هنر گرافیکی، گرافیک هنری | ۲۶ بازی که گرافیکشان برای لزوم تجربه آن ها کافیست (بخش اول)
نمی دانم دقیقا کی بود که خوره گرافیک و رزولوشن و … به جانمان افتاد و هر چه بیشتر پیش رفت لذت بازی ها را برای ما کم و کمتر کرد. نمی دانم کی بود که وقتی بازی را اجرا کردیم به جای لذت بردن از محیط و گیم پلی بازی سریعا بر روی فریم ریت دقیق آن و مقایسه آن با کنسول رقیب و پی سی زوم کردیم. واقعا یادم نمی آید که این آفت کی گریبانمان را گرفت، اما یک چیز را می دانم،… “گرفت”، بد جوری هم گرفت. چند سالی است که بازی برایمان تبدیل شده به یک نمره متای متحرک که در جیبمان می گذاریم تا در سایت ها با آن پز دهیم یا بقیه را آزار دهیم. بازی تبدیل شده به یک وسیله برای سنجیدن قدرت دستگاهمان و نه چیز دیگر. چند سالی است که بازی واقعا همه چیز هست غیر از بازی. با بازی همه کار می کنیم غیر از لذت بردن. حتی جدیدا آن ها را آتش می زنیم و در قابلمه می اندازیم و بازی و کنسول و کنترلر را می پزیم تا چند نفر بیایند و ویدئوی ما را در آپارات ببینند. این کارها حالم را به بهم می زند. از این افراد و این طرز فکر متنفر هستم. متاسفانه خیلی از گیمرهای امروزی به این سمت ها می روند. کسانی که ذره ای احترام برای بازی و برای یکدیگر قائل نیستند و فقط به جان هم می افتند. نمی خواهم زیاد به این موضوع بپردازم زیرا مطلب ما چیز دیگری است. منظور از این صحبت ها این بود که نگاه ما به بازی ها عوض شده است. دیگر به دیده یک دوست سرگرم کننده به آن ها نگاه نمی کنیم و آن ها را پتکی می بینیم که با نمره خود یا بر سر دیگری می کوبیم یا بر سر خودمان کوبیده می شود. می دانید دلیل اصلی این دور شدن از اصل بازی ها چه بود؟ می دانید عاملی که بیش از همه چیز ما را منحرف کرد و بسیاری از بازیبازهای امروزی را کلا از راه خارج کرده است چه بود؟ “گرافیک”. گرافیک لعنتی، فربم ریت، سایه زنی، نور پردازی، وضوح تصویر، واقعیت مجازی، ۴k. از وقتی که همه چیزمان شد گرافیک، روز به روز بیشتر به قهقرا رفتیم.
اشتباه برداشت نکنید. گرافیک خیلی موضوع مهم و خوبی است مخصوصا اگر در مورد گرافیک هنری و طراحی باشد. گرافیک یکی از انگیزه دهنده های مهم به بازیباز برای ادامه بازی است اما نه زمانی که شرط لازم و کافی برای شکست یا موفقیت یک عنوان باشد. به هیچ عنوان قصد ندارم تا در این مطلب از ذات گرافیک بد بگویم بلکه برعکس، اصل این مطلب در مورد گرافیک و جلوه های بصری معرکه است. در مورد هنر به کارگیری گرافیک و گرافیک شکل گرفته از هنر. در مورد زیبایی که مدتی است آن را برای خود به زشتی تبدیل کرده ایم. به جای لذت حرص می خوریم. بازی زیباست، لذت بخش است، مخصوصا اگر گرافیک و طراحی هنری خوبی هم داشته باشد. این عامل لذت است نه باعث و بانی ذلت عده ای بازیباز به این خاطر که گرافیک بازیشان یا دستگاهشان مقداری کمتر است. از بدی موضوع بگذریم و به قسمت خوبش وارد شویم. بیایید افتخار کنیم که چنین دنیای دوست داشتنی پر از بازی های رنگارنگ با زیباترین و هنرمندانه ترین طراحی ها و گرافیک دنیا را داریم. زیبایی گرافیکی بازی تنها به فلان قدر عمق تصویر یا رزولوشن فلان و سایه زنی های بهمان نیست. زیبایی گرافیکی بازی آن چیزی است که وقتی بازی را شروع می کنیم بگوییم وای خدا چقدر زیباست. چقدر هنرمندانه خلق شده است. حال می خواهد این زیبایی در قالب یک عنوان با محیط واقع گرایانه و نظامی باشد مانند Crysis و Battlefield و یا یک شاهکار هنری که تنها با طراحی های بی نظیر و رنگ بندی های فوق العاده می تواند کاری کند که بازیباز پلک نزند مانند Trine با Ori. این ها یعنی گرافیک بازی. این آن گرافیکی است که اهمیت دارد و به بازی زیبایی و ارزش می بخشد. کلیت گرافیک بازی باید زیبا باشد نه این که فقط بر روی یک بخش کوچک زوم کنیم و از آن ایراد بگیریم و انگ ضعیف بودن به گرافیک بازی بزنیم.
در طی سال ها و سال ها که بازی های رایانه ای در دنیا تولید می شوند، طی نسل های مختلف و با پیشرفت بسیار زیاد تکنولوژی روز به روز کیفیت بصری بازی ها نیز افزایش یافته است که این به لطف ایزار قدرتمندتری است که پیشرفت تکنولوژی در اختیار سازندگان خوش ذوق بازی قرار داده است. زمانی که بر روی کنسول پلی استیشن ۱ با افتخار و خوشحالی تمام بازی فوتبال آن را به پدر و مادرم نشان می دادم که “ببینید چقدر چهره بازیکنان طبیعی و واقعی است” هر گز فکر نمی کردم که روزی به آن تصویر نگاه کنم و به هیچ وجه نتوانم چیزی جز چندین پیکسل زشت و بزرگ ببینم. هر نسل گمان می کردیم که دیگر آخرش است و از این بهتر نمی شود اما شد و می شود و خواهد شد. هر چه جلوتر رفتیم کیفیت گرافیکی بازی ها بالاتر رفت و پای به قلمروهای جدید تری گذاشتیم تا جایی که همانگونه که در مقالات قبلی خدمت شما عرض کرده ام، اگر اکنون به ما بگویند که ۱۰ سال دیگر خودمان به واقع وارد دنیای بازی می شویم (مانند فیلم Gamer) دیگر برای ما عجیب و غیر قابل هضم نیست زیرا چیزهایی دیده ایم که ما را به این باور نزدیک کرده اند. صحبت اصلی ما در این مطلب در مورد گرافیک و جلوه های بصری است که بازی ها را زیبا می کنند اما نه فقط ان نوع گرافیک فنی بی نظیر و واقع گرایانه، بلکه هر نوع جلوه های بصری که باعث می شوند تا چشم ما به صفحه نمایش خیره بماند و از دیدن تک تک صحنه های بازی لذت ببریم. در واقع همانطور که از نام مقاله بر می آید در این مطلب هم به بازی هایی که سازندگان آن ها هنر استفاده از گرافیک عالی را بلد بوده اند می پردازیم و هم به بازی هایی که سازندگان آن ها خالق گرافیک هنرمندانه ای شده اند. به طور واضح تر باید گفت در این مطلب هم بازی هایی که از لحاظ گرافیک فنی و قدرت اجرا و … عالی هستند را لحاظ می کنیم و هم عناوینی که با طراحی هنری و گرافیک هنرمندانه ای که خلق کرده اند هر بازیبازی را میخکوب می کنند و البته بازی هایی که هر دوی این موارد را دارند مانند Bloodborne.
قبل از شروع این مطلب باید نکاتی را ذکر کنم که از شما عزیزان خواهشمندم آن ها را مطالعه نمایید تا شک و شبهه ای برای شما دوستان پیش نیاید. در این مقاله به دیگر بخش های بازی های قرار داده شده در لیست هیچ توجهی نشده است و اصلا در رده بندی کیفیت آن بخش ها مانند گیم پلی و … لحاظ نشده است و تنها زیبایی بصری و چشم نواز بودن بازی چه از لحاظ گرافیک فنی و چه طراحی هنری است که ملاک قرار گرفته و شاید عنوانی با تمام بخش های بی نظیر در رتبه ضعیف تری از یک عنوان معمولی در سایر زمینه ها که فقط در بخش گرافیک و زیبایی بصری شاهکار است، قرار گرفته باشد. منظور از زیبایی بصری و گرافیک عالی در این مطلب مجموع آن چیزی است که در نهایت چشم ما به عنوان بازیباز از بازی می بیند و اصلا به موارد جزئی تر و ریز به ریز توجهی نشده است. همین که عنوانی دارای یک طراحی هنری معرکه باشد و بسیار چشم نواز و آرامش بخش به چشم بیاید برای حضور در این لیست کافی است. در این مطلب هیچ توجهی به کوچک و بزرگ بودن یا مستقل و AAA بودن بازی ها نشده است و زیبایی هنری و گرافیکی یک عنوان تنها برگ برنده عناوین مختلف در برابر هم هستند. زیبایی گرافیکی و بصری شاید طراحی یک دنیا یا شهر فوق العاده با معماری بی نظیر باشد و یا یک عنوان سیاه و سفید ساده که همین سادگی اش هزاران حرف دارد و یا حتی یک عنوان بزرگ و مشهور که با گرافیک عالی و دیگر بخش های فوق العاده خود شناخته شده است.
رتبه بندی و ترتیبی که در این لیست برای بازی های مختلف لحاظ شده است کاملا نظر شخصی نویسنده است و هیچ معیار و میزانی برای درست یا غلط بودن ان وجود ندارد زیرا پای سلیقه مطرح است البته سلیقه منطقی، نه این که مثلا کسی بازی DARK را بیاورد و در صدر لیست برترین گرافیک ها قرار دهد و بگوید این سلیقه من است زیرا که این توهین به شعور مخاطب است. عناوین این لیست بازی هایی هستند که قطعا نه هیچ کدام از شما و نه هیچ کس در دنیا در زیبایی بصری آن ها شکی ندارد، تنها می ماند رده بندی آن ها که در اینجا سلائق و علائق با هم متفاوت است و بر اساس تجربه و خاطراتی که هر شخص دارد جایگاه ها را تعیین می کند. پس در نظر داشته باشید که عنوانی که من در رتبه ششم قرار داده ام دلیلی بر این نیست که ان بازی حتما ششمین بازی برتر از لحاظ زیبایی بصری در دنیاست بلکه برای من این گونه است و شاید برای شما اول یا دهم باشد. نکته بعدی این که تمامی عناوین این لیست بر اساس داشته ها و اطلاعات نویسنده گرد آوری شده اند و در این مطلب قرار گرفته اند. شاید شما عقیده داشته باشید که مثلا بازی دیگری می توند به جای فلان بازی از این لیست قرار بگیرد و یا جایگاه بازی فرق کند. در اینجا نیز معیار و میزان ثابتی نداریم و عقل و منطق در کنار احساس و خاطرات است که در ذهن هر شخص با هم ترکیب می شوند و اسم هایی از بازی های مختلف را به عنوان خروجی بیرون می دهند. قطعا وقتی شما فلان بازی از لیست من را بازی نکرده اید آن را در لیست خود نخواهید آورد و البته برعکس این مورد نیز صادق است. پس بهتر است تا این مطلب را به عنوان یک مقاله سرگرم کننده که به همراه آن با برخی بازی هایی که اصلا نمی شناختید نیز آشنا می شوید، نگاه کنید. با بیان این نکات اگر تا کنون به خواندن مقاله ادامه داده اید از شما دعوت می کنم تا در ادامه مطلب “۲۶ بازی که گرافیکشان برای لزوم تجربه آن ها کافیست (بخش اول)” با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا همراه شوید.
۲۶ – Remember Me
سازنده: Dontnod Entertainment
پلتفرم مقصد: PlayStation 3, Xbox 360, Microsoft Windows
Remember Me را بادید بدی اغاز کردم. به هر حال امتیازات بازی چندان راضی کننده نبود و صحبت های زیاد خوبی در مورد بازی نمی شنیدم. بازی را شروع کردم و هر چه به جلوتر می رفتم شدیدا سعی می کردم که از بازی بدم بیاید و آن را رها کنم اما واقعا این گونه نشد. نه تنها این طور نشد بلکه هر چه بیشتر جلو رفتم علاقه ام به بازی بیشتر و بیشتر نیز شد و علامت تعجب بزرگی برایم شکل گرفت که چرا از این بازی تا این حد بد گفته اند؟ آیا جدیدا هر بازی که کپکام در آن دخیل باشد را به انتقام خراب کردن رزیدنت اویل می کوبند یا این که چون سازنده بازی شناخته شده و مشهور نیست این بازی را هم به سرنوشت Lords of the Fallen دچار کردند؟ شاید منتظر بودند تا در بازی دوم این سازنده یعنی Life Is Strange آن ها را جدی بگیرند. به هر حال یک چیز را می دانستم و آن این بود که Remember Me بازی جذابی است و البته بسیار زیبا از لحاظ بصری. این بازی همان طور که ذکر شد توسط استودیو Dontnod Entertainment ساخته شد و در سال ۲۰۱۳ توسط کپکام برای پلتفرم های PlayStation 3, Xbox 360 و Microsoft Windows منتشر گردید. این عنوان در سبک سایبرپانک اکشن ماجرایی قرار دارد و شخصیت اصلی آن دختری به نام نیلین است؛ یک شکارچی حافظه که برای یک گروه مقاومت زیرزمینی به نام Errorists کار می کند و البته در ابتدای بازی خود این شکارچی حافظه، شکار شده است و تقریبا تمامی خاطرات و حافظه او توسط یک سازمان عظیم و قدرتمند به نام Memorize پاک شده است. وی با کمک مردی مرموز به نام Edge عازم ماموریتی می شود که طی آن هم حافظه خود را پس بگیرد و این کمپانی شیطانی را نابود کند.
تنها دیدن طراحی شهر و دنیای بازی Remember Me کافیست که بخواهید به سراغ این عنوان بیایید و بازی واقعا گرافیک خاصی دارد. تضاد محیط های و محله های نابود شده و ویران شهر با مناطقی که ساختمان های براق و بسیار زیبایی دارند کاملا مشهود است و به زیبایی بصری بازی افزوده است. طراحی ساختمان های شهر بسیار با کیفیت انجام شده است و اغلب از طراحی اشکال بر پایه گوشه های تیز و زاویه دار استفاده شده است که به نوعی با اتمسفر شهر و وضعیت مردن آن نیز همخوانی دارد. همچنین طراحی شهر در برخی قسمتهای داخلی و بیرونی شباهت های بسیار کمی به محیط شهر شیشه ای شماره بعدی لیست ما یعنی Mirror’s Edge نیز دارد که این هم نشانه دیگری بر زیبایی بازی است، زیرا بازی یاد شده یکی از خاص ترین و زیباترین طراحی های گرافیکی و شهرهای موجود در دنیای بازی ها را در اختیار دارد. گشت و گذار با نیلین در این دنیای زیبا واقعا لذت بخش است و شاید آن انتظاری که از دزدیدن و تغییر خاطرات در بازی داشتیم کاملا بر آورده نشد ولی این دلیل بر زیبا نبودن بازی نیست و اتفاقا بازی علاوه بر زیبایی بخش بصری در بقیه قسمت ها نیز عنوان با کیفیتی است. به طور قطع و یقین دیدن فضاسازی و طراحی زیبای شهر و محیط بازی Remember Me یکی از اصلی ترین دلایلی است که می توان به خاطر آن، بازی را به کسی پیشنهاد کرد. عنوانی که هر چند در بخش هایی مشکلاتی دارد ولی کفه ترازو به سمت نکات مثبت آن سنگین تر است.
۲۵ – Mirror’s Edge Catalyst
سازنده: EA DICE
پلتفرم مقصد: PlayStation 4, Xbox oNE, Microsoft Windows
برخی بازی ها در همان نگاه اول به تریلر یا تصاویرشان بلافاصله می فهمیم که طراحی بصری آن ها به معنای واقعی خاص است. تنها به همین دو تصویری که در بالا و پایین این مطلب قرار داده ایم نگاه کنید و قطعا هر شخصی متوجه می شود که چقدر طراحی این بازی و به طور کلی سری Mirror’s Edge خاص و زیبا است. طراحی بی نظیر شهر شیشه ای و سفید رنگ بازی که اتفاقا در لایه زیرین خود چندان سفید هم نیست بسیار با کیفیت و دوست داشتنی انجام گرفته است و بارها و بارها در بازی دوست دارید که بایستید و از روی سقف ها و پشت بام های این شهر بی نظیر به دوردست ها و دورنمای این شهر خیره شوید، البته بازی و سرعت آن زیاد به شما اجازه چنین کاری را نمی دهد و معمولا همیشه در حال حرکات پارکور سریع و پریدن از این ساختمان به آن ساختمان هستید. Mirror’s Edge Catalyst توسط استودیو EA DICE ساخته شد و در سال ۲۰۱۶ توسط الکترونیک آرتز برای پلتفرم های PlayStation 4, Xbox oNE و Microsoft Windows منتشر گردید. این عنوان در سبک اکشن ماجرایی اول شخص بر پایه المان های پلتفرمر و حرکات پارکور قرار دارد. بازی به مانند نسخه قبلی بازی حول محمور داستان پروتاگونیست اصلی این سری یعنی Faith Connors می چرخد و تلاش های او برای شکست حکومت توتالیتری که بر شهر شیشه ای حکمرانی می کنند را نشان می دهد. بازی بعد از انتشار نقدهای مختلفی از مثبت و منفی را دریافت کرد اما اکثرا این نقدها در چند مورد مشترک بودند. جلوه های بصری و گرافیک هنری و فنی بازی و همین طور حرکات پارکور بسیار عالی هستند ولی مبارزات بازی و داستان و روایت آن چنگی به دل نمی زنند. در واقع هیچ منتقدی در دنیا ایرادی به جلوه های بصری فوق العاده زیبا و گرافیک عالی این عنوان که در این مقاله بر روی آن تمرکز داریم نگرفت و همگی از جلوه های بصری بازی به عنوان یکی از قدرتمندترین بخش های آن یاد کردند.
