سینما+: از نگاهی بر سریال Better Call Saul تا مروری بر مهمترین اخبار سینمای جهان
سلامی به سرسبزی بهار به شما گیمفاییهای عزیز! خب پنجشنبهای دیگر و با سینما+ ای دیگر در خدمت شما هستیم. در دومین شماره از سری جدید این سری مقالات قصد داریم تا نگاهی بیندازیم بر یکی از محبوبترین و خوشساختترین سریالهای تلویزیونی در حال پخش از شبکه ایامسی یعنی Better Call Saul تا ضمن آشنایی بیشتر علاقهمندان با شخصیت ساول و سریال بریکینگ بد با این اثر، بابی باشد برای بررسی بهتر و بیشتر ساختهء جدید وینس گیلیگان و پیتر گولد. همچنین در بخش دوم مقاله نیز به بررسی مهمترین اخبار هفته گذشته سینما و جدول فروش و باکس آفیس به همراه تحلیل آن خواهیم پرداخت.
بخش اول، سریال:
محمد سعید خزایی | نگاهی بر سریال Better Call Saul
هنوز فصل انتهایی سریال بریکینگ بد به پایان نرسیده بود که وینس گیلیگان ( از خالقان سریال ) خبر از احتمال ساخت اثری در همین ژانر و برای تکمیل تکههای گمشده پازل بریکینگ بد و پرداز بیشتر به شخصیتهای آن و خصوصا وکیل دوستداشتنی اما عجیب و غریب آن یعنی ساول گودمن خبر داد. در وهلهء اول شاید کسی این خبر را چندان جدی نگرفت اما رفته رفته و در سال ۲۰۱۳ که مراحل پیشتولید این سریال (Better Call Saul ) در حال انجام گرفتن بود، نگرانیهای هواداران بلند پرواز بریکینگ بد از این اثر رو به افزایش گذاشت. به این سبب که در نگاه اول مانند بسیاری از اسپین آفهای دنیای فیلم و سریال تصور میشد Better Call Saul هم با وجود افرادی همچون وینس گیلیگان و پیتر گولد و راس تیم تولید سریال به سرنوشت آثار دسته چندم این ژانر بدل شود! اما رفته رفته و روز به روز امیدها نسبت به موفقیت این سریال ایامسی قوت گرفت و نقطه اوج آن نمایش قسمت نخست Better Call Saul در آمریکا بود! زیرا در ۸ فوریه ۲۰۱۵ قریب بر ۷ میلیون نفر پای گیرندههای خود نشستند تا ماجراهای ساول را قبل از آشناییاش با هایزنبرگ را ملاحضه کنند و به همین علت رکورد بیشترین بینندهء یک قسمت از سریالهای تلویزیونی در آمریکا ( شبکههای کابلی ) شکسته شد و این اولین قدم سریال جدید ایامسی به سمت موفقیت بود. پس از اینکه سه قسمت ابتدایی Better Call Saul پخش شد، همگان ( یا بهتر است بگوییم اکثر بینندگان ) به این مر اذعان کردند که روایت ماجراهای ساول حتی دوست داشتنیتر از روایت والتر وایت و جسی پینک من است! زیرا در این اثر چینش و انتخاب بازیگران مناسبتر و از آن گذشته روایت سریال معقولتر میباشد و همچنین خبری از احمق بازی های جسی نیز نیست تا اعصاب مخاطب را خرد کند! وقایع سریال در شهر آلبوکرکی در ایالت نیومکزیکو و در سال ۲۰۰۲ و شش سال پیش از آشنایی والتر با ساول رقم میخورند و همانطور که پیشتر اشاره شد ما گذشتهی شخصیتهای محبوب ساخته قبلی ایامسی را ملاحضه میکنیم که میتوان از میان آنها به ساول، مایک و توکو اشاره کنیم و امید است در سه قسمت پایانی فصل دوم به سرانجام زندگی افرادی همچون اسکایلر و جسی نیز پرداخته شود.
«یک تکه از باله هواپیما به شما برخورد کرده است؟! یا حتی از نزدیکی شما رد شده؟! اشکالی ندارد! با ساول تماس بگیرید تا خسارتی چند میلیونی نسیبتان شود!» جملهای که باب ادرنکیک بازیگر نقش ساول گودمن در سریال بریکینگ بد پس از سقوط هواپیما در فصل سوم بریکینگ بد ( که احتمالا شرح واقعه را حفظ هستید! ) از تلویزیون برای جلب مشتری به صورت آگهی پخش میکرد! وکیلی که آنقدر قدرت و نفوذ داشت و از آن گذشته آنقدر تبهکار بود که با جدیت چنین کاری را انجام دهد! اما همه چیز از ابتدا به این شکل نبوده است! یعنی ساول قصهء ما که در ابتدای Better Call Saul با نام جیمی مک گیل ( اسم اصلی وی ) با او رو به رو میشویم در ابتدای امر کارگر یک فست فود فروشی و مردی مقید به قانون بوده است! یعنی نه خبری از آن افراد تبهکاری است که همیشه به آنها زنگ میزد و نه خبری از آن فردی است که یکی را میشناخت تا به آن تبهکاران زنگ بزند! برادر بزرگتر جیمی ( شما بخوانید ساول! ) یکی از بزرگترین وکلای آمریکا و از سهامداران شرکت حقوقی HHM میباشد. به همین دلیل و به واسطه علاقهای که جیمی به ریا سیهورن در نقش کیم وسلر دارد، جیمی تصمیم میگیرد با تلاش بسیار و به صورت مخفیانه ( برای به دور ماندن از تمسخر دیگران! ) درسهای وکالت را پاس کند و یک وکیل شود! اما این در واقع ابتدای کار است و برادر او، برخلاف ظواهر از این موضوع شادمان نیست و به تلاشهای بسیار جیمی برای وکیل شدن اهمیتی نمیدهد. یکی از نکات مثبت این اثر نسبت به پدر خویش یعنی بریکینگ بد، این است که در Better Call Saul شخصیت پردازیها و اتفاقات درون سریال بسیار بسیار بهتر مدیریت و سازمان دهی شدهاند. بریکینگ بد را بهیاد بیاورید، چند سکانس، چند قسمت و چند فصل شاهد درگیریهای مزخرف بین اسکایلر و والتر بر سر خرید یک ماشین برای پسرشان بودیم؟ سکانسهایی که در ابتدای امر سبب میشوند مخاطب بیشتر با عمق داستان و شخصیتها آشنا شود اما در دراز مدت بیتردید نتیجهای مخرب بر نظر کلی مخاطبین نسبت به سریال خواهد داشت. اما خوشبختانه در Better Call Saul چنین موارد آزار دهندهای وجود ندارد و با اینکه روایت سریال حتی اندکی آرامتر از بریکینگ بد است اما در این اثر اینقدر زیبا به جزئئیات پرداخته میشود که با وجود اینکه مخاطب از قبل با سرانجام کار آشناست، لحضهای از وقتی که برای دیدن سریال گذاشته پشیمان نمیشود و این تنها نشانگر قدرت تیم سازنده در داستاننویسی میباشد که چنین گذشته شخصیتهایی که قبلا با آنها آشنا شدهایم را برایمان جذاب کرده است.
