زمین همه چیز را دیده | پیش نمایش بازی Battlefield 1

هنوز هم به خوبی آن صدا را بیاد دارد. صدای اولین قدم آدم بر پوست سنگی اش را. هنوز هم صدای گریه ها را بیاد می آورد. دقیق و واضح. ساکنان جدید از جنس خودش بودند. به خوبی آن ها را می شناخت. پس از شروع زندگی و آغاز چرخش عقربه های زمان، انتظار دورانی پر از آرامش را می کشید. دورانی که همجنسانش را با صلح و آرامش بپروراند و رشد دهد و چون به سرانجام رسیدند با مهربانی آن ها را ر آغوش کشد. اما همه این توهمات باطل روزی از سرش پرید. روزی که طعم خون یک برادر را چشید. برادری که بدست برادر خود به دامان او بازگشت. آن روز تمام رویا هایش را از یاد برد. فهمید که ساکنانش جزء دیگری نیز در خود دارند که از جنس او نیست. عقربه ها چرخید و چرخید. دیگر آن آرزو ها را بیاد نمی آورد. به صدای شلاق ها عادت کرده بود. به صدای ناله های بردگان. به عرق ریختن جنگجویان و چشیدن خون جوانان. برخورد نیزه ها و قدم های سنگین سربازان پوست سنگی اش را آزار می داد. سم اسب ها و به هم ساییدن شمشیر ها نیز همینطور. نمی دانست کی قرار است تمام شود. کی قرار است ساکنانش دست از کشتن یکدیگر بردارند. عقربه ها باز هم جلوتر رفتند. بار ها به دور خورشید تابید. اما چیزی عوض نشد. شیهه اسب ها کم کم خاموش شد اما صدای موتور ها جایش را گرفت. رد سم ها از پوسته اش پاک شد اما رد چرخ ها جایگزین شد. صدای ساییدن شمشیر ها دیگر شنیده نشد اما صدای مخوف شلیک ها نگذاشت گوشش آرام بماند. تنها چیزی که عوض نشد گرمی خون انسانها بود که همیشه یک حس و یک طعم می داد. خون ها را می مکید و سپس بدن ها را می بلعید تا درون او دیگر نتوانند یکدیگر را بکشند. روزی که خون یک ولیعهد را چشید هیچ تفاوتی میان مزه خون او و خون دیگر فرزندانش حس نکرد. اما هنوز هم نمی داند چرا خون یک ولیعهد برای ساکنانش با خون یک سیاه پوست فرق می کند. و آخهر هم ندانست که چرا پس از مرگ او جنگی به راه افتاد که آن را جنگی برای پایان همه جنگ ها نامیدند. خوب می دانست که هیچ چیز تغییر نخواهد کرد. اگر قرار بود چیزی پایان یابد آن چیز جنگ نبود. می دانست که بشر تا روزی که جان دارد همنوعانش را می کشد. چون از روز اول چنین بود. او می دانست چون خود همه را دیده بود. آری. زمین همه چیز را دیده.

کوتاه از جنگ جهانی اول

همه چیز از روز ۲۸ ژوئن سال ۱۹۱۴ شروع شد. زمانی که جوانی صربستانی در اعتراض به ظلم هایی که در حق مردمش شده بود ولیعهدی اتریش- مجارستانی را ترور کرد. در پی این عمل، قاتل جوان که ۱۹ سال داشت دستگیر شده و به خاطر سن کمش از اعدام او صرف نظر می شود. پس از این اتفاق امپراطوری اتریش- مجارستان به صربستان اعلان جنگ می کند. در این حین روسیه نیز که از متحدان صرب ها بوده به دفاع از این کشور پرداخته و مقابل امپراطوری اتریش- مجارستان لشگر می کشد. پس از آن آلمان نیز به طرفداری از اتریش مجارستان به مرز های روسیه می تازد و دو روز بعد نیز پای متحد بزرگ روسیه یعنی فرانسه نیز به مهلکه باز می شود. بریتانیا نیز برای دفاع از بلژیک که در این جنگ بی طرف بود آلمانی ها را مورد هدف قرار می دهد و اندک اندک جنگی در میگیرد که ۶۵ میلیون نفر از فرزندان آدم را درگیر خود می کند. کشور های آلمان، اتریش- مجارستان، امپراطوری عثمانی و بلغارستان گروه متحدین را شکل دادند. در مقابل نیز فرانسه، انگلیس، روسیه، بلژیک، ایتالیا، صربستان، پرتغال، بونان و ایلات متحده نیز متفقین نامیده شدند. در این جنگ خانمان سوز بیش از ۹ میلیون نفر کشته شدند که شامل نظامیان و غیر نظامیان و زنان و کودکان نیز می شود. ۲۲ میلیون نفر برای همیشه دچار معلولیت های جدی شده و پنج میلیون نفر نیز مفقود شدند. این جنگ از برجسته ترین رخداد های تریخ بشر است و به صورت مستقیم و غیر مستقیم، نقش بسزایی در تعیین تاریخ قرن بیستم ایفا کرده. از القاب این جنگ می توان: جنگ جهانی اول (World War I)، جنگ بزرگ (The Great War) و جنگی برای پایان همه جنگ ها (The War to End All Wars) را نام برد.

این جنگ قرار بود همه جنگ ها را پایان دهد. هیچ چیز را پایان نداد. اما جهان را برای همیشه عوض کرد.

حماسه مشکوک!

راستش را بخواهید به عنوان نگارنده هیچ ارادتی نسبت به نسخه های اخیر سری هایی مانند Call of Duty و یا Battlefield و به طور کلی نسبت به کلیه عناوینی که به صورت سالیانه توسط شرکت های بزرگ و با هدف سرکیسه کردن دوستداران ویدئو گیم تولید و عرضه می شوند نداشته و ندارم و صرفا تعداد محدودی از آنان که قابل تحمل ترند را با هدف تجربه یک سرگرمی سطحی و زود گذر و نه یک تجربه عمیق و هنری بازی می کنم. سالهاست که اکتیویژن با یک نام و شاخه های متفاوت و الکترونیک آرتز با نام های متفاوت و یک شاخه هر سال با یک بازی از ما پذیرایی می کنند و در معرفی این آثار آنقدر جادو و جمبل به کار می برند که همواره باید عده ای را با خواباندن توی صورتشان از خواب هایپ زدگی بیدار کرد! خوشبختانه آن روز ها جامعه هدف این آثار هم برای ناشران و هم برای گیمر ها مشخص بود. به بیان دیگر این سازندگان همیشه قشری خاص از بازیبازان را مخاطب اصلی خود می دانستند. قشری که برای داشتن تجربه ای سریع و پر از صحنه های اکشن این آثار را بازی می کنند و معمولا به دنبال گیم پلی های عمیق و فاکتور های هنری دیگر نیستند. اما امسال الکترونیک آرتز مکار بازی عجیبی را شروع کرده. در حالی که اکتیویژن مدام سعی می کند Warfare هایش را ارتقا داده و به جلو ببرد، الکترونیک آرتز با تمام وجود چندین قدم به عقب بازگشته و نه حتی جنگ جهانی دوم بلکه جنگ جهانی اول را به عنوان موضوع بازی جدیدش برگزیده. حرکتی که بسیار غیر منتظره و تامل برانگیز بود. با محور قرار دادن جنگ بزرگ (لقب جنگ جهانی اول) احتمالا عده بسیار زیادی از قشر مخاطبان معمولی و هر ساله، از بازی نا امید شده و آن را «یک بازی مزخرف با اسلحه های قدیمی» خواهند خواند. در عوض اما این ناشر بد نام توانسته نظر بسیاری از مخالفان این سری همچون این نگارنده را به شدت جلب کند. برای تماشای جنگ بزرگ چه قابی بهتر قاب بتلفیلد و فراستبایت؟ برای چه باید با این بازی مخالفت کنیم؟ اما ته دلمان هنوز هم آن حس بی اعتمادی ریشه دار و قدیمی نسبت به الکترونیک آرتز می گوید: نه پسر! این هم یک حقه دیگر است!
البته که این یک حقه است. EA محض رضای پروردگار بازی نمی سازد اما روندی که پیش گرفته و نامی که انتخاب کرده آنقدر وسوسه انگیز است که واقعا نمی دانیم چه باید گفت. آیا تجربه ای ناب از جنگ جهانی اول در این بازی نهفته است؟ یا طمع عده ای از مدیران پول پرست؟ یا حتی چیز دیگر؟! بگذارید فعلا برای فهمیدن جواب این سوالات، فقط دست به دامن زمان شویم.

