تصمیم با شماست | نقد و بررسی بازی The Turing Test
اراده چیست ؟ آیا ما که در حال حاضر می خواهیم این مطلب را بخوانیم از خود اراده داریم؟ به طور قطع پاسخ شما این است که آری، صد البته که من به اراده خود در حال انجام این کار هستم. شاید با خود بگویید که من اگر نخواهم، اینجا نمی مانم ولی سوال اصلی این است که چه سبب شده است هر روز یک و یا چند بار وارد این وبسایت شوید و مطالب آن را بخوانید. اما آیا این که شما هر روز (البته در صورتی که شرایط لازمه، شامل دسترسی به دستگاه رایانه و اینترنت را داشته باشید) یک کار بخصوص را تکرار می کنید نشان گر آن است که شما از خود اراده دارید؟ آیا می توانید از امروز و برای همیشه دیگر به چنین سایت هایی سر نزنید و اخبار را پیگیری نکنید ؟ آیا شما واقعا اراده دارید ؟
خوب البته بخش بالایی کمی بیش از حد ترسناک به نظر می رسد و به طور قطع اینطور نیست. اگر به تجهیزات لازمه دسترسی نداشته باشید شاید در ابتدا کمی از عدم دسترسی به اخبار و نوشتار ها ناراحت باشید ولی به طور قطع با گذشت زمان به آن عادت می کنید ولی بحث امروز ما آن است که اگر بدن شما توسط یک موجود قوی تر به گونه ای کنترل شود که در عین آن که مغز شما به فعالیت به ظاهر طبیعی خود و دریافت ورودی ها و ارسال دستور به بخش های بدن ادامه دهد ولی در باطن امر همه این دستورات توسط یک رایانه به مغز شما ارسال شود، حالا این چطور، آیا باز هم اراده داریم؟ به طور قطع نه و در این حالت شما تنها کاری که می توانید انجام دهید، تکرار اجرای دستورات رسیده به شما، توسط موجودی است که انسان ها خود ان را ساخته اند و بخش بد تر آن است که باز هم شاید متوجه نباشیم که دستورات به ما ارسال می شود و این داستان بازی امروز ما یعنی The Turing Test است.
بازی از جایی شروع می شود که شما به عنوان یکی از خدمه یک ایستگاه فضایی بزرگ، خود را در شرایطی اضطراری می بینید که به طرز عجیبی در داخل پایگاه، هیچ اثری از سایر همراهان شما وجود ندارد. با بیدار شدن شما اولین چیزی که خود نمایی می کند صدای رایانه مرکزی ایستگاه فضایی شما است که به طرز عجیبی یاد آور۹۰۰۰ Hal از فیلم ادیسه فضایی است. این کامپیوتر در جای جای این ایستگاه به دوربین ها و سنسور هایی مجهز است که وظیفه آن پایش و بررسی رفتار تمام پرسنل موجود در ایستگاه فضایی است. پس از اندک زمانی و با به دست آوردن سلاح خود، متوجه می شوید که کار شما کشت و کشتار نیست و در واقع با یک پازل عظیم روبرو هستید. سلاح شما کاری که می تواند انجام دهد این است که گوی های انرژی را به دست بیاورد، نگه داشته و یا آن را به سمت سوییچ های مربوطه پرتاب کند. این اساس و پایه کل بازی است که شما باید با استفاده از این تکنیک، تمام درب های مراحل را باز کنید و یکی یکی سعی کنید راز بزرگ نهفته را کشف کنید.
چندان طولی نمی کشد که متوجه شوید شما و تیمتان در قمر اروپا از سیاره مشتری قرار دارد و شما قرار دارد و تیم شما موفق شده یکی از بزرگترین آرزو های نسل بشر یعنی کشف حیات فرا زمینی را، محقق سازد. البته در دیگر عناوین، بازی یک شات گان و راکت لانچر در اختیار شما قرار می دهند و از شما می خواهند این همسایه های بی آزار را سلاخی کنید. ولی Turing Test با دیگر عناوین فرق دارد و بازی همچنان شما را در پازل های بازی رها می کند و پس از عبور از چند عدد آن ها به تدریج، کامپیوتر ایستگاه برای شما تعریف می کند که واقعا چه اتفاقی رخ داده است.
