه گرفته به وی دستور میدهد که صندوق را باز کند و از آن طرف “فیل” به یکی از شهروندان حاضر در بانک شلیک میکند. با این شلیک آلارم بانک به صدا در میآید و نیروهای پلیس و SWAT سر میرسند. در اینجا نیز شما مبارزهای سخت با پلیسها و اعضای SWAT خواهید داشت. راننده شما توسط پلیسها کشته شده و در نهایت تامی موفق به فرار میشود در حالی که دیگر اعضای تیم در حال مبارزه با پلیسها هستند.
۶- Stowaway – GTA San Andreas
شک نکنید که GTA San Andreas یکی از بهترین GTAهای تاریخ است. این بازی فوقالعاده طولانی اتفاقا مراحل به یادماندنی زیادی هم دارد و انتخاب تنها چند مورد واقعا کار سختی است. هفتاد و یکمین مرحله از بازی GTA San Andreas قطعا از بهترین مراحل کل سری بوده و لیاقت حضور در چنین لیستی را دارد. در این مرحله، کارل جانسون ( همان CJ خودمان! ) از طرف مامور دولت Mike Toreno ماموریتی دریافت کرده و باید آنرا به بهترین شکل ممکن به انجام برساند. مایک را شاید به خاطر داشته باشید. پلیس مخفی سفید پوست و کت و شلوار پوشی که تنها حضورش به همان GTA San Andreas برمیگردد.
کلا GTA San Andreas مراحل هواپیمایی زیادی داشت که برخی از این مراحل فوقالعاده نفسگیر و به یاد ماندنی و برعکس، بعضی دیگر از این مراحل را میتوان جزو اذیتکنندهترین مراحل سری GTA دانست. مطمئنا یادتان میآید که اصلا بخشی از بازی کلا در باند فرودگاه میگذشت و همه مراحل آن قسمت مربوط به هواپیما و هلیکوپتر میشدند. از بهترین مراحل این قسمت میتوان به مرحلهای به نام Stowaway اشاره کرد که اصلا شبیه به یک فیلم اکشن بود. این مرحله بدین صورت آغاز میشود که سی جی در باند منتظر مایک تورنو است. سی جی زمانی که چند ماشین دولتی را میبیند که مستقیم در حال آمدن به سوی وی هستند پشت چند جعبه خود را قایم میکند. به هر حال او یک خلافکار است و از لو رفتن میترسد. در ادامه شما باید مامورهای رقیب را به قتل برسانید و یک هواپیمای حامل محموله را منفجر کنید. البته قبل از همه اینها، شما باید بتوانید خود را به داخل هواپیما برسانید و بدین منظور سوار یک موتور میشوید. شما باید آنقدر سرعت داشته باشید که قبل از بلند شدن هواپیما و بسته شدن دریچه خود را به داخل آن برسانید. وقتی که وارد شدید باید با دشمنان سیاهپوش بجنگید و همه را بکشید. این مرحله را به شخصه یکی از خاطرهانگیزترین مراحل کل سری میدانم. در ازای انجام این ماموریت شما ۲۰ هزار دلار دریافت میکنید. این مرحله پیامد خاصی نداشته و یک مرحله نرمال از بازی است. البته این مرحله در واقع پیش نیاز مرحله Black Project بوده که اتفاقا آن هم جزو بهترین مراحل تاریخ سری به شمار میرود.
۵- Saint Mark’s Bistro – GTA San Andreas
یکی از مراحل زیبای بازی GTA San Andreas همین مرحله است. به طور کلی این نسخه در بخش اکشن عملکردی عالی داشته و مراحل اکشن آن واقعا حرف ندارند! GTA San Andreas نقاط مشترکی با GTA III دارد که یکی از آنها را قبلا توضیح دادیم. کاتالینا که هم نامزد سابق شخصیت اول بازی GTA San Andreas است و هم نامزد سابق شخصیت اول بازی GTA III. مرحله Saint Mark’s Bistro نیز بازیکن را به دوران GTA III میبرد. مافیای Saint Mark’s Bistro را قاعدتا باید در GTA III یادتان باشد.
سی جی از Salvatore Leone دستور دارد که به مافیای Saint Mark’s Bistro در لایبرتی سیتی حمله کند و هدف اول نیز کسی نیست جز Marco Forelli! شاید فامیل وی برای شما آشنا باشد. بله مارکو در واقع برادر سانی است که در GTA Vice City توسط تامی کشته شد. سی جی قبول میکند که دستور Leone را به انجام برساند اما وی در این راه حمایت Rosenberg، Paul و Maccer را نیز میخواهد و اصرار دارد که این سه نفر هم با وی همراه شوند. شما بازی را پیش میبرید و در نقش کارل باید ابتدا محافظان مارکو فارلی را به قتل رسانده و سپس خود مارکو را بیرون بار بکشید. البته داخل خود بار هم این امر امکان پذیر است. با مرگ مارکو فارلی مرحله با موفقیت به پایان میرسد. اگر مراحل اکشن سری GTA را دوست دارید، عاشق مرحله Saint Mark’s Bistro خواهید شد. این مرحله، یک مرحله تمام اکشن بوده و شما از ابتدا تا انتهای آن باید دست خود را روی کلید شلیک فشار داده و دشمنان خود را بکشید. علاوه بر این، مرحلهای که در موردش صحبت میکنیم یک پل ارتباطی جالب میان GTA III و GTA San Andreas است.
۴- The Paleta Score – GTA V
مرحله The Paleto Score از دیگر مراحل تاریخی سری GTA است که احتمالا با هر سلیقهای مطابقت دارد. یک مرحله بر اساس سرقت از بانک که مورد علاقه طرفداران GTA است. این مرحله در واقع چهارمین سرقت GTA V محسوب میشود. نکتهای که در مورد این مرحله وجود دارد، این است که قبل از آغاز این مرحله، مایکل یا ترور باید مرحلهای جانبی تحت عنوان Heist Setup را انجام دهند تا امکانات مورد نیاز برای سرقت را فراهم آورند.
مایکل، ترور و فرانکلین قصد سرقت از یک بانک محلی را دارند. ترور و مایکل خود را به داخل بانک میرسانند و با تفنگهایشان به مردم دستور میدهند که آرام باشند و ایجاد دردسر نکنند. قبل از اینکه دست مایکل و ترور به پولها برسد، پلیسهای محلی خود را به بانک رسانده و گزارش سرقت از بانک را به مرکز اعلام میکنند. مایکل، ترور و دزد سوم همه پولهای بانک را جمع میکنند. کل منطقه توسط نیروهای پلیس محاصره شده و پلیسهای محلی هم سرسختتر از چیزی هستند که دزدهای بانک انتظار داشتند. در نهایت شما باید نیروهای پلیس را کشته، هلیکوپتر پلیس را از بین برده و راه خود را برای فرار باز کنید و در پایان، خود را به قطار برسانید.