چرا بتلفیلد با جنگ جهانی اول موفق خواهد بود؟

خوشبختانه بازی های این دوره طیف وسیعی از موضوعات مختلف را در بر می گیرند و تنوع زیادی یافته اند. اما همیشه در دوره های مختلف جای غائبین زیادی در جمع بازی ها خالی بوده. یکی از مهمترین غایب های این دوره بازی های مربوط به جنگ های جهانی هستند که سالهاست اثر درخوری از آن ها منتشر نشده. اما این بدین معنی نیست که بازیبازان هم تمایلی به دیدن و بازی کردن این آثار نداشته باشند. قحطی بازی های جنگ جهانی محور در این سال ها به قدری بود که گاه با عرضه آثاری ضعیف در این باره نیز ملت به یکباره به وجد آمده و به بهانه انتشار فلان بازی افتضاح بار دیگر درباره جنگ های جهانی مقاله ها و پرونده ها می نوشتند. Valiant Hearts را یادتان هست؟ بیاد دارید که چقدر از آن تقدیر شد؟ در آن دوره حتی یک بازی ادوچر در ابعاد کوچک درباره جنگ جهانی نیز همچون جواهری ناب جلوه می کرد. (البته ما بهیچ وجه منکر ارزش های دیگر این بازی زیبا نمی شویم. تم جنگ جهانی صرفا کاتالیزوری بود تا VH بتواند دیگر ارزش هایش را به ثمر بنشاند) قطعا ایده پرداختن به جنگ های جهانی در تمامی این سال ها روی میز شوتر سازان بزرگ بوده اما توجهی بدان نمی شده. حتی مدیران الکترونیک آرتز هم زمانی که برای اولین بار ایده جنگ جهانی اول را شنیدند بدون هیچ تردیدی و با قاطعیت آن را رد کردند! البته تا حدی نیز می توان به آنان حق داد. قطعا بسیاری از طرفداران همیشگی سری که عادت کرده اند با راکت لانچر های خود کار و مسلسل های پیشرفته کار کنند با دیدن اسلحه های قدیمی و نا آشنای جنگ جهانی اول عکس العمل های نامطلوبی از خود نشان خواهند داد. الکترونیک آرتز باید قید این عده را می زد. اما به خوبی دانست که با از دست دادن برخی طرفداران مدرن طلب می تواند دل مشتاقان پر تعداد جنگ های جهانی را بدست آورد. پس این ریسک را پذیرفته و با آغوشی باز از این ایده استقبال کرد. مسئله دیگری که هم جای تقدیر بسیار زیادی دارد و هم یکی دیگر از برگ های برنده الکترونیک آرتز است، برگزیدن اولین جنگ از میان دو نبرد جهانی است. درست است که در این سال ها این اتفاقات تاریخی در دنیای بازی ها رونق چندانی نداشتند اما پیش از این بازی های زیادی به جنگ جهانی دوم پرداخته بودند و بسیاری از آنان نیز بدون هیچ تعارفی آثار قابل توجه و لایقی بودند. اما جنگ بزرگ و قدیمی همیشه مظلومیت خاصی در دنیای بازی های ویدئویی داشته. به همین خاطر پرداختن Battlefield به این رویداد مهم بشری آن هم با تمام قوا حرکتیست ارزشمند. گرچه می دانیم الکترونیک آرتز از این عادت ها ندارد و این یک بار هم از دستش در رفته اما باز هم باید باعث و بانی این اتفاق را بخاطر این خدمت ارزنده اش به جنگ بزرگ، صمیمانه گرامی داشت.

داستان یک جنگ بزرگ

طبق رسم و قاعده همیشگی بازی های بتلفیلد، این نسخه نیز هم از بخش داستانی و تک نفره بهره می برد و هم از بخش چند نفره. واضح است که تمامی انتظارات عمیقمان از بخش داستانی بازی خواهد بود و بخش چند نفره عمق چندانی نخواهد داشت چرا که عمده تمرکز آن بر روی لذت بردن و خلق صحنه های پر هرج و مرج و… است. اگر قرار باشد جلوه هایی واقعی از جنگ جهانی را ببینیم و نظاره گر اتمسفر واقعی یک جنگ بی رحم و تاریک باشیم، باید تمامی امید هایمان را به بخش کمپین و داستانی بازی محدود کنیم. طبق اطلاعاتی که از این بخش داریم، داستان بازی دیگر درباره یک شخص نیست. بلکه ماجرای چند شخصیت مختلف در زمان ها و مکان های متفاوت را روایت می کند. سازندگان در حرکتی هوشمندانه و قابل تقدیر چند قاب مختلف را برای روایت داستان برگزیده اند تا بتوانند دایره وسیع تری از اتفاقاتی که در جنگ بزرگ رخ داده را نمایش دهند. این سبک از روایت برای پرداختن به اتفاقات بزرگ و گسترده تاریخی بسیار مناسب بوده و انتخاب آن از سوی سازندگان حرکتی امیدوار کننده است. از سوی دیگر می توان دید که این بار در روایت قصه شاهد حضور شخصیت های صامت و نمای صرفا اول شخص نیستیم و میان پرده ها با دوربین متحرک کارگردانی شده اند. این موضوع بی شک کمک شایانی به روایت داستان و عمق آن خواهد کرد. به راستی که به نمایش گذاشتن احساسات انسانی، زوایای مختلف جنگ و صحنه های غم اتگیز و تاثیر گذار آن میسر نبود مگر با حذف کردن نما های تماما اول شخص. اشخاصی که شما در نقششان بازی می کند نیز افراد ثابتی نیستند. و حتی با مرگ نیز دوباره زنده نمی شوند! به هنگام وارد شدن به میدان نبرد، شما اطلاعات یکی از سربازان واقعی جنگ جهانی اول را بر روی صفحه خواهید دید و در نقش او بازی خواهید کرد. در صورتی که بمیرید آن سرباز نیز برای همیشه به جهان آخرت می رود و شما در نقش سرباز دیگری بازی را ادامه خواهید داد. واضح است که ممکن است آن سرباز موقعیت متفاوتی داشته و در مکان دیگری از میدان نبرد باشد. برای مثال در تریلر های بازی شاهدیم که بازیبازان از نقش یک سرباز پیاده به سربازی درون یک تانک منتقل شده و از آنجا بازی را شروع می کند. این ویژگی کمک شایانی به نمایان شدن تمامی زوایای جنگ بزرگ کرده و کاری می کند بازیبازان داستان هر سرباز را در هر گوشه از این میدان عظیم که هست تماشا کنند. بازی اطلاعات تعداد بسیار زیادی از سربازان واقعی جنگ بزرگ را در خود ذخیره کرده. اطلاعاتی نظیر نام، تاریخ تولد و تاریخ مرگ. این اطلاعات هنکام وارد شدن به نقش و بدن سرباز مذکور، بر روی صفحه نقش می بندند.
طبق اطلاعاتی که در دست داریم، بخش تک نفره بازی شامل یک اپیزود صفر یا Prologue و پنج اپیزود اصلی می شود و هر کدام از این اپیزود ها نیز به چند قسمت تقسیم شده اند. اپیزود های بخش داستانی بازی بدین شرح اند:

Friends in High Places

همانطور که از نام این اپیزود پیداست، می دانیم که در آن با ارتفاعات و وسایل نقلیه بلند پرواز سر و کار داریم. متفقین در حال واگذار کردن نبرد های هوایی به حریفانشان هستند. بریتانیا سعی دارد تا با خلبانان کارکشته آلمانی رقابت کند. از این رو تعداد بسیاری از خلبانان هواپیما های جنگی کشته شده اند. شما در این اپیزود بر فراز مناطقی از جبهه های غربی پرواز خواهید کرد و درگیری های سنگین، لحظات حساس و موقعیت های غیر قابل پیش بینی زیادی را تجربه خواهید نمود. در این اپیزود داستانی درباره پرواز، جنگ و دوستی انتظار بازیبازان را خواهد کشید.

Nothing is Written

یکی از ویژگی های دلپذیر این شماره از بازی حضور شخصیت های واقعی و تاثیر گذار جنگ جهانی اول در آن است. شخصیت هایی مقل توماس ادوارد لورنس معروف به لورنس عربستان. (Lawrence of Arabia) در این اپیزود شما در نقش یک شخصیت مونث که در کنار لورنس می جنگد بازی خواهید کرد. زمانی که قبایل عرب در بیابان های خاور میانه بر علیه امپراطوری ظالم عثمانی قیام می کنند، شما و لورنس نیز در آنجا حضور دارید. توپخانه های سهمگین عثمانی در حال بمباران کردن شورشیان هستند و آن ها را تک تک از روی اسب های تند رویشان نقش زمین می کنند. شما باید به عنوان جنگجویی که در کنار لورنس عربستان می جنگد برای مقابله با این حاکمان ظالم راهی بیابید. دشمنی که به تجهیزات پیشترفته زیادی مجهز است و شما را با دست های خالیتان هدف گلوله های سنگین توپ هایش قرار خواهد داد.

Through Mud and Blood

در پاییز سال ۱۹۱۸ نیرو های بریتانیایی تدارک حمله ای را به شهر Camrai در فرانسه دیدند. برای حمله تجهیزات سنگینی تدارک دیده شده بود و تانک های زیادی نیرو های مهاجم را همراهی می کردند. با این وضعیت می شد گفت پیروز قطعی میدان گروهیست که تانک ها را در اختیار دارد اما هنوز یک مشکل بزرگ باقیست. تانک عظیم Mark V با تمامی قابلیت هایش یک نقص بزرگ دارد. این تانک قابل اطمینان نیست. در این ماموریت شما به همراه گروهی دیگر از سربازان در یک تانک جنگی همکاری خواهید کرد و به مرور زمان خواهید آموخت که چگونه با یکدیگر هماهنگ باشید و با تیم خود به درستی کار کنید.