ادامه نوشتار دارای اسپویل داستان بازی است!
در همان نیمه اول متوجه می شوید که شما به عنوان یک انسان هیچ اراده ای از از خود ندارید و تصمیمات و فعالیت های شما ترکیبی از ایده های شما و دستورات کامپیوتر است. البته با توجه به زمان گمراه کننده و منطقی تام (رایانه ایستگاه) مجبوریم به این برسیم که راه نجات همکاری با تام است. البته از این جای کار کم کم مشخص می شود که در واقع خدمه پس از کشف این که توسط تام در حال کنترل بودند، از دست او فرار کرده اند ولی سورپرایز اصلی جای دیگری است و کشف اصلی این جا است که حیات کشف شده در سطح اروپا قابلیت ترمیم DNA را دارد. این یعنی حیات کشف شده اگر با DNA انسان ترکیب شود، معنی حیات ابدی برای انسان ها دارد. ولی این امر در ظاهر زیبا است ولی در باطن تام به سرعت به شما گوشزد می کند که این حیات ابدی یعنی این که دیگر انسانی نمی میرد، این یعنی اگر شما دچار سرطان شوید دیگر هیچ راهی برای رهایی از آن وجود ندارد و شما تا آخر عمر در رنج و درد خواهید ماند. این یعنی دیگر راه حل طبیعت برای ایجاد تعادل از میان خواهد رفت و راه طبیعت مرگ است. بدون مردن موجودات زنده دیگر جایی برای حیات جدید وجود نخواهد داشت و این یعنی خارج شدن کنترل جمعیت از همین قید و بند های ساده اش و نتیجه نهایی آن نایابی مواد غذایی در ده سال آینده خواهد بود. به همین دلیل مجموعه سازنده پایگاه فضایی شما، پس از ان که متوجه می شوند همه پرسنل پایگاه به این بیماری یا دوا (یا هر چه که اسمش را می خواهید بگذارید) دچار شده اند، دستور قرنطیه پایگاه را صادر می کند و این وظیفه تام است که شرایط قرنطینه را بر قرار نگاه دارد. اما پس از برقراری تماس بین اوا ( شخصیت شما) و سارا (دیگر شخصیت زنده موجود در داخل پایگاه) حالا شما تصمیم می گیرید که دیگر کنترل تام بر شما کافی است و نسبت به خارج کردن چیپی که سبب ایجاد کنترل تام بر شما می شود، اقدام کنید و این جا است که سورپزایز اصلی بازی نشان داده می شود و بعد از خارج کردن چیپ، تصویر بازی به کل قطع می شود و متوجه می شوید در تمام طول بازی شما کنترل تام را بر عهده داشته اید و نه اوا. در این میان اوا و سارا اعتقاد دارند که این میکرو ارگانیزم باید به زمین منتقل شود و این مایه خوشبختی نهایی انسان ها خواهد بود ولی تام و سازنده اش معتقدند که آلوده شدن تیم اکتشافی دلیلی است که نشان می دهد نباید آن ها به هیچ وجه به زمین بازگردند و حالا اوا و سارا برای خاموش کردن تام به سمت اتاق کنترل حرکت می کنند و شما باید تصمیم بگیرید که به آن ها اجازه این کار را بدهید یا این که به دستورات عمل کنید و در ان جا شما هستید و یک ریلگان در برابر سارا و اوا و تصمیم نهایی با شما است.
پایان اسپویلر!
