تبدیل شوندگان، اینبار به روایت Platinum | نقد و بررسی عنوان Transformers: Devastation
مجموعه تبدیل شوندگان (Transformers) همیشه در بین عناوین علمی-تخیلی جایگاه ویژهای داشتهاند و طرفداران بسیاری را در طول سالهای اخیر بدست آوردهاند. در این مطلب، جایی برای اشاره کردن به فیلمهای پرخرج این سری و بررسی آنها وجود ندارد بلکه میخواهیم ابتدا نگاهی به گذشته بازیهای تبدیل شوندگان و بعد، به نقد و بررسی آخرین نسخه از این بازیها، یعنی بازی Transformers: Devastation (تبدیل شوندگان: نابودی) بپردازیم. لطفا در ادامه مطلب، همراه ما باشید.
———————————————————–
نام: Transformers: Devastation
ناشر: Activision
سازنده: Platinum Games
پلتفرمها: Xbox 360 ،PlayStation 3 ،Microsoft Windows ،PlayStation 4 ،Xboxone
سبک: Hack & slash
———————————————————–
تبدیل شوندگان در طول تاریخ
بازیهای زیادی از سری تبدیل شوندگان، چه برگرفته شده از فیلمها و چه عناوین جداگانه، برای پلتفرمهای مختلف عرضه شدند؛ اما هیچکدام از آنها نتوانستند مانند فیلمهای این سری به موفقیت برسند و همیشه با نمرهها و امتیازهای پایین منتقدان همراه بودهاند. قطعا میتوان مهمترین عامل عدم موفقیت بازیهای تبدیل شوندگان در طول تاریخ را سازندگان بیتجربه و نا کارآمد آنها دانست. دقیقا همان دلیلی که بسیاری از بازیهای برگرفته از فیلمهای سینمایی دچار آن هستند. شرکت اکتیویژن ساخت بازی را بهعهده استودیوی تقریبا با تجربه High Moon سپرد و در سال ۲۰۱۲ شاهد عرضه بازی Transformers: Fall of Cybertron بودیم که یک بازی نسبتا خوب بود و طرفداران را تا حدی راضی کرد. اما شاید وقت آن رسیده بود که اکتیویژن ساخت بازی تبدیل شوندگان را بهعهده استودیویی با تجربه و البته متفاوت میگذاشت. استودیویی که به اعتقاد خیلیها، بهترین اکشن ساز دنیا است و در سبک Hack & Slash استاد است. این استودیو؛ «پلاتینوم گیمز» نام دارد.
Teransformers: Devastation نام جدید ترین قسمت از سری بازیهای تبدیل شوندگان است که استودیوی با تجربه پلاتینوم گیمز آن را ساخته است. اما آیا استودیوی پلاتینوم گیمز توانسته است تا یک عنوان در خور مجموعه تبدیل شوندگان بسازد و رضایت طرفداران را بدست آورد؟ جواب این سوال را در ادامه دریافت خواهید کرد.
یک بار دیگر آتوباتها در برابر دسپتیکانها
شهر آرام نیویورک. هر شخص زندگی عادی خود را دارد. در یک روز زیبا و آفتابی، آرامش در شهر حاکم است که ناگهان زمین به لرزه در میآید. ساختمانها و آسمان خراشهای زیبای شهر به راحتی ویران میشوند. مردم با ترس و وحشت شهر را تخلیه میکنند و ترس بر شهر سایه میافکند. اینها کلیشههایی هستند که همیشه در مجموعههای تبدیل شوندگان (فیلم، بازی یا انیمیشن) شاهد آنها بودهایم. داستان Transformers: Devastation نیز طبق معمول با همین کلیشهها آغاز میشود و مقدمه میسازد. گرچه در سالهای اخیر و فیلمهای جدید تبدیل شوندگان سعی شده تا کمی پیچیدگی به داستان و روایت داده شود، اما حقیقت و عمق داستان، همین کلیشهها است. رباتهای فضایی هوشمند و تبدیل شونده وارد شهر میشوند؛ یکی از این گروهها که «دسپتیکان»ها (Decepticons) نام دارند قصد نابودی زمین و استفاده از منابع آن را دارند و گروه دیگر «آتوبات»ها (Autobots) نام دارند که دوستدار بشر و انسانها بوده و از زمین در برابر حملات دسپتیکانها محافظت میکنند. بازی با این سکانس ابتدایی آغاز میشود و حال، وظیفه شما است تا در نقش آتوباتها، نقشههای دسیپتیکانها را نقش بر آب کنید. در واقع دسیپتیکانها قصد نابودی مستقیم زمین را ندارند بلکه میخواهند از منابع مختلف برروی زمین برای برنامهای بزرگتر استفاده کنند.
