روزی روزگاری: زاده نبوغ و جنون… میعادگاه مرگ | نقد و بررسی بازی Dark Souls
بیشتر از ۲۰ بار برای عناوینی از سری بازی های Souls یا Bloodborne در مقاطع زمانی مختلف دست به قلم شده ام و بارها و بارها برای این عناوین مطالبی را به رشته تحریر در آورده ام. اما نکته اینجاست که گویی چشمه تراوشات ذهنی من از شاهکارهای میازاکی هیچ گاه نمی خشکد و انگار که هر بار و هر بار و هر بار کلی حرف جدید دارم که در مورد این بازی ها به زبان بیاورم یا بر قلم جاری سازم. گویی که چنان این عناوین در تار و پود وجودم تنیده شده اند که تبدیل به جزوی از زندگی من گشته اند و به هیچ وجه برای من تنها و تنها یک بازی نبوده اند و نیستند و نخواهند بود. گاهی می شود که شما با یک فیلم، موسیقی، بازی و با هر مدیای دیگری در حوزه های مختلف احساس نزدیکی بسیار زیادی می کنید و این حس را دارید که انگار سال هاست که با آن آشنا هستید و خود آن را خلق کرده اید. احساس نزدیکی بسیار زیادی که شما را بلافاصله عاشق می کند.
عاشق شدن زیباست حتی اگر عاشق یک بازی رایانه ای باشید. عشق چنان شور و حالی به شما می دهد که از خود بیخود می شوید و لذتی می برید که گویی هیچ گاه در تمام زندگی طعم چنان لذتی را نچشیده اید. سری عناوین Souls دقیقا همین عشق و شور را برای من به همراه اوردند. انگار که همان گمشده ای بودند که بعد از سال ها بازی کردن عناوین مختلف منتظرشان بودم و به محض این که چند ساعت از آغاز بازی Demon’s Souls گذشت، دریافتم که این سری همان گم شده من است و خوب می دانستم که این بازی بخشی از روح و وجود من خواهد شد. به حس خود اعتماد کنید. همان چیزی که در لحظه اول احساس می کنید همیشه درست است و گریزی از آن نیست. حس من درست بود. این بازی خیلی زود برای من بهترین شد و اکنون بعد از چندین سال که از عرضه اولین بازی این سری می گذرد، خاطراتی بیشمار با عناوین مختلف Souls برای من رقم خورده است و این سری دیگر بخشی از وجود و زندگی من شده است. به خوب یا بد بودن این موضوع کاری ندارم، این من هستم، این وجود من است، این بازی در تار و پود من تنیده شده است و حس می کنم که همیشه با من بوده است و خواهد بود.
سال ۲۰۱۱ بود که آقای هیدتا میازاکی و استودیو فرام سافتور بعد از بازخورد مثبت جهانی که از عنوان Demon’s Souls که یک بازی انحصاری پلی استیشن ۳ بود دریافت کرده بودند، عنوانی با نام Dark Souls را این بار به صورت مولتی پلتفرم منتشر کردند تا بازیبازان بیشتری از آن لذت ببرند. Dark Souls به طور کامل همان ادامه Demon’s Souls بود که ایرادهای آن رفع شده بودند و بازی بسیار کامل تری شده بود، اما به دلیل این که بازی اول انحصاری پلی استیشن ۳ بود آن ها نمی توانستند نام Demon’s Souls 2 را برای آن انتخاب کنند و این گونه یک فرنچایز مولتی پلتفرم جدید و شاهکار به نام Dark Souls خلق شد تا یکی از برترین برگ های تاریخ بازی های رایانه ای برای علاقمندان به بازی های نقش آفرینی هاردکور ورق بخورد و عنوانی خلق شود که سال ها و سال ها برای آن ها خاطره سازی کند.
بازی Dark Souls در ابتدا تنها برای کنسول های نسل هفتمی پلی استیشن ۳ و ایکس باکس ۳۶۰ منتشر گردید و نسخه رایانه های شخصی در کار نبود. با درخواست های بسیار زیاد و ایجاد کمپین هایی برای درخواست از فرام سافتور برای انتشار نسخه رایانه های شخصی، سرانجام آقای میازاکی و همکاران تصمیم گرفتند تا نسخه پی سی بازی را منتشر نمایند. همزمان با این نسخه یک بسته الحاقی داستانی نیز برای بازی منتشر گردید به نام Artorias of the Abyss که به صورت جدا برای نسخه های کنسولی موجود بود ولی در نسخه رایانه های شخصی این بسته الحاقی نیز از ابتدا قرار داشت و اتفاقا تصویر اصلی بر روی کاور بازی در نسخه پی سی نیز مربوط به شخصیت اصلی همین بسته الحاقی با نام Knight Artorias بود که یکی از برترین باس های تاریخ سری سولز نیز به شمار می رود. این نسخه Dark Souls: Prepare to Die Edition نام گرفت و در سال ۲۰۱۲ و یک سال پس از عرضه بازی اصلی، برای رایانه های شخصی منتشر گردید و البته همانطور که ذکر شد بسته الحاقی موجود در آن به صورت یک دی ال سی جداگانه برای نسخه های کنسولی نیز عرضه شد.
Dark Souls بعد از عرضه موفق گردید تا بازخوردهای بی نظیری را کسب نماید و تمامی دست اندرکاران و بازیبازان و منتقدان صنعت گیم آن را تحسین کرده و ستودند. کسب امتیاز ۹۵ از وبسایت گیم اسپات یا امتیاز ۹۰ از وبسایت IGN کار راحتی نبود ولی میازاکی و تیم توانمندش موفق به انجام این کار شدند و این آغاز راه برای فرنچایزی بود که بعدها یکی از برترین ۳ گانه های تاریخ بازی های رایانه ای را رقم زد و تعداد بیشماری طرفداران و عاشقان سینه چاک (مانند بنده) در سراسر دنیا برای خود دست و پا کرد. در این مطلب قصد داریم تا به بررسی نکات مختلف اولین نسخه از سری عناوین Dark Souls بپردازیم و آن را از زوایای مختلف با شما عزیزان بررسی نماییم. اگر میخواهید یاد و خاطره این شاهکار برای شما عزیزان زنده شود و بار دیگر یادی از این عنوان کنید، پیشنهاد می کنم با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا در ادامه مطلب نقد و بررسی بازی Dark Souls همراه باشید.
سری عناوین سولز و به طور کلی بازی های اقای میازاکی همواره از لحاظ داستان خاص و متفاوت از دیگر بازی ها بوده اند. در واقع هیچ داستان بسیار مستقیم و سر راستی به بازیباز داده نمی شود و در بهترین حالت تنها یک زمینه و تم کلی در اختیار ما قرار می گیرد و باقی ان برعهده خود ماست که با گشت و گذار در دنیای بازی و صحبت با شخصیت های مختلف آن، از وقایع دنیای بازی و داستان آن هر چه بیشتر آگاه شوید و تازه در همین حالت نیز باز هم ممکن است برداشت داستانی یک شخص با دیگری متفاوت باشد و دیدگاه های متفاوتی را نسبت به داستان بازی داشته باشند. روند داستان گویی و روایت آن در بازی های میازاکی و سری سولز، کاملا بر پایه محیط و گشت و گذار در آن می باشد و شاهد “داستان گویی محیطی” هستیم. نکته جالب اینجاست که با این که حتی شاید کاملا به صورت سرراست داستان بازی برایتان اشکار نباشد و در ان ابهاماتی داشته باشید ولی به هیچ وجه حس نمی کنید که در دنیای بازی بی هدف رها شده اید و هیچ گاه این فکر به ذهن شما نمی اید که تنها مشغول انجام یک سری کارها بدون هیچ انگیزه ای هستید و کاملا با هدف در داستان و دنیای بازی پیش می روید. انگار که می دانیم بالاخره خواهیم فهمید نقش ما در این دنیا چیست و حداقل موضوع آن است که قصد داریم رستگار شویم.
در طول بازی بارها و بارها با شخصیت های مختلفی برخورد می کنید که هر کدام برای خود داستان و پیشینه ای دارند و اطلاعاتی را از دنیای بازی با خود به همراه دارند. هر کدام انگیزه و نیت خاصی دارند و هدفی را در دنیای بازی دنبال می کنند و در واقع صحبت با آنها و سر در اوردن از هدف و پیشینه آن ها در مجموع می شود داستان بازی. همان طور که قبلا نیز خدمت شما عزیزان گفته ام “برخی که عادت دارند تمام زیر و بم بازی را در آورند و کوچکترین نقاط آن را جستجو کنند و بارها و بارها با شخصیتهای مختلف بازی صحبت کنند قطعا برداشت کاملتر و بهتری را از داستان دنیای بازی کسب خواهند کرد نسبت به کسانی که تنها و تنها در مسیر اصلی بازی پیش میروند و کاری با کسی ندارند. در صحبت با شخصیتهای مختلف بازی میتوانید از سرنوشت افراد و حتی باسهای مختلف بازی اطلاعات کسب کنید و متوجه شوید که چگونه شده است که این دنیا به این روز افتاده است تا در ویرانی و غم و اندوه دست و پا بزند. داستان در این عنوان میتواند برای هر بازیبازی شخصی باشد و برداشت متفاوتی را از دیگر بازیبازان برای او به همراه داشته باشد.”
