هیولاکشی همراه ابن ون هلسینگ! | نقد و بررسی بازی The Incredible Adventures of Van Helsing

Diablo به حدی عظیم، بزرگ و بی نقص است که راستش را بخواهید دلم برای سازندگانی که می خواهند بازی اکشن نقش آفرینی ایزومتریک بسازند می سوزد (همان کاری که GTA هم با سبک خود می کند)، زیرا که مطمئنا بعد از ساخت بازی خود به آن نگاه می کنند و به Diablo نگاه می کنند و فقط می توانند حسابی شرمنده شوند. خوب هم می دانند که بازیبازی که بخواهد بازی آن ها را بخرد و این سبک را دوست دارد، بارها و بارها Diablo ها را بازی کرده است و حالا می خواهد سراغ بازی دیگری برود و قطعا و قطعا بازی آن ها را در هر زمینه ای و لحظه لحظه با Diablo مقایسه خواهد کرد که آن ها از همان اول بازنده مقایسه هستند. تقصیر این سازندگان نیست. بلیزارد خیلی عظیم و قدرتمند و ثروتمند است و البته خیلی کار بلد. نه این که این سازندگان ضعیف باشند بلکه بلیزارد و Diablo خیلی قوی هستند. در هر صورت چه بد و چه خوب سبک اکشن نقش آفرینی ایزومتریک معیار سنجشی به نام Diablo دارد و حتی به عناوینی که در این سبک ساخته می شوند و می خواهند شبیه به این سری بزرگ و شاهکار باشند، دیابلو کلون گفته می شود. در طول زمان بوده اند عناوین پرتعدادی که در این سبک منتشر شده اند و برخی شدیدا شکست خورده و زیر سایه نام Diablo له شده اند و البته عناوین نه چندان پرتعدادی نیز بوده اند که موفق شده اند خود را از زیر سایه این عنوان بیرون بکشند و شخصیت خاص و منحصر به فرد خود را ارائه دهند و موفقیت زیادی را نیز کسب نمایند. عناوینی از قبیل تورچ لایت و دیوینیتی و … در مطلب امروز هم صحبت در مورد یکی از همین سبک عناوین است که با این که در اصل عنوانی از سال ۲۰۱۳ محسوب می شود ولی نسخه جدید آن در سال ۲۰۱۷ برای پلتفرم جدیدی منتشر شده است و به همین دلیل امروز بررسی آن را برای شما عزیزان در نظر گرفته ایم.

یک اکشن نقش آفرینی ایزومتریک جذاب که بعد از ۴ سال به پلی استیشن آمده است. از روز اولین معرفی نسخه اول بازی در چند سال قبل، نام این عنوان در ذهنم بود و ناامیدانه منتظرش بودم.. اما بالاخره آمد!…. بازی منظورمه!

از همان روز نخست که در سال ۲۰۱۳ برای اولین بار تریلر معرفی عنوانی اکشن نقش آفرینی با دوربین ایزومتریک به نام The Incredible Adventures of Van Helsing را که شبیه به یکی از برترین عناوین محبوب من یعنی دیابلو بود، دیدم آرزو داشتم که این بازی برای پلی استیشن هم منتشر گردد اما این گونه نبود و تنها می توانستم اخبار بازی را دنبال کنم و مشاهده کردم که این عنوان نهایتا امتیاز متای ۷۲ را کسب نمود. زمان گذشت و نسخه دوم و سوم این بازی با امتیازهای متای ۷۷ و ۶۴ نیز در سال های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ منتشر شدند و من بارها و بارها تریلر آنها را نگاه می کردم اما تجربه کردن آنها ممکن نبود، زیرا که تنها نسخه های رایانه های شخصی و ایکس باکس وان وجود داشت (نسخه سوم تنها برای رایانه های شخصی منتشر شد) و خبری از نسخه پلی استیشن نبود. همچنین یک نسخه عالی و کامل از هر ۳ بازی این مجموعه با کلی موارد جدید و جذاب نیز با نام The Incredible Adventures of Van Helsing: Final Cut برای رایانه های شخصی منتشر شد که امتیاز متای ۷۹ را دریافت کرد و حسرت را برای من بسیار بیشتر کرد اما چاره ای نبود. ولی سرانجام زمان کار خود را کرد و چند روزی قبل که به فروشگاه پلی استیشن سر زده بودم به طور کاملا اتفاقی چشمم خورد به نام The Incredible Adventures of Van Helsing. از خوشحالی در پوست خود نمی گنجیدم و اصلا باورم نمیشد که این بازی بالاخره برای پلی استیشن ۴ هم منتشر شده زیرا که اصلا خبر معرفی این نسخه را هم قبلا ندیده بودم و یافتن این بازی برایم بسیار اتفاقی و سورپرایز کننده بود. بدون مکث بازی را خریداری کردم و مشغول تجربه آن شدم و به واقع باید بگویم همان حدسی که از روز اول در مورد این بازی داشتم و حس مثبتی که به آن داشتم کاملا درست بود و شاهد یک عنوان دیابلوکلون عالی بودم که البته شخصیتی کاملا مجزا داشت و به خوبی بازیباز را در گیم پلی خود غرق می کرد.

