مگامن ضعیف شده | نقد و بررسی Mighty No. 9
احتمالاً همه نام مگامن به گوششان خورده است. سری مگامن از جمله سری بازیهای قدیمی است که طرفداران بسیار زیادی را از زمان عرضه اولین نسخهاش در سال ۱۹۹۱ داشته است. بدون شک این سری یکی از موفقترین عناوین اکشن پلتفرمر بوده که تا حد زیادی نیز موفقیت خود را مدیون طراح اصلی بازی، آقای کیجی اینافونه بوده است. اکنون عنوان جدید آقای کیجی اینافونه که در کیک استارتر و با کمک مردم بودجه خود را تأمین کرده، با سبکی کاملاً مشابه مگامن عرضه شده است. با هم به بررسی این بازی میپردازیم تا ببینیم که میتواند خاطرات گذشته را زنده کند یا نه…
——————————————
احتمالاً همه نام مگامن به گوششان خورده است. سری مگامن از جمله سری بازیهای قدیمی است که طرفداران بسیار زیادی را از زمان عرضه اولین نسخهاش در سال ۱۹۹۱ داشته است. بدون شک این سری یکی از موفقترین عناوین اکشن پلتفرمر بوده که تا حد زیادی نیز موفقیت خود را مدیون طراح اصلی بازی، آقای کیجی اینافونه بوده است. اکنون عنوان جدید آقای کیجی اینافونه که در کیک استارتر و با کمک مردم بودجه خود را تأمین کرده، با سبکی کاملاً مشابه مگامن عرضه شده است. با هم به بررسی این بازی میپردازیم تا ببینیم که میتواند خاطرات گذشته را زنده کند یا نه.
اول از همه و قبل از بررسی بازی، کمی در مورد ساخت بازی صحبت کنیم. استودیو Comcept که سازنده اصلی بازی محسوب میشود، توسط آقای اینافونه تأسیس شده است. او را میتوان مهمترین شخص در ساخت عناوین موفق مگامن دانست. او مطمئناً با خروج از کپکام و تأسیس استودیوی جدید خود، قرار نداشت که یاد و خاطر مگامن را از ذهن خود ببرد. برای همین تصمیم به ساخت بازی کاملاً مشابه مگامن گرفت. از آن جایی که حق استفاده از نام و شخصیتهای مگامن در اختیار شرکت کپکام است، از این رو آقای اینافونه، مجبور بود که شخصیتها و محیط جدیدی را برای بازی در نظر بگیرد. بازی اولین بار در PAX 2013 رونمایی شد و در همان سال نیز پروژه کمک به ساخت بازی در کیک استارتر راه اندازی گشت. هدف اول بازی جمع آوری ۹۰۰ هزار دلار بود که ظرف دو روز این مبلغ تأمین شد. در نهایت بیش از ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار در کیک استارتر جمع آوری شد که با یک سری کمکهای دیگر، در کل بودجه بازی به بیش از ۴ میلیون دلار رسید. بعد از آن در طول این چند سال بارها زمان عرضه بازی اعلام شد ولی با تأخیر مواجه شد تا این که نهایتاً بازی ۲۱ ژوئن ۲۰۱۶، بالاخره منتشر شد. در ادامه به بررسی خود بازی میپردازیم.