“در Dark Souls به مانند نسخه های بعدی این سری و همانطور که قبلا نیز خدمت شما عرض کرده ام، شاهد داستانی با پایههای قدرتمند و البته رازآلود و مبهم هستیم که شما را به کام خود فرو برده و تشنه پیشروی در خود نگاه میدارد. شاید اگر نوع روایت این داستان به هر شکل دیگری بود و مثلا مانند یک بازی اکشن ماجرایی سر راست و کاملا آشکار روایت میشد به هیچ وجه چنین جذابیتی را نداشت و حتی تا حد یک داستان معمولی نزول میکرد ولی این میازاکی و سازندگان باهوش بازی هستند که با توع روایت خاص و هیجانانگیز و گاها وابسته به برداشت شخصی شما، کاری کردهاند که همین داستان تبدیل به یک نقطه قوت مطمئن برای بازی شود و جلوی هر گونه حرف و حدیثی را در مورد کیفیت آن بگیرد. کاری که شاید تنها و تنها از عهده این تیم برآید و بس.”
از زمان انتشار عنوان Demon’s Souls تا کنون که عناوین Dark souls و Dark souls 2 و Dark souls 3 به همراه Bloodborne منتشر شده اند در هر کدام شاهد پیشرفت گرافیکی نسبت به نسخه های قبلی بوده ایم و هر بار ایراداتی که در عناوین قبلی از لحاظ فنی وجود داشته است در بازی های بعدی اصلاح شده و بهبود یافته است. البته منظور تنها ایرادات گرافیکی فنی است وگرنه از لحاظ هنری، این سری از همان ابتدا یک شاهکار هنری بی بدیل بوده است. تازه همان ایرادات گرافیک فنی نیز به یکی دو مورد ریز محدود می شوند و هر گز شاهد ایرادی بزرگ و غیر قابل بخشش در این سری از همان نسخه اول نبوده ایم. همان طور که قبلا نیز خدمت شما عزیزان عرض کرده ام از لحظه اولی که بازی Dark Souls را آغاز میکنید محو دنیای زیبا و جادویی آن و همچنین گرافیک فنی بدون ایراد و قدرتمند آن خواهید شد. عنوانی که در جای جای آن زیبایی و نبوغ در طراحی مراحل و محیط با کیفیت فنی بالای بازی، ترکیبی را شکل داده است که بازیباز را محو در قدرت و عظمت این بازی میکند و اجازه نمیدهد تا لحظهای از دنیای بازی چشم بردارید که البته نباید هم بردارید زیرا در این صورت کارتان تمام است! اجازه دهید تا همانند قبل بخش گرافیکی بازی را به دو جنبه فنی و هنری تقسیم کنیم و در مورد هر کدام جداگانه به بحث بپردازیم.
بخش گرافیک فنی در بازی Dark Souls تنها قسمتی است که مقدار کمی ایراد در ان مشاهده می شود و می توان به نقاط ضعفی در ان اشاره کرد و در واقع تنها عاملی که مقداری از امتیاز کامل این بازی از نظر بنده می کاهد همین بخش است. عمده ترین این ایرادها، افت فریم در بازی است که گاها در برخی صحنه ها به شدت وجود دارد و صحنه بازی را کاملا برای شما به صحنه آهسته تبدیل می کند! در صحنه های شلوغ بازی و به ویژه هنگامی که افکت های سنگین آتش و … در صحنه بازی وجود دارند، گاها (نه همیشه) شاهد این هستیم که فریم ریت بازی به شدت افت می کند و از حالت عادی که در بازی بر روی ۳۰ فریم بر ثانیه قرار دارد بسیار پایین تر می اید. دیگر مورد ریز منفی که می توان در گرافیک فنی به ان اشاره کرد برخی تکسچرها و بافت های بی کیفت در بازی هستند که به خصوص وقتی نزدیک ان ها می شوید کیفیت پایین آن ها کاملا به چشم می آید.
شاید بگویید که این عنوان یک بازی نسل هفتمی بوده است و برای همین برخی بافت ها بی کیفیت بوده اند اما باید اشاره کنم که معیار سنجش بنده نیز همان ترازوی نسل هفتم است و در واقع برخی بافت ها و تکسچرهای بازی نسبت به همان نسل هفت هم در سطح پایین تری قرار داشتند و در نسل ۷ نیز شاهد بافت های با کیفیت تری نیز بوده ایم. این دو مورد تنها و تنها ایرادات بازی نه تنها فقط در بخش گرافیک بلکه در تمامی قسمت های آن محسوب می شوند و به هیچ عنوان شاهد نقطه ضعف دیگری در Dark Souls نبوده و نیستیم. “نورپردازی بازی در سطح بسیار بالایی انجام شده است و تلالو زیبای اشعههای نور بر دنیای بازی جلوه بسیار زیباتری به آن میبخشد. عمق و افق دید بازی نیز بسیار عالی و چشمنواز است و گاهی ایستادن در بازی و خیره شدن به دوردستها، مناظر، قصرها و بناهای عظیمی که در دوردستها دیده میشوند بسیار لذتبخش و جذاب است.
همواره و همواره در طول دوره زمانی که سری سولز با عنوان Demon’s Souls پای به دنیای بازی های رایانه ای گذاشت، گرافیک و طراحی هنری عناوین این سری جزو برترین ها، زیباترین ها و هنرمندانه ترین ها نه تنها در دوره انتشار بازی بلکه در تاریخ بازی های رایانه ای بوده و هستند و باید اعتراف کنم گاهی این طراحی ها به حدی هنرمندانه و جنون امیز بوده اند که مانند برخی زمان ها که در بازی بایوشاک می ایستادم و تنها رپچر را تماشا می کردم و اشکی در گوشه چشمانم جمع می شد، من را مات و مبهوت خود کرده اند و قطره اشکی از ذوق بر چشمانم نشانده اند. شاید بهترین جمله در مورد طراحی و گرافیک هنری بازی Dark Souls جمله ای باشد که قبلا در مورد این سری برای شما عزیزان مطرح کرده ام و بازگویی آن خالی از لطف نخواهد بود. “از منظر طراحی هنری که واقعا اگر چیزی نگویم بهتر است. واقعا نمی دانم که طراحان هنری این سری چه در سر دارند و چگونه این حجم از نبوغ و خلاقیت را در ذهن خود حمل می کنند! واقعا می توان گفت که طراحی محیط و مراحل و دنیای بازی و از آن مهم تر طراحی دشمنان و باس های بی نظیر بازی به هیچ عنوان از یک ذهن سالم و معمولی برنمی آید و زاییده یک ذهن مریض از نبوغ و جنون است که می تواند چنین اشکال و موجوداتی را در ذهن خود حتی متصور شود.
به واقع در خصوص طراحی دشمنان و باسهای بازی تنها کاری که میشود انجام این است که به احترام طراحان بازی و نابغهای به نام هیدتا میازاکی بایستیم و کلاه از سر برداریم و اذعان کنیم که دیگر از این بهتر امکان ندارد! هر چقدر که طراحی هنری محیط و دنیای بازی درجه یک و فوقالعاده است، طراحی دشمنان و باسها از آن هم بینظیرتر است و انسان به هنر طراحان این موجودات غبطه میخورد و البته لذت میبرد که میتواند با چنین موجودات مخوفی درگیر شود و با آنها مبارزه کند. در نهایت باید گفت بازی Dark Souls از منظر گرافیکی به خصوص از نظر هنری یک شاهکار محض است و البته در بخش فنی نیز بسیار خوب عمل می کند اما یکی دو مورد منفی که خدمت شما عزیزان عرض کردم، باعث می شوند تا مقدار کمی از امتیاز نهایی بازی برای این بخش کاسته شود، البته فقط مقدار کمی، زیرا که این ایرادات به تجربه و لذت شما از بازی به جز در مواقعی بسیار نادر، خدشه ای وارد نمی کنند.
تمامی مواردی که تا به امروز در خصوص گیم پلی و مبارزات بازی های مختلف سری سولز برای شما مطرح کرده ایم کاملا در مورد Dark Souls نیز صدق می کنند و در واقع گیم پلی این بازی، تکمیل کننده روند گیم پلی بی نظیر Demon’s Souls بود که با رفع ایرادات ریز آن تبدیل به یکی از برترین و بالانس شده ترین گیم پلی ها در کل عناوین نقش آفرینی تاریخ شد. از نسخه اول Dark Souls تا به امروز که ۳ گانه این عنوان به پایان رسیده است شاهد تغییر زیاد و بنیادی در گیم پلی و قوانین دنیای این سری نبوده ایم و به قدری این سیستم چه در بخش مبارزات و چه در سایر موارد مربوط به گیم پلی، در نسخه اول بی نقص و عالی کار شده بود که دیگر تا پایان ۳ گانه نیازی هم به تغییر نداشته است. گیم پلی بازی بسیار روان است و البته نسبت به سایر بازی ها شاید کمی کند به نظر برسد ولی این جزو خاصیت های این سری است که مبارزات کمی آهسته تر ولی تاکتیکی تر دنبال می شوند و البته این موضوع به وزن کوله پشتی شما هم بستگی دارد. هر چه زره ها و سلاح های سنگین تری بپوشید، دویدن و چابکی شما کاهش می یابد و این موضوع شالوده مبارزات بازی را شکل می دهد و تفاوت کلاس های مختلف بازی بسیار به این مورد مربوط هستند.