Avanti Savoia

نیرو های جنگی ایتالیا و امپراطوری اتریش- مجارستان در ارتفاعات آلپ زمین گیر شده اند. برف سرتاسر کوهستان را پوشانده و هرگونه تحرک بسیار مشکل است. در این شرایط هیچ یک از دو طرف نتوانسته حریف خود را عقب براند. جنگجویان کوهنورد ایتالیا که با نام Artidi شناخته می شوند در حال آماده شدن برای یورشی بزرگ اند. شما نیز باید لباس این گروه را به تن کرده و به همراه دیگر همرزمانتان راهی این کوهستان های سرد و بی رحم شوید.

The Runner

امپراطوری بریتانیا در حال تدارک یک حمله بسیار بزرگ است. یک عملیات دریایی بی سابقه که تعداد بسیار زیادی ناو جنگی را در قلمرو عثمانی جمع می کند. این روز به روز D جنگ جهانی اول شهرت یافته. روز D به روز های انجام عملیات های بسیار بزرگ گفته می شود. در طی این حمله، بیش از نیم میلیون سرباز به همراه ناو های جنگی وارد این نبرد می شوند. شما در نقش یکی از اعضای ارتش مشترک استرالیا و نیوزلاند یا به اختصار ANZAC وظیفه دارید نامه هایی محرمانه و بسیار حیاتی را جابجا کنید. در حین انجام این کار شما شاهد بارش گلوله های بی شمار و کشتار خیل عظیمی از سربازان خواهید بود.

جدا از ماموریت های بخش تک نفره، گیم پلی این بخش نیز راضی کننده بنظر می رسد. گان پلی بازی، روان تر و طبیعی تر از همیشه جلوه می کند. تنوع اسلحه ها و وسایل نقلیه نیز دیگر نیازی به توضیح ندارند. سازندگان درباره این بخش گفته اند که قصد دارند تجربه وسیع و پویایی را در آن رقم بزنند. همانطور که از تریلر ها نیز مشخص است، مناطق بازی وسیع و گسترده اند و بازیبازان نیز آزادی عمل بسیار زیادی دارند.  این ویژگی باعث گستردگی گیم پلی بازی شده و موجب می شود بازیباز در انتخاب روش مبارزه خود آزاد باشد. شما می توانید به هر روشی که دلتان خواست ماموریت های بازی را به اتمام برسانید. می توانی سوار تانک شوید یا این که هواپیما ها را برگزینید. و یا حتی به همان روش کلاسیک همیشگی آنقدر به سمت دشمنان شلیک کنید و کاور بگیرید تا مسیر ها باز شوند و بتوانید پیش روی کنید. ضمنا باید گفت مخفی کاری نیز در بازی وجود دارد و می توان برای پیشرفت روی آن حساب باز کرد. این ویژگی گیم پلی در صورتی که به درستی پیاده سازی شود می تواند تاثیر شگرفی بر کیفیت بازی بگذارد و آن را از یک شوتر بکش و جلو برو به یک بازی اکشن فاخر تبدیل کند. حال باید دید Dice تا چه حد به این وعده ها عمل خواهد کرد.
دیگر موردی که در گیم پلی های منتشر شده از بخش داستانی به چشم می خورد به هوش مصنوعی دشمنان مربوط می شود. در تریلر ها به وضوح دیده می شود که دشمنان حالتی گیج و منگ دارند و حتی از فواصل نزدیک و پس از گذشت چندین ثانیه نیز موفق به دیدن شما نمی شوند! این که بازیباز بتواند آزادانه از کاور خود خارج شده و به سمت دشمن بدود و دشمن مذکور نیز حتی رویش را ۶۰ درجه نیز نچرخاند تا حمله شما را ببیند صحنه چندان جالبی نیست! گرچه احتمال آن کم است اما باز هم امیدواریم تا زمان عرضه بازی، این مشکلات نیز برطرف شده و شاهد عکس العمل های طبیعی تری از سوی دشمنان باشیم. مسئله بعدی به Spawn شدن بازیباز در نقش یک سرباز دیگر مربوط می شود. درست است که این ویژگی تاثیر خوبی بر قسمت روایی گذاشته و بازی را زیبا تر جلوه می دهد اما اگر دقت کنیم می بینیم که با اضافه شدن این مورد، Game Over شدن و یا بارگذاری دوباره از آخرین چک پوینت از بین رفته و بازیباز رسما از همان لحظه ای که مرده بازی را آغاز می کند. آیا این به معنی از دست رفتن عنصر «چالش» در بخش داستانیست؟ آیا این ویژگی باعث می شود بازیبازان بدون هر گونه چالشی و به راحتی بازی را به اتمام برسانند؟ این خطریست که پیشتر بازی هایی همچون Never Dead را ویران کرده. پس بهتر است دعا کنیم سازندگان برای چالش برانگیز شدن بخش داستانی بازی چاره های خوبی اندیشیده باشند وگرنه باید به کلی قید لذت های عمیق این بخش را بزنیم.

از تانک تا کبوتر

همچون روند همیشگی بازی های دایس، عمده تمرکز سازندگان همچنان بر روی بخش چند نفره است. دایس معمولا عادت دارد به جای تغییر کلی در بخش چند نفره صرفا روی یک فرمول جواب پس داده تمرکز کرده و هر بار ابعاد آن را گسترش دهد. این ویژگی در نسخه های اخیر سری بتلفیلد و بازی قبلی آنان ها یعنی جنگ ستارگان دیده می شود. البته این موضوع چندان هم بد نیست به شرطی که فرمول اولیه و هسته بخش چند نفره به اندازه کافی راضی کننده باشد. هسته همیشگی بازی های Dice تمرکز بر روی محیط های عظیم و سند باکس گونه است و همواره اصرار دارند تا تعداد بسیار زیادی از بازیبازان و وسایل نقلیه پر تعداد و متنوع را در چنین فضایی به جان هم بیندازند. تلاش سازنده همیشه در این جهت بوده که مبارزه ها عظیم و حماسی بنظر برسند. به همین خاطر به غیر از وسایل نقلیه و نفرات دست به دامن تخریب نیز شده اند. تخریب عنصریست که می تواند هیجان مورد نیاز این بخش را تامین کند. مخصوصا اگر در ابعاد گسترده انجام شود.
تمامی این موارد در بخش چند نفره Battlefield 1 نیز به کار رفته اما با مدل جنگ جهانی اول. در این بازی در هر مپ شاهد حضور ۶۴ بازیکن به صورت همزمان هستیم که در نوع خود بسیار عالیست. همینطور انواع و اقسام وسایل نقلیه ای که در جنگ جهانی اول مورد استفاده قرار گرفته اند نیز در بازی یافت می شوند. از تانک و کشتی و هواپیما های دو باله گرفته تا اسب و قطار. همچون گذشته شاهد مود های مختلف و متنوعی برای بخش چند نفره هستیم. مود های بازی عبارت اند از:

Conquest

این مود همواره محبوب ترین مود سری در نزد طرفداران بوده و احتمالا در بازی جدید نیز خواهد بود. در این حالت همه چیز ساده و رایج است و بازیبازان در دو تیم ۳۲ نفره در مقابل یکدیگر قرار می گیرند. هر تیم وظیفه دارد پرچم های مشخصی را از چنگ دشمن در آورد و از پرچم خود نیز محافظت کند. و در پایان نیز تیمی که زود تر این هدف را عملی کند نبرد را خواهد برد. نقشه ها در این مود بسیار بزرگ اند و بازیبازان آزادی عمل زیادی برای پیشبرد اهدافشان دارند. در این حالت تمامی وسایل نقلیه موجود در مپ از جمله ماشین های کشتار Behemoth و… در خدمت بازیبازان هستند تا هر چقدر خواستند یکدیگر را پاره پاره کنند. این حالت تمامی المان های گیم پلی بازی و جنگ تمام عیار موعود را در برگرفته و سعی دارد آن هرج و مرج و شلوغی واقعی که در نبرد های عظیم جنگ جهانی اول وجود داشته را شبیه سازی کند.

Domination

این حالت را می توان نسخه کوچک تری از مود Conquest به حساب آورد. در Domination بازیبازان در محیط های کوچک و جمع و جور تری به مبارزه می پردازند و تمرکزشان بر روی سرعت و استراتژیست. این بار دیگر از ماشین های عظیم کشتار خبری نیست و در عوض بازیبازان می توانند برای جنگیدن از سلاح های گرم و سرد دستی استفاده کنند. می توان گفت مود Domination برای بازیبازان هارد کور ساخته شده تا در غیاب تانک ها و هواپیما های عظیم الجثه، مهارت های تیر اندازی خود را به کار بگیرند. در این حالت همه چیز نزدیک، شخصی، دقیق و سریع است و کسی پیروز میدان است که علاوه بر تمرین، تمرکز بسیار بالایی داشته باشد.