سری بازیهای مگامن هیچ وقت داستان خیلی پیچیدهای نداشتند و یک داستان نسبتاً سر راست را در همهی نسخههای آن شاهد بودهایم و برای این بازی هم که به نوعی الهام گرفته از مگامن است، وضع به همین شکل است. در آینده که روباتها بخش اعظمی از زندگی انسان را احاطه کردهاند، مسابقات بزرگی میان روباتها برگزار میشود و شرکتهای عظیمی نیز به ساخت این دستگاهها مشغولاند. این روباتها از تکنولوژی به نام سل (Xel) استفاده میکنند که فردی به نام دکتر بلکول (Dr. Blackwell) آن را ابداع کرده است. دکتری به نام وایت (Dr. White) نیز وجود دارد که به مانند خیلیها در این صنعت عظیم مشغول به کار است. او روباتهایی بسیار قوی تحت نام مایتی نامبر (Mighty Number) ساخته است که هر کدام در زمینه خاصی تبحر دارند. روزی ناگهان کنترل همهی روباتها از دست میرود و منبعی ناشناخته روباتها را تبدیل به موجوداتی یاغی و شورشی میکند که قصد دارند خود بر زمین حکمرانی کنند. در این میان مایتی نامبر ۹ که بِک (Beck) نام دارد، برخلاف سایر مایتی نامبر ها و روباتهای دیگر، تحت کنترل این منبع در نمیآید. علاوه بر او یک روبات پشتیبانی که کال Call نام دارد و در هنگام وقوع فاجعه برای آپدیت فرم ویر خاموش بوده نیز از این خطر در امان میماند. بقیه داستان بازی، پیرامون شکست دادن ۸ روبات دیگر، پیدا کردن منبع از دست رفتن کنترل روباتها و… میگذرد. بدین ترتیب، وقایع بازی سیری کاملاً پیش بینی شده و شبیه عناوین مگامن را طی میکند. البته یک سری جزئیات اضافهتر نیز درون داستان بازی وجود دارند و بازی نسبت به عناوین مگامن، از داستان نسبتاً پیچیدهتری برخوردار است ولی باز هم با همهی اینها، روند اصلی بازی بسیار سر راست است و وقایع خیلی جالب توجهی در آن رخ نمیدهد. هر چند که همین اضافه شدن جزئیات اندک را میتوان پیشرفتی نسبت به سری مگامن تلقی کرد.
روند اصلی گیم پلی بازی کاملاً شبیه مگامن است. در ابتدا و بعد از مرحله آغازین بازی، شما باید میان یکی از ۸ مرحله که در پایان هر یک باید با یکی از مایتی نامبر ها مبارزه کنید، یکی را انتخاب کرده و به مرور همهی مایتی نامبر ها را شکست دهید. هر کدام از مایتی نامبر ها نیز تواناییهای خاص خودشان را دارند. مثلاً یکی از آنها از آتش استفاده میکند و دیگری یک اسنایپر دقیق برای شلیک به شما دارد. با شکست دادن هر باس نیز به مانند بازیهای مگامن، تواناییهای آن باس را به دست میآورید. هر کدام از این دشمنان نیز نسبت به یک باس دیگر نقطه ضعف دارند و اگر آن شخصیت را قبلاً شکست داده باشید، در طول مرحله برای شکست دادن مایتی نامبر دیگر به کمک شما میآید که هر چند عموماً این کمکها خیلی تأثیر گذار نیست ولی به هر حال تا حدودی کمک حال بازیباز میشود.
مکانیکهای اصلی گیم پلی بازی مبتنی بر دو چیز است؛ شلیک به دشمنان و حرکت سریع از میان آنها (Dash کردن) که خود بازی از آن را AcXelerate مینامد. برای این کار شما باید به قدری به دشمن شلیک کنید که رنگش عوض شود و سپس Dash کردن از میان دشمن، Xel موجود در او را به دست بیاورید. هر چقدر این حرکت با سرعت عمل بیشتری انجام دهید، پاداش بیشتری میگیرد و برای بعضی دشمنان نیز تواناییهایی نظیر سرعت بالاتر یا سلاح قویتر به طور موقت به شخصیت شما اضافه میشود. برای شکست دادن باس های بازی نیز باید چند بار این حرکت انجام شود و اگر در مدت معینی این حرکت را انجام ندهید، باس بخشی از سلامتی از دست رفتهی خود را بازیابی میکند. البته باید توجه کنید که این AcXelerate نیز خود به صورت معمولی، همراه با پرش، با شیرجه رفتن به سوی دشمن و … قابل اجراست که هر کدام انیمیشن خاص خود را دارند.