انتخاب رنگ ها و رنگ بندی بازی بی نهایت هنرمندانه و در راستای هر چه زیباتر بودن بازی به کار گرفته شده اند. رنگ سفیدی که رنگ غالب شهر و فضای بازی است کنتراست بسیار زیبایی را با رنگ قرمز کفش های شخصیت اصلی بازی (Faith) که در بازی همواره آن ها را می بنید ایجاد کرده است و همینطور لباس مشکی رنگ او با فضای سفید شهر کاملا در تضاد است، به مانند روحیه و ارزش های او. در شهری سفید که به ذات، سیاه است، Faith دختری سیاه پوش است که برای سفیدی می جنگد. همین تضادهای بازی در رنگ بندی و کنتراست عالی رنگ قرمز با سفید، در کنار طراحی عالی شهر و ساختمان ها و آسمان خراش های زیبای آن، سبب شده اند که Mirror’s Edge Catalyst و حتی عنوان اول این سری، تبدیل به عناوینی شوند که اگر همه چیز را کنار بگذاریم، فقط به خاطر زیبایی بصری و خاص بودن هم که شده بازی کردن آن ها لازم است. در واقع باید گفت نقطه عطف و اتکای اصلی بازی Mirror’s Edge Catalyst و همچنین نسخه اول این سری در درجه اول بر پایه جرکات پارکور بسیار بی نظیر آن و سپس به خاطر جنبه گرافیکی فنی و هنری بسیار زیبای آن که سبب خلق چنین شهری شده است که چه از نمای دور و چه نزدیک، چه از بالای یک آسمان خراش و چه از پنجره یک آپارتمان که به آن بنگرید، زیبایی در طراحی و گرافیک پرزرق و برق آن را به وضوح می بینید. اگر مقدار بیشتری بر روی داستان بازی و مبارزات آن کار می شد Mirror’s Edge Catalyst می توانست تا به یکی از بازی های بسیار عالی سال جاری میلادی تبدیل شود ولی این بازی نتوانست تا موفقیت نسخه اول را در تمام زمینه ها تکرار نماید.
۲۴ – unfinished swan
سازنده: Giant Sparrow, SIE Santa Monica Studio, Armature Studio
پلتفرم مقصد: PlayStation 4, PlayStation 3, PlayStation Vita
اگر از کلمه “خاص” در گرافیک یک بازی بخواهیم نام ببریم بی شک یکی از بهترین کاندیدهای این کلمه عنوان زیبایی به نام unfinished swan یا قوی ناتمام است که در تمام زمینه ها از جمله گرافیک، به مانند نام خود “خاص” است. Unfinished Swan یک عنوان ادونچر است که در ابتدا برای کنسول پلی استیشن ۳ توسط استودیو Giant Sparrow ساخته و در سال ۲۰۱۲ منتشر گردید و سپس در سال ۲۰۱۴ برای دو کنسول دیگر سونی یعنی PlayStation 4 و PlayStation Vita نیز عرضه شد. البته بازی تنها به صورت دیجیتالی و از طریق شبکه پلی استیشن منتشر گردید و دارای نسخه فیزیکی نمی باشد. بازی به خاطر سبک خاص و بی نظیر گرافیکی خود بارها و بارها مورد تحسین منتقدان و بازیبازان قرار گرفت، چرا که تاکنون هیچ عنوان دیگری با این نوع گرافیک و جلوه های بصری ساخته نشده بود و این یک کار جدید و منحصر به فرد محسوب می شد. ار جوایزی که این عنوان موفق به کسب آن ها شد می توان به BAFTA Games Award for Debut Game و BAFTA Games Award for Innovation در سال ۲۰۱۳ اشاره کرد که نشان از خلق یک بازی جدید همراه با نوآوری های بسیار زیاد می باشد. المانی که در عناوین امروزی گویا گم شده است و کمتر عنوانی را می بینیم که نوآوری داشته باشد و اکثر سازنده ها از روی المان های موفق و جواب پس داده بازی های دیگر یا بازی های خودشان، کپی برداری می کنند و یک بازی جدید می سازند. به همین دلیل هم در چنین دوره ای ارزش و منزلت عناوینی چون unfinished swan بسیار بیشتر شناخته می شود زیرا نشان از ذهن خلاق، نوآور و ریسک پذیر سازندگان آن دارد.
حتی شروع بازی نیز بسیار خاص است و در آغاز شما در یک صفحه کاملا سفید و خالی از هر چیزی بازی را شروع می کنید. شما در نقش پسری به نام مونرو قرار دارید که یک قوی نیمه تمام که ناگهان زنده شده و از نقاشی مادرش فرار کرده است را دنبال می کند. دنیای بازی کاملا سفید است و به مرور توسط پاشیدن رنگ و جوهر سیاه توسط شما در آن، بخش های مختلف دنیا مشخص و پیدا می شوند. روایت داستان در این عنوان بسیار حس غریبی دارد و تسکین دهنده و آرامش بخش است و به نوعی یادآور کتاب های کودکان است. نقطه عطف و ستاره unfinished swan همین سبک گرافیک بسیار خاص و طراحی های فوق العاده زیبای آن هستند که با پاشیده شدن جوهر سیاه در دنیایی سفید رنگ، باعث به وجود آمدن طرح ها و تصاویر خیلی زیبایی می شوند. از دیگر دلایلی که باعث شده اند تا گرافیک بازی هر چه بیشتر به چشم اید و بیشتر شما را در حال و هوای خود غرق کند موسیقی زیبای بازی است که با هنرمندی هر چه تمام تر ساخته شده است. ساخت موسیقی این عنوان را آقای Joel Corelitz بر عهده داشته است و مخلوطی است از موسیقی الکترونیک با ارکستر زهی و کوارتت زهی که به شکلی هنرمندانه با میکس شده اند. unfinished swan عنوانی است که به خاطر گرافیک بی نظیر و طراحی زیبای آن هم که شده باید حتما آن را تجربه کنید و طعم یک لذت ناب را بچشید. از آن بازی هایی که هر روز از خواب بیدار می شوید مشاهده نمی کنید که ۱۰ عدد مانند آن منتشر شده اند! بازی که معنای خلاقیت و زیبایی را با خود به همراه دارد و این زیبایی در تار و پود بازی نهفته است و در آن تنیده شده است و یکی از اصلی ترین وجوه این زیبایی، مربوط به جلوه های بصری بازی است که تجربه آن را لازم تر و واجب تر از همیشه می کند.
۲۳ – Transistor
سازنده: Supergiant Games
پلتفرم مقصد: PlayStation 4, PC، i pad , Apple TV
بدون شک یکی از غمگین ترین و خاص ترین گرافیک ها و طراحی هایی که تاکنون در طی این سال ها در بازی های رایانه ای تجربه و مشاهده کرده ام مربوط به عنوان Transistor است. Transistor توسط استودیو Supergiant Games ساخته شد و در سال ۲۰۱۴ توسط همین کمپانی برای پلتفرم های PlayStation 4 و PC منتشر گردید. این عنوان در سبک اکشن نقش آفرینی قرار دارد. در بازی کنترل دختری به نام Red را بر عهده دارید که یک خواننده مشهور در شهر Cloudbank است و توسط یک نیروی رباتیک قدرتمند به نام The Process که تحت رهبری گروهی به نام Camerata هستند مورد سوء قصد قرار می گیرد. وی قصد دارد تا فرار کند ولی با ترانزیستور، یک سلاح مرموز شمشیر شکل که برای کشتن وی رستاده شده بود برخورد می کند که در سینه مردی فرو رفته است و گویی وجوان و صدای این مرد اکنون توسط ترانزیستور جذب شده است. Camerata همچنین توسط Camerata به دنبال کشتن Red و گرفتن ترانزیستور از وی هستند که به دلایل نامعلومی آن را می خواهند….
طراحی هنری و موسیقی این بازی فوق العاده زیبا هستند و این ترکییب با همراهی یک گیم پلی عالی و مبارزاتی جذاب، یک عنوان نقش آفرینی عالی و خاص را شکل داده اند. هر چقدر که بیشتر در بازی Transistor پیش می روید بیشتر شیفته و جدب آن می شوید و در این راه بدون شک یکی از دلایل اصلی، گرافیک خاص بازی و طراحی هنری بی نظیر آن است که شبیه به کمتر عنوانی است که تاکنون دیده اید و استایل خاص طراحی و گرافیکی خودش را دارد و با وجود آن که رنگ بندی های بازی زیاد مرده و تیره نیستند اما با این حال انگار لایه ای از غم و اندوه بر روی بازی نشسته است و البته در این امر نوع صحبت راوی بازی نیز بسیار تاثیرگذار است. البته که باید به این نکته نیز اشاره کرد که از سازندگان عنوانی با زیبایی بصری فوق العاده مانند Bastion یعنی استودیو Supergiant Games انتظار دیگری نیز جز خلق چنین عنوان زیبایی را نداشتیم و باید حتما آن را تجربه کرده و محیط های مختلف آن را مشاهده کنید تا به عمق طراحی بصری و هنری بی نظیر Transistor پی ببرید.
همانطور که خدمت شما عزیزان عرض کردیم در بازی شما کنترل دختری به نام Red را عهده دار هستید و یک شمشیر بزرگ و قدرتمند به نام Transistor را نیز در اختیار دارید. دشمنان شما در بازی نیرویی رباتی به نام The Process هستند که باید طی مبارزاتی جذاب که المان های نقش آفرینی و استراتژی دارد آن ها را از پای در آورید. شهر این بازی که Cloudbank نام دارد به واقع زیبا و هنرمندانه خلق و طراحی شده است و کاملا حال و هوای سایبرپانک دارد. رنگ غالب محیط و شهر بازی Transistor سبز است که زیبایی خاصی را نیز به بازی بخشیده است و استفاده از نورهای سبز رنگ در پس زمینه محیط بازی و در خانه و ساختمان های دور دست، باعث خلق صحنه های زیبایی در بازی شده است. موسیقی بازی نیز نقش بسیار مهم و حیاتی در هر چه زیباتر شدن این بازی دارد و کاملا با اتمسفر سایپرپانک بازی هماهنگ و همخوان است. ساندترک بازی توسط Darren Korb ساخته شده است که خود وی در تعریفی از موسیقی این بازی آن را “old-world electronic post-rock” نامیده است. همچنین خانم Ashley Lynn که در ساندترک عنوان بی نظیر قبلی این استودیو یعنی Bastion به عنوان وکالیست حضور داشت در این بازی نیز در قطعات “The Spine”, “In Circles”, “We All Become”, “Signals” و “Paper Boats” در همین نقش ظاهر شده است. این بازی که در سال ۲۰۱۴ منتشر گردید بر روی پلتفرم های PlayStation 4 و PC در دسترس بازیبازان قرار دارد و می توانند از تجربه آن لذت ببرند. در نهایت باید گفت که Transistor نیز به مانند بسیاری از بازی های این لیست نه تنها در بخش گرافیکی و بصری و طراحی هنری بسیار قدرتمند و زیبا است بلکه در سایر المان ها مانند گیم پلی و … نیز کاملا موفق عمل کرده است و بازی بسیار جذابی را برای ما به ارمغان آورده است اما اگر در نظر بگیریم که این عنوان در سایر بخش ها یک بازی معمولی و نه چندان جالب بود، باز هم تنها به خاطر طراحی و گرافیک هنری زیبای این عنوان باید آن را تجربه می کردیم.
۲۲ – Limbo
سازنده: Playdead
پلتفرم مقصد: Android, PlayStation 4, Xbox One, iOS, PlayStation 3, Xbox 360 , PlayStation Vita , Wii U , Microsoft Windows
یک بازی سیاه و سفید بدون هیچ گرافیک پرزرق و برق و خاصی، چگونه می تواند در لیست عناوینی قرار بگیرد که تنها به خاطر گرافیکشان هم که شده باید آن ها را تجربه کنید؟ کسانی که بازی Limbo را تجربه کرده اند به طور قطع و یقین پاسخ این سوال را می دانند. Limbo عنوانی است با طراحی بسیار ساده و سیاه و سفید، اما به طرز عجیب و شگفت انگیزی زیباست و اتفاقا راز زیبایی ان نیز در همین سبک خاص طراحی های آن و رنگ بندی سیاه و سفیدی است که سازندگان بازی با هوشیاری هر چه تمام تر و با یک دید هنری و نبوغ آمیز آن را برای بازی انتخاب کرده اند. Limbo یک بازی فوق العاده چه از لحاظ گرافیکی و چه در بخش گیم پلی است. این عنوان در سبک پازل پلتفرمر قرار دارد و گیم پلی آن بر اساس جل کردن معماهای محیطی و پشت سر گذاشتن موانع موجود در مسیر است. Limbo در سال ۲۰۱۰ توسط استودیو Playdead ساخته و در ابتدا برای کنسول ایکس باکس ۳۶۰ منتشر گردید اما در ادامه و مدتی بعد به دلیل استقبال بی نظیری که از بازی صورت گرفت برای تمامی دیگر پلتفرم ها حتی تا گوشی های هوشمند و … نیز عرضه شد. این سازنده خوش ذوق و خلاق به تازگی نیز در ادامه روند موفقیت خود، پا را فراتر گذاشته و شاهکار دیگری به نام Inside را خلق کرده اند که حتی از Limbo نیز با استقبال بیشتری مواجه شدید و پشت سر هم امتیازات فوق العاده و متای بالای ۹۰ را کسب کرد. حتی این بازی نیز می تواند در این لیست حضور داشته باشد اما از آن جا که بحث در این مطلب تنها بر اساس جلوه های بصری و گرافیک و طراحی هنری است، Limbo به عقیده بنده در این بخش خاص تر عمل کرده است و شاید دلیل اصلی آن نیز سیاه و سفید بوذن بازی باشد که گهگاهی با یک رنگ قرمز بی نظیر شما را به وجد می آورد و بی شک لب به تحسین طراحان هنری بازی خواهید گشود.
Limbo یک شاهکار طراحی و گرافیکی است که در قالب یک عنوان زیبا و بسیار تاریک قرار گرفته است. این عنوان یکی از بهترین مثال های ممکن برای این که بازی های رایانه ای را یک هنر ناب معرفی نماییم، است. شما در نقش پسری که هرگز نام آن را نمی دانید و نخواهید دانست قرار می گیرید که به دنبال خواهر گمشده اش است. این که تفسیر شما از بودن در دنیای این بازی چیست و چگونه این دنیا را تعبیر می کنید کاملا به خودتان بستگی دارد و ممکن است بازی حامل پیامی از قرار گرفتن در “برزخ” باشد و یا هر پیام دیگری که شما در ذهن خود می پندارید. پایان بندی بازی نیز به طور عمد توسط سازندگان بازی باز گذاشته شده است و نتیجه گیری و قضاوت در مورد سرانجام آن و سرنوشت بازی را به شما واگذار می کند. Limbo موفق به کسب جوایز بسیاری در محافل مختلف مربوط به بازی های مستقل گردید که از مهم ترین این جوایز می توان به VGX Award یه عنوان “برترین بازی مستقل سال” اشاره کرد که جایزه ای بسیار ارزشمند است، مخصوصا با توجه زیادی که در سال های اخیر به بازی های مستقل می شود و انواع و اقسام بازی های قدرتمند و خلاقانه ای که سازندگان خوش فکر در تیم های مستقل آن ها را خلق می کنند. چیزی که سبک گرافیکی بی نظیر این بازی را جذاب تر و خاص تر کرده است تاریک بودن بسیار زیاد جو بازی و همچنین خشونت آن است که ابایی از نشان دادن مرگ و تکه تکه شدن پسر بچه حاضر در بازی ندارد و به راحتی بار ها و بارها انواع و اقسام مرگ های دردناک برای این پسربچه را در طول بازی خواهید دید که البته باعثش شما هستید. Limbo یک تابلوی تاریک هنری و عنوانی بسیار زیبا از لحاظ گرافیکی و طراحی است که معنا و مفهوم و ذات هنر را در خود نهفته دارد و سخاوتمندانه آن را به ما عرضه می کند. Limbo را تنها به خاطر گرافیک و طراحی دنیای بی نظیر آن هم که شده باید تجربه نمایید و از معماهای زیبا و دنیای تاریک و خاص آن لذت ببرید.
۲۱ – Life Is Strange
سازنده: Dontnod Entertainment
پلتفرم مقصد: PlayStation 4, Xbox One, PlayStation 3, Xbox 360, PC
باز هم عنوانی دیگر از استودیویی که در شماره ۲۵ لیست نیز از آن یاد کردیم و به نظر می رسد که خوب روش طراحی و استفاده از جلوه های بصری زیبا را برای بهتر کردن عناوین خود بلد است و در هر دو بازی که از این سازنده یعنی Dontnod Entertainment شاهد بوده ایم، طراحی هنری و جلوه های بصری زیبا و چشم نوازی را تجربه کرده ایم. دیگر بازی این سازنده که در جایگاه ۲۱ لیست ما قرار می گیرد عنوانی است به نام Life Is Strange که بار ها و بارها از سوی تمام دنیا و افراد حاضر در صنعت گیم تحسین شد و جوایز زیادی را نیز دریافت نمود تا استودیو Dontnod Entertainment به حق خود که شاید باید در عنوان قبلی خود به مقداری از آن می رسید، دست یابد و در دنیا شناخته شود. Life Is Strange توسط استودیو Dontnod Entertainment ساخته شد و در سال ۲۰۱۵ توسط Square Enix برای پلتفرم های PlayStation 4, Xbox One, PlayStation 3, Xbox 360 و PC منتشر گردید. این عنوان که در سبک ماجرایی قرار دارد.
Life Is Strange جدا از داستان عالی و روایت جذاب و گیم پلی عالی بر پایه بازگرداندن زمان، در بخش بصری . گرافیکی نیز فوق العاده بود. یک گرافیک ساده و بی آلایش با طراحی و رنگ بندی خاص که هر بیننده ای را جذاب خود می کند و او را شیفته خود می نماید. تنها کافی است که به توع طراحی نشانگری که بر روی اشیا به نمایش در می آمد یا نوع فونت نوشته های بازی و لرزش جذاب آن ها دقت کنید تا زیبایی و صمیمتی که در طراحی آن ها وجود دارد دل شما را ببرد و در یابید که انگار جادویی در طراحی هنری و جبوه های بصری این عنوان وجود دارد که با این که نمی توان به طور جدا جدا و از نطر فنی گفت تمام اجزای گرافیکی بازی بسیار نسل هشتمی هستند و …. اما ترکیب آن ها و چیزی که ما به عنوان بازی نهایی در صفحه نمایش می بینیم بسیار چشم نواز و زیباست و کاملا ما را جذب می کند.
Life Is Strange عنوانی ماجرایی در مورد یک دانشجوی عکاسی به نام مکس است که طی اتفاقی در می یابد قادر به بازگرداندن زمان و تغییر وقایع گذشته است. واقعا حیف است که بیشتر از این در مورد داستان بازی برای شما بگویم زیرا اگر حتی تعداد کمی از شما نیز آن را هنوز تجربه نکرده اید باید بدانید که ضرر بزرگی کرده اید و شاید نیز بخوایهد آن را تجربه کنید که بهتر است چیزی از داستان ندانید. دو شخصیت کلیدی بازی که مکس و کلوئی هستند به حدی جذاب و بی نظیر خلق شده اند که هر دو را قبلا در مقاله برترین شخصیت های مونث دنیای بازی های رایانه ای در لیست برترین ها جای داده بودیم و واقعا به آن ها وابسته می شوید. همانطور که قبلا نیز خدمت شما عرض کردم Life Is Strange موفق شد تحسین تمامی منتقدان و بازیبازان در سراسر جهان را برانگیزد و جالب اینجاست که این جوایز در بخش های مختلفی بودند که نشان از این داشت که بازی در تمامی زمینه ها و قسمت های مختلف خود فوق العاده عمل کرده است.