داستان در Transformers: Devastation کم اهمیت ترین عنصر آن است. به اواسط بازی که میرسید بارها و بارها از خود میپرسید که «من دقیقا کجای داستان قرار دارم؟» و به نوعی «داستان چرا روایت نمیشود؟». حقیقت این است که داستان ضعیف و کلیشهای Transformers: Devastation در گیمپلی غنی و نفسگیر آن غرق شده است. اگر بخواهیم به دیگر ساختههای استودیوی پلاتینوم گیمز نیز نگاهی داشته باشیم، تقریبا با چنین چیزی رو به رو میشویم. شاید پر محتوا ترین عنوان پلاتینوم از نظر داستان، عنوان Metal Gear Rising: Revengeance باشد که آن هم از گنجینه داستانهای سری بازیهای «متال گیر سالید» استفاده میکند. حرف اصلی این است که پلاتینوم آنقدر برروی گیمپلی و روند آن کار میکند که از داستان بازی غافل میماند. با این حال، روباتهای محبوب و مشهور این سری در بازی حضور دارند و قطعا دلیل از دست نرفتن داستان نیز هستند. مانند همیشه رهبر روباتهای آتوبات یعنی «آپتیموس پرایم» (Optimus Prime) در مقابل رهبر روباتهای دسیپتیکان یعنی «مگاترون» (Megatron) قرار میگیرند و روباتهای خوب و بد زیر دست آنها نیز به مبارزه با یکدیگر میروند. روباتهای مشهوری مانند Bumblebee و Mirage از آتوباتها و Devastator از دسیپتیکانها از نمونههای آن هستند. در کل برای نتیجه کلی داستان بازی نمیتوان یک نظر ارائه کرد. اگر طرفدار دو آتشه مجموعه تبدیل شوندگان باشید پس داستان برایتان تا حدودی جذاب است اما اگر فقط برای سبک گیمپلی، این بازی را تجربه میکنید و اصلا از این مجموعه خوشتان نمیآید(مانند بنده)، باید داستان را درون سطل زباله بریزید و در آن را ببندید و با آرامش به آغوش گیمپلی استادانه پلاتینوم بروید.(مانند این است که کسی با دنیای بتمن ارتباط برقرار نکند اما عاشق بازیهای Batman: Arkham City یا Arkham Knight باشد).
نمره کلی بخش داستان: ۶
مبارزه تبدیل شوندگان، به سبک پلاتینوم
به مهم ترین بخش بازی Transformers: Devastation، یعنی بخش گیمپلی و روند بازی رسیدیم. گیمپلی در این بازی حرف اول را میزند و بهتنهایی جور دیگر بخشها را میکشد. سیستم مبارزات بازی مانند تمام ساختههای قبلی استودیوی پلاتینوم گیمز، فوقالعاده است. ضربات آتوباتها در بازی مانند بسیاری از بازیهای دیگر و همه بازیهای پیشین استودیوی پلاتینوم گیمز به دو ضربه سبک و سنگین تقسیم میشوند. با ترکیب این دو نیز میتوان چند ضربهای خوبی ساخت. اگر بازیهای پیشین پلاتینوم گیمز را تجربه کرده باشید، حتما میدانید که هنگام مبارزهها به هیچ عنوان نباید پلک بزنید و تمام حواستان باید به اتفاقات میدان مبارزه باشد. مبارزههای بازی، مبارزه در لحظهها است. لحظهای از جاخالی دادن غافل شوید تا در همان ابتدا مبارزه را واگذار کنید، زیرا روبات دشمن با همان ضربه اول، یک چند ضرب طولانی برروی شما اجرا میکند و با خط جان کمی که برایتان باقی مانده دیگر امیدی به ادامه مبارزه ندارید. در مبارزهها چشمهایتان فقط باید دشمن را ببیند. برق چشمان دشمن را که دیدید، یعنی باید تا لحظهای دیگر جاخالی بدهید(مانند عناوین پیشین استودیوی پلاتینوم گیمز). در یک لحظه دشمن اقدام به حمله میکند و در لحظه بعد این شما هستید که باید جاخالی بدهید. بعد از «جاخالی دادن به موقع»، زمان برای مدتی آهسته میشود و آن زمان است که باید چند ضرب خود را برروی دشمن پیاده کنید. در واقع کلید پیروزی در مبارزات Transformers: Devastation، همین