سیستم گیمپلی و مبارزات در عناوین مختلف سری سولز به معنای واقعی کلمه شاهکار و بینظیر است. در بازی Dark Souls نیز به مانند تمامی عناوین بعدی و بازی قبلی آن، این گیم پلی است که حرف اول و آخر را می زند و در کنار طراحی هنری فوق العاده بازی، فضایی بکر را برای بازیبازان فراهم آورده است تا با خیال راحت بمیرند! عمق مبارزات در این عنوان بسیار بالاست و این حس رضایت بسیار عمیقی را به بازیباز می دهد. سری سولز در بخش گیم پلی با مکانیسمها و نوع مبارزات خاص خود توانسته است تا نوع جدیدی از سیستم سختی را به دنیای بازیها معرفی کند و تبدیل به یکی از اعتیاد آورترین و در عین حال دشوارترین سیستم های مبارزات در تاریخ بازیهای رایانه ای شود که در آن ها سخت شدن بازی تنها بر اثر زیاد شدن تعداد دشمنان و بیشتر شدن خط سلامتی آن ها نیست بلکه هوش مصنوعی بسیار بالا و تاکتیک داشتن ان ها در مبارزات است که باعث می شود حتی مبارزه با یک دشمن حتی معمولی در بازی نیز زیاد اسان نباشد و اگر دقت نکنید همان دشمن نیز شما را خواهد کشت. دشمنان بازی بسیار سرسخت هستند. چیزی به اسم دشمن ضعیف در بازی وجود ندارد و کوچک ترین دشمنان با ۲ یا ۳ ضربه کاملا نوار سلامتی شما را به پایان می رسانند. باید کاملا به حملات و ضربات هر دشمن در بازی دقت کنید و الگوی خاص حملات وی را یاد بگیرید تا متوجه شوید که چه زمانی برای فرود آوردن ضربه به آنها مناسب تر است. مثلا شاید یک دشمن از یک کمبوی ۳ ضرب استفاده کند ولی ۲ ثانیه بعد از اتمام این کمبو، زمان در دسترس شماست تا به قبل از این که دوباره خود را برای حمله بعدی جمع و جور کند، به وی ضربه بزنید که این مسئله البته در مورد باس فایت های بازی نیز صادق است. به طور کلی مبارزات بازی بر اساس یاد گرفتن الگوی حملات دشمن هستند و این مهمترین نکته در مبارزات فوق العاده نفس گیر و جذاب بازی است.
باس فایت های بازی از برترین های تاریخ بازی های رایانه ای هستند و این مبارزات در اوج هیجان و سختی و اضطراب دنبال میشود. در Dark Souls به مانند تمامی عناوین بعد از آن، شاهد تغییر کاربری دادن باس ها در میانه نبرد و برحسب میزان خط سلامتی شان هستیم. این تغییر الگوی حملات باس ها که بعد از این بازی تاکنون در تمامی نسخه های بازی وجود داشته، سیستمی است در راستای سخت تر کردن بازی که بر روی رفتار باس های بازی تاثیر می گذارد و باعث تغییر در عملکرد آن ها می شود تا با کمتر شدن خط سلامتی الگوی جملات آن ها نیز تغییر کند و حملات سخت تر و مرگبار تری را بر روی بازی باز اجرا کنند تا کار وی برای شکست آن ها سخت تر شود و استرس بیشتری نیز گریبان وی را بگیرد. مشاهده این که تنها مقدار کمی از خط سلامتی یک باس خوفناک باقی مانده است ولی وی آن قدر وحشی شده است که حتی اجازه این که یک حمله به او بزنید را به شما نمی دهد بسیار استرس زا است!
Dark Souls از همان روند همیشگی و فوق العاده طراحی مراحل که در بازی های بعدی نیز مشاهده کردیم، برخوردار است و در واقع به نوعی پایه گذار این سیستم دنیای پیوسته و مربوط به هم در این سری بود که البته از بازی Demon’s Souls آغاز شده و در Dark Souls به نوعی بلوغ رسیده بود. روند طراحی مراحل و مسیر های مختلف بازی و راه هایی که در ادامه به یکدیگر متصل خواهند شد، به بهترین شکل در بازی وجود دارند. همیشه در عناوین سولز شاهد دنیایی بوده ایم که در ابتدا با راه هایی متفاوت و مسیرهای مختلف ما را به جلو هدایت می کند اما بعدا در بازی با هوشمندی هر چه تمام تر و مثلا از طریق یک درب که قبلا قفل بوده است ناگهان یک میانبر بی نظیر برای ما درست می کند تا مقدار بسیار زیادی در طی مسافت ها در بازی صرفه جویی شود و مثلا از ابتدای یک مرحله به انتهای ان برویم، البته باید یک بار این راه را کامل رفته تا آن را باز کنیم. در واقع دنیایی کاملا پیوسته و بی نظیر را در عنوان Dark Souls شاهد هستیم که به نبوغ هر چه تمام تر راه ها و مراحل مختلف را به یکدیگر ربط می دهد و دنیایی پیوسته خلق می کند که شما را از این پیوستگی و نبوغ در طراحی مراحل شگفتزده خواهند کرد. کلاسهای مختلف به خوبی بالانس شدهاند و بازی کاملا شما را در مسیر خلق و پیشبرد مراحل با کلاس و استایل مورد علاقهتان یاری میکند و هیچ برتری یا اجباری در روند ارتقای شخصیت خود مشاهده نخواهید کرد. در نهایت باید گفت عنوان Dark Souls در بخش گبم پلی، بهترین عملکرد خود را دارد و در واقع به مانند نسخه قبلی این بازی و عناوین بعدی، گیم پلی و مبارزات بازی است که نقطه برتری این سری بر رقبا است و شاهد یکی از اعتیاد آورترین گیم پلی ها و مبارزات در تاریخ هستیم که شدیدا بر پایه سیستم پاداش و جزا بنا نهاده شده است و همین موضوع در هر چه جذاب تر کردن آن نقش مهمی را ایفا کرده است. Dark Souls در بخش گیم پلی به راحتی و بدون هیچ شکی نمره کامل را دریافت می کند و در این بهش کاملا بی نقص است.
به طور کلی سری عناوین سولز هیچ گاه و در هیچ نسخه ای، حتی ایراد کوچکی نیز در زمینه صداگذاری و موسیقی نداشته اند. در Dark Souls نیز سازندگان بازی در بخش صداگذاری و موسیقی نیزسازندگان بازی موفق عمل کرده اند و ایراد خاصی بر آن ها وارد نیست. دربازی چندین شخصیت مختلف حضور دارند که هر کدام تا آخر بازی در صورتی که با آن ها صحبت کنید دیالوگ های زیادی دارند و به بهترین شکل این دیالوگ ها را بیان می کنند. شخصیت هایی بسیارعجیب و غریب با ظاهرهایی عجیب و اهداف و نیت هایی بعضا پلید که صداگذاران آن ها موفق شده اند به شکلی عالی این عجیب بودن را در صدا وحرف زدن آن ها نیز پیاده کنند وطوری با حالتی مرموز و عجیب صحبت می کنند که کاملا حال و هوای مرموز بازی به شما نیز منتقل شود و علاقمند شوید که بدانید آنها چه می گویند! صدای شمشیرها و تبرها و به طور کلی سلاح ها، سپر ها، هیولاها و دشمنان بازی نیز به خوبی صداگذاری شده است و کاملا با یکدیگر متفاوت هستند و حس و حال ضربه با هر اسلحه و حتی حس سبک و سنگین بودن آن نیز به شما انتقال خواهد یافت.
در بخش موسیقی باید گفت در متن بازی و در محیط آن موسیقی خاصی به گوش می رسد و یا با حالتی بسیار محو در پس زمینه به گوش می رسد که اتفاقا اصلا هم ایرادی به این امر وارد نیست زیرا که حال و هوا و طراحی دنیای بازی طوری است که باید حس تعلیق به شما دست بدهد و این نبود موسیقی و صدای خاصی در متن بازی به القای بیشتر این حس تعلیق کمک بسیاری می کند و تنهایی و خوف بودن در این دنیای بیرحم وقاتل را هر چه بیشتر در وجود شما نهادینه می کند. در زمان باس فایت ها اما موضوع کمی فرق می کند و هنگام مبارزه با آن ها شنوای موسیقی هایی حماسی هستیم که هیجان شما را بیشتر می کنند و باعث می شوند نبرد، بسیار بزرگتر و دشمن بسیار قدرتمندتر در نظر شما جلوه کند، البته بدون موسیقی هم باس به اندازه کافی قدرتمند هست ولی خب این را هم اضافه کرده اند تا بیشتر استرس بگیریم. تصور کنید که یک باس عظیم الجثه در محیط در حال حرکتی آرام به سمت شماست و با ابهتی خاص خود را برای حمله ای برق آسا به شما اماده می کند و در همین حال هم موسیقی حماسی با حالتی مرموز که گویی منتظر یک انفجار است در حال پخش شدن است و این استرس شما را چند برابر می کند و باس را بسیار مخوفتر در نظر شما نشان می دهد. به طور کلی به مانند سایر بخش های بازی، در موسیقی و صداگذاری Dark Souls نیز موردی منفی مشاهده نمی شود و هیچ گونه ایراد خاصی بر آن وارد نیست. Dark Souls در این بخش نیز یک عنوان کامل است و شایسته دریافت نمره کامل از این قسمت است.