از مهمترین جوایزی که این عنوان در سال ۲۰۱۵ موفق به کسب آن ها گردید می توان به BAFTA Games Award برای داستان بازی، Golden Joystick Awards برای برترین اجرای سال، The Game Award برای ایجاد تغییر، Develop Industry Excellence Awards در بخش داستان سرایی و روایت داستان، Develop Industry Excellence Awards برای بهترین فرنچایز جدید پی سی و کنسول، Global Game Awards برای بهترین بازی ماجرایی و Global Game Awards برای برترین بازی اوریجینال اشاره کرد که تنها نگاهی به تعداد و تنوع آن ها در بخش های مختلف کافیست تا عمق زیبایی و موفقیت بازی را درک کنیم. سبک گرافیکی و طراحی هنری بازی و رنگ بندی های آن و … کاملا با داستان و اتمسفر بازی هماهنگ هستند و تصور این که گرافیک این بازی می توانست برای این داستان جور دیگری و بهتر از این که هست باشد به ذهن خطور نمی کند. Life Is Strange که در سال ۲۱۵ منتشر شده است بر روی پلتفرم های PlayStation 4 ،Xbox One, PlayStation 3, Xbox 360 و PC در دسترس بازیبازان قرار دارد. درست است که این بازی در تمامی بخش ها قوی کار کرده و جذاب است، اما اگر فقط بخش گرافیکی و طراحی هنری آن را نیز در نظر بگیریم، صرفا به همین دلیل نیز ارزش تجربه کردن را دارد و شما را جذب خود می کند؛ به همین دلیل نیز در لیست ما جای گرفته است.
۲۰ – Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots
سازنده: Kojima Productions
پلتفرم مقصد: PlayStation 3
وقتی یاد عظمت و ابهت عنوان Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots می افتم، آهی از ته دل می کشم که ایا دیگر ممکن است در این سری عنوانی مانند این بازی ببینیم؟ اما با خود میگویم خیر، زیرا در این سری قرار است تا متال گیر زامبی کشی ببینیم! گمان می کنم که سری متال گیر تا زمانی که انحصارا برای کنسول های سونی منتشر می شد بسیار قوی تر و زیباتر از عناوین بعدی آن که مولتی پلتفرم شدند، بود. این دیدگاه شاید درست و شاید غلط باشد اما به هر حال نمی توان این را کتمان کرد که در زمان انحصاری بودن بازی، شاهد عناوین بی نهایت زیباتر و قدرتمندتری از متال گیر سالید بودیم. آخرین عنوانی هم که از این فرنچایز در انحصار پلی استیشن بود نسخه چهارم بازی یعنی Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots بود که هر چقدر از آن تعریف و تمجید کنیم باز هم کم گفته ایم. بازی که در تمامی بخش ها اعم از گرافیک و طراحی هنری و گیم پلی و داستان و … کاملا بی نقص و در اوج زیبایی بود و به واقع یک شاهکار فنی و هنری از تمام لحاظ بود و امتیازاتی در همین حد نیز دریافت کرد؛ یک انحصاری بی رقیب برای پلی استیشن ۳ که امتیازات آن نیز مانند خود بازی شگفت انگیز است.
کسب امتیاز ۱۰۰ از وبسایت IGN ، امتیاز ۱۰۰ از وبسایت GameSpot و امتیاز متای ۹۴ کاری نیست که هر بازی و هر سازنده ای موفق به انجام آن شود، ولی این عنوان و استاد کوجیما این قله را فتح کردند. Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots در سال ۲۰۰۸ توسط Kojima Productions ساخته و به وسیله کونامی به طور انحصاری برای کنسول قدرتمند نسل هفتمی سونی یعنی PlayStation 3 منتشر گردید. تعداد جوایزی که این عنوان دریافت کرد و تنوع آنها به قدری زیاد است که خود نیاز به یک مطلب کامل در مورد بررسی جوایز این بازی دارد. اگر بخواهیم به تعدادی از این جوایز در سال ۲۰۰۸ اشاره کنیم می توان از GameSpot Award برای برترین بازی سال، VGX Award برای بهترین گرافیک، VGX Award برای بهترین موسیقی، GameSpot Award برای بهترین داستان، GameSpot Award برای بهترین بازی پلی استیشن ۳، GameSpot Award برای بهترین باس فایت، GameSpot Award برای بهترین صداپیشگی و بسیاری جوایز دیگر نام برد که همان طور که مشاهده می کنید مربوط به یک بخش نمی شوند و بازی در تمام المان های خود به مانند یک شاهکار واقعی عمل کرده است.
داستان و وقایع بازی Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots حدودا ۹ سال بعد از وقایع عنوان اصلی Metal Gear Solid و ۵ سال یعد از اتفاقات Sons of Liberty رقم می خورد و شاهد حضور شخصیت هایی مثل Liquid Ocelot و Raiden نیز در آن هستیم. گیم پلی بازی نیز به مانند همیشه ترکیب فوق العاده جذابی از مخفی کاری و اکشن بود که شما می توانستید به هر شکل که می خواهید آن را پیش ببرید و البته اگر راه اکشن را انتخاب می کردید کار بسیار سخت تر می شد زیرا بازی به ذات، یک عنوان مخفی کاری است. ساندترک این عنوان نیز تا همیشه به عنوان یکی از فوق العاده ترین و زیباترین آلبوم های موسیقی که برای یک بازی ساخته شده است شناخته خواهد شد و شامل قطعاتی بود که بدون شک با شنیدنشان عاشق و شیفته انها می شدید. هدایت ساخت موسیقی بازی بر عهده Harry Gregson-Williams بود که این بازی سومین الیوم موسیقی ساخته شده توسط او برای سری Metal Gear Solid محسوب می شد.
گرافیک بازی در زمان انتشار خود چیزی در حد خارق العاده و بی نظیر بود و با زیبایی گرافیکی خود تمام چشم ها را خیره می کرد. حتی به تازگی که مجددا این عنوان را بر روی کنسول پلی استیشن ۳ خود تجربه کردم باز هم گرافیک آن تقص و کم و کسری نداشت و هنوز که هنوز است بسیار زیبا به نظر می رسد. گرافیک فنی بسیار پایدار و قدرتمند بدون ذره ای افت فریم و ایراد در تکسچرها و … در کنار طراحی و گرافیک هنری بی نظیر بازی سبب شده بودند تا عنوانی شکل بگیرد که یک شاهکار و غول گرافیکی در زمان خود محسوب گردد. طراحی اسنیک و لباس وی با دقت به ریزترین جزییات انجام شده بود و همینطور در تمامی محیط و دنیای بازی کوچکترین کم کاری در طراحی دیده نمی شد. همرنگ شدن لباس اسنیک با هر محیطی که در ان قرار داشت و یا در کنار ان می ایستاد، جلوه خاص و زیبایی به گرافیک بازی بخشیده بود و تماشای این که مثلا وقتی اسنیک در کنار دیواری کمین کرده است و به آن چسبیده و لباسش همرنگ دیوار می شود بسیار زیبا و جذاب بود. انواع و اقسام محیط ها با طراحی های مختلف و متنوع را در بازی شاهد بودیم که باعث می شدند هیچ گاه به بازیباز احساس خستگی دست ندهد و از تماشای تمام محیط های بازی لذت ببرد (اصلا مگر می شود از عناوین متال گیر سالید خسته هم شد!). اگر PlayStation 3 داشته باشید، Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots یکی از دو سه عنوانی است که باید بدون هیچ حرف و حدیثی تجربه کنید. این بازی به واقع در تمامی بخش ها فوق العاده است که گرافیک نیز یکی از همین قسمت ها است. اگر این عنوان هیچ بخش جذاب و قدرتمند دیگری هم نداشت (که دارد، خوب هم دارد!) فقط و. فقط به خاطر گرافیک فوق العاده و طراحی های بسیار زیبای آن هم تجربه آن لازم و ضروری بود. به امید آن که باز هم شاهد اوج گرفتن این فرنچایز باشیم هر چند با اتفاقات اخیر این بیشتر یک رویاست تا واقعیت.
۱۹ – Red Dead Redemption
سازنده: Rockstar
پلتفرم مقصد: PlayStation 3, Xbox 360
به نظرم همین یکی دو تصویری که از شاهکاری به نام Red Dead Redemption برای شما عزیزان قرار داده ام نگاه کنید و دیگر نیازی نیست که لزوم تجربه این عنوان حتی فقط به خاطر گرافیک را برای شما شرح دهیم. Red Dead Redemption فقط به خاطر گرافیک، فقط به خاطر گیم پلی، فقط به خاطر موسیقی و فقط به خاطر داستانش هم بازی کردنش از نان شب هم واجب تر است، حال چه رسد به این که تمام این بخش ها که هر کدام تک تک برای بی نظیر کردن یک بازی کافی هستند همگی با هم در عنوان Red Dead Redemption قرار دارند و سبب خلق عنوانی شده اند که یکی از برترین بازی های تاریخ است و بدون استثنا از سوی تمامی بازیبازان و منتقدان در سراسر دنیا مورد تحسین قرار گرفت و جوایز بازی سال را در زمان عرضه درو کرد. مگر می شود از راک استار در ساخت یک بازی جهان ازاد انتظار دیگری هم غیر از این داشت؟ بازی Red Dead Redemption که یک عنوان در سبک اکشن ماجرایی و شوتر سوم شخص جهان ازاد و وسترن محسوب می شود در سال ۲۰۱۰ توسط راک استار برای پلتفرم های PlayStation 3 و Xbox 360 ساخته و منتشر شد و تبدیل به یک اسطوره در نسل هفتم چه از لحاظ گرافیک و چه از نظر دیگر بخش ها گردید.
دنیایی بسیار بزرگ و زیبا با انواع و اقسام فعالیت ها و ماموریت ها در اختیار شما قرار دارد تا ساعت ها در آن سرگرم شوید. از شکار حیوانات گرفته تا رام کردن اسب ها و ماموریت های دستگیری شخصیت های خلافکار WANTED و کلی ماموریت اصلی و جانبی دیگر در بازی وجود دارند و هر کدام نیز به بهترین شکل ساخته و پرداخته شده اند تا به هیچ وجه احساس خستگی در شما ایحاد نشود و لذت بازی همواره برایتان حفظ گردد. اکثریت قریب به اتفاق مجامع و محافل بین المللی گیمینگ در سراسر دنیا با یکدیگر هم عقیده بودند که برترین بازی سال ۲۰۱۰ به هیچ وجه عنوانی جز Red Dead Redemption نمی باشد و تقریبا همه این بازی را به عنوان بازی سال برگزیدند. این بازی جوایز بسیار زیادی را نیز در تمامی بخش ها دریافت کرد که از این جوایز می توان به VGX Award برای برترین بازی سال، VGX Award برای برترین آهنگ موجود در بازی، VGX Award برای برترین موسیقی بازی، VGX Award برای برترین بازی اوریجینال اشاره کرد.
شخصیت اصلی بازی که جان مارستن نام دارد از سوی GameSpot و IGN و بسیاری مراجع معتبر دیگر به عنوان برترین شخصیت جدید سال معرفی گردید. وی همچنین برای بخش اجرا و صداگذاری و همچنین برترین شخصیت نیز در مراسم ۲۰۱۰ Spike Video Game Awards به عنوان کاندیدا حضور داشت. وی شخصیت پردازی فوق العاده عالی و پیچیده ای داشت که به اعتقاد بسیاری از منتقدان در سراسر دنیا همین شخصیت پردازی عالی وی بود که داستان بازی را تا این حد زیبا و جذاب کرده بود. بازی در سال ۱۹۱۱ و در دو ایالت خیالی آمریکا و یک ایالت خیالی مکزیک به نام های New Austin, West Elizabeth و Nuevo Paraiso اتفاق می افتد. جان مارستن که قبلا یک خلافکار حرفه ای بوده است توسط گروهی دولتی به کار گرفته می شود و به او وعده می دهند که در صورتی که به آن ها کمک کنید تا یاران قدیمی و خلافکار او را دستگیر کنند و از بین ببرند، از گناهان او خواهند گذشت و عفو کامل خواهد خورد تا به راحتی به آغوش خانواده اش بازگردد. جان مارستن نیز که در جستجوی رستگاری و بخشیده شدن گناهانش است طی اتفاقاتی که رخ می دهد سرانجام قبول می کند با آنها همکاری کند. سرانجام و پس از داستان ها و اتفاقات بسیاری که رخ می دهند کار به سرانجام می رسد و مارستن به نزد خانواده اش باز می گردد اما قول دولتی ها کی قول بوده است که این بار باشد؟ قول دولتی ها مرگ است و بس. Ross و مردانش با نامردی تمام و با تعداد بسیار زیادی سرباز و تفنگذار به قصد کشتن وی و خانواده اش به خانه می آیند. جان به هر شکل خانواده اش را فراری می دهد اما با خود با تعداد بسیار زیادی شلیک به او می شود در یک صحنه دراماتیک و یک نبرد نابرابر جان به جان آفرین تسلیم می کند و البته به نظر می رسد که سرانجام به رستگاری که دنیال آن بود می رسد…رستگاری سرخپوست مرده. سپس بازی به ۳ سال بعد می رود و شما می توانید در نقش پسر جان مارستن به جستجوی Ross که یک سال است بازنشسته شده بروید و انتقام پدرتان را از وی بگیرید… داستان بازی روایت بسیار جذابی دارد و به مانند سایر بخش ها مانند گیم پلی، موسیقی، گرافیک و… در بالاترین سطح ممکن قرار دارد.
خلق بی نظیر دنیایی وسیع و گسترده با تم غرب وحشی بدون شک از هیچ سازنده ای بهتر از راک استار بر نمی آید و این سازنده نیز با خلق این عنوان غوغایی به پا کرد، به مانند همیشه. Red Dead Redemption یک شاهکار گرافیکی فنی و هنری است که واقعا جای هیچ گونه حرف و حدیث و ایرادی را در بخش گرافیکی برای ما و هیچ کس دیگر باقی نگذاشته است. ایراد که چه عرض کنم. گرافیک بازی و طراحی دنیای آن، شخصیت ها و … همگی فوق العاده قابل تحسین هستند و بازی به حدی چشم نواز و زیبا است که این حس را به شما منتقل می کند که واقعا در دوره غرب وحشی هستید و چنین گرافیکی آن هم در یک نسل قبل بسیار شگفت انگیز است زیرا هنوز که هنوز است وقتی در نسل هشتم به این عنوان نگاه می کنیم مشاهده می شود که هیچ چیزی از عناوین این نسل کم ندارد. Red Dead Redemption عنوانی است که به خاطر تک تک بخش های آن از جمله گرافیک، بازی کردن چیزی فراتر از ضروری است و اگر آن را تجربه نکرده باشید قطعا قطعه ای گمشده در پازل زندگی گیمریتان خواهید داشت. شاید اگر بین بازی های مولتی پلتفرم یک نظر سنجی در مورد مورد انتظارترین عنوانی که همگان منتظر اعلام نسخه بعدی آن هستند برگزار شود، پاسخ آن از هم اکنون مشخص باشد و آن بازی چیزی نخواهد بود غیر از نسخه بعدی عنوان Red Dead Redemption که نسخه سوم کل این سری با احتساب Red Dead Revolver محسوب می شود.
۱۸ – Beyond: Two Souls
سازنده: Quantic Dream
پلتفرم مقصد: PlayStation 4, PlayStation 3
در عناوین استادانه و فوق العاده زیبای دیوید کیج همواره داستان و گرافیک حرف اول را می زنند و تمام سکانس های بازی های وی با بالاترین کیفیت گرافیکی و موشن کپچر و … تهیه و تولید می شوند. توجه بسیار بالا به احساسات شخصیت ها در بازی و پیاده کردن فوق العاده این احساسات در صورت شخصیت ها همیشه سبب خلق تعدادی از بهترین و زیباترین گرافیک ها و جلوه های بصری در بین بازی های مختلف شده است و همچنین این موضوع به داستان بازی و انتقال حس آن به مخاطب نیز بسیار خوش نقش عمل می کند و به مانند فیلمی زیبا با شخصیت های واقعی برای مخاطب به نظر می رسند اما با این تفاوت که در این فیلم شما همه کاره هستید و تصمیم می گیرید که چه اتفاقاتی برای شخصیت های مختلف بازی رقم بخورد و در واقع در حال تجربه یک بازی، با کیفیت یک فیلم واقعی هستید. عنوان Beyond: Two Souls که در سبک اکشن ماجرایی تعاملی درام قرار دارد توسط استودیو Quantic Dream و دیوید کیج ساخته و در سال ۲۰۱۳ به طور انحصاری برای کنسول PlayStation 3 منتشر گردید و به دلیل موفقیت و بازخوردهای خوبی که دریافت نمود در سال ۲۰۱۵ نسخه نسل هشتمی و بازسازی شده آن به همراه شاهکاری به نام Heavy Rain که دیگر عنوان دیوید کیج است برای کنسول پلی استیشن ۴ نیز منتشر گردید.
بازی داستان دختری به نام جودی هولمز را روایت می کند که همان طور که در مقالات قبلی گفته ام وی در بازی و جلوی چشمان ما از کودکی تا نوجوانی و جوانی بزرگ می شود و فریم به فریم، اوج و عمق بدبختی و سیه روزی وی را می بینیم و با او همدردی می کنیم. لحظه به لحظه کشمکش های وی با روح یا نیرو یا نور محافظش را شاهد هستیم که حتی در زندگی عشقی وی نیز دخالت می کند و اجازه نمی دهد تا جودی بتواند کسی را دوست داشته باشد و با او رابطه ای عاشقانه برقرار کند. سرنوشت این دختر به قدری دردناک بود که اشک را در چشمان ما جمع می کرد. الن پیج، بازیگر جوان و توانمند سینمای هالیوود نیز در اوج توان خود در این نقش ظاهر شده و شخصیتی فوق العاده را از لحاظ احساسات و حالات صورت و همچنین صداگذاری برای ما خلق کرده است؛ البته شخصیت پردازی قوی همیشه و همیشه جزء ثابت عناوین دیوید کیج بوده اند و هستند و یکی از نمادها و مثال های بارز این شخصیت پردازی قوی بدون شک دختری است به نام جودی هولمز که در عنوان Beyond: Two Souls با مصائب زندگی وی آشنا شدیم.
