من اینجا ریشه در خاکم | پیش نمایش Call of Duty WWII
بدون شک سری Call of Duty با وجود طرفدارن فراوانش، یکی از تاثیرگذارترین بازیهای ویدئویی تاریخ است. عنوانی که با پرداختن به نبرهای بزرگ جنگ جهانی دوم، مانند یورش به ساحل نرماندی در نسخه دوم، در کنار سری بینظیر Medal Of Honor سبک تیراندای اول شخص را به پیش راندند و رنگ بویی جدید را به بازی های ساخته شده بر اساس جنگ جهانی دوم بخشیدند. اما پس از گذشت چند سال و کم رنگ شدن حنای موضوعات مربوط به جنگ جهانی دوم در میان مخاطبان، سری Medal of Honor با گم کردن راهش،کم کم از گردونه رقابت خارج شد. اما در نقطه مقابل سری Call of Duty با روی کار آمدن دو فرد نابغه، یعنی جیسون وست (Jason West) و وینس زامپلا (Vince Zampella)، مسیری کاملاً متفاوت را برگزید.
این سری با کوچ کردن به نبردهای مدرن و پشت سر گذاشتن جنگهای جهانی، به سمت و سوی مبارزه با تروریسم جهانی و فجایع امروزی در کشورهای غربی روی اورد و به وسیله سبک جدید و تقریباً سینمایی استدیو Infinity Ward موفقیتی چشم گیر را کسب کرد. موفقیتی که تا پایان سه گانه Modern Warfare و چندین نسخه پس از آن هم ادامه داشت. اما دیری نپایید که مشکلات حقوقی ناشر سری یعنی Activision با وست و زاپلا، مقدمات جدایی این دو نفر از استدیو Infinity Ward را ایجاد کرد.
با جدایی این دو نفر که بدون شک مغز متفکر پشت پیشرفت های سری در دو شماره اول سری جنگ اوری نوین بودند، شماره سوم با روندی ضعیف تر ساخته شد و سری رفته رفته آن جادوی همیشگی خودش را در گودال فراموشیها گم کرد. البته بدون شک جدایی وست و زامپلا را نمی توان دلیلی بر ناموفق شدن سری Call of Duty دانست، چرا که سری همچنان با قدرت به فروشی حیرت انگیز ادامه میداد و همچنان طرفداران بسیاری در میان مخاطبان داشت. اما بدون شک، روند پیش گرفته شده توسط Activision ضربههایی را بر پیکره سری زد و سری را در مسیری قرار داد که بیشتر از یک عنوان شوتر جنگی، شبیه به عنوان علمی تخیلی باشد.
تغییرات اعمال شده چندان به مذاق همه مخاطبان خوش نیامد و این موضوع را می توان از تغییر مسیر ناگهانی و البته … کمی مشکوک سری دریافت، سری Call of Duty طی تصمیمی ناگهانی و درست یک سال پس از موفقیت عنوان قابل تحسین Battlefield 1، در زمان به عقب برگشت و تصمیم گرفت روایتی ضدجنگ (!) را در قالب داستانی در جنگ جهانی دوم به تصویر بکشد. از ان جایی که سال های طلایی سری، بدون شک در میان دو نسل از بازی هایی که جنگ جهانی دوم و جنگ های نوین را روایت می کردند قرار دارد، بازگشتن سری به میانههای قرن بیستم چندان هم دور از انتظار نبود، چرا که بسیار دیدهایم، هر بار که یک سری قدرتمند و جذاب از مسیر خارج می شود، سعی می کند با بازگشت به ریشههایش، دوباره به سال های موفقیت چنگ بیاندازد. اما در میان این بازگشت های بیمحبا و چنگ زدنها به آسمان، کم پیش آمده که سازندگان جدید بتوانند عصاره اصلی ریشههای یک سری را دوباره و دوباره بازسازی کنند. چرا که قدیمی ها روش و رسومی خاص برای این کار داشتهاند و حالا، یافتن فرمولی جادویی ساخت یک بازی در جنگ جهانی دوم، چندان کار سادهای نیست.
با این حال، سازندگان این نسخه در استدیو Sledgehammer Games امید بسیاری به ساخته جدیدشان بستهاند و قولهای بسیاری را به مخاطبانشان میدهند. قولهایی که در صورت به وقوع پیوستنشان، بدون شک ما را صاحب یکی از بهترین نسخههای سری Call of Duty میکنند. نسخهای که هم به ریشههایش برگشته و هم توانسته با نوآری، جذابیت بیشتری به نبردهای تکراری جنگ جهانی دوم ببخشد.
سخنی از دل…
این قسمت از پیش نمایش را به قصد، برای کمی غر زدن و ابراز ناراحتی از سیاستهای Activision در قبال سری Call of Duty مینویسم. به این مقصود که کمی از بار ناراحتیهای پیش آمده به واسطه همین سیاستها کم شود و در دلی کرده باشم با دوست داران سری.
بیایید رو راست باشیم، بدون شک سری Call of Duty در چند سال اخیر و با روند عرضه سالانه، سیری نزولی را طی کرد که بسیار از آن گفتهایم و گفتهاند. از دوشیده شدن بیش از حد نام سری توسط ناشر گرفته تا استفاده از ایدههایی که حتی برای یک عنوان علمی تخیلی هم زیاده روی محسوب میشوند. از طمع ناشر و پول پرستیاش بسیار گفتیم و از ناراحتیهایمان، چه دعواهایی که بر سر مشکلات نسخههای قبلی راه نینداختیم و چه روزهایی که با وجود دانستن و آگاه بودن از مشکلات بازی مورد علاقهمان از آن دفاع نکردهایم. اما هرچقدر که از سیاست های ناشر سری و از روند سالانه عرضه بازیهای سری هم ناراحت باشیم، بازهم نمی توانیم انکار کنیم که Call of Duty یکی از بهترین های ژانر است، ژانری که با وجود بازیگران بسیار، همچنان Call of Duty را با تمام ضعفهایش به عنوان یکی از مهم ترین اعضا میشناسد. در کنار اهمیت بیش از حد سری، باید اعتراف کنم که به عنوان یکی از منتقدین شدید نسخههای اخیر، امید بسیاری به نوآوری جدید ناشران و سازندگان نسخه جدید بستهام. از این جهت باید بگویم که مقصودم از این سخنان، دفاع از نسخه جدید نیست، اما قصد دارم بگویم که بدون هیچ شکی، این نسخه می تواند نوید بخش عرصهای جدید و دورانی نو باشد. دورانی که با عرضه شدن Call of Duty: Ghost و یا Call of Duty: Infinite Warfare هم انتظار آغاز شدنش را میکشیدیم، اما از ته دلمان می دانستیم که انتظار بیهوده است. اما حالا و با خبرهای خوشی که از جانب جنگ جهانی می رسد، ته دلمان هم اندکی روشن شده، سری Call of Duty قصد دارد از تکنولوژیهای بیهوده که مدام آن را از حرکت کردن باز میداشتند، دل بکند و با برگشتن به خاک و خانهی اجدادیاش، به سراغ ریشههایش برود. ریشههایی که اول بار در جنگ جهانی رشد کردند و درختی تنومند ساختند، درختی که با سرنهادن به آسمان، به ناگه گمراه شد و حالا، پس از شکستهای فراوان و سرهایی که به سنگی سخت خورده، به خانه برمیگردد.
بازگشت Call of Duty به ریشههایش قطعاً روندی مشکوک را طی میکند، روندی که سال گذشته Battlefield 1 با طی کردن آن به موفقیتی بزرگ رسید. و حالا Call of Duty پا در همان مسیری نهاده که موفقیتی بزرگ را برای رقیبش ساخته؛ سفر در زمان به سمت عقب و رسیدن به ریشهها. این موضوع باعث می شود که دو سری از مهم ترین عناوین اکشن اول شخص، با بازگشت به گذشته، گیمپلی ای به مراتب کندتر و حساس تر را جایگزین سرعت کنند، سرعتی که با هرچه جلوتر رفتن در زمان بیشتر می شد و در نهایت نتوانست مخاطبان را راضی کند. با بازگشت این دو سری به جنگهای جهانی، بدون هیچ شکی باید در انتظار بازیهای بیشتری با محوریت جنگ جهانی اول و دوم باشیم. و باید دید در این عرصه پر بازیگر، همچنان این دو فرنچایز می توانند پادشاهی هایشان را حفظ کنند یا نه!
فرار به گذشته
سری Call of Duty برای اولین بار پس از نسخه دوم سری، حالا بازهن پا به فرار گذاشته است (به دنبال تغییرات بزرگ است). این سری همیشه با نگاهی رو به جلو، صحنههای از پیش مشخص شده سینمایی، روندی خطی و البته جذاب – و یا گاهی به شدت عذاب اور- توانسته بود نظر مخاطبان را جلب کند. اما با تکرار فرمول موفق سری و پیشرفت بیش از حد در زمان، به بن بستی رسید که تنها راه فرار از آن را گذشته می یافت، گذشتهای که در آن، خیابان مذکور هنوز بیابانی وسیع بود و بن بستی وجود نداشت.