Operations

در جنگ بزرگ عملیات های عظیم بسیاری انجام شده و حیف است چنین بازی عظیمی درباره جنگ جهانی ساخته شود اما به آن ها نپردازد. خوشبختانه Dice هم این را می داند و با آغوش باز به استقبال عملیات های جنگ جهانی اول رفته. در این حالت از بازی شما به همراه افراد تیمتان وظیفه شرکت در عملیات های شبیه سازی شده ای را دارید که واقعا در جنگ جهانی اول انجام شده اند. این مراحل عظیم و حماسی در نقشه های مختلف دنبال شده و با تغییر هر محل نه تنها ویژگی های ظاهری به کلی تغییر می کنند بلکه شاهد تغییراتی نیز در گیم پلی هستیم و همین مطلب، تنوع مطلوبی را به این بخش عطا کرده. سازندگان قصد دارند تجربه ای عظیم و حماسی از جنگ های مختلف و حضور در خط مقدم و همکاری با دیگر بازیبازان در سخت ترین و حساس ترین شرایط را برای ما به ارمغان بیاورند. تمرکز اصلی این بخش مربوط به همکاری  و بازی تیمیست و بازیبازان صرفا با همکاری یکدیگر می توانند بر مشکلات فائق آیند. در این مود بازیبازان عضو دو تیم به نام های مهاجمان و مدافعان خواهند بود. مهاجمان باید با حمله به مناطق مختلف آن ها را از کنترل نیرو های مدافع در آورند. مدافعان نیز وظیفه دارند تا آنجا که می توانند از منطقه خود دفاع کنند. اگر مهاجمان توانستند کنترل منطقه را بدست بگیرند، مدافعان به منطقه بعدی عقب نشینی کرده و باید مجددا به دفاع بپردازند. در مناطق جدید، المان های جدیدی نیز به گیم پلی اضافه خواهند شد و این موجب تنوع و تا حدی چالش برانگیز شدن بازی می شود.

Rush

راش یکی از جذاب ترین مود های بازی است. در این حالت نیز دو تیم مهاجم و مدافع خواهیم داشت. مهاجمان باید ایستگاه های تلگراف گروه مدافع را در سرتاسر مپ پیدا کرده و آن ها را از بین ببرند. تیم مدافع می تواند با استفاده از این دستگاه ها با توپخانه ارتباط برقرار کرده و از آن کمک بگیرند پس پیش از این کار مهاجمان باید تمامی ایستگاه های آنان را نابود کنند. مدافعان نیز می توانند با خنثی کردن مواد منفجره ای که توسط مهاجمان کار گذاشته شده اند آنان را به عقب رانده و ایستگاه خود را پس بگیرند.اما اگر ایستگاه ها ویران شدند تیم مدافع چاره ای جز عقب نشینی ندارد. آن ها باید به منطقه بعدی رفته و از ایستگاه های تلگراف آنجا دفاع کنند. در صورتی که مهاجمان بتوانند تمامی ایستگاه های تلگراف را در همه مناطق از بین ببرند برنده جنگ خواهند بود. مدافعان نیز برنده می شوند اگر بتوانند حداقل یکی از ایستگاه های تلگرافشان را تا پایان مدت مشخص شده حفظ کنند.

War Pigeons

در جنگ بزرگ ابزار های ارتباطی هنوز سطحی و اولیه بودند و سربازان در بسیاری مواقع برای جابجا کردن پیام ها و اطلاعیه ها دست به دامن سگ ها و مخصوصا کبوتر های نامه رسان می شدند. در مود War Pigeons که از زیبا ترین مود های بازیست، شما باید از یک کبوتر کمک بگیرید. این کبوتر سفید و زیبا به همراه قفسش در گوشه ای از مپ بازی پنهان شده و دو تیم رقیب باید تلاش کنند زود تر از تیم مقابل، قفس آن را پیدا کنند. پس از یافتن کبوتر باید آن را تا مکانی امن و مناسب حمل کنید. سپس در قفسش را باز کرده، پیام خود را به پای او آویخته و در آسمان آبی رهایش کنید تا بال گشاید و به سوی مقصد برود. آزاد کردن کبوتر صرفا یک حرکت نمایشی و تزئینی نیست. او قرار است پیام بمباران شما را به توپخانه نیرو های خودتان برساند. آنجا همرزمانتان با استفاده از گرا و موقعیتی که شما اعلام کرده اید، دشمنان را با خاک یکسان می کنند. در مود War Pigeons هر تیمی زود تر موفق به پیدا کردن پرنده شود، برنده است. پس دقت و جست و جو در محیط ها در آن حرف اول را می زند.

Team Deathmatch

این مود همواره از مود های ثابت و همیشگی بازی های بتلفیلد و سایر بازی های چند نفره بوده و هست و قانون آن درباره جنگ جهانی اول نیز صدق می کند. هدف در جنگ وارد کردن تلفات بیشتر به دشمن است. هدف آن است که آنقدر نیرو های دشمن را به درک بفرستیم تا تسلیم شوند. Team Deathmatch یک قانون ساده دارد: بکش یا بمیر. بازیبازان در این حالت باید تا آنجا که می توانند، افراد بیشتری از پیاده نظام دشمن را به قتل برسانند و برای این کار نیز ابزار های بسیاری در دسترسشان قرار گرفته. جدا از تلفات گرفتن از دشمنان، شما باید از هم تیمی هایتان نیز دفاع کنید و تلاش کنید تلفات تیم خود را به حداقل مقدار ممکن برسانید. همچون همیشه اسلحه و تجهیزات قدرتمند یکی از کلاس های Elite بازی در مکانی از مپ فرود خواهد آمد. به نفع هر یک از تیم هاست که این محموله را یافته و از آن استفاده کنند زیرا تیمی که این سلاح های کشتار جمعی را بدست بگیرد قدرت ویژه ای نسبت به رقیب خود پیدا کرده و در نتیجه شانس بیشتری برای پیروزی دارد. این مود از لحاظ زمانی محدود بوده و فقط تا زمان مشخصی فرصت دارید هر هنری که برای کشتن دشمنانتان دارید را رو کنید. در پایان تیمی برنده خواهد بود که بیشترین تلفات را به تیم حریف وارد کرده باشد.

ظالم ترین کلاس بازی.

بخش چند نفره بازی روی همکاری تاکید بسیاری دارد. از این رو کلاس های متنوع و متفاوتی برای این بخش طراحی شده اند. هر کس وظیفه و نقش مشخصی در پیشبرد عملیات ها دارد و اگر همکاری بازیبازان به درستی صورت گرفته و هر عضو به خوبی وظیفه و جایگاه خود را بداند، پیروزی شیرینی انتظار تیم را خواهد کشید.

پیش از پا نهادن به میدان نبرد جنگ جهانی انتخاب های زیادی پیش روی شماست. بازی چهار کلاس پیاده نظام، دو کلاس سواره نظام و سه کلاس Elite دارد. کلاس های پیاده نظام بازی درست همانند سایر کلاس های رایج بخش های چند نفره طراحی شده اند و Assult، Medic، Support و Scout نام دارند. دو کلاس سواره بازی نیز Pilot و Tanker هستند که می توانند مستقیما از درون تانک یا هواپیمای خود Spawn  شوند. کلاس های Elite نیز Flamethrower، Sentry و Tank Hunter نام دارند. در ادامه هر یک از این کلاس ها را دقیق تر بررسی خواهیم کرد.

Assault: این کلاس به صورت حرفه ای برای جنگیدن در ابعاد سنگین طراحی شده و درست مثل یک تانک، همواره با شجاعت در خط مقدم می جنگد. سربازان کلاس Assault تربیت شده اند تا خط شکنی کنند و در مبارزات نزدیک کاملا بی رقیب اند. آن ها سنگین کار می کنند و با شاتگان های انحصاری و مین ها و نارنجک های ضد تانکشان دمار از روزگار دشمن در می آورند. این کلاس علاوه بر قدرت بالا، سرعت زیادی نیز دارد و می تواند به سرعت در محیط جابجا شود. آن ها می توانند مقدار بسیار زیادی مواد منفجره نیز با خود حمل کنند. این ویژگی به آن ها اجازه می دهد تا به راحتی به خطوط دفاعی دشمن نفوذ کرده و راه را برای دیگر نیرو ها باز کنند. نارنجک ها و مین های ضد تانک نیز ابزار هایی عالی برای مبارزات نزدیک اند.این کلاس به نوعی اسلحه موشک انداز ضد تانک نیز مجهز است که می تواند تانک ها را از فواصل دور زمین گیر کند. اما بازیباز فقط در حالت دراز کش توانایی استفاده از آن را دارد. کلاس Assault به عنوان اسلحه اصلی از مسلسل های خودکار دستی و شاتگان استفاده می کند. این کلاس علاوه بر گجت های ذکر شده به بمب های قدرتمند TNT نیز مجهز است.