در Beyond: Two Souls در نقش دختری با توانایی فراطبیعی به نام Jodie Holmes قرار می گیریم و داستان زندگی و سیه روزی های وی را دنبال می کنیم. ترکیب شخصیت پردازی و داستان در این بازی (که البته می توانست روایت بهتری داشته باشد)، با گرافیک بی نظیر و فوق العاده طبیعی و واقعی آن سبب خلق عنوانی شده است که نمی توان از آن چشم برداشت و حتی کوچکترین احساسی که شخصیت های بازی دارند در چهره و خطوط صورت آن ها با جزییات بسیار ریز و کامل قابل مشاهده است. در بسیاری از بازی های این لیست شاهد گرافیک فنی قدرتمند و بی نظیری نبوده ایم و بلکه بیشتر به خاطر طراحی فوق العاده وگرافیک هنری در این رده بندی جای گرفته اند، اما Beyond: Two Souls عنوانی است که در آن شاهد گرافیک فنی و هنری قدرتمند با هم هستیم و در حقیقت گرافیک، کاملا در راستای خلق یک دنیای واقعی عمل کرده است که به بهترین شکل هم این کار را انجام داده و شاهد یک بازی بسیار قدرتمند از این لحاظ هستیم. Beyond: Two Souls بازی است که باید آن را به خاطر گرافیک فوق العاده و البته داستان و روایت جذاب تجربه نماییم.
دیوید کیج در مورد برخی نقدهای منفی که به این عنوان وارد شد نظر جالبی دارد. وی می گوید “همیشه برای گیمر های هاردکور که بازی ها را به عنوان یک ورزش رقابتی مهارتی می بینند انواع و اقسام بازی ها وجود دارد تا با دوستان خود رقابت کنند و همچنین همیشه انواع بازی ها برای گیمرهای تفننی که قط برای سرگرمی گاهی بازی می کنند نیز بر روی گوشی های هوشمندو … ساخته می شود و در اختیار آن هاست. اما ما می خواهیم یک مسیر میانی را پیش بگیریم با ساخت بازی هایی که سعی می کنند قصه بگویند و معانی و مفاهیم را انتقال دهند. بازی که خشونت و کشت و کشتار هسته اصلی و هدف ان نیست. بالاتر از همه این ها ما می خواهیم احساس خلق کنیم تا بازیبازان آن را با تمام وجود حس و درک کنند.” درست است که بازی ایراداتی دارد که کم تعداد هم نیستند و در بخش گیم پلی و روایت داستان نتوانست تا موفقیت عناوین قبلی دیوید کیج یعنی فارنهایت و Heavy Rain را تکرار کند، اما در این مطلب تمرکز و عامل انتخاب های ما تنها بخش کیفیت گرافیکی فنی یا هنری بازی ها است که در این بخش Beyond: Two Souls فوق العاده و بسیار عالی عمل کرده است.
۱۷ – Batman: Arkham Knight
سازنده: Rocksteady Studios
پلتفرم مقصد: PlayStation 4, Xbox One, Microsoft Windows
یادم است که هیچ گاه به طرز خیلی شدید دوستدار بتمن نبودم اما درست از بعد از نخستین فیلم ۳ گانه شاهکار کریستوفر نولان یعنی Batman Begins بسیار به این شخصیت علاقمند شدم، اما بعد از فیلم دوم یعنی The Dark Knight بود که واقعا عاشق شوالیه تاریکی شدم و باعث شد تا هر ۴ بازی سری آرکهام یعنی ۳ گانه Rocksteady Studios و بازی Arkham Origins برای من لذت بسیاری داشته باشند. ۳ عنوانی که در نسل هفتم منتشر شدند برای من فوق العاده بودند و بسیار از آن ها لذت بردم اما هیچ گاه یکی از دلایل اصلی این لذت برای من گرافیک ان ها نبود. اما وای از روزی که بازی نسل هشتمی چهارم، یعنی آخرین نسخه از ۳ گانه راک استدی یعنی Batman: Arkham Knight را تجربه کردم. چقدر این بازی زیبا بود. چقدر گرافیک بازی فوق العاده بود. از فوق العاده هم فوق العاده تر بود جلوه های بصری این بازی بی نظیر. دیگر از این بهتر و زیباتر نمی شود در حال حاضر عنوانی از بتمن را خلق کرد که تا این حد از لحاظ جلوه های بصری بی نظیر باشد. در واقع از لحاظ گرافیکی و بصری این زیباترین دنیایی از بتمن بوده که تا به حال خلق شده است.
عنوان Batman: Arkham Knight که توسط Rocksteady Studios ساخته شد و در سال ۲۰۱۵ توسط کمپانی Warner Bros. Interactive Entertainment برای پلتفرم های PlayStation 4, Xbox One و Microsoft Windows منتشر گردید. این عنوان نیز به مانند دیگر عناوین این سری در سبک اکشن ماجرایی با دنیای آزاد قرار دارد. بازی بعد از عرضه با بازخوردهای بسیار مثبت و عالی طرفداران و منتقدان روبرو شد؛ البته این مسئله را در مورد نسخه های کنسولی بازی عرض می کنم زیرا نسخه رایانه های شخصی کاملا نقطه مقابل نسخه های کنسولی بود و یک بازی ناقص و سراسر باگ و کرش کردن و غیر قابل بازی شدن بود. نسخه های کنسولی PlayStation 4 و Xbox One این عنوان موفق به کسب جوایزی نیز در بخش های مختلف شدند و حتی این بازی در مراسم برترین بازی هاسل سال به عنوان کاندید در بخش برترین بازی اکشن ماجرایی نیز قرار داشت که طی اتفاقی طعنه آمیز (برای سری متال گیر) نسخه پنجم متال گیری سالید یعنی فانتوم پین به عنوان برترین بازی اکشن ماجرایی انتخاب شد. از جمله جوایزی که عنوان Batman: Arkham Knight موفق به کسب آن ها شد می توان به BAFTA Games Award برای بهترین بازی انگلیسی و Empire Award برای برترین بازی سال اشاره کرد.
بازی یک سال بعد از وقایع نسخه ۲۰۱۱ یعنی Batman: Arkham City اتفاق می افتد و خط داستانی اصلی بازی، داستان مبارزه و مقابله بتمن با Scarecrow را دنبال می کند که حمله ای را به Gotham City آغاز کرده است و باعث تخلیه شهر شده است. Scarecrow با کمک شخصیت مرموزی به نام Arkham Knight تمامی دشمنان قسم خورده بتمن را گرد هم می آورد تا سرانجام او را نابود کنند و یک بار برای همیشه از شر وی خلاص شوند اما کور خوانده اند… شوالیه تاریکی هم تنها نیست. ما با وی هستیم و به او کمک میکنیم تا تمام آنها را شکست دهد. ما متحد بتمن نیستیم، عاشق بتمن هستیم. شوالیه تاریکی همیشه پیروز می شود. پیروزی در ذات اوست. شوالیه واقعی Arkham بتمن است و نه هیچ کس دیگر. گیم پلی بازی از نمای سوم شخص بتمن را نشان می دهد و بر مبارزات نزدیک، قابلیت های مخفی کاری، قابلیت های کارآگاهی و گجت های وی تمرکز دارد. همچنین در Batman: Arkham Knight شاهد حضور و معرفی Batmobile به عنوان یک وسیله قابل بازی هستیم که برای جابجایی سریع در شهر، حل پازل ها و مبارزات به کار می رود و اتفاقا بازی تمرکز زیادی هم بر آن دارد. بازی در این نسخه المان های جهان ازاد بیشتری از همیشه در اختیار شما می گذارد و ساختار آزادتری دارد و به شما اجازه می دهد تا کلی ماموریت جانبی کاملا جدئا از خط داستانی را در جای جای نقشه شهر انجام دهید.
کیفیت گرافیکی بازی همان طور که گفتیم چه از لحاظ فنی و چه هنری در نسخه های کنسولی در بالاترین سطح قرار دارد و شهر و طراحی آن، شخصیت های بازی، ساختمان ها و تمام المان های گرافیکی و طراحی بازی در بالاترین سطح قرار دارند. نورپردازی بازی با توجه به تاریکی شهر بسیار زیبا انجام شده است و وقتی در حال پرواز بر فراز شهر هستید از دیدن ساختمان ها و نورپردازی بازی لذت می برید. کیفیت تکسچرها و یافت ها بسیار بالاست و حتی وقتی نزدیک آنها می شوید هم کیفیتشان چندان افت نمی کند و باز هم زیبا هستند. در نسخه های کنسولی شاهد باگ های گرافیکی و اقت فریم و … هم نیستیم و بر خلاف نسخه رایانه های شخصی شاهد بازی بسیار با ثباتی هستیم. از لحاظ طراحی و گرافیک هنری نیز تنها کافیست تا دقایقی در بازی سپری کنید تا متوجه اوج زیبایی ان شوید و طراحان بازی را تحسین کنید. وقتی با شوالیه تاریکی بر فراز Gotham City پرواز می کردم از شدت هیجان و زیبایی شهری که در زیر بال های پر ابهت و قدرتمند بتمن قرار داشت به وجد می آمدم و انگار که دوست داشتم مدتی بسیار طولانی فقط بر فراز این شهر پرواز کنم به آن بگویم، نگران نباش، آسوده بخواب، من مراقب تو هستم. بال هایم را بر فرازت گسترده ام و از تو در برابر تمام این جانیان و جنایتکاران مراقبت خواهم کرد. کارگردانی هنری بازی یکی از برترین هایی است که تا به امروز در بازی های رایانه ای دیده بودم و به قدری طراحی های بازی از خود بتمن گرفته تا لباسش و ساختمان های شهر و … عالی و بی نقص بود که حتی نگاه کردن به گرافیک بازی واقعا من را ذوق رده می کرد!
۱۶ – Final Fantasy X
سازنده: Square Enix
پلتفرم مقصد: PlayStation 2
همواره و در طول تاریخ ۲۹ ساله فرنچایز Final Fantasy، بازی های این سری در زمان خود دارای بهترین و چشم نواز ترین گرافیک ها و جلوه های بصری بوده اند و دنیایی فانتزی و بسیار زیبا را به بهترین شکل از نظر هنری و فنی طراحی کرده اند تا همگان از شدت زیبایی بصری این عناوین شگفت زده شوند. گزینه های خیلی زیادی از این سری وجود دارد که می توانند به راحتی و یه حق در لیست ما جای بگیرند اما ترجیح دادم تا از هر فرنچایز یک عنوان را در این لیست قرار دهم (به جز یکی دو مورد) و بنابراین بایستی از عناوین بسیار پرتعداد این سری یک بازی را بر می گزیدم. وقتی به تصاویر عناوین مختلف Final Fantasy نگاه می کردم و خاطرات آن ها را در ذهنم مرور می کردم به این نتیجه رسیدم که یک عنوان نسبت به بقیه شایسته تر است. Final Fantasy X به واقع در زمان انتشار خود یکی از بی نظیر ترین و چشم نواز ترین بازی هایی بود که در نسل ششم وجود داشت و همچنین نسخه بازسازی شده آن در نسل هشتم نیز نشان از این داشت که هنوز هم گرافیک و زیبایی این بازی کهنه نشده است و حرف هایی برای گفتن دارد. Final Fantasy X توسط Square Enix ساخته شد و در سال ۲۰۰۱ توسط این کمپانی به طور انحصاری برای پلتفرم PlayStation 2 منتشر گردید. این عنوان نیز به مانند دیگر عناوین این سری در سبک نقش آفرینی ژاپنی قرار دارد.
البته لازم به ذکر است که در دسامبر ۲۰۱۳ یک نسخه بازسازی و ریمستر شده از دو عنوان زیبای Final Fantasy X و Final Fantasy X-2 در قالب یک مجموعه ارزشمند به نام Final Fantasy X | X-2 HD Remaster برای پلتفرم های PlayStation 4, PlayStation 3, PlayStation Vita و رایانه های شخصی با سیستم عامل ویندوز عرضه شد تا دارندگان کنسول های نسل هشتم و یا کسانی که به هر دلیلی نتوانسته اند این بازی ها را تجربه کنند و اکنون می خواهند که به این دنیای فانتزی قدم بگذارند، کاملا شرایط برای آن ها فراهم باشد و بازی را با یک کیفیت گرافیکی بهتر تجربه کنند. این نسخه از لحاظ بصری و گرافیک حتی از عنوان اصلی نیز زیباتر است چون به هر حال بازی با وضوح HD اجرا می شود و بهبودهایی در بخش بصری یافته است.
طراحی تک تک جزییات بازی از دنیای آن و محیط اطراف گرفته تا ریزترین جزییات شخصیت های بازی و لباس های آنها به زیباترین شکل ممکن انجام شده است و شما را شیفته خود می کند. این بازی یکی از خوش گرافیک ترین عناوینی بود که بر روی کنسول پلی استیشن ۲ منتشر گردید و با داستان عالی، گیم پلی فوق العاده و گرافیک چشم نواز موفق شد تا به یکی از خاطره انگیز ترین بازی های این سری بین بازیبازان تبدیل شود و تا همیشه در یاد و خاطره ما باقی بماند. طراحی ظاهری و صورت شخصیت ها و لباس های آن ها و حرکت موهای آنها در زمان خود بی نظیر بود و به قدری دو شخصیت اصلی بازی زیبا و دوست داشتنی طراحی شده بودند که هر بازیبازی را شیفته خود می کردند. در حقیقت از دلایل اساسی این که شخصیت های اصلی بازی تبدیل به یکی از پرطرفدارترین و محبوب ترین شخصیت های این سری شدند، همین طراحی هنری و گرافیکی فوق العاده زیبای آن ها، لباس های جالب و جذاب، طراحی چهره زیبا و دوست داشتنی آن ها بود.
دنیای بازی بسیار وسیع و زیبا طراحی شده بود و انواع و اقسام محیط ها و مناظر چشم نواز را می توانستید در آن مشاهده کنید و همچنین نورپردازی نیز برای عنوان در نسل ششم بسیار عالی محسوب می شد. همواره در عناوین مختلف فرنچایز Final Fantasy، جلوه های بصری و گرافیک، یکی از برگ های برنده اصلی این سری محسوب شده اند و بازی های آن همیشه جزو چشم نواز ترین بازی ها در زمان خود بوده اند. عناوینی که جدا از گیم پلی عالی و داستان های زیبایی که دارند، تنها به خاطر جلوه های بصری فوق العاده شان نیز ارزش بازی کردن را دارند که در این میان یکی از گل های سرسبد عناوین زیبای این فرنچایز از لحاظ گرافیکی بازی Final Fantasy X می باشد.
۱۵ – Flower
سازنده: Thatgamecompany
پلتفرم مقصد: PlayStation 4, PlayStation 3, PlayStation Vita
استودیو Thatgamecompany عجب اسمی دارد. نام این استودیو کاملا مطابق با عناوینی است که آن ها می سازند. در واقع بازی های آن ها به قدری زیباست که وقتی کسی بخواهد از این استودیو یاد کند، خواهد گفت “سازنده همون بازیه” در حقیقت این بازی ها به خاص، جذاب و دوست داشتنی هستند که همه به جای کفتن نام استودیو، با بازی هایش آن را مثال خواهند زد و البته همین روش هم باعث می شود تا نام سازنده بیان شود یعنی Thatgamecompany (سازنده همون بازیه). بهترین القاب برای بازی های این سازنده “خاص” بودن است، حال چه بازی Journey باشد و چه Flower و … در درجه بعدی باید به زیبایی بصری فوق العاده عناوین این سازنده اشاره کرد که زیبایی بصری بازی های آن ها نیز خاص است و به طرز خاصی زیباست.
در راس عناوین بی نظیر این شرکت از لحاظ زیبایی بصری و چشم نواز بودن، بدون شک بازی Flower است که دیگر کارش از کلماتی مثل چشم نواز و … این کلمات گذشته است و مظهر زیبایی است. در واقع باید گفت Flower یک بازی روح افزا، فوق العاده زیبا و بی نهایت ارامش بخش است که نظیر آن در دنیای بازی های رایانه ای وجود ندارد و یک عنوان کاملا یونیک و منحصر به فرد محسوب می گردد.
البته به نظر می رسد که Flower بیشتر به عنوان یک تجربه آرام بخش و شادی آور برای مخاطبانش طراحی شده است تا به عنوان یک بازی رایانه ای چالش برانگیز. این بازی قبل از خلق دیگر شاهکار این استودیو یعنی Journey خلق شد و در سال ۲۰۰۹ برای کنسول PlayStation 3 منتشر گردیدو البته بعدها در سال ۲۰۱۳ در اختیار کاربران PlayStation 4 و PlayStation Vita نیز قرار گرفت تا از لذت تجربه این عنوان به غایت زیبا محروم نشوند. شما کنترل باد را به دست می گیرید، کمک می کنید گل ها شکوفه دهند و زمین هایی مرده و بی رنگ را به دشت هایی رنگارنگ مملو از زندگی و جنب و جوش خواهید کرد. وقتی در حال تجربه این بازی هستید احساس سبک بالی عجیبی می کنید و انگار که خود با باد همراه شده اید و از لا به لای گل های زیبا و بی نظیر، خرامان گذر می کنید و گویی که بوی عطر خوش و سرمست کننده این گل های زیبا به مشامتان می رسد.
زیبایی بازی وقتی که به عمق آن می روید به قدری مسحور کننده است که دوست ندارید چشم از صفحه تلوبزبون برداربد و محو آن می شوید. Flower از ان دست عناوینی است نشان می دهد وقتی بازی با عشق ساخته شود دیگر نیاز به اکسیر خاصی ندارد و در جای جای آن گویی بذر لذت کاشته می شود. Flower را باید به خاطر گرافیک و طراحی هنری بی نظرش هم که شده قطعا تجربه کنید. اگر می خواهید که کمی احساس ارامش کنید و مدت هر چند کوتاهی از کشت و کشتار و اکشن به دور باشید، Flower، گل بازی هایی است که می توانید به آن پناه ببرید و روح خود را در ان رها کنید تا سبک و شاد در زیباترین دشت های دنیا بوزید و از لابه لای گل ها و گیاهان و دشت های زیبا حرکت کنید.