بگذارید خیلی راحت نتیجه گیری کنم. هر آن چه که یک علاقمند به بازی های اکشن نقش آفرینی می خواهد در بالاترین کیفیت خود در Dark Souls وجود دارد و هیچ کس را ناامید نخواهد کرد، مگر کسانی را که از چالش و سختی فراری هستند. اگر اهل آسان بازی کردن و خط سلامتی پرشونده و .. هستید تا همین جای مقاله را نیز نباید مطالعه می کردید. Dark Souls دنیای شما نیست. Dark Souls مبارز هاردکور می طلبد، مبارزی در طلب چالش. اما کافیست که با آن خو بگیرید تا ببیمید که چه سخاوتمندانه پاداش صبر و مقاومت شما را می دهد. در اصل همین سیستم پاداش و جزای عالی بازی است که آن را اعتیاد آور می کند زیر در عین این که بسیار بی رحم است، بسیار نیز بخشنده عمل می کند و پاداش های بی نظیری به شما پس از گذراندن چالش های مرگبار می دهد. Dark Souls بهترین نقطه شروع برای کسانی است که می خواهند به تازگی پای به این سری بگذارند و خود را در آن غرق کنند. دقیقا نمی دانم اما تعداد افراد بسیار زیادی را تاکنون به سمت این سری فرستاده ام و به خاطر اعتماد به حرف من مشغول انجام Dark Souls شده اند و بدون اغراق می گویم، یک نفر، حتی یک نفر از آن ها هم نبود که ناامید بازگردد و از آن رضایت نداشته باشد بلکه بسیاری از آن ها که بعد از چند وقت با آن ها صحبت کردم اعتراف کردند که این سری تبدیل به یکی از برترین عناوین زندگی آن ها نیز شده است. Dark Souls عنوانی است که جادویی در خود دارد که شما را به خود جذب کرده و در دنیای خود غرق می کند. Dark Souls را یا همان ابتدا رها می کنید (که اشتباه بزرگی می کنید زیرا مقداری صبر همه چیز را عوض می کند) و یا طوری عاشق آن می شوید که تا همیشه در قلب شما خواهد ماند. بگذارید این گونه بگویم : “خواهش میکنم، خواهش می کنم خود را از لذت تجربه یکی از برترین عناوین تاریخ محروم نکنید”
Dark Souls ذات هنر است، یک تابلوی شاهکار از طراحی دنیایی که مانند ان را ندیده اید، یک اثر هنری از طراحی موجوداتی که تنها ذهنی مریض از نبوغ قادر به تصور و خلق آنهاست. Dark Souls ریسمان امیدی بود در دوره به قهقرا رفتن بازی ها، در دوره تکرار و تکرار و تکرار، در دوره آسانی خنده دار بازی ها، در دوره اسم های متغیر و محتویات کاملا یکسان. Dark Souls تبلور ذات هنر در قالب دنیایی مخوف و مرده و در پوشش هیولاهایی است بدون ذره ای رحم و بخشش. Dark Souls هنریست تشنه به خون، تشنه برای اهدای مرگ به شما، در عطش کشتن و نابود کردن اما به زیبایی هر چه تمام تر. آبا گمان می کنید مرگ زیبا نمی شود؟ آیا نمی توان عاشق مرگ شد؟ باور کنید شدنی است… خود را به Dark Souls و دستان میازاکی بسپارید تا با زیباترین و عاشقانه ترین مرگ دنیا آشنا شوید. مرگ در جای جای Dark Souls جاریست و جالب است که نمیخواهید ذره ای، حتی ذره ای این مرگ از بازی رخت بربندد… همین مرگ جاریست که ما را عاشق کرده است.
شمشیر بردارید، عزم کنید، اراده را بر تیغه شمشیر خود ارزانی دارید و قدم بردارید. سرخوشانه نغمه مرگ بخوانید و به اغوش Dark Souls بروید… هر بار شکستم دهی قویتر باز می گردم… آنقدر شکستم بده تا پولادین شوم و غیر قابل کشته شدن… می میرم… چه خیال… باز می گردم، بار دیگر قدرتمندتر، بعد از آن هم قدرتمند تر تا زمانی که افسانه را کامل کنم… ّبه آغوشت می آیم مرگ… آغوش بگشا که برای کشتنت می آیم… برای کشتن مرگ… من مبارز تاریکی هستم و مرا از مرگ هراسی نیست که جان خویش را هر روز در رودخانه مرگ می شویم… من خود مرگم… از من بترس مرگ… به دنیای ارواح تاریک آمده ام… به میعادگاه مرگ… به دنیای زاده نبوغ و جون…
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
دست شما درد نکنه آقای آقابابایی مثل همیشه عالی بود … :heart:
________________________________________________
« هر بار شکستم دهی قویتر باز می گردم … » :yes: :yes:
درود بر شما علی جان. خیلی ممنونم.
سلام آقای آقا بابایی.چرا راجع به اسماگ و ارنستین چیزی ننوشتید؟یا حداقل تو عکس ها نیاوردید؟ 😐
😐
سلام خدمت شما.دیگه توی ویدئو و .. خیلی زاجع بهشون گفته بودم. نیازی ندیدم بازم بگم.
یه پیشنهاد هم دارم.چون شما تجربه زیادی در انجام بازی های مختلف دارید به شما میگم.میدونید که با اومدن صنعت بازی های ویدیوای NPC هایی بنام باس معرفی شدن.بعضی هاشون خیلی سخت بودن(The End,سایکومانتیس,اسماگ و ارنستین و…)بعضی هاشون بیاد موندنی(بیگ باس,شدو او کلوسوس,پوزیدون و …)بعضی هاشون هر دو رو داشتن(ورجیل,زئوس,نیملس کینگ و …)این مقاله برا گیمفا واجبه :-))
سلام آقای آقابابایی دمت گرم برای این بررسی ها من اول بلاد بورن و تموم کردم بعدش یه راست اومدم نسخه سه دارک سولز ول کن دارک سولز نیستم یه سری میان میگن بلاد بورن از دارک سولز ۳ سختره چرا واسه من نبودش من بلاد بورن و با لول ۹۲ تموم کردم ولی دارک سولز ۱۲۵ رسوندم سخترین باس هم برادران لرد بودش جالبه سیندر و راحت تر زدمش تو DLC این خواهره خیلی زور زیاده . وای به نظرم خفن ترین باس فایت گرگه هستش تو آریاندل از نظر طراحی مخصوصا آهنگی که میزنه.
درود بر شما. خیلی ممنون از شما. لطف دارید. بله دیگه یه نسخه الین بازی رو بری توش دیگه غرق همش شدی.
بازی بسیار جالبیه ولی من بلدش نیستم
دارک سولز ۲ رو به زور تا باس دوم رفتم
بعضی از عکس ها شبیه مجولا تو دارک سولز ۲ هستش
بابت مقاله هم ممنون
:heh:
درود بر شما. خیلی متشکرم.
پس احتمالا بلد هستید ولی زیاد علاقه خاصی به بازی و سبکش ندارید.
دوستی که تازه دنبال نقد بتلفیلد ۱ هستن باید بگم نقد اون بازی در زمان عرضه منتشر شد مثل همه بازی های دیگه. نقد دیس انرد ۲ فردا و نقد واچ داگز ۲ دوشنبه منتشر خواهد شد تا حتی یه بازی هم بدون نقد بسیار سریع و به موقع نمونده باشه. لیست مقالات رو ملاحظه بفرمایید بعد بگین نقد بتل ۱ بنویسید. بازی های که نقد ندارن هم همگی کاملا روی سایت قرار خواهند گرفت تا ارشیوش کامل بشه. مخصوصا سایتی که من سردبیرش باشم دیگه باید لااقل نقد ۴ بازی سولز رو داشته باشه. نقد نسخه دوم هم در راهه.
ممنون بابت مقاله.مثل همیشه عالی بود.میشه بگید نقد واچ داگز رو کی می نویسه؟ ?:-)
ممنون از شما. لطف دارید. نقدش رو یه نویسنده توانا می نویسه. اقای دهقانی.
ممنون که جواب دادید. :yes: عالی شد :inlove:
معذرت میخوام جناب آقابابائی اخه من خیلی تو سایتتون دنبال نقد بتل گشتم اما پیدا نکردم نقد کال اف رو دیدم ولی اینو ندیدم ببخشید قصد جسارت نداشتم مسلما سایت گیمفا بهترین سایت خبر رسانی بازی های رایانه ای تو ایران و خاورمیانه هست با وجود نویسندگان توانایی مثل شما-سری دارک سولز و بلدبورن انقد سخته جرات نمیکنم برم سمتش بازی کنم اصلا
درود بر شما. خواهش میکنم. مرسی از نظر خوب و دلگرم کننده تون. مطمئن باشید که نقد تمام بازی های جدید رو براتون به موقع قرار میدیم و تا بازی های روز دنیا نقد نشن و تو برنامه نقد سریع نباشن من اروم نمیشم. باید همه بازی های بزرگ براتون زود نقد بشه چون غیر از این شایسته شما دوستای عزیزم نیست.
من هنوزم نمی تونم درک کنم چرا این بازی (نسخه۳) تو لیست نامزدها بهترین بازی سال نیست . یا بازی های دیگه ای که مثل دیز انرد یا فورزا حداقل حقشون هست که تولیست باشن .انچارد که بدون شک حقش هست که گوتی بشه
اقا سعید این نقد رو عمدا الان گذاشتی اعصابمون بیشتر خورد بشه 😀 دست درد نکنه اما حالا نظر خودت چیه در مورد نامزدها
واقعا منم از دیشب تو هنگم که چطور ۳ نباید باشه ولی دووووم باید کاندید بازی سال!!!!!!! باشه. دوووم عالیه ولی نه در حد بازی سال. تو این لیستی که اینا دادن و من میبینم که هیچ کدوم نصف قدرت انچارتد رو هم ندارن.