۳- Three Leaf Clover – GTA IV
سلیقهها متفاوت هستند و طبیعتا همه مثل هم فکر نمیکنند. به شخصه دیگر نسخههای GTA را به GTA IV ترجیح میدهم اما این بدین معنا نیست که میتوانم از کنار مراحل جذاب این نسخه به راحتی بگذرم. یکی از مراحل بازی GTA IV مرحلهای بود به نام Three Leaf Clover که در کل تاریخ این سری جزو بهترینها به شمار میرود. همانطور که قبلا هم اشاره کردیم سازندگان GTA استعداد زیادی در طراحی مراحل متنوع دارند. مراحل تعقیب ماشین و مسابقه دادن، جنگی و اکشن و یا مخفیکاری و Stealth. در این میان مراحلی چون Friend Request نیز حاضر هستند که خب در دستهبندیهای مذکور جای نمیگیرند. با این حال، تجربه ثابت کرده که بیشتر بازیکنان مراحلی را ترجیح میدهند که در آن ماموریت دارند از یک بانک و یا اماکن مشابه دزدی کنند. این طبیعی بوده و خود من نیز عاشق چنین مراحلی هستم. خصوصا زمانی که در دنیای GTA بخواهم دست به چنین کاری بزنم.
در مرحله Three Leaf Clover، نیکو سه شخصیت Packie، Michael و Derrick را ملاقات کرده و بعد از یک معرفی مختصر، این چهار نفر استارت کار اصلی خود را میزنند. مسلح با روی پوشیده شده مایکل یکی از مشتریهای بانک لایبرتی را گروگان میگیرد و سه نفر دیگر به سراغ گاوصندوق میروند. این گروه ۴ نفره موفق به دزدیدن یک میلیون دلار میشوند و اما ریسک چنین کارهایی بالاست و معمولا همه چیز خوب پیش نمیرود. مایکل توسط یکی از تکنیسینهای کامپیوتر بانک کشته میشود و پکی هم قاتل مایکل را به قتل میرساند. البته این پایان کار نیست و نیکو به همراه دو نفر دیگر توسط نیروهای ویژه پلیس و SWAT محاصره میشوند. در این قسمت شما باید با کشتن نیروهای پلیس راه خود را باز کنید و در نهایت فرار کنید. این مرحله بدون هیچ حرف و حدیثی جزو بهترین مراحل تاریخ GTA است و غیرممکن است هوس نکنید که یک بار دیگر آن را تجربه کنید. این ماموریت هم مثل بیشتر مرحلههای این لیست، هر چیزی که شما بخواهید را در خود دارد. بعد از به اتمام رسیدن این مرحله، نیکو سهم خود که دویست و پنجاه هزار دلار بوده را میگیرد و با Derrick و Packie خداحافظی میکند. این مرحله علاوه بر جذابیت غیرقابل توصیفی که دارد در نهایت پاداش خوبی هم به بازیکن میدهد. لذت تجربه مراحل اینچنینی را فقط یک بازیکن میتواند درک کند. یک بازیکن بازیهای ویدئویی.
۲- Keep Your Friends Close – GTA Vice City
جملهی معروفی وجود دارد که میگوید ” Keep your friends close and your enemies closer ” ( دوستانت را نزدیکت نگه دار، دشمنانت را نزدیکتر )! بگذریم! یکی از جذابترین مراحل نه تنها GTA Vice City بلکه کل سری GTA مرحلهای به نام “Keep your friends close” است. از آنجایی که بازی خیلی وقت پیش منتشر شده و ترسی از اسپویل شدن آن نداریم، بگذارید دقیقا اتفاقات این مرحله را برایتان شرح دهم. شاید شخصیت Sonny Forelli را خاطرتان باشد! اصلیترین آنتاگونیست بازی و کسی که در نهایت باید به دست شخصیت اصلی، تامی کشته شود. وی مشغول به کارهای مختلفی است که از اصلیترین آنها میتوان به پخش سلاحهای غیرقانونی در سطح شهر و خرید و فروش مواد مخدر اشاره کرد. اگرچه شخصیت Sonny در واقع دشمن اصلی تامی در بازی است اما از ابتدای بازی روابط این دو بدین شکل نبوده است. تامی در ابتدا چیزی شبیه به دوست Sonny بوده اما قدرت گرفتن وی در سطح شهر، شهرت خانواده Forelli را به خطر میاندازد. به همین خاطر Sonny نقشهای برای از بین بردن تامی میکشد. حالا اینکه این نقشه چه بوده و به چه چیزی ختم شده طبیعتا بحثی کاملا جداست. فقط بهتر بود که قبل از توضیح مرحله Keep your friends close، بیشتر با پیشینه این دو آشنا شوید.
این مرحله که اتفاقا آخرین مرحله بازی فوقالعاده GTA Vice City هم بود، علاوه بر جذابیت، یک پایان قوی هم برای بازی رقم زد. مرحله با خیانت Lance Vance آغاز میشود. همان شخصیت سیاهپوست و سفید پوشی که در طول بازی به عنوان یک دوست و یک متحد برای تامی به حساب میرود. در طی صحبتهای بین این سه ( تامی، سانی و لنس ) لنس دلیل خیانت خود به تامی را “بیزینس” معرفی میکند. تامی باید در این مرحله لنس، سانی و ارتشش را از بین ببرد. در نبردی سخت شما ابتدا نیروهای خانواده Forelli را میکشید و سپس به سرغ لنس میروید که در حال فرار است. در پایان نیز کار خود سانی و محافظانش را یکسره میکنید. با به اتمام رساندن این مرحله، شما ( شخصیت تامی ) و Ken Rosenberg پادشاهان بلامنازع شهر میشوید. در مرحله “Keep your friends close” شما چیزهای زیادی را میبینید. خیانت یک دوست وفادار، پردهبرداری از یکسری حقایق، اکشن نسبتا طولانی مدت و هیجان انگیز و یک اندینگ به یاد ماندنی. در واقع در همین مرحله است که تامی متوجه میشود که ۱۵ سال را به خاطر خیانت Sonny Forelli پشت میلههای زندان گذرانده است.
۱- End of The Line – GTA San Andreas
آخرین مرحله GTA San Andreas را نیز نمیتوان در این لیست جای نداد. سی جی و برادرش Sweet مورد خیانت Big Smoke و Ryder قرار گرفتهاند. Ryder توسط سی جی به قتل رسیده و حالا نوبت به Big Smoke میرسد. داستان GTA San Andreas از هر حیث کم و کاستی ندارد و واقعا از نقاط قوت آن به شمار میرود. داستان GTA San Andreas مطالب آموزنده زیادی دارد و کسانی که آن را به طور کامل بفهمند به این مطالب پی خواهند برد. لوکیشن اندینگ بازی همان لوکیشن آغاز بازی است. اولین خانه کارل در بازی و همان محلهای که CJ، Sweet و Ryder همسایه هم بودند. داستان بازی GTA San Andreas همان جایی پایان مییابد که آغاز شده بود.
