وقتی شایدها به باید‌ها تبدیل می‌شوند… | نقد و بررسی بازی Star Wars Battlefront II

کمپانی EA (Elactronic Arts) خیلی ساده و در یک کلام، یکی از بزرگترین و پردرآمدترین نام‌های صنعت بازی‌های ویدیویی محسوب می‌شود. نامی که انبوهی از بازی‌های مختلف و لحظات زیادی‌‌را در‌کنار عناوین کوچک و بزرگش سپری کردیم. بازی‌هایی که برای هر‌ دو‌طرف، افتخار‌آفرینی کردند و بعضی از آنها، اسم و رسمی به وسعت سالهای طویل برای خود دست و پا کردند. باوجود همه اینها، گویی EA هر روز که می‌گذرد، از محبوبیتش کاسته می‌شود و علاممت تجاری‌اش رفته رفته از قلب‌های طرفداران محو خواهد شد. بدور از این حرف ها (البته فعلاً!)، Star Wars Battlefront 2 یکی از پر و سروصدا ترین عناوین چندوقت اخیر است که البته تاقبل از انتشارش، حسابی طرفدار جمع کرده بود و مورد‌ انتظار شمرده می‌شد! با گیمفا و نقد‌ و بررسی این بازی همراه باشید.

Battlefront 2 در بسیاری از موارد درست و موفق عمل کرده است. اگرچه بازی از لحاظ بصری بسیار زیبا به نظر می رسد و همچنان به ریشه‌های خود وفادار است اما در زمینه گیم‌پلی و تجربه‌ای که به کاربران ارائه می دهد مشکلات بسیاری دارد. بخش داستانی اگرچه سرگرم کننده ولی دارای محتوایی پراکنده است و از آن بدتر بخش چند نفره که سیستم پیشرفت آن به نوعی با بازیکنان خود دشمنی دارد. الکترونیک آرتز در هفته‌های منتهی به انتشار تغییرات اساسی و مفیدی را در بازی اعمال کرده و امیدواریم که تغییرات بهتری نیز در آینده اعمال شوند اما در حال حاضر سیستم پیشرفت خسته کننده مبتنی بر لوت باکس‌ها در بازی من را از ادامه بخش چند نفره این عنوان دور می کند.

IGN

درست درسال ۲۰۱۵ بود که EA پس از گذشت دوسال از معرفی، بازی Star Wars Battlefront را روانه بازارها کرد. بازی جدید الکترونیک‌آرتس، نتوانست آنطور که باید، خودی نشان بدهد و درنهایت با استقبال نصف‌ و نیمه منتقدان مواجه شد. باوجود همه اینها، اکنون، دوباره شاهد نسخه‌ای جدید از استاروارز محبوب EA هستیم. عنوانی که این روزها، خیلی سروصدا کرده و تیتر اول وبسایت های معتبر و غیر‌معتبر شده! اما نه بخاطر موفقیت بزرگی که الکترونیک‌آرتس کسب کرده، بلکه بعلت شکست قاطعی که نصیبش شده! شکستی که گویا، درس و داستان های زیادی در عمقش نشسته و حاکی از یک نارضایتی است. حفره عمیقی که رفته رفته و آرام آرام در دل بازی‌های ویدیویی حفر شد و اکنون، حسابی چهره زیباییش را زخمی کرده است. دراینجا، بدنیست اگر بدانید این نسخه، درواقع اولین بازی‌ای نیست که برچسب Star Wars خورده است.

شاید در ابتدا اگر در مرورگرتان به این تصویر و تصاویر مرتبط با آن نگاهی بیندازید تنها یک شوخی بنظر برسد اما این عنوان دقیقاً با همین نام در سال ۲۰۰۴ برای کنسول های پرچمدار منتشر شد.

