قدیسان خیابان چهارم | نقد و بررسی بازی Agents of Mayhem
زمانی که THQ هنوز عمرش به دنیا بود، سری بازی محبوبی را تولید میکرد به نام Saints Row. این سری توانست با ویژگی های محنصر به فرد خود حتی با وجود رقبایی مانند GTA جای خود را در دل گیمرها و همینطور در بازار به دست آورد. چند سال پس از عرضهی سومین قسمت از این مجموعه کمپانی THQ خود را در بحران مالی دید. این بحران هر روز شدید تر میشد و عرضهی بازیهای جدید نیز نتوانست مشکلات THQ را حل کند. روزها از پی هم گذشتند تا این که در سال ۲۰۱۲ یکی از بد ترین اخبار دنیای ویدئوگیم به گوشمان رسید. THQ برای همیشه ورشکسته شد. این کمپانی محبوب که ناشر بازیهایی همچون سری Metro، STALKER، Dark Siders و Red Faction بود، جایگاه رفیعی در میان بازیبازان یافته بود. اما مشکلات مالی توانستند این کمپانی محبوب را نیز زمین بزنند. با به پایان رسیدن THQ، مدیران این شرکت ناچار شدند با فروش عناوین در دست ساخت و همچنین حق استفاده از فرنچایز های محبوب خود، بدهی ها را جبران نمایند. از میان داشته های THQ، سری Saints Row به ناشری به اسم Deep Silver رسید. تیم سازنده ی بازی در این بازه ی زمانی مشغول ساخت بسته ای الحاقی برای شمارهی سوم سری بودند. ناشر جدید تصمیم گرفت این بستهی الحاقی را به یک بازی کامل تبدیل کند و سازندهها به ناچار محتوای آن را گسترش دادند. شمارهی چهارم از سری Saints Row نیز به بازار عرضه شد اما لازم به ذکر نیست که چقدر از استانداردهای همیشگی این سری دور بود. این بازی که با موضوعیت حمله ی بیگانگان ساخته شده بود تواناییهای فرا بشری و سوپر هیرویی را به گیمپلی بازی تزریق میکرد و این باعث شد Saints Row جدید به شدت از ریشههایش دور شود. پس زده شدن بازی جدید از سوی طرفداران، زنگ خطری برای Deep Silver بود تا حواسش را بیشتر جمع کند. اما این کمپانی با انتشار مجدد نسخهای فرعی به نام Gat Out of Hell مجددا اشتباه خود را تکرار کرده و عملا سری SR را به نابودی کشاند. Gat out of Hell آخرین میخ تابوت Saints Row بود که باعث شد این سری پر طرفدار برای همیشه خاموش شود.
پس از مدتی اخباری مبنی بر ساخت دنباله ای معنوی برای این سری بازی به گوش رسید. دنبالهای که Agents of Mayhem نام داشت و قرار بود در سال ۲۰۱۷ عرضه شود. هم اکنون این بازی به بازار های جهانی رسیده و Deep Silver و Volition این امکان را دارند که برای آخرین بار شانسشان را امتحان کنند. ما را همراهی کنید تا ببینیم عنوان جدید توانسته انتظارات طرفداران را بر آورده سازد یا خیر.
نجات دنیا تخصص ماست!
ماجرای بازی دربارهی سازمانی به نام Mayhem است که از زبده ترین و با تجربه ترین ماموران کرهی زمین تشکیل شده و قصد دارد تا با فعالیت های سازمانی شیطانی با نام Legion مقابله کند. حس طنز یکتای بازی را می توان از همان لحظات نخست دریافت. برای مثال Mayhem مخفف عبارت the Multinational Agency for Hunting Evil Masterminds (سازمان چند ملیتی شکار مغز های شرور!) و legion نیز مخفف عبارت the League of Evil Gentlemen Intent on Obliterating Nations (اتحادیهی جمتلمنهای شروری که قصد نابودی دنیا را دارند!) است. Legion که توسط قدرتی شیطانی رهبری می شوند، قصد دارند دنیا را نابود کنند و برای این کار به نقاط مختلفی از کره ی زمین حمله کرده اند. شما باید در نقش مامورانی از سازمان Mayhem جلوی نقشه های شوم این دسته را گرفته و زمین را از شر آن ها نجات دهید. سازمان Legion تعداد زیادی از خلافکاران حرفه ای را دور خود جمع کرده است. Mayhem نیز توانسته ایجنت های زیادی را دور هم جمع کند و از قدرت آنان علیه Legion استفاده کند. هر یک از خلافکاران عضو Legion و ایجنت های Mayhem داستان و ماجرای مخصوص به خودشان را دارند که در جریان بازی روایت می شود. به جز این موارد می توان گفت داستان چیز دیگری برای عرضه ندارد. کلیت قصه ی بازی همین است که شما باید زمین را نجات دهید. به جز همین مسیر کلی دیگر نمی توان پیچیدگی خاص و یا چیز منحصر به فردی را در داستان مشاهده کرد. بازی همین شکل ساده را برگزیده تا بتواند بر مسائل دیگر تمرکز داشته باشد. در مسیر داستان، شما هر بار با یکی از مامورین Legion شده و قصد مبارزه با او را دارید. هر کدام از این خلافکاران داستان بسیار جذابی دارند که دنبال کردن آن بی شک یکی از لذت بخش ترین ویژگی های بازی است. خلافکاری که یک خواننده ی مشهور است، خلافکاری که قصد دارد با یک هوش مصنوعی ازدواج کند و چندین شخصیت بسیار جذاب دیگر که برای جلوگیری از لو رفتن داستان اشاره ای به آن ها نمی کنم. Agante of Mayhem موضوعات بسیار حذابی را در نظر گرفته و هیمنطور شخصیت هایش را به خوبی در این زمینه پرداخته است. نکته ی خوب دیگر این است که بازی اشارات غیر مستقیم اما تمیزی هم به مسائل حال حاضر دنیا کرده و کلیشه های زندگی مردم در کشور های غربی و امریکایی را به سخره گرفته.
