قدرتنمایی Blizzard با یک شوتر استثنائی | نقد و بررسی بازی Overwatch
بلیزارد اسم خیلی بزرگ و پر ابهتی است. یکی از موفقترین، ثروتمندترین و بزرگترین کمپانیهای بازیسازی دنیا که تنها با تعداد محدودی از عناوین، سالهاست که بر بالاترین ردههای آمار تعداد بازیبازان حاضر در یک بازی تکیه زده است و عناوینی مثل World of Warcraft که بیش از یک دهه از عمر آن میگذرد هنوز هم سرورهایش پر از بازیباز علاقمند است که آن را با هیچ بازی دیگری عوض نمیکنند. البته بلیزارد هم همواره با پشتیبانی عالی و به روز رسانیها و بستههای الحاقی داستانی جدید، آن را به روز نگاه میدارد ولی به هر حال عنوانی است که سالها قبل ساخته شده است و به قدری زیبا بوده که هنوز هم قدیمی نشده است و دوستداران زیادی در سراسر دنیا از جمله کشورمان دارد.
نکته جالب اینجاست که تا قبل از ۲-۳ سال پیش که نسخه سوم دیابلو برای کنسولها نیز منتشر شد، تمامی بازیهای این کمپانی بزرگ تنها برای رایانههای شخصی ساخته منتشر میشدند و با این حال طرفداران و فروششان از خیلی بازیهای مولتیپلتفرم بزرگ هم بیشتر بود که این نمایانگر قدرت و عظمت این کمپانی خوشنام است که همواره طرفداران و بازیبازان علاقمند به رایانههای شخصی را خوشحال کرده است و اخیرا این خوشحالی را به دارندگان کنسولها نیز هدیه داده است تا هیچ کس از عناوین بینظیر این سازنده بینصیب نماند.
عناوینی مثل Diablo, Warcraft و Wow سالها بازیبازان را سرگرم کردهاند و هر بار هم که این شرکت عنوان جدیدی میسازد کلی مورد توجه قرار میگیرد و تحسین میشود. در همین یکی دو سال اخیر بود که بازی Heartstone: heroes of warcraft حتی در لیست کاندیدای برترین بازی سال ۲۰۱۴در تمامی سایتهای معتبر قرار داشت و حتی خیلیها آن را به عنوان بازی سال نیز برگزیدند. خیلی مهم است که یک بازی کارتی در کنار مثلا Dragon Age: Inquisition کاندید برترین بازی سال شود و این فقط از دست سازندگان قدرتمندی مانند استودیوهای بلیزارد ساخته است.
این سازنده توانا در جدیدترین عنوان خود که Overwatch نام دارد تصمیم گرفت تا سبکهای عناوین قبلی خود را رها کرده و پس از ساخت یک بازی کارتی بینظیر بر اساس دنیای Wow، این بار به سراغ شوتر اول شخص برود آن هم در قالب یک بازی شوتر تیمی استراتژیک. اگر سازنده دیگری بود شاید از همان زمان معرفی این نگرانی به وجود می آمد که شاید سازنده موفق نشود در سبکی که تاکنون عنوانی نساخته است موفق شود، ولی بلیزارد به قدری اعتبار و قدرت دارد که از همان زمان معرفی Overwatch و تماشای نخستین ویدئوهای آن، نه تنها کسی نگران نبود، بلکه همه تقریبا مطئن بودند عنوانی که بلیزارد بسازد، قطعابازی فوقالعادهای خواهد بود، حال میخواهد اکشن نقشآفرینی، استراتژی، کارتبازی و یا شوتر باشد.
خوشبختانه اخیرا با انتشار Overwatch باز هم مهر تاییدی بر قدرت این کمپانی زده شد و بلیزارد مانند همیشه فوقالعاده عالی عمل کرد تا افتخار دیگری را برای خود به ثبت برساند. Overwatch هم دقیقا مانند دیگر عناوین این سازنده، شاهکاری فوقالعاده از کار در آمده است و بازخوردها و امتیازاتی که دریافت کرد نیز کاملا موید همین نکته هستند که با یکی از برترین بازیهای سال ۲۰۱۶ میلادی طرف هستیم.