است؛ به موقع جاخالی دادن. عکس این مساله نیز کاملا صدق میکند؛ یعنی اگر لحظهای در جاخالی دادن تاخیر کنید، دشمن حسابتان را میرسد. اما این سریع عمل کردن و پلک نزدن تنها برای جاخالی دادن و فرار نیست بلکه برای حملات شما نیز وجود دارد؛ اگر بتوانید یک چند ضرب را بهصورت کامل برروی دشمن پیاده کنید، بازی به شما فرصتی میدهد که بتوانید حرکت تمام کننده بزنید و در واقع دشمن را زمین گیر کنید. البته توجه داشته باشید که این فرصت نیز مانند فرصت جاخالی دادن، بسیار سریع از دست میرود و برای اجرای آن باید سرعت عمل زیادی به خرج دهید. به غیر از مبارزات تن به تن، در بعضی از مراحل با دشمنان تیرانداز و پرنده مواجه میشوید که باید از اسلحه دور برد خود استفاده کنید و برای استفاده از اسلحه دور برد خود نیاز به «انرژی» دارید که میتوانید آنها را در سطح شهر و با از بین بردن دسیپتیکانها بهدست آورید. مبارزه از راه دور قطعا در مقایسه با مبارزات تن به تن سطح پایینتری دارند اما برای تنوع در روند خطی گیمپلی، عنصری ضروری هستند.
شاید از خود بپرسید که اگر اینها تمام مکانیکها و سیستم مبارزات بازی باشند، پس Transformers: Devastation یک عنوان خسته کننده است، اما در اصل کلی مکانیک دیگر باقی مانده. ابتدا بگذارید با این شروع کنیم که در Transformers: Devastation، تنها کنترل آپتیموس پرایم یا کنترل یک ربات تبدیل شونده را در اختیار ندارید بلکه کنترل چنیدن ربات در مراحل مختلف، بر عهده شما است. همین مساله تنوع گیمپلی را به طرز مشهودی بالا برده است هر روبات تبدیل شونده، اسلحه سرد و گرم خاص خود را دارا است و مبارزه با هر کدام لذت خاصی دارد. مهمتر اینکه، میتوانید به راحتی با هر ربات تبدیل به ماشینهای مخصوصشان شوید و ضربات سنگینی به دشمنان وارد کنید. بهعنون مثال، برای دشمنانی که سپر الکترونیکی دارند، میتوانید با تبدیل شدن به ماشین و سرعت گرفتن، ضربهای مهلک به دشمن وارد کنید که دشمن و سپر، هردو نابود شوند. این ترفند، در مبارزه با غولآخرهای نفس گیر بازی بسیار به درد میخورد، زیرا حرکاتتان آنقدر سریع میشود که غولآخر نمیتواند به راحتی به شما آسیب برساند. اما صحبت از غولآخر شد؛ باید بگویم که مبارزه با غولآخرهای بازی، بهشدت هیجانانگیز و حرفهای طراحی شدهاند. مبارزه با غولآخرها (مخصوصا در درجات سختی بالا)، آنچنان تمرکزی میخواهند که برای شکست دادن غولآخرهای سری Dark Souls احتیاج است. اینجا است که نقش جاخالی به موقع و سر وقت خودنمایی میکند، زیرا غولآخرها مانند دشمنان عادی، جان کمی از شما نمیگیرند و با زدن یک ضربه ممکن است بیش از نصف خط جان شما را خالی کنند. پس اگر در هنگام ضربات آنها به موقع جاخالی دهید و هر بار، زمان را آهسته کنید، برگ برنده را در دستان خود میبینید. بارها اتفاق افتاده که در مبارزه با غولآخرهای بازی، بدون خالی شدن ذرهای از خط جان، او را شکست دادهام و عکس آن، بارها اتفاق افتاده که در کمتر از ۳۰ ثانیه از شروع مبارزه، قافیه را باختهام و برروی گزینه «بارگذاری آخرین ذخیره» کلیک کردهام. در مبارزه با غولآخرها یا باید عالی باشید و یا خیلی بد. خوب و متوسط معنایی ندارند. در درجههای نهچندان سخت بازی، آیتمهایی نظیر بازگرداندن جان و یا بازگردانی خط انرژی وجود دارد که میتوانید در مواقع دلخواه (حتی حین مبارزات) از آنها استفاده کنید، اما در درجه سختی بالا رنگ این آیتمها را نخواهید دید.
