برق انتقام بر تیغ دولبه شمشیر عدالت | نقد و بررسی بازی DisHonored 2
حس، فضا و مکانی که ما در آن زندگی می کنیم، بیش از آن که در درک ما بگنجد، بر شخصیت، رفتارها و تصمیمات ما انسان ها اثر گذار است، ما به عنوان سوژه هایی که مدام در محیطی خاص در حال نفس کشیدن هستیم، هیچ گاه بدون تاثیر گرفتن از فضای اطرافمان، دست به تصمیم گیری و حتی زندگی کردن نمی زنیم، و به همین جهت است که محیط زندگی ما، بیشتر از هر چیزی، در تبدیل شدن ما انسان ها به آن چه که هستیم، دخیل است. این محیط پیرامونی، به عنوان یکی از بخش های مهم نهاد فرهنگی، اثر بسیار مهمی در فرایند اجتماعی شدن افراد دارد و آن ها را با باید ها و نباید های جامعه آشنا می کند و طرز رفتار، ارزش ها و عقاید مورد قبول جامعه را به ما می آموزد و به همین جهت است که هیچ گاه نمیتوانیم تاثیرات محیط اجتماعی کودکی خود را، نسبت به آنچه که حالا هستیم انکار کنیم.
برای مثال کافی است اشاره کنیم به محیط های حاشیه شهری که به طور ساختاری، افرادی بزهکار، بدون عزت نفس و پر از ناهنجاری را تحویل جامعه می دهند. البته این حرف به معنای تعمیم دادن این خصوصیات به تمام حاشیه نشین ها نیست. و مهم تر از آن مقصود از حاشیه نشین، اشاره به سکونتگاه های غیرقانونی، مانند حلبی آباد ها ست و نه مناطق حومه شهرها. به معنای دیگر، می توان اینگونه گفت که مناطقی که در آن ها جرم و جنایت زیادی رواج داشته باشد و ارزش های جامعه را، میزان سنگینیِ خلاف افراد تایین کند. همواره افرادی بزهکار و چه بسا خلافکار را تحویل جامعه می دهد. اما مثال بعدی می تواند یک روستا باشد، جایی که بنا به نزدیکی روابط و تعاملات اجتماعی، افرادی همواره اهل خانواده، کاری و البته وفادار را تحویل جامعه می دهد. افرادی که ارزش هایی بسیار متفاوت نسبت به حاشیه نشین ها دارند، چرا که در روستا ها به علت همان نزدیکی روابط، همیشه نهاد های نظارتی مثل بزرگترها، امام جمعه ها و ریش سفید های مذهبی، نقش بسیار مهمی در تربیت کودکان ایفا می کنند. حال تصور کنید که در زمان روایت یک داستان خوب، نویسنده به جز ساخت یک داستان چه ویژگی های دیگری را باید مدنظر داشته باشد. به نظر می رسد در ابتدا او باید برای پرورش و تکمیل شخصیت ها، محیط های زندگی آن ها را به درستی خلق و فضا سازی کند و در ادامه محیط هایی که داستان در آن ها رخ می دهد را به بهترین نحو بسازد. چرا که محیط و فضای روایت داستان، هم در تاثیر گذاری داستان اثر به سزایی دارد، و هم فرایند شخصیت پردازی را کامل می کند. تصور کنید، شما در طول داستان مدام با یک شخصیت مذهبی رو به رو هستید که در یک جامعه با ارزشهای سرمایهداری زندگی می کند، جامعهای که هیچگونه اعتقاداتی در آن یافت نمی شود. حال اگر نویسنده از ریشه های شخصیت مورد نظر و محل زندگیاش چیزی نگوید، قطعاً ما در باور کردن و همذات پنداری با این شخصیت دچار مشکل خواهیم شد. اما از طرف دیگر، اگر نویسنده شرح دهد که مثلاً این شخصیت در یک جامعه و یا خانواده به شدت مذهبی رشد پیدا کرده و بزرگ شده و حالا با مهاجرت و یا هر دلیل دیگری مثل تغییر یک نظام حکومتی به جامعه جدیدی وارد شده و در وضعیت معرفی شده قرار گرفته است. اینجاست که ما به درک این شخصیت نزدیک می شویم و حتی می توانیم تناقض ها، تعارض ها و از خودبیگانگی این شخصیت را هم درک کنیم، آن هم به این شرط که نویسنده در خلق فضای شهر بیدین هم موفق باشد. به این ترتیب، همانطور که یک محیط در رشد و نحوه اجتماع پذیری یک فرد نقش اساسی دارد، در خلق شخصیت های داستانی و حتی روایت یک داستان هم نقش مهمی را ایفا می کند.
با توضیحات ارائه شده می توانیم نتیجه بگیریم که محیط نقش بسیار مهمی در تربیت و شکل گیری شخصیت افراد دارد. اما مقصود از این مقدمه چیست؟ در ابتدا قصد داریم اشاره داشته باشیم به اهمیت بی حد و حصر فضاسازی در خلق یک داستان و سپس به این نکته بپردازیم که فضا و محیط های رشد امیلی، یکی از شخصیت های قابل بازی، چه تاثیراتی در خلق و خوی او داشته است.
بر همین اساس در ابتدا باید بگویم که ساخت و پرداخت یک فضای خوب و با جزییات، در همان ابتدای امر می تواند کشش بسیار زیادی ایجاد کند. برای مثال اشاره می کنم به بازی نه چندان موفق لوس آنجلس نوآر، یک بازی بسیار خوب و زیبا که به علت استفاده از ایده های نو، بسیار داغ و پرطرفدار جلوه می کرد. اما در همان ابتدای امر نکته ای که توجه همه گیمرها را به خودش جلب کرد، نه هماهنگی بی حد جزییات چهره با دیالوگ ها بود و نه صحنه های زیبای بازجویی، بلکه این فضاسازی نوآر و بی نظیر بازی بود که همه نگاه ها را به سمت خودش جلب کرد. فضایی استثنایی و البته بسیار مناسب به منظور روایت کردن یک داستان جنایی که پیوند عجیبی هم با مسائل اخلاقی و جنسی داشته است. این مثال ساده به راحتی نشان می دهد که فضا سازی عالی و بی نقص می تواند چه تاثیراتی داشته باشد. بگذارید مثال دیگری بزنم، کافی است برای چند لحظه یکی از عناوین سری سولز را تجربه کرده باشید، همان چند لحظه کافی است تا با توجه به فضای سنگین و عمیق سری، دچار یک نوع غمزدگی حاصل از دلتنگی شوید، حسی که در تک تک لحظات بازی موج می زند و نشان از فضاسازی بی نقص آن دارد. فضاسازیای که قبلاً صحبت های بسیاری در رابطه با آن داشته ایم. باید گفت که در دو بازی یاد شده و بسیاری دیگر از عناوین قدرتمند دیگر مانند Metal Gear Solid, Gears Of War, Shadow Of The Clossuss و بسیاری بازی های دیگر، بزرگترین و اصلی ترین عامل موفقیت همین فضاسازی درستی است که به رشد شخصیت های داستانی کمک کرده و حتی باعث همذات پنداری ما با شخصیت های بی نام می شود. فضاسازی؛ همچون محیطی که یک کودک را رشد می دهد، داستان ما را هم رشد داده و بزرگ می کند. بگذارید مقدمه را به پایان برسانیم و سراغ یکی از اساسی ترین مسائل در بازی سرافکنده ۲ برویم، شخصیت پردازی!
من کجا بزرگ شده ام؟
حالا با توجه به مثال های گفته شده می توانیم به فضاسازی در نسخه اول سرافکنده سرک بکشیم، فضایی که برگرفته از شهرهای تیره و ابری انگلستان در قرن ۱۸ است، جایی که انگار همیشه قرار است باران ببارد و به لطف انقلاب صنعتی، همه کوچه ها و خیابان ها شده پر از دود و بخار غلیظ آب، صدای سوت کشتی های بخار می آید و مردانی با عضلات غول پیکر، به عنوان خدمه کشتی در حال بار زدن هستند. به این ها، کشتی های شکار وال و صدای سرود خواندن ملوان های را هم اضافه کنیم، ملوان هایی که در مورد یک شکارچی وال مست می خوانند و نمی دانند با دوستشان چکار کنند. در سوی دیگر، طاعون و بیماری شهر را فرا گرفته و همه چیز در تاریکی رو به رشدی غرق می شود. و اینجاست که شهرِ همیشه ابری دانوال، بیشتر از همیشه در فضای غمزده خودش غرق می شود. دانوال شهری پیشرفته است، شهری که بنا به منطق استیم پانکی بازی و به لطف دانشمندانی چون سوکولو، همیشه در حال رشد بوده و حالا هم پر شده از اختراعات بی نظیر و عجیب و غریب، از ربات های قدبلند گرفته تا دیوار های نور که با قدرت الکتریسیته کار می کنند. اما با تمام این پیشرفت ها، دانوال همچنان درگیر بیماری و مرگ است، و موش هایی که در رگ های بی دفاعش می چرخند و از خونش تغذیه می کنند. دانوال شهر مظلومی است، و هیچ چاره ای ندارد.
در کنار این فضاسازی بی نظیر که به لطف معماری، رنگ بندی و دیالوگ ها و آن سوت زدن های بی نظیر نگهبان ها (که همان موسیقی معروف The Drunken Whaler را تکرار می کنند) بیشتر و بهتر به مخاطب منتقل می شود، داستان بازی هم در یک بستر درست و زیبا روایت می شود، داستانی از خیانت و کودتا، خیانتی که به راحتی می تواند خودش را در سایه درگیری بسیار زیاد مردم شهر با طاعون مخفی کند و کودتایی که در قصر و دور از چشم مردم، به دلیل نظام طبقاتی شهر، به راحتی انجام می شود. پس می توانیم به این درک برسیم که بستر و فضای روایت داستان در سرافکنده، یکی از بهترین نمونه ها در صنعت بازی های ویدیوی است، بستری که گاهی همچون سری بی نظیر سولز، پتانسیل عجیبی برای قصه گویی محیطی و تصویری می یابد، محیطی که حتی به جای [ضد]قهرمان داستان هم سخن می گوید. این محیط زنده و پرحرف، کاری می کند که برخلاف نظر بسیاری(!) مخاطب ارتباط عمیقی با محیط، داستان و شخصیت های حاضر در آن برقرار کند و درگیری شدیدی با قصه داشته باشد، درگیری شدید انتقام و بخشش و دوگانه های بسیار زیادی که در بازی به مخاطب تحمیل می شوند. از طرف دیگر این فضای عالی و بی نقص، کاری می کند که همه شخصیت های خشن، اتوکشیده و البته خشک بازی قابل درک و واقعی جلوه کنند، چرا که همه ما با محیط رشد آن ها آشناییم و ریشه هایشان را می بینیم و از این رو دقیقاً می توانیم قبول کنیم که حاصل چنین محیطی، قطعاً مردان و زنانی چنین بی احساس هستند. (ضمن اینکه کوروو، تنها شخصیت متفاوت در داستان، در شهر کارناکا، بستر اصلی وقایع نسخه دوم، رشد یافته است) پس می توان نتیجه گرفت که نسخه اول بازی در امر فضاسازی و روایت داستان واقعاً بی نقص عمل کرده و عالی ظاهر شده. حالا کافی است تصور کنید ملکه امیلی کلدوین هم در چنین فضایی رشد یافته است. به لطف کار بی نظیر طراحان و نوسندگان نسخه اول، با شروع بازی دوم همه ما به راحتی می توانیم با امیلی و شخصیت پرداخت شده اش ارتباط برقرار کنیم، چیزی که به نظر می رسد به مذاق بسیاری خوش نیامده و شخصیت امیلی را خشک و بی روح خوانده اند. اما کافی است مخاطبان کمی تفکر کنند و سرگذشت این دخترک بیچاره را مرور نمایند، درست در همین زمان است که همگی متوجه خواهیم شد امیلی یا باید میمرده و یا تبدیل به موجودی بی روح و ماشینی می شده است. او در فضای بیمار دانوال رشد کرد و با چشم های خودش شاهد کشته شدن مادرش بود، پس از آن تنها حامی و البته پدرش توسط خائن ها دستگیر و زندانی شد و خودش، به دست موجوداتی منحرف و جنایتکار اسیر شد. امیلی سرگذشت تلخی داشته و زندگیاش در همان سال های کودکی دستخوش فراز و نشیب های شده که می توانند روح یک کودک را درهم بکویند، امیلی شاهد شهری بوده که جسد ها در گوشه و کنارش افتاده اند، توسط داود، چاقوی دانوال، گروگان گرفته شد و مدام تهدید به مرگ شده است، او بدون حضور مادرش رشد کرده و پس از آن هم پدری چون کوروو داشته است، مردی که به واسطه نیاز شغلی اش یاد گرفته احساساتش را پنهان کند و مثل کوه محکم باشد، او چیزی برای یاد دادن به دخترش نداشته، جز فنون رزمی و توانایی کشتن (و البته اصول اخلاقیای که ما تعیین کنندهاش هستیم). پس با تمام این جزییات عالی که همگی در بازی اول شرح داده شده اند، می توانیم به جرأت بگوییم که با شخصیتی پرداخت شده و عالی رو به رو شدهایم که مانند پدرش، ما را در تفکرات و دوگانگی های درونی اش غرق می کند.
