روزی روزگاری: خاستگاه حماسه در زادگاه مرگ… | نقد و بررسی بازی Demon’s Souls
به لیست انواع و اقسام بازی های مختلف پلی استیشن ۳ که در اختیار داشتم نگاه می کردم و بارها و بارها از اول به آخر و برعکس، بازی ها را می دیدم و رد می شدم. هر بار که بر روی یک اسم می رسیدم کمی مکث می کردم و جمله کسی که این بازی را در اختیار من قرار داده بود به یادم می آمد که گفت “این رو بی خیال شو. نمی تونی بازی کنی. خیلی سخته اعصابت رو به هم می ریزه”. البته بعد از شنیدن این حرف من به کسب اطلاعات بیشتر از این بازی که نامش Demon’s Souls بود، پرداختم و تریلرهایی را از آن مشاهده کردم و جالب اینجاست که سبک بازی دقیقا همان چیزی بود که من علاقه دارم؛ یغنی اکشن نقش آفرینی در دنیای فانتزی با موجودات عجیب و غیر انسانی و سلاح های سرد. هر بار تمام این موارد از ذهنم می گذشت تا این که سرانجام بعد از مدتی کلنجار رفتن با لیست بازی ها، Demon’s Souls را انتخاب کرده و وارد بازی شدم. هبچ چیری در باره نقش این تصمیم و این لحظه در تمامی سال های بعدی زندگیم نمی دانستم و فکرش را هم نمی کردم که سال ها بعد مشغول نوشتن مقاله ای در مورد لحظه انتخاب آن بازی باشم و از آن به عنوان یکی از سرنوشت ساز ترین لحظه ها در دوران بازیباز بودنم یاد کنم و سال ها و سال ها خاطره از این سری عناوین در ذهنم مرور شود. از کجا باید می دانستم؟
کمی بعد از آغاز بازی به یک موجود غول پیکر رسیدم و کشته شدم که گویا اصلا بنا بر همین بود که بازیباز کشته شود (البته می توان با دقت و زحمت زیاد این موجود را شکست داد). آغاز اصلی بازی از روی یک پل بود که وقتی مقداری به جلو می رفتیم چند موجود با ظاهری بین اسکلت و انسان به من حمله می کردند و گاها با دو تا ۳ ضربه از آن ها کشته می شدم. در این گمان بودم مه شاید مانند بازی های هک اند اسلش با فشردن سریع دکمه ها و ضربه های مداوم میتوان دشمنان را از بین ببرم اما زهی خیال باطل. اینجا نه انرژی انجام مداوم این کار را داشتیم و نه دشمنان اجازه می دادند که پشت سر هم به آن ها ضربه بزنیم. انگار قانونی وجود داشت…
من هنوز به هیچ وجه قانون و قاعده بازی و این دنیا را نمی دانستم و باید اعتراف کنم که بارها در همین قسمت یا کمی جلوتر کشته شدم و به حدی اعصابم خرد شد که از بازی خارج شدم و بد و بیراه نثار سازندگانش کردم (که آن روز نمی دانستم میازاکی است و تبدیل به محبوب ترین بازیساز برای من خواهد شد) و یک بازی دیگر را شروع کردم. بعد از مدت کوتاهی انگار که یک حس عجیب به جانم افتاده بود که چرا نتوانستی آن بازی را شکست دهی؟ یعنی آن قدر ضعیف بودی که به همین راحتی بازی تو را نابود کرد و در همان ابتدای راه که همیشه آسان ترین بخش بازی هم هست کم آوردی و شکست را پذیرفتی؟
با حس عصبانیت و به قصد انتقام گیری دوباره بازی Demon’s Souls را شروع کردم و این بار با خود عهد کردم که مهم نیست چند بار می میرم زیرا بالاخره راهی برای رد کردن بازی و تاکتیک هایی خاص برای مبارزات وجود دارد که باید آن ها را پیدا کنم. بالاخره افرادی هستند که این بازی را به پایان رسانده اند و تمام کردن آن کار غیر ممکنی نیست. همیشه که نباید بازی آنقدر آسان باشد که در حال چای خوردن باس های آن را شکست دهی! همیشه که نباید نوار سلامتی ات پس از خوردن ۲۰ تیر در چند ثانیه پر شود و بشوی همان آدم اول! گاهی چالش لازم است. بازیباز باید آبدیده شود! رنج بسیار باید تا هاردکور گردی!
با این دید و با عزم راسخ بازی را دوباره آغاز کردم و این بار دیگر هر یک ساعتی که از بازی کردنم می گذشت بیشتر شیفته و دلبسته این عنوان و دنیای زیبا ولی مرگبار آن می شدم و از شکست باس های مخوف آن به وجد می آمدم. کم کم قاعده و قانون این دنیای بی رحم اما پاداش دهنده را یاد گرفتم و دانستم که هیچ چیز، حتی یک حرکت اضافی را نیز مجاز نیستی که در مبارزات مرگبار بازی انجام دهی. صبر و حوصله لازم بود و باید الگو می آموختی، الگوی حملات دشمنان و باس ها را. این چگونگی شروع نخستین تجربه من در سری عناوین سولز و نحوه اشنایی من با این فرنچایز بود که همان طور که می دانید بعدا تبدیل به محبوب ترین فرنچایز در طول زندگی من شد.
باید به این نکته اشاره کنم که با تجربه بازی کردن چندین باره هر یک از عناوین سری سولز و بلادبورن، به وضوح Demon’s Souls سخت ترین و بی رحمانه ترین عنوان در سری بازی های اقای هیدتاکا میازاکی است و حتی در بازی المان هایی وجود دارند که گاها ناجوانمردانه نیز هستند و بیش از حد کار شما را برای ادامه بازی دشوار می کنند، اما باز هم در نهایت قابل رد کردن هستند و همان حس اعتیاد و علاقه شدیدی که به بازی پیدا می کنید باعث می شود تا این موارد دشوار زیاد به چشم شما نیایند و تحمل مرگ های بسیار زیاد (که در این بازی بسیار بیشتر از دیگر عناویبن سولز است) را برای شما آسان تر می کند. در واقع این حسی که در عناوین دارک سولز وجود دارد که به نظر می رسند آسان تر از دیمونز سولز هستند به خاطر آسان شدن بازی و دشمنان و باس ها نیست، بلکه به خاطر بالانس شدن سیستم ذخیره بازی در عناوین دارک سولز است که سبب شد بازی مقداری آسان تر به نظر برسد. این بالانس شدن بسیار لازم به نظر می رسید زیرا در برخی مواقع در بازی دیمونز سولز کار از سخت شدن می گذشت و بازی کاملا مرگبار عمل می کرد و هیچ انصافی در کار نبود.
در این مطلب و در قالب سری مقالات روزی روزگاری قصد داریم تا نگاهی به عنوان Demon’s Souls بیاندازیم و آن را از زوایای مختلف با شما عزیزان بررسی کنیم. خالی از لطف نیست که مشاهده کنیم چگونه یک فرنچایز موفق و قدرتمند کار خود را آغاز کرد و در اولین بازی آن فرنچایز چه مواردی وجود داشته است که در طول زمان و بازی های بعدی تغییر کرده و ایا این تغییرات به نفع سری بوده اند یا خیر. پس اگر علاقمند به این عنوان و سری عناوین سولز هستید یا می خواهید با این بازی آشنا شوید و به سراغ آن بروید و یا حتی خاطرات آن برای شما زنده شود، با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا در ادامه مطلب نقد و بررسی بازی Demon’s Souls همراه شوید.
۵ فبریه سال ۲۰۰۹ میلادی بود که عنوانی بی ادعا و بدون سر و صدای زیاد با نام Demon’s Souls منتشر گردید که یک عنوان انحصاری برای کنسول بی نظیر پلی استیشن ۳ محسوب می شد. این بازی توسط استودیوهای FromSoftware و SIE Japan Studio و به کارگردانی بازیساز جوانی به نام Hidetaka Miyazaki ساخته شده بود و یک عنوان در سبک اکشن نقش آفرینی محسوب می شد. بازی که کسی نمی دانست قرار است تاریخ ساز شود و زمینه ساز آغاز یک فرنچایز بزرگ، پرفروش و فوق العاده موفق گردد. بازی بسیاری از موارد حیاتی و کلیدی عناوین نقش آفرینی را در خود داشت اما وقتی آن را بازی می کردید انگار این بازی شبیه به هیچ عنوان دیگری نبود. دلیل اصلی این تفاوت، یک عامل کلیدی و چند عامل فرعی بودند که سبب شده بودند شاهد یک بازی کاملا خاص و منحصر به فرد باشیم.
این بازی یک تفاوت بسیار مهم با دیگر عناوین این سبک داشت و آن جدا از سبک مبارزات و طراحی بسیار خاص دشمنان و باس ها و…. مربوط به درجه سختی بازی بود که آن را بی نهایت دشوار کرده بود و همین درجه سختی عامل اصلی و کلیدی بازی در تفاوت با دیگر عناوین هم سبک بود. در واقع به همین دلیل نیز نام Demon’s Souls بر سر زبان ها افتاد و به عنوان بازی که یکی از سخت ترین عناوین تاریخ است، مطرح شد. آقای میازاکی با ساخت این عنوان ریسک بسیار بزرگی کرده بود که احتمال شکست آن بسیار بالا به نظر می رسید آن هم در دوره شوترهای ابکی و کاور گرفتن تمام وقت و پر شدن خط سلامتی به سرعت نور.