Medic: یک تیم خوب و موفق برای پیروزی همیشه به یک Healer خوب نیازمند است. اگر Healer با دیگر اعضا هماهنگ باشد و وظایف خود را به درستی بداند، بی شک تاثیری کلیدی بر نتیجه نبرد خواهد گذاشت. سربازان کلاس Medic پزشکان قسم خورده ای هستند که تا پای جان از سربازان جنگی مراقبت کرده و سلامتی و جان آن ها را حفظ می کنند. آن ها به پک های بانداژ و سرنگ های شفا بخش مجهز اند که بوسیله آن ها دیگر سربازان را معالجه می کنند. کوله پشتی پزشکی آنان به بازیبازان اجازه می دهد تا زخم های دیگر هم تیمی ها را معالجه کرده و هم تیمی های زمین گیر شده را نیز شفا دهند. البته وظیفه این کلاس همیشه شفا دادن نیست و آن ها می توانند در نبرد ها نیز پشتیبان خوبی برای سایر کلاس ها باشند. کلاس Medic به عنوان اسلحه اصلی از تفنگ های نیمه اتوماتیک استفاده می کند.

Support: و اما درباره کلاس Support. این کلاس که از کلاس های سنگین بازی محسوب می شود وظیفه دارد مهمات مورد نیاز هم تیمی ها را تامین کند. آن ها همیشه جعبه ای مملو از مهمات را با خود حمل می کنند و هر جا که سربازی به خشاب، فشنگ، نارنجک و… نیاز داشته باشد او را یاری می دهند. آن ها معمولا در نبرد ها از مسلسل های سبک و قابل حمل استفاده کرده  و در سرکوب کردن یا دفاع از نقاط خاص تاثیر گذاری خوبی دارند. از ویژگی های مهم این کلاس حمل مین های ضد نفر است که می تواند تلفات پیاده سنگینی را به نیرو های دشمن وارد کند.

Scout: آخرین کلاس پیاده نظام بازی Scout نام دارد. آن ها زیاد با جنگیدن از فواصل نزدیک و خون و خونریزی و شجاعت و دلاوری میانه خوبی ندارند. ولی در عوض در فواصل دور هیچ کس حریفشان نمی شود. آن ها معمولا در ارتفاعات یافت می شوند و کارشان با مخفی کاری گره خوره. از درون سایه ها حرکت می کنند و بی سر و صدا و تمیز از دور نیرو ها را یاری می دهند. در استفاده از این کلاس دقت و تمرکز حرف اول را می زند. آن ها به یک Flare Gun نیز مجهز اند که برای کار هایی همچون علامت دادن از آن استفاده می کنند. آن ها از اسلحه های دور زن و دوربین دار همچون انواع اسنایپ استفاده کرده و از دور تن هر جنبنده ای را به لرزه در می آورند. دیگر ویژگی بسیار مهم این کلاس استفاده از گلوله های K یا K Bullet هاست. این گلوله ۸ در ۵۷ میلی متری که در جنگ جهانی اول، نخستین بار توسط آلمانی ها علیه تانک های بریتانیایی استفاده شد توانایی نفوذ در خودرو های زرهی و سطوح فلزی را دارد. این ویژگی باعث می شود حتی سرنشینان پوست کلفت ترین تانک های بازی نیز از گزند کلاس Scout در امان نباشند. Scout کلاسی سبک اما قدرتمند است. اگر به اسنایپر بودن و مبارزات دقیق و ضریف از دور علاقه مندید این کلاس برای شما طراحی شده.
کلاس های پیاده نظام بازی به چهار مورد فوق محدود می شوند اما بازی کلاس های دیگری نیز دارد.

Tanker: یکی از لذت بخش ترین تجربه های بازی در کلاس Tanker نهفته است. در بازی سه کلاس مختلف از تانک ها موجود است. تانک های سبک با ظرفیت یک بازیباز. تانک های متوسط با ظرفیت ۳ بازیباز و تانک های سنگین که می توانند ۵ بازیباز را همزمان درون خود جای دهند. کلاس Tanker  یکی از این سه نوع را انتخاب کرده و به بازی می پردازد. این کلاس مجبور نیست پس از مرگ و Spawn دوباره، در مپ بازی راه بیفتد و برای خود دنبال تانک بگردد. این کلاس می تواند مستقیما داخل یک تانک Spawn شود و از درون همان جا بازی را ادامه دهد. در صورتی که Tanker ها فرزند کوچکشان را ازدست داده و یا به هر دلیلی مجبور به ترکش شوند می توانند از پیستول های دستی و سبکشان استفاده کنند تا در مبارزات پیاده نیز زنده بمانند. آن ها علاوه بر پیستول به تجهیزاتی مانند چکش تعمیر، نارنجک های ضد تانک و ماسک های شیمیایی نیز دسترسی دارند.

Pilot: دومین کلاس سواره بازی Pilot نام دارد و شباهت های بسیاری میان این کلاس و کلاس سواره قبلی یعنی Tanker موجود است. این کلاس نیز می تواند مستقیما از درون هواپیمای خود Spawn شود و همینطور از میان سه کلاس سبک، سنگین و متوسط هواپیما نیز یکی را انتخاب کند. تنها تفاوت آن ها با کلاس Tanker این است که زمین یارو و یاور Tanker محسوب شده و Pilot ها با آن رابطه خوبی ندارند. آن ها سرنشینان هواپیما های جنگ جهانی اول هستند و برای جنگیدن آسمان ها را برگزیده اند. آن ها می توانند در صورت احساس خطر و یا آسیب دیدن هواپیمایشان با چتر آن را به مقصد زمین ترک کنند.  همانند کلاس قبلی آن ها نیز روی زمین آنقدر ها هم بی دفاع نیستند و می توانند از پیستول های لوله کوتاه استفاده کنند. آن ها نیز همچون Tanker ها به چکش های تعمیر، Flare Gun و ماسک های شیمیایی مجهز اند.
بازی سه کلاس دیگر نیز تحت عنوان Elite دارد که عبارت اند از:

Flametrooper: این کلاس تجهیزات ضد آتش و ضد گلوله زیادی را به خود بسته تا با اسلحه شعله افکنش در میدان نبرد جولان دهد و همه چیز را به آتش بکشد. شاید هیچ سربازی در بتلفیلد ۱ ترسناک تر از این کلاس نباشد. سرباز غول پیکر و زره پوشی که همه جا را آتش می زند و هرج و مرج را با خود می گسترد. این کلاس به یک شعله افکن قابل حمل مجهز است که از فواصل نزدیک به طرز فجیع و بی رحمانه ای دشمنان را به تلی از خاکستر بدل می کند. آن ها همچنین همواره ماسک های شمیایی مخصوصشان را به همراه دارند که به چهره شان حالتی ترسناک و بی احساس می دهد.

Sentry: گفتیم کلاس Assault در میان سایر کلاس ها نقش تانک را دارد. خب منظورمان همه کلاس ها نبود!  کلاس Sentry رسما تانکیست که در شمایل یک آدمیزاد مبارزه می کند. این کلاس حتی از شعله افکن ها نیز گردن کلفت تر است و از پوشش زرهی فوق العاده محکمی استفاده می کند. آنچنان که می تواند در مقابل یک لشگر ایستاده و در عین یکسان کردنشان با خاک، خود نیز مقاومت کند. این کلاس یک تیربار خودکار را با خود حمل و با استفاده از آن تک تک دشمنان را سلاخی می کند. او همچنین برای حفظ بیشتر امنیت خود و برای پوشیدن هر چه بیشتر زره های کلفت، از پوشیدن ماسک های شیمیایی اجتناب می کند.

Tank Hunter: و اما شکارچیان تانک! کلاسی که استاد استفاده از اسلحه Tankgewehr 1918 است. این اسلحه اولین اسلحه ضد تانک ساخته شده توسط بشر است که با بیش از ۱۵ کیلو گرم وزن، تا بیش از پانصد متر برد موثر دارد. این اسلحه در زمان جنگ های جهانی در میان سایر اسلحه ها یک هیولا محسوب می شد و طولش تقریبا به اندازه قد یک مرد بود! کلاس Tank Hunter می تواند با استفاده از این اسلحه، تمامی وسایل نقلیه زرهی دشمن را مورد هدف قرار داده و مشکلات زیادی را برایشان ایجاد کند.

در مه نمی توان حتی گرگ را از میش تشخیص داد.

