سرطان، این اژدهای لعنتی/ نقد و بررسی بازی That Dragon, Cancer | گیمفا
سرطان، این اژدهای لعنتی/ نقد و بررسی بازی That Dragon, Cancer | گیمفا
سرطان، این اژدهای لعنتی/ نقد و بررسی بازی That Dragon, Cancer | گیمفا
سرطان، این اژدهای لعنتی/ نقد و بررسی بازی That Dragon, Cancer | گیمفا
سرطان، این اژدهای لعنتی/ نقد و بررسی بازی That Dragon, Cancer | گیمفا
سرطان، این اژدهای لعنتی/ نقد و بررسی بازی That Dragon, Cancer | گیمفا

سرطان، این اژدهای لعنتی | نقد و بررسی بازی That Dragon, Cancer

سعید آقابابایی
۱۹:۰۹ ۱۳۹۴/۱۱/۰۳
سرطان، این اژدهای لعنتی/ نقد و بررسی بازی That Dragon, Cancer | گیمفا

سرطان بد دردی است. از آن دردهایی که نه تنها جسم انسان را نابود می‎کند بلکه روح و روان و امید شخص بیمار و همچنین اطرافیان و نزدیکانش را هم ذره‎ذره به یغما می‎برد. در حالت عادی هم پدر و مادر تاب دیدن مرگ ناگهانی فرزندشان را ندارند چه رسد به این که آب شدن قطره‎قطره وجود او را نیز به چشم ببینند تا زمانی که مرگ به سراغ فرزند عزیزشان بیاید. در این مواقع که امیدوارم خداوند برای هیچ‎کس پیش نیاورد، پدر و مادر نیز به صورت تدریجی و حتی بهتر است بگوییم به سرعت، همراه با فرسایش آرام فرزندشان از بین می‎روند و غمی پیرکننده بر دوششان تا ابد سنگینی خوهد کرد. از این بدتر زمانی است که یک فرزند معصوم، یک طفل چند ساله که هنوز در آغاز راه زندگیش است و هنوز زندگی را به درستی لمس نکرده است دچار این درد خانمان سوز شود و جلوی چشم والدینش تدریجا از بین برود و دردهای وحشتناک سرطان را تحمل کند. خدا می‎داند که این پدر و مادر چه می‎کشند. خدا می‎داند که در دل پدر و مادری که سرنوشت این مصیبت را برایشان در نظر گرفته است چه می‎گذرد. هر روزه بسیاری افراد و پدر و مادرها هستند که با چنین رنجی در سراسر دنیا دست و پنجه نرم می‎کنند و خدا می‎داند که هر روز صبح که چشم از خواب می‎گشایند این بیم را دارند که شاید امروز همان روزی باشد که باید با فرزندشان وداع کنند و شاید آرزو دارند که کاش خود نیز چشم از خواب باز نکنند و دیگر این غم جان‎کاه خانمان‎سوز را تحمل نکنند.

ven4xkjtfflsv9jfopqd

That Dragon, Cancer درد و رنج عشق است.

وقتی پدر و مادری که چنین دردی دارند هر دو بازیساز باشند و در دنیای بازی‎های رایانه‎ای فعالیت کنند، فرقش با دیگر پدر ومادرها این است که می‎توانند این غم و رنجی را که با از دست رفتن فرزند عزیزشان تحمل کرده‎اند در قالب یک بازی رایانه‎ای در بیاورند و به دنیا بشناسانند. اینجاست که مسئله به ما بازی‎بازان مربوط می‎شود و ما نیز می‎توانیم با غم آن‎ها همراهی کنیم و با بازی کردن عنوانی که ساخته‎اند گوشه‎ای از زندگی آن‎ها در مسیر از دست دادن فرزندشان توسط اژدهایی به نام سرطان را با آن‎ها طی کنیم و در غمشان شریک شویم. این‎گونه، این پدر و مادر یک جامعه بزرگ جهانی به نام بازی‏‎بازان را به عنوان شریک غم خود دارند و شاید این مسئله ذره‏‎ای از غم جانگدازشان بکاهد و قوت قلب و تسکینی باشد برای دل داغدیده‎شان.