حتی خود میازاکی نیز نمی توانست تا این حد از موفقیت و اقبال عمومی که این بازی و در ادامه این فرنچایز با آن روبرو خواهد شد را پیش بینی کند و انتظار آن را داشته باشد. اما گاهی باید ریسک کنی تا موفق شوی و ریسکی که میازاکی انجام داد نیز از همین نوع بود و تبدیل به سکوی پرتاب وی و تبدیل شدن او به یکی از برترین بازیسازان دنیا و خلق یک فرنچایز پولساز و بسیار محبوب برای استودیوی وی گردید. او ریسک را به جان خرید و عنوانی را ساخت که حتی با یک اشتباه کوچک تمام دار و ندار شما را می گیرد و هیچ گونه رحم و مروتی به بازیباز نشان نمی دهد. نمی دانستیم که همین نکته که به نظر می رسید عاملی منفی باشد، مثبت ترین بخش این بازی و این فرنچایز خواهد شد و این موضوع نشان داد که چقدر بازیباز در سراسر دنیا دلشان برای یک بازی هاردکور و چالش برانگیز واقعی تنگ شده بوده. درجه سختی مرگبار که بازی را مثل جهنم می کرد، تبدیل به بهشت بازیبازان شد…
Demon’s Souls بعد از انتشار با استقبال عالی کاربران و منتقدان روبرو و موفق شد تا امتیازات بسیار عالی مانند ۹۴ از وبسایت IGN و امتیاز ۹۰ از GameSpot را دریافت نماید که یک موفقیت تاریخی برای میازاکی و تیم سازنده بازی محسوب می شد و سونی نیز از اضافه شدن یک عنوان بسیار قدرتمند به لیست عناوین انحصاری کنسول نسل هفتمی خود بسیار راضی و خرسند به نظر می رسید. در نهایت نیز Demon’s Souls موفق شد تا از مجموع هشتاد و یک نقد، امتیاز متای ۸۹ را کسب نماید که بسیار تحسین برانگیز است.
داستان و وقایع بازی Demon’s Souls در سرزمینی به نام Boletaria رخ می دهد؛ سرزمین جادوگران، پادشاهان، شوالیه ها و دزدان. شیاطین حاکمان سرزمین هستند و تنها تعداد محدودی مبارزان ماهر و کاربلد هستند که زنده مانده اند و بر سر روح مردگان مبارزه می کنند. FromSoftware و SIE Japan Studio با کمک یکدیگر یک کابوس اکشن، هک اند اسلش نقش آفرینی خلق کرده اند. بازی که در عین به همراه داشتن المان های اشنای نقش آفرینی، حس و حال کاملا جدیدی دارد و تجربه ای تاریک، خشن و استرس زا را برای شما به همراه دارد و تا بالاترین حد تحمل کسانی که شجاع هستند و توان مقابله با چالش را دارند، می سنجد.
زمانی که بازی را آغاز می کنید احساس می کنید یک نفر بازی را بر روی درجه سختی insane و دیوانه کننده گذاشته است و فراموش کرده تنظیمات درجه سختی و مقداری آسانتر کردن بازی را در ان قرار دهد. دلیل اصلی دشواری و چالش برانگیز بودن بسیار زیاد Demon’s Souls، نه سیل دشمنان گوناگون و وحشی آن است، نه سیستم ارتقای پیچیده و تاکتیکی آن و نه باس فایت های مرگبار آن. اصلی ترین عامل دشواری بسیار زیاد بازی، سیستم ذخیره خودکار یا autosave بازی است.
زمانی که در Demon’s Souls کشته می شوید (بیشترین کاری که انجام می دهید!) تبدیل به روح شده، خط سلامتی شما هر بار به مقدار درصدی از مقدار اصلی کوتاهتر می شود، ارواحی که تا آن لحظه جمع کرده اید در همان محل مردن شما باقی می مانند. سپس بازی ذخیره می شود و شما کاملا به اول مرحله باز می گردید. فکر نکنید که صفحه ذخیره ای در کار است؛ شما تنها یک فایل ذخیره دارید که همان فایل مدام با هر اتفاق بازی مجددا overwrite می شود و نمی توانید مثلا بازگردید و دوباره یک قسمت را امتحان کنید.
تمام دشمنان و شیاطینی که در آن مرحله کشته اید دوباره به محل خود باز می گردند؛ تمامی تیرهای کمان و گلوله های crossbow و آیتم های سلامتی که استفاده کرده بودید تا به آن قسمت مرحله برسید دیگر رفته اند و باز نمی گردند و زره شما نیز فرسوده شده است و نیاز به تعمیر دارد.
اگر نتوانید در یک مرتبه به روح های خود برسید و آن ها را بردارید تمامی آن ها را از دست می دهید و چه بدتر که مقدار زیادی هم باشند و مثلا ناگهان می بینید با یک اشتباه، تمام روح هایی که در ۲ ساعت مبارزه مرگبار و نفس گیر با شیاطین جمع کرده اید در یک چشم به هم زدن به فنا رفته اند. این مشکل خیلی بزرگی است زیرا در Boletaria، روح ها هم امتیاز تجربه شما هستند و هم پول رایج برای خرید، یعنی در حقیقت همه چیز هستند.
بعد از مرگ و بدون روح نمی توانید ایتم سلامتی بخرید تا دوباره با خیال راحت تر پیشروی کنید، نمی توانید زره خود را تعمیر نمایید و همچنین از همه مهم تر نمی توانید شخصیت خود را ارتقا دهید و لول بزنید. تنها کاری که می توانید بکنید این است که دوباره پای به میدان نبرد بگذارید اما این بار با استرس بیشتر و همچنین دقت بسیار زیادتر از دفعه قبلی که همین موضوع باعث می شود تا شما هر بار دانش بیشتری از محیط و دنیای بازی و تاکتیک مبارزه دشمنان و الگوی حملات ان ها و … به دست آورید که در دراز مدت برگ برنده شما در بازی خواهد شد.
در ابتدا که بازی را آغاز می کنید شاید همه چیز آشنا و بسیار سرراست به نظر برسد. شما یک معرفی کلی از King Allant مشاهده می کنید و طمعی که باعث می شود تا پای انواع شیاطین و بیماری آن ها به کشور وی باز شود. اکثر قریب به اتفاق مردم کشور می میرند و این سرزمین در تاریکی و مه فرو می رود.
در حالی که تمام سرزمین زیر سلطه و هجوم شیاطین و هیولاهاست همه منتظر قهرمانی هستند که بیاید و این سرزمین را نجات دهد. عده بسیاری می ایند و تلاش می کنند اما یا ناپدید یا کشته می شوند، تا زمانی که یک ماجراجوی شجاع پای به این سرزمین می گذارد. می دانید این ماجراجو کیست؟
شما کنترل یک شخصیت انسان کاملا قابل شخصی سازی شدن را به دست می گیرید. در ابتدا نام و مشخصات ظاهری وی را به هر شکل که میخواهید تعیین می کنید و سپس باید از لیست کلاس های بازی، کلاس مورد نظر خود را انتخاب کنید. کلاس های بازی هر نوع و سبکی از بازی را که به آن علاقمند باشید پوشش می دهند و تمامی کلاس هایی که در بازی های مختلف نقش آفرینی فانتزی وجود دارند، در این عنوان به صورت کامل و حتی بیشتر وجود دارند. شوالیه، جادوگر، دزد و کشیش به همراه برخی کلاس های کمتر شناخته شده مثل royalty همهگی در بازی حضور دارند تا کاملا بتوانید کلاسی را مطابق سلیقه و سبک بازییتان انتخاب کنید.
هر کلاس مزایا و معایب خود و ست زره و سلاح های مخصوص به خود را داراست و المان های مختلف شخصیتی وی نیز با بقیه کلاس ها متفاوت است مثلا مبارز از قدرت بیشتری برخوردار است، شوالیه استقامت بیشتری دارد و دزد از چابکی بیشتری بهره مند است و جادوگر از قدرت ایمان بیشتری برخوردار است. این موارد می توانند در بازی با خرج کردن روح ها ارتقا یابند و مثلا می توانید کلاس مبارز را انتخاب کنید اما طی ارتقای شخصیت وی، المان ایمان او را بالا ببرید تا دارای قدرت جادویی خوبی نیز شود البته بهتر است که وقتی که یک کلاس را انتخاب می کنید، ارتقاهای آن را نیز در راستای آن کلاس انجام دهید تا مقداری وقت و امتیاز را هدر نداده باشید و مجبور شوید مثلا جادوگر را تبدیل به مبارز کنید.
شما در بازی از روح ها تنها برای ارتقای شخصیت خود استفاده نمی کنید و همان طور که قبل تر گفته شد برای خرید انواع و اقسام سلاح و محلول سلامتی و تعمیر زره و سلاح های خود و … نیز از همین روح ها که از کشتن دشمنان به دست می آورید استفاده می شود و در واقع روح در Demon’s Souls همه چیز است (مانند تمامی عناوین بعدی آن).
از روحی که به دست آورید برای چه کاری استفاده می کنید؟ المان خط سلامتی را افزایش می دهید؟ قدرت خود را زیاد می کنید؟ زره و سلاح خود را تعمیر می کنید؟ تعدادی محلول سلامتی می خرید؟ یم شمشیر یا نیزه قدرتمند می خرید؟ همه این ها با روح انجام می شوند و بنابراین هر کدام را که بخواهید انجام دهید باید با دقت تمام انتخاب کنید زیرا تک تک این روح ها را زمانی که با خود حمل کنید در خطر این قرار دارند که برای همیشه از بین بروند.
حس از دست رفتن کلی روح که با زحمت و مشقت فراوان از دشمنان مرگبار بازی جمع کرده اید در یک لحظه، حسی بسیار ناامید کننده است و خشم شما را بر می انگیزد به حدی که میخواهید کنترلر را پرتاب کنید و فریاد بزنید مخصوصا وقتی که تعداد روح ها بالا باشد و مدام حسرت خواهید خورد که چرا زودتر آن ها را خرج نکردم و با خود می گویید این تعداد روح برابر با مثلا ۴ لول بود و این گونه مدام اعصابتان خرد می شود. باید فقط این حس را در درون بازی تجربه کرده تا این مواردی که گفتم را کاملا با تمام وجود لمس کنید.
به همین دلیل هم هر بار که در بازی برایتان چنین اتفاق می افتد درسی می گیرید و قطعا در دفعات بعدی دقت خود را بسیار بسیار بیشتر خواهید کرد و همین آموختن ها اصل ذات بازی است. هر بار که کشته شوید روح هایی که حمل می کرده اید در همان محل می افتند و یک بار فرصت دارید تا بدون مردن به آن جا برگردید و روح های از دست رفته خود را بردارید، اما اگر در راه رسیدن به ان ها کشته شوید باید برای همیشه با روح هایی که داشته اید خداحافظی کنید.
