هاردکوری؟ بفرما داخل! / عناوینی سخت که تمام تمرکزتان را می طلبند

“لعنتی، بیچارهام کردی. این دیگه چه بازی سخت و مسخرهایه! حالا نشونت میدم که با کی طرفی. تا تمومت نکنم بی خیال نمیشم. من یه گیمر هاردکورم!” و یا “ای بابا. واقعا مسخره و سخته. مگه اعصابم رو از سر راه آوردم. اشکم در اومد والا. الان کلا پاکت میکنم از رو سیستم و دیگه سمتت هم نمیام”. کدام گزینه انتخاب شماست؟ شما از کدام دسته هستید و کدام به ذات شما نزدیکتر است؟ در دوران بازیباز بودن خود با کدام ذهنیت رفتار کردهاید؟
زمانهایی وجود دارند که مشغول تجربه عناوینی هستیم که بازی کردن آنها فقط و فقط به ما لذت میدهد و تنها چیزی که به آن فکر میکنیم بارها و بارها بازی کردن آن عنوان خاص است تا زمانی که از آن سیراب شویم. این یک طرف قضیه است و در طرف دیگر آن عناوینی وجود دارند که نیازمند تمام انرژی و توان و تمرکز شما هستند و باید از تمام تجربه حرفهای بازیباز بودن خود برای آنها استفاده کنید زیرا در غیر این صورت و اگر تمام توان و ذهن خود را به کار نگیرید به راحتی در بازی نابود شده و باید بارها و بارها دوباره آن را آغاز کنید. از معماهای پیچیده و مرگبار گرفته تا تلههای کشنده و نیاز به زمانبندی دقیق و لحظهای و … که هر کدام ممکن است تکتک و یا با هم در این عناوین وجود داشته باشند، باعث میشوند تا این بازیها اشک شما را به معنای واقعی در بیاورند و تمام کردن آنها تبدیل به افتخاری در پرونده و رزومه حرفهای شما به عنوان یک بازیباز میشود.
این عناوین سابقه این را دارند که بازیبازها را آنقدر آزار دهند و روی اعصاب آنها به طرق مختلف راه بروند تا زمانی که کلا قید بازی را بزنند و آن را رها کنند و تنها گیمرهای دقیق و باحوصله و با سرعت عمل بالا و در یک کلام تنها گیمرهای هاردکور و حرفهای باقی بمانند. در لیستی که در این مقاله برای شما در نظر گرفتهایم تعدادی از عناوینی را خواهید دید که هر کدام یا روشهای مختلفی از سختی وحشتناک گرفته تا ایرادات برنامهنویسی بازی و نبود سیستم ذخیره در بازی و… موفق میشوند تا با ذهن و اعصاب گیمر بازی کنند و کاری کنند تا نیاز داشته باشید برای تمام کردنشان تمام توان ذهنی و سرعت عمل و صبر و حوصله خود را به کار گیرید و در واقع خود را به عنوان یک گیمر هاردکور به بازی بشناسانید. عناوین این لیست در واقع تعدادی از سختترین بازیهای تاریخ بازیهای رایانهای هستند اما این سختی تنها به دلیل طراحی ماهرانه بازی نیست و ممکن است به دلیل یک ضعف و کوتاهی سازندگان در بازی باشد. به همین خاطر هم نام مقاله را “سخت ترین عناوین تاریخ بازی های رایانه ای نگذاشتهایم” و نام آن را عناوین “اشک درآور” قرار دادهایم زیرا در این مقاله همه نوع سختی در بازیها حساب شدهاند و در حقیقت عناوینی هستند که موفق میشوند با اعصاب من و شما با دلایل مختلف بازی کنند و آن را خطخطی نمایند، حال میخواهد اشک ما را با با طراحی شاهکاری مثل Dark Souls در بیاورد و یا با عنوان ضعیفی مثل The Adventures of Bayou Billy که به خاطر ضعف برنامهنویسی سخت و اعصاب خرد کن است. مهم این است که هر دو تمام توان ذهنی و تفکر و دقت و ریزبینی و سرعت عمل شما را برای تمام کردن میطلبند و گرنه میتوانند به راحتی اشک شما را در بیاورند و به شما آزار ذهنی برسانند!
پس با من در ادامه همراه باشید تا لیستی از ۳۴ عنوان آزاردهنده و سخت در تاریخ بازیهای رایانه ای را با یکدیگر مرور کنیم و گیمرهای جوانتر و نوجوان مشاهده کنند که در اوایل سال ۹۰ و شاید اواخر دهه ۸۰ میلادی، نسل ما با چه عناوینی سر و کار داشته و با چه بازیهایی گیمر شدهایم. عنوانهایی که هر یک به تنهایی اشک آدم را در میآورند.
۳۴ – Metal Gear Solid
بدون شک بازی شاهکار Metal Gear Solid یکی از برترین عناوین در تاریخ بازیهای رایانهای محسوب میشود ولی از طرفی یک عنوان سخت و دشوار نیز برای تمام کردن میباشد. این بازی شبیه یک عنوان مخفیکاری معمولی نیست زیرا همه چیز در آن حساب میشوند، از رد پای شما تا کوچکترین صدایی که ایجاد میکنید و وقتی که به زمان انتشار بازی نگاه کنید متوجه نبوغ استاد کوجیما میشوید. تازه اگر مقداری از بازی را انجام دادید و فکر کردید سخت است صبر کنید تا به Psycho Mantis برسید تا قبل از این که بفهمید از کجا خوردید شما را شکست دهد!
