موفقیتی دیگر در راه اسـت | پیش نمایش بازی Xenoblade Chronicles 2
بعد از شکست نسبتا بزرگ Wiiu، نینتندو سعی کرد که استراتژی متفاوتی را در پیش بگیرد و به جای رقابت مستقیم با دیگر کنسول ها، کنسول جدید خود را کنسولی در کنار آنها معرفی کند. پس از آن، با عرضه بازیهای بزرگ و عالی، یکی پس از دیگری، موفقیت کنسول خود را تضمین کرد. نخست، با عرضه ی Zelda Breath Of The Wild، همزمان با عرضهی کنسول، مطمءن شد که خریداران دلیل محکمی برای خرید این کنسول در روزهای اول داشته باشند. پس از آن، با پشتیبانی و عرضهی بازی های موفق دیگری مانند Arms، Mario Kart Deluxe 8و Super Mario Odyssey، توانست از پرفروش بودن کنسول خود در بلند مدت مطمئن شود و بازار را به دست بگیرد. موفقیت کنسول جدید شرکت نینتندو، نینتندو سوییچ، به حدی بزرگ است که سران این کمپانی امیدوارند این کنسول بتواند تا پایان سال آینده، ۵۰ میلیون نسخه بفروشد! موفقیتی که حتی کنسول Wii، پرفروشترین کنسول تاریخ نیز به آن دست نیافته است. بله، نینتندو دارد با کنسول جدید خودش تاریخ را بار دیگر از نو مینویسد. اکنون که به زمان انتشار بازی Xenoblade Chronicles 2 نزدیک میشویم، فرصت خوبی است تا این بازی را که به احتمال زیاد یکی دیگر از عناوین موفق نینتندو است، با هم بررسی کنیم. با پیش نمایش بازی Xenoblade Chronicles 2 با گیمفا همراه باشید.
نسخهی اول این بازی در سال ۲۰۱۰ برای کنسول Wiiu، توسط شرکت مونولیث سافت(Monolith Soft) تولید و عرضه شد. این بازی بعدا در سال ۲۰۱۱ در اروپای شمالی، و پس از آن در سال ۲۰۱۲ در آمریکای شمالی عرضه شد. بازی نسخه ی اول با این که مشکلاتی در بحث مدیریت آیتم و داستان پردازی و شخصیت پردازی داشت، توانست موفقیت نسبتا خوبی را کسب کند و بیش از دویست هزار نسخه در ژاپن تا پایان سال ۲۰۱۳ فروش کند. با این تفاسیر، نسخه ی اول این بازی توانست موفقیت جمع و جوری را برای استودیو مونولیث سافت و شرکت نینتندو به ارمغان بیاورد اما آیا اوضاع در مورد نسخهی دوم نیز همین است؟
قسمت دوم نیز که توسط استودیو مونولیث سافت ساخته میشود، قرار است در تاریخ ۱ ماه دسامبر امسال برای کنسول نینتندو سوییچ عرضه شود. نخست، به داستان بازی میپردازیم که به نظر میرسد کمی با نسخهی اول این سری فرق کند.
لازم است که کمی با دنیای بازی آشنا شویم. در اول، مکانی به نام الیسیوم(بهشت) در بالای درخت زندگی بود که انسانها در آن زندگی میکردند. اما پس از مدتی، انسانها از آنجا تبعید شدند. معمار(نام موجودی در بازی) برای جلوگیری از انقراض انسانها، خدمتکاران وفادار خود به نام تایتانها را برای آنها میفرستد تا انسانها در پشت آنها زندگی کنند و نابود نشوند. اما حتی تایتانها نیز از بین میروند و این یعنی در نهایت نابودی انسانها ناگزیر است.شما در نقش رکس ظاهر میشوید، که به دلایل نامعلومی، در یک محیط آزمایشگاهی، با یک دختر مواجه میشود. ناگهان، شخصی به نام جین، شمشیری را در قلب او فرو میکند و او را میکشد. دختری که در ابتدا به او اشاره شد، نیمی از نیروی زندگی خودش را رکس میدهد و او را زنده میکند. در ازای اینکار، آن دختر، که پایرا نام دارد، از رکس میخواهد که او را به بالای درخت دنیا، به الیسیوم ببرد. به نظر میرسد گروه تورنا، که سردسته ی آنها جین است، دشمن اصلی شما در بازی هستند.
پس از مدتی، متوجه میشوید که پایرا، یک شمشیر زنده است. این موجودات که زندهاند و از هوش و حواس برخوردارند، توسط درایور ها کنترل میشوند. رکس یک درایور است و گویا پایرا، در مواقع نیاز با قدرت خود به او کمک میکند. این ارتباط وقتی شکل میگیرد که درایور،هسته ی کریستال شمشیر را لمس کند. یک درایور میتواند تعداد زیادی شمشیر همراه خود داشته باشد اما قبل از اینکه از آنها استفاده کند، باید اعتماد آنها را کسب کند. این میتواند باعث به وجود آمدن ماموریت های فرعی جالبی شود که هر کدام مختص به یک شمشیر است. در بازی، شما با شمشیرهای متفاوتی برخورد میکنید که هرکدام تیپ شخصیتی خود را دارند و آنها را به گروه خود اضافه میکنید.