بازی دارای دقیقا ۷۰ مرحله است که حل کردن معمای هر کدام چیزی ما بین ۳۰ ثانیه تا ۳۰ دقیقه زمان می برد که به طور واضحی، مراحل ابتدایی بسیار راحت خواهند بود و از میانه بازی بعد مراحل به تدریج سخت و سخت تر می شوند تا جایی که شاید در برخی مراحل مجبور شوید، ساعت ها به بخش هایی فقط نگاه کنید تا بتوانید منطقی قابل درک برای عبور از آن ها کشف کنید. کل منطق بازی بر اساس باز کردن درب هایی خواهد بود که راه خروج شما به مرحله بعدی می باشد. در این راه شما به گوی های انرژی، سوییچ ها، جعبه های انرژی، پل ها و ربات ها و سایر عناصر موجود نیاز دارید.
گوی های انرژی که می توانند یک سوییچ را فعال کنند، پایه کلی گیم پلی بازی محسوب می شود که شما گرفتن آن ها به وسیله سلاح خود را دارید و در هر زمان حداکثر ۳ عدد از آن ها را می توانید با خود نگه دارید و در پایان هر مرحله و با عبور از در، تمام گوی های جمع شده توسط شما از بین خواهد رفت و بنابراین راهی برای ذخیره آن ها برای مراحل بالاتر وجود ندارد. این گوی ها در ۴ رنگ آبی، بنفش، سبز و قرمز قرار دارند که رنگ آبی، توانایی فعال کردن یک سوییچ به صورت کامل و دایم را دارد. بعد از آن گوی های سبز و بنفش هستند که به صورت متناوب روشن می شوند و این دو رنگ کاملا متفاوت همدیگر روشن می شوند و در زمانی که سبز ها روشن می شوند، بنفش ها خاموش می شوند و بر عکس. در نهایت گوی های قرمز نیز برای مدت زمان کوتاهی فعال می مانند و سپس به طور کامل (تا زمان پرتاب بعدی) خاموش می شوند. معما های بازی، خصوصا معما های اتاق های پنهان (تعدادی از اتاق ها که در مراحل قبل از شش مانند قبل از ۲۶ و یا قبل از ۴۶ وجود دارند و معما های بسیار بسیار سختی با خود به همراه دارند) و خصوصا معما های اواخر بازی، به شدت از این ترکیب ها استفاده می کنند. همچنین به سبک سری پرتال، در بازی با استفاده از جعبه ها و یا سایر اجسام دارای وزن می توانید، محل های حساس به وزن را فعال کنید. از جایی به بعد که متوجه می شوید تام در واقع کنترل شما را در دست دارد هم با اتحادی نا نوشته با او، حالا شما دسترسی به روبات ها و دوربین های تام را نیز به دست می آورید. روبات ها توانایی گرفتن گوی های انرژی را دارند و دوربین ها نیز توانایی شناسایی محیط ( به دست گرفتن کنترل بعضی روبات ها ) یا تغییر وضعیت کلید ها را دارند که باز هم برخی مراحل بازی بر مبنای استفاده از این قابلیت طراحی شده اند. البته باید گفت افزوده شدن قابلیت ها و امکانات بیشتر باعث راحت شدن بازی نمی شود وبه طور قطع پیش نیازی برای سخت تر کردن مراحل بالاتر می باشد که باید گفت مراحل انتهایی به جز یکی دو مرحله انتهای بازی به شدت سخت می شوند و اگر نخواهید از راهنما های آنلاین برای عبور از مراحل استفاده کنید، قطعا کار سختی پیش رو خواهید داشت.