این فرم از کنایه باعث شده سازندگان بتوانند حرف هایی را در لفافه بیان کنند که به صورت صریح توانایی بیان آن را ندارند. از این رو باید این ویژگی را جزو مهمترین نکات قوت بازی بر شمرد. روایت داستان بازی از طریق دیالوگها، میان پرده های سینمایی-کارتونی و همینطور نوشته ها و دیتابیس ها انجام می شود. برای تعریف کردن داستان بازی تعداد بسیار زیادی میان پردهی کارتونی طراحی و ساخته شده که به خوبی روند کلی داستان را روایت می کنند. کیفیت این میان پرده ها از این جهت راضی کننده است که از لحاظ هنری و کیفیت بصری در سطح قابل قبولی قرار دارند. دیدن آن ها در مجال های گوناگون در میانه گیم پلی بازی، لذت بخش است و حکم زنگ تفریحی جالب را دارد. از طرفی باید به دیالگو های بازی اشاره کنم. اگر به یاد داشته باشید در بازی های Saints Row نیز دیالوگ ها بخش بسیار مهمی از روایت داستنان را بر دوش می کشیدند. این دیوالوگ ها معمولا از طریق بی سیم ها و در جریان مراحل و در گشت و گذار های درون شهر رد و بدل می شدند. این باعث می شد تیم فنی نیاز چندان زیادی به طراحی کات سین ها و میان پرده های متعدد نداشته باشد و دست نویسنده برای نوشتن گفت و گو های طولانی و با کیفیت باز باشد. دیالوگ های سری SR سبک منحصر به فردی در نگارش داشتند. طنز بسیار خاصی در درون آن ها قابل مشاهده بود و همنچنین بسیار بی پرده، برهنه و بی سانسور بودند! ویژگی های غیر اخلاقی و بعضا سرگرم کننده ی Saints Row در دیالوگ های آن نیز نمود فوق العاده ای داشت. همین سبک با اندکی تغییر در بازی جدید نیز پیاده شده است. در Agents of Mayhem نیز شاهد وجود دیالوگ های بسیار عالی و گفت و گو های پیشرفته ای هستیم که طنزی عالی دارند. اما باز هم در این زمینه به سطح بازی های Saints Row نمی رسند.
نمیتوانم ادعا کنم شخصیت پردازی بازی آنچنان که از آن انتظار میرود عالی و عمیق است اما میتوانید شخصیتهای بسیار جذاب و دوست داشتنی زیادی را در بازی پیدا کنید. شاید بهترین شخصیتهای بازی از نظر پرداز شخصیتهای منفی باشند که با وجود دیالوگهای بسیار زیادشان رابطهی خوبی با آنها برقرار خواهید کرد. شما در طول بازی هر بار با یک شخصیت منفی مقابله میکنید و سعی میکنید خرابکاریهای او را از میان ببرید. زمانی که وارد مراحل مربوط به هر یک از شخصیتهای بد میشوید، او به بیسیم سازمان Mayhem نفوذ میکند و شروع میکند به حرف زدن!! صحبتهای آنها معمولا با هدف نا امید کردن شما و قدرتمند نشان دادن خویش بیان میشود اما میتوانید از لابهلای همین دیالوگها به عمق شخصیتی عالی آنها پی ببرید. چیزی که در این موفقیت عمده ترین نقش را بازی کرده گویندگی عالی صداپیشگان است که یکی برتر از دیگری به جای کارکترهای موجود در بازی صحبت کردهاند. شخصیت پردازی عالی صرفا شامل شخصیتهای بد نمیشود و کارکنان Mayhem نیز گاه به خوبی پرداخته شدهاند. در میان نیروهای خودی، پرداخته شده ترین شخصیت بدون هیچ تردیدی شخصیت Friday است که در طول بازی همواره صدای او را در بیسیم میشنویم. او که در نقش هکر به تیم Mayhem کمک میکند جذاب ترین شخصیت کل بازی است!