در این مطلب قصد داریم تا به تحلیل المانهای مختلف بازی بپردازیم و آن را از زوایای مختلف با هم بررسی کنیم تا به نقاط ضعف و قوت آن پی ببریم. اگر علاقه دارید تا بیشتر با خصوصیات و ویژگیهای این بازی آشنا شوید و تصمیمی برای خرید یا عدم خرید آن اتخاذ کنید، با بنده و وبسایت تحلیلی خبری گیمفا در ادامه مطلب “نقد و بررسی بازی Overwatch” همراه شوید.
Overwatch در یک کلام، معنای واقعی سرگرمی و لذت ناب در دنیای بازیهای رایانهای است. عنوانی که در عین قدرتمند بودن، سادگی و بیآلایشی خاصی دارد که به دل بازیباز مینشیند و حس این که انگار مدتهاست این بازی را میشناسیم به ما منتقل میکند. به جرات میگویم چندین سال بود که یک شوتر اول شخص نتوانسته بود طوری که Overwatch من را شیفته و مجذوب خود کرد، به خود جذب کند. در ساعاتی که مشغول تجربه این بازی برای نوشتن نقد و بررسی آن بودم، هرگاه که به نحوی از پای بازی برخواسته و مشغول انجام کارهای دیگری میشدم ذهن و قلبم ناخوداگاه نزد بازی بود و فقط میخواستم هر چه زودتر دوباره به سراغ آن بروم. انگار که بازی من را در پنجههای خود گرفته بود و اجازه رهایی به من نمیداد! این هنری است که هر عنوانی ندارد و یک بازی باید بسیار لذتبخش و قدرتمند باشد که بتواند شما را حتی وقتی مشغول انجام آن نیستید هم درگیر خود نگاه دارد.
فاکتورهای بسیار زیادی هستند که باعث شده اند Overwatch به چنین عنوانی تبدیل شود که اصلیترین آن فاکتورها سرگرمی محض، رنگبندی شاد و عالی و لذتی سرشار از هیجان محض است. اکثر شوترهای امروزی تمام تمرکز و توان و منابع خود را متمرکز میکنند بر روی این که شوتینگ بازی آنها حس خوبی داشته باشد و از بقیه بهتر باشد ولی حس میکنم که در این میان اسانس و عصاره سرگرمی و لذت گم میشود. بله، وقتی زیر باران آتش و حمله دشمنان قرار گرفتهاید و ۲۵ “kill streak” کسب میکنید خیلی لذتبخش و جذاب است، ولی این شوترهای کاملا شبیه هم، خاکستری، و پر از خشونت، به ذات سرگرمکننده و جذاب نیستند بلکه شما باید آنها را برای خود سرگرمکننده سازید. قصدم اصلا این نیست که بگویم سازندگان آن سبک شوترها کار بدی میکنند، بلکه اتفاقا بسیار هم لازم هستند ولی به هر حال به ذات سرگرمکننده نیستند. اما برعکس، Overwatch از همان لحظه اول به غایت سرگرمکننده، شوخطبع، شاد و بسیار رضایت بخش است و در حقیقت یک محیط و یک دنیای جذاب برای گذراندن ساعتهای خیلی خیلی زیاد و سرگرم شدن است. بله، جنگ و مرگ در دنیای بازی و دور و بر شما در بازی وجود دارند ولی لااقل در این بازی دیدنشان اصلا غمگین کننده نیست و بسیار هم جذاب است.