در سوی دیگر این ماجرا، کوروو قرار دارد، محافظ سلطنتی ملکه امیلی، کوروو، حتی با اینکه ریشه های درستی و حسابیاش را فقط می توان در قصه گویی محیطی بازی اول یافت، هنوز هم شخصیت قدرتمندی است، چرا که با وجود فضاسازی بی نظیر دانوال، تمامی احساساتش را به ما منتقل می کند، درست است که ما از محیط رشد او بی خبریم، اما رفتارهای دیگران با او را می بینیم و همین فضاسازی یکسویه (رجوع شود به مثال گفته شده در مورد فرد مذهبی) آن قدر خوب است که ما تضاد ها را درک کنیم و بدانیم که کوروو از جنس باقی شخصیت ها نیست. کوروو در دانوال بیگانه است و ما می فهمیم که حداقل او، در این شهر ظلمت گرفته رشد نکرده، از سوی دیگر از ریشه هایی مثل حضورش در اکادمی نظامی و پس از آن در قصر سلطنتی آگاهیم و می دانیم که او مردی است که با آداب و رسوم اشرافی آشناست. درست است که ما هیچ گاه با کارناکا مواجه نشده ایم، اما به کمک فضاسازی دقیق دانوال، تضاد های کوروو را می شناسیم و با او همذات پنداری می کنیم، که باید اشاره کرد این همذات پنداری و عمق شخصیت در نسخه دوم کامل تر می شود، آن هم به لطف پرسه زدن های ما در کارناکا و شناخت دقیق تر کوروو. درست است که ما در نسخه اول ریشه های کوروو را همانند آن شخصی مذهبی نمیبینیم، اما با وروود به نسخه دوم، شخصیت کوروو هم برایمان کامل تر می شود، چرا که محیط رشد او را از نزدیک شاهدیم و می توانیم حتی بهتر از قبل با او همذات پنداری کنیم. در همین ابتدای نقد باید گفت که شخصیت پردازی در سرافکنده ۲، حداقل در مورد دو کرکتر اصلی بسیار عالی انجام شده و هردو فرصتِ ارائه داشته هایشان را می یابند، آن هم در بستری که حتی نسبت به نسخه اول بهتر خلق شده از فضاسازی بهتری برخوردار است. فضاهایی که درست در نقطه مقابل دانوال قرار دارد و به لطف خصوصیات خاص اش، آدم هایی نرم خو تر و البته آب زیر کاه تری تحویل جامعه داده است. آدم هایی که همگی به واسطه آفتابِ زیبای شهر، روز ها فرشته اند و در سایه ها، خارج از نور، شیاطینی با چهره های زیبا.
داستانم چیست؟
سرافکنده، حتی در نسخه اول هم، چندان به عنوان یک بازی داستان محور شناخته نمی شد، درست است که بازی پر بود از جزییات داستانی و پرداخت عالی، اما روند کلی داستان و وقایع، چندان هم نو و جدید نبود و فقط قصه یک انتقام را بازگو میکرد. اما همین قصه ساده، به لطف فضاسازی گیرا، شخصیت های عالی و البته یک روایت خوب که با گیم پلی گره خورده بود، توانست تبدیل به یکی از زیبا ترین قصه هایی شود که در دنیای بازی های رایانه ای شنیده ایم. این روند و فرمول ساده اما پرفایده در نسخه دوم هم توسط سازندگان باهوش بازی در استدیو آرکین، تکرار شده است، آن ها همانند نسخه اول، داستانی ساده طراحی کرده اند که پیچش های بسیار زیادی ندارد و مانند پدرش، قصه یک انتقام خونین را روایت می کند. اما درست در هماهنگی با بازی اول، سازنده ها با فضاسازی بی نظیر که در هیچ بازی دیگری شاهدش نیستیم، شخصیت های عالی و بازهم روایت دیدنی، توانسته اند داستان ساده اما زیبایشان را به بهترین نحو روایت کنند. در این نسخه، برخلاف بازی قبلی در همان ابتدا با تهدید های خطرناک و کشنده رو به رو نیستیم و هیچ ملکه ای هم در لحظات ابتدایی بازی قرار نیست کشته شود. اما اینبار، به طور دقیق تر و بهتری با یک شخصیت شرور و آنتاگونیستی درست و حسابی مواجه شده ایم که با قدرت فراوانی که در اختیار دارد می تواند علیه ملکه دست به کودتا بزند. آن هم ملکه ای مثل امیلی. در واقع قضیه این انتقام در سرافکنده دو حالتی دوگانه پیدا می کند، چرا که هم امیلی و کوروو قصد دارند از کودتا چیان انتقام بگیرند و هم این کودتا گران هستند که در اصل برای کین خواهی یک جرم قدیمی دست به قیام زده اند. این دوگانه زیبا و پرداخت شده که بخش عظیمی از آن در محتواهای دانلودی بازی قبلی زمینه سازی شده بود، روایت داستان بازی را به شدت زیبا کرده است و کاری می کند گاهی حتی با آنتاگونیست چندشناک بازی هم همذات پنداری کنید.
در این عنوان، هنوز هم اهداف بسیاری برای کوروو و امیلی وجود دارند همه آن ها هم در کودتا نقش داشته اند، اما آنتاگونیست اصلی، که در همان لحظات ابتدایی معرفی می شود، جادوگری است که قبل تر، در محتوای دانلودی Brigmore Witches با او رو در رو شده ایم. دلیلا کاپراسپون (Delilah Copperspoon). این شخصیت که مانند بسیاری دیگر از کرکتر های داستانی، در نسخه اول پرداخت شده بود و حالا کامل تر می شود، به لطف انتشار محتوای دانلودی بازی اول، به خوبی به ما شناسانده شد و ما را با نقشه های شومش آشنا کرد. بنا به اعترافات خودش، که در صحبت هایش با داود مشخص میشود، دلیلا دوست دوران کودکی جسامین بوده است، دلیلا در نانوایی و یا شیرینی پزی برج دانوال مشغول به کار بوده و شاگردی می کرده. در اطالاعات به دست آمده مشخص می شود که او و جسامین دست به جرمی می زنند و یکی پیدا می شود تا مچشان را بگیرد. در همین زمان است که جسامین به علت اینکه شاهدخت و ملکه آینده است، از قضیه جان سالم به در می برد اما دلیلا محکوم می شود. گویا پس از این ماجرا است که دلیلا از برج دانوال می گریزد و دستیار آنتون سوکولو می شود، مردی که مغز متفکر پشت تمام اختراعات عجیب و غریب دانوال بود. درست مشخص نیست که چگونه دلیلا به غریبه (Outsider) و قدرت های او دست پیدا می کند، اما با آشنایی او با نیروهایی ماواریی دلیلا تبدیل به یک ساحر شده و با کینه ای که به دل گرفته، قصد کشتن امیلی را دارد. در محتواهای دانلودی نسخه اول ما به خوبی با دلیلا و قصد و نیتش آشنا می شویم. او قصد دارد با تسخیر جسم امیلی، ملکه آینده شود و در قالب او بر دانوال حکم رانی کند، اما نقشه هایش توسط داود، قاتل ملکه جسامین، برهم میریزد و با دو پایان متفاوت بازی، یا کشته و یا در عالم Void زندانی می شود.
حال در نسخه دوم، همین دلیلای ترسناک با کینه قدیمی اش بازگشته و با یک کودتا، تاج و تخت امیلی را تصاحب می کند، از سویی به نظر می رسد دلیلا توسط دولت های خارجی هم مورد حمایت قرار گرفته و به چنین قدرتی دست یافته است. از سوی دیگر، دلیلا بار ها تاج و تخت را حق خودش دانسته که از او دزدیده شده است، و با توجه به رویداد های نسخه دوم می توان حدس زد که چرا! از این رو، با وجود چنین شخصیت شرور و چنین پیش قصهای غنی، با داستانی زیبا رو به رو هستیم. داستانی که درست است چندان پیچیده نیست و شاید حتی راز و رمز های زیادی هم نداشته باشد، اما همچنان مانند نسخه اول، بازتابی بسیار زیبا از جوامع انسانی و تعاملات سیاسی است. از سمت و سوی دیگر، این داستان در بستر فضاسازی بی نظیر بازی، دیالوگ های بی نقص شخصیت ها، و البته آن سبک رواییِ وابسته به محیط سرافکنده، به بهترین نحو ممکن، خودش را نشان می دهد و مخاطب را درگیر می کند.
در کنار این آنتاگونیست قدرتمند و کودتای دلهره آورش، در نسخه دوم بازی، امیلی و کوروو به طور قطع با دسیسه ای مواجه شده اند که قبل تر هیچگاه تجربه اش نکرده اند. دلیلا بر خلاف آن سیاستمدار های فاسد نسخه قبل فقط قصدِ تصاحب قدرت را ندارد. او فردی کینه جو است که تصور می کند برای بازپس گرفتن حق ذاتی اش تلاش می کند و به همین دلیل از هیچ چیزی نمی ترسد و هیچ نیرویی جلودارش نیست. دلیلا بر خلاف آنتاگونیست بازی قبلی، حتی توسط غریبه علامت گذاری شده و از قدرت های ماورایی برخوردار است و این موضوع او را به یکی از خطرناک ترین دشمنانی تبدیل می کند که تا به حال رو در روی امیلی و کوروو ایستاده است.
پس از کودتای وحشتناک دلیلا در ابتدای بازی است که شخصیت انتخاب شده توسط شما، در بین کوروو و امیلی، به کارناکا، جواهر جنوب، می گریزد و آماده می شود تا هرچه را که از دست داده بازپس بگیرد. روایت این قصه درست و زیباست و با همه سادگی اش، هنوز هم چیزهای بسیاری برای عرضه کردن دارد. سرافکنده ۲، همچنان به واسطه قصه گویی عالی محیطی، یک داستان زیبا، شخصیت های پرداخت شده اصلی، دیالوگ های به یاد ماندنی و حسِ دلتنگیِ عجیبی که در فضایش حکم رانی می کند، یکی از بهترین بخش های داستانی در میان بازی های سال اخیر را داراست. یک بخش داستانی که اگر؛ فقط و فقط به شخصیت های فرعی اش هم مجال پرداخت شدن می داد، می توانست در میان شاهکارها جای بگیرد.
چطور انتقام میگیرم؟
اما عنصر اساسی سرافکنده، در همان بازی اول هم، شاید بیش از داستان، گیم پلی عجیبش بود، گیم پلی باز و آزادی که هم انتخاب شیوه بازی را به عهده شما می گذاشت و هم شما را در قالب قانون، قاضی و جلاد به میدان می فرستاد تا مجازات کنید. این گیم پلی تعاملی که علاوه بر آزادی عمل، فشار بسیار زیادی را بر مخاطب وارد می کرد، بیشتر از آن که از جهت مبارزه با دشمنان چالش برانگیز باشد، از جهت نوع انتخاب ها و عواقبشان، بازیباز را در چالشی برزگ گیر میانداخت.
در نسخه دوم اما این چالش، به علت گسترش چشم گیر محیط ها، و البته کارآمد تر شدن سیستم آشوب، بسیار درگیر کننده تر شده است. بازی برخلاف پدرش، سخت گیر نیست و هر مرگی را با آشوب پاسخ نمی دهد، در مقابل هر بخششی را هم با آرامش پاسخگو نیست. ماجرا از این قرار است که بازی، فقط از شما نمی خواهد که بین بخشش و انتقام یک مورد را انتخاب کنید. این بار، قرار است یک دادگاه تشکیل دهید و به کمک مدارکی که دارید، قضاوت کنید که آیا، هدفتان از شروران است و یا در میان کسانی قرار دارد که بازیچه بوده اند. به این ترتیب، بازی برخلاف سیستم صفر و یکی عنوان قبلی، این بار به انتخاب شما و نوع قضاوتی که انجام می دهید واکنش نشان می دهد.
در سرافکنده ۲، همه به فکر خودشان هستند. همه و این همه شامل بازیباز هم می شود، در بازی هرمی از قدرت شکل گرفته که در پایین ترین سطح آن مردم قرار دارند، پس از آن شاهد کسانی هستیم که مورد سوء استفاده قدرت ها قرار گرفته اند و در مقام بالاتر، سیاست مدار ها حضور دارند، در بین همین سیاستمدار ها هم کسانی هستند که بهرهکشی می کنند و کسانی هستند که باز هم مورد سوء استفاده قرار گرفته اند. اما در رأس هرم، در آن نقطه انتهایی قدرت، ما به عنوان کوروو یا امیلی ایستاده ایم. ما در سرافکنده ۲ دارای قدرتی هستیم که هیچ سیاستمداری از آن آگاه نیست. پروتاگونیست سرافکنده ۲، هرکه که می خواهد باشد، در مقام اقتدار عدالت قرار گرفته و برای زندگی یا مرگ دیگران تصمیم گیری می کند. از این رو، همانطور که پیتر پاکر دوست داشتنی قبلاً اشاره کرده است، “قدرت، مسئولیت می آورد!” ما به عنوان بازیباز بودن و ایستادن در رأس این هرم، محکومیم به قضاوت دیگران و انتخاب سرنوشت آن ها. اما این انتخاب از آن جهت که هدف هایتان همگی مقصر نیستند، بسیار دشوار و دهشتوار می نماید. و این چالش عظیمی است که سرافکنده ۲ پیش رویمان قرار داده است. چالشی که سخت تر از عبور از مراحل و مخیانه کشتن اهداف است.