شاید یا بهتر است بگوییم مسلما یکی از برگهای برنده چنین آثاری این است که بیننده پیش از این با شخصیهای اصلی سریال آشناست و کارگردان میتواند وقتی را که قرار است در یک اثر جدید برای معرفی خلق و خوی قهرمانان ساختهاش بگذارد را برای بال و پر دادن به زندگی آنها بگذارد. ساول را قبل از این همه میشناسیم، وکیلی قانون شکن که گذشتهای روشن دارد! دگردیسی شخصیتی او یکی از نکات مثبت سریال است زیرا طی ده قسمت ابتدایی و حتی در این پنج قسمت پخش شده از فصل دوم هر قسمت با اتفاقاتی که رخ میدهد جیمی یا همان ساول خودمان یک قدم از نیمه روشنش به نیمه تاریکش نزدیکتر میشود و شاید یکی از دلایل اصلی این امر چاک، برادر بزرگتر و مغرور او باشد! که از مریضی عجیب و غریب رنج میبرد که احتمالا در سریال بیشتر به آن و سرنوشت وی پرداخته خواهد شد.
حال خوب است تا نگاهی بیندازیم بر دیگر شخصیتها و اتفاقات Better Call Saul. جاناتان بانکز همان قاتل، کار راست و ریس کن و همه کاره دستگاه گاس فرینگ یعنی مایک نیز نقش پررنگی را در این ساخته وینس گیلیگان برعهده دارد. در بریکینگ بد بارها شاهد حضور و نقش نوه او در زندگیاش بودیم. اما پردازش خاصی به آن و اتفاقات پیرامون زندگی پیرمرد همه فن حریف داستان ما نمیشد. پیرمردی که در این سریال متوجه میشویم تنها پسرش در لباس پلیس و فقط به جرم داشتن شرافت و امتناع از رشوه خواری جانش را از دست داده و مایک نیز با گرفتن انتقام او راهی آلبوراکی میشود تا به همان فردی تبدیل شود که میشناختیم. هرچند که برخلاف ساول که درحال کوچ از نیمه روشنش به نیمه گودمن نش است! مایک از همان ابتدا خلق و خویی که از وی بهیاد داریم را به همراه خود دارد و در Better Call Saul شاهد روند پله پله پیوستن وی به گاس فرینگ و سازمان فروش مواد او هستیم. همچنین در خط فرعی روایت داستان او نیز به عروس و نوهاش نیز پرداخته میشود که از جذابیت مخصوص به خودش برخوردار است و به عنوان مثال میتوان به ادعای واهی عروس مایک مبنی بر تیر اندازیهای شبانه در اطراف منزلش اشاره کرد که در ادامه سریال به آن پرداخته خواهد شد.
گذشته از مایک و ساول و حتی توکو که همان آدم نفهم و کلهخرای است که میشناختیم! شاهد حضور شخصیتهای قابل باور و مناسبی برای نقششان همچون کیم وسلر با بازی ریا سیهورن ( همانطور که در بالا اشاره شد ) هستیم که اگر از لهجهء خانوم سیهورن فاکتور بگیریم! کیم یکی از بهترین شخصیتهای زنای است که در تمامی سریالهای منتشر شده در سال ۲۰۱۵ دیدیم. زیرا این دوست مهربان و فداکار ساول دقیقا همان چیزی است که باید باشد. یعنی وکیلی پایبند به قانون که گاهی برای کمک به جیمی یا همان ساول مشکلاتی را به جان میخرد ( مانند قسمت چهارم از فصل ۲ ) اما منتی بر روی جیمی نمیگذارد و تنها در پی اصلاح او است اما چه کنیم که جیمی باید به سال گودمن ما تبدیل شود! یکی دیگر از نکات روشن سریال همین در هم تنیدگی و قابل لمس بودن روابط جیمی و کیم است که با وجود اینکه مخاطب سرانجام این ارتباط را میداند، اما باز هم دیدن این تعامل زیباست و بر خلاف سکانسهای مشاجره اعصاب خرد کن والتر و اسکایر صحبتهای رد و بدل شده بین این دو حتی در پارکینگ شرکت HHM ! اعصاب خرد کن نبوده و مخاطب را آزار نمیدهد.