این فرار بزرگ، Call of Duty را به طور ناگهانی به سالهای انتهایی جنگ جهانی دوم، یعنی اواسط سده بیستم میلادی می برد. جایی که نیروهایی متفقین با یورشهای همه جانبه به نیروهای ناتزی آنها را به عقب میراندند. بدون شک روایت داستانی غمزده با درونمایههای ضد-جنگ در حال و هوای سالهای پایانی جنگ جهانی دوم، با توجه به تلفات بسیار، خستگی نیروها و ناامیدی تزریق شده به چهره اروپا، میتواند زمینهای بسیار سیاه و تاریک را به بازی ببخشد. زمینهای که سازندگان قطعا به دنبال بازنمایی آن هستند. تم تاریک و سیاه اما زیبایی که سازندگان به دنبال خلق کردن آن هستند، در سال های انتهایی جنگ میتواند شرایطی همچون فیلمهای سینمایی موفق مربوط به جنگ جهانی دوم، مثل نجات سرباز رایان و دانکرک را به بازی ببخشد. فضایی که به خوبی ثابت شده با وجود اشباع شدن بازار از جنگ جهانی دوم و قصههای مربوط به آن، هنوز هم پاسخ گو و جذاب است و می تواند تضمینی برای پیروزی یک عنوان باشد. با این همه، هم چنان باید پذیرفت که بازگشت به جنگ جهانی دوم، خطرات بسیاری را چه در بخش روایت و چه در بخش گیمپلی، متوجه نسخه جدید سری Call of Duty خواهد کرد. در ابتدا این سری پس از مدتی طولانی باید در پرداخت شخصیتهای داستانش موفق عمل کند و با روایت قصهای جذاب، بخش کمپینی دوست داشتنی را رقم بزند، چرا که Call of Duty حتی با وجود بخش چند نفره جذابش، هنوز هم تکیه بسیاری بر کمپینهای داستانیاش دارد.
از طرف دیگر، بازگشت به جنگ جهانی دوم، به معنای ترک کردن لباسهای عجیب و غریب و زرههای نظامی پرقدرت و همچنین نبردهایی در خلاء است. این مهم در کنار سلاحهای قدیمی، کندتر شدن گیمپلی را به امری اجتناب ناپذیر تبدیل میکنند کندتر شدنی که ممکن است بعضی از طرفدران سری را ناخشنود کند. با این حال، فرار سری Call of Duty به گذشته، امری خردمندانه به نظر میرسد و میتواند نوید بخش یک عنوان جذاب باشد.
ریشه در خاک
بخش داستانی Call of Duty WWII با بازگشت به سالهای ۱۹۴۴ تا ۱۹۴۵، قصد دارد تا سالهای پایانی جنگ جهانی دوم را با تکیه بر داستان جوخه ای ۱۲ نفره از بخش اول پیاده نظام ارتش ایالات متحده روایت کند. شما در میان این ۱۲ مرد که ترکیبشان یاداور آثار بزرگی همچون نجات سرباز رایان است، کنترل دو سرباز را به طور اخص به دست خواهید گرفت. اولین شخصیت قابل بازی در بخش داستانی، سرباز رونالد دنیلز (Ronald Daniels) است که با نام مستعار رد (Red) شناخته میشود. همچنین جز سرباز رد، شما نقش یکی از بهترین دوستان او، یعنی سرباز رابرت زوسمان را هم برعهده خواهید داشت. نکته مهم در رابطه با این دو شخصیت این است که به رسم تمامی آثار مربوط به جنگ جهانی دوم و به منظور هرچه پست تر نشان دادن ناتزیها، بازهم قرار است که مخاطب در نقش شخصیتی یهودی به ایفای نقش بپردازد.
رابرت زوسمان، یکی از شخصیتهای اصلی بازی و دوست صمیمی رد دنیلز، یک امریکایی یهودی است که به جنگ جهانی دوم فرستاده شده، او به همراه ۱۱ سرباز دیگر، نقشی مهم را در وقایع پایانی جنگ جهانی دوم که به شکست هیتلر، نابودی تقریبی حذب ناتزی و در نهایت سقوط برلین انجامید ایفا خواهند کرد.
بخش کمپین طبق روایت خاصی که در سالهای انتهایی جنگ در پیش میگیرد، نبردهایی مهمی را پوشش خواهد داد، برای هرچه بهتر درک شدن شرایط جنگ جهانی دوم، و همچنین بازسازی یکی از بزرگ ترین نبردهای تاریخ جنگ جهانی، سازندگان با بازسازی روزی موسوم به D-Day، رسیدن نیروهای متفقین به ساحل نرماندی در فرانسه و پس از آن نبردی که در این ساحل درگرفت را به طور کامل بازسازی کردهاند. خوش بختانه تم تاریک و احساسی بازی که تکیه بسیاری بر شخصیت پردازی خواهد داشت، از تکرار مکررات در این نبرد جلوگیری خواهد کرد و تجربهای خونین و دهشتناک را برای مخاطبانش رقم خواهد زد. البته باید دید سازندگان در خلق اتمسفر تاریک اما زیبایی که قولش را دادهاند تا چه حد موفق خواهند بود.
همچنین برای پرداخت هرچه بیشتر به شخصیتهای داستان، سازندگان تصمیم گرفتهاند تا نبردهایی در سالهای ابتدایی تر جنگ جهانی دوم را هم بازسازی نمایند. درست است که عمده وقایع بازی در سالهای ۴۴ و ۴۵ رخ میدهند، اما در مواقعی از بازی، داستان به سراغ وقایع میان سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۴ خواهد رفت تا با پرداخت هرچه بیشتر شخصیت ها و پیشینه روابط آن ها در شرایط جنگی، لحظات احساسی تر و دردناک تری را خلق کند، لحظاتی که همه ما می دانیم در صورت موفق بودن می توانند تا مدتها قلبمان را به درد بیاورند.
در کنار وجود رد دنیلز و رابرت زوسمان، در مواقع خاصی از داستان، شما کنترل یکی از رهبران مقاومت فرانسه را هم بر عهده خواهید گرفت. این رهبر مقاومت که یک زن است، با نام Rousseau شناخته میشود و قرار است به ایجاد نقطه نظری دیگر از جنگ جهانی دوم در بازی کمک شایانی کند. همچنین سرهنگ آرتور کرولی (Arthur Crowley) هم به عنوان نمایندهای از نیروهای مبارز انگلیسی برای مدتی قابل بازی خواهد بود. به قصد ایجاد کردن نگاهی متفاوت نسبت به جنگ جهانی دوم در Call of Duty WWII سازندگان، سعی کردهاند تا فقط این جنگ را از دیدگاه سربازان امریکایی که معمولاً به عنوان فاتحان جنگ شناخته می شوند (آن هم درحالی که فاتحان کسان دیگری بودهاند) به تصویر نکشند. و به همین دلیل، شاهد وجود شخصیتهای فرعی بسیار متفاوتی در بازی خواهیم بود، از یک خانواده آلمانی و اعضای کوچکتر آن گرفته تا یکی از افسران SS و شخصیتی افریقایی- امریکایی. این موضوع به سازندگان کمک می کند تا دیدگاه های متفاوت ضد جنگشان را در کنار ایجاد کردن فضایی کاملاً احساسی در بازی به تصویر بکشند. استفاده از یک خانواده آلمانی و اهمیت دادن به یک افسر ارشد SS می تواند نوید بخش این باشد که در Call of Duty WWII شاهد نگاهی متفاوت نسبت به آلمانیهای حاضر در جنگ هم باشیم.
Call of Duty WWII می تواند در بخش کمپین، با ارائه دادن داستانی زیبا و احساسی که با توجه به نمایشهای بازی بسیار جذاب به نظر می رسند، موفقیتی تضمین شده به دست بیاورد. همچنین وجود شخصیتهای فرعی بسیار در کنار شخصیتهای اصلی پرتعداد و البته جوخه ۱۲ نفری سربازان امریکایی که قرار است تک تکشان نقشی مهم در بازی داشته باشند، بدون شک می تواند شرایط را برای خلق داستانی کاملاً احساسی و درام فراهم کند. داستانی که طبق گفته سازندگان این بار بدون هیچ گونه ترس و حیایی قصد دارد زشتیهای جنگ را به تصویر بکشد. از این رو، در Call of Duty WWII شاهد اشارههای مستقیم به کمپهای کار اجباری، نسل کشیهای ناتزیها در جنگ جهانی و همچنین خشونتی بی پرده خواهیم بود. خشونتی که می تواند تضمین کننده توجه بسیاری به بازی باشد. از سوی دیگر میدانیم که پرداختن به مسئله کمپهای کار اجباری و نسل کشی در طول جنگ جهانی هم بی پاداش نخواد ماند. با این حال از Call of Duty WWII انتظار داریم، همانطور که سازندگان قول دادهاند، دیدگاهی متفاوت از جنگ و حتی آلمانها را به تصویر بکشد، دیدگاهی که تکرار مکررات نبوده و بتواند احساس جمعی جدیدی را در میان مخاطبان اثر ایجاد کند.
وجود یک جوخه کامل در بازی و روابط میان آن ها نمایانگر توجه سازندگان به مقوله شخصیت پردازی است، مقولهای که می تواند اهمیت بسیاری برای Call of Duty WWII داشته باشد. از سوی دیگر نمایشهای بازی به خوبی نشان میدهند که موضوعات احساسی نقشی اساسی در بازی خواهند داشت. این موضوعات در کنار شخصیتهای قابل بازی پرتعداد، بازسازی نبردهای مهم مانند نرماندی و آزادسازی پاریس، قطعاً نوید دهنده بخش داستانی جذابی خواهند بود. بخش داستانی زیبایی که همیشه تکهای مهم از هویت سری Call of Duty بوده است و می تواند بار دیگر تضمین کننده پیروزی این عنوان در بازار و در نزد منتقدان باشد. عنوانی که با برگشتن به ریشههایش، قصد دارد بار دیگر قصه گویی در عناوین مربوط به جنگ را متعالی تر کند.
ترمیناتور بی ترمیناتور
یکی از جذابیتهای نسخه چهارم در سری Call of Duty و اولین نسخه در سری جنگ اوری نوین، بدون شک روی اوردن سری به سیستم سلامتی جدیدی بود که در آن سالها سر و صدای بسیاری راه انداخته بود. به واسطه این سیستم سلامتی، بستههای درمانی کلاسیک رفته رفته از بازیهای تیراندازی اول شخص حذف شده و خطهای سلامتی که میزان سلامتی باقی مانده برای کرکتر شما در بازی را به نمایش میگذاشتند، به فراموشی سپرده شدند.