ای کاش میتوانستیم همین موارد را در شخصیت ایجنتها نیز ببینیم. اما حقیقت این است که هیچ یک از ایجنتهای داخل بازی، با وجود تیم عالی صداپیشگانشان، پرداخت خوبی ندارند و نمی توان با آنها به اندازهی دیگر کارکترها ارتباط برقرار کرد. دلیل این ضعف به تعداد زیاد ایجنتها باز میگردد. نخست این که به خاطر این تعداد و قابلیت تعویض آن ها توسط بازیباز، بازی دیگر نمی تواند آن ها را در دمو های سینمایی و میان پرده ها نمایش دهد. از طرفی دیگر شخصیت های حاضر در بازی به خاطر تعداد زیاد دیالوگ هایشان، به خوبی پرداخته می شوند و بازیبازا به سادگی با آنها ارتباط برقرار می کند. اما ایجنت ها همیشه در دسترس بازیباز نیستند. از میان دوازده ایجنت حاضر در بازی، شما می توانید هر بار سه نفر را با خود ببرید. در نتیجه فرصتی برای شناخت دیگران نیست. همان سه نفری هم که برای بازی انتخابشان می کنید از تعداد دیالوگ های لامز برخوردار نیستند. البته باید این نکته ی بسیار ضروری را بدانید که برای تمامی مکالمات بازی، برای هر دوازده ایجنت دیالوگ های مخصوصی نوشته شده است که حتی برای آن ایجنت شخصی سازی نیز شده اند. اما ب علت تعداد زیاد، شما همیشه یازده عدد از این دیالوگ ها را از دتس خواهید داد! مثالی بزنم. شخصیت Red Card یک فوتبالیست است. او به هنگام مواجهه با تهدید های یکی از تبهکاران legion، با زبان یک ورزشکار و با اصطلاحاتی که یک فوتبالیست معمولا به کار می برد صحبت می کند. مثلا او خطاب به دشمنش می گوید: «آهای! این کارت خطا بود!!» در حالی که شخصیت دیگری به نام Fortune ممکن است در همین وضعیت، جملهی متفاوتی را استفاده کند. این موارد را ذکر کردیم تا بگویی از طرف سازندگان و نویسندگان در این مسئله کم کاری صورت نگرفته است. پرداخت هر یک از ایجنت ها به صورت تمام و کمال انجام شده. اما به علت ازدیاد این اشخاص، شما نمی توانید همه ی دیالوگ های مربوطه را بشنوید. اگر شما بتوانید تمامی طول بازی را صرفا با یکی از ایجنت ها صرف کنید و تمامی دسالوگ ها، نظرات و احساساتش را بشنوید، بدون هیچ شکی او را نیز از شخصیت های قدرتمند بازی نام خواهید برد. صد حیف که این تلاش و زحمات نویسندهگان به بازیباز منتقل نمی شود و ارتباط لازم میان شخصیت و بازیباز، پدید نمی آید.
باشگاه ایجنتهای باحال
بازی دوازده ایجنت مختلف دارد که در ابتدای آن تنها سه نفر از آنها برایتان باز هستند. با پیشروی در بازی و انجام امور مختف می توانید دیگر ایجنت های آن را نیز باز کنید. در ابتدا، هنگامی که قصد دارید وارد شهر و ماموریت مخصوص خود شوید، بازی شما را به منوی انتخاب کارکتر می برد. شما می توانید از میان ایجنتهایی که برای انتخاب شدن فعال هستند، سه نفر را انتخاب کنید. این تیم سه نفره در مرحله ی فوق شما را یاری خواهند کرد. موارد دیگری نیز در این منو قابل انتخاب اند. مواردی چون درجه ی سختی و لباس ها و اسکین های مختلف که بعدا به آن ها خواهیم پرداخت.