۱۴ – Ni no Kuni: Wrath of the White Witch
سازنده: Level-5, Studio Ghibli
پلتفرم مقصد: PlayStation 3
زمانی که نسخه غربی عنوانی با نام عجیب Ni no Kuni: Wrath of the White Witch برای پلی استیشن ۳ منتشر گردید کسی فکر نمی کرد که این بازی یکی از زیباترین و خوش رنگ و لعاب ترین عناوینی باشد که تا به حال کنسول پلی استیشن ۳ به خود دیده است. Ni no Kuni: Wrath of the White Witch توسط Level-5 و Studio Ghibli ساخته شد و در سال ۲۰۱۱ در ژاپن و سال ۲۰۱۳ در غرب توسط کمپانی Bandai Namco Games به طور انحصاری برای پلتفرم PlayStation 3 منتشر گردید. این عنوان در سبک نقش آفرینی بر پایه مبارزات نوبتی قرار دارد. تنها کافی بود تا بازی را آغاز کنید تا پس از همان چند دقیقه ابتدایی محو دنیای زیبا و طراحی های ساده و صمیمی و چشم نواز بازی شوید.
طراحی هایی بر پایه انیمه که جذابیت آن ها در این بود که چه در گیم پلی بازی و چه در دموها بازی به یک شکل بود و جلوه های بصری خاصی را که تاکنون در عنوان دیگری ندیده بودیم به ما هدیه می داد. وقتی تنها به چند عدد از تصاویر بازی نگاه می کنید متوجه می شوید که با یک بازی خاص طرف هستید و انگار بیشتر شاهد یک انیمه تعاملی هستیم تا یک بازی. البته جدا از جلوه های گرافیکی دیگر بخش های بازی نیز بسیار عالی بودند و گیم پلی و مبارزات فوق العاده آن در ترکیب با این گرافیک چشم نواز، سبب خلق عنوانی شده بودند که موفق گردید امتیازاتی مانند ۹۴ را از وبسایت معتبری مانند IGN یا امتیاز ۹۰ را از GameSpot دریافت کرده و به امتیاز متای ۸۵ دست یابد. بدون شک این امتیازات نشان دهنده عنوانی هستند که نمی تواند فقط در یک بخش عالی باشد و این بازی به واقع در تمام قسمت ها یک عنوان بی نظیر بود که یکی از این قسمت ها جلوه های بصری بود که موضوع مورد بحث ما در این مطلب است.
علاقمندان به عناوین استودیو Level-5 (سازنده بازی هایی مثل سری White Knight Chronicles و Professor Layton) و استدیو Ghibli (سازنده عناوینی مثل Spirited Away و Howl’s Moving Castle) که سازندگان بازی Ni no Kuni: Wrath of the White Witch هستند، شاهد یکی از برترین عناوین این سازندگان بودند و همگی اعتقاد داشتند که این بازی یکی از زیباترین و چشم نواز ترین عناوین نسل هفتم و همچنین یکی از بهترین نقش آفرینی هایی است که تاکنون تجربه کرده اند. در موضوع مورد بحث ما در این مقاله که گرافیک است، استودیو Ghibli نقش مهمتری را در ساخت این بازی داشته است زیرا طراحی شخصیت ها و همچنین سکانس های انیمه بازی را بر عهده داشته است که یکی از پایه های اصلی زیبایی بصری بازی هستند.
شما در بازی نقش پسری به نام الیور بازی می کنید که باید به یک دنیای دیگر سفر کند تا مادرش را نجات دهد و همچنین بر نیروی شیطانی فائق آید، اما قطعا می دانید که کار به همین راحتی نخواهد بود و اتفاقاتی که در طول این مسیر برای وی رخ می دهد بستر داستانی محسوب می گردد. Ni no Kuni: Wrath of the White Witch بدون شک یکی از عناوینی است که تنها توجه به جلوه های بصری آن نیز برای لزوم تجربه آن کافیست، چه برسد که بدانید در زمینه گیم پلی نیز با عنوانی عالی طرف هستید. حتی اکنون نیز دیر نیست که به سراغ کنسول پلی استیشن ۳ خود بروید و این بازی را تجربه نمایید زیرا که با روشن کردن کنسول و دیدن دقایق ابتدای بازی خود به زیبایی آن واقف خواهید شد و به احتمال زیاد تا انتها آن را ادامه خواهید داد.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
ممنون آقای بابای واقعا عالی بود.
وقتی عکسای mgs 4 رو میبینم همیشه به خاطر بازی نکردن این شاهکار ناراحت میشم آخه چرا انحصاری ps 3 هست ای کاش برای ps 4 ریمستر شه ای کاش کونامی به جا ساختن mg survive همه نسخه های قبلی رو برای ps 4 ریمستر میکرد 😥
سلام خدمت شما. خیلی متشکرم ازتون.
واقعا این بازی باید برای پلی استیشن ۴ ریمستر بشه. کونامی استاد گرفتن تصمیمات اشتباهه. دیگه بردن متال گیر به دنیای زامبی ها معرکه اس…. استفاده کثیف از اسم یه سری که برای بازیبازا مثل اسطوره اس برای فروش بیشتر زامبی ها……
اقاى بابایى انچارتد اوله دیگه!؟؟؟؟ :-/ ?:-)
remember me اوله.گیم پلی و موسیقیش واقعا عالی بود.
داداش لیست درباره گرافیک هنریه نه گیم پلی و موسیقی!!
عقد.ه اى ها چرا منفى میدید؟؟؟ مگه انچارتد گرافیکش خارق العاده نیست ؟؟؟ حالا خوبه گند مى زنه به همین بازى به همه ى بازیاتون :no: :no:
فن. بازی کافی نیست? خودتو کشتی با انچارتد. به بقیه فن های سونی بر نخوره. انچارتد عالیه ولی بعضیا گندشو در اوردن دیگه
mohammad.bh دقیقا درسته آنچارتد یه اثر واقعا شاهکاره ولی فن بوی های سونی انقد فن بوی بازی در اوردن سر آنچارتد واقعا دارم حالم بهم میخوره از بازیش . باز هم میگم بازیش شاهکاره ولی مگه تا آخر عمرت میخوای بشینی آنچارتد بازی کنی انقد براش فن بوی بازی در میاری ؟
اصولا فن بازی در اوردن کار خوبی نست چون باعث میشه هی لذتت از بازی ها کمتر بشه و استرست بیشتر. به جای این که خوشحال باشی یه بازی میخواد بیاد هی ناراحتی که نکنه بیاد خراب کنه ابروت بره. انگار که مثلا پای ابروی تو در میونه با نمره کم گرفتن بازی. منطق و حد وسط و اعتدال و میانه روی همیشه بهترین کاره.
حالا ما شدیم فن بوى !
Naughty Dog.uncharted 4 اصلا و ابدا منظورم شما نیستید ها. من به خودم اجازه نمیدم به کسی چیزی رو که نمیدونم نسبت بدم.
موافقم به امید روزی که گیمر ها به جای جنگ و دعوا ” نظر شخصیشون ” رو ارائه بدن و با هم دیگه متّحد باشن ! و Stay Frosty 😀
حالا ما شدیم فن بوى! …cell و دیوان و پن.که امیر حسین دهنوى فن بوى نیستن ما شدیم فن بوى!…دارم مى پرسم این بازى تو لیست أوله چون واقعا گرافیکش عالیه اینهمه منفى دادن داره …خودتو کشتى با انچارتد” مى شه بگى اینجا من چى گفتم که به شما بر خورده :no: :no:
دادا اونا فن بوی نیستن اونا خود کارمندای سونی هستن 😐 منظورم هم شخص خاص شما نبودی کافیه یه سر به گروه های گیمینگ تلگرام بزنی از ۱۰۰۰ نفر ۹۵۰ نفرشون عکس نیتن دریک رو گذاشتن رو پروفایلشون 😐 اون ۵۰ نفر دیگه هم عکسای کریتوس و الی و جول رو گذاشتن 😐 😐 😐
Naughty Dog.uncharted 4 اصلا و ابدا منظورم شما نیستید ها. من به خودم اجازه نمیدم به کسی چیزی رو که نمیدونم نسبت بدم.
آقایون واقعا زشته سر مسئله فن بازی حتی متن مقاله رو درست نمیخونید این مقاله درباره ی گرافیک هنری بازی هاست که صد البته از نظر من مهمتر تر از گرافیک فنی بازی هاست خواهشا یکم دقت کنید واقعا درسته الان یکی میگه باید آنچارتد اول بشه یکی میگه order 😐 😐 آخه اصلا مسئله گرافیک فنی نیست بنظرم نه آنچارتد نه اردر نه گیرز نه رایس هیچکدوم استحقاق اول شدن تو این مقاله رو ندارن گرافیک هنری ori به تنهایی بنظرم از همه ی اینا بهتره یا حتی ni no kuni که انحصاری سونی هست گرافیک هنری بهتری داره نسبت به اینا .چشم ها را باید شست جور دیگری باید دید
من گرافیک هنری ori and the blind forest و trine رو خیلی دوست داشتم
این دوتا حتما باید جزو ۵ تای اول باشن
جزو ۳ تای اول که نه ولی جزو قسمت بعدی لیست هستن.
رایس تو هر چیزی اوله واقعا سانتا مونیکا بره از رایس یاد بگیره 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀 :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl: :rotfl:
یعنی همیشه ادمای فن باز باید بین گند بزنن به یه چیزی
خوب انچارتد اول باشه خوب که چی
خرکیف میشی؟؟؟ ?:-)
بابا جمع کنید دیوونن اینا بخدا… باشه داداش تو راست مى گى ب.بند حالا حوصله اعصاب خوردى و بحث ندارم 😉
البته اقای بابایی از اخر اومدین به اول پس حتما تولیست تون بازی the Vanishing of Ethan Carter هست واقعا هنرمندانه ترین بازی اول شخص نسل هشت هست من بعضی موقع ها فقط میرم لب دریاچه وایمستم و از منظره لذت میبرم
درود بر شما. این بازی فوق العاده هست واقعا. ولی خب از اونجا که تعداد لیست محدود بود به نظرم بازی های بالاتری قرار داشتن که البته ممکنه که مثلا شما باهاشون موافق نباشید چون به هر حال هیچ کس مثل شخص دیگه نگاه نمیکنه به یه بازی و دیدها متفاوته. اما باید بگم گرافیک بازی ناپدید شدن اتان کارتر واقعا فوق العاده است و شاید اگر ۲ تا دیگه بازی می خواستم بنویسم این بود قطعا توشون.
انچارتد ۳ هست ؟ بیابانش فوق العاده بود
آقا سعید با این جمله آتیشم زدی : نمی دانم دقیقا کی بود که خوره گرافیک و رزولوشن و … به جانمان افتاد و هر چه بیشتر پیش رفت لذت بازی ها را برای ما کم و کمتر کرد.
مقاله عالی بود…
خیلی از شما متشکرم. نظر لطفتونه. خوشحالم راضی بودید. باعث افتخاره
من دارمش بجات بازی می کنم 😉
الان واقعا برای کونامی بهترین فرصته که متال گیر سالید لگسی ادیشن که دارنده ی تمام نسخه های بازی از ابتدای خلق این عنوان تا متال گیر سالید ۴ هست و فقط برای ps3اومد رو برای نسل ۸ عرضه کنه .
سلام آقای بابایی مقاله خیلی قشنگی بود معمولا خیلی
کم میام نظر بدم ولی بعد از خوندن این مقاله اجبار شد که بیام.
واقعا اآن زمان هایی که بازی روبا لذت بازی میکردیم تموم شده
چه بازی هایی رو با بدترین گرافیگ هنری بخاطر گیم پلی و داستان عالیش
که بازی میکردیمولی الان که توی اکثر پست ها دعوای بین فن های
ایکس وان و پلی استیشن ۴ که میبینم اعصابم خورد میشه دوران خیلی
خبی تموم شد نسل۶و۷ نسل های تکرار نشدنی…..
سلام و درود فراوان به شما امیر جان. خیلی لطف کردید و افتخار دادید به بنده که نظر دادین.
واقعا واقعا با تک تک حرفاتون کلمه به کلمه موافقم و حرف منه. واقعا ناراحت میشم و غصه می خورم از بس دعوا می بینمو بی احترامی میبینم. حیفه به خدا. بعدا حسرت میخوریم….
خیلی ازتون ممنونم.
سلام. ممنون خیلی مقاله ی عالیی بود آقای آقا بابایی.مقاله ی بعدیتون چیه؟
سلام به شما. خیلی ممنونم. والا فردا قسمت بعدی همین مطلب هست. هفته بعد هم هنوز تصمکیمی نگرفتم براش ولی چند تا مقاله اماده دارم که بشه منتشر کرد. مقاله خاصی مد نظرتونه؟
من میتونم درخواست بدم؟ 😀 😀 😀
یکیش که شخصیت منفی های برتر بود که موقعی که درخواست دادم ریش نداشتم الان دارم :wilt: 😀 :rotfl:
الانم چند تا به ذهنم رسید 😀 اسپین آف های برتر – بهترین ساند ترک های بازی ها – تاریخچه کمپانی های بزرگ بازیسازی – استودیو های برتر- بهترین بازی های سبک پلتفرمر 😀
————
ممنون بابت مقاله :yes:
بازی هایی هستن که گرافیک فنی قوی ندارن و با یک گرافیک هنری ساده به صد تا بازی AAA گرافیکی می ارزن.مثل لیمبو و اینساید و ریمن و چایلد آف لایت و ویلینت هرتز و ماریو و زلدا و سوپر هات و فایر واچ و فلاویر و جورنی …
ممنون از شما ایدن جان. لطف داری.
ایدن جان قطعا می تونید درخواست بدید و به روی چشم من جا داره درخواستتون. باور کنید که به قدری مقالات و بازی ها زیاد هستن که به راحتی نمیشه هر چیزی که درخواست رو بدین سریعا نوشت. ولی من توی لیستم یاد داشت کردم و حتما نوشته میشه فقط ممکنه دیرتر بشه. عدر میخوام واقعا ازتون. مواردی که گفتید بهترینش همون اولیه که قبلا هم گفته بودید و سورپرایزم هم اینه که مقاله رو براتون در حال نوشتن هستم و مجبوبترین شخصیت های منفی در تاریخ بازی های رایانه ای رو در ۲ قسمت دارم براتون اماده میکنم به درخواست شما.
اگه میشه لیست دهتای برترین بازیهای ترسناک هم بنویسین
والا نوشتم که قبلا.
https://gamefa.com/307964/%D8%AA%D8%B1%D8%B3-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%BA%D8%B2-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%86%D8%A7%D9%88%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%A7/
اها ممنون
اقای بابایی مقالتون عالی بود و پیشنهادی که دارم بهترین و موسیقی های تاریخ گیم هستش که به نظرم پیشنهاد جالبه و مقاله خوبی از آب درمیاد !
ممنون بابت مقاله :heart:
سلام خدمت شما. بله بهترین موسیقی ها ایده فوق العاده خوبیه. حتما بهش می پردازم و می نویسم انشالله. مرسی از لطف شما
بله هست.روزی روزگاری سخت ترین بازیه دنیا.
هر دو مقاله نقد دیمونز سولز و دارک سولز ۱ که رو سایت نیستن در حال نوشته شدن هستن توسط خودم. منتشر خواهند شد حتما.
عالیه پس.برای قسمت بعدی مقالتون یه بازی پیشنهاد میکنم.
Half life 2
سلام
ممنون آقای آقابابایی عالی بود به شدت منتظر قسمت بعد هستم!
راکستار استاد سیاست های عجیب غریبه, هنوز در حسرت تجربه Red Dead 😥
ده فرانچایز برتر که درخواست دادم چی شد؟
درود بر شما. خیلی متشکرم. انشالله فردا منتشر میشه.
والا شما اولین نفر بودید که مقاله درخواستیتون رو نوشتم و منتشر کردم. کلی مقالات هست که در دست نوشتنه ولی قطعا اون مقاله ۱۰ سری برتر هم هست و نوشته میشه براتون.
مقاله خیلی خیلی زیبا بود خیلی ممنون از نویسنده عزیز.
بازی های این لیست اکثرا بازی کردم ni no kuni واقعا از اون دست بازیایی بود که تا آخر عمر با اون داستان زیبا و گیرا و روان همراه با یک فلسفه عمیق و گیم پلی خاص و گرافیک هنری که نیاز به گفتن نداره توی ذهن گیمر به عنوان یه شاهکار میمونه امیدوارم سریعتر نسخه دوم این بازی عرضه بشه میتونه بهترین سری انحصاری سونی باشه با پتانسیل هایی که داره در مورد فاینال فانتزی ۱۰ هم که دیگه نیاز به گفتن نیست زمان عرضه سخت بود باور کنی بازی برای نسل ۶ هستش چه داستانی داشت چه گرافیکی عجب شخصیت پردازی گیم پلی هم که نیاز به تعریف نداره با اون سیستم ارتقای وحشتناک عالی موسیقی و….. بازی در یک کلام شاهکار بود نسخه بازسازی شده بازی الان در دسترسه به همه پیشنهاد میکنم از دست ندید این شاهکار نسخه pc بازی هم کرک شده در آخر بگم جا داره چند مورد دیگه از سری فاینال توی لیست باشه. البته ۳ تا بازی که توی تابستون بازی کردم و واقعا لذت بردم از گرافیک هنری عالی که داشتن ori.insideو بازی I’m setsuna که بهتره به هر ۳ تا یه نگاهی بندازید و همچنین بگم با دیدگاه شما در اول متن شدیدا موافقم از وقتی تمرکز سازنده ها و گیمر ها شده رزلوشن و فریم ریت روز به روز داره از لذت بازی ها کاسته میشه شاید چون به بقیه بخش های بازی کم توجهی میشه
سلام و درود فراوان بر شما. خیلی از لطفتون ممنونم که وقت گذاشتید مقاله رو خوندید و از نظرتون هم متشکرم.
حرفهاتون کاملا صحیح و دقیقا باهاشون موافق هستم.
در مورد فاینال فانتزی که خب والا باید بگم اگر میخواستم بیشتر بذارم از این سری، نصف لیست می شد بازی ای این فرنچایز و واسه همین یه بازی به نمایندگی انتخاب کردم. هر ۳ بازی دیگه ای که فرمودید رو هم کاملا اطلاع دارم ازشون و اتفاقا اوری در بخش بعدی مقاله هست. اینساید هم چون سازنده اش با لیمبو یکی بود بین این دوتا لیمبو رو بیشتر می پسندم از لحاظ طراحی چون تاربک تره. باز هم ممنونم از شما.
آقای آقابابایی مقاله خیلی خوب بود .انگاری دفترچه خاطرات گیمر ها رو ورق زدی . 😥 😥
فردا مشاهده خواهید کرد. برای من گرافیک هنری خیلی مهمتره از گرافیک فنی و در حقیقت هر بازی که بهترین و زیباترین دنیا و طراحی دنیا رو داشته باشه اوله از نظر من.