Ryan و Amy Green که هر دو بازی‎سازند، پدر و مادری هستند که کودک چند ساله خود را به دلیل سرطان از دست دادند و تصمیم گرفتند تا عنوانی را به یاد او و برای نمایش مقداری از روند زندگی خود در زمان بیماری کودک معصومشان، بسازند تا کاری برای او و برای دل خود کرده باشند و یادواره‎ای باشد برای طفل از دست رفته‎شان. آن‎ها این یادواره را ساختند و نام آن را That Dragon, Cancer گذاشتند. عنوانی که به دو صورت می‎توان به آن نگاه کرد. اگر آن را یک دل‎ساخته از پدر و مادری داغدار بپنداریم که به یاد کودکشان که در اثر سرطان جان باخته است و نشانه ای از عشق آن‎ها به وی در نظر بگیریم که این بازی نقد و بررسی نمی‎خواهد، چنین بازی‎ای اصلا نقد و بررسی ندارد و نمره‎اش فقط ۱۰ است. این بازی نیست، دل‎ساخته‎ای است از دو دل‎سوخته و از عمق وجود یک پدر و مادر که آن را به یاد فرزندشان ساخته‎اند، این عشق خالص است. عشق خالص که نمره‎ ندارد. عشق پدر و مادر به فرزندان که امتیازی غیر از بالاترین امتیازها ندارد.

jpg

چه کسی می‎تواند عمق غم این پدر را درک کند؟

از سمت دیگر می‎شود آن را فقط به عنوان یک بازی در نظر گرفت و از یاد ببریم که این بازی با یک داستان واقعی و غم‎انگیز توسط پدر و مادری داغ‎دیده ساخته شده است. در این حالت بایستی بازی را کاملا منطقی و حرفه‎ای نقد کنیم. بگذارید خیالتان را راحت کنم. در این حالت نیز زیاد فرقی با حالت اول و احساسی ندارد زیرا بازی واقعا زیباست و هنرمندانه ساخته شده است. به هر حال هر جقدر هم که تلاش کنم تا بازی را کاملا حرفه‎ای نقد کنم حقیقتش نمی‎توانم. مگر می‎شود انسان چنین داستان غم‎انگیز و واقعی را ندید بگیرد و احساس خود را کاملا کنار بگذارد. چنین کاری از من که ساخته نیست و واقعا احساسی که به یک بازی این‎چنینی پیدا می‎کنم را حتما در امتیاز بازی دخیل می‎دانم زیرا هر بازی نمی‎تواند شما را احساساتی کند و تاثیر گذار بودن یک بازی بر روی احساسات شما نشان‎دهنده قدرتمند بودن آن است. در این مقاله قصد داریم تا به نقد بازی That Dragon, Cancer بپردازیم و آن را از جهات مختلف چه فنی و چه هنری و چه احساسی بررسی کنیم. عنوانی که شاید با بسیاری از بازی‎های دیگری که تا به حال تجربه کرده‎اید فرق کند و آن فرق چیزی نیست جز این که می‎دانید این بازی واقعیست و ساخته دست یک پدر و مادر داغدیده است که از سطان به معنای واقعی متنفرند. در ادامه با من همراه باشید.

ما بازی‎های مخصوص گروه سنی بزرگسالان را با توجه به درجه‎بندی‎های مختلفی که به ما اعلام می‎شود و روی بازی وجود دارد می‎شناسیم. کلماتی مثل Mature ،PEGI1 و دیگر کلمات و رده‎بندی‎هایی از این قبیل. این درجه‎بندی‎ها بر اساس مواردی مثل خون و خشونت، زمینه‎ها و نوع گفتار نامناسب، موارد جنسی و… بر روی بازی‎ها گذاشته می‎شوند. اما هر کودکی می‎تواند خون را ببیند. هر کودکی می‎تواند گفتار زشت و نامناسب را بشنود. That Dragon, Cancer هیج کدام از این موارد را ندارد ولی شاید باید بگویم بزرگسالانه‎ترین بازی است که تا به حال تجربه کرده‎ام. این بازی یک دعوت است برای قدم زدن در کنار خانواده‎ای که در عمیق‎ترین آب‎های امید، ناامیدی، ایمان، انسانیت، تنهایی، با هم بودن، شادی، غم و اندوه غوطه‎ور هستند. شما نمی‎‎توانید این بازی را به یک کودک بدهید. شما نمی‎توانید انتظار داشته باشید کسی بدون قدرت، صبر و آگاهی برای دیدن، شنیدن و حس کردن مفهومی که قرار بوده است منتقل شود، این عنوان را درک کند. در تجربه‏‎ای که من داشتم، این انتقال فوق‎العاده بود و باید بگویم واقعا بی‎نقص عمل کرد.