مپهای بازی تنوع فوقالعادهای دارند و بسیار جذاب، چشمنواز و حرفهای برای بازی تیمی طراحی شدهاند و هر کدام در نوع خود کاملا مناسب یک شوتر چندنفره هستند. از کوهها قلههای یخزده و برفی هیمالیا، شهرهای ساحلی، متروپولیس و هر نوع محیطی که فکرش را بکنید در بازی هست و باید بگویم Overwatch از هر نظر که فکر کنید به طرز نبوغآمیزی فوقالعاده است.پر جوش و خروش، پر طمطراق، دنیای بسیار زیبا به همراه شخصیتهایی که تک تک با حداکثر جزییات ممکن طراحی شدهاند. حتی موسیقی که در هر نقشه بازی وجود دارد به طور کامل با فضای آن نقشه منطبق است. برخی نقشهها به طور طبیعی از دیگر نقشهها بهتر هستند که این یک امر طبیعی است و همواره در تمام بازیها برخی نقشهها محبوبتر از بقیه هستند.
ستاره اصلی Overwatch، لیست ۲۱ نفری شخصیتهای قابل بازی آن است که تعداد فوقالعادهای محسوب میشود، آن هم با جزئیات خیرهکنندهای که هر شخصیت دارد. تکتک این شخصیتها کلی از لحاظ سایز، ظاهر، تواناییها و ویژگیهای شخصیتی با یکدیگر تفاوت دارند. شخصیتپردازی پر شور و هیجان و خاص بازی واقعا جذاب و سرگرمکننده است و خیلی راحت میتوانید تنها بر اساس خصوصیات شخصیتی آنها شیفته یکی از این شخصیتها شوید. همچنین کلی پیش زمینه داستانی و اطلاعات جذاب و جالب برای کشف کردن در مورد هر شخصیت وجود دارد. به عنوان مثال شخصیت D.Va در اصل یک گیمر مشهور بازی های رقابتی است که به ارتش کره پیوسته است تا کنترل Mech Suit های آنان را به دست بگیرد و فیلم مبارزات خود را نیز در اینترنت استریم میکند! با دنیایی پر از داستان و قصههای عجیب و غریب، واقعا حیف است که نمیتوان در بازی به این داستانها دسترسی داشت و آنها را دنبال کرد.
قطعا در ابتدای بازی نخواهید دانست که کدام شخصیت بیشتر استیال بازی شما را پوشش میدهد و بنابراین با تست کردن شخصیتهای مختلف و مشاهده این که کدام یک از آنها با نوع بازی شما همخوانی بیشتری دارد بازی را شروع می کنید. دوست دارید یک ضرب به وسط مبارزه بپرید؟ ترجیح میدهید عقب بمانید و از دور آسیب بزنید؟ آیا تمایل دارید یارانتان را که مشغول مبارزه هستند حمایت کنید و آنها را مداوا کنید؟ دوست دارید فوقالعاده تند و تیز و سریع باشید یا قدرتمند و کند بودن و در واقع تانک بودن را بیشتر تریجح میدهید؟
به جرات میگویم هر نوع سلیقه و روشی که داشته باشید شخصیتی مشابه با سلیقه شما حتی بیشتر از یک نفر وجود دارد اما نکته زیباتر اینجاست که واقعا بازی در مورد این نیست که کدام شخصیت بیشتر به استایل بازی شما میخورد، بلکه مهم این است که شخصیتی استفاده کنید که با وضعیت تیمتان در لحظات خاص بیشتر جور در بیاید. Overwatch عنوانیست در مورد آداپته شدن با شرایط اطرافتان و انجام بهترین کاری که برای تیمتان مفید است.