دستتون درد نکنه که برای پلی استیشن ۴ منتشر کردین بعد از چند سال، ولی خب لااقل نسخه آخر بازی یا کالکشن رو که بهبود یافته بود منتشر می کردید یا لااقل دستی روی سرووضع گرافیکی بازی می کشیدید!

درست است که گرافیک بازی بسیار کهنه و رنگ و رو رفته و قدیمی شده بود و داستان بازی چندان تعریفی نداشت، اما بخش اصلی بازی یعنی گیم پلی آنقدر خوب بود که باعث می شد چشم بر روی دیگر ایرادات ببندیم و از تجربه بک اکشن نقش آفرینی جذاب لذت ببریم. بعد از انجام این بازی و با توجه به این که نقد و بررسی نسخه ای از این عنوان در گیمفا موجود نبود، تصمیم گرفتم تا بررسی آن را برای شما عزیزان به رشته تحریر در آورم و مخصوصا با توجه به این که این بازی یک عنوان کاملا جدید برای پلی استیشن محسوب می شود، شاید با خواندن این مطلب تصمیم بگیرید که آیا خرید این عنوان می تواند برای شما با توجه به سلیقه تان مناسب باشد یا خیر. اگر مشاهده می کنید که پسوند این مقاله عبارت روزی روزگاری را به خود نگرفته است به این دلیل است که این مقاله نقد و بررسی نسخه پلی استیشن ۴ بازی است که در سال ۲۰۱۷ و به تازگی منتشر شده است و یک بازی جدید برای این پلتفرم محسوب می گردد. پس اگر به این عنوان علاقمند هستید یا به طور کلی طرفدار عناوین اکشن نقش آفرینی با دوربین ایزومتریک مانند دیابلو هستید با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا در ادامه مطلب نقد و بررسی بازی The Incredible Adventures of Van Helsing همراه شوید.

ایشون اقازاده ون هلسینگ اصلی هستن…. اوشون هم بانو کاترینا!

در زمینه داستان این بازی باید خیلی راحت بگویم اصلا و ابدا انتظار داستانی درگیر کننده و جذاب و حتی مقداری جالب را هم نداشته باشید. در حقیقت باید بگویم بعد از یکی دو ساعت از گذشت بازی کلا یادتان می رود که دارید یک روند داستانی را طی می کنید و بازی برایتان فقط تبدیل به گیم پلی می شود و نه دیالوگی را گوش می دهید و نه داستان را دنبال می کنید. تنها نکته مثبت این بخش برخی دیالوگ های جالب کاترینا است که طی ماحزاجویی و در طول مسیر به ون هلسینگ می گوید و گاها جذاب هستند و خنده ای بر لبانتان می نشانند. در حقیقت آن شخصیت کلیشه ای بی اعصاب که بار طنز را به دوش می کشد و خودش هرگز نمی خندد در این بازی کاترینا است و ون هلسینگ هم که شخصیت تماما مثبت و دوستدار کمک به مردم و…. البته باید به این نکته اشازه کرد که همانطور که در اسم مطلب هم مشاهده می کنید این ون هلسینگ قصه ما آن ون هلسینگ اصلی افسانه ای نیست و در حقیقت پسر وی است که حالا بزرگ شده و قصد دارد تا جا پای پدر بگذارد و او را مفتخر کند. نهایتا باید در مورد بخش داستانی گفت این عنوان موفق نشده است تا داستانی جذاب و پرکشش را برای مخاطب تعریف کند و علاوه بر این شخصیت های بازی هم یکی از دیگری سطحی تر هستند و از خود شخصیت های اصلی گرفته تا فرعی حتی یک نفر هم نیست که شخصیت پردازی وی عمقی داشته باشد و ذره ای برای بازیباز اهمیت پیدا کند. در بهترین حالت در مورد بخش داستانی و شخصیت های بازی می توان گفت شاهد یک کیفیت بسیاز معمولی هستیم و بازیباز بعد از یکی دو ساعت کلا داستان را یادش می رود.

