لحظه های ناامید کننده در بازی ها
همه ما عاشق بازی هستیم. بعضی وقت ها قبل از سرکار رفتن ۲۰ دقیقه بازی میکنیم و یا ساعت ها بازی RPG مورد علاقه خود را بازی میکنیم. ما بازی میکنیم تا از بسیاری از ناکامی های که در زندگی روزمره داشتیم فاصله بگیریم.
اما بیشتر مواقع بازی ها که هدفشان سرگرمی است به درستی کار خود را انجام نمیدهند و باعث افزایش استرس به جای لذت میشوند وایا این به صورت تصادفی است یا طراحی شده توسط سازنده است ؟
فکر میکنم اگر به ۱۵ سال قبل برگردیم و اون لحاظات بازی ها را بیاد بیارویم باعث شود دوباره سرخورده شویم.
مرحله اخر Sonic the Hedgehog
برمیگردد به زمانی که شما نمیتوانستید بازی ها را ذخیره کنید، قبل از اینکه کارت های حافظه و یا هارد درایو وجود داشته باشدو شما تنها بازی میکردید و از خدا میخواستید که هیچ پیچی سر راهتان نزارد. گیمرها در قدیم اینگونه بازی میکردند اما رسیدن و درگیر بودن در مرحله اخر بازی Sonic the Hedgehog چیزی بود که باعث میشد بیشترین تکرار را انجام دهید.
شما پس از گذشتن از ۶ مرحله در Hedgehog به مرحله نهایی میرسیدید و در ان مرحله تمام حلقه هایتان را میگرفت و بدون حلقه باید با Robotnik و دسیسه های شیطانیش مبارزه میکردید. اگر میمردید هیچ گونه ادامه ای نداشت، و یا صفحه ای برای load شدن نمی امد و در کل شما باخته بودید !
بیایید فرض کنیم شما با مدیریت Eggman را سرخ کردید. هنوز جشن گرفتن زود است. اما زمرد به شما داده نشد ؟! شما باید غول را مورد ضربه قرار بدید و chums را نجات بدید. اما همه اینها برای هیچی است. اگر Robotnik حتی ۱ زمرد بدست بیاورد او برنده است و صحنه Try Again را مشاهده میکنید. به هر حال هر انچه نقشه مرحله اخر بود شما اکنون ان را میدانید و میتوانید قدرتمندانه ان را متوقف کنید.
این مرحله نامید کننده نبود اگر عادلانه بود. این مرحله کار سگا بود و تنها تجربه ای که بعد از انکه نتوانستید مرحله را به پایان برسانید بدست میاورید این است که انسان های بد پیروز میشوند.
از دست دادن Lydia – Skyrim
Lydia یکی از اولین کسانی هست که در بازی Skyrim شما را پس از انجام ماموریت Dragon Rising همراهی میکند. بدون شک او برای شما مفید است. شما به احتمال زیاد کالا های سنگین و با ارزش خود را فورا به او میدهید تا از انها نگه داری کند.( از جمله استخوان اژدها و فلس که در بازی ارزشمند هستند.)
او یکی از محبوبترین یاران در بازی Skyrim است اما او استعداد شگفت انگیزی به طور کامل رفتن از زمانی به زمان دیگر را دارد در صورتی که شما غیر از پیاده روی کار دیگری برای مسافرت انجام دهید.
مشکلی این است که به نظر میرسد هنگامی که شما به صورت سریع مسافرت میکنید او میتواند در هر نقطه از Skyrim گیر کرده باشد. البته بعضی مواقع برمیگردد. این اتفاق میتواند هر موقع رخ دهد و این اتفاق با Lydia به خاطر برخی دلایل به طور منظم رخ میدهد.
این یک لحظه ناامید کننده نیست، این یک دسیسه است که شما را بسیار ناراحت میکند و هر بار که بازی را انجام مدهید شما را به زحمت می اندازد.
بخش D زندان – Final Fantasy VIII
من عاشق Final Fantasy VIIIهستم. و در واقع من این عنوان را به Final Fantasy VII ترجیح میدهم. اما همیشه لحظه ای که در بخش D زندان ایستاده ایم جز نامید کننده ترین لحظه ها در تاریخ است.
پس از تلاش Squall برای کشتن دسته شیطانی، اون دسته به چاله ای در جهنم قرار میکنند. سپس Moombas بهار را به شما نشان میدهد و از شما میخواهد که انتخاب کنید بالا یا پایین برود، که شما برای خارج شدن به سمت پایین میروید.
همین طور پایین میروید و ظاهرا هر طبقه مانند قبل همان طرح و رنگ گذشته را دارد. و در زندان زنگ خطر به صدا در میاید و دشمنان زیادی به سرعت ظاهر میشوند و همه جا را میگیرند. شما دکمه را میزنید و به سمت بالا میروید. ساعتی بعد اگر به سراغ بازی میایید و دارید به سمت بالا میروید میبنید که دوباره سر راه شما را گرفته اند. بهتر است که از این منطقه دور باشید که همانند یک زندان واقعی است !