اما بازی مثل همیشه، برای اهداف و چالش هایی که در نظر می گیرد، ابزارهای بی نظیر هم در اختیار بازی کننده می گذارد، یکی از مهمترین این ابزار ها قلب است. قلب که نقش ارائه دهنده مدارک را در دادگاه شما دارد، راز و رمز های شخصیت ها را برملا می کند و پیشینه و پیش قصه ای جمع و جور از متهم و البته اهدافش در اختیار شما قرار می دهد. به این صورت، شما علاوه بر خشم و کینه شخصیت اصلی، اطلاعات محیطی، رفتارهای متهم و گفته های قلب باید تصمیم گیری کنید که آیا، متهم ردیف اول این دادگاه، گناهکار است و یا فقط بازیچه بزرگانی شده که قدرت را به دست گرفته اند. این فرایند، در بازی به قدری دلنشین از آب در آمده که قطعاً پس از اتمام مراحل، تصمیم به تجربه دوباره بازی خواهید گرفت، چرا که راز و رمز های شخصیت ها و امیال آن ها به هیچ وجه با یک بار یا دوبار به پایان رساندن بازی قابل کشف و درک نیست.
باید در مورد سیستم آشوب و قضاوت در بازی گفت که درست همانند نسخه قبلی، در سرافکنده ۲ هم آشوب، بر محیط شهر، رفتار مردم، رویداد های اندک داستانی و البته پایان بندی بازی اثر گذار است. این سیستم هوشمندانه و زیبا، درست است که مانند سیستم شاخه ای داستان سرایی بازی های نقش آفرینی موجب رقم خوردن دویست پایان متفاوت نمیشود، اما با ایجاد یک تعامل عمیق بین گیم پلی و داستان، تجربه ای لذت بخش را برای مخاطب به ارمغان می آورد.
اما جدا از سیستم آشوبِ بهبود یافته و کارآمد تر، سرافکنده ۲ عناصر بسیار زیادی در گیم پلی خود برای ارائه کردن دارد. در همان لحظات ابتدایی بازی و در صحنه سینمایی افتتاحیه، بازی به طرز بی رحمانه ای مجبورتان می کند بین پدر و دختر دوست داشتنی قصه یکی را انتخاب کنید تا دیگری شکار دلیلای شیطان صفت شود. انتخابی که درواقع شخصیت مورد نظر شما را برای ادامه معرفی می کند، اما در لایه های درونی، در حال نمایش دادن اولین جرقه ها از دوگانگی عمیق نهفته در بطن بازی است. پس از انتخاب نه چندان آسان شخصیت مورد نظر، او برای تحقیق و البته انتقام گرفتن راهی کارناکا میشود، شهری آفتابی که در گذشته به جواهر جنوب شهرت داشته. در مورد انتخاب شخصیت قابل بازی باید بگویم که هر دو شخصیت، در نتیجه اعمالی که انجام می دهند، یکسان هستند. به این معنا که توانایی ها، قدرت های ماورایی و دیالوگهای متفاوت شخصیت ها، به نتیجه ای یکسان در حالت های مختلف اشوب زیاد و کم ختم می شود. اما در سرافکنده ۲، سفر بیشتر از مقصد اهمیت یافته است. در مرحله اول تفاوت های کوروو و امیلی، در دست هایشان است، شما باید انتخاب کنید که دست های یک پیرمرد بی اعصاب را در طول مدت تقریبا طولانی بازی رو به رویتان ببینید و یا دست های امیلی را (!). اما گذشته از شوخی تفاوت های ظاهری و صداگذاری شخصیت ها در کنار رابطه عمیقی که در بازی قبلی با کوروو برقرار کرده ایم، اولین دلیل انتخاب میان دو شخصیت قابل بازی است. در قدم بعدی این قدرت های ماورایی غریبه است که در بین دو شخصیت اصلی متفاوت هستند. کوروو همانند بازی قبلی، دارای قدرت شبه تلهپورت است، او همچنان می تواند دسته ای از موش های آدمخوار را به فرمان خودش در بیارورد و هنوز هم بلد است خودآگاهی اش را بفرستد توی بدن یک حیوان بخت برگشته، ضمن اینکه این پیرمرد، هنوز هم می تواند به جنگ زمان برود و برای مدتی کوتاه در سیر گذر زمان خلل ایجاد کند. قدرت های کوروو با این که دقیقاً همان هایی هستند که در سال ۲۰۱۲ تجربه کرده ایم، اما هنوز هم تازگی های بسیاری دارند و به واسطه محیط های عالی بازی و سیستم ارتقاء شاخه ای، کاربرد های تازه ای می یابند.
از سوی دیگر، امیلی کلدوین، به عنوان یک شخصیت تازه، با خصوصیت های جدید و البته قدرت های بی نظیرش، انتخاب دیگر بازی کننده هاست. امیلی آرام تر و البته سرد تر از کوروو است و این را می شود از صدایش تشخیص داد. قدرت های خاص امیلی در این بازی به شدت جالب و دوست داشتنی هستند، مثل توانایی Far Reach که بی شباهت به تلهپروت کوروو نیست، اما به لطف تفاوت های کوچکی که دارد، تجربه متفاوتی از گیم پلی را در اختیار می گذارد. قدرت دیگر امیلی Shadow Walk نام دارد. در این حالت امیلی به موجودی سایه شکل بدل می شود و دیدنش برای نگهبان ها عذابی دردناک است. اما نقطه قوت امیلی و یکی از زیبا ترین و دوست داشتنی ترین توانایی های معرفی شده در این نسخه بدون شک دومینو است. قدرتی فرا انسانی که امیلی توسط آن می تواند ارتباطی ذهنی بین هدف هایش ایجاد کند. این ارتباط ذهنی سبب می شود هر بلایی که سر یکی از نگهبان ها بیاید، بقیه را هم شامل شود. با کمک دومینو و قدرت بی حدش می توانید در حالت کاملاً ارتقاء داده شده، یک اتاق پر از نگهبان ها را فقط با یک حرکت از سر راه بردارید. تجربه ای که حس بی نظیر قدرت را به شما تزریق می کند و یادآور می شود که مسئول سرنوشت تک تک آن ها شما هستید.
تفاوت های این دو شخصیت به همین جا ختم نمی شود، امیلی و کوروو هر دو با مراحل مشابه و یکسانی مواجه می شوند. اما دیالوگ ها، زاویه دید و تجربیات متفاوتی از مراحل دارند که به طور خاص برایشان طراحی شده است. از این رو، علاوه بر نیاز به تکرار بازی برای کشف راز و رمز ها و شناخت قضاوت های درست، به طور خاص، فقط و فقط برای پایان بردن بازی با هردو شخصیت نیاز به تکرار آن دارید و از این جهت می توان گفت که سرافکنده ۲ یکی از بازی های خاص نسل هشتم است که ارزش تکرار بسیار بالایی دارد.
اما قطعاً ارزش گیم پلی یک بازی با مکانیک های ارائه شده توسط سازندگان سنجیده می شود. سرافکنده ۲، در ساختار گیم پلی از فرمول پدرش استفاده درستی می کند، در این بازی هم بازیباز بنا به خواسته اش می تواند سبک مورد نظرش را انتخاب کند و دست به مخفی کاری و یا جنگ رو در رو بزند. اما نکته مهم این است که بازی برای هردو روش ابزار های مناسبی را ارئه داده است. از تیرهایی مخصوصی که دشمنان را کور می کنند گرفته تا تپانچه ای که با کمی ارتقاء می تواند شبیه به یک اسلحه اتوماتیک عمل کند. سازنده ها به خوبی نیاز هر دو سبک بازی کردن را درک کرده و ابزار ها، سلاح ها، و البته قدرت های شخصیت ها را به وسیله ارتقاء ها برای هر دو سبک بهینه سازی کرده اند. به این ترتیب و به واسطه سیستم ارتقاء شاخته ای که اجازه استفاده از هر قدرتی را در حالت کشنده و غیر کشنده می دهد، انتخاب میان این دو سبک بازی سخت تر و البته جذاب تر می شود.
اما در کنار این اسلحه خانه قدرتمند، سازنده ها به فکر دشمنانی بوده اند که بتوانند در مقابل شما مقاومت کنند. به این ترتیب، همانطوری که قول داده بودند، به وسیله هوش مصنوعی غافلگیر کننده بازی، تجربه ای زیبا برای بازیباز ها ساخته اند. هوش مصنوعی دشمنان به معنای واقعی عالی است و با تمام بازی های مخفی کاری تفاوت دارد. در این بازی نگهبان های بخت برگشته، برخلاف همیشه به خوبی از جای رفقایشان خبر دارند و به محض اینکه ببینند خبری از رفیقشان نیست سراغش را می گرند و همه جا را می گردند، و فقط کافی است به مورد مشکوکی بربخورند تا اطمینان حاصل کنند یکی آن وسط ها در حال بازیگوشی است. نگهبان ها به در های باز مانده، ظروف جا به جا شده، صداهای عجیب و تکان های هرچند سریع شما واکنش نشان می دهند و در اولین فرصت به سمت آژیر خطر و یا خبر کردن دوستانشان می روند. این هوش مصنوعی کارآمد باعث شده که روش های مخفی کاری در سرافکنده کمی متفاوت تر از دیگر بازی ها باشد، چرا که متدهای همیشگی مخفی شدن، به واسطه این هوش مصنوعی در بازی کارایی چندانی ندارند و باعث می شوند به سرعت لو بروید و دست به شمشیر شوید و درست در همین لحظه است که هوش مصنوعی رخ دیگرش را نشان می دهد. دشمنان در مبارزات هم باهوش تر از همیشه عمل می کنند، آن ها می پرند، جای خالی می دهند و با برنامه ریزی حمله می کنند. دشمنان مدام سعی دارند تا شما را محاصره کرده و به صورت چند نفری حسابتان را برسند.
اما اوج هنر سازنده ها، در طراحی مراحل است که خودش را به رخ می کشد. مراحل بازی به زیبایی هرچه تمام تر طراحی شده اند. تک تک مراحل مکانیک های متفاوت گیم پلی را طلب می کنند و مجبورتان می کنند فکر کنید. این سبک طراحی مرحله باعث شده که تجربه دوباره و دوباره بازی هیچ وقت تکراری به نظر نرسد. سازنده ها طبق قول هایی که داده بودند، در طراحی مراحل کاری کرده اند که همیشه راه های پیشروی بسیار منطقی و عقلانی باشند، این راه ها هرچند که متفاوت هستند و خلاقیت بسیاری را می طلبند، اما به شدت سازگار با محیط و شرایط مرحله ساخته شده اند. از طرف دیگر طراحی مرحله بی نظیر بازی باعث می شود که در طول تجربه آن با ساختمان هایی مثل عمارت کوکی طرف باشیم. ساختمانی که هر کلید و یا اهرمی در آن می تواند شکل و شمایل کل مرحله را دچار تحول کند. این خانه کوکی مدام در حال تغییر است و در مقابل چشم های شما عوض می شود. در سوی دیگر، عمارت قدیمی و ماجراهای مربوط به سفر در زمان در آن، به یقین یکی از بهترین نمونه های طراحی مرحله در تاریخ بازی های رایانهای است. به طور کلی، تنوع مراحل و اهداف در بازی آنقدر زیاد و بالاست که گاهی سرگیجه می گیرید. از بندر های ماهیگیری کارناکا و بلادفلای های زیادش گرفته، تا عمارت های تر و تمیز و زیبا که با ظاهر خوبشان شما را گول می زنند. بازی در همه شهر جریان دارد و به زیبایی بازیباز را به سفری دیدنی می برد.
در بخش های اضافه شده به گیم پلی، می توانیم به سیستم حمله از بالا اشاره کنیم که بهبود پیدا کرده و حالا با حملات از بالای سر هم می توانیم اهدافمان را بی هوش کنیم. در صورتی که قبلا فقط گزینه کشتن را در اختیار داشیتم. یکی دیگر از مکانیک های زیبای بازی این است که حتی در میان مبارزات مسلحانه و درگیری ها هم می توانید با یک حرکت به موقع و ناگهانی دشمنان را بی هوش کرده و از کشته شدن آن ها جلوگیری کنید. به این ترتیب دیگر نیازی نیست به محض دیده شدن بازی را لود کنید و باز گردید سرجای اولتان، حضور داشتن این مکانیک با توجه به پیشرفت چشم گیر هوش مصنوعی و سخت تر شدن مخفی کاری در بازی واقعاً لازم بود. و خوشبختانه سازنده ها به خوبی به این نیاز پی برده اند.
در کنار این دو عنصر، سرقت کردن یکی از جدید ترین مکانیک های بازی است، در سرافکنده ۲ پول، نقش مهمی ایفا می کند و به وسیله آن می توانیم سلاح هایمان را ارتقاء دهیم، پس نیاز مبرم شخصیت ها به پول امری اجتناب ناپذیر است. به همین دلیل سازنده ها با بهبود سیستم جیب بری و سرقت، به این نیاز پاسخ داده اند. این سیستم آن قدر خوب و اعتیاد آور طراحی شده است که به عنوان یک عنصر فرعی در بازی، بهتر از ستون اصلی گیم پلی عنوان Thief عمل می کند. باید گفت که سرافکنده نه تنها مخفی کاری و اکشن بهتری دارد، بلکه سیستم دزدی کارآمد تری نسبت به دزد هم دارد. و این موضوع نشان دهنده عملکرد بی نظیر گیم پلی بازی است.