یک مرحله طولانی و جذاب و نفسگیر و البته آخرین مرحله GTA San Andreas. سی جی و برادرش محل اختفای دوست قدیمیشان Big Smoke را پیدا کردهاند و پس از مبارزهای سخت با شورشیان لوس سانتوس، خود را به محل مورد نظر میرسانند. سی جی، بیگ اسموک را پیدا کرده و در نهایت او را میکشد و انتقامش را میگیرد. اما این پایان کار نیست و افسر Tenpenny که او هم یکی از اصلیترین شخصیتهای منفی بازی است سر میرسد و از سی جی طلب پول میکند. در واقع از سی جی پولی را میخواهد که قبلا مال بیگ اسموک بوده است. سی جی مطابق انتظار، از خواسته Tenpenny پیروی نمیکند تا Tenpenny به سمت وی شروع به شلیک کردن کرده و فرار کند. پس از یک تعقیب و گریز مملو از شلیک و درگیری، Tenpenny از بالای پل به پایین، دقیقا رو به روی خانه اول سی جی در لوس سانتوس سقوط میکند و کشته میشود. End of The Line هم یک مرحله فوقالعاده و هم یک اندینگ بینظیر است. مرحلهای که محال است تجربه شود و از خاطرات پاک شود.
پر بحثترینها
- ۱۰ بازی ویدیویی با گیمپلی عالی و داستان ضعیف
- ویدیو: Marvel’s Spider-Man 2 در حالت Fidelity ویژه PS5 Pro با نرخ فریم ثابت ۶۰ اجرا نمیشود
- فیل اسپنسر: هیچ خط قرمزی برای انتشار عناوین ایکس باکس روی پلی استیشن وجود ندارد
- کار ساخت بازی جدید ناتی داگ از سال ۲۰۲۰ آغاز شده است
- Red Dead Redemption 2: آیا آرتور مورگان رستگار شد؟
- بازی چندنفره Horizon احتمالاً در سال ۲۰۲۵ منتشر خواهد شد
- کار ساخت STALKER 2: Heart of Chornobyl به پایان رسید
- ۱۴ دقیقه از گیمپلی Indiana Jones and the Great Circle را مشاهده کنید
- گزارش: ایکس باکس درحال آمادهسازی پیشنمایشهای South of Midnight است
- مایکروسافت همچنان به دنبال خرید و تصاحب در گیمینگ است
نظرات
دستتون درد نکنه !!!
اول صبحی خاطرات چند ساله رو واسمون زنده کردی :yes: :yes: :-*
اره خدایی
یه نسخه دوبله فارسی ازش بود اون زمان
عاشق این دیالوگشم:
پا بزن آشغال! :rotfl:
تامی من ماهی دوست دارم :rotfl:
وای من سر گواهی نامه san اشکم در اومد
گواهی نامه هواپیما البته
PSFAN@COD من همین الان اومدم اینو بگم دیدم تو گفتی 😐
اون مرحله هم توی gta:sa که با رایدر میرین دزدی اسلحه از یه پیر مرده میگه : از تپه ی من برین بیرون فلانیای فلان !
:rotfl: :rotfl:
با این که دوبلش اونقدر هام مالی نبود ولی بازم خوب بود به نظر من دیالوگ “پا بزن آشغال” تو دوبله فارسیش خیلی عمیق تر و فلسفی تر از دیلوگ اصلی ‘Keep up motherfucker’ بود.
چنتا از دیلوگای باحال sa به نظر من
پا بزن آشغال
keep up motherf#cker
“I’ll have two number 9s, a number 9 large, a number 6 with extra dip, a number 7, two number 45s, one with cheese, and a large soda.”
“hey nigga f#ck you”
“i’m a motherf#cking genius” اخرین حرف رایدر 😐
?CJ: any last quest”
“?pulaski: yeah can i f#ck your sister آخرین حرف پلاسکی 😐
all you had to do was fallow the damn train CJ
وای چقدر خاطره
مالی نبود؟ بابا ترکونده بودن بنظرم من مخصوصا صدای اون یارو که تو همبرگر فروشی کار میکرد :rotfl: :rotfl:
اصلا یه شاهکاری بود اون زمان
اینکه پیکان و پراید هم بود تو بازی فوق العاده بود
یه مرحله بود که رایدر میکشتی تو قایق خیلی خوب بود
همبرگر فروشی رو خوب اومدی :rotfl: :rotfl: :rotfl:
“من با او ابزارا پدرتو در میارم” :rotfl: :rotfl: :rotfl:
نه منظورن از مالی نبود این بود در مقایسه با زبان اصلی ایراد زیاد داشت مثل حذف برنامه های رادیویی لزلو یا مصاحبش با اسموک یا OG LOG یا سانسور های بش از حد والا صدا سیما که نیست احساساتم اصلا به آدم منتقل نمیکرد یه سری اشتباهات هم تو ترجمه داشت مثلا
?truth: you know me
cj: no i don’t
ترجمه شد بود
تروث: تو منو میشناسی؟
سی جی: نه من نکردم 😐
از این ایرادا تو ترجمه زیاد داشت ولی بازم بین دوبله های بازی ها یکی از بهترین کار های ایرانی بود
هممونم باهاش خاطره داریم ولی نمیش از ایراداش چشم پوشی کرد
کاشکی به صورت ویدیویی میزاشتید که مراحل بازی رو میدیدم 🙂
موافقم.
چنین چیزی نیازمند یه ویدئوی ۵ دقیقه ای بود که آدم کیف کنه از دیدن مراحل.
منم با ویدیو موافقم
فقط اون مرحله ای که با بیگ اسموک باید بری دنبال قطار 😀 :rotfl:
All you had to do was to follow the damn train cj
میگن بعد از اتمام بازی gta sa سرکار تنپنی زنده موند و عضو گیمفا شد.
فقط وی و سن اندریاس کبیر
بهترین بازی که کردم GTAV بوده.
بهترین بازی که کردم جاست کاز سه بوده.
تو از من بیشتر شر میگی.
جدال دو اسطوره 😐
فقط رایز
هر دوتاشون یک نفرن.اقای جعلره.همون پایین هم هست با اسم soosmar
داداش کلمه ی مغزم اضافه کن :disdain:
جمع کنید باو بهترین بازی تاریخ خروس جنگی است و بس 😀
ار نظر من gta v بهترین و کامل ترین بازی از هر مظر گیم پلی گرافیک داستان موسیقی هستش . هیچ بازی نتونسته تجربه ای که gta ارئه میده رو ارائه بده
مرسی. واقعا با نظراتت کمک میکنی به ما.
من تا الان فکر میکردم GTA ناقص ترین بازی دنیاست. ممنونم پرده جهل رو از جلوی چشمام برداشتی :silly:
Gtav فیزیکش بزرگ ترین ضعفش بود و با اینکه خودم بشخصه خیلی با بازی و داستانش حال کردم ولی از نظر خیلی ها داستانش هم زیاد جالب نبود. در کل به نظرم بهترین و کامل ترین gta نسبت به زمان خودش gta iv افسانه ای بود که لامصب همه چی داشت
شهر با جزعیات
داستان عالی
فیزیکش ده برابر gta v بود لعنتی 😐
و …..
ترک soviet connection جزوه بهترین ترک های تاریخه
زیادم با واقعیت نزدیک نیستا اینی که میگی شما.
فیزیک iv قویتر از V بود؟
۵ سال اختلاف هست بین این دوتا نسخه. ما هم جفتشو بازی کردیم… فیزیک V مشخصا بهتره. در باب جزییات هم که همه از جزییات گرافیکی V توی نسل هفت حیرت زده شده بودیم. پس نمیشه گفت گرافیک V کمتر از iv بوده.
