طعم خوش چالش | نقد و بررسی بازی Enter the Gungeon
اگر خاطرتان باشد تا چند سال قبل بازیهای سخت بسیار کم بودند و کمتر سازندهای جرات داشت عناوین سخت و چالشبرانگیز بسازد زیرا گمان میرفت که این موضوع باعث فروش بسیار کم بازی و جذب نکردن مخاطب میشود اما تمامی این محاسبات را عنوانی به نام Demon’s Souls شکست و با وجود انحصاری بودن بر روی کنسول دوستداشتنی پلیاستیشن ۳ و سختی بینهایت وحشتناک (بسیار سختتر از دارک سولز و بلادبورن)، باز هم با استقبال خوبی مواجه شد و همچنین بازخوردهای خوبی نیز از سوی منتقدین دریافت کرد. اینگونه بود که با ریسک میازاکی ترس سازندگان نیز فرو ریخت و در عرض چند سال اکنون کار به جایی رسیده است که شاهد انتشار عناوین سخت و چالشبرانگیز به تعداد بسیار زیاد هستیم و نکته جالبی که به طور نسبی در مورد این بازیهای سخت وجود دارد این است که اکثرا عناوین بسیار باکیفیتی هم هستند حالا چه Bloodborne و Dark Souls باشند و چه Super Meat Boy، Darkest Dungeon یا Salt and Sanctuary.
عنوانی که در این مقاله قصد داریم به بررسی آن بپردازیم هم جزو همین دسته عناوین سخت ولی بسیار باکیفیت است که در همین روزهای اخیر یعنی در تاریخ پنجم آوریل ۲۰۱۶ بر روی پلیاستیشن ۴ و پیسی منتشر شده است. نام این عنوان Enter the Gungeon است و اگر علاقمند هستید تا با بخشهای مختلف این بازی بیشتر آشنا شوید در ادامه این مطلب با من همراه شوید.
Roguelike، جهنمی از گلولهها، شوترهای دوآنالوگه. اگر ذرهای به یکی از کلمات بالا علاقه دارید باید این بازی را بخرید و حتی زحمت خواندن بقیه مقاله را نیز برای تصمیمگیری به خود ندهید زیرا وقت با ارزشی که میتوانید در Enter the Gungeon بگذرانید را برای یک تصمیم واضح هدر دادهاید.
Enter the Gungeon سیاه چالهای سری زلدا را برداشته و آن ها را با سیستم تیراندازی و درجه سختی Nuclear Throne ترکیب کرده و پوششی از رنگ و لعاب جدید و اوریجینال که خاص این بازی است را به ان پوشانده است تا این گونه یکی از تر و تمیز ترین، بهینه ترین و اعنیاد آورترین عناوین تا به اینجای سال را عرضه کند.
شما در نقش یکی از ۴ شخصیت قابل انتخاب بازی که هر یک تجهیزات مخصوص خود را دارند قرار می گیرید و پای به “Gungeon” می گذارید تا بتوانید اسلحه ای که می تواند گذشته شما را نابود سازد به دست آورید و از امنیت آن مطمئن شوید. در طول مسیر شما با چند گیگ دشمن اسلحه به دست! که به همان اندازه که طراحی زیبا و بامزه ای دارند، بسیار خطرناک و مرگبار هم هستند. مقابله خواهید کرد و باید آن ها را با یک توپخانه قدرتمند که دارای تعداد عجیب و غریبی اسلحه های مختلف است، بترکانید! گان پلی بازی امکان ندارد که از این بهتر باشد و بسیار بهینه شده و قرص و محکم است و نکته مثبت اینجاست که چه با موس و کیبورد بازی کنید و چه با کنترلر هیچ فرقی ندارد و در هر دو حالت بهترین عملکرد را دارد.