اما اینهمه از سیستم عالی مبارزات بازی گفتیم و به تعریف و تمجید پرداختیم؛ یادمان رفت که Transformers: Devastation در بخش گیمپلی نقطه ضعف نیز دارد. یکی از بزرگترین این نقطه ضعفها، تکراری و یکنواخت شدن محیط بازی است. بازی بیشتر در کوچهها و خیابانهای شهر نیویورک جریان دارد و با توجه به جلوههای بصری ضعیف بازی، چیزی نمیگذرد که احساس خستگی میکنید. مشخص است که سازندگان عمده تمرکز خود را برروی سیستم مبارزات بازی گذاشتهاند و به مسائلی از این دست توجه کافی نداشتهاند. به غیر از این مشکل، بازی در بخش گیمپلی مشکل دیگری ندارد. دشمنهای بازی از تنوع خوبی برخوردارند و هر از چندگاهی کلاسها و انواع متفاوتی از آنها وارد بازی میشوند. در کل Transformers: Devastation در بخش گیمپلی مشکل خاصی ندارد و قطعا طرفداران سبک Hack & Slash را بهخوبی راضی میکند. به راحتی میتوان گفت که گیمپلی استادانه پلاتینوم گیمز ضعفهای اساسی در دیگر بخشهای بازی را جبران کرده و جور آنها را کشیده است.
نمره کلی بخش گیمپلی: ۸.۵
روباتهای کارتونی
در بحث جلوههای بصری و گرافیک، Transformers: Devastation حرف خاصی برای گفتن ندارد. بازی از سیستم سلشید برای پوشاندن بافتهای بیکیفیت خود استفاده میکند و برای ساخت این بازی از موتور گرافیکی ابتدایی استفاده شده است. اما اگر نیمه پر لیوان را ببینیم، این گرافیک سلشید و کارتونی، بهنوعی باعث جالبتر شدن بازی میشود. کافیاست طرفدار سری تبدیل شوندگان باشید و حداقل چند قسمت از انیمیشنهای معروف این سری را دیده باشید تا عاشق گرافیک بازی شوید. با دیدن اولین صحنه از Devastation بهیاد این انیمیشنها میافتید و گرافیک برایتان جالب میشود. اما همه این تفاسیر باعث نمیشوند که از جلوههای بصری بازی به خوبی عبور کنیم. بافتها واقعا بیکیفیت هستند و نقشهها و محیطهای بازی با جزئیات کم طراحی شدهاند. نورپردازیها ابتدایی بوده و به هیچ وجه بازیباز را راضی نمیکنند. اما اینها دلیل نمیشوند تا به راحتی از طراحی عالی روباتهای تبدیل شونده بگذریم. طراحی روباتها با دقت و ظرافت انجام گرفته است و هر روبات با ویژگیهای خاص خود، به زیبایی طراحی شده است. در ادامه بحث گرافیک هنری، به رنگپردازیهای فوقالعاده بازی میرسیم. روباتهای رنگارنگ بازی به خوبی هر چه تمامتر رنگ پردازی شدهاند و در بازی شاهد رنگهای تند و انرژی بخش زیادی هستیم. خوشبختانه بازی برروی کنسولهای نسل فعلی با نرخ فریم ۶۰ اجرا میشود (مگر میشود بازیهای پلاتینوم گیمز را با نرخ فریم کمتر از ۶۰ بازی کرد؟). رزولوشن نیز برروی هر دو کنسول پلیاستیشن۴ و اکسباکسوان 1080p است. در کل با اینکه شاید گرافیک بازی برای عدهای جذاب و هیجانانگیز باشد، اما دلیلی بر بیکیفیت بودن بافتهای بازی نیست و نمیتوان به آن نمره بالایی داد.