ممکن است بعد از مدتی، از یک شمشیر خوشتان نیاید، در اینصورت میتوانید آنها را به صورت گروه گروه به ماموریتهای مختلفی بفرستید تا برایتان پول و موارد ارزشمند دیگری بیاورند. داستان از شخصیت های متفاوتی بهره میبرد و به نظر میرسد مشکل اصلی قسمت اول، که شخصیت پردازی ضعیف بود در این نسخه برطرف شده است. تا به اینجا، هیچ اتصالی از نظر داستانی به بازی قبلی وجود ندارد و بازیبازان، میتوانند بدون نگرانی از مبهم بودن داستان، از آن لذت ببرند.
موسیقی بازی توسط آقای یاسونوری میتسودا ساخته شده است که تا کنون، با توجه به تریلرهایی که از بازی دیدهایم، به نظر میرسد به خوبی با فضای بازی درآمیخته شده است و خبر از اثر خوبی میدهد. موسیقی بازی به خوبی با دنیای آن هماهنگ است و مشکلی در این مورد وجود ندارد.
موضوع صحبت بعدی، گیمپلی بازی است که به نظر میرسد نقطه قوت بازی به شمار میرود. شما میتوانید با اعضای گروه خود، به اطراف دنیا سفر کنید ماموریت های مختلف را کامل کنید. بازی به گشت و گذار در دنیای بازی توجه ویژهای دارد و جوایز مختلفی را به بازیباز میدهد. گنج ها و آیتمهای مختلفی که در دنیا پراکنده شدهاند، گویای این موضوع هستند. هر شخص در بازی، میتواند تا سه شمشیر در هر مبارزه همراه خود داشته باشد. اما پایرا، شمشیر رکس، فرم دیگری به نام میثرا نیز دارد که در مواقع نیاز، میتواند به آن تبدیل شود. هر کاراکتر، با توجه به کلاسی که در ابتدای بازی انتخاب میکند، میتواند از شمشیر های مختلفی استفاده کند. اگر کلاس درایور شما با شمشیری که از آن استفاده میکنید هماهنگ باشد، بهتر میتوانید از آنها استفاده کنید و جوایز بیشتری نیز نصیب شما میشود. شمشیرها از سه کلاس اتکر(حمله کننده)، هیلر(مداوا کننده) و تانک تشکیل شده اند. هر کدام از شمشیرها، ۴ توانایی مختلف در هنگام مبارزه دارند که میتوانید سه تا از آنها را برای هر کدام انتخاب کنید. پس سه عدد شمشیر، و برای هر کدام از آنها سه قابلیت، نه قابلیت مختلف را شامل میشود که میتواند باعث به وجود امدن استراتژیهای مختلفی هنگام بازی شود.
قابلیت دیگری نیز به نام چین اتک نیز وجود دارد که هر کدام از اعضای گروه، حرکاتی را انجام میدهند که ترکیب آنها با هم، باعث وارد شدن صدمهی زیادی به دشمن میشود. با مبارزه، شما میتوانید درایور خود را لول آپ کنید و از قدرتهای جدیدی بهرهمند شوید. شمشیر شما نیز مانند درایور آپگرید میشود و این رنج خوبی از تنوع را به بازی اضافه میکند. سه نوع کمبوی مختلف در بازی نیز وجود دارد. کمبوی درایور، کمبوی شمشیر و کمبوی ترکیبی از کمبوهای موجود در بازی هستند. تمام موارد ذکر شده،تنها بخشی از گیمپلی هستند و به سادگی میتوان متوجه شد که بازی پر از محتوای جذاب و گیمپلی عالی است.
این بازی که در تاریخ ۱ ماه دسامبر سال جاری عرضه میشود، سیزن پس اعلام شده ای دارد که اقلام مختلفی را شامل میشود. یک شمشیر کمیاب، یک ماموریت جدید برای داستان اصلی، یک حالت مبارزه ی جدید و یک داستان و ماجراجویی کاملا جدید، از موارد اعلام شده هستند. شما میتوانید سیزن پس گفته شده را با قیمت ۲۹٫۹۹ دلار خریداری کنید. بازی یک DLC روز عرضه نیز دارد و آن، صدای انگلیسی برای کاراکترهای بازی است. بازی به صورت پیشفرض از صوت ژاپنی و زیرنویس انگلیسی استفاده میکند و تصمیم سازندگان، برای اینکه این قسمت را به صورت انتخابی برای دانلود بگذارند، به دلیل حافظه ی محدود دستگاه سوییچ، تصمیم هوشمندانهای است. موضوع جالبی نیز در این میان وجود دارد و آن این است که لباس شخصیت اصلی بازی، رکس، با یک بروزرسانی به بازی Legend Of Zelda Breath Of The Wild، اضافه میشود. این کراس اورها، معمولا فقط در عناوین بزرگ نینتندو مشاهده میشود و شاید وجود کراس اوری بین این دوبازی، نشان از امید بالای کمپانی نینتندو به این بازی دارد.