از نظر داستانی هم اونچنان داستان بدی نداشت V. شخصیت پردازی معرکه بود. پیچش های داستانی وجود داشت. شخصیت ها دوست داشتنی بودند.
درباره گیم پلی هم که حد اعلی همه GTA ها بوده نسخه V.
مراحل نسخه V برخی به فیلم شباهت داره. حتی اون دزدی که از ماشین بانک میکنن به فیلم Heat از مایکل مان شباهت داره. (در واقع دقیقا روش متوقف کردن ماشین همونه)
داداش کلا یدور دیگه کامت من بخون 😐
اول از همه درباره فیزیک پیشنهاد میکنم این ویدیوی معروف gta iv is better than gta vرو تو یوتیوب ببینی
در مورد جرعیات هم منظورم گرافیک نبود منظورم شهر gta iv بود که بااین که کوچکتره ولی مثلا تو خیلی از ساختموناش میشه وارد شد و رفتار npc ها توش خیلی طبیعی تره(مثلا موقع بارون همشکن چتر دارن و کتاب بالا سرشون میزارن و میدون که به خونه هاشون برسن یا زیر یه سقف پناه میگیرن ولی تو gta v npc ها موقع بارون فرق زیادی نمیکنه رفتارشون)
والا گرافیک v با اون کنسول های ضعیف نسل قبل بی نظیر بود من کی گفتم بدتر از iv عه 😐
درسته که یکی از بهترین بازی هاست که تا حالا عرضه شده ولی از همه نظر کامل نیست داستانش نسبت به iv و san andreas ضعیفتر بود و همینطور قابل مقایسه با بازی های داستان محور بزرگ مثل tlou و bioshock که همون سال ۲۰۱۳ اومدن نبود مثله اینه که یه فیلم اکشن کمدی رو با یه درام برنده اسکار مقایسه کنی. گیم پلیش بی نقص بود فقط کاش تخریب پذیری بیشتر بود و هندلینگ ماشینا طبیعی تر بود.
پس witcher 3 کشکه….
من با سری ویچر یه دنیا خاطره دارم… :no:
😀 چی؟؟ پس کو؟
All You Had To Do Was Follow The Damn Train CJ
به نظرم اون بره تو لیست خاطره انگیز ترین مراحل gta بهتره چون مرحلش چیز خاصی نداشت ولی بخاطر سختیش و دیالوگ معروفش همیشه تو یاد ها میمونه
از GTA IV Episodes from Liberty City چیزی نیاوردید ا
از من بپرسید میگم از بهترین مراحل کلّ سری GTA، مرحله ی Stowaway ه، و مرحله ی بسیار بسیار نوستالژیک Wrong Side of the Track ن
GTA V هر طوری بود ا، به من اون لذّت GTA IV رو نداد… من حاضر بودم بشینم تلویزیون GTA IV رو نگاه کنم، ولی نرم V رو بازی کنم
شما اشتباه می کنش داری چون وسعت گیم پلی و مراحل و گرافیک v از هر شلحاظ از iv بهتر شده بود.
جالبه نظرات انقدر فرق داره. ولی کلا طرفدارن این سری به دو قسمت تقسیم میشن کسانی ک با sa حال سری شدن و کسانی که با iv.به نظر من نسخه ی پنجم برا طرفدارای iv جذابیت زیادی نداشت چون مسیر sa را درپیش گرفت. یعنی به جای داستان واقعی با گیم پلی واقعی رفت مثل sa یه داستان هالیوودی اکشن رو بگه که خب من چون با sa بزرگ شدم خیلی لذت بردم. به نظر من iv خیلی به یه بازی شبیه مافیا شبیه بود تا ریشه های خود این سری. مراحل iv بشدت تکراری بود برخلاف v و sa ولی دوتا dlc اش مراحلش عالی بود. به نطر من رانندگی در iv خیلی کند بود که فکر کنم بخاطر کوچیک بودن نقشه این کارو کردن. ولی داستان بازی بهترین در سری بود وگرنه گیم پلی sa و v که بخش اصلی gta هست فوق العاده بود. فیزیک iv ب نظر من طبیعی تر بود ولی درعین حال لذت رو کم میکرد.همچین فیزیکی رو اگه تو بخش آنلاین v به کار برده بودن خیلی اعصاب خورد کن میشد. واقع گرایی خوبه ولی نباید لذت رو کم کنه مثلا در v میشه ماشینی که چپ کرده رو دوباره صاف کرد که اصلا طبیعی نیست ولی همین مکانیک تو نسخه های قبل خیلی اذیت میکرد چون مدام ماشینت بخاطر چپ کردن داغون میشد کاریشم نمیشد کرد.
با این که عاشق GTA IV و شخصیت نیکو و داستان عمیقش هستم و قبول دارم فیزیک GTA V نسبت به IV افت کرده بود همرو قبول دارم
ولی خدایی گیمپلی؟
از نظر گیمپلی GTA V خیلی بالا تر از GTA IV بود.
تو GTA SA تمام تمرکذش رو گذاشت رو گیمپلی و طراحی مراحل به همراه یه تم تخیلی و در کنارش داستان و شخصیت پردازی های خوبی هم داشت نتیجشم شد محبوب ترین نسخه سری و محبوب ترین بازی نسل ۶ و با فروش ۲۷ میلیون نسخه در کل و ۲۲ میلیون نسخه در PS2 به یکی از پرفروش ترین بازی های نسل ۶ و تاریخ و پرفروش ترین بازی تاریخ PS2
تبدیل شد.
اما تو GTA IV بیشتر تمرکزش رو گذاشت رو بخش های فرعی که فقط برای زیبا کردن بازی هستن مثل داستان و شخصیت پردازی (که در این زمینه شاهکار بود) و گرافیل یا فیزیک که این بخش ها فقط برای زیبا کردن و تزئین هستن. در کنارش گیمپلی خوبی داشت سیستم رانندگی خیلی واقعیتر اما اعصاب خورد کن بود. نقشا کوچیک تر محدودیت بسیار بیشتر نسبت به نسخه قبلی (آرایشگاه , تتو , ارتش , تانک , مینی گان , نقشه کوچیک و محیط های غیر شهری , تنوع لباس و تنوع کم مراحل…) اما در عوض بازی خیلی واقعی تر از قبل شده بود به طوری که به نظرم تنها بخش تخیلی GTA IV که اونو از واقعیت دور میکنه سگ جون بودن شخصیت هاست چه خود نیکو چه دشمنا.
و نتیجش شد چی؟ حتی فروشش به نسخه قبلی خودش هم نرسید و با ۲۵ میلیون نسخه کارش تموم شد.
تو GTA V راکستار دوباره فهمید که وظیفش سرگرم کردن گیمره نه تعریف داستان.
همه تمرکذش رو گذاشت رو گیمپلی و تم تخیلی رو دوباره برگردوند و در کنارش یه داستان نسبتا خوب با شخصیت پردازی شاهکار هم داشت هرچند تو این زمینه در حد GTA IV نبود.