موسیقیهای بازی مانند دیگر عناوین استودیوی پلاتینوم گیمز از موسیقیهای راک و متال، مخصوصا در هنگام مبارزهها تشکیل شدهاند. همیشه در طول مبارزات بازی حس میکنید که یک عنصر مخفی در حال انرژی دادن و هیجان بخشیدن به شما است؛ این عنصر مخفی موسیقیهای بازی هستند. اما آن روی سکه صداگذاری بازی قرار دارد. صداگذاریهای بازی بسیار معمولی و متوسط انجام گرفتهاند. صدای روباتهای تبدیل شونده دقیقا همنطور که انتظار میرفت انجام شده و در کل راضی کننده است. صداها و افکتهای صوتی بازی شاید یکی از نکات برجسته این بخش باشد. صدای اکشنها و ضرباتی که روباتها به یکدیگر وارد میکنند بدون نقص و خیلی خوب در بازی پیاده شده است.
در آخر لازم میدانم چند نکته را متذکر شوم؛ ابتدا اینکه در صورت امکان Transformers: Devastation را در درجه سختی آخر بازی کنید تا بهترین تجربه را از بازی داشته باشید (اگر H & S باز حرفهای هستید که این مورد اجباری است) و نکته دیگر اینکه حتما بازی را برروی کنسولها بازی کنید زیرا در صورت بازی برروی پلتفرم رایانههای شخصی، عملا چیزی از بازی متوجه نمیشوید.
گرافیک و جلوههای بصری: ۶.۵
موسیقی و صداگذاری: ۶
استودیویی از جنس پلاتینوم
PlatinumGames یک استودیوی ژاپنی است که برروی توسعه و ساخت بازیهای ویدیویی کار میکند. این استودیو ابتدا با نام Seeds و در ۱ آگست سال ۲۰۰۶ توسط سه تن از افراد مهم (و جدا شده) استودیو Clover شرکت کپکام تاسیس شد. این سه تن؛ «شینجی میکامی»، «آتسوشی اینابا» و «هیدکی کامیا» هستند. استودیوی Clover سازنده و توسعه دهنده بازیهای شاهکاری مانند Viewtiful Joe و Okami است. در ماه اکتبر سال ۲۰۰۶ این سه تن از استودیو Clover کپکام خارج شدند و آن همه عنوان و فرانچایز فوقالعاده، در کپکام ماندند. در سال ۲۰۰۷ پلاتینوم با ODD Incorporated ادغام شد و این اتفاق باعث بزرگ شدن این استودیو شد. در ماه می سال ۲۰۰۸ پلاتینوم گیمز اعلام کرد که بر سر ساخت ۴ عنوان با شرکت SEGA همکاری میکند. این بازیها شامل Bayonetta (یک اکشن خوش ساخت با کارگردانی هیدکی کامیا)، Infinite Space (یک نقشآفرینی علمی که برای کنسول DS منتشر شد)، MadWorld (یک بازی بسیار خشن که کاملا سیاه و سفید بود و برای Wii عرضه شد) و Vanquish میشوند. Vanquish در سال ۲۰۱۰ و به کارگردانی شینجی میکامی عرضه شد و پس از آن بود که میکامی اعلام کرد که قصد جدایی از پلاتینوم گیمز را دارد. میکامی پس از جدایی از پلاتینوم استودیوی اختصاصی خود با نام Tango Gameworks را برپا کرد. پس از خروج میکامی، آتسوشی اینابا آزادی عمل بیشتری در پلاتینوم بهدست آورد. در اکتبر سال ۲۰۱۰ آتسوشی اینابا تایید کرد که پلاتینوم قصد ادامه همکاری با سگا را دارد و در ماه دسامبر همان سال، شرکت سگا اعلام کرد که بر سر ساخت ۵ بازی با استودیو پلاتینوم گیمز همکاری میکنند. عنوانی که در سال ۲۰۱۱ معرفی شد، Anarchy Reigns (در ژاپن با نام Max Anarchy شناخته میشود) نام داشت؛ یک بازی بزرگ چند نفره در سبک beat-em-up که در ماه جولای سال ۲۰۱۲ منتشر شد. در مراسم جوایز اسپاک سال ۲۰۱۱ بود که