گرافیک بازی اصلا تعریفی ندارد

در مورد گرافیک و جلوه های بصری بازی باید گفت شاید درست نباشد که عنوانی که در اصل سال ۲۰۱۳ منتشر شده را با مقیاس امروزی بسنجیم اما نهایتا می دانیم که این بازی برای کاربران پلی استیشن یک عنوان کاملا جدید است که در سال ۲۰۱۷ برایشان منتشر شده و کاری به این که قبلا روی دیگر پلتفرم ها بوده است نداریم. وقتی که برای این عنوان پول ۲۰ دلاری یک عنوان مستقل جدید را می دهیم با معیارهای امروزی هم آن را می سنجیم. گرافیک این عنوان بسیار فراز و نشیب دارد و در برخی زمینه ها افتضاح، گاها متوسط و گاهی هم خوب عمل می کند. بازی از لحاظ کیفیت تصویر و وضوح دید و کیفیت تکسچرها و بافت ها افتضاح است و هیچ گونه نکته مثبتی را در این زمینه شاهد نیستیم. در بازی شاهد دیر لود شدن برخی بافت ها هستیم که البته آزار دهنده نمی شود. خوشبختانه در طول تجربه نسخه پلی استیشن ۴ بازی شاهد افت فریم و باگ های خاص گرافیکی نبودم و ایرادات گرافیکی بازی ناشی از کیفیت پایین بافت ها و تکسجزهای ان است که اگر مقداری هم حق بدهیم باید بگوییم بالاخره این عنوان متعلق به سال ۲۰۱۳ بوده است اما سازندگان ان نیز برای پورت کردن بازی در ۴ سال بعد زحمت خاصی برای بهتر کردن جلوه های بصری به خود نداده اند و دقیقا انگار در حال بازی کردن همان عنوان ۲۰۱۳ هستیم.

سیستم تروفی به بازی اضافه شده است… زحمتشون نشده باشه یه وقت!

از لحاظ طراحی هنری بازی وضعیت خوبی دارد و خوشبختانه طراحی محیط ها و مراحل و فضاسازی بازی به خوبی و زیبایی انجام شده است اما اینجا نیز یک اما داریم که مقداری از کیفیت آن بکاهد. این اما مربوط به رنگ بندی بسیار بد، ضعیف و مرده بازی است که به واقع شما را کسل و دلزده می کند. درست است که رنگ بندی مرده بازی در راستای داستان و دنیای تاریک و صنعتی بازی انجام شده است اما باز هم اغراق زیادی در بی روح کردن محیط ها صورت گرفته است و به واقع هیچ صحنه و محیط خوش آب و رنگی در بازی نمیبینید که یا خود بگویید چقدر این مرحله زیباست (غیر از یکی دو مورد). نهایتا و بایک جمع بندی در مورد بخش گرافیک بازی باید گفت The Incredible Adventures of Van Helsing در زمینه بصری پرفراز و نشیب عمل کرده است و میتوانیم بگوییم در معدود زمینه هایی خوب، در اکثر موارد کاملا معمولی و در برخی زمینه ها نیز افتضاح عمل کرده است و این گونه بازی دارای سطح گرافیک متوسط رو به پایین شده است.

یکی از معدود بخش هایی که رنگ بندی خوبی دارد. البته انصاصف هم نمی توان محیط های صنعتی آلوده را خیلی جینگولی رنگ آمیز ی کرد!