ابتدا با شخصیت مورد علاقهتان بازی را شروع کنید، حس و حال مبارزه و مسابقه و استایل کلی بازی را دریابید، اگر همه چیز با همان شخصیت خوب پیش رفت که چه بهتر، اما اگر نه، باید فکر کنید که دلیل ضعف و شکستتان چیست و چگونه میتوانید جهت بازی را تغییر دهید. اگر دیدید مثلا با Payload نمیتوان آن قدری که میخواهید پیش بروید، شخصیتتان را به Reinhardt تغییر دهید که سپر بزرگش اجازه میدهد کلی آسیب را جذب کنید، سپس به خط مقدم رفته و مبارزه رودررو کنید. اگر بایستی آخرین لایه دفاع را انجام دهید، شخصیتتان را به Torbjorn تغییر دهید و یک مسلسل خودکار کار بگذارید که به صورت اتوماتیک به دشمنان شلیک میکند. اگر یک Bastion قدرتمند و قوی در تیم رقیب است که بلااصله همتیمیهایتان را در نقطه Choke قلع و قمع میکند، تک تیرانداز قدرتمند بازی Widowmaker را انتخاب کرده و وی را از فاصله دور و امن از پای درآورید.
استراتژیها، سناریوهای ترکیبی و تاکتیکهای مختلف قابل استفاده در بازی تمام نشدنی هستند و هر شخصیت طوری طراحی شده است که در نقش و وظیفه خاصی میتوان روی او حساب کرد و در حقیقت شخصیت ضعیف و ناکارآمدی در بازی وجود ندارد. البته یک ضد روش نیز برای مقابله با هر شخصیت وجود دارد. وقتی که بازیبازان تنها به فکر تعداد kill های شخصی خود باشند، برای زنده ماندن از مبارزه و اکشن اجتناب کنند و یا شخصیت خود را هیچ گاه تغییر ندهند کار بسیار سخت خواهد شد، اما اگر به جای این کارها با متد تیمی بازی و فعالانه تلاش کنند تا ماموریت را به هر طریقی و با هر فداکاری که لازم است انجام دهند، آنگاه عنوانی برتر و بالاتر و ارزشمندتر از Overwatch وجود ندارد و تازه اوج لذت و قدرت این بازی درک خواهند کرد.
وقتی بازی به صورت صحیح و تیمی انجام میشود من را به یاد مسابقه فوتبال میاندازد. اجازه دهید تا بیشتر توضیح دهم. تیم ها میتوانند خط دفاعی خود را عقب تشکیل دهند و در برابر حملات بیامان مقاومت کنند و اتوبوسی دفاع کنند! و یا به حالت کاملا هجومی آرایش بگیرند و با حملات فراوان خود دشمن را در نیمه زمین خود جمع کنند. پیروزی و شکست در یک لحظه ممکن است کاملا از زمین تا آسمان تغییر کند و تا دقیقه ۹۰ هیچ چیز مشخص نیست. یک تعویض هوشمندانه، یک طرح تاکتیکی عالی یا حتی کمی شانس، ناگهان تیم بازنده را برنده میکند و از فرش به عرش میرساند. Overwatch یک بازی تاکتیکی است ولی آن قدری ساده هست که هر کسی بتواند در حد خود آن را تجربه کند. بر خلاف خیلی دیگر از بازیهای این سبک، در Overwatch لازم نیست که حتما برنده شوید تا لذت ببرید. فقط کافی است که بازی را به روش صحیح و با کسانی بازی کنید که به دنبال انجام ماموریت باشند و کار تیمی انجام دهند.
البته تمام این حرفها قسمت خوب داستان و در حضور کار تیمی است. زیرا که بازی میتواند تحت شرایطی، کاملا آزاردهنده هم باشد اگر بازیباز تصمیم بگیرد که فقط به صورت شخصی و بدون توجه به تیم بازی کند. البته من از باختن هراسی ندارم و اگر داشتم سالها قبل بازی ویدئویی را کنار گذاشته بودم، اما برایم مهم است وقتی ببینم که هیچ شانسی برای پیروزی ندارم، آن هم به دلیل این که اعضای تیم وظیفهشان را انجام نمیدهند، دنبال ماموریت نمیروند و فقط میخواهند به دشمن شلیک کنند تا آمار خودشان را بالا ببرند. واقعا وقتی چنین شرایطی میبینم خونم به جوش میآید و نمیتوانم به بازی ادامه دهم.