اعلام شد استودیوی پلاتینوم گیمز سازنده اسپین آف شرکت کونامی، یعنی Metal Gear Rising: Revengeance خواهد بود. در نمایشگاه E3 سال ۲۰۱۲ بود که شرکت نینتندو اعلام کرد که با پلاتینوم گیمز بر سر عنوانی با اسم رمز Project P-100 (همان The Wonderful 101) همکاری میکند. در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۲، دنباله بازی محبوب Bayonetta با نام Bayonetta 2 برای کنسول Wii U معرفی شد. اینبار، اینابا نقش رهبر گروه سازنده را عهده گرفته بود و نینتندو به عنوان تهیه کننده کار میکرد. پس از قضایای ورشکستگی شرکت THQ و به حراج گذاشته شدن عناوین این شرکت، اینابا در یک پیام در توییتر، علاقه خود برای خرید فرانچایز Darksiders را نشان داد اما بنا به دلایلی این اتفاق رخ نداد. در نمایشگاه E3 سال ۲۰۱۴ اعلام شد که پلاتینوم گیمز در حال ساخت یک عنوان انحصاری برای Xbox One با نام Scalebound و کارگردانی هیدکی کامیا است. همچنین اعلام شد که عنوان The Legend of Korra که یک سری تلویزیونی است بدست پلاتینوم گیمز و تهیهکنندگی شرکت Activision ساخته خواهد شد. در نمایشگاه E3 امسال نیز مشخص شد که استودیوی پلاتینوم گیمز درگیر پروژههای زیادی است. Transformers: Devastation با همکاری اکتیویژن(که نقد آن را خواندید)، NieR: Automata با همکاری اسکوئر انیکس و مشارکت در ساخت بازیهایی مانند Star Fox Zero و Project Guard با همکاری نینتندو؛ همگی نشان میدهند که استودیوی پلاتینوم گیمز همواره رو به پیشرفت بوده و یک استودیوی موفق است. انتظار میرود که بازی Scalebound اوج بلوغ این استودیو باشد.
پر بحثترینها
- فوری: سونی در حال مذاکره برای خرید کمپانی مادر FromSoftware است
- نامزدهای بهترین بازیهای سال مراسم The Game Awards 2024 مشخص شدند
- نقدها و نمرات بازی STALKER 2 منتشر شدند
- پلی استیشن برای ۱۰ سال متوالی نمایندهای برای بهترین بازی سال داشته است
- شایعه: حالت پرفورمنس بازی STALKER 2 روی Xbox Series X به خوبی اجرا نمیشود
- شایعه: کمپانی مادر FromSoftware احتمالا برای جلوگیری از تصاحب خصمانه از سوی یک شرکت کرهای به سونی مراجعه کرده است
- از صنعت بازی های ویدیویی در سال ۲۰۲۵ چه انتظاراتی داریم؟
- رسمی: شرکت مادر FromSoftware پیشنهاد خرید از سوی سونی را تایید کرد
- بازی Death Stranding Director’s Cut دومین بازی پرفروش ایکس باکس شد
- بازی GTA V با این هدف ساخته شد که از هر نظر بهتر از GTA IV باشد
نظرات
بازی خوب و لذت بخشی بود ولی واقعا بازی درجه یکی نبود
ممنون بابت نقد
من فقط با فیلمش حال کردم بازیش چنگی به دل نمیزنه
پسر این سبک هک اند اسلش عجب سبکیه
داداش جوری حرف میزنی انگار تازه با این سبک اشنا شدی.از اواتارت خجالت بکش(شوخی.به دل نگیر)
باا کریتوس شوخی نکنا با شمشیرش نصفت میکنه ها شوخی
بابا من با شما شوخی کردم چرا کریتوسو میفرستی واسمون
کریتوس ششوخی حالیش نیس الان بهش میگم نیاد
یک نقد و برسی عالی و خوب
حیف نتونستم تجربش کنم
خسته نباشی اشکان جان. واقعا نقد قشنگی بود و روند جذابی داشت. منتظر مقالات اینده شما هستم.