معمولا، اولین چیزی که بازیباز با آن موجه میشود، گرافیک بازی است. این مهم، موضوعی است که بازیبازان، خواسته یا ناخواسته، بازی را بر اساس آن قضاوت میکنند و ممکن است حتی بدون تحقیق بیشتر در مورد موارد دیگر بازی، فقط بر اساس گرافیک، بازی را محکوم کنند. برای من نیز پیش آمده که بازیهای بسیار خوبی را، فقط بر اساس قضاوت اولیه برحسب گرافیک، از دست دادهام و بعدها متوجه شدهام که چه اشتباه بزرگی کردهام. خبر خوب این است که، بازی زنو بلید، نه تنها از ضعف گرافیکی بهره نمیبرد، بلکه با شباهت گرافیک خود به بازی Legend Of Zelda Breath Of The Wild و عناوین آقای میازاکی، باعث شده جذابیت آن دوچندان شود. قابل ذکر است که تیم سازنده بازی Xenoblade، مونولیث سافت در تولید بازی به آقای میاموتو کمک کرده است و شباهت گرافیکی بین این دو عنوان، ممکن است از همین همکاری نشئت گرفته باشد.
محیط های زیبا و چشم اندازهای وسیع، از دیگر نقاط قوت این بازی هستند. جنگل ها و مراتع سرسبز، درخت های ساکورا(شکوفه های صورتی) در نیمه شب و کوهستان های برفی، همه قول یک محیط باز را میدهند که بازیباز میتواند در آنها پرسه بزند و از بازی لذت ببرد. با اینکه محیط بازی عظیم به نظر میرسد، اما لندمارکهایی(مکان هایی که میتوانید در صورت نیاز، از هر جای بازی به آنجا سفر کتید) وجود دارد که بازیباز با آنلاک کردن آنها، میتواند هر موقع خواست به آنها سفر کند و اینگونه محیط عظیم بازی، کمی قابل دسترستر میشود.به نظر میرسد بر روی طراحی محیط های بازی به خوبی وقت گذاشته شده و از نظر هنری، مشکلی در آنها وجود ندارد. از نظر فنی، ممکن است که زنوبلید ۲ با عناوین روز قابل مقایسه نباشد، اما نکته ای نیز وجود دارد و آن قدرت سخت افزاری نینتندو سوییچ است. نینتندو، تا کنون بارها ثابت کرده که برای موفقیت، نیازی به قدرت سخت افزاری بالا نیست و میتوان با ارائهی یک داستان خوب و گیمپلی جذاب، مخاطبان را جذب کرد. با این تفاسیر، به نظر میرسد بازی از نظر گرافیک فنی در حد قابل قبول و از نظر گرافیک هنری، یک اثر فاخر محسوب میشود.
خلاصه:
محیط چشم نواز و زیبا، گرافیک هنری شاهکار، موزیک عالی و داستان پردازی و شخصیت پردازی خوب، به نظر میرسد همه چیز مهیاست تا این بازی به یک موفقیت دیگر برای شرکت نینتندو تبدیل شود. به عنوان یک بازیباز، نمیتوانم صبر کنم تا در دنیای این بازی غرق شوم و رازهای آن را کشف کنم.
پر بحثترینها
- ۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- روابط عاطفی در The Witcher 4 معنای عمیقتری خواهند داشت
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
- کارگردان Silent Hill 2 Remake از علاقه خود به ساخت یک بازی در ژانر وحشت با اقتباس از Lord of the Rings میگوید
- استراتژی ریسکی Xbox که ۱۰ سال آینده آن را تعریف خواهد کرد
- شایعه: Xbox در سال ۲۰۲۵ بازیهایی خواهد داشت که هنوز رونمایی نشدهاند
- فهرست نامزدهای بهترین بازی های سال ۲۰۲۴ گیمفا
نظرات
خسته نباشید آقای رحیمی مختصر و مفید :rose:
خیلی از این بازی خوشم اومده اوایل فک میکردم شخصیت اصلیش دختره ولی وقتی فهمیدم پسره کلا نابود شدم :l
—————
اکانت من اصلا نیست بن شدم آیا؟ یا کلا همه اکانتای کاربرا رو رست کردین؟
ایکاش منم بچه مایه دار بودم نینتندو میخریدم☹
خوراک خوابگاهه
دمت گرم گیمفا
دوستان switch دار ID بدن لطفا 🙂
ذخیره میشه برای اینده