به واسطه سیستم سلامتی جدید، پناه گرفتن و پنهان شدن در بازیهای تیراندازی، معنای جدید پیدا کرد. در این سیستم جدید، شما بدون دسترسی به بستههای سلامتی و فقط با دور بودن از خط آتش دشمن و پس از مدت کوتاهی استراحت، تمامی سلامتی خودتان را باز می یافتید. در چنین شرایطی، سازندگان مختلف دست به خلاقیت زده و از آسان تر شدن بازیهای تیراندازی به واسطه این سیستم جلوگیری کردند. اما متاسفانه چنین تدبیری در رابطه با سری Call of Duty اندیشیده نشد. پس از گذشت یک دهه از استفاده از چنین سیستم سلامتی جدیدی، و بالاخص در بازیهای متاخر سری که امکاناتی جدید و مدرن را در اختیار شما قرار می دادند، شخصیتهای قابل بازی در سری Call of Duty کم کم به نابودگرانی غیرقابل شکست بدل می شدند. موجوداتی که با سرعتی باورنکردنی میدویدند، پرواز میکردند، از دیوارها و لبههای بالا می رفتند و حتی پس از مدت کوتاهی تمامی زخمهایشان را درمان می کردند.
این موضوع شاید در ساخت ریتمی سریع برای گیم پلی مفید بود، اما قطعاً ضرباتی را به گیم پلی اصیل سری وارد می کرد و هرروز به آسان تر شدن بازی و در نهایت کاهش چالشها که یکی از عوامل جذابیت هستند، می انجامید. با نگاه به چنین پدیدهای، سازندگان دست به کار شده و در طی خلق گیم پلی نسخه جدید، تغییراتی را اعمال کردهاند.
به طول کلی، سعی شده تا گیم پلی و حس منتقل شده از طریق آن در Call of Duty WWII نسبت به نسخههای قبلی متفاوت باشد. در ابتدا این امر با هرچه کندتر شدن گیمپلی ممکن شده است. دلیل اصلی کندتر شدن گیم پلی بازی، بدون شک بازگشت به سالهای دور جنگ جهانی دوم و دور شدن هرچه بیشتر از ابزارهای امروزی است. سربازهای شما در جنگ جهانی دوم نه از زرههایی با اسکلت خارجی بهره می برند و نه از سلاحهایی کاملاً اتوماتیک. به همین دلیل در ابتدا امکان دویدن در بازی، به شدت کنترل شده و محدود است. سربازان در جنگ جهانی دوم و بسته به شرایط محیطی، می توانند برای مدتی محدود با سرعت در میدان نبرد حرکت کنند. این موضوع بدون شک تاثیر بسزایی در سرعت نبردها خواهد داشت، اما بدون هیچ شکی به نزدیک تر شدن هرچه بیشتر مبارزات به واقعیت کمک خواهد کرد.
همچنین عدم وجود سلاحهای قدرتمند نسخههای قبلی و استفاده از اسلحههای قدیمی اما جذابی مثل M1 بدون شک تجربهای منحصر به فرد اما کندتر نسبت به نسخههای قبلی سری را در اختیارمان خواهد گذاشت. اما بیایید فراموش نکنیم که گیم پلی کند تر هرگز به معنای سرگرمی و تفریح کمتر نیست. کندتر شدن گیم پلی می تواند به اعمال تاکتیک و بهره بردن از سلاحها و امکاناتشان در بازی کمک بسیاری بکند. همچنین به شما می اموزد که یک سرباز در میدان جنگ به هیچ چیزی جز سلاحش وابسته نیست و هیچ چیزی جز سلاحش نمی تواند ناجی او باشد. این موضوع بدون شک در راه رسیدن سازندگان به هدفشان، یعنی نشان دادن چهره واقعی جنگ و نبردهای جنگ جهانی دوم، اثر گذار خواهد بود. چرا که ان ها قصد دارند بر خلاف بازیهای قبلی سری، تجربه گیم پلی را به اصطلاحی مثل پوتینها روی زمین نزدیک کنند. در چنین شرایطی دیگر سربازها در آسمان و نبردهایی فضایی سیر نمی کنند و همه چیز درست همانند یک نبرد واقعی، با شرایطی سخت، طاقت فرسا، بی رحم و سیاه و کشنده دنبال خواهد شد.
به منظور رسیدن به چنین هدفی، سازندگان چند تغییر کوچک اما مهم را در گیم پلی اعمال کردهاند. در بخش ابتدایی، سیستم سلامتی خودکار به طور کامل از Call of Duty WWII حذف شده است. در واقع پس از حذف شدن عامل سرعت ترمیناتورهای Call of Duty، حالا سازندگان هیلینگ فاکتور را هم از شما گرفتهاند. با این حال هنوز جای بحث وجود دارد که سیستم سلامتی بازی به طور کامل چگونه عمل خواهد کرد. به نظر می رسد در Call of Duty WWII بستههای سلامتی هم وجود نخواهند داشت و شما برای بازیابی سلامتی مجبور هستید تا از افراد دیگر جوخه کمک بگیرید. در چنین شرایطی روحیه همکاری و هماهنگی تیمی افزایش پیدا خواهد کرد. زیرا شما برای زنده ماندن و پیشروی در نبردها بدون هیچ شکی به یارانتان نیاز خواهید داشت. به نظر می رسد سازندگان این مکانیک را برای رسیدن به لحظات دراماتیبک بیشتر خلق کردهاند، زیرا حالا حتی در طول نبردها هم نیاز شما به یارانتان از میان نخواهد رفت. سازندگان با حذف کردن سیستم سلامتی خودکار، چالش را به گیم پلی بازگرداندهاند و از طرفی حس نوستالژی مربوط به عناوین جنگ جهانی را بازگرداندهاند. همچنین با خلق سیستم سلامتی جدید که شما را به عنوان یک سرباز عادی به دیگر انسانهای حاضر در میدان نبرد وابسته میکند، حس ضعف و بی پناهی را هم به گیم پلی تزریق کردهاند. این مهم باعث می شود که تجربه حس شده توسط مخاطب در نبردهای Call of Duty WWII هرچه بیشتر به واقعیت نزدیک شود.
در اقدامی دیگر، سازندگان سیستم برداشت خودکار مهمات از روی زمین و دیگر سلاح ها را به طور کامل از بازی حذف کردهاند. برای رسیدن به گیم پلی و مبارزاتی طبیعی در طی نبردهای موجود در Call of Duty WWII که اکثراً نبردهایی حساس و بسیار پرتنش هستند، سازندگان از به دست آوردن مهماتی بدون زحمت جلوگیری کردهاند. در چنین شرایطی، شما باید علاوه بر توجه به مبارزه با دشمنان به فکر مهمات و یافتن آن ها هم باشید. زیرا دیگر با دویدن در میان جسدها و رد شدن از روی سلاح های روی زمین، خشاب هایتان پر نخواهند شد. این بار باید به دقت به دنبال مهمات باشید و با دقت نظر آن ها را جمع اوری کنید. همچنین سازندگان با هوشمندی تمام، این امکان را در بازی قرار دادهاند که شما بتوانید از طریق همراهانتان در طول نبردها به مهمات برسید، درست همانند بستههای سلامتی و کمک یارانتان برای بهبودی از آسیب ها، آن ها می توانند بستههای مهمات را برایتان پرتاب کنند تا در مواقع لزوم با کمبود گلوله مواجه نشوید. به این ترتیب، شما نه تنها برای زنده ماندن، بلکه حتی برای جنگیدن هم به یارانتان نیاز خواهید داشت.
با توجه به تغییرت کلی گیمپلی در Call of Duty WWII، به نظر می رسد ما همچنان با یک Call of Duty رو به رو باشیم که تغییرات اندکی را شامل شده، تغییراتی که بدون شک همگی در راه رسیدن به لذت و تجربهای بهتر انجام شدهاند. همچنین می توان نتیجه گرفت که هسته اصلی گیم پلی سری به قوت خود باقی مانده و با برگشت به عقب فقط کمی کندتر دنبال خواهد شد. با توجه به درخشش داستان بازی در بخش کمیپین و همچنین، تغییرات جذاب گیمپلی، می توان امیدوار بود که Call of Duty WWII بخش داستانی زیبایی را در کنار بخش چندنفره همیشه جذابش، به ارمغان بیاورد. باید دید سازندگان با خلق فرمولی جدید در داستان و همچنین تغییرات اندک اما تاثیر گذار در گیمپلی، چه می کنند. آیا کندتر شدن ریتم به گیمپلی ضربه خواهد زد و یا به هرچه جذاب تر شدن ان کمک خواهد کرد؟
همه در مقابل یک!
بخش چند نفره Call of Duty WWII با تغییرات و بهینه سازهای جذابی همراه بوده است. بدون شک یکی از جذاب ترین و مورد توجه ترین این تغییرات، ارائه بخش ارتباطات بازی است که با نام headquarters شناخته می شود. این بخش درست همانند یک فضای اجتماعی عمل می کند و به بازی کننده ها اجازه می دهد تا از طریق کرکترهای درون بازی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. ماهیت این بخش به طور کامل مشخص نیست، اما طبق گفته سازندگان، بازی کننده ها می توانند در این بخش بدون داشتن هیچ محدودیتی با هم ارتباط برقرار کرده و به گشت و گذار بپردازند. همچنین امکان اشتراک گذاشتن ابزارها و سلاح ها در این بخش وجود دارد. و در انتها یکی از جذاب ترین بخش های headquarters بدون شک، امکان تمرین کردن تیمی و حتی دوئل کردن است که می تواند لحظات خیلی خوبی را برای طرفداران بخش چند نفره Call of Duty WWII رقم بزند.
اما در بخش چند نفره بازی، به طور کلی دو تیم وجود دارد، شما با انتخاب جبهه متفقین، می توانید به یکی از ارتشهای امریکا، بریتانیا و یا فرانسه بپیوندید. اما با انتخاب جبهه متحدین، به طور خودکار به نیروهای المانی خواهید پیوست. نکته مهم این است که سازندگان سعی بسیاری داشتهاند تا نیروهای ناتزی را از سربازان آلمانی جدا کنند. آن ها فضا را در جبهه آلمانها به نوعی رقم زدهاند که این حقیقت که آلمان ها (و نه ناتزیها) در حال انجام وظیفه بودهاند مورد توجه قرار بگیرد.