بدون شک مهمترین و موفق ترین بخش عنوان The Incredible Adventures of Van Helsing گیم پلی آن است که هر چه که نکات مثبت از بازی می گوییم و از آن به عنوان یک بازی موفق یاد می کنیم به همین خاطر است. عنوانی که نه داستان درست حسابی دارد و نه گرافیکی در حد برترین ها ولی گیم پلی آن به حدی عمیق و جذاب است که جور سایر بخش ها را هم کشیده و گلیم بازی را از آب بیرون می کشد. در واقع در این بخش، بازی بیشتر از همیشه به شاهکاری مانند دیابلو نزدیک است و با این که هرگز نمی گویم دقیقا لذت دیابلو را دارد ولی بسیار بسیار خوب و لذتبخش کار شده است و بهتر است بگویم که از بسیاری از دیابلو کلون ها در بخش گیم پلی موفق تر عمل کرده است. شما در بازی می توانید از بین چند کلاس مختلف، شخصیت مورد علاقه خود را بسازید و وارد بازی شوید. در بازی می توانید از سلاح سرد مثل شمشیر در مبارزات استفاده کنید و یا روی به سلاح های گزم و دورزن بیاورید. این که می گوییم از این یا آن استفاده کنید مربوط به دو شخصیت مختلف نیست. بلکه همان بک شخصیت شما یک بخش مربوط به سلاح سرد دارد با کلی ارتقا و … و یک بخش هم مربوط به سلاح گرم با کلی ارتقای مختلف.

تصو.ر کنید گشتن تمامی گوشه و کنار این نقشه پر از پیچ و خم… سرتان گیچ میرود از بس میپیچید دور خود!

شما می توانید بسته به این که به کدام نوع مبارزه علاقمند هستید بیشتر امتیازهایتان را روی آن بخش سرایه گذاری نمایید و یا هر دو بخش را به صورت مساوی ارتقا دهید. همینطور در بخش ارتقاها یک قسمت مخصوص قابلیت هایی ویژه مثل شفا دادن و .. نیز وجود دارد که جالب اینجاست هر کدام چندین ارتقای مختلف دارند و عمق بسیاری را به بازی بخشیده اند. همینطور یک سری قابلیت های Passive نیز وجود دارند که می توانید روی آن ها نیز سرمایه گذاری نمایید. در واقع شخصیت اصلی شما ۳-۴ صفحه مختلف مربوط به ازتقا دارد که شما باید هوشمندان اسکیل پوینت های خود را روی آنها هزینه کنید. این اسکیل پوینت ها از کشتن دشمنان و لول زدن در بازی به دست می آیند. علاوه بر این اسکیل پوینت ها شما با لول زدن یک پاداش دیگر نیز به نام Attribute Point می گیرید که آن ها را نیز باید بر روی بخشی که علاقمند هستید شخصیتتان در آن پیشرفت کنید هزینه نمایید که شامل مواردی مثل Strength که قدرت مبارزات نزدیک را زیاد می کند، Dexterity که قدرت مبارزات دور را بالا می برد، شانس که احتمال پیدا کردن آیتم های ارزشمند را بالا می برد و چند المان دیگر هستند که شما باید عدد آن ها را با استفاده از امتیازاتتان بالا ببرید.

گاهی وقتها در بازی ناگهان چنان دشمنان با تعداد وحشتناک می ریزند بر سرتان که ناخود آگاه فقط در می روید!