در خصوص طراحی محیط و فضا سازی باید گفت سازندگان به طور قطع از عنوانی مانند پرتال الهام گرفته اند. محیط ها، شامل اتاق هایی با تم رنگی سفید و طوسی هستند که کار آن ها شبیه سازی یک محیط استریلیزه و پاک برای انجام آزمایشات فضایی می باشد که البته حالا شما تبدیل به سوژه آزمایشی شده اید. جدای از آن تقریبا در هر اتاقی می توانید اثری از دوربین های تام پیدا کنید که در واقع برای القای حس تحت نظر بودن شما در بازی قرار داده شده است. جدای از آن پل های اتوماتیک و طبقه های متحرک نیز حسی کاملا اتوماتیک گونه به محیط های بازی می دهند. در طول مراحل بازی نیز اکثرا شاهد یک موسیقی ملایم هستیم که به حفظ تمرکز شما برای عبور از معما ها به شدت کمک می کند ولی در صورتی که به معما های انتهایی بازی برسید، به طور قطع هیچ چیزی جلوی پرتاب کنترلر یا شکستن صفحه کلید را نمی گیرد! جدای از آن صدا گذاری شخصیت ها نیز به زیبایی صورت گرفته است، خصوصا شخصیت تام که با صدای دلنشین و زیبایش من را به شدت به یاد مایکل فسبندر می انداخت!
در کل باید گفت که این عنوان به طور قطع از یکی از بزرگترین عناوین سبک پازل، یعنی پرتال ایده گرفته است و البته که این امر به هیچ عنوان به بازی اصلی آسیب نرسانده است و بیشتر سبب بهبود آن شده است. البته جدای از فضا سازی و شخصیت ها (یک خانم و یک هوش مصنوعی شیطانی) و اسلحه کاراکتر بازی (در هر دو بازی سلاح برای باز کردن یا ایجاد درب به کار می رود) شباهت دیگری وجود ندارد. پرتال در باره بشریت از دست رفته است و تورینگ تست درباره نجات آن. در سوی دیگر شکل و ظاهری مراحل و طریقه عبور از آن ها به همراه تجهیزات موجود برای گذر از آن ها، این عنوان را متمایز کرده است.
ولی باید اذعان داشت که از حداقل از نظر معما ها، به نظر می رسد که معما های پرتال کمی آسان تر هستند. اما از نظر داستانی و جو آن باید گفت که تورینگ تست داستانی جدی تر و جالب تر برای ارائه دارد و نکته زیبا تر در باره آن این است که بازی دارای چندین پایان متفاوت است (البته در طول داستان هیچ تصمیمی برای انتخاب وجود ندارد و فقط یک تصمیم پایانی خواهید داشت). ولی باید گفت با تمام این تفاسیر به دلیل بازار یابی ضعیف تر، این عنوان به هیچ وجه موفق به کسب ذره ای از موفقیت های فروش و منتقدین، نسبت به سری پرتال را کسب نکرد که واقعا برای عنوانی به این خوبی، ناراحت کننده است ولی اگر از سبک پازل و سوزاندن فسفر لذت می برید باید گفت تهیه این عنوان یک وظیفه بر دوش شما است.
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
نظرات
کلیت بازی شباهت زیادی به Portal داره. تو پورتال هم به عنوان یه سوژه آزمایشگاهی تو یه مجتمع تحقیقاتی بزرگ بازی رو شروع میکنی در حالیکه هیچکس اونجا نیست و فقط صدای زنانه ی هوش مصنوعی بازی شنیده میشه و باید معماهای محیطی رو حل کنی تا آخر بازی.
ممنون بابت مقاله ی مفید از اقای باجلان چند وقت پیش این بازی رو تو pc داشتم بازی می کردم متاسفانه نتونستم اونطور که باید باهاش ارتباط برقرار کنم دلایل زیادی هم می تونه دخیل باشه در این مساله از گرافیگ فنی ضعیف تا گیچ کردن بازیباز برای یافتن راه درست و پیشروی در بازی به هر حال تشکر فراوان بابت نقد موشکافانتون
یه در خواستی از شما داشتم اقای باجلان اگر می شه بازی outlast 2 رو از منظر روانشناسی و نگاه ماورایی یه بررسی اجمالی اگر داشته باشین دستتونو می بوسم
فقط از نظر کلیت کمی شباهت داره ولی جزییاتش متفاوته و پیش زمینه داستانیش هم تفاوت داره. گرافیکش به ظاهر که قشنگه البته اگر به گروه خونی سیستم ما بخونه…
تشکر بابت نقد زیبا و متفاوت از اقای باجلان. خسته نباشید
واقعا داستان جالبی داشت و خیلی شبیه به پورتال بودنش واسه من جذابش کرده بود.من که اخر سر زدم سارا و اوا رو شتک کردم.