بتلفیلد و تاثیر آب و هوا بر گیم پلی

 این که آب و هوای یک بازی پویا باشد و به مرور زمان تغییر کند نه تنها در میان سایر بازی ها بلکه در سری بتلفیلد نیز چیز جدیدی نیست. اما در Battlefield 1 آب و هوای پویای بازی می تواند بر روی گیم پلی نیز اثر بگذارد. این مورد (در این سری) تجربه کاملا جدیدی است که اگر به صورت کاملا ملموس در بازی پیاده سازی شود، می تواند تاثیرات بسیار مطلوبی در کیفیت نهایی گذاشته و گیم پلی را ارتقا دهد. سازندگان توضیح داده اند که در بازی تغییرات آب و هوایی فراوانی را شاهد هستیم. هنگامی که خورشید به پشت ابر ها می رود و یا از پس آن ها بیرون آمده و بر محیط بازی می تابد شاهد تاثیر چندانی در گیم پلی نیستیم. اما موضوع به همین جا ختم نمی شود. تغییرات جدی تر آب و هوایی نیز در بازی وجود دارند. یکی از اثر گذار ترین تغییرات آب و هوا در گیم پلی، مه است. مه می تواند دید بازیبازان را تا حد بسیار زیادی کاهش دهد. همانطور که می دانید در جنگ جهانی اول خبری از دوربینهای دید در شب و حرارتی نیست که با خیالی آسوده و در هر شرایطی قادر به دیدن باشید. پس باید در هنگام مواجهه با پدیده هایی همچون مه حواستان را جمع کنید. در این حالت مجبور خواهید بود که مبارزه از راه دور را فراموش کرده و روی مبارزات در فواصل نزدیک تمرکز کنید. همچنین باید کاملا مراقب باشید که کسی از پشت بر شما نتازد. دیدید؟ آب و هوا می تواند تا این حد در گیم پلی اثر گذاشته و آن را متحول کند. در حدی که کلاس های Scout با اعصاب خرد و اوقات تلخی مجبور می شوند کلاسشان را عوض کنند!
دیگر مورد تاثیر گذار در این قسمت باران است و با این که به اندازه مه دید بازیبازان را نمی گیرد می تواند تصویری که بازیباز از فواصل دور میبیند را مختل کرده و او را گیج کند. باران همینطور می تواند با ایجاد صدا شما را از اتفاقاتی که دور و برتان رخ می دهند بی خبر بگذارد.
از دیگر مثال های تاثیر گذاری آب و هوا در گیم پلی می توان طوفان شن و باد های شدید را نام برد. این موارد می توانند علاوه بر تاثیر گذاری بر وضعیت نیرو های زمینی، نیرو های هوایی را نیز دچار مشکل کند. با وزیدن باد های شدید ممکن است خلبان کنترل هواپیما را از دست بدهد و یا با از دست رفتن دید مجبور شود بسیار نزدیک به زمین پرواز کند که باز هم خطرات بسیاری دارد. در کل بنظر می رسد تجربه های نابی در این بخش نهفته است و دایس برایمان سورپرایز های فراوانی تدارک دیده.

کامل ترین کلکسیون

یکی از مهمترین ارکان گیم پلی بازی های بتلفیلد، استفاده آزادانه بازیبازان از وسایل نقلیه متنوع و خودرو های زرهی قدرتمند آن هم در محیطی باز و Sandbox گونه است. امتیازی که شاید هیچ یک از بازی های رقیب بدین شکل گسترده از آن بهره مند نباشند. وسایل نقلیه نقش بسزایی در پیشبرد اهداف و پیروزی در مقابل دشمنان دارند و در صورت استفاده صحیح از آن ها می توان حریفان را به سادگی به زانو در آورد. در جنگ جهانی اول از انواع گسترده ای از وسایل مخصوص کشتار استفاده شد و به لطف تلاش های سازندگان شاهد وجود دایره وسیعی از این وسایل نقلیه در Battlefield 1 هستیم. وسایلی که زمانی واقعا در میادین نبرد حضور داشته و میلیون ها سرباز را به خاک و خون کشیده اند.
در بتلفیلد ۱ شاهد بوجود آمدن تغییراتی در وسایل نقلیه هستیم. اکنون تانک ها و هواپیما های دو بال می توانند مستقیما درون مپ بازی Spawn شوند. و همانطور که گفتیم این ویژگی مربوط به دو کلاس Tanker و Pilot است. بر حسب میزان سنگینی در بازی سه نوع تانک موجود است. هر چه تانک شما سنگین تر و بزرگتر باشد بازیبازان بیشتری درون آن جای می گیرند. افراد اضافه ای که درون تانک ها هستند می توانند از اسلحه های فرعی تعبیه شده بر روی تانک همچون تیر بار ها بر علیه دشمن استفاده کنند. هواپیما های دو باله نیز وضعیتی مشابه دارند. سه نوع هواپیمای موجود در بازی عبارت اند از: Scout با ظرفیت یک نفر، Fighter با ظرفیت دو نفر و Bomber با ظرفیت سه نفر. قابلیت جالب دیگر در این بخش به توانایی جابجا شدن بازیبازان ساکن یک هواپیما مربوط می شود. هر یک از سرنشینان هواپیما می توانند جای خود را آن هم در میان پرواز و هیاهوی جنگ با یکدیگر عوض کنند. اما باید دانست که آسیب پذیری هواپیما و سرنشینانش در طول اجرای انیمیشن کوتاه جابجایی بسیار زیاد خواهد بود. پس این کار باید در موقعیت مناسب صورت گیرد. سایر وسایل نقلیه نیز در بازی موجود اند که نگاهی بر آن ها خواهیم داشت.

خودروی زرهی RNAS

کلاس سبک- یک راننده – چهار تیرانداز- مجهز به یک تیربار سنگین Hotchkiss MG و سه تیربار Hotchkiss M1909

این خودروی زرهی در نبرد های زیادی توسط ارتش بریتانیا مورد استفاده قرار گرفت. تیربار های سنگین و مرگبار این خودرو به سربازان خودی این امکان را می دهد تا با آسودگی خاطر در کنار آن حرکت کنند. RNAS ابزاری تمام عیار برای کشتن نفرات است و می تواند به خوبی از سربازان خودی نیز محافظت کند.

خودروی M30 Scout

کلاس سبک- روباز- یک راننده- یک تیرانداز- یک مسافر- مجهز به مسلسل سبک Vicker

کاربرد این خودرو در حفاظت و یا گرفتن تلفات نیست. این خودروی تند رو می تواند افراد را با سرعت بالایی جابجا کند و البته به خودروی سنگین تری نیز نیاز دارد تا با امنیت بیشتر این کار را انجام دهد. راننده و مسافر دو فرد عادی از پیاده نظام اند و مسافر همچون خودرو های جیپ در بازی های قبلی می تواند از اسلحه های خود نیز استفاده کند. اما برای محکم کاری و امنیت بیشتر یک مسلسل سبک نیز بر روی آن تعبیه شده تا این خودروی پر کاربرد آنقدر ها هم بی دفاع نباشد.

کامیون ضد هوایی – کامیون حامل توپ

کلاس سنگین- سرنشینان: یک نفر از کلاس Tanker- مجهز به توپ صحرایی یا توپ ضد هوایی

کامیون های سنگین حامل توپ و ضد هوایی در گروه تانک های بازی جای می گیرند. این خودرو های سنگین می توانند توپ های صحرایی قدرتند را با خود حمل کنند که مسافت های بسیار زیاد را با قدرت فراوان مورد هدف قرار می دهد. همچنین نوع دیگری از آن ها مجهز به اسلحه های قوالعاده قدرتمند و سریع ضد هوایی است که می تواند هواپیما های دشمن را به زمین بکوبد. این کامیون سنگین یک سرنشین دارد اما مجهز به دو جایگاه است. راننده یا درواقع همان Tanker می تواند بین این دو جایگاه تغییر موقعیت دهد. همانند سایر تانک ها سرنشین این وسیله نیز می تواند مستقیما از درون آن Spawn شود. این خودرو توانایی های دفاعی زیادی دارد و تا مدت زیادی زیر آتش دشمن دوام می آورد اما واضح است که نمی توان دوام یک تان را از آن انتظار داشت.

موتور سیکلت

کلاس سبک- یک راننده و یک مسافر- بدون اسلحه

موتور سیکلت ها هیچ کاربردی در محافظت و گرفتن تلفات از دشمن ندارند. اما بخاطر سبکی، راحتی و سرعت زیادشان می توان از آن ها برای جابجایی سریع میان نقاط مختلف میدان نبرد استفاده کرد. این وسیله می تواند علاوه بر راننده یک مسافر را نیز حمل کند و واضح است که هیچ حفاظی هم برای حفظ جان آن ها وجود ندارد. تنها چیزی که می توانید دلتان را به آن خوش کنید توانایی مسافر در استفاده از اسلحه های شخصی خود است که آن هم با محدودیت هایی مانند هدف گیری دشوار روبروست.

اسب های جنگی

کلاس ویژه- یک سوار- مجهز به: اسلحه کمری، شمشیر و نارنجک ضد تانک

اسب ها یکی از مهمترین و جذاب ترین وسایل نقلیه (!) بتلفیلد ۱ هستند. همچون خودرو های سبک و موتور سکلت ها، اسب ها نیز می توانند افراد را جابجا کنند. سواران برای دفاع از خود می توانند از شمشیر های خود و از اسلحه های کمری استفاده کنند که هر دو مورد بسیار جذاب بنظر می رسند. البته هدف گیری بر روی اسب نه تنها در دنیای واقعی بلکه برای بازیبازان نیز کار بسیار دشواری خواهد بود و شاید در بسیاری مواقع استفاده از شمشیر را ترجیح دهید. سوارکاران همچنین به نارنجک های ضد تانک نیز مجهز اند که به آنان امکان حمله به تانک های سنگین و گردن کلفت را خواهد داد. البته در صورتی که تانک مورد نظر زود تر آن ها را ندیده باشد. سوارکار همچنین می تواند سرعت دویدن اسب را کنترل کند. از دیگر ویژگی های اسب که وسایلی مانند موتور سیکلت و خودرو ها از آن بی بهره اند توانایی پریدن از روی موانع به صورت خودکار است و این در موقعیت های خاص امتیاز بزرگی خواهد بود.