و اما در بخش کلاسها، Call of Duty WWII اوضاع را طور دیگری رقم میزند. در این بخش، به جای کلاس های چندگانه همیشگی و کلاسیک، سازندهها دست به خلاقیت زده و ۵ بخش از ارتش را برای شما تهیه کردهاند. هربخش با توجه به تجربیات و وظایفی که برعهده دارد، درست همانند کلاسها، سلاح و ابزارهایی منحصر به فرد را حمل کرده و تواناییهای متفاوتی را کسب خواهد کرد. دستهها به شرح زیر هستند:
پیاده نظام: سربازهای معمولی میدان جنگ که در نبردهای میان رده و نزدیک تبحر دارند، تونایی اصلی این سربازها bayonet charge است که میتواند ضربات فیزیکی مرگباری به دشمن وارد کند.
نیروی هوایی (هوابرد): نیروهای این دسته سرعت زیادی دارند و میتوانند در خفا به فعالیت بپردازند، این نیروهای می توانند به سلاحهای اتوماتیکشان صداخفه کن وصل کنند تا از ایجاد آشوب جلوگیری کنند.
زرهپوش: نیروهای این دسته سنگین ترین قدرت آتش را در اختیار دارند، امکان استفاده از ماشین گان ها و حمل سلاحهای سنگینی مثل نارنجک انداز و ضدتانک قدت تخریب بسیاری به آنها میدهد.
کوهستانی: نیروهای این دسته، تک تیراندازهایی خبره هستند، این نیروها در زمان شلیک کردن با سلاح های تک تیرانداز تمرکز ویژهای دارند.
نیروهای داوطلب (یا اعزامی): این نیروها در نبردهای نزدیک و استفاده از شاتگانهای پرقدرت خبره هستند، بهتر است از نزدیک شدن به آن ها بپرهیزید.
و اما زامبی
بر خلاف رسم هرساله، این بار سازندگان سری در استدیو Sledgehammer Games بخش زامبیها را به شدت جدی گرفته و با رویکردی کاملاً جدید به آن نگاه کردهاند. این بخش در سالهای گذشته بخشی سرگرم کننده و کمدی بود که گاهی با بهره بردن از حضور شخصیتهای معروف می توانست برای مدتی سرگرم کننده باشد، همچنین گیمپلی این بخش در نسخههای گذشته به دفاع کردن از کمپ در مقابل موج زامبیها خلاصه می شد.
اما Sledgehammer Games در نسخه جدید، این بخش را به طور کامل بازسازی کرده و نقشههای بسیاری برای آن در نظر دارد. در وهله اول باید گفت که این بار بازیگران مهم و صاحب نام بسیاری به این بخش پیوستهاند و قرار است بخشی داستانی و جداگانه را روایت کنند.
این بخش در یک تاریخ موازی رخ می دهد، جایی که نیروهای ناتزی موفق شدهاند طی آزمایشاتی که از برگرفته از گنجینه فردریک بابوسا است، سربازهایی جدید را خلق کنند. داستان در رابطه با زنی به نام ماری فیشر است که به دنبال برادرش می گردد. بازیگر محبوب سریال Vikings یعنی کاثرین وینیک، عهده دار ایفای نقش فیشر خواهد بود. ماری فیشر به همراه یک دزد هنری، دروستان هیند (دیوید تنت، ستاره سریال دکتر هو) و چندتن دیگر، به کمپهای و آزمایشگاههای ناتزی ها وارد می شوند تا کلاوس، برادر ماری را که تحقیقاتی را برروی گنجینه باربوسا انجام می داده یافته و نجات دهند.
طبق گفتههای سازندگان، گیم پلی کلی این بخش به مانند بخش زامبی در نسخههای قبلی خواهد بود، اما این بار، مبارزه با زامبی ها به جای داشتن حال و هوایی طنز و شاداب، شبیه به یک فیلم ترسناک طراحی شده و به راحتی در سبک وحشت و بقا دسته بندی خواهد شد. سازندگان تجربه این بخش را به عناوینی مثل سری Dead Space نزدیک دانستهاند و تاکید می کنند که این بار، تجربهای وحشت ناک را برای مخاطبانشان رقم خواهند زد.
همچنین در بخش Nazi Zombies در Call of Duty WWII، سازندگان با معرفی کلاسهای کلاسیک در بازیهای اول شخص، اقدام به پیچیده تر کردن تجربه گیم پلی کردهاند، سیستم موج های پشت سرهم زامبی ها به قوت خود باقی است، اما فضاسازی دقیق، داستان جذاب، وجود سلاحهای دوست داشتنی و همچنین کلاسهایی که عمق بسیاری به گیم پلی می بخشند، قطعاً بخش Nazi Zombies را از بخش های مشابه در دیگر عناوین سری متمایز خواهند کرد.
بخش Nazi Zombies میتواند به عنوان یک بخش سرگرم کننده و جذاب، برای دقایقی هم که شده، مخاطبان را از فضای جنگ زده سری دور کرده و به دنیایی علمی تخیلی و جذاب ببرد، وجود بازیگران مهمی چون کاثرین وینیک و دیوید تنت، بدون شک تاثیر بهسزایی بر روند پرداخت داستانی این بخش خواهند داشت، هرچند که انتظار چندانی از داستان این بخش نداریم، اما وجود داستان و بهره بردن از بازیگران بزرگ برای روایت کردن این داستان، خود موضوعی بزرگ و قابل تامل است که بدون هیچ شکی به ارزش بازی میافزاید، هم چنین، استفاده از فضاسازی های ترسناک و اشارات فراوان سازندگان به سبک وحشت و بقا و همچنین سابقه کار دوتن از اعضا ارشد طراحی بازی در زمینه سبک وحشت و بقا، نویدِ بخش زامبی بی مانندنی را می دهد، بخشی که می تواند سرگرم کننده و جذاب تر از سالهای قبل ظاهر شود.
جهان در جنگ
Call of Duty WWII نشان دهنده رویکری جدید از سوی ناشر باشد یا نه، عنوانی است که طعم خوش تازگی و خلاقیت را با عنصر دلچسب نوستالژی درهم آمیخته و معجونی ساخته که حداقل بوی خوشی دارد. بازگشت به جنگ جهانی دوم و ایجاد فضایی تاریک و بسیار غمزده، قطعاً یکی از مواردی است که مارا به سمت Call of Duty WWII جذب می کند. همچنین داستان جذاب و شخصیتهای پرتعدادی که سخن از آنها به میان میآید را میتوان یکی از عوامل اصلی بهتر شدن این بازی به شمار آورد. حرکت رو به جلوی سری پس از مدت ها با بازگشت به گذشته و ریشهها ممکن شده است. این بازگشت که این بار یک بازی جدید را در فضایی قدیمی خلق میکند، در صورت موفقیت می تواند تبدیل به یکی از بهترین اتفاقات سال ۲۰۱۷ شود، چرا که موفقیت Call of Duty WWII میتواند نوید بخش شروعی دوباره و جذاب برای سری باشد. سری بازیهایی دوست داشتنی که با روندی اشتباه به سمت شکست پیش می رفتند، اما خوش بختانه ناشر محترم سری، متوجه موضوع شده و اجازه ورود ایدههای جدید را دادند. با این همه باید دید که برگشت به جنگ جهانی و تیکه زدن به قصهای احساسی می تواند سری Call of Duty را به روزهای اوج بازگرداند یا نه!
پر بحثترینها
- فیل اسپنسر: هیچ خط قرمزی برای انتشار عناوین ایکس باکس روی پلی استیشن وجود ندارد
- فیل اسپنسر: تولید کنسولهای ایکس باکس در نسلهای آینده متوقف نخواهد شد
- کار ساخت بازی جدید ناتی داگ از سال ۲۰۲۰ آغاز شده است
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- فیل اسپنسر: STALKER 2 یکی از مدعیان بهترین بازی سال است
- Red Dead Redemption 2: آیا آرتور مورگان رستگار شد؟
- بازی چندنفره Horizon احتمالاً در سال ۲۰۲۵ منتشر خواهد شد
- مایکروسافت: هر دستگاهی میتواند یک ایکس باکس باشد
- گزارش: Final Fantasy 16 روی PC تنها ۲۸۹ هزار نسخه فروخته است
- رسمی: بستههای الحاقی، ریمیکها و ریمسترها میتوانند کاندید بازی سال در The Game Awards شوند
نظرات
وای که چی بشه این کالاف بخش انلاینش عالی بود زامبیش امسال ترسناک ترو مخوف تره و ی داستان عالی هم داره دیگه نمیتونم واسش صبر کنم منتظرم هر چه سریع تر بیاد
:inlove: :inlove: :inlove:
به این میگن یه بازی در حد کالاف
یه بازی که حس وحال جنگو با تمام وجود حس کنی
یه بازی که به ریشه های قبلش برگشته
شوتر با نام کالاف زنده است و این زندگی رو از جنگ جهانی به ارث برده و چه خوب شد که این بار همونی شد که باید می بود
من که از ته قلبم خوشحالم واسه این بازی امیدوارم
که از این به بعد و کالاف های بعد هم به همین سبک
ادامه بدن :-))
امیدوارم بشه همون کالافی که همه منتظرشیم :yes: :yes:
میشه صد درصد میشه شک نکن
کالاف اومده با یه حال توپ و به یاد ماندنی :yes: :-*
سلام به همه دوستان عزیز عذر میخوام برای اسپم فقط میخواستم بگم من دو سالی هست که توی سایت همسایه هستم و میخواستم بگم که واقعا به یه چیزایی در موردش رسیدم که حالم بهم خورد و تصمیم گرفتم بیام و به خانواده گیمفا ملحق بشم لطفا منو به عنوان یه دوست قبول کنین خیلی ممنون 🙂 :heart:
به به خوش آمدی داداش،حالا به چه چیزهایی رسیدی که از سایت همسایه زدی بیرون?