به نظرم تنها خریت راکستار تو این نسخه فیزیکش بود و همچنین سیستم پلیسا که به نظرم تو نسخه IV خیلی بودن
و نتیجش؟ پرسود ترین سرگرمی تاریخ و پرفروش ترین بازی نسل ۷ با ۹۰ میلیون نسخه و…
بازم میگم من عاشق GTA IV ام
GTA IV یه ابرشاهکاره که اگه با نسخه قبلش sa مقایسش نکنیم بی نقص ترین نسخه کل سری به حساب میاد (بی نقص ترین به معنی بهترین نیست) اما در زمینه بازی بودن یعنی گیمپلی اصلا قابل مقایسه با GTA V نیست.
ببین مثلا اگه نقشه iv کوچکتر بود درعوض ده برابر v جزعیات داشت تو کلی از ساختمون های iv میشه وارد شد ولی تو v فقط ۳-۴ تا ساختمون میشه رفت توشون(تو افلاین)
اتفاقا بنظرم حرفی که درباره iv زدی درست نیست، gta v بود که بیشتر به چیزای حاشیه ای مثل نقشه بزرگ و … پرداخت، شخصیت پردازی که حاشیه حساب نمیشه بلکه یکی از مهم ترین ارکان هر بازیه.
در مورد پلیسا هم بگم انفاقا یکی از برتری های وی سیستم تعقیب گریز پلیساش بود.
کامنتت خیلی جالبه، ویژگی های خوب دوتا بازی رو کلا داری برعکس میگی 😐
در نهایت شما فروش بازی برات مهمه یا لذتی که میبری؟الان یعنی چون راک استار کلی سود کرد و وی کلی فروخت یعنی اشکال نداره داستان و فیزیک انقدر داغون بشه؟
دوست عزیز تو بازی اپن ورلد شخصیت اصلی همیشه map بازی هست نه شخصیت اصلی. نقشه v پر از جزییاته و تو بری تو سهر میتونی یه روز کامل رو فقط صرف نگاه کردن به نوشته های روی مغازه ها کنی چون همشون با هم فرق دارن و برخلاف نسخه های قبل کپی پیست نداریم. بزرگترین مشکل اینه که در iv ما فقط شهر داریم. تو sa و v دلیل موفقیت بیشتر تنوع نقشست. نقشه باید تنوع داشته باشه. ما تو اون نسخه کوه و روستا و بیابون و پایگاه نظامی و… داریم ولی تو iv فقط شهره که البته میشه به خیلی از جاها وارد شد ولی درنهایت خیلی هاش کپی پیست بود از interior های قبلی. تو v شخصیت پردازی عمیق نبود ولی خیلی متنوع و شادتر بود که این تم دوبازی رو میرسونه. همونطور که توی دنیای واقعی لوس انجلس شهر شادی شناخته میشه. فیزیک بازیم بنظر من باید تضعیف میشد نسبت به iv چون خیلی اعصاب خورد کن بود. به نظر من بهترین و لذت بخش ترین فیزیک میتونه تلفیقی از دوتا بازی باشه.نکته ای که تو طراحی gta ها هست اینه که هربازی هدف متفاوتی رو دنبال میکنه و اینه که باعث میشه همیشه متای بالایی بگیره. با نسخه ۳ سری متحول شد وایس سیتی و tbogt زندگی شبانه و sa و tlad عضویت گنگ و iv تاریک ترین داستان و v زندگی یه دزد ماهر رو نشون میده.شخصیت پردازی در v قوی هست ولی پشت humor بازی گم میشه مثلا همین مایکل که فکر میکنه ترور روانیه خودش از ترور دیوونه تره. شما بازیا نگاه کنی میبینی ترور و فرنکلین دو شخصیت مایکل رو نشون میدن و این ثابت میکنه که مایکل خودش کاملا روانیه که درعین حال هردو شخصیت رو داره. به علاوه پخش داستان بازی باعث شد علاقه ی بازیباز هم به سه بخش تقسیم شه ولی بت توصیه میکنم برا لذت بیشتر از داستان بازی یکی از سه نفر رو به عنوان شخصیت اصلی درنظر بگیری و دوتای دیگه رو side character حساب کنی اونوقت اگه از خواسته های نفسانی سه نفر اطلاع داشته باشی و اعمالی که انجام میدن تا به خ اون خواسته ها برسنو ببینی به عمق بازی پی میبری. Iv پسرفت زیادی نسبت به sa در شخصی سازی ماشین و کاراکتر داشت.
منم میخواستم همه اینارو بگم فقط وقتشو نداشتم
فقط با اون قسمت که گفتی فیزیک باید تضعیف میشد مخالفم کجای فیزیک IV اعصاب خورد کن بود؟ تنها ایرادی که میتونم از فیزیک IV بگیرم اینه که وقتی پشت یه وانت یا سقف یه اتوبوس یا کامیون یا قطار وای میسادی هیچ فرقی با ماشین های کوچیک با نداش و با کوچک ترین حرکتی پخش زمین میشدی که از واقعیت دور بود که تو V درست شد
GTA V اگه فیزیک IV رو داشت اینقد هیتر پیدا نمیکرد
۱-وارد شدن به ساختمون ها رو موافقم یکی از نقاط ظعف v همین بود.
۲-ببین مهم ترین رکن هر بازی گیم پلیه بقیه (داستان و گرافیک و موسیقی و فضا سازی) همه بخش فرعی اند این گیم پلیه که تو اولویته و تو این زمینه V بهتر بود
شخصیت پردازی هم جز همون داستان به حساب میاد (هرچند من بعد از گیم پلی مهم ترین رکن رو داستان میدونم)
اما این که میگی شخصیت پردازی یه رکن اصلی خب نظر خودت هر کس نظری داره برای من شخصیت پردازی بعد از گیم پلی و داستان اولویت سومه
۳-منظور من از سیستم پلیسا تعقیب و گریزش نبود منظورم نحوا ستاره دار شدنش بود تو IV اگه ده نفرم با ماشین زیر میگرفتی اگه پلیس اون دور و ورا نبود ستاره دار نمیشدی در حالی که اگه تو V یه نفرو وسط بیابون با چاقو میکشتی یهو از اسمون و زمین پلیس میریخت سرت یا این که برای کشتن آدما ۱ ستاره میگرفتی اما برای کشتن حیوونا ۲ ستاره میشدی (یه باز از رو کرم ریزی با فرانکلین بودم به چاپ گفتم به اون یکی سگ که با صاحبش اومده بیرون حمله کنه حمله کرد کشتش یهو دیدم دو ستاره تخلف گیرم اومد
یعنی بخاطر کشتن یه سگ الان پلیسا با هرچی دستشون برسه آبکشم میکنن؟)
اگه به تعقیب و گریز باشه که GTA V برترین بازی در این زمینه به حساب میاد منظورم ستاره دار شدن بود
۴-من کاری به فروش ندارم فقط میخواستم بگم GTA SA و V موفق شدن چون تمرکذ اصلیشون رو گیمپلی بود
۵-داستان اونقدر ها هم که همه گیر میدن بد نبود داستانش خوب بود فقط اصلا در حد IV نبود شخصیت پردازی هم که شاهکار بود سندشم ترور کبیر
فیزیک هم کاملا موافقم تو GTA V خیلی افت داش نسبت به IV اما داغون نبود همین الانشم نسبت به خیلی بازی ها مثل WD 2 یا MAFIA III فیزیک خیلی بهتری داره.