کلاس Hunter یا شکارچی بازی را با یک پیستول ششتیر مطمئن و یک crossbow با ۱۰۰ تیر آغاز میکند، بدون آیتم ویژه و به همراه یک قابلیت Passive (همیشه فعال). بین هر شلیک crossbow مدت زمانی فاصله وجود دارد ولی آسیبی که شلیکهای آن وارد میکنند نسبتا قابل توجه است. قابلیت Passive وی Junior 2 نام دارد که یک سگ با شما همراه میشود و به شما در جست و جو کردن آیتمها و شناسایی صندوقچهها و کلیدها کمک میکند و شانستان را برای یافتن آنها بیشتر میکند. البته این سگ اصلا در مبارزات شرکت نمیکند.
کلاس Marine از آن دست کلاسهایی است که برای شروع بازی بسیار مناسب است. وی بازی را با سک پیستول نیمه اتوماتیک آغاز میکند که سریع شلیک میکند و در هر خشابش ۱۰ گلوله جای میگیرد و البته این پیستول تیر بی نهایت دارد. آیتم ویژه این کلاس “I Need Mags!” نام دارد که یک محموله فشنگ در اختیار وی قرار میگیرد ولی فقط یک بار. Perk مخصوص این کلاس، تمرینات نظامی است که بارگذاری سریعتر خشاب و بالاتر بودن دقت شلیک سلاح را در اختیار وی می گذارد. شاید فکر کنید آیتم ویژه این کلاس یعنی همان محموله فشنگ زیاد کارآمد نباشد ولی این فقط در چند مرحله کوتاه اول است و بعد از آن بسیار به کارتان خواهد آمد. همچنین وی زرهی دارد که باعث میشود تیر اولی که به شما برخورد میکند تنها آن زره را بشکند و چیزی از خط سلامتی شما کم نکند.
کلاس Convict یا مجرم بازی را با دو سلاح، یک آیتم ویژه و یک قابلیت Passive آغاز میکند. وی یک روولور Budget شش تیر با فشنگ بی نهایت دارد و همچنین یک شاتگان Sawed-Off با ۶ تیر در هر خشاب و ۱۵۰ فشنگ در شروع بازی. آیتم ویژه او Moltov است که میتواند به سمت دشمنان پرتاب کند و قابلیت Passive یا همیشه فعال وی “Don’t Believe his Lies” نام دارد که باعث میشود مدت کوتاهی بعد از ضربه خوردن، آسیب بیشتری به دشمنان وارد کند. با این که امکانات وی به نظر خیلی خوب میرسند ولی بازی با این کلاس راحت نیست زیرا اسلحه اصلی وی یعنی روولور Budget شش تیر آنچنان که باید و شاید کارا نیست.
کلاس Pilot یا خلبان بازی را با یک اسلحه، یک آیتم ویژه و ۲ قابلیت Passive آغاز میکند. اسلحه وی یک پیستول مخصوص Rouge هشتتیر است که فشنگ بینهایت دارد. این سلاح در حقیقت اشعهای از انرژی را شلیک میکند ولی بارگذاری شدن ان مقداری طول میکشد. آیتم ویژه وی lock pick است که یک فرصت برای باز کردن سریع و بدون کلید هر صندوق به وی میدهد. قابلیتهای همیشه فعال او “For You” و “Extra Space” نام دارند که اولی قیمتها را در مغازهها برای وی کاهش میدهد و دیگری فضای بیشتری را برای نگهداری آیتمها و همچنین تعداد فشنگها در اختیار این کلاس میگذارد.
همان طور که گفتم کنترل بازی بسیار محکم و قابل اطمینان عمل می کند و باید هم این طور باشد زیرا در اغلب زمان های بازی صفحه پر است از دشمنان و گلوله های مرگبار و مختلف و شما باید مثلا به یک سمت شلیک کنید و در همان حال به سمت دیگری غلت بزنید تا کشته نشوید و به این منظور کنترل بازی باید دقیق عمل کند. Dodge rolling یا همان غلت زدن و جاخالی دادن یکی از مهم ترین کارها در Enter the Gungeon است، نه تنها برای عبور از روی چاله ها بلکه از آن مهم تر برای جاخالی دادن از اصابت گلوله دشمنان به شما. البته کارهای دیگری هم برای دفاع کردن در بازی وجود دارد مانند بمبی که می توانید پرتاب کنید و سلاح های کل دشنان موجود در صفحه را از کار بیاندازید و با خیال راحت هه را از بین ببرید. به طور کلی اگر شما از بازیبازهای تماما هجومی و حمله ای هستید که اصلا از دفاع و در رفتن خوشتان نمی آید باید گفت لحظات سختی را تجربه خواهید کرد زیرا در این عنوان غلت زدن و جاخالی کلید اصلی پیروزی در گان فایت های بازی است.