سلام عزیز خیلی ممنون بابت رفتار خیلی قشنگت :inlove: واقعیتش اونجا خیلی دیر نقد و بررسی های بازیهارو میذارن بعدش میگن نظرات ما از سایت بغلی تخصصی تره(در واقع خودشونو گول میزنن)__یه چیز دیگم در موردش هست که یه سری از کاربرا اونجا باند دارن یعنی اینکه هر کی چیزی بگه که مخالفش باشن دیس لایک بارونت میکنن و الفاظ رکیک به کار میبرن!! بقیه افرادی هم که میبینن اون نطر اینقد مخالف داره اوناهم میان مخالفت میکنن…… تازه گروه تلگرامم ندارن 😀 :rotfl: البته متاسفانه من چن هفته پیش توی گروه گیمفا ریمو شدم اگه میشه به ادمیش بگین همرو از لیست سیاه در بیاره 🙁 (شرمنده اگه زیاد حرف زدم و اسپم شد ببخشی اینا واقعا تو دلم مونده بود)
خوش امدی :rotfl:
:inlove: خیلی ممنون
جووووووووووومووووووووونگ
خط داستانی کال آو رو نابود کردن…سری های جنگ جهانی که همیشه پایه و اساس این مجموعه بوده…
پرونده بلک آپس و مدرن وارفر ها رو که بستن…
اما نمیدونم این گوست و ادونس و اینفینیت رو کجای دلم بزارم…
کاملا مشخصه که در نبود یه داستان سرایی قوی…فقط برای پول پارو کردن این سه تا رو ساختن که نکنه یه وقتی از سیل پول های طرفداران مجموعه یک سال بی نصیب بمونن…
یکی این مجموعه به ف…ک رفت و یکی هم آساسینز کرید…
امیدوارم این قسمت جدید شروعی دوباره و قدرتمند برای داستان سرایی مجموعه باشه…
اینیفت که حالمو بهم زد رفتم استفراغ کردم صد رحمت به بلک ابس ۳
به امید گوتی شدن این عنوان زیبا و مهیج کمال تشکر را دارا میباشم
عکس اواتارت قوطی خودتم عشق گوتی
بعید میدونم، امسال با توجه به سابقه گیم آواردز قطعا zelda breath of the wild گوتی میشه horizon هم شانس اندکی داره هر چند هم هورایزون هم کالاف از همه لحاظ از زلدا بهترن و زلدا overrated ترین بازی امسال بود
ضمن تشکر از پیش نمایش خوبتون آقا میثم میخواستم انتقادی هم از قسمت درد و دلتون بکنم. درسته که از نسخه گوست افت کرد اما advanced warfare بخش کمپین بسیار خوب با نوآوری های زیادی داشت و بخش چند نفره قابل قبولی هم داشت. بلک اپس سه هم درسته که بخش کمپینش یه کال آو دیوتی واقعی نبود اما بخش چند نفره خیلی خیلی سرگرم کننده بود و یکی از بهترین مولتی های نسل میشه بهش گفت. و نسخه آخری هم که اومد از حق نگذریم هیجان قدیم و نسخه های قبل از گوست رو داشت و کمپینش خیلی به دلم نشست بعضی جاهاش. در رابطه با این نسخه هم که خودتون تعریفشو کردین توی مقاله و امیدوارم که کال آو دیوتی به اوج خودش برگرده همونطور که نسخه قبل پتانسیلشو داشت و پیش خرید من هم ضرر نباشه. البته هدف من دفاع از اکتیویژن نیست هر بازی جز کال آو دیوتی میسازه افتضاحی بیش نیست البته به غیر از کرش! ممنون واسه زحمتی که واسه نوشتن مقاله و جمع آوری مطالب کشیدید :rose:
نه منظور من این نیست که سری اصلا خوب نبوده، مقصود من اشاره به همون افتی بود که شما هم قبول کردید، خوش بختانه سری هیچ وقت با مشکلات بزرگ مواجه نشد، اما در نسخه های اخیر همه منتظر معجزه ای مثل modern warfare بودیم که رخ نداد، اما خوشبختانه میشه به WW2 امید بست. خیلی متشکرم که مطالعه کردید
جنگ جهانی دوم و به خصوص نبرد نرماندی خز کردن دیگه
خیلی ممنون از آقا عبداللهی
هنوز مقاله رو کامل نخوندم،ولی تا بخشی از “سخنی از دل” که رسیدم یه عالمه غلط املایی داشت که فکر کنم دارید از کیبورد جدید استفاده میکنید،چون قبلا مشاهده نکرده بودم
لطفا یک بار دیگه مقاله رو ماطلعه بفرمایید و تصحیح بکنید
خیلی ممنونم ازتون
خیلی ممنون از تذکرتون، مقاله به طور کلی اصلاح شد
خیلی ممنونم از توجه شما
:yes:
عالیه عالیییی.فقط دوس داشتم سرورای بازی مثل بتل۱ پلیر زیادی میداشت.اون جوری برای یه بازی تو جنگ جهانی بهتره.
سلام خسته نباشید بهتربود درد دل نمیکردین چرا که منو از خواندن ادامه ی مقاله منصرف و زده کرد،چرا که احساس کردم دوباره یک سری حرف های کلیشه ای و نادیده گرفتن چیزی که درواقع هست خواهد بود! البته امیدوارم که اینطور نبوده و من اشتباه کرده باشم. جز دو عنوان استودیو IW دیگر عنوان که بشه گفت ضعیف در سری کد نیست، نکنه بلک اپس ۳ ضعیف بود یا ادونس وار یا حتی بلک اپس دو !! شما تقریبا حرفتون این بود که بعد مدرن وار دیگه هیچ به هیچ!. ضمنا برگشت کد به جنگ دوم اونقدر ها هم مشکوک نیست که شما فکر میکنی مطمئن باش هیچ کدوم از استودیو های اکتیویژن توان اینو ندارن که ظرف یک سال یه کال اف دیوتی بسازن! از این جهت تئوری تقلید رو از سرتون خارج کنید!!
___
مولتی بازی بسیار جذاب و عالی بود، بخش زامبی هم که قطعا همیطنور میشه و از سازنده های دد اسپیس جز این هم انتظار نمی ره و گیمر ها هم انتظار بالایی رو از این بخش دارن. فقط مونده کمپین که اونم تو سری که بندرت راضی کننده نبوده و از این جهت میشه مطمئن بود ازش،البته تریلر های بازی نشان از یک داستان قوی و با احساس داره.
من نظرات شمارو دنبال می کنم میدونم فن سرسخت کد هستید!
شما نسخه های قبل از BO2 رو اگه در نظر بگیرید،می بینید هر نسخه از CoD که میومده یا شاهکار بود یا فوق العاده!!!
اگه گفته میشه نسخه های اخیر ضعیف بود،حداقل برای من به این معنی نیست که واقعا ضعیف بودن،به این معنی هستش که اون انتظاری که از نسخه های شاهکار CoD میره خیلی بیشتر از توان نسخه های جدیده
واسه همینه که من با عرضه ی سالانه ی این بازی مخالفم،چون دوست دارم فرنچایزی باشه که هر وقت که میاد،یه شاهکار به تمام معنا باشه،چون قبلا عادت کردیم که سال به سال CoD شاهکار بازی کنیم
مثلا همین God of War رو اگه سونی بیاد سالیانه ش کنه،اگه هر نسخه ش یه شاهکار نباشه،من یه نفر نمیتونم باهاش کنار بیام!!!
مثل قبل تر که فن ایول بودم ولی الان نقد های سختی بهش دارم
یا همین CoD که میتونم در وصفش مخصوصا MW2 یه عالمه سرتون رو درد بیارم
البته من نسخه های آخر CoD رو بازی نکردم و توجه منو دیگه جذب نمیکنه(به جز WWII)،فکر نکنید دارم تخریبشون میکنم.خواستم نظرمو با شما که فن سرسخت این فرانچایز هستید در میون بذارم،همین :rose:
سلام
اول اینکه خواندن نظرات من از جانب شما مایه مباهات بند هست، پس احتمال زیاد میدونید که من خیلی سعی میکنم بی طرف باشم درمورد بازی ها بویژه انحصاری و غیره،و فقط به نظر من شما برداشتون از نطرات من در رابطه با کد مقداری اشتباه هست و من فن سر سخت کد نیستم فقط از چیزی که میبینم حرف میزنم، اگر خاطرتان باشه من اینفینتی وار رو پیش نقد سایت های ایرانی در همین گیم فا نقد کردم و بیشتر بخاطر بخش داستانی اون و و ایرادات بخش مولتی نمره ۸دادم بهش و دقیقا همون ایراد های بند در نقد همین سایت و سایت پردیس هم اشاره شد و نمره هم همانی بود که من دادم! و البته به بتل وان نمره ی ۹٫۵ دادم در نظراتم و صرفا بخاطر بخش مولتی مورد ستایش قرارش دادم. درکل من میتونم با تغییرات کنار بیام بشریطی که درست باشه، حال فرض میکینم من فن سرسخت کد باشم با این حساب پس بهتر میتونم از کسی که چند نسخه از اون رو بازی نکرده درمورد این عنوان نظر بدم، شما میگید نسخه های اخیر رو بازی نکردین خوب تا بازی نکردین نگید خوب نیست، بنده با اطمینان کامل به شما میگم بلک اپس ۳ بهترین مولتی پلیر کد رو داره، شما مشکلت احتمال تغییر تم بازی هست اما من مشکلی با این تغییر نداشتم چرا که نتیجه اش شد بهترین مولتی پلیری که تا به حال از کد دیدم، تغییرات تا زمانی که خوب پیاده بشن اشکالی نداره مثلا بخش داستانی ادونس وار چه ایرادی داشت؟. اما زیاده روی در اون خوب نیست، که اشتباه اکتی هم همین زیاده روی هست که باعث شد یک قشر از طراف دارن رو دلخور کنه، اکتی فرصت مناسبی برای راضی نگه داشتن همه داره سه استودیو داره و میتونه با برنامه ریزی درست همه رو راضی نگه داره که فکر میکنم به این نتیجه هم رسیده و احتمال زیاد استارتش با همین نسخه و خبر هایی درمورد بازی بعدی تری آرک خوده. درمورد انشتار سالانه هم کد با گاد فرق داره یک شوتر هست و میشه راحت با چند استودیو اما با برنامه ی درست ادامه داد، فرض کنید اسلیج همر کد با تم جنگ جهانی بسازه تری آرک تم مدرن و شبیه اون، و اینفینیتی وارد هم تم آینده، اون وقت شما میتونی هر سه سال یک بار اون چیزی رو که دوست داری تهیه کنی، درمجموع من فکر نمیکنم استودیویی مثل IW حتی اگه ۵سال هم رو بازی کار کنه نتیجه چندان تفاوتی با اینفینیتی وار داشته باشه توان اون ها همینقدر هست، باز خدا رو شکر که در ساخت مدرن وار۳ اسلیج همر دخالت داشت و عنوانی باشکوه و پایانی بی نظیر رو برای اون سری رقم زد.