۳۳ – Alien Isolation
در مقالهای که هدف اصلی آن نام بردن از بازیهایی است که صبر و تحمل و تمرکز بازیباز را میسنجند و گاها از سختی با اعصاب او بازی میکنند قطعا میتوان از عنوان Alien Isolation هم نام برد. این عنوان یک بازی تیپیکال running and gunning نیست و اگر با چنین انتظار و عقیدهای وارد بازی شوید به شدت نا امید و مایوس و البته توسط بیگانه خوفناک بازی تکه پاره خواهید شد. اگر دقیقتر و با یک دید مثبتتر به بازی نگاه کنیم متوجه میشویم که Alien Isolation، درجه صبر شما را آزمایش میکند و به طور دقیقتر ایمان و اعتقاد شما به تواناییهایتان در برابر بیگانه را میآزماید. تا کجا دوام میآورید؟
۳۲ – Myst
زمانی که عنوان Myst منتشر گردید توجه زیادی را به خود جلب کرد اما زمانی که آن را تجربه میکردید در مییافتید که بازی بسیار بسیار گیجکننده و مبهم است و واقعا برخی از سکانسها در بازی اصلا مشخص نبود چه هدفی دارند و چرا خلق شدهاند. صحبت کردن در باره این بازی بسیار سخت و دشوار است و با وجود نامفهوم و گنگ و مبهم بودن آن در بسیاری از قسمتهای بازی، حسی مرموز وجود داشت که شما را علاقمند میکرد تا در بازی پیشروی کنید و آن را به پایان برسانید اما به هر حال از آنجا که بازی بسیار گیج کننده است و با اعصاب شما بازی میکند در لست ما جای میگیرد.
۳۱ – Dota 2
Dota 2 عنوانی است که تماما در باره طرحریزی و استراتژی است. چیزی که این عنوان را بعضا بسیار سخت و دشوار میکند این است که دشمنان شما یک لحظه هم ساکن نمیایستند و به شما فرصت نمیدهند حتی وقتی که در حال طرحریزی و برنامهریزی برای حملات خود هستید. Dota 2 به هیچ وجه بازی آسانی نیست زیرا بازی از شما میخواهد که به دفعات تصمیم بگیرید، نقشه بکشید و باز هم بارها و بارها نقشه بکشید و استراتژی بچینید و این انرژی ذهنی زیادی از شما میگیرد و تمرکز شما را میطلبد.
۳۰ – Discworld
درست مانند نامش، بازی Discworld واقعا معلوم نبود چه بود و چه قصدی داشت! مثلا پازلهایی در بازی وجود داشت که بسیار بسیار مبهم بود و وقتی آن را بازی میکردید حتما از خود میپرسیدید “چه کسی (کدام دیوانهای!) این بازی را ساخته است و اصلا چرا ساخته است؟!”. بازی بسیار آزاردهنده بود و واقعا روی اعصاب راه میرفت. اگر در حال تجربه این بازی بودید و صفحه نمایشتان سالم باقی میماند بسیار خوششانس و البته صبور بودید!
۲۹ – Star Wars: Knights of the Old Republic
بازی Star Wars: Knights of the Old Republic عنوانی است که عاشق آن میشوید زیرا یکی از برترین و بادقت نوشته شدهترین داستانها و برخی از دوستداشتنیترین و به یاد ماندنیترین شخصیتها را در تاریخ بازیهای رایانهای را در خود جای داده است. حتی اگر یک ساعت این بازی را انجام دهید چیزی پیدا خواهید کرد که عاشق آن شوید اما این دلیل بر این نیست که بازی آسان است و باید بدانید که چالش آن در مبارزات بازی نهفته است، جایی که باید با دقت تمام مبارزات و حملات خود را برنامهریزی و استراتژیهایی را برای چگونگی شکست دادن دشمنانتان طراحی کنید و این کلی انرژی ذهنی از شما میگیرد و تمرکز کامل شما را نیازمند است.
۲۸ – Surgeon Simulator 2013
تنها کاری که شما در بازی Surgeon Simulator 2013 انجام نمیدهید نجات جان افراد است! واقعا همینطور است که میگویم. شما در بازی اعضای بدن بیمار بدبخت را به زمین میاندازید، دندههای ستون فقرات را خرد میکنید، وسایل جراحیتان را در بدن بیمار جا میگذارید و بگذارید اینگونه بگوییم که کل بندهای سوگند پزشکیتان را زیر پا میگذارید و نقض میکنید! کنترل بازی بسیار حساس است و کوچکترین حرکت ماوس سبب خواهد شد که یک حفره در بدن بیمار بدبختی که زیر دست شما افتاده است ایجاد کنید!
۲۷ – F-Zero GX
F-Zero GX از آن دست عناوینی است که بسیار فوقالعاده است ولی هنگامی که میخواهید در مسیر مسابقه جهتیابی و پیشروی نمایید به تمرکز و عکسالعملهای واقعا دیوانهواری از شما نیاز دارد و تازه باید تمامی پیچ و خمهای مسیر مسابقه را در هر دور حفظ نمایید و یا حتی روی کاغذ بکشید تا بعد از مرگهای اجتناب ناپذیری که در بازی با آنها مواجه میشوید دوباره بتوانید مسیر را بدون اشتباه طی کنید. اما زمانی که در بازی استاد شدید چیزی جذابتر از این نیست که با دوستانتان مسابقه دهید و در مسیر به آنها خسارت وارد کنید و شکستشان دهید.
۲۶ – Hitman Silent Assassin
سری عناوین هیتمن همواره و در تمام نسخهها دارای یک بینش خاص و یک چارچوب استوار بوده است که اگر شما یک شخص جدید و نا آشنا با این سری باشید و به این فکر کنید که اصطلاحا بازی را با running and gunning انجام دهید، آنگاه شما نکته اصلی بازی که در واقع کل عنوان بر آن استوار شده است و در مورد آن است، از دست دادهاید. اساس هیتمن مخفیکاری است و از آن جایی که در بازی قسمتهایی وجود دارند که بسیار آزاردهنده و سخت میشوند، مخفیکاری در بازی ارزش بسیار بیشتری پیدا میکند زیرا در بازی Hitman Silent Assassin دشمنان به طور کلی بسیار به شما مشکوک هستند و به محض این که درجه شک آنها پر شود شما را با شلیکهای پیاپی نقش بر زمین میکنند و باید بسیار حواستان جمع باشد.
۲۵ – Swordquest: Earthworld
همه گیمرهای حدودا همسن و سال من با عناوین دشوار و مرگبار اوایل دهه ی ۹۰ میلادی که واقعا با ذهن گیمر بازی میکردند و نیاز به صبر بسیار زیادی داشتند خاطرههای زیادی دارند و بسیاری از آنها را تجربه کردهاند. از پس بازی Swordquest: Earthworld بر آمدن کار آسانی نبود و Atari هم که این را میدانست رقابتی را طراحی کرد که در آن بازیبازان باید از ۴ بازی مختلف شواهد و سرنخهایی را جمع میکردند و در هر بازی برای یک جایزه ۲۵ هزار دلاری رقابت میکردند و البته یک جایزه اصلی و ۵۰ هزار دلاری نیز برای مجموع ۴ بازی وجود داشت.