امید وارم GTA VI همه رو باهم داشته باشه یعنی داستان فیزیک گیمپلی کامل و هر چیزی که GTA IV و V نداشتن.
اتفاقا من خودم gta sa جی تی ای مورد علاقمه ولی خب واقعا iv از زمان خودش خیلی جلوتر بود و با اون قسمت حرفت که گفتی داستان sa هالیوودیه موافق نیستم، داستان sa بعد iv بهترین داستان سریه، من ۵ ساله gta v بازی میکنم سیر نمیشم ازش ولی باید قبول کرد درسته که v از خیلی لحاظ پیشرفت کرده بود ولی یسری ایراداتی داشت که اصلا تو نسخه قبلی نبود مثل فیزیک داغون و دوستا مشکل ریز دیگه ولی مشکل اصلیش فیزیکش بود. متاسفانه gta online ضربه های سختی به این سری زد یکیش همونطور که گفتی فیزیک داغون v بود که یسری نوب موقع انلاین بازی ایراد الکی از بازی نگیرن
Sa داستان هالیوودی داره. چه طور یه گنگستر دزد یهو به یه خلبان درجه یک و یه businessman کازینو و یه تیرانداز ماهر که برای مامور مخفی دولت به پایگاه های نظامی حمله میکنه تبدیل میشه.
داداش اینم بگم منظور من از فیزیک فقط رانندگی نیست، یبار دیگه پیشنهاد میکنم بری ویدیوgta iv is better than gta v رو تو یوتیوب نگاه کنی تا ببینی بی دلیل نمیگم فیزیک gta v بدرد نمیخوره
نظراتتون رو خوندم دوستان و کف و خون بالا آوردم
رانندگی تو GTA IV عالی ه، و کند هم نیست به نظر من… دست فرمون م با توجّه به هر ماشین متفاوت ه…. دوربین رو بیارید رو cockpit، بعد با دسته شروع به رانندگی کن (مثل اینکه میخواید Gran Turismo بازی کنید)… من آنلاین اومدم بازی کنم ا، با اختلاف اوّل بودم و خیلی راحت رانندگی میکردم
یه چیز دیگه ای که تو V نبود (تا جایی که حافظه م یاری میکنه) Dating بود، که تو IV چیز خیلی جالبی بود
سیستم دوستان تو V به نظر من به زیبایی IV نبود… تو IV با Roman میرفتی بولینگ، با Brucie میرفتی کلاب یا قایقرانی… با Date ت میرفتی دارت بازی میکردی، یا تئاتر تماشا میکردی و هر شخصیت ی، به شکل منحصر به فرد، از یه چیزی خوشش میومد و یه چیزی خوشش نمیومد
این جا ش شخصی ه، ولی من از مترو IV م یه نمه بیشتر خوشم اومد… تو V رستوران م فکر نکنم داشته باشیم ( نه اینکه مال IV چیز خوبی در مقایسه با SA بود ا)
رانندگی و مخصوصاً صدای اسلحه ها واقعاً رضایت بخش ن… پلیس ا ی IV م به نظر من خیلی بهترن تا V که کلاً یه زمانی بهشون میگفتن terminator cop… پلیس IV رو میتونی دست بندازی، رانندگی که میکنه نمیاد هی بهت بزنه و سعی میکنه نگه ت داره
و سیستم مبارزات فیزیکی! چیز خاصّی نیست، ولی بالاخره مهم ه! تو V با یه مشت یه نفر رو میتونی «بکشی»… بکشی! تو IV حتّی میتونی سلاح سرد طرف رو از دستش بقاپی
دیگه اینا رو یادم اومد
برداشتن اشیا از رو زمین و پرتاب به سمت بقیه رو یادت رفت.اونو از v حذف کردن ولی من خیلی از اون کار تو iv خوشم میومد
باهات موافقم ولی غیر از رانندگی. همه ی کسانی که عاشق فیزیک iv بودنم حتی قبول دارن رانندگی نقطه ضعف بازی بود. Suspension ماشینها خیلی عجیب کار شده بود و مثل یه فنر خیلی خیلی قوی هی بالا و پایین میرفت 😐 کند ترین ماشین ها توی v حس سرعت بیشتری نسبت به سریع ترینها تو iv میدن.
سیستم dating رو خیلیها دوست داشتن ولی خب من کلا زیاد بهش اهمیت نمیدادم و ترجیح میدادم تو v خم حذف بشه بجا اینکه نصف و نیمه بذارن تو بازی. تنها دلیلی که میرفتم بیرون با دوستام تو iv این بود که قابلیت های ویژشون رو باز کنم مثل jacob که تفنگ میآورد.
منم چون سیستمم جواب نمیده V رو بازی نمیکنم!
واقعیت اینه V نسخه آنلاینش عالیه.
هر دو لذت بخش بودن ولی gta iv وحشتناک انقلابی و خفن بود نسبت به سال ۲۰۰۸ که اومده بود، خیلی داستانش عالی بود. منم اون اتمسفر تاریک و تم جدی داستان iv رو خیلی بیشتر دوست داشتم تا تم فان V. هر چند تنوع لازم بود و gta v مشخصا عامه پسندتره
الان rdr2 دوباره تمرکز داره روی داستان جدی و تم غمگین و gta بعدی با توجه به استقبال از gta v دوباره همون بازی فان، رنگارنگ و زیبا میشه شاید اینبار تو شهر vice city
GTA که کلا خداست
اما حیف که مرحله دزدی از جواهرفروشی رو توی V نذاشتید. نسخه V پر از این مراحله. The Paleta Score هم یکی از اونا بود. یا اون مرحله ای که هواپیما رو با تک تیر اندازی مایکل میزنید تا بیوفته و بعد با ترور با موتور میرید دنبال اون کیفه که توی هواپیماست. یا پرش با موتور روی قطار. V بی نقصه… بی نقص… صحبت از پرفروش ترین بازی کنسولی دنیاست.
GoW با وجود RDR2 هیچ شانسی برای Goty شدنو نداره.
باز تو حرف زدی؟ 😐
مگه نگفتم جواب بچه سال هارو ندین؟
یک مرحله دزدی از موزه تو GTA IV بود که با dlc قسمت damned and lost مشترک بود.و شخصیت جانی هم جز رفقای نیکو تو دزدی از موزه بود.
یک مرحله تو gta v بود که هواپیما سقوط میکرد و با trevor سوار بر موتور دنبال هواپیما میرفتیم.
تو gta vice city اون ماموریتی که باید دینامیت ها رو ظرف ۵ دقیقه تو سه طبقه بوسله پهباد جایگذاری میکردیم هم خیلی سخت و بیادموندنی بود.
تو gta san andreas اون جایی که باید نحوه هواپیما سواری رو یاد میگرفتیم خیلی از کاربران شاکی بودن که خیلی سخته و کاش میشد Skip کرد.