اما واقعا چرا Better Call Saul را دوست داریم؟ بیتردید اولین علت آن شبیه بود و همسان بودن این اثر با بریکینگ بد یعنی یکی از بهترین آثار تلویزیونی جهان میباشد. و همچنین آشنایی قبلی که مخاطب با آن طنز سیاهی که در شخصیت ساول دارد کمک شایانی به بلوغ سریال کرده است. ولی نوع طراحی محیط و آن شهر آشنای آلبوکرکی و فیلمبرداری Better Call Saul مزید بر علت شده است تا بیننده بیش از پیش با اثر در حال پخش ایامسی و شخصیتهایش همزاد پنداری کند. در ابتدای ساخت سریال گیلیگان از بابت اینکه مجموعهی جدیدش مورد توجه مخاطبین قرار نگیرد ابراز نگرانی کرده اما پس از پخش آن همین جمله استفن مارک در نقد سریال که گفته بود، « چند قسمت ابتدایی این مجموعه بهتر از برکینگبد بود» کافیست تا مخاطب با خیالی آسوده ه دیدن Better Call Saul بنشیند. همچنین این دگردیسی شخصیتی جیمی و تبدیل وی به ساول و سختیهایی که در این راه وجود دارد مسلما باب میل هواداران بریکینگ بد است. همچنین اطلاعات ضد و نقیضی که از پرداخت به سرگذشت خانواده وایت و هایزنبرگ کبیر! و جسی پینکمن روانی! وجود دارد سبب میشود مخاطب با لذتی دو چندان منتظر قسمتهای جدید سریال باشد و به علاوه شخصیتهای جدیدی که به بطن داستان اضافه شدهاند قابل تحسین هستند.
سخن پایانی:
در پایان باید گفت اگر از مخاطبان بریکینگ بد بودهاید دیدن Better Call Saul به شما توصیه و یا پیشنهاد نمیشود بلکه شما را ملزم به دیدن آن میکنیم! زیرا نهتنها از دیدن این سریال در حال پخش ایامسی لذت خواهید برد بلکه بیشتر با داستان و شخصیتهای سریال محبوبیتان بریکینگ بد آشنا خواهید شد. و اگر در زمره افرادی قرار میگیرید که هنوز بریکینگ بد را ندیده است! ابتدا این سریال زیبا را ملاحضه کرده و سپس به سراغ ماجراهای ساول بیایید!
بخش دوم، اخبار و باکس آفیس:
دانیال دهقانی | اخبار و باکس آفیس و تحلیل آن
حیوانات در صدر باقی ماندند
همان طور که انتظار میرفت، جدیدترین انیمیشن کمپانی دیزنی (Disney) یعنی Zootopia توانست به فروش خوب خود ادامه دهد و با اقتدار در صدر جدول باقی بماند. این فیلم توانست در دومین هفته اکران خود بیش از ۵۰ میلیون دلار فروش داشته باشد و مجموع فروش داخلی خود را به نزدیکی ۱۴۴ میلیون دلار برساند. این انیمیشن که در جلب نظر منتقدان و مردم عملکرد بسیار خوبی داشته از هم اکنون به عنوان یکی از نامزدهای اصلی کسب جایزه اسکار بهترین انیمیشن سال ۲۰۱۷ به شمار میرود. البته اشاره به این نکته خالی از لطف نیست که فروش این انیمیشن نسبت به هفته گذشته حدوداً ۳۲ درصد کمتر شده است. این فیلم تا کنون حدود ۳۱۰ میلیون دلار نیز در کشورهای دیگر فروش داشته و در مجموع فروش جهانی خود را به ۴۶۰ میلیون دلار رسانده است. در رتبه دوم، فیلم ترسناک و هیجانی ۱۰ Cloverfield Lane قرار گرفته است. این فیلم که از لحاظ نمرات عملکرد بسیار خوبی داشته، توانسته در اولین هفته اکران خود فروشی بالغ بر ۲۵ میلیون دلار داشته باشد. امسال به نظر میرسد که فیلمهای مستقل ترسناک عملکرد بسیار خوبی خواهند داشت، حداقل تا به اینجا که ۱۰ Cloverfield Lane و The Witch عملکرد فوقالعادهای داشتهاند و انتظار طرفداران این ژانر را به شدت بالا بردهاند. این فیلم از لحاظ فروش عملکردی شبیه به فیلم The Visit (به کارگردانی ام نایت شیامالان) دارد که سپتامبر سال گذشته اکران شده بود. آن فیلم نیز در هفته اول فروشی بالغ بر ۲۵ میلیون دلار داشت و در نهایت هم فروش داخلی خود را به ۶۵ میلیون دلار رساند. فیلم ۱۰ Cloverfield Lane هم اگر بتواند چنین فروشی را تجربه کند بدون شک به مرز سودآوری خواهد رسید، چرا که علی رغم فاش نشدن بودجه ساخت فیلم، مشخص است که این فیلم مستقل از بودجه چندانی برخوردار نبوده و در زمره فیلمهای کم هزینه قرار میگیرد. این فیلم بار دیگر نشان داد که هنوز هم داشتن یک ایده مناسب و پرداخت صحیح آن از زرق و برق فیلمهای استودیویی پرهزینه بهتر جواب میدهد. در رتبه سوم، فیلم موفق و پرفروش Deadpool قرار دارد که پنجمین هفته اکران خود را پشت سر میگذارد ولی هنوز هم به فروش بسیار خوب خود ادامه میدهد. این فیلم در این هفته توانسته فروشی بالغ بر ۱۱ میلیون دلار داشته باشد و مجموع فروش داخلی خود را به مرز ۳۲۸ میلیون دلار برساند. فروش Deadpool در این هفته نسبت به هفته قبل حدود ۳۴ درصد افت داشته است. این طور که به نظر میرسد استقبال عمومی از Deadpool بسیار بالا بوده و احتمال این که این فیلم یک یا دو هفته دیگر هم در میان ۱۰ فیلم برتر باکس آفیس باقی بماند بسیار بالاست.