از آن جایی که این عنوان یک بازی Roguelike است شما بارها و بارها وارد Gungeon خواهید شد و هر بار اسلحه ها و قابلیت های جدیدی را آزاد می کنید. خوشبختانه هیچ گاه این رفت و آمدهای مداوم به سیاهچال ها حس تکراری شدن به خود نمی گیرید و دلیل آن هم ایجاد شدن تصادفی آن ها، تعداد بسیار زیادی باس فایت مختلف، بیش از ۲۰۰ اسلحه گوناگون! و تعداد زیادی اسرار مختلف که به بهترین شکل پنهان شده اند، است. بسیاری از سلاح های بازی را باید با واحد پول داخل بازی که باس ها از خود به جای می گذراند خریداری کنید اما قبل از این که بتوانید آن ها را بخرید باید افراد مختلفی را از سیاهچال ها نجات دهید تا آنها در خود Gungeon یا در ورودی آن که Breach نام دارد مغازه دایر کنند.
افرادی که توسط شما نجات یافته اند تنها به شما آیتم نمی فروشند و گاهی به شما ماموریت ها و وظایفی را محول می کنند مثل کشتن تعداد مشخصی از یک دشمن خاص یا پاکسازی یک اتاق فقط با یک سلاح مشخص. همین موارد باعث می شوند تا تجربه بازی همواره متنوع شود و حتی بعد از چندین و چند ساعت بازی هنوز هم تازه و جذاب باشد. شنیدن تجربه کسانی که حتی تا ۴۰ ساعت هم بازی را انجام داده اند بسیار جالب است که اعلام کرده اند احساس می کنند که هنوز در اول راه قرار دارند و بعد از این مدت بازی، باز هم هر روز مشغول کشف موارد و اسلحه های جدید و اتاق هایی هستند که هرگز قبلا ندیده اند. برخی از آیتم ها و رازهای بازی به قدری عالی مخفی شده اند که وقتی آن ها را کشف می کنید با خود تعجب می کنید و سازندگان را تحسین، و همواره منتظر این هستید که ببینید در آینده چه کشف خواهید کرد.
از نکات مثبتی که در گیمپلی بازی وجود دارد این است که شما میتوانید به راحتی به تکتک اتاقهایی که پاکساززی کردهاید هر چند بار که خواستید تلپورت کنید و به راحتی به قبل بازگردید. به همین دلیل بازگشتن به محیطهای قبلی برای انجام کارهای مختلف در بازی اصلا وقتگیر نیست و همین شما را وسوسه میکند تا به هر انگیزهای به بخشهای قبلی بازگردید و کارهای ناتمام خود را تمام کنید.
تنها بخشی در بازی Enter the Gungeon که مطمئنا بسیاری را از بازی زده خواهد کرد درجه سختی ان است. چند طبقه محدود اول اصلا سخت نیستند ولی chamber چهارم بازی دشمنان متنوع و جدیدی را معرفی می کند که باعث می شوند درجه سختی بازی وحشتناک شود و دیگر لازم نیست که بگویم در این وضعیت باس های بازی بی نهایت سخت و مرگبار هستند. یک دور کامل بازی از نظر زمانی شاید تنها بیش از یک ساعت زمان بگیرد ولی موضوع اینجاست که انتظار نداشته باشید که بتوانید در بار اول، دوم، …… یا بیستم خود بتوانید آن را کامل انجام دهید و مراحل را رد کنید که این هم به دلیل درجه سختی و هم به این دلیل است که اکثر اسلحه های قدرتمند در ابتدا قفل هستند و باید کلی زحمت بکشید تا آن ها را آزاد کنید و مراحل آخر را رد کنید. پس اگر دیدید این یک ساعت و نیم بازی تبدیل شد به ۵۰ ساعت و هنوز آن را تمام نکزده بودید تعجب نکنید.