محل اصلی اقامت شما و جایی که کار را از آن آغاز می کنید منطقه ای است به نام Nexus. این منطقه یک دنیای امن و نقطه اتصال بین دنیاهای دیگر است و ارواح و نجات یافته ها در آنجا اقامت و استراحت می کنند تا از طریق پورتال های مختلف موجود در این منظقه به سایر بخش های Boletaria سفر کنند. تمامی محیط های بازی از Valley of Defilement گرفته تا the Tower of Latria فضای بسیار غم انگیز و افسرده کننده ای دارند که به بهترین شکل در بازی استفاده شده است و این اتمسفر غمناک و تاریک، با موسیقی متن ظریف و فوق العاده زیبای بازی افزایش نیز می یابد.
اگر چه مناطق بازی بسیار وسیع و غول پیکر و کاملا آزاد نیستند (بازی احساسی مانند خطی بودن دارد) اما هر منطقه پر است از جزییات و محتویات بسیار زیاد مانند انسان های مرده، لاشه حیوانات، بناهای خراب شده، آتش، چاه های بی انتها، راه های مخفی، اژدهایان و شیاطین و البته انواع و اقسام دشمنان و هیولاهای مرگبار و بی رحم که به خون شما یا بهتر است بگوییم به روح شما تشنه اند. شما از نقطه شروع، مرحله را آغاز می کنید. مبارزه می کنید تا زمانی که به باس فایت برسید. باس را شکست می دهید و با این کار یک نقطه شروع دیگر برای یک منطقه دیگر در Nexus برای شما باز می شود.
سیستم مبارزات بازی در بالاترین حد ممکن از بالانس و جذابیت قرار دارد و به قدری عالی، تاکتیکی و مبتنی بر دقت و مهارت شما تنظیم شده است که تاکنون در سری عناوین دیگری، چنین سیستم بالانس شده و اعتیاد اوری را در مبارزات ندیده اید. همچنین انجام فعالیت های مختلف در بازی به بهترین شکل بر روی کنترلر دوال شاک ۳ تنظیم شده اند و کاملا با کنترل بازی راحت هستید.
از دکمه های R برای ضربه معمولی و سنگین با سلاح دست راست استفاده می شود (یا وقتی سلاح را دودستی گرفته اید)؛ از دکمه های L برای استفاده از سپر و ضربه زدن با آن در دست چپ استفاده می شود و اگر به جای سپر سلاح دیگری در دست چپ شما باشد نیز برای ضربات معمولی و سنگین به کار می روند. دکمه های اصلی و ۴ گانه روی کنترلر (مربع و ضربدر و…) برای غلت زدن و جاخالی دادن، استفاده از آیتم و تغییر بین استایل استفاده دو دستی از سلاح با حالت استاده از سپر و شمشیر به کار می روند. دکمه های d-pad سلاح فعال شما را مثلا بین شمشیر و تیرکمان و چوب جادو و … تعویض می کنند.
غلت زدن، جاخالی دادن، دفاع کردن، زد کردن حملات، ضد حمله زدن و… همگی برای موفقیت در مبارزات نفس گیر بازی به خصوص مبارزات نزدیک، حیاتی هستند و باید بدانید که بازی حتی در ایان ترین مبارزات هم به شما فرصت اشتباه زیادی نمی دهد. مبارزات بازی کاملا بر پایه قابلیت ها و دقت و مهارت های شما هستند و این که فکر کنید می تواند با فشردن دکمه ها و … دشمنان را شکست دهید، باعث می شود تا حتی چند دقیقه هم نتوانید در بازی پیش بروید و ساده ترین دشمنان شما را قلع و قمع خواهند کرد. بازی در واقع کاری می کند که شما از مرگ درس بگیرید و هر بار که کشته می شوید گویی که تجربه ای به شما اضافه می شود و دفعه بعد با دقت بیشری پیش می روید که به عقیده من این هدف کل گیم پلی بازی است.
در واقع بازی با بالانس عالی خود در سیستم مبارزت و همچنین سیستم اعتیاد آور و جذاب پاداش و جزا، کاری می کند که گاهی به یاد ضرب المثل “با دست پس می زند، با پا پیش می کشد” می افتید که البته قسمت پیش کشیدنش خیلی بیشتر و قوی تر است و در نهایت شما را کاملا شیفته و مجذوب خود خواهد کرد. البته رک بگویم؛ شیفته و مجذوب و .. بهانه هستند، شما معتاد بازی می شوید!
کلاس شخصیت شما، نحوه ارتقا دادن وی و المان هایی که برای ارتقا انتخاب می کنید، سلاح هایی که آپگرید و یا خریداری می کنید، همه و همه کاملا بر روی استابل و نحوه مبارزات شما تاثیر گذارند و باعث افزودن عمق بسیار بیشتری به مبارزات بازی می شوند. همچنین لذت بازی کردن شما را نیز بسیار افزایش می دهند و از آن مهم تر این که به طرز قابل توجهی ارزش تکرار بازی را بالا می برند تا حدی که شاید به مانند نویسنده این مطلب چیزی در حدود ۸-۹ بار این بازی را به پایان رسانده باشید ولی هنوز از آن خسته و ذلزده نشده باشید. همچنین سازندگان بازی در این عنوان برای اولین بار سیستم نوآورانه بازی آنلاین خود را که بعدا تبدیل به یکی از امضاهای عناوین سولز گردید، در بازی قرار دادند.
وقتی که به اینترنت متصل باشید مشاهده می کنید که توده های خونی بسیار بیشتری از حالت آفلاین روی زمین در اطراف شما قرار دارند و همچنین تعداد مبارز دیگر را مانند روح می بینید که در رفت و آمد هستند. این مبارزان روح مانند، دیگر اشخاصی هستند که در حال بازی کردن در دنیای خودشان هستند و توده های خونی رنگ روی زمین، محلی است که در آنجا یک مبارز مرده است. به طور مثال اگر در عبور از مرحله ای به مشکل خورده اید و شخصیتتان سرعت و چابکی کافی دارد می توانید خیلی سریع یکی از همین روح ها را دنبال کنید تا شاید وی یک مسیر بهتر یا مخفی را برای عبور از بین شیاطین به شما نشان دهد و یا از آن عبور کند.
همچنین اگر میخواهید بدانید که مثلا یک شخصیت چطور مرده است می توانید روی توده خون روی زمین کلیک کنید تا به صورت روح، لحظه مرگ و چگونگی مرگ آن شخصیت را ببینید. همچنین می توانید از سیسنم پیام گذاری بازی نیز استفاده کنید و یادداشت هایی را در دنیای بازی روی زمین های سنگی برای دیگر بازیبازان قرار دهید تا مثلا نکته ای را به آنها بگویید، آنها را از تله ای آگاه کنید و یا پیام هایی مثل “پاهایش را هدف بگیر” یا “از پل به پایین بپر تا روح گمشده پیدا کنی” و … را برای دیگر بازیبازان باقی بگذارید. اگر شما در فرم روح هستید (یعنی کشته شده اید و خط سلامتیتان کم شده است) می توانید از دو بازیباز دیگر بخواهید تا وارد دنیای شما شوند و شما را در باس فایت نهایی منطقه یاری کنند.
همچنین می توانید به دنیای دیگر بازیبازان حمله کنید و آن ها را بکشید و زندگیتان را پس بگیرید. در نهایت، همین پس گرفتن زندگی مهمترین کاری است که بازیبازان روی آن تمرکز می کنند زیرا که Demon’s Souls به معنای کلمه یک نقش آفرینی بی رحم است و شما بسیار نیاز دارید تا در فرم انسانی خود و با خط سلامتی کامل باقی بمانید؛ از همین رو نیز میل به کشتن دیگر بازیبازان برای پس گرفتن زندگی و فرم انسانیتان، در شما پیدا می شود و همواره قویتر نیز می شود. دیگر بازیبازان نیز همین حس را دارند و به این ترتیب بایستی هر لحظه آمادگی این که یک بازیباز برای کشتن شما به دنیایتان حمله کند را داشته باشید.
بازی در زمینه صداگذاری و موسیقی نیز به خوبی عمل کرده است و شاهد قطعاتی کاملا هماهنگ با حال و هوای غمناک و تاریک بازی هستیم و موسیقی عمگینی که در پس زمینه منطقه Nexus پخش می شود تا همیشه در یاد شما خواهد ماند و کاملا به شما حس تنهایی و غم را القا می کند. ساخت موسیقی بازی توسط Shunsuke Kida انجام شده است و وی با ساخت این ساندترک یک امتیاز بسیار مثبت و موفقیت آمیز را در کارنامه کاری خود به ثبت رسانده است. ساندترک بازی به عنوان یک جایزه برای پیش خرید نسخه آمریکای شمالی بازی قرار داشت ولی در نسخه اروپای بازی در تمامی نسخه ها موجود بود. صداگذاری بازی نیز کاملا عالی انجام شده است و صداهایی که در بازی می شنوید کاملا با کیفیت هستند.
از صدای صربه شمشیرها و تبر و … گرفته تا تعره هیولاها و دشمنان همگی کاملا عالی و هماهنگ بازی حس و حال بازی هستند و همینطور شخصیت هایی که در بازی با آنها صحبت می کنید و صدای آن ها را می شنوید بسیار عالی و با حسی کاملا عجیب و مرموز به مانند خود بازی، با شما صحبت می کنند و شما را از وقایع حال و گذشته این سرزمین آگاه می کنند. در واقع روند داستان گویی محیطی که همیشه در عناوین سولز دیده ایم از این بازی آغاز شد و در این روند، شخصیت های مختلف بازی و حرف زدن با آنها کلید اصلی روایت داستان و پی بردن هر چه بیشتر به وقایع دنیای بازی محسوب می شود.