در مورد گیم پلی بازی باید گفت که سرافکنده ۲ یکی از بهترین مثال ها در طراحی مرحله است، مثالی که می تواند حتی برای جمعی از بزرگترین بازی ساز های دنیا، یک کلاس درس باشد. از سوی دیگر آزادی عملی مثال زدنی، محیا شدن ابزار های لازم برای شیوه های متفاوت بازی کردن و البته روان بودن کنترل شخصیت ها و قدرت های منحصر به فردشان. باعث شده که سرافکنده یکی از بهترین تجربه ها در میان بازی های سال جاری باشد. اما با همه این ها، نمی توان از کمبود حس قوص سختی و چالش در حال افزایش در بازی چشم پوشی کرد. گرچه این موضوع ضربه چندانی به بازی نزده، اما از تبدیل شدن سرافکنده به یک شاهکار جلوگیری کرده است.
چه شکلی هستم؟
گرافیک بازی هنری است. این اولین جمله ای است که در مواجهه با سرافکنده می گوییم. اما در معنای دقیق تر باید گفت که سرافکنده ۲ معنای کامل تری به گرافیک هنری داده است. در این بازی، همه چیز سرجای خودش قرار گرفته، از رنگ بندی ها گرفته تا طراحی محیط.
در مرحله اول، باید به طراحی بی نظیر کارناکا اشاره کرد. این شهر افتابی که بنا به گفته سازنده ها، برای نوشتن پیشینه تاریخی اش زمانی در حدود دو سال صرف شده است. به معنای واقعی، زنده و طبیعی جلوه می کند و به لطف رعایت لایه های مختلف فرهنگی و آثار آن ها در معماری، همانند یک شهر در دنیای واقعی، نمایانگر برهه های زمانی مختلف و سرگذشت مردم یک سرزمین است. اما مسئله مهم در مورد کارناکا، طراحی خاص و متفاوت آن نسبت به دانوال است. کارناکا شبیه هیچ شهر دیگری در بازی های رایانه ای نیست، و شبیه هیچ شهری در دنیای واقعی هم نیست. این شهر خاص و منحصر به فرد، برخلاف بسیاری دیگر از شهر های حاضر در دنیای بازی های رایانه ای، به تقلید از هیچ شهر خاصی در دنیای واقعی ساخته نشده، بلکه فقط با برداشت الگوهای معماری از ایتالیا، یونان و جنوب امریکا طراحی شده است. کارناکا، شهری خاص است که هویت مخصوص به خودش را دارد، تاریخ خودش را دارد و فرهنگی خاصِ مردمش را در خیابان هایش رواج می دهد. به همین دلیل، می تواینم بگوییم که با دیدن ظاهر کارناکا، به یاد تمام شهر های روی زمین خواهید افتاد و در مقابل اعتراف خواهید کرد که کارناکا شبیه هیچ شهر دیگری نیست. این شهر هیچ جا وجود ندارد اما درون مایهاش را از تمامی شهر ها گرفته است. طراحی کارناکا و محیط های داخلی بازی به همه نشان می دهد که آرکین، می تواند محیط هایی خلق کند که از نظر کارایی در بهترین شرایط باشند و از نظر ظاهری هم بی نظیر شناخته شوند. باید گفت که آرکین در بخش طراحی محیط ها سنگ تمام گذاشته است، این موضوع در مرحله اول در طراحی مرحله خودش را نشان می دهد و پس از آن در گرافیک و جنبه های بصری بازی خود نمایی می کند. کارناکا با همه آفتابی بودن و زیبایی اش، پر شده از بیماری و مرض و خیابان های سرشار از بلادفلای ها که ناقل بیماری هستند. اما با همه این ها، همچنان حس غمزدگی شهر، با وجود آفتاب زیبا و سواحل پابرجا مانده. طراحی کارناکا هم زیباست، هم نشان دهنده توان آرکین است، هم به بهترین نحو قصه گویی محیطی می کند و هم در خدمت گیم پلی است.
پس از طراحی بی نظیر محیط، باید به انیمیشن های بسیار زیبا و روان بازی پرداخت. این انیمیشن های زیبا، مخصوصاً در زمان مبارزات نزدیک و تمام کننده های خونین بازی خودشان را نشان می دهند. همچین در زمان استفاده از قدرت های ماورایی شخصیت ها مثل Shadow Walk امیلی، با افکت های تصویری بی نظیر و زیبایی رو به رو می شویم که واقعاً تجربه بصری بازی را به مرحله بالایی ارتقاء داده اند. علاوه بر این، آرکین در طراحی محیط های زنده، کیفیت بافت ها و زیبایی محیط سر بلند بیرون آمده. اما سرافکنده ۲، بدون مشکل هم نیست. در تجربه بازی، قطعاً مشکل اساسی بهینه نبودن آن به چشم می خورد. بازی دچار مشکلات افت نرخ فریم است که گاهی اوقات موجب ضربه زدن به بازی می شود. این افت گاهی باعث می شود که نرخ فریم بازی زیر ۲۰ بیاید و مبارازت را به شدت کُند و طاقت فرسا جلوه دهد. البته این مشکلات محدود هستند و به تجربه کلی بازی ضرری نمی زنند، از سوی دیگر سیستم چک پویت ها و سیو سریع که در منو قرار داده شده، از پدیده نابودی تلاش های شما جلوگیری می کند. از سوی دیگر، بنده هیچ گاه با مشکل کرش کردن و خارج شدن از بازی مواجه نبودم اما گذارشاتی مبنی بر کرش کردن هارد کنسول در زمان بازی کردن سرافکنده شنیده شده که می تواند نگران کننده باشد. اما با همه این ها، تجربه گرافیکی این بازی همچنان زیبا و چشم نواز است، و ممکن است سازنده ها با ارائه آپدیت ها بتوانند آن را بهتر کنند. امیدواریم که اینطور باشد.
اما مسئله مهم دیگر، در سرافکنده ۲ وجود صداگذاری برای شخصیت های اصلی است، این صداگذاری، متاسفانه به خوبی نسخه اول انجام نشده. به نظر می رسد فرایند صداگذاری بازی با کمی عجله انجام شده. اما باید بگویم که این عجله به هیچ وجه نگران کننده نیست. صدا ها عالی است و صداپیشه ها به نحو خیلی خوبی کار کرده اند. نکته ای که در زمینه صدا گذاری خود نمایی می کند، عدم شاهکار بودن آن است. صدا گذاری نسخه اول بازی آنقدر خوب و بی نقص بود که انتظارات از نسخه دوم را به شدت بالا برده بود، صداگذاری سرافکنده ۲ عالی است، ولی شاید نتواند همه انتظارات را برآورده کند.
نکته بعدی اما موسیقی است. موسیقی بازی عالی است و به طور خیلی دقیقی با شرایط هم خوانی دارد. قطعات انتخاب شده عالی هستند و به بهترین نحو به رسیدن حس محیط ها کمک می کنند. برای درک بهتر این موضوع کافی است به مرحله مربوط به عمارت کوکی مراجعه کنید، این مرحله به معنای واقعی تمامی خصوصیات خوب بازی را نشان می دهد. از طراحی مرحله عالی و گرافیک فنی و هنری خوب گرفته، تا گیم پلی بی نقص بازی و موسیقی دلنشین اش. انگار همه چیز دست به دست هم داده اند تا ما شاید یکی از بهترین مراحل در تاریخ باشیم. مرحله ای فراموش نشدنی و عالی که خاطرات بسیاری برایمان خواهد ساخت.
عاقبتم چه میشود؟
به عنوان سخن پایانی، بعد از فلسفه بافی نسبتاً طولانی و خسته کننده ام در مورد این بازی، باید به این نکته اشاره کنم که با وجود عشق و علاقه بی وصفی که نسبت به سری سرافکنده دارم، سعی کردم تمامی ضغف های موجود در بازی را دیده و عیناً بازگو کنم. در مرحله اول باید بگویم که اگر، قصد دارید بازی را به سبک بکش برو جلو و فقط با رسیدن به اهداف به پایان برسانید، زمانی در حدود ۸ تا ۱۰ ساعت برای پایان دادن به بخش داستانی هرشخصیت نیاز خواهید داشت. اما نکته مهم این است که در بخش مخفی کاری و با توجه به رمز و راز های نهفته در محیط، هر مرحله، اگر با توجه به جزییات داستانی و به سبک مخفیانه طی شود، می تواند زمانی حدود ۸ ساعت از شما بگیرد و این نشان دهنده تنوع بسیار زیادی است که در شیوه انجام بازی وجود دارد. مورد دیگر اینکه داستان سرافکنده ۲ با تمام خوبی هایش ضعف هایی دارد که کمی توی ذوق می زنند، یکی از این ضعف ها عدم پرداخت کافی شخصیت های فرعی است که کمی به بازی ضربه وارد کرده. در کنار این موضوعات باید به مشکلات فنی در زمینه گرافیک هم اشاره کنم که به تفصیل در متن توضیح داده شد. در آخر باید گفت که سرافکنده ۲، میتوانست با کمی، و فقط کمی کار بیشتر و رفع نواقصاش، به عنوان بهترین بازی سال شناخته شود. اما مشکلات فنی و ضعف اندک داستانی و کمبود حس چالش در طی مراحل، باعث شده اند که بازی سربلند ما، به عنوان بهترین انتخاب نشود. با این همه، سرافکنده ۲ قطعاً یکی از بهترین بازی های سال ۲۰۱۶ است.
پر بحثترینها
- ۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- چرا GTA IV بهترین ساخته راکستار است؟
- روابط عاطفی در The Witcher 4 معنای عمیقتری خواهند داشت
- استراتژی ریسکی Xbox که ۱۰ سال آینده آن را تعریف خواهد کرد
- Indiana Jones and the Great Circle بهترین بازی سال Gamescom از دید مخاطبین شد
- کارگردان Silent Hill 2 Remake از علاقه خود به ساخت یک بازی در ژانر وحشت با اقتباس از Lord of the Rings میگوید
- شایعه: Xbox در سال ۲۰۲۵ بازیهایی خواهد داشت که هنوز رونمایی نشدهاند
- بنیانگذار ناتی داگ دلیل فروش استودیو به سونی را توضیح میدهد
- گزارش: Intergalactic: The Heretic Prophet شامل عناصر وحشت خواهد بود
نظرات
آقای عبداللهی عالی بود مثل همیشه و مثل خود بازی
واقعا بنظرم این بازی همراه آنچارتد شانسهای اصلی گوتی بودن که نمیدونم به چه دلیلی این بازی حتی نامزد هم نشده 😮 😮 😮 یه خبرایی هست
بی خیال گوتی شید.گیمر بودن معنیش چیه؟ لذت بردن از بازی یا لذت بردن از جوایز و افتخارات یک بازی؟ نامزد نشده به درک که نشده چیزی از شاهکار بودنش کم نمیکنه. :yes: از بازی لذت ببر 😉
—————-
ممنون بابت مقاله
:yes: :yes: :yes:
خیلی مقاله ی خوبی بود دستتون درد نکنه. :yes:
فقط یه چیزی”چشم هایش!” 😀 😐 :silly:نیان پنجره ی گیمفا رو بیارن پایین
مگه چشم هایش چشه،کتابی زیبا از بزرگ علوی
:yes:
ایدن یعنی این حرفت رو باید با آب طلا نوشت.گیمر های امروزی واقعا مصنوعی شدن.گیمر هم گیمر های قدیم.
گیم پلی بازی عامه پسند نیست
ولی بدرد نوب ها میخوره.. مبارکتون باشه
نظرتو خوندم اینجورى شدم به ترتیب : :rotfl: … :-/ … 😐 … :pain: … :-X …. :reallyangry: … :reallypissed: … :razzmad: … :X-P: … اصلا دیوونه شدم
نگران نباش.. یه لیوان اب بخور.. از بینی یک نفس عمیق بکش بعد اروم از دهان باز دم کن ..
کلا نظرم تا الان ۵۳ تا منفی خورده و البته دو تا مثبت که یکیش هم خودم زدم پس زیاد جدی نگیر.
عامه پسند نیست ولی بدرد نوب ها میخوره؟اصن پارادوکسی که جملت داره نابودم کرد
موفق باشی….