شما تیم سه نفرهتان را انتخاب کرده و گزینهی Deploy را میفشارید تا وارد گیمپلی شوید. در بازی جدید، این گونه نیست که شما کارکتری خاص ا کنترل کنید و همراهانتان شما را دنبال کنند. بلکه شما می توانید کارکتر تحت کنترل خود را صرفا با فشار یک دکمه عوض کنید. بدین ترتیب که ابتدا کرکتر قبلی محو شده و سپس کارکتر جدید درست در همان موقعیت ظاهر خواهد شد. شما می توانید این عمل را همیشه و همه جا، بدون محدودیت و در کمترین زمان ممکن انجام دهید. تا جایی که حتی می توانید با ایجنتهای تحت کنترلتان فنون ترکیبی اجرا کنید. مثلا میتوانید با Fortune دشمنانتان را به حالت Stun در آورده و سریعا او را با Red Card سویچ کنید. سپس با استفاده از اسلحهی قدرتمند او همهی دشمنان Stun شده را به خاک و خون بکشید. هر یک از ایجنت هایی که در اختیار شما قرار داده میشوند، قابلیت ها و تواناییهای مخصوص به خود را دارند. آن ها در میزان قدرت، سرعت و چابکی و رنج حملات با یکدیگر اختلاف دارند و هر یک از اسلحهی مخصوص به خود استفاده میکند. هر یک از ایجنتهای بازی استایل خاص خودش را دارد. برای مثال، Shaharazade، یک نینجا است و می تواند با اسلحههای سرد و شمیر ها کار کند. او دشمنان را از فاصله ی نزدیک و با استفاده از شمشیر از پای در میآورد اما ضعفش این است که در مقال دشمنان دور زن هیچ گونه دفاعی ندارد. در عوض ایجنتی مانند Fortune از دو اسلحه ی کمری استفاده می کند که در موقع نیاز می تواند هم فواصل دور را مورد هدف بگیرد و هم فواصل نزدیک را. این ایجنت این توانایی را دارد که تقریبا با همه ی انوع دشمنان مبارزه کند اما در مبارزات نزدیک، به هیچ وجه قدرت خانم نینجا را ندارد. ایجنت ها همچنین در نحوه ی مقابله با دشمنان مختلف نیز تواناییهای متفاوتی دارند. برای مثال برخی از ایجنتها در مبارزه با برخی از دشمنان داخل بازی قوی تر و کارآمد تر هستند. در این طرایط خود آن ایجنت به سخن آمده و از شما تقاضا میکند او را برای جنگ با آن دشمن انتخاب کنید. چرا که او بهتر میداند چطور باید با آنها مقابله کند. جدای از اسلحه هر یک از ایجنتها دو نوع توانایی انحصاری مخصوص به خود دارند. اولین توانایی که Special Ability نامیده میشود به شما این امکان را می دهد که با اجرای آن دشمنانتان را به شیوهی ساسان تری از میان بردارید. این که چطور و چگونه این کار را بکنید به ایجنتی که انتخاب کرده اید و البته گجتهایی که بر روی او فعال کرده اید بستگی دارد. این توانایی معمولا پس از اجرا شدن، به مدت زمانی مشخص نیاز دارد تا شارژ شود. توانایی دوم Mayhem Ability نام دارد که از مورد قبلی بسیار مرگبار تر و تاثیر گذار تر است. با این مهارت میتوانید تعداد بسیار بیشتری از دشمنان را از پای در آورید که این هم بستگی به ایجنت شما دارد. به جز این موارد چیز های زیاد دیگری نیز وجود دارند که میان ایجنت ها تفاوت ایجاد میکنند. مواردی مانند لول های قابل آپگرید و حتی مقادیر سلامتی (HP) و زره (Shield). در کنار این موارد نیز برخی از تواناییها هستند که میان هر ایجنت مشترک اند و همهی آن ها می توانند از آن استفاده کنند همانند پرشهای سه گانه. قرار دادن این ویژگی ها و توانایی ها در کنار تعداد زیاد ایجنت ها و همینطور تزریق اندکی مکانیک RPG باعث شده تا گیم پلی بازی تنوع مرگباری پیدا کند. درباره ی ایجنت ها و ویژگی های نقش آفرینی مربوط به آنها در ادامه خواهیم نوشت.
در کنار وجود ایجنتهای متعدد، گان پلی بازی نیز بسیار عالی از آب در آمده تا سیستم مبارزات بازی، بی نقص و هیجان انگیز باشد. گفتیم که هر یک از ایجنتهای بازی اسلحه و نوع حمله ی مخصوص به خود را دارد. جدای از حملات مختلف و متنوع قابلیت سه بار پریدن و معلق ماندن در هوا به مدت محدود نیز کمک بزرگی به شما خواهد کرد. در بازی نه از کاور گیری خبری هست و نه از تمام شدن مهمات و مدیریت گلوله ها. مبارزات بازی صرفا بر اساس حمله و جای خالی دادن بنا شده اند. شما می توانید از توانایی پرشهای چندگانه تان برای فرار از حملات دشمن استفاده کنید. همینطور قابلیت Dash کردن به شما این امکان را می دهد که در جهت افقی نیز از گلولههای دشمنانتان بگریزید. با ترکیب عناصری که ذکر کردیم، می توانید مبارزات بازی را به زمین و اسمان کشانده و صرفا در بند کاور گیری و خزیدن روی زمین نباشید. از دیگر چیز هایی که موجب تنوع بسیار خوب این بخش شده تعویض های سریع میان ایجنت های مختلف است که بسیار دقیق و به موقع انجام می شود. آنقد که حتی می توانید با استفاده از همین ویژگی، حمله های ترکیبی بکنید و دشمنان را با ترکیب قابلیت های ایجنت های مختلف از پای در آورید. مثلا اگر ایجنت اول قابلیت استان (Stun) کردن دشمنان را داشته و ایجنت بعدی می تواند بر دشمنان استان شده دمیج دو برابر وارد کند، می توانید با ترکیب این دو قابلیت تعداد زیادی از دشمنان را از میان بردارید.