Demon’s Souls همین است. شما را می کشد، خط سلامتی تان را مدام کوتاه می کند، شمشیر شما را می شکند، واردارتان میکند که یک بخش نیم ساعته را ۱۵ بار تکرار کنید تا در نهایت باز هم جور دیگری شما را بکشد؛ اما بازی به همان اندازه که چالش برانگیز و مجازات کننده است، پاداش دهنده نیز هست و به قدری کسب این پاداش ها لذت بخش و جذاب است که می توانید سختی ها را به شوق دریافت پاداش تحمل کنید. بازی در خیلی مواقع کاملا هم بدون رحم و مروت نیست و مثلا برخی از باس ها واقعا به حد غیر ممکنی سخت نیستند زیرا که مسیر رسیدن به آنها بی نهایت مرگبار است و همچنین سلاح ها و شمشیرهای بی نظیر و فوق العاده قدرتمندی را نیز می توانید یافته و در اختیار بگیرید.
بازی در زمینه گیم پلی، تاکتیک ها، مهارت ها، آیتم های مخفی و المان ها و مکانیک های نقش آفرینی بسیار عمیق عمل می کند. بازی به بهترین و هنرمندانه ترین شکل ممکن شما را در یک فضای تاریک و استرس زا قرار می دهد که دشواری بسیار زیاد بازی سبب می شود که این استرس بیشتر نیز بروز یابد و شما را بیشتر به چالش بکشد.
از بازی های سطح پایین و فوق آسان یا از رمان های تعاملی که گاهی همه چیز هستند غیر از بازی، خسته شده اید و یک بازی اصیل و دشوار می خواهید؟ از بازی های آبکی و خط سلامتی پر شونده خسته شده اید؟ به این که بازی ها، بازیبازان را با ناز و نوازش تا اخرین مرحله می برند تا فقط گرافیک زیبا یا بازی آنلاین به آنها نشان دهند اعتراض دارید؟ به قول غربی ها “be careful what you wish for – because you might get it”. “مراقب باش چه آرزو می کنی – شاید آن را به دست آوری.”
Demon’s Souls اجابت شدن آرزویتان است؛ همان چالشی است که شما به دنبال آن می گردید. تک تک عناوین میازاکی از سخت ترین عناوین ساخته شده در تاریخ بازی ها هستند اما Demon’s Souls بین این عناوین سخت، به وضوح سخت تر و چالش برانگیز تر از بقیه است و هاردکورترین بازی میازاکی محسوب می شود. هنوز هم دیر نیست که به سراغ پلی استیشن ۳ خود بروید و شروع به تجربه Demon’s Souls کنید زیرا همان جادوی اعتیاد آور این فرنچایز در تار و پود بازی جریان دارد و مخصوصا اگر سایر عناوین این سری را تجربه کرده باشید شما را بعد از کمی بازی، کاملا به خود وابسته خواهد کرد. گیمر سرسختی هستید؟ چالش می خواهید؟ پلی استیشن ۳ خود را روشن کنید و به سراغ سخت ترین بازی در کل سری سولز و بلادبورن بروید… به سراغ Demon’s Souls… بعد از اتمام این بازی حس خواهید کرد قویتر شده اید و اعتماد به نفستان افزایش می یابد زیرا کار سخت و بزرگی را انجام داده اید.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
یادش بخیر بازی ای بود که باعث شد من با هزار بدبختی یه ps3 جور کنم که اخرشم نتونستم تمومش کنم :chic:
خیلی خوب بود اقا سعید دمتون گرم در ضمن این نقد گرز ۴ کی میاد بخدا ملاکمون برا خرید بازی شده سایت شما 😐
خیلی ممنونم که مطالعه کردید. لطف دارید شما.
عرض کنم حضورتون بازی گیرز ۴ کاملا بازی شد و نقدش هم نوشته شده و اماده اس و شنبه صبح منتشر میشه. فردا هم به امید خدا منتظر نقد بتلفیلد ۱ باشید. نمیذارم هیچ بازی جدیدی نقدش براتون عقب بمونه. کاربرای گیمفا باید بهترین ها رو داشته باشن مثل خودشون که بهترینن.
خیلی ممنون از تعریفتون دیگه بهترین سایت بهترین کاربرارو هم داره :))
راستی اقا سعید یه درخواست داشتم ازتون اگه میشه یه نقد از igi بدید خیلی منتظرم اونم با قلم شما چه نقد خفنی شود :inlove:
درود بر شما. تعریف نبود واقعیت بود. سایت ما با کاربراش زنده اس فقط.
چشم حتما. الان نوشتمش توی لیست.
سال ۲۰۰۹ بود. نوبها جهان را فرا گرفته بودند. هاردکور گیمر همه کشته شده یا در اسارت نوابیون بودند! از باس فایت در بازیها دیگر خبری نبود. دشمنان به راحتی از پای درمیآمدند و بازی ها به راحتی هر چه بیشتر به اتمام میرسیدند. دیگر با افتخار نمیتوانستیم در جمع دوستان بگوییم که فلان بازی را تمام کردم و همه به دیده تحسین به تو نگاه کنند. در آن روزگاری که بازیها چالش داشتند و باس فایتهای رنگارنگ سد راه شما برای اتمام بازیها بودند. نوبها اسم گروه خود را نوابیون گذاشتند و سر از تن تمام هاردکوریون جدا کردند و آن هایی که زنده مانده بودند را به اسارت گرفته و ما بقی را به بازی های دهه نودی تبعید کردنند. «نواب» بر عکس آن چیزی که فکر میکنید، جمع مکسر نوب نیست! بلکه به معنی «بسیار نوب کننده است». چنان که حراف به معنی بسیار حرف زننده و کذاب به معنی بسیار دروغ گوینده است. یون آخر نوابیون هم نشانه جمع مذکر سالم است. حالا این که چطور شد کلمه انگلیسی noob به زبان فارسی وارد شد و در زبان فارسی جمع مکسر گرفت و آخرش نشانه مذکر عربی به آن اضافه شد، خود بحثی مفصل است که در حوصله این مقاله نمیگنجد و باید به ریشههای تاریخ نواب ملل به آن پرداخت! مثلاً در زمان قدیم و دوره صفویه به جوانان تازهکاری که برای اولین بار شمشیر بدست میگرفتند، اصطلاحاً «نواب صفوی» میگفتند! خلاصه سال ۲۰۰۹ بود و هیچ نشانی از Hard و هاردکور به چشم نمیخورد. تاریکی و ظلمت همه جا را فرا گرفته بود. تاریکی که ناشی از ظلم و بیداد نوب ها بود. Noob saibot را که در mortal kombat میشناسید! سیاهی و تاریکی ذاتی اسم شخصیت نیز با اسم او که noob بود نیز از آنجا میآید که تاریکی و ظلمت نوبها تمام زمین را فرا گرفته بود! ناگهان مردی از سوی شرق ظهور کرد. مردی از ژاپن! سرزمین آفتاب! دلاور از خطه برنج و شالیها! یار سامورایی و هاراکیری! او یک تنه بر علیه ظلم و جور نوابیون ایستاد. سلاح او کمی سادیسم و دو خورجین اعصاب. با مرگهای جریمهای و گیمپلی ناب. شعار او praise the sun بود و بر علیه تاریکی و ظلمت قیام کرد. به مانند کاوه آهنگر که ضحاک را شقه کرد او نیز نوابیون را با باس فایتهای کمر شکن، به زانو در آورد. نوابیون دست به دامن trainer شدند اما بازیهای سری سولز حتی با trainer نیز سخت بودند. بعد از شکست نوابیون، آن مرد بنا کرد کاخی بلند که از آب و آفتاب نیابد گزند. اسم آن مرد میازاکی بود و اسم کاخ او دارک سولز!
به به به. چقدر عالی پوریا. چقدر عالی. لذت بردم. احسنت به شما واقعا.
مرسی آقای آقا بابایی. از سایه زحمات شماست
اختیار داری پوریا جان. شما نویسنده توانایی هستی
:rotfl: :rotfl: :rotfl: گمونم منم یکی از همون نوب ها بوده باشم!
حرف نداشت. عجب چیزی نوشتی پوریا :rotfl:
—————————————————–
ممنون آقا سعید برای نقد. منتظر نقد گیرز ۴ هم هستیم :yes:
دمت گرم
باز یک نقد عالی از اقای بابایی.مرسی بابت نقد عالیتون اقای بابایی.واقعا سیستم سیو(ذخیره) خیلی بازیباز رو اذیت میکرد ولی در کل بازی از لحاظ سختی رو اعصاب بود مخصوصا باس فایت اولش.
درود بر شما. خیلی متشکرم ازتون. به درخواست کاربرای عزیز و این که نقد بازی روی سایت نبود نوشتم براتون. انشالله که راضی باشید.
بله بازی واقعا سخت بود و سیستم ذخیره سخت ترش هم می کرد
از بازی هایی که جرئت تجربشو روی PS3 ندارم
شایدم حس و حالش
در کل،خسته نباشید اقای اقابابایی،فقط علاقه بسیار زیاد شما به آثار جناب میازاکی،محوریت سایت رو تبدیل کرده به سایت طرفداری سری سولز
به مقالات اخیر نگاه کنین،درصد بالاییش برای این بازی هاس
این قضیه چندان جذاب نیست
به نظرتون چند درصد کاربرا از این قضیه راضین؟
علایق شخصیه شما باعث یکنواختی بیش از اندازه بخش مقالات سایت شده
منم نظرم همین فکر کنم شاهکار های دیگه هم هستن که نویسنده های گیمفا براش مقاله ننوشتن
مقالاتی که علاقمند هستید رو بخونید. بازی که کاربرا خواستن نوشته میشه. می تونید نخونید و مقاله بعدی رو مطالعه کنید.
من فقط۱۲ تا مقاله درباره دارک سولز خوندم البته فکر کنم بیشتر از
۱۲مقاله داره دارک سولز تو گیمفا فکر نکنم بازی دیگه ای اندازه دارک سولز تو سایت مقاله داشته باشه
اخ عذر میخوام دستم اومد رو مثبت :/
درود بر شما. ممنون.