در حالی که بخش چندنفره آنلاین در بازی وجود ندارد ولی یک بخش همکاری دو نفره آفلاین دارد که در این حالت نفر دوم شخصیتی را به دست میگیرد که توانایی احیا کردن نفر اول از مرگ را دارد و در سایر موارد بازیکن اول با دوم هیچ فرقی ندارند.
بازی از گزافیک پیکسلی بسیار زیبا و بامزه ای بهره مند است و شاید اگر هر نوع دیگری از گرافیک را در این عنوان اعمال کرده بودند به این خوبی با سبک بازی همخوانی نداشت و این گرافیک پیکسلی بازی حالتی Rougelike کلاسیک به بازی داده است که دلنشین است. در بخش موسیقی نیز سازندگان بسیار عالی عمل کرده اند و ساندترک بازی بسیار زیبا و کاملا هماهنگ با جو و اتمسفر محیط بازی است و شما را در مسیر لذت بردن از چالش های بازی به خوبی همراهی میکند.
Enter the Gungeon از آن دست عناوینی است که به راحتی به تمام بازیبازانی که مشکلی با مقداری سختی بازی و ورود و خروج مداوم به سیاهچال ها را ندارند توصیه می شود و مخصوصا برای طرفداران عناوین Nuclear Throne و Binding of Isaac که تجربه آن جزو ملزومات به حساب میآید و از نان شب هم واجبتر است! البته گمان کنم طرفداران این ۲ بازی همین الان هم Enter the Gungeon را تمام کرده باشند. این عنوان شاید چیز جدیدی به سبک شوترهای دو آنالوگه اضافه کرده نباشد و انقلابی محسوب نشود ولی به بهترین شکل ممکن ساخت و بهینه شده است و قطعا یکی از افتخارات این سبک به حساب میآید. Enter the Gungeon در ازای ذره ذره پولی که برای خرید آن خرج کردهاید چندین برابر به شما لذت و سرگرمی و چالش هدیه میدهد و توصیه کردن آن به همگی شما تصمیم سختی نیست.
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- ۱۰ بازی سینماتیک که میتوانند با بهترین فیلمهای سینمایی رقابت کنند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بدون اشتراک پلاس، امکان انتقال فایل سیو بازیها از پلی استیشن ۵ استاندارد به پرو وجود ندارد
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
خیلی ممنون بابت نقد عالی بود دستتون دردنکنه آقای آقا بابایی
خیلی ممنون از شما.
نقد بسیار زیبا و دلچسبی بود. دستتون درد نکنه آقای آقابابایی :yes:
قبلنا این جور بازیای سخت و هیجان انگیز با اسلحه ها و باس های جالب خیلی محبوب بودن مثل رامبو (Contra) یا متال اسلوگ.
تشکر از شما. خوشحالم که خوب بوده به نظرتون.
بسیار عالی بیصبرانه منتظر نقد دارک سولز هستیم اقا سعید 😉 😉
ممنونم ازتون. دارم می نویسم نقدش رو.
اووووف پس چی بشه :inlove: :inlove: :inlove:
فقط یه سوال از دارک ۲ خیلی سختره یا نه؟؟
اوایلش نه ولی هر چه بیشتر برین جلو سخت تر میشن مخصوصا باس هاش
واقعا؟ امیدوارم از پس همشون بر بییایید 😉
در ضمن اقا سعید موقع باس فایت اهنگ mein herz brent رو گوش کنید تا هیجانتون بالا بره 😀 😎 😎
علی جان می دونی من چند ساله که این اهنگو گوش دادم ؟ هر روز حد اقل یک یا دو بار گوش می کنم. هر ۳ تا کلیپ مختلفش رو دارم و واقعا عالیه. مخصوصا جاری پیانوش. شما رامشتاین گوش میدی؟
قبلنا گوش میدادم همراه گرز اف وار 🙂
ولی از وقتی اون موزیک ویدیو p**** رو دیدم نمیدونم چرا ازشون زده شدم 😀 😀 😀
الانم اکثر اوقات متالیکا با رادیوهد و نیروانا گوش میدم کنارشم بعضی اوقات پینک فلوید و اناتما و سیستم و ایرون میدن و بلک سبات و کینگ کریمسون گوش میدم :-))
در ضمن مین هرز برنت پیانوش فوق العاده است
خب پس کلا راک و متال گوش میدی. من از دبیرستان تا امروز اولین گروه مورد علاقه ام که عاشقشونم متالیکاست . در کنارش اسلیپ نات و اسلیر و رامشتاین و ایون میدن و اونجد سونفولد و پینک فلوید رو هم خیلی دوست دارم. رادیوهد رو هیچ وقت نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم غیر از اهنگ کارما که خیلی دوسش دارم.
