روزی روزگاری: مقاومت سبز | نقد و بررسی بازی Plants vs Zombies
رفتن به گیمنت و چندین و چند ساعت با نهایت تمرکز Counter Strike و Warcraft 3 بازی کردن، تمام کردن Call of Duty و Assassins Creed جدید، غرق شدن در دنیای یک نقش آفرینی خیلی بزرگ و شنیدن ساعتها دیالوگ و بزرگ شدن همراه یک شخصیت که انگار خود ماییم، همه و همه خیلی خیلی جذاباند و لذتبخش. اما راستش همه آنها کم یا زیاد به طرق مختلف از آدم انرژی زیادی هم میگیرند. توجه به داستان، نشانهگیری دقیق با اسلحه، چند بار مردن و گیماور شدن و چالشهای سخت، همیشه جوابگوی حال آدمی نیستند. گاهی بازی باز نیاز دارد وسط هیجان و تلاش و چالش، یک گوشه آرام بنشیند و ریلکس کند و فقط لذت ببرد. از آرامش، از فراغت خاطر، از رنگ و طرح و نقشهای بامزه. گاهی وسط دیالوگهای جدی و موسیقیهای حماسی و صدای انفجار و تخریب، شنیدن صداهای بانمک و فانتزی و موسیقیهای شاد خیلی لذتبخش خواهد بود. بازیهای خیلی زیادی از گذشته تا حالا برای رفع این نیاز ساخته شدهاند و با گستردهتر شدن امکانات و موتورهای بازیسازی به همراه کاربری راحتتر آنها و همچنین فراگیر شدن صنعت ساخت بازی، استودیوهای کوچک و بزرگ زیادی شروع به ساخت بازیهای مختلف کردهاند. درست است که این وسط کلی آدم هم بازیهای کمارزش و ضعیف ساختهاند، اما در عوض خیلیها هم که پر از ایده و خلاقیت بودند، فرصت پیدا کردند بازیهای خیلی خوبی بسازند. یکی از این بازیها Plants vs Zombies نام دارد. گیاهان در برابر زامبیها! عنوانی در سبک Tower Defence که توسط استودیوی PopCap برای اولین بار در سال ۲۰۰۹ میلادی برای مایکروسافت ویندوز و Mac OS منتشر شد و به تدریج برای سیستمعاملهای IOS ، Nintendo DS ، Android ، Windows Phone ، Playstation Vita ، Blackberry 10 و … نیز به بازار آمد. میانگین نمرات این عنوان بر روی پلتفرم PC، ۸۷ بود که برای یک بازی Tower Defence نمرهای عالی به شمار میرود. ایدهای که برای دنیای این عنوان در نظر گرفته شده، همانطوری که از نام آن مشخص میباشد، نزاع و جدل میان گیاهان و زامبیهاست. ایدهای که بسیار هوشمندانه و درست انتخاب شده است. از طرفی گیاهان و زامبیهای گوناگون دست سازندگان و طراحان بازی را برای طراحی شخصیتهای دوستداشتنی، بسیار باز میگذارد و از طرفی هم میتوانند، فرصت به وجود آوردن یک دنیا از تصاویر بامزه و رنگی را برای سازندگان فراهم آورد. چنان که این ایده بعدها به ثمر نشست و اکنون شاهد یک برند تحت عنوان Plants vs Zombies با فروش انواع بازیها و مجسمهها و عروسکها و تیشرتها و کالاهای دیگر هستیم. حال با من و سایت خبری تحلیلی گیمفا همراه باشید تا به بررسی ابعاد گوناگون اولین عنوان از این سری یعنی Plants vs Zombies بپردازیم و دلایل موفقیت این بازی را در میان بازیها بسیار پرتعداد سبک Power Defence مورد بررسی قرار دهیم.