من لیستی از مقالات درخواستی توسط کاربرای عزیزمون رو نوشتم و دونه دونه هر کدوم رو که روی سایت نداریم می نویسم براشون. سیستم مقالات رو هم دو مقاله در روز کردم که کاربرای عزیز اگز یه مقاله رو زیاد دوست نداشتن بتونن بعدی رو بخونن. مثل نقد بلک فلگ یا اویل ویتین و … این بازی هم جزو لیست درخواستی کاربرا هست و باید در ارشیو سایت موجود می بود. این که کاملا بیهوده و بی اساس نوشتن این مقاله رو به علاقه شخصی من ربط بدین هیچ اهمیتی نداره و طبق روند معمول مقالات درخواستی کاربرا رو می نویسم براشون و هر بازی هم که در سایت نباشه نوشته میشه. یه نگاه بنداز ببین اخرین ماله نقد از سری سولز کی بوده. خوبه ادم همینطوری یه چیزی رو نگه رو هوا.
اقا سعید کارت درسته :yes: 😉
ارادتمندیم
شما هم خیلی کارت درسته سعید جان :yes: نقد عالی بود،ممنون. البته انتظار چنین نقد طوفانی رو هم داشتم. سختی سری سولز و بلاد پیش دیمونز سولز واقعا هیچه. ای کاش استاد همین روند سختی دیمونز رو ادامه میداد. کلا من موقع تجربه دیمونز انگار از زمین کنده میشدم و درون بازی میرفتم. گذر زمان رو حس نمیکردم. دیووانه وار این بازی رو دوس داشتم. نسخه رمسترش هم اگه واسه ps4بیاد عالی میشه. باز هم تشکر بابت نقد فوق العادت. :yes:
درود بر شما محمد عزیز به خاطر لطف همیشگیت. خدا رو شکر که شما دوستای عزیزم هستید که باعث قوت قلب من می شید و خستگی رو از تنم در میارید تا با چند تا نظر کاملا بی اساس که تهمت بی ربط رو نسبت میدن به ادم حالم گرفته نشه. همیشه اکثریت کاربرای گیمفا برام اهمیت داشتن و دارن و خواهند داشت.
دقیقا هیمنطوره که میگی محمد جان. امیدوارم ریمستر بشه. باز هم ممنون از شما.
خسته نباشید آقا سعید مثل همیشه عالی بود متاسفانه بخاطر نداشتن کنسول نه این بایزیو نه بلادبورنو نتونستم بازی کم 😥
راستی اگه میشه نقد God Of War 2رم تو سایت قرار بدید
درود بر شما. سلامت باشید. انشالله هر دو رو تجربه کنید.
چشم حتما. گذاشتمش توی لیست.
خب عزیز من شما توقع داری اقای اقابابایی بیاد در مورد بازی که حتی ۱ساعت هم تجربش نکرده نقد بزاره 😐
تنها کسی که فعلا داره خیلی فعالیت میکنه اقای اقابابایی هست ایشونم نمیتونن بیان که در مورد بازی که تا حالا سمتش هم نرفتن که نقد بزارن در نتیجه فقط در محدوده ی اطلاعات و کاری خودش نقد میزاره.
مشکل اصلی اینکه سایت یه نویسنده ی فعال xفن نداره 🙂
خدا خیرتون بده. دو کلمه حرف حساب هم متوجه نیستن متاسفانه هر چند که میدونم چرا نمیخوان متوجه باشن. من برای شما کار میکنم و ۲ تا نظر ۲ نفر شناخته شده که سال تا سال تو سایت نیستن برام اهمیتی نداره. دیگه نمیدونم واقعا چی باید بنویسم از این متنوع تر. از ۲۰ برتر و ۰ برتر و شهر بازی و روزی روزگاری و نقد بازی های روز و پیش نمایش تمام بازی های جدید و … نوشته میشن.
مشکل چیز دیگه اس و افراد شناخته شده هستن برای من. نظراتی که برای به هم زدن نظم سایت نوشته بشن و بی ربط باشن پاک میشن.
خودم اتفاقا میخوام یه ایکس باکس وان بخرم به زودی که بتونم بنویسم مقالات رو تخصی تر برای ایکس باکس دارهای عزیز. بهتره که انصاف و منطق رو رعایت کنیم.
دست خوش آقا سعید یه اکس باکسم بگیری دیگه تمومه
اون دو نفر بالا مت و یاسینم از کاربرای قدیمیه گیمفان و حالا دیگه چی شده از خودشون باید پرسید ولی کاربرای خیلی خوبین مخصوصا مت
دوست دارم که دوستانم که ایکس باکس دارن هم بتونن مقالات تخصصی تر رو برای کنسول محبوبشون ببینن. به شخصه ایکس باکس رو هم دوست دارم واقعا و اگر این دو رقیب قدرتمند نبودن دودش تو چشم ما می رفت.
سلام آقای آقا بابایی.این مقاله ای که شما نوشتید یه چیزی فراتر از حد تصور بود 😯 .خیلی چیزا ازش نمیدونستم.درباره ی بیشتر باس فایت هاش نوشتید کاملا یک نقد وبررسی خوب با نمره ی خوب به بازی دادید.اسم اون شوالیه ی بزرگ Tower Knightهست اگه اشتباه نکنم و واقعا سخته.در کل نقد شاهکاری بود و جای خیلی از نقد های دیگه ی شاهکارای نسل هفتم تو گیمفا خالیه که امید واریم چند تاشون بدست شما نوشته بشه.
شما کاری کردید که دوباره بلند شیم و گیمفا و نویسنده هاش رو سرپا تشویق کنیم :victory: :victory: :victory:
سلام خدمت شما. ممنون از لطف همیشگیتون که خستگی ادم رو در میاره. خوشحالم که راضی بودین از نقد و خوشتون اومده.
مقالاتی که نیستن تو سایت رو می نویسم حتما کاملا که ارشیو تکمیل بشه.
باعث افتخار من هست.
ایشالا نقد بعدی مال Dark souls دیگه؟
انشالله سر فرصت منتشر خواهد شد. نوشته شده تقریبا نقدش و انشالله کامل که بشه براتون منتشر خواهم کرد به کوری چشم دشمنای سایت.
خسته نباشید اقا سعید دستت طلا بابت مقاله
این یکی از اون بازیایی هست که دلم میخاد ریمستر بشه
امیدوارم فرام سافتور ریمسترش کنه همراه دارک سولز یک واقعا حیفه این شاهکار و تجربه نکرد
سلامت باشید سهیل جان. خیلی متشکرم ازتون.
من هم واقعا مثل شما ارزومه که این بازی ریمستر بشه به همراه دارک سولز ۱٫
باز هم ممنون ازتون.
بار دیگر سعیدجان سنگ تمام گذاشتی. خاطره ها دوباره زنده شدن.
دیمنز سولز رسما اولین قدمم تو سری تو این دنیای وسیع سولز بود. جالب اینجاست که بدون هیچ مقدمه ای بازی رو شروع کردم، برعکس الان که قبل خرید یه بازی کم و بیش اطلاعاتی کسب میکنم.
واقعی بودن سیستم مبارزاتش، نبود موسیقی تو گیم که واقعا حس ناامنی و استرس درست میکرد و وجود موسیقی حماسی تو باس فایتهاش، صدای کلاغ ها تو مث بلتاریا (!)، برج لتریا که یکی از ترسناکترین و استرس آورترین تجربه های گیمینگم بود، باسهای بیاد موندنی مثل فلس کینگ، فلیم لرکر، تاور نایت، پنتریتر و گارل وینلند، سیستم world/ character tendency واسه هر بار مردن در حالت انسان که واقعا طاقت فرستاترین بود تو سری و…….
واقعا راسته، کلا دو گروه وجود دارن، یا ازش متنفر میشی، یا عاشقش میشی. خوشحالم که جز گروه دومم!
ممنون بابت نقد، فوق العاده بود.
درود بر شما اریای عزیز. خیلی از لطفت ممنونم و سپاسگزارم که خوندید مقاله رو.
واقعا نظری که نوشتید زیبا و جذابه و چند بار خوندمش. تک تک مواردی که گفتید مثل خاطره از جلوی چشمم رد شد و با نظرتون همراه شدم کاملا. خوشحالم که کسانی هستند که دقیقا حس و حالی که من به این سری دارم رو مثل من درک میکنن.
باز هم ممنون از شماو نظر فوق العادتون.
تشکر بابت زحمتی که برای تهیه مقاله کشیدید جناب آقا بابایی.
این جور که متوجه شدم demon’s souls یکی از سخت ترین بازی های نسل هفته گرچه هیچکدوم از عناوین سولز رو تا به حال تجربه نکردم ولی با مقالات خوب شما و اینجوری که از این سری تعریف میکنید کم کم دارم وسوسه میشم واسه یه بارم شدم حداقل دارک سولز ۳ رو تجربه کنم. فکر میکنم یه تجربه منحصر به فردی از فانتزی سیاه رو بتونه ارائه بده.
درود بر شما. خیلی متشکرم ازتون. لطف دارید.
بله دقیقا هیمنطوره که می فرمایید. والا می تونید که یه بار امتحان کنید و ببینید که ایا با سلیقه تون جور هست یا خیر. انشالله که بازی کنید و خوشتون بیاد.
دوست عزیز انتقادای شما تا حدودی وارده ولی اولا نه به این شدت و هیبت (چون واقعا مقالات بسیار زیاد دیگه ای هم تو همین هفته از ایشون دیدم) در ثانی منطق حکم میکنه اگه اشکالی هست واسه بهتر شدن وضعیت سایت و پیشرفت هرچه بیشترش اون اشکال ذکر بشه نه اینکه با ترول کردن به جناب آقا بابایی حمله کنید.
ایرادی نداره. من انواع مقالات رو می نویسم و به نظرات مغرضانه هم کاری ندارم و ذره ای اهمیت برام ندارن. همین که اکثریت شما عزیزان و دوستام راضی هستید کافیه و هخمین که بازدید سایت از هر زمان دیگه ای در تاریخ گیمفا بالاتره و برای اولین بار در تاریخ جزو ۳۰۰ سایت برتر کشور هستیم نشون از این داره که دشمن ساخته شدن طبیعیه. موفقیت دشمن میسازه ولی دل خوش و تکیه من به کاربرای عزیزمونه که تنها کسانی هستن که برام ارزش دارن. خودتون رو ناراحت نکنید. ممون از حمایتتون.