در رتبه چهارم هم فیلم London Has Fallen قرار دارد که هفته پیش اکران خود را آغاز کرده بود و حال در دومین هفته اکران فروشی نزدیک به ۱۱ میلیون دلار داشته است. این فیلم اکشن که چندان به مذاق منتقدان و تماشاگران خوش نیامده بود، توانسته مجموع فروش خود را به نزدیکی ۴۰ میلیون دلار برساند. بودجه ساخت این فیلم ۶۰ میلیون دلار اعلام شده است. در رتبه پنجم، فیلم کمدی Whiskey Tango Foxtrot قرار گرفته است. این فیلم کمدی در این هفته فروشی نزدیک به ۵ میلیون دلار داشته و مجموع فروش داخلی خود را به مرز ۱۵ میلیون دلار رسانده است که اصلاً راضی کننده نیست. این فیلم با وجود بهره بردن از ستارگانی چون تینا فی (Tina Fey) و مارگوت رابی (Margot Robbie) به نظر میرسد نتوانسته آن طور که باید و شاید مردم را راضی کند. این فیلم بودجه ساختی بالغ بر ۳۵ میلیون دلار داشته و به نظر میرسد که نمیتواند به مرز سودآوری برسد و از لحاظ فروش، شکستی کامل تلقی میشود. در رتبه ششم فیلم تازه اکران شده The Perfect Match قرار گرفته است. این فیلم کمدی و عاشقانه که از لحاظ نمرات اصلاً عملکرد جالبی را نداشته است، توانسته فروشی در حدود ۴.۵ میلیون دلار داشته باشد. هنوز بودجه ساخت این فیلم مشخص نشده، اما، به نظر نمیرسد که این فیلم بتواند در هفتههای آینده هم در بین ۱۰ فیلم برتر باکس آفیس قرار بگیرد. البته این فیلم در ۹۷۲ سینما اکران شده و اگر به تعداد سینماهای اکران کننده این فیلم طی هفته جاری اضافه شود میتوان انتظار داشت که فروش فیلم افت چندانی پیدا نکند. در رتبه هفتم فیلم The Young Messiah قرار دارد که اولین هفته اکران خود را پشت سر میگذارد و فروشی نزدیک به ۳.۵ میلیون دلار داشته است. این فیلم هم از لحاظ نمرات عملکرد ضعیفی داشته است. برخی شایعات خبر از این میدهند که بودجه ساخت این فیلم نزدیک به ۱۷ میلیون دلار بوده است، هرچند که این مسئله تائید یا تکذیب نشده است، ولی اگر چنین باشد، این فیلم هم احتمالاً از لحاظ مالی شکست خواهد خورد. در رتبه هشتم هم کمدی جدید و مورد انتظار ساشا بارون کوهن (Sacha Baron Cohen) یعنی The Brothers Grimsby که از لحاظ نمرات هم طرفداران را ناامید کرده بود، از نظر فروش هم عملکرد ضعیفی داشت. این فیلم با وجود تبلیغات گستردهاش، تنها موفق شد تا فروشی نزدیک به ۳.۵ میلیون دلار داشته باشد. در رتبه نهم فیلم پرهزینه Gods Of Egypt قرار دارد که بودجه ساخت آن نزدیک به ۱۴۰ میلیون دلار بوده است ولی مجموع فروش داخلی فیلم تنها ۲۷ میلیون دلار بوده است! این فیلم در این هفته نزدیک به ۲.۵ میلیون دلار فروش داشته است و به نظر میرسد که حتی اگر یک سال دیگر هم در سینماها اکران شود به توفیق چندانی از لحاظ فروش نخواهد رسید! در رتبه دهم نیز فیلم Risen قرار گرفته است که نزدیک به ۲.۵ میلیون دلار داشته است.
در هفته آینده فیلم The Divergent Series: Allegiant اکران خود را آغاز خواهد کرد که احتمالاً رقابت سنگینی را با Zootopia برای صدرنشینی خواهد داشت. البته با توجه به نمرات ضعیفی که این فیلم دریافت کرده، هنوز هم احتمال دارد تا انیمیشن پرفروش دیزنی به صدرنشینی خود ادامه دهد. فیلم Miracles From Heaven نیز از هفته آینده اکران خود را آغاز خواهد کرد که البته، بعید است بتواند از لحاظ فروش با سه فیلم بالای جدول رقابت کند.
دانیال دهقانی | اخبار این هفته
مایکل کیتون در فیلم جدید مایکل کوئستا حضور پیدا خواهد کرد
مایکل کیتون (Michael Keaton) بازیگر مطرح هالیوودی که نامزد دریافت جایزه اسکار هم بوده است، قرار است در فیلم American Assassin به کارگردانی مایکل کوئستا (Micheal Cuesta) که سابقه کارگردانی فیلم Kill The Messenger را در کارنامه دارد ایفای نقش کند. مایکل کیتون این روزها در اوج است، از طرفی او در فیلم Birdman و Spotlight نقش آفرینی کرده بود که این دو فیلم به ترتیب سال گذشته و امسال برنده جایزه اسکار بهترین فیلم شده بودند و از طرف دیگر او به خاطر بازی در فیلم Birdman نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شده بود. او همچون برایان کرنستون (Bryan Cranston) یکی از بازیگرانی به شمار میآید که در اواسط دوران میانسالی تازه استعدادش شکوفا شده است. حتی به عقیده برخی امسال نیز او باید به خاطر حضور در فیلم Spotlight نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد میشد. حال و به دنبال این موفقیتها، نام او دوباره بر سر زبانها افتاده و تهیه کنندگان مختلف به دنبال آن هستند که کیتون پای میز مذاکره رفته تا او را ترغیب به حضور در فیلمشان کنند. در اولین گام، مایکل کوئستا به سراغ او رفته و او را به عنوان بازیگر یکی از نقشهای مکمل فیلم جدیدش یعنی American Assassin انتخاب کرده است. این فیلم که بر اساس مجموعه رمانهای پرفروشی با همین نام است، در مورد همکاری یک سرباز کهنه کار جنگ جهانی دوم با نام استن هارلی (با بازی مایکل کیتون) و یک مامور تازه کار سازمان سیا به نام میچ رپ طی ماموریتی در خاورمیانه است. همان طور که گفته شد، استن هارلی که مایکل کیتون نقشاش را ایفا میکند یکی از شخصیتهای مکمل این فیلم است و شخصیت اصلی فیلم میچ رپ خواهد بود. هنوز بازیگر نقش میچ رپ انتخاب نشده است. استفن شیف (Stephen Schiff) وظیفه نگارش فیلمنامه American Assassin را بر عهده دارد. هنوز تاریخ شروع فیلمبرداری American Assassin اعلام نشده است.