۲۴ – Batman Arkham City
میدانم که الان اکثرتان در حال فکر کردن به این مسئله هستید که “واقعا در بازی Batman Arkham City نکته آزار دهنده و خیلی سختی وجود نداشت” اما اگر به سراغ “یافتن تمام تروفیهای ریدلر” بروید آن وقت جواب این سوال مثبت است و بازی قطعا صبر و تحمل و اعصاب شما را آزمایش میکند. Arkham City عنوانی با دنیایی بسیار وسیع بود که از هر گوشه و کنار و هر نقطهای از آن تروفیهای ریدلر دیوانه یافت میشد. باید زمان زیادی را میگذاشتید (شاید چند هفته کامل) تا بتوانید تمام تروفیهای ریدلر را که هر کدام مملو از تلهها و معماهای مختلف بودند را به دست آورید.
۲۳ – (The Adventures of Bayou Billy (NES
مطمئن هستم که تقریبا همه شما حتی نام این بازی را نیز نشنیدهاید اما کسانی که در اوایل و یا اواسط دهه ۸۰ میلادی متولد شده باشند شاید این بازی را به خاطر بیاورند و یا چند سال بعد از عرضه آن و زمانی که بزرگتر شدهاند آن را دیده باشند. The Adventures of Bayou Billy در حقیقت یک کمیک بود که تبدیل به یک بازی رایانهای بسیار آزاردهنده و اعصاب خردکن شده بود. بازی خیلی سخت نبود ولی اگر قصد تمام کردن آن را داشتید به معنای واقعی اعصابتان را به هم میریخت . بازی The Adventures of Bayou Billy بر خلاف اکثر عناوین این مقاله، به خاطر کیفیت بالایش شناخته نمیشود بلکه به دلیل برنامهنویسی افتضاحش که باعث میشد روح و روان گیمر خدشهدار شود و به دلیل دشمنانی که گاهی قصد مردن نداشتند شناخته میشود.
۲۲ – Faster Than Light
کسانی که Faster Than Light را بازی کردهاند میدانند که علیرغم این که شاید بازی را چندین بار انجام داده باشیم ولی در بهترین روز خود نهایتا میتوانستیم ۲ یا شاید ۳ باس را شکست دهیم، تازه همانطور که گفتم در بهترین شرایطمان. منظورم را اشتباه برداشت نکنید، منظور من این نیست که بازی خستهکننده و است و شما زود از پای آن بلند میشوید، اتفاقا برعکس بازی بسیار اعتیادآور هم هست ولی همزمان با این اعتیادآور بودن بسیار بسیار چالش برانگیز و دشوار هم هست تا حدی که گاهی شما را واقعا از امیدواری به پیشروی در بازی ناامید میکند.
۲۱ – X-Men
اگر این بازی را تمام کردهاید واقعا به دنیا نشان دادهاید که مانند مردان ایکس قدرتهای ویژه دارید! واقعا این بازی به حدی سخت است که بازیبازان هاردکور نیز در وسط راه آن را رها میکنند. میخواهید بدانید چرا؟ در بازی به قسمتی میرسید که بازی از شما میخواهد “کامپیوتر را ریاستارت کنید” و تا قبل از این که کل طبقه بر سرتان خراب شود از آن فرار کنید. فقط اینجا یک مشکل خیلی کوچک وجود دارد، اصلا کامپیوتری وجود ندارد که ریاستارت کنید! به علاوه اگر دکمه ریاستارت را دقیقا به میزان لازم نفشارید و به جای آن دستتان را روی آن نگه دارید، کل بازی از ابتدا ری استارت خواهد شد! باور نمیکنید امتحان کنید!
۲۰ – Zelda II: The Adventures of Link
در سالیانی دور و زمانی که هنوز چیزی به نام ذخیره و Save وجود نداشت، خیلی سخت و چالشبرانگیز بود که برخی بازیها را به اتمام میرساندیم بدون این که کل زحمات خود را چندین بار بر باد ندهیم. به عنوان مثال بازی زیبای Zelda II: The Adventures of Link را در نظر بگیرید که بازی بسیار طولانی بود و به هر شکلی که سیستمتان ری استارت میشد (فکر کنید در مرحله آخر برق میرفت!) و یا در بازی جان خود را از دست میدادید باید کل بازی را از اول آغاز میکردید! این باعث میشد تا بسیاری از بازیبازان (مانند بنده، البته نه در این بازی) چند روز سیستم بازی خود را روشن بگذارند تا بتوانند برخی بازیها را تمام کنند.
۱۹ – R-Type
R-Type عنوانی است که بسیاری از کارها را متفاوت از سایر عناوین انجام میدهد و خوب بلد است تا بازیباز را هر لحظه آماده و منتظر وقوع یک بدبختی نگاه دارد! به عنوان مثال در تمام بازیها شما دشمنانی دارید که باید الگوی حملات آنها را بیاموزید تا بتوانید شکستشان دهید اما وقتی R-Type بازی میکنید باید طراحی و صفحه آرایی هر مرحله را نیز علاوه بر الگوی حملات دشمنان به خاطر بسپارید و تنها راهی که میتوانستید این کار را انجام دهید از طریق بارها و بارها آزمون و خطا بود.
۱۸ – NetHack
اگر به دنبال یک چالش جدی برای آزمودن سطح مهارت و آستانه تحملتان هستید، احتمالا NetHack بازی مناسبی برای شماست. ولی باید به شما از همین الان هشدار دهم که در این بازی بدون هیچ دلیل واضحی بارها و بارها و بارها خواهید مرد چون بازی این گونه ساخته شده است. عنوانی را تصور کنید که نه گرافیک دارد و نه صدا و تازه وقتی که در آن میمیرید مرگ شما دائمی خواهد بود! به اینها این مسئله را اضافه کنید که رابط کاربری بازی نیز بی نهایت گیجکننده است! حالا اگر جرات دارید به سراغ آن بروید.