خوشحال شدم که نظرت رو بامن درمیان گذاشتی
واقعا از کامنتت لذت بردم عزیز
راجع به GoW راستش اگه ناشر بخواد،میتونه سالانه کنه،مثل اساسین که بالاخره یه راهی پیدا شد،GoW هم میتونه بشه
ببینید اگه من با عرضه سالانه مشکل دارم،واسه اینه که میخوام تعداد عناوین انگشت شمار ولی شاهکار یا حداقل عالی و درخور عناوین قدیمی CoD باشه و از علاقه زیادم نسبت به نسخه های قبلی ناشی هست
اینم بگم من نگفتم بازی هایی که بازی نکردم خوب هستن یا نیستن،چون بازی نکردم و نمیدونم و صرفا نقد ها و بازخوردا رو برسی میکنم،البته همونطور که گفتی قبلش باید از تم بازی خوشم بیاد که درسته نیومده.ولی با خوندن نقد ها میشه فهمید سری در حد نسخه های قبل ظاهر نمیشه،نسخه هایی که پله های پیشرفت صنعت گیم و ژانر شوتر بودن و سرگرمی خالی نبودن و این برای من خیلی مهمه،مخصوصا این روزا گه به خاطر هزینه های زیاد استدیو های خوبی مثل visceral تعطیل میشن یا تایتانفال جلوی عنوان قبلی که خودش خلق کرده باید شکست تجاری بخوره،هرچند که عنوانش آنلاینه محضه(البته مشکلی ندارم با این موضع)
چقدر خوبه اینجوری تبادل نظر بشه جای بحث های الکی و توهین و تکراری
کلا خیلی از پاسخت ممنونم
خواهش میکنم منم از صحبت های شما خوشحال شدم. عناوین مورد علاقه تون همیشه موفق و فراتر از انتظار ظاهر بشن تا لذت بیشتری ببرین و ببریم.
منم هم برای استودیو VG خیلی متاسف شدم و از ته قلبم برای افرادش آرزوی خوشبختی و موفقیت دارم چرا که با بازی هایی که ساختن یک دنیا خاطرات خوب برای من رقم زدن بویژه بویژه دد اسپیس.
پاسخ شما درحال برسی هست، دوستان لطف کنن تاییدش کنن ممنون
این عقیده بنده نیست، سری بعد modern warfare روند نزولی کم شیبی رو طی کرد که در نسخه های اخیرش به شدت توی ذوق میزد، این موضع از نمرات و نظر مخاطب ها مشخصه، البته خوش بختانه هیچ وقت رو به شکست نبود.
مشکوک بودن هم ربطی به تقلید نداره، اینکه هردو سری بزرگ به یکباره تصمیم میگیرند به عقب برگردند مشکوک هست و نشون میده که قطعا در این میان روابطی وجود داره.
با این حال چه مطالعه کردید چه نه متشکرم از شما. اما نزول سری Cod رو با طرفردار کردن از سری نمیشه انکار کرد، در مقابل با دیدن واقعیت ها میتونیم به شدت نسبت به نسخه جدید سری امیدوار باشیم!
این اصلا درست نیست که بعد مدرن وار بازی سر نزولی طی کرده!! بعد مدرن وار ما بلک اپس رو داریم که به عقیده ای اکثریت گیمر ها قوی ترین بخش داستانی رو در تاریخ این بازی داره، و بعد بلک اپس دو رو داریم که درکنار حفظ اون بخش داستانی یک بخش مولتی پلیر خارقالعاده رو در سری به نمایش گذاشت. و پرفروشترین نسخه ی کد شد! و در نسل فعلی بلک اپس سه رو داریم که دز دو بخش مولی و زامبی بطرز فوقالعاده ای عالی بود و تنها ایراد اون کم توجهی به کمپین هست، و اونم فقط بخاطر یه هدر رفتن داستانی اون بزرگی که میتونست تبدیل به حادثه ای بشه!!!. در نمرات هم بنده مشکلی نمی بینم گرفتن نمره ۹ از سایت هایی ای جی ان و گیمراینفورمر اسان نیست و همینطور تعداد نقد های بسیار بالایی که کد داره و کمتر شوتری این میزان از نقد رو داره همون نسخه هایی که دارید میگید نزولی بودن بودن داشتن حتی یک نقد منفی از ۸۷نقد کارنامه ی عالیی داشتن ۷۳ نقد مثبت در مقابل ۱۴ نقد متوسط و بدون نقد منفی و بالاترین میزان فروش یک عنوان در نسل فعلی تنزل محسوب نمیشه! حرف های شما تو درد دل هاتون شاید درست می بود در زمان دیگری زده میشد درحال حاضر حتی اگه درست هم باشه در جای درستی بیان نشده. و صد البته حالت کلیشه ی داره. ضمنا بنده طرفداری غیر منطقی از بازی نکردم و بخوبی میدونم ضعف کد در کدوم نسخه ها هست، والبته تکیلف و خواسته های خودم هم از بازی برام روشنه!
موفق باشید
بببنید شما سیر نزولی رو با ضعف اشتباه گرفتید، سری Cod بعد از Mw ز دوران طلایی خودش دور شد، در دوران mw سری بتلفیلد به هیچ عنوان توان رقابت با این سری رو نداشت، اما بعد از Mw میبینیم که اوضاع عوض میشه (که البته ارتباط به رشد سری Bf هم داشته) سیر نزولی حتما به معنای ضعف نیست، گاهی معنی دور شدن از دوره طلایی رو میده، چون سری بعد از Mw هرگز نتونست اون حجم از موفقیت رو تکرار کنه و به اون نقطه اوجی که در Mw رسیده بود برسه!
اما اینکه کلیشه هست یا، اگر بخوایم چنین نگاهی داشته باشیم هر نقدی بر هر بازی و کمپانی خاصی کلیشه ست، دلیل نمیشه چون کلیشه است ما از ضعیف شدن یک سری نگیم. امروزه نقد بر کونامی و یوبیسافت هم کلیشه ست، پس اشتباهات این ناشران رو گوشزد نکنیم چون بسیار تکرار شده؟ چندان منطقی نیست این حرف! در ضمن دور شدن از سال های طلایی قطعا تنزل محسوب میشه و نادیده گرفتن چنین موضوعی جذاب نیست. سری Cod قطعا سری با اررش و بزرگیه، اما تغییرات بزرگ نشان دهنده طلب سازندگان برای بازگشت به نقطه اوجه، و اطمینان داشته باشید اگر سری الان در نقطه اوجش قرار داشت ناشری به شدت پول پرست مثل اکتیویژن هرگز اجازه چنین تغییر بزرگی رو در سری نمیداد. COD برای بازگشت به اوج و پیش گرفتن روند صعودی نیاز به تغییر داشت.
در آخر اگر از اون بخش راضی نیستید من عذرخواهی میکنم. اما همونطور که اشاره کردم، مشکلات یک ناشر و یک بازی باید گفته بشه!
بازهم متشکرم که اینقدر دقت دارید و انتقاد میکنید.
شما هم موفق باشید!
Likeeeeeeee
عالی بود :yes:
پیش نمایش خوبی بود ممنون از مقاله
دارم روز شماری میکنم براش بیا لامصب
برگشت به گذشته با ی گرافیک عالی
بیا به همه ثابت کن پدر شوتر کیه
پدر جنگ جهانی کیه
خیلی متشکرم که مطالعه کردید
پیش نمایش عالی و جذابی بود. به عنوان کسی که ۲۵ ساعت بتای بازی رو بازی کردم میگم که پتانسیل عالی شدن رو داره و قلبا یقین دارم که میترکونه
به شدت منتظرشم
امیدوارم بخش داستانیش سوپرایزمون کنه
امیدوارم بخش آنلاینش با این نت ما درست حسابی کار کنه….کاش…. 😐 😐
متاسفانه هنوزم پیدا میشن کسائی که از عناوین اخیر کالاف دفاع میکنن و اینجور آدما واسه این صنعت خیلی خطرناکن 😐 اینا همونائی هستن که باعث شدن صنعت گیم از راه پیشرفت به سمت تکامل و هنری شدن بره سمت صرفا سرگرمی پوچ,نمیدونم چرا نمیخواین قبول کنین کالاف نسخه هائی مثل نسخه ی دوم یا سری mw یا نسخه ی اول bo رو به خودش دیده که روی کارگردانی صحنه هاش فقط کلی هزینه شده و با فکر ساخته شده و شخصیت پردازی بی نظیری داشته الان یه نفر تو همین پست اومده گفته black ops 3 خوبه؟ 😐 یا یکی دیگه اومده میگه بخش آنلاین سرگرم کننده ای داشت پس خوبه؟!خب اینا یا سری های گذشته رو بازی نکردن یا درک نکردن قطعا از این ۲ حالت خارج نیست,کالاف اثری بوده که صحنه هاش اشک آدم رو درمیاورده و بدون استفاده از بازیگرهای هالیوودی و استفاده از کات سین چنان روایت داستانی و شخصیت پردازی داشته که مو به تن آدم سیخ میکرده ولی الان چی ازش مونده؟بخش داستانی زامبی 😐 کارگردانی ضعیف صحنه ها :-(( استفاده از بازیگر جان اسنو واسه ۲ تا دیالوگ و کشته شدن به مسخره ترین شکل ممکن(و بازیگرهای دیگه) :-(استفاده از پرش های بلند و روی دیوار راه رفتن و کشتن ربات(wtf)داستان ها و شخصیت های تینیجر پسند!این نسخه با توجه به اینکه کارگردانش “برت رابینز”کارگردان نسخه ی اول dead space میشه انتظار بخش زامبی خوبی رو داشت ولی کمپین رو زیاد واسش هایپ نشین.