Star Wars Battelfront اگر بخواهیم واقع‌بین باشیم حقیقتاً درسال ۲۰۰۴ منتشر شد و یکی از بازی‌های خیلی متشخص زمان بود. البته آن زمان همه بازی‌ها به نوعی خصوصیات مخصوص به خودشان را داشتند. بازی‌ای که برای PS2 افسانه‌ای، ویندوز و XBOX منتشر شد و خب متای خوب ۸۲ را نصیب خودش کرد! این یعنی موفق‌تر از Star Wars Battlefront که توسط EA  در سال ۲۰۱۵ منتشر شد!!! اگرهم به دنبال سازندگان این عنوان می‌گردید باید بگویم که استودیو Pandemic مسئول ساخت و Lucas Arts (فامیل دور الکترونیک آرتس) انتشار یافت. بازی از جهات بسیاری قوی عملکرده بود اما مشکلاتی هم از قبیل ضعف هوش مصنوعی و محتوای چندنفره را باخود به دوش می‌کشید.

Star Wars Starfighter نیز در سال ۲۰۰۱ میلادی به عرصه پاگذاشت. نکته جالب اینجاست که بازهم این بازی توسط Lucas Arts منتشر شد!

Star Wars Starfighter نیز در سال ۲۰۰۱ میلادی به عرصه پاگذاشت. نکته جالب اینجاست که بازهم این بازی توسط Lucas Arts منتشر شد! ظاهرا فامیل‌دور الکترونیک‌آرتس هم شرایط بدی را تجربه نمی‌کرد. سرانجام این بازی نیز با متای ۸۴ کارش را به پایان رساند. گیم‌پلی بازی همانطور که از تصویر عیان است، شدیدا برپایه مبارزات هوایی ساخته شده.  چندین بازی دیگر نیز طی سالهای مختلف با همین برچسب‌ها به بازار آمدند. بازی‌هایی نظیر Star Wars TIE Fighter، Star Wars Jedi Starfighter  و چندین و چند عنوان دیگر که معرفی تمام آنها از حوصله این مطلب خارج است. درنهایت، نمی‌توان نقش این بازی‌ها را در استاروارزی که اکنون می‌بینیم نادیده گرفت. گویی هرکدام از آنها کامل کننده یکدیگر بودند و پله پله آن را به بلندای مکانی که هست (یعنی آرزو داشت) می‌بردند.

زمانی بود که برای بازکردن موارد درون بازی‌ها، تنها لازمه کار تلاش بود و جلو رفتن. تشویق بازیباز به پیشروی در بازی و درنهایت، آن دستاوردی که درون بازی بازیکن انتظارش را داشت هم به‌دستش می‌آمد. اما این دستاورد قابل وصف، انگار هرروز کمرنگ‌تر می‌شود و می‌رود که برود. تنها با پول، شاید بتوان همه این دستاوردها را خرید و پودر کرد و در سطل زباله‌ای انداخت که تنها چند هفته و یا چند ماه بعد از اتمام بازی، آن هم به یک سطل زباله دیگر می‌رود. البته اینها تا چندسال پیش مشکل جدی و خاصی تلقی نمی‌شدند، یا اگرهم می‌شدند، تنها باچند حرف و سخن و درمواردی هم مشاجره به پایان می‌رسیدند. ولی مشکل بزرگ، حفره عمیق و زخم بدی که بر چهره و پیکر بازی‌ها اکنون افتاده، دقیقاً از جایی شروع شد که این “شاید” به “باید” تبدیل شد. طوری که باید جمله‌ام را اصلاح کنم و بگویم: تنها با پول، “باید” همه این دستاوردها را خرید و پودر کرد و در سطل زباله‌ای انداخت که تنها چند هفته و یا چندماه پس از اتمام بازی، خالی می‌شود و همه چیز را فراموش می‌کند. گویی تمام مشکلات از جایی شروع شدند که در زمینه لوت باکس‌ها، یک شاید که خریدن انتخابی آیتم‌ها باشد، به یک باید تبدیل می‌شود.

وقتی در زمینه لوت باکس‌ها، یک شاید که خریدن انتخابی آیتم‌ها باشد، به یک باید تبدیل می‌شود.