داداش نیستی توی هزار تا هم نیستی الکی خودتو بزرگ جلوه نده
حداقل یه سرچ میکردی بعدش میومدی پست بذاری.
همین الان رفتم تو سایت الکسا،گیمفا دقیقا رتبه ۲۹۱ رو داره.
پس بعله جزو ۳۰۰ تای برتر ایران هست.
خدا روشکر دوستانم خودشون در جریانن.
تا ریشه کنی کامل دشمنای سایت گیمفا هستم اینجا و قصد و غرض و دشمنی رو از بیخ و بن میکنم.
دشمن اقای بابایی دشمن ؟ من که بخاطر احترامی که برای گیمفا قائلم توهیچ سایت خبری گیم به جز گیمفا عضو نیستم سه نیم سال که تو گیمفا هستم بعد به من میگین دشمن ؟ من فقط انتقاد کردم
اگر این طور برداشت کردم عذر میخوام اگر واقعا اینطور نیست و کاربر قدیمی و اختصاصی گیمفا هستید. اگر شما کاربر سایت هستید قطعا بسیار برای من محترم و عزیز هستید و همه سعیم رو میکنم که رضایتتون رو جلب کنم. البته یه موضوعی هم هست. شما به راحتی میتونید مقاله ای که دوست ندارید رو نخونید و دیگر مقالات رو مطالعه کنید. این خیلی کار اسونیه. به جای این که برید تو مقاله و بگید دوست ندارم!!!
انشالله که در اینده شما هم بیشتر راضی باشید.
من نگفتم دوست ندارم گفتم بهتر به بازی های دیگه هم اهمیت بدین فقط همین حرف بود وگرنه قصد ایجاد هیچ بحث دعوایی نداشتم همین
والا من اگر یه نگاهی بندازین به لیست ۱۳۰ مقاله ای که نوشتم میبینید که انواع و اقسام بازی ها و مقالات رو نوشتم. حالا این که یه سری بازی به خاطر علاقه بیشتر یا هر دلیل دیگه ای بیشتر پوشش داده شده طبیعیه و به این خاطره که من اطلاعاتم از این سری بیشتره. قطعا بازی های دیگه هم برای من اهمیت دارن و سیستم مدیریت مقالات سایت رو طوری کردم که هیچ بازی جدید جا نمونه چه نقد و چه پیشنمایش و همینطور دو مقاله در روز برای شما دوستان. هیچ بحثی نیست. امیدوارم در اینده بیشتر رضایت داشته باشید.
میدونم سخته براتون. درست میشه انشالله.
به لطف کاربرامون هستیم.
اقای اقابابایی ما اصلا دشمن شما نیستیم فقط میخوایم بدونیم چرا اینقدر درباره این بازی مقاله میزارید؟
همه ما میدونمیم که اینم سایت فقط و فقط به لطف مقاله های شیرین شما بالا اومد و اینطوری شد
ولی این یه مدت واقعا سایت کند و تکراری شده
ما اصلا قصد دشمنی نداریم فقط ازتون میخوایم که درباره بازیای دیگه(مث ویچر) یا فالوت یا خیلی از بازیهای پر رمز و راز دیگه هم مقاله بزارید
با تشکر
این میشه انتقاد درست. خوشحالم که فهمیدین چطوریه بالاخره و چطوری باید حرف زد. با لحن بی احترامی حرف زدن کار سختی نیست.
دوست من بنده فقط ۴-۵ مقاله در مورد ویچر نوشتم از راهنما گرفته تا نقد دی ال سی و …. همینطوری یه چیزی نگید. درست نیست.
قطعا هم در مورد هر بازی که بدونم و لازم باشه می نویسم و این مقاله هم به درخواست کاربرا و نبودن توی سایت نوشته شده همونطور که بلک فلگ و لردز اف فالن و انچارتد ۳ و …. نوشته شد. مسئولیت سایت خوشتون بیاد یا نیاد با منه و نتیجه اش رو هم به لطف کاربرامون دیدم خدا روشکر که به نقطه ای رسیدیم بی سابقه در تاریخ و هدف گذاریم اینه بریم زیر ۲۰۰٫ مطمئن باشید با توجه به شرایط و شواهد میدونم که دارم راه درست رو میرم و ۴ تا نظر مغرضانه راهم رو عوض نمیکنه. صمیمانه میخوام برید به سایتهایی که مقالاتشون رو دوست دارین. همین که اینجا هستید همش خودش دلیل داره.
با قصد و غرض حرف زدن درست نیست. امیدوارم که متوجه بشید.
با تشکر
من به شخصه همیشه از مقاله هاتون تعریف میکردم و مقاله هاتونو از عسل هم شیرین تر میدونستم و شما هم با مقاله هاتون درباره دارکسولز بهم یاد دادین ولی بنظر دیگه به اندازه کافی روی این بازی مانور دادید و رساللتونو بر این بازی کامل کردید و بهتره سراغ یه بازی دیگه برید
امیدوارم حرفامو درک کرده باشید
با تشکر
دوست من ممنونم از شما.
ببینید این که یه بازی از یه سری باشه دلیل بر تکراری نیست. تو سایت بگردید و یه مقاله در مورد دیمونز سولز پیدا کنید. فقط یه دونه.
این که گفتید تو هزار تا هم نیست گیمفا!!!! نشانه خیلی چیزهاست.
این که شما ۴ تا بازی رو فکر میکنید همش یکیه مشکل من نیست و قطعا ار بدونم اشتباهه ادامه نمیدم اما درخواست کاربرا و علاقه خودم و نبودن در ارشیو گیمفا خیلی برام مهمه. اتفاقا به زودی هفته بعد نقد دارک سولز ۱ هم قرار میگیره و امیدوارم دیگه اسمش رو دیدید باز نکنید اصلا چون دوست ندارید. من راهم ثابت تر از این هاست که با دو تا نظر منحرف بشم.
مقالات دیگه هم همونطور که تا الان بیش از ۱۰۰ تا براتون نوشتم باز هم می نویسم و اگر بازی رو هم میخواید بگید تا من براتون بنویسم نقدش رو. من دشمن کسی نیستم و رفتار شما باعث بروز یه سری چیرا میشه.
موفق باشید
با تشکر از شما
البته این حرفاتون درسته بعضیا هستن که با این اعتراض ها جوگیر میشن و میان و سایتو به هم میزنن سعی میکنم از این به معد نظرات انتقادی ننویسم
اتفاقا همین دو روز پیش دارکسولز۱ رو شروع کردم و در یکی از باس هاش گیر کردم
اگه میشه یه راهنما برای باس های دارکسولز۱ بزارید با تشکر
ممنونم. انشالله که رد میکنید به راحتی و با دقت.
والا راهنمای سولز ۳ تقریبا اخراشه برای شخصیت ها و تو فکر بودم بعدش به خاطر درخواست خیلی زیاد کاربرا برم سراغ راهنمای بلادبورن. این راهنمای رو هم که گفتید اگه بشه در قالب یه مقاله که نکات کلی رو بگم می نویسم اگر مقدور باشه تا استفاده کنید انشالله
درود بر شما که اینقدر معرفت دارید که وقتی یه چیزی بگید و حس کنید اشتباهه بپذیرید. این واقعا قابل تقدیره.
انتقاد کنید. مگه نظر قبلی شما انتقاد نبود. مگه جواب ندادم. موضوع لحن انتقاده که بی احترامیه خیلی وقت ها. من باید بهتون جواب یدم و میدم حتما. مطمئن باشید.
درست میگید من هم خیلی تند رفتار کردم به خاطر این موضوع معذرت میخوام
از شما هم متشکرم که در کمال ادب جواب بنده و خیلی از کاربرای دیگه رو میدید
درود بر معرفت شما. خیلی ممنونم ازتون. مشکلی نیست.
وظیفه من هست که جواب بدم و همیشه این کارو میکنم.مطمئن باشید. خیلی متشکرم
ممنون از شما آقای آقابابایی. حیف شد نتونستم اینو بازی کنم. معلومه شاهکاری بوده واسه خودش.
ممنونم از شما محمد جان. لطف دارید. انشالله بعدا بازی کنید.
اقا سعید حتماااااا نقد god of war2 فراموش نشه :inlove: :inlove:
حیف هیچ نسخه ای از بازی هی میازاکی بازی نکردم تازه میخوام شروع کنم :pain:
از بلاد شروع کنم خوبه؟؟؟؟
درود بر شما. چشم حتما. یادداشت کردم تو لیست.
بله بلادبورن خیلی بازی خوبیه برای شروع که دستتون راه بیافته اونم به یه شاهکار
مرسی بابت مقاله
متاسفانه یا خوشبختانه از این سری بازی ها فقط بلاد و سولز ۳ رو تجربه کردم ولی واقعا دوسشون دارم .از دیمنز سولز فقط پایان و مبارزه با flame keeper رو دیدم .
راستی فقط ۵ روز تا dlc دارک سولز!!! :inlove: :inlove:
بعدشم انتظار واسه ni-oh
درود بر شما. خیلی ممنونم ازتون. انشالله نسخه دو رو هم تجربه کنید در نسل هشت. خیلی زیباست.
بله میدونم و بسیار خوشحالم. منم دقیقا مثل شما.
اقا سعید دمتون گرم و ممنون بابت مقاله.
افسوس افسوس که این بازی و بلاد بورن رو نتونستم تجربه کنم هنوز در حسرت کشتن یه باس از بلاد موندم .
اون روز که ازتون درباره بلاد پرسیدم برا دوستم بود وگرنه خودم…. 😥 😥 😥 😥 😥 😥 😥 😥 😥 😥 😥 😥 😥 😥
خیلی متشکرم از شما. همیشه لطف دارید به من. خوشحالم راضی هستید.
انشالله که بتونید تجربه کنید این بازی ها رو. اگر لازم بود خودم میام کمکتون تو بازی.
واقعا دمتون گرم :yes:
دم شما بیشتر گرم
سلام
ممنون بابت نقد این بازی متاسفانه نتونستم بازیش کنم
میتونم بپرسم n برتر بعدی موضوعش چیه؟
سلام خدمت شما. ممنونم.