شاید فکر کنید که این کار در بازی تکراری میشود ولی طراحی ظاهری دشمنان و محیطها طوری هست که در طول زمان این مکانیکهای اصلی بازی خیلی تکراری نشود و به علاوه مراحل اصلی بازی خیلی طولانی نیستند که بخواهد حس تکراری بودن به شما دست بدهد. ضمن این که برخی حرکات با انیمیشنهای خاص نیز به شخصیت اضافه شدهاند که تا به حال نظیرشان را در عناوین مگامن ندیده بودیم و همین میتواند جلوی خسته کننده شدن بازی را بگیرد.
یکی از بزرگترین نقطه قوتهای سری مگامن، طراحی مراحل بسیار هوشمندانه آنها بود. متأسفانه یکی از نقاط ضعف بزرگ مایتی نامبر ۹، در همین مورد است. طراحی مراحل بازی هر چند در کل کاملاً قابل قبول هستند ولی اصلاً در سطح عنوانی که توسط سازندگان مگامن ساخته شده نیستند. بخشهای سکوبازی و معماهای پلتفرمینگ بازی بسیار ساده هستند و به جز یک مرحله، اصلاً طراحی جالب و مجذوب کنندهای ندارند. در حالی که بازیهای مگامن پر بودند از راههای مخفی که تواناییهای جالبی به شخصیت میدادند، در این نسخه اصلاً این موضوع وجود ندارد و راههای مخفی چندانی در مرحله وجود ندارند و تقریباً چیزی در سطح راههای مخفی مگامن به هیچ وجه در این عنوان وجود ندارد. بیشتر باس های بازی نیز از نظر گیم پلی، ساختار خیلی جالبی ندارند و به جز یکی دو تا، بقیه خیلی معمولی هستند. خیلی از طرفداران بازی معتقدند که اگر سازنده بازی یکی از طرفداران سری مگامن بود، این بازی کاملاً عنوانی قابل قبول محسوب میشود ولی حال که سازندگان اصلی مگامن این عنوان را ساختهاند، اصلاً نمیتوان طراحی مراحل معمولی بازی را قبول کرد. دقت کنید که طراحی مراحل بازی به خودی خود ایرادات خیلی عجیب و غریبی که از خود آنها ناشی باشد ندارند ولی در مقایسه با مگامن، اصلاً نمیتوان این طراحیها را خوب تلقی کرد.
مسئله دیگری که در این میان مطرح میشود، سختی بازی است. عناوین مگامن همیشه از جمله بازیهای سخت سبک پلتفرمر محسوب میشدند و این بازی نیز همچنان بازی سختی است؛ اما این سختی به شرطی قابل قبول است که منطقی باشد. عناوین مگامن منطق خاص خود را داشتند و با تکیه بر سرعت عمل بالا، میتوانستید بر چالشهای آن فائق بیایید. این عنوان نیز در اکثر مواقع سختی استانداردی دارد ولی گاهی اوقات دچار سختیهای غیرمنطقی میشود که اصلاً و به هیچ عنوان قابل قبول نیستند. بیشتر این سختیها نیز از سبک گرافیکی بازی ناشی میشوند. در حالی که اکثر عناوین مگامن ۲ بعدی بودند، به راحتی میشد پیکسلهایی که باعث نابودی شخصیت میشوند را روی صفحه مشاهده کرد اما این بازی با ساختار ۲٫۵ بعدی خود (گرافیک سهبعدی با حرکات دوبعدی)، چندین مشکل غیرقابل بخشش در این زمینه دارد. به دلیل این تم گرافیکی، دقیقاً مرز نقاطی که با برخورد با آنها به شخصیت آسیب میرسد و اصطلاحاً Hit Box شخصیتها مشخص نیست. در بخشی از بازی یک دستگاه برقی گرد وجود دارد که هر گونه برخورد با آن باعث نابودی میشود. از آن جایی که مرزهای این دستگاه به دلیل ساختار گرافیکی بازی به خوبی مشخص نیست، شما باید خیلی میلیمتری در کنار آن حرکت کنید تا در هنگامی که احساس کردید به اندازه کافی به دستگاه نزدیک هستید که با یک حرکت سریع از زیر آن رد شوید، این حرکت را انجام دهید. مشکل این جاست که پیدا کردن این نقطه امن کار نسبتاً سختی است و چون دقیقاً محدوده برخورد با دستگاه مشخص نیست، باید با سعی و خطا و یکی دو بار شکست خوردن، موقعیت دقیق