پرداخت‌های دورن برنامه‌ای، لوت باکس‌ها و یا هرچه که به آنها می‌گوییم(!)، درحال حاضر، به علت درآمدزایی هرچه بیشتر برای کمپانی‌های اصطلاحاً غول این صنعت، به پای‌ثابت بازی‌هایشان تبدیل شده اند و البته درحالت عادی‌شان هم مشکلی نخواهند داشت و نمی‌توان همه کمپانی‌های بازیسازی را برای این موارد متهم کرد و دار زد. اما وقتی این جریان بر بازی تأثیر کامل بگذارد، آن‌وقت است که دیگر هدف، درآمدزایی نخواهد بود و به سودجویی تغییر خواهد کرد! آن‌وقت است که مشکلات کم کم شروع می‌شوند، آن‌وقت است که باید نگران بود و البته که آن‌وقت، اکنون فرارسیده و دقیقاً در نقطه‌ای هستیم که این اتفاقات می‌افتند! وقتی که برای پیشرفت و پیشروی در بخش آنلاین، با آنکه پرداخت‌های درون برنامه‌ای از بازی حذف شده اند، هنوز هم در Star Wars Battlefront 2 مجبور می‌شویم امیدمان را به یک لوت‌باکس احمقانه ببندیم، یعنی زمانی رسیده که باید نگران شد. حتی اگر چند روز پیش از انتشار نسخه اصلی، الکترونیک‌آرتز برای قهرمانان بازی تخفیف ۷۵ درصدی بزند! البته موردی که بازهم باید دراینجا بیان کرد این است که نمی‌توان تمام کاسه کوزه‌ها را بر سر الکترونیک آرتس شکست! بارها و بارها در بازی‌های مختلف و از کمپانی‌های مختلف این رفتارها را دیده بودیم.

هرچقدر هم که بازیبازان درمقابل این حفره بزرگ ایستادگی کردند، هنوزهم قهرمانان بازی پولی هستند و پیشرفت در بخش آنلاین بازی، کاملا وابسته به شانسی است که از آسمان برای شما نازل شود (!) و رک و پوست‌کنده، این یک‌اشتباه و یک‌ضرر غیرقابل جبران برای الکترونیک آرتس محسوب می‌شود، اگرچه اتفاقاتی که در این مدت افتاد (و ضرری که تنها به EA رسید نه نام دیگری) می‌تواند از بروز احتمالی این موارد در آینده جلوگیری کند. پیشرفت در بازی، به‌قدری در لوت‌باکس‌ها گره خورده که پس از مدت تقریباً زیادی بازی کردن، رسماً حس می‌کردم که هیچ کاری نکرده بودم! علاوه‌بر لوت‌باکس‌ها، مشکل دیگر قیمت بالای قهرمانان است که حسابی روی اعصابتان راه می‌رود. خلاصه بگویم، سیستم ارتقای سطح بازی به‌شدت ناعادلانه است!

بخش آنلاین، مجموعاً دارای ۱۴ نقشه متفاوت و زیباست که هرکدام با توجه به‌داستان سری، به‌خوبی شکل گرفته اند. گرافیک فنی و هنری بازی، به لطف کار هنرمندانه دایس، چشم‌نواز بنظر می‌رسد. موتور فراست‌بایت، که برگ برنده‌ای برای الکترونیک‌آرتس شمرده می‌شد، در این بازی نیز استفاده شده و حتی با نگاهی گذرا به طراحی چهره و کیفیت ساختاری بازی، اولین چیزی که به ذهنتان خطور می‌کند نام شنیده شده فراست‌بایت است! موتوری که برای بازی‌های دیگر EA نظیر FIFA و Battlefield  استفاده شده و نقش مهمی در آنها ایفا کرده است. به‌لطف فراست‌بایت قدرتمند، چهره کاراکتر‌ها با دقیق‌ترین و نرم‌ترین جزئیات ممکن دیده می‌شوند و حس فوق‌العاده‌ای هنگام تماشای آنها دارید.