اون مرحله vc که گفتی جزو بدترین مراحل تاریخ gta هست از بس سختو مضخرفه…
بیاد موندنیه چون دهنمون سرویس شد تا ردش کنیم :rotfl:
یک هفته طول کشید تا ردش کردم.برادرم عاشق اون بازی بود ولی سر همون یک هفته بازی رو ول کرد و دیگه بازی نکرد.ولی فکرش رو نمیکرد اخر بتونیم رد کنیم میگفت غیرممکنه.البته اون زمان نمیدونستم ترینر چیه وگرنه از freeze time استفاده میکردم.
فکر کنم اینجا من تنها کسی باشم که اون مرحله رو همون دفعه دوم تموم کردم. یعنی فقط دفعه اول باختم دفعه دوم مثل آب خوردن ردش کردم والا اصلا واسه من سخت نبود. نمیدونم چرا 😐
نه داداش منم بار دوم تموم کردم. برا من سخت ترین مرحله تو این سری یه مرحله تو gta 3 به نام bomb da base act 2 بود که تو ps2 با دسته پدرت رو درمیاورد. باید با اسنایپر از طرف دفاع میکردی یه ذره که دوربین اسنایپر رو تکون میدادی سه متر جابجا میشد 😐 بالا و پایین و چپ و راستشم برعکس بود تو منو هم عوض نمیشد ولی بعد ۱۵ بار بالاخره رفتم 😐
من اون مرحله اسنایپر gta 3 رو رو موبایل رفتم واقعا دهن سرویس کن بود.ولی بازم مرحله بمب گذاشتن با هلیکوپتر که اونو با موس و کیبورد رفتم بنظرم سخت تر بودش.
اون مرحله تو هر سه تا نسخه GTA IV بود تو TBOGT هم بود.
اون مرحله VC هم نمیدونم چرا واسه همه سخت بوده واسه من که خیلی آسون بود واسه من که مراحل Zero تو SA خیلی سخت تر بودن
گواهی نامه خلبانی گرفتن SA منو دو هفته علاف کرد.
وایییی تو gta v اونجا که میگه باید یکی از کار کنان شرکت بشی خیلی عالی بود صدای تلویزیون هم آخرگذاشته بودم تو اون قسمت که کامپیوتر توش برنامه ها…. و صدا های… می اومد اصلا تو خونه قشنگ بهم ر ی د ن :rotfl:
از این بازی خوشم نمیاد. نمیدونم شاید به خاطر زاویه دوربین و سیستم شوترش یا ماشینای بسیار بی کیفیتش یا مراحل نه چندان جالبش و یا داستانی که اصلا جالب نیست و همش راجب دزدی و جنایت و ایناست و یا به احتمال زیاد همه ی اینا. هر وقت به خاطر سر و صدایی که این بازی به پا کرده بود یکی از نسخه هاشو شروع کردم هی سعی می کردم دلیلی برای جذاب بودن این بازی پیدا کنم اما هر چی جلو میرفتم و میگشتم تو بازی بیشتر از بازی متنفر می شدم و بعد از یه مدت ولش می کردم. به نظرم مقایسه ی این سری بازی با شاهکار لست آو آس ظلمیه در حق لست آو آس.
با سلام و تشکر از همه ی دیسلایک کنندگان.
درکت نمی کنم خیلی سخته از gta لذت نبری . پس لطفا نظر گهربارتو واسه خودت نگه دار
داداش بگذار حرف ش رو بزنه
من رو میبینی؟ من اصلاً از TLoU خوشم نیومد 😛
داداش کی اصن گفته gta ب لست مقایسه بشه؟ gta یک بازی تفریحیه داستان خاصی نداره ولی بازی مثل لست داستانی قویه تفریحی که نی بیان با هم مقایسع بشن حتی واچ داگز هم نمیتونه با gta مقایسه بشه چون کلا دو جریان جدا از هم اند سبکاشونم با هم فرق داره
به نظر شما چرا اینقدر محبوبه؟ دلیلش چیه؟
یادمه واچ داگز ۲ رو که شروع می کردم به بازی کردن متوجه گذر زمان نمیشدم از بس که دنیاش قشنگ بود و کارای جالبی میشد انجام داد. (البته بگذریم از نبود سلاح سرد جالب) بر خلاف جی تی ای که هر وقت رفتم تو دنیای بازی خسته شدم و کسل کننده بود.
دلیلش آزادیه.تو gta شما آزادی هرچی به ذهنت میرسه انجام بدی. کاری که تو دنیایه واقعی ممکن نیست. البته آزادی هدف اصلی بازی های اپن ورلده ولی راکستار به بهترین نحو انجامش میده. مخصوصا کسی که یه رور سخت داشته شب بشینه پا این بازی خستگیش درمیره ولی تو بازیای یوبیسافت من این حسو ندارم و حس میکنم هدف اصلی مراحل هست. سازنده باید خیلی ماهر باشه تا همچین حس آزادی رو به بازیباز منتقل کنه. علاوه بر این این بازی خیلی از سلیقه ها رو پوشش میده. طرف مسابقه دوست داره مسابقه میده دعوا دوست داره دعوا میکنه گلف تنیس بسکتبال تیراندازی مخفی کاری مراحل اکشن داستان قابل قبول و parody از دنیای واقعی. Gta در یه نحوهایی south park دنیای گیم هست. جوک های با مزه و humor خوبی داره و درنهایت یه پکیج کامل از سرگرمی و داستان و همه چیزه. البته اگه طرف خلاقیت ذهنی نداشته باشه ممکنه لذت نبره و یا اگه فکر کنه خشونت بازی صرفا برای خشنوته اذت نمیبره چون خشونت این بازی جنبه ی trolling و درعین حال بزرگنمایی دنیای واقعیه و در آخر این بازی پدر سبک open world هس که با gta 3 گیمینگ رو متحول کرد
واچ داگز ۲ چنین آزادی ای نداره؟ ببخشید زیاد سوال میپرسم. تجربه ی زیادی ندارم تو گیم.
نمیدونم چرا ولی فکر میکنم دلیل اصلیش اینه که توی بازیای یوبیسافت کاراکتر اصلی میشه گفت ادم خوبیه. ولی تو gta طرف واقعا آدم بدیه ولی رگه هایی از آن انسانیت داره. این باعث میشه بازیکن تو بازی احساس راحتی کنه چون از اعمالش حس بدی بش دست نمیده ولی من اگه مثلا با مارکوس تو wd2 فرد بیگناهی رو میکشتم حس عجیبی داشتم. حسی که تو gta وجود نداره. البته یوبیسافت در wd2 پیشرفت خوبی تو زمینه ازادی کرد.
صرفا خواستی ترول کنی بحث راه بندازی :no:
حس و حال که gta iv داشت نه تنها جی تی ای های دیگه ، بلکه هیچ بازی دیگه ای نداشت .
اخه چطور میشه یه همچین چیزی ساخت .
اگه صنعت گیم یک معجزه داشته باشه ، اون gta iv هست
شاهکار تکرار نشدنی سری gta بدون شک نسخه san هستش و بعد هم iv مخصوصا اون ۲ dlc که سال ۲۰۱۰ منتشر شدن بنظرم نسخه iv واقعا بهتر از v بود هم شهرش هم جزئیاتش
مقاله عالی بود.من با این سری بزرگ شدم و امیدوارم تا اخر عمرم این سری تموم نشه.