ممنون سعید جان. هر چقدر هم ک خوب باشه به نقدهای شما ک نمی رسه برادر… :inlove:
نقد بسیار خوبی بود.
عذر میخوام بابت سوال بی ربط:
دوستان pc باز این آپدیت بازی call of duty black ops 3 مشکل گرافیک بازی رو حل میکنه دانلودش کنم؟ الان روی high گرافیک بازی شبیه cs 1.6 هست. 😐
اگه منظورت آپدیت شماره ۲ ، نه حل نمیکنه. برا من که نشد. شاید برای شما کار کرد.
ممنون اقای عالی خانی بابت نقد بسیار جذاب بود خسته نباشی
خواهش میکنم برادر.
نقد خوبی بود…خسته نباشید به استاد اشکان…فقط نقد و بررسی روی چ پلتفرمی بود ؟
ممنون دوست خوبم. من بازی رو هم روی ps4 و هم xone انجام دادم ولی نقد رو بر مبنای نسخه ps4 نوشم. در کل تاکیدم این بود که بازی رو روی رایانههای شخصی بازی نکنید مگر اینکه کنترلر کنسول رو بهش وصل کنین.
هک اند اسلشو بادسته بازی کرد باکیبورد وموس خیلی سخت میشه
خسته نباشید نقد خوبی بود ممنون
من نه از فیلماش خوشم میاد نه از بازیهاش ولی کارتونش عالی بود
شاید این بازی از اونجا که سازنده ی کار بلدی پشتشه فرق کنه فقط آقا اشکان حدودا چند ساعت گیم پلی داره؟
من بازی رو تموم نکردم ولی معمولا بازیای پلنتیوم گیمز کوتاه و مختصر و مفید هستند
بله درسته
خیلی ممنون برادر
مدت گیمپلی زیادی نداره مثل همه بازیهای پلاتینوم گیمز. حدود ۶-۷ ساعت
۵تا۶ساعت البته به تعداد مرگ(!)هم بستگی داره اگه زیاد بمیری بیشترم طول میکشه
ممنون.واقعا نقد منصفانه و خوبی بود.
منم از کارتون ها و فیلم های تبدیل شوندگان خیلی خوشم نمیاد ولی این بازیو گرفتم و تموم کردم چون گیم پلیش واقعا هیجان انگیزه و سرعت مبارزاتش فوق العاده بالاست.در کل به همه ی طرفداران سبک Hack n Slash پیشنهادش میکنم
به نظرم پلاتینیوم گیمز تمرکزشو فقط به یه بازی بزرگ در سال بگذاره بهتره الان دقیق نمیدونم ولی دو سه تا بازی فعلا در حال ساختنه از زمانی که پلاتینیوم گیمز mgr رو منتشر کرد به همه ی دنیا ثابت کرد که چه قدرتی تو ساخت بازی های h&s داره و ازون موقع خیلی از ناشرای بازی خواهان این هستند که بازی هاشون رو این استدیو بسازه چون هر استدیویی نمیتونه یه h&s ناب مثل بازی های این استدیو بسازه به نظرم این به ضرر خودشونه چون ساختن همزمانه چند بازی باعث پایین اومدن کیفیتشون میشه بهتره که به جای اینجور بازیا کپکام dmc رو بده این استدیو بسازه یا مثلا ادامه darksiders توسط این استدیو ساخته بشه قطعا بسیار موفق تر از اینجور بازیا در میاد.
نقد خوب و جالبی بود
واسه کاربران پلاس رایگان شد دانلودش کردم ۱۱ گیگ بود برم بازی کنم ببینم چطوره