سبک Tower Defence به سبک بازیهایی گفته میشود که گیمر در آنها از یک سری تجهیزات یا ساختمانها و یا هر چیز باارزش دیگری در برابر حمله و یا حملات دشمنان محافظت مینماید. معمولاً در این گونه بازیها باید در دو جبهه مختلف تلاش کرد. اول به دست آوردن منابع برای ساخت تجهیزات و دوم هم انتخاب نوع و محل قرارگیری سلاحها و ساختمانهای مختلف با استراتژی معین برای بقای بیشتر. بازی «گیاهان در برابر زامبیها» از نوع Real Time Tower Defence است. بدین معنا که همزمان با حمله دشمنان باید به ساخت و جانمایی ادوات و سلاحها مشغول بود. در این بازی دشمنان همان زامبیهایی هستند که به صورت گروهی حمله میکنند و تجهیزات و سلاحها هم گیاهان گوناگونیاند که هر کدام کارکرد و کارایی خاص خود را دارند. از زامبیهای معمولی و رقاص و راگبیباز و روزنامهخوان و چمنزن و غواص گرفته! تا گیاهانی همچون تیراندازها و پیاز و ذرت و تربچه و فلفل و … همه و همه در بازی موجودند و در بهترین حالت خود طراحی شدهاند. صداها و انیمیشنها و حالت کاراکترها همیشه بامزه و شاد و خندهدار است و تا آخر بازی نیز به همین صورت باقی میماند. با پیشروی در مراحل بازی به طور دائم گیاهان و دشمنان تازه به بازی اضافه شدهاند. این تنوع تنها شامل گیاهان و زامبیها نخواهد بود بلکه بازی در محیطهای گوناگونی نیز وضعیت به همین گونه است. این محیطها شامل روز، شب ، استخر ، مه و سقف ساختمان خواهند بود که هر کدام ویژگیها و شرایط خاص خود را دارند برای مثال در مه نمیتوانیم به طور واضح زامبیهای مهاجم را مشاهده کنیم و از این منظر مشکلاتی خواهیم داشت. همان گونه که در بالا اشاره شد، سه عنصر سلاحها ، دشمنان و منابع سه جز جدانشدنی بازیهای Tower Defence هستند. تا بدین جا در مورد دو جزء اول توضیحاتی ارائه شد اما منبع ساخت گیاهان در این بازی چیست ؟ باز هم ایده عالی دیگری از سازندگان بازی. منبع اصلی ساخت گیاهان نور است. نور در این بازی به دو صورت به دست میآید. نخست به طور خودکار توسط نور خورشید و همچنین با کاشت گلهای آفتابگردان که خب همان طوری که از اسمشان پیداست باعث جمعآوری هر چه بیشتر نور خواهند شد. همچنین این گلهای آفتابگردان را میتوان ارتقا داد به گونهای که نور بیشتری بدهند. متاسفانه بازی از لحاظ بالانس مراحل کمی با مشکل رو به رو است به طوری که برخی مراحل بیش از حد عادی آسان هستند و حتی در صورت بد بازی کردن هم میتوان آنها را پشت سر گذاشت در حالی که مراحلی نیز کاملا دشواراند اما خب این امر حداقل برای تجربه اول بازی خیلی به چشم نخواهد آمد
به غیر از مراحل اصلی بازی، مدهای دیگری نیز در منوی اصلی بازی قابل دسترسیاند تا مدت زمان بیشتری با این عنوان سرگرم شوید. یکی از این مدها، مراحل بیپایان و یا Endlessای هستند که پس از اتمام بازی به طور کامل در دسترس قرار خواهند گرفت و هدف در آنها پیشروی هر چه بیشتر و بیشتر خواهد بود. این مراحل بیشتر جنبه رکورد زدن و رقابت با دوستان را دارد و خب طبیعتاً هر چقدر هم که بازی باز ماهر باشد پس از حملات پی در پی و قویتر شدن دشمنان جایی تسلیم خواهد شد و خب همین نیز انگیزهای برای تلاش بیشتر و رکورد بهتری خواهد بود. اما حالت دیگری که در بازی گنجانده شده و بسیار نیز مورد توجه بازی بازان بوده، باغچهای است که در آن خبری از دشمنان نخواهد بود و به پرورش گیاهان مشغول خواهیم شد. باید هر روز به باغچه خود سر زده و گیاهان را آبیاری کرده و شاهد رشد آنها باشیم که خب بعد از تجربه این بخش هوس خواهیم کرد در دنیای واقعی پیرامون خود هم گیاهان و گلهایی را پرورش داده و لذت واقعی این کار را بچشیم. حلزونی نیز در این بخش حاضر خواهد بود که به نوعی در پرورش گیاهان کمکمان خواهد کرد. البته این حلزون نیز به مانند حلزونهای دیگر کند است. اما اگر به او شکلات بدهیم فعالیتش بیشتر شده و سریعتر حرکت خواهد کرد!