این نقد خیلی وقت بود قرار بود بره به همراه نقد نسخه دوم. زبطی به دیشب نداشت ولی خب همزمان شد که دلمون کباب شه!!
اقای بابایی امثال TGA میخواد بازی هایی که از نظر گیم پلی در حد اعلاء بودن رو بسنجه و حقیقتا امثال شوتر اول شخصی رو نداشتیم که بتونه یک شوتر اول شخص با اصالت و کلاسیک رو در حد دووم عرضه کن و اگر دووم گوتی نشه قطعا بهترین شوتر سال میشه چون با دووم نشان داد المان های قدیمی هنوز جذابن و هنوز تاریخ انقضا شون سر نرسیده
صد درصد در مورد دوووم باهاتون موافقم و اتفاقا نقد دووم رو هم خودم نوشته بودم و بازی بی نظیری بود ولی خب به نظرم مثلا دیس انرد ۲ خیلی بیشتر میتونست باشه. دارک سولز ۳ می تونست. دوووم فوق العاده اس ولی واقعا بهترین شوتر امسال لاالق به نظر من اوورواچه
نوشته های شما باعث شد تا من به سری عناوین سولز اعتماد کنم و باعث شد یکی از بهترین بازی های عمرم رو تجربه کرده باشم…..
واقعا مرسی و ممنونم ازتون…….
سلام خدمت شما. باور کنید که خیلی افراد مثل شما این کارو کردن به حرف من و خدا رو شاهد می گیرم که یک نفرشون هم ناراضی نبوده تا به حال که به من بگه. خوشحالم که شما هم اشنا شدیدبا این بازی و امیدوارم لذت ببرید از این سری.
بنده از شما ممنونم که به حرف من اعتماد کردید
اسپم:بچه ها واچداگز ۲ واقعان شاهکاره عالی کار شده محیط شهر و ماموریتها به نظر من از جی تی ای سرتره واقعان دمشون گرم بعد چند ماه یه بازی کامل دیدیم.مرسی حتمان تو اولویت بزارید .
اعضای تحریریه دارن تجربه میکنن و انشالله دوشنبه یا ۳ شنبه منتشر میشه
هیچ وقت نتونستم با این بازی ارتباط برقرار کنم اینقدر سخت بودش :hypnotized: ممنون بابات نقد :yes:
درود بر شما. بله خب قطعا سلیقه مهم ترین چیزه در مورد یک بازی و وقتی ادم با یک بازی ارتباط برقرار نکنه یعنی اون بازی هر چی که باشه و برترین بازی هم باشه برای اون شخص جذابیتی نداره.
ممنون از شما
نقد فوق العاده بود سعید جان، خیلی لذت بردم. خسته نباشی :yes: من دو ماه درگیر این شاهکار بودم وجذابترین لحظات گیمینگم رقم خورد، دارک سولز اول با روح و جسم من یکی شده بود و نمیتونستم ازش دل بکنم، متاسفانه با اینکه شماره های بعدی هم شاهکار بودن اما دیگه حس و حال شماره اول رو نداشتن. هنوزم موسیقی زیبای فایرلینک شراین تو گوشمه، واقعا یادش بخیر. چقدر ناامیدکننده و غم انگیز بود. تکرار شدنی نیس دارک سولز۱٫ راسی اقا سعید شما هم مثل من خوشتیپیا! 😉
درود بر محمد عزیز. خیلی ممنونم ازت محمد جان. لطف داری مثل همیشه. واقعا تک تک حرفات در مورد این بازی رو قبول دارم و عینا برای من هم اتفاق افتاده.
اقا ما به سطح شما نمیرسیم البته
سلام خسته نباشی
این همه برا دارک سولز گفتی چن خطم واسه بلادبورن بنویس
من بازیو تمومیدم ولی کاربرد اکثر ایتماش رو نمیدونم حداقل کاربرد ایتمارو فقط زحمتشو بکش
سلام خدمت شما. سلامت باشید.
برای بلادبورن هم که نوشتم قبلا. هم نقد دی ال سیش و هم یه مقاله کامل راجع به شهر یارنام . ولی چشم بازم می نویسم
شرمندم ولی واسه ایتمای بازیا باید یه مقاله جدا نوشت مهمتراز بحث گرافیکه اول داستان بعدش ایتمها وکاربرداشون…البته همه بازیا…چون واقعن خیلی کمک میکنه
جناب اقابابایی درود بر شما , مثل همیشه عالی و وسوسه برانگیز! اما یه نکته ای به ذهنم رسیده که فکر میکنم باید با تاکید و درشت نمایی بیشتر و واضحتر به دوستان نااشنا با این سری مطرح کنید و اونهم موضوع تفاوت فاحش گرافیک مثلا دارک سولز با دارک سولز ۳ یا بلادبورنه البته در طول متن اشاره ای به این موضوع شده که ملاک سنجش شما نسل هفتم هستش اما شاید عده ای تعبیر درست و منطقی از این جمله نداشته باشن و صرفا با توجه به صحبتهای متن مبنی بر شاهکار بودن طراحیها و گرافیک هنری و … تصور کنند که با یک گرافیک روز روبرو خواهند شد . واقعیت اینه که کسی که با نگاهی به بلادبورن و دارک سولز ۳ وبا اشتیاق روبرو شدن با چنین فضایی به سراغ نسخه های قبلی از دیمن سولز گرفته تا دارک سولز ۲ بره ممکنه بشدت توی ذوقش بخوره و این واقعا حیفه که گیمر مشتاق در برخورد اول تصوراتش درکل از این شاهکارها بهم بریزه واقعیت اینه که گرافیک فنی و مکانیک بازی های اشاره شده به غیر از بلادبورن و سولز ۳ با فضای ارتقا یافته و مکانیک و گرافیک پیشرفته امروز بشدت فاصله داره و شاید این موضوع برای عشاق قدیمی حتی به مانند تجدید خاطره باشه اما مطمئنا گیمری که انتظار گرافیک صیقل یافته و خارق العاده بلادبورن رو داشته باشه و بعد به سراغ نسخه های قدیمی مثل همین سولز اشاره شده در متن بره ممکنه شدیدا سرخورده بشه و این جای تاسف و حسرت داره پس فکر میکنم اگر در مورد گرافیک بازیهای این سری به غیر از بلاد و سولز ۳ یه اشنایی بیشتری برای گیمر مشتاق ولی نااشنا داده بشه نتیجه عمل که همانا درک لذت و تجربه کامل بازی برای گیمر خواهد بود بهتر محقق بشه . نکته ای بود که به ذهن این حقیر رسید مطمئنا شما خود صاحبنظر کاملی در این زمینه هستید .
سلام خدمت شما. خیلی ازتون متشکرم.
حقیقتا که چقدر زیبا گفتید و به موضوع خوبی پرداختید. کاملا حرفتون صحیحه و خب قطعا کسی که الان وسط نسل هشت بلاد و سولز ۳ دیده وقتی بره اول نسل هفت دیمونز سولز زو ببینه براش خیلی ضعیف به نظر میاد اما خب این به نظرم فقط از منظر فنی و کیفیت بافت ها و … هست وگرنه چه بسا در زمینه طراحی هنری و محیط های بازی و .. نسخه های قبل بهتر هم باشند از مثلا نسخه سوم. کسی که عاشق این سری شده باشه قطعا گرافیک فنی مقداری پایین نسخه اول سولز باعث نمیشه که بازیش نکنه و البته این رو. هم در نظر بگیرید که اینطوری نیست که ما از یه بازی سنسل ۵ داریم حرف می زنیم که بزنه تو ذوق گیمر. ما از نسل هفت یعنی یه نسل قبل میگیم که درسته خیلی ضعیف تره از لحاظ فنی ولی اصلا غیر قابل قبول برای گیمر نیست مخصوصا که سری سولز باشه با اون طراحی ها و گرافیک هنری بی نظیر.
در کل باید بگم نکته خیلی ظریفی رو گفتید که شاید در مواردی کاملا باهاش موافق نباشم ولی اصل موضوع کاملا صحیحه و اشاره خوبی کردید.
درود بر شما
به به اقا سعید نبودی چند وقت دلتنگ قلمتون شده بودیم :-))
اگه امکانش باشه و به بازی دسترسی دارید یه مقاله راهنما بنویسد که چطوری ویچر ۳ رو توی سخت ترین درجه تمون کنیم ،باتشکر :heart:
درود بر شما. ارادتمندم. شما لطف دارید.
بله میشه نوشت یه سری نکات کلیدی برای درجه سختی بالای ویچر.
ممنون از شما
مقالتون خیلی عالی بود آقای آقابابایی. من تازه برای اولین بار dark souls 1 رو شروع کردم و واقعا عالی هست و در عین حال سختی خیلی عذاب آوری داره و من قصد داشتم ادامش ندم. ولی بعد خوندن مقالتون دوست دارم برم ادامش بدم. با تشکر
درود بر شما محمد جان. خیلی متشکرم ازتون. بله بازی سخته ولی پاداش دهنده هم هست و وقتی قلق رو یاد بگیرید خوب میشه. امیدوارم اگر بار دیگه سراغش رفتید لذت ببرید
باز هم ی مقاله عالیه دیگه از اقا سعید
واقعا خسته نباشید قلمی که دارید فوق العادس واقعا لذت بخشه تمامی مقالاتتون ادم حس بازی و تو مقاله احساس میکنه
این بازی رو هم برای PC تهیه میکنم حیفه از دست بره
خیلی ممنونم از این نظر پر محبت و دلگرم کننده سهیل جان. خوشحالم که اینطور فکر میکنید و باعث افتخارمه به واقع.