من عاشق رامشتاین بودم وقتی که اون موزیک ویدئو رو دیدم اتفاقا دو برابر بیشتر عاشقشون شدم. واقعا ساختار شکن و بی کله هستن و نکته مهمتر این که موسیقی دان های بی نظیرین. کنسرت MADDISON SQUARE GARDEN 2010 از رامشتین بهترین کنسرتیه که توی تمام زندگیم غیر از کنسرت های متالیکا دیدم. حتما این کنسرت رو ببین و فقط لذت ببر از این که چه اجرایی میکنن. بیخود نیست همش به عنوان برترین گروه لایو انتخاب میشن.
خخخخخخخ فک کنم به خاطر همون موزیک ویدیو اسمشونو گذاشتن شاک متال :-/
ولی اونجوری که شما گفتید حتما کنسرتو نگاه میکنم 😉
راستی اقا سعید شما اینستاگرام دارید؟ اگه دارید میشه ای دی تونو بدید
اره والا!!!!!
اره حتما حتما حتما ببین. به چند نفر گفتم دیدن حالا دارن روزی یه بار کامل نگاه میکنن مثل خود من که چندین وقته هر روز می بینم. باورت نمیشه چه کنسرتیه.
من انستاگرام و هیچ کدوم از شبکه های اجتماعی رو ندارم و نیستم توشون. فقط تلگرام هستم اونم با پی سی واسه کارای گیمفا. هیچ جا دیگه نیستم.
واقعا بازی جالبیه 🙂 :yes:
ممنون بابت نقد :yes:
ممنون از شما. بازی عالیه واقعا
بابت خبر قبلی که نظراتش بسته شده
ممنون که اطلاع دادین که همچین بازی ۱۹۷۹ وجود داره وگر نه اصلا خبر دار نمیشدیم 🙂
تورنت 🙂
تشکر از شما.
ممنون بابت نقد سعید جان، شباهت زیادی به Nuclear Throne داره
ممنون ابراهیم جان. دقیقا دقیقا همینطوره. نزدیک ترین بازی بهش نوکلئار ترون هستش.
راستش با این بازیا اصلا حال نمیکنم :idk: اما نقد عالی بود مثل همیشه :yes: :yes: :yes:
سعید جان دستت درد نکنه که تو انتخاب بازی واسه نقد گلچین نمیکنی و به همه سلیقه ها احترم میذاری خسته نباشی واقعا :yes: :yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
خیلی ممنون سینای عزیز. شما همیه من رو شرمنده می کنی واقعا.
من سعیم اینه همه جور بازی جدید نقد بشه تا همه مطلع بشن که بعضی بازیای کوچک هم هست که خیلی لذتبخشه.
نظراتت رو وقتی می خونم باعث گرفتن روحیه میشه و سعی می کنم با قدرت تر کار کنم. از زمانی که توی گیمفا نویسنده شدم و بعد که سرپرست و الان که سردبیر هتم سعی کردم هیچ فرقی نکنم و همیشه به نظرات تک تک شما جواب بدم و بگم که سپاسگزار لطف شما عزیزان هستم. همین که اینجا توی بهترین سایت گیم ایران با بهترین و قدرشناس ترین و با معرفت ترین کاربرا مثل خود تو هستم برای من کافیه و ترجیح میدم که با شماها صحبت کنم تا با کسایی از کشورای دیگه. اگر بخوایم جهانی شیم باید گیمفا رو جهانی کنیم و انشالله کاری کنیم که نمره ما توی متای بازی تاثیرگذار بشه. اینجوری جهانی شدن لذت داره.