۱۷ – Megaman X3
بازی Megaman X3 واقعا از هر نظر بازی دوستداشتنی و زیبایی بود. داستان و مبارزات بازی در یکدیگر به خوبی تنیده شده بودند. حالا این را در نظر داشته باشید که نکات مهمی در بازی وجود دارند که با پیشروی در مراحل بازی، بازی به شما نمیگوید و این باعث میشود تا برخی از برترین قسمتهای بازی را شاید از دست بدهید. این را هم اضافه کنید که برخی از مراحل بازی سکانسهای پرش تقریبا غیرممکنی دارند، باس فایتهای فوقمرگبار و سخت که تازه هر کدام را باید دو بار شکست داد را هم به این معجون بیافزایید تا دلیل وجود این بازی در لیست ما را در یابید.
۱۶ – !!Mike Tyson’s Punch-Out
بازی !!Mike Tyson’s Punch-Out هم مانند خود مایک تایسون هدفش این نبود که شما آن را دوست داشته باشید و بارها و بارها شما را وسوسه میکرد تا کارتریج بازی را خرد و خاک شیر کنید! وقتی این عنوان را تجربه میکردید، هرچقدر که سخت تر تلاش میکردید و بازی میکردید بازی هم مدام سختتر و سختتر میشد و تقریبا غیر قابل باور بود که بازی را به پایان برسانید و برنده شوید. واقعا نه میتوانستید بازی را ذخیره کنید و نه میتوانستید ادامه دهید!
۱۵ – (Jurassic Park (SNES
ورژن SNES بازی پارک زوراسیک به معنای کلمه سخت و دشوار است و بازی تمام تلاشش را میکند تا به راستی دخل شما را بیاورد! و اشکتان را سرازیر کند و البته موفق هم میشود. علاوه بر چالشهای شدیدا سختی که بازی برای شما گیمرهایی که عاشق درد هستید به ارمغان میآورد، سطح مهارت و مرز حرفهای بودن شما را نیز مورد سنجش قرار میدهد. یکی از بزرگترین چالشهای بازی که آن را از سخت هم سختتر میکند این است که تعداد جانهای اضافی که میتوانید به دست آورید محدود است و این باعث میشود تا کوچکترین اشتباهات در بازی اغلب کشنده باشند و به قیمت جانتان تمام شوند.
۱۴ – Super Ghouls n Ghosts
اگر یک نکته را بخواهیم در مورد سختی بازی Super Ghouls n Ghosts بیان کنیم این است که وقتی دارید یک مرحله را بازی میکنید در هر قسمت از آن که بمیرید مجددا به ابتدای آن مرحله بازخواهید گشت. Super Ghouls n Ghosts عنوانی است که شما را واردار میکند که بارها و بارها آن و سازندگان آن را نفرین کنید تا وقتی که گلویتان مورد عنایت قرار گیرد و حنجره عالی متعالی گردد! به سختی یک چک پوینت در بازی پیدا میکنید و تازه اگر خیلی خفن باشید و موفق شوید به باس مرحله برسید، امیدوارم در شکست او موفق باشید که البته کمی بعید است!
۱۳ – Ninja Gaiden
اگر از طرفداران واقعی Ninja Gaiden در مورد این عنوان سوال کنید دو نکته را در ابتدا خواهید شنید. اولی سختی وحشتناک بازی است و سپس به یاد ماندنیترین نکته بازی باس فایتهای شاهکار آن است و جالب اینجاست اگر از آنها در مورد ترسناکترین و دشوارترین و آزاردهندهترین خصوصیت بازی نیز سوال کنید باز هم پاسخ همان باس فایتها میباشد. بعد از این که هزاران بار در بازی میمردید بازی از شما سوال میکرد که آیا میخواهید درجه سختی پایینتر بیاید یا خیر، که این یک ضربه اساسی به غرور و عزت نفس بازیباز بود و او را خرد میکرد!
۱۲ – Contra
شاید تعداد زیادی از شما بازیبازهای قدیمیتر تجربه بازی کردن این عنوان را داشته باشید و مانند بنده خاطرات بسیار شیرینی را نیز با آن تجربه کرده باشید اما این را هم حتما میدانید که بازی مخصوصا در مراحلی، بسیار سخت و نفسگیر بود. شما با برخورد تنها یک گلوله جان خود را از دست میدادید و تعداد جانها نیز قبل از این که مجبور شوید کل بازی را از ابتدا آغاز کنید بسیار محدود بود. Contra یک بازی سخت و هاردکور است که نیاز به صبر و ریزبینی و دقت زیاد شما دارد و همچنین تمرکز خیلی زیادی را برای به پایان رساندن از شما طلب میکند. Contra جذاب و بینظیر است اما بسیار سخت و چالشبرانگیز نیز هست.
۱۱ – ARMA 2
ARMA 2 به وضوح یکی از واقعیترین و رئالیستیکترین شبیهسازهای جنگی است که تا به حال ساخته شده است. اگر با خود فکر میکنید که “بیخیال بابا! من یه بازیباز حرفهای Call of Duty هستم و میتونم به راحتی اینو بازی کنم” پس بگذارید به شما یادآور شوم که این مسئله هیچ ربطی به بازی کردن ARMA 2 ندارد و اگر با چنین دیدی وارد بازی شوید بارها و بارها شدیدا مجازات خواهید شد. ترکیبی از شبیهسازی بسیار دقیق، نقشههای بسیار عظیم و manual های استراتژی به حجم یک کتاب باعث میشوند تا بازیبازهای casual و حتی بازیبازهای حرفهای ناآشنا با این سری، سریعا گیج و سرخورده شوند و عطای بازی را به لقایش ببخشند.