طراحیهای محیطها ، زامبیها، گیاهان و هر آنچه در این بازی خواهید دید بسیار شاد و رنگارنگ صورت پذیرفته به طوری که بازی همیشه حتی هنگام باختن حس خوبی منتقل خواهد نمود. همچنین یک استایل و سبک خاص هنری مخصوص این بازی در طراحیها وجود دارد که به این عنوان شخصیت میبخشد و تمامی کاراکترهای بازی درزمینهٔ دارا بودن این سبک هنری وحدت کامل دارند. به غیر از طراحیهای عالی که این بازی را بسیار جذاب و مفرح کرده، موسیقیهای این عنوان نیز همگی بدون بزرگنمایی به معنای واقعی کلمه عالی ساخته شدهاند. قطعاتی که از خاطر نخواهند رفت و شنیدن آنها، خارج از بازی نیز لذتبخش خواهد بود.
به عنوان نتیجهگیری باید گفت Plants vs Zombies بازی بسیار مفرح و خوشساختی است که میتواند تا مدتی با طراحیهای عالی، موسیقی و فضاسازی خوب و کاراکترهای جذاب و بامزه شما را سرگرم نماید. بازی بر خلاف حجم کمش، دارای محتویات زیادی بوده و تا زمان طولانی به هیچ عنوان خستهکننده نخواهد شد. اگر جزء افرادی هستید که علاقهمند به بازیهای کوچک و مفرح و کمحجم اند و یا از طرفداران سبک Tower Defence به شمار میروید و تاکنون موفق نشدهاید این عنوان را تجربه کنید حتماً از این بازی لذت فراوانی خواهید برد.
پر بحثترینها
- ۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- چرا GTA IV بهترین ساخته راکستار است؟
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- گزارش: Intergalactic: The Heretic Prophet شامل عناصر وحشت خواهد بود
- روابط عاطفی در The Witcher 4 معنای عمیقتری خواهند داشت
- استراتژی ریسکی Xbox که ۱۰ سال آینده آن را تعریف خواهد کرد
- ۱۰ بازی برتر سال ۲۰۲۴ به انتخاب آرمین مُکاری، نویسنده
- مروری بر عملکرد محتوایی ایکس باکس و پلی استیشن در سال ۲۰۲۴
- Indiana Jones and the Great Circle بهترین بازی سال Gamescom از دید مخاطبین شد
- کارگردان Silent Hill 2 Remake از علاقه خود به ساخت یک بازی در ژانر وحشت با اقتباس از Lord of the Rings میگوید
نظرات
یادش بخیر، خیلی معتاد کننده بود، البته من نسخه ۲ رو بازی کردم، روی گوشی هم هست اصلا محشره. تنوع چیزای مختلف از جمله دشمنا باعث میشه بازی هیچوقت خسته کننده و تکراری نشه!
از پایه گذاران سبک باغچه دیفنس به حساب میاد ابن فرانچایز، به دوستان توصیه میکنم با توجه به تخفیف های زیادی که این سری میخوره حتما یه نسخه از اون رو تجربه کنن!
و تشکر از اقای معتقدی عزیز بابت این نقد! واقعا زیبا بود متن، لذت بردم، واقعا ممنون
خیلی خیلی ممنون بابت نظرتون
دقیقا همین طوره که میگین
باغچه دیفنس هم عالی بود 😀 :yes:
ممنون بابت نقد اما ………..
