همکاری تمام فلزی | نقد و بررسی بازی Full Metal Furies
چهار قهرمان متفاوت، ژانر ایندی و گرافیک پیکسل آرت. آیا با این خصوصیات، بازی Full Metal Furies، میتواند یک بازی خوب تلقی شود؟ با نقد و بررسی بازی Full Metal Furies با گیمفا همراه باشید.
شاید این پنجمین مقالهای باشد که در مورد بازیهای ایندی مینویسم، اما هنوز حرفهای تازهای برای گفتن پیدا میکنم. یکی از اصلیترین دلایلم برای علاقه به این ژانر، نبود محدودیت برای خلاقیت در آن است. در شرکتهایی بزرگ مثل اکتیویژن، که سالانه بازیهایی را مانند کال اف دیوتی عرضه میکند، یک ضعف دیده میشود. نه تنها این شرکت و این بازی، بلکه دیگر بازیها نیز مانند اساسینز کرید، از این ضعف رنج میبرند. با اینکه این بازیها ممکن است موفق ظاهر شوند و حتی به مقدار مناسبی هم فروش بروند، اما همیشه کمبود عنصر خلاقیت در آنها احساس میشود. برای اطمینان از سودآوری بازی، این گونه کمپانیها، مجبورند ریسک زیادی نکنند و با کمی تغییر، به همان فرمول همیشگیشان بچسبند. در ژانر ایندی، قضیه کاملا برعکس است. به خاطر کم بودن سرمایهی اولیه و گاهی اوقات نبود آن، سازندگان میدانند که تنها چیزی که آنها و بازیشان را به جلو میبرد، نه نام برندشان است و نه تبلیغات عظیم، بلکه خود بازی است. پس آنها مجبور میشوند هر چه دارند و ندارند بر روی بازی خود پیاده سازی کنند. و اغلب به همین خاطر، شاهد بوجود آمدن بازیهای ایندی بسیار بسیار خاص، مانند کاپ هد که اخیرا عرضه شد، یا هالو نایت، یکی از بازی های مورد علاقهام در سال ۲۰۱۷، هستیم. در بازار بازیهای ایندی، اگر خلاقیت نداشته باشید بازیتان با سر به زمین میخورد و اغلب نیز این اتفاق میافتد. آیا Full Metal Furies توانسته است عنصر خلاقیت را به بازی خود اضافه کند و با ارائهی یک گیمپلی لذت بخش، هدف خود را کامل کند؟
داستان بازی با حمله تایتانها به زمین شروع میشود. شما پا در کفشهای یکی از چهار قهرمان بازی میگذارید و شروع به نابود کردن اهداف خود میکنید. بازی از حیث داستان، با این که عالی ظاهر نمیشود، اما کاملا قابل قبول است و همچنین، وجود دیالوگهای خندهدار در طول بازی، به بهبود جو آن کمک زیادی کرده اند. در کل، داستان بازی با اینکه چیز خاصی نیست، اما به کمک پیادهسازی درست و وجود دیالوگهای لذت بخش در طول بازی، موفق میشود نمرهی قابل قبول را کسب کند. با شروع بازی، شما میتوانید یکی از چهار قهرمان زن بازی را انتخاب کنید. تفاوتهای بسیار بسیار زیادی میان هر کلاس وجود دارد و هر شخص، میتواند حداقل یک شخصیت را پیدا کند که بیشتر از بقیه از او خوشش میآید. از الکس مبارز بگیر تا تریس تانک، که بر اساس اسمهایشان، نقشهای متفاوتی را در مبارزه ایفا میکنند. از تریس شروع میکنیم، که به نوعی سردستهی گروه نیز به شمار میرود. همانطور که گفته شد، تریس نقش تانک را در بازی ایفا میکند و با وجود کند بودن، ضربات سهمگینی را به دشمن وارد میکند. سلاح او، یک سپر است که علاوه بر قابلیت دفاع، قابلیت حمله نیز دارد. با اینکه بازی با تریس لذت بخش است، اما تریس در کنار ارین، جزو شخصیتهایی است که بازی کردن به عنوان آنها، بازی را کمی آسانتر میکند. البته، این یک مشکل نیست.