مسخره ترین جای بازی هم اون اتاق مخفیه اخر بود که واسه حل کردنش نیاز به یه دانش خاص بود و واقعا نمیشد حلش کرد
اگه با بازیای معمایی حال میکنی حتما پیشنهاد میکنم بازی کنی،من تا آخرش رفتم
واقعا عالیه
من این بازی رو تقریبا یک هفته پیش تموم کردم. فقط هم برای یکی از مراحل وسطی بازی مجبور به استفاده از راهنمای آنلاین شدم.
بقیه اش خیلی راحت بود.
البته مرحله ۷۰ رو به روشی حل کردم که فکر نمی کنم راه حل سازندگان بازی باشه. از مکانیک قل خوردن وزنه بر اثر برخورد استفاده کردم !!
ولی نکته اینجاست که اون اتاق های مخفی رو ندیدم !
کجا هستن ؟ چطور باید بهشون رسید ؟
همین میان مرحله ها هستن دیگه. چون یه اچییومنت به برای secret room داشت منم بهشون همین اسم رو دادم ولی واقعا زیاد مخفی نیستن !
این بازیا مغز خفنی می خواد
سلام
منم چند بار خواستم راهنمایی آنلاین استفاده کنم آخرشم یادم نیست استفاده کردم یا نه! 😀
بازی خوبی بود بین این همه بازی بکش و برو بازی که شبیه پورتال باشه کم گیر میاد
متشکرم
خسته نباشی محمد حسین عزیز :yes: :yes:
مشخص هست با عنوانی مثل پورتال طرف هستیم و بازی کردن این عناوین رژیم غذایی خاصی میخواد حتما توصیه میشه قبل از بازی و در حین بازی عناب و گردو مصرف بشه
نقد خوبی بود
عناب و گردو رو خوب اومدی خخخخ
مغز ماهی هم خوبه. هر کی ندونه فک میکنه داریم درباره المپیاد فیزیک حرف میزنیم :rotfl:
:rotfl: :rotfl: :yes: :yes:
یاد remember me افتادم.
اسم remember رو بردی یاده اون باس توی رینگ افتادم که هیکل گنده ای هم داشت یا اون معمای سخت حروف
عنوان خوبی بود :yes: :yes:
اون باس اسمش kid-x mas هست.یک اهنگ فوق العاده هم همزمان با مبارزه پخش میشد.
اونم معمای حروف هم من یادمه سر درنیاوردم سرچ کردم جواب رو از تو اینترنت پیدا کردم. :laugh:
چطوری اسم باس ها خاطرت مونده؟؟ :laugh:
ایول داری خداییش :yes: :yes:
بازی بسیار خوبی بود به خصوص پایان خاص و فوق العادش,بنده به مشکلی برنخوردم تو معماهای بازی ولی منطق معماها در برابر شاهکاری همچون portal یه مقدار لنگ میزد ولی در کل منتظر بازی بعدیشون هستم :yes:
تشکر از نویسنده محترم
جالبه که متای این بازی بر روی کنسول ps4 74 شده ولی با این تفاسیری که کردین اگه بتونم حتما بازیش میکنم :yes: :yes:
یادمه توی یکی از مراحلش یه کامپیوتر قدیمی بود که میشد باش صحبت کرد و یه رمز خاصی می خواست. کسی میدونه قضیه اش چیه؟
من پورتال رو تجربه نکردم. ولی به نظر میاد به talos principle هم خیلی شبیه باشه
با سلام و احترام به دوستان عزیز
باید خدمت شما دوست گرامی عرض کنم که بنده این بازی رو در حال حاضر روی ۶۰ فریم به بالا بازی میکنم و مشکلی از بابت فریم و بالا بودن اون ندارم دوست عزیز.