نیکلاس کیج کارگردانی Vengeance: A Love Story را بر عهده گرفت
نیکلاس کیج (Nicolas Cage) بازیگر مطرح هالیوودی قرار است تا فیلم Vengeance: A Love Story را کارگردانی کند. نیکلاس کیج که در چند سال اخیر به خاطر انتخابهای غلط خود در فیلمهای بسیار ضعیفی نقش آفرینی کرده بود و طرفداران خود را بسیار ناامید کرده بود (البته در این میان، از فیلم قابل توجه Joe فاکتور بگیرید) قرار است یک بار دیگر در منصب کارگردانی پا به دنیای سینما بگذارد. اولین تجربه کارگردانی او مربوط به سال ۲۰۰۲ و فیلم Sonny بود که البته آن فیلم بسیار ناموفق بود و به عنوان یک شکست کامل در کارنامه نیکلاس کیج خودنمایی میکند. حال و با این شرایط او آمده تا بار دیگر نام خود را بر سر زبانها بیندازد. فیلم Vengeance: A Love Story در مورد یک کارآگاه است که رسیدگی به پرونده زنی که توسط چهار معتاد مورد تجاوز قرار گرفته است را بر عهده میگیرد. فیلمنامه نویس Vengeance: A Love Story جان مانکویچ (John Mankiewicz) است و فیلمنامه این فیلم را بر اساس رمانی به نام Rape: A Love Story اثر جویس کرول اُتس (Joyce Carol Oates) به رشته تحریر درخواهد آورد. نیکلاس کیج نیز علاوه بر کارگردانی، به عنوان بازیگر نیز در فیلم حضور خواهد داشت. نیکلاس کیج نیز اذعان داشته که ساختن فیلمی در مورد یکی از مشکلات اساسی زنان در جامعه امروز باعث افتخار است. فیلمبرداری این فیلم از ماه آوریل و در شهر آتالانتا آغاز خواهد شد. انتظار میرود که فیلم در نیمه اول سال ۲۰۱۷ اکران خود را آغاز کند.
مرد عنکبوتی هم به Captain America: Civil War اضافه شد
چیزی به اکران فیلم مورد انتظار Captain America: Civil War نمانده است، اما، سازندگان با انتشار آخرین تریلر از این فیلم سورپرایزی بزرگ برای طرفداران داشتند: حضور مرد عنکبوتی (Spider Man) در این فیلم! در انتهای آخرین تریلر از فیلم Captain America: Civil War که چندی پیش منتشر شد، شاهد ظاهر شدن مرد عنکبوتی در بحبوحه نبرد مرد آهنی (Iron Man) و کاپتان آمریکا (Captain America) بودیم که این مسئله باعث خوشحالی برخی طرفداران شد. بدون شک رقابت دو غول بزرگ فیلمهای کمیک بوکی یعنی برادران وارنر (Warner Bros.) و مارول (Marvel) در چند سال اخیر به اوج رسیده و البته گاهی هم این رقابت شدید باعث میشود تا این دو شرکت از روی دست هم تقلب کنند! احتمالاً همگی شما با فیلم Batman V Superman: Dawn Of Justice آشنایی دارید (که از قضا قرار است مدتی قبل از Captain America: Civil War اکران شود) و میدانید که علاوه بر بتمن و سوپرمن، شخصیت زن شگفت انگیز (Wonder Woman) هم در فیلم حضور خواهد داشت. حال، به نظر میرسد که حضور مرد عنکبوتی در Captain America: Civil War نیز نشات گرفته از استراتژی سازندگان Batman V Superman: Dawn Of Justice بوده است. در کل، هر چه که باشد تا زمان اکران فیلم نمیتوان قضاوت دقیقی در مورد درستی یا نادرستی این تصمیمات سازندگان داشت. Captain America: Civil War در تاریخ ۶ مِی ۲۰۱۶ (مصادف با ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵) اکران خواهد شد.
آخرین اخبار و اطلاعات از Dunkirk جدیدترین پروژه کریستوفر نولان
مدتی پیش بود که نام جدیدترین پروژه سینمایی کریستوفر نولان (Christopher Nolan) کارگردان محبوب هالیوودی مشخص شد و اولین اطلاعات نیز از آن منتشر شد. جدیدترین فیلم او Dunkirk نام دارد، در مورد واقعهای مبهم در جنگ جهانی دوم است. دانکرک (Dunkirk) شهری در فرانسه است که نام فیلم نیز برگرفته از آن است، در این شهر حدود ۳۳۹ هزار تن از نیروهای متفقین توسط نازیها محاصره میشوند، اما، به دستور هیتلر آنها آزاد میشوند! احتمالاً این واقعه عجیب درون مایه اصلی داستان جدیدترین فیلم نولان خواهد بود. نویسندگان این فیلم هم خود کریستوفر نولان و برادرش جاناتان نولان (Jonathan Nolan) خواهند بود. هنس زیمر (Hans Zimmer) آهنگساز معروف نیز دوباره در این پروژه با نولان همکاری خواهد داشت. هویت ون هویتما (Hoyte Van Hoytema) فیلمبردار آثاری چون Interstellar و Spectre نیز در این پروژه به عنوان فیلمبردار حضور خواهد داشت. حال اعلام شده است که دو بازیگر برای حضور در Dunkirk انتخاب شدهاند. اولی، Fionn Whitehead است که یک بازیگر جوان و تازه کار است و دومی، Harry Styles خواننده گروه One Direction است که پیش از این در سریال Scream Queens ایفای نقش کرده بود و حال حضور در فیلم کریستوفر نولان میتواند سکوی پرتاب مناسبی برای او باشد، هر چند که او در نقش یکی از شخصیتهای فرعی در فیلم حضور پیدا خواهد کرد. نولان در این پروژه به دنبال بازیگرهای جوانتر بوده و هنوز به سراغ بازیگر سرشناسی برای حضور در فیلم نرفته است. Dunkirk در تاریخ ۲۱ جولای ۲۰۱۷ (مصادف با ۳۰ تیر ۱۳۹۶) اکران خواهد شد.