ایدن روشن فکر البته فکر کنم شادمغز جعلت کرد 😀
کاملا درسته داداش ! کاملا موافقم ولی مشکل یه سری از دوستان هستن که کلا فقط هستن که گیر بدن ! چرت و پرت بگن…
یه فیلم عالی هم میتونن از این بازی بسازنا. :inlove: :yes:
عاشق قسمت اول این بازی بودم.قسمت دومش هم قطعا همینطوره. :-* :-* 😀 :yes:
دقیقا :yes:
یعنی این بازی از دووم چرند پایین تره! 😮 :dazed: 😮
یعنی اگر سازنده هر دو بازی بتسدا نبود منم شک میکردم که شاید خبرایی هست ولی هنوزم قضیه مشکوک هستش. :dazed: :no:
PcPlayBox
دوست گرامی فکر نکنم به کار بردن کلمه چرند برای عنوانی که برای خیلیا از جمله خودم خاطره انگیز بوده درست و صحیح باشه… والا بنده که از بازی مخصوصا گیم پلیش کاملا لذت بردم…
دادا شرمنده نظر شخصی بود دیگه هرکسی باید آزادی بیان داشته باشه! اینجا فقط هرکسی نظرشو میذاره نمیشه که الکی تعریف کنم وقتی بهش فکر میکنم حالم بد میشه! حالا این بازی قدیمی و نوستالژی از نظر تعدادی عالی و از نظر تعدادی هم جانکی بیش نیست! راستش خودم نسخه های قدیمیش رو خییلی بیشتر دوست داشتم ولی اینو اصلا حتی در حد “نامزد” بازی سال هم نمیدونم چه برسه به بازی منتخب سال!
دوست گرامی…نظر شما در مورد بازی محترم…
فکر کنم ازادی بیان با چیزی که شما میگید فرق داشته باشه… اگه به من باشه میگم این بازی باب سلیقه بنده نبود … یا از بازی خوشم نیومد… این گونه صحبت کردن نمیشه ازادی بیان… میشه تحقیر کردن
بنده نگفتم شما از بازی تعریف کن… اشاره بنده این بود که شما دارید بازی رو تحقیر میکنید!
بر خلاف شما بنده این عنوان رو کاملا شایسته نامزد شدن میدونم…
داداش هر کسی نظری داره و آزادی بیان آخه نمیشه که برای دل شما نظر شخصی افراد تغییر کنه! الکی تعریف کنیم که شما ناراحت نشی!
باشه اصلا دووم و اورواچ عااااااالی بودن امیدوارم هر دو باهم بازی سال بشن (الکی فقط برای اینکه جناب “فایت کلاب” ناراحت نشه) 😮 :silly: :dazed:
[…] چی سرت میشه شاهکاره دیس انرد و با دووم مقایسه میکنی؟؟؟؟؟؟؟ :wilt: :wilt: :wilt: :wilt: :wilt:
PcPlayBox … عزیز من .. شما اصلا انگار دوهزاریت کجه …..
مگه من گفتم شما از بازی تعریف کن… بنده گفتم بازی رو رو تحقیر نکن… و محترمانه صحبت کن… فهمیدن این موضوع انقدر سخته…
موفق باشید
دادا “فایت کلاب” بازی انسان نیست که روح داشته باشه که با گفتن جانک و ز.با.له تحقیر و کوچیک بشه صرفا یک بازی برای سرگرمی کوتاه مدت هست! و در مورد طرفداران بازیها هم باید انتقاد پذیر باشن ولی اینجانب سعی میکنم در آینده ملایم تر مخالفت کنم! :dazed: و اینقدر رک کامنت نذارم! :dazed: امیدوارم که مشکل شما حل شده باشه و در آخر هم سلامت باشید.
با عرض سلام
خب دوست عزیز شما رو نمیدونم چرا انقد می سوزین؟
از بازی خوشتون نمی یاد باید محترمانه بگین باب میل من نبود این بازی
کامنت شما رک نبود
تحقیر کامل بازی بود
موفق باشید 😐
لیست نامزدین امسال نه تنها بدترین لیست گوتی تاریخ بود بلکه سنت شکنم بود.نگاه کنید.
Overwatch=سابقه نداشته یک بازی تمام انلاین توی لیست نامزدهای بهترین بازی سال باشه و گرنه سالهای قبل خیلی بازی های مثل این بودن اما نامزد نبودن مثلا قسمت اول تایتانفال یا دیستینی و…البته این مراسم را میگم.همچنین این بازی در حد بازیهای دیگه بلیزارد مثل دیابلو و وارکرافت و استارکرافت نیست در حالی که همشون بخش داستانی و انلاین شاهکاری داشتن.اما هرگز گوتی نشدن.لایق نامزد شدن
Doom=بهترین گیم پلی سال را داشت بنظرم اما تا سال پیش اگه یک بازی همه ی بخش هاش عالی میبود اما داستانش ضعیف اصلا اسمشو منتقدا نمی اوردن چه برسه به گوتی(وگرنه کالاف بلک اپس ۳ هم عین هم بازی بود گیم پلی عالی اما داستانی تخمی)همه منقدای کل خر بخاطر همین داستان و مولتی از بازی نمره کم کردن وگرنه بقیه بخش هاش عالیه.لایق نامزد شدن نیست.
Titanfall 2=بنظرم این بازی نواوری خاصی نداشت بجز اضافه کردن بخش داستانی.دی.بنظرم قسمت اولش توی زمان خودش خیلی بهتر از این نسخه بود.بازم هر چی هست از دووم بهتره.حداقل همه بخشهاش عالین.لایق نامزد شدن نیست.
Inside=این بازی برای من حکم یک مینی سریال را داره که سعی داره تاج و تخت را از سریالهای مثل تاج و تخت بگیره.لایق
Uncharted 4=اگه انچارتدم نبود دیگه مراسمی هم نبود.تنها و تنها بازی که مثل سنت هر ساله باس توی لیست باشه.یعنی بازی که محبوب باشه و بزرگ باشه و عالی باشه و بخش داستانی عالی داشته باشه و طولانی باشه و ارزشش را …صد در صد لایق
امسال لیستو بنظرم فردی که گیمر نبوده لیست کرده و امیدوارم اون یارو جف یا در این مراسم را برای همیشه تخته کنه یا دیگه هیچوقت تکرار نکنه.درستکه سالهای پیش بعضی بازیها به حقشون توی گوتی شدن نرسیدن اما حداقل تا اخرین لحظه جزئشون بودن.
مثلا اگه سال پیش متالگیر یا ویچر توی لیست نبودن گوتی هم….
اما موقعی این سناریو احمقانه تکمیل میشه که انچارتدم گوتی نشه.دقت کنید اینا اینقدر احمق بودن که دیسونرد یا دارک سولز را نامزد نکردن پس اینقدر احمقم هستن انچارتدم گوتی نکنن.اوج سنتی شکنی گوتی کردن یک بازی تمام انلاین.
من نمیگم بازی های این لیست عالی نیستن میگم مثل همیشه نیستن.کدوم سالی سه تا شوتر اول شخص جز نامزدا بودن حداقل اگه بازی بهتر نبود قابل قبول بود نه وقتی هست منظورم دارک سولز و دیسونرد .حداقل اسمی از این دو بازی نمی اوردن که میگفتیم نبودن مثل فارکرای ۳ سال ۲۰۱۲٫
این یک نظر شخصی بود و تمام.
البته اینم بگم که تایتانفال لایق نامزد شدن هست اما نه وقتی که دو تا بازی بهتر هستن( حتی نظر شخصیم این هست که کمی از اورواچ هم بهتره).به عبارتی این دو بازی جای اون دوتا را پر کردن.
با عرض سلام
خیلی ممنون از کامنت طولانی شما
حالا که حرف از گوتی شد
واقعا ریدن با این انتخاب هاشون
بین این بازیا فقط آنچارتد ۴ لایق بود انتخاب شه
کسایی که این نظرو ندارن نمیدونم نوبن…گیمر نیستن…دیوانه ان؟
موفق باشید
#ادب
کسی ک ا*ح*م*ق جوابش بدتر از ایناس :reallyangry:
دوست عزیز هر کس نظری داره شما حق ندارید به کسی با این لحن حرف بزنید
AMIR GAMER 77 … خجالت بکش… زشته به خاطر دوتا بازی به شخصی توهین کنیم… حالا میخواد بنده باشم یا شخص دیگه..
در کنار رشد جسمی سعی کن… رشد شعور و فهمو عقل هم داشته باشی…
کسی ک میاد یه بازی و تو نقد و برسی خودش بکوبونه همینه اولا ک بازی دووم در حدی نیس ک با دیس انرد مقایسه بشه خیلی از کسایی ک دارن در مورده دووم و دیس انرد حرف میزنن بازیشون نکردن اما من هر دو تارو بازی کردم در مورده اینساید هم نظری ندارم چون بازیش نکردم ولی دووم هم ک نه داستان و نه محیط و فقط گیم پلی ک هی هر مرحله تعداده دشمنا زیاد تر میشه و جذابیته بالای بازی بخاطره اون تفنگای باحالش هست من دووم و تمام کردم ک میگم انلاینش و اسنپ مپاش هم رفتم خب تا اینجا ok
اصلا میگم دیس انرد بد دووم عالی چرا تو نقد و برسی دیس انرد در مورده اینساید و دووم بحث میکنید چون وقتی کسی بگه دووم حقشه جزو نامزد ها باشه یعنی دیس انرد حقش نیس :idk: پس هر موقع دو تا بازیو انجام دادید بگید بده یا خوب ..
واقعا سندروم ضد دیس انرد تو سایته چرا واقعا؟؟ 😐 😐
AMIR GAMER 77 … من اصلا درباره دیس انرد صحبت کردم؟ اصلا من چیزی درباره دیس انرد گفتم؟ اگه چیزی گفتم بیا نشونم بده
حالا اگرم گفته باشم که نگفتم… شما خیلی بیجا میکنی میای اینجوری صحبت میکنی… مادر و پدرت به ادب و تربیت یاد ندادن؟
هر وقت شعور و عقلت به این مرحله رسید که خارج از هر بحثی تو صحقحات اجتماعی ادب و احترام به افراد حرف اول و اخر و میزنه… بعد بیا شاید مورد خطاب من قرار گرفتی.. خدایا این فن بوی ها رو ازمون نگیر.. مخصوصا فن بوی های بی ادب و بی تربیتو..
AMIR GAMER 77 … من اصلا درباره دیس انرد صحبت کردم؟ اصلا من چیزی درباره دیس انرد گفتم؟ اگه چیزی گفتم بیا نشونم بده
حالا اگرم گفته باشم که نگفتم… شما خیلی ب.یجا میکنی میای اینجوری صحبت میکنی… مادر و پدرت به ادب و تربیت یاد ندادن؟
هر وقت ش.عور و عقلت به این مرحله رسید که خارج از هر بحثی تو صفحات اجتماعی ادب و احترام به افراد حرف اول و اخر و میزنه… بعد بیا شاید مورد خطاب من قرار گرفتی.. خدایا این فن ب.وی ها رو ازمون نگیر.. مخصوصا فن بوی های بی ادب و بی تربیتو..
اولا ک فن بوی نیستم چون فن بوی ها یه مشت بچن
دوما بحث کردن من با تو مثله نغمه تو گوشه خ*ر خوندنه
مثلا یکی میگه دووم حقش نبود تو نامزد ها باشه اقای Fight Club میاد میگه نه حقشه اخه تو پسته نقد و برسی دیس انرد میاد میگه دووم حقشه و بهترین بازی بنظرم اینساید
کاملا با ادمی طرفیم ک عقل و شعورش کامله :sarcasm: :yes: :yes:
اولا ک فن بوی نیستم چون فن بوی ها یه مشت بچن
خب منم قبلا فن بوی سر سخت سونی بودم والان pc
یعنی الان بچه ام 😕
بازیت حتی نامزد هم نشده داری حرص میخوری باید بیای به جاش فش بدی ؟؟؟
دادا اخلاقتو درس کن
اون کاربر Delta 4 گفت با نمره ۸۰ گیم اسپات نمیتونه گوتی بشه دیس انرد.کسی به حرفش گوش نکرد.
THE LUNATIC FRINGE Resident Fan … استاد … اول اینو بهت بگم .. به نظر خودم تنها عنوانی که لیاقت گوتی شدنو داره … شاهکاری به نام اینساید هست… ولی خوب این فقط نظر منه…
حالا من نمیدونم این گونه صحبت کردنا برای چیه؟ … چه خبری هست میشه برای ما شرح بدی؟ تو یه پست دیگه هم تخریب کرده بودی… بعد اومدی ماست مالیش کردی..
حتما سونی به داوران مراسم پول داده… تا انچارتد گوتی بشه!! یعنی توهم خالص!! … اگه غیر از اینه ما رو روشن کن
من حرف از سونی زدم الان؟؟؟من نه چیزیو ماست مالی کردم نه تخریب آقا آنچ گوتی بشه اینساید گوتی بشه یا تایتان فال۲(که بین نامزدا آخریو بیشتر دوست دارم)فرقی نداره همشون شاهکارن مشکل من اینه که دیسانرد تو لیست نیست ولی دووم واورواچ هستن
شما اول لطف کن … اگه قرار باشه صحبتی تو سایت بکنی… اولش شفاف سازی کن.. تا سوتفاهم پیش نیاد
بنده از شما سوال پرسیدم چه خبرایی هست؟ لطف پاسخ بنده رو بفرمایید….