تانک مدل FT-17

کلاس: تانک سبک – سرنشینان: یک بازیباز از کلاس Tanker- مجهز به: توپ اصلی ۳۷ میلی متری، توپ اتوماتیک ۲۰ میلی متری، مسلسل های ۸ میلی متری

سبک ترین تانک بازی در سه رشته مختلف وارد نبرد می شود. تانک پشتیبانی نزدیک، تانک مهاجم و تانک خمپاره انداز. تانک پشتیبان نزدیک می تواند کیت های پزشکی را به سربازان پیاده رسانده و همینطور گاز هایی سمی را برای زمین گیر شدن دشمنان از خود منتشر کند. تانک مهاجم سرعت بالایی دارد و به یک توپ اتوماتیک مجهز است. و در نهایت تانک خمپاره انداز نیز به یک توپ سنگین و قدرتمند مجهز است تا تیم کاملی از تانک ها دشمن را دربرگیرند.

تانک مدل A7V

کلاس: تانک سنگین- سرنشینان:
– Heavy Assault: یک نفر Tanker، ۵ تیر انداز
– Breakthrough: یک نفر Tanker، ۳ نفر تیر انداز
– Flamethrower: یک نفر Tanker، ۴ تیر انداز

مجهز به:
– Heavy Assault: یک توپ ۵۷ میلی متری، شش مسلسل ۸ میلی متری
– Breakthrough: یک توپ ۵۷ میلی متری، دو مسلسل ۸ میلی متری و دو توپ اتوماتیک ۲۰ میلی متری
– Flamethrower: یک توپ ۵۷ میلی متری، دو مسلسل ۸ میلی متری، دو آتش افکن سنگین

تانک A7V از آن هیولاهای سنگین و کند است که به آرامی حرکت می کند ولی اگر گیرش بیفتید کارتان برای همیشه تمام است. این تانک می تواند تا شش بازیباز را در خود جای داده و همچون شیری در میدان نبرد پرسه زند و جان دشمنان را بلرزاند. بازیبازان می توانند همواره بر روی قابلیت های دفاعی و کشتاری تانک گروهشان حساب کنند و تا وقتی چرخ های آن می چرخند غم به دل خود راه ندهند. این تانک در سه نوع وارد میدان می شود. نوع آتش افکن این تانک برای کشتار وسیع پیاده نظام در فواصل نزدیک بسیار مناسب است. نوع Breakthrough برای محافظت ساخته شده و توانایی های دفاعی بالایی دارد. وظیفه نوع Heavy Assault نیز به وضوح از نام آن مشخص است.

تانک Mark V

کلاس: تانک عظیم- سرنشینان:
– Squad Support: یک نفر Tanker، ۴ نفر تیر انداز
– Tank Hunter: یک نفر Tanker، دو نفر تیر انداز

مجهز به:
– Squad Support: توپ ۷٫۷ میلی متری Hotchkiss در جلو و عقب، دو توپ ۵۷ میلی متری، دو مسلسل ۷٫۷ میلی متری
– Tank Hunter: دو توپ ۱۳٫۲ میلی متری ضد تانک در جلو و عقب، دو توپ ۵۷ میلی متری

تمامی تانک های بازی عظیم و مخوف اند اما سخت است که با Mark V رقابت کنند. این تانک عظیم بریتانیایی می تواند به لطف توپ های بسیار زیادش تمامی زوایای ممکن را پوشش داده و برای دشمن کابوسی تمام عیار باشد. دیگر ویژگی این تان نسبت به سایر تانک ها توانایی عبور از روی خاکریز ها و شیار هاست که در مناطقی که پستی و بلندی زیادی دارند بسیار به کار خواهد آمد. این تانک نمونه کامل یک ماشین کشتار تمام عیار است و می تواند یک تنه سرنوشت کل نبرد را تغییر دهد.

هواپیما ها

کلاس ها: سه نوع Fighters، Attack Planes، Bombers
سرنشینان:
Fighter: یک نفر از کلاس Pilot
Attack Plane: یک نفر Pilot، یک نفر تیر انداز
Bomber: یک نفر Pilot، ۲ نفر تیر انداز

درست مانند تانک ها هواپیما ها نیز سه نوع کلاس با کاربرد های متفاوت دارند که هنگام انتخاب کلا می توانید از میانشان یکی را برگزینید. هر هواپیما با توجه به کلاسش می تواند به انواع مختلفی از بمب ها مجهز شود. تجهیزاتی چون: بمب های آتشین ناپالم، لنز زوم برای تیر اندازی، راکت های پیوسته که بارانی از گلوله های انفجاری را بر سر نفرات نازل می کنند و…
هواپیما ها یکی از عمیق ترین تجربه های گیم پلی بازی را به همراه دارند و می توانند سرنوشت نبرد ها را به کلی تغییر دهند.

ناوچه MAS 15

این ناوچه پر سرعت ایتالیایی با تسلیحات سنگینی پر شده و چندین بازیباز می توانند به صورت همزمان بر روی آن تیر اندازی کنند. این وسیله به اژدر های دریایی نیز مجهز است تا بتواند کشتی های عظیم Dreadnought را با آن ها مورد هدف قرار دهد.

یک گام فراتر از سهمگین

یکی از جذاب ترین مواردی که تنها در این شماره از سری بتلفیلد شاهدش هستیم، اضافه شدن وسایل نقلیه غول آسا و فوق العاده پر قدرتی به نام Behemoth Vehicles است. این وسایل عظیم هنگامی که یکی از دو تیم در حال شکست خوردن است به کمک آن ها می آید تا هم نبرد را فوق العاده جذاب تر و چالش بر انگیز تر کند و هم تیم در حال شکست را یاری دهد تا ورق را برگرداند. وسایل Behemoth سه نوع هستند. Behemoth های آبی، خاکی و هوایی. هر یک از این انواع شکل جمله متفاوتی داشته و در مپ های متفاوتی نیز ظاهر می شوند. هم تیمی های شما نیز می توانند مستقیما درون این وسایل Spawn شده و به سلاخی نیرو های دشمن بپردازند. سه نوع وسیله Behemoth داخل بازی عبارت اند از:

قطار افسانه ای که به بازنده کمک می کند ورق را برگرداند.

Armored Train: این قطار عظیم الجثه و ترسنام هنگام ضعیف شدن یکی از تیم ها به میدان وارد می شود. قطار در بتلفیلد ۱ فقط مخصوص مناطق شهری و یا صحرا های وسیع است. این قطار از لحاظ بدنه و مقاومت کاملا در بازی بی رقیب است و توانایی جای دادن یک راننده و پنج بازیباز دیگر را دارد. هر یک از واگن های قطار دارای تسلیحات مرگباری چون توپ های مختلف، مسلسل ها و تیربار های سنگین است که اثرات مرگباری بر آمار و ارقام تیرو های دشمن خواهد گذاشت. البته این قطار در کنار مزایای فراوان و قدرت بی نهایت، معایب و ضعف هایی نیز دارد. یکی از آن ها محدود بودن به ریل هاست. این ویژگی باعث می شود آن کنترل دلخواه و مطلوب در اختیار لوکوموتیوران قرار نگیرد و قطار همیشه در مکانی که لازم است نباشد. جدای از آن چون مکان ریل ها ثابت است، قطار همیشه طعمه خوبی برای مین های ضد تانک کمین کرده در مسیر خواهد بود. بخاطر سنگینی بیش از حد، این قطار سرعت چندان زیادی ندارد پس راننده باید با مدیریت سرعت آن و سنجش مسیر ریل ها موقعیت را طوری تنظیم کند که قطار نه عقب بیفتد و نه جلو. با تمامی این ضعف ها باز هم نمی توان منکر قدرت بی حد و حصر این وسیله غول آسا شد.

کشتی های عظیم Dreadnought. دومین وسیله Behemoth

Dreadnought: این کشتی های عظیم دومین کلاس از وسایل Behemoth بازی هستند و می توانند از دریا به سوی خشکی تیر اندازی کنند. توپ های فوق العاده سنگین و عظیم موجود بر روی این کشتی تا فواصل بسیار دور را مورد هدف قرار می دهد و هر جا که نیاز باشد را به بد ترین شکل ممکن با خاک یکسان می کند. محدودیت این کشتی آب است و نمی تواند از داخل آب به هر زاویه ای و گوشه ای دسترسی داشته باشد. برای همین بهتر است تیم حریف تانک ها و نیرو های پیاده خود را جایی حرکت دهند که در در تیر رس توپ ها فوق سنگین این کشتی در امان باشند.

روبرو شدن با یک Zeppelin واقعا سهمگین است.

Zeppelin: و اما می رسیم به کشتی های هوایی قدرتمند. این وسایل عظیم الجثه با آن هیبت ترسناکشان به کمک تیم بازنده می شتابند. حتی تصور دیدن چنین چیزی در آسمان نیز مو را به تن هر کس سیخ می کند. این وسیله توسط بازیبازان قابل کنترل نیست و به طور اتوماتیک در مپ بازی می گردد. بازیبازان می توانند با Spawn شدن درون کابین آن از تجهیزات مرگبار آن استفاده کرده و بارانی از آتش و گلوله را از آسمان بر سر نیرو های دشمن بریزند. در صورتی که این وسیله مرگبار نابود شده و سقوط کند به میان میدان نبرد خواهد افتاد و بخاطر اندازه فوق العاده بزرگش نغییری موثر در چینش اجزای مپ ایجاد خواهد کرد. مسیر بازیبازان، زاویه شلیک ها و راه ها و معبر های قابل گذر با سقوط Zeppelin تغییر خواهند کرد پس باید با دقت محل سقوط آن را در نظر گرفت.