باز هم از لطف همیشگیت تشکر می کنم سینا جان. باعث افتخار بنده هست که اینطور فکر می کنی.
و مثل همیشه گل کاشتین عالی بود نقدتون یعنی امسال بهترین نویسنده تو گیمفا نشین کم لطفی شده
میشه ما امیدواریم سعید جهانی بشه هرچند خودش واسش فرق نداره و فقط عشق به کارش یراش اهمیت داره اما خوب ما دوست داریم مثل یک فرد عاشق سینما که افتخار جهانی مثل اصغر فرهادی رو دارن یا یک فوتبالیست که استعدادش رو داره ودر یک تیم مطرح اروپایی بازی می کنه و یک افتخار بزرگ جهانی میشه واسه فوتبال دوست ها یک لژیونر هم تو این صتعت با این استعدادی که سعید داره داشته باشیم که افتخار جهانی گیمری ما باشه هرچند الانم واسمون یک نعمت و افتخاره بزرگه سعید نویسنده و منتقدی هست که بهترین و جذاب ترین مقالات رو مینویسه که نمیتونی دنبال نکنی منتقدی هست که به هیچ عنوان تحت تاثیر متا بازی قرار نمیگیره و اون نقدی رو از بازی میکنه که با تجربش به این نتیجه رسیده و این بی نظیره واز همه مهمتر به همه سلیقه ها احترام میذراه :yes: :yes: :yes: :yes: :yes:
pro gamer عزیز من رو خجالت زده می کنید واقعا. سال قبل هم فقط با لطف شما این موضوع برام رقم خورد و بابتش همیه ممنونتون هستم. مهم نیست که کی برترین نویسنده به مهم اینه که یه تیم داریم که تمام تلاششون راضی نگاه داشتن شماست تا به این وسیله تشکر خودمون رو از این که مقالات ما رو انتخاب کردین بهتون برسونیم. از لطفتون سپاسگزارم.
ممنون آقای آقابابایی.
خیلی لذت بردم.
یه پیشنهاد داشتم.
اگه امکانش هست بازی Broforce رو هم نقدو بررسیشو بذارید.
واقعا عالیه.
البته من خیلی خوشم اومد.
کم حجم هست.
تا چهار نفر همزمان روی یه سیستم رو پشتیبانی میکنه.
با تشکر از شما سعید جان.
اتفاق من هم این بازی رو کاملا می شناسم و وقتی رایگان شد گرفتم و بازیش کردم. خیلی عالی بود.
حتما میذارم توی لیست نقد بازی های تقریبا قدیمی که نوشته بشه سعید جان.
ممنون از نقد زیباتون
دوستان ببخشید برای بازی کردن بخش آنلاین تک نفره دیویژن نیاز پلاس داره یا نه؟
بله ولی وارد DarkZone نمیتونی بشی .
منظورم اینکه فقط واسه Darkzone نیاز به Plus داری .
آقا سعید واقعا عالی بود راستی از دارک سولز چ خبر؟؟
همین الان بازیو زدم دانلود چون مطمعنم فوقعولادس با توجه به پست های آقا سعید
سلام.
تو این بازی قابلیت سیو کردن وجود داره؟ من هرکاری میکنم سیو نمیشه
وای وای وای!!! بازی واقعا زیباست ولی نقد از اون زیباتره. آقای آقابابایی شما هم با این بازی معرفی کردنتون منو از بقیه ی بازی ها منصرف کردید. خیلی خیلی خیلی سخته ولی در عین حال غیرقابل ترکه، وقتی میشینم پای این بازی دیگه بلند میشم مگه؟! باس فایتهاش که اصلا غیرقابل توصیف هستن. من سوال پیش اومد واسم اگه دارک سولز هم تو سبک شوتر بود میتونست به این سختی باشه؟ ولی به هر حال بازهم ممنون از نقد زیباتون یا بهتره بگم مثل همیشه زیبا. منتظر نقد دارک سولز ۳ هستیم.
موفق باشید.