در ضمن من نمیدونم مشکل شماها با دووم چیه…. از رو متا دارید نظر میدی یا واقعا تجربش کردید؟ اورواچ هم یه عنان انلاین فوق العاده با پشتیبانی Blizzard بزرگ…هر دوتاشون لیاقت نامزد شدن رو داشتن
من حرفم اینه که چرا منتقدا و داورا نمیخوان آنچ رقیب خیلی جدی و نزدیک به خودش داشته باشه من دووم رو بازی کردم فوق العادست اما در حد بازیه سال نیست اورواچم چون تماما آنلاینه پس شانس زیادی نداره ولی اینساید و تایتان فال واقعا حقشونه من هیچ بازیی رو هیچ وقت از رو متا نه کوبیدمو نه خیلی تحسینش کردم مثلا عاشق جاست کازمو یکی از بهترین تجربه های نسل هشتم بود اما به هیچ عنوان از ویچر خوشم نمیاد متاشونم که قشنگ حدود ۱۵-۲۰نمره اختلاف داره
در کل امیدوارم بازیی که حقشه برگزیده شه که خودم تایتان فال۲ رو بیشتر دوست دارم
عزیز من… یه خورده شفاف سازی کن تا سوئ تفاهم پیش نیاد
الان مشکل برطرف شد؟
بله عزیز…
در ضمن مرسی از ادب و احترامت… نشون دهنده والدین با اصالت شماست
چ دل و قلوه ای رد و بدل شد 😀 :laugh: :laugh: :laugh:
خدا رو شکر اینم برطرف شد
ضمنا ممنون نظر لطفته
ممنونم، لطف دارین نسبت به من.
راستش بحث بهترین بازی سال و این ماجراها، مخصوصاً در چندسال گذشته واقعاً ناراحت کنندهست. اما چندان هم اهمیتی نداره، دیس آنرد ۲ حداقل برای من، یکی از بهترین های سال هستش.
دقیقا :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :inlove: :chic: :chic: 😎
احسنت و درود به این نویسنده فهیم و گرامی :yes: مهم بازی منتخب دل و سلیقه شخصی آدمهاست! :yes: :yes: :yes:
دادا راستش مقاله رو نخوندم ولی تشکر فراوان که این بازی رو نقد کردی و به آرشیو ارزشمنده گیمفا اضافه شد :yes: حتما در فرصت مناسب کامل می خوانم. :yes:
امیدوارم گرافیگ و فیس و ……مثل یکش نباشه
ولی در کل فوق العاده بود
این بازی فوق العاده است
هم یکش هم این
یکش مشکلاتی خیلی خاصی داشت مثل فیس ها که اونم اینطور که معلومه تو این نسخه دیگه مشکلات فیس و ….. وجود نداره
ولی در کل این بازی شاهکار بود برای نسل هفت
یاد متالگیر ۴ بخیر بهترین بازی که کردم به اینم میگین بازی یه مشت نوب هستن هر بازی میاد ازش خوب میگن مثلا میخوان بگن روش عن فکرن
با عرض سلام
دوست عزیز ۱_ادب و احترام
۲_من مطمئنم شما این بازی رو تجربه نکردید پس حرفتون رو پای بی تجربگی میزارم
موفق باشید
میثم جان خسته نباشی نقد عالی بود :yes: :yes:
نسخه اول بازی که خیلی به من چسبید و این طور که پیداست نسخه دوم هم قراره حداقل ما رو برای ۱۰ ساعت به یک فضای گیرا ببره و حالمون رو عوض کنه
داداش صد در صد بازی کن شاهکار به تمام معنا
طراحی مراحل فوق العاده,گرافیک عالی,داستان فوق العاده و…
بازی نکنی لذت ناب مخفی کاریو از دست دادی
۱۰۰درصد بازیش میکنم ممنون از توضیحات :yes: :yes:
:yes: :yes: :yes:
فقط یه سوال بیربط بازیای اکس باکس حتما باید آپدیت شن؟
اگر استدیو سازنده اپدیت بده میتونی اپدیت کنی اگرم نخوای میتونی کنسول رو افلاین کنی و بدون اپدیت بازی کنی ولی باید حواست باشه موقعی که کنسول انلاین هست اون بازی که اپدیت داره رو بازی نکنی وگرنه پیغام اپدیت میده
متشکرم، خوشحالم که خوشتون اومده
بازی باحالی بود و قطعا باحال ترم شده
من نسخه ی یک رو نتونستم تجربه کنم، چون زیاد از دوربین اول شخص تو اینطور بازیا خوشم نمیاد.
اما میخوام نسخه ی دومش رو بازی کنم بعد کنکورم.
دوستانی که تجربه کردند نظراتشون رو به اشتراک بذارن.
درود بر میثم عزیز، نقد بسیار عالی بود و باز منو متحیر کردین با این نوشته هاتون :heart:
سر افکنده ۲ با توجه به تجربه شخصیم واقعا در بخش مخفی کاری و روایت داستان حرف نداشت، داستان بازی یکم بنظرم کلیشه ی بود ولی روایت داستان به خوبی موضوع رو هیچ میکنه، من با کورو بازی رو به اتمام رسوندم، تنها ایرادی که بنظرم وارد بود، مبارزه با دشمن اصلی بازی در آخر بود! واسه اسپویل نشدن موضوع رو مطرح نمیکنم ولی دوستانی که تجربه کردن موضوع رو میتونن تشخیص بدن….
بابت نقد زیباتون بازم ممنون، پایدار باشید. :rose:
ممنونم علیجان، شما همیشه به من لطف دارین.
سرافکنده ۲ واقعاً عالیه، متشکرم که مطالعه کردی.
فقط چرا نامزدش نکردن :reallyangry: :reallyangry: :reallyangry: :wilt: :wilt: :-/ :-/
AMIR GAMER77
واقعا بنده هم عاجزم که کوچکترین دلیلی واسه نبودنش تو لیست گوتی بیارم، حق بازی بود که در چنین لیستی باشه ولی اینو فراموش نکنین مهم خودتونید!
شب گوتی من نظرمو در مورد تمام بازی های سال میگم و فقط این مهمه! حداقل برای خودم.
احساس میشه در چند سال گذشته، این مراسم کذایی هم داره به سمت تجاری شدن پیش میره، اهمیتی نداره! مهم ارزشی هست که بازی ها برای ما دارند و بس.
این جملتونو باید طلا گرفت
پ.ن :جملتون کنایه قویی داشت ک منم باهاش موافقم 😀 😀 😀 :laugh: 😀
:yes: :yes:
واسش شوهر پیدا نشده.
?:-)
نقد عالی بود . نسخه یکشو تجربه کردم اینم سعی میکنم تجربه کنم.
اسپم
دوستان فرض کنید من بازی ps4 میگیرم بازی رو باید نصب کنم بعدا هر وقت خواستم بازیش کنم باید سی دی شو بزارم توش یا نهدبدون سی دی هم میشه.
نه باید دیسک بازی رو بذاری
بابت راهنمایی ممنون. حیف شد. :pain: :pain: :pain:
:yes: :yes:
سلام رونالدو شنیدم امسال قراره گوتی ( بهترین بازیکن سال دنیا) بشی راسته؟
یعنی نمیشه از حتی یه بازی هم ایراد نگیرید
مشکلات فنی در بخش گرافیک اونم دیس انرد بگو نمیخوای به بازی ۱۰ از ۱۰ بدی این دلیل رو اوردی
این چه طرز حرف زدنه؟
بازی اشکالاتی داره و نمیشه ازشون گذشت، نمره ۱۰ فقط به عناوینی داده میشه که بی نقص باشن، و یا اگر نقصی دارن نقاط قوتش بقدری بالا باشه که نقصش پوشیده بشه، مثل بازی GTA V که در بخش داستان ایرادات کوچکی داشت ولی اونقدر عظیم بود که توسط نقاط قوتش به راحتی پوشیده شد.
کامگار باشید عزیز من :rose:
بازیای که ایراد داشته باشه، باید ایرادشو گرفت دیگه! بازیای لیاقت نمره کامل رو داره که واقعاً کامل باشه، مثال ؟ ویچر ۳ – دارک سولز ۳ – GTA V و بسیاری دیگر …
درسته اما ۹٫۵ نمره بهتری بود
الان داری به نویسنده گیمفا نمره دهی یاد میدی ؟
یبار ندیدیم عین آدم کامنت بنویسی همیشه عینه احمقا ویز ویز میکنی .
نمره دو صدم اینور اون ور چه فرقی میکنه ؟ به مولا که مجبور نیستی حرف بزنی بعضی اوقات هم لال شو ریدی به اعصابمون .
کسی هم از تو نظر نخواست بیای مثله زنبور ویز ویز کنی بچه جون به تو هم ربطی نداره فهمیدی دو صدم اینور یا اونور چیزی به من نمیرسه اما این بازی حقش ۹٫۵ هست با توجه به اشکالی ک ازش گرفته.
سیهدیر بابا
خیلی ها مثل من از سبک گیم پلی بازی خوششون نمیاد 🙂
شاید برا همین نامزد نشده چون عامه پسند نیست
شماره قبلی این اثر، یک بازی ماقبل خوب بود که تازگی خاصی داشت ولی به خاطر مشکلات متعدد نتونست در اون حدی که می تونست خودی نشون بده! 😐
ولی شماره دوم یک بازی ماقبل بد ، سخیف ، تقلیدی و بی مسئله است که هیچ حرف جدیدی برای گفتن ندارد و در جاده آسفالت شده شماره قبل قدم می زند و پز می دهد؛ بدون این که بخواهد مسیر جدیدی باز کند :yes:
داداش چرت نگو توهم منتقد بودن داری انگار شما؟؟!
منتقد نکات خوب یه بازی رو هم میگه فقط نمیکوبونه یه بازی رو اونم این بازی که از نظر من یکی از بهترین بازی هایی که این چند وقت اخیر منتشر شده و تحسین همه ی منتقدارو به همراه داشته
فقط من حس میکنم خیلی شبیه نسخه یکه مخصوصا وقتی کنترول کورو رو بدست بگیری با گرافیکش که کپ نسخه یکه. ولی متاش چیز دیگه ای میگه. ?:-) ?:-)
لول دیزاین بازی بهتر از نسخه ی قبله(نسخه ی قبل همینجوری فوق العاده بود)
گرافیک و انیمیشن های بازی بهتر شده باید توجه کنید که این بازی بر مبنای گرافیک هنریه نه فنی(روی PC میشه راحت به بالاتر بودن گرافیک این نسخه پی برد)
همین که بازی شبیه نسخه ی یکه خودش خیلی خوبه چون نسخه ی ۱ یکی از بهترین بازی های نسل قبل بود و تقریبا ایرادی نداشت
😐 😐 😐
یعنی من منتقد نیستم!!! :sweat: :sweat: :sweat:
:pain: :pain: :pain:
Inside 1990
منتقد روابط عمومی بازی نیست که به معرفی و تبلیغ بازی بپردازه :-/
اوسا مسعود، نقد رندانه یی بود :yes: منتظر نقد واچ داگز ۲ از قلم زیبات هستم 🙂
:reallypissed: :bomb:
:knife:
دقیقا واسه تو اینو نوشتم ایدن 🙂 منتظر نفد اوسا مسعود عزیز باش 😉
نقد واچ داگز سه شنبه رو سایت قرار میگیره.
Ali Nietzsche Sparda@
تشکر، نقد نبود بیشتر پاسخی ر این که بازی نامزد نشد!!
شما از همین الان WD2 آسفالت شده بدان!! :yes: 😐
:yes: :yes:
منتظرم.
اوسا مسعود سر ساقیت سلامت! 😀 😀 😀
Watch Dogs 2 با اضافه کردن کلی قابلیت های جدید و بهبود ایرادهای نسخه قبل به یه بازی فوق العاده تبدیل شده! نمیگم شاهکار ولی فوق العادس :yes: :yes:
الان دارم بازیش میکنم با خودم میگم این از اون بازیاست که سه چهار بار تمومش کنم :inlove:
جووووووون چه حالی میده وقتی همه از بازی مورد علاقه آدم تعریف میکنن :inlove: :rotfl: چه حس بدی داره مدت ها وقتت رو بزاری برای دفاع از یک بازی و نتونی بازیش کنی :wilt: تا ۱۴-۱۸ آذر نمیتونم بازیش کنم :-((
رانندگیش چطور شده عزیز؟
پارکورش چطوره؟
آیدن دعا کن کرک بشه بعد از ریلزش.
ما پی سی بازها همیشه تو کفیم ایشون رو پی اس بازی میکنن.
من که برای عشقم واچ داگز صبر نمیکنم.بعد از دانلود کردنش در جا سی دی کی اشتراکیش رو میخرم و میزنم تو رگ. :inlove:
خخخ دیوونه
Injured
پارکورش که بی نظیره از اساسین حرکاتش بیشتره
رانندگیش بهتر شده ولی به روونی GTA نیست و جای کار داشت
استاد دقیقا چه بازییی خوبه 😐 😐
ﯾﺎﻣَﻦ ﺍِﺳﻤُﻪُ ﺩَﻭﺍ ﻭَ ﺫِﮐﺮُﻩُ ﺷَﻔﺎﺀ.
دادا شرمنده یک سوال فنی برام پیش اومد! یعنی الان اون دووم ز.با.له عامه پسند هستش!؟! 😮 :smug: 😮
بیخیال دیگه اونقدرام بد نبود!
تو پست نظرات و نقد و بررسیش همه میگفتن بازیه خوبیه و گیم پلیش عالیه و …
اما الان چون نامزد بهترین بازی سال شده دارین انقدر میکوبینش؟!