شرایط دیگری هم هست که باعث میشود Overwatch تبدیل به یک بازی خستهکننده و آزاردهنده شود به حدی که در برخی مراحل کنترلر را گاز بزنید! البته باز هم این اشکال بازی نیست و مقصر کسانی هستند که بازی میکنند. وقتی که بازیبازان در انتخاب شخصیتها اصلا بالانس تیمی را رعایت نمیکنند مواقعی پیش میآید که ناگهان شما یک نفره و کاملا تنها باقی میمانید، مثلا در برابر ۵ نفر دفاع غول حریف، آن هم در حالی که همتیمیهایتان هم به کار خود و بالا بردن آمارشان مشغول هستند و هیچ کسی به کمک شما نمیآید.
در واقع میتوانم بگویم که میزان لذتی که از هر مسابقه خواهید برد کاملا به این هم بستگی دارد که بقیه افراد حاضر در بازی شما چگونه بازی می کنند. البته بسیار بیانصافی است که بخواهیم این مورد را به ضعف بازی نسبت دهیم زیرا که این به اختیار و تقصیر بازیبازان است ولی به هر حال بازی اینگونه طراحی شده است که بازی بقیه بسیار روی بازی شما تاثیرگذار است، شاید بیشتر از خیلی از بازیها و همین موضوع روی تجربه شخصی من تاثیر گذاشت.
یه همین دلایلی که خدمت شما عرض کردم، قطعا متوجه شدهاید که بازی با دوستانتان واقعا یک چیز دیگر است و لذت خیلی خیلی بیشتری دارد و تجربه خیلی لذتبخش تری را برای شما رقم میزند. حتی بازی کردن در حالی که فقط یک نفر دوستتان در بازی باشد هم خیلی تاثیرگذار است چون می توانید لااقل دو نفری کاملا با هم هماهنگ باشید و بازی را پیش ببرید و هوای هم را داشته باشید. Overwatch یک شوتر تاکتیکی تیمی است و بازی کردن آن به عنوان یک تیم واقعی متشکل از دوستان، خیلی بهتر است از بازی کردن آن با تعدادی غریبه که تمایلی به ارتباط ندارند و حتی جواب نیز نمیدهند.
شاید یکی از مواردی که باعث ایجاد برخی حسهای منفی شده است این است که من با کنسول (پلیاستیشن ۴) این عنوان را تجربه کردهام و این نوع بازیها اصولا هیچگاه کنسولی نبودهاند و خانه اصلی آنها رایانههای شخصی بوده و هستند، مخصوصا هم بازیهای بلیزارد افسانهای که سالها رایانههای شخصی خانه اول و آخرشان بوده است و یکی دو سالی است که بازیهایشان را برای کنسولها هم منتشر میکنند، آن هم یکی دو عدد. قطعا تیمهای پیسی بازان در این بازی موفقتر عمل خواهند کرد زیرا که سالهاست این سبک بازیها بر روی این پلتفرم موجود بوده است و از طرفی دیگر، حتی آنها نحوه بیشتر لذت بردن از این بازی را نیز بهتر از دارندگان کنسول بلد هستند.
یکی از نکاتی که شاید برای برخی جالب نباشد این است که تعداد مدهای بازی بسیار کم هستند و در بازی احساس خاصی مبنی بر این که در حال پیشرفت هستید به شما دست نمیدهد. از آنجا که Overwatch بر تعداد بالا و تنوع شخصیتهایش برای تغییر داینامیک هر مسابقه تکیه کرده است، تعداد مدهای بازی را خیلی کم در نظر گرفته است و در حقیقت تنها ۳ مد در بازی وجود دارند: capture the point، scort mode و مخلوطی از این دو مد. من با این تعداد مشکلی ندارم زیرا زیاد اهل بازی کردن تمامی مدهای مختلف و کلا بازیهای تیمی و چندنفره نیستم و در چنین بازیهایی تنها Deathmatch تیمی بازی می کنم، ولی قطعا کسانی هستند که این موضوع از نظرشان یک ضعف محسوب میشود.