عبور از دستگاه را پیدا کنید. سختی باس های بازی نیز در اکثر اوقات نسبتاً متعادل است ولی یکی دو باس بازی از نظر سختی به شدت نامتعادل هستند. بدترین آنها مایتی نامبر ۱ است که به نام Pyrogen شناخته میشود و در استفاده از حرکات آتشین مهارت دارد. خیلی از حرکات او طوری است که حتی با پریدن نیز نمیتوان به طور قطع گفت به ضربهی او برخورد نخواهید کرد و برخورد کردن یا نکردن شما با ضربه، تا حدودی جنبه شانسی پیدا میکند. ضمن این که او در بخشهایی عملاً حق کوچکترین اشتباه را نیز از شما میگیرد و با برخورد کوچکی با او، بلافاصله شخصیت شما منفجر خواهد شد. ضمن این که به دلیل همان مشکلاتی گرافیکی و مشخص نبودن Hit Box شخصیتها و نامعلوم بودن محدوده آسیب پذیر شخصیت شما، این باس را به شدت سخت میکند. ضمن این که به دلیل همین ایرادات، اصلاً نمیتوانید در لحظه تصمیم بگیرید و باید به طور خیلی دقیق حرکات باس را حفظ کنید که اگر مثلاً دستش را بالا آورد، در انتهای حرکت چه کار میخواهد بکند تا زودتر از این که او این کار را بکند، شما حرکتی برای فرار از دست ضربه او انجام دهید. این نامتعادل بودن بازی در بخشهایی از آن نیز جزو ایرادات نابخشودنی بازی است و وجود چنین ایراداتی در کسانی که در ساخت بازیهای مگامن تبحر بالایی داشتند، اصلاً جالب نیست.
بازی تعداد بسیاری زیادی مرحله جانبی نیز دارد. بخشی از این مراحل آنلاین هستند و بخشی دیگر نیز به صورت آفلاین قابل انجام هستند. بخشی از این مراحل به صورت چالشهایی هستند که باید با محدودیت خاصی، مثلاً عدم توانایی در شلیک کردن و… انجام شوند. این مراحل از نظر ایده و طراحی هر مرحله نسبتاً قابل قبول هستند ولی به دلیل این که در داستان بازی به صورت شبیه سازی شده هستند از نظر گرافیکی همه طراحی خشکی دارند و به شدت خسته کننده خواهند شد. هر چند هر از گاهی برای افزایش مهارت در بازی میتوان به آنها مراجعه کرد.
بازی با تغییر کلی گیم پلی در یکی از مراحلش، باعث بالا رفتن تنوع بازی در زمینه گیم پلی شده است. در یکی از مراحل به جای بِک باید در نقش کال بازی کنید. او از تواناییهای نظامی به نسبت کمتری بک برخوردار است و از این رو این مراحل تم بازیهای مخفیکاری را دارد و به نوعی این مرحله، حس تکراری شدن را نیز در بازی از بین میبرد. هر چند اگر این مراحل بیشتر بودند، بهتر بود و تنوع خیلی خوبی در گیم پلی ایجاد میشد ولی همین یک مرحله نیز پیشرفت خوبی نسبت به بازیهای مگامن که اصلاً چنین مرحلههایی نداشتند محسوب میشود.
همان طور که پیشتر نیز گفته شد، بِک بعد از شکست هر باس تواناییهای او را به دست میآورد. نکته عجیب در این مورد این است که در بازی به جز یکی دو توانایی، اغلب تواناییها بلا استفاده هستند و نیازی به استفاده از آنها در هیچ جای بازی احساس نمیشود که این موضوع خود یک ضعف و نشانه عدم تعادل بازی محسوب میشود. ضمن این که سیستم جا به جایی میان تواناییهای مختلف نیز تا حد زیادی از سرعت بازی میکاهد و تقریباً باید قید این که در یک بخش بازی بخواهید به سرعت میان دو توانایی مختلف سوییچ کنید و از هر دو به تناوب استفاده کنید را بزنید زیرا این کار به شدت سرعت بازی را میگیرد و از آن جایی که بازی مبتنی بر سریع بودن است، میتواند منجر به شکست شما بشود. این موضوع نیز یکی از ایرادات بازی است که اگر وجود نداشت، میتوانست سطح جذابیت بازی را بسیار بالاتر از وضعیت کنونی ببرد.