اقای اقا بابایی اون بررسی که براتون فرستادم خوندین؟
نه والا باید بهم یاداوری کنید با پیام چون واقعا به خاطر مشغله یادم میره. حمل بر بی ادبی نشه یه وقت. اگر میشه یه بار دیگه بهم بدین اون فایل رو با پیام یا ایمیل و ۱یگیری کنید حتما میخونم. خیلی ممنونم و عذر میخوام
اقای اقا بابایی تو انجمن براتون فرستادم
ممنونم. حتما مطالعه میکنم.
درود بر شما. خیلی ازتون متشکرم. نظر لطفتونه.
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت اقای آقا بابایی که بازهم مثل همیشه مقاله های یکی از یکی شاهکارتر رو مینویسند و واقعا سطح گیمینگ سایت و حتی خود عموم را بالا میبرند من واقعا ازتون تشکر میکنم
سلام و عرض ادب خدمت شما. سلامت باشید. خیلی از لطفتون ممنون سپاسگزارم. امیدوارم که همیشه بتونم شما رو راضی نگه دارم.
یا حضرت پروفایل! داداش چیه گذاشتى؟؟
خوشگله مگه نه 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀 😀
محبت کنید تصویر اواتارتون رو عوض کنید. باعث ایجاد مشکل میشه برای سایت اگر ببینن. خیلی ازتون متشکرم.
داش دکتر فریمن :inlove: اگر ممکنه تصویر پروفایتون عوض کنید. قبلا منم تصویر س و ت ی ن به سبک پلی استیشن و اکس باکس گذاشتم بودم 😀
اگه میخوای فعالیت کنی، عوضش کن 😉
نباید میگفتی که آواتار قبلیت چی بوده 😐
با این حرفت آواتار الانت رو زیر سوال بردی. :idk:
در ضمن آقا سعید به نظرم شما باید order رو اول بذارید خداوکیلی خداوکیلی بالاترین گرافیکی بود که تو عمرم دیدم به نظرم حتی انچارتد ۴ هم گرافیکش بیشتر از order نیست و جدا از گرافیک واقعا بازی قشنگی بود و من به همه توصیه میکنم بازی کنند باور کنید جز بهترین بازی های زندگی تون میشه و اما beyond two souls : بهترین بازی زندگی بنده تا به امروز. همیشه فکر میکردم بهترین بازی من تا ابد last of us ,max payne 3,uncharted,metal gear solid اینا هستند اما beyond یهو رو دست همه زد و خودش برای من جایگاه اول رو کسب کرد و من تا به امروز بهترین بازی زندگی ام beyond است و بعد از تجربه beyond فهمیدم متا و یوزر اسکور و این چرت و پرت ها اصلا و ابدا برای گیمر مهم نیست و مهم ترین متا ، متای خود گیمر برای بازی است فقط همین ببخشید که زیاد حرف زدم وسترن رو درد آوردم امیدوارم لذت برده باشید
سلام مجدد خدمت شما. والا عرض کردم در نظر قبلی که این مطلب فقط گرافیک فنی نیست و برای من گرافیک هنری خیلی مهمتره از گرافیک فنی و در حقیقت هر بازی که بهترین و زیباترین دنیا و طراحی دنیا رو داشته باشه اوله از نظر من. اردر راستش رو بخواین برای من یکی از بازی های لذت بخش نسل هشت بوده که علاوه بر گرافیک بی نظیر ، من از گیم پلیش هم لذت بردم و تنها کوتاه بود.
در مورد بیاند هم باید بگم سلیقه شما برای خود شماست و هیچ کس نمیتونه و حق نداره بگه چرا فلان بازی رو بیشتر دوست دارید و …. قطعا لذتی که شما میبرید از بازی از همه چیز مهمتره. بیان واقعا بازی زیبایی بود.
این مقاله زمانی نوشته شده که هنوز گیرز ۴ منتشر نشده بود.
راستگویی یکی از اصول ارزشی است 😉 و البته بعضی وقتها حماقت 🙁 😀
راستگویی یکی از اصول ارزشی است 😉 و البته بعضی وقتها حماقت 🙁 😀
سلام اقای اقا بابایی.دمتون گرم با مقاله های یکی از یکی بهترتون.چند سالی هست از گیمفا دیدن میکنم ولی تا حالا نظری نزاشتم.حیفم اومد چیزی نگم.فقط اینکه بودن ادمهایی مثل شما برای این سایت وبرای کسایی که به معنای واقعی کلمه عاشق و شیفته گیم هستند.وبا هاش زندگی می کنند باعث افتخاره.زنده باشین…
درود بر شما. خیلی ازتون متشکرم. انشالله فردا منتشر خواهد شد.
سلام و درود خدمت شما. یک دنیا ممنون ازتون. باعث افتخار من هست که به خاطر این مقاله برای اولین باز در سایت خودتون نظر گذاشتید. واقعا وجود کاربران و حامیانی مثل شما هم برای سایت و برای من واقعا حیاتیه و بدون شما این مقالات هیچ جایی ندارن و دیده نمیشن. انشالله سلامت باشید و باز هم شاهد نظرات خوبتون باشم.
بی صبرانه منتظر بخش دوم این مقاله هستم . مقاله خیلی خوبی بود . کار خوبی کردین که بازی های نسل های قبل رو هم به این لیست آوردین .
تشکر بابت مقاله
Beyond و flower دوتا بازی هست که واقعا مشتاقم تجربشون کنم و شاهکار به نظر میرسند خدارو شکر هرکدوم کالکشن دارند
رتبه اول هم پبش بینی میکنم 😀 انچارتد ۴
البته از حق نگذریم گیرز هم گرافیک خوبی داره ولی انچارتد واقعا زیباست
سلام خدمتتون. تشکر میکنم از لطفتون. هر دو بازی که گفتید واقعا زیبا هستن و ارزش تجربه کردن دارن.
در مورد رتبه اول نمیخوام لو بدم اما زیاد مطمئن نباشید چون همونطور که در نظر قبلی عرض کردم برای من گرافیک هنری خیلی مهمتره از گرافیک فنی و در حقیقت هر بازی که بهترین و زیباترین دنیا و طراحی دنیا رو داشته باشه اوله از نظر من
اینطوری که شما میگین فک کنم ori رو میخواین رتبه اول بزارین . درسته گرافیک هنری خیلی مهمه ولی گرافیک فنی رو هم در نظر بگیرید (واسه رتبه اول) .
خیر. اوری خیلی زیباست ولی دیگه نه برای رتبه اول. بلکه جزو ۱۰ تای اول. قطعا گرافیک فنی هم در نظر گرفته شده.
فکر کنم بلادبورن هم شانس خوبی داشته باشه
هم از جهت داشتن معماری زیبا و هم علاقه ای که جناب اقابابایی به این بازی داره
حتی اگه بگیم گرافیک فنی خوب نبود گرافیک هنری قشنگی داشت
بلادبورن هم گرافیک فنی خوبی داره و هنری هم که دیگه حرفی نیست اصلا. بازی کوچکترین مشکل فنی نداشته مثل افت فریم و …
ممنون آقای بابایی خیلی خوب بود. منتظر قسمت دومش هستم. اگه ممکنه مقالات بهترین ها(بازی/فیلم/سریال) به انتخاب نشریات معتبر هر از گاهی منتشر کنید.
همچنین چند نویسنده استخدام کنید برای نقد فیلم و سریال (البته اگر مقدوره)
ضمنا پیشنهاد من در پست های قبلی (بازطراحی کلی قالب سایت/شبیه igdb*com) منو به اطلاع آقای نراقی برسونید. با تشکر
درود بر شما. خیلی متشکرم ازتون. لطف دارید. انشالله فردا منتشر خواهد شد. والا ما فقط در مورد بازی ها می تونیم که بنویسیم و در این بخش هم چشم حتما این موارد رو هم تو لیست میذارم که نوشته بشه هر چند که چندین بار خود من برترین بازی ها رو نوشتم و توی سایت هست اگر بگردید. برای فیلم و سریال سایت سینما گیمفا هست که خوب داره کار میکنه و فیلم ها وس ریال ها رو پوشش میده می تونید تشریف ببرید اونجا مطالعه کنید و برای مطالب گیم ما اینجا در خدمتتون باشیم.
در مورد قالب سایت هم چشم. قبلا هم صحبت شده و باز هم انجام میشه. با تشکر فراوان از شما.
مطمئن هستم the last of us و انچارتد ۴ تو رتبه اول یا دوم هستن :inlove:
کرایسیس هم پشمه
فوق العاده بود جناب آقا بابایی(تشکر). واقعا واسه من گرافیک هنری خیلی از گرافیک فنی بازی ارزشش بیشتره چه بسا یه بازی ۲ بعدی مثل ریمن ولی با گرافیک هنری معرکه خیلی بیشتر از بازی با گرافیک فنی غول مثل متال ۵ ولی گرافیک هنری نه چندان جالب ارزش داشته باشه.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امیدوارم تو این لیست prince of persia 4 هم باشه چون گرافیک هنری با اون محیط فانتزی جذابش به خوبی حس تقابل خیر و شر(اهریمن و اهورا مزدا) رو به تصویر میکشید.
جالب ترین بخش اون هم نیروی پلیدی بود که انگار تو بازی عین خوره به روشنایی و زندگی چنگ میزد.
سلام خدمت شما. واقعا از لطفتون سپاسگزارم. کاملا هم عقیده و هم نظر هستم با شما در این مورد. خیلی متشکرم که وقت گذاشتید و مطالعه کردید مقاله رو.
کسی می دونه مرور ادگ چطور بازیه؟؟
یک بازی اول شخص با تکیه کامل بر حرکات پارکور و سریع از روی ساختمان های و … و البته مقداری مبارزه در نسخه جدید. گرافیک فوق العاده عالی و جذاب.
ممنون آقا سعید!
مقاله جالبی بود.
واقعا گرافیک برای بعضی بازی ها اصلا مهم نیست.
مخصوصا jrpg ها (البته فاینال فانتزی همیشه گرافیکش بالا بوده)
مثلا سری persona که گرافیکش بالا نیست اما عمرا باعث بشه که نتونی باهاش کنار بیای.
کلا گرافیک برای منم مهم نیست ، من الان براحتی بازی های نسل پنج و شیش رو بازی میکنم و هنوز هم لذت میبرم.
ممنون از زحماتتون :rose:
خیلی از شما متشکرم. لطف داری محمد جان.
دقیقا درست میگی. منم با بازی کردن بازی های قدیمی هیچ مشکلی ندارم و در مورد پرسونا هم کاملا درست میگی. مرسی که مقاله رو خوندید و ممنون از نظرتون
پرسونا واقعا شاهکار نسل ۵ و ۶ بود. روی ویتا persona 4 رو چند بار تموم کردم. عالیه واقعا 😉
دقیقا یکی از برترین های ویتا هست.
فکر نمیکردم به جز خودم کسی هنوز نسل ۵ بازی کنه 😀 😀 نسل ۵ عالی بود نمیشه ازش دل کند الان ps1 من با ps4 ام رقابت شدید داره :rotfl: :rotfl:
واقعا؟؟ 😀
پس تو در این زمینه یه شاهکاری :rotfl: 😀
@mohammad of rivia
چی فکر کردی? 😀 من از بچگی خوره پرسونا بودم :-))
همه نسخه هاشو بازی کردم 😯
اسمت برام خیلی آشناست 😐
——————————————
هر چقدر هم بچه بوده باشی و همشون هم بازی کرده باشی اما به من نمیرسی 😀
درست حدس زدی 🙂 خودشم آقای دکتر 😀
لامصب تو از کی تا حالا پرسونا بازی میکردی پشت کنکوری 😀
مثل همیشه واقعا زییا بود آقای آقابابایی. متاسفانه به جرم پی سی باز بودن اکثر این هارو نمیتونم تجربه کنم. ولی واقعا مقدمه مقالتون حقیقته. الان واقعا همه خوره گرافیک و متا شدند. بعضیا منطقشون این شده که اگر متای بازی زیر فلان عدد شد بازی بی ارزشه. در حالی که توی نسل ۵ و ۶ و اوایل ۷ با این که بعضی بازی ها گرافیک چندانی نداشتن و متای پایینی هم ممکن بود داشته باشن ولی با این حال خیلی عالی بودن. کسی بازی های پلتفرم خودشو به رخ بقیه نمیکشید و بقیه پلتفرم هارو مسخره نمیکرد. ولی متاسفانه الان ……. 😥
خیلی از شما ممنونم محمد جان. نظر لطف شماست. پی سی باز بودن نه تنها جرم نیست بلکه پی سی اتفاقا بازی هایی داره که فقط مخصوص خودش هستن و اصلا کنسول ها ندارن اونا رو. همینطور همه این بازی ها اونایی که نسخه پی سی دارن وقتی روی بالاترین درجه گرافیک قررا بگیرن کیفیتشون رو پی سی بهتره. من اصلا اهل بازی با پی سی نبودم و نیستم ولی این رو میدونم که نامردی و بی معرفتیه کسی رو به خاطر پلتفرمی رو داشتن یا نداشتن ناراحت کنی. پی سی باز هم هم مورادی رو در اختیار دارن که کنسول باز ها ندارن و برعکس. فرقی نمیکنه که ۱۰ درصد بازی ها رو نمیشه بازی کرد. مهم اینه هممون تقریبا ۹۰ درصد بازی هامون مشترکه و بیاین که لذت ببریم ازشون.
در مورد متا و گرافیک کاملا با شما موافق هستم. خیلی ممنون از نظرتون.
ببخشید آقای آقابابایی. اگر گرافیک هنری براتون مهمه به نظرم یه نگاهی هم به world of warcraft بندازید. واقعا بعضی از شهر ها و منطقه های توی بازی خیلی زیبا هستن. درسته بازی گرافیک فنی ضعیفی داره ولی واقعا گرافیک هنریش عالیه
صد در صد همینطوره که میگید. کلا بلیزارد طراحی هاش حرف نداره و بسیار زیبا هستن. من هیچ وقت این بازی رو تجربه نکردم و فقط دیدم بازی کردنش رو ولی باید بگم واقعا جالب و زیباست. دیابلو که دیگه جای خود داره.
مشکل از این ملت غیور هست
گرافیک و متا چه تقصیری دارن ؟ نمیشه از گرافیک انتظار داشت که پیشرفت نکنه
ولی باید از فرهنگ انتظار پیشرفت داشت نه پسرفت در این حد !
بله قطعا گرافیک باید پیشرفت کنه و خیلی هم عالیه. توی مقاله هم گتم فقط این بد هست که گرافیک بشه شرط لازم و کافی برای سنجش یه بازی. گرافیک حتی شرط لازم برای خوب بودن یه بازی نیست چه برسه به لازم و کافی. گرافیک بالا بودنش خیلی خوبه ولی نبودنش قطعا نمیشه گفت بده زیرا موراد دیگه ای در بازی مهمتر هستن از گزافیک. درست میگید که باید از فرهنگ هم انتظار پیشرفت داشت.
لایک :yes:
واااااا
اقا سعید دوباره ایول
Mirror Edge
Batman
Life is Strage
Beyond
limbo
و………خیلی خوب هستن
خیلی از شما ممنونم فرشید جان. مثل همیشه لطف دارید شما.
دقیقا بازی هایی که گفتید عالی هستن و همه تو لیست من قرار دارن
منتظر ۱۳ اول هستم
لست و انچارتد و تومب ریدر شاید باشه
هر ۳ هستن. فردا می بینید.
واقعا شاهکاره گرافیک این ۳ تا مخصوصاً در زمان عرضه خودشون
همچنین زمانی که بازی ها اومدن جو سیاره ها تو هیلو ۱
یا فضای تاریک خوف انگیز گیرز نسخه اول
یا مناطق کوهستانی آنچارتد ۲ و کویر نسخه ۳ و جنگل و سواحل نسخه ۴
تام رایدر هم نسخه Legend و Underworl واقعا محشر بودن
اوردر هم عالی بود گرافیک هنریش برعکس گیم پلی…..
کرایسیس ۳ هم فوق العاده بود البته فقط تو بخش گرافیک فنی مثل گیرز ۴ و فورزا هوریزن ۳
ببخشید میگم
تو عکس زدین ۲۵
تو متن ۲۶
مرسی فرشید جان که اطلاع دادین. الان درست میکنم.
تا اینجا که همش یا مولتی پلتفرم بود یا انحصاری سونی و مایکرو هم که اصلا بازی نداشته که گرافیک داشته باشه، درود بر وبسایت “سونیفا” ی ایرانی 😐
البته شوخی کردم باز به دل نگیرید بهم اتک کنید، برید تو بوم بیچ اتک کنید!!! :-))
حتما تو ۱۳ اول هست
عزیزم ایکس باکس تا حالا بازی ای نداشته که تو این لیست قرار بگیره تو برو گیرز او وارتو بازی کن 😉
😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐
راست میگن بیشتر فن های سونی کم سنو سال(عقلی) و بی منظق هستن و برای منم تو این چند مدت معلوم شد
ببخشید به قن های با شعور (سعید جان)نبودم خودشون میدونن با کیا هستم
من یادمه تو هر پستی میرفتم سونی فن ها xb رو مسخره میکردن
آقای باسن و سال (عقلی) مگه مقاله رو نخوندی نوشته نظر شخصی نویسنده آقای آقا بابایی ایکس باکس نداشته انحصاری هاش رو بازی کنه بخاطر همین بازی های ایکس باکس تویه این لیست نیست تازه وقتی ما مسخره میکنیم شما هم که جا نمی مونید ps رو مسخره میکنید 😐 😐
ori and the blind forest هم کشکه این وسط ؟
اگر ناراحت هستید میتونید از در خروج فرار کنید!!!!
گیرز ۱ و هیلو ۱ زمان خودشون شاهکار گرافیک بودن هم هنری هم فنی
برعکس الان که گرافیک فنی بیشتر میچربه به گیم پلی و گرافیک هنری تو اکثر بازیا.
یا گیم پلی کلاً فدای گرافیک شده مثه اوردر و کرایسیس
باز خداروشکر آنچارتد ۴ و فورزا هوریزن ۳ واقعاً گیم پلی و گرافیک فنی و هنری تجمیع شدن
ولی باز نسل ۷ به نظرم بازیا از همه نظر کامل تر بودن نمونش لست و گاد ۳ و گیرز و skyrim و red dead و….
ممنون اقای بابایی مثل همیشه مقاله عالی و لذت بخشی بود مخصوصا اون بخش از مقاله که درباره بازی یه توضیح مختصر علاوه بر خوده گرافیک میدادید تا بازی بازازان بیشتری نسبت به تجربه عناوینه دیگر ترقیب بشن از همین الان منتظر قسمت دوم مقاله هستم :yes: :yes: :yes:
ببخشید اقای بابایی بنده یه انتقادی از شما که مربوط به میشه به گیمفا دارم اگه اشکالی نداره همینجا عرض کنم.