that dragon cancer 7

گاهی درک حکمت سخت است، حکمت مرگ یک کودک با سرطان چیست؟

That Dragon, Cancer درد و رنج عشق است. بازی همان‎طور که گفته شد حول مرکزیت زندگی واقعی سازنده‎های اصلی آن یعنی Ryan و Amy Green و فرزندشان  Joel است که در ۱۲ ماهگی تشخیص داده می‎شود دارای سرطانی کشنده است. That Dragon, Cancer چکیده‎ای است از وقایعی که در سال‎های مبتلا بودن جوئل به سرطان رخ می‎دهد و سفر طولانی و سخت Ryan و Amy Green برای قوی ماندن، امید داشتن و عشق ورزیدن به فرزندشان در طول این مبارزه را نشان می‎دهد. بازی مانند فصلی از یک کتاب یا یک آلبوم عکس از یک زندگی انجام می‎شود. هر چیزی که باز‎ی‎باز می‎بیند یک خاطره و یا تفسیری از آن است که توسط امی، رایان، فرزندشان یا دوستان آن‎ها تعریف می‎شود.

بازی از هر نظر شما را به زیبایی در طول وقایع خود هدایت می‎کند. گرافیک دقیقا همان کاری را می‎کند که باید انجام دهد که هدایت بازیکن به مکانی است که بخش بعدی داستان بازی قرار است گفته شود. هر لحظه‎ای در بازی دارای یک هدف مشخص و هر هدفی دارای یک وزن مجزا است. دلیلی وجود دارد که چرا شما در یک قایق هستید و یا این که هیچ مشخصاتی را روی صورت هیچ یک از شخصیت‎های بازی نمی‎بینید و یا نوری که گاها از آن بیرون می‎آید هیچ کدام بی دلیل و منطق نیستند. این عنوان، بازی بود که قبل از انجام آن انتظار داشتم که نسبت به هر چیزی که در بازی خواهم دید احساسی خواهم داشت ولی علاوه بر این مورد، واقعا تحت تاثیر این که چگونه روند هنری بازی مرا در طول اتفاقات آن هدایت کرد قرار گرفتم که به طور نبوغ‎آمیزی جذاب کار شده است.

download

بازی از همه لحاظ زیباست، از همه لحاظ…

داستان بازی صرفا و به سادگی، یک داستان غم‎آنگیز نیست. لحظاتی واقعی و زیبا از شوخ طبعی و حتی جرقه‎هایی از شادی را نیز در بازی می‎بینیم. به عنوان مثال، در یک بخش از بازی در اواسط آن که کنترل مستقیم جوئل را بر عهده دارید اشارات ساده ولی آشکاری به سری Ghosts n’ Goblins مشاهده خواهید کرد که به طرزی هنرمندانه و با شایستگی تمام برای این بازی فیت شده‎اند. بازی همان‎طور که باید، خود را بسیار جدی می‎گیرد ولی خالی از تشبیهاتی از شادی خاص نیست. به عنوان یک سفر در طول زندگی جوئل، این بسیار مهم است که شاهد لحظات شاد، لذت واقعی و نه فقط غم و اندوه نیز باشیم زیرا این بسیار واقعی‎تر جلوه می‎کند و بیشتر برای بازی‎باز قابل لمس است. من در طول تجربه خود از بازی، عشق واقعی و زیبای امی و رایان به فرزندشان را در راه‎هایی بسیار متنوع‎تر از غم و اندوه صرف، حس و لمس کردم.