والا باور کنید که اگر نگم براتون جذاب تر خواهد بود و سوپرایز میشید. فکر کنید که الان گفتم اتفاقی نمی افته خب. بهتره که موقع انتشار ببینید. نه؟
بله درسته حق با شماست
یه دخواست دارم میدنم درخواست قبلیم هنوز توی لیسته اما میشه این درخواستم رو هم تو لیست بذارید.
اون مقاله برترین نسخه های اساسینز کرید که گذاشتید میشه برترین شخصیت های سری اساسینز رو هم قرار بدید.
با تشکر
چشم می نویسم توی لیست حتما.
درود و سپاس…
دیگه چی از این بهتز ادم دم ظهر بیاد گیمفا نقد شاهکاری به نام Demon’s Souls رو ببینه اونم به قلم استاد اقابابایی …
سال ۲۰۰۸ یادمه … سونی زیاد رو این انحصاری تبلیغ نکرد… بازارlittle big planet و uncharted 2 و killzone2 و داغ بود …. میازاکی تو خفقان زد ترکوند با Demon’s Souls … سر این بازی خیلی به بد و بیراه گفتم میازاکی … چون احساس میکردم سازنده که اون موقع شناختی ازش نداشتم فقط میخواد گیمر و اذیت کنه و هدفش همینه… به هر حال الان شرمنده ام بابته این موضوع…
بلزی واقعا تم تاریکی داره..این شاهکار و به کسایی که مشکل روحی یا افسردگی مضمن دارن توصیه نمیکنم واقعا میتونه اسیب جدی بزنه…
بازم ممنون اقا سعید
درود فراوان بر شما. یک دنیا ممنون بابت لطفتون و نظر زیباتون.
واقعا من هم همونطور که تو مقاله گفتم شرمنده این مرد شدم به خاطر بار اولی که بهش بدوبیراه گفتم و بعدش برام شد بهترین بازیساز.
دقیقا درست میگید در مورد تم بازی. واقعا افسرده هست بازی.
باز هم ممنون از شما
درود و سپاس…
دیگه چی از این بهتز ادم دم ظهر بیاد گیمفا نقد شاهکاری به نام Demon’s Souls رو ببینه اونم به قلم استاد اقابابایی …
سال ۲۰۰۸ یادمه … سونی زیاد رو این انحصاری تبلیغ نکرد… بازارlittle big planet و uncharted 2 و killzone2 و داغ بود …. میازاکی تو خفقان زد ترکوند با Demon’s Souls … سر این بازی خیلی به بد. و ب.یراه گفتم میازاکی … چون احساس میکردم سازنده که اون موقع شناختی ازش نداشتم فقط میخواد گیمر و اذیت کنه و هدفش همینه… به هر حال الان شرمنده ام بابته این موضوع…
بازی واقعا تم تاریکی داره..این شاهکار و به کسایی که مشکل روحی یا اف.سردگی مضمن دارن توصیه نمیکنم واقعا میتونه اسیب جدی بزنه…
بازم ممنون اقا سعید
اشکم ریخت 😥 یعنی اوج زیبایی بود این مقاله، تمام خاطرات دردناکمو یادم اورد…. دستتون درد نکنه، بهترینید بابایی عزیز…. چه دورانی بود… دو نفری بادوستم بازی میکردیم… حیف شد تو نیمه های بازی دوستم طی حادثه فوت کرد 😥 …. یه مدت طولانی سراغش نرفتم…… سال ۲۰۱۰ دوباره شروعش کردم…. خیلی حال داد… نمیدونم چرا ولی باMaiden Astraea یه نوع ارتباط برقرار کرده بودم، نمیکشتمش…. فقط همینجوری نگاهش میکردم… :soldier:
بازم ممنونم ازتون…
سلام خدمت شما علی جان. خیلی ممنونم ازتون.
چه نظر زیبا ولی غم انگیزی نوشتید. چه خاطره غمناکی براتون رقم خورده. انشالله خدا دوستتون رو رحمت کنه که مشخصه یه گیمر هاردکور و از جامعه خودمون بوده. منم ارتباط عجیبی با بازی و برخی شخصیت هاش پیدا کردم و بازی برام یه حس خاصی داشت.
باز هم تشکر از شما
قربان انسان دوستی شما بابایی عزیز…..
درود بر شما آقای آقابابایی .واقعا نقد بلندی بود.متشکرم که با نقد ها و مقاله هاتون ما گیمرهارو به وجد میارین.
درود بر شما حسین عزیز. منم از شما ممنونم که همیشه با حمایت ها و نظرات خوبتون من رو خوشحال می کنید و انگیزه ام رو برای خدمت کردن به شما بیشتر می کنید.
شرمنده بابت اسپم
من اگه سال دیگ یه پی اس ۴ بگیرم
به نظر شما کار خوبیه
اصلا منظورم در مورد پی اس پرو و اینا نیس میخوام ببینم ه سال دیگ بگیرم تا چند سال دیگ پی اس ۵ میاد ؟؟؟
جواب بدین لطفا
منظورتون اینه که به جای وان بگیرید؟
من وان رو یه ساله فروختم و راضی نبودم بخاطر همین گفتم سال دیگ تابستون یه پی اس ۴ بگیرم
و میترسم از اینکه تا پی اس ۴ رو خریداری کنم یهو پی اس۵ منتشر بشه
والا با توجه به اومدن پرو و … حدس میزنم که لااقل تا یه ۳ سالی بعد از اومدنش سونی برای این که بفروشه در همین نسل ادامه میده و به نظرم این که هی نخرید و خودتون رو از بازی های زیبایی که میاد محروم کنید به این دید که نکنه نسل تموم شه اصلا جالب نیست. به نظر من بخرید و از بازی ها لذت ببرید. حدس من اینه تا ۳ سال حداقل هست این نسل مخصوصا با عرضه وی ار که الان یادم اومد.
تشکر بابت پاسخگویی سریع
پس این نسل حالا حالا پا برجاس
باز هم تشکر
خواهش میکنم.
خسته نباشی سعید جان لذت بردم :yes: :yes:
سلامت باشید. خیلی ممنونم از لطف همیشگی. انشالله که به زودی بتونم برای انحصاری های کنسول محبوب شما هم بنویسم از بازی های قدیمی و جدید.
:yes: :yes:
سلام آقای بابایی یک کلمه در توصیف شما: منتقد شکست ناپذیر
هر وقت که مطالب و نقدای شما رو میخونم بیشتر به بازی کردن ترغیب میشم.
این بازی تنها عنوانی بود که نتونستم تمومش کنم، حتی با هک و ترینر.
یه درخواستی از شما داشتم و اینکه بازی “Mad Max” در صورت امکان نقد کنید، چون میخوام تراوشات زیبای قلم شمارو بخونم.
موفق باشید آقایی بابایی و همچنین منتظر مقالات زیبای بعدی شما.
درود بر شما. خیلی متشکرم اط لطفتون.
اگر که ذره ای هم موفق باشم به خاطر شماست و بس. همیشه خودم رو مدیون گیمفا و شما می دونم که با لطف و محبت و معرفتتون به من انگیزه میدین همیشه. .خدمتتون عرض کنم که نقد مدمکس که نوشته شده و رو سایت و البته پیش نمایشش رو هم خودم نوشتم که هست رو سایت ولی نقد برای من نیست. اگر بعدا فرصت بشه حتما این کارو میکنم چون خودم لذت بردم از این بازی.
باز هم ممنونم ازتون
آقای آقا بابایی.کلاس مورد علاقتون تو بازی های دارک سولز چیه و بیشتر دوست دارید با دو اسلحه بازی کنید یا با سپر و اسلحه؟
راستش من بدون استثنا در کل این سری مبارز برداشتم. تا قبل از بلادبورن شمشیر و س÷ر ولی بعد از بلادبورن دودستی شدم بیشتر چون جاخالی دادنم خیلی بهتر شد
خیلی ممنون خدانگهدار
INJURED جان…
بیا اینم لینک نقد و بررسی مد مکس به قلم آقای امینی…
https://gamefa.com/335077/%d8%b1%d9%88%d8%b2%db%8c-%d8%b1%d9%88%d8%b2%da%af%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%85%da%a9%d8%aa%d8%a8-%db%8c%d8%a7%d8%ba%db%8c%d8%a7%d9%86-%d8%a8%db%8c%d8%a7%d8%a8%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%86/
ممنون از لطفت علی جان، من بازی مد مکس رو میخواستم تهیه کنم ولی از یه سری از بچه ها پرسیدم، از پرسیدنم پشیمون شدم!!!
حالا این نقدی که شما گذاشتین رو بخونم ببینم ارزش خرید رو داره یا نه، خیلی دوست دارم این عنوان رو تجربه کنم.
نقد های گیمفا عالیه و میتونی روشون حساب کنی…..
گرچه مهمترین موضوع نظر شخصیته، بنظر من تا زمانی که خودت نخوای هیچ وقت نمیتونی از یه بازی لذت ببری!
موفق باشی و از مدمکس لذت ببری، بشخصه خیلی لذت بردم…
درود دوباره علی عزیز. باعث افتخاره گیمرهای فرهیخته ای مثل شما و دیگر کاربرای عزیز گیمفا نقدها رو قبول دارید و معتبر می دونید.
علی جان با نظرت موافقم خیلی عالی، تا “خوت نخوای از هیچ چیز نمیتونی لذت ببری”.
حتما تجربش میکنم نقدم خوندم در حالی که کوبیده بودنش منتقد عزیز اما بهتره خودم تجربه کنم.
تو هم موفق باشی عزیزم، شما هم زنده باشی آقای بابایی گل
مطمئن باشید از بازی پشیمون نمیشید
اگر خدا بخواهد قسمت بشه بتونم این را هم تجربه کنم
به نظرم سری های بعدی سولز و بلاد بورن نتونستن جا پای بابا بزرگشون بزارن و زیر سایه دیمون سولز موندن.
چیز ناب و خاصی بود که بعدا خیلی از بازی ها ازش تقلید کردن ولی در حد و اندازه دیمون سولز نتونستن ظاهر بشن.