۱۰ – Shadow of the Beast
این بازی یک چالش بینهایت برای بازیباز محسوب میشود زیرا همانقدر که دوست دارد بدون توجه به سختی بازی آن را به اتمام برساند همانقدر هم دوست دارد تا cartridge بازی را به دو نیم تقسیم کند! Shadow of the Beast عنوانی فوقالعاده سخت است، با عدم وجود گزینه ادامه در صورت کشته شدن، و پازلهایی که بازی باز در اوج ناامیدی با آنها روبرو میشود زیرا معمولا تنها یک شانس برای حل کردن آنها دارید قبل از این که مجبور شوید بازی را کاملا از ابتدا ریاستارت کنید. عنوانی که اتفاقا نسخه جدید و بازسازی شده آن نیز قرار استن در نسل هشتم و به صورت انحصاری برای پلیاستیشن ۴ منتشر شود. باید دید بازی جدید هم همینقدر سخت و تمرکزطلب خواهد بود یا آن هم به ویروس سادهسازی کردن بازیها که به جان سازندگان افتاده است مبتلا خواهد شد.
۹ – (Teenage Mutant Ninja Turtles (NES
بازی Teenage Mutant Ninja Turtles بر روی دستگاه خاطرهانگیز و دوستداشتنی SNES واقعا روی اعصاب بازیباز راه میرفت و او را به مرز دیوانگی میرساند، مخصوصا وقتی که به انتهای مرحله میرسیدید و این در ذهنتان بود که اگر یک حرکت اشتباه انجام دهید باید کل بازی را مجددا از ابتدا بازی کنید که این واقعا روح و روان آدم را خطخطی میکرد. صداها و موسیقی بازی، طراحی مراحل و دشمنان بازی همه و همه جوری طراحی شده بودند که ذهن شما را درگیر کنند و با اعصابتان بازی کنند تا زمانی که سرانجام کم بیاورید و تسلیم شوید. من که تسلیم نشدم و بازی را به انتها رساندم. یادش بخیر. بازی آنقدر زیبا بود که دلتان هم نمیآمد در عین سختی آن را رها کنید و این جادوی بازیهای قدیم بود. کافیست نگاهی به عناوین افتضاحی که امروزه با نام لاکپشتهای نینجا ساخته میشود بیاندازید تا متوجه شوید چه میگویم.
۸ – Megaman 1987
بازی کردن مگامن احتمالا یکی از سختترین کارهایی است که بازیبازهای سال ۱۹۸۷ در زندگی خود انجام دادهاند زیرا با توجه به این که در آن زمان چیزی به اسم Save و ذخیره بازی وجود نداشت وقتی میمردید واقعا مرده بودید و دیگر بازگشتی وجود نداشت. بازی کردن مگامن نیاز به نکتهبینی و ریزبینی، صبر و تحمل و سرعت عمل بسیار زیادی دارد. تازه نیاز نیست که بگوییم بازی دارای حرکت ثابت و مداوم بود و اگر موفق نمیشدید که با آن پیش بروید کارتان تمام بود!
۷ – Shinobi
شینوبی از آن دست عناوین کلاسیکی است که تجربه آن برای همه گیمرهای هاردکور واحب است چون از طرفی شما را به روند فوقالعاده داستان خود علاقمند میکند و از طرفی دیگر گیمپلی آن طوری طراحی شده است تا شما را تا مرز تنفر از بازی و سازندگان آن پیش ببرد ولی آن را رها نکنید. نکته اصلی بازی این است که باید به طور مداوم به کشتن ادامه دهید چون در غیر این صورت شمشیر نفرینشده شینوبی جان شما را میگیرد، آرام آرام ولی مداوم. این واقعا چالش برانگیز ولی جذاب و زیباست.
۶ – Ghosts n Goblins
مطمئن نیستم که هیچکدام از شما حتی یک بار هم Ghosts n Goblins را بازی کرده باشید اما به جرات به شما میگویم که بیشترین حسی که تقریبا در تمام بازی همراه شماست حس ناامیدی و سرخوردگی است و بگذارید به شما بگویم که وقتی تمام مراحل را تمام میکنید و حتی قبل از این که بازی کاملا تمام شود و به اتمام برسد، خود بازی بلافاصله خود را با یک درجه سختی بالاتر و مرگبارتر دوباره از اول آغاز میکند! باور میکنید؟ فکر میکنید خیلی هاردکور و خفن هستید؟ این گوی و این میدان. منتظر جاری شدن اشکهایتان باشید.
۵ – Battletoads
Battletoads یکی از آن بازیهایی است که وقتی در حال تجربه آن هستید دوست ندارید آن را رها کنید و از طرفی دیگر شدیدا علاقه دارید تا با مشت به صورت سازنده آن بکوبید و او را درب و داغون کنید. درست است که این یک بازی کلاسیک است اما حتی با در نظر گرفتن این نکته هم دوست داشتن Battletoads بسیار سخت است و این به دلیل طراحی مراحل جنونآمیز بازی و دشمنان بینهایت سختی است که واقعا شما را از ادامه بازی ناامید و دلزده میکنند و کاملا حس اعتماد به نفس شما را از بین میبرند. Battletoads از آن بازی هایی است که در ابتدا آشنایی با آن بسیار خوشایند به نظر میرسد ولی در یک مدت طولانی آرزو میکنید که کاش حتی نام آن را نیز نشنیده بودید! یاد سختیها و بدبختیهایی که پای این بازی مرگبار کشیدم به خیر.
۴ – (Castlevania (NES
بازی (Castlevania (NES استانداردهای جدیدی را برای برخی از دیوانهوارترین درجههای سختی در بعضی از بازیهایی که تاکنون خلق شدهاند تعریف کرد و تاریخساز شد. در زمانی که کنترلرها هنوز مانند اکنون حساس نبودند، سازندگان و برنامهنویسان Castlevania کاری کردند تا کنترل این بازی بسیار حساس باشد و هر دکمه کنترلر تفاوت بین مرگ و زندگی را معنا کند. همچنین باید یادآوری کنم که موجهای بیپایان دشمنان به محض این که به شما ضربهای را وارد میکردند نصف نوار جان شما را تخلیه میکردند (صد رحمت به سولز!).