playdead1990
اسمتون رو نمیدونم
ولی گل گفتی
واسه MW2 خرج شد و هانس زیمر رو واسه آهنگسازی آوردن تا ارزش هنری بازی به واسطه هنر ناب و درک قوی زیمر از احساسات بره بالا،یا ایننطوری بگم اسم بزرگیو واسه کار بزرگی استخدام کردن
ولی نسخه های فعلی از اسم های بزرگ جهت فروش بیشتر استفاده می کنن،همونطور که خودت به بازیگرای هالیوود اشاره کردی
به نظر من،تنها استدیویی که با دلسوزی CoD تولید می کرد،همون اینفینیتی وارد اصلی بود،چون فرانچایز خودشون بود و واسش ارزش قائل بودن
بنابراین از استدیو های دیگه انتظار نمیره کاری فراتر از اونا انجام بدن،همونطور که تاحالا انجام ندادن
من به یه دوستی جریان اینفینیتی وارد اصلی رو گفتم،گفتش اکتیویژن کار خوبی کرد که اخراجشون کرد چون CoD به تکرار میوفتاد!!!
دیگه خلاصه بگم اصلا بد نیست که بازی واسه سرگرمی ساخته بشه،ولی بازی که “هدف” داره،میخواد به ارزشی بپردازه،یا درام های قوی و لحظات احساسی غیر فیک بسازه،ارزشش هزاران بار بیشتره
د آخه لامصب MW2 رو شما برو بازی کن،رو ریز دیالوگاش کار شده!
رو فریم فریم بازی واسه انتقال اون حسی که سازنده میخواسته برسونه با ظرافت کار شده،صرفا نیومده یه سری صحنه های سینمایی بذاره تو بازی که هیجان لحظه ای ایجاد کنه و بعد چندبار تکراری بشه!
من بهترین داستانی که از CoD دیدم مال BO یک بود،ولی همچنان معتقدم نسبت به سری MW توی خیلی از جهات هیچ پیشرفتی نداشته،اما نسخه های MW همیشه این بازی و این ژانر رو ارتقا دادن
ببخشید سرتو درد آوردم،کلا دلم خیلی از وضعیتی که یه سری شرکت ها وفرانچیز ها در پیش گرفتن پره،CoD هم یکیش
امروز تقریبا هرچی نوشتم رفته برسی!!!
یعنی چی آخه چرا قبلا اینطور نبود 😐
واضح هست که روی حرفتون به من هست!! بله بنده با قاطعیت از بلک اپس ۳ حمایت میکنم چون در بخش مورد بحث بنده بطرز فوقالعاده ی خوب هست، یقین دارم اگر بخش داستانی خوب بود و مولتی ضعیف بود باز شما بخاطر ضعف اون رو میکوبیدین! اگر داستان بلک اپس سه رو متوجه شده باشین میدونین که چه شاهکاری در داستان بود اما خوب اون طور که باید بهش توجه نشد اما این به معنی بد بودن بازی نیست، همین الان شما برو بتل وان رو بازی کن ببین آیا کمپین بازی یک دهم بتل بدکمپانی۲ خوب هست ؟ اما فوقالعاده محبوب تر از اون نسخه شده، و قشر حرفه ای از گیمر هارو سمت خودش کشیده آیا این خطرناکه ؟اگر آره پس چرا حرفه ای ها میزن سمتش، فکر نمی کنید حالت سومی هم هست و اون سرگرمی ووو.. اینکه عده زیادی میتونن از چیزی لذت ببرن چرا بد باشه وقتی کسی می ره سمت چیزی حتما خواسته ی خودش رو از اون چیز مشخص کرده. بنظر من مدرن وار رو شما زیاد از حد بزرگ کردین داستان ساده ی داشت که هیچ حرفی مقابل بلک اپس در این مورد نداشت، و البته همون زمان هم کم نبودن افرادی که اون رو صرفا چندتا صحنه سینمایی میدونستن که برای رنج سنی تن ساخته شده!حالا شما همون حرف هارو دارید درمورد یک سریه دیگه از کد میزنید. شما مثل اینکه هدف اصلی بازی رو فراموش کردین و اون سرگرم کردن مردم هست حس زیبایی و هنری رو بهتر تو نمایش گاه ها و غیره دنبالش باشن چرا که تو این صنعت کار های هنری انگشت شمار هستن و کد هم هیچ وقت یک اثر هنری نبوده. بازی هایی نظیر TLOU مثل جواهر هستن و کم یابند شما اگر در شوتر اول شخص دنبال هنر هستی بهتر بجای توجه به کد و بتل برید سمت بایوشاک چون در این عناوین چیزی جز سرگرمی وجود نداره.و بهتر نیست رو درک سلایق متفاوت بیشتر فکر کنید ؟ تا از اتهام زدن به دیگران دور بشید!
کوتاه فکر ماندن بعضی افراد از این جهت است که همواره برای هر مسله ی تنها دو راه را میتوانن متصور شوند.
داستایفسکی
سورنا جان. بنده ۱۲۵۰ ساعت بلک آپس دو رو بازی کردم. ۶ جهان در یک سیزن شدم (یکی از شادترین روزهای زندگیم) اما به ضرس قاطع میگم که به غیر از گوست (به دلیل بازی نکردنم) از بلک آپس ۲ به این طرف کاد با نزول (نه سیر نزول) رو به رو شده. اینفینیت وارفیر رو چه در مولتی و چه در بخش داستانی بسیار ضعیف هستش. بلک آپس ۳ با اینکه ۱۶۰ ساعت پلی دادم اما معتقدم مولتیش به هیچ وجه حرفهای گری و خوبی بلک آپس دو رو حتی در مواردی بلک اپس یک رو نداشت. هرچند معتقدم بلک آپس سه داستانش واقعاً درک نشد وگرنه خیلی خوب بود. در نهایت کاد اسم بزرگیه. عنوان های بعد از بلک آپس دو بزرگ بودن اما نه در حد اسم کاد.
“بنظر من مدرن وار رو شما زیاد از حد بزرگ کردین داستان ساده ی داشت که هیچ حرفی مقابل بلک اپس در این مورد نداشت” 😐 هنوز نمیدونی همه چیز یه بازی داستان نیست و خیلی چیزای دیگه دخیله تو تبدیل یه اثر به شاهکار مثل روایت داستانی…لول دیزاین…موسیقی…شخصیت پردازی…تنوع گیم پلی…پایان و….صرف یه داستان پیچیده و خوب نمیتونه باعث بشه bo3 از نظر شما بهتر از شاهکاری مثل mw بشه چرا میخواین به قیمت نپذیرفتن واقعیت خاص جلوه کنین؟!
عزیز BO3 داستان خوبی داشت که چی؟چقدر تو روایت موفق بود چقدر تونسته بود تو گیم پلی ازش استفاده کنه؟چقدر تو شخصیت پردازی موفق بود؟چقدر لول دیزاین خوبی داشت؟چقدر پایان خوبی داشت؟چقدر حماسی بود؟اینکه میگین رسالت گیم سرگرم کردنه درست ولی فکر نمیکنی ضعیف ترین بازی ها هم این رسالت رو انجام میدن؟فکر میکنی کالاف چرا اینقدر معروف شده چون فقط سرگرم کننده بوده؟!بله اگه از اول اکتیویژن افتضاحاتی مثل نسخه های اخیر میساخت بله حرف بنده غلط بود و حرف شما درست ولی وقتی شخص بنده به خاطر صحنه های احساسی و درام و شخصیت پردازی بی نظیر و پایان غافل گیر کننده طرفدار این سری شدم این یه خیانته دلیل محبوبیت بتل ۱ هم مولتیشه و هر بازی محبوب میشه دلیل بر خوب بودنش نیست همین بتل ۱ سال دیگه فراموش میشه و اصلا انگار وجود نداشته یا bo3 که همین الان هم فقط مولتی بازا واسه گذروندن وقت میرن سمتش ولی کی mw رو فراموش میکنه…در مورد هنری بودن هم حرفتون خیلی مسخره اس خب با این دید پس هیچ وقت نباید شاهد شاهکارهای هنری مثل Witcher و bloodborne و cuphead و inside و سری mw و tlou و….باشیم چون شما درک صحیحی ندارین که میشه در کنار سرگرم کردن(اونم به بهتری نحو توی بازی های بالا)میشه مفاهیم عمیق تر هم گنجوند پس حالا دیدین کی کوته فکره و ادعای روشن فکری میکنه شما هنوز نمیتونین هر ۲ بعد هنر و سرگرمی رو درکنار هم تصور کنید و رسالت گیم رو فقط سرگرم کردن میدونید با این طرز فکر و طرفدارائی مثل شما همین نسخه های اخیر هم از سرتون زیاده به خدا.