نه دادا بنده تو دوتا پست عرض کردم که مضخرفه! دیگه تو تمام پستها و صفحات که نمیشه تکرار مکررات کرد! اصلا آدم از تم قرمز بازی کفو خون بالا میاره! واقعا چی بود فقط بدو پا.ره کن آخه اینم شد بازی!؟! اینم شد نامزد بازی سال ! آخه به این میگن گوتی!
دوست عزیز شما برو بست نقد doomتوی همین گیمفا ومیبینی که من خودم چقدر کوبیدمش چون به قول معروف وقتی گربه دستش به دماغش نمیرسه میگه بو میده.ولی حالا که دارم بازیش میکنم عاشقش شدم(یه هفتس نصبش کردم)به نظر من که بهترین کمبین رو در بین شوتر های امسال داره و موسیقی هم که دیگه نگو وقتی با صدای بلند بازی میکنم حس میکنم واقعا توی جهنم ام.امسال هم عمدا این شوتر هارو گذاشتند چون میخواستند انچ رو گوتی کنند و بعدشم شما چیکار به گوتی و نمره و…داری بشین بازی کن حالشو ببر.و هیچ وقت بدون تجربه بازی دربارش نظر نده(کاری که خودم خیلی به اشتباه میکنم :silly: )
دادا تو همون پستها نظرم هست خیلی وقت پیش تجربه کردم تموم شده رفته! من که نتونستم هر دفعه بیشتر از ۱ساعت بازی کنم اینقدر که بیخود بود چند بار گفتم که تنها کارم دویدن و پا.ره کردن تو تم قرمز مزخرف که رو اعصاب و چشم آدم اسکی میره! باب سلیقه بنده که نبود ولی شما حالشو ببر، مبارکت باشه.
فقط میتونم بگم .عقده
بعدشم مگه doomجای شمارو تنگ کرده که اینقدر زورت میاد.
مثلا من از رچت اند کلنت خوشم نمیاد ولی تا حالا اصن دربارش نظر ندادم.برو یکم اجتماعی شو که عقده هات جمع نشه
امسال هم عمدا این شوتر هارو گذاشتند چون میخواستند انچ رو گوتی کنند….!!!!! مثلا اگر بقیه بازی ها بودن آنچارتد گوتی نمیشد؟بالاترین متایه امسال،بهترین گرافیک فنی،یکی از بهترین گرافیک هایه هنری،یک شوتر فوق العاده،یک ماجراجوییه بی نظیر،یک پایان ناب حالا کدوم بازی رقیبش هست دقیقا
دادا درسته در حد بازیه سال نیست ولی یکم احترام بزار به بازی حتما بازی نکردی اگه بازی کرده بودی میفهمیدی چه بازیه عالییه
دووم عالیه اما جلو دیس انرد زبالس :chic:
دادا باور کن تجربه همه بازیها برام خیییییلی راحته یا میخرم یا از رفقا و همکاران میگیرم یا کرک شده بازی میکنم! واقعا اگر اینطوری فکر میکنی شدیدا در اشتباهی! در مورد نوع بیان کامنت هم شرمنده که خیلی “رک” کامنت میذارم از چیزی که خوشم نیاد همینطوری میگم ولی در آیندن سعی میکنم ملایم تر مخالفت کنم!!! :dazed: عجب گرفتاری شدیما!!! :evilgrin: :smug: :evilgrin:
شماره قبلی این اثر، یک بازی ماقبل خوب بود که تازگی خاصی داشت ولی به خاطر مشکلات متعدد نتونست در اون حدی که می تونست خودی نشون بده 😐
ولی شماره دوم یک بازی ماقبل بد ، سخیف ، تقلیدی و بی مسئله است که هیچ حرف جدیدی برای گفتن ندارد و در جاده آسفالت شده شماره قبل قدم می زند و افتخار می کند، بدون این که بخواهد مسیر جدیدی باز کند :yes: :-/
دستتون درد نکنه بابت نقد این بازی زیبا آقای عبداللهی پور…نمرتون هم فوق العاده عالی و منصفانه اس
این بازی به معنای واقعی کلمه پس از سالها باعث شد من توی یه بازی حل بشم و گذر زمان رو احساس نکنم همش هم بخاطر لول دیزاین استثنایی بازیه(البته INSIDE هم همینطور بود)
واقعا داره در حق بازی های خوب ظلم میشه چه از نظر جوایز چه از نظر فروش با این وضعیت چند ساله آینده همین چندتا بازی خوب رو هم نداریم و باید بشینیم همدیگرو تو بازی های وقت گیر و بی هدف آنلاین لت و پار کنیم
کاملا باهات موافقم! بازیای داستانی واقعا لذتی چندبرابر نسبت به بازیای مولتی دارن …
مثلا کالاف تا وقتی کمپینش بخش اصلیش محسوب میشد شاهکار بود و تو دل همه جا باز کرده بود اما الان … (گرچه گیمر های جدیدم دیگه به سمت بازیای آنلاین جذب میشن و حال بخش داستانی رو ندارن)
باز خداروشکر دراین میان استثنا هایی مثل دیس آنرد و انچارتد و چندتا بازیه دیگه هستن که به بخش داستانی اهمیت خیلی بیشتری میدن :yes:
کامنتت رو باید با آب طلا قاب کرد داداش ایول :yes:
متشکرم و خوشحالم که خوشتون اومده. فضاسازی سری دیس آنرد، قطعاً در بین بهترین بازی های تاریخ هست.
نقد خیلی خوبی بود و ترغیب شدم این نسخه رو بازی کنم. تنها چیزی که تو نسخه اول منو خیلی ناراحت میکرد ، پایان های مختلفش بود که اگر با روش بکش و برو جلو (روش مورد علاقه من 😀 ) جلو میرفتیم ، پایانش اصلا خوب نبود .
این نسخه هم چندتا پایان داره؟!
آره چند تا پایان داره…. که بسته به حالت Chaos تغییر میکنه
دو تا از پایان های نسخه اول رو همون آخرش میشه ببینی، اگه امیلی رو نجات بدی یه پایان داره، اگه نجاتش ندی یه پایان دیگه، بقیه پایان ها تفاوت خاصی با این دوتا ندارن
ممنون آقای عبداللهی پور واقعا فوق العاده بود. به قدری عالی بود که اونقدر احساساتی شدم که مقاله رو نصف نیمه رها کردم بیام نظر بزارم اولین مقاله ای هست که دارم تک تک کلماتش رو میخونم واقعا بی نظیر بود :yes: :yes: :yes:
ولی واقعا بی عدالتی بود که جزو نامزدای گوتی نبود واقعا زور داشت :hypnotized: :hypnotized:
راستی یه سوال داشتم از شما دوستان ( آقای عبداللهی پور، محمدرضا و بقیه دوستان که اسمشون رو نمیدونم)
شما راهی بلد نیستین برای سیو کردن آپدیت بازی؟ چون وقتی یه بازی رو پاک میکنی تا یکی جدید نصب کنی آپدیتاش هم پاک میشه که زور داره
راستی محمدرضا تو Xbox one معمولی داری یا s؟ بعد چند گیگ؟ بازیات هم آپدیت میکنی؟
در آخر هم بابت اسپم از دوستان عذرخواهی میکنم
یاشار جان من معمولی دارم و بله بازی ها رو هم اپدیت میکنم چون خودت میدونی الان دیگه خیلی از بازی ها مشکل افت فریم و …. دارن پس مجبوریم اپدیت کنیم
درباره سوال اول ببین شما نباید بازی رو پاک کنی چون همراه بازی تمام اپدیت هایی که گرفتی هم پاک میشن سعی کن بازی هایی که ازشون اپدیت زیاد گرفتی پاک نکنی :yes: :yes:
ممنون محمدرضا جان که جواب دادی :yes: :yes:
راستی ۵۰۰ گیگ داری یا یک ترابایت؟
متشکرم و بسیار خوشحالم که از مقاله خوشتون اومده، در مورد این مراسم هم، راستش حرف زدن به طور کلی بی فایده است. اهمیت چندانی داره.
تایید لطفا
لطفا تایید کنید
این سیستم تایید چرا دست از سر من بر نمیداره؟
آقا اول تشکر میکنم از یکی از کاربران سایت به اسم “MMM” که این بازی رو به من پیشنهاد کرد بنده هم نسخه اول رو با وجود اینکه گرافیک خاصی نداشت ولی چون شبیه بازی بایوشاک بود کرک شده بازی کردم و بسیار خوشم اومد و چندین روز پیش هم نسخه ۱و۲ رو خریداری کردم و مخلص کلامم اینه هر دو بازی بسیار عالی هستند و از نسخه دوم یاد چندین بازی می افتم:
“بایوشاک + دویل می کرای + ولفنشتاین + دیس هانرد۱”
یجورای ترکیب و تلفیق گیم پلی این بازیها میشه نخسه دوم بازی که بسیار دیدنی و جالب هست. :yes: :yes: :yes:
از نقدایی بود که کلمه کلمشو خوندم عالی بود ممنون
متشکرم، خوشحالم که خوشتون اومده
ممنون بابت نقد
نسخه ی یک این بازی یکی از بهترین بازی هایی بود که انجام دادم، چون کلا از سبک مخفی کاری خوشم میاد، یادش بخیر اوایل منم به این بازی میگفتم دیشونورد :silly:
منم یه هفتس فهمیدم 😀
سلام.من گفتم تموم شده ولی من الان شدیدا نیاز دارم آیا کسی هست که گلد به من اهدا کنه؟
ممنون از زحمتتون. خودم هنوز بازی رو تجربه نکردم و خب نمیتونم در موردش چیزی بگم. متاسفانه متای بازی به ۸۸ کاهش پیدا کرده با یه نمره پایین ۵۰٫
حدس میزدم یه مشت سایته [….] اینکارو کنن دیگه مد شده….
ممنون آقا میثم.دیس آنرد یه بار دیگه ثابت کرد که یکی از پیشتازان سبک مخفی کاریه.به زودی تجربش میکنم.در ضمن چشمای امیدی هم خیلی قشنگه :inlove: :inlove:
متشکرم، دیس آنرد ۲ ، قطعاً یکی از بهترین های ۲۰۱۶ هست،بدون شک، این بازی قطعاً قواعد طراحی مرحله رو چند قدم جلوبرده و میتونه یه کلاس درس برای بزرگان باشه حتی، چه برسه به ما.
ممنونم از اینکه مطالعه کردید.
این بازی محشره فضای محیط ها خیلی باحاله
اوووف بالاخره نقدش اومد دمتون گرم اقای میثم عبداللهی پور نقدتون کامل و خیلی خوب بود
متشکرم، خوشحالم که راضی بودید
نقد خیلی خوب بود ممنون اقای عبداللهی
باید بخرمش
متشکرم، لطف دارین
ببخشید بابت اسپم
Call 0f Duty Infinite Warfare ارزش خرید برای PS4 داره؟ آنلاین باز هم نیستم
اجاره کن بازی رو
یه سوال اساسی
واچ داگز ۲ رو زودتر بگیرم یا دیسانرد ؟
هر دو جالب به نظر میرسن ولی خب دو راهی سختیه
اوه اوه عجب دو راهی سختی 😀 خب هر دو در اکثر موارد عالی کار شدن.بستگی داره چقدر بخوای سرگرم بشی.
واچ داگز قطعا به دلیل جهان باز بودن بیشتر سرگرمت میکنه.تا زمانی که پول جمع کنی دیس آنرد رو بخری 😀
داداش من بهت واچ داگز رو پیشنهاد میکنم. خیلی بیشتر سرگرمت میکنه مخصوصا که طرفدار مافیا ۳ هم هستی.
Watch Dog 2 چون کلی مرحله فرعی هم داره با آپگرید هک های جالب
دادا اگر ۲۰ ساعت گیمپلی خطی عالی اول شخص اکشن میخوای-> دیسهانرد۲
اگه ۲۰۰ ساعت گیم پلی خوب اپن ورلد سوم شخص اکشن میخوای-> واچ داگز۲
ولی تا جایی که یادمه چون سبک مافیا رو که اپن سوم شخص دوست داری همون واچ داگز ۲ رو بخر ولی در آینده «حتما» دیسهانرد۲ روبخر و چندین بار تجربه کن! :evilgrin: :yes: :evilgrin:
پس همون واچ داگز ۲ رو میگیرم بعدش هم دیسانرد
ممنون از همه
۲۰۰ساعت؟۲۰ساعت؟
تا اونجا که من میدونم اگه gta v و mafia3 رو(ماموریت های اصلی)بزارین رو هم به زور میشه ۱۰۰ساعت.
من نسخه ی اول رو ۲۰۰ ساعت بازی کردم باز هم دفعه ی دوم کلی جای دیگه کشف کردم 😐
۲۰۰ ساعت؟ طبقه منطقه تو پس ۲۰۰۰۰۰۰۰۰ GTA V ساعته :sweat: :-/
بازی واچ داگز ۲ حداکثر خودشو بکشه ۱۸ ساعت
واچ داگز ۱ با اون ارزش تکرار پایین رو تقریبا ۲۵۰ ساعت بازی کردم 😀
۷ بار تمومش کردم هم مراحل اصلی هم فرعی هم دی ال سی 😀 فکر کنم نسخه دوم با این ارزش تکرار بالا و ماموریت های فرعی زیاد رو بیشتر ۵۰۰ ساعت بازی کنم :inlove:
نه بابا اینطور نیست. بازی های اوپن ورلد خیلی پتانسیل دارن. مثلا اسکایریم رو بالای ۵۰۰ ساعت بازی کردم.