روایت Battlefield 1 از اسلحه های سرد

یکی از دلایلی که سازندگان به جای مدرن کردن بازی خود به سراغ جنگ جهانی رفته اند ویژگی های متفاوت آن نسبت به جنگ های امروزیست. در این جنگ کهن هنوز هم رگه هایی از سلاح های سرد و مبارزات نزدیک باقی مانده و تمرکز آن بر روی این سبک از مبارزه، اندکی بیشتر است. پس سازندگان نیز تلاش کرده اند نقش مبارزات نزدیک در بازی را پر رنگ تر نموده و آن را گسترش دهند. هنگامی که Battlefield 1 را آغاز می کنید به یک چماق، یک بیل  و یک چاقو مجهزید. سازندگان در اطلاعاتی که راجع به مبارزات نزدیک بازی منتشر کرده اند این نکته را افزوده اند که مبارزه نزدیک در Battlefield 1 عمیق تر و متنوع تر از عناوین قبلی این سری است. یکی از حرکات  مهم مربوط به مبارزات نزدیک Bayonet Charge نام دارد. برای انجام این حرکت بازیباز باید اندکی با دشمن فاصله داشته باشد. پیش از اجرای Bayonet Charge باید اندکی دویده و سپس سلاح خود را بر سر دشمن فرود آورید. در صورتی که این حرکت به درستی صورت گیرد، هدف شما هیچ شانسی برای دفاع کردن و یا جا خالی دادن از حمله تان را ندارد.  علاوه بر آن شما نیز در این حرکت صدمه کمتری دیده و زود تر به هدف خود می رسید. البته باید گفت که این حرکت معایبی نیز دارد. یکی از آن ها مربوط به فریاد زدن شخصیت شما هنگام اجراست که بی شک موجب جلب شدن توجه دشمنان اطراف می شود. همینطور اگر Bayonet Charge تان را اشتباه انجام دهید تا زمانی که Cooldown دویدنتان به طور کامل پر نشده توانایی دویدن ندارید. در بازی همچنین شاهد مبارزات با چاقو نیز خواهیم بود که تجربه ای بسیار متفاوت با شماره های پیشین را ارائه خواهد کرد. در بازی اسلحه های سرد بسیاری یافت می شوند که می توان آن ها را در سه کلاس زیر جای داد: چاقو ها، چماق ها و اشیای ویژه. این کلاس ها در بازی با دو معیار سنجیده می شوند. اولین معیار میزان صدمه ای است که وارد می کنند و دومین معیار حداکثر سرعتی است که یک سرباز معمولی می تواند آن ها را تکان دهد. در واقع می توان گفت این معیار ها نسخه ای بسیار کلی تر و ساده تر از سیستمی است که پیشتر در سری بازی ها Fallout برای سنجش توانایی های اسلحه های نزدیک زن بازی دیده ایم. برای مثال ممکن است چاقویی پیدا کنید که صدمه کمی وارد می کند اما می توانید به سرعت آن را حرکت دهید و این امتیازی بزرگ است. و یا چماقی که سرعت حرکت آن کند است ولی می تواند صدمه زیادی وارد کند. در ابتدای بازی شما از هر یک از این کلاس ها ساده ترین و ابتدایی ترین نوع را دارید. با پیشرفت در بازی و گرفتن Rank های گوناگون، می توانید اسلحه های بهتری را برای خود باز کنید. می توانید تا جایی پیشرفت کنید که با سلاح های نزدیک زن خود وسایل نقلیه را نیز مورد هدف قرار داده و به آن ها نیز صدمه وارد کنید.

روایت جنگ، قاب فراستبایت

یکی از اصلی ترین و خوشایندترین ویژگی های بازی های بتلفیلد گرافیک فنی آن هاست. همواره هر نسخه از بتلفیلد را به عنوان یکی از بهترین گرافیک های نسل یاد می کنیم و با آمدن هر شماره از آن انتظار داریم باز هم مرز های گرافیک فنی در ویدئو گیم را به جلو ببرد. خب درباره شماره جدید می توان گفت این بازی بهترین نیست اما یکی از بهترین های زمان است. بتلفیلد ۱ نمایش گرافیکی خیره کننده ای را برایمان تدارک دیده و صحنه های عظیم جنگ جهانی اول را با بهترین کیفیت به تصویر می کشد. به جز مدل ها و سایر محیط های کولاک بازی این سیستم ذرات موتور فراستبایت است که همچون همیشه می درخشد. جلوه هایی نظیر دود، آتش و گرد و خاک با زیبایی تمام در بازی به نمایش در آمده و سازندگان ذات کثیف و شلوف جنگ را به خوبی نمایش می دهند. جلوه های گرافیکی مربوط به تغییرات آب و هوایی و سایر افکت ها بسیار چشم نوازند و نوید صحنه هایی عظیم، پر جزئیات و زیبا را می دهند. دو ایرادی که در این بخش به چشمم خورد به کیفیت بافت های بازی و انیمیشن صورت ها مربوط می شود. با بافت ها می توان کنار آمد اما انیمیشن های بعضا خنده دار صورت سربازان حسی مصنوعی و نا خوشایند را به مخاطب تزریق می کنند. گرچه باز هم بسیار بعید است اما امیدوارم تا زمان عرضه به این مورد نیز رسیدگی شود.

توانایی های انجین بازی در خلق جلوه های دود و آتش خیره کننده است.

بتلفیلد و کامپیوتر های خانگی
در این روزگار، طلسم عجیبی گریبان بازی های PC گرفته و آن هم بهینه نبودن نسخه های عرضه شده برای این پلتفرم قدرتمند است. مشخص نیست چرا و به چه دلیلی ناشران و سازندگان گرامی تا این حد نسبت به ماوس و کیبوردر ها کم لطف شده اند. جای شکرش باقیست که درست زمانی که می خواهیم فکر های بد بکنیم سر و کله یک استثنا پیدا می شود و خیلمان را راحت می کند. خانمها و آقایان. مفتخریم اعلام کنیم بتلفیلد ۱ بر روی کامپیوتر های خانگی هیچ ایرادی نداشته و اتفاقا کاملا هم بهینه است. سازندگان برای اجرای بازی کارت های GTX 1060 از خانواده انویدیا و Rx 480 از تبار AMD را پیشنهاد داده اند. اگر به این دو کارت نیز دسترسی ندارید می توانید با کارت های گرافیکی متوسط و حتی پایین تر از متوسط این روز ها نیز بازی را به راحتی و با فریم ریت ۶۰ اجرا کنید. راستی این را هم بگوئیم که نسخه پی سی هیچگونه قفلی تیز برای فریم ریت ندارد و تا هر جا تجهیراتتان اجازه دهند می توانید نرخ فریم بازی را افزایش دهید. خدا را شکر!

جنگ بزرگ به روایت ساز ها

یکی از موارد بسیار خوشحال کننده درباره Battlefield 1 تمرکز زیاد سازندگان بر روی موسیقی بازیست. در تریلر های منتشر شده از بازی شاهد قطعات موسیقی بسیار گوشنوازی هستیم که به خوبی نیز در هیاهوی صدا های مختلف مربوط به جنگ شنیده می شوند. سازندگان حتی برخی قطعات موسیقی بازی را نیز منتشر کرده اند تا تاکید کنند این بار حساب ویژه ای روی موسیقی بازی بازکرده اند.
سوای از بحث موسیقی، صدا گذاری و افکت های صوتی بازی بسیار عالی بنظر می رسند. همینطور طبق آنچه از تریلر های بازی دیده ایم گویندگان نیز با هنرمندی تمام کار خود را انجام داده اند. تقریبا می توان گفت این شماره از بتلفیلد از لحاظ صدا ها نمره قبولی خواهد گرفت اما برای قضاوت دقیق تر هنوز باید صبور بود.

روز فراموشی زمین

در پایان باید گفت آخرین شماره از بازی های بتلفیلد، پتانسیل های فراوانی را در خود جای داده و در صورت پردازش خوب چه بسا بتواند بهترین شماره از این سری لقب بگیرد. با تمام وجود امیدواریم این بار دیگر فریب حقه بازی های الکترونیک آرتز را نخورده باشیم و بتوانیم یک بازی عمیق با گیم پلی ای تمام عیار را تجربه کنیم.

جنگ بزرگ نیز آمد و رفت. هیچ چیز عوض نشد. جای گلوله ها و رد زنجیر تانک ها همچنان روی پوست زمین باقی اند. اما در اوج این نا امیدی هنوز هم در اعماق قلب سنگی اش امید روزی را دارد که همه این اتفاقات تمام شوند. روزی که بتواند همه بدن ها و خون های درونش را بیرون فرستاده و اندکی سبک شود. شاید آن روز بتواند طعم خون برادر مرده را هم از یاد ببرد. او می داند این روز می رسد. آری. چون زمین همه چیز را دیده.