با هر لول زدن شما ۵ امتیاز Attribute Point و ۳ امتیاز اسکیل پوینت به دست می آورید. در بخشی که مربوط به ازتقا و یادگیری قابلیت های مختلف در مبارزه است، عمق بسیار عالی وجود دارد و هر کدام از قابلیت هایی که روی آنها سرمایه گذاری کنید، اولا تا چندین مرتبه و تا لول ۱۰ می توانند قوی تر شوند و همچنین هر کدام چندین پاورآپ دارند که می توانید آن ها را روی آن قابلیت سوار کنید و آن را قدرتمندتر نمایید. برخی از این پاورآپ ها را شما می توانید در سطوح خاصی از آن قابلیت فعال کنید یعنی مثلا با رسیدن قابلیتتان به سطح ۵ یک پاورآپ خاص را می توانید بخرید و با رسیدن قابلیت به ۱۰ یک پاور اپ خاص دیگر نیز می توانید به قابلیتتان اضافه نمایید و آن را قدرتمندتر کنید. همینظور ۳ پاور آپ مختلف بدون توجه به لول وجود دارند که می توانید آنها را خریده و از همان ابتدا تا ۳ عدد فعال نمایید. نحوه فعال شدن این پاورآپ ها در بازی هم جالب است و باز هم عمق بیشتری را به مبارزات آن بخشیده است. شما در بازی با کشتن و آسیب زدن به دشمنان یک نوار زردرنگ را پر می کنید که وقتی پر شد می توانید با L1 آن را فعال کنید و بسته به این که چند پاورآپ روی قابلیتتان نصب کرده اید مقداری از آن کم می شود و پاور اپ ها فعال می وند و سپس باید دوباره آن را پر کنید و باز از این پاور آپ ها استفاده کنید. مشاهده می کنید که حتی یک عدد قابلیت در بازی چقدر داستان دارد و چه عمق بالایی به مبارزات می بخشد. حالا تصور کنید که در بازی حدودا ۱۰ قابلیت برای مبارزات نزدیک و ۱۰ قابلیت برای مبارزات دور و ۱۰ قابلیت ویژه و … دارید که هر کدامشان کلی ارتقا و جذابیت دارند. تازه علاوه بر تمام این ها در بازی Perk هایی وجود دارند که با کسب کردن امتیاز شهرت و انجام چالش هایی خاص می توانید آن ها را فعال کنید و از بین چندین پرک مختلف آنهایی که مورد علاقه تان هستند برای شخصیت خود استفاده نمایید.

یعنی اصلا این مرحله رو از دیابلو ۳ ورداشتن گذاشتن اینجا. باسش هم که یه عنکبوت بزرگ نیست اصلا! البته الگو گرفتن ها.. منتها الگوی کامل!

این همه عمق در مبارزات و گیم پلی باز هم کافی نبوده و سازندگان یک حرکت جالب نیز زده اند و در بازی یک همراه همیشگی به نام بانو کاترینا که یک روح است را نیز به بازی افزوده اند که عمق مبارزات و بازی را دو برابر کرده است. تصور کنید هر چه که برای شخصیت اصلی گفتیم و ازتقاها و .. برای بانو کاترینا نیز وجود دارد و وی لول می زند و ارتقا می خواهد و می توانید رفتار وی در مبارزه را تعیین کنید. وی کلی ارتقا و فنون و قابلیت های مختلف دارد که با اسکیل پوینت و لول زدن فعال می شوند و همینطور امتیازهای Attribute Point که دقیقا باید مانند شخصیت اصلی آن ها را خرج کنید. این گونه و با وجود این همراه، مبارزات بازی بسیار بسیار جذاب تر شده اند و در واقع شما می توانید اساس و پایه یک گروه دو نفره متشکل از دو مبارز حرفه ای با سبک مختلف را پایه ریزی کنید. یعنی مثلا شخصیت خود را در مبارزات نزدیک ارتقا دهید و کاترینا را در مبارزات از راه دور و یا برعکس. همینطور می توانید کلا تمرکز ارتقاهای کاترینا را بر روی ون هلسینگ بگذارید و مثلا امتیازهای ارتقای وی را بر روی قابلیتی از او خرج کنید که باعث می شود قدرت دفاعی ون هلسینگ بالاتر برود.

کشتن در این بخش ها و دیدن مهارت ها و کلنجار رفتن با خودتان برای این که کدام ها را ارتقا دهید و کدام ها را آزاد کنید یکی از بهترین بخش های بازی است. تازه این یک صفحه از ارتقاهاست.

دشمنان در بازی اصلا و ابدا متنوع نیستند و در مقایسه با تعداد بی نظیر دشمنان در بازی هایی مثل دیابلو تنوع خیلی کمتری دارند اما باید اعتراف کرد که وضعیت بازی در این زمینه از اکثر بازی های هم سبکش بهتر است. مبارزات بازی بسیار عمیق و جذاب هستند و مخصوصا در مراحل بالاتر نیاز به هوشمندی بالای شما دارند و استفاده درست از قابلیت هایتان. ناگهان در بازی موجی وحشتناک از دشمنان بر سرتان می ریزند که اگر مراقب نباشید در یک لحظه وسطشان گیر می افتید و کشته می شوید. همینطور کاترینا نیز ممکن است کشته شود و مدت زمانی وی را در اختیار نداشته باشید تا دوباره ظاهر شود. بازی تنوع مراحل خیلی خوبی نسبت به تنوع دشمنانش دارد و انواع و اقسام محیط ها از صنعتی و کارخانه گرفته تا جنگلی و مرداب و .. در بازی وجود دارند که از این لحاظ تنوع خوبی به بازی می بخشند. در بازی علاوه بر ماموریت های داستانی ماموریت های فرعی نیز وجود دارند که با استفاده از آن ها می توانید جوایز خاصی بگیرید و زودتر لول بزنید.