شایان ذکر است که بگوییم با وجود این که در طول بازی راهنماییهای زیادی به شما داده نمیشود ولی در بخش تنظیمات بازی، همهی مکانیکهای مختلف گیم پلی بازی به طور دقیق و کامل شرح داده شدهاند و از این نظر، بازی به خوبی مکانیکهای خود را به بازیباز میشناساند و هیچ چیز مبهمی را باقی نمیگذارد. فقط پیشنهاد میکنم که حتماً اول بازی این بخش را به طور کامل نگاه کنید، چون بازی چندین مکانیک جذاب دارد که تا آخر بازی نیاز چندانی به آنها نمیشود ولی استفاده از آنها بر جذابیت بازی میافزاید و فقط از طریق این بخش میتوان با آنها آشنا شد.
مسئله دیگر، مربوط به ویژگیهای بصری بازی و گرافیک آن میشوند. ابتدا به طراحیهای هنری بازی میپردازیم که نسبت به بخش فنی، کم ایراد ترند. طراحی محیطهای بازی متنوع است و هر کدام از نظر شک ظاهری به کلی با محیطهای دیگر فرق دارند. در بیشتر آنها نیز از رنگهای شاد و زندهای استفاده شده که البته باعث سریعتر شدن بازی هم میشوند. همین طراحی متنوع محیطها از جمله مواردی هستند که به طور کامل جلوی تکراری شدن بازی را میگیرند و در این زمینه کار سازندگان بازی بسیار خوب بوده است.
اما بخش دیگر گرافیک بازی، بُعد فنی آن است. در این زمینه بازی ایرادات بسیاری دارد. اول این که این تم گرافیکی بازی برای عنوانی که قرار بوده یاد آور مگامن باشد، اصلاً خوب نیست و به طور تمام و کمال هیچ گونه حس نوستالژیکی در مورد بازیهای مگامن را به بازیباز منتقل نمیکند. ضمن این که در بعضی بخشهای بازی شاهد آتش کاملاً دوبعدی و کاغذی شکل در این محیط سهبعدی بازی هستیم که اصلاً جالب نیست. از طرف دیگر همان طور که پیشتر نیز گفته شد، این مدل گرافیک برای این بازی، ایرادات بسیار زیادی را در گیم پلی به وجود آورده است که بسیاری از آنها، باعث سختی نامتعادل بازی شدهاند و این مورد، اصلاً در مورد بازی که سازندگان مگامن آن را ساختهاند بخشودنی نیست. این در حالی است که اگر سازندهی بازی از همان ابتدا تصمیم میگرفت بازی را با سبک گرافیکی دیگری بسازد یا لااقل تمرکز بیشتری بر روی این سبک گرافیکی بازی میگذاشت تا مشکلات کنونی پیش نیایند، سطح کیفی بازی بسیار بالاتر میرفت. چیزی که در این میان قابل چشم پوشی نیست این است که سازندگان به خوبی میتوانستند بعضی از این ایرادات را برطرف کنند ولی اصلاً این اتفاق نیفتاده و در بخشهایی از بازی، صرفاً شاهد سختی غیرمتعادلی هستیم که به وضوح خواست سازندگان هم نبوده است که نیاز به آزمون و خطا برای عبور از یک مانع ساده محیطی باشیم.