بله واقعا تجربه کن سهیل جان. حیفه
واقعا این سری بازی ها خیلی خوب بودن مخصوصا bloodborne با اون بسته الحاقیش the old hunter
چن سری تا مرز شکستن دستم پیش رفتم ولی لذتی که بعد کشتن بعضی غولاش (بعد از ۱۰۰ ها بار شکست ) داشت یه چیز دیگس
فکر میکنم اقای اقابابایی هر وقت بیکار میشه میگه یه نقد دارک سولز بنویسم خخخخ
نه فرهاد جان براساس درخواست کاربرا و لیستی که دارم مقالاتی که در سایت وجود ندارن رو می نویسیم و ب از اونجایی که کسی مثل خودم نمیتونه در مورد این سری بنویسه اینا رو خودم به عهده می گیرم.
درود
با اینکه طرفدار تجربه ی این بازیا نیستم اما نقدایی که راجبشون مینویسی رو میخونم و گیم پلی مراحلشو دیدم اما خودم حوصله بازیای سختو ندارم
نقدو برسی واچ داگز ۲ هم توی لیست بیارش، دودلم برای خریدش
مگه میشه بازی جدید نباشه تو لیست. اصلا بازی جدید لیست دیگه نمیخواد خود به خود باید نقد شه زود. ممنون که میخونید مقالات رو.
خدمتتون گفتم قبل تر که دیس انرد ۲ فردا و وارچ داگز ۲ دوشنبه یا ۳ شنبه میره رو سایت
فدا
درود بر سعید نهایت عزیز، مثل همیشه متحیر قلمتون شدم که فوق العاده بود، ” دارک سولز ذات هنر است” این جمله رو باید با طلا نوشت :inlove: و البته طی ایمیلی به انتخاب کنان بازی سال فرستاد :pissedoff: از دیشب واقعا در شوکم، چطور ممکنه؟
در اخر بازم سپاس ازتون بابت این مقاله توپ، زیر تصویر ۸ یا ۹ نوشتین ” طراجی آرواره این باس” اصلاحش کنین…
پایدار بمونین.
درود بر شما علی عزیز. ممنون از لطف و حمایت همیشگیت و نظرهای زیبات. خیلی لطف داری به بنده.
واقعا دوست دارم با سازنده های بازی صحبت کنم بگم خیلی خفنید به قران!!!!!
سپاس از شما. چشم اصلاح میکنم. مرسی که گفتید علی جان.
سلامت باشید
:yes: :yes:
اول تشکر از نقد زیباتون تا اخرش رو خوندم دمتون گرم
از بازی های میازاکی ds3 و bloodborne رو تجربه کرده بودم تا اینکه هفته پیش با کلی بدبختی بعداز کلی جستجو ds2 رو گیر اوردم.منتظر نقدش هستم
یه سوال به نظرتون دلیل اینهمه تفاوت تو درجه سختی بین ds3 با ds2 یا شاید ds چی بوده؟
چون من dragonrider هم با بدبختی زدمش در حالی که باس اول ds3 درحد یه npc ساده بود!!!
درکل به نظرم میازاکی یه روند عامه پسند کردن رو درپیش گرفته
سلام خدمت شما. خیلی متشکرم ازتون. لطف دارید.
واقعا که بازی خوبی رو پیدا کردید. بهترین بازی در کل این سریه به نظر من نسخه دوم. نقدش نوشته شده اس و منتشر میشه حتما.
والا با این حرفتون موافق نیستم. برای کسانی که نسخه های قبلی رو بازی کردن اسون تر به نظر رسیدن بازی به خاطر تجربه بیشتریه که اونها کسب کردن در این سری. ولی جدا اینطور نیست که ۳ نسخه بازی از نظر سختی با هم تفاوت فاحش داشته باشن. اب دیومنز سولز خیلی تفاوت دارن و واقعا اسونترن ولی این ۳ تا با هم اصلا تفاوت زیاد ندارن. باس اسون دارن سخت هم دارن. یکی باس اولش اسونه یکی باس دومش و… اما خب نمیشه گفت یه بازی خیلی از بقیه اسونتره و میازاکی انصافا نرفته به سمت همه گیر شدن بازی هاش. بازیبازها بیشتر بلد شدن بازی ها اسون نشدن.
اما کلا سخت ترین بخش توی بخش های این سری دی ال سی های سولز ۲ هستن که برخی بدترین باس های سری رودارن که اشک ادم رو در میارن.
خیلی هم عالی منتظر نقدتون هستم
حرف شما درست ولی به هرحال تا اینجایی که من رفتم سخت ترین بازی عمرم بوده ds2
خداروشکر که نسخه نسل هشت فول dlc هست 🙂
فقط امیدوارم وسطش جا نزنم
فوق العاده است این بازی …. راستی سعید جان میشه لطفا توضیح بدی چه طور میشه Dark lord ending رو گرفت بعد اینکه gwyn رو کشتی باید چی کار کرد؟
درود بر شما امیر جان.
والا به خدا اصلا یادم نیست با جزییات که نسخه اول چطوری می گرفتی این پایان رو.
درود بر شما اقا سعید به خاطر نقد زیبایی که نوشتید.حقیقتا قبل از اینکه شما به سایت بیایید من نسبت به بازیهای میازاکی تنفر داشتم ولی با مقاله های فوق العاده شما علاقه ی عجیبی به بازیهاش پیدا کردم.تا جایی که دارک سولز ۲ و بلاد بورن جزو برترین بازیهام هست.راستی من چند وقته نبودم تازه فهمیدم شما یکی از اعضای خانوده تون رو از دست دادید.من از طرف خودم لازم دونستم به شما تسلیت بگم.غم اخرتون باشه.راستی پیشاپیش گوتی شدن آنچارتد رو به همه گیمرها مخصوصا شما تبریک میگم 😀 ماشالا بزنم به تخته چقدر هم خوشتیپ. هستین تو عکس 😀 .میخواستم بپرسم مثل سال قبل شما برنامه دارید که نویسنده ها و شخص شما برترین های امسال و گوتی امسال رو انتخاب کنن؟اگه بشه عالی میشه.اگه لطف کنید میخواستم در مورد برترین استدیو های تاریخ هم مقاله بنویسید.یا تشکر از شما :rose:
درود فراوان بر شما. واقعا ازتون ممنونم. خیلی لطف دارید. باعث افتخاره که به حرف من اعتماد کردید و سراغ بازی سولز رفتید.
خیلی خیلی ازتون ممنون به خاطر هم دردی. بله پدربزرگ خوبم رو از دست دادم که به واقع هیچی از پدر و مدرم کم نداشت برام. مرسی از شما. انشاله عزیزانتون رو سلامت براتون نگه داره خدا.
اختیار دارید. چشماتون خوب میبینه.
بله حتما هفته بعد داریم این مطلب رو و میذاریم براتون. چشم این موضوع رو هم نوشتم
باز هم ممنون
اقا سعید بازم مثل همیشه عالی هست و بدون مشکل.
فقط یه چیز اونم اینه که عکس هفتم فک کنم که زیرش نوشتی طراحی هنری بازی هیچگاه کهنه نخواهد شد… هنر زیبایت از بازی دارک سواز دو هست بهتره که عوض شه اابته اگه تمکان ویرایش هست.
بازم می گم ممنون خیلی گلی در وصف مقالتونم باید بگم عالیییییییبببیییییییه
درود بر شما. یک دنیا ممنونم. لطف کردید که خوندید مقاله رو.
چشم حتما اصلاح میشه.
من از شما ممنونم به خاطر لطفتون.
عاشق شدن زیباست حتی اگر عاشق یک بازی رایانه ای باشید. عشق چنان شور و حالی به شما می دهد که از خود بیخود می شوید و لذتی می برید که گویی هیچ گاه در تمام زندگی طعم چنان لذتی را نچشیده اید
یعنی این جمله من را نابود کرد اصلا حرفی ندارم سپاس بابت تمام مقاله های خوبتون
دست شما درد نکنه سعید آقا.مقالاتتون هر روز داره بهتر میشه. :yes: :yes: :yes:
درود بر شما. نظر لطف شماست. برای شما هر روز باید بهتر شیم
یه اشتباه باور نکردنی از شما داخل این ویدیو برترین باس فایت های سری سولز وجود داره که اصلا باورم نمیشه gwyn,lord of cinder باس فایت نهایی دارک سول یک هست نه دو واقعا فکر کنم کسی که دوبله کرده خودش اصلا بازی نکرده و نمیدونه دارک سولز چیه
نه اون یه اشتباهه از من که بعد از ویدئو تازه متوجهش شدم. توی صحبت کردن خیلی سریع حواسم نبوده و گفتم ۲٫ عذر میخوام ازتون.
با تشکر فراوان از آقایه آقا بابایی عزیز،در مورد نقد که مثل همیشه بی نقص و فوق العاده بود و در مورد بازی هم فقط میشه گفت شاهکاری تکرار نشدنی
در ضمن آقا سعید دیدی دارک سولز ۳ رو نامزد بهترین بازیه سال نکردن 🙁 اوورواتچ و اینساید و آنچارتد رو مطمئن بودم ولی دووم رو نه
بله متاسفانه. هم سولز ۳ و هم دیس انرد۲ باید می بودن. ولی خیلی حیف شد
تشکر خیلی زیاد از شما. . همیشه لطف دارید به من.