در قسمت فعال کردن آیتم ها و تجهیزات و لباس ها بازی مثل دیابلو عمل می کند و چرخه ای باز می شود که دور شخصیت قرار دارد و در هر بخش آن چرخه یک قسمت تجهیزات شخصیت قرار دارد که برای هر دو شخصیت بازی این چرخه وجود دارد. برای ون هلسینگ شما می توانید شمشیر، تفنگ، کلاه، لباس، دستکش، کمربند، کفش، دو انگشتر، گردنبند و یک آیتم ویژه را فعال کنید که همین موضوع و پیدا کردن آیتم های مختلف و ارزشمند در بازی و مقایسه آنها با آیتمی که روی شخصیتتان فعال است و عوض کردن آن ها یکی از بخش های جذاب و عالی بازی است و مانند دیابلو لذت دوچندانی به سیستم لوتینگ در بازی بخشیده است. ارزش آیتم ها نیز در بازی مانند دیابلو با رنگ آنها مشخص می شود و از آیتم های معمولی تا بسیار کمیاب و ارزشمند در بازی وجود دارند. البته لازم به ذکر است که برای کاتارینا شما تنها می توانید یک سلاح و یک لباس و دو حلقه و یک گزدنبند را فعال کنید و دیگر بخش ها برای او وجود ندارند.

الحق و الانصاف گیم پلی بازی خیلی لذتبخش است و همه بازی یک طرف… گیم پلی اون طرف!

در بازی و در بخشی هاب مانند می توانید انواع و اقسام فعالیت ها از گزفتن برخی ماموریت ها و خرید و فروش آیتم ها و ارتقای آنها و ذخیره کردن برخی از آنها در صندوق و ساخت آیتم های جدید را در این بخش انجام دهید. با استفاده کردن هر آیتم روی شخصیت ون هلسینگ، ظاهر وی نیز بسته به شکل آن آیتم تغییر می کند که البته تنوع خیلی زیادی را در این زمینه شاهد نیستیم (البته باز هم نسبت به عنوان دیابلو). شما می توانید چند آیتم بلااستفاده ای را که دارید به جای فروختن به نزد آهنگر ببرید و چند عدد از آنها را با هم ترکیب کنید تا یک آیتم تصادفی قوی تر ساخته شود که گاها شاهد خلق تجهیزاتی جذاب در این بخش خواهید بود. همچنین برخی تجهیزات مکان های خالی برای اضافه کردن اسانس دارند که دقیقا حکایت الماس های دیابلو است که در تجهیزات جای میدادیم. این اسانس ها هم هر کدام مواردی را به آن ایتم اضافه می کنند و هر کدام بر روی سلاح، زره  و تجیزات جانبی اثر متفاوتی دارند. یعنی به عنوان مثال یکی از اسانس ها اگر بر روی شمشیر و تفنگ استفاده شود قدرت ضربه را بالا می برد، اگر بر روی لباس، کفش، کلاه و.. استفاده شود مقاومت را بالا می برد و اگر بر روی تجهیزات جانبی مثل انگشتر و گردنبند آن را فعال کنید، باعث می شود تا شانس یافتن آیتم های با کیفیت تر در بازی برای شما بیشتر شود.

کلا نقشه جهان بازی چیز به دردبخوری نیست و کار خاصی با آن نمی توانید انجام دهید. زیرا خود بازی مدام برایتان علامت می زند و فقط به شما اعلام می کند که اینجایید!