در این بازی شاهد اضافه شدن مکانیک های نقش آفرینی به گیم پلی نیز هستیم. مکانیک هایی که البته به مانند بازی های RPG کلان، عمیق و پیچیده نیستند و صرفا حضوری ساده دارند. این کار باعث شده است تا گیم پلی پیشرفت های زیادی کرده و از حالت یکنواختی خارج شود. از طرفی نمی توان فت این مکانیک ها آنقدر عمیق و دقیق اند که بازی را به یک RPG شوتر تبدیل کنند. این مکانیک ها صرفا حالتی اختیاری دارند! یعنی اگر کسی دلش خواست به آن ها بها می دهد و برایشان وقت صرف می کند و حتی اگر دلش هم نخواست و تا آخر بازی هم طرف آن ها نرفت مشکل خاصی برای او پیش نخواهد آمد! این حرکتی قابل تقدیر است. چرا که اگر عنوانی در این سبک (به خصوص اگر جانشین Saints Row هم باشد) بخواهد به سمت پیچیده شدن و مکانیک های نقش آفرینی برود و به روند اکشن بی وقفه ی خود آسیبی بزند باید رسما فاتحه اش را خواند.
نخستین چیزی که توجهتان را جب خواهد کرد گجت ها (Gadgets) هستند. هر یک از ایجنت های داخل بازی، از مهارت ها و ویژگی های خاصی بهره می برد. در بازی تعداد بسیار زیادی گجت طراحی شده است تا این امکان شخصی سازی ویژگی های آن ها برایتان فراهم شود. گجت ها توانایی ها و قابلیت های ایجنت ها را افزایش می دهند در برخی موارد آن ها را با چیز های دیگری تعویض می کنند. حتی ممکن است این گجت ها به ازای نفعی که می رسانند از موقعیتی دیگر نیز به ایجنت شما ضرر بزنند. مثلا ممکن است یکی از گجت ها قدرت حملات شما را دو برابر کند اما در عوض آسیب پذیریتان را نیز به شدت بالا ببرد. برخی از این موارد را میتوان در هر جا و مکانی استفاده کرد. اما برخی از این گجت ها صرفا باید در موقعیت درست استفاده شوند وگرنه تاثیر منفی خواهند گذاشت. گفتنی است که گجت های هر یک از ایجنت ها منحصر به فرد هستند و کس دیگری نمی تواند از گجت های دیگر ایجنت ها استفاده کند. هر ایجنت سه اسلات مختلف برای به کار گیری همزمان سه گجت را دارا است و جالب است بدانید هر گجت مخصوص یکی از اسلات ها است. پیشروی در بازی و انجاتم ماموریت های جدید گجت های بیشتر و بهتری را برای کارکترتان باز می کند و می توانید با انجام ماموریت های ویژه، گجت های بهتر و کارآمد تری به دست اورید.
ویژگی بعدی اضافه شدن امتیاز تجربه یا همان XP است. این امتیاز با کشتن دشمنان، پیدا کردن لوت باکس ها، هک کردن ترمینال ها و انجام ماموریت های مختلف به دست می اید. با دریافت بیشتر XP، شخصیت شما به اصطلاح لول آپ می کند و با افزایش هر لول، میزان سلامتی، سپر دفاعی و صدمهی حملات ایجنت شما بیشتر خواهد شد. هر لول اپ همچنین به شما اجازه می دهد تا یک سری پارامتر های مربوط به شخصیت خود را به میزان محدودی افزایش دهید. برای مثال، شخصیت X چهار فاکتور برای ارتقای ویژگی هایش دارد که عدد نسبت داده شده با آن ها میزان ارتقا یافتنشان را نمایش می دهد. مثلا پارامتر اول با هر لول، سپر دفاعی شما را ۵ درصد قوی تر می کند. اگر این پارامتر را ۵ لول ارتقا دهید، سپر شما ۲۵ درصد قدی تر خواهد شد. هر یک از ایجنت ها در ابتدای بازی از لول ۱ آغاز می کنند و زمانی به لول ۱۰ برسند مهات خاص دومشان را برایتان باز می کنند. حداکثر لولی که می توان برای یک ایجنت کسب کرد لول ۲۰ است که پس از آن دیگر به او XP تعلق نمی گیرد. البته شما می توانید هنوز هم با خرج یک Power Core و استفاده از ویژگی Super Agent پارامتر های عددی کارکترتان را افزایش دهید. لول آپ های پارامتر محور در بازی های RPG زیادی مورد استفاده قرار میگیرند. در این بازی نیز می توان آن ها را از توفیقات گیم پلی نام برد اما حقیقت این است که تاثیر چندان زیادی در گیم پلی نداشته و اگر به کلی نادیده گرفته شوند نیز اتفاق چندان بدی رخ نمی دهد. (که گفتیم این اصلا چیز بدی نیست!)