درود بر شما. خیلی ازتون متشکرم. خوشحالم که مورد توجهتون قرار گرفته و راضی هستید از مقاله. سپاسگزارم.
اگر به صورت پیام خصوص به من بگید خیلی بهتر هست و قطعا هر چیزی که هست به دیده منت می پذیرم و پیگیری میکنم.
خیلی ممنون بابت مقاله سعید جان . اما با توجه به این که شما داری مقاله رو مینویسی و جمع آوری میکنی میشه پیش بینی کرد که دوباره دلست یا آنچارتد اولن 🙁 😀 جان من بیا این سری یه چی دیگه بزار مثلا کرایسس ۳ به خدا من گرافیک رو دست اون هنوز ندیدم بلند شه اونم چی تو سال ۲۰۱۳ اومده باشه 😉 در کل مرسی از زحمتت 😉
درود بر شما. خیلی متشکرم. زود قضاوت نکنید. شاید هیچ کدوم از اینها اول نباشن چون برای من گرافیک هنری خیلی مهمتره. از کجا میدونید که شاید کرایسیس ۱ توی چند تای اول نیست؟
خیلی از شما ممنونم.
شما متن نخوندین انگار
گرافیک هنری
Fallout هم گرافیک هنریش عالیه (گرافیک کمه ولی)
ویتچر ۳ (هردوش عالیه)
گرافیک هنری لست خوبه
انچارتد که محشره
ایکس باکس که کم کاره تو گرافیک هنری یا انحصاری هاش کم شده
لیمبو
اینساید هم مال ایکس باکس بود
برعکس بازیهای ایکس باکس تو گرافیک هنری خیلی کار شده (مخصوصا کوانتوم)
گرز اف وار هم گرافیکش محشره
امیدوارم اقا سعید تو لیست بزارن
تا جایی که میدونم کوانتوم بریک خیلی عالیه (بازی نکردم)
فکر کنم بازی های بتسدا زیاد باشه (امیدوارم)
Wolfesein
Dishonored
Fallout
نه والا فرشید جان. نیستن.
باز ممنون
این مقاله نظر شما هست و بهش احترام میزارم
نمی دانم دقیقا کی بود که خوره گرافیک و رزولوشن و … به جانمان افتاد و هر چه بیشتر پیش رفت لذت بازی ها را برای ما کم و کمتر کرد.
————————
جواب سوالتون سال ۲۰۰۷ “crysis 1” و “crysis 2” در سال ۲۰۱۱ و “crysis 4″در سال ۲۰۱۳
این سه تا بازی در هر بار معنی گرافیک در بازی ها رو متحول کردن
به امید تحول شماره ۴ 😥
گرافیک کرایسیس۳ یک نسل حتی میتونم بگم دونسل جلوتر بود
کرایسیس ۴ بیاد فکر کنم یه titan x پاسکال رو قورت بده
خیلی دلم میخواد کرایسیس ۴ بیاد و گرافیکم زیر قدرتش ذوب بشه 😥
و تا مدت ها ما رو توی حسرت بازی کردن در ultra بزاره
گرافیک کرایسیس۳ یک نسل حتی میتونم بگم دونسل جلوتر بود
کرایسیس ۴ بیاد فکر کنم یه titan x پاسکال رو قورت بده
Transistor واسه ایپد و اپل تی وی هم اومده برای دوستانی که دوست دارن تجربش کنن و ps4 ندارن
مرسی از اطلاعتون. الان تو پلتفرم هاش اضافه میکنم.
مرسی بابت پاک کردن کامنتم که راجب به متن بود
دوست من باور کنید که من نظر شما یا نظر دیگه ای رو که موردی نداره پاک نکردم و نمی کنمو دلیلی نداره که اگر چیزی گفتید که نظرتونه اک بشه. سیستم بررسی نظرات گاها حتی نظرات خود من رو هم میبره بررسی یا میبریه توی قسمت پاک شدن. این مشکل خیلی وقته که هست. نظر شما برای من محترم و عزیزه.
مرسی که جواب می دید ، منتظر ادامه لیست هستم :yes:
شما اول متن میزنین هنر گرافیکی و گرافیک هنری بعد وقتی که کسی اسم crysis 3 رو میاره نظرش رو فیلتر میکنین.
اگه منظورتون هنر گرافیکیه که Crysis 3 با اختلاف زیاد هنوز اوله و بقیه بازی ها حتی آنچارتد ۴ پشت سرش سوت میکش…اینم مدرکش https://www.youtube.com/watch?v=ZDDygRffnCc
اگه منظورتون گرافیک هنریه من Rayman Origins رو انتخاب میکنم(البته همش نظر شخصیه)
دوست من فکر کنم که شما خیلی زیادی بد بین هستید. والا نظرا همه منتشر میشه مگر حرف زشتی باشه یا جو رو یه هم بزنه. چیزی که نظر شماست قطعا محترمه و منتشر هم میشه. زود قضاوت نکنید. شاید کرایسیس هم باشه تو لیست.
امید وارم hitman :inlove: جزو ده تای اول باشه چون واقعا همه اپیزوداش خلاقیت بخرج دادن :inlove:
خوش شانسی یعنی اینکه ، روزت رو با یک همچین قلمی ، همچین موضوعی ، همچین بازیهایی ، همچین خاطراتی و … شروع کنی :inlove:
.
وجه تمایز “پلی استیشن” در تمام نسلها (بخصوص در نسل ۷) وجود بازیهایی (بهتره بگم تجربه هایی خاص و منحصربفرد) همچون :
.
Ni no Kuni: Wrath of the White Witch
Beyond: Two Souls
Flower
Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots
unfinished swan
و
.
.
.
هستند و در آینده نیز خواهند بود.
.
جناب آقابابایی درود بر شما ، پنجشنبه من با این مقاله زیبا شما به بهترین شکل ممکن شروع شد :rose: :rose: :rose:
گفتی بیاند :inlove: :inlove: :inlove: :inlove:
بیاند واقعا داستانش چند سالی از خودش جلوتر بود مخصوصا با پایان هاش 😥
سینا جان خوش شانسی بعنی این که چنین کاربرایی مثل شما داشته باشیم که مقالات رو بخونن و اینقدر لطف و محبت داشته باشن که ادم رو شرمنده کنن.
درود فراوان بر شما و امیدوارم که لایق این محبت شما باشم و همیشه راضی باشید از ما.
Life Is Strange دومین بازی برتر عمرم :inlove:
داستان این بازی واقعا یک الماس دربین بازی های بی هدف این روزهاست :yes:
گرافیک هنریش هم فوق العادست.
به امید فصل ۲ :yes:
آقا سعید هم دیگه مثل همیشه حرفی برای گفتن باقی نزاشتن :yes: :yes: :yes:
درود بر بهترین نویسنده سایت :rose:
درود بر شما عرشیای عزیز. شما لطف دارید مثل همیشه به بنده و ممنونم ازتون واقعا.
درود
ممنون اقای اقا بابایی مثل همیشه مقاله عالی بود! من تو سایت کلا نظر نمیدم ولی خواستم اینبارو به خاطر مقاله های فوق العادتون ازتون تشکر کنم و یه خسته نباشید بگم 🙂 منتظر مقاله های بعدی هستیم
سینا جان باعث افتخار بنده هست که نظر دادید در مقاله من. خیلی از لطفتون سپاسگزارم. انشالله که باز هم ما رو قابل بدونید و در سایت نظر بدین. سلامت باشید.
درود برشما جناب آقابابایی.حقا که مقالات شما در گیمفا مثل بازی های راکستار در دنیای گیمه.واقعا متشکرم.یه سوال هم داشتم.شما اصلا به گزارشات تخلف اهمیت میدین؟ چند بار راجع به کسایی که حرف های به شدت زشت زده بودن گفتم اما هیچی به هیچی….
درود فراوان بر شما. واقعا شرمنده می کنید من رو با همچین مثالی. از لطف و محبتتون سپاسگزارم. واقعا لطف دارید.
والا به حضورتون عرض کنم که من نظرات تمام مقالات رو نظارت دارم روش و چک میکنم کامل ولی برای اخبار واقعا وقت نمیکنم. اگر مشکلی دیدید به نویسنده خبر پیام بدین و اونها به من میگن تا بنشون کنم. اگر هم خیلی حاد بود به خودم هم پیام بدین در خدمتتون هستم و قطعا برخورد میکنم.
تشکر فراوان از شما.
بابت پاسخگوییتون متشکرم.راستشو بخواین اصلا نویسنده خبر انگار بعد از نوشتن هیچ کاری به کامنتا نداره.نمونش همین پست وسایل نقلیه gta v آخراش که…
لازم بود همچین مقاله ای.ممنون
Remember Me=واقعا گرافیک محشری داشت.چند روز پیش داشتم کوامنوم بریک بازی میکردم از بعضی جهات Remember Me گرافکش بهتر بود واقعا.
Metal Gear Solid 4=اینقدر این بازی بزرگ هست که…
Batman: Arkham Knight=هر کسی یک نظر داره.اگه از اون پورت افتضاحش و گرافیک ضیعفش روی pc بگذریم بنظرم این نسخه ضعفترین نسخش بود.نه از جنبه گیم پلی چیزی برای گفتن داشت نه داستان.همش شده بود ماشین بازی و مترسک بازی.با مرگ جوکر این سری بازی بتمن هم مرد.ارزو به دل یک باس باحال توی این قسمت موندم.دی
جای چند تا بازی خالیه Woldenstein و Shadow Warrior و انچارتد و بتلفیلد و چرخهای جنگ و دووم و….
اما بنظرم نفر اول یکی ازین سه تاست
GTA IV که نسل ۷ به لرزه در اورد.
The.Witcher 3=که نسل ۸ از نو ساخت.دی
GTA V=بازی که از زمانش جلوتر بود.بازی که در ۲ نسل بی نقص و بهترین بود و هنوزم پر فروشترین.
بنظرم این مقاله طعنه ای به مافیا ۳ بود بخاطر گرافیک نسل ۷٫
خیلی ممنونم از نظر زیبا و کاملتون. ممنون که مقاله رو مطالعه کردید.
در بسیاری موارد باهاتون موافق هستم و در برخی خیر. والا جی تی ای خیلی گرافیک بی نظیر و عالی ای داره ولی بیشتر از لحاظ فنی. من بیشتر عناوین رو با طراحی های هنری و محیط های فوق العاده زیبا و دنیاهای خاص لحاظ کردم تو مقاله مثل همون ویچر ۳ که فرمودید. جی تی ای ۵ واقعا شاید جزو دو ۳ بازی اول کل نسل ۷ و ۸ هست اما خب از این منظر من اعتفقاد دارم بازی های گرافیکی تر و هنری تری هستند از لحاظ طراحی که البته اصلا اینطور نیست که من درست بگم یا غلط. ممکنه که نظر من اشتباه بشه و شاید به سلیقه بر می گرده.
در هر حال از شما کمال تشکر رو دارم به خاطر نوشتن نظر زیبا.
پس چه شد
ایا من ردد دد را تجربه خواهم کرد?جواب:خیر
ایا انچارتد امسال گوتی میشود?جواب:بله
ایا من مشکل روانی دارم?جواب:بله
ایا همه ی اکانت های من را بن کردن?جواب:بله
پس چه شد
ایا دلتان برای پس چه شد تنگ شده است?جواب:ولش کن بابا تو رو که بن کردن دوباره تغییر شخصیت دادی
آیا میخواهم تو را از برق بکشم؟!
جواب:بلی 😛
با این یکی منم موافقم
یعنی تنها چیزی که از نسله هفت میخوام ریمستر Red dead برا نسله هشته 😮 :shy:
“انگار نه انگار که Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots بازی اوایل نسل هفت است. گرافیک بازی هنوز هم شاهکار است. درود بر تو کوجیما” ماشاللّه نویسنده رگ غیرتش زد بالا 😀
ممنون آقای بابایی مثل همیشه عالی بود ولی من نمیتونم تا فردا برای بخش دوم صبر کنم…جان زن و بچه ات بگو چه بازی ای اوله؟ 😀 اصلا بیا در گوش ام بگو این ها نشنون :laugh: ……..راستی آقای بابایی از اون ویدئو های ۱۰ برتر هم بزارید هنوز دلم نیومده اون قبلی رو از تو کامپیوتر حذف کنم ….
سخن آخر
دمت گرم آقای بابایی نوکرتم خیلی باحالی 😀
درود بر سینای عزیز. خیلی از شما ممنونم به خاطر لطفتون. باور کن لطفش به اینه که فردا ببینید مخصوصا این که چیزی اوله که فکر نکنید شاید. بازی اوله که خفن ترین و خاص ترین دنیا رو از نظر گرافیکی و طراحی هنری داره و شبیه اون محیط هنوز ساخته نشده.
چشم حتما این ماه اول دوم پاییز که بازی های زیاد و مجله رو داریم رد شه قطعا دوباره با سرعت بالا میذاریم ویدئو.
سپاسگزارم از شما سینا جان.
خیلی خیلی معذرت میخوام بابت اسپم: من ۶۶ مرحله از GTA V رو رفتم حالا مرحله اصلی برام نمیاد،اگه میشه راهنمایی کنید چیکار کنم که مرحله اصلیشو بتونم شروع کنم.
سلام آقای آقابابایی . امیدوارم تو لیست بعدیتون بازیِ افسانه ای God of war هم اضافه کنید چون هم در نسل ۶ و هم ۷ از نظر گرافیک و گیمپلی شاهکار بود.
سلام به شما. والا من خودم عاشق این بازیم و اگر تو انجمن اوتار و امضام رو ببینید مشخصه ولی این مطلب فقفط و فقط گرافیکه و بس
چه لیست کاملی :yes: درود بر شما…. الحق که پنجه طلایین..
از سر کار اومدم، یه راست گیمفا… و یه مقاله فوق العاده…. خستگیم واقعا رفع شد….
خیلی منتظر ۱۳ تای برترم….
حدس میزنم بلاد اول باشه و یا ویچر ۳….
سلام خدمت شما علی جان. یک دنیا ممنونم ازتون. لطف دارید واقعا و با نظراتتون خستگی من هم در میره. سپاسگزارم ازتون.
والا اینا که گفتید خیلی نزدیکن اما اول نیستن. تقریبا همه رو لو دادم دیگه!!!!!! قسمت بعدی ۱۳ تاش شد ۱۵ تا!!!!!!!!!!!!! دو تا بازی یادم رفته بود که نتمیشه نباشن!!!!
😀
خیلی مقاله خوبی بود، قسمت دوم هم منتشر کنید.
به نظر من mgs 5 phantom pain به خاطر open world شدن افت کرد نه به خاطر انحصاری نبودن
درود بر شما. خیلی ممنونم. چشم فردا منتشر میشه حتما صبح.
نظرتون رو قبول دارم. این موضوع شاید حتی نقش بیشتری هم از انحصاری شدن داشته باشه.
درود سعید عزیز .عالی بود.از این دست مقاله ها خیلی دوست دارم دست گلت درد نکنه.هر کدوم از این بازی ها اگه یه بار دیگه تکرار بشن دنیای گیمری تکونی میخوره.بعضی هاشون که بعیده مثل متال گیر،اما خیلی منتظر رستگاریی سرخپوست مرده ۲ هستم و مطمعنم راک استار از پسش بر میاد.
سلام به محمد عزیز و دوست داشتنی و دوست قدیمی. مرسی محمد جان. مثل تمام این چند سال لطف داری به من. دقیقا درست میگی و موافقم باهات
یه بازی بود به نام kingdom hearts که ترکیب فاینال فانتزی و شخصیتای دیزنی بود نسخه دومش که سال ۲۰۰۴ اومد رو ps2 گرافیک معرکه ای داشت من اونموقع فکر میکردم واقعیه 😀 😀
دستتون بابت مقاله درد نکنه…
خیلی از شما ممنونم. خواهش میکنم.
بله اون بازی و اون سری همخ واقعا فانتزی و زیباست
شمارو نمیدونم اما من با گرافیک هنری GTA V و Witcher 3 هم خیلی حال کردم. رنگ بندی هاشون خیلی عالی و بجا بود و مشخص بود خیلی روشون کار شده . خود گرافیک بصری هم که عالی بود .
اما بازم جدا ازهمه این ها گرافیک هنری انچارتد یه طرف ، بقیه بازی ها یه طرف . انچارتد ۴ حقشه که اول باشه از نظرمن .
درسته کاملا خخخخخ بابا یه لحظه فکر کردم سعید اقا بابایی
عکس پروفایلت چقدر شبیه جناب آقا باباییه 😀 😀
منم تازه فهمیدم 😀
یه عکس خوب پیدا کنم عوضش کنم یه وقت کسی اش 😀 تباه نگیره
این سم دریکه خخخخ چی میگی ؟
اشتباه شد ببخشید
من از گرافیک کرایسیس ۲ خیلی خوشمیاد گرافیکش برام انقدر قشنگه که هرچی بازی رو تموم میکنم خسته نمیشم
مقاله بسیار زیبایی بود،خسته نباشید آقا سعید :yes: مخصوصا مقدمه َش که این حقیقت تلخ (فریم،رزولیشن،متا و…) رو به زیبایی نوشتید؛با انتخاب ها هم موافقم و بنظرم همشون به درستی انتخاب شدند،بشدت منتظر قسمت بعدی هستم :yes:
خیلی ممنونم وحید عزیز و مثل همیشه لطف داری شما به بنده. مرسی که خوندید مقاله رو و خوشحالم که راضی بودین. فردا منتشر میشه قسمت بعدی. انشالله راضی باشین. باز هم ممنون
ّسیار عالی بود آقای آقابابایی. جدا گرافیک مبحث عجیبیه. نه میشه ازش گذشت و نه میشه روش زیادی ماور داد. من که عاشق فل آوت چهار بودم با اون گرافیک بدش. اما از خیلی بازی های دیگه با گرافیک بالاتر اون لذت رو نبردم. به نظرم بیش از این که سنگینی گرافیک مهم باشه، اون هنر بکار گیری رنگ ها و فضا ها و اتمسفر هاست. بازی بلاد بورن به نظر من یکی از بهترین گرافیک های هنری رو داره. اصلا اتمسفر این گیم خیلی زیبا بود. شهر یارنام کلاس آموزشی برای هر بازی سازیه که می خواد فضاسازی رو به بهترین نحو یاد بگیره
درود بر شما پوریا جان. خیلی ممنونم.
بله کاملا درسته. هنر رنگ بندی و فضاسازی خیلی در زیبایی بازی تاثیر داره. در مورد یارنام کاملا همینطوره
اقا سعید مقاله تون عالی بود فقط کاش بازی The floor is jelly رو هم معرفی
میکردن.به نظر بنده این بازی در عین سادگی یک شاهکار هست.بازم ممنون بابت مقاله.