هریسون فورد و استیون اسپیلبرگ برای ساخت قسمت پنجم Indiana Jones باز خواهند گشت
کمپانی دیزنی (Disney) اعلام کرد که هریسون فورد (Harrison Ford) بازیگر مطرح هالیوودی در پنجمین قسمت از سری فوقالعاده محبوب Indiana Jones حضور خواهد یافت. همچنین اعلام شده که استیون اسپیلبرگ (Steven Spielberg) کارگردان محبوب و کاربلد آمریکایی خودش کارگردانی این قسمت را بر عهده خواهد گرفت. این خبر بدون شک موجب خوشحالی طرفداران این سری پرطرفدار خواهد شد. تهیه کنندگان این قسمت هم Kathleen Kennedy و Frank Marshall خواهند بود. هنوز نامی برای این قسمت انتخاب نشده است و بازیگران فیلم هم انتخاب نشدهاند. این فیلم قرار است در تاریخ ۱۹ جولای سال ۲۰۱۹ (مصادف با ۲۸ تیر سال ۱۳۹۸) اکران شود.
دانیال دهقانی | نمرات و فیلمهای این هفته
Midnight Special
جدیدترین فیلم جف نیکولز (Jeff Nichols) کارگردان آثاری چون Mud و Take Shelter با نام Midnight Special از فردا اکران خود را آغاز خواهد کرد، ولی با این حال چند روزی است که نمرات آن در وبسایت Metacritic به ثبت رسیده که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
این فیلم در مورد پدری (با بازی مایکل شنِن) است که متوجه میشود پسرش (با بازی جِیدِن لیبرر) قدرتهایی ماورایی دارد. در این میان جان پسر به خطر میافتد و پدرش برای نجات او و البته فهمیدن حقیقت پشت قدرتهای پسرش، دست به ریسک زده و جاناش را به خطر میاندازد. این فیلم توانسته تا کنون از بین ۱۷ نقد میانگین خوب ۷۹ را به خود اختصاص دهد. از میان این ۱۷ نقد، در ۱۴ نقد فیلم را خوب توصیف شده است، در ۲ نقد فیلم را متوسط دانسته شده و در یک نقد نیز فیلم ضعیف پنداشته شده است. جالب اینجاست که ۴ منتقد نمره کامل را به فیلم اختصاص دادهاند، اما، رکس رید (Rex Reed) منتقد New York Observer به فیلم نمره ضعیف ۱.۵ از ۴ را داده است. جف نیکولز علاوه بر کارگردانی، فیلمنامه نویس Midnight Special نیز بوده است. از بازیگران این فیلم هم میتوان به مایکل شنن (Michael Shannon) کریستن دانست (Kristen Dunst) و جول ادگرتون (Joel Edgerton) اشاره کرد. در کل، Midnight Special نسبت به فیلم قبلی نیکولز یعنی Mud از لحاظ نمرات عملکرد بهتری داشته است (Mud میانگین ۷۶ را به خود اختصاص داده بود) و به نظر میرسد که یکی از آثار خوب و قابل توجه امسال است.
The Divergent Series: Allegiant
سومین قسمت از سری The Divergent نیز از فردا اکران خود را آغاز خواهد کرد ولی چند روز است که نمرات این فیلم منتشر شده و در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
این فیلم که در ادامه دو قسمت قبلی است و داستان این سری را ادامه میدهد، به هیچ وجه نتوانسته در جلب رضایت منتقدان عملکرد قابل قبولی داشته باشد و از میان ۱۲ نقد میانگین بسیار ضعیف ۳۷ را به خود اختصاص داده است. متاسفانه این فیلم هیچ نقد مثبتی را دریافت نکرده است. از میان ۱۲ نقد، ۱۰ نقد فیلم را متوسط توصیف کردهاند و دو نقد نیز فیلم را بسیار ضعیف خواندهاند. بالاترین نمره این فیلم مربوط به نقد سایت The A.V. Club است که نمره ۵۸ از ۱۰۰ را به فیلم اختصاص داده است. پایینترین نمره فیلم هم مربوط به وبسایت Movie Nation بوده است که راجر مور (Roger Moore) منتقد این سایت به فیلم نمره پایین ۲۵ از ۱۰۰ را داده است. به نظر میآید که این سری هر بار بیشتر در سراشیبی سقوط قرار میگیرد و هر قسمت، ضعیفتر از قسمت قبل عمل میکند. داستان این قسمت مربوط به فرار بتریس (با بازی شیلین وودلی) و توبیاس (با بازی تئو جیمز) از آن منطقه قرنطینه شده در شهر شیکاگو است. از بازیگران این فیلم میتوان به شیلین وودلی (Shailene Woodley) تئو جیمز (Theo James) نائومی واتس (Naomi Watts) و جف دنیلز (Jeff Daniels) اشاره کرد. کارگردانی این فیلم نیز بر عهده رابرت شوئنتک (Robert Schwentke) بوده است.
کلام آخر:
خوب به پایان دومین شماره از سری جدید سینما+ رسیدیم و امیدواریم از مطالب این مقاله لذت کافی را برده باشید و از عملکرد تیم سینمایی گیمفا در این هفته راضی باشید. اگر بهیاد داشته باشید هفته قبل صحبت از یک ویژهنامه برای عید نوروز بود و حال وقت آن رسیده تا نوید نهایی شدن آن را به شما سینما دوستان بدهیم! در نخستین روزهای فرودین ماه سال نو با سینما+ ای ویژه پذیرای شما خواهیم بود که بیتردید شگفتزدهیتان خواهد کرد! منتظر ما باشید…
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- ظاهراً تریلر معرفی Intergalactic: The Heretic Prophet به تاریخ عرضه آن اشاره دارد
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
نظرات
ممنون از مقاله ی بسیار زیبا و عالی جناب خزایی
تشکر عزیز 😉
باید یه تشکر ویژه تر هم از دانیال دهقانی داشت 😉
منتظر ویژه نامه عید نوروز ( ۷-۶ روز دیگه! ) باشید….