واسه اولین کامنت شما پاسخ نوشتم،هنوز بعد از تقریبا ۴ ساعت نوشته “دیدگاه شما در حال برسی است”
😐
اولین این که بگم بنده مقابل مدرن وار بلک اپس رو گذاشتم نه صرفا نسخه ی سوم اون رو، شما لول دیزاینی بهتر از بلک وان تو سری سراغ داری ؟ شخصیت هایی عمیق تر از میسون،وودز ، رزنوو؟ شخصیت منفی قوی تر از رائول منندز؟ واقعا دلایل کدوم شخصیت برای دشمنی قوی تر بود یک لحظه اگه داستان رو متوجه شدین به این فکر کنید! داستان مدرن وار مثل یک فیلم هالیوودی ساده بود و یک دهم پیچیدگی های بلک اپس زو نداشت،خیانت!وو،بلک اپس در تنوع گیم پلی فوقالعاده بود و در موسیقی چیزی کم تر از مدرن نداشت و البته نباید موسقی بازی مثل مدرن میشد! تم بلک اپس اون سبک از موسیقی رو نمی طلبید، شما موسیقی مدرن وار سه رو ببین چقدر فوقالعاده و حماسی هست چون بازی نیاز داشت و برایان تیلور بطرز فوقالعاده ای تونست انجامش بده،شخصیت های مدرن وار واقعا دوست داشتنی بودن و در مقابل شخصیت های بلک اپس عمیق و سیاه عین واقعیت جنگ رو در خودشون داشتن! درمورد پایان بندی هم بهتره حرفی نزنیم دو نسخه ی اول مدرن وار پایانی شبیه به هم داشتن که من انتظار تفاوت از نسخه اول رو داشتم ولی خوب اون طور که باید نبود ولی نسخه سوم فوقالعاده بود دم تیم جدید و بویژه همین اسلیج همر گرم که پایان باشکوهی رو رغم زدن. اینکه میگید بتل رو فراموش میکنن سال بعد کاملا اشتباه هست اتفاقا بتل حالا حالا بازی میشه و ازش بخوبی هم پشتیبانی میکنن و همینطور از بلک اپس ۳ تا حالا از هیچ کدوم از کد ها به اندازه ی بلک ۳ پشتیبانی نشده بود. طوری میگید فقط مولتی بازآ دارن بلک و بتل زو بازی میکنن که انگار بقیه نشستن مدرن وار دو رو بازی میکنن تا گوست دوباره بمیره و اونا گریه کنن! خوب جان برادر طرف ۶۰دلار پول بتل رو داده چیکار کنه ؟ یا بلک اپس رو!! میدونی پارسال بلک اپس ۲ پیش از نسخه سوم حدود ۱۲ میلیون کاربر ماهانه داشت!! چند ساله منتشر شده! بنده خودم پیشتر گفتم بازی هایی که واقعا هنری باشن انگشت شمارن و مثل جواهر میمونن اما کد جایی بین اون ها نداره چه بلک اپسش باشه چه مدرن وارش باشه! کی به کی مگه بازی مثل بلاد برون میاد ؟ در سال چند صد بازی منتشر میشه و یکیش میشه بلا برون یا ویچر یا لست بقیه چی ؟ اکثریت به طرف حرف کدوم از ما هست؟
در آخر هم خدا بزنه تو کمرت که بخاطر یه بازی سر ما رو زیر سوال ارزشی میبری 😀 😀 :laugh:
خیلی جدی نگیر این مسائل رو از هرچی میتونی لذت ببر والله که من از همین نسخه ها (که بقول شما از سر ما هم زیاده)هم اندازه و چه بسا بیشتر از قدیمی ها لذت بردم شاید چون دوستان بیشتری بودن تا باهم بازی کنیم و شاد باشیم !
😉 😉 :yes: جدی گفتی خدا بزنه تو کمرم؟ 🙁
نه :evilgrin: 😀 موفق باشی :yes:
واقعا بنظر من بهترین کالاف از نظر داستانی BO3 و بعدش هم BO2 بودهو بعضا داستان و پیچیدگی BO3 رو درک نمیکنن و داستان رو واقعا نمیفهمن و متوجه نمیشن و برای خلاص کردن خودشون و بودن در سمتی که تعداد بیشتره منتقد میشن و میگن که BO3 خوب نبود در حالی که فوق العاده بوده داستانش واقعا!
داداش راستش منم از bo3 خوشم اومد ازش طرفداری میکنم داستانش پیچیده هست و منم اول متوجه نشدم اما بعد خوندن کلی مقاله ی چیزایی ازش فهمیدم تو بخش انلاینم که bo3 خیلی خوبه
و تو جمله اخر قطعا سازنده ۳ نسخه بلک اپس با اون داستانش شک نکن که تو بخش داستان هم باید هایپ بشیم چون من یکی حداقل مطمئنم که بخش کمپین کالاف مثل همیشه عالی میشه
داستان بلک اپس ۳ آنقدر پیچیده بود که واقعا یکسری متوجه داستان نشدن حتی ترتیب چپتر های بازی، با تمام انتقاد هایی برخی میگیرن و حتی خودم ، با این همه کد تو بخش داستانی هیچ وقت منو کامل نامید نکرد،حتی نسخه ی گوست و البته ایتن و کاپتان رییس،پرایس و مکتاویش رو در ذهن من تداعی کردن.
متاسفانه هنوزم پیدا میشن کسائی که از عناوین اخیر کالاف دفاع میکنن و اینجور آدما واسه این صنعت خیلی خطرناکن
:)))
باشه باشه
ممنون بابت مقاله آقای عبداللهی پور.
امیدوارم این نسخه حس و حال نسخه قدیمی رو داشته باشه.به عنوان طرفدار قدیمی این سری میگم هیچ کال آفی بعد mw3 کمپین خوبی نداشته تا الان.بخشی که ریشه اصلی سری هست نه زامبی یا چیزای دیگه.بدترین اشتباه سازنده ها این بود که توی مقاطعی بیشتر به بخش چندنفره توجه کردن تا از رقیبشون کم نیارن و همین باعث شد که نتونستن کمپینای قابل قبولی بسازن.حیف که این سری ارزشمند افتاد دست اکتیویژن.شاید این نسخه بهتر از چندتای قبلی باشه ولی هیچ وقت دیگه کال آفی مثل سری مدرن وارفیر یا بلک اپس ۱ نخواهیم دید.
خیلی متشکرم که مطالعه کردید، موضوع مهم این هست که سلیقه در انتخاب بازی نقش مهمی داره، اما خوش بختانه معیارهای بسیار دیگری جز سلیقه هم برای سنجش بازیها وجود دارند، به قول یکی از بزرگان، زمان معیار خوبیه، آثاری که ماندگار میشن، مثل سری MW قطعاً ارزششون رو به رخ میکشند. من هم مثل شما امیدوارم این نسخه موفق بشه سری رو به نقطه اوج خودش برگردونه!
شما رو نمی دونم ولی من خیلی امیدوارم
سلام دوستان اولین نظرم هستش ولی خیلی وقته گیم بازی می کنم سی سالمه امیدوارم بتونم در کنار شما اطلاعات مفید به دور از تعصب داشته باشم من یه زمانی با cod زندگی کردم ولی بعد از modern ۲ دیگه سراغش نرفتم چرا چون خسته شدم از بازی چون چیز جدیدی نداشت حالا بخوان داستان بازی عوض بشه گرافیک بره بالاتر ولی خسته کننده بود البته این بازی میخرم شاید بعد از این همه مدت برام تازگی داشته باشه
خدا کنه بتونن توی زامبی هم شخصیت هاو داستان هایی مثل ریشتوفن و داستانش خلق کنن
همون دو چند خط اولو خوندم به این نتیجه رسیدم ارزش خودن ادامه شو نداره
همون حرفای فوق تکراریه همیشگی راجب کالاف دیوتی
یکجورایی دیگه عادت شده برای بعضیا نق زدن و ایراد گرفتن از این بازیه تراز اول
نمیدونم چرا من ک هیچ مشکلی توی روند بازی های کالاف ندیدم! خب این ی مجموعه بازیه که هر قسمتش یه ماجرا رو نشون میده. جنگ گذشته داشته جنگ امروزی و جنگ اینده، از نظر کیفیت هم هر سال بهتر از قبل بوده، حالا چون با جنگ اینده حال نکردید چرا انقدر باید تخریب بشه این بازی!! خب بگو من از جنگ اینده خوشم نیومد دیگه سی استو شیردوشیو ماستو پنیرو دزدیو کو فتو ز هرمار چیه که راه ب راه میچسبونید به این بازی
اخرشم نفهمیدم این ریشه ها دقیقا کجای ماجرا هستن هی از ریشه فاصله گرفته!
بهترین کالاف دیوتی با یه داستان معرکه احتمالا همین قسمت بشه
رفیقا من همشون بتل بازن و وقتی بتای کال او رو بازی کرده بودن میگفتن مپاش خیلی کوچیکه و گیم پلیش خیلی سریعه!!!یعنی ادم اینقدر نوب هم وجود داره کال او از قدیم گیم پلی سریع داشت و مپاش هم کوچیک بود بتل عالیه ولی نباید که کال او هم همون مشخصه های بتل رو داشته باشه در نتیجه این کال او هم بازی خوبیه
تریلری از تنوع اسلحه وگیم بلیشو دیدم بهتون بگم خیلی موفق میشه خیلی خوشم اومد انگار که منو برد به سالی که کالاف بلک ابس ۱ رو بازی میکردم :yes: :yes: :yes:
کالاف اینیفت که حالمو بهم زد رفتم استفراغ کردم صد رحمت به بلک ابس ۳ بابا چی بود اخه هی سوار جت میشدی میرفتی فضا همش موجودات فضایی کجایی جدیده
دیگه انقدرم بد تبود که
بچه ها یه سایت هست که گیم پلی بازی ها رو با زیر نویس فارسی برای دانلود میزاره خیلی کارش درسته حتما برید ببینید. میتونید بازیها رو با معنی و لذت بیشتر تجربه کنید ادرسش اینه bazitube.com
واعی خیلی خوبه
از نظر من ک خیلی عالیه
یه چند جا ازش تو یوتیوب کلیپ دیدم ازش
از نظر گرافیک واقعااااا عالی بود
ولی خب یکم شبیه world at war بود این خییییلی سرتره هم داستان هم گرافیک
درهر صورت بدجور منتظرم
ممنون از پستتون
اگر به فیزیک دشمنان توجه کنن سازندگان و خشونت در بازی باشه مطمعنن موفق… یا شاید هم به شاهکار تبدیل میشه