دستگیر توسط پلیس – GTA
هنگامی که GTA IV منتشر شد یک دنباله موفق برای این سری بود که Rockstar قابلیت autosave را در این سری اضافه کرده بود. اما در این بازی زمانی که میمیرید و یا دستگیر میشوید میتوانید به صورت دستی به اخرین Save برگردید اگر درست قبل از انجام ماموریت بازی را ذخیره کرده باشید که مشکلی نیست اما اغلب پیش میاید که ۳ ساعت بازی میکنیم و یادمان میرود که بازی را ذخیره کنیم. چه احساسی در ان روز خواهیم داشت ؟
گفته میشود که انسان به ندرت پیش میاد تا پیروزی های بزرگش را به یاد داشته باشد اما همیشه ضربه های بد زندگیش را به یاد میاورد. همین امر در اوایل GTA که امده بود وجود داشت. همین طور که ماموریت انتخاب می کنید شما سلاح های بزرگتر و مهمات بیشتر در طول مراحل مختلف بدست میاورید. که در نهایت احساس میکنید یک مرد ارتشی پر قدرت هستید و یک زرادخانه را حمل میکنید.
معمولا کسانی که تازه کار باشند و به پلیس حمله کرده و نتوانند از دستش فرار کنند پلیس انها را دستگیر میکند.بهتر است در این لحظه امیدوار باشید که بازی را ذخیره کرده باشید وگرنه پس خارج شدن از اداره پلیس تمام اسلحه شما ازتان گرفته خواهد شد در غیر صورت باید همانند فولاد محکم باشید !
البته حق دارید عصسبانی باشید چون اکنون هیچ اسلحه ای ندارید و برای اانجام ماموریت بعدی باید دست خالی به جای استفاده از اسلحه های خودکار به سراغ ماموریت بعد خود بروید که احساس نامید کننده ایست.
اما تو دوباره از اول شروع میکنی، shotgun بدست میاوری ، سپس uzi و سپس M16. شما اتفاق قبلی را فراموش میکنید و میدانید که دوباره به ان احساس مرد ارتشی بودن خواهید رسید. دوباره پلیس شما را دستگیر خواهد کرد و دوباره همان احساس نامیدی به سراغتان میاید اما دوباره از اول شروع میکنید و چرخه GTA این گونه تکرار خواهد شد البته این بار دیگر فراموش نخواهید کرد که بازی را ذخیره کنید !
کشته شدن چندین باره توسط دشمنان – WoW
WoW جامعه ای است که از انواع جامعه های مختلف در ان وجود دارند از جمله قلدران و گردن کلفتان ! به جرات میتوان گفت اگر level شما در سرورهای PVP بیشتر از ۱۰ باشد شما با پدیده ای با نام ganking روبرو خواهید شد. این بدین معنیست که یک کاراکتر و یا گروهی که level انها از شما بالاتر است شما را بکشند. WoW بازی است که بر اساس اعداد است و چون level شما پایین تر است هیچ راهی ندارد که شما به مبارزه برگردید.
اگر شما یک حمله از طرف یک Horde Level 80 در یک منطقه مانند Fargodeep Mine که قصد کشتن Kobolds ها را داشتید صورت بگیرد چون سرور PVP است قابل تحمل است. اما بعضی مواقع شما تنها به یک منطقه دیگر رفته اید و در حال انجام ماموریت خود هستید. یک دشمن شما را میبند و بارها و بارها شما را میشکد و دلیل ان هم این است که شما کمترین level را در این منطقه دارید.
این موضوع بسیار ازار دهنده ایست و کسی که از این طریق بارها میمیرد عذاب بسیاری میکشد. چون او نه توسط یک غول و یا موجودات درون منطقه ها کشته شده است. بلکه توسط یک انسان کشته شو که از روی کینه اینکار را میکند و شما بسیار افسرده خواهید شد.
تمام لحظات در Dark Souls
شنیده ام که Dark Souls و عنوان قبلیش Demon Souls جز بزرگترین بازی های مدرن RPG است که در دسترس علاقه مندان به این سبک است. تجربه ای که از بازی های سبک action role-player شرکت Namco Bandai دارم میتوانم بگویم این بازی یکی از مهمترین بازیهایی است که گیمر را درگیر میکند و او را ازار خواهد داد.
Dark Souls بازی است که پس از گذراندن قسمت اموزشی بازی ، دشمنان اولیه که در بیرون به سراغتان میاید حتی از غول اخر بازی های امروزی سخت تر است. بسیار اماده برای مردن باشید. شما بارها و بارها خواهید مرد.