Overwatch یک شوتر فوقالعاده عالی و یکی از سرگرم کنندهترین بازیهایی است که من تا به امروز انجام دادهام و دقیقا حس و حال اصلی یک “بازی رایانه ای” که سرگرمکننده بودن آن است در بهترین شکل ممکن داراست. هر چند که بسته به نوع بازی دیگر یاران تیمتان و حتی دشمنان ممکن است که میزان لذت و رضایت شما از بازی تغییر کند ولی این تقصیر بر عهده بلیزارد و بازی نیست زیرا یک شوتر تیمی تاکتیکی برای بازی کردن تیمی ساخته شده است و حالا وقتی یک نفر بدون توجه به کار تیمی میآید داخل بازی و لذت بقیه را نیز خراب میکند، ایرادی را نمیتوان بر گردن بازی انداخت. ما باید حواسمان باشد که داریم چه عنوانی را بازی میکنیم و اگر عاشق تکروی و بازی تکنفره هستیم یک شوتر تیمی تاکتیکی بازی نکنیم که کار دیگران را نیز خراب کنیم. البته همواره چنین بازیبازانی در تمام بازیهای چندنفره و آنلاین وجود دارند که ایجاد مزاحمت میکنند.
بازی از لحاظ گرافیکی نیز کاملا بدون ایراد و چشمنواز است و دارای سادگی و بیآلایشی خاصی است. به هیچ عنوان افت فریم و باگ در بازی مشاهده نکردم و رنگبندی بازی نیز به قدری عالی و شاد است که هرگز چشم شما را حتی در طولانیمدت نیز خسته نمیکند. همچنین طراحی مپها نیز همانطور که ذکر کردم در بالاترین سطح کارایی و همچنین تنوع صورت پذیرفته است تا هیچ ایرادی از لحاظ بصری به بازی وارد نباشد و با تواضع هر چه تمامتر کاری میکند تا نمره کامل را به این بخش اهدا کنید.
صداگذاری شخصیت های بازی نیز به مانند همیشه و در تمام بازیهای بلیزارد به بهترین شکل ممکن انجام شده است و صدای هر شخصیت کاملا بر ظاهر وی منطبق است و باورپذیر به نظر میرسد و صداگذاران به شکلی حرفهای از عهده کار برآمدهاند. موسیقیهایی که در بازی میشنویم نیز بسیار اتمسفریک و منطبق ب حال و هوای بازی هستند. در هر مپ بازی موسیقی که میشنویم به بهترین شکل بر فضای آن مپ منطبق است و به خوبی حس و حال آن مپ و بازی را به شما القا میکند در حالی که شاید حتی حواستان به آن نباشد. به طور کلی بازی از لحاظ صداگذاری و موسیقی نیز در بالاترین سطح قرار دارد و به راحتی امتیاز کامل را در این بخش از آن خود میکند.
Overwatch ارزش ساعتها و مدتهای طولانی وقت گذاشتن شما را در بالاترین حد ممکن داراست و بلیزارد باز هم نشان داد که هر عنوانی در هر سبکی که بخواهد بسازد، یک بازی بینقص یا بسیار کمنقص تحویل مخاطبین و کاربران خواهد داد و به همراه ناتیداگ و سیدیپراجکت رد و راکاستار و یکی دو استودیوی دیگر در دنیا انگار اصلا بلد نیستند بازی ضعیف بسازند و از آن دست استودیوهایی هستند که دیدن نامشان بر روی کاور یک بازی ضمانتکننده کیفیت بالای آن است.