شخص بعدی، ارین است. ارین که یک عشق دانش است، برای حمله از یک پیستول با برد کوتا و اسیب متوسط یا تقریبا پایین استفاده میکند. در هنگام بازی، یک دایرهی سبز رنگ به مرکزیت شما، زیرپای ارین را میگیرد و برای مشخص شدن جهت حمله، باید از این دایره کمک بگیرید. نفر بعدی، الکس، یا مبارز است که از یک چکش بزرگ برای نابود کردن دشمنانش استفاده میکند. با توجه به کوتاه برد بودن چکش، اغلب باید با این شخصیت نزدیک به دشمنان باشید و همین موضوع، باعث میشود آنها نیز بتوانند ضربههای زیادی به شما وارد کنند. در آخر، مگ، که اسنایپر بازی است و به نظرم سختترین شخصیت برای بازی کردن است. سلاح او، اسیب نسبتا زیادی به دشمن میزند اما به دلیل اینکه قبل از شلیک کردن باید تفنگ را بر روی هدف قفل کنید، این شخصیت به شخصیتی تبدیل شده که بازی کردن با او آسان نخواهد بود. در اغلب بازی، مخصوصا مواقعی که تعداد زیادی از دشمنان بر سر شما میریزند، مگ ضعف واقعی خود را نشان میدهد. در کل، با این که بالانس شخصیتهای مختلف کمی نامیزان است، اما به دلیل وجود تفاوتها و خصوصیات منحصر به فرد بسیار، بازی در این بخش موفق میشود عالی عمل کند.
درخت توانایی، یکی از لذت بخشترین بخشهای بازی است. بازی به صورت مرحله انجام میشود که با اتمام هر مرحله، تواناییهای شما نیز به طور کلی افزایش مییابد. در طول مرحله نیز، طلاهایی به دست میآورید که بعدا میتوانید در کمپ از آنها استفاده کنید تا تواناییهای خود را ارتقا دهید. بلوپرینتهایی نیز در طول بازی وجود دارند که میتوانید با به دست آوردن آنها، ویژگیهای جدیدی به سلاح خود اضافه کنید. با دوباره بازی کردن هر مرحله، مقدار طلای کمتری به دست میآورید ولی به دلیل وجود رازهای زیاد، ارزش دوباره انجام دادن هر ماموریت بالاست. مورد بعدی در گیمپلی، وجود سپرهای همرنگ با شخصیتها برای دشمنان است. در طول بازیبه صورت تک نفره، شما میتوانید دو شخصیت را با خود به مرحله ببرید. البته میتوانید هر موقع که خواستید بین این دو شخصیت سوییچ کنید. سپرها، به رنگ یکی از دو شخصیتی که در مرحله وجود دارند در میآید و به این گونه، فقط آن کاراکتر به خصوص میتواند به دشمن ضربه بزند. به طور مثال، اگر یک دشمن سپر بنفش داشته باشد، فقط تریس میتواند به آن حمله کند و سپرش را نابود کند. هر حملهی دیگری، کوچکترین صدمهای به او نخواهد زد. این مکانیزم، در بعضی اوقات به نفع گیمپلی و بعضی اوقات به ضرر آن کار کرده است. با این که ایدهی جالبی است که حمله کردن به یک نفر، فقط برای یک شخصیت مقدور است و این به بالا بردن سختی بازی نیز کمک میکند، اما گاهی اوقات آن شخصیت مرده است و برای احیای او، باید دوباره و دوباره دور صفحه بچرخید تا فرصتش پیش بیاید و او را زنده کنید. این کار، به ریتم گیمپلی ضربه زده و باعث کند شدن آن میشود. در کل، با این که این مکانیزم نوآوری نسبتا تازهای محسوب میشود، اما بدیهای خودش را نیز دارد.