چه عالی
اگه به صورت مجله و قابل دانلود باشه که نور علی نور میشه
و خداوند وینس گلیگان را آفرید..!
(((و اگر در زمره افرادی قرار میگیرید که هنوز بریکینگ بد را ندیده است! ابتدا این سریال زیبا را ملاحضه کرده و سپس به سراغ ماجراهای ساول بیایید!)))
هرکس برکینگ بد رو ندیده سریعا خواندن این مقاله را نیمه کاره رها کرده و به دیدن این سریال اقدام کند.
بریکینگ بد سریال بسیار عالی بود.
دد پول هم که هنوز میفروشه 😎
به شدت منتظر اثر جدید نولان و ایندیانا جونز ۵ هستم :yes:
پوسترای سریال جدید ای ام سی خیلی شبیه جی تی ایه 😐
عزیز این پوستر های اصلی سریال نیست و ساخته ی طرفداران ( fan made) هستش. دلیلش هم فکر کنم بخاطر حضور صداپیشه ی ترور در بازی جی تی ای در فصل اول این سریال هستش.
به مدت ۱۰ دقیقه این بازیگر نقشی دیوانه مانند شبیه شخصیت ترور در قسمت ۷ فصل یک بازی کرد.
خواستم یه نکته جالب بگم! وگرنه من خودم دنبال کنندشم 😉
از این مثال های گیمی در better call saul کم نیستند. مثلا یکی از شخصیت های سریال، صداگذار و مدل اصلی شخصیت واس در فارکرای ۳ هست. که هنوزم به عنوان یکی از نقش های تاثیر گذار در داستان سریال حضور داره
ایندیاناجونز زیبا ترین خبر بود
برکینگ بد رو دوست نداشتم ولی این سریالو به شدت دوست دارم.شخصیت جیمی واقعا جذابه تو برکینگ بد هم فقط از این شخصیت خوشم میومد.
اسپویل….
اونجایی که گفتین مایک همون مایک برکینگ بد هست مخالفم تو همین فصل دو به مایک پول میدن که توکو رو بکشه با اینکه راحت میتونست اینکارو بکنه نکرد.ولی اگه مایک برکینگ بد بود اینکارو میکرد اونقدم چوب نمیخورد.
مایکی که میشناختیم و اینجا میشناسیم خیلی محتاته
* اسپویل….. مثلا توی فصل سوم بریکینگ بد یادتونه اونجایی که می خواست جسی و هایزنبرگ به دستور فرینگ از هم جدا کنه ( که بعدش جسی بردن مکزیک برای کارتل و… ) چه مکان های دور از شهر و عجیب و غزیبی قرار میزاشت برای گرفتن پول ها؟! یه چاه متروکه ۵۰ کیلومتری شهر…. !
اینجا هم کاملا مطمعن نبود از راه فرار و قصد داشت مشکل طرف به بهترین شکل حل کنه! در نتیجه اون کار کرد 😉
پایان قسمت ۵ حرکت مایک جالب بود! عصبی شد بعد ملاقات با هکتور :-X منتظر قسمت ششم هستیم! تا اندکی روند سریال سریع تر بشه…. :inlove:
واقعا ممنون بابت مقاله به خصوص بخشی که راجع به Better Call Saul بود و من بیشتر واسه اون دوباره جذب این بخش شدم. این سریال خیلی خوب و خوش ساخت هستش (همون جور گفته شد!). Better Call Saul وینس گیلیگان به نسبت Br Baش سریاله پخته تر، کمدی تر و آرامتری (البته نه به آرامیه ضربه ی فرهاد مجیدی 😀 ) هست. هنوز قسمت ۵ فصل۲ رو ندیدم ولی سریال، خیلی تا اینجا جالب بوده واسه من. امیدوارم بهتر و بهتر شه. تقریبا بهترین سریاله در حال پخش هست و به همه پیشنهاد میشه که ببیننش. 😎
ممنون بابت مقاله خسته نباشید
بابا این مارول داره چکار میکنه اون از اونجرز که بیشتر ابر قهرمانا بودن اینم از کاپتان امریکا
بتر کال ساول واقعا شاهکاره!امیدوارم تو فصل های بعدی برایان کرنستون و ارون پاول روهم بیارن.این سریال تنها سریالی که در حال حاظر میتونه جای بریکینگ بد رو پر کنه همینه…کسایی که هنوز بریکینگ بد رو ندیدن هم میتونن اینو ببینن اما اگه اول بریکینگ رو دیده باشن دیدن چند برابر از این سریال لذت میبرن … :yes: :yes: :yes:
سریال به احتمال زیاد ۲ فصل و ۱۳ قسمته!
فصل اول ۱۰ قسمت
فصل دوم ۱۳ قسمت
😉 :yes:
البته پول و درخواست طرفداران ممکنه همه چیز تغییر بده!
آقای خزایی. قبل از همه چیز بابت مقاله از شما تشکر ویژه ای میکنم و واقعا دل کسایی مثل من که با عشق این سریال رو تماشا میکنند به دست آوردید :yes:
در مورد نظرتون هم عرض کنم که شبکه ی AMC فصل سوم این سریال رو برای سال بعد رسما تایید کرد.
AMC هرگز نمیاد مثل بعضی شبکه ها ، بهترین ساخته های کارگرداناش رو کنسل کنه ، و تا جایی که میدونه کارگردان به ادامه سریال نیاز داره ، پخش اون رو تمدید میکنه.