شما در نهایت احساسی بیشتر از یک بازی کردن ساده به شما دست میدهد و بنظرم پس از مدتی اینقدر عصبانی شوید که بخواهید سرتان را به دیوار بکوبید !
البته نمیدانم که چگونه افراد مختلف احساسات خود را کنترل میکنند تا دست به چنین کارهایی نزنند اما اگر شما یکی از کسانی هستید که بر احساسات خود غلبه میکنید جای تقدیر و احترام دارد.
نامیدی را از خود دور کنید چون این یک بازی است و باید از ان لذت برد.
پر بحثترینها
- بازیگر شخصیت اصلی Intergalactic نیل دراکمن را خدای بازیهای ویدیویی میداند و از همکاری با او هیجانزده است
- رکورد دیسلایک تریلر Concord توسط Intergalactic در یوتیوب شکسته شد
- رئیس ناتی داگ: تست بازیگری Intergalactic به اندازه انتخاب بازیگر نقش الی شگفتانگیز بود
- بازیهای انحصاری کنسولی بیشتری از پلی استیشن برای Xbox عرضه خواهند شد
- مدیرعامل ناتی داگ: Intergalactic دیوانهوارترین ماجراجویی ما است
- دیجیتال فاندری تریلر Intergalactic را از نظر بصری شگفتانگیز توصیف میکند
- سازنده بازی Black Myth: Wukong بابت برنده نشدن در مراسم The Game Awards 2024 گریه کرد
- گپفا ۲۶؛ مورد انتظارترین بازیهای شما در سال ۲۰۲۵
- مدیرعامل مایکروسافت: طرفدار Xbox بودن یعنی تجربه بازیهای آن روی تمامی دستگاهها
- این ۱۵ ویژگی منحصر به فرد GTA 6 را به یک تجربه خیرهکننده تبدیل خواهند کرد
نظرات
GTAخیلی باحال بود :laugh:
خیلی قشنگ بود. خسته نباشی مجید جان :yes: 🙂
من که Dark Souls رو نمی خرم! اعصابم نمی کشه اون همه بمیرم! :reallyangry:
😀 :yes: :yes: :yes:
مطلب خیلی جالبی بود مرسی :yes: :laugh:
یه چیزی رو فراموش کردی: وقتی داری یه ماموریت رو میری بعد یهو برق میره
اونموقع چه حالی پیدا می کنید :reallypissed: :reallypissed: :reallypissed:
اقا دارک سولز خدایی باهات موافقم 😀 . چیزی که زیاد بود مردن توش بود .
دمار از روزگار ادم در میاره
همتتون سوسولید بازی سخت ندیدیدکه…(ببخشید) :laugh: بازی باید سخت باشه وگرنه جذبه نداره :laugh: دارک سولزم صددرصد می خرم 😀
Dark Souls خیلی سخته! جوگیر نشو! فکر می کنی مثل God of War هست! دشمنای معمولیش از غول های بتمن سخت تره! 😯 😯
در مورد gtaکاملا باهات موافقم 😥 😥 😥 😥
مرسی :yes: 😉
من که از همه ی اینها بدم میاد :no: :no:
خب من هیچ وقت خاطرات بده بازی هام از یادم نمیره :giggle:
بدترینش تو vice city بود شاید باورتون نشه من حدوده ۱۲ ساعت بود که بازیش می کردم که حوصله ی سیو کردنه بازی و خرید خونه و رفتن به خونه رو هم نداشتم !
برق ها رفت و کله مراحل من هم پرید این یکی از تلخ ترین خاطراته گیمیه منه :-((
یکی دیگه هم مربوط می شه به مکس پین ۲ که وقتی pc رو دادم تعمیر فایله f مو فرمت کرده بود اون موقع ۴رم دبستان بودم و به دلیله زبانه صفری که اون موقع داشتم و فضای تاریک و غم انگیز مکس پین حدودا ۱۰ برار بیشتر از حالت معمولی طول می کشید که یه بازیه این طوری رو تموم کنم وقتی اخرای بازیش بودم و اینطوری شد گریم گرفت انگار دنیا تو سرم خراب شد 😥
اتفاقا یه اتفاق مشابه واسه ی prince of persia :warrior within هم در همون ساله واسم افتاد دیگه پرنس۲ رو خودتون می دونید که چقدر طولانی بود حالا همونو ضربه در ۱۰ کنید می فهمید که من چقدر زجر می کشیدم ! …
یه خاطره ی قدیمی تر هم با سگا داشتم اون بازیه خرگوشه تو سگا که حتما یادتونه یه بار ده ساعت پشت سره هم بازی می کردم و چون بچه بودم و بلد نبودم بازی ها رو تو سگا سیو کنم یه بار بعد از ۷-۸ بازی کردن ، ۴ تا عمرم پرید و بازی از اول اومد!
خلاصه به همین دلایل بود که با هزار زحمت زبانم رو خوب کردم تا دیگه این جوری بد بخت نشم 😛