۳ – Dark Souls 2
واقعا سخت است که یک بازی در عین این که بسیار بسیار سخت و مرگبار و شکنجهکننده است در عین حال یک شاهکار نیز باشد و به قدری اعتیادآور باشد که برخی مانند بنده بالای ۱۰۰۰ ساعت تنها همین یک نسخه را بازی کنند. این تنها نشان دهنده نبوغ سازنده بازی است و بس. نسخه دوم این بازی را به نمایندگی از سری دارک سولز (نسخه اول و دوم) در این مقاله آوردیم و نسخه اول نیز کاملا میتوانست در این لیست و در ردههای نخست جای داشته باشد. دارک سولز ۲ برای کسانی که برای اولین بار میخواهند این سری را شروع کنند درست مانند یک شلیک به صورت است! و واقعا آنها را میترساند و شاید فراری دهد. بازی بسیار بسیار سخت و شدیدا مجازاتکننده است. بارها و بارها و بارها در بازی خواهید مرد اما نکته اینجاست که هر بار باید از مرگ بیاموزید و از اشتباهاتتان درس بگیرید. در بازی لحظاتی هستند که واقعا دلتان میخواهد کنترلر را پرتاب کنید و سرتان را به دیوار بکوبید اما در همین حال توان بلند شدن از پای بازی را نیز ندارید و گویی با خودتان یک مسابقه قدرت را آغاز میکنید تا ثابت کنید که میتوانید از پس بازی بر آیید. نسخه دوم هم مانند نسخه اول و البته پدربزرگ سری (Demon Souls) دارای تعدادی از برترین باسفایتهای تاریخ بازیهای رایانهای است و به قدری جذابیت دارد که با وجود سختی وحشتناک، بسیار اعتیاد آور نیز هست و این یعنی هنر یک سازنده. با هر بار کشتن یکی از باسهای مرگبار و بینهایت سخت بازی احساس خوشحالی و شعفی مانند بازیهای کودکی به ما دست میدهد و با توجه به این که این بازی یک عنوان کلاسیک نیست و در عصر کنونی که همه بازیها به سمت آسان شدن پیش رفتهاند، منتشر شده است ارزش آن بیشتر میشود زیرا که مانند اکثر بازیهای این دوره و زمانه برای جذب مشتری بیشتر در نسخههای جدید به سراغ آسانسازی بازی نرفت و همواره توانست تا طرفداران هاردکور و حرفهای خود را خشنود و راضی نگه دارد.
۲ – Ninja Gaiden Black
Ninja Gaiden Black یک بازی بینهایت چالشبرانگیز و سخت است که نفس شما را میگیرد قطعا در طی انجام بازی دل خوشی از سازندگان آن نخواهید داشت و آنها را مورد الطاف خود قرار میدهید و یا دادهاید. اگر فکر میکنید بازی اصلی و اوریجینال سری بازی بسیار سختی بوده است (که البته درست است) پس این نسخه را بازی کنید تا چنان سردردی بگیرید که متوجه شوید black edition از نظر سختی چقدر فراتر از نسخه اصلی است. Team Ninja با انتشار نسخه black edition با اضافه کردن مدهای چالشبرانگیز جدید و تعدادی cat-women شرور و سرسخت که کار شما را بسیار مشکل میکردند، بازی اصلی را بسیار سختتر کرد.
۱ – Demon Souls
اگر بازی بینظیر Demon Souls را تجربه کرده باشید احتمالا با من هم عقیده خواهید بود که این جایگاه به واقعا شایسته آن است و با یک عنوان حرفهای و کاملا هاردکور طرف هستیم که در نگاه اول شما را وحشت زده میکند و به حدی میترساند که شاید دیگر هیچگاه به سراغ هر بازی که دیدید نام سولز دارد نروید! دشمنانی مرگبار و بیرحم، تلههای محیطی، باسهایی دیوانه و وحشی، سیستم ذخیره بسیار سختگیر و دشوار، از دست رفتن کل تجربه جمع آوریشده با مردن (یک بار شانس دارید آن را به دست آورید مجددا)، کاهش بسیار زیاد نوار جان با هر بار مردن و تبدیل شدن به Undead و عدم وجود دکمه Pause در بازی به همراه تعداد زیادی دیگر عوامل سختکننده، همه و همه دست به دست هم میدهند تا با یکی از سختترین و بیرحمترین و البته یکی از زیباترین و اعتیادآورترین عناوین اکشن نقشآفرینی تاریخ بازیهای رایانهای روبرو شوید که در عین حال که با اعصاب شما بازی میکند و روی آن قدمهایی مداوم بر میدارد! ولی از سمتی دیگر به قدری دوستداشتنی و جذاب و زیباست که رها کردن آن پس از یکی دو ساعت تجربه بازی کاری بسیار سخت است و مانند یک مریضی بازیباز را رها نمیکند، یعنی هی درد و رنج میکشید و هی برای درد کشیدن بیشتر تشنه میشوید زیرا بازی پاداش خوبی در قبال تحمل این درد به شما میدهد. پاداشی که اگر کاملا متمرکز نباشید و تمام دقت و توانایی و حرفهایگری گیمری خود را به کار نگیرید تبدیل به عذاب و تاوانی سخت خواهد شد که شما را نابود خواهد کرد. پس اگر سری دارک سولز را بازی کردهاید و با توجه به آن میخواهید به سراغ بازی Demon Souls بروید باید بگویم که کاملا مراقب باشید و مغرور نشوید زیرا این بازی زمین تا آسمان با دارک سولز متفاوت است و کاملا با سختی عجیب خود شما را شوکه خواهد کرد.

پر بحثترینها
- جزئیات جدیدی از Intergalactic: The Heretic Prophet منتشر شد
- واکنش دراکمن به دو دستگی طرفداران در قابل The Last of Us 2 و رویکرد مشابه در مورد Intergalactic
- کارگردان Split Fiction: اگر دوباره جایزه بهترین بازی سال را ببرم خوشحال میشوم، اما با وجود GTA 6 رقابت سخت خواهد بود
- نیل دراکمن: ۵ سال از آغاز ساخت Intergalactic: The Heretic Prophet میگذرد اما هنوز درحال تغییر و تکامل است
- ۱۵ شخصیت با ابهت برتر در تاریخ بازی های ویدیویی
- شایعه: بازی The Last of Us Part 3 به طور مخفیانه در دست ساخت قرار دارد
نظرات
آقا سعید اینو از جایی گرفتید؟
چون توی قسمت ds2 میگید که تا انتشار نسخه سوم بازی
ولی بیشتر از ۱ماهه که بازی اومده:/
آرکام سیتی،پلات کردنش واقعا پدرمو در آورد،۴۰۰ تا ریدلر تروفی، باورنکردنی زیاد بود
نینجا گیدن هم من اول نسخه بلک رو،روی x360 بازی کردم، مرحله ۷ وقتی که آلما رو، تو کلیسا میکشتیم، بازی قطع میشد :/ واسه همین مجبور شدم تا انتشار بازی روی ps3 صبر کنم ویکی از شاهکار های دنیای گیم رو تجربه کنم
یه اکشن فوق العاده سریع، مراحل آخر بازی که دیگه عذاب آور میشد از بس سخت بود
اژدهای اون غار و جنگیدن باش کنار مواد مذاب
دوکو که ۲۰بار میکشیمشو زنده میشه
خیانتی که آخر بازی، دوست خونوادگی هایابوسا بش میکنه…بازی شاهکاز بود حیف هیچ خبری ازش نیس
دارک سولز ۳ رسیدم لول ۱۵۰ هنوز میترسم برم سراغ نیملس کینگ 😀
مقالات از قبل آماده میشه!