باز هم سعید آقابابایی و باز هم دارک سولز دستت درد نکنه آقا سعید مثل همیشه عالی نقد dishonored 2 رو هم بی زحمت بذارین دارم زندگی میکنم با این بازی :X-P:
درود بر شما. خیلی متشکرم ازتون. نقد دیس انرد ۲ فردا براتون قرار میگیره. الحق که تونم شاهکاره
ایول داری آقا سعید دمتون گرم :rose:
با سلام اقای بابایی متاسفانه من نقد هنوز نخوندم چون تازه دیدم اما یک سوال بود که همیشه دوست داشتم ازتون بپرسم.با اینکه یکجورایی قبلا اشاره کردید.
میخواستم بدونم برای شما که از با تجربه ها سری دارک سولز هستید سه باس سخت هر سری کدومها بودن براتون.
با تشکر.
ا اجازتون منم نظرم را بگم.
dark souls 1
۱٫Knight Artorias=fبهترین باس کل سری برای من.شاید بعد از ۱۰ دفعه مبارزه شکستش دادم اما بی نهایت نبرد نفس گیر و زیبای بود.
۲٫Dragon Slayer Ornstein & Executioner Smough=چاقه خیلی بی عرضه بود عکس لاغر که لذت بردم از نبرد با اون.
۳٫Manus, Father of the Abyss=عوضی
۴٫Gwyn, Lord of Cinder=به عنوان باس اخر انتظارم بیشتر بود.
۵٫Sif, the Great Grey Wolf=باس سختی نیست اما مبارزه با اون واقعا غم انگیز بود وگرنه Black Dragon Kalameet لایق این رتبست.
Dark Souls III
اینو بگم که اگه Yhorm the Giant نسبت به Storm Ruler ضعف نمیداشت سخت ترین باس کل تاریخ میشد.میزان جان Yhorm دارای ۲۸٫۰۰۰ واحد که حتی منی که تقریبا لایو ۵۵ داشتم با شمشیری که لایو ۷ بود حریفش نشدم.یکی دو دفعه تا اخر خونش رفتم اما ناگهان ورق برگشت و شهید شدم.بیش از ۲۰ دفعه باهاش جنگیدم.
۱٫ Nameless King=نامرد خیلی باس با ابهتی بود.فقط ابهتش برای شکست خوردنم کافی بود.دومین باسی که رفتم لایو را ببرم بالا.
۲٫Soul of Cinder=نامرد مگی میمرد.خیلی قشنگ مبارزه میکرد.بنظرم این باس باس اخر دارک سولز ۱ میبود.
۲٫ Lothric, Younger Prince & Lorian, Elder Prince=اگه پشت دیوارا قایم نشیم بهتون نشون میدن با کی طرفین.این باس نه تنها سخته بلکه نبرد ی غم انگیزی هم هست.بنظرم اگه Lorian روی پاهاش بود شاید ما باس زانو میزدیم.دی
۴٫Sister Friede=لایق رتبه ۲ هم هست و ولی به دلایلی…اولش چون زن بود دست کمش گرفته بودم.اما واقعا باس سختی بود.
۵٫Pontiff Sulyvahn=بعد از ۱۰ دفعه شکست خوردن رفتم پی کارم.رفتم دوپینگ کردم بعدش لهش کردم.
۶٫Ancient Wyvern=نبرد تن به تن و طولانی بود نه ناجوانمردانه.
۷٫ Abyss Watchers=اولین باس سخت نسخه ۳٫
درود بر شما. انشالله بخونید و راضی باشید.
والا از هر بازی نمیتونم بگم الان ولی کلا ۳ تا باس سخت من که تو ویدئو هم گفتم ارنستین و اسماگ ، فوم نایت و نیملس کینگ بودن.
هییی ادم بیوگرافی ارتوریاس رو میخونه بغض تو گلوش جمع میشه.چجوری برای نجات رفیق گرگش خودشو فدا کرد :yes:
_
خیته نباشی اقا سعید.قرار بود مارو از این بلاتکلیفی که نظراتم کلش میره برا بررسی در بیاریا چیشد؟
درود بر شما. سلامت باشید. خیلی ممنونم.
والا در اوردم از بررسی . نمیدونم چرا باز میگید میره. الان پس چطوری منتشر شده نظرتون؟
والا خودمم نمیدونم
سلام جناب آقابابایی عزیز،ممنون برای این مقاله عالی ،شاید باورنکنید از روزی که daemon souls ,darksouls2 و Bloodborne رو بازی کردم هیچ بازی دیگه آی نمی تونم بازی کنم یعنی بقول خودمون هیچ بازی دیگه ای حس من رو ارضا نمیکنه
سلام و درود بر شما سعید جان. خیلی ممنونم ازتون. کاملا کاملا درکتون میکنم و واقعا دیگه بازی برای ادم مثل اینا نمیشه
آقا سعید من از عناوین نقش آفرینی خوشم نمیاد ولی شیفته دارک سولزم بازی خاص و با ابهتی هست
درود بر شما. والا کاملا حرفتون قابل درکه برام چون این بازی فرق داره با کل بازی های دیگه
اول از همه ممنون آقای آقابابایی بابت مقاله ی خوبتون…
امروز اینو خوندم الان داشتم یوتیوب میگشتم که به یه ویدئوی فوق العاده جذاب و جالب برای طرفداران سری سولز برخوردم پیشنهاد میدم حتما ببینید…البته اگه قبلا ندیدید باور کنید برای طرفدارای این سری خیلی جذاب خواهد بود… 😉
https://www.youtube.com/watch?v=UQbrvgwU2fQ
وای وای اول از همه باید بگم عجب ویدئویی بود. بی نظیر بود. خود دارک سولز واقعی بود. بکی از بهترین ویدئوهایی بود که دیده بودم تا حالا در مورد این بازی. فوق العاده بود و خیلی خیلی ممنونم ازتون به خطر این ویدئو
ممنون از شما.
خواهش میکنم تشکر از سازنده های خوش ذوق و دقیقش :rose:
نقد خیلی خوبی بود ممنون سعید جان
.
باس فایتاش واقعا فوق العادست و واقعا نباید از دست بدید اونایی که این شاهکارو بازی نکردن. :inlove:
درود بخه شما امیر جان. خیلی ممنونم.
دقیقا
سلام آقای آقا بابایی، قطعا یکی از بهترین نویسنده ها در بین نویسنده های گیمفا و سایر سایت ها شما هستید.
هم از لحاظ کیفیت مطالبتون و
هم از لحاظ اینکه به گیمرا احترام میذارید و پاسخشون رو میدید بر خلاف خیلی از نویسنده ها.
یه درخواستی داشتم ازتون، اینکه میخواستم نقد “واچ داگز ۲” رو با قلم شما بخونم.
امکانش هست؟؟
درود بر شما. خیلی خیلی ازتون ممنونم به خاطر این دلگرمی و محبتتون. انشالله لایقش باشم با مقالاتی که می نویسم. خیلی خیلی از شما متشکرم.
والا به حضورتون عرض کنم از اونجایی که من هنوز بازی رو نگرفتم خیلی دیر میشه اگر بخوام نقدش کنم و نمیشه سایت منتظر بمونه و نقد بازی نیاد. ۳ شنبه نقد بازی منتشر میشه ولی من هم باز در وقتش دوباره مینویسم یه بررسی تحلیلی و کلی از بازی براتون
:inlove: ازنظر منم بهترین نویسنده هست 😯 :inlove:
درود بر شما. خیلی منشکرم امیر عزیز. لطف داری. شما خوتون بهترین هستید
دارک سولز یک اثر حماسی و هنری است.مقالات شما فوق العاده است اقای اقابابایی.امیدوارم تا آخر تو گیمفا بمونید.شما نماد گیمفا هستید.به نظرم بهترین نویسنده ایران هستید تو زمینه ی گیم.
درود فراوان بر شما. نظر لطفتونه. واقعا به من محبت دارید. همین که شما بخونید راضی باشید برای من کافیه. خیلی از نظر زیبانون متشکرم
سلام .نقد خوبی بود با تشکر . من این احساس رو با bloodborne دارم . سبک تهاجمی bloodborne واقعا مورد علاقه منه
سلام خدمت شما. خیلی ممنونم ازتون. لطف دارید. بله بلاد خیلی سریعتره و هجومی تر
راستی الان یکی دو هفته هستش تمام نظرهایی که من میدم میره برای بررسی . بعد از اون روزی که در مورد اون نقد بحث کردیم هنوز این وضعیت باقی مونده . علتش چیه ؟
نه والا باور کنید که من الان هم چک کردم نیست اسمتون توی بررسی هاو نمیدونم چرا این طور شده.بازم بررسیی میکنم
نمیدونم والله هر نظری دادم رفت واسه بررسی . نمونش همین نظر . الان باز رفته واسه بررسی
مشکل منم هست :-((
داداش اگه تو ۲ هفتس ایم مشکلو داری من ۵ ماهه دارم هیچ وقت هم حل نمیشه فقط باید باهاش بسازی :-((
من همین مشکل رو داشتم. تقریبا یک ماه و نیم.یه بار با یه آی پی دیگه وارد اکانتم شدم و نظر دادم دیدم نرفت بررسی.بعد با آی پی خودم وارد شدم دیدم درست شده.شما هم یه امتحانی بکنین.