مسابقات آنلاین بازی، همانطور که گفته شد در ۱۴ نقشه خوش‌ساخت صورت می‌گیرند که البته سیستم مشابهی به Battlefield 1 دارند. بازیکنان، در ساده‌ترین حالت در دو تیم ۲۰ نفره، مقابل یک‌دیگر قرار می‌گیرند و در حالات مختلفی باید در اهداف خود موفق ظاهرشوند. حالاتی مانند گرفتن یا نابودی امکانات دشمن و یا رسیدن به ۱۰۰ Kill (که در نسخه قبل هم وجود داشت) در بازی حضور پررنگی دارند. البته تمامی این آمار فعلی است و ظاهرا در آینده‌ای نه چندان دور، شاهد عرضه بسته‌های الحاقی بیشتر و پرمحتوا برای این بازی خواهیم بود.

بالاتر اشاره کردیم که بخش آنلاین بازی، دارای مدهای مختلفی برای سرگرم شدن است. Galactic Assault هم یکی از همین مدهاست که البته شباهت زیادی با بازی های قبلی الکترونیک‌آرتس دارد. در این مد، دو تیم ۲۰ نفره روبروی یک‌دیگر قرار می‌گیرند و هرتیم با توجه به مهارت خود، باستی تا در چند مرحله MMT های تیم مخالف را نابود کنند تا عملاً بخشی از ارتش تیم روبرو را تخریب کرده باشند. این روند ادامه می‌یابد تا یکی از این دو تیم، به طور کامل نابود و تعطیل شده باشد.

فضا‌سازی دلنشین به‌همراه طنازی فراست‌بایت، می‌تواند چشمانتان را حسابی نوازش کند!

مد بعدی، Blast نام دارد که البته همانند TDM های معمولی بازی‌های آنلاین مختلف، دو تیم، باید تا سرحد مرگ (!) یک‌دیگر را بکشند و بمیرند تا اینکه به ۱۰۰ امتیاز (Kill) مورد نظر برسند و برنده بازی مشخص شود.البته اگرچه این مد پس از مدتی تکراری بنظر خواهد رسید، اما به‌لطف نقشه‌های مختلف، زیبا و وسیع Star Wars Battlefront 2 این تکرار بسیار کم‌رنگ می‌شود. مد Heroes vs. Villains، که از نظر بنده بهترین مد بخش آنلاین است، شامل مبارزاتی نفس‌گیر به همراه قهرمانان همیشگی جنگ ستارگان می‌باشد. دراین حالت، می‌توانید چهار عدد از قهرمان های محبوبتان را به میدان مبارزه بفرستید و باوجود اینکه قهرمان‌‌ها تعدادشان در این نسخه نیز بیشتر شده، تجربه این بخش یک نمای سینماتیک خاصی دارد. (البته اگر بتوانید کاراکتر‌های اصلی را خریداری کنید!) در حالت Starfighter Assault نیز بعلاوه بازیکنان معمول هر دوتیم، ۲۰ مبارز که توسط هوش مصنوعی کنترل می‌شوند نیز به میدان می‌آیند تا حسی شبیه به یک‌فرمانده وظیفه شناس را داشته باشید! البته این حالت، برای بسیاری همچون خود من، کمی خسته‌کننده بود و از هیجان دیگر مدها که در جهانی کاملاً آنلاین اجرا می‌شدند می‌کاست. بنابراین، همیشه در طول تجربه‌ام بازی با ارتشی زنده را ترجیح می‌دادم. درنهایت، موردی که باید بگویم، این است که متاسفانه، اگرچه بخش آنلاین سرگرم کننده ظاهر شده، اما وقتی که به تمام حالت‌های مختلف موجود در این بخش نگاه می‌کنم، شباهت خاصی میانشان می‌بینم که تنهاً در چند مورد کوچک و جزئی با هم اختلاف دارند و می‌توانستند بهتر از اینها باشند.