2 روزه که نوشته نمیشه بعدش بره رو سایت!
ولی باید قبل انتشار درستش میکردن! 😕
و این نشونه ضعف در مقالاته!
قبل انتشار باید یه دور بخونید مقاله رو!
نه اینکه فقط بفرستید بره رو سایت!
شرمنده از شما مشاوره نگرفتن مهندس .
مقاله رو به این زیبایی نوشته یه نقطه ضعف داشت دستتو گذاشتی رو اون نقطه
سعید آقابابایی هیچی نباشه برترین نویسنده گیمفا ست شما چی ؟
چند سال مقاله نوشتی و نویسندگی کردی که داری به کسی که سن پدرتو داره ایراد میگیری ؟؟؟؟؟
” و این نشونه ضعف در مقالاته!
قبل انتشار باید یه دور بخونید مقاله رو!
نه اینکه فقط بفرستید بره رو سایت! ”
حالا کسی ندونه فک میکنی آدم حسابی چیزی هستی که اینجوری ادعا داری .
یجوری هم ز.ر میزنی ک انگار کلِ مقاله رو خوندی !
برا تو که فقط عکساشو میبینی تفاوتی هم داره که چی نوشتن ؟
داداش قرار نیست که هر که در جایی از مقاله وقتی ایرادی ببینه بیان نکنه که چون نویسندگی نکرده نمیفهمه!!!!
ممکنه ایشون تعداد مقالات زیادی راجع به گیم خونده باشن و بتونن سره رو از ناسره تشخیص بدن .و به هیچ عنوان هم به شما ربطی نداره که اینگونه جواب ایشونو میدین ،به شما که توهینی نکرده که .!!!
شاید از نظر شما آقای آقابابایی بهترین منتقد سایت باشن ولی از نظر خیلیای دیگه اینطور نیست و کسایی قبل ایشون هم بودن که بهترین بودن ،ایشون فعلا به علت کمبود اعضای تیم تحریریه تنها منتقد سایتن که از بقیه پرکار تر و بهتره نه بهترین منتقد سایت!!!!!
امیدوارم زیاد ناراحت نشده باشی ، به هر حال حق نداری به کامنت گذاشتن بقیه تو هین کنی .
مهندس دوم وارد میشود .
جناب سالار
این نظرات شما فقط باعث ضعف سایت می شه نه پیشرفتش
ضعف ها رو در قالب انتقاد باید گفت تا سایت پیشرفت کنه
سالار عزیز فقط می گمکه به این که دوستایی مثل شما دارم افتخار می کنم. جواب هر کس رو نباید داد چون فکر می کنه مهمه.برخی سابقه شون و اسمشون توی ایمیلشون مشخصه که کی هستن و چی بودن.
اره می شناسمت سجاد حبیبی. خوبم میشناسمت. کل تاریخچه ت رو میشناسم. فکر کردی نمی فهمم کی هستی؟ نون خور کی شدی سجاد؟ از این۲-۳ سالی که می شناسمت خجالت نمی کشی؟ تو همونی هستی که هرجا بودی اخراج شدی از انجمنش مثل همین گبمفا.
واسه همین هم جوابت رو زیاد نمی دم چون با هم دوست بودیم. . حواست رو جمع کن که جو رو متشنج نکنی و نظرات در مورد سایت های دیگه ننویسی. در صورت ادامه دادن این روند بن خواهی شد. اینجا اومدیم راجع به گیم صحبت کنیم نه فلان سایت و …..برو همون جایی که پول ازشون میگیری. کل داستان رو بهم گفتن و کل هدفتون رو می دونم.
اره می شناسمت سجاد حبیبی. خوبم میشناسمت. کل تاریخچه ت رو میشناسم. فکر کردی نمی فهمم کی هستی؟ نون خور کی شدی سجاد؟ از این۲-۳ سالی که می شناسمت خجالت نمی کشی؟ تو همونی هستی که هرجا بودی اخراج شدی از انجمنش مثل همین گبمفا.
واسه همین هم جوابت رو زیاد نمی دم چون با هم دوست بودیم. . حواست رو جمع کن که جو رو متشنج نکنی و نظرات در مورد سایت های دیگه ننویسی. در صورت ادامه دادن این روند بن خواهی شد. اینجا اومدیم راجع به گیم صحبت کنیم نه فلان سایت و …..برو همون جایی که پول ازشون میگیری. کل داستان رو بهم گفتن و کل هدفتون رو می دونم.
ناراحتی نیاگیمفا
سلام خدمت شما. نه دلیلیش اینه که مقاله رو بیشتر از یه ماهه که اماده کردمش و توی صف انتشار بوده. عذر می خوام اصلاح شد.
اکانت خودشه روی اسمش کلیک کن
کامنت من چرا اینجا اومد
ممنون آقا سعیدمثل همیشه عالی بود.
عیدتون هم مبارک باشه
مرسی عرشیای عزیز. نظر لطفته. عید شما هم مبارک.