نقدتون قبول دارم
ممنون و نمره ۹.۵ (از نظر من)
راستش اگر قرار بود از جانب خودم به بازی نمره بدم، قطعاً نمره کامل می گرفت از من. اما به عنوان یک منتقد مجبورم ضعف های بازی رو بیشتر و دقیق تر بررسی کنم. متشکرم که مطالعه کردید.
خیلی عالی بود
ممنون بابت مقاله و امتیازی که دادید….
خوب من خیلی جان کندم تا بازیو راه بندازم و بالاخره تونستم رو لپ تاپم بالا بیارم… اولا که باید بگم درست میگفتن که بهینه سازی افتضاحه. و جالب هم افتضاحه رو های ۲۸ فریم میگیرم, میزارم رو لومیشه ۲۵ :rotfl: :rotfl: :rotfl:
حالا من خودم خیلییی فن بازی های بتسدا و به خوص نسخه یک این بازی هستم بزارید نظر خودم رو بگم:
گرافیک بازی واقعا خوبه. من با گرافیک نسخه قبل هم اوکی بودم چون خیلی وقته که به این نتیجه رسیدم که حداقل برای من گرافیک از همه اجزای دیگه ی بازی ارزشش کمتره… بازم میگم برای من اینطوریه! من واقعا تریجه میدم یه روایت مثل مافیا ۳ و یه گیم پلی مثل آنچ یا همین دیس انرد داشته باشم و یه موسیقی خوب مثل همین دیس انرد یا خدای جنگ ولی گرافیکم در حد متوسط یه حتی در حدنسل ۷ باشه راضیم! ولی باز با این حال واقعا بازی گرافیکش پیشرفت داشته… نورپردازی ها و npc ها واقعا بهتر شدن و درکل یه تجربه ی واقع گرایانه تریو برات به نمایش میذارن.
داستان بازی واقعا به نظرم خوبه! نمیدونم دوستانی که از داستان ایراد گرفتن چی میگن! واقعا داستانش از نظرم خوبه… یه چیزیه در حد همون ۱ یا شاید یه کم بهتر شاید یه کم ضعیف تر … درکل اگر از داستان ۱ راضی بودید از۲ هم راضی خواهید بود. میثم جان درست میگه …سادست ولی زیباست! آره پیچ و خم هایی مثل هوی رین و گاد اف وار یا بیاند رو نداره اما به اندازه ی کافی تو رو جذب می کنه!
گیم پلی… دیگه میثم جان چیزی نذاشتن واسه ی گفتن! واقعا از هر نظر عالیه…
موسیقی… یکی از بهترین بخش های بازی! من خودم تو کار بیت سازیم و خیلییی موسیقی متن گوش میدم و میتونم بگم از وقتی که البوم ترک های این بازی اومده هر روز به اهنگ هاش گوش میدم.. به خصوص delilah’s Theme… و این تجربه ی خوب در طول بازی هم با پلیر همراه هستش… یه سری اهنگ ها و صدا ها از نسخه ی یک هستن… که هر کدومشون کلی خاطره میارن جلو چشم پلیر…دارم به نگهبانه نگاه میکنم با خودم میگم ناموسا اینو چه جوری باید بکشم؟! بعد موسیقی چخش میشه و یاد راه هایی افتادم که تو نسخه ی یک به کار میبردم بعد دوباره اینجا هم یه راه پیدا میکنم…
درکل واقعا بازی عالی هستش! و همونی هست که انتظار داشتم…دو تا سایت عزیز و گرامی slant و jimquisition لطف کردن نمرات ۷۰ و ۵۰ دادن به نسخه پی اس ۴ این بازی! جدا نمیفهمم آخه یکی نیست به این جیمکوییزیشن بگه تو کی هستی اصلا؟! حالا کار ندارم در هر صورت بعد از تجربه ی این بازی هم بیشتر مطمعنم سر حرفی که زدم… واقعا در حق این بازی کم لطفی شد! :pain:
خوشحالم که از مقاله خوشتون اومده.
من فکر می کنم چیزی که اهمیت داره تجربه ما از بازی هست، البته انکار نمی کنم که نمره متا اهمیت بسیار زیادی داره و حداقل در ناخودآگاه تاثیر گذاره، اما چه می شه کرد؟ بهتره از بازی لذت ببریم.
کاملا درست میگید اما بعضی از دوستان که مثلا با بازی اشنایی ندارن ممکنه به خاطر نمرات ضعیف یه عنوا رو تجربه نکنن! ولی خوب اون رو بیشتر همینجوری گفتم منظورم هم از کم لطفی فقط اون نیست…اون قضیه گوتی هم هست ه باز هم : “من فکر می کنم چیزی که اهمیت داره تجربه ما از بازی هست”
کاملا درست میگید…خسته نباشید :smirk: 😉
تو این بازی روند داستان برای شخصیت امیلی و کوروو متفاوته؟؟ یعنی منظورم اینه که امیلی رو انتخاب کنی روند بازی یه جور میره جلو کوروو رو انتخاب کنی یه جور دیگه؟؟؟
نه ولی المان های گیم پلی کاملا متفاوته مثلا کوروو همون قدرتای نسخه یکش و داره + دو سه تا قدرته جدید
امیلی کلا قدرتاش متفاوته و خیلی باحاله بازی هم فکر کنم دو تا پایان داشته باشه
اره تو یه سری نقاظ متفاوته و کلا روایت هم فرق داره… اگر نسخه ی یک رو بازی کردی من امیلی رو پیشنهاد می کنم بهت…
نمیدونم این بازی چقدر شاهکاره راستش من معمولا بازیهایی رو که نمیخرم در موردش نظر نمیدم.من نسخه اول رو بازی کردم نمیدونم اون سال ۲۰۱۲ بهترین بازی سال شد یا نه.واسه من یک بازی خوب بود. دو بازی Assassin’s creed III و Far Cry 3 بهترین بازیهایی که اون سال تجربه کردم بود.حالا هم فقط به این خاطر که این نوع سبک بازی رو دوست ندارم بازی رو نمیخرم و البته نظری هم در مورد خوب یا بد بودنش ندارم.
میخوام یه چیزی بگم که تا چند دقیقه پیش فکر نکمیکردم بگم ،رفتم تو یوتیوب تقریبا نیم ساعت از گیمپلیش رو دیدم متاسفانه اونقدرا که گفتین عالی نیس صرفا برا افراد زیر ۱۲ سال ساخته شده تا راحت از پشت سر ملتو کله پا کنن دختره همینجوری را میرفتو دشمنارو بیهوش میکرد حتی مشکوکم نمشدن یکی دیدش فقط مشکوک شد بعد دوباره پشتشو به این کرد تا بیهوشش کنه هوش مصنوعی دشمنها خیلی ضعیف در حد بازی موبایله حتی اون تفنگیم که دستش میگیره لازمشم نشد .
امیدوارم افراد زیر ۱۷ خوش بگذرونن باهاش
با سلام.
با کمال احترام، مواردی هست که باید خدمت شما فرد محترم و بالای ۱۷ سال، عارض بشم.
در ایتدا اینکه شما به عنوان یک فرد بالای ۱۷ سال، برید سراغ همون بازی هایی که براتون طراحی شده، ما ۱۲ ساله ها با یکی از بهترین نمونه ها در زمینه طراحی مرحله، گیم پلی و روایت داستان خوش میگذرونیم. شما بالای ۱۷ ساله ها فقط مراقب باشید با دیدن فضاسازی خوفناک دیس آنرد شب ها دچار کابوس نشید و صبح مجبور به تعویض لباس.
در ادامه باید عرض کنم که؛ جناب بالای ۱۷ سال، نمی دونم چرا جدیداً هوش های مصنوعی در حد بازی های موبایل، بهتر از هوش سرشار بعضی آدمهای به ظاهر گیمر، عمل می کنند. واقعاً برام سواله!
با تشکر!!!!!!!
منم نمیدونم یک بچه ۱۲ ساله رو چه کسی کدیر گرده !!
ابن چه لحنی مدیری مثلا دعوا را ننداز من نظرمو منعکس کردم میتونی موافق و یا عدم موافق باشی من گفتم اونقدرام گیمپلیش عالی نیس میتونستی بگی بستگی به دیدگاه هر فردی داره اما ترجیح دادی به شخصیت من و سنی که ازم حدس میزنی به شخصیتم حمله کنی و جایگاه خود و شخصیتتو با ثباطتر جلوه بدی اینم نشانه ای بر سن کم و یا عدم کنترل اعصابه ، یک سری هرچی بندازن جلوشون مثل نون میخرن بازی سازها هم مثل اکتیویژن درکمال بی شرمی بازی های بی کیفبت عرضه میکنند هر ساله .
بزرگ غکر کنید و زود ارضا و راضی نشید ما لیاقت بهتر از اینارو داریم
مشکل شما اینه دوست من، شما گفتن نظرت رو با توهین اشتباه گرفتی، میای و میگی برای ۱۲ ساله ها ساخته شده، اون هم در صورتی که بیش از ۵۰ نفر اینجا نظر دادند و گفتند که از بازی و گیم پلی بی نظیرش لذت بردن.
سن و سال منم میتونی از هرکسی دلت میخواد بپرسی، من مشکلی با سن خودم ندارم که بیام و جلوی شما پاسخگو باشم. شما مشکلت اینه که با اینکه ظاهراً بزرگ شدید هنوز تفاوت توهین و نظر شخصی رو درک نکردید!
شما گیم پلی بازی رو برای افراد زیر ۱۷ سال مناسب دونستید، و این توهینه. چرا که همه اون هایی رو که از بازی تعریف کردند تحقیر میکنه!
هروقت درست حرف زدی منم با آرامش جوابتو میدم.
ضمناً: برای بزرگ فکر کردن نیازی به نصیحت شما نیست، شمایی که به بهانه نظر شخصی به خودت اجازه میدی به بیش از ۵۰ نفر توهین کنی!
ممنون از نقد بسیار عالی…
از اساتید گیمر کسی بازی سراغ داره مثل فتح برلین یا کماندو ها … استراتژیک باشه ؟
چرا cpy کرکش نمیکنه؟ 🙁
نقد عالی بود اما توی مقدمه شما گفتید که افراد حاشیه شهر نشین بیشتر بزهکار و خلافکار میشن به اون دلایلی که گفتید اما به نظر من اون دلیل اصلی فقر اون جامعست نه صرفا اون دلایل شما همچنین فقر بدست اون مردم نیست بلکه تقصیر اون دو.لته
نه اینقدر ها هم جدی و مستقیم به خودم اجازه نمیدم که دلیلی قطعی برای بزهکاری افراد حاشیه نشین صادر کنم. البته این موضوعات کمی با رشته تحصیلی بنده ارتباط دارند ولی هنوز به درجه ای نرسیدم که بخوام از خودم دلیل ارائه کنم. من فقط تلاش کردم در قالب مثال، یکی از دلایل تاثیرگذاری محیط بر شکل گیری شخصیت افراد رو توضیح بدم. در مورد نظر شما هم باید بگم درسته، بسیاری از محقق ها دلیل بزهکاری افراد و در واقع اصلاً ایجاد شدن مناطق حاشیهای رو فقر می دونند.
متشکرم که مطالعه کردید.
اولین کاره من بعد کنکور،مخفی کاری تو کارناکا
عشق است dishonored ت :inlove: :inlove: :inlove:
منم باید برا ارشد بخونم. ولی همش گیم و کار 😀
فقط اگه اسپویل نمیشه یکی به من توضیح بده delilah چطور تو بازی هست چون تو دی ال سی های نسخه ۱***اسپویلر*** درنقش اون اساسینی که اول بازی ملکه رو میکشه یا میتونیم بکشیم دلایلا رو یا بندازیمش تو یه قاب عکس که دقیق یادم نیست چی بود اون عکسه،باز الان چجوری برگشته؟از عکس خودشو آزاد کرده یا اصلا اتفاقات اون دی ال سی لحاظ نشده؟ :silly: :silly:
فقط لطفا اسپویل نکنید تنکس :struggle:
ممنون اقای عبدالهی عالی بود خیلی عالی بود خسته نباشی
امیدوارم بتونم تجرش کنم به این زودیا
با تریلر هاش جذب نشدم ولی با خوندن نقد فوق العاده تون مسر شدم تجربه اش کنم
بازی خیلی با گرافیک و حرفه ای هستش
ممنون از سایت خوبتون
گیفت کارت پلی استیشن
نقد عالی بود
آقای عبداللهی شما یکی از بهترین منتقد و نویسنده ها هستید :yes: :yes: :yes: :yes:
ممنون بابت مقاله
بازی واقعآ زیبا بود و با هر ۲ شخصیت بازی کردم و عالی بودن :heart: :heart:
مثل اینکه مشکلات گرافیکی رو تونستن با آپدیت رفع کنن
با عرض سلام
دوستان من تا الان dishonored رو تجربه نکردم
به نظر شما از نسخه اولش شروع کنم یا از همین دومی شروع کنم میفهمم قضیه اش چیه؟؟
ممنون میشم جواب بدین 🙂