کمی هم شیطنت
گفتیم Agents of Mayhem عنوانی جهان باز است. این بازی به سبک عناوین Saints Row شهری بزرگ را در اختیار شما قرار داده و اجازه می دهد تا هر کار خواستید درون آن انجام دهید. شما می تواند اتومبیل های مردک بیچاره را به سرقت برده و با تسلیحات متنوع ایجنت هایتان مردم را سلاخی کنید! درست به سبک بازی های جهان باز این فرمی، فعالیت ها وئ مامریت های مختلفی در گوشه به گوشه ی فضای بازی قرار گرفته اند تا وقتتان را با آن ها سپری کنید. شاید در نگاه اول این سوال برایتان پیش آید که در این دنیای بزرگی که قرار است در در جای جای آن ماموریت ها و چیز هی تازه پیدا کنیم، دقیقا باید چگونه جابجا شویم؟! خب پاسخ این سوال ساده و باحال است! نخست این که پرش های چند گانه ی ایجنت ها صرفا در مبارزه کار کاربرد ندارند و بخش عمده کارایی آن ها در جابجایی است. این ویژگی در ترکیب با قابلیت Dash، به شما این امکان را می دهد تا پشت بام ها را درنوردید و از طبقات بالایی ساختمان ها و آسمانخراش ها برای جابجا شدن در محیط شهر استفاده کنید. (که انصافا هم خیلی لذت بخش است. این مورد را حتما امتحان کنید!) دومین راه جابجایی آن است که از اتومبیل ها استفاده کنید. این اتومبیل می تواند یکی از اتومبیل های مزخرف و بی در و پیکر موجود در سطح شهر و یا یکی از اتومبیل های سفارشی Mayhem باشد. شما می توانید هر جایی که هستید با فشار یک دکمه اتومبیل Mayhem را احضار کنید. پس از فشردن دکمه، این ماشین درست مانند خودروی بتمن، مقابلتان ظاهر خواهد شد. گفتنی است که اتومبیل های Mayhem پرسرعت ترین خودرو های بازی هستند و از همه بهتر آن که به نیتروژن هم مجهز اند. این اتومبیل ها البته یکی و دو تا نیستند و تعداد بیشتری را شامل می شوند. شما می توانید در مقر Mayhem اتومبیل پیشفرض خود را انتخاب کنید. جایی که معمولا با تعداد زیادی اتومبیل قفل شده روبرو خواهید شد! این اتومبیل ها با انجام ماموریت های مختلف و جمع کردن Blueprint ها باز می شوند. شما همچنین می توانید علاوه بر خود اتومبیل، اسکین های مخصوص آن را هم از سراسر شهر پیدا کرده و روی آن اعمال کنید تا از یکنواختی خارج شود.
در Agents of Mayhem ماموریت های متنوعی انتظاراتان را می کشند. تخلیه کردن Outpost های Legion یکی از همین انواع است که به باز شدن ماموریت های جدید می انجامد. با تخلیه ی هر Outpost، می توانید نیرو های Legion را از منطقه خارج کرده و روی نقشه شاهد وجود ماموریت های جدید در آن منطقه باشید. تنوع خوب ماموریت ها در کنار جوایز ارزنده ای که به شما اهدا می کنند باعث شده انگیزه تان برای انجام ماموریت های جانبی بالا رود. بازی همچنین برای گشت و گذار و جمع کردن ایتم های مختلف نیز ارزش زیادی قائل است. در Agants of Mayhem می توانید با جست و جو و پیدا کردن منابع، چیز های ارزشمندی به دست اورید. نخستین فایده ی این کار جمعاوری منابع و سپس استفاده از آن ها برای کرفت کردن موارد دیگر است. این ویژگی هسچند به اندازه ی بازی های نقش آفرینی عمیق نیست اما می تواند تاثیرات لذت بخشی بر گیم پلی بگذارد. فایده ی دیگر مربوط می شود به Set ها و Skin ها. در این بازی به ظواهر توجه زیادی شده! شما می توانید اسکین ایجنت ها، اسلحه های آنها و همچنین اسکین اتومبیل هایتان را عوض کنید و با پیدا کردن اسکین های مختلف به آن ها ظاهر تازه ای ببخشید. سومین نفعی که از جست و جو در شهر می برید یافتن Crystal Shard ها است. این آیتم های ارزنده که معمولا در پشت بام ها و سایر موقعیت های نسبتا مخفی پیدا می شوند از جهات مختلف به کار می آیند. هر ده عدد کریسال شارد، به یک Crystal Core تبدیل می شود که می توانید با آن کارکتر خود را در زمینه های گوناگون تقویت کنید.
ایجنت های Mayhem، یک مقر سری به نام Ark دارند که همه ی فعالیت هایشان از درون آن رهبری می شود. شما می توانید در هز زمان که خواستید با مراجعه به منوی مخصوص، وارد Ark شوید. Ark شامل بخش های مختلفی است که می توانید در آن به گشت و گذار پرداخته و کار های مختلفی انجام دهید. هر یک از کارمندان آنجا مسئول یکی از بخش ها است که همگی آن ها نیز شخصیت های متفاوت و پرداخته شده ای دارند. شما می توانید با مراجعه به هر یک از آن ها، از خدماتشان بهره ببرید. مواردی از قبیل انجام چالش های شبیه سازی شده، ارتقا های مختلف برای Agency، کرفتینگ، مدیریت اتومبیل ها، مدیریت ایجنت ها و… در آرک قابل انجام هستند.