مسئله دیگر مربوط به میانپردههای بازی میشود. از یک طرف حضور این میانپردهها که کمی از داستان بازی را روایت میکنند خوب است و نسبت به عناوین مگامن که کمتر شاهد چنین بخشهایی بودند، پیشرفت محسوب میشود ولی از سوی دیگر، این میانپردهها و نوع گرافیک آنها، اصلاً جالب به نظر نمیرسد. انتظار میرود که میانپردههای مایتی نامبر ۹ که چنین سبک گرافیکی دارد، لااقل به اندازه یک انیمیشن متوسط زیبا باشند و روی آنها کار شده باشد ولی اصلاً این طور نیست و میانپردههای بازی به طرز وحشتناکی از کمبود جزئیات و گرافیک پایین رنج میبرند. تقریباً احساس میکنید که هیچ بافتی برای صورت شخصیتها در نظر گرفته نشده و صرفاً یک رنگ که بیشتر حالت پلاستیکی دارد بر روی صورت آنها قرار گرفته است. این موارد در حالی است که میشد با کمی بهتر کردن این میانپردهها و افزایش جزئیات شخصیتها، هم به جذابیت داستانی بازی افزود و هم گرافیک آن را بهبود بخشید که اصلاً این طور نشده است و این ایرادات هم قابل گذشت نیستند.
این نقد براساس نسخه PC بازی انجام شده و ایرادات زیادی از نظر پرفرمنس، افت فریم و… در آن مشاهده نشد ولی با توجه به توضیحات کاربران بازی، این وضع برای دو کنسول نسل بعدی به این شکل نیست. این بازی که از ظاهر آن هم مشخص است که گرافیک خیلی بالایی ندارد و نباید فشار زیادی وارد کند، در کمال تعجب در هر دو نسخه پلیاستیشن ۴ و ایکسباکس وان با افت فریم مواجه است و به صورت ۶۰ فریم بر ثانیه ثابت اجرا نمیشود. حتی در بخشهایی، بازی به طور ثابت به صورت ۴۰ فریم بر ثانیه اجرا میشود. این مورد در مورد چنین بازی اصلاً بخشودنی نیست. بازی گرافیک خیلی سنگینی ندارد که بخواهد سختافزار این دو کنسول را با مشکل رو به رو کند و این مورد را نمیتوان خیلی به سختافزار کنسولها مرتبط دانست بلکه این موضوع بیشتر به خود بازی مربوط است. این که چرا این بازی که تا به حال چندین بار عرضهاش با تأخیر مواجه شده است، باید از چنین مشکلاتی رنج ببرد، اصلاً معلوم نیست و باید سازندگان در این مورد جوابگو باشند.
اما بعد از بخش گرافیک، باید به موسیقی بازی اشاره کنیم. خوشبختانه بازی در این زمینه خوب عمل کرده و موسیقیهای بازی همان تم و سرعت موجود در موسیقیهای مگامن را دارند و میتوانند یاد آور آن بازیها باشند. به طور کلی موسیقی همهی مراحل بازی، تمی نسبتاً سریع دارد و هیجان را به خوبی به بازیباز منتقل میکند. به جز این چیز زیاد دیگری در مورد موسیقی بازی نمیتوان گفت و فقط باید گفت که این بخش جزو کم ایرادترین بخشهای بازی به نسبت سایر قسمت هاست. در زمینه صداگذاری هم وضع به همین صورت است و هم صداگذاری شخصیتها و هم صداگذاری انفجارها و سایر موارد، به خوبی انجام شده. البته در مورد صداگذاری شخصیتها نمیتوان گفت با یک صداگذاری استثنایی رو به رو هستیم ولی این صداگذاری قابل قبول است و ایراد خاصی هم نمیتوان بدان وارد کرد.