بخش‎ها و قسمت‎هایی از That Dragon, Cancer هستند که در آن‎ها بازی‎باز می‎تواند آزادانه گشت و گذار و سفر کند و به عکس‎ها وکارت‎هایی خاص و نامه‎هایی خارج از خانواده Green نگاه کند. طی این موارد بازی‏‎باز می‎تواند نگاهی اجمالی به دیگر کسانی که خود با سرطان درگیر بوده‎اند و یا نزدیکان و عزیزانی داشته اند که با این بیماری مبارزه کرده‏‎اند نیز داشته باشد که بسیار متعدد نیز هستند. من به شخصه ساعات زیادی را در این بخش صرف کردم زیرا با این که در حقیقت این عنوان یک بنای یادبود برای زندگی جوئل گرین است، ولی نقطه عطف این بنا با زندگی بسیاری از افرادی که خود نیز با این شرایط وحشتناک مبارزه کرده‎اند به اشتراک گذاشته شده است و البته تمامی این بخش انتخابی است و می‎توانید اصلا در آن وقت صرف نکنید. شما می‎توانید به هیچ یک از این عکس‎ها، کارت‎ها یا نامه‎ها نگاه نکنید ولی این واقعیت که قرار دادن آن‎ها در بازی بسیار با اصالت و در راستای با هم بودن و همدردی انسان‎ها است را نمی‎توان کتمان کرد.

 

that dragon cancer whom shall i fear 1280

گرافیک بازی کاملا با مفهوم و فلسفه بازی جور است

با وجود زمانی که در این بخش‎ها صرف کردم ولی بازی یک عنوان طولانی محسوب نمی‎شود. یکسره تجربه کردن و پیشروی در خط داستان بازی چیزی حدود ۲ ساعت طول می‎کشد ولی اصلا حس شتابزدگی و یا بسیار کوتاه بودن را به شما منتقل نمی‎کند. برای یک بازی که یک بازه تقریبا ۴ ساله را بررسی می‎کند این زمان کافی به نظر می‎رسد. این بازی یک قوس است که ابتدا بالا می‎رود و سپس پایین می‎آید بدون این که هیچ قدم اضافی یا اشتباهی را در مسیر خود بردارد. من نمی‎توانم تصور کنم که این بازی کوتاهتر یا طولانی‎تر از این که هست باشد زیرا این از آن نوعی تجربه‎هاست که نباید خود را با این ریسک که طولانی‎تر شود، به خطر بیاندازد و از طرفی هم نباید هیچ نکته‎ای نگفته باقی بماند. به نظر بنده این بازی موفق شده است تا به طرز بی‎نظیری متناسب عمل کند نه فقط در بخش زمانی بلکه در تمامی بخش‎ها.

That Dragon, Cancer به این بستگی دارد که بتواند چشمان شما را به جایی که می‎خواهد و قصد دارد ببرد و این یکی از تنها دو موردی است که در بازی با آن مواجه شدم. بازی قویا به هدایت شما در تصاویر مختلف و همچنین تصویر سازی ذهنی شما جهت ادامه تعریف کردن داستان، متکی است. در این مسیر اگر باز‎ی‎بازان روند گفته شده را دنبال نکنند ممکن است حس تاخیر در بازی به آن‎ها دست دهد. موارد محدودی در بازی بودند که در آن‎ها مشغول نگاه کردن به اطراف بودم و ناگهان تصاویری که من قصد نداشتم به ‎آن‎ها نگاه کنم pop in یا out می‎شدند که این به دلیل تمایل شدید من به دیدن همه چیز در بازی بود.

not good0

متاسفم بچه‎ها، خبر خوبی نیست…

مورد دوم که در بازی با آن برخورد کردم، مربوط به یکی از نامه‎ها بود. نامه‎ها در این بازی دارای قرائت کامل صوتی هستند، حال یا به وسیله یکی از اعضای خانواده Green و یا یک شخص دیگر، اما یک نامه بود که کلیپ صوتی آن عمل نمی‎کرد و ساکت بود! این مورد تنها یک بار در بازی اتفاق افتاد و کیفیت صوتی کلیپ‎های صوتی که در بازی بود چه از لحاظ بیانی و چه از نظر کیفیت ساختاری بسیار عالی است. لحظاتی که شاید ذره‎ای ناخوشایند بود در برابر تجربه کلی بازی اصلا به حساب نمی‎آید و کوچکترین آسیبی به ساختار قدرتمند و تحسین برانگیز بازی نمی‎زند.