من از دو سه تا مبارزه خیلی خوشم اومد چون یه روایت داستانی داشتن که خیلی جذابش میکرد دو تاش از غول های شهر بولتارین بودن یکی خود پادشاه سقوط کرده بود اون یکی هم یه شوالیه بود که یه دلقک رو میکشه اول مبارزه و بعد پیکار باهاش شروع میشه اون یکی هم غول آخر منطقه باتلاقی بود که طراحیش بی نظیر بود.
ممنون آقای بابایی
انشا الله که برای ps4 ریمستر شه واقعا عاشقشم مثل دارکسولز
خیلی ممنون علیرضا جان. منم مثل شما
خیلی ممنون از نقدتون.
هیجان انگیز بود.
یه سوال نقد بازی broforce هم فک کنم چیز جالبی در بیاد.
راستی یه آپدیت هم واسش دادن که شخصیتای جدید اضافه کرده.امیدوارم تجربش کنید.
خیلی ممنونم از شما. لطف دارید.
بله اتفاقا بازی کردم بازیش رو. چشم
آقا اون راهب پیر رو تا یه عمری ما بهش میگفتیم کله بوقی،راستشو بگم تنها عنوانی بود که تونست به واقع اشک من رو در بیاره من اول دارک سولز یک رو بازی کردم بعد به سراغ این بازی رفتم واقعا بازیه سخت و نفس گیرو بشدت اعتیاد آوری هست،آقایه آقا بابایی بسیار زیبا مقالرو نوشتید جز شما هیچکس نمیتونست به این زیبایی دنیایه این بازی رو توصیف کنه
درود بر شما. خیلی متشکرم از لطف همیشگیتون. واقعا درست میگید.
آقای آقابابایی لطف کنید برید تو پست نیر آتومتا .۴٫۵پست قبل یه نگاه به عکسا بندازین….بهتره عوض بشن
ممنون بابت نقد خوبتون.به امید روزی که دیمن سولز برای ps4 ریمستر بشه
ممنون از شما. انشالله
خوندمش و مقاله خوبی بود واقعا این روزی روزگاری ها خیلی خوبه
ممنون سعید جان
درود بر شما. مرسی که خوندین مقاله رو. لطف دارید
این بازی سخت ترین بازی عمرم بود که تمومش کردم. یک تجربه ناب. با تشکر از آقای سعید آقابابایی که نوشته بودن:
“اگر نتوانید در یک مرتبه به روح های خود برسید و آن ها را بردارید تمامی آن ها را از دست می دهید و چه بدتر که مقدار زیادی هم باشند و مثلا ناگهان می بینید با یک اشتباه، تمام روح هایی که در ۲ ساعت مبارزه مرگبار و نفس گیر با شیاطین جمع کرده اید در یک چشم به هم زدن به فنا رفته اند. این مشکل خیلی بزرگی است زیرا در Boletaria، روح ها هم امتیاز تجربه شما هستند و هم پول رایج برای خرید، یعنی در حقیقت همه چیز هستند.بعد از مرگ و بدون روح نمی توانید ایتم سلامتی بخرید تا دوباره با خیال راحت تر پیشروی کنید، نمی توانید زره خود را تعمیر نمایید و همچنین از همه مهم تر نمی توانید شخصیت خود را ارتقا دهید و لول بزنید. تنها کاری که می توانید بکنید این است که دوباره پای به میدان نبرد بگذارید اما این بار با استرس بیشتر و همچنین دقت بسیار زیادتر از دفعه قبلی که همین موضوع باعث می شود تا شما هر بار دانش بیشتری از محیط و دنیای بازی و تاکتیک مبارزه دشمنان و الگوی حملات ان ها و … به دست آورید که در دراز مدت برگ برنده شما در بازی خواهد شد.”
با کسب اجازه از آقای آقابابایی این مساله رو هم اضافه کنم که:
با مردن های پیاپی تو یک دنیا رفته رفته دنیا رو به تاریکی میرفت. به طوری کم کم دشمنان مخوف تری تو بازی ظاهر میشدن. البته دنیای تاریک که حد نهایتش پیور بلک ورد تندنسی نام داشت با کشتن دشمنا تو اون آیتم های بسیار با ارزشی به دست می آوردین و تا باس اون دنیا رو نکشین بازی تو همین جهنم تاریکی فرو خواهد رفت. به محض کشتن باس اون منطقه,دنیا تبدیل به پیور وایت ورد تندنسی میشد. از این سمت شخصیتی که شما بازیش میکردین هم دارای سه حالت سفید خاکستری و سیاه بود که اگه NPC های داخل بازی رو میکشتین شخصیت شما تاریک میشد.پلات این بازی به شدت سخت بود. اما از بین دوستان هرکی پلاتش کرده واقعا یه گیمر هاردکوره وشاسیته احترام.
درود بر شماو مرسی از نظر زیباتون. بسیار لذت بردم از قسمتی که اضافه کردید. کاملا یادم رفته بود این مورد رو که فرمودین. اگر اجازه بدین بعد تو مقاله اضافه کنم نوشته شما رو
شما صاحب اختیارین. آقای آقا بابایی همه مقاله های شما رو تا آخر میخونم و لذت می برم. خیلی ممنونم.
خیلی متشکرم ازتون. باعث افتحار بنده هست
سپاس بابت نقد آقای سعید. البته نخوندم ولی همیشه پست های شما رو save میکنم تا وقت مناسبی بخونم. شما جز نویسنده های مورد علاقه من هستین :rose: همه مقالات شما جز پر بحث ترین هاست. واقعا اگه شما نبودین گیمفا سوت و کور میشد :ZZZ:
یه خواهشی دارم اینکه اگه براتون ممکنه یه مقاله (طولانی :evilgrin: ) درباره چگونگی نقد بازی و درک بهتر بازی ها بنویسید.
سلام و درود سعید جان.خیلی قشنگ نوشته بودی کاملا درک کردم حسو حالت رو که چه طور بوده بازی برات.برای یه سری مثله من و شما این بازی خاطره شده تو ذهنشون یه سری هم که از فرط سختی از کنارش رد شدن.خدایی به پایان رسوندن این بازی اعصاب اهنین میخواهد و گیمر کهن 😀 این بازی و سری سولز گیمر هارو ازمایش میکنن.و فرق بین کاژوال گیمر و هارد کور گیمر رو مشخص میکنن.
سعید جان دارک سولز ۳ و بلاد بورن رو تو چه درجه سختی میبینی؟از دارک ۲ راحت ترن؟
بله عزیز راحت ترن
ولی نسخه سوم خداست
مرسی محمد عزیز. خیلی متشکرم ازت. میدونم که درک میکنی کاملا. و همین حس من رو داری شما هم. کاملا موافقم باهات.
نمیتونم بگم از دارک ۲ راحت ترن میدونی چرا. چون یه جاهاییشون سخت تره یه جاهایشون اسونتر. مثلا این یه باس سخت یکی اسون و اون یکی هم همینطور. کلا نمیسه گفت کدوم سخت ترن. فقط میشه گفت دیمونز سولز غول همشونه.
کاملا موافقم مثلا دارک سولز ۳و۱ یه باسهایی داشت که تا زمان وداع با این دنیا از ذهن من بیرون نمیرن بدلیل لذت مبارزه و رودررویی با اونها و همچنین چیزی که تو نسخه سوم بیش از حد بازیرو خوب کرده بود سرعت گیمپلی و فنی تر شدنشه ولی من به شخصه با اکثر باسهای نسخه دوم حال نکردم و برام زیاد جالب نبودن و چالش خاصی برام نداشتن ولی باسهای دی ال سی ها سخت بودنشون یه طرف و اینکه برا رسیدن بهشون باید هفت خان رو کنی طرف دیگه خلاصه تو دی ال سی ها جبران کرده بودن دیگه ببخشید زیاد گفتم صحبت باشما باعث افتخاره
اختیار داری محمد جان. در مورد این که بهترین بخش در کل بازی دوم دی ال سی هاش بودن کاملا موافقم ولی خب خود بازی هم برای من بهترین بین ۵ بازی میازاکی بود و از همه بیشتر نسخه دو رو دوست داشتم مخصوصا با دی ال سی هاش.
مرسی محمد عزیز.
:yes: :inlove:
خیلی ممنونم ازت داداش گل.به نظر من دی ال سی دارک سواز ۲ از دی مون سولزم به مراتب سخت تر بود، و دارک سولز یک از دو سخت تر بود، اگه بخوایم از دی ال سی دارک ۲ فاکتور بگیریم.
بلاد بورن و دارک سولز ۳ انشالله بازی کردم نظرمو دربارشون با هم درمیون میزاری.
اقا سعید خسته نباشید خفن تر از همیشه
والا کنکور باعث شد نتونم زیاد بیام شاهکاراتونو بخونم و اینترنتم که نیست و بعضی وقتا از کافی نت سایتو چک میکنم ولی امروز قید درسو زدم فقط برا شما دوست عزیز ایشالا موفق و سربلند باشید و سپاسگذارم بابت زحماتتون قدرتونو میدونیم فدا
محمد جان واقعا خوشحالم که این طور میگی. باعث افتخار منه که دوستای با معرفتی مثل شما دارم. انشالله که همیشه موفق باشی در درس و زندگی و خوشحالمون میکنی که هر وقت بیاید سایت و نظراتتون رو ببینم. من قدردان زحمات و محبت شما هستم.
ما کوچیک شماییم رفیق
ممنون جناب آقابابایی مثل همیشه کامل و جامع درود بشما و سایت گیمفا که خاطرات شیرین و گریه آور آدمو زنده میکنین
من واقعا نمیدونم توی سر این ژاپنی ها مخصوصا میازاکی و کوجیما چی میگذره؟ اصلا بازیهایی که میسازن از درون با بازیهای دیگه فرق داره مثلا شاهکارهایی مثلbloodborne،darksouls،MG:PP،Shadow of Clossus. و قلم زیبای آقای آقابابایی هم این نقدهارو چند برابر زیباتر کرده.
سیستم ذخیره مثل بلادبورنه
اینطوریه که یه سیو در شروع مکان جدید داری یه سیو دیگه بعد کشتن باس
البته باید گفت که شورتکات ها درجه این سختی را نسبتا بالانس کردهاند