اگر به عناوین شوتر چند نفره آنلاین علاقمند هستید در لزوم خرید Overwatch شک نکنید زیرا که بهترین و سرگرمکنندهترین عنوان حال حاضر در این سبک است. اگر هم که علاقمند به این ژانر از بازیها نیستید مطمئن باشید که تجربه Overwatch بهترین گزینه برای ورود به دنیای این عناوین است و شما را کاملا شیفته خود خواهد کرد، البته به شرطی که بروید و تیمی بازی کنید و با یارانتان همکاری کنید، نه این که وارد بازی Overwatch شوید و مانند بخش تکنفره Call of Duty آن را بازی کنید چرا که هم خودتان و هم بقیه از این کار شما ضربه خواهند خورد مخصوصا در برابر یک تیم متحد از دشمنان. پس تاکتیک و طرح و برنامه تیم خود را با دوستانتان بچینید و با هم در ارتباط باشید و با تقسیم وظایف صحیح و انتخاب شخصیتی در راستای منافع تیمی جهت بالانس بودن تیم، کاری کنید که حداکثر لذت را از یکی از سرگرمکنندهترین بازیهای تاریخ این سبک ببرید.
Overwatch از آن دست عناوینی است که همه از انجام آن لذت میبرند و راه سرگرم شدن خود را در بازی پیدا میکنند زیرا که بازی به معنای واقعی سرشار از لذت ناب و بدون آلایشی است که امرزوه زیاد پیدا نمیشود و در زرق و برق گرافیک و وضوح تصویر و … گم میشود. لذتی که هر کسی را شیفته خود میکند و برای همگان قابل دسترسی است. تنها مواردی که مقداری نگران کننده هستند مدهای کمتعداد بازی است که درست است با ۲۱ شخصیت پوشانده شده ولی شاید در طولانیمدت باعث خستگی شود و همچنین این که میزان لذت بردن شما از بازی بسیار به نوع بازی دیگر بازیبازان بستگی دارد که البته در اصل نمیتوان تماما آن را به گردن بازی انداخت.
در دورهای که خیلی وقتها سازندگان اصل و ذات و ریشه سرگرم کننده بودن بازیها را فراموش میکنند و تنها به موارد دیگر توجه میکنند، Overwatch تلنگری به دیگر سازندگان است و سرشار از حس لذت ناب و احساس شعف کودکی. بلیزارد بسیار با تجربهتر از این حرفهاست و با پیشینه ساختن شاهکارهایی مثل WoW و Diablo و …. تجربه لازم برای این که بداند چگونه باید عنوانی ساخت که هم منتقدان و هم بازیبازان عاشق آن شوند را در اختیار دارد. پس سریعا تیم خود را با دوستانتان آماده کنید و با طرح، تاکتیک، استراتژی و تقسیم صحیح وظایف به سراغ Overwatch، یکی از سرگرم کننده ترین شوترهای چند نفره که تا به امروز منتشر شده است، بروید.
پر بحثترینها
- ۱۰ حقیقت تلخ که گیمر ها نمیخواهند به آنها اعتراف کنند
- مورد انتظارترین بازی های سال ۲۰۲۵
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- روابط عاطفی در The Witcher 4 معنای عمیقتری خواهند داشت
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
- کارگردان Silent Hill 2 Remake از علاقه خود به ساخت یک بازی در ژانر وحشت با اقتباس از Lord of the Rings میگوید
- استراتژی ریسکی Xbox که ۱۰ سال آینده آن را تعریف خواهد کرد
- شایعه: Xbox در سال ۲۰۲۵ بازیهایی خواهد داشت که هنوز رونمایی نشدهاند
- فهرست نامزدهای بهترین بازی های سال ۲۰۲۴ گیمفا
نظرات
داداشا ، کسی اینجا میدون از کجا میتونم سی دی اورجینال بازی overwatch رو بگیرم، میخوام بادوستم بگیرم ، cd key بگیری نمیشه دو نفر استفاده کنه
خیلی ممنون آقا سعید .
دوستان چند تا سوال داشتم:بازی رو میشه split screen بازی کرد؟-اگه بخوام تو ps4 بازی کنم باید پلاس داشته باش منظورم انلاینه