نتیجهگیری:
در نهایت باید گفت که Mighty No. 9 عنوانی است که پتانسیل زیادی برای دست یابی به موفقیت عناوین مگامن داشت ولی از آن استفاده نکرد. البته باید با همهی اینها توجه کرد که بازی به هیچ وجه عنوان بد و غیرقابل تحملی نیست و میتوان آن را انجام داد و از آن لذت برد ولی نمیتواند کیفیتی در حد سری مگامن ارائه دهد. شاید اگر این بازی به دست سازندگان مگامن ساخته نمیشد، میتوانستیم نمره بالاتری نیز به آن بدهیم ولی حال که به دست افرادی ساخته شده که میدانیم میتوانستند بازی را بهتر از این بسازند و این طور نشده، به ناچار نمره خیلی بالایی به آن داده نشده است. باز هم باید توجه کنید که این نمره به معنی بد بودن بازی نیست و همچنان هم این عنوان ارزش تجربه کردن را دارد ولی نباید انتظار یک مگامن را از آن داشته باشید.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
چرا یه بازی مگامن جهان آزاد یا مثل بتمن باشه درست نمیکنن؟ ?:-)
ایده خوبی به نظر میرسه
این عنوان بیش از حد فانتزیه برا همین نمیشه
اتفاقا ایده ی خوبیه ولی ممکن نیست چونکه چیزی از داستان مگامن نمونده که طرفدارا تجربه نکرده باشن و ساخت یه جهان ازاد هم باید داستان مستقل داشته باشه بعدشم همه استودیو به فکر ایده های نو هستن که از اون نظر هم مگامن قدیمیه
اقای نامجو نقد و بررسیتون منصفانه بود خسته نباشید – عالی
آه حلبی آبی
تشکر از اقای نامجو
دوستانی هم که علاقه دارند چندی از نسخه های سری مگامن(راکمن)رو تجربه بکنند،میتونند نسخه مستقل
ُStreet Fighter X Mega Man رو که توسط یکی از طرفداران این سری ساخته شد و به رایگان در اختیار عموم قرار گرفت رو امتحان بکنید.حرف نداره
پارسال هم Legacy Collection این سری که شامل نسخه های یک تا شش میشد برای رایانه های شخصی و وان منتشر شد که اون رو هم میتونید تهیه بکنید و لذت ببرید.
برای ps4فکر کنم اومده ها
یادش بخیر مگامن x
از بازیای اولین pc که داشتم بود
:jump:
خوبه که حداقل عکس تو منطقی تره!
با گرافیک بازی اصلا حال نمیکنم :-/
ولی اینکه شبیه مگامنه شاید بگیرمش 😀
به هر حال ممنون از آقای نامجو :yes:
سلام شیخ!
بد تر از این هم پیدا میشه؟
fighter within :laugh:
آخ یادت بخیر یادت بخیر و باز هم یادت بخیر 😥 😥
بین همه کاربرای سایت انگار منم که بخاطر اون زمان گریش گرفته 😥 😥
منم هستم داداش 😥 😥 😥 😥 😥
دوستان بازی هایی رو سراغ دارین که در شهریور ماه منتشر میشن ممنون میشم 😉
deus ex
persona البته تو ژاپن
چیزای قابل توجه همین دو تان
مرسی
بنرم که خوبه
این چه بازیه چرته چقدر فاجعه نشازید بازی سازان
نمیدونم چرا بعضی یوبی سافت رو میکوبن!بله قبول دارم که خیلی پس رفت داشته ولی خدایی من هنو بعضی بازی هاشو دوست دارم!دویژن,رینبو,همین سندیکت!با اینکه زیاد داستان خاصی نداشت سندیکت ولی ارزش امتحانو داشت!حالا هرچی که میخواین بگین!یه نوبی که بازی خوب ندیده!برام مهم نیس!اما اینقدرم این شرکتو نکوبینش!من مطمئنم خیلی های دیگه هم مثل من این عناوین جدید یوبی رو دوس داشتن
ممنون از شما نقد خوبی بود.
در مورد hit box هم باید بگم که الان توی خیلی از بازی ها این مشکل وجود داره مخصوصا بازی های فایتینگ مثلا وقتی یک مبارز به رقیبش ضربه وارد می کنه دقیقا معلوم نیست که مشتش تو بدن رقیبش میره یا اصلا برخورد نمی کنه. البته اون طور که معلومه این بازی مشکلش بدتر از این حرفاست چون توی گیم پلی بازی هم تاثیر داشته. ولی در کل به نظرم این بازی ارزش بازی کردن داره با همه ی مشکلاتش
ولی انصافا نمره اش ظالمانه است.
من که بازیشو دوس داشتم.
باید حداقل بهش ۶۰ میدادن.
ولی در کل بازیش قشنگ بود