گرافیک بازی، یکی دیگر از نقاط جذابیت آن است. گرافیک ۱۶ بیتی، همیشه طرفداران خاص خودش را داشته است و به مانند بازی سلسته، این گرافیک نشان داده است که پتانسیل خلق صحنههای زیبایی را دارد. در کنار گرافیک، موزیک بازی نیز خودنمایی میکند که نه در حد عالی، ولی قابل قبول ظاهر میشود. در کل، گرافیک بازی با آنکه طراحی هنری مخصوصی ندارد، اما به کمک گرافیک فنی خود، موفق میشود از لحاظ بصری جذاب باشد. مورد بعدی، خود بازی به صورت کلی است. بازی، با دید اینکه شما به طور کوآپ بازی خواهید کرد، بسیار لذت بخشتر خواهد بود. بازی در حالت آفلاین و به صورت تک نفره، مشکل خاصی ندارد. به خوبی پیش میرود و به اندازهی کافی لذت بخش نیز هست، اما در حالت کوآپ، جایی است که بازی واقعا میدرخشد. به دلیل وجود کلاسهای مختلف با تفاوتهای بسیار زیاد، کار گروهی به شدت لذت بخش خواهد بود و پیش بردن بازی در آن حالت، بیشتر از راضی کننده خواهد بود. هر چند، همانطور که گفته شد، گویا بازی برای حالت کوآپ ساخته شده و در حالت تک نفره، چیزی کم است. این به معنی بدی بخش تک نفره نیست، فقط به این معناست که بخش کوآپ بسیار کاملتر از بخش تک نفره است و سازندگان، میتوانستند وقت بیشتری برای لذت بخش کردن بخش تک نفره به اندازهی بخش چند نفره بکنند. مورد آخر، سختی بازی در اواخر آن است. بازی به طور متوسط، حدود ده ساعت طول میکشد که برای یک بازی به این قیمت، واقعا شگفتآور است. وجود مراحل بسیار زیاد، تنظیم سختی را در آنها مشکل کرده و به همین دلیل، شاهد این عیب هستیم. در اواخر بازی، گویا فقط باسها جانشان زیاد شده و سپر رنگیشان متفاوت، وگرنه تفاوت آنچنانی با باس قبل از خود ندارند.
سخن آخر:
بازیهای ایندی، در کل سمبل خلاقیت هستند. به دلیل وجود بودجهی پایین، تنها چیزی که مخاطب را جذب این نوع بازیها میکند، اغلب یک ایدهی به خصوص پشت مکانیکهای بازی و یک خلاقیت نوآورانه است. در بازی فول متال فیوریز، این خلاقیت، بخش چند نفره یا همکاری قهرمانان مختلف با هم است. هر قهرمان، شخصیت و گیمپلی کاملا متفاوتی با دیگر شخصیتها دارد و بازی کردن به عنوان هر کدام از آنها، بسیار لذت بخش است. هر چند، عادت کردن به سبک مبارزهی دو کلاس فایتر و اسنایپر، کمی زمانبر است و بازی کردن به عنوان این دو شخصیت، میتواند مشکلتر باشد. گیمپلی بازی، به صورت مرحله به مرحله است و شما، در حالت آفلاین، میتوانید دو شخصیت را انتخاب کنید تا از آنها در هر مرحله استفاده ببرید. پس از اتمام هر مرحله، طلا میگیرید و قدرتهایتان، بسته به اینکه چه مقدار آنها را استفاده کردهاید، ارتقا پیدا میکنند. با طلاها، میتوانید درخت توانایی هر شخثیت را ارتقا دهید. لذت واقعی بازی وقتی مشخص میشود که با استفاده از حالت آنلاین و کوآپ، با هر چهار شخصیت بازی را به جلو ببرید. که البته، این موضوع، مقداری به گیمپلی آفلاین ضربه میزند. گرافیک بازی با حالت ۱۶ بیتی خود، جذاب است و در کنار موسیقی، منجر به خلق لحظات خوبی میشود. با این که بازی مشکلات کوچک دیگری نیز دارد، اما موفق میشود ماموریت خود را به عنوان یک بازی ایندی کامل کند و به همین دلیل، به همهی ایندی دوستان عزیز پیشنهاد میشود.