البته همانطور که گفتم استفاده از این اسانس ها منوط به این است که آیتم مورد نظر جای اسانس داشته باشد و عدد جای خالی اسانس آن به اندازه ای باشد که بتوانیم اسانس ها را که اعداد مختلفی دارند در آن جای دهیم. نکه مثبت در این است که شما بعدا می توانید این اسانس ها را دوباره خارج کنید و در آیتم قوی تری که گرفته اید استفاده کنید و اسانس ها از بین نمی روند. همینطور مراحلی در بازی وجود دارند که به هاب یا همان محل امن شما دشمنان به صورت موج های مختلف حمله می کنند و دقیقا بازی تبدیل می شود به یک دفاع از قلعه. یعنی باید ژنراتور منطقه را آپگرید کنید تا ظرفیتش بیشتر شود، سپس برای یاد گرفتن تکنولوژی ساخت تله های مختلف هزینه کنید تا آنها را یاد بگیرید و سپس با ایتم های ساخت و ساز که در بازی جمع می کنید تله های گوناگون بسازید و آنها در نقاط استراتژیک منطقه امن خود قرار دهید تا راه را بر موج های دشمنان ببندند و خودتان نیز با توجه به ان که از چندین طرف به شما حمله می شود، باید مدام به مناطق مختلف بروید و جاهایی که می بینید دشمنان پیشروی بیشتری کرده اند را پاکسازی کنید تا دستشان به منطقه شما نرسد. تله های گوناگون و مختلفی وجود دارند که می توان به تله های تیغ دار، گودال مرگ، آتش افروز و همینطور قفس گرگینه اشاره کرد.

کاش این نسخه می آمد برای پلی استیشن ۴٫ دوستان پی سی باز این بازی ارزش تجربه کردن دارد

این مورد آخری (تله قفس گرگینه) به این شکل است که اگر در بخشی از بازی که با رئیس گرگینه ها می جنگید نهایتا در آخر مبارزه جان وی را ببخشید و او را نکشید در چندین مورد به کمک شما می آید که یکی از آنها همین یادگیری ساخت تله قفس گرگینه است که سر راه دشمنان قفس هایی از گرگینه ها قرار می دهید که با رسیدن دشمنان آنها بیرون می آیند و شروع به مبارزه و کند کردن حرکت دشمنان و کمک به شما می کنند که اتفاقا این تله از برترین و تاثیرگذار ترین ها نیز هست و باعث می شود تا از گذشتن از جان رئیس گرگینه ها خوشحال شوید زیرا که وی گرگینه با معرفتی است! در واقع اینجا یکی از تصمیماتی که در طول بازی می گیرید اثرش را بعدا نشان می دهد که با این که این اتفاق زیاد نمی افتد ولی همین یکی دو بار هم جذاب است. این بخش های دفاع از قلعه تنوع خوبی را به گیم پلی بازی بخشیده اند و یک رفع خستگی هیجان انگیز بین مراحل بازی به شمار می روند. همانطور که مشاهده کردید صحبت در مورد بخش گیم پلی این عنوان برعکس سایر بخش های آن، بسیار زیاد و جذاب است و به واقع گیم پلی جذاب و گیرای The Incredible Adventures of Van Helsing باعث شده است تا با وجود ضعف های زیاد دیگر بخش ها، همچنان این بازی به عنوان یک بازی جذاب و لذتبخش مخصوصا برای طرفداران این سبک شناخته شود که تجربه آن خالی از لطف نیست. بدون شک گیم پلی عنوان The Incredible Adventures of Van Helsing حرف اول و‌ آخر را در این عنوان می زند و خوشبختانه موفق شده است تا یک تنه گلیم بازی را از آب بیرون بکشد.

الفرار!… اگر بابات می دید داری در میری چی ابن ون هلسینگ؟!