و اما همه ی این موارد را گفتیم به این بخش برسیم. تا به اینجای کار ما صرف از Agents of Mayhem تعریف کردیم. اما باید دانست این بازی مشکلات بسیار زیاد و مهمی نیز دارد. مشکلاتی که آنقدر حیاتی اند که به تنهایی نمره ی بازی را از حدود ۸ به ۶٫۵ تنزل می دهند.
نخستین مسئله مربوط به طراحی مراحل است. معمولا سری Saints Row را با طراحی عالی مراحلش می شناختیم. اما بازی جدید چنان در این مسئله خرابکاری می کند که رویتان نمی شود آن را با SR مقایسه کنید. باورم نمی شود چگونه ممکن است با این گیم پلی متنوع و عالی، چنین مراحل ضعیف، تکراری و بی ارزشی روبرو باشیم. مگر بچه های ده ساله مراحل بازی را طراحی کرده اند؟ طراحی ماموریت ها شدیدا تکراری و کم تنوع است و همین باعث می شود نتوانید چند ساعت پشت سر هم را به این بازی اختصاص دهید. هدف ها و Objective هایی که به شما داده می شوند در همان چند ساعت اولیه کاملا تکراری شده و در ادامه ی بازی صرفا باید با همان موارد تکراری سر و کله بزنید.
چیزی که اوضاع را بسیار وخیم تر می کند طراحی بسیار تکراری لوکیشن ها است. لوکیشن های کپی و پیست شده به تعداد فراوان در بازی مشاهده می شوند و منظورم از “تعداد فراوان” بیش از پنجاه مورد است! در این بازی علاوه بر محیط های شهری، بسیاری از مراحل در دانجن های مختلف دنبال می شوند. این دانجن ها به قدری شبیه به هم هستند که پس از مدتی ورود به آن ها می شود یکی از عذاب هایتان! این لوکیشن به قدری روی اعصاب اند که بازی را از یک تجربه ی عالی به تجربه ای متوسط تبدیل می کنند.
برای این که اوضاع باز هم وخیم تر شود باید تکراری شدن دشمنان را نیز به عنوان تیر خلاص اضافه کنیم که آن هم نمکی است بر زخم ها. درست است که در مراحل مختلف بازی، هر از گاهیهم دشمنان جدید معرفی می شوند اما این به هیچ وجه چیزی را عوض نیم کند. دشمنان بازی از اول تا انتهای آن اعصاب خرد کرن و تکراری اند و مبارزه با آن ها تا انتهای بازی به یک شکل و یک فرمول است. همچنین باید به باسفایت های بی بخار بازی نیز اشاراتی بکنم که واقعا می توانستند بهتر از چیزی که میبینیم باشند. این باس فایت ها معمولا یا هیچ گونه چالشی ندارند و یا این که از پتانسیل گیم پلی بازی استفاده ی لازم را نمی کنند.
این مشکلات باعث شده اند تا علیرغم علاقه ای که به این بازی و گیم پلی عالی اش داریم، نتوانیم به آن نمره ی قبولی بدهیم. متاسفانه این موارد به قدری شدید و روی اعصاب اند که نمی شود لذتی مد نظر سازندگان بوده را از بازی برد.
در بخش گرافیک، سازندگان تصمیم گرفته اند اثرشان را تا حدودی فانتزی طراحی کنند. آن ها از گرافیک واقع گرایانه فاصله گرفته اند تا هم بتوانند ویژگی تخیلی اثرشان را به نمایش گذاشته و هم از شر طراحی های گرافیکی سنگین خلاص شوند. این تصمیم حتی به آن ها کمک کرده بتوانند مبارزات و درگیری ها را شلوغ تر و پر زد و خورد تر طراحی کنند و افکت ها و جلوههای ویژه ی بیشتری را در آن ها به کار بگیرند. طراحی کارتونی بازی هیچ مشکل خاصی ندارد و اگر خودتان زیاد دقت الکی به خرج ندهید با تکسچر های بی کیفیت و یا مدل های نا امید کننده روبرو نخواهید شد. گرافیک هنری بازی نیز با این که شاهکار نیست اما زیبا است و در ترکیب با نورپردازی انجین بازی، قاب های راضی کننده ای را ارائه می دهد. تنها گله ای که از این بخش داریم بهینه سازی افتضاح بازی است که از جدی ترین مشکلات آن در نسخه ی PC است. باز هم همان داستان قدیمی و همان اش و همان کاسه. واقعا مشخص نیست که این طلسم کی قرار است شکسته شود. فرق ندارد کامپیوتر تان چقدر توانا باشد. افت فریم های ناگهانی و اعصب خرد کن همیشه به سراغتان خواهند آمد. در حالی که گرافیک بازی اصلا در حد و اندازه ای نیست که تا این حد سنگین باشد و افت فریم ایجاد کند! امید است این مشکلات با انتشار آپدیت های اینده حل شوند. (هر چند که ما دیگر آبدیده شده ایم!)