That Dragon, Cancer برای به سراغ آن رفتن بازی دشواری است. نه از لحاظ سخت بودن بازی بلکه از این نظر که بازی عنوان سرگرم کننده‎ای به حساب نمی‏‎آید. بازی تاریک و گاهی اوقات عمیقا نگران‎کننده است، اما این به آن دلیل است که باید این‎گونه باشد. همچنین بازی پر است از عشق و امید. بازی، بازی‎باز را به چالش می‎کشد تا احساساتی را که خانواده Green در طول چالش سخت، عاطفی و طولانی خود با فرزند در حال مرگشان داشته‎اند را در اعماق وجود خود حس کنید. بازی Perfect و بدون ایراد نیست اما نیازی هم نیست که باشد، زیرا واقعیست. این بازی لیاقت آن را دارد که بازی شود، به اشتراک گذاشته شود و تجربه شود، نه فقط به این منظور که یک یادواره زیبا برای یک کودک زیباست بلکه به خاطر این واقعیت که یک اثر هنری زیبا و هدیه‎ای ارزشمند به دنیای بازی‎های رایانه‎ای و رسانه‎های تعاملیست.

 

that dragon cancerjpg 886a63 1280w

برداشت شما از این بازی چیست؟ آیا آن را بازی می‎کنید؟

به دلیل دشواری‎ و پیچیدگی‎های خاصی که نوع تجربه That Dragon, Cancer دارد نمی‎توانم آن را مانند سایر عناوینی که نمرات بالایی دارند به همه توصیه کنم ولی با این وجود هر کسی که یک عزیزی را از دست داده است و یا به مشکلات بزرگی در زندگی خود برخورده است به این چالش دعوت می‎کنم تا این مسیر را طی کند، حس هم‎دلی با خانواده Green و نزدیکان آن‎ها را تجربه کند و زیبایی بی‎نظیری را که در این اثر هنری و داستان زندگی و مرگ Joel Green شکوفا شده است حس، و در اعماق روح و ژرفای وجود خود درک کند. That Dragon, Cancer مانند هیچ بازی دیگری که در تمام طول ۲۱ ساله بازی‎باز بودنم تجربه کرده‎ام نبود و مطمئن هستم که برای شما نیز همین‎طور خواهد بود. زیرا داستانی واقعی از یک پدر و مادر داغ‎دیده است که داستان خود را به یک بازی‎باز دیگر نداده‎اند که بسازد، بلکه خود با تمام غم و عشق خود آن را ساخته‎اند و این حس در رگ‎های تمام تار و پود بازی جریان دارد. That Dragon, Cancer از آن دست عناوینی است که باعث افتخار صنعت بازی‎های رایانه‎ای است و البته باعث افتخار ما بازی‎بازان.

that dragon cancer grade

 

ایرانیکارت

مطالب مرتبط سایت

تبلیغات

سرطان، این اژدهای لعنتی/ نقد و بررسی بازی That Dragon, Cancer | گیمفا
سرطان، این اژدهای لعنتی/ نقد و بررسی بازی That Dragon, Cancer | گیمفا
سرطان، این اژدهای لعنتی/ نقد و بررسی بازی That Dragon, Cancer | گیمفا
سرطان، این اژدهای لعنتی/ نقد و بررسی بازی That Dragon, Cancer | گیمفا
سرطان، این اژدهای لعنتی/ نقد و بررسی بازی That Dragon, Cancer | گیمفا
سرطان، این اژدهای لعنتی/ نقد و بررسی بازی That Dragon, Cancer | گیمفا
سرطان، این اژدهای لعنتی/ نقد و بررسی بازی That Dragon, Cancer | گیمفا

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

سرطان، این اژدهای لعنتی/ نقد و بررسی بازی That Dragon, Cancer | گیمفا