از مواردی که در Star Wars Battlefront خیلی در ذوق می‌زد، نبود یک روایت داستانی بود. به وضوح، همه ما می‌دانیم که تنها نام جنگ‌ستارگان چه ماجراهای فوق‌العاده‌ای به یادمان می‌آورد. این بازی، پتانسیل بالایی برای بازگو کردن یک داستان حماسی و جذاب از جنگ‌ستارگان را داشت که متاسفانه شاهد چنین چیزی نبودیم. اما اکنون، و در Star Wars Battlefront 2، داستان به عنوان یکی از پایه‌های اصلی بنا، محکم برسرجایش ایستاده است. خوشبختانه، کمپین بازی تنها نقش یک بخش تمرینی را ندارد و می‌توان از آن نهایت استفاده را برد. اگرچه مراحل تکراری به‌مانند اکثر بازی‌های اخیر، گریبان‌گیر این عنوان شده‌اند. Iden Versio ، یکی از افراد آموزش دیده و باهوش داستان است که از قضا شخصیت اصلی داستان ما هم محسوب می‌شود (اگر انتخابش کنید) و به کمک Inferno Squad قرار است ماجرای هیجان انگیز او را دنبال کنید ( و اگر همه چیز هیجان انگیز پیش برود!). یاغی‌ها حسابی جولان داده‌اند و وظیفه شما مقابله با آنهاست. اتفاقی که مسیر سختی را برای او رقم می‌زند. البته شما می‌توانید یاغی بودن را نیز انتخاب کنید که در آن صورت ماجرا متفاوت خواهد بود. شاید در اولین نگاه روایت داستانی بازی به علت زیبایی فضا و اتفاقاتی که برایتان رقم می‌خورند جذاب بنظر برسد، ولی دقیقاً پس از مدتی خسته‌کننده خواهد شد. اینکه مدام از این پایگاه به دیگری بروید و روزگار حضار را به رنگ قرمز دربیاورید، بدون‌شک در هربازی دیگری نفرت‌انگیز خواهد بود. ولی جای نگرانی نیست! چراکه روایت داستانی فقط ۴-۵ ساعت به طول می‌انجامد.

گاهی اوقات درجریان بازی احساس بی‌وزنی می‌کردم! مشکلی که نگفتن آن شاید حیف باشد این بود که انیمیشن‌‌های کلی کاراکتر‌ها مخصوصاً درحالت سوم شخص آنچنان واقع‌گرایانه نیست! چرا که به هیچ وجه نمی‌توان با وزن کاراکتر و حرکاتش ارتباط برقرار کرد.

اعتراف می کنم که امکان تغییر زاویه دید از سوم‌شخص به اول‌شخص از خلاقیت‌های خوب سازندگان بود. اما موردی که بعضی اوقات خیلی احساس می‌شد عدم برقراری ارتباط با حرکات و انیمیشن‌های کاراکترها بود.گاهی اوقات درجریان بازی احساس بی‌وزنی می‌کردم! مشکلی که نگفتن آن شاید حیف باشد این بود که انیمیشن‌‌های کلی کاراکتر‌ها مخصوصاً درحالت سوم شخص آنچنان واقع‌گرایانه نیست! چرا که به هیچ وجه نمی‌توان با وزن کاراکتر و حرکاتش ارتباط برقرار کرد. به‌نظر می‌رسد که در این باره شاهد نوعی تفاوت در تلاش باشیم. یعنی تیم سازنده عموماً یک زاویه دید را بر دیگری ترجیح داده است. صداگذاری هم به‌خوبی انجام شده بود و خب باید هم همینگونه باشد. آن هم برای کمپانی‌ها و استودیو‌های صاحب نامی مانند دایس و الکترونیک‌آرتس.

Star Wars Battlefront شاید، بیشتر درس عبرتی باشد برای تمام کمپانی هایی که این روزها همانند EA با ما بازی‌بازان رفتار می‌کنند. بازی ویدیویی به خودی خود یک محصول است و این مسئله جای بحث زیادی ندارد اما اشتباهات اسفناک EA، و البته کاستی‌هایی که درقلب بازی هستند، به بازی مجال بهتر بودن نمی‌دهند. ظاهرا، این حکایت هنوز ادامه دارد و راضی به تمام شدن نیست. باهمه این حرف‌ها و مشکلات، Star Wars Battlefront بازی‌ای نیست که نتوان از آن استفاده برد، ولی از  جمله بازی‌هایی است که می‌توان از آن متنفر بود.