پر بحثترینها
- واکنش ایلان ماسک به اظهارات نژادپرستانه کارگردان Avowed
- نقد و بررسی بازی STALKER 2: Heart of Chornobyl
- مدیرعامل ناتی داگ: بازی بعدی هیجانانگیزترین پروژهای است که روی آن کار کردهایم
- شایعه: پورت PS5 بازی Forza Horizon 5 آماده است اما تاریخ عرضه مشخصی ندارد
- شایعات مربوط به حضور God of War در TGA 2024 قوت گرفت [تکذیب شد]
- مشکلات متعدد بهینهسازی STALKER 2 روی ایکس باکس سری ایکس؛ رسیدن به نرخ فریم صفر در مکانهای شلوغ
- اطلاعات جدیدی از مذاکره میان سونی و شرکت مادر FromSoftware منتشر شد
- رسمی: فروش پلی استیشن ۲ از ۱۶۰ میلیون واحد عبور کرد
- جزئیات اولین بهروزرسانی Stalker 2 اعلام شد
- تماشا کنید: Light of Motiram معرفی شد، کپی بیشرمانه از Horizon Zero Dawn
نظرات
از اینا هم هنوز کسی بازی میکنه؟ 😀
مهدی جان خسته نباشی بابت نقد :yes: :yes:
سلامت باشی. ممنون از وقتی که گذاشتی و نقد رو خوندی.
سلام بچه ها من چهار پنج ساله که میام گیم فا تا به الان پی سی گیمر بودم ولی الان کامپیوترم احساس میکنم کمی ضعیف شده میخوام یه کنسول بگیرم ولی نمیدونم xbox 1xبگیرم یا ps4pro قیمتشونم اصلاً برام اهمیتی نداره خودم دلم رو ps4proهستش ولی شنیدم ایکس باکس قویتره میشه لطفاً تنظیمات سخت افزاری هر دوتا شونو بهم بگید ممنون
طبق چیزایی که فهمیدم قطعا ایکس باکس وان ایکس از پی اس پرو قوی تره اما چیزی که هست اینه که هر کدومو بگیرید احتمالا کلی آپدیت ۴k باید دانلود کنید. در کل به نظرم انحصاری های پلی استیشن بهترند هر چند به عنوان یک طرفدار ریسینگ خیلی به سری فورتزا که انحصاری مایکروسافت هست قبطه می خورم.
سینا جان جان XBOX ONE X با PS4 PRO به عبارتی ۴۰درصد اختلاف قدرت دارن اختلاف فاحش بینشون سر GPU هست که وان اکس ۱/۸ ترافلاپس از پرو قوی تره (۴/۲ در برابر ۶ ترافلاپس) و همین اختلاف فاحش باعث اختلاف رزولوشن تا حد زیادی میشه در بعضی بازی ها اختلاف رزولوشن ۴ برابر هست و در سایر بازی ها هم معمولا پرو همون ۱۴۴۰P اجرا میکنه حالا سایر تفاوت ها بماند و یکی از علت های دیگه برتری وان اکس خنک کننده مایع کنسول هست و ….
خلاصه که در بحث قدرت سخت افزاری اختلاف وحشتناکه ولی در بین بازی ها کنسول PS4 طیف وسیع تری از سبک های مختلف رو پوشش میده دیگه خودت به بازی هاشون نگاه کن هر کدوم مورد سلیقه ات بود بگیر
اها ممنون