در زمینه صداگذاری و موسیقی در بازی The Incredible Adventures of Van Helsing شاهد یک کیفیت متوسط هستیم که نه لذت خاصی را به تجربه بازیباز از بازی می افزاید و نه کام وی را با یک کیفیت افتضاح تلخ می کند. صداگذاری شخصیت ها حتی خود جناب ابن ول هلسینگ ون هلسینگ زاده بسیار معمولی انجام شده است و شاهد انتقال حس و حال خاصی در صحبت کردن شخصیت ها به بازیباز نیستیم و اکثرا بدون حس و حال جذابی صحبت می کنند. تنها شخصیت کاترینا است که در این زمینه مقداری بهتر است و می توانیم بگوییم کار خود را به خوبی انجام داده است و همواره در صحبت کردن وی لحن و حس خاصی را مشاهده می کنیم و می شنویم. صداگذاری های محیطی در بازی خوب انجام شده است  و صداهای سلاح ها و افکت های مختلف و ضربه زدن ها در بازی مشکل خاصی ندارند. در بخش موسیقی نیز قضیه دقیقا همین است و در حال تجربه کردن بازی و بعد از اتمام ان انگار جیزی به نام موسیقی در بازی نشنیده اید و خیلی رک بگویم حتی اصلا یادتان نمی آید که بازی موسیقی داشت یا خیر و این سوال را از خودتان می پرسید! بله بازی موسیقی دارد ولی بسیار معمولی و بدون هیچ هیجانی برای بازیباز. درست مانند داستان بازی کمی بعد از تجربه آن کلا چیزی به نام موسیقی از یادتان می رود! نهایتا در مورد بخش صداگذاری و موسیقی بازی The Incredible Adventures of Van Helsing باید گفت این بخش نیز چندان چنگی به دل نمی زند اما ایراد خاصی نیز ندارد و باعث کاستن از کیفیت کلی بازی نمی شود.

The Incredible Adventures of Van Helsing هرگز یک دیابلو نیست و نخواهد بود، اما یک اکشن نقش آفرینی ایزومتریک گیم پلی محور جذاب است که آنقدر مکانیک های گیم پلی و لوتینگ و ارتقای آن شما را جذب و درگیر می کند که از دیگر تقص ها چشم پوشی کرده و این عنوان را تجربه نمایید. در واقع باید بگویم تقریبا هر ۷ امتیاز این عنوان متعلق به گیم پلی است که فوق العاده جذاب و متنوع می باشد.

بعد از صحبت در مورد تک تک بخش های عنوان The Incredible Adventures of Van Helsing حتما متوجه شده اید که این بازی یک عنوان گیم پلی محور است که گیم پلی آن جور تمامی بخش های بازی را کشیده است و به حدی جذاب است که با توجه به آن بتوانیم از The Incredible Adventures of Van Helsing به عنوان یک اکشن نقش آفرینی ایزومتریک جذاب یاد کنیم و حالا که برای پلی استیشن ۴ منتشر شده است و خبری هم از دیابلوی جدیدی نیست، یکی از بهترین گزینه ها برای علاقمندان این سبک به حساب می آید. The Incredible Adventures of Van Helsing مشکلات نسبتا زیادی دارد و واقعا انتظار داشتیم تا سازندگان بعد از چند سال وقتی که می خواهند بازی را برای پلی استیشن پورت کنند مقداری بهبود گرافیکی و پولیش روی بازی انجام دهند اما متاسفانه این اتفاق نیافتاده است. بگذارید رک بگوییم، The Incredible Adventures of Van Helsing داستانی آبکی دارد، گرافیکش تاریخ مصرف گذشته است، صدا گذاری و موسیقی بسیار معمولی دارد… اما همه این ها به کنار، یک گیم پلی قدرتمند و متنوع دارد که اتفاقا اصل کار در بازی های این سبک هم همین است و این گیم پلی قدرتمند و متنوع کاملا جور بخش های دیگر بازی را کشیده است و آن را از آب و گل در می آورد. اگر گیم پلی این عنوان ذره ای سطح پایین تری داشت به هیچ عنوان آن را به کسی توصیه نمی کردم و قطعا امتیازش باید ۵-۶ می بود اما واقعا به حدی گیم پلی بازی خوب و لذتبخش است که باید به تمام علاقمندان به اکشن نقش آفرینی های ایزومتریک یا دیابلو کلون ها تجربه کردن The Incredible Adventures of Van Helsing را توصیه نمایم زیرا که ساعات لذتبخشی را برای آنها رقم خواهد زد. در واقع باید بگویم تقریبا هر ۷ امتیاز این عنوان متعلق به گیم پلی است که فوق العاده جذاب و متنوع می باشد. The Incredible Adventures of Van Helsing هرگز یک دیابلو نیست و نخواهد بود، اما یک اکشن نقش آفرینی ایزومتریک گیم پلی محور جذاب است که آنقدر مکانیک های گیم پلی و لوتینگ و ارتقای آن شما را جذب و درگیر می کند که از دیگر تقص ها چشم پوشی کرده و این عنوان را تجربه نمایید.