یکی از عکس ها از دارک سولز ۲ ه
خیلی ممنون اقای اقابابایی مثل همیشه عالی بود.
بشدت منتظر نقد نسخه دوم هستم. برای من نسخه شماره ی ۲ از همه خاطره انگیزتر و لذت بخش تر بود بالخصوص با dlcهای فوق العاده اش. :heart:
خیلی ممنون از شما. لطف دارید. نقد دو هم نوشاه شده اماده اس. میره حتما روی سایت. باغز هم ممنونم
تشکر ویژه از آقا سعید بابت این نقد بسیار زیبا،خسته نباشید :rose:
یادمه دفعه اول که بازیو شروع کردم همون اولاش گیر کردم و نتونستم ادامش بدم…ولی دفعه دوم پیشرفت خوبی داشتم و از بازی بیشتر لذت بردم ولی بازم بدلیل کمبود وقت نتونستم تمومش کنم ولی دفعه سوم انشاءالله دیگه به اتمام میرسونمش.
خیلی ممنونم وحید عزیز به خاطر لطف و محبت همیشگی. سلامت باشید.
انشالله
اقا سعید عزیز مرسی واقعا مقاله عالی بود مثل همیشه درجه یک
خیلی ممنون از شما. لطف دارید. مرسی که خوندید
کلا بازی دارک سولز بر پایه و اساس به فا.ک دادن گیمر هست
لذت بخش ترین سبکی ک در حاله حاظر وجود داره(برای من)وقتی دارک سولز ۱ ۲ ۳ یا بلادبورن یا لردفالنو بازی میکنم دیگه هیچ بازییرو اون موقع نمیتونم بازی کنم چون بهم حال نمیده سختی تو این بازیا با گیم پلیه شیرینشون اعتیاد داره البته لرد فالن خیلی ضعیف تره دارک یا بلادبورنه
سلام سعید جان.عشق است دارک سولز.نسخه یکش فوق العاده بود.چه جا مکان ها و محیط های زیبایی داشت.ولی داداش نخندی بهما، من این غول های دی ال سیش رو چند بار رفتم بازی رو ولی پیداشون نکردم،کجان اینا!؟
سلام محمد عزیز. ارادتمندم. بله واقعا همینطوره.
والا محمد جان خنده که اصلا نمیخندم ولی واقعا هم یادم نیست اصلا این باس ها کجا بودن و راه رسیدنشون دقیقا چی بود
کوچیکتم.خیلی وقته دیگه بازی نکردم منم یکش رو.ولی الخق و النصاف که چه غول هلی سختی داشت.اوف اوف سره بعضی هاشون دیگه فکر کنم یه ۱۰۰ بار یا بیشتر میرفتم. :snicker:
فعلا که منتظرم پرو بیاد تو رنج ۱٫۵۰۰۰۰۰ تا بخرمش.هنوز یه سری بازی هستش که هنوز بازی نکردم.dead space یک بود که تازه دانلودش کردم و خدایی از همه نسخه هاش سخت تر و ترسناک تره.اولین بار نسخه ۲ رو بازی کرده بودم که عالی بوذ نسخه ۳ هم بد نبود.
از اون ور بایوشاک ۱ و ۲ رو دان کردم الان اماده بازیه بعد دد اسپیس میرم سر وقتش.مابینش read dead هم میزنم.هنوز که میبینم کلی بازی هست برای ps3 تا یکی دو ماه دیگه خواستم پرو رو بخرم سرم حسابی گرم شه :-)) :yes:
آقای آقا بابایی به جرعت میتونم بگم یکی از زیباترین نقد هایی که خوندم بود واقعا عالی بود لذت بردم
موفق باشید
خیلی از تون ممنونم ارمین جان. نظر لطفتونه. بااعث افتخار منه
سلام استاد اقابابایی خسته نباشین بنده همه ی نقدهای حضرتعالی رو تا حالا خوندم و هر چی در موردبازیها می گین کاملا درستن بنده بعد از ۳ یا ۶ بار تمام کردن بلادبورن و دارک سولز ۳ وقتی نقد شما رو راجب لورد اف فلان روخوندم رفتم بازی رو خریدم ولی واقعا بازی هیچی نداشت بنده ۳۰ سال عمرمو پای گیم گذاشتم همینجوری نمی گم
سلام خدمت شما. خیلی متشکرم که مطالعه کردید تا الالن نقدها ور و منت گذاشتین. باعث افتخاره منه.اقا من هیچ وقت اجازه نمیدم به خودم بگم شما الکی همینجوری می گید. والا خب من توی نقد اون بازی هم گفتم انتظار سولز و بلادبورن واقعی رو نداشته باشید اما یه سر و گردن از بازی های که مثلا میخواستن شبیه اینا باشن و دیگر بازی های نقش افرینی بازار قویتر و بهتره هر چند زره هاش ار کل سری سولز و بلاد هم بهتره و زیباتره. وگرنه خب قطعا خود سولز نیست و نمیتونه باشه چون میازاکی نیست. عذر میخوام اگر که بازی کردید و خوشتون نیومده و به خاطر نقد من خریدین. برخی هم دقیقا همین حرف شما رو برعکس گفتن و راضی بودن که رفتن سراف لردز.
فدات بشم سعید جان بنده ی حقیر منظورم این بود که متای بازیها واقعا چیز الکی نیست الان تقریبا نصف گیرز ۶ رو رفتم وقتی با خودم فکر می کنم می بینم متای بازی حقشه که۸۵ باشه چون نسبت به گیرز ۳ خیلی افت کرده یا بازی untl down تو این دو سه سال از همه بازیها بیشتر به من حال داد ولی متای بازی نشانگر همه چیزش بود یعنی وقتی ادم بازی رو تمام می کنه با خودش می گه اگر قرار بود منتقد باشم چه نمره ای می دادم انشالله همیشه تو زندگی دلت شاد باشه خداحافظ
ممنون جناب آقابابایی.
مثل همیشه عالی.
واقعا خسته نباشید. بسیار ممنون از وقتی که برای ما میگزارید. از دست ما که کاری بر نمیاد واسه جبران فقط آرزو میکنم در زندگی در تمام زمینه ها موفق باشید.
درود بر شما. خیلی از شما ممنون و سپاسگزارم. اختیاغر دارید شما حضورتون و همین که میخونید مقالات من رو یعنی منتی بزرگ که به سر من میذارید. انشالله شما هم سلامت و موفق باشید
اقا سعید خوش به حالت که می تونی bloodborne رو بازی کنی برا من که داره کمکم میشه یه رویا و بس اینو گفتم چون دلم خیلی پر بود.
ودرخواستم اینه که یه ویدئو حداقل از bloodborne بزارین یا یه مقاله دربارش بی زحمت اگه امکان داره چون برا من که تمام سری سولز رو بازی کردم بازی نکردن بلاد برام خیلی سخته خوندن یه مقاله یا دیدن ویدئو می تونه عطشمو کمی کم کنه اونم اگه از شما باشه ممنون میشم این کارو بکنید
من نسخه ی اول رو بازی نکردم اما همین تصاویر نشون میده که خیلی گرافیک بدی داشته در حالی که Red Dead و یا اویل ۵ یا مافیا ۲ و… خیلی قبل از این بازی ساخته شده بودن و گرافیک خیلی بهتری داشتن
🙁
سلام اقا اقابابایی.. زیاد اهل خوندن نقدوبررسی های طولانی نیسم..ولی واقعیتش وقتی ببینم نویسنده یه مطلب شمایین بی درنگ میزنم و تا اخر میخونم مخصوصا اگه درمورد بهترین ۳گانه های تاریخ باشه که الحق انگار خود شمارو میطلبه برای نقد و بررسی,دارک سولز ۱رو یه هفته ای میشه تموم کردم واسه بار اول ولی خیلی پیشمونم که چرا زودترازینا نرفتم,پیشمونم چرا از دارک۱ شروع نکردم چون در حال حاضر ۳ماهی که من با این سری اشنا شدم به جرآت میگم نسخه ۲رو بالغ بر ۵ بار رفتم ولی هنوزم انگار منو ارضا نمیکنه..واقعا این بازی ادمو غرق میکنه..Four Kings,Smogh Ornstin,Knight Artorias,Sif بهترین باسهای بازی بودن مخصوصا با موسیقی های متنی که داشتن معجون بینظیریو خلق میکردن..واقعا نمیتونم حس واقعیمو برای سری سولز تو چند خط بیان کنم(کسایی که عاشقه این بازین میدونن چی میگم!) درهرصورت ممنون از شما لذت وصف ناپذیری بردم,مثل همیشه…. ببخشید زیاد حرف زدم
دارک سولز اینجوریه!گیمر های هارد کور رو عاشق خودش میکنه و باقی رو از خودش متنفر.نسخه ۱ فوق العاده بود.سخت ترین غول برای من four kings بودکه هر دفه هم میمردی باید کلی راه از بنفایر تا غول طی میکردی که بینشم کلی روح و موح ازت پذیرایی میکردن.یعنی نابودم کرد تا شکستش بدم
من هنوز بعد سه ماه از ریختنش اول بازی گیر کردم اخرش انقدر مردم تا بیخیالش شدم ولی هنوز. رو کنسول دارمش کاشکی یه رمزی چیتی چیزی بود واسه ps3 تا من با کمکش میتونستم ادامه بدم بازیمو