۵ gta برتر از نظر من
GTA SA
GTA V
GTA IV
GTA Vice City
GTA III
البته نسخه ۴ را با DLC هاش درنظر گرفتم وگرنه VC بهتره
تک تکشون ارزش خودشونو دارن واقعا
برای من:
۱-GTA SA بهترین بازی عمرم
۲-GTA V بهترین گیمپلی سری
۳-GTA IV فقط به خاطر داستان و شخصیت پردازی های فوق الاده و عمیقش تم واقعیت که من خوشم میاد
۴-GTA VC
۵-GTA TBOGT طراحی مراحل و آزادی عملش خیلی بهتر از IV شده بود
۶-GTA TLAD
GTA III رو هم تموم نکردم پس نظری دربارش ندارم بقیه رو هم حتا بازی نکردم
خوشبختانه gta جزو بازی هایی هست که هر نسخه نسبت به نسخه قبلیش پیشرفت داشته ولی نسخه iv یه انقلاب بود توی این سری و واقعا خیلی فاکتورها توش پیشرفت اساسی داشت
خاطرم هست نسخه iv برای pc با کلی مشکل عرضه شد و هر سی دی فروشی که میرفتی داشتن راجب gta صحبت می کردن !
یاد اون دوران و حال و هواش بخیر
عالی بود مرسی واقعا سری gta یکی از بهترین یا شاید بهترین سری و فرانچایز تاریخ محسوب میشه :yes: :inlove: :inlove: :inlove: من چقدر gta online بازی کردم هنوزم بعضی وقت میزنم تو gta sa و لذت میبرم لامصب عجب بازی هایی هستند هر چی جلو تر میرن بهتر میشن :inlove:
وای این همه خاطره کی میگه شاهکار داستانی بالاتر از آنلاینه
ببخشید جابه جا گفتم کی میگه شاهکار آنلاین بالا تر از داستانی 🙂
مقاله عالی بود عالی ممنون
واقعا gta یکی از بهترین بازی های دنیاست…بنظر من gta san andreas از همه بیشتر خاطره انگیز بود و اون زمانی که تازه اومده بود قشنگ هممون استرس داشتیم که کامپیوترمون بکشه یا نه،چقدر از بچه ها بودن که بخاطر gta sa میرفتن رم و گرافیک میخریدن،یادمه حداقل گرافیک واسش یه گرافیک ۶۴ بود،بنظرم اون موقع بازیهای کامپییوتری و متحول کرد،فکر کن تو بازی غذا میخوردی،بالا میاوردی،میرفتی باشگاه دمبل میزدی و… واقعا طراحی مراحلش عالی بود..بنظر من بهترین gta سن آندریاس بود.
من خودم که سر gta san adereas پیر شدم خیلی طولانی و سخت و زیبا بود ولی اونجایی که مجبور بودی خلبانی رو یاد بگیری خیلی رو اعصاب بود به نظر من ولی در کل همه ی gta ها قشنگن
بهترین قسمت جی تی ای برای من تو نسخه ی gta iv (شخصیت لوییس سیاه پوست) بود که میرفتی تو کلاب ها میرقصیدی :devil:
لوییس سیاه پوست نبود داداچ … Hispanic بود… بچّه ی دومینیکا ( Dominica)
ممنون بابت مقاله و خسته نباشید. به شخصه Vice City & IV بازی های مورد علاقم هستن از فرنچایز محبوب GTA.
واقعا دستتون درد نکنه خیلی بود. خیلی لذت بردم از خواندن مقاله ممنون اقای محمد اریامقدم. یادش بخیر GTA Vice City دنیایی بود برای خودش خیلی باهاش خاطره دارم. هیچ وقت نشد GTA Sa رو کامل برم چون روی گرافیک کامیپوترم نمی خورد هی باید میرفتم پیش دوستم بازی میکردم. چه دورانی بود :-/ . حالا جدا از نسخه های دوبله شده لامصب خیلی باحال بود :laugh: میگم کسی میتونی یه سایت معرفی کنه دوبله شده گیر بیارم هر دوتا GTA رو هم vice هم Sa خیلی دوست دارم دوباره برگردم به اون زمان البته یه نسخه کامل نه اینکه اهنگ های اصلی داخلش بازی نباشه.
مرحله آخر جی تی آی وی هر سه پایانش زیبا بود البته من همیشه اون که سه تاییشون با هم همکاری کردند بیشتر دوست داشتم
یک مرحله ای هم توی سن آندریاس بود باید به پایگاه نظامی هجوم نفوذ می کردی خیلی خوب بود
آره داداش
با دوربین مادون قرمز وضعیت رو چک میکردی، بعد میرفتی جت پک رو بدزدی… عجب دورانی بود!
یادش بخیر
توی جی تی ای وایس سیتی عاشق اون ken بودم
اخرش که سانی کشته شد اون زیر میز قایم شده بود
فک کنم وکیل تامی هم بود
مرحله ی دزدی از بانک با لباس سنگین توی gtaV یکی از بهترین و بدترین هاست
عالی و هیجانی شروع میشه کلی هم تخریب میشه انجام بدی رو پلیسا اما سرعت عمل بعدش پایین میاد بخاطر لباس هاشون و راندن لودر سرعت بازیرو پایین اورد
اما مرحله اخرش و مرحله دزدی سه ماشین اسپرت و سواری تو اتوبان حرف نداشت دیالوگا عالی
قربون دستت واس تایپ کردن این همه جمله مشتی
تموم خاطراتم زنده شد :-* :-* :-*
برای من بهترین GTA تاریخ بدون شک SAN Andreas :inlove:
ممنون آقای آریا مقدم اگه میشه بهترین مراحل کالاف رو هم بزارید ممنون
به نظر من از نظر گیم پلی و خط داستانی جی تی ای سن اندریاس معرکه بود.مراحل بازی هم خیلی طولانی بود اگر دقت کرده باشید همه سری های جی تی ای هر کدوم نهایتا پنجا تا ۶ مرحله داشتند ولی جی تی ای سن اندریاس ۹۰ تا نزدیک ۱۰۰ مرحله داشت که داستان بازی های حول محور گنگستربازی های دهه۸۰ میلادی امریکا بود مطالبت جالب بود ادمین جان ولی خدایی جای مرحله جاست بیزینس سن اندریاس تو این لیست خالیه همون مرحله ای که سی جی و بیگ اسموک میرن تو یه ساختمون با مافیای روس معامله انجام بدن ولی معامله به هم میخوره و بیگ اسموک سوار موتور میشه راننده میشه سی جی هم باید از پشت موتور شلیک کنه!؟ خیلی مرحله ی جذابی بود.
جی تی ای وایس سیتی هم جالب بود ولی یه مرحله به شدت سخت داشت تو مراحل اولیه ی بازی هم بود باید یا یه هلیکوپتر ملخی تک موتوره چهارتا بمب رو تو چهار جای مختلف یه ساختمون بزرگ جاسازی میکردی که رد کردن مرحله اشک منو به تنهایی در آورد!!