مقاله عالی بود :inlove:
من سره یه باس ویچر چند دفعه تا مرز شگستن دسته پیش رفتم :reallyangry: :reallyangry:
نامرد جونش تا ته خالی میکردم یهو دود میشد عینه خری میزدم :reallypissed: :reallypissed:
(رو هارد بازی میکردم) 😐
مرسی امیر جان.
contra یکی از بهترینها بود
Alien خیلی عالی بود
واقعا ترسناک بود
TNMT و CONTRA خیلی خوب بود
به نظرم dota 2 باید حداقل جزء ۵تای اول باشه چون یاد گرفتن و درست بازی کردن اون حداقل ۱ سال زمان میبره
ولی بنظر من سخت ترینش ویچر دو هست 😀 رو درجه سختی insaneکافیه یه بار بمیری تا گیم اوور رو بچشی 😀
ممنون آقا سعید بابته مقاله
مرسی فرشید عزیز.
الحق که که لیست واقعا عذاب آوری بود .از یه طرف خیلی خوشحال میشی که دیگه بعضی بازی های سخت رو طرفشون نمیری ،از یه طرفی ناراحت که که چرا بعضی بازی های سخت و شاهکار رو تجربه نکردی.
من خودم به شخصه دارم دیوونه میشم که battletoads و ninja gaiden black رو تجربه کنم .و از طرفی به هیچ وجه نمیخوام سراغ بازی هایی مثه contra و shadow of the beast برم .
واقعا آقای آقابابایی عجیبه که گیم یعنی سرگرمی و گذروندن اوقات خالی به بهترین شکل نه بازی با اعصاب و تخلیه ی انرژی .پس چطور بعضی بازیا رو به خاطر سختیشون سراغشون نمیریم ولی بعضی بازیا رو بخاطر سختیشون و چالش بر انگیز بودنشون سراغشون میریم!؟؟
به نظرم ما گیمرا هنوز باید راجع به ماهیت گیم بیشتر یاد بگیریم و وقتمونو با چیز هایی مثل فن بازی برای یه کنسول هدر ندیم.
مرسی بابت مقاله تون .
مگامن . لاکپشت های نینجا واقعا سخت بودن 😀
مرسی از شما. حرفاتون صحیحه کاملا.
اکثر عناوین کلاسیکی که اینجا هستن رو تجربه کردم چیزی که برام عجیبه عنوان کلاسیک نینجا گایدن هست که تو این لیست نیست شاید بخاطر اینکه نسخه جدیدش هست تو لیست !؟ اما به نظر من سخت ترین عنوانی بوده که بازی کردم مخصوصا نسخه ۲ سخت ترین دشمناش در کمال ناباوری باس هاش نبودن (نه اینکه باس هاش سخت نباشن) یجور مجوداتی بودن شبیه میمون بودن که پشت سرهم پرش میکردن اصلا نمیشد بزنیش یعنی اگه hp باس رو میدان به اون رسما بازی غیر قابل بازی میشد واقعا یادش بخیر چه دورانی بود 😥
مثل همیشه عالی بود ولی یه بازی جاش خالی بود که اونم تنها نفرات محدودی تونستند تمومش کنند حتی از دارک سولز و دیمون سولز هم سخت تر! اون بازی چیزی نیست جز super meat boy اعصاب خورد ترین بازی دنیا!!!
والا ادعای هاردکوریم نمیشه ولی هیچوقت تا حالا یه بازی رو بخاطر سختیش رها نکردم و هرجا گیر کردم هرچقدر طولم کشید بالاخره ردش کردم.
آخ گفتین بتمن و ریدلر
من ۲۵۰ و خورده ای تروفی ریدلر جمع کردم تا اچیومنت knight fall protocol و دستگیری خود ریدلر رو بگیرم.
چند وقتی هست همه بازی هارو روی سخت ترین درجه ی سختی میرم و واقعا پیشرفت رو در خودم احساس کردم نسبت به قبل.
سخت ترین بازیم هم ویچر ۳ بوده فعلا تابستون میرم سراغ دارم سولز.
دمت گرم آقا سعید الحق که آچار فرانسه سایتی 😀
منم هیچوقت بخاطر سختی رها نکردم
Dark Souls II رو با دوتا ترینر هم زمان فعال تموم کردم ولی رها نکردم 😐
Dark Souls III رو ولی می خوام هاردکوری برم
چرا گزینه ی ویرایش تو کامنتم نمیاد الان شهروز میاد غلط میگیره 😐
من رزیدنت اویل ۶ رو روی no hope رفتم کمپین جیک مرحله ی آخرش با اون باسه نه تیر داشتم نه جون ۶۴ بار تو ۳ ساعت مردم 😐
ولی وقتی ردش کردم با کله رفتم تو مانیتور 😀
دردو بر شما. خیلی ازت متشکرم. پس با این حسابی که گفتیئ هاردکور هستید دیگه. البته اسمش حالا زیاد مهم نیست مهم رها نکردن بازیه.
ممنون اقای اقابابایی مثل همیشه مقالت عالی بود
واسه من هیچ بازی اندازه بلادبورن اولد هانترز سخت نبود همون اول که وارد dlc میشدی دو تا هانتر با سلاحای ۳ متری بهت خوش امد میگفتن باس هم که نیاز به گفتن نداره ludwig و orphan س.ر.ویست میکردن
ولی فقط یه بازی نچندان معروف تونسته اشک منو در بیاره (جدی میگم واقعا گریم گرفته بود) 😀
اون بازی هم lord of the rings : war in the north بودش یه مرحله داشت که از یه دروازه باید حفاظت میکردی یادمه وقتی تمومش کردم نمیدونستم از خوشحالی باید چیکار کنم
من این بازی ارباب حلقه ها جنگ در شمال رو تموم کردم. فوق العلاده بود و همینطور سخت!
خیلی ازتون متشکرم. همیشه لطف دارید به من.
بتمن زیاد سخت نبود وقت می خواست فقط ولی چلنجاش سخت بود مخصوصا مخفی کاریهاش،اگه به معما باشه که The Witness سختتر بود،آندرتیل هم باس فایت Sans خیلی سخت بود،پشیمون شدم وقتی بازی رو رو اون پایان تموم کردم :weep:
آقا من دارم phantom pain بازی میکنم وسط امتحانا سال سوم،تمایل پیدا کردم برم کالکشن متال گیر رو بگیرم Metal Gear Solid 1990 گیر میاد آیا؟شبیه ساز باید بگیرم؟
نه گیر نمیاد باید شبیه ساز استفاده کنی