آخرین باری که من چک کردم همین بود! یعنی ۲۳ قسمت… 😉
مجدد جک میکنم در مورد فصل سوم 😉
البته خدایی بیشتر از این تعداد قسمت کشش نداره به نظرم! و سریال افت می کنه…
بازم مثل همیشه عالی :yes: :yes:
ممنون جناب خزایی که این بخش رو دوباره زنده کردید :yes:
راستی برای فصل چهار سریال سریال House of Cards برنامه ای ندارید ؟
بعد از ویژه نامه عید نوروز حتمی بهش خواهیم پرداخت 😉
از سریال های محبوب خودم هست!
میدونم ربطی نداره
ولی فارکرای پریمال اومده چرا کرک نمیشه؟
چون قفل denuvo داره امکانش خیلی کمه کرک بشه.اگه واقعا دلت میخواد بازی رو تجربه کنی یا باید original بگیری یا اگه پولت نمیرسه cd key اشتراکی بگیر
دوستان من سریال Breaking bad رو دیدم و واقعا پدرم در اومد تا دانلودش کنم برای حجم اینترنتی که میسوزوند
حالا میخواستم بدونم Better call saul به اندازه اون ارزش دیدن رو داره یا نه؟
علی آقای عزیز!
من بالاتر نظرمو راجع به سریال گفتم و به نظرم آره. ولی
اگه یادت باشه حتی تو اون فصل های اول (به نظرم اسپویلی نیست تو ادامه!) با وجود این که به نظر رو اعصاب بود (اما به نظر من کاملا منطقی و لازم بود چون تا اون زندگی خسته کننده والتر و همین طور سرطان و خرج زیادش رو نمی دیدیم این قدر اون اتفاقهای عالی و خطرناک بعدش ملموس نبود!) فراز و نشیب های خودش رو داشت یا یهو والتر وحشی می شد یا جسی یه گندی می زد :rotfl:! اما اینجا خیلی بیشتر پیچیدگی های داستان مهمه تا هیجانش چون راجع به یه وکیله و یه مثلا دربون نه یه دلال یا سازنده ی شیشه (البته فعلا!)
من حیث المجموع ( 😀 ) بهترین راه به خصوص با توجه به این اینترنت که گفتی، به نظر من اینه که چند قسمت اول رو دانلود کن و ببین. چون تا اینجا اون فراز و فرود ها Br Ba رو نداشته، می تونی به یه جمع بندی برسی. ببخشید واسه روده درازیم 😉
من که ۳ فصل بریکینگ بد دیدم فقط چند تا قسمت خوب داره مزخرفه یک روز در میان میبینم
واقعا نمی دونم چرا خوشت نیومده من که سال ۹۱ تو ماه رمضون شروع کردم به دیدنش واقعا لذت بردم ازش تو همین سایت هم کم نیستن بچه هایی که عکس اوتارشونو عکس هایزنبرگ میزارن بخاطر لذتیه که از دیدنش بردن
سریال better call saul برای فصل ۳ تمدید شد .
bia2movies02*in (جای ستاره نقطه بزارید) دانلود فیلم و سریال با لینک مستقیم و کاملا رایگان.
واقعا عالی بود چه خبرای خوب بدی بود تو این قسمت بود خبرای خوب در مورد فیلم نولان با اندیانا جونز بود خبرای بد هم واسه من امتیاز پایین فیلم جدید درایو ایجنت بود
آقای محمد خزایی عزیز شما طوری میگین مشاجره های اعصاب خرد کن والتر وایت و اسکایلر و مکررا تکرار میکنین و حتی شخصیت سازی های بتر کال ساول رو بهتر از بریکینگ بد میدونین که هرکی ندونه فکر میکنه بریکینگ بد یه فیلم مقوایی ساخت صدا و سیماست! شخصیت سازی های بریکینگ بد زمین تا آسمون بهتر از اینه و دیالوگا و حتی اون مشاجره های از دید شما اعصاب خرد کن لازمه ی اون مقطع از فیلم بود تا زندگی یه آدم شکست خرده سرطان گرفته که به حقش از زندگی نرسیده رو به نمایش بکشه. اینکه اگر احیانا شما زیاد به سبک درام علاقه ندارین دلیل بر ضعیف بودن فیلم نیست احتمالا شما قسمت های بریکینگ بد رو پشت سر هم دیدین که اون مقطع از فیلم که داستانش کند حرکت میکرد و مثل ۳ فصل آخر هیجانی نبود حوصله شما رو سر برده این سریال هفته ای یه قسمت پخش میشده و بیننده ها قطعا حوصلشون سر نرفته. در مورد شخصیت جسی که کارهاش رو اعصاب خورد کن دونستین بهتره بدونین قرار بود جسی فقط تو فصل اول باشه ولی انقدر بازیش قوی بود و نظر بیننده ها و کارگردانو جذب کرد که تصمیم گرفتن داستانو دوباره بنویسین و جسی تا آخرین فصل فیلم باشه!
حتی اسکایلر هم که در کمال تعجب مثل اینکه رو مخ شما بوده نماد یه زن زندگی باهوش بود که کوچکترین تغییر تو رفتار افراد خانوادش رو متوجه میشد و عکس العمل نشون میداد. فکر نمیکنم قسمت های زیادی هم درباره خریدن یا نخریدن ماشین چیزی گفته باشن به یکباره والتر پیچید تو ماشین فروشی یه ماشین خرید بعد هم اسکایلر مخالفت کرد و والتر رفت ماشینو آتیش زد! در کل better call soul عالیه و نمره بالایی هم خواهد گرفت ولی تا حد خیلی زیادی موفقیتش رو مدیون بریکینگ بده و اگر یه سریال مستقل با این داستان نه چندان غنی ساخته میشد مطمعنا محکوم به شکست بود هرچند که کارگردانی و شخصیت سازی های قوی رو داشته باشه.
راستی اونجایی که گفتین گودمن اول تو فست فود کار میکرد رو من یادم نمیاد؟ نکنه قسمت اول better call soul رو میگین که تو پاریس نشون میداد چون اون آینده بود و بعد از فرار کردنش از نیومکزیکو رفته بود پاریس.