بخش موسیقی بازی ویژگی خاصی ندارد و نه چندان عالی و نه چندان بد عمل کرده. قطعات موسیقی معمولا در مبارزات ریتمی تند دارند و در برخی موارد وارد ریتم های حماسی می شوند. که البته هر دو مورد راضی کننده هستند و می توانند گلیم بازی را از آب بیرون بکشند. گویندگی اما در این بازی داستان دیگری دارد. باید به افتخار شاهکار هایی که برخی صداپیشگان در این بازی خق کرده اند ایستاد و بلند بلند کف زد. برخی از گویندگان بازی البته نتوانسته اند توانایی هایشان را انطور که باید به نمایش بگذارند اما برخی از شخصیت ها به قدری ماندگار می شوند که هیچ کس توانایی فراموش کردنشان را ندارد. خود من شخصا کارکتر هایی مثل Aisha، Friday و بسیاری دیگر را هیچ گاه از یاد نمی برم. چون هنرمندی گویندگان آن ها باعث شد دیالوگ ها و نحوه ی صحبت کردنشان تا زمانی که بازی می کنم در خاطرم بمانند.
سکوت!… به یاد Saints Row
خلاصه ی کلام این که Agents of Mayhem با این که نمی تواند برایتان یک Saints Row باشد اما در عوض یک بازی بسیار خوب است. اگر مشکل لوکیشن های تکراری و طراحی مراحل بازی وجود نداشت صد درصد آن را به همه ی شما توصیه می کردیم. اما اکنون باید این موضوع را بدانید که صرفا طرفداران دو آتشه از این بازی لذت کافی خواهند برد. اگر اعصاب تحمل کاستی های بازی را دارید سراغ آن بروید.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
نظرات
بازیش طنز مازوخیستی و اگزیستانسیالستی خاصی داره…بهر حال در غالب پست مدرنیسم و نهلیسم و اینکه امید جوهره توهم است و مرگ اجتناب ناپذیر بر همین اساس ارزش یک بار تجربه راداره….
مرسی آقای صدری…
سلام خسته نباشید از فضاش خوشم میاد اما قیمتش و اینکه نقدا نسبت بهش منفیه پشیمونم میکنه
اسپم:نظرت منو به شدت یاد علی نیچه انداخت.جاش خالی
تپه خاموش
داداش میشه نظرت رو ترجمه کنی
خخخخخخخخخخخ . یک بارم که حس طنزم گل کرد و اومدم خیلی فلسفی نقد کنم چقدر نمرات منفی گرفتم…. آقا خیلی شرمندم… از اثرات دیدن فیلم مهران مدیری . دچار استحاله شدم و غوطه ور شدم در طنز سیاه فیلمش. البته برای چند ساعت و دوباره عادی شدم . حیف شد ۱۲ تومان پول بلیط سینما… حیف.
خخخخخ.نه باحال بود شوحیت تنها مسکلش این بود که معلدم نیست شوخیه.نمرات منفی اکثرا به خاطر کامنتای قبلیته.
جوهر درون ?:-) یاد پاندای کونگ فوکار افتادم :rotfl:
یا مخت مشکل داره … یا معنی چیزایی که گفتی نمیدونی … یاهم زیادی کتاب های به اصطلاح هنری خوندی و همه چیزو به شکل نماد میبینی …
من تازه چند ساعته رفتم بازیو طبیعتا تکراری بودنو هنوز حس نکردم ولی فضای فان saints row مانندشو دوست دارم
بازی فانی بود ولی نمیدونم چرا با اینکه سیستم مورد نیاز رو دارم رو حداقل کیفیت هم اصلا خوب اجرا نمیشه 😮
همون داستان همیشگی بازی های PC هستش عزیز. چیز جدیدی نیست!
کدوم داستان ?:-)
بعد از عرضه ی Batman: Arkham Knight، قضیه ی پورت های بد بازی های PC گویا به یه رسم تبدیل شد. از بازی های بزرگ و مورد انتظار شروع شد و حتی به بازی های مستقل هم سرایت کرد. البته قبل از بتمن هم این اتفاق کمابیش رخ میداد ولی نه در این حد. نمی دونم این قضیه کی قراره جمع بشه.
از نظر من مثل همیشه شرکتش بازی خوبی داده بیرون
متاسفانه بازی تموم نشده داستانش حتی اون باس اصلی که باید باشه رو نکشتیم و کلی ویلن دیگه هست با توجه به اندینگش که هیچکدوم توی بازی نبودن و اینکه اینده تاریکی در انتظارشه چون اون فروشی که باید داشته باشه رو نداشت برای همین شاید دنباله ای براش نسازن و یکی از اعصاب خورد کن ترین مکانیک بازی اینه که اصله همیشه توی دست کرکتر هست و نمیشه جمعش کرد حس بدی میده
من منتظر گاد هستم اینجور بازی ها برای خردسالان خوبه برای من زشته اخه من انحصاری زیاد دارم ولی جعبه نداره :rotfl:
بازی قشنگیه من کلا شرکت دیپ سلور رو دوست دارم و همه ی بازی هاشو بازی کردم