« بالانس نبودن برخی مراحل از نظر سختی » ؟؟؟؟؟ :rotfl: :rotfl: :sarcasm:
چه انتظار دارید؟ همه مراحل درجه سختی شون برابر باشه؟ تمام بازی ها اینگونه س دوست من.
و ۸۸ نمره؟ اونم فقط بخاطر یک نکته منفی اشتباه؟ :no: :no: :no:
امتیازش باید خیلی بیشتر میبود.
ممنون بابت نظرتون
دوست عزیز نمرهای که حداقل من به بازی های نقد شده خودم می دم به این شکل نیست که از ۱۰ واسه هر نکته منفی نیم نمره کم کنم و آخرش بگم نمره این شد بلکه به صورت کیفی نمره میدم
از نظر من ۹ یعنی بازی فوق العاده و این بازی هم با نمره ۸٫۸ بازی تقریبا فوق العاده ایه و به نظرم به عنوان طرفدار این عنوان نباید از این نمره ناراحت میشدین
در مورد سختی بازی ها هم بالانس بودن به معنای برابری مطلق سختی مراحل نیست
داداش یه بازی کرمکی ای مثل این ۸ هم زیادشه…
ممنون از نقدتون جناب معتقدی
ممنون از شما بابت نظرتون
بازیش خوب بود،یک چند ساعتی روpcبازی کردم بنظرم این بازی در زمانی باحال میشه که طرف از بازی های اکشن خسته شده دوست داره بازی هایی مثل این رو انجام بده.
خیلی ممنونم از جناب معتقدی بابت مقاله.
خیلی ممنون بابت نظرتون ، باهاتون موافقم کامل 🙂
سپاس از نقدتون آقای معتقدی یادش به خیر بازی لذت بخشی بود و هنوزم هست
ممنون کاملا موافقم و به نظرم هنوز هم یکش از دوش لذت بخش تره
خسته نباشید آقای معتقدی
من کلا با مقاله های روزی روزگاری خیلی حال میکنم بویه خاطراتمون و میدن اتفاقا چند وقت پیش دوباره داشتم بعضی مراحلش رو بازی میکردم که واقعا حرفتون در مورده بالانس نبودن سختی درسته
فقط اگه میشه یه سری به igi هم بزنید خیلیا با این بازی خاطره دارن به نظره خودمم بازی که بعده این همه سال دوباره میرم سمتش و ازش خسته نمیشم یه شاهکاره
سلام دوست عزیز ممنون
راستش هم این مقالات می تونه برای خیلی ها یادآور خاطرات خوب گذشته باشه و هم این که واقعا تاریخ مصرف ندارن و اگه کسی تا الان هم تجربه نکرده اینارو می تونه بازیشون کنه . خیلی ها هم هستن که سیستم قوی ای ندارن و خب مجبورن بازی های قدیمی تر و کم حجم تر رو بازی کنن
راستش برای IGI مقاله ای در سال ۱۳۹۱ نوشته شده که اگه دوست داشتین بخونین :
https://gamefa.com/55800/بوی-تلخ-گلولهبررسی-عنوان-قدیمی-igi/
یادش به خیر. چندین بار این بازیو در حالی که شارژ گوشیم ۱ درصد بود خیلی وقت پیش با گوشی قدیمیم بازی میکردم. خیلی معتاد کننده بود. مقالتون خوب بود. باعث شدید که من دوباره این بازیو نصب کنم. راستی به نظرتون نسخه ی دوش چطور بود؟ من یه بار رفتم توش و دیدم تم مراحلش شبیه انگری بردز و کات د روپه و اصلا خوشم نیومد و بازی نکردم.
خیلی ممنون که دوست داشتین مقاله رو
راستش منم حسی شبیه به شما داشتم
من هم نصب کردم و احساس کردم بازی بیشتر برای کسب درآمد ساخته شده و خب خیلی کم نوآوری داره
من هم ادامه ندادمش 🙂