درود بر شما. خیلی متشکرم ازتون. والا نمی شناختم این بازی رو ولی حتما الان که شما گفتید چکش میکنم.
رتبه یک انچارتد ۴
گرافیک هنری که ویچر در آون وسعت داشت رو جا انداختی
اما از لحاظ فنی درست
خدایی نمیخوام فانتوم پین رو ببینم توی این لیست
خیلی جهان باز مضخرفی بود همش کپی پیست
ویچر :yes:
lords of the fallen هم بهترین طراحى که تو کل عمرم دیدم رو داشته
😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐 😐
کپی پیست 😐 😐 😐 😐 😐 😐
جای برادر اتال خالیه تو لیست
Brothers A Tale of Two Sons
بازی عالییه چند سال پیش تمومش کردم
حرف دل ما رو زدین آقای آقابابایی
گیم پلی حرف اول و آخرو میزنه نه گرافیک و یا حتی داستان
گرافیک خوب یا داستان خوب مهم است اما ما که نمیخوایم انیمیشن پیکسار با گرافیک خارق العاده یا فیلم سینمایی با داستان درگیرکننده ببینیم! گرافیک و داستان مهمند اما نه در حدی که توجه سازندگان رو به گیم پلی کم کنند
اوج این افتضاح رو شما در بازی the order ۱۸۸۶به یاد دارین!
شما به بازی های batman arkham ,gta, red dead, assassins creed, ratchet and clank, … نگاه کنید که گیم پلی خلاقانه توام با گرافیک عالی و داستان خوب چه شاهکار هایی هستند
کاش صدای ما به سازندگان بازی برسد …
خیلی ممنونم عرفان جان. لطف دارید.
دقیقا همین طوره که میگید. اصلا اسم بازی روشه دیگه. بازی برای انجام دادنه و انجام دادن هم فعالیته یعنی گیم پلی نه که مثلا بشینیم به بازی نگاه کنیم مثل فیلم!!! لذت بازی به گیم پلیشه نه چیز دیگه. بقیه موراد فقط برای زیباتر کردن هستن.
جای بازی Brothers A Tale of Two Sons
خالیه چند سال پیش تمومش کردم
خواهشن انقدر فن بازی در نیارید چون تقریبا همه اینا انحصاری سونی بودن مطمعا رتبه اول هم لست اف اس قرار میدید
۲۶ بازی که گرافیکشان برای لزوم تجربه آن ها کافیست
اقا سعید که ننوشته انحصاری سونی
ممنون اقا سعید مقاله عالی بود خیلی به دلم نشست تشکر :yes: :yes: :yes:
واقعا خیلی زحمت میکشی از ته دل خسته نباشی میگم بهت استاد
گرافیک همه بازی ها واقعا هنری و زیباست از جمله رد دد ردمپشن که واقعا تو نسل ۷ گرافیک نسل هشتمی داشت و ماورا روح دوم و اخرین ما
خیلی ممنونم اقا میلاد عزیز. در برابر لطف شما هیچی نیست. وظیفه من هست فقط. خیلی از شما ممنونم.
با سری کرایسیس شروع شد
چه بسا اگر کرایسیس نبود و برقیه شرکت ها برای رسیدن به همچین سطحی تلاش کنن نمی کردن ، گرافیک در بازی ها اینقدر پیشرفت نمی کرد
خب مقاله عالی بود خسته نباشی سعید جان :yes: :yes: منتظر قسمت دوم خواهم بود مخصوصا جایگاه ori که سال پیش در بخش هنری در مراسم Game Awrads خوش درخشید :inlove: :inlove:
خیلی ممنونم. سلامت باشی. مرسی از لطف همیشگی شما. قطعا اوری به عقیده بنده جزو ۱۰ بازی اول دنیا از لحاظ گرافیک و طراحی هنریه.
درود به اقا سعید بابته مقاله..
یه نکته که تو مقالات شما دوست دارم تیکه کلام هاتونه… مثلا ( یادش بخیر… ننگ بر تو کونامی… تا وقتی بازی انحصاری بود چیز دیگری بود.).. خب این جمله حرف دل منه گیمر هست… که همیشه میگفتم…. مرسی و سپاس فراوان
—————————————————————-
نظرات همه عالی و محترم…..اما بدون شک به نظر بنده تو این نسل بلادبورن شاهکار استاد .. چه از لحاظ گرافیک هنری و چه گرافیک فنی حرف اول و اخر و میزنه…. اصلا بعضی از مکاناش مثل تابلوی نقاشی هست… همینطور فضای وحشتناک شهر یارهام به زیبایی هر چه تمام تر به تصویر کشیده شده…
درود بر شما. خیلی ازتون متشکرم به خاطر لطف همیشگی که به من دارید. انشاله که همیشه بتونم شما رو راضی نگه دارم.
قطعا بلادبورن بی نظیره. شهر یارنام از اون شهرهایی هست که واقعا مثلش نیست. کاملا با شما موافقم. یاز هم از لطفتون ممنون و متشکرم
اقا سعید… خداییش کارت سخته… اگه رتبه اول.. یکی از عنوان انحصاری سوتی بذاری … بهت حمله میکنن و بهت میگن فن بوی… اگه یه چیز دیگه بذاری فنای خودمون بهت حمله میکنن… اصلا دوست نداشتم جای شما بودم… چون واقعا سخته
ه
اره والا. دقیقا اینطوره. البته می دونید در این مواقع بهترین کار چیه. اینه که چیزایی رو بنویسی که نظر قلبیتهو اینجوری لااقل میدونی هر چقدر هم کسی چیزی بگه ته دلت میدونی برای کسی کاری نکردی و نظر قلبی خودت رو نوشتی. حالا اگر خوش شانس باشی بقیه هم باهات مواق هستن.
فابت کلاب جان! شما مثل این که کتاب های سلین رو میخونید نه؟
به هیچ وجه نمی توان گفت اکنون که گرافیک بالاتر رفته است لذت از بازی بیشتر شده است. بلکه شاید زمانی که سازندگان بیشتر به گیم پلی توجه می کردند لذت بازی ها بیشتر هم بود.
خداشاهده این جملرو باید یا طلا نوشت
اقا سعید حرف دل خیلی از ماهارو زدی :inlove:
درود بر شما. خیلی ممنونم. خوشحالم که نظر شما هم مثل من هست.
ممنون بابت مقاله انتخاب بازی ها بر اساس گرافیک هنری بسیار کار سختی هست و البته نیازمند اطلاعات و تجربه ی زیاد که هر دومورد به نسبت زیادی در جناب آقابابایی هست .
فقط نبود بازیی مثل gears of war 2 یه مقدار ناراحت کننده هست چون به گفته ی خیلیاز سایتای معتبر هر منظره ی بازیش مثل یه تابلوی نقاشی میمونه و این بازی هم در سال ۲۰۰۸ هم سال با mgs 4 اومد.
امیدوارم بازی های دیگه ای مثل bioshock و ori جزو ۱۳ تای اول باشن.
درود بر شما. خیلی از شما سپاسگزار و ممنونم. نظر لطفتونه.
والا من بیشتر بر روی گرافیک هنری تمرکز کردم تا گرافیک فنی قوی. با شما کاملا موافق هستم.
احسنت که نام چه بازی رو بردید. فردا سورپرایز خواهید شد
درود به اقا سعید بابته مقاله..
یه نکته که تو مقالات شما دوست دارم تیکه کلام ها تونه… مثلا …یادش بخیر… ن.نگ بر تو کونامی… تا وقتی بازی انحصاری بود چیز دیگری بود…. خب این جمله حرف دل منه گیمر هست… که همیشه میگفتم…. مرسی و سپاس فراوان
ن.ظرات همه عالی و محترم…..اما بدون شک به نظر بنده تو این نسل ب.لادبورن شاهکار استاد .. چه از لحاظ گرافیک هنری و چه گرافیک فنی حرف اول و اخر و میزنه…. اصلا بعضی از مکاناش مثل تابلوی نقاشی میمونه… همینطور فضای وح.شتناک شهر یارها.م به زیبایی هر چه تمام تر به تصویر کشیده شده…
مقاله ی زیبایی بود(البته یه خورده به نظرم فن سونی بودن رو میشد توش دید) جالبه که من از حدود ۵ سال پیش تا الان اکثر بازی های قشنگی که بازی کردم گرافیک بالایی نداشتن یا مستقل بودن وهیچ کدوم هم از شرکتای بزرگ(البته مثلا بزرگ)نبوده صنعت گیم داره از حالت کلاسیک در میادش و خیلی ها توی همین سایت طرفدار شرکت هایی مثل ubi و ea و…هستن ولی اینو بدونین که همین شرکتا صنعت گیم رو دارن نابود میکنن و اگه استدیو های مستقل نبودن خودم شخصا توی این نسل مضخرف گیم رو میبوسیدم میذاشتم کنار(جای دوتا بازی خالی بود inside وbrother of tale:two sons)
درود بر شما. ممنونم. دوست من باور بفرمایید که دلیلش به خاطر فن بودن نیست. من چون این بازی ها رو بیشتر بازی کردم و ازشون اطلاع دارم اینا رو می نویسم. خودتون میدونید که بیشتر این نوع مقالات سلیقه هم خیلی نقش داره توش. من بازیای زیبای مایکروسافت .و .. رو هم که بازی کرده باشم و یا دیده باشم و ازشون اطلالع داشته باشم حتما میارم تو لیست. حقیقت رو که نمی تونم پنهان کنم. من از بچگی با پلی استیشن بزرگ شدم ولی فکر نکنم دیده باشید که تا به حال کسی رو رنجونده باشم یا فن بازی در اورده باشم.
در مورد بازی های مستقل باهاتون کاملا موافقم. واقعا همین بازی ها هستن که هنوز خلاقیت و لذت ناب رو توی این صنعت حفظ کردن و وظیفه مهمی رو به دوش می کشن.
شما خیلی شخصیت خوبی دارین آقا سعید حداقل تو دنیای مجازی که اینجوری هستین منم Pc گیمرم منظورم این نیست که از بازی های سونی تعریف نشه چون واقعا انحصاری های سونی هنوز کلاسیک هستن و باید هم ازشون تعریف کرد من یه مقدار زود قضاوت کردم اونم به خاطر اینکه معتقدم نویسنده باید هیجانشو کنترل کنه چون باعث بحث میشه ببخشید فقط امیدوارم بازی ori توی لیست باشه چون یکی از بهترین نمونه های گرافیک هنری
و گیم پلی رو داره بازم ممنونم که جواب میدین :deadrose:
اختیار دارید. شما لطف دارید واقع. وظیفه منه که پاسخ کاربرای خوب و عزیزی مثل شما که صاحب سایت هستید رو بدم. اگر شما نباشید و نظر ندین و انتقاد نکنید و راه رو به ما نشون ندین ما قطعا اشتباه خواهیم کرد. کاملبا منظورتون رو می فهمم و حرفتون رو عمیقا درک میکنم و قبول دارم. اورری و بازی های خوب پی سی مثل کرایسیس که من می شناسم هم در لیست اتفاقا جایگاه خوبی دذدارند.
با تشکر فراوان زا شما. سپاسگزارم.
خیلی ممنونم جواد جان. لطف دارید
اقای سعید آقابابایی
من همیشه شما را در هنر نویسندگی ستایش کردم
و اکثرا با اینکه نظرتون و قضاوتتون راجب به بازی ها درست هست رو قبول داشتم
ولی این که Beyond: Two Souls رو در جایگاه ۱۷ از نظر گرافیک قرار داده اید و درک نمی کنم؟؟
این بازی به احتمال قوی بهترین گرافیک نسل ۷ بود
ما داریم درباره ی گرافیک حرف می رنیم جدا از داستان فوقالاده ی بازی
جالب است Ni no Kuni: Wrath of the White Witch و بتمن از نظر شما گرافیک بهتری داشتند؟؟
ایا واقعا این طور است ؟؟؟؟؟؟؟
درود فراوان بر شما. از لطفی که تا الان به بنده داشتید ممنونم ازتون.
اول مقاله خدمتتون عرض کردم و چند بار تاکید کردم منظورم من از گرافیک، گرافیک فنی نیست و بیشتر گرافیک هنری و زیبایی طراحی ها و فضاسازی و زنگ بندی و خلق یک دنیای زیبا مد نظرم هست. بیاند گرافیک فوق العاده ای داره که خیلی واقع گرایانه است و کیفیت خیلی خیلی بالایی دارن بافت ها و تکسچر ها و … ولی مهم تر برای من زیبایی طراحی بازی و خلق دنیای بی نطیره که در حقیقت خلاصه اش میشه گرافیک هنری رو خیلی به گرافیک هنری ترجیح میدم. برای همین هم این بازی ها بالاتر هستند چون فضاسازی و رنگ بندی و دنیای زیباتری دارن وگرنه در حالت در نظر گرفتن صرفا کیفیت گرافیکی قطعا حرفتون صحیحه. به هر حال نظرتون بسیار محترم و عزیزه.
آقا سعید ممنون مقاله ی واقعا خوب و قویی بود ولی من نسبت به جایگاه Life is strage شک دارم به نظر من بازیای داستان محور و به قولی دیوید کیجی ، معمولا باید گرافیک فنی خوبی داشته باشن و گرافیک هنری خوب تنها کافی نیست من این بازی رو روی کنسولم پلات کردم در یک کلام عاشق داستانش شدم اپیزود آخر بازی که داشت روانیم میکرد ولی به شخصه یه مشکل اساسی باهاش داشتم اونم این بود که احساسات از طریق چهره خوب انتقال داده نمیشد مثلا توی بیاند تو سولز وقتی که جودی احساس غم یا گرسنگی میکرد من تا عمق وجودم اونو حس میکردم ولی در مورد مکس کالفید یا دوستاش این احساس به وجود نمیومد و فقط محو داستان سرایی بی مثالش میشدم یه نکته هم در داخل پرانتز که به گرافیک لایف ایز استرنج ربطی نداره **( به نظر من این که هیچ کدوم از تصمیمات گیمر طی بازی توی اپیزود اخر نقشی نداشت خیلی بد بود یا همچی بر میگشت به روز اول که یعنی کلا هرچقد که تصمیم گرفته بودی کشک یا این که قید همه رو بزنی این نقطه ضعف بازی بود یا شایدم نمیدونم انقد من شیفته دیوید کیج و بازیاشم همچین چیزی رو از همه بازیای دیگه بخوام )**
یه چیز دیگه این که من با جایگاه این بازی فقط از لحاظ گرافیک هنری موافقم
منم از همین لحاظ گفتم خقیقتش.
درود فراوان بر شما. خیلی ازتون متشکر و سپاسگزارم.
والا به نظر من برای بازی مثل لایف ایز استرنج واقعا این گرافیک لازم بود. یعنی این بازی باور کنید که اگر گرافیک فنی مثل بیاند داشت واقعا این جذابیت رو دیگه نداشت. تک تک حتی علامت های بازی که روی گزینه ها می اومدن کار شده و فکر شده بودن و این طراحی کاملا به عمد بود. وگرنه این سازنده قبلا ریممبر می رو ساخته ب.ود و می تونست گرافیک رو بالا ببره. این بازی اگر ذره ای غیر از این بود که بازی کردیم این حال رو نداشت ذیگه که شما بشیتنی پلاتش کنی.
به هر شکل این نظرتونه و قطعا هم دلیل دارین براش و شاید هم واقعا همینطور باشه. اما من اینطور فکر میکنم راستش رو بخواید. با تشکر از وقتی که گذاشتید و نظرتون.
اقا سعید من منظورم این نبود که گرافیک بازی رو در حد ریممبر می ببرن بالا یه مثال بارزی که میشه زد سری بازیای شرکت تتل گیمز هستش که حس کارکتراش کاملا از چهرشون موج میزنه ( با این که سبک گرافیکیشون کاملا یونیک هستش دقیقا مثل لایف ایز استرنج ) و گرنه که تا الان طبیعه تر از LANoire موشن کپچر و طبیعه بودن چهره نبوده منم واقعا با گرافیک هنری خاص ابن نوع بازیا کنار میام و معمولا هم با محیط فانتزی بازیا شدیدا مچ هستن ، میگم دیگه چون با بازی خیلی خیلی حال کردم دوست داشتم تمام خواسته های منو برطرف کنه 😀
در ضمن واقعا ممنون از شما که اینقد با دقت نظرات رو میخونین و با حوصله به همشون پاسخ میدین
beyond فوق العادست
مقاله بسیار زیبا و عالی بود. فقط یه تیکش گفتین کونامی چرا بازی رو از انحصاری در اوردی انحصاری بود بهتر بود :wilt: :wilt:
مگر این که یه بازی انحصاری باشه یا نباشه رو کیفیت تاثیر میزاره؟ یعنی مثلا اگر انچارتد مولتی پلتفرم بود به خاک سیاه میشست متاش میشد ۶۰؟
خوب درسته یه سری سیاست ها و کارا باعث شد بازی mgs pp به بهترین نحو ممکن پیاده سازی نشه ولی فکر نکنم دلیل کامل نشدنش انحصاری نشدنش. باشه. چه بسا که با این کار افراد بیشتری بازیش کردن و لذت بردن . در واقع دور ازجون شما این حرف شما منو یاد حرف یکی از فن بوی های سونی انداخت که معتقده هر بازی ای که انحصاری نباشه اصلا بازی نیست. اگرم انحصاری باشه مال ps نباشه اشغاله 😀 😀
درود بر شما. خیلی متشکرم ازتون. لطف دارید.
والا فکر میکنم که برداشت بدی از این حرف شده و شاید هم من بد گفتم و نباید می گفتم. والا راستش رو بخوای معمولا که بله خب بازی های انحصاری اگر دقت کنید اغلب بازی های با کیفیت تری هستن وچون همه تلاش برای یه پلتفرم میشه. من باور کنید اصلا دنبال فن بازی و .. نیستم و تا به حال هیج وقت در این مورد حرفی نزدم و نخواهم زد چون همه گیمریم و با هم دوست. از شما هم اگر باعث برداشت بدی شده این حرف من عذر میخوام. من این رو به حالت نظرم گفتم. یعنی با توجه به چیزایی که دیدم گفتم تا قبل خیلی بهتر بود این سری.
بسیار زیبا آقای آقا بابایی مثل همیشه زیبا بود با اینکه سونی فن هستم ولی فکر نکنم در گرافیک هنری بازیی به پای شاهکار اوری برسه فوق العادست،البته این نظر شخصی بود و نظر دیگر دوستان هم کاملا مورد احترام هست
درود بر شما. تشکر فراوان. اوری واقعا بازی زیبایی هست و همینطور بلادبورن
و راستی شاهکار استاد میازاکی رو یادم رفت بلادبورن که شاهکاری در همه ی زمینه ها بود